برچسب: مهناز افشار

  • نامه همسر مهناز افشار به طلبه جوان: از تریبون امروز خود استفاده و از اتفاقات آینده پیشگیری کنید

    شاید دانستن این نکته برای شما جالب باشد؛ هم بنده و هم خانم افشار، چند سالی است که در دوره ریاست پیشین قوه قضاییه از همین رسانه های ویژه به دلیل نشر اکاذیب در پردازش موضوع واردات شیر خشک های فاسد و کور و کشته شدن هزاران نفر شکایت کرده ایم، اما حتی دل نگرانی برای سلامتی هزاران نوزاد مورد ادعا هم باعث نشده است که با چنین سرعت و غیرتی به این شکایت ها رسیدگی شود، چه برسد به پیگیری!

    در پی شکایت روحانی جوان بابلی سید غفار دریاباری از مهناز افشار ، یاسین رامین گفت: هموطن روحانی … “مرد خدا” باشید و بگذارید ما بندگان خدا از گفتار و کردار شما پند آموزی کنیم.
    به گزارش عصر خبر، یاسین رامین همسر خانم افشار در نامه ای به روحانی جوان بابلی نوشت:
    چند روزی است که جنابعالی در صدر خبرهای رسانه ای قرار دارید و به دلیل اصرار بر شکایت از “مهناز افشار” مورد حمایت و بهره برداری صداوسیما و برخی رسانه های ویژه هستید.
    روحانیون در تمام ادیان و فرهنگ های جهان به عنوان “مردان خدا” همواره دارای جایگاه رفیع و مورد وثوق و احترام مردمان پاک سرشت و خداپرست بوده اند و هرچند نوسانات تاریخ در تقویت و یا تضعیف این جایگاه تاثیرگذار بوده، اما اصل آن همچنان استوار مانده است.
    این مرقومه را برایتان می نویسم چون به نظر می رسد امروز شما در جایی قرار گرفته اید که گفتار و کردارتان چو نیک باشد, می تواند در این سیر تاریخی تاثیرگذار باشد.
    چندی پیش توییتی در فضای مجازی منتشر شد که فحوای آن تبلیغ تن فروشی زنان و دختران این مرز و بوم بود و همسر بنده به عنوان یک زن ایرانی نسبت به آن واکنش داشت و جویای رگ غیرت مردان ایرانی شد. نکته قابل تامل این است که توییت مورد اشاره، به مدت شش روز در حال دست به دست شدن در فضای مجازی بود تا اینکه همسر بنده به دلیل عدم برخورد دستگاههای ذیربط، در این خصوص واکنش نشان داد. در این بین حادثه کشته شدن یک روحانی همدانی، که ظهر همان روز و چندین ساعت قبل از توییت خانم افشار اتفاق افتاده بود، دستمایه طراحی ناجوانمردانه ای بر علیه وی شد! تروری که به گواه گزارشات و اسناد، چندین ساعت پیش از توییت همسر بنده صورت پذیرفته بود را به گردن او انداختند!
    چه بسا ممکن است پاسخ این پرسش که کشته شدن یک هموطن ملبس در همدان با چه انگیزه ای صورت پذیرفته است، متاسفانه بدلیل کشته شدن قاتل هرگز برملا نشود؛ حال آنکه سخنگوی محترم قوه قضاییه نیز پس از بررسی های لازمه، هرگونه ارتباط بین این دو موضوع را اساسا تکذیب کرده اند.
    نخستین ابهام درباره شکایت جنابعالی با عنوان “نشر اکاذیب”، این است که در حالی که توییت مورد اشاره به نام شما نبوده و شما هم انتساب این اکانت به خود را تکذیب کرده اید، استفاده اکانت مورد اشاره از تصویر جنابعالی چه ارتباطی به خانم افشار پیدا می کند و باعث انگیزه شما در طرح شکایت از ایشان شده است؟ و متاسفانه نکته ای که تا این لحظه از سوی جنابعالی و رسانه های حامی شما مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته است، محتوای پیام منتشر شده و انتساب آن به یک روحانی است!
    در خصوص توییت منتشر شده چهار فرض محتمل است:
    اول آنکه اکانت متعلق به خود جنابعالی بوده و جهت گریز از عواقب قانونی چنین پیام هایی، محتوا را با عکس خود ولی با نام دیگری منتشر کرده اید.
    حالت دوم این است که “سید مصطفی حجازی” یکی از مریدان شماست و به این واسطه افکار شما را با عکس خودتان ولی به نام خویش منتشر کرده است.
    فرض سوم هم اینکه اکانت مربوط به شخص ثالثی بوده که هیچ شناخت و ارتباطی با شما نداشته و صرفا افکار خودش را منتشر کرده است و از بد حادثه عکس جنابعالی را برای اکانت خویش پسندیده است؛
    و حالت چهارم این است که اکانت مربوط به دشمنان شما بوده و با طراحی قبلی در صدد تخریب شما برآمده اند.
    در خصوص فرض اول و دوم اصل را بر صداقت شما می گذارم و آنها را از دایره محاسبات خارج می کنم. اما آنچه که رسانه های حامی شما انتخاب کرده اند گزینه چهارم؛ یعنی طراحی از پیش تعیین شده دشمنان می باشد.
    این که چرا دشمن باید برای یک چنین موضوع حساسی جنابعالی را انتخاب کرده باشد، پرسشی است که اینجا مورد تحلیل بنده نیست زیرا که سخن امروز من با شما چیز دیگری است.
    استحضار دارید که اصولا تشخیص و احراز هویت، به ویژه در فضای مجازی، با “نام” فرد و تایید ارتباط اکانت با صاحب نام صورت می گیرد. پس اینکه حامیان شما یا دشمنان شما با اسم خودشان و یا حتی با اسم جعلی مطلبی را با تصویر شما منتشر کنند، آن مطلب را به جنابعالی منتسب نمی کند. وجود پرشمار اکانت هایی که با «آی دی» و نام مستعار و عکسی دلخواه مطالب شان را منتشر می کنند، یکی از جلوه های غیر قابل انکار فضای مجازی امروز ماست. مثال بارز آن اکانت هایی هستند که با تصاویر پروفایل رهبری، شعائر اهل بیت ، طبیعت ، بازیگران داخلی و خارجی، ورزشکاران و … مشغول فعالیت و انتشار همه گونه محتوای درست و نادرست می باشند و تاکنون مورد اعتراض هیچ کس هم قرار نگرفته اند.
    بنابراین تا این بخش از ماجرا هیچ موضوعی متوجه جنابعالی نبود تا اینکه ناگهان خودتان و تازه پس از ترور دردناک روحانی همدانی اعلام حضور کردید و عنوان کردید که تصویر پروفایل آن متن قبیح متعلق به حضرتعالی است! از آنجایی که همچنان نام گوینده فرد دیگری بود، باز هم کسی نمی توانست مطلب را به شما منتسب نماید و توطئه ای برای شما طراحی کند؛ اما اصرار شما بر حضور در صحنه و اعاده حیثیتی که اصلا مخدوش نشده است، شما را در کانون توجهات قرار داد و در نهایت شکایت از خانم افشار، شما را به سوژه ای موازی و چهره ای مشهور مبدل کرد: ” طلبه ای که مهناز افشار را دادگاهی کرد”!
    سرعت اعجاب انگیز بازپرس محترم شعبه مربوطه بابل، در رسیدگی به شکایت یک طلبه جوان در خصوص یک اکانت جعلی و در نهایت “خبر کذب” رسانه های ویژه مبنی بر “صدور حکم جلب مهناز افشار”، ابعاد تازه ای به این موضوع بخشید.
    شاید دانستن این نکته برای شما جالب باشد؛ هم بنده و هم خانم افشار، چند سالی است که در دوره ریاست پیشین قوه قضاییه از همین رسانه های ویژه به دلیل نشر اکاذیب در پردازش موضوع واردات شیر خشک های فاسد و کور و کشته شدن هزاران نفر شکایت کرده ایم، اما حتی دل نگرانی برای سلامتی هزاران نوزاد مورد ادعا هم باعث نشده است که با چنین سرعت و غیرتی به این شکایت ها رسیدگی شود، چه برسد به پیگیری! حال تصور بفرمایید ترکیب بار سنگین انواع اهانت های مربوط به چهار سال گذشته که به بهانه دروغین موضوع “شیرخشک های فاسد” صورت میگرفت، با موج جدید تخریب های امروز چه فضای سنگینی ایجاد کرده است!
    از تریبون امروز خود استفاده و از اتفاقات آینده پیشگیری کنید؛ اگر تا امروز از وجود چنین اکانت هایی با چنین مضامینی مطلع نبودید، امروز به لطف این جنجال ها آگاه شده اید! اگر موضع امثال جنابعالی صریح و شفاف باشد، هرگز کسی به خودش اجازه نخواهد داد در پس تصویر یک طلبه یا روحانی، به زبان پارسی تبلیغ و ترویج تن فروشی به سبک “جهاد النکاح” داعشی را نماید!
    شوربختانه نه صدا و سیما و نه هیچ یک از رسانه های حامی شما نه تنها تا این لحظه از محتوای توییت منتشر شده اعلام برائت نکرده اند، بلکه صدا وسیما ،از احساسات جریحه دار شده دختر تازه عروس آن روحانی شهید بی شرمانه در راستای تهییج هر چه بیشتر فضای عمومی سو استفاده میکند و اصلا در نظر نمیگیرد که به عنوان یک رسانه ملی اولا باید معیار رفتارش بی طرفی و مواضع رسمی قوه قضاییه باشد، و ثانیا مسوول ایجاد حس امنیت در جامعه است و نه اشاعه دهنده هرج و مرج و بی قانونی.
    به عنوان یک ایرانی آرزو می کردم؛ ای کاش با لباس پیامبر اکرم (ص) که در صداوسیما حاضر می شدید می فرمودید :
    “خواهرم پیامت را خواندم ، غیرتمندی یک زن ایرانی را ارج می نهم و علیرغم اینکه توییت انتسابی ارتباطی با من نداشته است، برای شادی روح هم لباس شهیدم ضمن محکوم کردن محتوای پیام اکانت جعلی، در این مسیر با شما همراه می شوم؛ و در عین حال شماها را به دقت بیشتر در رفتار اجتماعی خود و عواقب احتمالی آن دعوت می کنم!”
    در پایان عرض میکنم که انگیزه شما در طرح این شکایت را بواسطه صیانت از لباستان میدانم و در راستای همان جایگاه یقین دارم که تخریب ناجوانمردانه آلوده به دروغ و بهتان را بر علیه هیچ بنده خدایی بر نمی تابید.
    هموطن روحانی … “مرد خدا” باشید و بگذارید ما بندگان خدا از گفتار و کردار شما پند آموزی کنیم
    ارادتمند مردان خدا
  • سیدبشیر حسینی: هم مهناز افشار باید سواد رسانه‌ای یاد بگیرد، هم رائفی‌پور و مومن‌نسب

    سیدبشیر حسینی: هم مهناز افشار باید سواد رسانه‌ای یاد بگیرد، هم رائفی‌پور و مومن‌نسب

    ماجرا از بازنشر یک توییت از یک اکانت فیک آغاز شد. توییتی که هرچند خیلی زود پاک شد ما اسکرین‌شات آن در فضای مجازی منتشر شد و همزمانی آن با یک قتل حالا برای یک هنرپیشه معروف دردسرساز شده است.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین. جنجال بر سر توئیتی از مهناز افشار که در آن به یک توییت از یک اکانت تقلبی واکنش نشان داده بود، سوای از طرح بحث های مختلف درباره تشکیل پرونده قضایی درباره این هنرپیشه سرشناس، مسئله سواد رسانه‌ای را سر زبان‌ها انداخته است. سیدبشیر حسینی داور برنامه «عصر جدید» به عنوان مدیر گروه علوم نوین رسانه‌ دانشکده ارتباطات دانشگاه صداوسیما، یکی از آنهایی است که درباره سواد رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی کار کرده. او درباره این چالش برای خبرآنلاین گفته است.

    این روزها هشتگ محاکمه مهناز افشار، بحث سواد رسانه‌ای را دوباره داغ کرده و این مدت شما این‌قدر گفتید سواد رسانه‌ای که این بحث اولین اسمی که در ذهن ایجاد می‌کند شما هستید.
    اتفاقی که این روزها در ماجرای توییت مهناز افشار با آن روبه‌رو هستیم اتفاقی است که قاعدتا بار اول و آخری نیست که رخ می‌دهد.
    این روزها ما از یک سو داستان سلبریتی‌هایی را داریم که سرمایه اجتماعی دارند و در برابرش احساس مسوولیت می‌کنند و مسوولیت اجتماعی هم دارند که تا اینجا اتفاق خیلی مثبتی است و می‌شود خوب نگاهش کرد. از سوی دیگر مردم توقعاتی از سلبریتی‌ها دارند و دوست دارند شخصیت‌های محبوبشان در موضوع‌های اجتماعی فعال باشند. این یک مطالبه عمومی است و سلبریتی‌ها هم خصوصا آنهایی که دوست دارند در این حوزه فعال باقی بمانند، طبعا باید در این حوزه‌ها و مسائل فرهنگی و اجتماعی واکنش نشان بدهند.
    مشکل از جای دیگری آغاز می‌شود. یکی نبود سواد رسانه‌ای و دیگری تعیین نشدن حیطه تخصصی است. داستان حیطه تخصصی در همه دنیا تعریف دارد. وقتی کسی سلبریتی حوزه موسیقی است، مردم هم حد توقعی که برایش تعریف می‌کنند این است که در محدوده خودش صحبت کند و اگر در موضوع دیگری صحبت کرد، کاملا مثل یک آدم عادی دیگر نظر او خیلی تاثیرگذار نیست و در یک محدوده مشخصی تعریف می‌شود.
    پس معتقدید عدم آگاهی و دانش مربوط به مسائل مختلف این مشکلات را ایجاد می‌کند؟
    بله در همه جای دنیا سیستم ستاره‌سازی‌شان به شدت کنترل می‌‎شود. به تعبیر دیگر الان مدیر برنامه برای ستاره‌های ما فقط کارکرد مادی و ریالی دارد و قرار است قراردادها و نشست و برخاست‌هایشان را تنظیم کند. در صورتی که در همه دنیا نقش مدیر رسانه‌ای و مشاوران اجتماعی هم وجود دارد که به سلبریتی‌ها کمک می‌کنند تا بتوانند آن مسوولیت اجتماعی که دارند را به درستی هدایت کنند. ما این بستر و زیرساخت را نداریم. یعنی سلبریتی ما وقتی با یک مساله مواجه می‌شود، از یک طرف باید عکس‌العمل نشان بدهد و از طرف دیگر می‌بیند اگر عکس‌العمل ساده‌ای نشان بدهد خیلی جلب توجه نمی‌کند.
    یعنی برای بودن در بورس و این بازار رقابتی فقط توییت می کند؟
    معضلی که شبکه‌های اجتماعی خصوصا با تعابیری مثل شاخ اینستاگرامی و … ایجاد می‌کنند، باعث می‌شود کاربر مجبور باشد روز به روز نظرات آوانگاردتر و عجیب غریب‌تر داشته باشد تا بیشتر به چشم بیاید. قبلا فضا اینطور بود که شهرت با تخصص و قابلیت جمع می‌شد الان ولی شعار جدیدی در دنیا دارند fame for fame (شهرت برای شهرت) که جریانی هم در مقابلش راه افتاده shame to fame (مرگ بر این شهرت) که رقابت در این فضا وجود دارد.
    ما یک سلبریتی داریم که می‌خواهد بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد اما سواد و تخصص کافی ندارد، از طرف دیگر فضای شبکه‌های اجتماعی هم دائما او را تشویق می‌کند که نظرات اعجاب‌انگیزتر و جنجالی‌تری مطرح کند تا بیشتر دیده شود و حتی بیشتر فحش بخورد. سلبریتی‌ای که می‌خواهد بیشتر دیده شود، حتی فحش را به جان خودش می‌خرد و حتی بلکه برایش طراحی می‌کند.

    چالش اصلی که سبب این بحران سلبریتی زدگی‌مان می‌کند در شبکه‌های اجتماعی از کجا ناشی می‌شود؟
    یک بستر نامشخص اینجا داریم که به نظرم فقر اصلی‌اش این است که حیطه تخصصی یا چرخه بروز سلبریتی‌ها در آن نامعلوم است. این موضوع دو مشکل دارد.یکی اینکه پشتوانه ندارند، واقعا ما همه چیز را از یک شخص نباید توقع داشته باشیم، لازم است که تخصص‌های مختلف کنارش جمع شود. دوم هم اینکه چه خودش، چه مردم چنین مطالبه‌ای را داشتند که در هر حوزه‌ای ورود پیدا کند. این مشکلی است که سلبریتی‌های ما الان دارند. سلبریتی ما واقعا مشاور اقتصادی خوبی نیست؛ مشاور اجتماعی خوبی نیست و در آسیب‌های اجتماعی به غلط ورود می‌کند. مسائلی که متخصص‌ها کلی با احتیاط به آن نگاه می‌کنند، او یک باره یک نظر غلط می‌دهد و کلی فضا ایجاد می‌کند.
    چالش بزرگ هم وقتی است که فریب فیک نیوزها را می‌خورند؟ 
    دقیقا. همه مشکلات هم از تشخیص ندادن فیک‌نیوزها و حتی حقه‌ها و تله‌هایی که برایشان طراحی شده شروع می‌شود. همانطور که این آدم‌ها هواداران خودشان را دارند، قطعا و جدا مخالفانی هم دارند، چه سیاسی و چه اجتماعی و حتی در حیطه تخصصی‌شان. آنها در موقعیت‌های مختلف پوست موز جلوی پای سلبریتی‌ها می‌اندازند و تحریک‌شان می‌کنند و وقتی سلبریتی سواد رسانه‌ای و مشاور تخصصی ندارد و ساختار شبکه‌های اجتماعی را خوب نمی‌داند که در آن اصل  ۴s اجرا می‎شود -یعنی باید کوتاه و شیرین و سریع و ساده یک نظر درست را مطرح کند-، در دام بعدی می‌افتد. اینجاست که فضا مساعد شده برای اینکه او را به تله بیندازند. طبیعی است که وقتی او نظرات رادیکال می‌دهد، در مقابلش عکس‌العمل‌های رادیکالی اتفاق می‌افتد.
    مثل مسئله اخیر؟
    بله مثل همین داستان اخیر مهناز افشار و سلسله توییتهایی که الان حتی یک سری او را مشوق و محرک قتل و حتی مستحق محاکمه می‌دانند و برایش مجازات در نظر می‌گیرند.
    در برابر سلبریتی‌ها حاکمیت قرار می‌گیرد. علی‌القاعده  سلبریتی‌ها باید سرمایه‌ای اجتماعی باشند برای عبور از بحران‌ها اما حتی به وقت بحران‌ها و بلایای طبیعی که به قصد کمک پیش می‌آیند، باعث چالش برای حاکمیت می‌شوند. 
    همانطور که سلبریتی‌های ما نابالغ عمل می‌کنند و با یک حوزه جدید مواجه شده‌اند، حکومت‌ها هم همین طور هستند. سلبریتی‌های سابق رسانه مستقیم شخصی نداشتند الان ما میکروپرسونال سلبریتی‌ها هم داریم که واقعا خرده‌ستاره‌هایی هستند که برای خودشان برند شخصی می‌سازند و مستقیما می‌توانند نظرشان را ثبت و ضبط کنند و حداقل به تعداد فالورهایشان آن نظر به جاهای دیگر هم می‌رسد. یک طرف داستان سرعت عمل است و سلبریتی آموزش ندیده و عجول ما که می‌خواهد حضور اجتماعی داشته باشد ولی نه تنها تخصص آن را ندارد که تخصص رسانه‌ای هم ندارد، ممکن است خیلی هنرپیشه یا خواننده خوبی باشد ولی در این حوزه رسانه‌ای اصلا تخصص ندارد. همانطور که این سلبریتی نابالغ است در همه دنیا حکومت‌ها هم با این پدیده نوظهور مواجه هستند. ده سال پیش این قضیه برای نظام قضایی و امنیتی ما هم وجود نداشت و با چنین بحرانی مواجه نبود. اینجاست که بی تعارف
    همانطور که از سلبریتی‌ها توقع جدی می‌رود، از حکومت هم توقع جدی می‌رود که این حوزه سواد رسانه‌ای را در دهه پنجم انقلاب جدی بگیرد و حتی جامعه هدف چنین اولویت‌هایی را خودش جدی بگیرد و دوم اینکه زیرساخت‌هایی را فراهم کند
    .
    همانطور که گفتید ما یک موضوعات دیگری مثل سیل را هم داریم. از یک طرف سلبریتی‌ها باید سرمایه اجتماعی‌شان را بیاورند که مسوولیت اجتماعی‌شان را انجام داده باشند و از طرف دیگر باید ساختار آنقدر درست باشد که لازم نباشد هر سلبریتی خودش شماره حساب شخصی بدهد و پول‌های غیرشفاف جمع شوند. از آن طرف هم باید هلال احمر، کمیته امداد یا هر نهاد دیگری که هست شفافیت لحظه‌ای داشته باشد و شفاف عمل کند. داستان کراود فاندینگ‌ها در دنیا به همین صورت است که طرف اگر هزارتومان واریز می‌کند همان لحظه می‌بیند. عدد و رقمش برای مردم قابل پیگیری است و این برای مردم وجه صداقت و امنیت را بالا می‌برد. متناسب و متناظر با آن نهاد هم مردم کاملا گزارش شفافی از عملکردش می‌گیرند. مثلا اگر در فلان حادثه مردم ده میلیارد کمک کردند، ریال به ریال آن اینطور هزینه شده. از حاکمیت هم توقع شفافیت و پاسخگویی از یک سو وجود دارد و از سوی دیگر توقع اهمیت دادن به سواد رسانه‌ای.
    در چنین بزنگاه‌هایی که حالا حاکمیت زیر فشار بخشی از افکار عمومی است که موضع تندتر می‌گیرد، چه اتفاقی می‌افتد؟
    در موردی مثل مهناز افشار اگر هوشمندانه عمل کنیم می‌توانیم از این تهدید فرصت بسازیم. من فکر می‌کنم با امثال مهناز افشار هم یک بار باید برخورد شود که اینقدر ساده بازی نخورند و یک فیک‌نیوز نتواند آنها را اینقدر با مشکل و معضل روبه‌رو کند. از یک طرف مردم از آنها مطالبه کنند و از سوی دیگر مثل محکومیت‌های مدنی که ما داریم اولویت و فوریت بالا الزام‌هایی برای گذراندن دوره‌های تخصصی و آموزش‌ها گذاشته شود. حتی محدودیت‌هایی را خودشان اعلام کنند. بسیاری از سلبریتی‌های بزرگ دنیا در اظهارنظرهایشان مشخص می‌کنند که مثلا من در فلان حوزه ورود نمی‌کنم و یا در فلان حیطه تخصصی نظر می‌دهم. درحقیقت باید خودش برای خودش محدودیت بگذارد. ما در سواد رسانه‌ای بحث مشروط و محدود استفاده کردن از رسانه‌ها را داریم که مثلا خود شخص برای خودش شرط می‌گذارد، با هر کسی مصاحبه نمی‌کند، در مورد هر موضوعی اظهارنظر نمی‌کند و تا وقتی مطمئن نشده که منبع خبر و تحلیلش درست است، این ماشه رسانه را نمی‌چکاند. این فضا مثل اسلحه می‌تواند عمل کند آن‌وقت مساله فرق می‌کند.
    من اینجا بیش از اینکه موافق این باشم که مهناز افشار در دادگاه قوه قضاییه مورد سوال قرار بگیرد، نظرم این است که باید در دادگاههای مردمی و رسانه‌ای محاکمه شود. نه فقط مهناز افشار. هر سلبریتی‌ای که در هر حوزه‌ای ورود پیدا می‌کند. الان وقتش است ما هشتگ سواد رسانه‌ایت را بالا ببر و هشتگ تخصصت چیه را بالا ببریم.
    این فقط شامل مهناز افشار است یا مثلا رائفی پور را هم در بر می گیرد؟
    الان مساله می‌تواند امنیتی شود و نمی‌شود آن را شوخی گرفت. برای همین فکر می‌کنم اگر این تهدید الان را جدی بگیریم و از آن استفاده بهینه کنیم، باید حیطه تخصصی سلبریتی‌ها و همه گروههای مرجعی که حق اظهارنظر دارند توسط خودشان مشخص شود. و این فقط شامل مهناز افشار و پرویز پرستویی و … نیست و بحثم اصلا سیاسی و حتی صنفی نیست. ما باید مساله ایران و بحران سال ۹۸ را جدی بگیریم. مساله اقتصاد مردم مساله‌ای است که همه در آن سهیم هستیم.
    این لزوم یادگیری فقط شامل مهناز افشار می شود یا مثلا رائفی پور و مومن نسب هم هست؟
    مهناز افشار و فالورهایش، پرویز پرستویی و فالورهایش و… همانطور که می‌توانند تهدید باشند، فرصت هم می‌توانند باشند. می‌توانند زبان مردم باشند و مردم نظراتشان را از زبان آنها بشنوند و حتی مایه رشد جامعه و دولت باشند اما لازمه‌اش این است که هم بیشتر یاد بگیرند و هم خودشان خودشان را محدود کنند.
    در هر حوزه‌ای پرویز پرستویی نباید ورود کند، همانطور که مهناز افشار نباید ورود کند، همانطور که سیدبشیر حسینی و رائفی‌پور و مومن‌نسب … نباید ورود کنند. هر کس می‌تواند در حوزه تخصصش ورود کند. قطعا درباره خیلی از این بزرگواران، چه سلبریتی‌ها و چه سخنورها، خود من کلی نکته دارم که این عنوان کارشناس ارشد در تقریبا همه چیز و سیستم اظهار نظر کارشناسی‌شان را درک نمی‌کنم با چه پشتوانه علمی خلق شده است. منصفانه و عالمانه و با فضای مثبتش این است که همه مسوولانه، در حیطه تخصصی و مشخص شده و در راستای منافع ملی و مسئولیت اجتماعی، مثل همه جای دنیا ورود کرده و ورود غیرتخصصی بیش و پیش از برخورد قهری و قضایی، با بالا رفتن سواد رسانه‌ای عمومی، باید برایشان هزینه منفی داشته باشد.
  • حکم جلب برای مهناز افشار صادر شد/ عکس

    حکم جلب برای مهناز افشار صادر شد/ عکس

    باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: در پی شکایت سید غفار دریاباری از مهناز افشار به دلیل انتساب اظهارات خلاف واقع، حکم جلب این سلبریتی صادر شد.حکم جلب برای مهناز افشار صادر شد/ عکس

    حکم جلب مهناز افشار به علت شکایت سیدغفار دریاباری توسط شعبه سوم دادسرای بابل صادر شد.

  • سخنگوی قوه قضاییه: تصمیم جدیدی درباره مهناز افشار گرفته نشده

    اگر تصمیم قضایی در این مورد اتخاذ شود، حتما اعلام می‌کنیم.

    سخنگوی قوه قضاییه گفت:تصمیم جدیدی درباره پرونده مهناز افشار گرفته نشده است.
    به گزارش فارس، غلامحسین اسماعیلی،‌سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به اینکه آیا پروند قضایی برای مهناز افشار تشکیل و حکم ممنوع الخروج وی صادر شده گفت: اگر تصمیم قضایی در این مورد اتخاذ شود، حتما اعلام می‌کنیم.
    وی افزود: معاون دادستانی روز گذشته اظهار نظر لازم را کرده که موضع قوه قضاییه همان است و تاکنون تصمیم خاصی اتخاذ نشده است.

  • انتقاد تند بهروز افخمی از مهناز افشار/این خانم چه فکر می‌کند؟

    تسنیم نوشت: بهروز افخمی مجری برنامه تلویزیونی نقد سینما شب گذشته در واکنش به تکثیر فیلمی پیرامون سیل اخیر توسط مهناز افشار گفت: “این خانم چه فکر می‌کند که به نماینده مجلس می‌گوید شما تا زایمان نکردی حق نداری درباره ازدواج دختران زیر ۱۸سال اظهارنظرکنی؟”

    بهروز افخمی در برنامه «نقد سینما» به موضوع سیل و برخورد سلبریتی‌ها پرداخت که در لا به لای کمک کردن برخی از بازیگران چه با پیام‌های خودشان و چه حضورشان در مناطق سیل‌زده، فیلمی شگفت‌آور منتشر شد که یک فرد به ظاهر خوزستانی منتقد حضور عراقی‌ها در منطقه خوزستان بوده است. شاید این فرد این صحبت را از روی تعارف انجام داده یا متوجه یکسری از استراتژی‌ها و مسائل نیست. او توضیح داد: این فیلم را اولین‌بار جعفر پناهی روی صفحه‌اش گذاشته و مهنار افشار آن را تکثیر کرده! جالب است که مردم مخالفت خودشان را اعلام کرده‌اند و در همان صفحه نوشتند که اگر مردم آلمان کمک می‌کردند باز مخالفت انجام می‌دادید. جوان عصبانی ممکن است در شرایط سخت سیل حرفی زده باشد، اما آیا هنرمندان ما با تکثیر این حرف‌ها گمان می‌کنند کار سیاسی انجام می‌دهند.

    او ادامه داد: «واقعاً چه ایرادی وجود دارد که عراقی‌ها کمک کردند. درست است که یک زمانی با این کشور جنگ داشتیم اما ۳۲ سال از آن زمان می‌گذرد و کسانی که امروز کمک کردند اگر زیر ۴۰ سال باشند در پایان جنگ، کودکانی بیش نبودند و هیچ‌چیز از جنگ نمی‌دانند. این افراد که چنین فیلم‌هایی را در فضای مجازی تکثیر می‌کنند باورشان این است که کار سیاسی کرده‌اند؟
    افخمی در برنامه «نقد سینما» تصریح کرد: من فکر می‌کنم بایستی بیشتر درباره این مسائل صحبت کنیم، چرا که این قشر(سلبریتی‌ها) فکر می‌کنند بایستی راجع به هر نکته و موضوعی اظهارنظر داشته باشند. متأسفانه درست نمی‌توانند فکر کنند! تاکنون آن طور که باید از این دریچه بحث نشده و برنامه‌ای نداشته‌ایم. این تبیین‌ها به خوبی انجام نشده که بازیگری مثل مهناز افشارچه فکری می‌کند به نماینده مجلس می‌گوید: «تا شما زایمان نکردی حق نداری درباره ازدواج دختران زیر ۱۷سال اظهارنظر کنی». این نماینده مجلس گفته بود دخترانی که در سن کم ازدواج می‌کنند کمتر طلاق می‌گیرند و خوشبخت‌تر هستند.
    وی افزود: »خانم افشار متوجه نیست با این اظهارنظرها طرفدار سلب حق از مردم است.خصوصاً به فردی که در مقام یک قانون‌گذار، حضور دارد؛ واقعاً اگر در جایگاه یک مدرنیته و آزادیخواه صحبت می‌کند این نوع رفتار سلب حق از اظهارنظر محسوب می‌شود. اینجاست که احساس می‌کنم یا خانم افشار متوجه نیست چه رفتاری می‌کند یا باورش این است که مردم متوجه نیستند.
    افخمی در پایان خاطرنشان کرد: خانم افشار با این دید باید با رومئو و ژولیت نیز مخالفت کند. چرا که این دو کاراکتر هرکدام ۱۵، ۱۶ ساله بودند که عاشق هم شدند و احتمالا خانم «افشار» به “شکسپیر” نیز می‌گوید تا زایمان نکردی نباید از این نمایشنامه‌ها بنویسی. مردم عقل دارند هر حرف بی‌فکری را عرضه کردند تا طرفداری از مدرنیسم برای خودشان دست و پا کنند، رفتار صحیحی نیست.

  • مهناز افشار: مهتاب بدترین زنی بود که نقشش را بازی کردم

    مهناز افشار می‌گوید نقشش در فیلم سینمایی «ناگهان درخت» به کارگردانی صفی یزدانیان، بدترین زنی است که در سال‌های اخیر بازی کرده است.

    مهدی درستی: مهناز افشار بازیگر شناخته شده سینمای ایران همواره نشان داده است که به ایفای نقش‌های متفاوت که او را به چالش بکشد علاقه‌مند است تا از این طریق توانایی‌های بازیگری خود را محک بزند، از بازی نقش‌های کمدی گرفته مانند «نهنگ عنبر» و «لس آنجلس تهران» تا ایفای نقش‌های متفاوتی در فیلم‌هایی چون «برف روی کاج ها»، «پل چوبی» و «سعادت آباد».
    او در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با در سه فیلم متفاوت به ایفای نقش پرداخته است، سه فیلمی که فضای متفاوتی را برای او فراهم کرده‌اند تا توانایی هایش را به منصه ظهور برساند.

    افشار امسال در فیلم‌های «ناگهان درخت» به کارگردانی صفی یزدانیان، «قسم» ساخته محسن تنابنده و «آشفته‌گی» تازه‌ترین فیلم فریدون جیرانی بازی کرده است. او درباره جهان متفاوت این نقش‌ها و ویژگی‌هایی که دارند به خبرآنلاین گفت: «فکر می‌کنم کارگردانان نقش مهمی در زمینه ایفای نقش‌های متفاوت در فیلم‌هایی که بازی کرده‌ام دارند، به نظرم وقتی خود را در اختیار یک کارگردان قرار داده و به آن کارگردان اعتقاد داشته باشیم به نظرم این درست‌ترین مسیر است تا زمانیکه من احساس کنم توانایی اجرای سه کاراکتر متفاوت را دارم. من واقعا به این سه کارگردانی که امسال از آن‌ها فیلم دارم می‌بالم و خیلی خوشحالم که جلوی دوربین‌شان رفتم.»
    این بازیگر درباره حضورش در فیلم متفاوت «آشفته‌گی» ساخته فریدون جیرانی، نظرش را اینطور بیان کرد: «سینمای آقای جیرانی یک سینمای کلاسیک است که او بسیار در آن استاد است، نمی‌خواهم از «آشفته‌گی» به دلیل آنکه در آن بازی کرده‌ام تعریف کنم اما این احساس را دارم که این فیلم بهترین اثر آقای جیرانی در سال‌های اخیر است و آن را بسیار دوست دارم همانطور که «خفه‌گی» ایشان را نیز خیلی دوست داشتم.»
    او ادامه داد: «از اینکه آقای جیرانی با گذشت این همه سال عقب نیفتاده است و اهل سینما، کتاب، موسیقی و … است و در آن نگاه خاص خود به عشق و جنایت، به خصوص در سینمای کلاسیک دهه ۶۰ که ما فرنگی آن را بیشتر می‌گوییم زیرا که در آن زمان این سبک فیلم‌ها بیشتر بوده‌اند، آقای جیرانی به نظرم رقیب ندارد.»
    این بازیگر درباره حضور متفاوتی که در فیلم «ناگهان درخت» داشته است، نیز بیان کرد: «در فیلم پر از رنگ، عشق و محبت «ناگهان درخت» شخصیت مهتاب خلاف اسمش هیچ روحی نداشت و فکر می کنم بدترین زنی بود که من در این سال‌ها بازی کرده‌ام.»
    افشار نقشی که در فیلم سینمایی «قسم» ایفا کرده است را وظیفه خود در برابر زنان ایرانی دانست و توضیح داد: «فیلم «قسم» را بیشتر به این دلیل بازی کردم که در ارتباط با زنان ایرانی یک وظیفه ای داشتم که باید این کار را می‌کردم.»

  • عکس | تغییر نکردن چهره مهناز افشار در یک دهه گذشته

    مهناز افشار دو تصویر از خود را در حالی در اینستاگرام منتشر کرد که چهره او تغییر زیادی نکرده است.

    مهناز افشار دو تصویر متفاوت از خود را در اینستاگرام به اشتراک گذاشت و در توضیح آن نوشت: «۲۰۰۹، ۲۰۱۹، ۱۰ سال قبوله دیگه.»

  • عکس | مهناز افشار و دخترش سر سجاده نماز

    مهناز افشار از خلوت‌های مختلفی که با دخترش دارد نوشت و تاکید کرد که بچه‌ها، دنیای بی‌ریایی دارند.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مهناز افشار تصویری از خود و دخترش را سر سجاده نماز در اینستاگرام منتشر کرد و درباره آن نوشت: «ما خلوت‌های مختلف و زیادی داریم .
    دنیای بچه‌ها پاک و بی ریاست. بعضی وقت‌ها خودمونو تو دنیاشون جا بدیم و لذت این دنیا رو ببریم، کلی برای همه دعا کردیم.»