سرهنگ داود معظمی گودرزی گفت: با توجه به شیوع ویروس کرونا و تحت تأثیر قرار گرفتن برخی از کسب و کارها و اقدام خداپسندانه برخی از سازمان‌ها و موسسات خیریه در جمع آوری کمک‌های مومنانه و یا جمع آوری نذورات با توجه به فرار رسیدن ماه محرم لازم است تا شهروندان در واریز وجوه و نذورات نکات‌ هشداری را رعایت کنند.

وی افزود: با توجه به افزایش دانلود نوحه و کلیپ‌های مذهبی در ماه محرم توسط شهروندان، یکی از شیوه‌های شیادان سایبری، ارسال فایل‌ها و اپلیکیش‌های مخرب در قالب نوحه‌ها و کلیپ‌های محرم در کانال‌ها، صفحات و گروه‌های شبکه‌های اجتماعی است که شهروندان باید این گونه موارد را حتما از سایت‌های شناخته شده هیئات و موسسات دارای مجوز فعالیت دانلود و یا از فروشگاه‌های معتبر دریافت کنند.

این مقام مسئول ادامه داد: روش دیگر مجرمان سایبری در ایام محرم ارسال پیام‌هایی حاوی لینک جعلی در شبکه‌های اجتماعی و از بستر‌های گوناگون تحت عنوان دریافت نذورات برای کمک به نیازمندان است. شیادان در این پیام‌ها از شهروندان می‌خواهند به جای پخش نذری، مبلغ آن را برای کمک به نیازمندان واریز کنند.

این مقام انتظامی بیان کرد: شهروندان مراقب باشند، زیرا امکان دارد لینک معرفی شده در شبکه‌های اجتماعی، کاربران را به یک درگاه بانکی جعلی (فیشینگ) هدایت کنند و پس از آن اقدام به سرقت اطلاعات بانکی کاربران می‌کنند.

سرهنگ گودرزی ضمن اشاره به سوءاستفاده از اسامی هیئت‌ها و مؤسسات خیریه شناخته شده است، گفت: مورد دیگری که شهروندان باید مد نظر قرار دهند این است که هم در فضای مجازی و هم در فضای حقیقی شاهد این هستیم که در موارد بسیاری، شیادان خود را به عنوان یکی از موسسات خیریه معتبر و شناخته شده جا می‌زنند. آن‌ها با سوءاستفاده از جایگاه و اعتبار آن موسسه نزد مردم و یا سوء استفاده از نام و نشان آن‌ها، اقدام به دریافت وجه می‌کنند.

وی تأکید کرد: شهروندان بدون بررسی و مطمئن شدن از منبع ارسال پیام در شبکه‌های اجتماعی اقدام به واریز وجه نکنند و حتما پس از بررسی از طریق اشخاص مطمئن و یا از طریق وب سایت رسمی و شماره حساب‌هایی که به نام سازمان و یا موسسه خیریه است کمک‌های خود را انجام دهند.

رئیس پلیس فتا تهران گفت: با عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری امام حسین (ع) از شهروندان درخواست می‌کنیم در صورت مشاهده هرگونه مورد مشکوک در فضای مجازی به سایت پلیس فتا مراجعه و موضوع را در قسمت گزارشات مردمی ثبت کنند.

حسين بساطي اظهار کرد: در پي شكايت تعدادی از شهروندان مبني بر برداشت غیرمجاز  مبالغی از حساب بانكي آنان ، موضوع به صورت ويژه در دستور كار ماموران پليس فتا فرماندهی انتظامی  شهرستان کاشان قرار گرفت.

وي ادامه داد: پس از انجام یک سری اقدامات علمی و تخصصی و رصد دقیق عوامل برداشت وجوه از حساب بانکی شاکیان سرانجام مشخص شد  یک هندوانه فروش سيار از اعتماد مشتريان سوء استفاده و اقدام به كپي کردن كارت هاي بانكي تعدادي از مشتريان خود كرده و سپس در یک فرصت مناسب با استفاده از رمز عبوری که مشتریان در اختیار آنها قرار داده بودند اقدام به برداشت وجوه از حسابشان کرده است.

اين مسئول انتظامي افزود: ماموران با شناسایی هویت متهم در هماهنگی  با مقام قضائي در يك عمليات پليسي فرد مذکور را به همراه همدستش  دستگير کردند که متهمان در تحقيقات به عمل آمده به برداشت مبلغ يك ميليارد ريال از حساب هشت نفر از شهروندان با شیوه مذکور اعتراف کردند .

فرمانده انتظامي كاشان با اشاره به تحويل متهمان به مراجع قضائي خاطر نشان كرد: به شهروندان توصیه می کنیم  در خريدکردن از فروشندگان سیار به دستگاه پوز آنها دقت داشته باشند و در صورت غیرعادی بودن آن از انجام خرید خودداری کرده و  همچنین  مراقب باشند که به هيچ وجه رمز کارت خود را به فروشندگان اعلام نکنند.

این دختر مدعی بود که پول خرید جهیزیه اش توسط شیادان فضای مجازی به یغما رفته است، در حالی که از شدت نگرانی و اضطراب آرام و قرار نداشت، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: هنوز یک ماه بیشتر از برگزاری جشن عروسی خواهر بزرگم نگذشته بود که مجید به خواستگاری ام آمد.

من هم که به تازگی تحصیلاتم را در مقطع دبیرستان به پایان رسانده بودم، به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم چرا که پدرم کاملا مجید و خانواده اش را می‌شناخت و می‌دانست او جوانی با ایمان و اهل کار و زندگی است.

به همین دلیل بلافاصله قول و قرار‌ها گذاشته شد و من و مجید در حالی پای سفره عقد نشستیم که پدر بازنشسته ام اقساط خرید جهیزیه خواهرم را می‌پرداخت.

دوران شیرین نامزدی من و مجید در شرایطی آغاز شد که دغدغه تامین جهیزیه به یک معضل روحی برایم تبدیل شده بود و به شدت آزارم می‌داد.

به خوبی می‌دانستم پدرم بدون آن که به روی خودش بیاورد در وضعیت اقتصادی سختی قرار دارد و حقوق بازنشستگی اش کفاف هزینه‌های سنگین زندگی را نمی‌دهد.

اما از سوی دیگر من هم باید به خانه بخت می‌رفتم و جهیزیه ام را آماده می‌کردم چرا که در همین مدت کوتاهی که از برگزاری مراسم عقدکنان می‌گذشت متوجه شدم خانواده مجید اهل تجملات هستند و به نوع و مارک لوازم خانه اهمیت زیادی می‌دهند.

این افکار همواره در ذهنم می‌پیچید و نمی‌توانستم با کسی در میان بگذارم. مجید فروشنده لوازم تزیینی ساختمان بود و درآمد خوبی داشت. هنوز دوران نامزدی ما به یک سال نرسیده بود که او بسیاری از لوازمی را که به عهده داشت و در سیاهه خواستگاری نوشته بودیم خرید و آماده برگزاری جشن عروسی شد، در حالی که پدر و مادرم هنوز نتوانسته بودند تکه کوچکی از جهیزیه مرا تهیه کنند.

این موضوع به یک نگرانی عجیبی برایم تبدیل شده بود تا این که روزی وقتی در شبکه اجتماعی اینستاگرام مشغول جست و جو بودم با پیج فردی آشنا شدم که مقدار زیادی لوازم منزل و جهیزیه عروس را با قیمتی بسیار مناسب به فروش گذاشته بود.

برای لحظاتی روی قیمت اجناس با کیفیت و مارک‌های شناخته شده خیره ماندم تا این که بالاخره تصمیم گرفتم یک وسیله ارزان قیمت خریداری کنم تا خدای ناکرده در چنگ کلاهبرداران نیفتم.

به همین دلیل یک دستگاه سشوار سفارش دادم تا در صورتی که این فروش اینترنتی کلاهبرداری بود پول زیادی از دست نداده باشم، اما درکمال ناباوری یک هفته بعد فردی که خودش را پستچی معرفی می‌کرد در منزل پدرم آمد و سشوار سفارشی را در یک بسته بندی شیک تحویلم داد.

با شور و شوق خاصی به داخل پذیرایی رفتم و بسته را باز کردم. درست همان مارکی بود که سفارش داده بودم. خیلی خوشحال شدم و بلافاصله یک دستگاه جاروبرقی هم سفارش دادم.

بعد ازآن با خانم فروشنده تماس تلفنی گرفتم و کلی درباره اجناس و قیمت‌های مناسب آن با هم گفتگو کردیم.

خلاصه، جاروبرقی هم یک هفته بعد و درست با همان شیوه به دستم رسید. دیگر به آن فروشنده و لوازم خانگی آن‌ها اعتماد کامل داشتم.

این بود که پدرم را راضی کردم تا مبلغ وامی را که به تازگی گرفته بود به همراه همه پس اندازش به حساب فروشنده اینترنتی واریز کند تا همه لوازم جهیزیه ام را یک جا و با قیمتی مناسب خریداری کنیم.

پدرم اگرچه بسیار تردید داشت و نمی‌توانست به این گونه خرید‌ها اطمینان یابد، اما وقتی چشمان اشک بار مرا دید، همه سرمایه اش را به حساب بانکی من واریز کرد و من هم با ارسال فهرست کامل جهیزیه ام، وجه را به فروشنده اینترنتی پرداخت کردم. این بار هر روزی که سپری می‌شد اضطراب بیشتری پیدا می‌کردم چرا که ده‌ها میلیون تومان دارایی و وام پدرم را به حساب بانکی کسی ریخته بودم که هیچ سند و مدرکی از او نداشتم.

بالاخره از آن چه می‌ترسیدم به سرم آمد و با گذشت ۱۰ روز از زمان واریز پول نه تنها لوازمی به دستم نرسید بلکه گوشی تلفن فروشنده نیز خاموش شد.

وقتی به اداره پست رفتم تازه فهمیدم برگه رسید پست هم جعلی است و من در دام کلاهبرداری افتاده ام …