برچسب: مهدی سوری

  • عدم تحقق وعده های تامین اجتماعی، حقوق ناچیز بیمه بیکاری کرونا چه شد؟؟

    عدم تحقق وعده های تامین اجتماعی، حقوق ناچیز بیمه بیکاری کرونا چه شد؟؟

    آقای وزیر! بیکار شدگان کرونا شرایط بدی دارند. بجای وعده و شعار لطفا به مشکلات این قشر که هنوز هم بیکارند توجه کنید.
    پایگاه خبری رسا نشر- پس از گذشت سه ماه از بیکاری عده ای از کارگران به واسطه همه گیری ویروس کرونا، عملکرد تامین اجتماعی به قدری ضعیف بوده است که می توان گفت برخی از بیکاران اسفند و همه بیکاران مشمول قانون بیمه بیکاری در فرودین هنوز یک ریال از تامین اجتماعی نگرفته اند. و وعده های این سازمان محقق نشده است.

    پیامهای بسیاری دریافت کردیم مبنی بر عدم تحقق وعده پرداخت حقوق فروردین بیمه بیکاری کرونا که همه از اعلام چندباره زمان و عدم واریز حقوقشان گلایه داشتند. هر چند روز خبرهایی از سازمان تامین اجتماعی به بیرون داده می شود. مسئولین وعده هایی می دهند. اما از عمل خبری نیست. حقوق برخی از بیکاران اسفند را اواسط خرداد پرداخت کردند. و برخی هم به دلیل اشتباه در ارسال شماره شبا از دریافت حقوق جا ماندند. اکنون و پس از کلی معطلی بهانه جدید تامین اجتماعی همین شماره حساب های اشتباه است که اجازه نمی دهد واریز جدیدی صورت پذیرد. بله! این یک اشتباه از طرف متقاضی است. اما اشتباه بزرگتر متوجه سازمان تامین اجتماعی است که یک پلتفرم مناسب برای این کار راه اندازی نکرده است. و گناه کسانیکه شماره حساب درست را وارد کرده اند چیست که باید بپای دیگری بسوزند؟
    طی 2 ماه گذشته برای مشمولان بیمه بیکاری پیامکی مبنی بر درج شماره حساب و شبا ارسال شده است. نام 6 بانک در صفحه درج شماره حساب وجود دارد. جالب اینجاست که در سایت درستی و انطباق شماره شبا با کد ملی مقرری بگیر را بر عهده خود فرد گذاشته اند. و فرم درج شماره حساب یک فرم ساده است و فقط اطلاعات را ذخیره می کند. در حالیکه می توانستند با دسترسی به بانک اطلاعاتی دولتی شماره شبا و کد ملی افراد با بصورت خودکار بررسی و تائید کنند. بعد از 2 ماه عدم واریز به دلیل اشتباه در ارسال شماره حساب، اصلاً بهانه ی خوبی برای تامین اجتماعی نیست. ضمن اینکه مبلغ این مقرری بقدری ناچیز است که جز شرم برای کارگر بیکار شده مقابل خانواده اش چیز دیگری بهمراه ندارد. بیمه ای که نمی تواند در مواقع اینچنینی نیاز بیمه شدگانش را برطرف کند ، نامگذاری آن بنام تامین اجتماعی کاملاً غلط است. و بهتر است برای این سازمان نام دیگری برگزینند. مثلاً ببینیم چی میشه و یا تا چی از دستمون بر بیاد… آقای وزیر! بیکار شدگان کرونا شرایط بدی دارند. بجای وعده و شعار لطفا به مشکلات این قشر که هنوز هم بیکارند توجه کنید.
    مهدی سوری
     

  • درد مشترک دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده

    درد مشترک دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده

    این روزها دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده از سرنوشت مشابه رومیناها واهمه دارند.

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : نه تنها بر قاتل رومینای نوجوان و نه بر آنان که با بی توجهی و سپردن این دختر به دست پدر، موجبات قتل او را فراهم آوردند، بلکه لعنت بر همه ی کسانی که تا یک اتفاق اینچنینی در کشور می افتد به دنبال مصادره کردن آن به نفع خودشان و تفکرات موهومشان هستند. اگر به قدر سر سوزنی افکار و عقایدشان تاثیری در جامعه داشت که اوضاع اینچنین نبود. و چون محبوبیتی در جامعه ندارند و نمی توانند عقاید خود را به مردم القاء کنند و به اجبار به آنان بخورانند با استفاده از اهرم فشار و لابی گری سنگ پراکنی می کنند . و یکی دیگر از وظیفه های ذاتی شان شایعه سازی و لجن پراکنی در فضای مجازی است.

    بعنوان مثال گروهی با انتشار مطالب و توییت هایی حق به جانب ماجرای مرحوم رومینا اشرفی را به مخالفان کودک همسری نسبت می دهند و تقصیر اینگونه حواذث را به گردن آنها می اندازند. و گروهی دیگر فضای مجازی و فساد اخلاقی را عامل رخداد فجیع می دانند. فرض بر این می گیریم ارتباط با پسر غریبه و فرار را فضای مجازی به دختر یاد داد. خشونت، جهالت و قتل یک دختر 14 ساله را چه کسی به پدر و عموی دختر آموخت و تحمیل کرد؟ چه کسی با چه پیشینه ای در ذهن آنان این تصور را به وجود آورده است که برای یک اشتباه که مشابهش بسیار در این کشور رخ داده (به پرونده های قضایی رجوع کنید) حق دارند سر دختری را ببرند تا چیزی بنام لکه ی ننگ بر دامن عفت و ناموسشان باقی نماند!! جز شما و همفکرانتان؟؟ اگر پدری بابت تنها یک اشتباهی که حتی ثابت نشده است دخترش را سر نمی برد بی غیرت نیست. برخی وقتی در منبر سخن می رانند بشر را جایز الخطا می شمارند . فریاد سرمی دهند و گریبان چاک می دهند. الهی العفو می گویند که خدا بخشنده است. ستار العیوب است. می بخشد. اما انگار منظورشان در ممکن الخطا بودن و از طرفی امید به بخشندگی خداوند، تنها جنس مذکر و مردان را شامل می شود. چراکه تا به یک جنس مونث می رسند ، ریختن خونش مباح است و اگر پدری اینچنین نکرد بی غیرت است! حتی اگر رومینا گناهی هم کرده باشد اکنون دیگر زنده نیست تا از خود دفاع کند. رومینا که در یک چشم به هم زدن از دست رفت و داغش بر دل مادرش ماند. پس از خدا بترسید و توبه کنید وقتی قطعیت چیزی را نمی دانید!
    استفاده ابزاری از واژه هایی چون دوست پسر ، فضای مجازی، دختر فراری، تلگرام، اینستاگرام و کودک همسری در این حادثه دلخراش ، فقط می تواند نشانه منفعت طلبی نگارنده مطلب باشد که برای به ثمر رسیدن افکار حزبی و احتمالا سیاسی ، مرزهای اخلاق را زیر پا می گذارد و برای خوب جلوه دادن خود و تفکرش نام همه را در لیست بدها می نویسد. دست رومینا از دنیا کوتاه شد. اما رومیناهای دیگری هستند که هنوز نفس می کشند. اما با ترس و اضطراب. بجای بازی با کلمات و تخریب دیگران به فکر این دختران جوان باشید.نوشتن و انتشار بعد از رخ دادن حادثه دیگر به دردشان نمی خورد. این روزها دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده از سرنوشت مشابه رومیناها واهمه دارند. و چه کسی برایشان کاری می کند؟ دولت با لایحه ی منع خشونت علیه زنان با بیش از دویست روز معطل مانده ؟؟ یا مجلس و قوه قضائیه با لایحه حمایت از کودکان در کش و قوس بازی های سیاسی؟؟؟

  • حال و احوال / طالع شما در هفته آینده | طنز

    حال و احوال / طالع شما در هفته آینده | طنز

    از این هفته با یک بخش جدید با عنوان حال و احوال در قالب طنز طالع متولدین ماه های مختلف را برای شما بازگو می کنیم.

    فروردین:
    هنوز سردرگمی که تعطیلات تمام شده است یا نه. دست هایت را با آب و صابون بشور و از فردا به محل کارت برگرد. فروردینی ها کرونا نمی گیرند. ما که ندیدم!
    اردیبهشت:
    این هفته قرار است یک خبر خوب بگیری. خوشحال نشو که خبر ربطی به شما ندارد. دوستت تلفنش را جواب نداده و به شما زنگ زدند
    خرداد:
    دل به کسی بسته ای. این هفته او را زیاد می بینی. بهتر است حرف دلت را با او بازگو نکنی. چون او هم به کس دیگری دل بسته است. و کس دیگری نیز دل در گرو کس دیگر. به خدا توکل کن و در اینستاگرام به کس دیگری دل ببند
    تیر:
    این هفته تمام  مشکلات بر سرت خراب می شود. اما نا امید نباش.در پس هر مشکلی آسانی است. با کمی تینک کردن به مسائل می توانی از پس همه چیز بر بیایی
    مرداد:
    در این هفته صاحب خودرو یا یک تلفن همراه خواهی شد. بشرط اینکه پولش را داشته باشی
    شهریور:
    یک نفر را ناراحت کرده اید. به این موضوع بسیار فکر کنید. اگر به یقین رسیده اید که به حق ناراحتش کرده اید ، دوباره تلاش کنید تا بیشتر ناراحتش کنید. احتمالا چند فحش رکیک آبدار هم به او خواهید داد.
    مهر:
    مهر ماهی ها انسان های رویایی هستند. شعر می گویند و به زندگی نگاه جدی دارند. این افراد توانایی خواننده شدن را دارند. اما کسی طرفدار صدایشان نیست.
    آبان:
    این هفته خبر خوشی خواهید شنید. این خبر را یک اردیبهشتی به شما می دهد. تلفنتان را جواب ندادید به او زنگ زدند.
    آذر:
    در هفته ای که گذشت زندگی درس بزرگی به شما داد. این هفته زندگی درسی به شما نخواهد داد. می توانید همان درس های قبلی را مرور کنید.
    دی:
    در این هفته در کمپین های اینستاگرامی زیادی شرکت می کنید. خوشحال نباشید که دسته تبر هم به شما نمی دهند.
    بهمن:
    این هفته عزیزی را بخاطر کرونا از دست می دهید. و تمام هفته را به این مشغول هستید که آخرین بار که با او دست دادم دستهایم را شستم یا نه.
    اسفند:
    مرد اسفندی با یک خانم پولدار آشنا می شود و درگیر و دار اینست که از او خواستگاری کند. این کار به سرانجام نخواهد رسید مگر در فیلم فارسی قبل از انقلاب. به دنبال یک مورد هم وزن خودتان بروید.

  • چرا گدایی نکنند؟درآمد تکدی گری از حقوق یک کارگر بیشتر است!

    چرا گدایی نکنند؟درآمد تکدی گری از حقوق یک کارگر بیشتر است!

    همین است که خیلی ها ترجیح می دهند بدون زحمت پول در بیاورند. حاضرند ساعت ها در خیابان به این و آن رو بزنند تا اینکه بر سر کاری بروند که نه آینده خوبی دارد و نه حقوق درستی.

    پایگاه خبری رسا نشر- مهدی سوری: از کنارم رد شد. انگار که یک چیزی گفت. فکر کردم دنبال جایی می گرده. برگشتم و گفتم جانم؟ سرش پایین بود و آرام حرف می زد. داداش پول داری به من بدی؟ گرسنمه. از دیشب چیزی نخوردم.نگاه به قد و بالاش کردم. ماشالله رشید بود. تن و بدن ورزشکاری! چند لحظه نگاهش کردم و گفتم؟ مریضی ؟ گفت نه . پرسیدم معتادی؟ خندید گفت داداش به من میخوره معتاد باشم؟ گفتم پس چی؟ خدا رو شکر تن و بدنت سالمه. عقلتم سر جاشه. نه معتادی و نه بیمار. پس چرا گدایی می کنی؟؟ عصبانی شد و گفت نمیخوای پول بدی نده دیگه چرا فحش می دی . من گدا نیستم. اومدم بیرون و پول تو جیبم نیست. کمک نمی کنی تهمت نزن.اینها را گفت و رفت سراغ نفر بعدی…
    چند دقیقه همانجا ماندم و زیر نظرش داشتم. در کمتر از یک ربع نزدیک به 20 هزار تومان از عابرین پول گرفت! جوان 20 ساله مملکت که باید سرشار از انگیزه و تلاش برای تولید و گردش چرخ اقتصاد ایران باشد، ساده ترین راه ممکن را انتخاب کرده است. گدایی! افراد معتاد و بی خانمان های زیادی را دیده ام که تکدی گری می کنند. اما دیدن افراد سالم و بدون هیچ مشکلی در خیابان های شهر واقعا جای تأسف دارد. درست است بازار کار و اقتصاد حال خوبی ندارد. و کارگران به سختی زندگی خود را می گذرانند. اما این سوء استفاده از محبت و انسان دوستی دیگران تبدیل به شغل شده است. معتاد ها کم بودند، حالا جوانترها هم به گدایی روی آورده اند.
    آسیب های اجتماعی در کلان شهرها دامن قشر ضعیف را بیشتر می گیرد. بزرگ شدن در قفر و نداری باعث ایجاد دلسردی و نا امیدی می شود. و وقتی مشکلات اقتصادی بیشتر و بیشتر می شود قطعاً تلاش ها به نتیجه نمی رسد. همین است که خیلی ها ترجیح می دهند بدون زحمت پول در بیاورند. حاضرند ساعت ها در خیابان به این و آن رو بزنند تا اینکه بر سر کاری بروند که نه آینده خوبی دارد و نه حقوق درستی. یکی از همین مسافران لنگ پول بلیط می گفت روزی صد و پنجاه تا دویست هزار تومان از مردم پول میگیرد. آن هم در عرض چند ساعت! در حالیکه یک کارگر با دست کم ده ساعت کار در خوشبینانه ترین حالت روزی هشتاد تا نود هزار تومان درآمد دارد.

  • همنشینی کرونا ویروس با زباله گردهای شهر

    همنشینی کرونا ویروس با زباله گردهای شهر

    پایگاه خبری رسانشر- مهدی سوری: از دیشب در فکر فرو رفته ام و به شدت نگرانم. نگران نوجوانی که سرش را در سطل زباله فرو برده بود تا پلاستیک و آلومینیوم ضایعاتی را جمع کند. زباله ها را که در سطل می انداختم دستکش ها و ماسک های یک بار مصرف بسیاری در میان زباله ها بود. آن هم بدون آنکه درون کیسه گذاشته شود. خدا به این پسر و دیگر زباله گردهای شهرمان رحم کند. خدا کند که گرفتار کرونا نشوند. او لابلای زباله ها دنبال روزی خود می گشت بدون انکه ماسک بر صورت و دستکش بر دست داشته باشد.
    مسئولیت نجات کودکان زباله گرد با کیست؟ | پایگاه خبری جماران - امام ...
    من یک شهروند عادی این جامعه ام. آنکه باید این صحنه ها را ببیند و دردهای جامعه را درمان کند، قطعاً ندیده است که در آن ساعات شب پسرک زباله گرد پر خطرترین کار ممکن این روزها را انجام می دهد. حتی اگر در آن لحظه او را نصیحت می کردم که در این شرایط درست نیست دست در زباله دانی کند و بهتر است تا از بین رفتن این ویروس از این کار بر حذر باشد، به صراحت می گفت مجبورم!! او و خیلی های دیگر مجبورند که کار کنند. چون اگر بخواهند در خانه بمانند، مسلماً از گرسنگی ، فشار اجاره نشینی و بدهکاری نابود می شوند. کسی هوای آنها را ندارد …

  • هشتگ باز | اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری: از ویژگی های بارز این دوره از انتخابات مجلس این است که اصولگرایان آنقدر کاندیدا دارند که نمی دانند چگونه لیست بدهند . مثلاً برای یک شهر کوچک 5 نفر نامزد دارند. در حالیکه شهم ان شهر فقط یک نماینده است. از آنطرف هم اصلاح طلبان با این رد صلاحیت های گسترده آنقدر کاندیدا کم دارند که حتی نمی توانند یک لیست کامل در تهران ارائه دهند. تو خیلی از شهر ها هم که اصلاً کاندیدای تائید صلاحیت شده ندارند ! یعنی طوری صلاحیت ها بررسی شده که در  بعضی از شهرها کاندیدای آن شهر لازم نیست هزینه ای برای تبلیغات بدهد و با کمترین مشارکت هم رأی اول را بدست آورده و مستقیم روانه مجلس می شود!
    مساله مهم تر این است که با توجه به اتفاقات و اعتراضات طی چند ماه گذشته و تلاش دشمن برای کم رنگ کردن حضور مردم پای صندوق های رأی این تصور را  به وجود اوده که سطح مشارکت در این انتخابات پایین خواهد بود. با این فرضیه مخالفم. قطعاً مردم همچون گذشته در انتخابات شرکت خواهند کرد.اما شیوه انتخاب در این دوره مسلماً از دوره های قبل متفاوت خواهد بود. برای این مردم اصلاح طلب و اصولگرا هر دو یکیست. و این دو حزب کارکرد خود را به دلایل مختلفی از جمله عملکرد بسیار ضعیف و ناتوانی در رسیدگی به مشکلات جامعه و از همه بدتر ایجاد درگیری های حزبی و سیاسی کاری از دست داده و به شکل بدی از چشم مردم افتاده اند. لذا فرقی نمی کند که اصلاح طلبان کمبود نامزد دارند. و یا سبد اصولگرایان از زیادی نامزد سر ریز شده است. قطعاً مردم برای این احزاب کاری نخواهند کرد. چراکه انان هم با وجود اینکه 40 سال در اداره کشور نقش داشتند هیچ کاری برای مردم نکرده اند. از همین روست که شعار ” اصلاح طلب، اصولگرا . دیگه تمومه ماجرا” یکی از پر رنگ ترین شعارهای اعتراضات مردی طی یکی دو سال گذشته بوده است !!

  • القاء نگرانی به جامعه با هشدار دروغ صدا و سیما / دادستان کجاست؟؟

    القاء نگرانی به جامعه با هشدار دروغ صدا و سیما / دادستان کجاست؟؟

    آنجاییکه چاقوهای ساخته شده رسانه ملی دسته دار نیستند،  بلافاصله وزارت بهداشت، سازمان غذا دارو ، انجمن های بهداشتی ، اتحادیه تهیه کنندگان فراورده های لبنی و در نهایت وزیر کشور وجود این سم را در شیر و فراورده های ان تکذیب و تضمبن کردند که با خیال راحت می توان شیر مصرف کنید . توضیحات کارشناس مد نظر کاملاً غلط و آمار ارائه شده نیز دروغ است.

     
    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر در کمتر از یک ساعت پس از پخش برنامه سلام صبح بخیر از شبکه سه سیما درباره آلودگی های مواد لبنی و هشدار بازرس و کارشناس بهداشت !! برنامه به آلوده بودن شیرهای پاستوریزه تولید داخل به درصد بالایی از سم کشنده آفلوتوکسین، ویدیوی این برنامه در فضای مجازی دست به دست شد. و یک نگرانی بزرگ را نسبت به مصرف شیر و فراورده های لبنی به وجود آورد. طبق آمار ارائه شده توسط این فرد تمام مواد لبنی پاستوریزه از 10 تا 60 درصد به سم کشنده آفلاتوکسین آلوده اند. و این یک فاجعه بزرگ است. و از همه مهمتر سلامت کودکان را بیشتر تهدید می کند.

    اما از آنجاییکه چاقوهای ساخته شده رسانه ملی دسته دار نیستند،  بلافاصله وزارت بهداشت، سازمان غذا دارو ، انجمن های بهداشتی ، اتحادیه تهیه کنندگان فراورده های لبنی و در نهایت وزیر کشور وجود این سم را در شیر و فراورده های ان تکذیب و تضمبن کردند که با خیال راحت می توان شیر مصرف کنید . توضیحات کارشناس مد نظر کاملاً غلط و آمار ارائه شده نیز دروغ است.
    البته که اولین بار نیست از خروجی یک رسانه بزرگ با آن همه تشکیلات و نظارت و سانسور ، چنین اخبار کذبی و حاشیه سازی منتشر می شود.آن هم در برنامه پر حاشیه ای چون سلام صبح بخیر. و جالب اینجاست که یکی از برنامه های همین رسانه ملی قصد داشت این ماجرا را به شبکه های اجتماعی نسبت دهد که با هشیاری یکی از مسئولین مرتبط با این جریان ، نیرنگ  به خودشان بازگشت و ایشان به صراحت اذعان داشت که این مطلب اولین بار از طریق یکی از برنامه های تلویزیونی مطرح شده و نه شبکه های اجتماعی!
    به هر حال در این برنامه مطلبی کذب مطرح شده که آرامش عمومی جامعه را بر هم زده است. خانواده ها را نگران کرده است. و اگر سرعت در تکذیب توسط وزرات بهداشت و سایر مسئولین نبود شاید حاشیه های بیشتری برای شرکت های تولیدی فراورده های لبنی به وجود می آمد. سوأل اینجاست. که اگر یک فرد ، یا یک رسانه دیگر چنین شایعه یا مطلب کذبی را منتشر می کرد، دادستان محترم کل  براحتی از کنار آن می گذشت؟ بر اساس برخوردهایی که تاکنون دیده ایم، خیر. پس انتظار می رود در این زمینه نیز دادستانی بعنوان مدعی العموم به دلیل انتشار خبر کذب و بر هم زننده آرامش روانی جامعه نسبت به برخورد با تهیه کننده، مجری و کارشناس آن برنامه ورود کند. نمی شود که یک مطلب با این اهمیت را در جامعه نشر دهید و فقط با یک عذر خواهی همه چیز تمام شود. در خبرها می خواندم کارشناس مطرح کننده این موضوع از دسترس خارج شده است و تلفن کسی را هم پاسخ نمی دهد.
    چقدر راحت با جان آدمها در تلویزیون ایران بازی می شود. هر آن ممکن است یک دستور غلط توسط پزشک مهمان در این برنامه های اسپانسری جان مردم

     

    را هم به خطر اندازد. هرچند شما هم می دانید که رسانه ملی بجز برخی از سریال ها و بخش های خبری مخاطب آنچنانی ندارد …
    مهدی سوری

  • موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

    موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

    هیچ حد وسطی وجود ندارد. شما نمی توانید بی طرف باشید. یا اینکه نظری غیر از نظر تعیین شده اتخاذ کنید. یا با ما هستید و یا بر ضد ما . یا دوست هستد و یا در صف دشمنان ما قرار میگیرید. مهم نیست چه کسی هستید. چه جایگاهی دارید. اصلاً چگونه فکر می کنید. شما یا سفید هستید و یا سیاه …

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : مسائل و اتفاقات در ایران کم نیستند. در هر رویداد و مسئله مهمی نقطه نظراتی توسط افراد و افکار مختلف در جامعه شکل می گیرند. داده ها بسرعت تجزیه و تحلیل می شوند و در نهایت مواضع پیرامون آن مساله اتخاذ می شود. حال با بیانیه رسمی از طرف سازمان یا نهاد دولتی، و یا نظرات افراد عادی جامعه در کوچه و بازار و فضای مجازی. این نظرات می تواند متفاوت از هم باشد. ممکن است من و شمای نوعی بر سر یک موضوع اتفاق نظر داشته باشیم. و یا اینکه به شدت با هم در تقابل باشیم. اما در این وسط هستند افرادی که موضوع برایشان مهم نیست. یا اینکه نظری ندارند و دلشان نمی خواهد واکنش نشان بدهند. حتی شاید نظرشان متفاوت از ما که موافق یا مخالف هستیم باشد. موضع گیری در قبال مسائل و رویدادها با توجه به اهمیت،  شخصیت و  مسئولیت موضع گیرنده متفاوت است و می تواند نظر یک مسئول با نظر آحاد جامعه صد در صد در خلاف هم باشد.

    در ایران اما در هر حادثه و رویدادی حتی بدون بررسی دقیق و اعلام نتیجه رخداد، سریعاً به موضوع واکنش داده می شود. مهم نیست چه اتفاقی باشد. در نهایت دو جبهه شکل میگیرد. موافقین و مخالفین. این رویدادها می تواند ورزشی باشد، انتخاباتی باشد و یا حادثه ای باشد مانند سقوط هواپیما به دلیل اشتباه سیستم پدافندی نظامی. یک عده نظراتی دارند. و واکنش نشان می دهند. بدون فوت وقت یک جماعتی پیدا می شوند تا مخالفت خود را با نظر گروه اول ابراز کنند. و این مخالفت ها هم اکثراً توأم با توهین، تهدید و فشار همراه است. موضع گروهی که قدرت و زور آن بیشتر باشد و ابزار اطلاع رسانی بیشتری در دست داشته باشد، در اینجا به حق نزدیک تر است. هرچند اگر هم به حق و صحیح نباشد!!

    بعنوان نمونه در پی سرنگون کردن اشتباهی هواپیمای مسافربری و کتمان حقیقت موضوع تا سه روز بعد، عده ای از هنرمندان از این دروغی که به جامعه گفته شده بود دلخور شدند و در یک اقدام بی سابقه از حضور در جشنواره های هنری فجر انصراف دادند. دلیلشان هم حال بد این روزهای دی ماه بود. با شروع انصراف ها ، یک عده دیگر پیدا شدند و با این اقدام مخالفت کردند. صراحت در مخالفت بد نیست. اما اینکه بخواهیم چون مخالف آن حرکت هستیم ابتدا توهین کنیم. و بعد از ابزار تهدید استفاده کنیم، نه خوشایند یک جامعه اسلامی است و نه در قامت دموکراسی جای میگیرد. چرا نمی توانیم مخالف خود را درک کنیم. و به تصمیمش احترام بگذاریم ؟ اصلاً چرا باید با ربط و بی ربط نظر بدهیم. به استاد دانشگاه، مهندس و یک نظامی ارتباطی ندارد که بخواهد در امور هنرمندان دخالت کند. یا موافق این اتفاق هستید و یا مخالف. خیلی راحت می توانید اگر هم مخالف هستید دلایل مخالفت خود را ابراز کنید. دلیلی ندارد که هرکسی بلند شود و در صفحه مجازی اش با تخریب دیگران مخالفتش را با تحریم جشنواره فجر بیان کند.
    سارا بهرامی دلش نمی خواهد در جشنواره امسال حضور داشته باشد. شهاب حسینی دوست دارد جشنواره پر رونق باشد. سیروان خسروی هم نظر خودش را دارد. اما آیا کرامت انسانی مهم تر است یا جشنواره فجر!! دلیلی ندارد چون مهراب قاسمخانی این موضوع را نمیخواهد، سیروان خسروی به وی و دوستانش بتازد که خودنمایی می کنید و … . شما در هیچ مساله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت نداشتید. اشکالی ندارد. کسی هم اصرار نکرده است. توهینی هم به شما نکرده اند. حالا اکنون که عده ای تصمیمی را گرفته اند به آن احترام بگذار. مخالفتی دارید بیان کنید. اما روش توهین و تهدید روش تندروهایی است که فرمانشان به دست هیچکس نیست.
    هنرمندان و سلبریتی ها در هرکجا پرچمدار و پر رنگ ترند. حتی از سیاستمدار ها بیشتر دیده می شوند. برای همین است که اگر هنرمندان در یک خیریه و یک حادثه حضور پر رنگ تری دارند ، حمایت ها از آن بیشتر می شود. نمونه اش زلزله کرمانشاه و سر پل ذهاب !  همین هنرمندان می توانند سکوت کنند. می توانند نسبت به مسائل جامعه بی تفاوت باشند و برایشان مرگ و میر آدم ها مهم نباشد. تا کمتر در مذام اتهام قرار بگیرند. اما اگر ریسک می کنند و آبرویشان را با آن مساله گره می زنند ، نباید مدام مورد آزار و توهین قرار بگیرند. حتی اگر این حضور ، درخواست رإی دادن به حسن روحانی باشد! هنرمندان به واسطه محبوبیت و طرفداران زیادی که دارند می توانند تاثیر زیادی داشته باشند . در همین مساله زلزله کرمانشاه. آنها حمایت کردند. حتی حضور فیزکی داشتند. کمک مالی کردند و مردم را تشویق به حمایت و همراهی کردند. اشکالی ندارد اگر برخی خود نمایی هم کردند. عکس سلفی هم اگر گرفتند . اتفاقاً به عقیده من خودنمایی در کار خوب، چیز بدی نیست. حتی اگر بازیگر یا ورزشکاری برای ارضاء حس خودنمایی و پز دادن یک کار خیر انجام می دهد، تاثیر مثبتی که روی جامعه می گذارد بسیار با ارزش تر از حقیقت این ماجراست. عمر فخر فروشی یک هنرمند با کمکی که می کند شاید به اندازه یک استوری 24 ساعته است. اما عمل مثبت و خیر او در اذهان جامعه باقی می ماند.
    بد نیست کمی در برخورد با نظرات و افکار دیگران تأمل کنیم. من می توانم مخالف باشم. میتوانم موافق باشم. اما حق ندارم بر ضد دیگری حرکتی نابجا انجام دهم. سهم من و شما در همه چیز مساوی است. سفیدی و سیاهی در جامعه معنا ندارد. دوستی و دشمنی در میان هموطنان یک کشور جایگاهی ندارد. این انسانیت است که ملاک همه چیر است. ملاک خوبی و بدی. اینکه چگونه فکر می کنم، چه می پوشم و چه می گویم تا زمانیکه به دیگران ضربه وارد نمی کند به خود من مربوط است و هیچکس اجازه ندارد نظرش را به من تحمیل کند. امروز شاید موافق شما باشم. فردا مخالف و پس فردا هیچ نظری نداشته باشم. در نهایت من هم همچون شما از این آب و خاکم. لطفاً به نظرات هم احترام بگذاریم …
     
    مهدی سوری

  • سال 98 ، سال مرگ/ در کمتر از یک هفته بیش از 200 تن جان باختند.

    سال 98 ، سال مرگ/ در کمتر از یک هفته بیش از 200 تن جان باختند.

    همینطور که صحبت های ترامپ رئیس جمهور آمریکا را از بی بی سی فارسی می دید ، نفس عمیقی کشید و گفت خدا را شکر، جنگ نمی شه!! این جمله کوتاه برای من هزاران معنی دارد. مرد میانسالی که انگار بهترین خبر را از تلفن همراهش شنیده بود.
    پایگاه خبری تحلیلی رسانشر- مهدی سوری: درست از نیمه های شب که از پاسخ انتقامی سپاه پاسداران به ترور ناجوانمردانه سردار شهید قاسم سلیمانی با خبر شدم، همانند مردم دیگر، دلم آشوب شد. یعنی جنگ می شود؟ یعنی امریکایی ها به ایران حمله خواهند کرد؟ از آن لحظه تاکنون تمام رسانه های خبری ایرانی و خارجی را شخم زدم و به دنبال چیدن پازلی بودم که در نهایت چه خواهد شد؟ این حمله یا بهتر بگویم سیلی ایران به امریکا چه اثری روی آنها داشته است. چرا از ترامپ عشق توییت خبری نیست. و چقدر آمارهای این حمله ضد و نقیض هستند!
     
     
    همینطور که صحبت های ترامپ رئیس جمهور آمریکا را از بی بی سی فارسی می دید ، نفس عمیقی کشید و گفت خدا را شکر، جنگ نمی شه!! این جمله کوتاه برای من هزاران معنی دارد. مرد میانسالی که انگار بهترین خبر را از تلفن همراهش شنیده بود. او با اینکه یک دوره جنگ 8 ساله را دیده بود از جنگ انگار دل خوشی نداشت. هیچکس جنگ را دوست ندارد. هیچکس طاقت دیدن خون های ریخته شده بر زمین را ندارد. خرابی های جنگ تحمیلی هنوز در خیلی از شهرها خودنمایی می کند. درست است که ترامپ به قدرت تجهیزات نظامی و بزرگی بمب ها و موشک هایش افتخار می کند. اما او هرگز معنی غیرت و تعصب در دفاع از آب و خاک را حتی با دست خالی درک نکرده است. وضعیت ما در جنگ قبلی همینگونه بود. با دست خالی و تنها جنگیدیم که سرداران رشیدی همچون قاسم سلیمانی ها را پرورش داد. که تا آستانه کهن سالی لباس رزم را از تن در نیاورد و مجاهدتش تا شهادت ادامه یافت.
    با توجه به صحبت های رهبر انقلاب و مسئولین دولت، ایران علاقه ای به جنگ ندارد و پاسخ یاغی گری آمریکایی ها را داده است. ترامپ هم در صحبت های امشب هیچ حرفی از واکنش نظامی و انتقام گیری به میان نیاورد و بر خلاف گذشته از تقاضای صلح و دوستی گفت. او گفت اولویت ما ایران نیست. اولویت ما داعش است. پس می توان گفت که احتمال درگیری و جنگ در این لحظه تقریباً صفر است و هر دو کشور در صدد کاهش تنش و بازگشت به آرامش هستند. اما همانگونه که دیشب در اینستاگرام مدام عدد جانباختگان این یک هفته را از سردار شهید قاسم سلیمانی و  یارانش تا کشته شدگان کرمان منتشر می کردم ، اجازه بدهید از این اتفاق خوشحال نباشم. اجازه بدهید غمگین باشم . از شهادت سردار حماسه ساز ایرانی، از کشته شدن نزدیک به 60 نفر از هموطنان کرمانی، و جان باختن بیش از 140 هموطن سانحه هوایی هواپیمای اوکراینی در نزدیکی پرند. هنوز داغ کشته شدن جوانان بیگناه و معترض توسط هرکسی ، به هر دلیلی و با هر تعدادی (هیچوقت اعلام رسمی نشده است) در حوادث آبان نود و هشت در دلمان سنگینی میکند که در طی کمتر از یک هفته بیش از 200 تن از هموطنان و عزیزان این سرزمین و به آسانی جان می بازند. یک روز و دو روز کم است. باید یک ماه عزای عمومی اعلام کنند.
    برایم سوال است که کابوس مرگ چه زمانی دست از سر این کشور بر می دارد؟ در مقام مرگ های حادثه ای و دلخراش در صدر دنیا هستیم. آمار بالای تلفات انسانی در حوادث رانندگی و جاده ای، جان باختن حوادث طبیعی سیل و زلزله ، مرگ و میر سانحه هوایی و کشته شدن بر اثر ازدحام جمعیت! به عقیده من سال 98 سال مرگ است. بدترین سال در تاریخ ایران همین سال است. شروعش از کشته شدن عده ی زیادی در سیل و زلزله تا سانحه هوایی امروز …
    هرچه بیشتر بگویم بازی با کلمات است. متاسفم که به همین راحتی از کنار مرگ آدم ها می گذریم. حالا چون خاک سرد است، باید فراموش کنیم؟ یا اینکه به دنبال راه های کاهش تلفات باشیم؟ خدا را شکر که جنگ نمی شود. که دست کم آرزو کنیم تا پایان سال دیگر شاهد جان باختن هموطنان و عزیزانمان نباشیم.

  • مسافربر نماهایی که شرافت و وجدان ندارند.

    مسافربر نماهایی که شرافت و وجدان ندارند.

    من به چشم دیدم لرزه بر اندام و ترس دختری را که در تاریکی شب مورد مزاحمت عده ای لاشخور صفت شده بود.
    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری – ساعت 18 همین امروز ، کیلومتر 9 جاده مخصوص کرج، بلوار کوهک، دختر خانمی که مشخص بود از محل کارش تعطیل شده و به سمت خانه می رود، کنار خیابان ایستاده بود و منتظر یک خودروی امن بود تا به مقصد برسد. درست در همین لحظه من هم  کمی آنطرف تر منتظر تاکسی بودم. هر خودروی مسافر بری که جلوی دختر خانم ترمز می کرد، داخل خودرو را نگاه می کرد و انگار که نمی توانست اعتماد کند، و سوار نمی شد. در این بین خودروهایی هم بودند که با نیت پلید جلوی پای این خانم جوان ترمز می کردند و می خواستند او را سوار کنند. به سبک مزاحمت هایی که دیگر همه ما دیده ایم. از یک طرف اصرار و از دیگری انکار. در کمتر از 10 دقیقه بیشتر از 6 خودرو مزاحم با رانندگان در سنین مختلف، در آنجا توقف کردند. من دیگر به رفتن خودم فکر نمی کردم. ایستاده بودم تا این صحنه را ببینم. ته این داستان چه خواهد شد؟ دختری که مشخص است از سرکار باز میگردد. ظاهری ساده و موجهی دارد. چگونه است که در وسط جاده این همه مزاحم و افراد کثیف پیدایشان می شود؟

    • تصویر تزئینی است.

    5 دقیقه دیگر هم گذشت. تعداد مزاحمین بیشتر شد. یکی از آنها که از خودرو پیاده شد و قصد داشت دختر را به زور سوار کتد. در این لحظه من به سمتشان رفتم. و راننده چون دید تنها نیست، صحنه را ترک کرد. به آن دختر خانم گفتم اجازه بدهید کمکتون کنم. و در کوتاهترین زمان از اسنپ درخواست خودرو دادم  که به سلامت و در امنیت کامل به منزل برسد. او رفت. اما من ماندم و یک سوال بزرگ. چه شد که بعضی از ماها انقدر کثیف و بد ذات شده ایم؟ چه رسم مسلمانی و انسانیت است که در وسط یک جاده به جای مردانگی و رساندن یکی از نوامیس این مملکت، برای تور کردن و آزار آن نقشه می کشیم. من به چشم دیدم لرزه بر اندام و ترس دختری را که در تاریکی شب مورد مزاحمت عده ای لاشخور صفت قرار گرفته بود. چه کسی به این افراد اجازه می دهد هر زنی را می بینند همراه نیت و هوس هایشان بدانند و بخواهند او را سوار کنند؟ یک زمانی به این مزاحمان می گفتند مگر خواهر و مادر ندارید؟ اما من مطمئنم چنین انسان هایی شرافت و وجدان ندارند. برایشان خانواده و ناموس اهمیتی ندارد. وگرنه از تاریکی شب و خلوتی جاده برای مزاحمت نوامیس استفاده نمی کردند. مردی و مردانگی هم گویی دارد به سرعت در این جامعه رنگ می بازد. و انگار فقط باید تاسف خورد …