برچسب: میراث فرهنگی

  • لوور در شوک سرقت میلیون دلاری؛ خسارت اعلام شد

    لوور در شوک سرقت میلیون دلاری؛ خسارت اعلام شد

    لوور در شوک سرقت میلیون دلاری؛ خسارت اعلام شد

    ارزش جواهرات سلطنتی به سرقت رفته از موزه لوور پاریس، به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار می‌رسد. این خبر در حالی اعلام شده که هنوز تحقیقات برای یافتن سارقان ادامه دارد و ابعاد این سرقت بزرگ، همچنان در حال بررسی است. این اتفاق، بیش از آنکه یک زیان اقتصادی باشد، ضربه‌ای به قلب میراث فرهنگی فرانسه و جهان محسوب می‌شود.

    به گزارش رسا نشر و به نقل از ایسنا، دادستان پاریس، لور بکو، در جمع خبرنگاران بیان کرد: «این خسارت، خسارت اقتصادی است، اما هیچ‌چیزی در مقایسه با خسارت تاریخی ناشی از این سرقت نیست.» او ارزش ریالی این خسارت را نیز حدود ۸۸ میلیون یورو عنوان کرد.

    به گفته‌ی مقامات قضایی، هشت قطعه جواهر ارزشمند از جمله تاج و گوشواره‌های متعلق به ملکه ماری-آملی و ملکه هورتنس، از اواخر قرن نوزدهم به سرقت رفته‌اند. نکته‌ی قابل توجه، رها شدن تاج ملکه اوژنی در نزدیکی موزه بود که ظاهراً سارقان در حین فرار، آن را از دست داده‌اند.

    قیمت لحظه ای طلا، سکه و ارز

    تصاویری که از محل سرقت منتشر شده، نشان می‌دهد سارقان با استفاده از جرثقیل و شکستن پنجره‌ی طبقه بالایی گالری آپولون، در عرض تنها هفت دقیقه وارد موزه شده و به سرعت جواهرات را به سرقت برده‌اند. این جسارت و دقت در برنامه‌ریزی، نشان از حرفه‌ای بودن این گروه دارد و نگرانی‌ها را در مورد امنیت موزه‌های بزرگ جهان افزایش داده است.

    لوور در شوک سرقت میلیون دلاری؛ خسارت اعلام شد

    لوور، یکی از پربازدیدترین موزه‌های جهان، سال گذشته میزبان ۸.۷ میلیون بازدیدکننده بوده و در سال ۲۰۲۳ نیز ۸.۹ میلیون نفر از آن بازدید کرده‌اند. در حالی که مسئولان موزه به دنبال تقویت تدابیر امنیتی هستند، این سوال مطرح می‌شود که آیا موزه‌های بزرگ، واقعاً می‌توانند از چنین سرقت‌های جسورانه‌ای در امان باشند؟ آیا افزایش قیمت بلیت ورودی، با توجه به شرایط بحرانی فعلی، بهترین راهکار برای تامین بودجه‌ی امنیتی است؟

    سرقت از لوور، هشداری جدی برای تمام موزه‌های جهان است. این اتفاق نه تنها یک خسارت مادی و فرهنگی برجای گذاشته، بلکه نشان داد که حتی نمادهای امنیت و حفاظت، می‌توانند آسیب‌پذیر باشند. حالا باید دید که آیا تلاش‌ها برای بازگرداندن این جواهرات ارزشمند به نتیجه می‌رسد و چه تغییراتی در سیستم امنیتی موزه‌های بزرگ ایجاد خواهد شد.

     

  • معاون میراث فرهنگی: الواح هخامنشی را به ایران آوردیم اما جا نداریم در معرض دید مردم قرار دهیم

    معاون میراث فرهنگی: الواح هخامنشی را به ایران آوردیم اما جا نداریم در معرض دید مردم قرار دهیم

    قائم‌مقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و معاون میراث فرهنگی: با وجود همه تلاش‌ها و اقدامات صورت‌گرفته که ما کمال تشکر را داریم، اما بودجه و اعتبارات میراث فرهنگی بس محدود است که با آن اقدام قابل ملاحظه‌ای را نمی‌توان انجام داد و از این روست که می‌گوییم «حال بناها و آثار تاریخی ایران خوب نیست» و نیاز به یک نهضت مردمی دارد.

    معاون میراث فرهنگی: الواح هخامنشی را به ایران آوردیم اما جا نداریم در معرض دید مردم قرار دهیم

    «انجمن خیرین میراث فرهنگی» با اجتماعی از نیکوکاران، چهره‌های فرهنگی، هنری، ورزشی، سرمایه‌گذاران و اعضای اتاق بازرگانی آغاز به کار کرد؛ درحالی که قائم‌مقام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از عقب‌ماندگی‌های میراث فرهنگی به دلیل نبود بودجه و نیروی انسانی و ضرورت حمایت خیرین در این شرایط سخن گفت.

    به گزارش ایسنا، علی دارابی، قائم‌مقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و معاون میراث فرهنگی در آیین آغاز به کار انجمن خیرین میراث فرهنگی، اظهار کرد: از آیت‌الله مکارم شیرازی که در پاسخ به نامه اینجانب بزرگواری فرمودند و «هرگونه کمک به مرمت و بازسازی بناها و آثار تاریخی به ویژه آثار مذهبی از محل تبرعات مردمی را کاری شایسته» دانستند سپاسگزاریم و این سرمایه بزرگ معنوی برای کار انجمن خیرین میراث فرهنگی است.

    او در ادامه یادآور شد: ما وقتی از ایران و تمدن باشکوه آن سخن می‌گوییم از بیش از هفت‌هزار سال قدمت تاریخی و سابقه بیش از یک میلیون سال سکونت بشری در آن حرف می‌زنیم؛ کشوری که بیش از یک میلیون آثار تاریخی ارزشمند دارد که تا کنون فقط ۳۵ هزار اثر آن را توانسته‌ایم ثبت کنیم و ایران از نظر ثبت آثار در فهرست جهانی یونسکو جزء ۱۰ کشور نخست دنیاست.

    معاون میراث فرهنگی با بیان اینکه رابطه معناداری میان ثبت سایت‌های جهانی و افزایش توریسم و گردشگری، توسعه کسب و کارها، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی وجود دارد، گفت: حفاظت و صیانت از میراث فرهنگی، توسعه گردشگری و حمایت از صنایع دستی از رویکردهای مهم دولت سیزدهم و مجلس شورای اسلامی است، اما با وجود همه تلاش‌ها و اقدامات صورت‌گرفته که ما کمال تشکر را داریم، اما بودجه و اعتبارات میراث فرهنگی بس محدود است که با آن اقدام قابل ملاحظه‌ای را نمی‌توان انجام داد و از این روست که می‌گوییم «حال بناها و آثار تاریخی ایران خوب نیست» و نیاز به یک نهضت مردمی دارد.

    دارابی سپس با اشاره به غفلتی که نسبت به حفاظت از چهره‌های ایران شده است، اظهار کرد: ابوریحان بیرونی منجم، ستاره‌شناس، ریاضی‌دان و دانشمند بزرگ ایرانی که لقب «همه‌چیزدان» به او داده‌اند، ۶۰۰ سال قبل از گالیله گفت زمین گرد است. ۵۰۰ سال قبل از کوپرنیک می‌دانست که زمین به دور خورشید می‌گردد.

    نخستین کسی بود که شعاع کره زمین را اندازه‌گیری کرد. اینشتین ۱۰۰۰ سال بعد از او فنون اجزاء را کشف کرد. آیا می‌دانیم آرامگاه او کجاست؟ نظامی گنجوی، مولوی، سهروردی، امیرکبیر، رودکی، فارابی، سیدجمال‌الدین اسدآبادی، رئیسعلی دلواری و ده‌ها تن دیگر از مفاخر این سرزمین هستند و چرا نباید یک موزه بزرگ از مشاهیر و مفاخر ایرانی داشته باشیم که نسل جوان ما با دیدن آن گنجینه‌های بزرگ بشری به هویت و تمدن خود افتخار کند؟

    قائم مقام وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی افزود: حکیم ابوالقاسم فردوسی بزرگ، خالق شاهنامه است و کتاب احوال ایرانیان یا شناسنامه ملی ما را نگاشته است؛ اثری حماسی که تا ۶۰ هزار بیت گفته‌اند و ۲۰۰۰ بار از واژه ایران و ۸۰۰ بار از خرد و خردورزی سخن گفته است.

    او امروز فخر جهان بشریت است، اما چرا نمی‌توانیم مجموعه بزرگ توس و آرامگاه او را ثبت جهانی کنیم؟ تخت جمشید، تخت سلیمان، آرامگاه حافظ، سعدی، خیام و … این‌ها بناها و آثار تاریخی پرافتخار ما هستند.

    میدان نقش جهان، عمارت عالی قاپو، مسجد امام، مسجد شیخ لطف‌الله و بازار قیصریه که اگر هر کشوری فقط یکی از آنها را داشت به خود می‌بالید، اما با کمال تأسف پدیده‌های طبیعی چون سیل، زلزله و فرونشست تهدید بزرگی برای پایداری و برجای ماندن آنها شده است و بند دل ما پاره می‌شود وقتی خبری از ترک برداشتن دیواری یا سقفی از بناها را می‌شنویم.

    معاون میراث فرهنگی همچنین با یادآوری ثبت جهانی ۵۴ کاروانسرای ایران، گفت: ۵۴ کاروانسرای تاریخی ایران را در چهل‌وپنجمین نشست عمومی کمیته میراث جهانی یونسکو در شهریورماه امسال در ریاض ثبت جهانی کردیم.

    بیش از یک دقیقه صدها نفر از حاضران در سالن به احترام ایران و ایرانی دست‌افشانی کردند و تشویق‌های مکرر که خیلی حالمان خوب شد و افتخار کردیم که نماینده ملت شایسته ایران بودیم برای ثبت این کاروانسراها که در ۲۴ استان کشور پراکنده‌اند. ما در ایران بیش از ۱۰۰۰ کاروانسرا از دوران باستان تا قاجاری داریم که ۷۰۰ مورد آن ثبت ملی شده است. خب حالا پس از ثبت جهانی که آغاز کار است هیچ چیز نداریم؛ نه نیروی انسانی، نه بودجه و نه اعتبار.

    دارابی بیان کرد: من قصد سیاه‌نمایی یا خدای ناکرده نادیده انگاشتن خدمات انجام‌شده را ندارم. من در این اجتماع بزرگ که اعلام موجودیت انجمن خیرین میراث فرهنگی است باید صادقانه، اما صریح با شما سخن بگویم وگرنه به وظیفه و رسالت تاریخی خود عمل نکرده‌ام.

    شهادت می‌دهم که دولت، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی و نیز مجمع تشخیص مصلحت نظام که نهادهای اصلی هستند، بیشترین حمایت‌ها را در طول تاریخ در حال حاضر از میراث فرهنگی داشته و دارند، اما عظمت و گستردگی کار میراث فرهنگی به دست ایران بزرگ است و فراتر از هر دولتی است.

    معاون میراث فرهنگی گفت: امروزه موزه‌داری نشانه رشد و توسعه‌یافتگی یک جامعه است. به هر میزان موزه داشته باشیم محلی برای رجوع به گذشته، تاریخ، یادآوری هویت و تمدن پرافتخار و کمک به صلح و نوع‌دوستی و بالابردن تاب‌آوری است. این‌ها همه تأثیرات موزه‌داری است.

    با این همه پس چرا نباید در همه شهرهای کشور موزه داشته باشیم؟ اگر همت عالی به خرج دهیم و با شعار «هر شهر یک موزه» در مدت زمان کوتاهی می‌توانیم در این حوزه از کشورهای سرآمد جهان باشیم و این دست‌یافتنی است.

    او افزود: موزه منطقه‌ای داریم، با اعتبارات قطره‌چکانی که داریم معلوم نیست برای تأمین ۱۰۰۰ میلیارد تومان به بودجه امروز، چند دهه دیگر باید منتظر باشیم که به پایان برسد؟ ایوان مدائن یا طاق کسری، برجسته‌ترین یادگار دوران ساسانی که معرف معماری باشکوه ایرانیان است در نزیکی ما در عراق مؤسسه الیف از کشور سوئیس برای مرمتش می‌آید، چرا؟ چون چند سال قبل میراث فرهنگی وقت پول بلیت هواپیما برای اعزام مرمت‌کاران را نداشت. این‌ها فرصت‌های طلایی است که دارد از دست ما می‌رود. امکانات ایمنی، حفاظتی، الکترونیکی و تجهیزات صوتی (راهنمای صوتی) در چنین کشوری با چنین عظمت فرهنگی نایاب است.

    دارابی اضافه کرد: این‌ها نیازهای اولیه موزه‌هاست و من ایمان دارم نه چند نفر بلکه به تنهایی یکی از شما می‌تواند برای تأمین این نیازها به‌دور از تشریفات اداری خریداری کند و در اختیار قرار دهد.

    یک میلیون اشیاء و کالای فرهنگی داریم، جا نداریم در معرض دید مردم قرار دهیم. همه در مخازن هستند. الواح هخامنشی را آوردیم، کجا هستند؟ در همین مخازن! چرا؟ جا نداریم. این در حالی است که به طور جدی‌تر استرداد اشیاء و اموال فرهنگی را در دستور کار داریم. موزه‌ها ویترین و آبروی هر کشوری هستند.

    معاون میراث فرهنگی همچنین از استقبال بسیاری از سرمایه‌گذاران و خیرین برای مشارکت در حفاظت و مرمت و آموزش میراث فرهنگی به محض آن‌که راه‌اندازی این انجمن کلید زده شد، سخن گفت.

    احد عظیم‌زاده، سرمایه‌گذار و رییس کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانینیز به عنوان کارآفرین درباره ضرورت سرمایه‌گذاری در آثار تاریخی سخن گفت و درباره سرمایه‌گذاری در این حوزه به میزان ۵۰ میلیارد تومان اعلام آمادگی کرد.

    سیروس مقدم، کارگردان تلویزیون و سینمای ایران هم گفت: ایران کشور وسیع و متنوعی است. می‌طلبد با این وسعت رسیدگی بیشتری شود.

    چند سال پیش یک مستند چندقسمتی از هنرهای دستی درحال انقراض را کار کردم و به چشم دیدم بسیاری از هنرهای سنتی آخرین روزهای خود را می‌گذرانند و هیچ تلاشی برای انتقال این هنرها به نسل بعدی صورت نمی‌گیرد.

    خواهش می‌کنم خیرین به هنرهای سنتی و صنایع ظریف و زیبا توجه نشان دهند و بتوانیم نسل‌های جوان‌تر را به این هنرها علاقه‌مند کنیم. با سیستم‌های بروکراسی ‌اداری و منابع مالی محدود و این حجم و تنوع رسیدگی به این آثار نشدنی است، اما تشکیل چنین انجمنی تاثیرگذار خواهد بود.

  • حاجی فیروز، سخنگوی مردمی اندیشه ایرانی است

    حاجی فیروز، سخنگوی مردمی اندیشه ایرانی است

     

    حاجی فیروز از نمادهای نوروز و «سخنگوی مردمی» اندیشه ایرانی است.

    نعمت الله فاضلی استاد انسان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی طی یادداشتی با عنوان ارباب خودم سر تو بالا کن، به تحلی جامعه شناختی حاجی فیروز پرداخته است:

    حاجی فیروز از نمادهای نوروز و «سخنگوی مردمی» اندیشه ایرانی است. با لباسی قرمز و صورتی سیاه در کوچه و خیابان دایره زنگی در دست، ترانه شاد می‌خواند و از «تأمل»، «ساختن» و «شدن انسانی» می‌گوید. مردم، «ارباب» اویند، و او، خاک پای مردم حتی فقیرترین شأن. پیامش «شادی»، «امید»، «کار» و «سربلندی» است. حاجی فیروز، جهان بینی انسان ایرانی است که از دل صدها و هزاران سال تاریخ پر فراز و نشیب بیرون آمده است. حاجی فیروز با زبان سادهِ «مردمِ بازار» ترانه می‌خواند:
    ابراب خودم سامبولی بلیکم / ابراب خودم سرتو بالا کن / ابراب خودم از خواب بیدار شو / ارباب خودم همراه ما شو / با بنده که چند صد ساله هستم / دست تو بیار بزار تو دستم / با همدیگه یک صدا بخونیم / بعد از این دیگه با هم بمونیم.حاجی فیروز، سخنگوی مردمی اندیشه ایرانی است|خبر فوری

    ارباب خودم سرتو بالا کن / ارباب خودم من و نگاه کن / ارباب خودم یک لطف به ما کن / مژده بدم ای مردم بازار / بیدار بشین از خواب دلازار / این مشکله این حقیر هر سال / خیلی سخته تا بیدار بشن مردم بازار

    حاجی فیروز، سخنگوی مردمی اندیشه ایرانی است|خبر فوری

    هر سال موقع نوروزی ندای بیداری می‌زند، یعنی نوروز هنگام بیداری است. هر چند می‌داند که «خیلی سخته تا بیدار بشن مردم بازار». اما ناامید نیست و هر سال به کوچه و خیابان می‌آید با «مردم بازار» سخن می‌گوید و با شادی می‌خواند که «ابراب خودم از خواب بیدار شو». او «بیداری»، «شادی»، «امید»،» کار» و «همراهی با هم» و «عشق به ایران» را راهبرد اصلی زندگی می بیند. او نماد ایران است، ایرانی که «چند صد ساله» است و اگر دستان مان را در دستش بگذاریم و به این پیام او گوش جان سپاریم که «ابراب خودم فصل بهاره» یعنی فرصتی دوباره برای آغاز کردن و آغازگری، می‌توانیم ایران را دوباره بسازیم. البته این ساختن زحمت دارد و همت می‌طلبد.

    برای همین حاجی فیروز ما را دعوت می‌کند به تلاش و تقلای سخت‌تر و می‌گوید «ابراب خودم موقع کاره». یعنی باید به ساختن، تولید و آفریدن بیندیشیم. همه باید آورده‌ای در این جهان بیاوریم و بیافرینیم. یکی کالا می‌سازد، یکی کلمات، و یکی دیگر خدمات و همه با هم «خود» را و «وطن» را و انسانیت مان را می‌سازیم. این همان چیزی است باید برایش تصمیم بگیریم و ناامید نشویم. در جهان بینی حاجی فیروز این ساختن و «تقلای برای وجود» در فضایی از امید و شادی ممکن می‌شود. به قول حاجی فیروز «ابراب خودم چرا نمی خندی». خنده حاجی فیروز، خندیدن نیست، شیوه‌ای از دیدن و نگریستن به خود، جامعه و جهان است؛ شیوه‌ای که امکان‌ها را می بیند و بر قابلیت انسان برای ساختن، ایمان دارد. باری، با همه سختی‌ها، دست در دست هم می‌گذاریم و سالی تازه را آغاز می‌کنیم و با همه فلاکت‌های این روزگار کرونایی و تحریم، همراه با حاجی فیروز می‌سراییم «ابراب خودم سر تو را بالا کن».

     

  • تلاش وزارت میراث فرهنگی در سال جدید/ اثبات عدم شیوع کرونا در سفر

    تلاش وزارت میراث فرهنگی در سال جدید/ اثبات عدم شیوع کرونا در سفر

     

    معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی گفت: امسال تلاش می‌کنیم به مسئولان کشوری ثابت شود که گردشگری و سفر عامل شیوع ویروس کرونا نیست.

    ولی تیموری در پیام نوروزی خود در صفحه مجازی، نوشت: سال گذشته تمام تمرکز ما برای افزایش تاب آوری بود تا از یک طرف جلوی تعطیلی و رکود کامل فعالیت‌های گردشگری را بگیریم و از طرف دیگر با جلب کمک‌ها و حمایت‌های حداقلی بتوانیم نشاط و سرپایی را در عرصه گردشگری داشته باشیم.

    امسال را متفاوت شروع کردیم و این بیانگر آن است که سال خوبی را داریم.

    وی ادامه داد: تمرکز ما برعکس سال گذشته روی اعتماد سازی میان مسئولان و مقامات کشوری است تا بگوییم که گردشگری موجب شیوع ویروس نمی‌شود. این موضوع را باید در عمل نیز ثابت کنیم.تلاش وزارت میراث فرهنگی در سال جدید/ اثبات عدم شیوع کرونا در سفر|خبر فوری

    باید مردم هم اعتماد کنند که گردشگری هیچ گونه مشکلی را برای سلامتی آنها ندارد و برعکس باعث ایجاد نشاط هم می‌شود و روند زندگی آنها به حالت طبیعی برمی گردد.

    تیموری بیان کرد: تحریک تقاضا هم اقدام دیگر ماست. می‌توانیم تقاضاهایی که انباشه شده را در گردشگری داخلی و خارجی به کار بگیریم چون تقاضا برای سفر به کشور زیاد هست.

    در این رابطه برنامه‌های خوبی اندیشیده شده و از قبل آماده است تا با کم شدن بحران این برنامه‌ها را عملیاتی کنیم.

  • آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!

    آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!

     

    برخی افراد سودجود که خود را متخصص حوزه باستان شناسی معرفی می‌کنند، مدعی‌اند که می‌توانند شما را به گنج برسانند.

    آن روزگاری که شاعر می‌گفت نابرده رنج گنج میسر نشود، گذشت؛ حالا وضعیت زندگی مردم چنان پنجر شده که هرقدر هم رنج ببری گنجی در کار نیست و برخی برای راحت‌تر کردن زندگی خود، به سراغ یافتن گنج می‌روند. همین موضوع سبب شده که روز به روز اساتید دروغینی که مردم را تلکه می‌کنند، بیشتر در فضای مجازی سبز شوند.آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!|خبر فوری

    یکی از آنها که نامی عجیب روی خودش گذاشته، در بیوگرافی صفحه اینستاگرامش خودش را به عنوان نخبه باستان شناسی با بیش از ۱۱۰۰ کارشناسی گذاشته معرفی کرده و ادعا دارد که تنها با نگاه کردن به محلی تاریخی و در کنار هم گذاشتن نشانه‌ها می‌تواند بگوید در این محل آثار باستانی یا به قول خودش دفینه یا گنجی وجود دارد یا نه. محتوای صفحه اینستاگرامش شامل ویدیوهایی از گنج‌یابی‌ها و نشانه‌شناسی‌هاست و همین محتواها برای او بیش از ۲۴۰ هزار مخاطب به همراه آورده است. گرچه که رفتن به جست‌وجوی گنج و نشانه شناسی تنها کاری که او انجام می‌دهد نیست. ارائه پکیج‌ها و کارگاه‌های آموزشی جز اصلی کار اوست و ادعا می‌کند که در صورت به کار بستن اطلاعاتش به گنج خواهید رسید.

    آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!|خبر فوری

    استوری صفحه‌اش را که باز می‌کنی با ویدیوهایی مواجه می‌شوی که در آنها تاکید می‌کند مراقب باشید کلاه گشادی سرتان نرود و افراد به اسم من از شما پولی دریافت نکنند. فقط به کارتی که به اسم و مشخصات خود من است، مبالغ خود را واریز کنید.

    ترسی از مجازات وجود ندارد

    این به اصطلاح نخبه باستان شناسی تنها فردی که چنین آزادانه در فضای مجازی در بهترین حالت گنج یابی و تخریب آثار باستانی را تبلیغ کرده و در بدترین حالت از مردم کلاهبرداری می‌کند، تنها کسی نیست که در فضای مجازی به این دست از فعالیت‌ها مشغول است. یک سرچ ساده دفینه، گنج و یا عبارات مشابه کافی است تا با انبوهی از صفحات مواجه شوید که ادعا دارند که با کمک گرفتن از آموزش، راهنمایی‌ها، خرید پکیج‌ها یا ابزارهایشان به طور قطعی به گنج می‌رسید.

    آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!|خبر فوری

    این فعالیت آزادانه در فضای مجازی و مناطق باستانی در حالی ادامه دارد که بر اساس قانون مجازات اسلامی هرگونه حفاری و کاوش به قصد به دست آوردن اموال تاریخی ـ فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از ۶ ماه تا سه‌سال و ضبط اشیای مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم می‌شود. چنانچه حفاری در اماکن و محوطه‌های تاریخی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است یا در بقاع متبرکه و اماکن مذهبی صورت گیرد، علاوه بر ضبط اشیای مکشوفه و آلات و ادوات حفاری، مرتکب به حداکثر مجازات مقرر محکوم می‌شود.

    در همین رابطه چند روز قبل از طرف انجمن باستان شناسی نامه‌ای امضا شد که در آن این انجمن از وزارت میراث فرهنگی خواست از این باستان شناسان جعلی شکایت کنند.

    دکتر شاهین آریا منش، عضو انجمن باستان شناسی در این باره به می‌گوید: «ما در خصوص فعالیت این افراد در فضای مجازی، نامه‌ای از طرف انجمن برای میراث فرهنگی ارسال کردیم. پلیس فتا با این افراد برخورد می‌کند اما ما با  پلیس فتا نامه نگاری‌هایی خواهیم کرد که فعالیت این افراد را رصد کند. یگان حفاظت از میراث فرهنگی هم در این رابطه فعال است و در شهرهای مختلف فعالیت‌های خودشان را دارند و اگر کسی کار غیرقانونی یا حفاری کند آنها را دستگیر و دادگاهی می‌کنند. اما در فضای مجازی پلیس فتا باید فعالیت خودش را بیشتر کند. برخی این صفحات دنبال کنندگان بالایی دارند که وقتی ما میدانیم این کلاهبردار است و باستان شناس نیست اما با این حال مردم سمت آنها می‌روند.»

    آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!|خبر فوری

    به گفته او فعالیت این افراد ترویج گنج یابی و عتیقه یابی است که آسیب زیادی به میراث فرهنگی و هویت ملی وارد می‌کند.

    باستان شناسی یعنی گنج یابی؟

    واژه باستان شناس در ذهن عامه مردم با ظروف باستانی و گنج گره خورده است و به گفته متخصصان این حوزه مردم تصور می‌کنند باستان شناسی به معنای گنج یابی و عتیقه یابی است.

    در حقیقت این تصور از دوران قاجار شکل گرفت که ناصرالدین شاه به منظور به دست آوردن طلا نقاط مختلفی را حفاری می‌کرد و بعد در ایران باب شد که همه باستان شناس را به چشم گنج یاب و عتیقه یاب می‌دیدند. در حالیکه کار اصلی باستان شناس، شناخت مردمان گذشته است برای همین به محوطه‌ای می‌رود و کاوش باستان شناسی انجام می‌دهد تا با به دست آوردن مواد فرهنگی یعنی همان چیزی که این افراد آن را گنج می‌نامند، پی ببرد مردم ساکن در سرزمینی چطور زندگی می‌کرده اند.

    دکتر آریا منش در این باره می‌گوید: «چند وقت پیش در محوطه‌ای باستانی بودم و دیدم که مردم حفاری‌های قاچاق بسیاری کرده اند تا چیزهایی را که به قول خودشان گنج است، در بیاورند و این محوطه‌ها را از بین می‌برند. چیزی در ذهن مردم شکل گرفته که اغلب این محوطه‌ها طلا دارد؛ مگر در دوران باستانی چقدر طلا وجود داشته است؟ در اغلب محوطه‌ها، خیلی از یافته‌های باستان شناسی سفال یا چیزهایی از این دست است.»

    این متخصص باستان شناسی اضافه می‌کند: «برخی افراد سوجو که به اسم باستان شناس در فضای مجازی فعالیت دارند، از ناآگاهی مردم سواستفاده می‌کنند. مثلا در کوه و بیابان که چیزی وجود ندارد به دنبال گنج می‌گردند. به طور مثال تصویر سنگی را گذاشته اند که شکلی شبیه بز، گوسفند یا هر جاندار دیگری دارد و این را نشانه‌ای از وجود گنج در فلان منطقه تبیین می‌کنند، یا می‌گویند ما نسخه‌ای پیدا کرده‌ایم که نسخه گنج است. این‌ها همه غیرعلمی است و تنها عده‌ای با گفتن این حرف‌ها قصد کلاهبرداری از مردم را دارند.»

    آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!|خبر فوری

    آریا منش فعالیت این افراد را به سایت‌های شرط بندی تشبیه می‌کند که ذهن مردم را به سمت به دست آوردن پول کلان بادآورده می‌برند؛ غافل از اینکه اگر در نسخه‌هایی که این افراد می‌فروشند گنجی وجود داشت، بدون شک خودشان به سراغ آن می‌رفتند اما چون گنجی در کار نیست، تلاش می‌کنند نسخ آن را بفروشند یا کارشان را آموزش بدهند.

    ره صد ساله را یک شبه برو

    واقعیت این است که وجود مشکلات معیشتی مرد غیرقابل انکار است و در چنین شرایطی است که این افراد با نشان دادن راهی کم زحمت و ساده که به پولی کلان می‌رسد، چنین مخاطبان زیادی پیدا می‌کنند.

    دکتر آریا منش در این باره می‌گوید: «وقتی شرایط اقتصادی خوب نباشد مردم به این رو می‌آورند که از راه میان بر به پولی برسند و ره صد ساله را یک شبه بروند.»

    این در حالی است که به گفته متخصصان کاوش‌های باستان شناسان و اطلاعاتی که به دست می‌آورند، سبب می‌شود تا حداقل از دید گردشگری بتوان آن منطقه را معرفی کرد تا گردشگران به آنجا بروند و گردشگری منطقه تقویت شود.

    آریا منش تاکید می‌کند: ما از افرادی که یافته‌های باستان شناسی را به میراث فرهنگی تحویل می‌دهند،  به عنوان یک فرد میهن دوست و کسی که فرهنگ و میراث خودش را می‌شناسد، استقبال می‌کنیم.

    آموزش گنج‌یابی؛ در عرض مدتی کوتاه پولدار شوید!|خبر فوری

    دولت پشتیبان آثار باستانی است

    وقتی صحبت به گنج یابی و فروش این آثار می‌رسد، شاید شما هم شنیده باشید که برخی معتقدند فروش این آثار ایرادی ندارد و نباید آن‌ها را به مسئولین سپرد چرا که ممکن است توسط آنها فروخته شود یا از بین برود.

    این عضو انجمن باستان شناسی ایران در این باره با تاکید بر اینکه اعتمادی وجود ندارد، می‌گوید: «این در حالی است که همه آثار به دست آمده در محوطه‌های باستانی ثبت می‌شوند و خود دولت پشتیبان این آثار خواهد بود و ابدا کسی نمی‌تواند آن را بفروشد یا از بین ببرد.»

    او تاکید می‌کند: «باستان شناسان باید فعالیت خود را در فضای مجازی بیشتر کنند و هرچقدر بتوانند از فعالیت خود و میراث فرهنگی بیشتر اطلاع رسانی کنند، از طرفداران این صفحات که فعالیت مخرب دارند، کم می‌شود.»

  • خانه پدری جلال در قُرُق یک قاچاقچی؟!

    خانه پدری جلال در قُرُق یک قاچاقچی؟!

     

    خواهرزاده جلال آل‌ احمد و نوه‌ حاج سیداحمد طالقانی که دوران کودکی و جوانی خود را در خانه پدری جلال زندگی کرده از تبدیل این بنای تاریخی به پاتوق فردی معروف به «امیر چلچله» که کارش توزیع مواد مخدر است، خبر می‌دهد.

    بعد از تبریک‌هایی که برای کاربری جدید «خانه پدری جلال آل احمد» داده شد و دبده و کبکبه‌ای که متولیان وقت میراث فرهنگی برای انتخاب خانه «باستان‌شناسان» در خیابان خیام، کوچه کارکن اساسی داشتند و افتتاحیه‌ای که برای آن گرفتند و حتی یکی دو روز در هفته تا چند ماه خانه را برای فعالیت باز نگه داشتند، سرانجام صداها خوابید و به نتیجه نرسیدنِ طرح – که در همان روز افتتاح هم باستان‌شناسان پیشکسوت آن را پیش‌بینی می‌کردند – خانه را از هر فکر و ایده‌ای خالی کرد؛ اما حالا از وضعیت بد این خانه خبر می‌رسد؛ می‌گویند خانه را یک قاچاقچی قُرق کرده است!خانه پدری جلال در قُرُق یک قاچاقچی؟!|خبر فوری

    محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال ال احمد با بیان این‌که امروز خانه پدری جلال محلی برای انباشت و تفکیک زباله و محل اجتماع معتادان و پاتوق «امیر چلچله» برای توزیع مواد مخدر شده است، می‌گوید: برخلاف صحبت‌ها و قول‌هایی که برای این بنای تاریخی داده بودند، متأسفانه به بدترین شکل ممکن عمل می‌کنند، به طوری که به نظر می‌رسد مفهوم «حفظ» آثار ملی در عمل به «حذف» آثار ملی تبدیل شده است.

    او با بیان این‌که از یک سو مراسم دولتی اعطای جایزه ادبی جلال آل احمد با بوق و کرنای تبلیغاتی در گوشه‌ای از شهر در جریان است و مسوولان هم برای نمایش هوش و خرد و توانایی مدیریتی خودشان در جلو دوربینِ عکاسان صف بسته‌اند، تاکید می‌کند: این در حالی است که در گوشه‌ دیگری از همین شهر، برای خانه‌ای که خاستگاه همان نویسنده بوده، وضعیت رقت‌انگیزی به وجود آمده است.

    او نخستین گام برای حفاظت از این خانه را ثبت ملی آن می‌داند و ادامه می‌دهد:‌ بر اساس نظر کارشناسان میراث فرهنگی، نخست بنا را ثبت کردند، اما برای حفاظت از بنا و برای انجام تعمیرات جزیی و ضروری، مالکان دچار دردسر شدند و در نهایت ورثه در سال ۱۳۸۹ با فروش خانه به میراث فرهنگی موافقت کردند.

    او با اشاره به این‌که بعد از تملک خانه توسط میراث فرهنگی، آن‌ها بارها قول دادند که این بنا در اسرع وقت و بر اساس اصول علمی، تعمیر و مرمت و بازسازی خواهد شد، می‌افزاید:‌ قرار بود تا با رعایت شأن و منزلت آیت الله حاج سیداحمد طالقانی (آل احمد) که یک روحانی آبرومند و پیش‌نماز محل بوده و همچنین با رعایت جایگاه فرهنگی زنده‌یادها جلال و شمس آل احمد که از فعالان فرهنگی دوره معاصر بوده‌اند، این خانه به عنوان یک نهاد فرهنگی آبرومند برای عموم مردم استفاده می‌شود، اما افسوس که هزار وعده‌ خوبان یکی وفا نکند.

    او مهم‌ترین اقدام واقعی انجام‌شده برای خانه‌ پدری جلال آل احمد را تعویض سقف‌ها و استفاده از پوشش ایزوگام می‌داند و می‌گوید: آن‌ها در ادامه با انتخاب یک نام‌گذاری اشتباه و نامربوط برای این بنای تاریخی و اجرای یک برنامه‌ کاملاً نمایشی در سال ۱۳۹۱ با عنوان افتتاح «خانه‌ باستان‌شناسان ایران»، همراه با سخنرانی و بریدن نوار و گرفتن عکس‌های تبلیغاتی، خانه را به حال خود و به امان خدا رها کردند.

    او با طرح این پرسش که اگر دستگاه‌های متولی به هر دلیل، امکانات مالی و علمی و سرمایه‌ای و اجرایی لازم برای تصدی‌گری اموری مانند حفاظت از میراث فرهنگی را ندارند، با چه دلیل، منطق، توجیه و انگیزه‌ای وارد این کار می‌شوند، ادامه می‌دهد: با راه‌اندازی «صندوق توسعه‌ صنایع دستی و فرش دستباف و احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی» این بنا و تعداد قابل توجه دیگری از بناها، آثار ملی و تاریخی و فرهنگی کشور در اختیار این صندوق قرار گرفت تا با مزایده‌ آن‌ها برای مرمت و نگهداری‌شان فکری شود، به این امید که یک سرمایه‌گذار فداکار جلو بیاید. تا کنون نیز سه بار آگهی مزایده منتشر شده است، اما به نظر می‌رسد همه‌ ‌آن‌ها بی‌نتیجه مانده‌اند.

    او اما این اقدام برای نجات خانه‌ پدری جلال آل احمد را بی‌نتیجه می‌داند و معتقد است: در شرایط اقتصادی دردناک فعلی بدیهی است که هیچ سرمایه‌گذار بخش خصوصی پیدا نمی‌شود که برای تأسیس مثلاً یک سفره‌خانه یا رستوران سنتی در یک ملک دولتی سرمایه‌گذاری کند، اگر هم کسی به فرض محال در این کار سرمایه‌گذاری کند، حتماً و منطقاً قصد انتفاع مادی دارد و سعی می‌کند تا در زمان محدودی که در اختیار اوست تا جایی که می‌تواند، از رنگ و بوی فرهنگی کار بکاهد و بر ابعاد تجاری‌اش اضافه کند و از یک سو بتواند اجاره‌ دولت را بپردازد و از سوی دیگر منافع مادی خودش را تأمین کند، در حالی‌که هدف اصلی مسوولان، حفظ میراث فرهنگی است که در این شرایط باید هدفی غیرمادی و معطوف به توسعه‌ فرهنگی برای حفظ چنین خانه‌ای وجود داشته باشد.

    به اعتقاد دانایی، اگر دیدگاه‌ فعلی در اندیشه و عمل مدیران متولی ادامه یابد، به تدریج، همه‌ مواریث و ارزش‌های فرهنگی‌مان را باید به کالاهای بازاری تبدیل کنیم و به حراج و مزایده بگذاریم.

    او با اشاره به پیگیری‌هایی که تا کنون درباره‌ وضعیت این خانه داشته و نامه‌نگاری‌هایی که با متولیان میراث فرهنگی انجام داده است، می‌گوید آخرین اقدامی که در این زمینه انجام داده نوشتن نامه‌ای به وزیر میراث فرهنگی، شهردار و شورای شهر تهران در ۲۴ آذر امسال بوده که تا کنون نیز هیچ پاسخی نگرفته است.

     

  • بلاگر تاسوکی را بخشیدند

    بلاگر تاسوکی را بخشیدند

    سایت تاریخی تاسوکی در فهرست ملی میراث ثبت است اما پیش از آنکه پای باستان شناسان به تاسوکی باز شود، این بلاگر جوان همه مجوزها را گرفت. شواهد تاریخی را چنان بر هم زد که تا مغز استخوان باستان‌شناسان سوخت.

    بلاگر تاسوکی را بخشیدند

    بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و بلوچستان هم از پس ایجاد چنین جنجالی در «تاسوکی» برنمی‌آیند. جنجالی که یک بلاگر با برهم زدن شواهد تاریخی- باستانی در این منطقه ایجاد کرد. اسکلت‌های تاریخی را جا به جا و با جمع‌آوری سفال‌های تاریخی تعداد بازدیدکنندگان خود را در اینستاگرامش بالا برد.

     محوطه‌ای که او برای هنرنمایی خود انتخاب کرده بود جایی در مرز ایران و افغانستان است؛ «تاسوکی»؛بادهای ۱۲۰ روزه در تاسوکی که خیز برمی‌دارند، پرده را از روی لایه‌های تاریخی کنار می‌کشند. خواب اجساد تاریخی و باستانی آشفته می‌شود. سفال‌های رنگی و منقوش صدای تاریخی گرد و خاک گرفته را بلند می‌کند.

    سایت تاریخی تاسوکی در فهرست ملی میراث ثبت است اما پیش از آنکه پای باستان شناسان به تاسوکی باز شود، این بلاگر جوان همه مجوزها را گرفت. شواهد تاریخی را چنان بر هم زد که تا مغز استخوان باستان‌شناسان سوخت. چون جابه‌جایی اشیا اجازه نمی‌دهد آنها تاریخ پنهان در این سایت را کشف کنند. خسارت تخریب سایت باستانی توسط این اینفلوئنسر بیشتر از این حرف‌ها است. او به‌دنبال کنندگانش نشان داد می‌توانند از روی فرش قرمز پهن شده بگذرند و با تخریب آثار چند «کا» دنبال‌کننده‌هایشان را افزایش بدهند. هر کا معادل هزار نفر است.

    این قصه، آه از نهاد خبرنگاران حوزه میراث‌فرهنگی درآورد. خبرنگارانی که براحتی نمی‌توانند در این محوطه‌ها تردد کنند و از حال و روز محوطه‌های باستانی گزارش تهیه کنند. آنها در چند روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی آنقدر اعتراض کردند تا در نهایت وزارت میراث‌فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سیستان و بلوچستان به اعتراض‌‌ها واکنش نشان داد. واکنش مسئولان میراث فرهنگی عجیب بود. معذرت ‌خواهی بلاگر جویای نام را پذیرفتند. بعد هم اعلام کردند حق شکایت از او را برای خود محفوظ می‌دارند.

    میراث فرهنگی در جنوب شرق ایران در حالی معذرت خواهی بلاگر جوان را پذیرفت و ختم جلسه را اعلام کرد که تکلیف مخربان تاریخ در قانون اظهر من الشمس است.

    ماده ۵۵۸ قانون مجازات اسلامی می‌گوید: «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطه‌ها و مجموعه‌های فرهنگی تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت ‌رسیده است، یا تزئینات، ملحقات تأسیسات، اشیا و لوازم و خطوط و نقوش منصوب یا موجود در اماکن مذکور، که مستقلاً نیز واجد حیثیت فرهنگی- تاریخی یا مذهبی باشد، خرابی وارد آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم می‌شود.» این فقط یک ماده قانونی است و به مواد دیگری نیز می توان اشاره کرد.

    پیکان انتقاد خبرنگاران دوباره به سمت عمارت آزادی رفت. آنها با مخاطب قراردادن علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، سیاست یک سال گذشته او را نقد کردند. وزارت میراث‌فرهنگی در سال گذشته استفاده از شبکه اینفلوئنسرها و بلاگرهای سفر را برای معرفی جاذبه‌های گردشگری در دستور کار قرار داد. حتی از اینفلوئنسرهای خارجی هم دعوت کرد. ایران تنها کشوری نیست که برای معرفی جاذبه‌هایش پای بلاگرها را به سایت‌ها و جاذبه‌های گردشگری باز می‌کند. با توجه به بودجه اندک وزارتخانه، شاید تنها راه حل برای تبلیع جاذبه‌های گردشگری باشد اما آیا در کشورهای دیگر هم بدون بررسی برای هر فردی که در شبکه‌های اجتماعی دنبال کننده دارد، چنین اجازه ای صادر می شود؟

    ورود به تاسوکی نیاز به هماهنگی بسیار دارد، پس مقصد گردشگری نیست، چرا باید یک بلاگر با هدف معرفی وارد آن شود؟ حتی اگر تاریخ ناشناخته تاسوکی را هم شخم نمی‌زد، اسکلت‌ها و سفال‌های تاریخی را جا به جا نمی‌کرد، باز هم حضورش جای سؤال دارد. بلاگری که در تاسوکی جنجال به پا کرده، پیش از این هم با برگزاری تورهای رنگ‌پاشی، صدای اعتراض فعالان محیط زیست را بلند کرده بود! رنگ‌پاشی در طبیعت به پوشش گیاهی طبیعت آسیب می‌زند، چرا باید به چنین کسی مجوز داد؟ تبلیغ گردشگری در زمان کرونا را چگونه می‌شود توضیح داد؟

  • درگذشت ۳ کارشناس میراث فرهنگی در مأموریت

    درگذشت ۳ کارشناس میراث فرهنگی در مأموریت

     

    درگذشت ۳ کارشناس میراث فرهنگی در مأموریت|خبر فوری«محسن شیخ‌الاسلامی»، «ابوالفضل عبیدی» و «محمدرضا سندگل» کارشناسان میراث فرهنگی سه استان مختلف کشور در حین انجام مأموریت در محور نیک‌شهر – چابهار تصادف کردند و از دنیا رفتند.

    محمد سپنجی کارشناس میراث فرهنگی با اعلام این خبر گفت: محسن شیخ‌الاسلامی و ابوالفضل عبیدی – دو کارشناس دفتر محوطه‌ها و بناهای تاریخی وزارتخانه میراث فرهنگی – که برای بازدید از چند بنای تاریخی سیستان و بلوچستان به این استان رفته بودند، پس از برگزاری جلساتی در روز یکشنبه ۱۹ مهر، بامداد امروز – دوشنبه ۲۰ مهر – همراه با محمدرضا سندگل – مدیر روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی استان – برای بازدید از مرمت عمارت پست‌خانه در چابهار (که در طول چند هفته گذشته روند مرمت این بنای تاریخی توسط رسانه‌ها و فعالان میراث فرهنگی نقد شده بود) به سمت چابهار حرکت می‌کنند.

    او ادامه داد: مأموریت آن‌ها ساعت سه و نیم صبح امروز از زابل به سمت چابهار آغاز می‌شود که براساس اعلام پلیس راه، به دلیل خواب‌آلودگی راننده، ماشین تصادف کرده و سه کارشناس میراث فرهنگی و راننده اداره کل میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان درجا فوت می‌کنند.

    محسن شیخ‌الاسلامی که از شهریور ۱۳۹۷ تا دی ماه ۱۳۹۸ به عنوان معاون میراث‌فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان تهران فعالیت می‌کرد، در کارنامه کاری خود سابقه فعالیت به عنوان معاون میراث فرهنگی استان قزوین، رییس کارگروه بناهای تاریخی معاونت میراث فرهنگی کشور، سرپرست دفنر فنی موزه ملی ایران، دبیر شورای فنی اداره کل استان تهران، جانشین معاون حفظ و احیاء این اداره کل و مسوول محور فرهنگی–تاریخی شهر اصفهان و محور بازار اصفهان را داشت. او تلاش‌های فراوانی برای حفاظت از بناهای تاریخی استان تهران انجام داد، حتی حدود یک دهه برای حفاظت از ساختمان تاریخی سینگر در تهران منتقل شد.

    او در طول همه‌ سال‌هایی که حتی به عنوان یک کارشناس در میراث فرهنگی استان تهران فعالیت می‌کرد، به‌گواه اهالی رسانه، همه تلاش خود را کرد تا بیماری تخریب و حذف میراث فرهنگی به جان تهران نیفتد. «نشست‌های تخصصی میراث فرهنگی و توسعه فضاهای شهری» یکی از ایده‌های شیخ‌الاسلامی است که تا کنون هفت نشست تخصصی آن با موضوعات مختلف برگزار شده‌اند.

    ابوالفضل عبیدی – دیگر کارشناس دفتر بناها و محوطه‌های تاریخی میراث فرهنگی – نیز  در کارنامه خود سمت معاون میراث فرهنگی استان اصفهان،  مدیر کل میراث فرهنگی استان البرز و مشاور معاونت صنایع دستی وزارتخانه میراث فرهنگی را داشت.

    همچنین محمدرضا سندگل – مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان – که اوایل دهه ۹۰ به عنوان معاون میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان فعالیت می‌کرد، در طول چند سال گذشته مدیر کل روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان بود.

     

  • تنها اثری که از محمدرضا شجریان ثبت ملی شد

    تنها اثری که از محمدرضا شجریان ثبت ملی شد

     

    تنها اثری که از محمدرضا شجریان ثبت ملی شد|خبر فوریصدای محمدرضا شجریان اصالت و تاریخ آواز ایرانی است. نه فقط در موسیقی که در خواندن قرآن و ادعیه نیز گنجینه‌هایی را به میراث گذاشته است. از آن همه آواز در قالب‌های گوناگون، دعای «ربّنا»ی او در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ایران ثبت شد.

    اردیبهشت ۱۳۹۶ سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دعای ربّنا با صدای محمدرضا شجریان را با عنوان «ربّنای شجریان؛ مثنوی در مایه افشاری» به شماره ۱۳۹۶ در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ثبت کرد و لوح آن، درحالی که این هنرمند نامدار در بستر بیماری و مراقبت بود، به همایون شجریان، فرزندش اهداء شد.

    صدای شجریان همانطور که خودش نیز گفته بود «جزئی از فرهنگ کهن ایران است»، اما رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (زهرا احمدی پور) دلیل انتخاب ربّنای او را برای ثبت در فهرست ملی میراث ناملموس، اینطور شرح داده بود: «استاد شجریان یکی از سرمایه‌های ملی ایران است و سازمان میراث‌فرهنگی به‌ دلیل علاقه و اهمیتی که مردم ایران برای ربنای شجریان قائل هستند و خاطرات‌شان در ماه مبارک رمضان با این نوای آسمانی گره خورده است، اهتمام خود را معطوف به ثبت این اثر در فهرست میراث ناملموس کرد.»

    «ربّنا» یکی از پرمخاطب‌ترین آثار استاد محمدرضا شجریان است.

    تنها اثری که از محمدرضا شجریان ثبت ملی شد|خبر فوری

    ربنا شامل چهار دعا از آیات قرآن است که همه با عبارت ربّنا آغاز می‌شوند. شجریان، ربّنا را در دستگاه سه‌گاه خوانده و با مرکب‌خوانی (مدولاسیون یا راه‌گردانی) سری به دستگاه‌ها و آوازهای دیگر ردیف موسیقی ایرانی از جمله آواز افشاری و گوشه عراق (صبا) می‌زند و سپس به سه‌گاه برمی‌گردد. ربّنا در نواری که محمدرضا شجریان با نام «به‌یاد پدر» ضبط کرده، منتشر شده است.

    محمدرضا شجریان گفته بود: انگیزه اصلی‌اش از خواندن این دعا، تدریس آن به دو هنرجو بود و این اثر در یکی از استودیوهای رادیو ضبط شده‌است.

    شجریان مبدع تعدادی ساز در موسیقی ایرانی نیز است. او در اردیبهشت ۱۳۹۰ نمایشگاهی در تهران برگزار کرد و این سازها را که «صراحی»، «شهر آشوب»، «ساغر»، «کرشمه»، «سبو» و «تندر» نام دارند، رونمایی کرد.

    استاد آواز ایران که در سال ۱۳۵۶ مقام نخست مسابقه کشوری تلاوت قرآن را به دست آورد، سال ۷۸ جایزه پیکاسو و دیپلم افتخاری سازمان یونسکو را دریافت کرد. این جایزه هر پنج سال یک بار به هنرمندی که برای شناساندن فرهنگ و هنر کشورش می‌کوشد، اهدا می‌شود. در سال ۲۰۰۶ میلادی نیز نشان موتزارت را از سازمان یونسکو گرفت و دو بار نامزد جایزه گرمی شد. سال ۱۳۹۳ نشان «شوالیه ملی» یا «لیاقت در آیینی رسمی» را از دولت فرانسه دریافت کرد. در سال ۲۰۱۰ رادیو عمومی ملی «ان پی ار» (National Public Radio) پس از یک نظرسنجی مردمی، صدای محمدرضا شجریان را در بین ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرد.

    در سال ۱۳۹۶ نشان عالی «هنر برای صلح» را گرفت و سال ۱۳۹۸ در جشنواره موسیقی بنیاد آقاخان، جایزه ویژه «خداوندگار موسیقی» به او اهدا شد. هیات داوران جشنواره جایزه موسیقی بنیاد آقاخان در بیانیه‌ای علت تقدیم این جایزه را نقش آفرینی مستمر شجریان در غنی کردن میراث موسیقیایی بشر، استادی بی‌همتا در موسیقی و تاثیرگذاری اجتماعی وی به عنوان یک موسیقی‌دان و معلم در ایران و خارج از مرزهای این کشور عنوان کرد. سایت انجمن آسیا نیز محمدرضا شجریان را پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی معرفی کرده است.

    محمدرضا شجریان پنجشنبه، ۱۷ مهرماه پس از تحمل یک دوره طولانی و مبارزه با بیماری، در سن ۸۰ سالگی از دنیا رفت .

     

  • حال و روز بلندترین برج آجری جهان

    حال و روز بلندترین برج آجری جهان

     

    حال و روز بلندترین برج آجری جهان|خبر فوریمدیر پایگاه برج جهانی قابوس گفت: طرح مرمت بنیادین برج قابوس با استفاده از آجرهای اورجینال در دستور کار قرار گرفته و مطالعات بازتولید آجر در حال انجام است.

    برج قابوس، بلندترین برج آجری جهان و یکی از ارزشمندترین آثار معماری دوره اسلامی است که در سده چهارم هجری قمری در زمان سلطنت شمس‌المعالی قابوس بن وشمگیر در شهر جرجان که پایتخت پادشاهان آن دیار، آل زیار بوده، بنا شده است.

    ارتفاع ساختمان برج قابوس که در حال حاضر در مرکز شهر گنبدکاووس قرار دارد، ۵۵ متر است که با احتساب بلندی ۱۵ متری تپه، پای بست آن به ۷۰ متر می‌رسد.

    حال و روز بلندترین برج آجری جهان|خبر فوری

    این برج، در تیرماه سال ۱۳۹۱ در فهرست آثار یونسکو به‌عنوان اثر جهانی ثبت شده است. با توجه به ثبت جهانی شدن این اثر و حضور گردشگران خارجی و داخلی، رسیدگی به این اثر بیش از گذشته از اهمیت برخوردار است. به‌منظور اطلاع از آخرین وضعیت رسیدگی به این برج تاریخی به سراغ مدیر پایگاه برج جهانی قابوس رفتیم.

    عبدالمجید نورتقانی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: پروپوزال طرح مرمت برج گنبد قابوس توسط دانشگاه شهید بهشتی تهران و دانشگاه هنر اصفهان تهیه و بعد از آن در شورای راهبردی که با حضور تعدادی از اعضای شورای تخصصی وزارت میراث فرهنگی برگزار شد، با محتوا و مجموع کار موافقت و مقرر شد مرمتی به‌صورت بنیادین انجام گیرد.

    حال و روز بلندترین برج آجری جهان|خبر فوری

    وی با بیان اینکه آجرهای آسیب‌دیده در برج، باز تولید خواهند شد، گفت: سایز آجرها در رج‌های برج با یکدیگر متفاوت است، به همین خاطر باید انواع مختلف آجر باز تولید شود. این آجرها معمولی نیستند یعنی هم مقطع آنها متفاوت است و هم از نظر هندسی به شکل L هستند.

    مدیر پایگاه برج جهانی قابوس تصریح کرد: آزمایش‌هایی برای تعیین مشخصات فنی آجرها پیش‌بینی شده و در حال انجام است تا بتوان با استفاده از آن مصالح را باز تولید کرد. آزمایش پیرسازی نیز بر روی آجرها انجام خواهد شد و بعد از تایید کیفیت و مقاومت آجرهای تولید شده، مرمت را آغاز خواهیم کرد.

    نورتقانی با اشاره به اینکه برای تولید نمونه آجرها و ملات‌ها، حدود ۹ ماه زمان پیش‌بینی شده است، تصریح کرد: فرسایش آجرها طی قرن‌ها اتفاق افتاده و الان می‌خواهیم بخشی از آن را مرمت کنیم. در این مرحله آجرهایی که آسیب‌دیدگی جدی دارند را جایگزین می‌کنیم. در ادامه شاید آجرهایی که آسیب‌دیدگی کمتری دارند نیز مرمت یا جایگزین شوند.

    وی با بیان اینکه مهمترین هدف از مرمت این آجرها، جلوگیری از نفوذ رطوبت به بنا است، گفت: این برای نخستین بار است که در این سطح مرمت برج قابوس انجام می‌گیرد. در مرمت‌های قبلی غالباً اصلاح بندکشی‌ها یا رأس گنبد را داشتیم و آجرهایی هم که به کار گرفته می‌شد، ریشه‌دار نبود.

    حال و روز بلندترین برج آجری جهان|خبر فوری

    نورتقانی در ادامه با اشاره به اینکه از چندین ماه قبل دور تا دور برج داربست بسته شده است، گفت: هر یک تا دو ماه اقدامات حفاظت اضطراری از جمله بوته زدایی بر روی برج انجام می‌گیرد.

    مدیر پایگاه برج جهانی قابوس با اشاره به اینکه بحث شوره زدن برج را نداریم، خاطرنشان کرد: بنای برج سرپاست و مشکلی از بابت بیس بنا وجود ندارد.

    وی با اشاره به شیوع کرونا و حضور کم‌رنگ گردشگران، گفت: از زمانی که کرونا شیوع پیدا کرده، تعداد بازدیدکنندگان از برج بیش از یک‌پنجم کاهش پیدا کرده است.

    نورتقانی خاطرنشان کرد: فاز اول محوطه‌سازی بخش شرقی برج با همکاری شهرداری تقریباً به اتمام رسیده است و به‌زودی افتتاح خواهد شد.