برچسب: ناجا

  • این “پلیس نما”ها را دستگیر کنید

    این “پلیس نما”ها را دستگیر کنید

    در فیلم های منتشره، خوشبختانه چهره افراد ملبس به یونیفرم یگان امداد کاملاً مشخص است.  حال که اعلام شده این افراد با پوشیدن لباس پلیس مرتکب اقدامات مجرمانه شده و به گفته سازمان قضایی نیروهای مسلح “صحنه سازی” کرده اند، انتطار می رود سریعاً دستگیر و محاکمه شوند… همچنین انتظار می رود کسانی که در یک فیلم دلخراش جدید، شهروندی را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده اند، شناسایی و مجازات شوند.

    این

    عصر ایران – در پی انتشار فیلم هایی که در آن افرادی با لباس نیروهای یگان ویژه در حال تخریب اموال مردم هستند، مسوولان سازمان قضایی نیروهای مسلح و نیروی انتظامی اعلام کردند که بعد از بررسی فیلم ها به این نتیجه رسیده اند که این افراد، پلیس نیستند و با پوشیدن لباس نیروهای ضد شورش، دست به این اقدامات خرابکارانه زده اند.

    ما نیز سخن شان را می پذیریم و از این که این اعمال توسط پلیس کشورمان انجام نشده، خرسندیم و فقط سه نکته را معروض می داریم:

    1 – در فیلم های منتشره، خوشبختانه چهره افراد ملبس به یونیفرم یگان امداد کاملاً مشخص است.

    حال که اعلام شده این افراد با پوشیدن لباس پلیس مرتکب اقدامات مجرمانه شده و به گفته سازمان قضایی نیروهای مسلح “صحنه سازی” کرده اند، انتطار می رود سریعاً دستگیر و محاکمه شوند.

    این

    2 – امروز نیز فیلم دلخراشی منتشر شد که در آن یک شهروند در میان تعدادی از افراد پلیس بر زمین افتاده و با شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفته است.

    پلیس در واکنش به انتشار این فیلم،  اعلام کرده است که به هیچ عنوان چنین رفتاری را تایید نمی کند و در حال بررسی ماجراست و با عوامل متخلف، برخورد خواهد کرد.

    با توجه به رفتار غیر انسانی که در این فیلم مشهود است و علاوه بر شهروند قربانی، افکار عمومی جریحه دار و اعتبار پلیس (که در هر کشوری نماد حفظ امنیت است) نیز خدشه دار شده است، انتظار می رود سرعت عمل پلیس در واکنش بیانیه ای، در واکنش عملی نیز محقق شود و این افراد هر چه سریع تر شناسایی و محاکمه و مجازات شوند چه آن که در ارتکاب جرم مشهود توسط آنها تردیدی وجود ندارد.

    3 – چند روز قبل که فیلم سیلی زدن یک پلیس بر صورت یک زن منتشر شد، خبرگزاری مهر به نقل از منبعی در پلیس، نوشت که دستور ویژه برای بررسی موضوع صادر شده است. باعث تسکین خاطر افکار عمومی خواهد بود چنانچه نتیجه آن بررسی نیز اعلام شود.

  • ماجرای تیراندازی گشت ارشاد در پارک پردیسان تهران

    ماجرای تیراندازی گشت ارشاد در پارک پردیسان تهران

    «ماریا عارفی و همسرش رضا مرادخانی به همراه دخترشان، روز هشتم اردیبهشت 1401 در پارک پردیسان تهران به قصد ورزش‌کردن در حال قدم‌زدن بودند که ورود گشت ارشاد، تذکر بابت حجاب و درگیری‌های پس از آن بین این خانواده و مأموران گشت ارشاد، به شلیک گلوله ختم می‌شود.»

    چند روز بعد مجددا تماس گرفتم، این بار گفتند که نمی‌خواهند فعلا حرفی در‌این‌باره بزنند و اجازه می‌دهند تا روند قانونی شکایتشان طی شود؛ اما اکنون چند روزی است که تصمیمشان تغییر کرده است.

    پرونده شکایتی که بابت شلیک یکی از نیروهای گشت ارشاد به مرد این خانواده شده بود، نه تنها پیش نمی‌رفت، بلکه با سویه‌هایی روبه‌رو شد که این خانواده ترجیح دادند ماجرا را با رسانه‌ها در میان بگذارند.

    واکنش نماینده مجلس به خبر شلیک مامور گشت ارشاد: مات و مبهوتم

    مرادخانی که سال‌ها بوکسور تیم ملی ایران بوده و مدال‌های آسیایی و جهانی متعددی در کارنامه ورزشی‌اش دارد، حالا و پس از آن حادثه نه‌تنها زندگی ورزشی‌اش با خطر روبه‌رو شده بلکه معاش خانوادگی آنها نیز که با تکیه بر مربیگری بوده، مورد تهدید واقع شده است.

    آنها چیزی نمی‌خواهند جز اجرای عدالت. بار اصلی این گفت‌وگو بر عهده ماریا است و در بخش‌هایی از مصاحبه، نظرات مضروب این حادثه یعنی رضا را خواهید خواند.

    مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

    ‌از دقایقی پیش از حادثه شروع کنیم.

    ساعت 6 یا 6:30 روز هشتم اردیبهشت امسال بود که ما یک بعدازظهری مثل همیشه عصرها که شوهرم از سر کار می‌آید، برای اینکه حال و هوایی عوض کنیم، برای پیاده‌روی رفتیم. ماشین را پارک کردیم و برای پیاده‌روی و ورزش راهی شدیم.

    ‌کلاه سرتان بود؟

    نه. روسری بود. کاش کلاه سرم بود. روسری سرم بود. ما خودمان چند سال است داریم در این سیستم زندگی می‌کنیم. در تیم ملی کشوری بودیم و به مسابقات خارج از کشور رفته بودیم که همیشه باید اصول را رعایت می‌کردیم. خودتان می‌دانید که تیم‌های ملی‌ چطوری هستند، اصلا نباید حجابت مشکلی داشته باشد، در مسابقات حتی یک لحظه مقنعه نباید از سرمان بیفتد. نمی‌آییم سر لخت به خیابان برویم که.

    همسرم هم که سال‌ها ملی‌پوش بوکس ایران بوده و مدال‌های آسیایی زیادی برای ایران به دست آورده است. همه موازین مرتبط با قوانین کشور را هم می‌دانیم. همان روسری را آن مرد موقع درگیری به راحتی از سرم کشید و دوباره خانم‌هایی که در اطراف بودند روسری من را از زمین برداشتند و به من دادند.

    ‌اجازه بدهید قدم به قدم پیش برویم. شما وارد پارک پردیسان شدید و چند دقیقه بعد چه اتفاقی افتاد؟

    ماشین را پارک کردیم و شاید صد قدمی راه رفتیم و از قسمت ورودی باغ‌وحش وارد پارک شدیم و داشتیم با همدیگر صحبت می‌کردیم. محو حرف‌های خودمان بودیم. به قول معروف شاد و شنگول رفته بودیم یک هوایی عوض کنیم. چند لحظه‌ای رضا دو قدم از من جلوتر رفته بود که ناگهان یک ماشین جلوی من ایستاد، از این ماشین‌های گشت ارشاد. خانمی که لب پنجره بود گفت: خانم کد ملی‌تان را بدهید؟ گفتم کد ملی من؟ برای چه؟ گفت حالا شما بدهید، الان معلوم می‌شود. من همین‌طوری ترسیدم و گفتم برای چه؟ بعد همسرم برگشت. گفت خانم فقط می‌خواهیم استعلام کنیم ببینیم مشکل اخلاقی داری یا نه؟ گفتم چه مشکل اخلاقی‌ای؟

    ‌همان موقع گفتید که ورزشکار تیم ملی هستید؟

    بله. همان موقع گفتم هم اسم من و هم اسم همسرم را در گوگل بزنید، مشخص می‌شود چه‌کاره هستیم. نیامدیم در خیابان علافی کنیم. اسمم را بزنی نیازی به کد ملی ندارد. بعد شوهرم گفت چه شده؟ گفتم می‌گوید کد ملی بده ببینم مشکل اخلاقی داری یا نه! شوهرم گفت چی؟ خانم من چه مشکل اخلاقی داشته باشد؟ خیلی به شوهرم برخورد. همین لحظه یک مأمور آقا از جلو پیاده شد. در را باز کرد و گفت آقا! شما بیا این‌ور و دخالت نکن. داره با خانمت حرف می‌زنه! همسرم گفت که خودت می‌گویی خانمت، پس به من ربط دارد. خانم من چه مشکل اخلاقی دارد؟ من داشتم به خانمه می‌گفتم خانم! تو رو خدا روز ما را خراب نکنید. ما آمدیم پیاده‌روی و یک هوایی بخوریم. چرا بیخودی گیر می‌دهید؟

    رضا خودش خیلی روی این قضیه حساس است. ما یک سال و خرده‌ای برای مسابقات در ترکیه زندگی کردیم. شوهرم در آنجا برای تیم فنرباغچه مسابقه می‌داد و من آنجا هم حجاب داشتم. حتی شوهرم اجازه نمی‌داد با آستین کوتاه در باشگاه تمرین کنم. من در آنجا بدون حجاب نبودم. بعد من چطوری بیایم بیرون بدون روسری پیاده‌روی کنم؟

    ‌چند نفر بودند؟

    دو آقا و چهار خانم. کم‌کم همه پیاده شدند. یکی از آقایون با لباس شخصی بود و یکی هم لباس نظامی به تن داشت (لباس سبز). بعد همه پایین آمدند و رضا گفت: نه، می‌خواهم بدانم خانم من چه مشکلی دارد؟ اگر چیزی هست من باید بدانم دیگر. همسرش هستم. اصلا قانون هم این را می‌گوید؛ می‌گوید دفاع از همسر مشروع است.

    رضا: تازه به جز همسرم دختر کوچک‌مان هم در آغوش ماریا بود. مثلا خانوادگی برای یک فعالیت سالم به پارک رفته بودیم.

    درگیری از کجا جدی شد؟

    مشغول همین حرف‌ها بودیم که همان کسی که لباس نظامی به تن داشت جلو آمد و به رضا گفت: می‌گویم به تو ربطی ندارد. به شوهرم گفت خیلی داری حرف می‌زنی. شوهرم هم گفت این چه طرز حرف‌زدن است؟ من فقط می‌پرسم همسرم چه مشکلی دارد؟ اینجا بود که همان فرد دست به اسپری برد. من که این صحنه را دیدم، ترسیدم.

    گفتم آقا یعنی چه؟ چرا دستت را سمت اسپری فلفل می‌بری. این را که گفتم اسپری را سر جایش برد. آقای دیگری هم که با آنها بود، لباس شخصی (لباس سرمه‌ای) داشت و همشهری خودمان هم بود.

    ‌ از کجا فهمیدید همشهری شماست؟

    رضا: من به خانمم به لُری گفتم که آرام باش و چیزی نیست.

    بعد به رضا گفت که اینها به شما گیر دادند، یک معذرت‌خواهی کنید و بروید تمام شود. رضا هم گفت با اینکه کاری نکردم؛ اما به هر حال خانواده هستیم و بهتر است ادامه پیدا نکند. اگر صدایم را یک مقدار بالا بردم معذرت‌خواهی می‌کنم، تمام شود.

    رضا رفت پیش آن مأمور مرد گفت: من کاری نکردم اما معذرت می‌خواهم؛ ولی طرف ول‌کن نبود. گفت: نه، تو خیلی ادعای گردن‌کلفتی‌ا‌ت می‌شود، گول هیکلت را نخور. پررو شدی و هِی داری (دور از جان رضا) زر‌زر می‌کنی. بعد من گفتم آقا! چی داری می‌گی؟ همین‌طور یک حرف زشت به من زد (حالا جایش نیست اینجا بگویم) و بعد گفت دهنت را ببند. رضا هم برگشت گفت: خودت دهنت را ببند.

    این را که گفت –ضارب که اسپری را آماده کرده بود- شروع کرد به اسپری‌زدن سمت ما. جفت هم ایستاده بودیم و دخترم هم در آغوشم بود. آن فرد اسپری را دو، سه بار آورد و به سمت رضا پاشید که روی سر دخترم و روی دهن من هم ریخت که تا پایان شب همه دهنم می‌سوخت. رضا هم که تحت‌ تأثیر اسپری فلفل چشم‌هایش را گرفت و افتاد زمین.

    رضا: فقط می‌ترسیدم نکند در چشم زن و بچه‌ام هم اسپری بزند. از این به بعد دیگر رضا با چشمان بسته با آن مرد با هم گلاویز شدند. من هم داشتم جیغ و داد می‌کردم. آن مردی که بار اول وساطت کرده بود، رفت جدایشان کرد. رضا هم اصلا نمی‌دید. دیگر مردم هم جمع شده بودند و جیغ می‌زدند. زن‌ها و مردها همه داد و بیداد که جوان مردم را زدند و فلان. نیروهای گشت ارشاد که رفتند مردم را متفرق کنند و اجازه ندهند فیلم‌ بگیرند، رضا از زمین بلند شد و هی تلوتلو می‌خورد؛ چون چشم‌هایش جایی را نمی‌دید. مدام من را صدا می‌کرد.

    ‌دخترتان هنوز در آغوش خودتان بود؟

    نه. زنی از بین مردم آمد و دخترم را گرفت؛ چون خانواده‌های دیگری هم آنجا بودند و بچه‌های کوچک هم جمع شده بودند.

    رضا: خدا رحم کرد به بچه‌ها تیر نخورد.

    ‌چه زمانی فرد مذکور دست به اسلحه برد؟

    من نفهمیدم چه شد. فقط یک لحظه به خودم آمدم و صدای تیر شنیدم. مأمور مردی که وساطت می‌کرد خیلی آدم درستی بود. فریاد می‌زد: شلیک نه، شلیک نه، تیراندازی نکنید، هی داشت اسمش را می‌گفت که تیراندازی نکن، تیراندازی نکن. اما آن مأمور اصلا گوش نمی‌داد. تیر اول را هوایی زد. فکر کردم همین است و خواسته ما را بترساند؛ اما دومی و سومی را هم زد.

    ‌سه تا تیر هوایی بود؟

    نه، فقط تیر اول هوایی بود.

    رضا: من صدای تیر اول را که شنیدم همان اطراف بودم، ولی جایی را نمی‌دیدم. صدای تیر اول را که شنیدم برگشتم به سمت صدا که تیر دوم را از پشت به من زد.

    ‌فاصله‌تان چقدر بود؟

    رضا: حدود دو متر. وقتی تیر خوردم و جایی را نمی‌دیدم در شوک بودم که باز هم شلیک کرد و یک تیر دیگر هم به پایم خورد.

    همین که دیدم رضا تیر خورده، من هم خودم را که مأمورها من را گرفته بودند، رها کردم و بدو‌بدو به سمتشان رفتم. دیدم مأمور بالای سر رضا رفت و کُلت هم دستش بود؛ ناگهان خودم را روی مرد (که روی همسرم روی زمین بود) پرت کردم و او را هل دادم و او هم به زمین خورد.

    زمین که خورد، دستم را مقابل لوله تفنگش گذاشته بودم. با خودم می‌گفتم اگر به دستم تیر بزند که نمی‌میرم؛ ولی حداقل تیری به سر یا قلب رضا برخورد نکند. تعداد تیرها وقتی زیاد شد، حتی فکر کردم مشقی‌اند؛ ولی مشقی نبودند و تیرها به آسفالت برخورد می‌کردند. سپس همان مردی که لباس شخصی داشت، آمد مرد با لباس نظامی را بلند کرد و رفت؛ اما مگر ول می‌کرد؟ افتاده بود دنبال یک زنی که از صحنه فیلم گرفته بود.

    رضا: گوشی بیشتر آدم‌ها را گرفتند و همه چیز را پاک و موبایل‌ها را ریست‌فکتوری کردند؛ اما در اندک ویدئوهای به‌جامانده کاملا معلوم است که همان آقا دارد می‌رود دنبال خانمی که گوشی‌اش را بگیرد. دیگر خون از پای رضا می‌رفت و من هم بالای سرش گریه و زاری کردم و مردم هم همین‌طور دورمان بودند. اول که با هم درگیر بودیم، اصلا کسی جرئت نکرد نزدیک رضا شود. خب به هر حال مردم می‌ترسند دیگر، تیر است، می‌کشد.

    بعد که تمام شد و رضا روی زمین نشسته بود، همه دور رضا حلقه زده بودند و می‌گفتند زنگ بزنید آمبولانس و بعد مثلا می‌گفتند آب نخور. بعد دیدم از شکمش هم خون می‌رود که اینجا دیگر واقعا ترسیده بودم تیر به جای خطرناکی خورده باشد. همین لحظه ضارب که کمی مردم را متفرق کرده بود، دوباره سمت ما برگشت. ناگهان دستبند را آورد که دست رضا را ببندد؛ اما همان آقایی که وساطت می‌کرد، گفت دیگر دستبند نزن. مردم هو کردند که می‌خواهی دستبند بزنی؟

    رضا می‌گفت می‌خواهی به من دستبند بزنی؟ دستش را که این‌طوری کرد و یک دستش را با دستبند بست و دومی را نگذاشتیم ببندد و همین‌جوری معلق بود. دیدم با لگد به صورت رضا زد. در تمامی این لحظات رضا تمام تلاشش را می‌کرد که بیهوش نشود و اتفاقی برای ما نیفتد.

    رضا: تو‌رو خدا این نحوه امر به معروف و نهی از منکر است؟ چند ثانیه بعد آن مرد آمد و دستبند را باز کرد و گفت الان آبروی‌مان می‌رود. دیگر خلاصه خیلی منتظر آمبولانس ماندیم.

    خودشان هی زنگ می‌زدند، مردم زنگ می‌زدند و خود مأمور (آقای لباس‌شخصی) زنگ زد. آمبولانس آمد و رفتیم. تکنسین‌های آمبولانس چشم‌های رضا را شست‌و‌شو دادند. رضا گفت چشم‌هایم دارد می‌سوزد. گفتند تکان نخور. با یک سرم مدام چشم‌هایش را شست‌وشو می‌دادند و من هم بالای سرش نشسته بودم. آنها هم تعجب کرده بودند. هی می‌پرسیدند گشت ارشاد هم مگر تیراندازی می‌کند؟

    ‌‌کدام بیمارستان رفتید؟

    بیمارستان رسول اکرم در خیابان ستارخان؛ چون نزدیک‌ترین بیمارستان آن منطقه بود. ما را به آنجا رساندند. بعد از پنج دقیقه یا کمتر، تمام آنجا شد مأمور. نه لباس نظامی‌ها؛ همه‌شان لباس ‌شخصی بودند. من پشت در اتاقی که رضا بود، ایستاده بودم و داشتم گریه می‌کردم. چند مرد پیشم بودند که لباس ‌شخصی بودند؛ ولی خب از چهره‌شان معلوم است که آدم معمولی نیستند. نمی‌دانستم اصلا چه کسانی هستند. گفتم شاید همراه مریض هستند. آن موقع استرس داشتم، الان یادم می‌آید چه کسانی بودند.

    هی می‌آمدند می‌گفتند خانم، اشکال ندارد، یک وقت فیلمی چیزی بیرون ندهی‌ها، به خدا برایتان بد می‌شود و دردسر است. گفتم گوشی من را که آن مرد گرفت و پرت کرد. من فکر کردم شکسته، ولی بعدا یکی از خانم‌هایی که آنجا کمک می‌کردند و وسیله‌هایمان را جمع کرده بودند، گوشی را آوردند به من دادند. گفتم گوشی من را آن آقا گرفته و اصلا فیلم نگرفتم. اگر هم فیلمی بیرون بیاید، من نیستم. مردم همه آنجا فیلم گرفتند. گفت نه، اگر از طرف شما باشد فردا برای شما بد می‌شود. هی داشت غیرمستقیم تهدید می‌کرد.

    من به یکی از آشناهایمان زنگ زدم و گفتم من یک وکیل می‌خواهم. سریع تلفنی یک وکیل به من معرفی کرد. بعد وکیل شماره بازرسی کشور را داد و گفت فعلا به بازرسی نیروی انتظامی زنگ بزن و آنها را در جریان بگذار. اما بعد از تماس فهمیدم خودشان قبل از تماس من آنجا آمده بودند. نمی‌دانم چه کسی به آنها خبر داده بود.

    ‌یعنی از مسئولان بازرسی به بیمارستان آمده بودند؟

    بله؛ همه آمدند.

    ‌خودشان را معرفی می‌کردند؟

    اول نه ولی کمی بعد معرفی کردند. من پیش یکی‌ از آنها رفتم؛ به پلیس نظامی که در کیوسک جلوی در است، گفتم من می‌خواهم شکایت کنم، کجا بروم؟ می‌خواهم به بازرسی زنگ بزنم. آن پلیس نظامی گفت اینها برای بازرسی هستند که آمدند و از من خواستند ماجرا را توضیح بدهم.

    من برای پنج نفر توضیح دادم و فقط نوشتند. کمی بعد یک آقایی گفت از طرف نماینده دادستان است و خواست اظهاراتمان را بگیرد. همسرم به‌هوش بود و هنوز به اتاق عمل نبرده بودندش، چیزهایی را که می‌دانست، گفت. بعد پیش من آمدند که هفت، هشت،10 نفر با دوربین بودند. من و دخترم مدام گریه می‌کردیم.

    می‌گفتند آرام باش، چیزی نیست، ما پشت شما هستیم، کنارتان هستیم و چیزی نشده. گفتم آقای قاضی! چیزی نشده؟ همسرم الان زنده‌ است، یعنی باید می‌مُرد که می‌گفتید اتفاقی افتاده. می‌دانید ما این چند ساعت چه کشیدیم با این بچه؟ چه بلایی در این دو، سه ساعت سرمان آمد؟ چه چیزی به چشم خودم دیدم؟ خلاصه خیلی دلجویی کرد و گفت دخترم نگران نباش، من آمدم حرف‌های شما را بشنوم.

    ‌این را چه کسی گفت؟

    قاضی‌ای که آمده بود.

    ‌نماینده دادستان بود؟

    بله؛ گفت من قاضی این پرونده هستم. بازرسی هم با او بودند.

    رضا: بالای سر من آمد و وقتی گفتم ما لُر هستیم. گفت من از غیرت شما خیالم راحت است. یعنی می‌دانست که اشتباه از طرف خودشان بود.

    ‌تا چه زمانی در بیمارستان ماندند؟

    تا آخر شب که تقریبا دیگر همسرم عمل شده بود و همه مانده بودند ببینند چه می‌شود. چون دکترها یک حدسی زده بودند که اگر تیر به روده‌ یا به مثانه‌اش خورده و رد شده باشد، مجبور می‌شوند روده را به سطح پوست منتقل کنند و این یعنی تا آخر عمر باید از سطح پوست مدفوع کند؛ آن‌هم کسی که 12 سال در تیم ملی و قهرمان بود و می‌خواست ورزش کند. فکر کنید دیگر ورزش تمام.

    برادرهایمان رسیده بودند و نگران اینکه آیا جراحی کنیم یا نه که البته راه دومی هم نداشتیم. رضا را ساعت 11، 12 به اتاق عمل بردند و سه شب بیرون آمد. پزشکان گفتند تمام شکمش را باز کردیم و گشتیم، خدا را شکر به روده‌ آسیب نزده. تیر هم از پشت خورده و از جلو خارج شده بود؛ چون فاصله شلیک کم بود.

    رضا: گفتند چهار تا تیر خوردی. من نمی‌دانم؛ 10 تا تیر طرف من انداخت. یکی از پشت زده، یکی از جلو زده، دو تا از پا زده. دکتر که از اتاق عمل بیرون آمد گفت خدا را شکر دو تا را درآوردیم. این را به من گفت و من شنیدم. اما فردایش که آمدیم و گفتیم ما خلاصه پرونده را می‌خواهیم، گفتند اصلا تیر در شکمش نبوده!! این هم باز برای ما یک ابهام است.

    یکی‌شان گفت فقط یک تراشه مانده در عضله. گفتیم دربیاورید، گفتند نه، مشکلی ایجاد نمی‌کند و بعدا ممکن است خودش به سطح پوست برسد و با یک جراحی کوچک دربیاید. قرار شد دو، سه روز در بیمارستان تحت نظر بماند و یک قسمت شکمش را هم پاره کرده بودند و یک شلنگ بهش وصل کرده بودند که تقریبا آن شلنگ تا 15 روز روی بدنش بود که خون‌آبه بیرون می‌آمد. فردا صبحش که من نبودم، همسرم گفت دوباره تیمی بالای سرم آمده بود. رئیس پلیس امنیت اخلاق کشور.

    ‌پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی؟

    بله. امنیت اخلاقی نیروی انتظامی تهران. کلی دلجویی و معذرت‌خواهی کردند و گفتند نگران نباشید، خودمان پیگیر هستیم و هرچه هزینه باشد می‌پردازیم. آرامش کرده بودند که به کسی حرفی نزنی و‌… . چون رضا در تیم ملی است، کافی بود به فدراسیون یا به هم‌تیمی‌هایش اطلاع‌رسانی کند. حتی می‌خواستند پست بگذارند که تو ورزشکار مملکت هستی نباید با تو چنین می‌کردند، چهار روز دیگر چطور می‌خواهی ورزش کنی، اما رضا گفته بود دست نگه دارید.

    ‌بعد از سه روز مرخص شدید؟

    بله. عصر آن روز که می‌خواست مرخص شود، گفتند ما خودمان ترخیصش می‌کنیم. یک مأمور هم در آنجا گذاشته بودند. دو، سه ساعتی ماندیم که یک نامه از طرف همین پلیس امنیت اخلاقی آمد که به بیمارستان گفت این آقا مشکلی ندارد و اجازه دهید مرخص شود، ما با شما تسویه می‌کنیم.

    ‌یعنی پول را نیروی انتظامی داد؟

    بله. طبق یک نامه‌ محرمانه که از امنیت اخلاق کشور با یک ماشین فرستادند. یک مأمور هم آنجا منتظر بود که نامه برایشان آمد و بعد به ما گفتند شما مرخص‌اید.

    ‌بعد از اینکه به خانه برگشتید بازهم با شما در تماس بودند؟

    بله. تا سه، چهار روز از یک شماره‌ دو، سه‌رقمی به من، به برادرهای من و رضا زنگ می‌زدند و احوال می‌پرسیدند که آقارضا چطوره؟ مشکلی ندارد؟ بخیه‌هایش چطوره؟ کلا تا سه چهار روز اول خیلی پرس‌و‌جو می‌کردند.

    ‌از چه سازمان‌ها یا نهادهایی زنگ می‌زدند؟

    مثلا آقایی به من زنگ زد و گفت از بازرسی نیروی انتظامی است. گفت اگر یک وقت کاری بود، این شماره من است و هر وقت تماس بگیرید ما هستیم. گفتیم خدا خیرتان بدهد. اتفاقا پیگیر هم بود. مثلا سر تأخیر بیمارستان زنگ می‌زد. اما این پیگیری‌ها فقط یک مدت کوتاهی ادامه داشت. 10، 12 روز که از ماجرا گذشته بود، یک شب حال رضا بد شد و کیسه‌ای که کنار شکمش گذاشته بودند پاره شد و خون‌آبه از شکمش بیرون می‌زد.

    ما به اورژانس زنگ زدیم و گفتند ما برای این مورد به منزل نمی‌آییم. ساعت سه شب بود. ماشینمان از یک سمت خراب بود و رضا هم که اصلا نمی‌توانست راه برود. دخترمان هم که خواب بود.

    با یک دردسری پایین آمدیم و نشستم پشت فرمان. فردای آن روز زنگ زدم به آقای … و گفتم دیشب این‌طوری شده، شما گفته بودید به هر ارگانی که برویم و اسممان را بدهیم، آنها با ما بر سر مسائل درمانی حداقل همکاری می‌کنند، اما دیشب حتی یک آمبولانس هم برای ما نفرستادند. عذرخواهی کرد و گفت بازهم خدا را شکر که به خیر گذشته و خطر رفع شده است. بعد از این تماس هم دیگر خبری نشد.

    ‌در بیمارستان هم کسی به شما وعده همراهی و حمایت داد؟

    در بیمارستان بعد از اینکه رضا از اتاق عمل بیرون آمد، ما بالای سر رضا رفتیم و یک مقدار خیالمان راحت شده بود که دیدیم دو مأمور دم در ایستاده‌اند. علت را پرسیدیم که مگر ما جرمی مرتکب شده‌ایم؟ گفتند نه، سو‌ء‌تفاهم نشود، اینها آمده‌اند که کسی برای شما دردسری درست نکند و برای حفاظت از شماست. بعد هم خواستند به دفتر سرهنگ … در بیمارستان برویم. من و برادرم به طبقه پایین رفتیم که با او صحبت کنیم.

    آقای … هم کلی با ما صحبت کرد و از‌قضا همشهری ما هم بود و دو ساعت با ما شروع کرد به زبان خودمان صحبت‌کردن و خاطره تعریف‌کردن. می‌گفت این یک اتفاق بود و ممکن است برای همه پیش بیاید. خیلی از ما دلجویی می‌کرد و می‌گفت نگران نباشیم. بعدتر فهمیدیم که ایشان، رئیس خود امنیت اخلاق است (فکر کنم برای قسمت غرب تهران) و آقای ضارب که رضا را زده بود نیز از نیروهای همین سرهنگ بود.

    ‌پس این گفت‌وگو هم با دعوت شما به آرامش و وعده حمایت گذشت؟

    بله. مدام ما را به آرامش دعوت می‌کرد. البته برادرم خیلی گلایه کرد. می‌گفت بابا این مرد داشت می‌مرد. بچه کوچک همراه این خانواده بود. اگر تیر به قلب یا سرش می‌خورد، چه گِلی به سرمان می‌گرفتیم؟ برادرم خودش ورزشکار است و پنج طلای جهان دارد. هفت سال کاپیتان تیم پاس ناجا بود. می‌گفت من این همه زحمت برای این مملکت کشیدم، خواهر من را شما زیر سؤال بردید.

    این مردی که به او شلیک کردید، 12 سال در تیم ملی زحمت کشیده است. آدم‌های علاف و الکی نبودند که در خیابان ول بگردند. سرهنگ هم کلی معذرت‌خواهی کرد و به برادرم می‌گفت آقا میلاد ما از این به بعد حواسمان هست و هر وقت زنگ بزنید هستیم.

    ما با وجود همه ساعات سختی که گذراندیم، آرام شده بودیم و گفتیم حتما جبران می‌کنند. حتی شب برادرم یک پست در اینستاگرام در‌این‌باره گذاشت، ولی همسرم زنگ زد و گفت سریع بردار. فکر کنم دو دقیقه نبود که سریع پست را برداشت.

    ‌چه پستی گذاشته بود؟

    شرح ماوقع بود. همین که یکی از ورزشکاران تیم ملی را در پارک زدند. همین.

    ‌هزینه بیمارستان چقدر شد؟

    پنج میلیون و خرده‌ای. از ما فقط کارت ملی گرفتند و تا شب زمان برد که نیروی انتظامی هزینه را پرداخت کند و ما هم ترخیص شویم.

    ‌پس از آن روند شکایت شما چطور طی شد؟

    ما به دادسرای نظامی شکایت کردیم و فکر می‌کردیم نمی‌گذارند حق ما پایمال شود. سؤال‌های زیادی از آنها کردند و من خودم سؤال‌ها را دیدم. گفتند نیروی انتظامی یک هفته وقت دارند که پاسخ دهند.

    برای تسریع در رسیدگی به پرونده نامه را آقای دالوند که وکیل ما بود خودشان شخصا به بازرسی پاوا فاتب تحویل داد. چند روز بعد که رفته بود پیش بازپرس، مشخص شد مهلت یک هفته تمام شده است و جوابی ندادند. ب

    عد از پیگیری مشخص شد که پاوا نامه را به بازرسی فاتب تحویل داده است، به همین دلیل سراغ قاضی رفت و اینجا بود که مشخص شد آنها ادعاهایی خلاف واقع کرده‌اند؛ مثلا گفتند من اصلا روسری سرم نبوده یا با لباس آستین کوتاه و بدون حجاب بوده‌ام. که خب ما شاهد داریم این حرف‌ها واقعیت ندارد.

    من با همان لباس در ماشین اورژانس نشستم. تکنسین‌ها هم من را دیدند. در بیمارستان هم که کسی برایم لباسی نیاورد. بعد گفتند رضا اسپری را از پلیس گرفته بود.

    رضا: همان شب بعد از این اتفاق که به بیمارستان آمده بود، همه مأمورها دیدند. ضارب اصلا 22-23 سالش بود. یک فرد ۲۲‌ساله همراه با اسلحه چطور باید اطلاعات لازم برای امر به معروف و نهی از منکر را داشته باشد.

    ‌همین ادعاها باعث شده سراغ رسانه بیایید؟

    وکیل ما گفت نیروی انتظامی این موارد را برای بازپرس نوشته و شما در معرض اتهام قرار دارید؛ هم به اتهام کشف حجاب و هم احتمالا تمرد نسبت به مأمور نیروی انتظامی و از طرفی احتمال دارد پرونده را با قرار عدم صلاحیت به دادگاه عمومی ارجاع بدهند. من گفتم از همان روز اول هم چند خبرنگار به من زنگ زده بودند، اما ما هم شرایط خوبی نداشتیم و هم فکر می‌کردیم به حق ما رسیدگی می شود.

    رضا: ما ماندیم و ماندیم و هرچند که به ضرر ما شد، ولی بالاخره گفتیم چون آمدند احترام گذاشتند و خواستند حرفی نزنیم، آرام باشیم. حتی ما سعه صدرمان خیلی بیشتر از آن چیزی بود که آنها انتظار داشتند. یک ماه تمام درد و رنج داشتیم و فقط خدا به ما رحم کرد. دو هفته شب و روز خواب نداشتم. همه‌‌اش صحنه‌ها جلوی چشمم بود.

    نابود شدم.

    حتی قرار بود جلسه‌ای با ما بگذارند. سرهنگ‌ گفته بود تلفنی نمی‌شود و باید حضوری حرف بزنیم. قرار ملاقات داشتیم ولی هرچه زنگ زدیم جواب ندادند. ما که شخصیت‌مان را از سر راه پیدا نکرده‌ایم. ما هم وقت داریم، زندگی داریم و وقتی می‌گویید فردا بیا یعنی فردا بیا دیگر. حتی پیامک هم به ایشان زدم که آقا! ما منتظر هستیم. قرار بود به ما یک ساعت ملاقات بدهید. حتی وکیل ما دادگاهش را به تعویق انداخت تا به این جلسه برسد اما دستمان را در پوست گردو گذاشتند.

    سه روز اول مدام زنگ می‌زدند و حالمان را می‌پرسیدند. سه روز با شماره‌های مختلف تماس می‌گرفتند اما به محض اینکه حال رضا کمی بهتر شد و آب‌ها از آسیب افتاد، ما را فراموش کردند. این شد که تصمیم گرفتیم صدایمان را از طریق این رسانه داخلی به گوششان برسانیم بلکه از این طریق صدایمان را بشنوند.

    ‌الان توقع‌تان از آن ارگان که حالا اینجا نیروی انتظامی است، چیست؟

    اول اینکه چیزی را که واقعا بوده، به نمایش بگذارند؛ یعنی طرف مأمور خودشان را نگیرند. چیزی را که واقعیت بوده، بگویند. ما شاهد داریم؛ شش، هفت نفر از خانم‌های همان‌جا همان روز رفته بودند در کلانتری همان محل شکایت کرده بودند که اسمشان و کد ملی‌شان همه‌چیز هست. حتی دو نفرشان به پزشک قانونی رفته بودند.

    ‌ارتباطی با آنها دارید؟

    شماره‌هایشان را دارم؛ ولی متأسفانه دو نفرشان که به آنها نامه داده بودند و به پزشک قانونی رفته بودند، گفتند که همسرمان گفته دیگر اجازه ندارید دنبال این قضیه بروید. نمی‌خواهم در این حاشیه‌ها وارد شوید و شما زن هستید و ما با شما آن لحظه نبودیم، فردا مردم یک فکر دیگر می‌کنند. ترسیده بودند. گفتند دیگر ما دنبال این قضیه نیستیم.

    رضا: چند نفر بعد از اینکه من به بیمارستان رفتم، به پاسگاه مرزداران می‌روند و آنجا شهادت می‌دهند. کد ملی و شماره تلفن و همه‌چیز را گذاشتند.

    ‌شغل شما هم بعد از آسیب‌های جسمانی دچار مشکل شده است؟

    من مربی هستم و همه درآمدم با همین کار می‌چرخد. حالا تا حدود یک سال نمی‌توانم ورزش کنم. همه جا باید با کمربند باشم. شاید دیگر هیچ‌وقت نتوانم در رینگ بوکس بروم. ما درخواست اشد مجازات را برای ضارب داریم.

    ‌شما درخواست غرامت هم کردید؟

    صد البته. ما خیلی آسیب دیدیم. واقعا توقع داریم حق را به حق‌دار برسانند و حرف‌هایشان را پس بگیرند. واقعیت آن چیزی بوده که ما و تمام شاهدها تعریف کردیم. اجازه دهند عدالت اجرا شود.

    گزارش: نیلوفر حامدی/شرق

  • واکنش نماینده مجلس به خبر شلیک مامور گشت ارشاد: مات و مبهوتم

    واکنش نماینده مجلس به خبر شلیک مامور گشت ارشاد: مات و مبهوتم

    واکنش نماینده مجلس به خبر شلیک مامور گشت ارشاد: مات و مبهوتم

    از جزئیات اطلاع دقیق ندارم. اما به صورت جدی و ویژه پیگیر موضوع خواهم شد.

    نماینده مردم مرودشت در مجلس به خبر شلیک مامور گشت ارشاد به قهرمان بوکسور سابق تیم ملی در توئیتی واکنش نشان داد.

     شرق نوشت: سه‌نفری به دفتر روزنامه آمده‌اند؛ زن، شوهری که به سختی پله‌های دفتر روزنامه را بالا می‌آید و دختر 1‌1ماه‌ای که در آغوش مادر است. هشتم اردیبهشت با آنها تماس گرفته بودم تا درباره حادثه‌ای که گفته می‌شد در پارک پردیسان برایشان رخ داده با آنها گفت‌وگو کنم. به خاطر حادثه‌ رخ‌داده در پارک، در بیمارستان و درگیر جراحی بودند و گفتند شرایط گفت‌وگو ندارند.

    جلال رشیدی کوچی در توئیتی نوشت: ‏از خواندن این توییت مات و  مبهوتم!

    وی افزود: از جزئیات اطلاع دقیق ندارم. اما به صورت جدی و ویژه پیگیر موضوع خواهم شد.

  • پلیس درباره بازداشت جنجالی یک خانم در منطقه سد لتیان: شیوه دستگیری مورد تایید نیست

    پلیس درباره بازداشت جنجالی یک خانم در منطقه سد لتیان: شیوه دستگیری مورد تایید نیست

    دو زن سرنشین خودرو، پس از دستگیری و هنگام دلالت به مقر انتظامی، در برابر ماموران مقاومت کرده و موجب بروز این حادثه شدند.

    معاون اجتماعی انتظامی تهران بزرگ درباره جزئیات تصاویر منتشر شده در منطقه سد لتیان توضیحاتی را ارائه کرد.

    به گزارش ایسنا، سرهنگ مراد مرادی، درباره تصاویر منتشر شده زنی که در منطقه سد لتیان توسط ماموران کلانتری دستگیر شد، توضیحاتی ارائه کرد و گفت: بلافاصله پس از انتشار این ویدیو، فرمانده انتظامی تهران بزرگ دستور رسیدگی فوری به این ماجرا را صادر کرد که در جریان بررسی‌های انجام شده مشخص شد. در این حادثه عوامل انتظامی مستقر در ایست و بازرسی سد لتیان به لحاظ حرکات مخاطره آمیز به سرنشینان خودرو مظنون و دستور ایست صـادر کردند، ولی آنها بدون توجه به فرمان پلیس از صحنه متواری شدند.

    معاون اجتماعی انتظامی تهران بزرگ ادامه داد: دو زن سرنشین خودرو، پس از دستگیری و هنگام دلالت به مقر انتظامی، در برابر ماموران مقاومت کرده و موجب بروز این حادثه شدند. همچنین در بازرسی از داخل خودرو توقیف شده، مقادیری مواد مخدر از نوع گراس کشف و پرونده قضائی در این زمینه تشکیل شد.

    وی گفت: شیوه دستگیری نامبردگان برخلاف آموزه‌های پلیس بوده و مورد تأیید نیست و در این خصوص برابر مقررات و ضوابط موضوع تحت رسیدگی بوده و مراحل قانونی خود را طی می‌کند.

  • فرمانده انتظامی تهران بزرگ: گشت پلیس در فضای مجازی فعال شد

    فرمانده انتظامی تهران بزرگ: گشت پلیس در فضای مجازی فعال شد

    فرمانده انتظامی تهران بزرگ از فعالیت‌ گشت‌های مجازی پلیس خبر داد و گفت: نباید مجرمانی که در فضای مجازی رها شده‌اند فکر کنند که در آنجا نظارتی نیست.

    فرمانده انتظامی تهران بزرگ: گشت پلیس در فضای مجازی فعال شد
    رحیمی درباره طرح‌های پلیس پایتخت برای اجرای امنیت در پایتخت گفت:‌ ما سلسله طرح‌هایی را برای ارتقاء امنیت تعریف کردیم، مثلا در طرح اقتدار پلیس امنیت تاکید کردیم که باید جلوی عرض اندام اراذل و اوباش گرفته شود و امروز با افتخار می‌گوییم که نتیجه اجرای این طرح این شده که اراذل و اوباش دیگر جرأت عرض اندام را در تهران ندارند و ما آنها را از سوراخ موش بیرون می‌کشیم.
    رییس پلیس پایتخت ادامه داد:‌ در مورد طرح رعد هم که طرح دیگر ماست، ما به کلانتری‌ها گفته‌ایم که باید کشف محور باشند و با هر نوع جرمی برخورد کنند. ما طرح‌های دیگری را داریم در مورد برخورد با سارقان و مجرمان حرفه‌ای که برای افراد حرفه‌ای و سابقه‌دار است. در این حوزه کارآگاهان پلیس آگاهی ما وارد می‌ شوند.

    رحیمی با بیان اینکه طرح ظفر از سوی ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر انجام می‌شود، گفت: تا کنون بالغ بر ۱۸ تن موادمخدر را که باید در همین تهران توزیع می‌شد، کشف کرده‌ایم. ما با قاچاقچیان عمده و معتادان متجاهر و … با قدرت برخورد می‌کنیم.
    رییس پلیس پایتخت از فعالیت گشت انتظامی در فضای مجازی خبر داد و گفت:‌ پلیس فتای ما امروز با قدرت گشت‌زنی خود را در فضای مجازی شروع کرده است و نباید مجرمانی که در فضای مجازی رها شده‌اند فکر کنند که در آنجا نظارتی نیست. ما در مبارزه با اراذل و اوباش، فروشندگان سلاح، مسائل امنیت اخلاقی و … در فضای مجازی هم پلیس داریم و گشت‌های مجازی ما فعال است. ما با اجرای طرح‌های مختلف با مجرمان هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی برخورد می‌کنیم و در تلاشیم تا امنیت مردم در فضای مجازی برقرار شود و امنیت امروز نتیجه تلاش و اقدامات شبانه‌روزی پلیس است.

    منبع: شفقنا
  • فرمانده ناجا: دستگیری زن جوان مربوط به حجاب نبوده است

    فرمانده ناجا: دستگیری زن جوان مربوط به حجاب نبوده است

    فرمانده ناجا درباره فیلم اخیری که راجع به برخورد با یک خانم در فضای مجازی منتشر شد گفت: باید بگویم موضوع مربوط به حجاب نبوده است البته مسئله در بازرسی نیروی انتظامی در حال بررسی است.

    دستگیری زن جوان مربوط به حجاب نبوده است

    سردار حسین اشتری شب گذشته در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به پیام مقام معظم رهبری در روز آغازین هفته نیروی انتظامی گفت: این پیام حاوی نکات مهم گوناگونی همچون امنیت است که یکی از ستون های اصلی آن در کشور، نیروی انتظامی است. امنیت را می توان در ابعاد گوناگون همچون امنیت فردی، اجتماعی و امنیت ملی و … تقسیم و تشریح کرد حال اینکه اگر در کشوری امنیت نباشد هیچ کاری شکل نمی‌گیرد، مثلا در حوزه اقتصاد پیشرفتی شکل نمی گیرد، در حوزه علم و فناوری رشد و پیشرفتی حاصل نخواهد شد، مردم عادی، تجار و همه سطوح جامعه نمی توانند زندگی عادی خود را داشته باشند پس در سایه امنیت، پیشرفت معنا پیدا می کند و مایه افتخار ماست که نیروی انتظامی ستون اصلی برقراری امنیت در جامعه محسوب می شود البته این افتخار، مسئولیت ما را افزایش می دهد.

    وی به دومین نکته و مطلب مهم پیام رهبری در مدح نیروی انتظامی اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری فرموده اند، نیروی انتظامی در اقدامات خدماتی و کمک به مجموعه هایی مانند ستاد ملی مقابله با کرونا عملکرد شایسته و ارزشمندی انجام داده است حال اینکه هر اقدامی که ما در راستای خدمت رسانی به مردم انجام می دهیم مورد توجه مقام معظم رهبری خواهد بود پس ما باید بر اساس پیام رهبری، جنبه خدمت رسانی نیروی انتظامی را در کشور افزایش دهیم.

    فرمانده نیروی انتظامی کشور در خصوص هوشمند سازی خدمات پلیس در کشور گفت: نیروی انتظامی کشور، از جمله دستگاه هایی بود که از دهه های قبل پیشرفت های خوبی در خصوص خدمات الکترونیک داشته و در کشور نمونه بود حال ادامه مسیر الکترونیکی شدن خدمات، هوشمند سازی است. بر اساس بانک های اطلاعاتی موجود و داده های برخطی که در اختیار نیروهای ناجا قرار می دهیم خدمات خود را در خدمت رسانی های گوناگون افزایش می دهیم و بر اساس آنها دقت و اشراف بیشتری در انجام امور خواهیم داشت و در نتیجه رضایت مردم هم بیشتر خواهد بود.

    فرمانده نیروی انتظامی با بیان اینکه هر فرد می تواند از طریق گوشی همراه خود به پلیس متصل شده و از ۱۸ خدمت جدید بهره مند شود، گفت:  در هفته اخیر از ۱۸ خدمت ناجا در اپلیکیشن «پلیس من» رونمایی و در خدمت مردم قرار داده ایم به این ترتیب هر فرد می تواند از طریق گوشی همراه خود به پلیس متصل شده و از ۱۸ خدمت جدید بهره مند شود تا امروز هم تعداد زیادی از مردم به سیستم و سامانه پلیس من متصل شده اند.

    سردار  اشتری در توضیح برخی خدمات اپلیکیشن پلیس من به موضوع درخواست صدور گذرنامه اشاره کرد و افزود: پیش از این برای درخواست گذرنامه باید به دفاتر پلیس + ۱۰ مراجعه می شد اما حالا مردم می توانند از داخل منزل مراحل احراز هویت را انجام داده و درخواست صدور گذرنامه دهند و سپس از طریق پست، گذرنامه خود را دریافت کنند. موضوع مشاهده خلافی خودرو و حتی آگهی از ممنوع الخروجی هم از دیگر مواردی است که در این اپلیکیشن در دسترس قرار دارد. در راستای هوشمند سازی پلیس، خدمات الکترونیکی ناجا افزایش یافته و البته به مرور زمان، این خدمات افزوده خواهد شد.

     

    وی گفت: از جوانب دیگر هوشمند سازی پلیس می تواند گفت نیروهای ناجا که داده ها و اطلاعات موجود به آنها داده می شود می توانند بررسی، تحلیل و تحقیق کنند و بعضاً از وقوع یک جرم پیشگیری کنند. برای مثال وقتی یک مامور راهنمایی و رانندگی اطلاعات و آماری را داشته باشد می تواند تحلیل کند که چه ساعاتی در کجای شهر تهران آمار تصادفات بالاتر است و بر اساس این تحلیل ها می تواند نیروهای خود را در آن قسمت متمرکز تر نماید تا از تصادفات پیشگیری کند.

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: اینکه در برخی موارد مردم با نیروهای ۱۱۰ تماس می گیرند و مامورین با تاخیر به محل می رسند، دلیل کمبود نیرو است البته اتفاقاتی هم که رخ می دهد زیاد شده است.

    وی با اشاره به اینکه استاندارد جهانی تعداد نیروی پلیس به ازاء هر هزار نفر، هشت نیروی پلیس است افزود: در کشورمان با اینکه وظایف بسیار همچون مرزبانی هم به عهده ناجا قرار گرفته، به ازاء هر هزار نفر حدوداً ۲.۸ مامور و نیروی پلیس داریم پس به طور متوسط حدوداً ۵۰ درصد کمبود نیرو داریم و این موضوع مورد قبول همگان است در حال حاضر با هماهنگی ستاد نیروهای مسلح توانسته ایم مجوز جذب سالانه۱۴هزار نیرو را کسب کنیم.

    سردار اشتری گفت: ما می توانیم با هوشمند سازی پلیس و الکترونیکی کردن خدمات پلیس و بهره گیری از مواردی همچون دوربین های سطح جاده ها و شهرها، بخشی از کسری نیروی کار پلیس را جبران کرده و تخلفات را رصد کنیم و بعضاً جریمه ها هم به این وسیله اعمال می شود ما قصد داریم در برنامه پنج ساله هفتم توسعه، ۵۰ درصد از کسری نیروی خود را از طریق هوشمند سازی جبران کنیم.

    فرمانده نیروی انتظامی افزود: امروز هر قدر به ناجا کمک شود به امنیت کشور کمک شده است در این راستا مقام معظم رهبری هم فرموده اند تمام دستگاه ها باید به هر نوعی به ناجا کمک کنند در این رابطه باید گفت اگر یک پاسگاه و کلانتری به ما اضافه شود یک محله از امنیت برخوردار خواهد شد مردم به این امنیت نیاز دارند.

    دولت سیزدهم تمایل بیشتری برای کمک به پلیس دارد

    وی تصریح کرد: در دولت سیزدهم و مجلس جدید که از روحیه مردمی برخوردارند و تمایل به کمک بیشتری دارند بارها طلب کمک کرده ایم، در برنامه هفتم توسعه هم همه نیازهای خود را یادآور شده ایم.

    سردار اشتری با بیان اینکه ناجا ۲۴ ساعته در سطح کشور حدود ۳۰ هزار گشت دارد افزود: بیش از ۱۳ هزار مقر ثابت در کشور داریم و اگر این ۳۰ هزار گشت ۲۴ ساعته ما، هوشمند شود می توانیم تمرکز درستی داشته باشیم بر اماکن و محلاتی که جرم خیزند به این ترتیب می توانیم بخش زیادی از خواسته ها را پاسخگو باشیم.

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: ۳۰ درصد از علل تصادفات جاده ای به بحث ایمنی و استاندارد بودن خودروها باز می گردد.  روند کاهشی تلفات جاده ای از سال های گذشته آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. ۲۰ تا ۳۰ درصد تلفات جاده ای نیز به نیروی انتظامی در زمینه اطلاع رسانی و جلوگیری از تخلفات رانندگی باز می گردد.
    وی گفت: در زمینه ایمنی راه ها نیز پنج هزار نقطه حادثه خیز را شناسایی و به وزارت راه و شهرسازی اعلام کردیم که حدود دو هزار نقطه ایمن سازی شده است.

    فرمانده نیروی انتظامی همچنین عامل انسانی را از دیگر دلایل تلفات تصادفات جاده ای برشمرد.

    [better-ads type=”banner” banner=”224411″ campaign=”none” count=”2″ columns=”1″ orderby=”rand” order=”ASC” align=”center” show-caption=”1″ lazy-load=””][/better-ads]

    سردار اشتری افزود: اگر پلیس در راه ها حضور نداشته باشد تصادفات بسیار افزایش می یابد زیرا توقیف خودروهایی که قوانین را رعایت نمی کنند و انتقال آنها به پارکینگ در کاهش تصادفات اثر گذار بوده است.

    وی گفت: به همه خودرو سازان اعلام کردیم تولیدات آنها باید حداقل ها و استانداردها را داشته باشد و بر این اساس برخی از خودروها را برای مدتی پلاک نکردیم و پلیس به طور قاطع پای کار آمد اما همه تصمیم ها دست ما نیست.

    فرمانده نیروی انتظامی افزود: در موضوع کمک به ایمن سازی خودروها، ایمن سازی راه ها، سلامت مردم و سلامت راننده ها پلیس نمره خوبی می گیرد.

    سردار اشتری گفت: با ممانعت پلیس اکنون برخی خودروها بی کیفیت تولید نمی شوند اما به دلیل ورود برخی مسئولان قبلی و ممانعت از جلوتر رفتن پلیس خودرو سازان برما غالب شده اند.

    وی افزود: اگر مسئولان با فساد و بی توجهی به سلامت مردم مقابله کنند ما نیز محکم وارد می شویم و انتظار داریم مسئولین از ما حمایت کنند. ارتقاء فرهنگ ترافیک، حضور ماموران و اعمال قانون می تواند از میزان تلفات تصادفات جاده ای بکاهد. ما در مقایسه با بقیه دستگاه ها در کاهش تصادفات جاده ای جلوتر هستیم.

    فرمانده ناجا گفت: ناجا نظر خود را درباره سلامت مردم صریح اعلام کرده است و از آن ذره ای کوتاه نمی آید اما اگر مردم مطلع شوند بین ما و دستگاه های دیگر اختلاف است روان آنها به هم می ریزد بنابراین آن را اعلام نمی کنیم.

    فرمانده نیروی انتظامی افزود: پلیس بهترین خدمت را در پیشگیری از وقوع جرم انجام می دهد و محکم پای سلامت مردم ایستاده است.

    سردار اشتری گفت: در زمان شیوع کرونا بسیاری از دستگاه ها با یک سوم یا یک دوم کارکنان خود فعال بودند اما نیروی انتظامی نتوانست بخشی از نیروهای خود را به مرخصی بفرستد و در سال گذشته کارکنان ما ۱۰۰ تا ۱۵۰ روز در آماده باش بودند و کار آنها دو برابر شد. در این مدت تعداد زیادی از کارکنان ما به کرونا مبتلا شدند و به شهادت رسیدند اما پلیس با تمام توان پای خدمت به مردم ایستاده است.

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: بر اساس آخرین تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا محدودیت های ترافیکی تغییر نکرده است اما برخی محدودیت ها با رعایت شیوه نامه های پزشکی کاهش می یابد و به سمت برخورد هوشمندانه با کرونا حرکت می کنیم. مردم شیوه نامه های بهداشتی را رعایت کنند که ما مجبور نشویم جریمه و برخورد کنیم.

    وی گفت: اگر خودرویی از قوانین راهنمایی و رانندگی و محدودیت های تردد تخلف کند در قالب پیامک به مالک خودرو تذکر می دهیم که این تذکر تاکنون بسیار بازدارنده بوده و هدف ما رعایت قانون است. ممکن است خودرویی پیش از ساعت هشت مسیری را انتخاب کرده باشد اما به دلیل ترافیک پس از ساعت ۱۰ نیز همچنان در مسیر باشد بنابراین هوش مصنوعی آن را کنترل می کند و خودرو جریمه نمی شود.

    سردار اشتری گفت: خودرویی نیز ساعت ۱۰ شب بیرون می آید و در مسیر قرار می گیرد و آن کنترل و جریمه می شود. البته همه جریمه ها وارد خزانه می شود و ما سهمی از جریمه ها نداریم و مبلغ جریمه ها هیچ فرقی برای ما نمی کند.

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: کسانی که پلاک را دستکاری می کنند افزون بر توقیف خودرو، گواهینامه آنها ضبط و برای آنها جریمه سنگین در نظر گرفته می شود.

    سردار اشتری افزود: با دستگاه های مربوطه برای با کیفیت تر شدن تصاویر دوربین ها و شفاف شدن آنها در حال همکاری هستیم.

    وی درباره انتشار تصویر برخورد پلیس با متخلفان در فضای مجازی گفت: ماموران نیروی انتظامی با اختیارات و مسئولیت هایی که دارند باید بر اساس قانون با بی نظمی و جرم مشهود مقتدرانه و قاطع برخورد کنند.دستی که موجب رعب و وحشت برای مردم می شود اگر تسلیم قانون نشود باید قطع شود کسی که سرقت مسلحانه و تجاوز به عنف می کند اگر سلاح خود را زمین نگذارد باید از پا در آید اما همه این جرایم یک درصد جرایم را تشکیل دهد و ۹۹ درصد برخورد ما با مردم است که به ماموران تاکید کرده ایم باید با رافت برخورد شود.

    سردار اشتری با بیان اینکه ماموران نیروی انتظامی با متهمان باید برخورد همراه با رافت داشته باشند گفت: حتی درباره موتور سوارها که موتور وسیله امرار و معاش آنهاست گفته ایم موتور آنها توقیف نشود. به عنوان نمونه فیلمی منتشر شده بود که ماموران نیروی انتظامی موتور سواری را به زور وارد خودرو پلیس می کنند اما آن چه که اتفاق افتاده و منتشر نشده بود سرقت این موتورسوار از یک خانمی همراه با فرزندش بود که خانم زمین خورده و آسیب دیده بود و سارق می خواسته فرار کند که ماموران او را می گیرند و وارد خودرو می کنند.

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: این فیلم به عنوان دستگیری موتور سواری که کلاه نداشته است در فضای مجازی منتشر شده بود. باید صحنه های پیش از آن چه که در فضای مجازی منتشر می شود ببینیم و درباره هر فیلم و عکسی نباید زود قضاوت کرد.

    وی گفت: برخورد پلیس به جزء در مورد بزهکاران که موجب رعب و وحشت مردم شده اند باید با مراعات حال مردم باشد. در سال های اخیر به دلیل حرفه ای شدن ماموران نیروی انتظامی برخورد های همکاران ما بسیار کاهش یافته است.

    واکنش اشتری به رفتار بحث برانگیز پلیس با یک زن

    سردار اشتری گفت: درباره فیلم اخیری که راجع به برخورد با یک خانم در فضای مجازی منتشر شد باید بگویم موضوع مربوط به حجاب نبوده است البته مسئله در بازرسی نیروی انتظامی در حال بررسی است که نتیجه آن احتمالاً فردا مشخص می شود.

    وی افزود: تصاویری در فضای مجازی درباره کیف قاپی یا ناهنجاری های دیگر پخش می شود که پس از پخش این تصاویر بیش از ۹۵ درصد مجرمان شناسایی و دستگیر می شوند اما نتوانسته ایم این موضوع را اطلاع رسانی کنیم که مجرم دستگیر و مجازات شده است.

    فرمانده نیروی انتظامی گفت: اطلاع رسانی در این زمینه افزون بر ایجاد آرامش برای مردم موجب ترس مجرمان خواهد شد.

    سردار  اشتری افزود: به عنوان نمونه در محور کرج – قزوین موتورسواری ۲۰۶ یک خانم را متوقف و زیورآلات آن را سرقت کرد که کمتر از ۴۸ ساعت سارق دستگیر شد اما فیلم دستگیری آن منتشر نشد.

    وی گفت: کسانی که در فضای مجازی فعالند برخورد پلیس با مجرمان را برای آرامش بیشتر مردم منتشر کنند.

    فرمانده نیروی انتظامی با بیان اینکه توان کشف وقوع جرم در پلیس افزایش یافته است افزود: ممکن است سرقت افزایش داشته باشد اما کشفیات نیز بیشتر شده است.

    سردار اشتری درباره برگ سبز خودرو نیز گفت: نیروی انتظامی معتقد است این برگه سبز به عنوان سند خودرو کفایت می کند و معامله بر اساس آن با سرعت و هزینه بسیار کمتری انجام می شود و اعلام کرده ایم این برگه سبز قابل استفاده و در نقل و انتقالات قانونی است.

    وی افزود: دادستان نیز این موضوع را قابل اجرا و قانونی اعلام کرده است اما منتظر نظر مجلس شورای اسلامی در این زمینه هستیم.
    فرمانده نیروی انتظامی گفت: یک ریال از پولی که برای صدور برگه سبز خودرو دریافت می شود به نیروی انتظامی اختصاص نمی یابد.
    سردار اشتری درباره معیشت کارکنان نیروی انتظامی نیز افزود: طرحی برای مسکن کارکنان ناجا به وسیله قرارگاه جهادی تامین مسکن این نیرو از سال گذشته اجرا شده است که تا سه سال آینده مشکل مسکن ملکی و سازمانی کارکنان نیروی انتظامی حل می شود و این کار را به طور حتم انجام خواهیم داد.

    وی با بیان اینکه نیروی انتظامی حدود ۱۴ هزار شهید و ۲۰ هزار جانباز دارد گفت: بیش از ۴۰ درصد کارکنان نیروی انتظامی در ماموریت و دور از وطن و خانواده در حال انجام وظیفه هستند.

    وی با بیان اینکه در سال، پلیس صد میلیون خدمت ارائه می دهد افزود: اعتماد مردم به نیروی انتظامی هر سال افزایش می یابد.

     

    منبع: ایسنا

  • 2 تغییر جدید در فرماندهان ناجا

    2 تغییر جدید در فرماندهان ناجا

    پس از آنکه روزگذشته سردار قاسم رضایی به عنوان جانشین جدید فرمانده ناجا منصوب شد؛ امروز نیز روسای جدید پلیس پیشگیری و پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا منصوب شدند.

    به گزارش ایسنا، سردار حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی طی حکمی سرتیپ دوم پاسدار مهدی معصوم بیگی را که پیش از این فرمانده انتظامی استان اصفهان و قبل از آن جانشینی ریاست پلیس پیشگیری را در کارنامه داشت به عنوان رییس جدید پلیس پیشگیری ناجا منصوب کرد. پیش از این سردار محمدشرفی که چندین ماه است به عنوان جانشین معاون هماهنگ کننده ناجا منصوب شده بود، با حفظ سمت ریاست این پلیس را برعهده داشت.

    همچنین در حکم دیگری که سردار اشتری صادر کرده است، رییس پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا هم تغییر کرد و سردار مسعود زاهدیان جای خود را به معاون اطلاعات و عملیات خود یعنی سرهنگ مجید کریمی داد.

  • ناجا: هر نیم ساعت یک نفر در جاده‌های کشور کشته می‌شود

    ناجا: هر نیم ساعت یک نفر در جاده‌های کشور کشته می‌شود

    فرمانده پلیس راهور ناجا در دهمین همایش بین‌المللی کاهش سوانح ترافیکی گفت: هر نیم ساعت یک نفر در کشور بر اثر تصادف جان خود را از دست می‌دهد و در همین ساعت 28 نفر مجروح می‌شوند.
    به گزارش فارس، سردار سید کمال هادیان‌فر امروز در سمینار بین‌المللی سوانح ترافیکی اظهارداشت: جدی‌ترین بحث در ترافیک‌های جاده‌ای بحث ایمنی است که بخش مهم آن سوانح ترافیکی است.
    رئیس پلیس راهور ناجا بیان کرد: هر نفر که در تصادف جان خود را از دست می‌دهد، تقریبا ۵.۲ میلیارد تومان هزینه مستقیم و غیرمستقیم به کشور تحمیل می‌کند.
    فرمانده پلیس راهور ناجا عنوان کرد: امروزه آمار را بر اساس کشته محاسبه می‌کنیم این در حالی است که براساس آمارهای بین‌المللی متغیرهای اصلی دیگر در آمارهای تصادفات نقش دارند.
    هادیان‌فر اجرای طرح همیار و سفر بخیر سیاه ساکتی را در شمار طرح‌های موفق طی سال‌های گذشته دانست و اظهار امیدواری کرد که دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی و سمینارهایی نظیر سوانح ترافیکی موجب ارائه سند اقدام و انسجام ملی شوند.
    وی اظهار کرد: خط تولید خودروهای پراید 132 و پژو 405 که در به عنوان خودروهای کشنده معرفی شده بودند، متوقف شده و خودرو پراید 131 نیز تا پایان سال 99 از تولید بازداشته می‌شود.
  • رییس پلیس تهران: تعیین محل برای اعتراضات نیاز به کارِ کارشناسی دارد/اعتراض با اغتشاش کاملا متفاوت است/ پلیس هیچ برخوردی با معترضان نمی‌کند

    رییس پلیس تهران: تعیین محل برای اعتراضات نیاز به کارِ کارشناسی دارد/اعتراض با اغتشاش کاملا متفاوت است/ پلیس هیچ برخوردی با معترضان نمی‌کند

    رییس پلیس پایتخت درباره اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی و تعیین محل‌هایی برای تجمعات گفت: درخصوص مشخص شدن مکان‌هایی برای اعتراضات، باید بگویم که این موضوعی است که باید در خصوص آن کار کارشناسی انجام شود.
    «سردار حسین رحیمی» رییس پلیس پایتخت در گفت‌وگو با ایلنا درباره برگزاری تجمعات در محل‌های خاص برای جلوگیری از اغتشاش گفت: اعتراض با اغتشاش کاملا متفاوت است، از ابتدای سال تاکنون، ده‌ها مورد اعتراض داشته‌ایم.
    وی ادامه‌ داد: پلیس در تمام آن اعتراضات هیچ برخوردی با معترضان نداشته است، اما وقتی این رفتار به اغتشاش تبدیل می‌شود و باعث برهم زدن نظم عمومی، آتش زدن اموال عمومی و غارت اموال عمومی می‌شود، پلیس نمی‌تواند کوتاه بیاید.
    رییس پلیس پایتخت خاطرنشان کرد: مردم از پلیس انتظار دارند با این قبیل رفتارها برخورد قاطع داشته باشد. ما با کسانی که قصد شرارت داشته و نظم، انضباط عمومی و امنیت عمومی را خدشه‌دار کنند، برخورد قاطع می‌کنیم.
    سردار رحیمی درباره اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی و تعیین محل‌هایی برای تجمعات تصریح کرد: درخصوص مشخص شدن مکان‌هایی برای اعتراضات، باید بگویم که این موضوعی است که باید در خصوص آن کار کارشناسی انجام شود.
    وی همچنین درباره وضعیت سرقت‌ها از ابتدای سال تاکنون گفت: وقتی سال 98 را آغاز کردیم، سرقت‌ها نسبت به سال گذشته ۱۲ درصد افزایش داشت، اما امروز 2 درصد سرقت‌ها کاهش پیدا کرده است، یعنی با تلاش‌های پلیس ۱۴ درصد کاهش داشته و به عبارتی با رشد منفی مواجه بوده‌ایم.
  • هشتگ باز | #اعتراضات یا #اغتشاشات ؟؟

    هشتگ باز | #اعتراضات یا #اغتشاشات ؟؟

    اینبار هم انگار باید به دلیل گره خوردن حوادث آبان 98 با #اغتشاشات گسترده ، #اعتراضات مردمی که از فقر و فشار اقتصادی به تنگ آمده اند نادیده گرفته شود …..
    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : نمی دانم چرا هیچ مسئولی در این کشور نمی خواهد بپذیرد که حوادث آبان #اعترضات مردمی بود که نه فقط بخاطر گرانی سه برابری بنزین ، بلکه از عدم کارآمدی نظام اقتصادی، کم کاری مسئولین و فساد اداری و اقتصادی که بدنه اقتصاد را فلج کرده است به خیابان ها آمدند و اعتراض کردند. اگر چه همانند همیشه اینگونه #اعتراضات در کشور ما به #اغتشاش کشیده می شود و نهایتاً با برخورد و سرکوب ( درست مثل وقایع آبان 98) به پایان می رسد. اما این حقیقت که بدنه جامعه از مدیریت کشور راضی نیست به دلیل تخریب ها و آشوب عده ای #اغتشاشگر از صورت مسئله پاک می شود. و فقط این واژه کلیدی #اغتشاشات است که بر سر زبان مسئولین می چرخد! سوأل اینجاست. پس خواسته معترضان چه شد؟ مقصران به وجو آمدن چنین شرایطی چه شدند؟ آیا کسی عذر خواهی کرد؟ آیا کسی هم محاکمه و بازخواست شد؟ مسلماً خیر.
    اینبار هم انگار باید به دلیل گره خوردن حوادث آبان 98 با #اغتشاشات گسترده ، #اعتراضات مردمی که از فقر و فشار اقتصادی به تنگ آمده اند نادیده گرفته شود …..
     
    پ ن : سردار رحیمی امروز از عدم بی احترامی مامورین ناجا به #اغتشاشگران در حوادث دی 98 یاد کرد. ایشان فرموده اند “در تهران بزرگ از سوی مأموران یک مورد اقدام خشونت آمیز و یا رفتاری که به شهروندان بی احترامی شده باشد، نداشتیم.” ایشان بارها از واژه #اغتشاشگران استفاده کردند، در حالیکه شهروندان و مردمی که ایشان از آنها یاد می کنند قطعاً #معترض بوده اند نه #اغتشاشگر !
    متن کامل گفتگوی فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ