برچسب: هزینه زندگی

  • محاسبه حداقل هزینه خورد و خوراک ماهیانه یک خانوار در تهران در آغاز سال ۱۴۰۲

    محاسبه حداقل هزینه خورد و خوراک ماهیانه یک خانوار در تهران در آغاز سال ۱۴۰۲

    تامین حداقل هزینه خورد و خوراک یک خانواده سه نفره تهرانی در ماه چیزی حدود ۷۵ درصد دستمزد مصوب یک کارگر متاهل با فرزند در سال ۱۴۰۲ را در بر می گیرد.

    محاسبه حداقل هزینه خورد و خوراک ماهیانه یک خانوار در تهران در آغاز سال ۱۴۰۲

    جماران نوشت: هزینه موادغذایی صبحانه، ناهار و شام یک خانوار ۳ نفره در ماه بدون احتساب مواردی نظیر ادویه‌جات و سایر ملزومات تهیه غذا مانند هزینه انرژی و ….، مبلغی معادل ۶ میلیون و شصت و شش هزار تومان خواهد بود.

    بالاخره حداقل دستمزد مصوب کارگران در سال ۱۴۰۲ اعلام شد. بر این اساس حقوق و مزایای کارگران بین ۲۱ تا ۲۷ درصد افزایش خواهد یافت.

    در این گزارش با بررسی هزینه خورد و خوراک ماهیانه یک خانوار تهرانی (سه نفره) در آغاز سال ۱۴۰۲، می خواهیم بدانیم چه سهمی از حداقل مزد سال ۱۴۰۲ به این شاخص حیاتی اختصاص پیدا می کند.

    بنا بر این گزارش، وعده‌های غذایی هر خانوار به دو وعده صبحانه و «ناهار-شام» تقسیم و قیمت تمام شده هر کدام به تفکیک ارائه شده است.

     

    صبحانه ساده «نان و پنیر و چای» ۲۲۳ هزار تومانی در هفته

    وعده‌غذایی صبحانه: با احتساب قیمت‌های این جدول، هزینه یک خانواده سه نفره تهرانی باید برای خرید شیر، پنیر، نان، چای و قند و شکر در هفته مبلغی معادل ۲۲۳ هزار و دویست تومان خواهد شد.

     

    نوع خوراکی میزان مصرف روزانه هزینه لازم در هفته(تومان) روز اخر سال ۱۴۰۱ هزینه لازم در هفته(تومان) آذر ۱۴۰۱ هزینه لازم در هفته (تومان) شهریور ۱۴۰۰
    شیر ۳/۴ بطری ۱۱۰.۰۰۰ ۱۱۰.۰۰۰ ۵۹.۸۵۰
    چای ۱۰ گرم ۱۸.۲۰۰ ۱۴.۵۰۰ ۱۱.۲۰۰
    نان یک قرص ۳۵.۰۰۰ ۳۵.۰۰۰ ۲۸.۰۰۰
    پنیر ۵۰ گرم ۳۵.۰۰۰ ۳۰.۵۰۰ ۱۷.۰۰۰
    قند و شکر دو حبه قند و ۳۰ گرم شکر برای هر نفر ۲۵.۰۰۰ ۲۵۰۰۰ ۹.۰۰۰
    جمع کل ۲۲۳۲۰۰ ۲۱۵۰۰۰ ۱۳۰.۰۵۰

    لازم به ذکر است که مجموع این هزینه ها در سال ۹۷ کمتر از ۵۷ هزار تومان بوده است. همچنین سعی شده است قیمت آن دسته از مواد خوراکی که توسط عموم مردم تهیه می شود ملاک محاسبات قرار گیرد برای مثال در خصوص نرخ لبنیات، قیمت محصولات شرکت های متعلق به دولت که مورد استفاده عموم مردم می باشد، لحاظ شده است.

    وعده‌غذایی ناهار و شام

    همچنین یک خانواده تهرانی باید برای تهیه ۱۴ وعده غذایی خود (در ۷ روز هفته) به غیر از صبحانه، مبلغی معادل ۹۳۳.۵۰۰ هزار تومان هزینه کند. این مبلغ با توجه به هزینه‌ مواد اولیه وعده‌های غذایی که به طور معمول توسط یک خانواده مصرف می شود، بدست آمده است.

     

    غذا و تعداد وعده ها محتویات غذا قیمت تمام شده برای خانوار(تومان)
    ماکارونی«۲ وعده» دو بسته ماکارونی رشته ای ۵۰۰ گرمی، ۱۰۰ گرم گوشت چرخ کرده، یک بسته سویا ۲۰۰ گرمی ۱۱۳۰۰۰
    خورشت«۱ وعده» ۱۵۰ گرم گوشت، ۱۰۰ گرم حبوبات، ۴۰۰ گرم برنج پاکستانی- سبزی ۱۱۸۰۰۰
    لوبیاپلو یا عدس پلو«۱ وعده» شامل ۱۰۰ گرم گوشت، ۱۰۰ گرم حبوبات، ۴۰۰ گرم برنج پاکستانی ۶۵۵۰۰
    پلو و مرغ« ۲ وعده» شامل یک مرغ کامل ۲.۵ کیلویی و ۸۰۰ گرم برنج پاکستانی ۲۱۵۰۰۰
    پلو و تن ماهی«۱ وعده» قوطی تن ماهی ۱۲۰ گرمی + ۴۰۰ گرم برنج ۸۲۰۰۰
    کوکوسبزی«۱ وعده» سبزی+ ۵ عدد تخم مرغ ۵۵۰۰۰
    کوکوسیب زمینی«۱ وعده» سیب زمینی + تخم مرغ ۳۸۰۰۰
    کتلت یا شامی«۱ وعده» سیب زمینی+ ۱۰۰ گرم گوشت+ تخم مرغ ۶۵۰۰۰
    خوراک لوبیا سبز«۱ وعده» شامل ۳۰۰ گرم گوشت+ هویج+لوبیا سبز ۱۳۱۰۰۰
    املت«۱ وعده» گوجه و تخم مرغ ۳۰۰۰۰
    نیمرو«۱ وعده» ۶ عدد تخم مرغ ۲۱۰۰۰
    مجموع ۹۳۳۵۰۰

    هزینه مواد خام غذایی یک خانواده ۳نفره در هفته با احتساب این موارد حداقل مبلغی معادل ۹۳۳ هزار و پانصد تومان تومان است در حالیکه این مبلغ در زمستان ۹۷، ۲۶۷ هزار تومان، در شهریور ۱۴۰۰ حدود ۴۶۸ هزار تومان و در آذر ۱۴۰۱ معادل ۴۷۹ هزار تومان بوده است. حال هر خانواده باید برای ۳۰ روز هزینه ای معادل ۴ میلیون تومان تامین کند.

     

    اما هزینه‌های دیگری نیز مطابق جدول اعلام شده برای تامین مواد غذایی مورد نیاز یک خانواده وجود دارد که بر مبنای آن، برای تهیه میوه مورد نیاز خانواده (هر نفر یک سیب در طول روز) معادل ۵۲۰ هزار تومان در ماه، رب گوجه ۸۰۰ گرمی معادل ۴۰ هزار تومان درماه، لبنیات متفرقه معادل ۳۵۰ هزار تومان در ماه، سبزیجات خوردنی معادل ۳۰ هزار تومان در ماه، روغن ۱.۵ لیتری معادل ۸۵ هزار تومان درماه، پیاز و سیب زمینی نیز معادل ۲۵۰ هزار تومان در ماه و ۷۰ قرص نان لواش در ماه معادل ۳۵ هزار تومان است.

    با توجه به بررسی صورت گرفته، هزینه موادغذایی صبحانه، ناهار و شام یک خانوار ۳ نفره در ماه بدون احتساب مواردی نظیر ادویه‌جات و سایر ملزومات تهیه غذا مانند هزینه انرژی و ….، مبلغی معادل ۶ میلیون و شصت و شش هزار تومان خواهد بود. این رقم در آذر ماه سال ۱۴۰۱ معادل ۵.۱ میلیون تومان بوده است؛ ضمن اینکه تعیین مبلغ فوق با توجه به حداقل لازم موادغذایی اولیه، پایین ترین نرخ ها و ارزان ترین برند ها محاسبه شده که در جدول زیر به طور کلی قابل مشاهده است.

    نوع خورد و خوراک هزینه ماهیانه لازم در روز آخر سال ۱۴۰۱ (تومان) هزینه ماهیانه لازم در آذر ۱۴۰۱ (تومان) هزینه ماهیانه در شهریور ۱۴۰۰ (تومان)
    صبحانه ۹۵۶.۰۰۰ ۸۶۰.۰۰۰ ۵۲۰.۰۰۰
    ناهار-شام ۴.۰۰۰.۰۰۰ ۳.۲۱۰.۰۰۰ ۲.۰۰۰.۰۰۰
    نان، میوه و تره بار، لبنیات، روغن، چاشنی و … ۱.۱۱۰.۰۰۰ ۱.۰۴۰.۰۰۰ ۳۳۹.۰۰۰
    مجموع ۶.۰۶۶.۰۰۰ ۵.۱۱۰.۰۰۰ ۲.۸۵۹.۰۰۰

    این نشان می دهد حداقل هزینه خورد و خوراک یک خانواده سه نفره تهرانی در ماه چیزی حدود ۷۵ درصد دستمزد مصوب یک کارگر متاهل با فرزند در سال ۱۴۰۲ را در بر می گیرد. هزینه های مسکن، ارتباطات، حمل و نقل، بهداشت و درمان، آموزش و … نیز در کنار هزینه امنیت غذایی حداقلی شرایط نگران کننده ای را برای اقشار کم درآمد جامعه رقم می زند.

  • حقوق بازنشستگی کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد

    حقوق بازنشستگی کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد

     

    یک فعال کارگری بر لزوم حمایت بیمه ها بعد از بازنشستگی افراد تاکید کرده و می گوید: اگر کارگری بعد از ۳۰ سال بازنشسته شود با حقوق بازنشستگی نمی تواند امرار معاش کند و هزینه های درمانی خود را بپردازد.

    حقوق بازنشستگی کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد

     

    علی اکبر سیارمه با تاکید بر حمایت از کارگران و مستمری بگیران پس از بازنشستگی اظهار کرد: در یک کشور صنعتی پیشرفته اگر کسی مستمری بگیر یا بازنشسته شد بیمه ها از او حمایت می کنند و خودش بخشی از درآمدش را برای این منظور اختصاص می دهد. افراد اوقات بازنشستگی را در قالب گروه‌های گردشگری می گذرانند و دولتها برای بازنشستگی افراد برنامه دارند.
    وی ادامه داد: در کشور ما کارگری که بعد از ۳۰ سال بازنشسته می شود زندگی اش با حقوق بازنشستگی تامین نمی شود و در نتیجه  درجست‌وجوی شغل بعد از بازنشستگی است.
    این فعال حوزه کار با بیان اینکه درآمد کارگران ومستمری بگیران با تورم موجود پاسخگوی هزینه ها نیست، ادامه داد: متاسفانه امروز و با توجه به شرایط موجود، بخش اعظمی از هزینه های کارگران و بازنشستگان صرف هزینه های درمان می شود و این هزینه ها به قدری بالاست که از عهده آن بر نمی آیند.
    سیارمه تاکید کرد: نیاز به تامین هزینه های زندگی باعث می‌شود که افراد بعد از بازنشستگی هم به کار فکر کنند، چون حقوق بازنشستگی کفاف هزینه های معیشت و نیازهای روزمره را نمی دهد؛ در واقع بازنشستگی برای آنها معنی ندارد و شروع فعالیت دوباره است.
    وی در ادامه به تاکید وزیرکار مبنی بر مهار تورم اشاره کرد و گفت:صحبت های وزیر کار در خصوص کنترل تورم کاملاً منطقی است. واقعیت این است که در طول سالها مدام تقلا می کنیم که دستمزدها و حقوق ها را بالا ببریم اما تا کارگران و حقوق بگیران این افزایش دستمزد را لمس کنند می بینیم که در بازار همه چیز بالا رفته است.
    این فعال حوزه کار درباره مهار نشدن تورم در کشورمان، گفت: معضل تورم در تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد و بنا به شرایط سیاسی و اقتصادی، هر دولت و کشوری با این تورم مواجه می‌شود. یکی از عواملی که در توسعه یافتگی کشورها تاثیر دارد بحث تورم است و در واقع کشورهایی که تورم را مهار کرده اند به توسعه دست پیدا کرده اند.
    سیارمه در پایان با بیان اینکه افزایش هرگونه نرخ اقلام مصرفی و کالاهای اساسی مورد نیاز مردم اعم از  مسکن، کرایه خانه، خوراک و پوشاک و بهداشت و درمان حتی مسافرت در زندگی آنها تاثیرگذار است، گفت: وقتی که قدرت خرید بالا می رود افزایش نرخ اقلام و کالاها فشار بر خانوار وارد نمی کند ولی وقتی که تناسبی بین افزایش درآمد و هزینه وجود نداشته باشد، تورم فشار مضاعفی را به مردم وارد می کند.

  • کارگران چقدر زیر خط فقرند؟: «۵/۲ برابر بیشتر!»

    کارگران چقدر زیر خط فقرند؟: «۵/۲ برابر بیشتر!»

     

    هــزینه‌هــای گــذران زندگــی خانواده‌های ایرانی هر روز بیشتر می‌شود و حتی افزایش حقوق سال ۱۴۰۰ هم دیگر پاسخگوی تورم ۴۱ درصدی اقتصاد مریض و فلج ایران نیست.جامعه کارگری ایران بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل داده و این جامعه با فشارهای وارده بیش از گذشته در فقر فرو می‌رود و ادامه زندگی برای آنها سخت‌ و سخت‌تر می‌شود. در این میان هم که برخی از مسئولان دم انتخاباتی با پاک‌کردن همه صورت مساله‌ها قصد دارند تا اوضاع را آرام نشان دهند، ولی فشارهای اقتصادی مانند چاقو به استخوان مردم رسیده است.

    کارگران چقدر زیر خط فقرند؟: «۵/۲ برابر بیشتر!»|خبر فوری

    هزینه‌های افزایشی و درآمدهای ثابت و بعضا گردشی باعث شده تا خانواده‌های زیادی از دسترسی به مایحتاج مورد نیاز خودشان دچار مشکل شوند و در آینده‌ای نه چندان دور و با همین سیستم اقتصادی فشل، شاهد سهم اندک خانواده‌های جامعه کارگری از کالاهای اساسی خواهیم بود که این یعنی عمیق‌ترشدن فقر و شکاف طبقاتی‌ای که چهار دهه در کشور ایجاد شده است و این موضوع تبعاتی برای کشور به‌همراه خواهد داشت. رفاه عمومی موضوعی است که این روزها در شعارها و وعده‌های پوپولیستی کاندیداهای ریاست‌جمهوری به‌وضوح به‌چشم می‌خورد؛ این شعارها در همه انتخابات‌ها مورد توجه بوده ولی هیچگاه اجرایی نشده‌اند. این در حالی است که بانک‌مرکزی در اواخر سال گذشته میزان  خط فقر را ۱۰ میلیون تومان اعلام کرد البته این نکته را هم گفت که این رقم در شهرهایی نظیر تهران می‌تواند دو تا پنج میلیون تومان هم نوسان داشته باشد. در سالجاری قطعا با رشد تورم این عدد افزایش یافته و به رقم‌های بالاتری رسیده ولی آماری از آن اعلام نشده است، با این حال با مقایسه ساده‌ای می‌تواند دریافت که رقم خط فقر حداقل ۵/۲ برابر حقوق مصوب وزارت کار برای کارگران است که حدود چهار میلیون تومان تعیین شده و همین نکته نشان‌دهنده وخامت اوضاع زندگی خانواده جامعه کارگری است. سال گذشته در برآوردها هزینه یک خانواده چهار نفره نزدیک به هشت تا ۱۰ میلیون تومان اعلام شده بود و این روزها این رقم را باید بالاتر دانست.

    حداقل هزینه‌های ۱۴۰۰ 

    با توجه به رشد روزانه قیمت‌ها دقیقا نمی‌توان هزینه‌های جاری یک خانواده چهار نفره با درآمد وزارت کاری را تعیین کرد، اما اگر حداقل‌ها را که درنظر بگیریم حدود این رقم مشخص خواهد شد. بر همین اساس هم با احتساب مصرف هفتگی ۲۰۰ گرم گوشت برای هر نفر، مصرف ماهانه یک خانوار چهار نفره ۳ کیلوگرم گوشت‌قرمز می‌شود که با احتساب متوسط قیمت کیلویی ۱۵۰ هزار تومان، باید ماهانه این خانوار ۴۵۰ هزارتومان برای خرید گوشت هزینه کند. مرغ یکی دیگر از اقلام موردنیاز مردم که معمولا سهم بیشتری از گوشت‌قرمز دارد، اگر این خانواده هفته‌ای یک کیلوگرم مرغ مصرف کند، براساس اینکه هر کیلوگرم مرغ ۳۵ هزارتومان است، ماهانه این خانوار باید چهارکیلوگرم مرغ معادل ۱۴۰ هزار تومان هزینه کند. برنج نیز کالای پرمصرفی محسوب می‌شود و اگر این خانواده، هفته‌ای ۵ بار برنج مصرف کند، با توجه به اینکه تقریبا هر یک کیلو برنج، معادل ۸ پیمانه است، این خانوار هفته‌ای ۵/۲ کیلوگرم و در ماه ۱۰ کیلوگرم برنج مصرف‌ می‌کند، اگر نرخ متوسط برنج ایرانی را ۳۰ هزار تومان درنظر بگیریم، هزینه برنج ماهانه این خانوار ۳۰۰ هزار تومان می‌شود.  روغن دیگر کالایی است که این روزها با رشد ۳۰ درصد قیمت مواجه شده و پس از ماه‌ها گرانفروشی غیررسمی و کمیابی با رشد قیمت به سبد خانواده‌ها برگشته است، معمولا ماهانه سه تا چهار لیتر روغن مایع در یک خانواده چهار نفره مصرف می‌شود که قیمت فعلی روغن مایع به‌طور میانگین لیتری ۱۷ هزار تومان است، بنابراین هزینه روغن ۶۸ هزار تومان است. رب گوجه‌فرنگی نیز تقریبا ماهانه یک کیلوگرم مصرف می‌شود که متوسط هزینه آن امروز ۲۰ هزار تومان است. در مورد حبوبات باید گفت که میانگین مصرف در خانوار چهار نفره ماهانه دو کیلوگرم است که اگر میانگین هر کیلوگرم ۳۰ هزار تومان باشد، ماهانه باید ۶۰ هزار تومان برای خرید آن هزینه شود. در مورد لبنیات مانند شیر اگر هر فرد در هفته چهار بار شیر مصرف کند ماهانه چهار لیتر و برای یک خانواده چهار نفره ۱۶ لیتر می‌شود که با محاسبه قیمت هر لیتر شیر کم‌چرب ۶۷۰۰ تومان، ماهانه این خانواده ۱۰۷ هزار تومان شیر مصرف می‌کند. تخم‌مرغ نیز به‌عنوان یک ماده غذایی که مصرف بالایی در سبد خانوار دارد، با توجه به اینکه با متوسط قیمت هر عدد ۱۱۰۰ تومان فروخته می‌شود، در صورتی که هر نفر در هفته چهار عدد مصرف کند، برای یک خانواده چهار نفره هفته‌ای ۱۶ عدد و ماهی ۶۴ عدد که با احتساب هر شانه ۳۰ عددی ۳۰ هزارتومانی هزینه آن ۶۰ هزار تومان می‌شود، نان نیز همانند برنج جزو پرمصرف‌ترین کالا‌هایی است که استفاده می‌شود و اگر روزانه یک خانواده چهار نفره چهار عدد نان تافتون که دانه‌ای ۵۵۰ تومان است استفاده کنند، ماهانه ۶۶ هزار تومان برای خرید نان باید هزینه کنند. در مورد چای که خانواده‌های ایرانی زیاد مصرف می‌کنند، هر نیم کیلوگرم چای بسته‌بندی به‌قیمت ۹۰ تا ۱۱۵ هزار تومان فروخته می‌شود که اگر یک خانواده چهار نفره در ماه ۵۰۰ گرم چای مصرف کنند، به‌طور میانگین ۵۰ هزار تومان باید برای این کالا در ماه کنار بگذارند. همچنین پنیر و کره نیز برای این خانواده میانگین اگر هر بسته ۳۰۰ گرمی پنیر ۱۱ هزار تومان باشد و سه بسته مصرف ماهانه چهار نفر باشد، مبلغی معادل ۳۳ هزار تومان برای پنیر و همچنین اگر ماهانه نیم کیلوگرم کره مصرف کنند، ۴۰ هزار تومان نیز برای کره هزینه می‌کنند. قند و شکر نیز از دیگر کالا‌های مصرفی است که شاید هر خانوار چهار نفره ماهانه دو کیلوگرم شکر و دو کیلو قند مصرف کند که هزینه دو کیلوگرم شکر ۱۸ هزار تومان و قند ۱۴ هزار تومان است. در حال حاضر سیب‌زمینی و پیاز ۸ هزار تومان هستند که ماهانه یک خانوار چهار نفره، سه کیلوگرم سیب‌زمینی و سه کیلوگرم پیاز مصرف‌ می‌کند که مجموع هر دو حدود ۵۰ هزار تومان می‌شود.

     سقوط شاخص رفاه 

    تمام این هزینه‌ها که به‌صورت حداقلی درنظر گرفته شده چیزی حدود یک میلیون چهارصد هزارتومان می‌شود؛ به این هزینه‌ها کرایه خانه را باید اضافه کرد که این روزها زیر دو تا سه میلیون تومان در نقاط معمولی شهر نمی‌توان خانه‌ای کرایه کرد، با اضافه‌شدن کرایه حمل‌ونقل عمومی تا ۳۰ درصد باعث شد هزینه‌های رفت‌وآمد می‌شود که در کمترین حالت روزانه به ۲۰ هزار تومان می‌رسد که در ماه باید ۶۰۰ هزار تومان هم فرد نان‌آور برای آن هزینه کند. هزینه درمان و تهیه دارو که بعضا آزاد حساب می‌شود برای یکبار در ماه کافی است تا بخشی از درآمد را به خود اختصاص دهد، سالی یکبار هم پوشاک خریداری شود با قیمت‌های امروز پوشاک حداقل چهار میلیون تومان هزینه بر می‌دارد. تحصیل هم که ظاهرا رایگان است ولی کمک به مدرسه‌های اجباری و هزینه‌های جاری را هم که اضافه کنیم این رقم سربه فلک می‌کشد. ارقامی که از توان کارگران خارج است و برای تامین آن نیازمند شغل دوم و سوم می‌شوند. این روند به فرسودگی مردم جامعه منجر شده و امروز کارگران صرفا باید به‌دنبال تامین هزینه‌های جاری باشند که هر روز و با سرعت غیرقابل باوری افزایش می‌یابد. بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی ایران، بررسی وضعیت شاخص رفاه در طول سه دهه گذشته نشان می‌دهد که وضعیت رفاه جامعه ایران همواره کاهش یافته و پایین‌تر آمده است. هرچه شاخص رفاه بالاتر باشد، خانواده‌ها از سطح رفاه پایین‌تری برخوردارند. برای مثال میانگین شاخص رفاه در دولت نهم ۹/۲۲ بوده که در دولت دهم به ۱/۲۷ رسیده است. بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم اما این شاخص دوباره شروع به کم شدن کرد تا جایی که در نهایت میانگین این شاخص در دولت یازدهم به ۷/۲۵ رسید تا وضعیت رفاه خانوار اندکی بهبود پیدا کند. میانگین این شاخص در دولت پنجم (سازندگی) ۷/۳۴ بود که بالاترین رقم در تمامی این سال‌ها (از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸) محسوب می‌شود. خانوارها کمترین این شاخص را در سال ۱۳۸۶ تجربه کردند که رقم آن به ۴/۲۲ رسیده است یعنی بیشترین رفاه خانواده ایرانی در سه دهه اخیر مربوط به سال ۱۳۸۶ بوده است.