برچسب: کانال خبری

  • وقتی سلبریتی و لاکچری جای مثل‌ها را می‌گیرند

    وقتی سلبریتی و لاکچری جای مثل‌ها را می‌گیرند

     

    وقتی سلبریتی و لاکچری جای مثل‌ها را می‌گیرند|خبر فورییک نویسنده و پژوهشگر ادبیات عامه معتقد است، مَثَل‌ها همیشه ساخته می‌شوند اما برخی از آن‌ها به خاطر تغییر جامعه کاربرد خود را از دست داده‌اند. او می‌گوید: جای تأسف دارد که جوانان به جای یاد گرفتن مثل‌ها، از واژه‌هایی مثل سلبریتی و لاکچری استفاده می‌کنند که به ما ربطی ندارند.

    کاظم سادات اشکوری درباره ساخته شدن مثل‌ها که به نظر می‌رسد در دهه‌های اخیر کمتر شده است، گفت: در مقدمه باید بگویم خود گفتن «ضرب‌المثل» غلط است زیرا نامش مثل است و زمانی که به کار برده می‌شود، می‌شود «ضرب‌المثل‌»، به همین دلیل علامه دهخدا نام کتابش را «امثال و حکم» گذاشته و یا امیرقلی امینی نام کتابش را «داستان‌های امثال» گذاشته است.

    او با بیان این‌که هرکدام از این مثل‌ها که به کار می‌بریم داستان و ریشه‌ای دارند، اظهار کرد: باید حادثه‌ای اتفاق افتاده باشد که مثلی خلق شود. به‌نظرم مثل در هر شرایطی خلق می‌شود دو صورت دارد؛ هم در گذشته و هم امروز جنبه کتبی دارد که در آثار ادیبان و شاعران به کار برده شده و یک‌سری هم در میان مردم رواج دارد و جزء فرهنگ عامه است. البته مسئله‌ای که وجود دارد این است که آیا مثل‌هایی که شاعران و ادیبان در آثارشان به کار برده‌اند از افکار خودشان ریشه گرفته و یا از فرهنگ عامه وارد ادبیات رسمی شده که بررسی این مشکل است و چه بسا نتیجه‌ای عاید نشود. فرض کنید سعدی می‌گوید «آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است»؛ ما نمی‌دانیم این را سعدی به کار برده و یا این‌که در بین مردم رواج داشته و سعدی آن را از مردم گرفته است.

    سادات اشکوری افزود: متأسفانه امروزه به شکل درست و روش‌مند تحقیق صورت نمی‌گیرد و ما از این مثل‌ها بی‌اطلاع هستیم و گاهی به گوش‌مان می‌خورد و می‌شنویم؛ مثلا «خالی‌بندی کردن» و «سر کار گذاشتن»؛ این‌ها مثل‌هایی است که در همین سال‌ها ساخته شده و از این دست نمونه‌ها بسیار داریم. یا در ادبیات، شعر سپهری که «چشم‌ها را باید شست/ جور دیگر باید دید» مثل است یا «تنها صداست که می‌ماند» از فروغ فرخزاد و یا «کوه‌ها با هم‌اند و تنهایند/ مثل ما با همان تنهایان» از احمد شاملو. همان‌طور که گفتم مثل هست و در هر زمانی مسائلی مثل شرایط زمان، برخورد افراد با هم و مسائلی که در جامعه پیش می‌آید باعث خلق مثل می‌شود که برخی مربوط به گذشته دور هستند و برخی گذشته نزدیک؛ مثلا برخی در دوره قاجاریه و اوایل ورود تلفن ساخته شده‌اند. مثلا «حرف مفت زدن» ریشه‌اش به تلفن برمی‌گردد. اوایل که تلفن آمده بود هرکسی می‌خواست تقاضا می‌کرد و برایش تلفن وصل می‌کردند، بعدها دولت فکر کرد نمی‌شود ما تلفن را وصل کرده‌ایم و مردم حرف می‌زنند، پس برای آن نرخی تعیین کنیم، به همین دلیل گفتند کسی دیگر حرف مفت نمی‌زند و باید پول بدهد.

    این پژوهشگر ادبیات عامه خاطرنشان کرد: مثل‌ها در گذشته نقش مهمی داشتند که امروزه کمرنگ شده است. در گذشته هر مثلی حکم یک ماده قانون را داشت و زمانی که افراد دچار اختلاف و مشکل می‌شدند و می‌خواستند با کدخدامنشی مشکل‌شان حل شود، شخص ریش‌سفید با به کار بردن یک مثل، مشکل‌شان را حل می‌کرد؛ مثلا اگر دعوا داشتند، می‌توانست چند مثل استفاده کند؛ مِثل «با خون، خون را نمی‌شویند». الان هم در مناطق دور و مناطقی که ارتباط کمتری با شهر دارند همین حالت وجود دارد. پس مثل‌ یکی از شاخه‌های مهم فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی ماست.

    او درباره به فراموشی سپرده شدن برخی از مثل‌ها نیز گفت: گمان می‌کنم اگر امروزه برخی از مثل‌ها کاربردی ندارد به خاطر این است که دیگر آن نوع زندگی وجود ندارد و جامعه تغییر کرده است. مثلا در گذشته سوخت مردم هیزم بود و وقتی کسی بدی می‌کرد، می‌گفتند «چه هیزم تری به شما فروختم؟» یا «هوای گرگ و میش» برای جامعه چوپانی و دامداری است و زمانی از شبانه‌روز به کار می‌رفت که گرگ را از میش نمی‌توانستند تشخیص بدهند. برخی از مثل‌ها با توجه به تغییری که در جامعه به وجود آمده،  کاربردشان را از دست داده‌اند و جای‌شان را مثل‌های جدید گرفته؛ مثلا «خالی‌بندی کردن» که از زمان رواج صنعت بسته‌بندی آمده و در گذشته وجود نداشت و با تغییر جامعه کاربرد پیدا کرده یا ساخته شده است.

    سادات اشکوری در ادامه گفت: متأسفانه بسیاری از مردم ما به‌خصوص جوانان غرق در تکنولوژی هستند و می‌شود مثل‌شان را تحویل خودشان داد، تکنولوژی همه آن‌ها را سر کار گذاشته است و به جای این‌که در جامعه‌شان تامل کنند و آگاهی به دست بیاورند، غرق در تکنولوژی هستند. آگاهی از طریق مطالعه به دست می‌آید زیرا  وسایل ارتباطی جمعی مانند تلویزیون، رادیو و شبکه‌های ماهواره‌ای منظور خاصی از طرح مباحث دارند، در حالی که در کتاب و تا حدودی مطبوعاتی که ارگانی نیستند، منظور خاصی ندارند.  اگر جوانان مطالعه داشته باشند، آگاهی  کسب می‌کنند. آگاهی در میان کم‌سوادها و بی‌سوادها هم هست. آن‌ها از طریق رابطه برقرار کردن با آدم‌های دیگر که آگاهی دارند، اطلاعات کسب می‌کنند. مادرم سواد نداشت اما دایره‌المعارف مثل و اصطلاحات بود و صد مثلی را که از اِشکور جمع کردم مادرم گفت زیرا چپ و راست یک مثل به کار می‌برد که نه از طریق کتاب بلکه از طریق ارتباط با آدم‌های مختلف به دست آورده بود. جوانان امروز گرفتار گوشی به اصطلاح  هوشمند شده و تمام وقت‌شان را صرف آن می‌کنند؛ چیزی هم به آن‌ها نمی‌دهد که چهارتا مثل هم یاد بگیرند و در گفتارشان به کار ببرند. جای تأسف دارد که واژه‌هایی مانند لاکچری و سلبریتی را به کار می‌برند که به ما ربطی ندارند. تکنولوژی چنان آن‌ها را تسخیر کرده که آن‌چه را در ذهن دارند، از آن‌ها می‌گیرد. ما چه توقعی داریم که کاربرد این مثل‌ها در جامعه رواج داشته باشد؟

     

  • اکران آنلاین فیلمی با بازی هنگامه قاضیانی و غزل شاکری

    اکران آنلاین فیلمی با بازی هنگامه قاضیانی و غزل شاکری

     

    اکران آنلاین فیلمی با بازی هنگامه قاضیانی و غزل شاکری|خبر فوری“سازهای ناکوک” اولین تجربه کارگردانی علی حضرتی به تهیه کنندگی فرشته طائرپور از چهارشنبه ۳۰ مهرماه اکران آنلاین می شود.

    علی حضرتی پیش از این تهیه کنندگی فیلم های سینمایی «خداحافظی طولانی» فرزاد موتمن، «نیمرخ ها» (ساخته شادروان ایرج کریمی)، «یک قناری، یک کلاغ» (ساخته اصغر عبدالهی) و «اردک لی» (ساخته بهروز غریب پور) را برعهده داشته است.
    فیلمبرداری “سازهای ناکوک” در پاییز و زمستان ۹۸ در تهران و روستای «فیلبند» از توابع مازندران انجام شده است.

    هنگامه قاضیانی،غزل شاکری و حامد کمیلی به اتفاق مرتضی ضرابی و احمد عربانی(کاریکاتوریست مشهور)، نقش های اصلی و مکمل این فیلم را ایفا کرده اند.
    «سازهای ناکوک» قصه دوخواهر است که با ورود مردی عاشق، هویت اولی در آستانه فروپاشی و شخصیت دومی درمسیر جدیدی ازخودشناسی قرار می گیرد.

    عوامل اصلی این فیلم عبارتند از : نویسندگان :‌ اصغر عبداللهی، علی حضرتی،کارگردان: علی حضرتی، مدیر فیلمبرداری:مسعود امینی تیرانی،  طراح‌ چهره پردازی:عبدالله اسکندری
    صدا :ایرج شهزادی،تدوین:ژیلا ایپکچی،موسیقی :شورا کریمی،طراح صحنه و لباس:سیامک کاری نژاد،دستیار و برنامه ریز:بیژن سلیمانی خانی، منشی صحنه:فاطمه رزاقی،
    جلوه های ویژه میدانی :حمید رسولیان،جلوه های بصری :آیدا غازی،عکس: مهران فلسفی، مهدی دلخواسته، گرافیست: سیروس سلیمی، زیرنویس: بونا الخاص، مشاور رسانه ای :بیتا موسوی،تهیه کننده: فرشته طائرپور
    “سازهای ناکوک” از چهارشنبه ۳۰ مهرماه در فیلیمو و نماوا اکران آنلاین می شود.

     

  • با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد

    با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد

     

    با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد|خبر فوری«لتیان»، «جهان با من برقص» و «درباره الی» که هر سه روایتگر سفری کوتاه هستند چه شباهت‌هایی با یکدیگر دارند؟

    چند شخصیت که با یکدیگر دوست هستند یا نسبت فامیلی دارند، به سفری کوتاه می‌روند. این سفر بهانه‌ای می‌شود برای شناخت بیشتر شخصیت‌ها، رو شدن ابعاد پنهان و وجهه دیگر هریک از آن‌ها و برملا شدن رازها. این ایده، در بعضی از فیلم‌ها دستمایه روایت قصه‌ای پرماجرا می‌شود و سفر برای فیلم ساز، فرصت خوبی است که تغییر و تحولات شخصیت‌های قصه و آن چه درون آن‌ها می‌گذرد را پیش چشم مخاطب به نمایش بگذارد.

    «لتیان» آخرین نمونه فیلم‌هایی است که سفر پرماجرای چند شخصیت به نقطه خاصی را روایت می‌کند. پیش از «لتیان» نیز، «جهان با من برقص» و «درباره الی» چنین داستانی را روایت کرده‌اند.

    درباره الی

    فیلم «درباره الی» به کارگردانی اصغر فرهادی، سال ۸۷ ساخته و سال ۸۸ روی پرده سینما‌ها اکران شد. این فیلم داستان چند زوج را روایت می‌کرد که همراه دوستان خود به شمال کشور سفر می‌کنند. یکی از شخصیت‌ها به نام «سپیده» با قصد و نیت قبلی مربی مهد کودک دخترش «الی» را همراه خود به این سفر می‌آورد تا او را با یکی از دوستان‌شان یعنی «احمد» آشنا کند و این آشنایی باعث شود آن‌ها با یکدیگر ازدواج کنند، اما با ناپدید شدن «الی» اوضاع بهم می‌ریزد و پیدا شدن سروکله نامزد «الی» وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند.

    با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد|خبر فوری

    اصغر فرهادی در این فیلم با یک قصه منسجم، به خوبی ناپدید شدن «الی» را با ماجرا‌های بعدی که در قصه اتفاق می‌افتد، پیوند زده و تأثیر رفتار هرکدام از شخصیت‌ها را بر دیگری نشان داده است. درگیری شخصیت‌ها با یکدیگر بر سر نداشتن شناخت کافی درباره «الی»، دروغ‌هایی که هرکدام از شخصیت‌ها برای رهایی خود می‌گویند، عذاب وجدان و حس خیانت، چالش‌ها و اتفاقات جذابی را در فیلم به وجود می‌آورد.

    در واقع این سفر باعث می‌شود موقعیتی پیش بیاید که هرکدام از شخصیت‌ها آن روی دیگرشان را که پنهان مانده، خوب یا بد نمایان کنند، در موقعیت سخت قضاوت قرار بگیرند و راز «الی» فاش شود. فیلم «درباره الی» نمونه بسیار خوبی از فیلم‌هایی است که قصه یک سفر دوستانه پرحادثه را روایت می‌کند.

    جهان با من برقص

    فیلم «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت نیز که اکران آن به تازگی به پایان رسید، درباره داستان سفر چند زوج به شمال است. آن‌ها قصد دارند دورهم جمع شوند تا تولد دوست‌شان «جهان» را که مبتلا به سرطان است و چیزی تا پایان عمرش نمانده، جشن بگیرند. شخصیت محوری فیلم «جهان» است که به بهانه اتفاقات این سفر، دخترش را بهتر می‌شناسد، قدر روز‌های باقی‌مانده از زندگی‌اش را بیشتر می‌داند و تلنگر می‌خورد، اما هرکدام از شخصیت‌های داستان نیز قصه مربوط به خودشان را دارند.

    با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد|خبر فوری

    در این فیلم نیز مانند «درباره الی» شخصی خارج از جمع چند نفره‌ای که از ابتدای فیلم دیدیم، به آن‌ها اضافه و ورود او باعث به وجود آمدن مشکلاتی می‌شود. در «جهان با من برقص» نیز آن شخص با یکی از شخصیت ها، گذشته و رابطه عاشقانه‌ای داشته است. حضور آن زن علت اختلاف دو شخصیت داستان یعنی «فرخ» و «احسان» را روشن می‌کند و در درگیری‌هایی که بین آن‌ها اتفاق می‌افتد، راز‌های پنهانی درباره آن دو فاش می‌شود.

    البته همان طور که گفتیم ماجرای کینه «احسان» از «فرخ» بابت موضوعی عشقی، موضوع اصلی قصه نیست، اما کاملا در فیلم نقشی پررنگ دارد و از ابتدا تا انتهای فیلم مخاطب را درگیر می‌کند. سروش صحت در این فیلم موفق می‌شود تاثیر و کارکرد سفر را در قصه به مخاطب نشان بدهد. مقصد سفر نیز مانند «درباره الی» شمال کشور است.

    لتیان

    فیلم «لتیان» اولین ساخته علی تیموری است که این روز‌ها به صورت آنلاین در حال نمایش است. دو زوج که یکی از آن‌ها در آستانه ازدواج هستند، به ویلای دوست خود در نزدیکی سد لتیان می‌روند و برخلاف دو فیلم دیگر مقصد شمال نیست. مشکلات آن‌ها از همان ابتدای این سفر کوتاه آغاز می‌شود. در این فیلم نیز مانند «درباره الی»، یکی از شخصیت‌ها به نام «یاسی»، مرد جوانی را که با «سلما» بی‌ارتباط نیست بدون مشورت با او که در آستانه ازدواج با آقازاده ثروتمندی است، به سفر دعوت می‌کند.

    با رقبای عشقی مسافرت نروید، عاقبت ندارد|خبر فوری

    «یاسی» نیز مانند «سپیده» در «درباره الی» با قصد قبلی و انگیزه مشابهی دست به این کار می‌زند. در «لتیان» نیز مانند دو فیلم قبلی، اضافه شدن این فرد یعنی «مانی» به جمع باعث می‌شود مشکلاتی بین این شش دوست پیش بیاید، اختلاف‌هایی به وجود بیاید و راز «سلما» فاش شود. یکی دیگر از شباهت‌های «لتیان» با دو فیلم دیگر این است که شخص تازه‌وارد رابطه عاشقانه‌ای با «سلما» داشته.

    برخلاف «درباره الی» و «جهان با من برقص»، ایده اصلی «لتیان» به یک قصه جذاب و پرماجرا تبدیل نشده و هیچ کدام از اتفاقات مانند سفر یا هم‌زیستی شخصیت‌ها باعث نمی‌شود مخاطب به خوبی با شخصیت‌ها آشنا شود و پیشینه آن‌ها را بداند. جذابیت تماشای فیلم و خود سفر این است که مخاطب در جریان اتفاقات داستان با شخصیت‌ها و انگیزه‌هایشان ارتباط برقرار کند نه این که چیزی که فیلم باید نمایش دهد را از زبان شخصیت‌ها بشنود.

     

  • توییت فرزند اکبر عالمی درباره حواشی درگذشت پدرش

    توییت فرزند اکبر عالمی درباره حواشی درگذشت پدرش

     

    توییت فرزند اکبر عالمی درباره حواشی درگذشت پدرش|خبر فوریفرزند مرحوم اکبر عالمی مستندساز درباره حواشی درگذشت پدرش در توئیتر نوشت: پدر برای ساخت مستند راجع به کرونا نرفته بود بیمارستان، شایعه است.

    اکبر عالمی کارگردان و مدرس سینمای ایران روز گذشته در سن ۷۵ سالگی و به دلیل ابتلا به بیماری کرونا در بیمارستان آراد تهران از دنیا رفت.

    اردشیر عالمی فرزند اکبر عالمی شایعه ابتلای پدرش به کرونا به خاطر ساخت یک مستند در مورد کرونا را رد کرد.

    توییت فرزند اکبر عالمی درباره حواشی درگذشت پدرش|خبر فوری

     

  • نامه ۲۰۰ فعال حوزه حجاب به مدیر تلویزیون علیه مهدی نصیری مدیر اسبق روزنامه کیهان

    نامه ۲۰۰ فعال حوزه حجاب به مدیر تلویزیون علیه مهدی نصیری مدیر اسبق روزنامه کیهان

     

    نامه ۲۰۰ فعال حوزه حجاب به مدیر تلویزیون علیه مهدی نصیری مدیر اسبق روزنامه کیهان۲۰۰ فعال حوزه حجاب، علیه مدیر اسبق روزنامه کیهان به مدیر تلویزیون نامه نوشتند.

    روزنامه کیهان نوشت: جمعی از نخبگان و فعالان مردمی حوزه حجاب و عفاف خطاب به معاون سیمای سازمان صدا و سیما عنوان کردند: شجاعانه مقابل برنامه‌های ضد حجاب و تعالی زن بایستید.

    در این نامه که به امضای ۲۰۰ نفر از نخبگان و فعالان مردمی حوزه حجاب و عفاف رسیده، خطاب به سیدمرتضی میرباقری، با ‌اشاره به طرح آمار ‌اشتباه در حوزه حجاب در یکی از برنامه‌های سیما، آمده است: در عوض القای سیاه‌نمایی و نمایش غیرواقعی وضعیت زنان، به چهل سال درخشش بانوان این سرزمین در مسیر رشد و آزادی و کرامت آنها اشاره می‌شد و حضور اجتماعی و صعود چهل ساله آنان که در سایه‌سار حجاب و عفت زنان این سرزمین که نظام اسلامی بستر آن را فراهم کرده است، تبیین می‌گردید؟ درخششی که امثال به اصطلاح روشنفکرنماها و کارشناسان زاویه‌دار از انقلاب برگشته و شبه اپوزیسیون چشم دیدن و زبان گفتن آن را ندارند.

    چگونه است فرزندان و برنامه‌های انقلابی به کوچکترین خطا یا موضع‌گیری مخالف مزاج مدیران (حتی خارج از قاب آنتن)، از رسانه ملی حذف می‌شوند اما حاتم بخشی از جیب فرهنگ و ارزش‌ها تمامی ندارد؟! اگر غرور مدیریتی و انتقادناپذیری‌ها را کنار بگذاریم قطعا با بصیرت خواهیم دریافت که هیچگاه بازی در زمین دشمن به نفع ما تمام نشده است.

    برای حل مسئله حجاب و ارتقاء آن لازم نیست به سرهنگ‌ها بتازید! بلکه باید پاسخ وضعیت فعلی را از سازمان‌ها و ارگان‌های عریض و طویل فرهنگی و حقوقدانانی جویا شوید که وضع موجود حاصل برنامه‌های زاویه‌دار هنری و فرهنگی آنهاست.

    گفتنی است مهدی نصیری مدیراسبق کیهان اخیرا در یک برنامه تلویزیونی در مخالفت با حجاب اجباری ،آمارهایی از وضعیت بدحجابی ارائه کرد.

     

  • حجاب جنجالی خواننده زن مسلمان فرانسوی

    حجاب جنجالی خواننده زن مسلمان فرانسوی

     

    حجاب جنجالی خواننده زن مسلمان فرانسوی|خبر فوریخواننده محجبه فرانسوی می‌گوید حجاب جزیی از ظاهر من است و هرگز مرا بدون این پوشش نمی‌بینید.

    منل ابتسام در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامه‌ لوفیگارو در مورد حجابش گفت: «من مسلمانم، بنابراین می‌توان گفت که این، گونه‌ای حجاب است. در واقع این جزئی از ظاهر من است و هرگز مرا بدون این پوشش نمی‌بینید.»

    این دختر ۲۲ ساله که در شهر بزانسون واقع در شرق فرانسه زندگی می‌کند، اصالتا اهل سوریه است. پدر او تبار سوری و ترک دارد و مادرش مراکشی و الجزایری‌الاصل است. او به چهار زبان فرانسوی، انگلیسی، عربی و ترکی تسلط دارد و هم اکنون دانشجوی کارشناسی زبان انگلیسی است.

    حجاب جنجالی خواننده زن مسلمان فرانسوی|خبر فوری

    خ

  • هنرمندی که بالأخره ثابت کرد شاهدخت است

    هنرمندی که بالأخره ثابت کرد شاهدخت است

     

    هنرمندی که بالأخره ثابت کرد شاهدخت است|خبر فوریبا اسکن DNA در ژانویه مشخص شد که آلبرت دوم پدر هنرمند بلژیکی است و به دادخواست «اثبات پدر بودن» که بویل تشکیل داده بود پایان داد.
    سرانجام پس از یک نبرد حقوقی که یک هنرمند بلژیکی به نام «دلفین بویل» به مدت هفت سال برای اثبات این که پادشاه سابق بلژیک آلبرت دوم پدر او است، بالاخره او با حکم دادگاه عنوان شاهدخت را به دست آورد و حالا به معنای واقعی کلمه موفقیت خود را تاج گذاری کرده‌است.
    وکیل بویل در بیانیه ای گفت، دادگاه تجدیدنظر پس از آزمایش DNA از پادشاه سابق به بویل 50 ساله لقب «شاهزاده خانم بلژیک» را اعطا کرد.
    وی‌ افزود:‌ موکلش از نتیجه کاملاً راضی است.
    با اسکن DNA در ژانویه مشخص شد که آلبرت دوم پدر بویل است و به دادخواست «اثبات پدر بودن» که بویل تشکیل داده بود پایان داد.
    آلبرت که شش سال پیش به نفع پسرش فیلیپ از سلطنت کناره گیری کرد، با ادعای بویل وارد یک درگیری قضایی طولانی مدت شد. بویل علاوه بر اینکه به عنوان یک شاهدخت شاهزاده خانم شناخته می‌شود، نام خود را تغییر می‌دهد تا به نام خانوادگی پدرش «ساکس-کوبورگ» اضافه شود.
    دخترش جوزفین و پسرش اسکار نیز یک عنوان سلطنتی دریافت می‌کنند، همراه با اینکه آنها را اعلیحضرت سلطنتی می‌خوانند.
    وکلای بویل گفتند: «این پیروزی در نبرد هرچند دادگاه هیچ کاری نمیتواند انجام بدهد تا عشق به پدر را بازگرداند، اما حس عدالت را منتقل می کند.»
    حکم دادگاه قرار بود که در 29 اکتبر صادر شود اما با کمال تعجب زودتر از موعد مقرر صادر شد.
    برای نخستین بار در سال ۱۹۹۹ شایعاتی مبنی بر این که پادشاه وقت بلژیک فرزندی از یک رابطه نامشروع داشته در رسانه‌های بلژیک منتشر شد. این ادعا باعث رسوایی بزرگی برای خاندان سلطنتی در آن سال‌ها گردید و به تفرقه میان جامعه فرانسوی‌زبانان و فلاماندی‌های بلژیک دامن زد. فرانسوی‌زبان‌های بلژیک می‌گفتند این موضوع شایعه‌ای است که فلاماندها برای تضعیف خاندان سلطنتی ساخته‌اند.
    دلفین بوئل، زن مجسمه ساز بلژیکی در مصاحبه‌ای که در سال ۲۰۰۵ انجام داد مدعی شد که شاه آلبرت پدر بیولوژیك اوست. او می‌گفت که حاصل رابطه جنسی شاه پیشین با زنی غیر از همسرش بوده و بنابراین آلبرت دوم پدر بیولوژیک اوست.
     
  • دختر بازیگری که والدینش به خاطر بیماری رهایش کردند

    دختر بازیگری که والدینش به خاطر بیماری رهایش کردند

     

    دختر بازیگری که والدینش به خاطر بیماری رهایش کردند|خبر فوریدر قسمت چهل‌وچهارم از فصل سوم برنامه «مکث»، لاله صبوری میزبان دختری است که مبتلا به بیماری نادر پوستی است.

    چهل‌وچهارمین قسمت از سری سوم برنامه «مکث» شنبه ـ ۱۲ مهر ماه ـ حوالی ساعت ١٩ از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

    در هفته هفتم از فصل جدید این برنامه که ویژه ماه‌های محرم و صفر تهیه شده لاله صبوری مجری و راوی خواهد بود.

    در این برنامه لاله صبوری میزبان دختری به نام مرضیه اکبری است. اکبری مبتلا به بیماری نادر پوستی به نام ایکتیوز است که سبب خشکی و ترک‌های شدید پوستی می‌شود. اکبری با این بیماری متولد شد و به همین دلیل پدر و مادرش حاضر به نگهداری از او نشدند و مادربزرگش این مسئولیت را پذیرفت. اکبری با رنج بیماری و غم نبود و بی‌مهری والدین بزرگ شد اما دختر جوان هرگز امیدش را از دست نداده و در پی رویای خود یعنی بازیگری رفته و با وجود همه مشکلات و محدودیت‌ها حالا یکی از بازیگران پرکار تئاتر است. اکبری دو سال پیش مادربزرگش را هم از دست داد اما امید به زندگی و شوق رسیدن به آرزوها هیچوقت از قلب دختر جوان رخت نبست.

    سری جدید برنامه «مکث» همچون برنامه مناسبتی که در ماه مبارک رمضان پخش شد، قصه‌ها و روایات جذاب آدم‌ها از یک موقعیت خاص به سمت حال خوب را روایت کرده و سراغ ماجراهای اجتماعی می‌رود. این برنامه اجتماعی به صورت گپ و گفت میان هنرمندان و صاحبان داستان‌های اجتماعی جذاب ضبط و پخش می‌شود.

     

  • وضعیت معیشت بازیگران بد بود با کرونا بدتر هم شده

    وضعیت معیشت بازیگران بد بود با کرونا بدتر هم شده

     

    وضعیت معیشت بازیگران بد بود با کرونا بدتر هم شده|خبر فوریبازیگر فیلم «میهمان مامان» گفت: وضعیت دستمزد برای بازیگران تئاتر همواره وضعیتی ناگوار بوده است و این مورد به وجود بیماری کرونا ربطی ندارد.

    فریده سپاه منصور پیرامون دستمزد بازیگران تئاتر طی سال‌های گذشته گفت: وضعیت دستمزد بازیگران تئاتر همواره وضعیتی ناگوار بوده است و این مورد به وجود بیماری کرونا ربطی ندارد، بازیگران تئاتر هیچوقت دستمزد بالایی نداشته اند که حالا به فرض مثال با آمدن بیماری کرونا آن دستمزد به خطر افتاده باشد.

    وی در همین راستا ادامه داد: بازیگران تئاتر بیشتر برای دلشان کار می‌کنند، ماه‌ها سر تمرین می‌روند و بعد از آن یک ماه روی صحنه حاضر می‌شوند و وقتی دستمزدشان را محاسبه می‌کنیم می‌بینیم که کمتر از نصف حقوق یک کارمند است، زیرا هر بازیگر گاها تا پنج ماه درگیر یک اثر تئاتر می‌شود.

    بازیگر سریال «دردسرهای عظیم» با اشاره به زمان طولانی تولید یک تئاتر افزود: در آثار تصویری شما مدت زمان مشخصی از روز را جلوی دوربین می‌روید و بابت همان مبلغی قطعی می‌شود، اما در تئاتر همه روزه باید تمرین کرد، حداقل یک ماه روی صحنه رفت و انرژی چندین برابری نسبت به سینما و یا تلویزیون خرج کرد، اما در انتها دستمزد کفاف معاش یک ماه را هم نمی‌دهد.

    وی با تأکید بر تأثیر کرونا بر موقعیت فعلی تئاتر تأکید کرد: وضع تئاتر پیش از کرونا هم بسیار بد بود، امروز و با شیوع بیماری کرونا این وضع چندین برابر بدتر شده است، بازیگران تئاتر هیچگاه چشم‌داشتی به دستمزد خود ندارند، اما این انفعال و کار نکردن به واسطه بیماری کرونا باعث شده تا هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی تحت فشار قرار گیرند.

    بازیگر «نون خ» در همین رابطه اضافه کرد: از سویی دیگر موجودیت تئاتر به مخاطب خود وابسته است، متاسفانه این روزها تئاتر مخاطب هم ندارد، بسیاری از بازیگران سختی و خطر کرونا را به جان می‌خرند و تمرین می‌کنند، اما در نهایت با صحنه خالی روبرو می‌شوند.

    وی با اشاره به تعطیلی طولانی مدت بسیاری از تماشاخانه‌های تئاتر طی ماه‌های گذشته افزود: تئاتر حداقل چهار ماه تعطیل شد، این تعطیلی باعث شد تا بسیاری از گروه‌ها بیکار شوند، بازیگران پولی نداشته باشند و مجبور شوند به مشاغل دیگر روی آورند، متاسفانه آنچه مشخص است این وضعیت همچنان برای تئاتر ادامه دارد و بعید می‌دانم که تا پایان سال هم برطرف شود.

    این بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر درباره قرارداد بازیگران در هنر نمایش ادامه داد: واقعیت امر قراردادها بیشتر از آنکه سندیت داشته باشند، به تعهد اخلاقی افراد بر می‌گردند و اگر نه چندان قابلیت نقد شدن ندارند، اگر یک تهیه کننده دستمزد بازیگر را ندهد آن بازیگر آنقدر مجبور به دوندگی می‌شود که هزینه رفت و آمدش از طلبش بالاتر می‌رود. همه چیز در تئاتر بیشتر شفاهی و براساس توافق اخلاقی صورت می‌گیرد و اگر نه قرارداد چندان قابل پیگیری نیست.

    وی در همین راستا افزود: تئاتر امروز مشکلات فراوانی دارد که قرارداد بازیگران بخشی از آن است، به واقع اگر می‌خواهیم تئاتر را نجات دهیم باید به دنبال این باشیم که مشکلات این هنر از پایه و اساس حل شود، باید سرمایه گذاری جدی در تئاتر صورت گیرد، در این صورت بسیاری از تهیه کنندگان وارد تئاتر نمی‌شوند و برخی مشکلات مالی هم در پروژه‌ها صورت نمی‌گیرد.

    سپاه منصور آینده تئاتر در سال ۹۹ را اینگونه ترسیم و خاطرنشان کرد: واقعیت امیدی به تئاتر سال ۹۹ نیست، همه ما امیدواریم تا دوباره شاهد حضور مردم در سالن‌های نمایش باشیم، تئاتر بدون مخاطب هیچ چیز نیست و به همین دلیل تا پایان بیماری کرونا امیدی هم به بهبود وضع تئاتر نیست.

     

  • تولد یک هنرمند و همه دلگیری‌های همسرش

    تولد یک هنرمند و همه دلگیری‌های همسرش

     

    تولد یک هنرمند و همه دلگیری‌های همسرش|خبر فوریهمسر زنده یاد اکبر رادی همزمان با سالروز تولد این نمایشنامه‌نویس، با نگارش متنی، گلایه‌های خود را بابت کم‌توجهی‌ها به بنیاد رادی و اموری که به این نمایشنامه‌نویس مربوط می‌شود، بیان و دلگیری‌های خود را از برخی از هنرمندان تئاتر مطرح کرد.

    ۱۰ مهر ماه سالروز تولد زنده یاد اکبر رادی است؛ هنرمندی که به عنوان یکی از مهم‌ترین ستون‌های ادبیات نمایشی ایران شناخته و آقای نمایشنامه‌نویس نامیده می‌شود.

    اما همسر او، حمیده بانو عنقا، با نگارش یادداشتی دلگیری‌های خود را از مسئولان هنری و هنرمندان تئاتر مطرح کرده است.

    او در این نوشتار نوشته است:

    رادی می‌گوید: این جوان‌های هنرمند تئاتر، پشتوانه‌های ما هستند.» می‌گویم: «پس کجا هستند این پشتوانه‌ها؟ حیف از اوقاتی که صرف‌شان کردی.»

    بنیاد رادی را با هزار مشقت به ثبت رساندیم. تنها توقع ما همکاری بود و مساعدت تا شاید بتوانیم قدم‌های موثر و مفیدی در جهت فرهنگ وهنر این مملکت برداریم و بتوانیم از نظریات و پیشنهادهای بجای آن پشتوانه‌های هنرمند بهره بگیریم و به کار بندیم اما دریغ و هزار بار دریغ که ندیدیم نه قدمی و نه نظری! اصلا مگر چنین بنیادی وجود دارد، کی؟ کجا؟ شنیده بودیم وقتی به رسمیت شناخته شدیم، صاحب حقوق مادی و معنوی می‌شویم پس چرا هر سال باید سر خم کنیم تا بپذیرند و بودجه محدودی را به طور قطره‌چکانی و طی چند قسط بپردازند.

    امروز احساس می‌کنیم وقتی همکاری نباشد، چگونه می‌توانیم به امور بنیاد رادی بپردازیم؟ کجایند تئاتریونی که خود را مرید رادی می‌دانستند که من حتی نمی‌توانم یک نفر را نام ببرم.همه جایگاه او را می‌شناسند ولی حاضر نیستند گوشه‌ای از دین معنوی خود را ادا کنند و به پاس روزها و ساعت‌هایی که وقت ارزشمند او را می‌گرفتند و تلمذکنان پای صحبت‌هایش می‌نشستند، قدم از قدم بردارند.

    حالا در این برهه از زمان سوال من از شما این است که همان اندازه که رادی به تئاتر این مملکت اعتبار بخشید، توانسته‌اید شان و منزلت او را پاس بدارید؟

    و اما کتاب‌های رادی توسط نشر محترم «قطره» به صورت منظم تجدید چاپ و منتشر می‌شود و من از جناب آقا فیاضی(مدیر نشر قطره) و کارکنان خدوم آن نشر سپاسگزارم.

    سه کتاب به نام‌های «حکایت مظلومی دیگر»،«مقالات»، نامه‌های رادی به دوستان هنرمند و نامه‌های آنها به رادی، از اواخر سال 1397 در اختیار نشر «خاموش» (آقای شمس‌الدین) قرار گرفت که تا به امروز منتشر نشده است. ای کاش می‌دانستم که گره کار کجاست و توضیحی مستدل از ایشان دریافت می‌کردم.

    در چنین شرایطی حتی وقتی اقدامی شایسته از سوی نهاد یا ارگانی انجام می‌شود، گویی متولیان از رسانه‌ای کردن آن ابا دارند و در آمپاس قرار گرفته‌اند. برای نمونه باید اشاره کنم به مجلل‌ترین و بروزترین سالن تئاتر گیلان که به همت اداره ارشاد این استان پارسال به اسم رادی در شهر رشت افتتاح و نام‌گذاری شد و در آن وقت کسی، حتی ما، مطلع نشدیم تا اینکه بعدها به طور غیر مستقیم اطلاع پیدا کردیم. درک نمی‌کنم که این همه فروتنی و خاکساری ارشاد گیلان که از رسانه‌ای کردن این فرخنده‌ترین اقدام فرهنگی سراسر عمرشان ممانعت کرده‌اند، از چه بابت بوده است. چه ملاحظه یا ترمزی وجود داشته که در مواجهه با چنین رخداد مهمی، این قدر سرد و یخ و راکد و صامت و منفعل و یواشکی و چراغ خاموش رفتار کرده‌اند.

    از دوستان هیات مدیره بنیاد رادی بابت زحماتی که می‌کشند، بسیار ممنونم و البته جناب آقای دکتر روح الله جعفری که ایشان هم مشغله فراوان دارند ولی در هر فرصتی، هم قدم‌های موثر برداشته‌اند و هم بنیاد رادی از نظریات مفید ایشان بسیار بهره برده است.»

    تولد یک هنرمند و همه دلگیری‌های همسرش|خبر فوریتولد یک هنرمند و همه دلگیری‌های همسرش|خبر فوری