به گزارش ایلنا به نقل از آناتولی، قطر در ساعات اولیه روز چهارشنبه کمکهای پزشکی برای مقابله با کرونا ویروس به ایران و الجزایر ارسال کرد.
این چهارمین باری است که این کشور تجهیزات پزشکی به ایران ارسال میکند.

البته بهتر از هرکاری کاش امام جمعه عزیز با توجه به وجود مشکلات و انشالله علمی که به آن دارند، با استاندار و فرماندارها رایزنی میکردند تا مشکلات معیشتی و رفاهی مردم مظلوم سیستان و بلوچستان در این زمانه کرونا زده حل شود.
اگر خیلی از مسئولان شهری و کشوری ما کار خود را درست انجام میدادند، امروز احتیاج نبود با اسکناس بین مردم برویم و به آنها کمک کنیم. اگر چرخ تولید ما از کار نمیافتد و به جای دلالی به فکر تولید بودیم امروز کاسه چه کنم چه کنم دست خیلی از مردم نبود.
حالا که وظیفه خود را به خوبی انجام ندادیم و میخواهیم به مردم در روزهای سخت کرونا کمک کنیم اصلا احتیاجی نیست لشگری دوربین به دست را با خود همراه کنیم تا یک گونی برنج هندی به افراد نیازمند بدهیم.
واقعا اگر میخواهید همه بدانند که عمرو و زید در عصر کرونا دست به جیب شدند و به مردم کمک کردند، حرفی نیست. لشگر دوربینها را به راه بیندازید تا همگان در جریان قدمهای شما برای مردم باشند.
اما اگر میخواهید برای رضای خدا و شادی دل بندههای او کار کنید، دیگر لزومی به این همه تشکیلات نیست. آنکه باید ببیند، میبینید و بهتر از هر دوربینی تصاویر را ضبط میکند.
در کمک کردن به آدمها مواظب رفتارمان باشیم. خیلی از آدمها وضع مالی خوبی ندارند اما غروری دارند به بلندای دماوند. با نیت کمک، غرور آنها را له نکنیم. همین عکسبرداریها شاید آبروی فردی را که سالهاست تلاش کرده کسی نفهمد سفرهاش خالی از نان است، ببرد.

آن مرد غریبه که نیمه شب ها قوت مستضعفان و فقرا را بر روی دوش در کوچه های کوفه حمل می کرد را زمانی شناختند که آن شب به سراغشان نیامد. و تازه فهمیدند که تنها حامی فقرا کسی جز علی ابن ابیطالب (ع) نبوده است. و آن امام همام اگر در بستر بیماری نبود آن شب هیچ نیازمندی گرسنه سر بر بالش نمی گذاشت! و چه چیز مهم تر از آبروی مومن و حفظ کرامت انسانی آنان باعث مخفی ماندن چهره مولای متقیان بود؟ علی (ع) مظلوم زمانه خویش اگر میخواست می توانست از این کار به نفع خودش بهره برداری کند، تا شاید پس از ضربت خوردن در مسجد هنگام نماز ، عده ای گمراه نگویند، مگر علی هم نماز می خواند؟!

تصویر نمایش خیرخواهی که امروز منتشر شد. واقعاً زیبنده نظام اسلامی نیست. رساندن ارزاق و اقلام خوراکی به خانواده های نیازمند و محروم جامعه لشکر کشی نمی خواهد. هجوم به درب منازل افراد نیازمند آن هم با تعدد نفرات و دوربین ها چه چیزی جز شوآف و نمایش تبلیغاتی است؟ شرافت آدم ها خیلی بیشتر از یک کیسه برنج هندی می ارزد. اگر هنوز این را نمی دانید از چند نفر بپرسید! در روزگاری که مردم با سیلی صورت خود را سرخ نگاه می دارند تا در بین اطرافیان شرمنده و حقیر نشوند، لشکر کشی و شوی خیرخواهانه شما نتنها دردی از آنان دوا نمی کند، بلکه زخمی عمیق بر روی آبرو و شخصیت خانواده هایشان وارد می کند.
کاش همانگونه که برخی سنگ علی(ع) را به سینه می زنند، کمی از اخلاق و خوی این امام رئوف یاد می گرفتند. حفظ شخصیت و آبروی مومن از هر چیز دیگری واجب تر است. که انگار این به اصطلاح خیرین عزیز این موضوع را هم به خاطر نداشتند! به شخصه با دیدن این تصاویر ناراحت شدم. و می دانم که خانواده ای هم که تصویرشان در همه جا منتشر شده است از این اتفاق خرسند نیستند. در خوبی و نوع دوستی ایرانی ها شکی نیست. اما خلاء مدیریت و تفکر نه فقط در همین موضوع، بلکه در خیلی از مسائل مهم وجود دارد. روا نیست بخاطر چند عکس و نمایش من خوبم! آبروی مردم ساده را به بازی بگیرید. بخدا که روا نیست …
شبنم حاجی اسفندیاری

همان اینستاگرامی که به گفته اهل فن محل فساد و ترویج بی دینی است چند وقتی است مرا به خود مشغول کرده است. هر روز و هر لحظه صفحه نرگس کلباسی را چک می کنم. نرگس درست از همان روزهای ابتدایی زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب زندگی خود را وقف مردم زلزله زده روستاهای سرپل ذهاب کرده و هم اکنون حتی با وجود اتمام ساخت خانه های ۶ روستا در این مناطق در آنجا حضور دارد و همپای زنان و مردان آن خطه کمک و همراهی می کند.
رسا نشر– شبنم حاجی اسفندیاری: زلزله کرمانشاه که آمد یک اتفاق نادر رخ داد. جمع آوری کمک از طرف افراد مشهور یا همان سلبریتی ها و حتی افراد خیلی معمولی جامعه، آن هم بدون وابستگی به مراکز دولتی و خصوصی در زمینه بحران و کمک رسانی. بماند که یکی از دلایل این رخداد از عدم اعتماد مردمی به نهادهای دولتی و امداد رسانی نشأت می گیرد. اما همه پای کار شدند . عده ای برای کمک مستقیم روانه مناطق زلزله زده شدند و عده ی دیگری مشغول جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی. از جواد خیابانی گرفته تا صادق زیبا کلام، از علی دایی تا محراب قاسم خانی و ….. . اما افراد دیگری هم بودند که مثل بقیه خیلی هم معروف و #سلبریتی نبودند. اما دلشان همراه با مردم دردمند کرمانشاه و سرپل ذهاب بود. می دانستند از این دولت و آن سازمان کاری بر نمی آید و باید با کمک مردم برای دستگیری از زلزله زدگان و بازماندگان این حادثه دلخراش بپا خیزند. یکی از آنها نرگس کلباسی است. دختر خیر ایرانی که انگار همچون فرشته ی نجات در بزنگاه حاضر شد و به مناطق زلزله زده رفت.
همان اینستاگرامی که به گفته اهل فن محل فساد و ترویج بی دینی است چند وقتی است مرا به خود مشغول کرده است. بیش از یک سال از حادثه دلخراش زلزله در کرمانشاه و سرپل ذهاب می گذرد. هر روز و هر لحظه صفحه نرگس کلباسی را چک می کنم. نرگس درست از همان روزهای ابتدایی زلزله کرمانشاه و سرپل ذهاب زندگی خود را وقف مردم زلزله زده روستاهای سرپل ذهاب کرده و هم اکنون حتی با وجود اتمام ساخت خانه های ۶ روستا در این مناطق در آنجا حضور دارد و همپای زنان و مردان روستایی برای زدودن آثار ویرانی ها تلاش می کند. نرگس کلباسی دختر ایرانی _ بریتانیایی زاده ی ایران زمین است که بیشتر عمر خود را خارج از کشور گذرانده است . اما به گفته ی خودش آموزه های پدرش مهر ایران و ایرانی را در دلش نهاده است. نرگس زمانیکه در هند ساکن بود یتیم خانه ای را با ۵۰۰ کودک نیازمند و معلول راه اندازی کرد و برای انسان های بی گناه و غیر همزبان مادر شد. او که تمام زندگی اش را وقف بنیاد خیریهٔ پریشان کرده است در هند دچار مشکلی قضایی شده و به قتل غیر عمد محکوم می شود. اما در نهایت با کمک کنسول گری ایران و کمپین های مردمی تبرئه می شود و به موطن خود باز می گردد.
زلزله کرمانشاه درس های بزرگی دارد. درس های عبرت آموزی که اگر سر لوحه کارمان قرار دهیم می توانیم خیلی از ضعف های امروز جامعه را از بین ببریم. مهم ترین آن درس انسانیت است. ظهور شیر زنانی چون نرگس کلباسی برای حمایت و همراهی از مردمی که بر اثر بلایای طبیعی گرفتار آمدند آن هم در شرایط بد جامعه ی امروز که هرکسی درگیر مشکلات خودش است، یک موهبت است. کاش هزاران هزار نرگس داشتیم. کاش برای هرجا که از دولتمردان و ارگان ها جز شعار و سیاسی بازی کار دیگری بر نمی آید یک لشکر از نرگس ها حامی این مردم می شدند. کاش در مدارس ما بجای تربیت مهندس و وکیل انسان هایی را تربیت می کردند که انسانیت ، شجاعت و شرافت مهمترین هدف زندگی شان باشد. درست مثل نرگس کلباسی، مثل یاسمن خالقیان، مثل سولماز نباتی و …
یاسمن خالقیان خبرنگار جوانی که هنوز هم در حال کمک رسانی به آسیب دیدگان کرمانشاهی است. او علاوه بر ارسال گزارش ها و تصاویر ویرانی های زلزله پاییز گذشته ، با دوستانش کمک های فراوانی را به اهالی شهرهای زلزله زده کرده اند.

درس بزرگ دیگر زلزله کرمانشاه اعتماد است. اینکه چگونه در فضای مجازی که این روزها به توپ بسته شده است و هرکسی از هر سو ضربتی بر آن می زند، نرگس، یاسمن و سولماز توانسته اند اعتماد مردم را جلب کنند.کمک های مردمی را از همان روزهای اول جمع آوری و در مناطق زلزله زده به دست نیازمندان رساندند. و اکنون با وجود گذشت یکسال از این ماجرا، مشارکت ها روز به روز بیشتر شده است.تا جایی که کمک هایی که نرگس کلباسی جمع می کند گاه از ۱۰۰ میلیون تومان در روز فراتر می رود. در حالیکه اگر یک سازمان دولتی درخواست کمک بدهد شاید این روزها نیمی از این مبلغ را هم نتواند جمع کند! این اعتماد از کجا آمده است؟ غیر از صداقت و عمل به وعده ها؟
شاید افراد دیگری هم باشند که نامی از آنها برده نشده است.همه این افراد قابل تقدیرند و باید که قدردان این همت بلند و روح لطیفشان باشیم. اینستاگرام این فرصت را به این دوستان داد تا دیده شوند و در راهی قدم بردارند که دعای خیر هموطنان نیازمند و حادثه دیده همیشه همراهشان باشد.مسلما این افراد نه برای دنبال کننده و نه لایک بیشتر این کار را نکرده اند. چرا که در این صورت اکنون باید از این مساله فارغ می شدند . عمر مفید شو آف نوع دوستی ، کمک و انسانیت در فضای مجازی تنها یک هفته است. در حالیکه اکنون بیش از یک سال از زلزله می گذرد….