برچسب: هدیه تهرانی

  • از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی

    از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی

     

    بابک کریمی که این روزها یکی از فیلم‌های پرمخاطب جشنواره را در سینماها دارد، معتقد است «همه باید به فکر راهکاری برای زندگی با کرونا باشیم.»

    یکی از سه فیلم پرمخاطب سی و نهمین جشنواره فجر، ساخته جدید محسن قرایی با نام «بی‌همه چیز» است؛ فیلمی اقتباس شده از نمایشنامه مشهور «ملاقات با بانوی سالخورده» اثر فریدریش درونمات که در روزهای گذشته هم فیلم و هم بازی بازیگرانش مورد تحسین خیلی ‌از منتقدان و تماشاگران جشنواره قرار گرفته است.از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی|خبر فوری

    در این فیلم بابک کریمی که فیلم «سینما شهر قصه» را از جشنواره سال قبل هنوز در نوبت اکران دارد، با بازیگرانی همچون هدیه تهرانی، پرویز پرستویی، هادی حجازی‌فر، فرید سجادی حسینی و پدرام شریفی همبازی شده که با بیشتر آن‌ها اولین تجربه همکاری را داشته است. این فیلم در روزهایی که کرونا ناشناخته بودن خود را تحمیل می‌کرد، جلوی دوربین رفت و به جشنواره رسید.

    فیلمبرداری در روزهای وحشت کرونا

    کریمی درباره تجربه کار در روزهای کرونایی می‌گوید: «آن زمانی که ما فیلمبرداری را شروع کردیم در روزهای اوج شیوع کرونا بودیم؛ همان روزهایی که ترس و وحشت نسبت به آن زیاد بود. البته ما خوشبختانه در روستایی کار می‌کردیم که هیچ موردی از کرونا گزارش نشده بود و از این لحاظ به یک محیط سالم رفتیم و خیلی از سکانس‌ها در فضای باز فیلمبرداری می‌شد. با این حال یک تیم پزشکی همیشه سر پروژه حضور داشت، هر روز صبح عوامل تب سنجی می‌شدند و اگر دمای بدن کسی کمی بالا  بود بلافاصله تست گرفته و تا مشخص شدن نتیجه به منزل فرستاده می‌شد. در آنجا اتاق لباس و  گریم و محلی که برای صرف غذا در نظر گرفته شده بود به تجهیزاتی مجهز بود که شب‌ها همه چیز را ضدعفونی می‌کرد و از این لحاظ تدابیر سفت و سختی داشتیم.»

    از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی|خبر فوری
    بابک کریمی در «بی همه چیز»
     

    او اضافه می‌کند: «البته با این وجود چند نفری کرونا گرفتیم و من هم مبتلا شدم. اما حین کار این اتفاق نیفتاد و  در یک جمع خانوادگی مبتلا شدم و حدود یک ماه و نیم نتوانستم سر کار بروم. به همین دلیل همکارانم مجبور شدند در سکانس‌های گروهی، پلان‌های مرا بعدا فیلمبرداری کنند. در این پروژه استانداردی رعایت شد که من در پروژه‌های دیگری هم که می‌رفتم توضیح می‌دادم تا آن‌ها هم همان تدابیر را اجرا کنند، چون همه به این شکل کار نمی‌کنند به‌ویژه آن‌که به هر حال انجام این تدابیر هزینه‌های گروه را بالا می‌برد،  هرچند آرامش و امنیت خاطر بیشتری به همراه دارد. در سکانس‌های گروهی ما، همیشه پزشک و پرستار سر صحنه حضور داشتند چون صحنه‌های سنگینی بودند مخصوصا سکانس ابتدایی و پایانی که تعداد جمعیت بسیار زیاد بود.»

    برای وفاداری در اقتباس از کتاب باید خیانت کرد

    این بازیگر درباره اقتباسی بودن این فیلم که کم‌تر چنین اتفاقی در ایران تجربه می‌شود و سختی‌های ساخت فیلم اقتباسی می‌گوید: «یک قاعده وجود دارد که می‌گویند وقتی می‌خواهیم از یک کتاب اقتباس کنیم باید از یک جایی آن را فراموش کنیم برای این‌که روایت آن در یک مدیوم دیگری طراحی شده است. رمان، نوشته‌ای وابسته به کلام است اما سینما، تصویر و حرکت است. در اقتباس باید عصاره داستان گرفته شود و حس و حال آن با مدیوم جدید منتقل شود. شاید باید فکر کنیم اگر خود فردریش دورنمات فیلمساز بود و می‌خواست این داستان را فیلم کند چه کار می‌کرد؟ چگونه تمام روایتش را تصویر می‌کرد؟ برای ساخت این فیلم باید از فرم تئاتر بیرون می‌آمدیم و فرم تصویر را با تاثیر نگاه‌ها به جای کلام جایگزین می‌کردیم.»

    کریمی به کتاب‌های موراویا که فیلم‌های زیادی از آن‌ها ساخته شده اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «بعد از فیلم «دنباله رو» به کارگردانی برتولوچی که ساختاری جدید داشت، وقتی از موراویا پرسیدند آیا ناراحت نیستی که با داستان کتابت این‌طور برخورد شده و این چنین تغییر کرده؟ پاسخی داده بود که خیلی جالب است. گفته بود: «اصلا ناراحت نیستم، چون برای آن‌که به یک کتاب وفادار باشید باید به آن خیانت کنید»، به همین دلیل نباید فراموش کنیم که سینما یک مدیوم عجیب و غریب است و اگر بخواهیم عین به عین کتابی را اجرا کنیم آن وقت یک کتاب مصور و متحرک خواهیم داشت.»

    او در پاسخ به این‌که آیا این فیلم با توجه به اقتباس از یک اثر معروف خارجی می‌تواند در سینمای دنیا عرضه شود؟ اضافه می‌کند: «فکر می‌کنم «بی همه چیز» می‌تواند به عنوان یک اثر اقتباسی در دنیا مطرح شود، اگرچه بعضی جزئیاتش برای ما ایرانی‌ها معنای دیگری دارد و ممکن است برای یک غیرایرانی درک یا توضیحش سخت باشد، اما قطعا ویژگی‌های دیگری دارد که می‌تواند برای مخاطب خارجی هم جذاب باشد.»

    بازی کنار پرستویی و هدیه تهرانی چالش جالبی بود

    وی که با بیشتر بازیگران این فیلم اولین تجربه همکاری را داشته می‌گوید: «به‌جز پدرام شریفی که در «ماهی و گربه » حضور داشت، تقریباً با بقیه اولین کار مشترک را داشتم. قبلاً همیشه تماشاچی کارهای پرویز پرستویی و هدیه تهرانی و مشتاق فیلم‌های‌شان بودم. بازیگران توانمندی هستند و برای من چالش خوبی بود که در کنار آن‌ها کار کنم.»

    از جرأت باران کوثری برای زشت شدن تا چهره تأثیرگذار هدیه تهرانی|خبر فوری
    باران کوثری و هدیه تهرانی در «بی همه چیز»
     

    او درباره هدیه تهرانی که این روزها به‌خاطر بازی در این فیلم تحسین شده است، ادامه می‌دهد: «در میان بازیگران زن هستند کسانی که جذابیت مرموز این کاراکتر را بتوانند خلق کنند، اما اگر هر کس دیگری به‌جز خانم تهرانی بود، یک فیلم دیگری می‌داشتیم. هدیه تهرانی به‌ویژه با آن لباس‌ها و گریم تأثیرگذار انتخاب بسیار درستی بود و یادم هست برای گریم و پیدا کردن یک ترکیب خوب کلاه و لباس تست‌های زیادی انجام شد. کلا فکر می‌کنم تمام بازیگرها حتی آن‌هایی که رل‌های کوتاهی داشتند، سر جای خود بودند. ضمن این‌که باید به باران کوثری هم اشاره کرد که خیلی جسارت داشت چون حاضر شد گریمی سنگین داشته باشد تا این قدر زشت شود و کم‌تر کسانی پیدا می‌شوند که این گریم را تحمل کنند.»

    «بی‌همه چیز» سمبل امروز است

    بابک کریمی با تایید این‌که «بی همه چیز»  با وجود اقتباسی بودن و روایت یک داستان در زمان قدیم اشاره‌های به‌روزی از جامعه دارد، می‌گوید: «درست است که تاریخ داستان به زمان‌های گذشته برمی‌گردد اما سمبل امروز است. غرض این نبود که یک ماجرای قدیمی را تعریف کنیم، در واقع درد دل‌ها و کنش‌های اجتماعی امروز را تعریف کردیم. من فکر می‌کنم طرح چنین مسائلی در یک دوران قدیمی‌تر باعث می‌شود به این موضوعات با کمی فاصله نگاه کنیم و اگر این ماجرا امروزی می‌شد به دسته‌ها و گروه‌ها و آدم‌های زیادی برمی‌خورد، ولی وقتی قصه را به جای دیگری در یک زمان دور می‌برید مسئله‌ شخصی در آن وجود ندارد. انگاری آن موضوعات و مقوله‌ها را از بالا و از فاصله‌ای دور نگاه می‌کنیم. آن وقت می‌توانیم بفهمیم نسبت ما با آن مقوله در دوران امروز چقدر است.»

    شیوه زندگی با کرونا را باید یاد بگیریم

    او که تابستان امسال قرار بود به جشنواره ونیز برود ولی به دلیل ابتلا به کرونا نتوانست، درباره برگزاری جشنواره فجر و حس و حال خودش به آن با وجود هشدارهایی که مرتب داده می‌شود، می‌گوید: «روزهایی که پاندمی شروع شده بود ما نمی‌دانستیم که چه اتفاقی می‌افتد. دنیا در حال کشف کرونا بود و نگرانی‌های زیادی وجود داشت و خیلی کارها تعطیل شدند، ولی در همان ایام از کاری که در ونیز انجام شد، بسیار خوشم آمد. آن‌ها تلاش زیادی کردند تا همه تدابیر رعایت شود که بتوانند جشنواره را برگزار کنند، در حالی که برایشان بسیار سخت بود اما در نهایت جشنواره را برگزار کردند. الان برداشت شخصی من این است که ما حالا حالاها باید با کرونا زندگی کنیم و نباید اسیر آن شویم. باید شیوه زندگی کردن با کرونا را یاد بگیریم. ما نمی‌توانیم زندگی خود را تعطیل کنیم. در روزهای اول شرایط فرق داشت و همه چیز را تعطیل کردیم اما الان دیگر جا افتاده است. روزهایی را یادم می‌آید که وقتی در تهران راه می‌رفتم یا به جایی مثل بازار تجریش می‌رفتم یک سوم آدم‌ها ماسک نداشتند، اما همین چند روز قبل که رفتم، دیدم همه ماسک دارند. به هر حال شعور انسانی هم باید به درد بخورد و ما باید سعی کنیم این شرایط را مدیریت کنیم، یعنی بپذیریم کرونا هست اما نباید از زندگی کردن پرهیز کنیم.»

    این بازیگر ادامه داد: «هنر و سینما اکسیژن روح جامعه هستند به‌ویژه در جاهایی مثل سینما که شرایط قابل کنترل است و می‌توان تعداد حضور افراد را محدود کرد. من در همین جشنواره دیدم که صندلی‌های برج میلاد با فاصله قرار داده شده، تدابیر بهداشتی‌ اجرا می‌شدند و از این پس هم این کار می‌تواند ادامه داشته باشد. ما باید زندگی را به جلو ببریم و شیوه زندگی کردن با کرونا را پیدا کنیم.»

    کریمی در پایان تاکید کرد: «معتقدم تعطیلی جشنواره دیگر خیلی زیادی بود چون همان‌طور که با تدابیر بهداشتی فیلم می‌سازیم، پس با همان شرایط هم می‌شود فیلم را تماشا کرد.‌ از این پس به نظرم باید برای استادیوم‌ها هم فکری کرد. الان دیگر وقت این است که فکر و راهکار پیدا کنیم.»

  • هدیه تهرانی و پرویز پرستویی، حضور در «همرفیقِ» شهاب حسینی را رد کردند

    هدیه تهرانی و پرویز پرستویی، حضور در «همرفیقِ» شهاب حسینی را رد کردند

     

    هدیه تهرانی و پرویز پرستویی با دعوت برنامه «همرفیق» موافقت نکردند.

    طبق اخبار رسیده، هدیه تهرانی و پرویز پرستویی بازیگران سرشناس سینمای ایران، پیشنهاد تولیدکنندگان برنامه‌ی «همرفیق» برای حضور در این برنامه را رد کردند.

    هدیه تهرانی و پرویز پرستویی با دعوت برنامه «همرفیق» موافقت نکردند.هدیه تهرانی و پرویز پرستویی، حضور در «همرفیقِ» شهاب حسینی را رد کردند|خبر فوری

     

  • شهاب حسینی چطور بازیگر شد؟ / داستان حامد بهداد، هدیه تهرانی، بهرام رادان و دیگر بازیگران

    شهاب حسینی چطور بازیگر شد؟ / داستان حامد بهداد، هدیه تهرانی، بهرام رادان و دیگر بازیگران

     

    شهاب حسینی چطور بازیگر شد؟ / داستان حامد بهداد، هدیه تهرانی، بهرام رادان و دیگر بازیگرانبرخی بر این باورند فقط با استعداد ذاتی، موقعیت خوب، حضور در کلاس های بازیگری و پیشنهاد کارگردانان می توان بازیگر شد. گروهی نیز معتقدند با شانس، پارتی، پول و داشتن نسبت فامیلی با یک سینماگر بازیگر می شوند.

    این که بازیگران چطور سر از سینما و تلویزیون درآوردند، خیلی حساب و کتاب ندارد. این که بازیگران چگونه و از چه طریق عکس هایشان بر سر در سینماها جا خوش کرد یا به عنوان بازیگر روی جلد مجلات سینمایی و نشریات رفتند، ماجراهای جالبی دارد که شاید خواندن شان خالی از لطف نباشد.

    دوستی های چاره ساز

    حامد بهداد: او دوستی عمیقی با رامبد جوان داشته و در شرکت تبلیغاتی وی کار می ‌کرده و دستیارش بوده است. گویا در فیلم «آخربازی» همایون اسعدیان به رامبد نقشی پیشنهاد شده بود و او حامد بهداد را به جای خودش معرفی کرد. فیلمی که بهداد به خاطرش نامزد دریافت سیمرغ شد.

    گذر از کلاس های بازیگری

    بهرام رادان: پس از پایان خدمت سربازی دنبال کار می گردد که در بین آگهی‌ های روزنامه‌ ها چشمش به آگهی کلاس‌ های بازیگری «هیوا فیلم» می خورد. یک هفته پس از آغاز کلاس‌ ها، فرم انتخاب بازیگر یک فیلم سینمایی را پر می کند. در کلاس ثریا قاسمی، فیلمنامه «شور عشق» به او داده می شود. نقشی که فکر می ‌کرد یکی دو دیالوگ بیشتر ندارد غافل از این که نقش اصلی فیلم بود.

    ساره بیات: حدود دو سال تئاتر کار کرد، ولی به خاطر درس و دانشگاه چند سالی کار نکرد. در جشنواره تئاتر پلیس به عنوان بازیگر اول زن انتخاب شد. با کلاس‌ های پرویز پرستویی شروع کرد و برای سریال تاریخی «یک مشت پر عقاب» به اصغر هاشمی معرفی شد.

    بهنوش بختیاری: یکی از دوستان به او پیشنهاد می کند در کلاس‌ های آموزش بازیگری مهتاب نصیرپور شرکت کند. در این کلاس ها با نگار عابدی، سحر صباغ سرشت، شایسته ایرانی و بهاره مشیری همکلاسی بود. نخستین بازی اش نقش کوتاهی در سریال «هوای تازه» بود که مهتاب نصیرپور، او را برای آن سریال معرفی کرد.

    یک اتفاق ساده

    هدیه تهرانی: روزی در فروشگاه می‌ خواسته برای کارهای دکوراسیونش حصیر بخرد، که آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا را دید. آن ها به وی پیشنهاد بازی در فیلمی را می دهند که پاسخش منفی بود. با پیگیری آن ها برای فیلم «روز واقعه» دعوت شد. چون نقش کوتاه «راحله» بیشتر یک تیپ ساده بود، آن را نپذیرفت. ولی در یک اتفاق ساده و آشنایی با مسعود کیمیایی، بازیگری را با فیلم «سلطان» آغاز کرد.

    تست بازیگری پاسخ داد

    شهاب حسینی: او به شهرهای مختلف سفر و برنامه‌ اجرا می ‌کرده است. دوستش که دستیار کارگردان مجموعه‌ «جمعه ها با شبکه 2» بود، برای آیتم طنز سراغ او آمد. برای اجرای برنامه‌ ای به اسم «اکسیژن» تست داد و انتخاب شد و «پلیس جوان» او را به عنوان بازیگر شناساند.

    مصطفی زمانی: در دوره ابتدایی هر روز سر صف در مدرسه قطعه ‌های نمایشی کوتاهی را می ‌نوشت و با دوستانش اجرا می‌ کرد. زمان بازی در نخستین تجربه اش یعنی نقش «یوزارسیف» جوان و کم‌ تجربه بود و چیز زیادی درباره بازیگری نمی‌ دانست. وی پس از تست دادن نزد فرج ا… سلحشور برای بازی در سریال «یوسف پیامبر(ع)» انتخاب شد.

    برخی شانس دارند

    همایون ارشادی: روزی پشت چراغ قرمز ایستاده بوده که نگاه سنگین کسی را روی خودش احساس می کند. کیارستمی وی را به همکاری دعوت می کند و از او می خواهد در «طعم گیلاس» جلوی دوربین اش برود. اما «درخت گلابی» مهرجویی موقعیتش را به عنوان یک بازیگر تثبیت کرد. این که کسی معماری خوانده باشد و کیارستمی سراغش بیاید، کاملا شانس است.

  • پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه

     
    این یک مطلب فانتزی ا‌ست درباره جذاب‌ترین ستاره‌های ایرانی به تفکیک جنسیت! طبیعی هم هست که کمی سلیقه‌ای ا‌ست و قطعاً این فهرست کامل نیست.

    «ترانه علیدوستی» دی ماه سال ۱۳۶۲ در تهران متولد شد. در دوره‌ی دبیرستان مشغول تحصیل در رشته‌ی علوم تجربی بود که در کلاس‌های بازیگری امین تارخ ثبت نام کرد. سال ۱۳۷۹ از طریق همین کلاس‌ها برای بازی در نقش «ترانه پرنیان» در فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» انتخاب شد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    او برای بازی در فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» جایزه‌ی سیمرغ بلورین بیستمین جشنواره‌ی فیلم فجر، جایزه‌ی نخل زرین از سومین جشنواره‌ی اجتماعی آبادان، جایزه‌ی منتقدین و نویسندگان سینمای ایران را دریافت کرد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «درباره الی»، «فروشنده»، «چهارشنبه سوری»
    مهتاب کرامتی
    «مهتاب کرامتی» در ۲۵ مهر ۱۳۴۹ در تهران متولد شد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته میکروبیولوژی از دانشگاه آزاد اسلامی کسب کرد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    او به عنوان تهیه کننده در فیلم «صفر تا سکو» حضور داشت و در سال ۱۳۸۵ به عنوان سفیر صلح یونیسف انتخاب شد. او برای بازی در فیلم «بیست» بهترین بازیگر نقش مکمل زن در بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «بیست»، «عصر یخبندان»
    هدیه تهرانی
    «هدیه تهرانی» متولد سال ۱۳۵۱ در تهران است. «هدیه تهرانی» اولین بار برای بازی در فیلم «روز واقعه» انتخاب شد، اما بعد‌ها «لادن مستوفی» جای او را گرفت. شروع کارنامه بازیگری وی با بازی در فیلم «سلطان» به کارگردانی «مسعود کیمیایی» در سال ۱۳۷۵ بود.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    «هدیه تهرانی» در شهریور ۱۳۹۲ به سمت نایب رئیس کمیته بانوان تای چی چوان منصوب شد. «هدیه تهرانی» برنده دو سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر است.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از:  «چهارشنبه سوری»، «قرمز»، «کاغذ بی خط»، «شوکران»
    نیکی کریمی
    «نیکی کریمی» متولد ۱۳۵۰ تهران، دارای مدرک دیپلم است. وی فعالیت سینمایی از سال ۱۳۶۸ با بازی در فیلم «وسوسه» به کارگردانی «جمشید حیدری» آغاز کرد. فیلم کوتاه «داشتن و نداشتن» نخستین تجربه کارگردانی اوست.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    او با دومین تجربه حرفه‌ای اش در فیلم سینمایی «عروس» سال ۱۳۶۹ با «ابوالفضل پورعرب» به عنوان اولین ستارگان سینمای پس از انقلاب به اوج شهرت رسید. «نیکی کریمی» بهترین بازیگر زن برای فیلم‌های «دیوانه‌ای از قفس پرید»،«واکنش پنجم»در جشنواره فیلم فجر می‌باشد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «دوزن»، «سارا»
    ساره بیات
    «ساره بیات» در ۱۴ مهر ۱۳۵۸ در تهران به دنیا آمد. «بیات» از سال ۸۰ وارد تئاتر شد و به مدت دو سال در این حرفه کار کرد. او بعد از گرفتن مدرک بازیگری از مؤسسه کارنامه به مجموعه «یک مشت پر عقاب» دعوت شد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «جدایی نادر از سیمین»، «ناهید»
    پانته‌آ پناهی‌ها
    «پانته‌آ پناهی‌ها» متولد سال ۱۳۵۶ در تهران است. وی فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما از موسسه آموزش عالی سوره است. وی فعالیت سینمایی خود را در مقام منشی صحنه از سال ۱۳۸۰ با فیلم «شام آخر» آغاز کرد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    او اولین کار حرفه‌ای اش در بازیگری فیلم «گس» به کارگردانی کیارش اسدی زاده بود.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «من دیه گو مارادونا هستم»، «نفس»
    سحر دولتشاهی
    «سحر دولتشاهی» متولد ۱۶ مهر ۱۳۵۸ در تهران، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. وی مدرک کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره و کارشناسی مترجمی زبان فرانسه دارد. او بازیگری را از تئاتر در سال ۱۳۷۹ آغاز کرد، «سحر دولتشاهی» برای اولین بار با ایفای نقش در فیلم سینمایی «چهارشنبه سوری» در سال ۱۳۸۴ به کارگردانی «اصغر فرهادی» توانست سینما را تجربه کند.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    «سحر دولتشاهی» توانست برای بازی در فیلم «عصر یخبندان» در سی و سومین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر و برای بازی در فیلم‌های «عرق سرد» و «چهارراه استانبول» در سی و ششمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به دست بیاورد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «عرق سرد»، «عصر یخبندان»
    لیلا حاتمی
    «لیلا حاتمی» در ۹ مهر ۱۳۵۱ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش «علی حاتمی» کارگردان بزرگ سینمای ایران بود و مادرش «زری خوشکام» بازیگر سینمای قبل و بعد از انقلاب است.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    «لیلا حاتمی» کار خود در سینما را با حضور در فیلم‌های پدرش آغاز کرد. اولین حضور او در دوازده سالگی و بازی در فیلم «کمال‌الملک» است.  «حاتمی» تا کنون دو بار برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌های «رگ خواب» و «بی پولی» شده‌است.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «لیلا»، «رگ خواب»، «آب و آتش»، «بی پولی»
    طناز طباطبایی
    «طناز طباطبایی» متولد ۱۳۶۲ در تهران است. وی فارغ التحصیل رشته کارگردانی تئاتر است. او فعالیت سینمایی خود را در مقام بازیگری از سال ۱۳۸۳ با فیلم «دیشب بابا تو دیدم آیدا» آغاز کرد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    او با سریال «میوه ممنوعه» در سال ۸۵ به شهرت رسید او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را در سی و هشتمین جشنواره فجر برای ایفای نقش در فیلم «شنای پروانه» دریافت کرد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «مرهم»، «رخ دیوانه»، «شنای پروانه»
    بهاره کیان افشار
    «بهاره کیان افشار» متولد ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ در تهران است. او فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی نرم افزار کامپیوتر می‌باشد که کنار بازیگری، کار دکوراسیون و تبلیغات می‌کند و ترانه سرایی هم کرده است.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    او  بازیگری را با گروه تئاتر «آزیتا حاجیان» در ماه‌های اول سال ۸۳ شروع کرد و با معرفی به «محمدرضا شریفی نیا» در سال ۱۳۸۵ برای اولین بار جلوی دوربین سریال «کلاه پهلوی» ظاهر شد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «پسر کشی»
    دیبا زاهدی
    «دیبا زاهدی» متولد ۷ آذر ۱۳۶۸ در تهران است. او در دانشگاه معماری خوانده است و در کلاس‌های بازیگری «حمید سمندریان»، «مهتاب نصیرپور» و «محمد رحمانیان» شرکت کرد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    «دیبا زاهدی» برای اولین بار در سال ۱۳۹۲ با بازی در فیلم «پنج ستاره» سینما را تجربه کرد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «پنج ستاره»
    الناز شاکردوست
    «الناز شاکردوست» در ۶ تیر ۱۳۶۳ در تهران به‌دنیا آمد. «الناز شاکردوست» در سن نوزده سالگی با اولین فیلم سینمایی خود «گل یخ» به کارگردانی «کیومرث پوراحمد» پا به عرصه سینما گذاشت. او برای بازی در  فیلم «شبی که ماه کامل شد»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره فجر دریافت کرد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «خفگی» ، «شبی که ماه کامل شد»
    مهناز افشار
    «مهناز افشار» در ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد. «مهناز افشار» بازیگری را از سال ۱۳۷۷ با بازی در مجموعه «گمشده» ساخته «مسعود نوابی» در تلویزیون آغاز کرد.

    پسرکُش‌ترین بازیگران خانم ایرانی؛ طناز، الناز، مهناز و بقیه|خبر فوری

    در همان سال با فیلم سینمایی «دوستان» همزمان به سینما هم ورود پیدا کرد. او برای ایفای نقش در فیلم «سعادت‌آباد»، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از جشنواره فجر به دست آورد.
    بهترین فیلم‌های او عبارتند از: «سعادت آباد»، «نهنگ عنبر»، «برف روی کاج ‌ها»

    منبع» خبر فوری

  • از اشکان خطیبی و علی کریمی تا هدیه تهرانی و پرویز پرستویی

    در ماجرای شیوع کرونا، رفتار سلبریتی‌ها در کمک به مردم پخته‌تر و بی‌سروصداتر از قبل بود.

    فاطمه پاقلعه‌نژاد: همه چیز از ویروس لعنتی شروع شد. شوک ابتدای اسفند. مرگ، خانه‌نشینی و ترس و از پی آن مشکل بی‌پولی و بیکاری. شرایط سخت تحریم و چالش‌هایش از یک سو و این بحران بی‌سابقه از سوی دیگر.
    در کنار تلاش‌ها یا حتی کم‌کاری‌های دولتی و راه بسته ارسال کمک‌های خارجی به دلیل کارشکنی‌های خارجی نیاز به گشایش جبهه‌ای جدید برای کمک‌های مردمی بود.
    نهادهای رسمی که در حوادث غیرمترقبه قبلی و چالش‌های پیشین نشان دادند آن زنجیره بسیج صددرصدی را به دلیل سابقه دیرینه نمی‌توانند به تنهایی به دوش بکشند.
    گوشه‌ای از این مشکلات و عدم اعتمادها همین تصاویری است که به طنز در سریال «نون خ» و ماجرای زلزله کرمانشاه به تصویر کشیده شده است.
    در کنار نیروهای جهادی که وابسته به ارگان‌های نظامی و دولتی و حاکمیتی هستند، نیاز به بخشی دیگر از بدنه اجتماعی جامعه یعنی هنرمندان و ورزشکاران و چهره‌های سرشناس بود تا پا پیش بگذارند اما چالش بزرگ برچسب سلبریتی‌های غیر مسئول بود که در این دو ساله به دلیل بخشی رفتارهای گروهی از سلبریتی‌ها از یک سو و تسویه‌حساب‌های سیاسی سال‌های ۹۲ و ۹۶ از سوی دیگر اتفاق افتاده بود تا چهره این پایگاه اجتماعی و سرمایه عمومی هم به کف رسیده باشد.
    اما جنگ با کرونا یک فرصت مجدد بود برای بازسازی بسیاری از تصاویر ذهنی مخدوش. یک هفته کمتر نیاز بود که دیگر کسی یادش نماند روزی چقدر به پزشکان برای عدم استفاده از دستگاه‌های کارتخوان انتقاد می‌شد. آنها سربازان خط مقدم شدند و حالا نوبت بقیه بود.
    گروهی همچنان انتقاد می‌کردند که فلان فوتبالیست یا فلان ستاره هالیوود چنان چالشی راه انداخته و سلبریتی ما هم گفته وای به داد مردم برسید.
    در دل تمام این دعواهای معمول اما همان‌هایی که در روزهای پس از زلزله به خاطر بسیج کمک‌های مردمی کارشان به دادگاه کشید بی‌سروصداتر از قبل پیش آمدند.
    هدیه تهرانی که مدت‌هاست کسی خبری از حضورش در محافل ندارد، با گروهی بسیج شدند و با بنیادی خیریه خانه به خانه می‌رفتند و کمک‌های اولیه به بی بضاعت‌ها می رساندند.
    مهتاب کرامتی سفیر کمک‌های مردمی یونیسف بود و اطلاع‌رسانی می‌کرد.
    امیر ژوله پیج میلیونی‌اش را برای کمک به بحران کرونا به کار گرفته بود. شده بود کسی که هشدار می‌دهد. از کمپین در خانه بمانیم حمایت می‌کرد، مشاغل کوچک را که امکان تولید محصولات قابل ارسال داشتند تبلیغ می‌کرد و رفتارهایی از این دست.
    رامبد جوان در خانه نشسته بود و هر شب با اینستاگرام برنامه ‌سازی می‌کرد تا نشاط اجتماعی پایین‌تر از اینی که هست نباشد و مردم را راضی کند همچنان در خانه‌های‌شان بمانند.
    علی کریمی و سیدجلال حسینی بچه‌های گیلانی اهل رشت و انزلی اصلا مگر می‌توانستند در شرایط کابوسوار زادگاه‌های‌شان هر آنچه در توان دارند را صرف کمک به این مردم نازنین نکنند؟
    پرویز پرستویی یک رفیق کشتی‌گیر پیدا کرده و پیج میلیونی‌اش را برای بسیج ناب‌ترین مدل کمک به مردم بی‌بضاعت وقف کرده. خانه به خانه کنار رسول خادم و کمیل قاسمی و حسن رحیمی پیش رفتند تا بسته‌های کمک‌های مردمی‌شان را به دست نیازمندان برسانند. کمک‌هایی که از مردم جمع شدند و بسته به بسته از دروازه غار و گودهایش تا خانه‌های نیمه ویران از سیل سیستان توسط همین قهرمانان به مستحقان‌شان رسیده است.
    در تهران یکی که پیش افتاد و از خلوت خودخواسته‌اش بیرون آمد، اشکان خطیبی بود. او که با هشتگ #من_باهاتم جلو افتاد و بقیه دوستانش را دعوت کرد برای کمک‌های یک میلیونی که می‌خواست به دست اقلا ۵هزار خانواده برسد. پیش افتاد و گفت: «این کاری نیست که من شروعش کرده باشم. همین کمپین را هنرپیشه‌های ترکیه‌ای راه انداختند و من فقط تقلیدش کردم. شکر خدا خیلی از هنرمندان و ورزشکاران هم به ما پیوستند. از حامد بهداد و رامبدجوان و حجازی فر و بچه‌های دیگر. بودند بچه‌هایی که کلا ۵میلیون پول در دست داشتند و ۳میلیونش را به کمپین ما کمک کردند. راستش من اگر پیش افتادم واقعا نمی‌خواهم طوری برداشت شود که انگار دنبال گفتن از خودم هستم و برای همین کمتر حرف می‌زنم. ما همین حالا هنوز نتوانستیم حدود نیمی از وعده‌ای که داشتیم را عملی کنیم. ما نیاز به کمک‌های افراد متمولی داریم که توان این کمک را دارند و دست تک تک‌شان را می‌فشارم و امیدوارم همه ما که توان کمک به خانواده‌های آسیب دیده را دارند پیش بیایند تا زودتر از این روزهای سخت عبور کنیم و این بیماری مهار شود.»
    او اینها را هم به ما و هم به بقیه دوستانش گفته و کمپینش را حالا که در میانه راه است پیش می‌برد.
    هادی حجازی‌فر که به کمپین او پیوسته هم اخیرا به خبرآنلاین گفت:«راستش مهم نیست که چقدر کمک می‌کنیم، مهم این است از آنچه در توان داریم به کسی که شرایط سخت‌تری دارد ببخشیم. این در خون همه ماست و با این روحیه می‌توانیم از این چالش عبور کنیم.»
    امروز هنوز تا رسیدن به نقطه‌ای که همه آسیب‌دیدگان از کرونا بی‌نیاز باشند فاصله‌ای بزرگ داریم و هنوز دولت در گیر و دار چالش‌های بزرگ اجتماعی خود، نتوانسته همه آنچه گفته را حتی انجام دهد. این کمک‌های مردمی هم حتی در مقایسه با آنچه باید اتفاق بیفتد بی شک خیلی کم و ناچیز است اما حالا درباره یک چیز می‌توان با جدیت سخن گفت. اینکه بدون شوآف، این‌بار تعداد بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران پا پیش گذاشتند و بخشی از سرمایه اجتماعی ویران شده حاصل از اظهار نظرهای بی‌دلیل یا اتفاقات هیجانی چالش برانگیز پشت سر گذاشته شده است و دیگر مردم هم تمییز می‌دهند هنرمندی را که برای کمک به هم‌نوعش در صف مقدم ایستاده تا هنرپیشه‌ای که فکر می‌کند با تمسخر یک رفتگر ساده می‌تواند فالوئر بگیرد.
    جنسی از آدم‌هایی که حتی به اندازه همان پاکبان عزیز نمی‌داند در روزها کرونایی باید فاصله اجتماعی را حفظ کند و به این جرم که او قصد داشته این فاصله را رعایت کند، مسخره اش می کند!
  • سحر قریشی! نماد کامل یک سلبریتی بی‌آرمان

    سحر قریشی! نماد کامل یک سلبریتی بی‌آرمان

    برخورد با پاکبان محترم نشان داد سحر قریشی سطح دغدغه‌اش همین است، افق دیدش از خودش، شادی خودش، نفع خودش و زندگی خودش فراتر نمی‌رود.

    عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر – کلیپ سحر قریشی و مدل برخورد او با پاکبان محترم را همه دیدیم و هر کسی به نوعی از خجالت این سلبریتی در آمد. اما نکته این است که قریشی چرا این گونه سرخوش و مست به دنبال خلق لحظه‌ای خنده‌دار با دوستانش است؟
    واقعیت این است که سحر قریشی همین است که در ویدئو می‌بینیم و اساسا دغدغه‌ای غیر از این ندارد که خودش با دوستانش شاد باشد، و اتفاقا اگر کسی غیر از این موقعیت را پیش آنها قرار دهد بهش برمی‌خورد! آنچنانکه در همین ویدیو 15 یا 20 ثانیه‌ای دیدیم زمانی که پاکبان به سحر قریشی اجازه عکس گرفتن نمی‌دهد او در قالب شوخی دلخوری و ناراحتی‌اش از این قضیه را بیان می‌کند.

    هنوز حضور قریشی در برنامه رضا رشیدپور و نشناختن کارگردانی چون فرانسیس فورد کاپولا (خالق پدرخوانده) و رئیس سازمان ملل را یادمان نرفته است!
    حدود 2 سال پیش در یادداشتی با عنوان «سلبریتی، ستاره یا سوپراستار نیست» شرح کاملی از این افراد نوشتم و ذکر کردم که : «سلبریتی می تواند ستاره باشد و یا نباشد، سلبریتی‌ها افرادی هستند که به هر دلیلی در جامعه معروف شده‌اند و این سرشناس بودن هیچ ارتباطی با محبوبیت و وجاهت آنها ندارد، اگرچه می‌توانند محبوب هم باشند.»

    سلبریتی می‌تواند هنرمند، ورزشکار، سیاستمدار و یا حتی یک شخص عادی جامعه، یا یک فرد منفور باشد که به هر دلیلی سرشناس شده است و تعداد زیادی از افراد جامعه او را می شناسند و اتفاقات مربوط به او را دنبال می کنند.
    بیشتر هواداران یا فالوئرهای یک سلبریتی شاید به این دلیل او را دنبال می کنند که از اتفاقات او و زندگی پیرامونش سر درآورند و معمولا تعداد طرفداران واقعی آنها بسیار کمتر از عدد فالوئرها است.
    این افراد به دلیل توجهی که جامعه به آنها دارد، در هر موقعیتی که حاضر می‌شوند نگاه‌ها را به سمت خود می‌کشند و مشکل هم از همین نقطه آغاز می‌شود، آنها دچار توهمی می‌شوند که انگار هر رفتار و هر گفتار آنها خیلی عمل مهمی است و هیچ نیازی به بازنگری یا تحلیل و بررسی در اعمال خودشان نمی‌بینند.
    متاسفانه به دلیل سیل لبخند و توجهی هم که از طرف جامعه دریافت می‌کنند در این باتلاقی که قرار دارند مدام بیشتر فرو می‌روند.
    سحر قریشی
    همان طور که ذکر شد سحر قریشی سطح دغدغه‌اش همین است و افق دیدش از خودش، شادی خودش، نفع خودش و زندگی خودش فراتر نمی‌رود ولی در بزنگاه هایی مانند همین برخورد با پاکبان باید با نقد رفتارش یک نهیبی به او زد تا شاید از این غفلت بیدار شود.
    مجید فراهانی (عضو شورای شهر تهران)  با انتشار پستی اینستاگرامی از پیگیری شکایت مدیریت شهری از این بازیگر خبر داد ولی در واقع هر چند رفتار او زشت بوده اما اعلام شکایت و قضایی کردن ماجرا هم وجهی نداره چون به لحاظ حقوقی جرمی مرتکب نشده است.
    در مقابل سحر قریشی کسانی چون «هدیه تهرانی» هم هستند که همواره بدون حاشیه در زمینه‌هایی فعالیت می‌کنند تا بلکه زندگی در این کره خاکی را بهتر و زیباتر سازند.
    زمان زلزله کرمانشاه او در راستای کمک رسانی به مردم فعال بود، هنگام سیل پارسال در گلستان به وسط مردم سیل زده رفته و قدم به قدم در کنار این مردم هر آنچه از دستش برآمد را انجام داد و همین امسال هم با شیوع ویروس کرونا به جمع آوری اقلام بهداشتی برای کمک به افراد بی بضاعت پرداخت. یا از این جنس هنرمندان و سلبریتی‌ها می‌توان از پرویز پرستویی هم نام برد که همواره دغدغه‌هایی فراتر از خودش دارد و این روزها او هم بسیار مشغول است.


    در این روزها که تمام جهان با ویروس کرونا درگیر است و در سراسر جهان هنرمندان، سلبریتی‌ها و … به فکر کمکی به از بین بردن این بیماری هستند یا به فکر این هستند که چگونه ذره‌ای از درگیری و ناراحتی مردم کم کنند: ریانا(ریحانا) 5 میلیون دلار برای مبارزه با کرونا اهدا کرده است، رالف لورن 10 میلیون یورو کمک کرده است، شکیرا خط تولید عطرهایخود را متوقف کرد و به جای آن مواد ضد عفونی تولید کردند و به صورت رایگان انرا در اختیار دولت اسپانیا قرار داد، کایلی جنر و خواهرش کیم کارداشیان هر کدام 1 میلیون دلار اهدا کردند، آنجلینا جولی هم 1 میلیون دلار اهدا کرد، مایلی سایرس 10 میلیون دلار اهدا کرد، تیلور سوئیفت به حساب شخصی بعضی از فالورهایش که ورشکست شده بودند 30 هزار دلار واریز کرد و…
    اساسا سحر قریشی و هدیه تهرانی دو رویکرد و دو مدل زندگی هستند، کسی که فقط به فکر خودش است درمقابل کسی که غیر از خودش دغدغه دیگری هم دارد و اتفاقا در چنین مواقعی است که این سلبریتی‌های همیشه حاضر در مراسم‌ها، ایونتها، افتتاحیه فلان برند و … عیارشان سنگ محک می‌خورد.