برچسب: کتاب صوتی

  • دانلود کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین- قسمت اول

    دانلود کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین- قسمت اول

    اکنون می توانید بخش اول کتاب 4 اثر از فلورانس اسکاول شین را به صورت صوتی در رسا نشر گوش دهید.

     

    کتاب صوتی چهار اثر از فلورانس اسکاول شین کتابی است که از محبوبیت بی نظیری در ایران و جهان برخوردار است این کتاب توانسته زندگی افراد زیادی را تحت تاثیر قرار دهد.

     

    قسمت اول:

  • با قدرت جادوی کلام بیشتر آشنا شوید!

    با قدرت جادوی کلام بیشتر آشنا شوید!

    آیا تا به حال با افرادی برخورد داشته‌اید که گویا همه حرفشان را قبول دارند و همیشه وقتی درخواستی از سوی آن‌ها مطرح می‌شود با تأیید و موافقت دیگران همراه است؟

    با قدرت جادوی کلام بیشتر آشنا شوید!|خبر فوری

    به گزارش رسا نشر به نقل از خبر فوری – کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند اثر پرفروش شلی رز شاروی، به شما می‌آموزد که چطور با گوش دادن به صحبت‌های دیگران، الگوهای زبانی و رفتاری آن‌ها را تشخیص دهید و با استفاده از آن الگوها، به زبانی تأثیرگذار با مخاطبتان صحبت کنید.

    درباره‌ی کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند:

    آیا از اصول تأثیرگذاری و ترغیب آگاهی دارید؟ توانایی تأثیرگذاری را در خود تقویت کنید، چرا که مهم‌ترین توانایی در کسب و کار است. اغلب مردم، به خصوص افراد موفق، برای متقاعد کردن دیگران از همان روش‌هایی استفاده می‌کنند که برای متقاعد کردن خودشان به باور یا عمل به چیزی استفاده کرده بودند. اما … بقیه متفاوتند!

    شلی رز شاروی (Shelle Rose Charvet) کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند (Words That Change Minds) را بر مبنای سال‌های متمادی مطالعه و کار کردن با افراد و سازمان‌های گوناگون به رشته تحریر درآورده است، به گونه‌ای که این کتاب مملو از برنامه‌های کاربردی و عملی برای متخصصانی است که برای موفقیت نیاز به پیش‌بینی و تأثیرگذاری بر رفتار دیگران دارند. اولین قدم برای دستیابی به جهش کوانتومی ارتباطات، همین است. اگر خواهان ایجاد تغییری مثبت در سبک زندگی و بهبود روابط بینافردی‌تان هستید، دانلود کتاب‌های روانشناسی موفقیت را به شما پیشنهاد می‌کنیم که به راحتی از طریق پلتفرم کتابراه قابل دسترسی می‌باشد.

    هنگامی که به راحتی بتوانید تشخیص دهید که چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در افراد می‌شود و طرز فکر و نحوه‌ی تصمیم‌گیری‌شان را کنترل می‌کند، می‌توانید: ارتباط و توافقی عمیق و مؤثر با هر فردی برقرار کنید، تضادها و سوء تفاهم‌ها را کاهش دهید، از مشقت‌های اعمال تغییرات سازمانی بکاهید، چرخه‌ی فروش خود را کوتاه کرده و رضایت مشتری را تضمین کنید، افراد مناسبی برای جایگاه‌های متفاوت گزینش و استخدام کنید، نتایج مذاکرات و ارائه‌های خود را به طور چشمگیری بهبود بخشید، برنامه‌های آموزشی خود را به گونه‌ای طراحی کنید که نیازهای متنوع شما را رفع کرده و دانش و توان شما را افزایش دهد، روشی کاملاً جدید برای پیشبرد مهارت‌های کوچینگ و کار کوچینگ خود بیاموزید و به جای اینکه از نقاط ضعف اعضای تیم خود رنج ببرید، با توانایی مدیریتی خود، تیم‌هایی با عملکرد بالا تشکیل داده و آن‌ها را هدایت کنید.

     با قدرت جادوی کلام بیشتر آشنا شوید!|خبر فوری

    ویراست سوم این اثر که اکنون پیش روی شماست، در میان پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان قرار گرفته و نخستین بار است که به زبان فارسی ترجمه می‌شود. امید است که خواندن آن موجب ارتقاءِ سطح ارتباطی شما و موفقیت‌های بیشتر در زمینه‌های کاربردی زندگی‌تان بشود. کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند شامل مطالب جدید از جمله مثال‌ها، تحقیقات، برنامه‌های کاربردی پیشرفته است. به طور کلی می‌توان گفت کتاب‌های روانشناسی از چنان گستره و تنوعی برخوردار هستند که انتخاب از میان آن‌ها کمی دشوار به نظر می‌آید، به همین جهت والدین گرامی می‌توانند برای دانلود بهترین کتاب‌های روانشناسی کودک و نوجوان سایت و یا اپلیکیشن کتابراه را مشاهده نمایند.

    نکوداشت‌های کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند:

    –  می‌توانید تصورش را بکنید که سود کسب و کارتان 10 الی 30 درصد افزایش یابد؟ این اتفاق دقیقاً بعد از استفاده از نمایه زبان و رفتار خانم رز شاروی به منظور بهبود تصمیمات استخدامی ‌برای من رخ داد. (ادوارد لاند، مدیر ارتباطات، کالیفرنیا)

    –  کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند، یک کتاب خودیاری فوق‌العاده است که به شما کمک می‌کند تا خود و افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید را بهتر بشناسید. (جو گیتان، مدیر برنامه‌های پیشرفت مردمی‌در مونسانتو کانادا)

    با قدرت جادوی کلام بیشتر آشنا شوید!|خبر فوری

    کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند مناسب چه کسانی است؟

    شما با آموختن 14 الگوی ارائه شده در کتاب حاضر، می‌توانید علاوه بر ایجاد تغییر در روابط خود در زمینه مدنظرتان، موجب بروز بهبود و تأثیرات مثبت در زندگی دوستان و همکارانتان شوید. با استفاده از آموزه‌های این کتاب، می‌توانید حتی روی سخت‌گیرترین افراد نیز تأثیر بگذارید و تحسین آن‌ها را برانگیزید. تاثیرگذار بودن، حس مثبت و خوشایندی است و داشتن اعتماد به نفس مقدمه آن می‌باشد، شما می‌توانید برای دانلود کتاب‌های افزایش اعتماد به نفس به سایت و یا اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنید و از هزاران کتاب صوتی و الکترونیک این مجموعه بهرمند شوید.

    شلی رز شاروی را بیشتر بشناسیم:

    او نویسنده‌ای پرفروش و متخصص بین‌المللی در زمینه تأثیر زبان محسوب می‌شود که بیش از 35 سال است که تحقیق و تدریس می‌کند. شاروی به دلیل تکنیک‌های پیشرفته‌ای که برای تقویت رابطه، اعتماد، اعتبار و نفوذ به کار می‌برد، مشهور است. روش‌های او افراد را قادر می‌سازد تا از درگیری‌ها بپرهیزند، از بن بست فروش جلوگیری کنند، مذاکرات و ارائه‌های پر مخاطره را با موفقیت اجرا کنند و در نهایت به همه کمک می‌کند آنچه را که نیاز دارند به دست آورند.

    سازمان‌های بیش از 30 کشور در سراسر جهان از تخصص وی در زمینه فرآیندهای ارتباطی ناخودآگاه پنهان استفاده می‌کنند: چیزی که افراد را به انجام (یا انجام ندادن) کارها، خارج از آگاهی آن‌ها دعوت می‌کند. کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند اولین کتاب اوست که به فروش بالایی در سطح بین‌المللی دست پیدا کرد و به بیشتر از 15 زبان ترجمه شد. شاروی موسسه‌ای را تأسیس و برنامه‌هایی را برای مدیران و رهبران زن ایجاد کرد که می‌توانند به صورت جداگانه و تیمی انجام دهند.

    در بخشی از کتاب کلماتی که ذهن را تغییر می‌دهند می‌خوانیم:

    بسیاری از سمت‌های مدیریتی و حرفه‌ای برای جذب مخاطب در تبلیغتشان از استخدام افراد تیم‌گرای حرف می‌زنند، اما معنای این عبارت چیست؟ اکثر پست‌های مدیریتی به کسی احتیاج دارند که بتواند انرژی و فعالیت‌های هماهنگ و گروهی را کنترل کرده و چشم‌اندازی برای تیم خود ایجاد کند. این فعالیت‌ها به میزان مناسبی از الگوی همجواری و تنها مقداری الگوی تعاونی احتیاج دارد به افرادی با این قابلیت، تیم‌گرای گفته می‌شود.

    برای درک آنچه در یک رده شغلی مورد نیاز است، به فعالیت‌ها و نسبت زمان صرف شده در هر یک از آن‌ها توجه کنید. کدام یک از آن‌ها نیاز به عملکرد فردی و تنها دارند؟ (برای ایجاد یک نمایه زبان و رفتار کامل از موقعیت مدنظر، فصل مربوط به استخدام را بررسی کنید. ) کدام فعالیت‌ها نیازمند پذیرش مسئولیت در انجام کاری با دخالت سایر افراد است و کدام یک نیازمند همکاری همزمان افراد در رسیدن به اهداف است؟ اگر ادارۀ این شغل به مهارت بالایی در هر سه موردنیاز داشته باشد، بعید است که کاندیدای ایده‌آلی پیدا کنید و ممکن است نیاز به تعریف مجدد رده شغلی داشته باشید.

    سال‌ها پیش، من در سازمان ملی توسعه جوانان در یک منطقه که شامل استان‌های منیتوبا، ساسکاچوان و آلبرتا و همچنین مناطق شمال غربی بود، دستیار مدیر منابع انسانی بودم. رئیس من الگویی عمدتاً تعاونی داشت و من در کار از الگوهای هم‌جواری و مستقل برخوردار بودم. او ما را مجبور به تصمیم‌گیری گروهی درباره همه‌چیز می‌کرد و من نیاز داشتم که تنها در حوزه مسائل مربوط به خودم به تصمیم‌گیری بپردازم. من نیاز به یک قلمرو داشتم، موضوعی که بتوانم مسئولیت آن را بر عهده داشته باشم. او از روابط کاری ما بسیار راضی بود، اما من از این وضعیت شدیداً ناامید بودم.

  • داستان آخرین آرزوی لیلی – قسمت سوم

    داستان آخرین آرزوی لیلی – قسمت سوم

    قسمت اول اینجاست
    قسمت دوم اینجاست
    قسمت سوم
    نوشته شبنم حاجی اسفندیاری
    گوینده آیدا قره گوزلو

    درست از همون لحظه ی توافق سه جانبه من ، علیرضا و مهندس کاظمی ، کار پروژه شروع شد. اولین کار برنامه ریزی و زمانبندی برای هرچه بهتر اجرا شدن پروژه است. برای همین من در کمتر از 48 ساعت لیست برنامه ها رو نوشتم و مسئولیت ها ، نیازها و هزینه ها رو تعیین کردم. حالا دیگه وقتشه بریم سراغ بچه ها. اما این بچه ها رو با شرایط اعلام شده از کجا پیدا کنیم؟ برای همین رفتم سراغ گزارشات، تصاویر و مستندهای مرتبط با این موضوع تا مکان ها و افراد مورد نظر رو پیدا کنم.
    باورم نمی شد که در کشور ما فقر به اینگونه وسعت داشته باشد. شهرها و روستاهای زیادی را بعنوان فقیر ترین روستاهای ایران معرفی کرده بودند. روستاهایی که آب آشامیدنی لوله کشی ندارند. برق ندارند. و حتی تهیه معاش روزانه برایشان سخت است. متاسفانه جنوب شرقی ایران به نسبت دیگر مناطق این سرزمین از همه لحاظ در مضیقه است. و انگار که فراموش شده است. سیستان و بلوچستان استانیه که باید بیشتر بهش توجه بشه و بیشتر به آن پرداخت. تصمیمم را گرفتم. سیستان و بلوچستان مقصد ماست. از میان چند روستای انتخاب شده با همکاری مهندس و چند تن از دوستان کارشناس مسائل اجتماعی و سیاسی روستای “جوان چاه” را انتخاب کردیم. جوان چاه روستایی کَپَر نشین با کمترین امکانات اولیه زندگی!
    با هماهنگی پدر، یک خودروی ون با راننده از یکی از شعبات شرکت در بیرجند به جمع ما اضافه می شد. وسایلمون از طریق باربری 3 روز جلوتر فرستاده شد و خودمون هم با پرواز تهران – زاهدان عازم مقصد می شدیم.  سفر ما به جوان چاه دو مرحله دارد. مرحله اول شناسایی موقعیت و افراد و آماده سازی لوکیشن و تجهیزات . مرحله دوم هم که کار کردن با کودکان و فیلمبرداری از اونهاست.
    پنجشنبه ساعت 6 زمان حرکت ما به سمت جوان چاه است. ساناز، حمیدرضا مشاور تبلیغاتی شرکت، هانیه عکاس و فیلمبردار ، یک خبرنگار و یک دکوراتور همراه من در این سفر هستند. تیممون کامل و خیلی حرفه ایه.  امیدوارم بتونم از این پروژه سر بلند بیرون بیام. موفقیت در این کار خیلی برام مهمه. البته که خانواده رو من نظر مثبت دارند. اما این کار می تونه من رو قوی تر و پخته تر نشون بده .  از طرفی هم پای آبروی علیرضا در میونه. البته علیرضا با اینکه در سفر هست اما هر روز  با من تماس میگیره و لحظه به لحظه برنامه ها رو با هم مرور می کنیم. مشاوره ها و انتقال تجربیاتش خیلی به من کمک کرده. با اینکه با هم در یک رشته و یک کلاس درس خوندیم اما اون به شدت حرفه ای تر از منه و همین باعث شده که از اون سر دنیا مستقیما باهاش تماس بگیرند. رابطه من و علیرضا اولاش اصلا خوب نبود. بنظرم آدم خودخواه و مغروری می اومد. اما از اواسط دانشگاه و مخصوصا بعد از ماجرای فوت خواهرش و کارهای مشترکی که با هم انجام دادیم باعث شد احساس بهتری نسبت بهش داشته باشم. این رابطه انقدر صمیمی شده بود که دخترای دانشگاه به ما لیلی و مجنون می گفتند. اما در حقیقت اینطوری نبود. علیرضا رو نمی دونم .اما من از خودم مطمئنم که تو اون سالها اصلاً به چنین چیزهایی فکر نمی کردم. و دلم نمیخواست زود خودم و ببازم.
    شب قبل از حرکت با خانواده شب نشینی نسبتاً طولانی داشتیم. پدر و مادرم نصیحت های لازم رو بهم کردند. کلی هم دلنگرانی داشتند. مثل همیشه. و باز هم تنها شرط رفتن من به سفر این بود که تلفنم در هر لحظه در دسترس باشه . من هم قول دادم که در هر لحظه و هر جایی ارتباطم باهاشون قطع نشه. خدایا برای ی سفر سه روزه چقدر باید جواب پس بدم هاااا !!!! البته حق دارند. این همه زحمت می کشن تا بچه هاشون در آرامش و آسایش باشند و سلامت. سن و سالم نمیشناسه . خانواده ها همیشه نگرانن… بگذریم. وسایلم رو جمع کرده بودم. همه برنامه هام و مجددا چک کردم. با تک تک بچه ها هماهنگ کردم که رأس ساعت فرودگاه مهرآباد باشند. حس عجیبی داشتم. ی چیزی مثل دلشوره و نگرانی . این اولین و مهمترین پروژه کاری بزرگی بود که من مالکش بودم. برای همین دلم نمیخواست کار ضعیفی از آب در بیاد.
    آماده خواب می شدم که سامان جان اومد تو اتاقم و گفت یک چیزی یادم رفت بهت بگم. البته که می دونم تو خودت بهش واقفی و رعایت می کنی. اما جانِ بابا! “نکنه سوژه هاتونو طوری انتخاب کنید و یا حرفهایی رو بگید که کشور ایران و مردمش رو فقیر و عقب افتاده جلوه بدین! درسته ما مشکلاتی داریم و فقر هم در جامعه ما وجود داره. اما یک چیزی در ما هست بنام انسانیت . و این حس زیبا ما رو به سمتی میبره که به افراد کم توان و کم بهره کمک کنیم . تا اونها هم بتونن رشد کنن. من از اساس با این پروژه مشکل دارم. نشون دادن فقر آدم ها اصلا خوب نیست. اما چون مربوط به کودکانه و قراره کمک کنن تا این کودکان به سر و سامون برسن می توم بهش امیدوار باشم. ” خیالش رو راحت کردم که به هیچ وجه اجاره نمی دم با شخصیت اون کدوکان معصوم بازی بشه و حتماً مواردی رو که مطرح کرده رو مد نظر قرار میدم. بعد از نوازش پدرونه و شب بخیر جانانه، ازم خداحافظی کرد و رفت. اما صحبتهاش باز هم من رو به فکر واداشت. باید این کار و بدون هیچ اشتباهی پیش ببرم. همین موارد باعث می شد که احساس کنم کار سنگینی بر عهده من گذاشته شده. و موضوع فقط نمایش چند کودک و گفتن آرزوهاشون نیست..
    تو همین فکر و خیالا بودم که خوابم برد. ساعت رو گذاشته بودم روی 5 . اما شاید بیشتر از ده بار از استرس اینکه خواب بمونم بیدار شدم و گوشیمو چک کردم. نزدیکای ساعت 5 دوباره از خواب پریدم. دیگه خواب فایده نداره.  سریع تر حاضر شدم که ساناز زیاد معطل من نمونه. آخه نامزد ساناز قرار بود ما رو تا فرودگاه ببره. برای همین به محض اینکه اومدن، بهشون ملحق شدم و به سمت فرودگاه حرکت کردیم. فاصله تا فرودگاه هم مثل همیشه به کَل کَلِ ساناز و عرشیا گذشت. این دوتا واقعاً متعجبم می کنن. اصلاً رفتارشون به زن و شوهر ها نمیخوره. انگار بیشتر دو تا دوست و رفیق قدیمی ان. هر دوتاشون شوخ و اهل مسخره بازی.منم بین این دوتا گاهی انقدر می خندم که اشکم در میاد.
    بالاخره رسیدیم فرودگاه و کم کم بچه ها آمدند. خدا رو شکر همه چیز مرتبه و تیم با انگیزه بالا آمادست برای سفر به جوان چاهِ زاهدان. به قول ساناز، پروژه هفتصد هزار دلاری ، آماده باش. ما داریم میایم ….

    ادامه دارد …