برچسب: هالیوود

  • کارگردان «گودزیلا در برابر کونگ»، سراغ بیگانه‌های گربه‌نما می‌رود

    کارگردان «گودزیلا در برابر کونگ»، سراغ بیگانه‌های گربه‌نما می‌رود

     

    آدام وینگارد، کارگردان «گودزیلا در برابر کونگ» فیلم انیمیشن «تاندرکتس» را می‌سازد.

    ددلاین نوشت: در حالی که جدیدترین فیلم آدام وینگارد یعنی «گودزیلا در برابر کونگ» از چهارشنبه ۱۱ فروردین در آمریکا روی پرده رفته و از اچ‌بی‌او مکس هم پخش می‌شود و امید می‌رود رونقی به سینماهای جهان بدهد، اعلام شد کارگردان این فیلم، پروژه جدیدی را در برنامه دارد.

    حالا وینگارد قرار است کارگردان فیلم «تاندرکتس» شود که یک فیلم بودجه بالا بر پایه یک سریال انیمیشن تلویزیونی است که بین سال‌های ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ روی آنتن رفته بود. این داستان نوشته رنکین بیس است.کارگردان «گودزیلا در برابر کونگ»، سراغ بیگانه‌های گربه‌نما می‌رود|خبر فوری

    فیلمنامه اولیه پروژه را دیوید کاگشال نوشته اما وینگارد در همراهی با سایمون برت، فیلمنامه را بازنویسی می‌کند و پروژه تبدیل به ترکیبی از جلوه‌های تصویری و انیمیشن خواهد شد.

    این مجموعه متمرکز بر گروهی از موجودات بیگانه انسان‌نما گربه‌مانند است که در سیاره‌ای به نام تاندرا زندگی می‌کنند که در حال از بین رفتن است. به این ترتیب گروه تاندرکتس مجبور می‌شوند سیاره‌شان را ترک کنند.

    فیلم جدید از سریال انیمیشن به عنوان نقطه پرش اولیه خود استفاده می‌کند اما در ادامه وینگارد آن را به جهتی هدایت می‌کند که خودش سال‌هاست برای آن برنامه‌ریزی کرده بود.

    این نکته نیز قابل توجه است که از زمانی که وارنر میدیا، که کمپانی مادر برادران وارنر است، کارگردان‌های فیلم‌های وارنر را متعجب کرد و تمام فیلم‌های سال ۲۰۲۱ شرکت را در کنار اکران سینمایی در سرویس استریمینگ اچ‌بی‌او مکس هم قرار داد، وینگارد، حالا نخستین فیلمسازی شده که قراردادی جدید با برادران وارنر امضا می‌کند.

  • جیمی فاکس در نقش بوکسور مشهور ظاهر می‌شود

    جیمی فاکس در نقش بوکسور مشهور ظاهر می‌شود

     

    در یک سریال جدید از زندگی مایک تایسون، جیمی فاکس نقش وی را بازی خواهد کرد.

    ورایتی نوشت: جیمی فاکس بازیگر سریال کوتاه «تایسون» شد که درباره زندگی مایک تایسون بوکسور مشهور ساخته می‌شود.

    هنوز روشن نیست کدام شبکه یا سرویس پخش این سریال را در اختیار می‌گیرد، اما بی‌شک اسامی آنها به سرعت تعیین می‌شود.

    این سریال را آنتوان فوکوآ کارگردانی می‌کند و «آکوا فیلمز» تهیه‌کننده اجرایی آن و مارتین اسکورسیزی نیز از طریق «سیکلیا پروداکشنز» دیگر تهیه کننده آن خواهد بود.

    گفته شده این سریال همه زندگی تایسون را دربرمی‌گیرد.

    تایسون در این باره گفت: مدتی است دلم می‌خواست داستان زندگی‌ام را تعریف کنم. با توجه به هیجانی که هوادارانم به تازگی و پس از بازگشت من به رینگ از خود نشان دادند فکر می‌کنم اکنون زمان مناسبی برای این کار است. مشتاقانه منتظرم تا با مارتین، آنتوان، جیمی و همه تیم خلاقی که می‌خواهند این سریال را به مخاطبان ارایه کنند، همکاری کنم. این سریال نه فقط سفر حرفه‌ای و شخصی زندگی مرا تصویر می‌کند بلکه الهام بخش و سرگرم کننده هم خواهد بود.

    کالسن پرستون فیلمنامه پایلوت «تایسون» را نوشته و اکنون در حال نوشتن فیلمنامه سریال به صورت کامل است.جیمی فاکس در نقش بوکسور مشهور ظاهر می‌شود|خبر فوری

    فاکس نیز علاوه بر بازی، به عنوان تهیه کننده در این مجموعه حضور دارد. خود تایسون و همسرش نیز از تهیه کنندگان خواهند بود.

    جیمی فاکس مدتی پیش گفته بود قصد دارد در نقش تایسون ظاهر شود و سال پیش گفته بود دارد برای این کار به صورت جدی تمرین می‌کند، البته آن زمان از ساخت یک فیلم سینمایی حرف زده شده بود و چیزی درباره سریال بیان نشده بود.

    این دومین سریال کوتاه درباره زندگی تایسون است که در یک ماه اخیر خبر ساخت آن اعلام شده است. هولو پیشتر اعلام کرده بود یک سریال کوتاه هشت قسمتی درباره زندگی این بوکسور می‌سازد؛ اما تایسون به صورتی جدی هر نوع همکاری با آن سریال را تکذیب کرد و گفت در ساخت آن نقشی ندارد.

    تایسون سال ۱۹۸۶ و وقتی در ۲۰ سالگی عنوان جوان‌ترین قهرمان سنگین وزن تاریخ را از آن خود کرد، به تیتر نخست همه رسانه‌های جهان بدل شد، اما زندگی وی حاشیه‌های زیادی داشت و برای کارهای خشونت آمیز به سرعت بدنام شد. وی برای خشونت شدید روانی و جسمی علیه همسرش در سال ۱۹۹۲ حدود سه سال به زندان افتاد.

    این بوکسور در سال‌های اخیر به نوعی بازگشتی دوباره داشته است و در پروژه‌هایی مانند «خماری» در نقش خودش بازی کرده است. وی در یک نمایش یک نفره در برادوی هم روی صحنه رفته و در عین حال درباره تلاشش برای مبارزه با بیماری روانی و مصرف مواد مخدر افشاگری کرده است.

  • همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل

     

    تاکنون ۹ نفر نقش بتمن را در فیلم‌های بلند سینمایی یا مجموعه‌های تلویزیونی بازی کرده‌اند و این در حالی است که نفر دهم نیز برای فیلم جدیدی که مت ریوز درمورد این چهره افسانه‌ای داستان‌های کمیک‌استریپی ساخته و آماده پخش کرده، مهیای نشستن بر پرده‌های نقره‌ای است.همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    تاکنون ۹ نفر نقش بتمن را در فیلم‌های بلند سینمایی یا مجموعه‌های تلویزیونی بازی کرده‌اند و این در حالی است که نفر دهم نیز برای فیلم جدیدی که مت ریوز درمورد این چهره افسانه‌ای داستان‌های کمیک‌استریپی ساخته و آماده پخش کرده، مهیای نشستن بر پرده‌های نقره‌ای است. فقط یک نفر در جمع ۹ نفره مورد بحث سه‌بار در نقش بتمن ظاهر شده و او همانا کریستین بیل است که در سه‌گانه بتمنی کریستوفر نولان در این قالب سخت فرو رفت و چنان تصویر منفی، اما طبق اصول و واقعی‌ای از مرد خفاشی ارائه داد که به اعتقاد خیلی‌ها بهترین ایفاگر این نقش بوده است.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    مایکل کیتون هم با دو بار ایفای این نقش، جزو پیشتازان است، ولی سه بار حضور بن‌افلک در نقش بتمن به این سبب که در فیلم‌های جنبی مرتبط با وی یا آثار ترکیبی کمیک‌بوکی صورت گرفته، رسمیت لازم را ندارد و به هیچ‌روی با دستاورد‌های کریستین بیل که در سه فیلم کاملاً متمرکز بر بتمن تبدیل به وی شد، برابری نمی‌کند. دو نکته، مسلم و حائز اهمیت است. یکی اینکه در میان قهرمانان کمیک‌استریپی و کسانی که براساس این داستان‌ها به کمک مظلومین می‌شتابند و اشرار را سرکوب می‌کنند، بتمن یقیناً سیاه‌ترین کاراکتر را دارد و در تضاد با سوپرمن که سراسر سپیدی و سرشار از نیات خوش نشان می‌دهد، ضد قهرمانی‌است که پیش از نجات دادن مردم و سرکوب تبهکاران، مشغول ستیز با تردید‌های درونی خود است و هر یک از رسالت‌ها و کار‌های مردمی‌اش ابتدا با این سؤال اساسی و برخاسته از درون خود وی آغاز می‌شود که؛ «آیا من صلاحیت قهرمان بودن و تبدیل به یک منجی شدن را دارم.» شروع‌کننده این تم سیاه و تبیین بتمن به عنوان عامل نجاتی که ابتدا به رستگاری ماهیت خویش و تعیین تکلیف خود در جامعه لجام‌گسیخته غرب می‌اندیشد، تیم برتون با تریلوژی بتمنی خود در اواخر دهه ۱۹۸۰ و نیمه اول دهه ۱۹۹۰ بود و او حتی برق شفافیت را از لباس‌های فلزی این قهرمان تنها و پناه گرفته در زیرزمین منزل اشرافی خود در شهر نیویورک گرفت و این لباس‌ها را تیره و کدر کرد تا از سروپای مرد خفاشی حالات و احساس‌های مردی ببارد که بیننده نمی‌تواند فرق چندانی بین او و دشمنان معروف وی یعنی جوکر، پنگوئن و هارلی کویین بگذارد.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    کامل‌کننده این روند نیز کریستوفر نولان بود که در سه‌گانه اختصاصی خویش به مدد کریستین بیل بر این سیاهی‌ها و تردید‌ها افزود و او را تبدیل به یکی از آدم‌بد‌های آثار خود ساخت که البته کار‌های خوب می‌کنند! نکته دوم این است که به سبب امتحان پس‌دادن ۹ نفر برای این نقش و در راه بودن نفر دهم تردیدی وجود ندارد که هیچ‌یک از سایر قهرمانان کمیک‌بوکی تا به این حد ایفاکنندگان متعدد نداشته‌اند و بتمنی از این بابت یک نمونه است. نمونه بودن او از جهات دیگر نیز قابل بحث و بررسی و یک واقعیت چشمگیر است و آوردن اوصاف مردانی که از دیروز تا امروز تبدیل به مرد خفاشی شده‌اند، بیش از پیش مسأله فوق و سایر خصلت‌های وی را عیان و موضوعات موجود را واکاوی می‌کند.

    ۱- لوییس جی ویلسون

    وی اولین و جوان‌ترین بازیگری بود که نقش مرد خفاشی را بازی کرد و البته ناموفق‌ترین آنها، او در ۲۳ سالگی در سریال تلویزیونی ۱۵ قسمتی بتمن که کمپانی کلمبیا آن را به سال ۱۹۴۳ تهیه و پخش کرد، در قالب این منجی ویژه دیده شد، ولی مشکل این بود که به سبب قامت بسیار کوتاه و چاقی مفرط و بخصوص شکم برآمده‌اش بیش از آنکه شبیه بتمن باشد، پنگوئن یکی از دشمنان بزرگ و همیشگی وی را به ذهن‌ها می‌آورد.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    اضافه بر این به اعتقاد منتقدان، وی صدای تند و تیزی داشت و لهجه بوستونی‌اش نیز توی ذوق می‌زد. هرچه بود، پس از اتمام دوران بتمنی ویلسون، وضع او تیره و به آرامی فراموش شد. به شماری از نقش‌هایش اصلاً در تیتراژ آن فیلم‌ها اشاره نمی‌شد و بعضی فیلم‌های دیگر او مفت هم نمی‌ارزیدند. بهترین نقش بعدی او «بووانگا بووانگا» در سال ۱۹۵۱ بود که بین مردم محبوب شد، اما کلاس بالایی نداشت. در عوض پسر وی به‌نام مایکل جی ویلسون یک تهیه‌کننده موفق در هالیوود شد و شماری چشمگیر از سری فیلم‌های پرفروش و افسانه‌ای و ۲۵ گانه جیمز‌باند را تولید کرد. لوییس جی ویلسون در سال ۲۰۰۰ بدرود حیات گفت.

    ۲- رابرت لاوری

    لاوری بود که در سریال تلویزیونی بعدی که پیرامون بتمن  درسال ۱۹۴۹ ساخته و عنوان «بتمن و رابین» به آن اطلاق شد، در قالب مرد خفاشی فرو رفت، لاوری با ۳۶ سال سن در آن زمان بازیگری باتجربه محسوب می‌شد و در فیلم‌های حادثه‌ای معروفی مانند «نشان زورو» (۱۹۴۰)، «شبح مومیایی» (۱۹۴۴) و «گذرگاه خطرناک» (۱۹۴۴) که به‌گونه‌ای خط و نشان‌هایی مشابه با بتمن داشتند و از سینمای حادثه‌ای وام می‌گرفتند، بازی کرده بود، ولی حتی اگر این عامل هم درکار نبود، به‌لحاظ فیزیکی و روحیات، بسیار بیشتر به بتمن می‌خورد.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    لاوری هرگز در یک فیلم سینمایی مستقل و متمرکز بر بتمن این نقش را بازی نکرد. البته او در یک اپیزود از سریال تلویزیونی «ماجرا‌های سوپرمن» باز تبدیل به بتمن شد تا برای اولین بار یک بازیگر ایفاکننده نقش بتمن کنار سوپرمن قرار گیرد. وی بعداز کار‌های بتمنی‌اش به‌مدت ۲۰ سال در فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی هم ایفای نقش کرد و در سال ۱۹۷۱ درگذشت.

    ۳- آدام وست

    بیشترین مدت حضور در نقش بتمن را آدام وست تجربه کرد که نام واقعی و کاملش ویلیام وست اندرسون بود. شاید نوع بازی وست در نقش بتمن و در سریال بعدی تهیه شده پیرامون وی مبالغه‌آمیز و همراه با تظاهر و تأکید‌های آشکار بوده باشد، اما او آنقدر در این عرصه ماند که در یک فیلم سینمایی ساخته شده درباره مرد خفاشی محصول ۱۹۶۶ هم ایفای نقش کرد و یک سریال کارتونی هم که درباره این قهرمان کمیک‌بوکی ساخته شد، با الهام گرفتن از چهره و حرکات او ساخته شد و نقاشان براساس سیمای وی بتمن را کشیدند و به آن حیات صوری بخشیدند. وقتی سریال بتمن در بردارنده آدام وست در سال ۱۹۶۸ تعطیل شد، وی به اکثر نقش‌ها و پیشنهاد‌های ارائه شده به او پاسخ مثبت می‌داد و، چون این‌ها پول زیادی را نصیب وی نمی‌کردند حاضر شد در نمایش‌های صحنه و برخی مراسم و آیین‌ها دوباره لباس بتمن را به تن کند تا امرار معاش کند.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    وست پس از سال‌ها فراموش شدن در اوایل دهه ۱۹۹۰ در قسمت اول سریالی تلویزیونی به‌نام «نمای خوب» نقش مردی را بازی کرد که شرایط تبدیل شدن به یک هنرپیشه مطرح آثار اکشن تلویزیونی را دارد، اما از آن استفاده درستی نمی‌کند، ولی بدتر از آن و بهترین فرصت از دست رفته آدام وست در سال ۱۹۷۱ بود که پس از تردید‌های اولیه شون کانری در خصوص پذیرش مجدد نقش جیمز‌باند، سازندگان «الماس‌ها ابدی‌اند» پیشنهاد بازی در این نقش بسیار مهم را به وست دادند و او با این توضیح و استدلال عجیب که این نقش را به سبب بریتانیایی بودن «باند» (طبق قصه‌های آن) باید حتماً یک انگلیسی بازی کند، از پذیرفتن آن سرباز زد. درست است که احتمال تکرار استفاده احتمالی از او در نقش جیمز باند بسیار اندک بود، اما تاریخ گواهی می‌دهد که حتی یک بار بازی در این نقش بسیار پرطرفدار مرتبط با فرانچیز ۵۸ ساله «۰۰۷» هم کافی است تا فرد استفاده کننده به تاریخ بپیوندد و نامش برای همیشه ماندگار شود و تجربه جورج لازنبی استرالیایی که درسال ۱۹۷۰ فقط یک‌بار در این قالب فرورفت و در فیلم «درخدمت سرویس جاسوسی ملکه» تبدیل به باند شد، بهترین نمونه در این ارتباط است.

    ۴- مایکل کیتون

    آدام وست خوب یا بد سال‌ها مالک تصور و تجسم سینمایی موجود از بتمن باقی ماند، ولی وقتی تیم برتون کشف جدید هالیوود با ایده‌های پست‌مدرنی و فرهنگ ضد عوام‌گرایی‌اش در سال ۱۹۸۹ تصمیم به ساخت تدریجی سه چهار فیلم بلند جدید درباره مرد خفاشی گرفت، بازی عوض شد و مشخص شد دوران آدام وست به‌عنوان نماد ماندگار بتمن پایان یافته است. برتون و برادران وارنر کمپانی تهیه‌کننده این بتمن‌های تازه، مایکل کیتون را برای ایفای این کاراکتر که بیش از قهرمان سنتی بودن یک ضد قهرمان است، برگزیدند و او فزون‌تر از آن که مردی از تبار آرتیست‌های مستقر در هالیوود باشد، نماد «چهره اول»‌های مدرن‌تر تلقی می‌شود که هم حرکاتی از سر روشنفکری دارد و هم ترسناک و انفجاری به‌نظر می‌رسد.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    پس‌از اکران فیلم نخست برتون پیرامون بتمن، اکثر نظر‌ها و نقد‌های کارشناسان درباره عملکرد کیتون مثبت بود و واریه‌تی نوشت که وی به‌خوبی توانسته است تضاد‌های درونی مرد خفاشی را که مهم‌ترین مشخصه اوست، به نمایش بگذارد و این چنین بود که ایفای این نقش برای فیلم دوم برتون پیرامون بتمن نیز باز به کیتون سپرده شد و این فیلم که در سال ۱۹۹۲ با عنوان «بتمن باز می‌گردد» به نمایش درآمد، اگر چه توسط جوئل شوماخر فقید کارگردانی شد، اما ادامه‌دهنده خط فکری و طرز نگرش ویژه برتون به کاراکتر بتمن و اقدامات و روحیات وی بود، برای فیلم‌های سوم و چهارم بتمنی تیم برتون که باز کارگردانان دیگری بجز وی منجمله شوماخر کار‌های اجرایی و وظایف کارگردانی را برعهده داشتند، از ول کیلمر و جورج کلونی برای پوشیدن لباس تیره و هشداردهنده فلزی مرد خفاشی استفاده شد.

    ۵- ول کیلمر

    پس از کنار رفتن مایکل کیتون از فرانچیز تیم برتونی بتمن، هنرپیشه‌هایی در حد و اندازه‌های دانی‌یل دی‌لوییس، رالف فاینس، ویلیام بالدوین و جانی دپ کاندیدای ایفای نقش این ضد قهرمان و مرد مرموز چندوجهی شدند، اما نقش را در نهایت به ول کیلمر سپردند که بعد از برخی و نقش‌های توأم با سرخوشی در فیلم‌های حادثه‌ای و سرگرم کننده (مانند «اسلحه برتر» در سال ۱۹۸۶) با ایفای نقش اصلی در «دورز» فیلم زندگینامه‌ای درخشان سال ۱۹۹۱ اولیور استون تصور تازه و غنی‌تری از خود را مقابل هنر دوستان شکل داده بود. عده‌ای هنوز و ۲۵ سال بعداز نمایش بتمنی ول کیلمر معتقدند او در اقتباس‌های مدرن‌تری که از مرد خفاشی در دست است و در فیلم‌های مؤخرتر ساخته شده درباره وی ضعیف‌ترین فرد احراز کننده این مسئولیت بوده است، اما آمار می‌گویند «بتمن برای همیشه» با بازی وی و محصول ۱۹۹۵ بیشتر از «بتمن باز می‌گردد» مایکل کیتون که سه سال پیشتر عرضه شده بود، فروخت و آن‌چه سبب شد حضور او در این نقش کوتاه مدت و منحصر به همین فیلم باشد، رفتار تند و تکبرآمیز و برخورد‌های شدید و مکرر وی با جوئل شوماخر کارگردان منتخب تیم برتون برای اداره این پروژه بود.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    کنش‌های کیلمر و نحوه برخورد او با عوامل مختلف تولید فیلم به‌قدری بی‌ادبانه بود که شوماخر به او تذکر داد مراقب رفتارش باشد، ولی این مسأله به جای اینکه هشداری مؤثر در جهت بهبود رفتار کیلمر باشد، سبب شد او دو هفته با شوماخر قهر کند و با‌وجود ادامه روند فیلمبرداری در هر روز اصلاً با این کارگردان صحبت نمی‌کرد. روزنامه معتبر نیویورک‌تایمز نوشت: «ول کیلمر از عهده کار برآمده و بتمن خوبی ساخته است، اما نمایش او شاید به قوت مایکل کیتون نباشد.»

    ۶- جورج کلونی

    انتخاب جورج کلونی ستاره خوش سیمای سریال تلویزیونی «ER» برای ایفای رل مرد خفاشی و فرد جانشین ول کیلمر به‌ظاهر گزینش مناسبی بود، بخصوص که وی در انتقال از مدیوم تلویزیون به سینما در سال ۱۹۹۶ در فیلم «طوفان کامل» هم نمره قبولی گرفته بود و فاصله کمی تا بازی با «خارج از دید» کار پلیسی- جنایی درخشان سال ۱۹۹۷ استیون سودربرگ و از «غروب تا طلوع» فیلم فانتزی و پر تحرک سال ۱۹۹۸ رابرت رودریگز داشت، اما حضور او در «بتمن و رابین» محصول ۱۹۹۷ چنان تجربه ناموفق و در تضاد با روحیات و تخصص‌ها و نشانه‌های شخصیتی کلونی بود که هم خود وی و هم سران برادران وارنر – کمپانی تهیه کننده فیلم – هنوز و بواقع ۲۳ سال پس‌از اکران فیلم همچنان غصه و افسوس آن تصمیم را می‌خورند.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    «بتمن و رابین» هم یک شکست تجاری در گیشه‌ها بود و هم منتقدان را دلسرد کرد، زیرا اصول جاری و محبوب آثار بتمن در آن چندان رعایت نشد و کلونی اصولاً بازیگری نبود که بتواند آن خواسته‌ها و فضا را به‌شکل لازم تأمین و ارائه کند. خودکلونی هم در سال‌های بعدی به زبان آمد و گفت: «من هم در قتل بتمن و تعطیلی تقریباً ۱۰ ساله این فرانچیز سهم عمده‌ای داشتم و جوئل شوماخر هم به‌من گفت آن قدر تصویر ارائه شده از مرد خفاشی خلاف مسائل و واقعیت‌های قبلی است که مردم دلسرد شده و به کل وجود مرد خفاشی بدبین شده‌اند.» روزنامه سان فرانسیسکو کرونیکل آورد: «جورج کلونی در این فیلم یک صفر بزرگ است و بی‌گمان بدترین بازیگری که لباس بتمن را بر وی پوشانده‌اند.»

    ۷- کریستین بیل

    در روند سیاه‌سازی کاراکتر بتمن تیم برتون تا آنجا پیش رفت که تصور می‌شد فراتر رفتن از آن غیر ممکن باشد، اما این‌کار سخت‌را کریستوفر نولان کارگردان نوگرای بریتانیایی مقیم هالیوود با وسعت و توفیق هرچه بیشتر انجام داده و در تریلوژی بتمنی او که در سال‌های ۲۰۰۵، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ به نمایش درآمد، کریستین بیل با هدایت وی بتمنی را آفرید که هرگونه تباهی و رویکرد منفی و شائبه برانگیزی در وجودش مأوا دارد و هرکاری از او بر می‌آید. ولی او در نهایت همان مرد نجات‌دهنده‌ای است که سر بزنگاه جوکر را فراری می‌دهد و سایر اشراری را هم که لباس مقام‌داران موجه را به‌تن کرده‌اند، افشا می‌کند. اطلاق عبارت آشنای «شوالیه تاریکی» به دو فیلم از سه فیلم بتمنی نولان که البته نقل مستقیمی از نام و عنوان وی در داستان‌های کمیک بوکی مرتبط با وی است، با توجه به آن‌چه نولان با این کاراکتر انجام داد، کاری بجا‌بود و واقعاً این نسخه‌های مرد خفاشی کاملاً تاریک و برخاسته از وجود انسانی است که نمی‌داند کشتن اشرار به‌سود او و گاتهام سیتی (شهری مثل نیویورک که محل استقرار بتمن و مکان وقوع اکثر اتفاقات است) تمام می‌شود یا به ضررشان، زیرا کمتر کسی در این شهر واقعاً تاریک، همانی است که نشان می‌دهد.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    برای ایفای نقش این بتمن بیش از حد سیاه جیک جیلنهال، بیلی کرادوپ، جاشوا جکسون و شیلیان مورفی هم مد نظر نولان قرار داشتند، اما او کریستین بیل را برگزید که به‌نظر نولان بیش از هر کسی می‌توانست ادغامی از نور و تاریکی باشد و کاراکتر پیچیده او را ترسیم کند. جالب‌تر این که هیت لجر استرالیایی و جوان هم جز نامزد‌های بازی در این نقش بود، اما از آن معاف و عهده‌دار نقش جوکر شد و در «شوالیه تاریکی» محصول ۲۰۰۸ چنان در این نقش درخشید که اسکار نقش دوم مرد را به‌دست آورد. بیل برای بازی در «بتمن آغاز می‌کند» (۲۰۰۵) نمره‌ای مثبت از اکثر کارشناسان گرفت و نمرات اختصاص یافته به‌وی در «شوالیه تاریکی» (۲۰۰۸) و «شوالیه تاریکی به پا می‌خیزد» (۲۰۱۲) نیز اغلب مثبت بود، اما خیلی‌ها به صدای بم و سنگین و گاه غیرقابل فهم وی در زمان بیان دیالوگ‌ها و هنگام بر سرداشتن کلاه و نقاب بتمن و حتی در زمان رها بودن از این قید و بند ایراد گرفتند و دیوید ادلشتاین منتقد نیویورک‌تایمز به تمسخر نوشت بیل مثل بچه ۱۰ ساله‌ای حرف می‌زند که پای تلفن می‌کوشد صدایش مثل بزرگسالان باشد. با این حال موفقیت بیل و نولان در ترسیم بتمن به ویژه در «شوالیه تاریکی» به حدی بود که سبب شد آکادمی علوم سینمایی و هنر‌های تصویری که نهاد ارائه دهنده جوایز اسکار است، اجباراً تعداد فیلم‌های کاندیدا شونده برای اسکار برترین فیلم را از عدد ۵ که  در سابق بود، به ۹ یا ۱۰ در هر سال افزایش بدهد و این پس‌از حذف شدن اجباری اسم «شوالیه تاریکی» از جمع کاندیدا‌های ۲۰۰۸ به سبب فقدان جای کافی برای همه نامزد‌های بالقوه بود. این‌چنین بود که «پلنگ سیاه» در ۲۰۱۸ و «جوکر» در سال ۲۰۱۹ در جمع نامزد‌های برترین فیلم قرار گرفتند و حالا پذیرفتن یک کار کمیک بوکی در این جمع آن‌قدر‌ها هم کار غیر عقلایی و سختی نیست.

    ۸- ویل آرنت

    قرار دادن این بازیگر در جمع افرادی که در قالب بتمن فرو رفته‌اند، در صورتی است که بپذیریم صداپیشگی برای این کاراکتر در نسخه‌های کارتونی و تبدیل شدن به الگویی برای مرد خفاشی در کار‌های فاقد بازیگران زنده هم کاری ارزشمند و تخصصی بالا است. ماجرا به فیلم انیمیشنی «لگو» بر می‌گردد که در سال ۲۰۱۳ اکران شد و اکثر موجودات آن مربع مستطیلی و کسانی هستند که برخلاف سایر نسخه‌های بتمن ریشه‌ای در این قصه‌ها و اتفاقات آن ندارند و فقط برخاسته از سرخوشی‌های زمانه و هیجان ناشی از برخورد موجوداتی کارتونی هستند و کسانی که اگر چه شبیه به بتمن و رقبای او نشان می‌دهند، اما جدیت آن‌ها را ندارند و در هر حال در یک دنیای کارتونی سیر می‌کنند و طبعاً محدودیت‌های آن را با خود حمل می‌کنند و اگر چه زنده و فعال و پرجوش و خروش‌اند، اما وجودشان فقط در همان دنیای کارتونی معنا و مفهوم می‌یابد و مختص همان جهان است.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    همان‌طور که هر کارتونی می‌کوشد در درجه اول مفرح و اسباب‌سرگرمی و خنده باشد، «لگو» هم در همین راه قدم برداشت و، چون یک سال بعداز قسمت سوم (و‌آخر) تریلوژی بتمنی کریستوفر نولان اکران شد، صدای بم و پرخش کریستین بیل را به سخره گرفت و با اینکه سه سال بعد غوغای اولین حضور بن‌افلک در قالب مرد خفاشی و در رویارویی با سوپرمن در فیلم «طلوع عدالت» شکل گرفت، اما ویل آرنت کاری کرد که مغلوب صرف افلک و بازنده مطلق بازی جذب تماشاگران نباشد و چنان عمل کند که زیر سایه بلند افلک محو نشود، البته بتمن خلق شده در «لگو» که بعداً در «لگو ۲» هم ارائه و بواقع در یک فیلم اختصاصی و متمرکز بر همین کاراکتر نیز تکرار شد، در درجه اول موجودی خنده‌دار و سرشار از تفنن و مردی کوچک و مکعب مانند است که حتی بچه‌های کوچک نیز از او هراسی‌ندارند، با هنر آرنت همین بتمن کوچک و عروسک‌وار تبدیل به موجودی شد که هواداران کم‌سن و سال‌تر مرد خفاشی دل به وی بستند و جملات او تبدیل به تکیه‌کلام‌هایی شدکه برخی‌شان به سنن بتمن پیوند خورده است. ناگفته نماند که زوج هنری فیل لورد و کریس میلر نویسندگان و کارگردانان نسخه‌های دو گانه «لگو» هم به‌اندازه آرنت در خلق این فضا دست داشتند، اما به قول آن شعار ماندگار مجامع هنری و رایج در هالیوود، فقط صدا است که می‌ماند!

    ۹- بن افلک

    وقتی این بازیگر معروف عهده‌دار نقش مرد خفاشی برای فیلم ترکیبی «بتمن مقابل سوپرمن: طلوع عدالت» شد، خیلی‌ها نگران شدند، زیرا وی به‌رغم کارگردانی فیلم‌های خوب و جنایی «شهر» و «Gone, Baby Gone» در برخی فیلم‌های تجاری‌اش مانند «Gigli» و «دختر جرسی» شکست‌های گیشه‌ای شدیدی را متحمل شده بود و این نکته که وی در «Daredevil» تنها تجربه کمیک استریپی قبلی‌اش به سال ۲۰۰۳ کارنامه مردودی نگرفته بود، نیز از نظر‌ها دور ماند. با این حال چهار سال پس‌از پخش «طلوع عدالت» با کارگردانی زاک اسنایدر به‌نظر می‌رسد که افلک موفق‌ترین چهره فیلمی بوده که به‌خودی خود هرگز به نقطه اوجی نمی‌رسید که برایش نوید داده شده بود. او نه مثل مایکل کیتون در پی خلق یک بتمن رؤیایی و ایده‌ال‌گرا بود و نه به‌شکل و روال کریستین بیل مرد خفاشی را به‌ته  چاه بدبینی فرستاد.

    همه «بتمن»‌های تاریخ؛ از جورج کلونی تا کریستین بیل|خبر فوری

    در عین حال صدای او مانند آوا و صدای کریستین بیل برای کاراکتر پر قدرت و مرموزی مثل مرد خفاشی مناسب نبود و زیاده روی سازندگان فیلم در نشان دادن خشونت‌های تند بتمن در قبال دشمنانش با تردید‌ها و صبر‌هایی که این قهرمان خیالی معمولاً در مورد بعضی دشمنانش به خرج می‌دهد، در تعارض بود و این تردید‌ها هرچند به شکلی کامل و درست توسط کریستین بیل هم به نمایش گذاشته نشده بود، اما از ورسیون افلک بسیار اصولی‌تر و بهتر بود. افلک این روال را در فیلم‌های «اتحادیه عدالت» که مجموعه و ترکیبی از ابرقهرمانان کمیک بوک‌ها است، تا حدی تصحیح کرد، اما این هم نتوانسته او را از اتهامات وارده به وی رها سازد. در نهایت افلک باید شاد باشد که همین سه نمایش بتمنی برای او نهایت جولان در این عرصه خاص بوده است و در اولین «بتمن» مستقل بعدی که آن را مت ریوز ساخته و به سبب مشکلات کرونایی پخش آن از ۲۰۲۰ به ۲۰۲۱ موکول شده، این نقش از وی ستانده شده است و او دیگر خفاش مردد، اما نجات دهنده افراد تحت ستم نیست و این هم برای خود نوعی خوشبختی است!

     

  • معرفی برندگان خرس‌های طلایی و نقره‌ای جشنواره برلین

    معرفی برندگان خرس‌های طلایی و نقره‌ای جشنواره برلین

     

    برندگان خرس‌های طلایی و نقره‌ای هفتاد و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم برلین (برلیناله) معرفی شدند.

    به گزارش خبر فوری، به نقل از سایت رسمی جشنواره برلین ، رادو ژوده فیلمساز اهل رومانی که سال 2015 با فیلم «آفریم!» خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی جشنواره برلین را به خانه برده بود، امسال با فیلم جدیدش برنده خرس طلایی برلیناله شد. معرفی برندگان خرس‌های طلایی و نقره‌ای جشنواره برلین|خبر فوری

    معرفی برندگان خرس‌های طلایی و نقره‌ای جشنواره برلین|خبر فوری

    هیات داوران بخش رقابتی این دوره از جشنواره برلین متشکل از ایلدیکو انیدی، نداو لاپید، آدینا پینتیلی، محمد رسول‌اف، یاسمیلا ژبانیچ و جانفرانکو رزی، خرس نقره‌ای جایزه بزرگ هیات داوران را به فیلم «چرخ سرنوشت و فانتزی / Wheel of Fortune and Fantasy» ساخته ریوسوکی یاماگوچی فیلمساز ژاپنی داد. 

    «آقای باخمن و کلاسش / Mr Bachmann and His Class» ساخته ماریا اسپت هم خرس نقره‌ای جایزه هیات داوران را به خانه برد. خرس نقره‌ای بهترین کارگردانی هم به دینش ناگی کارگردان فیلم «نور طبیعی / Natural Light» رسید.

    در این میان مارن اگرت برای بازی در فیلم «من مرد تو هستم / I’m Your Man» بهترین بازیگر نقش اول و لیلا کیزلینگر برای بازی در فیلم «جنگل – همه جا می‌بینمت / Forest – I See You Everywhere» بهترین بازیگر نقش مکمل شد.

    هانگ سان‌سو هم برای فیلم «مقدمه / Introduction» جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.

    به دلیل کرونا مراسم رسمی جشنواره فیلم برلین در تابستان برگزار خواهد شد.

     

  • جایزه یک میلیون روپیه‌ای برای کارگردان بزرگ فرانسه

    جایزه یک میلیون روپیه‌ای برای کارگردان بزرگ فرانسه

     

    جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا از ژان لوک گدار فیلمساز و منتقد برجسته فرانسوی – سوییسی که با جنبش موج نوی فرانسه زمینه تحول سینمای جهان را فراهم کرد، تجلیل می‌کند.

    با اهدای جایزه یک عمر دستاورد در جشنواره بین‌المللی فیلم کرالای امسال از ژان لوک گدار تجلیل می‌شود.

    آکادمی برگزار کننده این رویدا اعلام کرد این جایزه شامل یک جایزه نقدی یک میلیون روپیه‌ای هم می‌شود.

    جایزه یک میلیون روپیه‌ای برای کارگردان بزرگ فرانسه|خبر فوری

    بیست و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کرالا قرار بود ماه پیش برگزار شود اما برای شیوع کرونا به تعویق افتاد و حالا قرار است اواخر فوریه و اوایل مارس با رعایت نکات ایمنی کووید برگزار شود.

     

    گدار که ساخت بیش از ۴۵ فیلم را در کارنامه دارد فیلمسازی است که زبان بصری فیلم‌ها را از طریق آثاری چون «آلفاویل»، «زن زن است» و «از نفس افتاده» تغییر داد.

     

    وی قرار است به صورت آنلاین در این رویداد شرکت کند.

     

    مقامات رسمی جشنواره گفتند از آنجا که به دلیل کرونا امکان سفر فراهم نیست به نیابت از سوی گدار، آدور گوپالاکریشنان فیلمساز هندی این جایزه را دریافت می‌کند.

     

    گفته شده به مناسبت بیست و پنجمین سال برگزاری این جشنواره برنامه‌های خاصی تدارک دیده شده و یک تمبر به این مناسبت منتشر می‌شود.

     

     

  • جوئل کوئن داستان مکبث را سیاه و سفید روایت کرده است

    جوئل کوئن داستان مکبث را سیاه و سفید روایت کرده است

     

    بنا به گفته طراح لباس فیلم «تراژدی مکبث» جوئل کوئن، این تازه ترین اثر این فیلمساز نامدار سینمای جهان به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است.

    به گزارش خبر فوری به نقل از ایندی وایر، تقریبا از زمانی که اولین خبرها از پروژه «تراژدی مکبث» درام اقتباسی جوئل کوئن از نمایشنامه شکسپیر منتشرده یک سالی می گذرد. فیلمی که در آن دنزل واشینگتن و فرانسیس مک دورمند و برندن گلیسون نقش های اصلی را ایفا می کنند.جوئل کوئن داستان مکبث را سیاه و سفید روایت کرده است|خبر فوری

    در تازه ترین خبر درباره این پروژه کنجکاوی برانگیز، مری زافرس طراح لباس بسیاری از کارهای برادران کوئن از جمله «فارگو» و «جایی برای پیرمردها نیست» فاش کرد که برونو دل‌بونل فیلمبردار این کار که ۵ بار نامزد جایزه اسکار شده کل فیلم «تراژدی مکبث» را به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری کرده است.

    بدین ترتیب این فیلم بعد از سال ۲۰۰۱ اولین کار سیاه و سفید جوئل کوئن است، آخرین فیلم جوئل کوئن که به صورت سیاه و سفید عرضه شد فیلم «مردی که آنجا نبود» محصول ۲۰۰۱ بوده است.

    «تراژدی مکبث» اولین فیلمی است که در آن یکی از برادران کوئن غایب است.

    هنوز تاریخ اکرانی برای فیلم «تراژدی مکبث» مشخص نشده است.

  • شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما

     

    بسیاری از ستاره‌های امروز هالیوود سال‌های ابتدایی عمر خود را پیش از ستاره شدن به سختی سپری کرده‌اند.

    پایگاه خبری “brainberries” در گزارشی به شرایط شغلی ستاره‌های هالیوودی پیش از رسیدن به شهرت در سینما پرداخت که برخی از آنها را برمی‌شمریم.

    ۱- هریسون فورد
    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    او پیش از نقش‌آفرینی در فیلم‌های اکشن و ایفای نقش اول در سلسله فیلم‌های جنگ ستارگان نجار بود، جرج لوکاس کارگردان سینما او را کشف کرد و از جهان نجاری به جهانی دیگر آورد.

    ۲- شان کانری

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    شان کانری در ۱۵ سالگی ترک تحصیل کرد و بعد از آن چند شغل مختلف را تجربه کرد. او مدتی جلادهنده تابوت بود و برای مدتی نیز به عنوان محافظ شخصی و راننده مشغول کار شد.

    کانری پیش از رسیدن به دنیای سینما به نیروی دریایی پیوسته بود تا اینکه از طریق بازی در سلسله فیلم‌های جیمز باند به شهرت رسید.

    ۳- آزی آزبورن

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    این ستاره مشهور بریتانیایی هم در جوانی ترک تحصیل کرد و در یک قصابی مشغول کار شد، بعداً ریخته͏‌گری را تجربه کرد، به قفل‌سازی و مکانیکی خودرو پرداخت و حتی نقاشی کرد تا اینکه راهش به سوی عالم هنر باز شد.

    ۴- آلن دلون

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    این هنرپیشه فرانسوی قبل از رسیدن به شهرت قصاب بود. او همان زمانی که در قصابی پدرخوانده‌اش کار می‌کرد فوت و فن بازیگری را فرا گرفت و از همان‌جا وارد جهان پرده نقره‌ای شد.

    ۵- ری کراک

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    کراک بیشتر عمرش یک دلال دوره‌گرد املاک بود و شب‌ها هم پیانو می‌نواخت. در ۵۰ سالگی بود که با برادران مک‌دونالد آشنا شد؛ آنها یک رستوران فست‌فود کوچک را اداره می‌کردند. کراک امتیاز شعبه‌های این رستوران را از آنها خرید و آن را به مشهورترین برند فست‌فود در جهان تبدیل کرد.

    ۶- آرنولد شوارتزنگر

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    شوارتزنگر در سن ۳۰ سالگی از یک ورزشکار پرورش‌اندام به یک بازیگر مشهور تبدیل شد. او پس از تجربه جهان ورزش و هنر وارد جهان سیاست شد و به فرمانداری ایالت کالیفرنیا رسید.

    ۷- جرج کلونی

    شغل قبلی ستاره‌ها پیش از درخشش در سینما|خبر فوری

    کلونی پیش از آنکه یکی از مشهورترین بازیگران جهان لقب گیرد، به عنوان تکنیسین در پروژه‌های ساختمانی مشغول به کار بود، مدتی هم نماینده بیمه شد و حتی کار فروش کفش‌های زنانه را هم تجربه کرد.

     

  • نیکول کیدمن ملکه می‌شود

    نیکول کیدمن ملکه می‌شود

     

    نیکل کیدمن و ایتان هاک در فیلم “شمالی” (The Northman) رابرت اگرز، نقش شاه و ملکه را بازی می‌کنند.

    کیدمن به تازگی در مصاحبه با “مارک مارون” ضمن تأیید این نقش خود گفته است: “با ایتان بازی می‌کنم. او نقش پادشاه را برای من [ملکه] بازی کرده. و حالا من دیوانه‌ ایتان شده‌ام. او همیشه بازیگر بزرگی بوده اما شخصاً، چه انسان بزرگی است. دانش زیادی دارد! چه بازیگری، چه هنرمندی. او یک همه‌چیزدان است.”

    استودیوی فکوس و نیو ریجنسی فیلم “شمالی” را تولید کرده‌اند اما تاکنون از داستان آن جزئیات زیادی فاش نساخته‌اند جز اینکه داستانی در عصر وایکینگ‌ها با مضمون انتقام و در قرن دهم میلادی ایسلند است. “الکساندر اسکارزگارد” نقش اول فیلم است و کیدمن و هاک نقش‌های مکمل او را بازی می‌کنند. دیگر بازیگران فیلم “آنیا تیلور-جوی” ستاره‌ی “ساحره” (The Witch) فیلم قبلی اگرز، “کلیس بنگ”، “ویلم دافو” ستاره‌ی “فانوس دریایی” (The Lighthouse) همین کارگردان و “بیورک” خواننده و بازیگر ایسلندی خواهند بود. اگرز فیلمنامه‌ی “شمالی” را با همکاری “سیون” شاعر و رمان‌نویس ایسلندی به نگارش درآورده است.نیکول کیدمن ملکه می‌شود|خبر فوری

    کیدمن در ادامه مصاحبه به مارون می‌گوید پیش از سفر به بلفاست ایرلند برای فیلمبرداری پروژه هم به دلیل پاندمی و هم لهجه‌ای که برای بازی در نقش ملکه‌ای ایسلندی لازم است به وحشت افتاده. او اضافه می‌کند که برای یک بازیگر “بسیار اهمیت دارد” که با چالش‌های بزرگ روبرو شود: “و به همین علت بود که رفتم: می‌خواهم با این افراد کار کنم و اگر بتوانیم در شرایط بهداشتی انجامش دهیم چه بهتر، و موفق شدیم. فیلم به پایان رسیده. باورنکردنی و عجیب بود و من در آن نقشی مکمل بازی کرده‌ام. اما اگرز فیلمساز واقعاً جالبی است.”

    در ماه دسامبر تأیید شده بود که فیلمبرداری “شمالی” در بلفاست به پایان رسیده است. این پروژه قرار بود در ماه مارس سال ۲۰۲۰ تولید شود اما با شیوع پاندمی به اواخر تابستان موکول شد. “شمالی” سومین فیلم بلند اگرز پس از “ساحره” و “فانوس دریایی” است که هر دو توسط استودیوی A24 پخش شده بودند. این فیلم توسط فکوس در آمریکا پخش خواهد شد اما تاریخ آن هنوز مشخص نیست.

    کیدمن در بخش دیگری از مصاحبه با مارون از تجربه‌ی بازی در سریال “درماندگی” (The Undoing) شبکه‌ HBO می‌گوید. این بازیگر برنده‌ی اسکار در این سریال تریلر نقش “گریس فریزر” را بازی کرد که در مورد همسر تومورشناسش “دکتر جاناتان فریزر” با بازی “هیو گرنت” به حقایق وحشتناکی پی می‌برد.

    کیدمن می‌گوید: “در سریال “درماندگی” به گونه‌ای اتفاق افتاد که ناگهان در موقعیت… نوعی ناآرامی در شخصیتم به وجود آمد، به شکلی که بی‌قرار بودم و آنچه که بودم را تحت فشار قرار داد.” او اضافه می‌کند که در حین تولید سریال “واقعاً ناخوش” شده است: “یک هفته افتادم. برای اینکه سیستم ایمنی شما فرق میان بازیگری و حقیقت را در حین انجام بازی نمی‌داند.”

     

  • ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    بسیار کم اتفاق می‌افتد که زن و شوهری واقعی در یک فیلم همبازی شوند اما غیرممکن نیز نیست.

    وانمود کردن علاقه و عشق به شخصی دیگر که شاید دوست داشتنی و دارای نقطه نظرات موافق نیز نباشد بخش بزرگی از هنر بازیگری است. بسیاری از داستان های سینمایی در خود جنبه هایی عاشقانه دارند و کار بازیگر این است که این عشق را به شکلی قابل باور به تصویر بکشد حتی اگر بازیگری از بازیگر دیگر متنفر بوده و با وی مشکل جدی داشته باشد. در برخی موارد نادر نیز این کار خیلی آسان می گردد به لطف عشق واقعی که بین دو بازیگر وجود دارد. بسیار کم اتفاق می افتد که زن و شوهری واقعی در یک فیلم همبازی شوند اما غیرممکن نیز نیست. در ادامه این مطلب قصد داریم شما با زوج هایی آشنا کنیم که در یک یا چند فیلم با هم همبازی شدند.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۱۰- A Quiet Place

    فیلم A Quiet Place که سال ۲۰۱۸ منتشر شده و علاوه بر تحسین منتقدان، عملکرد موفقی در باکس آفیس داشت، یک فیلم ترسناک است با بازی جان کرازینسکی و امیلی بلانت. آن ها در این فیلم نقش لی و اولین را بازی می کنند، زوجی که مجبور می شوند از کودکانشان در برابر هیولاهایی که به صدا حساس هستند محافظت نمایند. این هیولاها به منبع کوچکترین صدایی حمله کرده و به همین دلیل بازماندگان باید کاملاً ساکت بوده و ذره ای صدا تولید نکنند. کرازینسکی و بلانت در زندگی واقعی نیز زن و شوهر هستند و از سال ۲۰۰۸ با هم زندگی می کنند. این دو در جولای ۲۰۱۰ به طور رسمی ازدواج کرده و تاکنون نیز صاحب دو فرزند شده اند. بلانت و کرازینسکی در فیلم های The Muppets (2011), The Wind Rises (2013) و قسمت دوم فیلم A Quiet Place نیز با هم همبازی بوده اند.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۹- Blades Of Glory

    فیلم Blades Of Glory که در سال ۲۰۰۷ ساخته شد فیلمی کمدی با بازی ویل فرل و جان هدر بود. در این فیلم ویل آرنت و ایمی پوهلر نقش شخصیت های استرانز و فیرچایلد ون والدنبرگ را بازی می کنند. در زمان ساخت این فیلم، آرنت و پوهلر زن و شوهر بوده و در سال ۲۰۰۳ ازدواج کرده بودند. این دو بعد از ازدواج صاحب دو فرزند شده که اولین آن ها یک سال پس از انتشار فیلم Blades of Glory بدنیا آمد. این دو بعدها در فیلم های Horton Hears a Who (2008) و Monsters v. Aliens (2009) نیز همبازی شدند. آرنت و پوهلر در نهایت در سال ۲۰۱۶ از هم جدا شدند.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۸- Daredevil

    فیلم Daredevil بدون شک یکی از آن فیلم های به یاد ماندنی و خوشنام ابرقهرمانی نیست، علیرغم اینکه ستاره های طراز اولی در آن بازی می کنند. در مرکز داستان این فیلم الکترا و بی باک قرار دارند که نقش آن ها را جنیفر گارنر و بن افلک بازی می کنند، بازیگرانی که در هنگام ساخت فیلم  در سال ۲۰۰۳ ،در دنیای واقعی نیز با هم رابطه داشتند. اگر چه افلک و گارنر در فیلم Pearl Harbor (2001) همبازی بودند اما تا زمان حضور دی این فیلم ابرقهرمانی رابطه خود را علنی نکرده بودند. این دو بعدها در ژوئن ۲۰۰۵ با هم ازدواج کرده و ۱۲ سال در کنار هم ماندند. افلک و گارنر در آوریل ۲۰۱۷ برای جدایی اقدام کرده و یکسال بعد ازدواج آن ها به طور رسمی پایان یافت.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۷- Hackers

    فیلم Hackers که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد داستان گروهی از دانش آموزان دبیرستانی عاشق تکنولوژی را روایت می کند که در یک توطئه گرفتار می شوند. نقش های اصلی فیلم را آنجلینا جولی و جانی لی میلر بازی می کنند که در جریان ساخت فیلم به هم نزدیک شده و خیلی زود رابطه ای عاشقانه بین آن ها شکل گرفت. این دو در مارس ۱۹۹۶ و تنها ۶ ماه پس از انتشار فیلم Hackers با هم ازدواج کردند. رابطه میلر و جولی اما دوام چندانی نداشته و در فوریه ۱۹۹۹ بود که جولی در خواست طلاق داد. این دو هنوز هم رابطه خوبی داشته و سال ها بعد در فیلم The Day After Peace (2008) نیز همبازی شدند.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۶- Much Ado About Nothing

    کنت برانا با اقتباس های شکسپیر بیگانه نیست و در سال ۱۹۹۳ او نسخه سینمایی از یکی از مشهورترین کمدی های شکسپیر را ساخت: Much Ado About Nothing. این داستان که در اواخر قرن نوزدهم نوشته شده در مورد رابطه عاشقانه بین بندیک و بئاتریس است که نقش آن ها را کنت برانا و اما تامپسون بازی می کنند. این دو در سال ۱۹۸۹ با هم ازدواج کرده و در چند پروژه دیگر مانند Henry V (1989) و Dead Again (1993) هم همبازی شده بودند. برانا و تامپسون در نهایت در سال ۱۹۹۵ از هم جدا شدند زیرا ظاهراً برانا با هلنا بونهام کارتر وارد رابطه شده و به تامپسون خیانت کرده بود.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۵- ۱۰ Years

    در فیلم ۱۰ Years که با تهیه کنندگی چینینگ تیتم در سال ۲۰۱۱ ساخته شد، تیتم با جنا دیوان همبازی بود. تیتم و دیوان در آن زمان با هم ازدواج کرده بودند، رابطه ای که پس از همبازی شدن در سال ۲۰۰۶ در فیلم Step Up آغاز شده بود. این دو در جولای ۲۰۰۹ با هم ازدواج کرده و اولین دخترشان در می ۲۰۱۳ به دنیا آمد. تیتم و دیوان به مدت نزدیک به ۹ سال در کنار هم مانده و در آوریل ۲۰۱۸ جدایی شان را اعلام کردند.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۴- Take Me Home Tonight
    فیلم Take Me Home Tonight

    که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد یک فیلم کمدی بود که در باکس آفیس شکست خورد و با بودجه ای ۱۹ میلیون دلاری تنها ۷ میلیون دلار در گیشه فروش داشت و از آن بدتر اینکه نقدهای بسیار منفی نیز دریافت کرد. نقش های دو شخصیت اصلی وندی فرانکلین و کایل مسترسون را آنا فاریس و کریس پرت بازی می کنند. این دو در جریان فیلمبرداری فیلم عاشق یکدیگر شده و با هم ازدواج کردند. بعد از اینکه Take Me Home Tonight و فیلم What’s Your Number با بازی هر دوی آن ها در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، دو سال از ازدواج پرت و فاریس می گذشت.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۳- Cruel Intentions
    درام نوجوانانه Cruel Intentions

    با بازی ستارگانی مانند سارا میچل گلار، رایان فیلیپ، ریس ویثرسپون و سلما بلر ساخته شد. فیلیپ و ویثرسپون در سال ۱۹۹۷ با هم آشنا شده و یک سال بعد با هم نامزد کردند. آن ها دو سال بعد در سال ۱۹۹۹ به طور رسمی ازدواج کرده و اولین فرزند آن ها همان سال به دنیا آمد. این زن و شوهر بعدها در سال ۲۰۰۳ نیز صاحب فرزند دیگری شده و در سال ۲۰۰۶ به طور رسمی از هم جدا شدند.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۲- Haunted Honeymoon

    فیلم Haunted Honeymoon که در سال ۱۹۸۶ منتشر شد یک کمدی ترسناک به نویسندگی و کارگردانی جین وایلدر بود. همانند جان کرازینسکی، وایلدر علاوه بر کارگردانی، خخود در فیلم نیز ایفای نقش کرده و با همسرش گیلدا رادنر همبازی شد. وایلدر و رادنر در سال ۱۹۸۲ و در هنگام ساخت فیلم Hanky Panky با هم آشنا شده و خیلی زود شیفته یکدیگر شدند. این دو در نهایت در سال ۱۹۸۴ و بعد از جدایی رادنر از همسرش، جی ای اسمیت، با هم ازدواج کردند. در هنگام ساخت فیلم Haunted Honeymoon اما رادنر به شدت بیمار شده و در سال ۱۹۸۹ در سن ۴۲ سالگی در اثر ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت.

    ۱۰ زن و شوهر سلبریتی که علاوه بر دنیای واقعی در پروژه‌های سینمایی نیز همبازی شدند

    ۱- The Big Sleep

    فیلم The Big Sleep که به عنوان یکی از بهترین فیلم های نوآر تمام دوران شناخته می شود، در سال ۱۹۴۶ با بازی هامفری بوگارت در نقش کارآگاه فیلیپ مارلو و لوران باکال در نقش ویوین راتلج ساخته شد که در آن دوران در دنیای واقعی نیز زن و شوهر بودند. باکال در واقع چهارمین همسر بوگارت بود و در هنگام ساخت فیلم To Have and Have Not در سال ۱۹۴۴ با هم آشنا شدند. این دو در سال ۱۹۴۵ ازدواج کرده و یکسال بعد بود که فیلم The Big Sleep منتشر شد. آن ها تا زمان مرگ بوگارت در سال ۱۹۵۷ در اثر سرطان مری در کنار هم ماندند. باکال نزدیک به ۶۰ سال پس از همسرش نیز زندگی کرد و در سال ۲۰۱۴ در سن ۸۹ سالگی درگذشت.

  • ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند

     

    فیلم‌های منتخب منتقدان همیشه پیشنهاد‌های خوبی برای مخاطبان نیستند و گاهی اختلاف زیادی بین معیار‌های آن‌ها برای انتخاب یک فیلم خوب وجود دارد.

    به گزارش  خبر فوری به نقل از اسکرین رنت، هنر وابسته به تمایلات شخصی هر فرد  و به نوعی خصوصی است. در زمینه سینما عموما با این مواجه هستیم که منتقدان فیلمی را نمی‌پسندند، اما همان فیلم در بین مخاطبان محبوب است. اما معکوس این قضیه نیز وجود دارد که با کمک آمار سایت «راتن تومیتوز» میتوان به آن‌ها دست پیدا کرد.۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری

    درصد دقیق امتیاز فیلم‌ها همیشه مشخص نیست، اما یک میانگین قابل اطمینان در اختیار ما قرار می‌دهد. در اینجا با فیلم‌هایی آشنا می‌شوید که بین امتیاز آن‌ها از سوی منتقدان و مخاطبان اختلاف زیادی وجود دارد.

    بچه‌های جاسوس «Spy Kids»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    این فیلم سینمایی به کارگردانی رابرت رودریگز ساخته شده و با وجود نقش آفرینی بازیگران مشهوری مثل آنتونیو باندراس، الن کامینگ و الکسا وگا امتیاز آن از نگاه مخاطبان ۴۶ درصد ثبت شده است. این در حالی است که میانگین امتیاز منتقدان این فیلم ۹۳ درصد است.

    جادوگر «The Witch»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    رابرت اگرز یکی از کارگردان‌های مدرن ژانر وحشت است. او برای ایجاد یک داستان شگفت انگیز فضایی خاص را در فیلم هایش خلق می‌کند. این فیلم سینمایی از نوع فیلم‌های ترسناک با روند آهسته است و بیشتر روی تعلیق متمرکز می‌شود تا روی ترس‌های ناگهانی. میانگین امتیاز مخاطبان به این فیلم ۵۳ درصد است که ممکن است به خاطر همین، سرعت روایت پایین و عدم جذابیت آن برای مخاطب باشد. منتقدان امتیاز ۹۰ را برای این فیلم ثبت کرده اند. البته فیلم جدید اگرز به نام «فانوس دریایی» در ژانر وحشت استقبال بیشتری از سوی مخاطبان داشت.

    درود بر سزار! «Hail, Caesar!»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    فیلم‌هایی که توسط برادران کوئن ساخته می‌شود، معمولا مورد پسند مخاطبان و همینطور منتقدان است که به همین دلیل از کارگردان‌های برجسته سینما محسوب می‌شوند. اما این فیلم آن‌ها که جورج کلونی نیز در آن بازی کرده نتوانست جای خود را در بین مخاطبان سینما پیدا کند و آنها امتیاز ۴۴ درصد را برای این اثر ثبت کرده اند. منتقدان هم بر خلاف سینمارو ها به این فیلم امتیاز ۸۶ را داده اند. «لبوفسکی بزرگ» فیلم دیگر این دو کارگردان است که از طرف منتقدان و مخاطبان مورد استقبال قرار گرفت.

    او در شب می‌آید «It Comes At Night»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    باز هم مخاطبان نسبت به فیلم ترسناکی که در طول نمایش حرکت خاصی انجام ندهد احساس ناخوشایندی داشتند و به آن امتیاز ۴۴ از صد را دادند. می‌توان گفت به این دلیل که چند ماه قبل از اکران این فیلم، فیلم برنده اسکار «برو بیرون» ساخته اسپایک لی اکران شده بود، انتظار مخاطبان از این نوع فیلم‌های ترسناک بالا رفته بود. امتیازی که منتقدان به «او در شب می‌آید» داده اند ۸۷ درصد است.

    مورچه‌ای به نام زی «Antz»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    معمولا مخاطبان با انیمیشن‌های کمپانی دریم ورکز ارتباط خوبی برقرار می‌کنند، اما این انیمیشن محصول سال ۱۹۹۸ که وودی آلن صدا پیشه آن است مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت. در همان سال کمپانی پیکسار انیمیشن «زندگی یک حشره» را اکران کرده بود که بیشتر مورد استقبال قرار گرفت. مخاطبان امتیاز ۵۲ و منتقدان امتیاز ۹۳ را به انیمیشن مورچه‌ای به نام زی داده اند.

    ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین «Indiana Jones & The Kingdom Of The Crystal Skull»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    در چهارمین فیلم از مجموعه فیلم‌های سینمایی ایندیانا جونز، هریسون فورد در نقش اصلی حضور دارد. شایا لابوف نیز دیگر بازیگر این فیلم است و برخلاف آنکه بازیگر با استعدادی است در فیلم‌های بلاک باستر موفق عمل نمی‌کند. در این یک مورد که مخاطبان امتیاز پایینی به فیلم داده اند (۵۴ از صد) نباید علت را  از آنها جویا شد بلکه منتقدان باید توضیح دهند که چرا امتیاز بالایی به این فیلم داده اند.

    کینگ کونگ «King Kong»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    این فیلم که بازسازی اثر کلاسیک کینگ کونگ در سال ۱۹۳۳ بود، بیش از ۳ ساعت زمان داشت , به نظر می‌رسد برای مخاطبان خسته کننده باشد. از نظر آن‌ها پیتر جکسون، کارگردان فیلم، چیز جدیدی برای ارائه نداشته است. منتقدان برای این فیلم امتیاز ۸۴ را ثبت کرده اند.

    به سوی ستارگان «Ad Astra»

    ۸ فیلم منتقدپسند که رضایت تماشاگران را جلب نکردند|خبر فوری
    شاید شگفت آور‌ترین و تازه‌ترین فیلم در این لیست، به سوی ستارگان باشد که با امتیاز ۴۰ از صد، مشخص می شود به هیچ وجه به مذاق مخاطبان خوش نیامده است. اگرچه اتفاقات جالب و مهیجی در فیلم‌ها افتاد که از جمله آن‌ها می‌توان به حضور راهزنان در ماه اشاره کرد. داستان این فیلم حتی با بازی برد پیت هم برای سینما رو‌ها جذاب نشد. اگر بخواهیم فیلم فضایی دیگری را مقایسه کنیم، مخاطبان سینما به فیلم «میان ستاره ای» بیش از منتقدان علاقه داشتند.