با افزایش مشکلات اقتصادی و عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید در دو سال گذشته و همزمان با بازگشت تحریم ها، انگشت مخالفان دولت و عده ای به سمت هنرمندان و سلبریتی هایی رفت که در اردیبهشت 96 از حسن روحانی حمایت کردند. و تقصیر تمامی اتفاقات و رویدادهای بد این دو سال را به گردن چند نفر که در حمایت از روحانی سنگ تمام گذاشته اند انداختند. گویی که حسن روحانی قبل از این وجود خارجی نداشت و هنرمندان و سلبریتی ها وی را به مردم معرفی کردند و اصرار کردند که به او رأی بدهید! و شاید هم خیال می کنند بعد از انتخابات هنوز هم با روحانی در ارتباطند، سر یک میز شام و نهار می خورند و احتمالاً در جلسه های هیئت دولت هم شرکت می کنند. خیر. اینگونه نیست. این رسم انتخابات در ایران است. شما عزیزید تا فردای انتخابات. شما مهم هستید، ولی نعمت هستید و مسئولین خادم و خدمتگذار شما، منتها فقط تا زمان اعلام اسامی برندگان انتخابات. هنرمندان، ورزشکاران و همه ی کسانی هم که در آن روزها در کنار روحانی بودند هم مثل من و شما …
در هر انتخاباتی یک سری مخالف و موافق وجود دارد. هرکسی برای خودش مواضعی دارد. یا اینطرفی است و یا در آنطرف در اردوی مخالف . انتخابات هم که تمام می شود همه می روند سراغ کار و زندگی شان. نفر منتخب اگر رئیس جمهور باشد رئیس جمهور همه است. تاکنون کدام رئیس جمهور به خاطر رأیی که به وی داده اید به شخص شما امتیاز و یا مبلغی بیشتر پرداخت کرده است؟؟ مسلماً هیچکس. انتخابات و انتخاب کردن یک رویه است برای تداوم نظام اداره هر کشور. اینکه نفر منتخب حتما بر حق باشد و همه چیز به خوبی پیش برود قطعاً غلط است. کسی در انتخابات برنده می شود که بیشترین رأی را بیاورد. حالا ممکن است فرد پیروز انتخابات بدترین انتخاب ممکن باشد. به هر حال یک سری برتری ها و برنامه هایی داشته که توانسته نظر اکثریت را به خود جلب کند. پس تا اینجا همه چیز درست است. اما در طول دوران مسئولیت آن فرد اگر بنا به هر دلیلی ، خواسته یا ناخواسته همه چیز برعکس شود، گناه به گردن انتخاب کنندگان نیست. بیش از 20 میلیون نفر به روحانی رأی داده اند. در این شرایط موجود همه از دولت ناراضی اند و به آن انتقاد دارند. مگر این 20 میلیون نفر در دولت نقشی داشته اند که مورد اتهام واقع شوند؟ شما هم به روحانی رأی دادید. من هم رأی دادم. خوب که چه؟ باران کوثری و نوید محمد زاده هم به روحانی رأی داده اند. تبلیغش را کرده اند. اشکان خطیبی هم همینطور، خیلی های دیگر از هنرمند، ورزشکار، مهندس و دکتر و … به دولت تدبیر و امید اعتماد کردند و رأی داده اند. نمی شود که اشتباهش را دولت بکند ، تقاصش را دیگران پس بدهند که چون شما حمایت کردید، پس مقصر هستید. اگر انتخاب این دولت و اعتماد دوباره به حسن روحانی اشتباه بوده است، همه ما اشتباه کرده ایم. این را می توانیم بگوییم.ضمن اینکه خیلی از هنرمندان و شخصیت های حامی روحانی در فضای مجازی بابت این حمایت عذر خواهی هم کرده اند. و قدر مسلم همانند من و شما از این اتفاقات ناراحت و نگرانند.
هجمه ها و اینگونه مقصر جلوه دادن حامیان روحانی، طی دو سال گذشته و حتی پس از وقایع ناگوار اخیر، بیش از آنکه یک مطالبه و گلایه مردمی باشد، پروژه ی سیاسی از طرف مخالفین دولت برای تخریب هنرمندان و دولتی هاست. مگر زمانیکه آنها تا گردن در کاسه احمدی نژاد فرو رفته بودند و همه جانبه از او حمایت می کردند، بابت خرابی ها و مشکلاتی که وی به وجود آورد از مردم عذر خواهی کرده اند که حالا هنرمندان را متهم می کنند؟ مگر حضور چند بازیگر و خواننده در کنار یک نامزد انتخاباتی چقدر تاثیر دارد که حالا همه کاسه کوزه ها را بر سر آنان بشکنیم؟ وانگهی همه این عزیزان هم فکر می کردند که روحانی انتخاب بهتری است. گمان می کردند با این انتخاب اوضاع مردم بهتر می شود. چه بسا که در دوره اول دولت تدبیر و امید اتفاقات خوب بسیاری برای کشور و مردم رقم خورد. هیچ کدام از این افراد دلشان نمیخواست و نمیخواهد شرایط ایران را اینگونه ببینند. همه ما گمان می کردیم که قرار است اتفاقات خوبی رخ دهد. پیش بینی همه غلط از آب درآمد. اگر جامعه توان پیش بینی و دیدن آینده را داشت، قطعاً خیلی از انتخاب ها در سال های قبل تر نیز نباید صورت می گرفت. و شاید حالا اوضاع به گونه ای دیگر بود….
همه می دانیم که اوضاع کشور این روزها خوب نیست. آنکه می گفت تحریم ها بر کشور هیچ اثری ندارد، دروغ می گفت. تحریم و دشمنی اقتصاد و به تبع آن خیلی چیزها را درگیر خودش کرده است. اتهام زنی و مقصر جلوه دادن دیگران جز ایجاد تفرقه و چند دستگی کار دیگری نمی کند . و تازه دردی هم از مردم ایران که در سخت ترین شرایط زندگی می کنند دوا نمی کند. هیچ هنرمند حامی روحانی این روزها بنزین 1000 تومانی نمی زند. شاید من با معافیت مالیاتی برای هنرمندانی که وضعشان خیلی خوب است مخالف باشم. اما گناه مشکلات فعلی را بر گردن هیچ هنرمند، سلبریتی و فعال رسانه ای نمی دانم. دولت باید خودش پاسخگوی مردم باشد. و در این یک و نیم سال باقیمانده وظیفه دارد تا تعهداتش را در برابر مردم عملی کند. رئیس جمهور و تمام کسانیکه در دولت دوازدهم مسئولیت پذیرفته اند باید بدانند که مسئولیت همه اتفاقات و رخدادها از مسئله اقتصادی و معیشتی گرفته تا امنیت روانی جامعه بخصوص پس از اجرای پر از حاشیه سهمیه بندی بنزین بر عهده آنان است و باید پاسخگوی همه باشند.
برچسب: هنرمندان
-
هجمه ناروا علیه هنرمندان و سلبریتی های حامی روحانی در انتخابات
-

فراخوان جشنواره تجسمی فجر منتشر شد
به گزارش پایگاه خبری رسا نشر ، در این فراخوان آمده است؛ تمامی هنرمندان تجسمی ایران، پژوهشگران و دانشگاهیان، انجمنهای هنری، تشکلها، مراکز هنری، نگارخانهها و فعالان عرصه هنرهای تجسمی به این جشن دعوتند. اهداف جشنواره جشنواره در فراخوان بدین شرح اعلام شده است:
تشویق هنرمندان به سمت شیوههای معاصر خلق آثار در بستر هنرهای تجسمی.
معرفی و نمایش نمونههایی از برترین و جدیدترین آثار هنرمندان ایرانی و نمایش دستاوردهای خلاقانه هنری.
ایجاد فضای گفتوگو میان اهالی جامعه هنرهای تجسمی کشور.
ایجاد زمینه برای رشد هنر معاصر ایران.
ایجاد فرصت برای ارتقای آگاهی و هنر هنرمندان ایرانی.
شورای سیاستگذاری جشنواره تجسمی فجر اعلام کرد: جشنواره در ۱۰ رشته هنری تصویرسازی، خوشنویسی، سرامیک، عکاسی، کاریکاتور و کارتون، طراحی گرافیک، مجسمه، نقاشی، نگارگری و رسانههای هنری جدید (شامل سه رسانه ویدئوآرت، پرفورمنسآرت، و چیدمان) برگزار میشود. هنرمندان علاقهمند میتوانند طبق ضوابط جشنواره در رشتههای یادشده آثار خود را ارائه کنند.
در فراخوان جشنواره دوازدهم تجسمی فجر برای امکان دادن به بروز خلاقیت هنرمندان و دوری از محدودیت محتوایی، موضوع جشنواره آزاد اعلام شده است. همچنین رویکرد جشنواره «گفتوگوی هنرها: آفرینش تجسمی نوین با نگاهی بین رشتهای» است. امروزه رویکرد میانرشتهای در بستر هنرها به مانند عنصری مولد عمل میکند و در جستوجوی امکاناتی تازه در ارتباط میان رسانههای متفاوت هنری است. این نگاه با گذر از مرزهای متعارف رسانههای هنری، به رسانههای سنتی هنر ظرفیتهای تازهای برای خلق در بستر خود میبخشد. رویکرد میانرشتهای در فضای هنری توجه را به چند محور اصلی جلب میکند: گفتوگو میان رسانههای هنری متعارف، ایجاد شاخههای جدید هنری، ارتباط میان هنر و دیگر زمینههای شناخت.
ستاد برگزاری جشنواره از هنرمندان دعوت میکند در خلق آثار خود به پیشنهادهای زیر توجه کنند:
توجه به رویکردهای معاصر در آفرینش هنری با نگاهی بین رشتهای در هنرهای تجسمی.
بازبینی مرزهای رسانهها و رشتههای هنری و خلاقیت در بیان هنری.
استفاده از ظرفیت دیگر رسانههای هنری مرتبط در رسانه خود.
رجوع به پشتوانههای فرهنگی و هنری.
نسبت میان فرهنگ محلی و فرامحلی.
شرایط و نحوه ارسال آثار در فراخوان به این شرح است:
تکنیک و شیوه ارائه اثر آزاد است.
ثبتنام، تقاضای شرکت، و ارسال تصویر آثار فقط از طریق وبسایت جشنواره به نشانی www.ivafestival.ir امکانپذیر است.
در رشتههای نقاشی، نگارگری، عکاسی، و خوشنویسی حداکثر اندازۀ آثار ۲۰۰ × ۲۰۰ سانتیمتر است.
فضای قابل ارائه در نمایشگاه برای آثار حجمی و چیدمان (رشتههای مجسمهسازی، سرامیک، و هنرهای جدید) حداکثر ۳۰۰ ×۳۰۰ × ۳۰۰ سانتیمتر است.
در رشته عکاسی هنرمندان میتوانند با آثاری در غالب تکعکس یا یک مجموعه شرکت کنند؛ اما اندازه مجموع آثار مورد نظر نباید از میزان سطح اعلامشده بیشتر باشد. آثار پذیرفتهشده به صورت چاپشده و با قاب تحویل داده شود.
در رشته طراحی گرافیک فقط پوستر پذیرفته میشود. هنرمندان باید فایل jpg ۳۰۰ dpi در اندازه ۷۰×۱۰۰ سانتیمتر را به سایت جشنواره ارسال کنند. آمادهسازی اثر برای ارائه بر عهده جشنواره است.
در رشتههای کاریکاتور و تصویرسازی هنرمندان باید فایل jpg ۳۰۰ dpi در اندازه ۵۰×۷۰ سانتیمتر را به سایت جشنواره ارسال کنند. شرکتکنندگان در صورت تمایل میتوانند اصل آثار خود را پس از داوری به دبیرخانه جشنواره ارائه دهند. ابعاد کارهای ارسالی آزاد است.
حجم هر فایل ارسالی حداقل یک و حداکثر شش مگابایت باشد (به غیر از آثار رسانههای هنری جدید).
متقاضیان لازم است شرح سوابق (رزومه) خود را در سایت جشنواره ثبت کنند. همچنین لازم است سه اثر از آثار قبلی هنرمند بهمنظور ایجاد یک آرشیو از آثار هنرمندان ایرانی ارسال شود.
در صورت لزوم و بهمنظور کمک به درک بهتر اثر هنری در مرحله داوری، متقاضیان میتوانند در هنگام ثبت نام بیانیه هنری خود (Statement) را برای تشریح ایده اثر ارسال کنند (حداکثر تا ۶۰۰ کلمه). ارسال این متن الزامی نیست (به جز در رشته هنرهای جدید)
پذیرش و انتخاب آثار در دو مرحله انجام میپذیرد. در مرحله اول فایل آثار بررسی میشود و در مرحله دوم اصل آثار به جشنواره ارائه و انتخاب نهایی انجام میگردد. در رشتههای طراحی گرافیک و تصویرسازی و کاریکاتور نیاز به ارسال اصل آثار در مرحله دوم نیست.
در ارائه اصل آثار در مرحله دوم داوری، کیفیت ارائه و نمایش آثار (پاسپارتو، قاب، پرینت، …) اهمیتی ویژه دارد.
شرایط و مقررات شرکت در جشنواره طبق نظر شورای سیاستگذاری نیز به شرح ذیل است:
شرکت در جشنواره برای همه هنرمندان و علاقهمندان آزاد و به معنای پذیرش ضوابط و رأی هیئت داوران است.
هر هنرمند فقط میتواند در دو رشته و حداکثر با ۳ اثر هنری در هر رشته شرکت کند.
آثار ارسالی نباید در جشنوارههای پیشین هنرهای تجسمی فجر به نمایش درآمده باشند.
ارسال و حمل و نقل اثر به نمایشگاه و دریافت آن پس از پایان نمایشگاه بر عهده هنرمند است.
هنرمندان رشتههای عکاسی و هنرهای جدید برای اطلاعات بیشتر به فراخوانهای این دو رشته در وبسایت جشنواره مراجعه کنند.
در صورت پذیرش اثر در رشتههای تصویرسازی و کاریکاتور، فایل ارسالی در حکم کار نهایی در نظر گرفته میشود و چاپ و قابگیری این آثار بر عهده جشنواره است. در صورت ارسال اصل اثر، آمادهسازی و ارائه (قاب، پاسپارتو، …) همچون سایر رشتهها بر عهده هنرمند است.
دبیرخانه جشنواره حق استفاده از آثار را در رسانهها، تبلیغات فرهنگی، و نمایش در داخل و خارج از کشور با ذکر نام هنرمند خواهد داشت.
دبیرخانه جشنواره مسئولیت صدمات ناشی از ارسال نامطلوب آثار را نمیپذیرد.
تصمیمگیری درباره مسائل پیشبینینشده به عهده دبیر جشنواره است.
علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت www.ivafestival.ir مراجعه کنند.
شورای سیاستگذاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر همچنین جوایزی برای نفرات برگزیده در نظر گرفته است.
در هر رشته بر اساس رای هیئت داوران یک نفر برگزیده و تندیس طوبای زرین، لوح افتخار، و مبلغ ۱۵۰ میلیون ریال جایزه نقدی اهدا میشود.
۱۰ هنرمند برگزیده با در نظر گرفتن امتیازات مربوطه برای سفر مطالعاتی به شهرک هنرمندان فرانسه (Cite des Arts)، به شورای انتخاب هنرمندان معرفی میشوند تا براساس ضوابط و شرایط و زمانبندی اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این سفر مطالعاتی اعزام شوند.
در هر رشته از یک نفر تقدیر شده و لوح افتخار و مبلغ ۵۰ میلیون ریال جایزه نقدی اهدا می شود.
به تمام هنرمندان راهیافته به نمایشگاه گواهی شرکت و کتاب جشنواره اهدا خواهد شد.
تمامی هنرمندان راهیافته به جشنواره، به عضویت مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر درخواهند آمد.
فراخوان بخشهای چارسوی هنر برای حضور نگارخانهداران و بخش پژوهشی جشنواره، در زمان مقتضی توسط دبیرخانه جشنواره منتشر خواهد شد.
ارکان دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر (طوبای زرین ) به این شرح است:
رئیس جشنواره: هادی مظفری. شورای سیاستگذاری: رضا بنیرضی، محسن حسنپور، رجحانه حسینی، ابراهیم حقیقی، کامبیز درمبخش، امیر راد، طاهر شیخ الحکمایی، حبیبالله صادقی، سودابه صالحی، اسماعیل عباسی، مسعود نجابتی، رضا یساولی
دبیر جشنواره: ابراهیم حقیقی. دبیر هنری: جمال عربزاده دبیر اجرایی: عبدالرحیم سیاهکارزاده. مدیر بخش پژوهش: کامبیز موسوی اقدم. مدیر هنری: کیانوش غریبپور. مدیر برگزاری: سید حسین محمدپور و مدیر ارتباطات و رسانه: سعید اسلام زاده.
دبیران رشتههای هنری این دوره از جشنواره نیز به این شرح است: تصویرسازی: علیرضا گلدوزیان . خوشنویسی: صداقت جباری . سرامیک: فرزاد فرجی . عکاسی: رومین محتشم. کاریکاتور: کیارش زندی. طراحی گرافیک: اونیش امینالهی. مجسمه: محمدرضا یزدی. نقاشی: داریوش حسینی. نگارگری: بهمن شریفی و هنرهای جدید: آزاده گنجه.
بخشهای جشنواره تجسمی فجر در دوره دوازدهم شامل این بخش هاست:
نمایش آثار برگزیده جشنواره (طوبای زرین)
نمایش گزیدهای از آثار ارائهشده در گالریهای کشور (چارسوی هنر)
فراخوان مقالات و برگزاری همایشهای تخصصی
تجلیل از مفاخر هنرهای تجسمی
گاهشمار
اعلام فراخوان و شروع ثبت نام از طریق وبسایت: شنبه ۱۸ آبان
آخرین مهلت ثبت نام در وبسایت: سهشنبه ۲۴ دی (حداکثر ساعت ۱۴)
انتخاب اولیه آثار: ۲۵ دی تا ۴ بهمن
اعلام نتایج انتخاب اولیه: ۴ بهمن
دریافت آثار انتخابشده از هنرمندان: ۵ تا ۱۱ بهمن
انتخاب نهایی آثار: ۱۲ تا ۱۴ بهمن
اعلام نتایج نهایی راهیافتگان به نمایشگاه: ۱۵ بهمن
آمادهسازی نمایشگاه، چیدمان، و نصب آثار: ۱۵ تا ۲۰ بهمن
زمان برگزاری نمایشگاه: بهمن ماه ۱۳۹۸
دوازدهمین جشنوره هنرهای تجسمی فجر بهمن ماه سال ۱۳۹۸ در تهران برگزار می شود.
-
مبدا: شجریان – مقصد: فروغ/ نام خیابان روحدار
همانطور که سعدی، حافظ و … را متعلق به تمام ایران میدانیم، این هنرمندان هم به تمام مردم تعلق دارند و هنر و آثار آنان جزیی از میراث فرهنگی تمام ایرانیان است.عصر ایران ؛ نهال موسوی – شورای شهر تهران با یک اقدام جدید نام تعدادی از معابر تهران را به اسامی هنرمندان و شاعران تغییر داد. این اتفاق اگرچه کمی دیر انجام شد اما باز فرخنده است و مغتنم. نکته جالب توجه این است که برخی از این هنرمندان هنوز در قید حیات هستند و از طرفی دیگر معیار فقط جایگاه هنری آنان است و بدون در نظر گرفتن سلیقههای سیاسی انتخاب شدهاند.
اتفاقا این شکل برخورد نگاهی امروزی و وحدتگرا به همراه دارد که باعث میشود مردم شهر تهران با هر سلیقه و نگاه سیاسی این هنرمندان را متعلق به خود بدانند. همانطور که سعدی و حافظ را متعلق به تمام ایران میدانیم و هیچ گروه یا سلیقهای آنرا نمیتواند مصادره کند این هنرمندان هم به تمام مردم ایران تعلق دارند و هنر و آثار آنان جزیی از میراث فرهنگی تمام ایرانیان است.
فروغ فرخزاد، محمدرضا شجریان، سیمین بهبهانی، محمد علی سپانلو، منوچهر آتشی، محمد علی کشاورز، علی حاتمی، عزت الله انتظامی، داوود رشیدی و … هر کدام رای سیاسی یا تفکر خاص خود داشتهاند اما آنچه مهم است این است که این جهتگیری سیاسی آنها هیچوقت در آثار آنها وارد نشده است و هنر آنها فراتر از سیاست و بازیهای سیاسی است.
به همین دلیل اقدام شورای شهر تهران را باید تقدیر کرد که هنرمندانی که در چهارچوب قانون، کارشان را انجام دادهاند و به چنین جایگاه رفیعی هم دست یافتهاند آنها را دیگر باید خارج از خطکشیهای سیاسی دانست.
شاید برخی از این اسامی کمتر برای مردم آشنا باشد مانند پروین دولت آبادی (بنیانگذار شورای کتاب کودک)، اسماعیل شاهرودی (شاعر پیرو سبک نیمایی)، بیژن ترقی( شاعر، ترانه سرا) اما اگر همین اسم خیابان یا کوچه باعث شود که شخص یا اشخاصی به آنها کنجکاو شده و از این طریق با آثار این هنرمندان آشنا شوند هم کم اتفاقی نیست، پرواضح است که از این دست سیاستگذاریها که باعث شود جامعه هر چه بیشتر از مواهب فرهنگی خود استفاده کند، تصمیمی درست و نیکوست.
اگرچه برخی انتقاد کرده اند که اکثر این اسامی در مناطق بالای شهر تهران است ولی استدلال شورای شهر این است که بر اساس محل زندگی این هنرمندان اسامی این نام گذاری انجام شده است یا کوچههای محدوده خانه شاعران در محدوده تقاطع کلاهدوز – شهید نعمتی (منطقه ۳ ) را برای شاعران معاصر انتخاب کردهاند، ولی واقعا چه اشکال دارد که در جنوب شهر تهران هم شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.
در شهرستانها معمولا از شاعران یا هنرمندان بومی خود برای نام گذاری خیابانها و کوچهها استفاده میکنند ولی با توجه به این اقدام شورای شهر تهران چه نیکوست که در سراسر کشور چنین رویهای پیش گرفته شود و در شهرهای بزرگ و شهرستانها هم همانطور که دیدهایم خیابان حافظ، مولوی، سعدی، خیام، این سینا و … داریم خیابانهای شجریان، اخوان ثالث، حاتمی و … هم داشته باشیم.
تنها نکتهای که میماند در این نام گذاریها به بازیگران و شعرا توجه بیشتری شده است امید که در قدم بعدی سایر رشتههای هنری چون ادبیات، نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی و … هم مد نظر قرار گیرد.
بهر جهت چنین رویکردی بسیار فرخنده است و جای تقدیر دارد، اگر چه شاید کمی با تاخیر است اما ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است و امید به تداوم این روند.
اسامی خیابانها:
خیابان سپند در محدوده اقدسیه و منطقه یک به نام «عزتالله انتظامی»
بلوار فلامک جنوبی و شمالی واقع در محدوده شهرک قدس و منطقه ۲ به نام «محمدرضا شجریان»
خیابان معارف واقع در محدوده اوین و منطقه ۲ به نام «داوود رشیدی»
خیابان ۲۴متری محدوده سعادت آباد و منطقه ۲ به نام «محمدعلی کشاورز»
خیابان کوکب در محدوده شهرآرا و منطقه ۲ به نام «غلامحسین امیرخانی» (خوشنویس)
خیابان نیلوفر محدوده اختیاریه و منطقه ۳ به نام «علی نصیریان»
خیابان دوم در خیابان شهید نعمتی واقع در محدوده شهید کلاهدوز به نام «منوچهر آتشی»
خیابان سوم در خیابان شهید نعمتی واقع در محدوده شهید کلاهدوز به نام «عمران صلاحی»
خیابان چهارم در همین محدوده به نام «محمد قهرمان»
خیابان پنجم به نام «بیژن ترقی»
خیابان ششم به نام «اسماعیل شاهرودی»
خیابان هفتم به نام «پروین دولت آبادی»
خیابان هشتم به نام «مهدی اخوان ثالث»
خیابان نهم به نام «سیمین بهبهانی»
خیابان یازدهم به نام «فروغ فرخزاد»
خیابان دوازدهم به نام «فریدون مشیری»
خیابان شانزدهم به نام «محمدعلی سپانلو»
خیابان هجدهم به نام «سید کریم امیری فیروزکوهی» -
انتقاد از لباس زنان در جشنواره فیلم فجر؛ یعنی ندیدن جامعه
راه دور نروید. در همین جشنوراه فیلم فجر تماشاچیها را ببیند. چه فرقی میان لباس آنها و لباس بازیگران پیدا میکنید؟ تقریبا هیچ!
عصر ایران؛ مصطفی داننده- برای اهالی سینما، بهمن سرد ایران، داغ داغ است. فیلم میبینند، نقد میکنند، دست میزنند، هو میکنند و حسابی از دیدن فیلم سیراب میشوند.
در این دو هفته همه حرفها در مورد فیلم است اما گاهی برخی در مورد وضعیت لباس بازیگران در فیلمها و جشنواره حرف میزنند. آنها حتی تماشاگران را هم بی بهره نمیگذارند.
این عده میگویند این جشنواره فیلم فجر است یا جشنواره مُد لباس؟
این نقدها نشان میدهد، نقدکنندگان چندان در جامعه حضور ندارند. آنها اگر در روزهای عادی در خیابانهای پایتخت یا هر شهری که در آن هستند قدم بزنند میبینند که مردم عادی هم اینگونه لباس میپوشند.
شاید بازیگران از لباسهای گرانتری استفاده میکنند اما سبک لباسها همانی است که دختران در شهرهای مختلف میپوشند. کافی است در یک روز سوار بیآرتی شوید و از جنوب شهر به بالای شهر بروید و از پنجرههای اتوبوس دخترکانی که در خیابان راه میروند را ببینید.
راه دور نروید. در همین جشنوراه فیلم فجر تماشاچیها را ببیند. چه فرقی میان لباس آنها و لباس بازیگران پیدا میکنید؟ تقریبا هیچ!
این نوع لباس پوشیدن دهن کجی به هیچ کس نیست بلکه سبک زندگی مردم است. در ضمن بازیگرها در همه جای دنیا، سعی میکنند متفاوت باشند، متفاوت بپوشند چون کار آنها دیده شدن است.
واقعیت جامعه همینی است که میبینید.
این عده حتی به پوشش لباس بازیگران در فیلمها هم معترض هستند. فیلمها بیانگر واقعیتهای جامعه است. ما وقتی میخواهیم سبک لباس پوشیدن مردم در دهه چهل، پنجاه، شصت یا هفتاد را ببینم به کجا مراجعه میکنیم؟
قطعا فیلمهایی که در آن زمان ساخته شده است. از داخل کتابها که نمیشود به نوع پوشش مردم دست پیدا کرد. اما با دیدن فیلمها به ویژه فیلمهای خیابانی، میشود به سبک زندگی مختلف مردم پی برد. نسل جدید با دیدن فیلمهای دهه شصت یا هفتاد ایران میتواند به قدرت نمایی پیکان در خیابانهای ایران پی ببرد.
سی سال دیگر مردم با دیدن فیلمهای دهه هشتاد یا نود، میتوانند ببیند مردم چه میپوشیدند و چه سوار میشدند.
سبک لباس پوشیدن زنان و مردان ایرانی تغییر پیدا کرده است و به نظر میرسد باید این تغییر را پذیرفت. تغییرات فرهنگی در جامعه اجتناب ناپذیر است.
به جای داد و فریاد در مورد لباس بازیگران در جشنواره فیلم فجر باید به این سوال پاسخ داد بودجههای فرهنگی این کشور در کجا هزینه میشود که خروجی آن در جامعه قابل مشاهده نیست؟
این همه سازمان فرهنگی و با بودجههای آنچنانی در کشور وجود دارد و بازهم فریادها در مورد مسائل فرهنگی است. این نشان میدهد مشکل از جوانان این کشور نیست بلکه مشکل از بودجههایی است که هیچ اثری در جامعه ندارد.
همه آنهایی که انتقاد میکنند نوع لباس پوشیدن خود در دهه شصت را با امروز مقایسه کنند تا متوجه تغییرات جامعه شوند.
به احتمال زیاد در اختتامیه فیلم جشنواره فجر که از تلویزیون پخش میشود بازهم شاهد سانسور بازیگران زنی هستیم که جایزه دریافت میکنند، سانسوری که به نظر میرسد سانسور جامعه باشد.