برچسب: کیهان
-
کیهان خبر داد: اسرائیل علیه ایران سریال میسازد
هنوز مدت چندانی از اکران فیلم اسرائیلی «مأمور مخفی» علیه ایران نگذشته که رسانهها از تلاش دستگاه رسانهای این کشور برای ساخت یک سریال ضدایرانی خبر دادند. این سریال نیز همچون مورد قبلی در ژانر جاسوسی ساخته میشود و «تهران» نام دارد! همان طور که فیلم «مأمور مخفی» به ماجرای نفوذ در برنامه هستهای ایران و ترور دانشمندان هستهای ارتباط داشت، سریال «تهران» هم روایتگر یک هکر اسرائیلی است که در اولین مأموریت خود، قصد از کار انداختن رآکتور هستهای ایران را دارد. در این فیلم هم تلاش میشود تا دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی آنقدر قدرتمند نشان داده شود که جاسوسهای اسرائیلی در داخل ایران جولان میدهند!از نکات قابل تأمل درباره سریال ضدایرانی که اسرائیل قصد تولید آن را دارد، حضور چند بازیگر ایرانی تبعه خارج از کشور است. ساخت آثار سینمایی و تلویزیونی توسط رژیم صهیونیستی علیه برنامه هستهای ایران، نشاندهنده وحشت این رژیم از کشورمان و تلاش آنها برای ضربه زدن به حق استفاده ملت ایران از این فناوری است.
-
کیهان، اکران «خانه پدری» را تاب نیاورد
در این فیلم ضمن نمایش تصاویری مشمئزکننده از قتل و دفن یک دختر توسط پدر و برادرش، این جنایت را به فرهنگ و عقاید و سنتهای ایرانیان نسبت میدهد. پیش از این بارها نسبت به این فیلم و احتمال اکران آن هشدار داده بودیم و چندی پیش نیز در صفحه تصویر روز، نقدی منتشر شد که در آن اشاره شد: «فیلم «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری یکسره در خانهای قدیمی و با معماری سنتی ترسیم شده بود و افرادی با پوشش و ظاهر بومی در آن حضور داشتند، اما خلق و خو و خصلت آدمهای فیلم، هیچ شباهتی به ایرانیان در هیچ بخش از تاریخ و در هیچ کجای جغرافیای این سرزمین نداشت.»کیهان قبلا با انتقاد از ساخت فیلمهای مسئلهدار و انحرافی با بودجه عمومی کشور، از «خانه پدری» نیز به عنوان یکی از این فیلمها یاد کرده بود که با سوءاستفاده از حمایت مالی نیروی انتظامی، به فیلمی ضدایرانی تبدیل شده است!
دی سال ۱۳۹۳ که قرار بود فیلم «خانه پدری» اکران عمومی شود، جمال شورجه گفته بود: «این فیلم یک دادخواهی علیه زن ایرانی و مسلمان است که تحت ظلم و ستم قرار گرفته، آنهم در خانوادهای ایرانی، مسلمان و معتقد. به نظر میرسد این فیلم در جهت تضییع حقوق زن در ایران – با عقبه دینی – است و این پیام و مفهومی است که به ذهن متبادر میشود.»
کیهان در همان روزها، نقل قولی از مسعود فراستی را منتشر کرده بود. فراستی با بیان اینکه «خانه پدری به فیلمی ضدایرانی تبدیل شده» گفته بود: «این فیلم ضدملی و ضدایرانی است، یعنی یکی این را ببیند میگوید ما با این وحوش طرفیم؟ کاملا معلوم است که وطنفروشی است این فیلم و تعارف هم نداریم. این تنها فیلم ایرانی است که من واقعا با توقیفش موافق هستم. به نظرم این از «یک خانواده محترم» هم فیلم بدتری است. این فیلم پررنگ و لعابتر و خطرناکتری است. در «یک خانواده محترم» همهچیز رو بود و بنابراین خطرش از این فیلم کمتر بود.» -
ادعای جدید: یک ده هزارم بودند!/ بلیت بفروشید تا 100 هزار نفر پُر شود…
اگر مایلاند بدانند میزان علاقه چقدر است این بار اجازه دهند 100 هزار بلیت بفروشند. آنگاه خواهد دید 100 هزار دختر و زن به ورزشگاه میروند یا نهعصر ایران؛ سروش بامداد- روزنامۀ وزین کیهان، در واکنش به انتقادات روز گذشته به خاطر القای تقابل «خانمهای شرکت کننده در پیادهروی اربعین» و «تماشاگران خانم مسابقه فوتبال»، به عدد و آمار استناد کرده و نوشته «اگر جمعیت کشور را 80 میلیون نفر فرض کنیم و زنان نیمی از جمعیت کشور باشند 40 میلیون نفرند و چون 4600 بلیت در نظر گرفته شده بود ولی 3500 بلیت فروخته شد پس نسبت حاضران در ورزشگاه به کل زنان، تنها یک ده هزارم است و حتی کمتر از آن!»
(جالب این که به نسبت جمعیت جوان که علاقه مند فوتبال و استادیوم هستند نیز در نظر نگرفتهاند. عدد کلی همۀ زنان اند که شامل دختران نوزادِ شیرخوار و پیران بیمار هم می شود!)
البته اگر به نسبت کل زنان جهان در نظر میگرفتند که سه تا سه و نیم میلیارد نفرند از یک صد هزارم هم کمتر میشد و اگر به نسبت کل زنانی که در قید حیات هستند و نیستند و در طول چند میلیون سال عمر زمین به دنیا آمده و مردهاند یک میلیونیم میشد!
ضمن استقبال از فتح باب این بحث در رد این ادعا 10 نکته را میتوان یادآور شد:-
انتقادات به سبب آن بود که نباید القا کرد راه پیمایان نقطه مقابل تماشاگران اند. چه بسا «مادر» در پیادهروی باشد و «دختر» حاضر در ورزشگاه یا علاقهمند. اگر مایل بودند مثال حَیّ و حاضر هم ارایه میدهیم.
2. همین که قاعدۀ اکثریت – اقلیت را پذیرفتهاند و در یک متن عدد هم آوردهاند دستاورد مهمی است و قابل توجه است. منتها نسبت 3500 به 4600 را باید در نظر گرفت نه 3500 به 40 میلیون را! اصلا فرض که فقط همین 3500 نفرند. حق تماشا را به صرف این که فقط 3500 نفرند می توان سلب کرد؟
3. با روش کیهان میتوان نسبت جمعیت حاضر در نماز جمعه تهران را که گاه تنها 10 هزار نفر است به نسبت جمعیت 10 میلیونی شهر در نظر گرفت و گفت یک هزارم است. حال آن که این گونه نباید قیاس کرد و جمعیت حاضر را با حاضرین در جای دیگر مقایسه می کنند نه با قیاس ظرفیت بالفعل با ظرفیت بالقوه.
4. اگر کیهان مایل است بداند میزان علاقه چقدر است این بار اجازه دهند 100 هزار بلیت بفروشند. آنگاه خواهد دید 100 هزار دختر و زن به ورزشگاه میروند یا نه. البته با منطق کیهان 100 هزار نفر را هم باز باید با 40 میلیون زن در کل ایران سنجید و در این حالت هم اگر تمام ورزشگاه مالامال از تماشاگران زن شود لابد تیتر می زنند یک به چهارصد! ( 100 هزار البته از باب تسامح گفته شد. وگرنه می دانیم ظرفیت ورزشگاه بعد از صندلی گذاری دیگر 100 هزار نیست!)
5. استدلال کردهاند که بر سر برجام هم گفته میشد: «کیهان، اسراییل! پیوندتان مبارک» و بعدا معلوم شد حق با که بوده و رو سیاهی به زمستان ماند.
اما در قضیه برجام، ترامپ بود که از توافق خارج شد و لابد انتظار دارند این بار هم «اینفانتینو» رییس فیفا حرف خود را پس بگیرد ولی نه تنها نمی گیرد که تازه داستان شروع شده و بازی های بعد هم در کار است!
6. مسابقه ایران و کامبوج با پیادهروی اربعین هم زمان شد. بازی های بعد که این تقارن نیست می خواهند با کی مقایسه کنند؟
7. روزنامه وزین، منتقدین را هوچی دانسته و استثنایی هم قایل نشده است. اما اتفاقا به گواه فضای مجازی و یادداشت روزنامه نگار اصول گرا (آقای حسین قدیانی) در روزنامه سازندگی طیف منتقدین متنوع بوده و موارد متعددی از همفکران سیاسی کیهان هم با این نگاه مخالفت کرده اند. (هر چند به نظر می رسد اصرار بر کلمۀ «قربانی» به خاطر آن است که در فضای مجازی احساس «فتح» بروز داده اند و می خواهد بگوید قربانی هستید نه فاتح چرا که تحقیر و تخفیف و کوچک شماری و نادیده انگاری از عادات و آداب شان است.)
8. این که بلیت نفروشی و راه ندهی و بعد بگویی دیدید چه کم بودند در جاهای دیگر هم انجام می شود. روزنامه ها را توقیف می کردند یا از نفس می انداختند و بعد برای این که دوام بیاورند بخش های پر خواننده مانند طنز و کاریکاتور را حذف می کردند و تیراژ کم می شد و اینها می گفتند شما که تیراژ ندارید!
نیروهای اصلی یک جریان را رد صلاحیت می کنند و بعد که ناگزیر می شوند با امید و نونهالان مسابقه بدهند می گویند توان ندارید!
حالا حکایت تماشاگران زن است. 38 سال راه نمی دادند. بعد هم که قرار شد بیایند بلیت به اندازه کافی نمی فروشند و حالا بین 3500 و جمعیت زنان نسبت قایل می شوند. با منطق کیهان می توان تیراژ این روزنامه را با جمعیت ایران که سواد خواندن و نوشتن دارند مقایسه کرد!
9. مشکل اصلی اما نه در عدد است و نه جمعیت. چنان که دیروز هم نوشتیم درد از سه جاست:
اول این که ورود زنان یا ناشی از فشار فیفاست یا چربش ارادۀ جامعه مدنی یا تدبیر و همت دولت و با هیچ یک از این سه موافق نیستند.
دوم: امکان مصادره و چینش و آرایش پیشاپیش صحنه را ندارند چون با اصل حضور زنان مخالف اند و گرنه صحنه را از قبل می آراستند.
سوم: این قصه ادامه دارد و بازی های ملی دیگر هم در راه است و بعد نوبت بازیهای باشگاهی است.
10. سرانجام این که عادت به مصادره در اینجا هم ظهور کرده است. چه کسی گفته راهپیمایان اربعین – چه مرد و چه زن – چون شما میاندیشند که به حساب خود میگذارید؟ گیرم که یک ده هزارم درست باشد. در این حالت هم باز یک ده هزارمِ پیاده روی اربعین است، نه یک ده هزارمِ تیراژ شما. نه یک ده هزارمِ آرای همفکران شما که هر گاه انتخابات رقابتی باشد بخت چندانی ندارند. آزادگی و عشق به مولا را هم می خواهید مصادره کنید؟!
-
انتقادات به سبب آن بود که نباید القا کرد راه پیمایان نقطه مقابل تماشاگران اند. چه بسا «مادر» در پیادهروی باشد و «دختر» حاضر در ورزشگاه یا علاقهمند. اگر مایل بودند مثال حَیّ و حاضر هم ارایه میدهیم.
-
راز خشم کیهان از ورود زنان به ورزشگاه
تریبون محوری اصولگرایان در واکنش به تیتر «زنانِ آزادی»، زنان تماشاگر را «قربانیان آزادی» نامیده و در مقابل راه پیمایان اربعین قرار داده اما این خشم، از سرِ چیست؟عصر ایران؛ سروش بامداد- سرانجام طلسم 38 سالۀ ورود دختران و زنان به ورزشگاهها شکست و روز پنج شنبه 18 مهر 1398 درهای «آزادی» به روی آنان باز شد و بدون گزینش به تماشای مسابقۀ دو تیم ملی فوتبال ایران و کامبوج نشستند و در اتفاقی نادر 14 گل را هم از نزدیک دیدند.
روزنامۀ کیهان اما به عنوان مهمترین تریبون اصول گرایان رادیکال که مخالف ورود زنان به ورزشگاه ها هستند خشم و نارضایتی خود از این رخداد را در صفحۀ اول شمارۀ امروز با مقابل قرار دادن خانم های شرکت کننده در راه پیمایی اربعین و در حال سلفی گرفتن در مسیر با زنان تماشاگر در محوطۀ ورزشگاه آزادی نشان داده و طیف اول را «راهیان آزادگی» و گروه دوم را «قربانیان آزادی» توصیف کرده است!
انگار نه انگار که هر دو دسته هموطنان مایند و چه بسا بستگان هر یک در طیف دیگر هم حضور داشته باشند. مثلا مادر در راه پیمایی اربعین باشد و دختر روز پنج شنبه به ورزشگاه رفته باشد چون شرکت در یکی به منزله نفی دیگری نیست و اساسا مگر حضور در مناسک مذهبی را با تماشای مسابقۀ ورزشی مقایسه می کنند؟
مگر این که این گزاره را باور داشته باشیم که دنیای مدرن هم مناسک خاص خود را دارد و به تماشای فوتبال هم نگاه مناسکی داشته باشند.
با این همه احساس ناخوشایند کیهان و تفکر کیهانی و مخالف حضور زنان در عرصه های عمومی را می توان درک کرد و گفت از سه ناحیه ناخرسندند:
اول به این خاطر که این باز شدن درها یا ناشی از تکاپوی جامعۀ مدنی است یا فشار فیفا یا همت و تدبیر دولت. هیچ یک از این سه اما مطلوب اینان نیست. نه دوست دارند ارادۀ جامعۀ مدنی چربیده باشد، نه دوست دارند یک نهاد بین المللی بتواند نظر خود را تحمیل کند و بقبولاند و نه چنان که دولتی ها مدعی اند حاصل کار آنان باشد.
دوم به این دلیل که مخالفت با اصل ورود زنان، امکان مصادره و چینش و آرایش مورد نظر را از آنان گرفته بود وگرنه صحنه را پیشتر مطابق میل خود می آراستند. در این فقره اما دچار پارادوکس شده بودند زیرا وقتی با اصل حضور مخالف اند نمی شود افراد مورد نظر را سامان دهی کنند تا به عنوان تماشاگر حاضر شوند. زیرا در این حالت نیز باز تماشاگر زن حاضر شده است و آنان با اصل حضور زنان مخالف اند.
نکتۀ سوم هم این است که ماجرا محدود به بازی پنج شنبه نبود و این داستان ادامه دارد و در بازی های ملی دیگر هم زنان حاضر خواهند بود و دیر و دور نیست که به بازی های باشگاهی هم تسری یابد و هر بار نمی توانند به مقایسه هایی از این دست، دست بزنند. -
اعتراض وکیل شجریان به منع تعقیب حسین شریعتمداری / منع تعقیب برای 20 شکایت
شکایت رییس ستاد انتخابات آقای میرحسین موسوی، آقای میرحسین موسوی، آقای محمد خاتمی و تعداد دیگری که جمعا ۲۰ شکایت میشد و همچنین شکایت دادستان سابق تهران به اتهام توهین به مقدسات داخل این پرونده بود.وکیل مدافع محمدرضا شجریان از اعتراض به تصمیم بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه مبنی بر صدور قرار منع پیگرد برای حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، خبر داد.
محمد حسین آقاسی در گفتوگو با ایسنا در رابطه با صدور قرار منع تعقیب برای حسین شریعتمداری (مدیر مسئول روزنامه کیهان) در پرونده شکایت محمدرضا شجریان از او، گفت: در سال ۸۸ کیهان به استاد شجریان حمله کرد، او را در روزنامهاش خیانت کار معرفی کرد و اتهاماتی را به آقای شجریان نسبت داد که ایشان شفاهاً و کتباً از من خواستند که علیه شریعتمداری شکایت کنم.
وکیل مدافع شجریان عنوان کرد: در همان سال ۸۸ من شکایت خود را تحت عنوان افترا و توهین مطرح کردم. پرونده به دادسرا ارجاع شد و رسیدگیها انجام گرفت. بازپرس بلافاصله ایشان را دعوت کرد و ایشان با حضور در بازپرسی همان مطالب از توهین و جرم را که در روزنامهاش مطرح کرده بود مجدد تکرار کرد و فرصت داده شد تا ظرف یک هفته مدارک ارائه شود.
وی افزود: نه در آن یک هفته و نه در طول این ۱۰ سال مدارک ارائه نشده است و ما هرقدر برای تشکیل پرونده مراجعه کردیم بازپرس امروز و فردا میکرد تا این پرونده با پرونده آقای خاتمی رییس جمهور اسبق و شخص دیگری ادغام شد و یکی از آنها علیه قاضی شکایت کرد.
آقاسی افزود:حدود یک سال پرونده در دادسرای انتظامی قضات بود و بعد از برگشت، هر چقدر ما مراجعه میکردیم که تصمیم گیری شود امروز و فردا میشد؛ به طوری که تمام شکایاتی که علیه این آقا انجام شد نهایتا یک پرونده شد و در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تحت رسیدگی قرار گرفت اما متاسفانه هر اندازه به بازپرس مراجعه میکردیم ایشان پاسخ میداد که پرونده را به خانه برده تا تصمیم گیری کند تا اینکه اخیرا قرار منع پیگرد در این پرونده صادر شد.
وکیل مدافع شجریان خاطرنشان کرد: شکایت رییس ستاد انتخابات آقای میرحسین موسوی، آقای میرحسین موسوی، آقای محمد خاتمی و تعداد دیگری که جمعا ۲۰ شکایت میشد و همچنین شکایت دادستان سابق تهران به اتهام توهین به مقدسات داخل این پرونده بود. آقای بازپرس تحت این عنوان که بیش از ۵ سال از طرح این شکایت گذشته است به علت شمول مرور زمان برای پرونده منع پیگرد صادر کرده است. راجع به پرونده دادستان هم رسیدگی نشده است.
وی افزود: قانون به ما میگوید اگر از آخرین اقدام تعقیبی در پرونده بگذرد و اقدامی نشده باشد، موضوع مشمول مرور زمان میشود. اولاً علت طولانی شدن پرونده، عدم اتخاذ تصمیم توسط بازپرس پرونده بوده است نه شکات. ثانیا شخص من در اردیبهشت سال ۹۶ روی این پرونده اقدام کردم و لایحهای روی این پرونده گذاشتهام. بنابر از آخرین اقدام در این پرونده ۲ سال و نیم میگذرد نه ۵ سال.
آقاسی تاکید کرد: من نسبت به این قرار صادره اعتراض کردم و نمیدانم در مورد ۱۹ شکایت دیگر در این پرونده هم اقدام و اعتراضی انجام شده است یا نه. قرار صادره حدود ۲ هفته پیش به من ابلاغ شده است و ۵ روز پس از ابلاغ به این قرار اعتراض کردم. -

چرا کیهان که بی دریغ از احمدی نژاد حمایت می کرد می تواند منتقد او باشد، اما حامیان روحانی نباید از او انتقاد کنند؟!

کیهان نوشت:رضا رشیدپور، مجری برنامه تلویزیونی حالا خورشید در یکی از قسمتهای این برنامه با اشاره به تیتر اصلی یکی از روزنامههای زنجیرهای با عنوان «پراید ۴۵ میلیون تومانی»، گفت: «اگر خوابآلود هستید یکبار دیگر چشمانتان را بمالید و نگاه کنید،پراید ۴۵ میلیون تومان.من از آقای رئیسجمهور، آقای وزیر صنعت و نهادهای نظارتی میپرسم. این مسئله آدم را گیج میکند. شما میروید آن سوی دنیا جلسه میگذارید و میگویید چنین میکنیم و چنان، پس ما بگوییم که این حرفها معتبر هستند؟! نیستند؟! چطور ممکن است که ما در داخل کشورمان نتوانیم قیمت پراید را کنترل کنیم؟!».
گلایههای این مجری تلویزیونی از عملکرد دولت در حالی است که وی در انتخابات ریاستجمهوری مجری برنامههای انتخاباتی روحانی بوده است. وی در آن مقطع با حمایت تمام و کمال از روحانی شعار میداد که «سیاست خارجی دولت مورد تایید ماست».
امثال رشیدپور در مقطع حساس و مهم انتخابات ریاستجمهوری در قالب سلبریتیهای همه چیزدان، به جای بررسی دقیق و موشکافانه برنامههای انتخاباتی کاندیداها و بررسی سابقه نامزدهای ریاستجمهوری، این انتخاب بسیار مهم را در حد یک کنش هیجانی تقلیل داده و مردم را نیز به انتخاب هیجانی تشویق میکنند.
منتقدان در همان مقطع انتخابات تاکید داشتند که رویکرد سیاست خارجی و همچنین رویکرد اقتصادی دولت دچار نقصهای فاحش است و این روند به کوچک شدن سفره مردم منجر خواهد شد. اما رشیدپور و امثال وی با حمایت از دولت، این نواقص را انکار میکردند.
اکنوناشخاصی همچون رشیدپور، به هیچ عنوان نمیتوانند ژست منتقد به خود گرفته و گلایه کنند. این افراد خود مسبب وضع موجود هستند و بایستی درخصوص حمایت خود از دولت، به افکار عمومی پاسخگو باشند. این افراد باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا اجازه انتخاب منطقی را از مردم گرفتند؟!
گفتنی است کیهان در انتخابات ریاست جمهوری سالهای۸۴و۸۸ مدافع تمام عیار احمدی نژاد بود و بیشترین حمایت و خدمت را به او کرد اما بعدا در سلک مخالفان بخشی از دولت(فقط مشایی) در آمد. آیا نمی توان از کیهان سوال کرد که چرا با حمایت بی دریغش از احمدی نژاد،بعدا منتقد او شد؟ -
مهراب قاسمخانی خطاب به روزنامه کیهان: پیرزن فحش نیست
مهراب قاسمخانی در پاسخ به ادبیات روزنامه کیهان در توصیف فاطمه معتمدآریا تاکید کرد که واژه پیرزن فحش نیست.
دیروز چهارشنبه ۱۰ بهمن روزنامه کیهان در واکنش به سخنان فاطمه معتمدآریا در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر نوشته بود: «انتظار آن بود حالا که پیرزنی سرد و گرم چشیده هستید، از گذران عمرتان عبرت گرفته و از حداقل بینش و دانش برخوردار باشید. نمکدان نشکنید، منشا نشر دروغ نشوید و عاقلانه زندگی کنید.»
ادبیات روزنامه کیهان در این مطلب با واکنش مهراب قاسمخانی روبهرو شد که در اینستاگرام نوشت: «در پاسخ به انتقادات خانم معتمدآریا در مراسم افتتاحیه جشنواره فجر، روزنامه کیهان مطلبی نوشته که چندین بار توی متنش در وصف ایشون از واژه “پیرزن” استفاده کرده. کاری به این ندارم که با هر استانداردی خانم معتمد آریا پیرزن محسوب نمیشن و در نهایت یه خانم میانسال به حساب میان، ولی نکته اصلی که میخوام در موردش حرف بزنم، شکل استفاده از واژه “پیرزن” توسط این روزنامه وزینه که به قصد تحقیر و تمسخر خانم معتمد آریا ازش استفاده شده. یعنی این عزیزان از “پیرزن” به جای فحش استفاده کردن.
این فرهنگ دقیقاً همون فرهنگیه که برای تحقیر یه مرد میگه: “مثل زنا هستی” یا برای تمسخر طرف مقابل از واژه های “دهاتی” و “شهرستانی” استفاده میکنه. این ادبیات نشون دهنده میزان تحجر فکری تحریریه کیهان و فاصله اش از تفکر و تعقل و خرده. فرهنگ و ادبیاتی چندش آور با رویکرد جنسیتی و نژادپرستانه که سالهاست منسوخ شده.
فقط متوجه دلیل عصبانیت کیهان از صحبتهای خانم معتمدآریا نشدم. این که ایشون نصف سالهای فعالیتشون رو با انواع ممنوعیت و محرومیت گذروندن و همفکران شما همیشه از ایشون متنفر بودن رو دروغ گفتن؟ الان دارید منت میذارید که اجازه دادید بدون لابی و حمایت و فقط با استفاده از تواناییهای خودشون کار کنن و بدرخشن؟ بابا دستتون درد نکنه که این همه بزرگوارید.
البته درکتون میکنم. سخته که صاحب تمام قدرت و ثروت باشی و تصمیم گیریهای فرهنگی و سیاسی در اختیارت باشه و تریبون و رسانه ملی دستت باشه، اون وقت مردم یکی رو دوست داشته باشن که چشم نداری ببینیش… منم بودم عصبانی میشدم… به هر حال “پیرزن” فحش نیست.»