برچسب: مهسا امینی

  • سال‌گرد مهسا؛ «ایران»ی که شبیه پیش از شهریور 1401 نیست!

    سال‌گرد مهسا؛ «ایران»ی که شبیه پیش از شهریور 1401 نیست!

    ایران بعد از مهسای 1401نسبت به ایران قبل از آن چندان تغییر کرده که هیچ کس را جز چند تا امام جمعه و نمایندگان استصوابی و صدا و سیمای انحصاری و تکراری و شعاری یارای انکار آن نیست و هر که خواسته انکار کند یا عقربه‌های زمان را به عقب بازگرداند زحمت بیهوده متحمل شده است.

    سال‌گرد مهسا؛ «ایران»ی که شبیه پیش از شهریور 1401 نیست!

    عصر ایران؛ مهرداد خدیر- به جز چند امام جمعه که هر هفته برای چند هزار نمازگزار سخنان تکراریِ تکراریِ تکراری بر زبان می‌آورند و شماری از نمایندگان مجلس که با کمتر از 10 درصد آرای واجدان شرایط به این نهاد راه یافته‌اند و البته دیگر چندان به بازی گرفته نمی‌شوند و نیز صدا و سیما و برخی رسانه‌های هم‌سو با آن همه اذعان می‌کنند فضای اجتماعی تغییر کرده است

    قصه تنها بر سر نوع پوشش دختران و زنان ایران هم نیست که حالا بر اساس جغرافیا و سن و نوع باورها و فرهنگ و فضایی که در آن قرار دارند انتخاب می‌کنند نه آن که یک یونیفورم واحد برای 9 تا 90 سال تعریف شود و به ضرب باطوم و تحقیر بخواهند تن همه کنند!

    هر چند این فقره هم مهم است آن‌سان که صدا و سیمای انحصاری به تنها تلویزیون دنیا بدل شده که نمی‌تواند تصویر مردم عادی و در حال رفت‌و‌آمد در پیاده‌روها و پیاده‌راه‌های شهر را نشان دهد و قبل از آن باید صحنه‌آرایی کنند؛ چه فلاکت و حقارت مضحکی!

    ماجرا تنها به خاطر آن نیست که گشت توهین‌آمیز و اشمئزاز‌آور ارشاد از خیابان‌ها جمع شده که هیچ کس حاضر به قبول مسؤولیت و بالیدن به آن هم نبود و البته درِ کمیتۀ وزرا را هم گویا گِل گرفته‌اند. جایی که هم دختر نوجوان شل‌حجاب را به آن منتقل می‌کردند و هم زن روسپی را و با انتقالی که هیچ توجیه قانونی نداشت بذر نفرت در خانواده‌ها می‌کاشتند تا جایی که حتی یک نفر طی چند دهه فعالیت این مکان نبود که تنها چند ساعت در آن به سر کند و بعد از آن کینه به دل نگیرد ولو آزاری هم به لحاظ فیزیکی نرسانده باشند ولی همین که 4 تا پاسبان زن و مرد به خود اجازه دهند آدمی را که جز شخصیت مستقل خود دختر و زن، دُردانۀ بابا و عزیز مادر یا محبوبه و دوست و همسر یا خواهر مردی است به صرف پوشش و فارغ از سن و خانواده و تحصیلات و شخصیت او به زور سوار ون کنند به قدر کافی چندش‌آور بود چه رسد به این که به هر دلیل در بازداشت‌‎گاهی که می‌گفتند بازداشت‌گاه نیست و در آن هدایت می‌کنند ناغافل جان خود را از دست بدهد و خبر آن آتش به جان مردمان بیندازد.

    واکنش جامعه به مرگ مهسا در 25 شهریور 1401 خورشیدی پاسخ به تحقیر سیستماتیک علیه زنان بود که از قبل شروع شده بود و  واکنش به دروغ سریال‌های تلویزیونی در ارایۀ تصویری واحد از همۀ زنان ایرانی که با سبک زندگی خود آن بازیگران هم تطابق نداشت و کافی است تصاویر آنها را با زندگی واقعی‌شان مقایسه کنیم!

    نمایندگانی که در مجلس ماه‌ها وقت صرف کردند و مضحک‌ترین قانون تاریخ پارلمانتاریسم را نوشتند حالا التماس می‌کنند نسخه‌ای از توافق قاهره را ببینیم ولی به آنان اعتماد نمی‌شود چون نماینده بخش بسیار اندکی از جامعۀ ایران هستند و ساختار سیاسی آنها را به تعطیلی فرستاده تا همه عقل خود را روی هم بگذارند و مانع فعال‌سازی مکانیسم ماشه شوند.

    مهسا یک نفر بود ولی تأثیر جنبشی که به نام او راه افتاد بسیار عمیق‌تر از فقدان یک نفر و البته آبروی سوء‌استفاده کنندگان خارج‌نشین را هم برد. آنها که گمان می‌کردند از این رخداد آبی برای آنها گرم می‌شود و ائتلافی به راه انداختند که اندک زمانی بعد از هم پاشید و نپایید چرا که اساسا جنس آن سیاسی و برانداز نبود؛ فرهنگی و اجتماعی و مربوط به سبک زندگی بود و پروپاگاندای اینترنشنال با عنوان “خیزش سراسری” هم البته دروغ بود و نویسندۀ این سطور در نقد رادیکالیسم داخلی هیچ گاه به آغوش برانداز خارج نشین نمی‌غلتد.

    البته تبعات سیاسی هم داشت کما این که دولت مرحوم ابراهیم رییسی را دچار وضعیتی کرد که افزایش قیمت دلار و باطل شدن وعدۀ ساخت یک میلیون مسکن در سال را هم به آن نسبت دادند و تنها ادعای احیای هزار کارخانه در هر سفر استانی برای آنان ماند.

    کارنامه آن دولت در نوع مواجهه با اعتراضات پسامهسا به کلی مردود است. از وزیر کشور آن دولت که با مسایل اجتماعی بیگانه بود و جز راه حل نظامی نمی‌دانست تا وزیر ارشادی که تصویر مهسا را چند روز تحمل کرد و بعد از آن به صورت غیر مستقیم رسانه‌ها را تهدید یا محدود می‌کرد تا معاون امور زنان آن دولت -انسیه خزعلی- که حتی ژست حمایت هم نگرفت و با موج درخواست آزادی خبرنگار زندانی زن نیز همراهی نکرد و به جز خانم پاد در دولت سابق بقیه تفاوتی با صدا و سیما و چند امام جمعه نداشتند.

    مجلس اما چه کرد؟ دست در کار تصویب قانونی شدند تا  آب رفته را به ضرب و زور بازگردانند در حالی که قرار بود تنها به فکر آب و نان مردم باشند ولی از صبح تا شب درگیر پوشش زنان و خط و نشان کشیدن شدند با این تصور که همه جا دوربین کار می‌گذارند و آنچه را که عطاءالله مهاجرانی در رمان بهشت خاکستری و در توصیف طعنه آمیز کنترل نوشته بود در عالم واقع اجرا  ‌کنند. دست آخر اما وقتی به تأیید شورای نگهبان رسید رییس جمهوری بر سر کار آمده بود که صریح و روشن گفت نمی‌توانم اجرا کنم و نکرده و اجرا کردنی هم نیست.

    تنها چند صدا در آن مجلس با استمرار وضعیت پیشا‌مهسا مخالفت کردند و  یکی از آنها اکنون رییس جمهوری ایران است و بر این اساس می‌توان ادعا کرد آن رخداد یکی از عوامل شکست خالص‌سازی بوده است و این هم از تفاوت‌های ایران بعد از 1401 با قبل از آن است چون از 1400 به بعد رادیکال‌ها یک دورهمی خودمانی رابه نام حکم‌رانی تشکیل داده بودند که در آن همین را که خودشان از خودشان خوش‌شان بیاید کافی می‌دانستند و کاری به توسعه و سلایق متنوع جامعۀ ایرانی نداشتند!

    نه پوشش دختران و زنان ایرانی شبیه 25 شهریور 1401 است نه بی گشت آزار ارشاد ملت برهنه شده‌اند بلکه هر که بر اساس محل زندگی و پرورش خانوادگی و سن و سال و علایق انتخاب می‌کند.

    دیگر دولتی بر سر کار نیست که مرحوم رییس آن اگرچه تلفنی تماس گرفت و تسلیت گفت و بعد به نیویورک رفت اما درصدد انکار اعتراضات اجتماعی برآمد و آن را به دشمنان نسبت داد بلکه دولتی و رییس جمهوری بر سر کار است که رسما و علنا قانون موهن مجلس را مسکوت گذاشته است.

    بله. می‌دانم سانحه بال‌گرد در ورزقان در آخر اردیبهشت 1403 مقدمات تغییر دولت را فراهم ساخت نه واقعه 25 شهریور 1401 ولی اگر آنها بودند هم قانون‌شان قابل اجرا نبود و به دلایل امنیتی متوقف می‌شد چون کافی بود یک مهسای دیگر از آن دربیاید کما این‌که در نیمه مهر سال بعد نگران واکنش جامعه به اتفاقی در مترو بودند و این که به حجاب‌بانان زاکانی نسبت داده شود. خبر 7 اکتبر یا 15 مهر 1402 و شروع ماجرای غزه البته آن قضیه را تحت‌الشعاع قرار داد.

    بعد از سه سال نه رؤیای رادیکال‌های داخلی محقق شده که می‌خواستند با قانون حجاب و عفاف خیابان را تسخیر کنند و حالا به خاطر کنسرت در خیابان نگران می‌شوند در حالی که مدعی بودند خیابان از آن ایشان است نه آرزوی براندازان خارجی هم تحقق یافته چون نظام سیاسی انعطاف نشان داد و زمینه روی کار آمدن مسعود پزشکیان فراهم شد و او هم گشت ارشاد و قانون حجاب را کنار گذاشته و خطاب به روحانیون یادآور شده 85 هزار مسجد برای جمعیت 85 میلیونی به معنی آن است که هر یک می‌تواند در مساجد برای هزار نفر تبلیغ کند و نیاز به پاسبان و گشت نیست.

    اگرچه طی سه سال برخی بسیار کوشیدند به پیش از آن بازگردد ولی اگر اندک احتمالی وجود داشت بعد از جنگ 12 روزه آن احتمال کم هم منتفی است چون هیچ عقل سلیمی در این وضعیت اقتصادی و معیشتی و زیر سایۀ جنگ سر به سر مردم نمی‌گذارد.

    خود حکومت هم ثمر تسلیم به شعار زن، زندگی، آزادی را در جنگ 12 روزه دیده و چشیده چون وقتی شعار مردمی زندگی باشد ترجیح می‌دهند زندگی کنند و خود را به مرگ نسپارند و به خاطر همین به جای پاسخ به دعوت نتانیاهو برای ریختن به خیابان‌ها به شهرهایی رفتند که امن‌تر می‌پنداشتند.

    اگر ماشه اجرا شود و اوضاع اقتصادی تنگ‌تر که سر‌به‌سر مردم گذاشتن و تحمیل شرط عقل نیست و آزادی سبک‌های زندگی ادامه می‌یابد و اگر توافقی شود و طبقه متوسط نفسی تازه کند مطالبات اجتماعی و فرهنگی را وانمی‌نهد و تن نخواهد داد و در هر دو حالت زمان به قبل از مهسا بازنمی‌گردد.

    بی‌انصافی است که از شیخ کاظم صدیقی یاد نکنیم که 25 شهریور 1401 رییس عالی ستاد امر به معروف و نهی از منکر بود و حالا در 25 شهریور 1404 چون دیگر امام جمعه موقت تهران نیست ریاست آن ستاد را هم از دست داده است.

    شاید اگر شیخ گریان حسب تظاهر هم شده در خطبۀ بعد از مهسا قطره اشکی برای مظلومیت او ریخته بود آبروی او بر سر باغ ازگل در یک سال و نیم بعد نریخته بود!

  • برکناری رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبائی بدلیل توهین به مهسا امینی

    برکناری رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبائی بدلیل توهین به مهسا امینی

    علی انتظاری تعابیر نادرستی را درباره زنان ایرانی و مهسا امینی در برنامه روز گذشته “شیوه” به کار برده بود.

    برکناری رئیس دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبائی بدلیل توهین به مهسا امینی

    دکتر انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، برکنار شد
    به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ علی انتظاری رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، در پی طرح مباحثی به دور از ادبیات ایرانی و اسلامی و استفاده از تعابیری نادرست در یک گفتگو از سمت خود برکنار شد.
    گفتنی است؛ علی انتظاری تعابیر نادرستی را درباره زنان ایرانی و مهسا امینی در برنامه روز گذشته “شیوه” به کار برده بود.
  • پزشکیان: تنها کسی بودم که درباره مهسا امینی صریح صحبت کردم/ راه اصلاح قطعا از انقلاب آسان‌تر خواهد بود/ طرح نور و گشت ارشاد به نتیجه نخواهد رسید

    پزشکیان: تنها کسی بودم که درباره مهسا امینی صریح صحبت کردم/ راه اصلاح قطعا از انقلاب آسان‌تر خواهد بود/ طرح نور و گشت ارشاد به نتیجه نخواهد رسید

    کاندیدای انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در پایان عنوان کرد: به هیچ وجه با زور نمی‌توان یک تفکر را در جامعه حاکم کرد. تاکنون نه مجوز مطب داشتم، نه سهام داشتم و نه پولی از مریضی گرفته‌ام. طرح نور و گشت ارشاد به نتیجه نخواهد رسید.  نباید کاری کنیم تا دختران و زنان ما نسبت به اعتقادات متنفر باشند. اینکه هرکس چه پوششی دارد به ما ارتباطی ندارد. تا جایی که در اختیار من باشد در مقابل این موضوع خواهم ایستاد و سایر افراد و نهادها را نیز قانع خواهم کرد.

    پزشکیان:  تنها کسی بودم که درباره مهسا امینی صریح صحبت کردم/ راه اصلاح قطعا از انقلاب آسان‌تر خواهد بود/ طرح نور و گشت ارشاد به نتیجه نخواهد رسید

    نشست خبری و دانشجویی مسعود پزشکیان در دانشگاه تهران برگزار شد.
    به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری امروز یکشنبه در نشست خبری و دانشجویی با دانشجویان در دانشگاه تهران گفت: ایران اسلامی گرفتار تفرقه، نفاق و اختلاس‌های بسیاری شده است. در قدم اول باید اختلافات داخلی را کنار بگذاریم. عامل اصلی همه‌ی گرفتاری‌هایمان در قدم اول این است که عده‌ای فکر کنند خودشان بر حقند و دیگران ناحق. هرکسی ایده‌ای دارد و نباید به دیگران اعتراض کرد. نباید کار به این داشته باشیم که هرکسی به چه چیزی اعتقاد دارد و چه چیزی را عبادت می‌کند. ادبیات اطاعت و دستور دادن باید کنار گذاشته شود. بازداشت کردن، علامت دار کردن و اخراج کردن در  دانشگاه جایی ندارد. در ماجرای دانشگاه شریف و بازداشت دانشجویان در مجلس اعتراض کردم.
    وی ادامه داد: جواب دانشجویان را با منطق باید داد. اخراج و علامت‌دار کردن راه درستی نیست. راه و برنامه‌ای برای حل مسائل کشور مورد نیاز است که پشتوانه علمی داشته باشد.
    پزشکیان با اشاره به اینکه باید با جهان ارتباط منطقی داشته باشیم اظهار کرد: نمی‌توانیم به دیگران چنگال نشان دهیم. باید با دشمنان مدارا کنیم. از سوی دیگر هرکسی که بهتر است باید سر کار باشد؛ نه کسایی که در جناح و حزب مورد علاقه ما هستند. آزادی شعار جمهوری اسلامی است اما این آزادی را به کجا رسانده‌ایم؟ آزادی یعنی همه اقشار بتوانند حرف بزنند و انتخاب بر اساس شایستگی باشد.
    منت دانشمندان را خواهیم کشید
    آزادی به این معنا نیست که به هرکه می‌خواهیم توهین کنیم
    این نامزد انتخاباتی ادامه داد: تنها کسی بودم که درباره مهسا امینی صریح صحبت کردم و در همین باره نیز تایید صلاحیتم با اما و اگر بود. در قبال اختیارت آینده خودم آیین نامه انضباطی و نوع برخورد با دانشجویان را تغییر خواهم داد. منت دانشمندان را خواهیم کشید هرچند عقیده‌اش با نظام درست نباشد.  زمانی که رییس دانشگاه بودم، کسانی را که کمد دانشجویانم را بررسی کردند، اخراج کردم. دانشجویان احترام بزرگان کشور و مخالفان خود را نگه دارند. اگر عقیده من مبنی بر احترام و سر سپردن به رهبری را قبول ندارید، حق ندارید به من توهین کنید. آزادی به این معنا نیست که به هرکه می‌خواهیم توهین کنیم.
    مسعود پزشکیان اختیارات رییس‌جمهور را طبق چارچوب و گسترده دانست و گفت: قول می‌دهم اگر قدرت ریاست کشور دست من باشد اجازه دخالت به وظایف و اختیارات ریاست‌جمهوری را به دیگر نهادها ندهم. به مذهب و عقاید افراد در مسئولیت‌ها کار ندارم، بلکه به توانایی‌های آنان کار دارم. نباید شعاری داد که در حیطه اختیارات نیست. اگر شعار بدهیم، خیانت کرده‌ایم.

    با تمام جناح‌های چپ و راست درباره وزرا مشورت خواهم کرد

    وی ادامه داد: هنوز تصمیمی بر انتخاب وزرا ندارم اما با تمام جناح‌های چپ و راست در این باره مشورت خواهیم کرد. فکر نمی‌کردم چنین استقبالی از من شود.
    این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری درباره فساد گفت: فساد را نمی‌شود سه دقیقه‌ای  کنترل کرد، اما در عرض پنج الی شش ماه می‌توان کنترل کرد. درحالی که تک تک شهروندان عبور و مرورشان کنترل می‌شود اما پول‌های چند هزار میلیاردی در کشور گم می‌شود.
    به جامعه‌ای قدرتمند برای عدم حرکت حاکمیت به دیکتاتوری نیاز داریم
    اعتراض حق دانشجو است و با اغتشاش متفاوت است
    پزشکیان اظهار کرد: اگر اصلاحات قرار است انجام شود باید راه جدل کنار گذاشته شود؛ وگرنه باید انقلاب کرد.  راه اصلاح قطعا از انقلاب آسان‌تر خواهد بود. راه باریک آزادی با نسخه آسان حل نخواهد شد.  به جامعه ‌ای قدرتمند برای عدم حرکت حاکمیت به دیکتاتوری نیاز داریم. اعتراض حق دانشجو است و با اغتشاشات متفاوت است. عده زیادی خارج از کشور منتظرند تا در کشور هرج و مرج شود. اگر به اصل نظام منتقدید رای ندهید اما بی احترامی نکنید.
    وی درباره محیط زیست گفت: محیط زیست تهران اینگونه دوام نخواهد آورد و متعجبم از اینکه چرا منابع زیر زمینی را اینگونه نابود می‌کنیم؟
    طرح نور و گشت ارشاد به نتیجه نخواهد رسید
    پوشش هر کسی به ما ارتباطی ندارد
    کاندیدای انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در پایان عنوان کرد: به هیچ وجه با زور نمی‌توان یک تفکر را در جامعه حاکم کرد. تاکنون نه مجوز مطب داشتم، نه سهام داشتم و نه پولی از مریضی گرفته‌ام. طرح نور و گشت ارشاد به نتیجه نخواهد رسید.  نباید کاری کنیم تا دختران و زنان ما نسبت به اعتقادات متنفر باشند. اینکه هرکس چه پوششی دارد به ما ارتباطی ندارد. تا جایی که در اختیار من باشد در مقابل این موضوع خواهم ایستاد و سایر افراد و نهادها را نیز قانع خواهم کرد.
  • در جلسه پایانی دادگاه الهه محمدی، خبرنگار چه گذشت؟

    در جلسه پایانی دادگاه الهه محمدی، خبرنگار چه گذشت؟

    الهه محمدی در دومین و اخرین جلسه رسیدگی به پرونده خود گفت: ارتباطی با هیچ دولت خارجی نداشتم و افتخار می کنم که در کنار مردم ماندم تا صدایشان باشم.

    الهه محمدی

    به گزارش آرمان ملی، سعید پارسایی همسر الهه محمدی نوشت: جلسه نهایی رسیدگی به پرونده همسرم الهه محمدی امروز در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بر خلاف درخواست ما به صورت غیرعلنی برگزار و با اخذ دفاع آخر به پایان رسید. الهه کلیه اتهامات را رد کرد و ما امیدواریم دفاعیات صریح بیان شده در دادگاه، مورد بررسی قرار گیرد.

    الهه محمدی امروز و در دقایق پایانی دادگاه، این متن را در مقابل قاضی خوانده است:

    من  الهه محمدی، ۱۵ سال است که خبرنگارم و در تمام طول زمان کار حرفه‌ای‌ام، غیر از اینکه حرف مردم را بزنم و قدمی در راه بهتر شدن زندگی‌شان بردارم، هیچ کار دیگری نکرده‌ام. من هیچ ارتباطی با هیچ دولت خارجی‌ای نداشته‌ام و افتخار می‌کنم که در کنار مردم ماندم تا صدایشان باشم.

    معتقدم به جای بازداشت خبرنگاران، نهادهای امنیتی، قوه قضاییه، دولت و مجلس باید برای حرف‌های مردم گوش شنوا داشته باشند نه اینکه خبرنگارانی را که کارشان را انجام داده‌اند بازداشت کنند و ما‌ه‌های زیادی بلاتکلیف و در بازداشت موقت نگه دارند.

    من و نیلوفر حامدی به عنوان نمایندگانی از بدنه رنجور و شریف مطبوعات ایران در حالی محاکمه می‌شویم که به واسطه برخوردهای امنیتی با خبرنگاران صادق و متعهد، مرجعیت رسانه به خارج از کشور منتقل شده و این برخوردهای شدید با روزنامه‌نگاران موجب آزردگی مردم شده است.

    شرق نوشت، باید مقامات، به‌ویژه مقامات قضایی، صدای مردم را به‌ویژه زنان و روزنامه‌نگارانی که از زبان آن‌ها سخن می‌گویند، بشنوند و در برابر مطالبات به حق آن‌ها نایستند.

  • ترانه علیدوستی پس از آزادی / در میان هنرمندان (عکس)

    ترانه علیدوستی پس از آزادی / در میان هنرمندان (عکس)

    با پذیرش وثیقه، ترانه علیدوستی از زندان اوین آزاد شد.

    ترانه علیدوستی پس از آزادی / در میان هنرمندان (عکس)

    ترانه علیدوستی از زندان آزاد شد.

    ترانه علیدوستی پس از آزادی از زندان اوین (عکس)

    ترانه علیدوستی پس از آزادی (عکس)

  • علی دایی: دروغ می گویند؛ همسرم نه ممنوع الخروج بود، نه تعهدی داده بود و نه داشت می رفت آمریکا؛ این هم بلیت برگشت او برای دوشنبه هفته بعد (+عکس)

    علی دایی: دروغ می گویند؛ همسرم نه ممنوع الخروج بود، نه تعهدی داده بود و نه داشت می رفت آمریکا؛ این هم بلیت برگشت او برای دوشنبه هفته بعد (+عکس)

    ممنوع الخروجی چهره‌های برجسته ورزشی و هنری ایران و برخی از اعضای خانواده‌های آنها در پی بروز ناآرامی‌های چندماه اخیر، تصمیمی است که از سوی نهادهای قضایی به طور رسمی تایید شده اما خیلی از آنها قبل از برخورد ضابط قضایی هنگام خروج از مرز هوایی، از وجود چنین تصمیمی درمورد خود اظهار بی‌اطلاعی کردند و در واقع غافلگیر شدند.

    علی دایی: دروغ می گویند؛ همسرم نه ممنوع الخروج بود، نه تعهدی داده بود و نه داشت می رفت آمریکا؛ این هم بلیت برگشت او برای دوشنبه هفته بعد (+عکس)

    به گزارش تابناک ورزشی؛ طی ماه‌های گذشته یکبار ضبط پاسپورت علی دایی چهره برجسته تاریخ فوتبال ایران و جهان با دستور مقام قضایی در فرودگاه، خبرساز شده بود که پس از مدت کوتاهی خبر استرداد گذرنامه آقای گل سابق فوتبال ملی جهان منتشر شد.

    اما امروز یکبار دیگر نام دایی ، بدلیل ممانعت از خروج خانواده‌اش آن هم به آن شکل خاص مورد توجه قرار گرفت و خیلی سریع به تیتر اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی بدل شد. حالا کمتر ایرانی وجود دارد که از نحوه بازگرداندن هواپیمای حامل همسر و دختر دایی مطلع نشده باشد.

    علی دایی در مورد جزئیات و دلایل این اقدام با تابناک به صورت اختصاصی گفت‌وگو کرده است.

    موضوع پیاده کردن همسر و دخترتان از هواپیمای ماهان که عازم دوبی بود، باعث بروز حرف و حدیث‌های بسیاری شد. چه اتفاقی مخصوصا پیش از سفر برای خانواده شما رخ داد؟

    ببینید، ما که علم غیب نداریم تا پیش از حضور در فرودگاه متوجه بشویم اجازه خروج از کشور را داریم یا خیر. همسر من به همراه دخترم امروز صبح به فرودگاه رفتند و پس از تحویل بار و عبور از گیت بازرسی، پیش از سوار شدن به هواپیما پس از چک کردن گذرنامه و خوردن مهر قانونی و دریافت مجوز قانونی خروج از کشور از قسمت کنترل گذرنامه پلیس فرودگاه عبور کردند و سوار هواپیمای ماهان که عازم دوبی بود، شدند.

    یکی از خبرگزاری‌های رسمی کشور جزییاتی در خصوص این موضوع که همسرتان با حکم قضایی ممنوع‌الخروج بوده را منتشر کرده است؟

    اصلا و ابدا چنین موضوعی صحت ندارد. این که همسر بنده ممنوع‌الخروج بوده و باید پیش از اقدام به سفر این مطلب را اطلاع می‌داده کذب محض است. نه برای من نه برای همسرم تا امروز از قوه‌قضائیه ابلاغ یا SMS  با این مضمون که ممنوع‌الخروج هستیم، نیامده است. همسرم طبق تمام قوانین جمهوری‌اسلامی برای سفر به خارج از کشور اقدام کرد و مثل همه مردم پشت باجه کنترل گذرنامه پلیس ایران در فرودگاه ایستاد و پس از تأیید مجوز خروجی قانونی اقدام به سوار شدن به هواپیما کرد.

    بنابراین طبق اظهارات شما، مشکلی ممنوع‌الخروجی در میان نبوده است؟

    ببینید، همان طور که من پس از سفر ترکیه در فرودگاه امام(ره) متوجه ممنوع‌الورود بودن خودم شدم و گذرنامه‌ام ضبط شد، اگر همسرم مشکل ممنوع‌الخروجی داشت، پلیس کنترل گذرنامه فرودگاه گذرنامه‌اش را ضبط و اجازه سوار شدن به هواپیما و خروج از مرز هوایی را به او نمی‌دادند.

    همچنین عنوان شده که گویا همسر و دخترتان قصد سفر به آمریکا از طریق دوبی را داشته‌اند؟

    این هم کذب محض و دروغی است که عنوان کرده‌اند. بلیت‌های همسر و دخترم موجود است و مردم می‌توانند تاریخ صدور و تاریخ رفت و برگشت آنها را ببینند. (علی دایی تصویر بلیت دو طرفه همسر و فرزند خود را در اختیار تابناک جهت انتشار قرار داد که می بینید)

    علی دایی: دروغ می گویند؛ همسرم نه ممنوع الخروج بود، نه تعهدی داده بود و نه داشت می رفت آمریکا؛ این هم بلیت برگشت او (+عکس)

    گویا همسر شما تعهدی به مراجع ذیربط برای اطلاع دادن از قصد سفر به خارج از کشور داده بودند؟

    خیر، به هیچ عنوان. واقعیت ندارد. همسرم هیچ تعهدی مبنی بر مطلع کردن مقامات یا نهادها و ادارات قبل از انجام سفر خارجی نداده است.

    آیا بعداز مسائلی که امروز برای همسر و دخترتان اتفاق افتاد، احیانا تصمیم شان را تغییر ندادند؟

    من برای شما در سایت تابناک مدارک مستند (بلیت هواپیما با تاریخ صدور و تاریخ رفت و برگشت) را ارسال کردم تا برای مردم منتشر کنید. این که حالا عنوان می‌کنند که پس از ماجری امروز برنامه سفرشان به آمریکا را به تعویق انداخته‌اند، یک سناریوسازی غیرواقعی است. تمام مراحل سفر همسر و دخترم کاملا مطابق قوانین جاری کشور صورت گرفته بود. تاریخ رفت و برگشت بلیت‌ها نیز ثابت می‌کند که آنها امروز (دوشنبه) به دوبی می‌رفتند و دوشنبه هفته آینده به ایران بازمی‌گشتند.

    فکر می‌کردید سفر یک هفته‌ای به کشور همسایه به چنین حاشیه بزرگی ختم شود؟

    همسرم اگر قصد سفر به آمریکا را داشت از پرواز داخلی(هواپیمایی ماهان) استفاده نمی‌کرد. آن رسانه‌ای که این اخبار و اطلاعات کذب را منتشر کرده است، نمی‌دانم چه هدفی را دنبال می‌کرده! همسر و دختر من به طور کاملا قانونی و از مبدأ قانونی کشور اقدام به مسافرت کردند و مرتکب هیچ رفتار و عمل غیرقانونی نشدند.

    اتفاق خاصی که در فرودگاه کیش رخ نداد؟

    خیر، خدا را شکر می‌کنم که در سلامت هستند و در این لحظه که با شما صحبت می‌کنم در تندرستی کامل در کنارم نشسته‌اند. می توانست اتفاقات بدتری رقم بخورد. خداوند را شاکرم.

    مصاحبه: صالح محمدرحیمی

  • شکایت خانواده مهسا امینی از نظام پزشکی

    شکایت خانواده مهسا امینی از نظام پزشکی

    پزشکی قانونی با بررسی علمی و جامع نظر خود را به صورت رسمی اعلام کرد و پس از آن خانواده امینی از نظام پزشکی شکایت کردند.

    شکایت خانواده مهسا امینی از نظام پزشکی

    دادستان کل کشور درباره آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده مهسا امینی گفت: پزشکی قانونی با بررسی علمی و جامع نظر خود را به صورت رسمی اعلام کرد. پس از آن خانواده امینی از نظام پزشکی شکایت کردند. این شکایت برای کار کارشناسی به هیات پزشکی ارسال شده و تا کنون نظر هیات پزشکی ارسال نشده است.
     به گزارش ایسنا، نشست خبری مشترک حجت الاسلام و المسلمین محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور در راستای ابلاغ بخشنامه اهم تکالیف دستگاه های اجرایی در رعایت حقوق عامه از سوی دادستان کل کشور و ضرورت تبیین و تشریح آن جهت آشنایی مردم با حقوق خود نسبت به دستگاه های اجرایی برگزار شده است.
    دادستان کل کشور در پاسخ به سوالی درباره آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده مهسا امینی گفت: مستحضرید پزشکی قانونی با بررسی علمی و جامع نظر خود را به صورت رسمی اعلام کرد و پس از آن خانواده امینی از نظام پزشکی شکایت کردند. این شکایت برای کار کارشناسی به هیات پزشکی ارسال شده و تا کنون نظر هیات پزشکی ارسال نشده است.

  • همشهری: افزایش قیمت دلار با مرگ مهسا شروع شد/ + 7 دلیل دیگر

    همشهری: افزایش قیمت دلار با مرگ مهسا شروع شد/ + 7 دلیل دیگر

    روزنامۀ حامی دولت (همشهری) روزشمار افزایش قیمت دلار از 31 هزار و 400 تومان تا 37 هزار و 600 تومان دیروز را با 25 شهریور 1401 و با تأکید بر «‌روز فوت خانم امینی» شروع کرده و 7 دلیل دیگر را برشمرده است

    همشهری: افزایش قیمت دلار با مرگ مهسا شروع شد/ + 7 دلیل دیگر

       عصر ایران؛ سروش بامداد- روزنامۀ همشهری (‌در دورۀ جدید: با گرایش اصول‌گرا و حامی دولت ابراهیم رییسی) در شمارۀ امروز خود روزشمار افزایش قیمت دلار از 31 هزار و 400 تومان تا 37 هزار و 600 تومان دیروز را با 25 شهریور و تأکید بر «‌روز فوت خانم امینی» با حروف قرمز شروع کرده و 7 دلیل دیگر را از این قرار برشمرده است:

    1. هفتم مهر: تحریم 10 شرکت و یک نفت‌کش ایرانی
    2. چهاردهم مهر: تحریم 7 مقام ارشد ایرانی توسط “اوفک”
    3. چهارم آبان: تحریم 13 فرد و 3 نهاد ایرانی به بهانۀ سرکوب اعتراضات
    4. بیست و چهارم آبان: اظهارات نمایندۀ آمریکا (تمرکز‌مان روی مذاکرات هسته‌ای با ایران نیست)
    5.بیست وششم آبان: تصویب قطعنامۀ ضد ایرانی در شورای حکام
    6. سوم آذر: تصویب قطعنامۀ ضد ایرانی در شورای حقوق بشر سازمان ملل
    7. هفدهم آذر: تحریم 5 شخص و 26 نهاد به بهانۀ دور زدن تحریم‌های نفتی

    چنان‌که ملاحظه می‌شود تمام دلایل به تحریم‌های جدید و قطعنامه‌های شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حقوق بشر سازمان ملل و به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای منتسب شده و دیگر نه حرفی از بی‌تدبیری مقامات اقتصادی است نه ارتباط نداشتن برجام با اقتصاد. حال آن که در ادبیات نواصول‌گرایی تحریم‌ها کاغذ‌پاره و بی‌اثر توصیف می‌شدند و قرار بود با نگاه به داخل و نگاه به شرق به جای احیای برجام پول ایران بعد از دلار و یورو سومین پول قدرت‌مند منطقه شود!

     

  • اخراج ایران از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل؛ هم چوب هم پیاز!/ نباید می‌گذاشتند کار به اینجا بکشد

    اخراج ایران از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل؛ هم چوب هم پیاز!/ نباید می‌گذاشتند کار به اینجا بکشد

     طرفه این که کشف حجاب زنان (‌نه همه که برخی و به هر حال بی بیم گشت و عسس مثل قبل از ماجرای تلخ مهسا) در دولت ابراهیم رییسی رخ داده و در دولت او ایران از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل اخراج می‌شود و این یعنی هم چوب را خورده‌اند و هم پیاز را! هر چند پاسخ آقای رییسی را هم می‌توان حدس زد: می‌خواهند قطار پیشرفت ما را متوقف کنند ولی این قطار به حرکت خود ادامه می‌دهد. شاهد می‌خواهید؟ تعداد دختران دانشجو در دانشگاه‌ها.

    اخراج ایران از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل؛ هم چوب هم پیاز!/ نباید می‌گذاشتند کار به اینجا بکشد

        عصر ایران؛ مهرداد خدیر- چنان که دیشب در خبرها دنبال کردید یا امروز مطلع شده‌اید شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل با 29 رأی موافق به قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا، ایران را از کمیسیون مقام زن (زیر مجموعۀ این شورا و نهاد جهانی دفاع از حقوق زنان در برابر تبعیض) اخراج کرد. ۸ رأی هم به عنوان مخالف ابراز شد و ۱۶ کشور ترجیح دادند یا رأی ممتنع بدهند یا غایب باشند.

    ایران در حالی از کمیسیون مقام یا جایگاه زن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل اخراج شد که اول اردیبهشت 1400 با 43 رأی به عضویت این نهاد درآمده بود و مخالفت ها اثری نداشت و تا 1404 می توانست عضو این کمیسیون باشد.

    کشورهای مخالفت کننده با قطعنامۀ اخراج ایران در نشست دیروز عبارت‌اند از: بولیوی، چین، قزاقستان، نیکاراگوئه، نیجریه، عمان، روسیه و زیمبابوه.

    حذف ایران از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل؛ هم چوب هم پیاز!/ نباید می‌گذاشتند کار به اینجا بکشد

    نیک آگاه‌ام که نوشتن دربارۀ موضوع حقوق بشر هم بسیارحساسیت‌برانگیز است و هم تخصص و ظرافت ویژۀ خود را می‌طلبد و نویسندۀ این سطور داعیۀ آن را ندارد.

    اما می‌توان از سه منظر به این اتفاق نگریست. نخست دیدگاه رسمی است که در تحلیل تارنمای «نورنیوز» منعکس است مبتنی بر ایرادات شکلی و سیاسی دانستن انگیزه‌ها و با اشاره به موارد نقض حقوق‌بشر در خود آمریکا و از این رو می‌توان حدس زد که واکنش مقامات مربوطه چه باشد و حتی کلمه به کلمه آن قابل حدس است و البته این گفتار درصدد نفی آنها نیست.

    در تحلیل مورد اشاره و طبعا با ملاحظات امنیتی این 9 مورد برشمرده شده است:

    «1- نقض صریح اساسنامه است زیرا در آن هیچ اشاره‌ای به لغو عضویت اعضاء نشده است.

    2- عضویت ایران در حالی لغو شد که به استناد آمار بین‌المللی، وضعیت زنان در جمهوری اسلامی همواره روندی رو به رشد داشته و در مقایسه با بسیاری از کشورهای عضو این کمیسیون جایگاه بالاتری دارد.

    3- ‌اقدامی بر خلاف فلسفه وجودی تشکیل سازمان ملل و اصل چندجانبه‌گرایی بوده و نشان‌ از تصمیم سیاسی واشینگتن و تحمیل اراده آن بر سایر کشورها دارد و بدتر اینکه دبیرکل سازمان‌ ملل در قبال این بدعت خطرناک سکوت کرده است.

    4- اقدام آمریکا منجر به پذیرش رویه‌ای خواهد شد که در آینده علیه هر دولت مستقلی که در برابر باج‌خواهی آمریکا بایستد، استفاده می‌شود.

    5- جای شرم‌ساری برای جامعه بین‌المللی است که حتی سفرای دولت‌های اروپایی به نمایندگی ایران گفته‌اند این اقدام آمریکا خلاف مقررات و بی‌سابقه است ولی ما نمی‌توانیم با آن مخالفت کنیم.

    6- اگر طراحان این قطعنامه حقیقتا بابت وضعیت زنان در جامعه ایران نگرانی داشتند، باید موارد ادعایی خود را با سند و مدرک در کمیسیون مذکور طرح کرده و بابت آنها پاسخ می‌شنیدند نه اینکه عضویت ایران را معلق کنند.

    7- اگر فرضا قرار بر اصلاح یک روند غلط هم باشد، طبعا این اتفاق با حضور ایران در کمیسیون مذکور امکان‌پذیر خواهد بود، چه، اگر ایران مشارکتی در جلسات کمیسیون نداشته باشد قطعا تعهدی هم بر اجرای مصوبات نخواهد داشت.

    8- لغو عضویت ایران از کمیسیون مقام زن در حالی رقم خورده که قطعا اولویت‌های جدی‌تری با توجه به جنایات گسترده علیه زنان مانند آنچه از سوی رژیم صهیونیستی در فلسطین یا آنچه درباره زندانیان زن در آمریکا رخ می‌دهد، وجود داشت.

    9- تصویر ارائه شده از وضعیت زن ایرانی فقط و فقط محصول تحریف واقعیات و تصویرسازی‌های جعلی رسانه‌ای است و متاسفانه در این پرونده باز هم شأن و جایگاه یک نهاد حقوقی بین‌المللی به پای مطامع سیاسی و یکجانبه‌گرایانه کشورهای زورگو و متجاوز ذبح شد».

    این یادداشت درصدد نقد یا نفی موارد بالا نیست و خصوصا بند 7 آن حایز اهمیت و تأمل ویژه است چرا که عضویت یک کشور در نهاد بین المللی تعهد‌آورتر است تا حذف و منزوی ساختن آن. اظهار نظر دراین باره که لغو عضویت بوده یا احراج نیز با حقوق دانان و کارشناسان روابط بین‌الملل است.

    منظر دیگر و در واقع پرسش مورد نظر و فارغ از تحلیل بالا اما این است که آیا حاصل فعالیت این دستگاه دیپلماسی عریض و طویل و سفر به جابلقا و جابلسا همین است که تنها 8 کشور معتقد باشند که ایران شایسته حذف از کمیسیون مقام زن سازمان ملل نیست؟ در یک سال و سه ماه ( از اول اردیبهشت 1400 تا 23 آذر 1401) چه اتفاقی افتاده که از پذیرش ایران با 43 رأی موافق از مجموع 54 عضو به جایی رسیدیم که 29 کشور از 55 کشور رأی به اخراج بدهند؟ البته نگاهی به اسامی 8 کشور مخالف یا حامی استمرار حضور ایران هم نشان می‌دهد برخی اگر رأی موافق می‌دادند سنگین‌تر بود: بولیوی، چین، قزاقستان، نیکاراگوآ، نیجریه، عمان، روسیه و زیمبابوه. به جز روسیه و چین که رأی مخالف دادند نمایندگان سوریه و پاکستان هم البته در مخالفت سخن گفتند.

    16 رأی ممتنع یا غایب هم به این معنی است که چون با ایران یا آمریکا رودربایستی دارند نتوانستند رأی موافق یا مخالف بدهند.

    قابل پیش‌بینی است که گفته شود چون ایران نسبتی با نظم حاکم بر جهان ندارد عجیب نیست اگر کشورهای هم‌سو یا مرعوب آمریکا با قطعنامۀ پیشنهادی حذف ایران از کمیسیون مقام زن مخالفت کنند و همین که ملت‌ها با ما هستند کفایت می‌کند اما اگر عضویت در چنین نهادی اهمیت نداشت خودمان پیشاپیش خارج شده بودیم و برای ماندن و جلب نظر کشورهای دیگر لابی نمی‌کردیم کما این که از بند 5 چنین برمی‌آید که با اروپایی‌ها رای‌زنی شده و البته نتیجه نگرفته‌اند.

    نکتۀ مورد نظر و از منظر سوم اما این است که نباید می‌گذاشتند کار به اینجا بکشد. اهمیت و تنوع و حساسیت موضوع زنان در ایران بیش از آن است که نوع نگاه خواهران خزعلی (‌انسیه خانم و کبری خانم) که در دولت و شورای اجتماعی فرهنگی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی رشتۀ کار را در دست گرفته‌اند بتواند تمام جوانب آن را پوشش دهد.

    نباید می‌گذاشتید کار به این جا بکشد کما این‌که در دولت روحانی و خاتمی و حتی احمدی‌نژاد نه تنها نگاه جهان به مقولۀ زن در ایران این گونه نبود بلکه دیدیم شخص رییس جمهوری فرانسه چگونه از خانم معصومۀ ابتکار استقبال کرد در حالی که  پوشش چادر داشت و سابقۀ عضویت او در دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در سال 1358 هم زبان‌زد است. درست است که سفر و دیدار او دربارۀ محیط زیست و گرمایش زمین بود نه الزاما بحث زنان ولی به عنوان نماد زن در مدیریت اجرایی در صحنۀ بین‌الملل شناخته شده و مورد احترام بود و به همین اعتبار در دولت روحانی پس از خانم مولاوردی معاون زنان شد.

    طرفه این که کشف حجاب زنان (‌نه همه که برخی و به هر حال بی بیم گشت و عسس مثل قبل از ماجرای تلخ مهسا) در دولت ابراهیم رییسی رخ داده و در دولت او ایران از کمیسیون مقام زن در سازمان ملل اخراج می‌شود و این یعنی هم چوب را خورده‌اند و هم پیاز را! هر چند پاسخ آقای رییسی را هم می‌توان حدس زد: می‌خواهند قطار پیشرفت ما را متوقف کنند ولی این قطار به حرکت خود ادامه می‌دهد. شاهد می‌خواهید؟ تعداد دختران دانشجو در دانشگاه‌ها.

  • محسن شکاری ؛ یک اعدام و صد ابهام / قوه قضائیه با منتقدان رأی، مباحثه زنده تلویزیونی کند

    محسن شکاری ؛ یک اعدام و صد ابهام / قوه قضائیه با منتقدان رأی، مباحثه زنده تلویزیونی کند

    تنها راه پیش رو این است که قوه قضائیه و مشخصاً قضات صادر کننده و تأیید کننده حکم که قاعدتاً به همه جوانب پرونده واقف هستند، در یک یا چند برنامه تلویزیونی با منتقدان دانشگاهی و حوزوی رأی به صورت زنده مباحثه علمی کنند تا ابعاد حقوقی این حکم جنجالی برای عموم تشریح شود. هر چند هر نتیجه ای حاصل شود، فرد متوفی، زنده نخواهد شد ولی فواید متعددی بر آن مترتب است، از جمله این که آگاهی های حقوقی جامعه افزایش می یابد، اشکالات شکلی و ماهوی رأی صادره در صورت وجود، عیان می شود و احتمال تکرار آن خطاها در آرای بعدی، کاهش می یابد و در صورت صحت حکم، افکار عمومی به آرامش نسبی می رسد.

    محسن شکاری ؛ یک اعدام و صد ابهام / قوه قضائیه با منتقدان رأی، مباحثه زنده تلویزیونی کند

    بعد از اعدام “محسن شکاری” تحت عنوان کیفری “محارب“، بحث های پردامنه ای در میان حقوقدانان، روحانیون، سیاسیون و عموم مردم در این باره شکل گرفته است و هر کسی از زاویه دید و دانش خود، این حکم را مورد مداقه قرار می دهد. کمتر موردی در تاریخ حقوقی معاصر ایران بوده است که یک حکم قضایی، چنین مورد توجه و نقد و بررسی بوده باشد.

    نوشتار حاضر البته در صدد واکاوی این حکم نیست بلکه تاکیدی بر این است که حکم اعدام محسن شکاری، نتوانسته حمایت علمی  و همه جانبه حقوقدانان برجسته کشور را جلب کند و در کنار موافقان حکم، تعداد قابل توجهی از چهره های حقوقی نقدهای جدی بدان وارد کرده اند.
    نگرش عمومی مردم نیز تأیید همگانی حکم نبوده است؛ بر عکس مجازات افرادی مانند خفاش شب که وجدان عمومی جامعه از اعدام آن قاتل زنجیره ای آزرده نشد و حمایت هم کرد.

    در این چند روز، آنقدر درباره محاربه و قوانین و شرعیات مرتبط با آن سخن گفته و نوشته شده است که تقریباً همه می دانند که اجمالاً “محاربه” جرمی است که فردی با سلاح، علیه “مردم” اقدام کند و “بغی” اقدام مسلحانه گروهی علیه “حکومت” است و صدور حکم اعدام برای محاربان و باغیان، شرایط سختگیرانه ای دارد. مثلاٌ در جرم بغی، حتما باید گروه مسلحانه ای با حداقل سه عضو وجود داشته باشد و حتماً باید هدف شان اسقاط اساس حکومت باشد و نه مخالفت با اجزای آن و … .
    هم از این روست که در کنار نقدهای حقوقدانان، مردم عادی نیز درباره ابعاد حقوقی این حکم بسیار گفت و گو می کنند و حال، بماند قضاوت ها درباره ابعاد سیاسی این حکم.

    در چنین شرایطی، قوه قضائیه که در روندی کم سابقه، پرونده ای را به سرعت بررسی کرده و فردی را مستحق چوبه دار دانسته، در معرض سؤالات بسیاری جدی حقوقدانان و مردم است.

    قصدمان البته دفاع از محکوم اعدام شده نیست؛ او طبق همین قوانینی که منتقدان حکم بدان ها استناد می کنند، مرتکب جرم شده و همه می دانند که با چاقو، یک بسیجی را مجروح کرده است و از قرائن و شواهد نیز بر نمی  آید که اقدامش در قالب “دفاع مشروع” بوده باشد. جان سخن منتقدان حکم این است که بستن یک خیابان و مجروح کردن یک نیروی حکومتی، دلیل قانونی مناسبی برای اعدام نیست. در مقابل حامیان حکم، آن را وفق قوانین می دانند و تاکید دارند که حکم درست بوده و اجرای سریع آن نه نقطه منفی که نقطه قوت محسوب می شود.

    این که اخیراً سخنگوی قوه قضائیه روند بررسی پرونده و صدور و اجرای حکم را تشریح کرده، هر چند اقدامی لازم بود ولی به هیچ روی کافی نیست چرا که موضوع حاضر که به طور جدی افکار عمومی را به خود مشغول کرده است، با تک گویی به اقناع نمی انجامد.
    ساخت و پخش مستندهای صدا و سیما علیه محکومی که  در این دنیا نیست نیز نمی تواند افکار عمومی را به استواری رأی صادره قانع کند.

    تنها راه پیش رو این است که قوه قضائیه و مشخصاً قضات صادر کننده و تأیید کننده حکم که قاعدتاً به همه جوانب پرونده واقف هستند، در یک یا چند برنامه تلویزیونی با منتقدان دانشگاهی و حوزوی رأی به صورت زنده مباحثه علمی کنند تا ابعاد حقوقی این حکم جنجالی برای عموم تشریح شود. هر چند هر نتیجه ای حاصل شود، فرد متوفی، زنده نخواهد شد ولی فواید متعددی بر آن مترتب است، از جمله این که آگاهی های حقوقی جامعه افزایش می یابد، اشکالات شکلی و ماهوی رأی صادره در صورت وجود، عیان می شود و احتمال تکرار آن خطاها در آرای بعدی، کاهش می یابد و در صورت صحت حکم، افکار عمومی به آرامش نسبی می رسد.

    این که رأیی به این اهمیت صادر و اجرا شود و بگویند کارمان درست بود، نه تنها بازدارنده نیست که می تواند زمینه بازتولید خشم و تنش بیشتر در جامعه را فراهم کند. چه خوب است “حقوق” گام اول فرایند گفت و گوهایی باشد که باید بین مردم و حاکمیت شکل بگیرد و عده ای از آن واهمه دارند.

    منبع: عصر ایران