برچسب: مشهد

  • آتش‌سوزی 5 خودرو بر اثر اجاق خوراک پز (+عکس)

    آتش‌سوزی 5 خودرو بر اثر اجاق خوراک پز (+عکس)

    رییس ایستگاه‌های ۲۷ و ۳۱ آتش‌نشانی مشهد گفت: اجاق خوراک پزی پنج خودرو را در یکی از تعمیرگاه‌های بولوار معلم این شهر به آتش کشید.

    آتشپاد سوم ایوب خجسته در گفت و گو با ایرنا افزود: این آتش سوزی امروز در مدت حضور نداشتن مالک تعمیرگاه به دلیل روشن ماندن یک اجاق خوراک پزی برای گرم کردن محیط این واحد رخ داد.

    وی ادامه داد: آتش‌نشانان حریق را مهار کردند اما به بخشی از این تعمیرگاه و خودروهای داخل آن خسارت وارد شد.

    وی گفت: در این آتش‌سوزی پنج دستگاه خودرو سواری شامل سه خودرو پژو ۲۰۶، یک خودرو پژو ۴۰۵ و یک خودرو جیلی، بین ۳۰ تا ۸۰ درصد خسارت دید.

    آتشپاد خجسته افزود: علت دقیق وقوع حریق در دست بررسی است.

  • راز قبرهای «حَرم»؛ از «نخودکی» و «پالاندوز» تا «جیگی‌جیگی» نوازنده‌

    باور داشته باشی یا نداشته باشی، طعم عَرشیان را هم که نچشیده باشی، شبی اگر که در این دیار، سحر کرده باشی،
    با آشنایانِ مزارهای حَرم، اگر سفر کرده باشی و با قبرهای قدیمی، سَر کرده باشی،
    حتما شنیده ای از راز مزارهای و سنگِ قبرها «حَرم»؛
    از بین این همه مزارها، برخی شُهره اند و بسیاری‌، پنهان.
    اهل ادب، برای اجازه ورود گرفتن به بارگاه بزرگان، واسطه دیدار می طلبند. اجازه می‌گیرند و رُخصت می‌خواهند. دوست و رفیقی را واسطه می کنند برای وقت ملاقات؛
    برخی که اهل عنایت اند، وقت ورود، از در «سقاخانه» می روند، زیرا «نشان از بی نشانها» دیده اند. او گفته بود: مرا پایِ درِ صحن، دفن کنید؛
    «ای نقش دیده و دلِ ما، جای پای تو»*
    عده ای دیگر که صوفی مَسلک اند، از ضلع شرقی «حرم» می آیند. مُرشدها و مریدان، وقت ورود، از آن «پیرپالاندوز» رُخصت می طلبند؛
    « راهم بده که ذاکر ناقابل توام»*
    هستند برخی از آشنایان رازهای مزارهای پنهان – از دوره‌گردان اهل دل و برخی اهالی هنر – نیز، می روند از ایوان عباسی (صحن انقلاب) وارد می شوند تا پای مزار آن «آوازخوان نوغان»، ادای احترام کنند.
    اینها البته هیچ کدام، بین زائران آشکار نیست و باید با قبرهای قدیمی، سَر کرده باشی تا رازدار روایت های‌شان شده باشی.
    27 هزار مزار و 912  قبر مشهور:
    از بین 27 هزار تن ار مشاهیر اهل قبور در «حَرم»، 912 تن، نام و نشان و کِسوتشان در میان مشاهیر شناخته شده است؛ در پنج گروه:
    اول: صاحب‌منصبان آستان قدس، دوم: رجال سیاسی و نظامی، سوم: عالمان دینی و شهداء، چهارم: دانشوران، پنجم: ادیبان وهنرمندان.
    «روشن هزار سینه‌ی سینا، به نور او»*
    اما چه فرق می کند برای «کریم»؛ مشهور باشی یا مجهول:
    «یکسان بُود به وقت عطای تو، خاص و عام /  فرقی نمی کند به درت، شاه یا غلام »*
    در میان آن هزاران تن و این 912 تن، برخی هستند که انگار حال آدمی را در هنگامه‌ی زیارتِ حَرم میزبانی می‌کنند؛ برخی شان دعوت‌تان می کنند. با برخی شان که دوست شوید، دستتان را می گیرند، توی حرم می چرخانند و می برند، کنج و کناری که این دیگر فرق می‌کند:
    «مَضمون بده که از تو بگویم برای تو»*
    روایتی از این پنج تن:
    فهرست کردن همه آن 912 تن، قصد این نوشته خبرآنلاین نیست. در این روز شهادت، دل پر می‌کشَد به مشهد کویش و می خواهد که حال پنج تنی از آن اهل دلها را بپرسد و بخواهد تا واسطه زیارتی شوند:
    نُخودکی
    آقا علی اکبر اصفهانی است. معروف به نخودکی، از آن آدم هایی که روز و شب نمی شناخت برای بیتوته کردن در حرم و دل نمی‌کند از این حریم. خلاصه رفیق «آقاعلی بن موسی الرضا» بود. حالا هم پای درِ ورودی صحن سقاخانه دفن است. گفته بود می خواهم، مزارم زیر پای زائران باشد.
    روزی که مُرد، خراسان را نیروهای شوروی اشغال کرده بودند، اما شهر، دیگرگون شد و تمام شهر تعطیل بود و حالت فوق‌العاده اعلام شد و سربازان روسی سراسر مسیر تشییع جنازه او از سمرقند تا خود حرم زیر نظر داشتند.

    تُربتی
    آقاعباس راشد تربتی است که به «حاج آخوند» معروف بود. کشاورزی بود اهل دل و فقط روزهای آخر هفته وقت داشت درس دیانت بخواند.
    شب و روزش رسیدگی به کار و مشکلات مردم بود. وقتی سال 1301، در تربت حیدریه زلزله آمد، تمام شهر، دور مدیریت او می گشت. چنانکه آمریکایی ها کمک های نقدیشان را برای «راشد» فرستادند و او کمک ها را پس فرستاد و نپذیرفت.
    رئیس الوزای وقت احمدشاه، پس از حل مشکلات مردم در زلزله برای او ابلاغ تلگراف تشکر فرستاد. سال 1326 قمری، هفت ماه طول کشید تا پیاده رفت کربلا و برگشت. عاشق «آقا علی ابن موسی الرضا» بود و مزارش هم شد، گوشه ای از صحن آزادی.

    پالاندوز
    آقا محمدعارف عباسی است؛ مشهور به «پیر پالاندوز». معاصر شیخ بهایی بود. شغلش کفش‌دوزی بود و خط ثلث را به زیبایی می نوشت. درس نخوانده بود اما جانش، مساله آموز صد مُدرس شده بود. آنچنانکه بعدها، از پیران سلسله ذَهبیه شد. آقا محمد، علم کیمیاگری می دانست و آنچه می دید و می شنید را کسی نمی دید. چنان با عشق «آقا علی ابن موسی الرضا» می زیست که گفته بود «آقا» را می بیند و با وی گفت وگو می کند.
    وقتی مُرد، مردم و مریدان، بیداد می کردند. سلطان محمد خدابنده دستور داد آرامگاهی در ضلع شرقی حرم برایش بنا کردند.

    شیخ جعفر
    آقاجعفر مجتهدی است. هرچه دار و ندار و املاک داشت را برای مردم محروم خرج کرد و بخشید. آنچنانکه «پینه دوز» شد. زندگی اش را پای فراگیری عرفان گذاشت. در اشتیاق زیارت عتبات به عراق مهاجرت کرد که به علت نداشتن جواز ورود، دستگیر و در عراق زندانی شد. خودش می گفت: زندان، توفیق اجباری شد تا به خلوت و شناخت خود بپردازد. بعداز آزادی از زندان، یک سال در نجف و هشت سال تمام شب ها را تا سحر در حرم امام حسین(ع) می گذراند. زندگی اش از راه دوختن کفش های کهنه می گذشت.
    بعدها در بحبوحه ناامنی کودتای عبدالکریم قاسم بر ضد ملک فیصل (پادشاه عراق) به ایران برگشت و شهر به شهر، گمنام می چرخید تا به مشهد رسید و ماند. عاشق اهل بیت بود. استاد کشمیری می‏ گفت: «آقا جعفر، خودش حرمِ اهل بیت‏ است.»؛ چنان با جانش در حریم «آقا علی ابن موسی الرضا» انس گرفته بود که آخرش در حجره‌ی 24 صحن آزادی آرام گرفت.

    و این آخری: روایت یکی از مزارهای متفاوت و شگفت انگیز است:
    جیگی جیگی
    معروف است به «جیگی جیگی»؛ اسم واقعی اش را هیچ کس ندانست. خانواده ای هم نداشت. دوره گرد بود و دف می زد و به آوازخوانی شهره بود.
    اما آوازخوانی که چنان عشق اهل بیت را در دل داشت که در ایام شهادت و خصوصا کل دو ماه محرم و صفر را دست به دف و دایره نمی برد و کسی او را در شهر نمی دید.
    «جیگی جیگی، ننه خانم»، هر روز صبح می آمد مقابل حرم می ایستاد و به امام رضا(ع) سلام می داد و بلند آواز می خواند:
    جیگی جیگی، ننه خانوم
    بیا بشین روی زانوم
    روی زانوم، سنجد داره
    یه کمی بخور، قوت داره

    همه گفته اند درباره او که: هر باری که گنبد و بارگاه حرم «آقا علی ابن موسی الرضا» را می دید، تنبکش را به نشانه احترام و ادب، پشت سر یا زیر لباس مُندرسش پنهان می کرد و پس از سلام  به حضرت، آوازه خوانی و تنبک زنی می کرد.
    خانه او درسطح شهر، مشهور بود به «غار». اتاقکی غار مانند در داخل کال (کانال) انتهای کوچه نوغان جایی نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ .

    «جیگی جیگی» چگونه در حرم دفن شد؟
    چون هیچ خانواده ای نداشت، جنازه‌اش را به غسالخانه شهر در میدان طبرسی بردند. یک شب در غسالخانه ماند و قرار شد توسط ماموران شهرداری در قبرستان «گلشور» – قبرستان عمومی شهر- دفن شود. همزمان با انتقال جسد «جیگی جیگی» به سردخانه، جنازه یکی از تجار معروف مشهد را شبانه به غسالخانه آوردند.
    صبحگاه خانواده مرد تاجر، جنازه را تحویل گرفتند و پس از انجام مراسمی خاص، راهی حرم حضرت رضا(ع) شدند. کارگران شهرداری هم جنازه موجود را برای دفن به قبرستان عمومی شهر بردند و بی کس و تنها، کفن و دفنش را به سرعت انجام دادند.
    هنگام وداع و دفن تاجر، وقتی کفن را کنار زدند، متعجبانه متوجه شدند که این جنازه او نیست. وقتی به غسالخانه برگشتند، فهمیدند این جنازه «جیگی جیگی» بوده است. خانواده مرد تاجر وقتی به قبرستان «گلشور» مراجعه کردند، دیدند که جنازه پدرشان دفن شده و هرچه تلاش کردند، مراجع تقلید مشهد مجوز نبش قبر ندادند.  از سوی دیگر هم به دستور مراجع، جنازه «جیگی جیگی» در همان قبر مرد تاجر در حرم دفن شد.
    به این ترتیب آن نوازنده‌ی دوره گرد و گمنام، در ایوان شمالی صحن عباسی(انقلاب) آرام گرفت. همان بارگاهی که «جیگی جیگی»، هر روز صبح، طنین آوازش را با سلام به امامش آغاز می کرد.

    آمدم ای شاه پناهم بده /  خط امانی زِ گناهم بده
    ای حرمت ملجا درماندگان /  دور مران، از درو راهم بده
    لایق وصل تو که من نیستم /  اذن به یک لحظه نگاهم بده

    پیوست:
    * ابیات داخل گیومه اشعاری از «غلامرضا سازگار» در وصف حضرت رضا(ع) است.

  • خبرگزاری فارس: دستگیری یک شبکه ضد انقلاب در مشهد/ برنامه اغتشاش و ناامنی خنثی شد

     

    خبرگزاری فارس نوشت:
    یک شبکه ضدانقلاب صبح امروز در مشهد دستگیر و از برنامه‌ریزی‌های آن‌ها برای اغتشاش جلوگیری شد.
    امروز تعدادی از عناصر ضد نظام در محفلی در مشهد که در حال طراحی برای اغتشاش و ایجاد ناامنی بودند، دستگیر شدند.
    دستگیرشدگان از مرتبطین گروه‌های ضد انقلاب خارج از کشور هستند، این افراد با گروه‌های برانداز ارتباط داشتند و قصد طراحی و ساماندهی و ایجاد اغتشاش‌های متناوب در شهر را داشته‌اند.
    بر اساس این گزارش، انتخاب شهر مشهد برای برپایی اغتشاش و آشوب به علت برد تبلیغی آن در رسانه‌های خارج از کشور بوده است.
    دستگیرشدگان از شهر‌ها و نقاط مختلف کشور برای طراحی و ایجاد اغتشاش و ناامنی به‌م شهد سفر کرده و در محفلی حضور داشتند که دستگیر شدند.
  • ازدواج و طلاق با گنده لات محل/ شوهرم بخاطر خیانت دوست دختر قبلی اش خودکشی کرد

    خراسان نوشت:زن ۲۲ساله ای که هنگام استعمال موادمخدر در کنار چهار مرد غریبه در یک ویلای شخصی دستگیر شده بود، سرگذشت دردناک خودرا برای مشاور و مددکار اجتماعی فرماندهی انتظامی طرقبه- شاندیز تعریف کرد.

    وی گفت: در سال آخر دبیرستان تحصیل می کردم که عاشق گنده لات محل شدم. او که به «قدیر لات» معروف بود هر روز مقابل مدرسه ام می ایستاد و به همین دلیل کسی جرئت نمی کرد برایم ایجاد مزاحمت کند. من هم که فرزند طلاق و تشنه محبت بودم خیلی زود عاشق هیبت و اقتدار مردانه او شدم و در ماجرای عشقی خیابانی و با وجود مخالفت اطرافیانم خیلی زود به عقد «قدیر» درآمدم ولی چون جا و مکانی برای زندگی نداشتیم او مرا به باغ یکی از بستگانش برد و مجبور شدیم با  تعمیرات حاشیه ای در آن زندگی کنیم .
    با وجود این من عاشق او بودم و حتی لباس های کهنه خواهرش را می پوشیدم تا این که در همان ماه اول ازدواج باردار شدم اما هنوز یک ماه بیشتر از ازدواجمان سپری نشده بود که همسرم مقابلم ایستاد و گفت: فقط به خاطر کل کل با دوست دختر قبلی ام که می گفت تو دختر خوشگلی هستی و به ارتباط خیابانی فکر نمی کنی! با تو دوست شدم تا به او ثابت کنم که من هر چیزی را بخواهم به دست می آورم!
    آن روز با این جملات قدیر خیلی دلم شکست اما باز هم نمی توانستم از او دل بکنم.  خلاصه،  درست زمانی که پسرم به دنیا آمد، قدیر مرا طلاق داد و با همان دوست دختر قبلی اش ازدواج کرد. با وجود این من فقط به او می اندیشیدم و به همین دلیل ازدواج نکردم تا این که مدتی بعد قدیر لات به خاطر شرارت هایش روانه زندان شد و من از این موضوع اطلاعی نداشتم اما چند ماه بعد، روزی زنگ تلفنم به صدا در آمد و من در حالی که خشکم زده بود صدای قدیر را از آن سوی خط شنیدم که با بغض و گریه گفت: «من در حق تو خیلی بدی کردم. تو زن باوفایی بودی اما همسر فعلی ام به من خیانت کرده است. زمانی که در زندان بودم تصویر زننده ای از او را در شبکه های اجتماعی و کنار یکی از دوستان صمیمی خودم دیدم که با یکدیگر ارتباط زشتی داشتند و حالا که قصد خودکشی دارم، در آخرین لحظات زندگی ام از تو می خواهم که مرا ببخشی!»
    آن روز با شنیدن این جملات، زبانم بند آمده بود، وحشت زده به او گفتم حاضرم در خانه تو و همسرت کلفتی کنم ولی در کنار تو باشم اما او گوشی تلفن را قطع کرد و من روز بعد فهمیدم که قدیر خودکشی کرده است و دیگر در این دنیا نیست. به همین دلیل دچار افسردگی شدید شدم و به پیشنهاد دوستانم برای رهایی از این شرایط به سراغ موادمخدر رفتم. مدتی بعد و در حالی که به یک معتاد حرفه ای تبدیل شده بودم، خواهران قدیر حضانت فرزندم را از من گرفتند و من دوباره در حسرت دیدن فرزندم دچار افسردگی های شدیدتری شدم.  این گونه بود که برای تامین هزینه های موادمخدر به هر جایی سر می زدم تا این که در آن باغ ویلا دستگیر شدم …
  • تکذیب عرضه گوشت سگ در مشهد

    بنا به این گزارش، بر اساس اظهار نظر واحد PCR آزمایشگاه مذکور گوشت کشف شده، گوشت «گوسفند و بز» بوده و احتمالا علت متواری شدن متصدی واحد یاد شده نیز عرضه گوشت‌های فوق خارج از چرخه نظارت دامپزشکی بوده است.

    عرضه گوشت سگ توسط یک قصابی در مشهد تکذیب شد.
    ‌به گزارش ایسنا-‌‌ روابط عمومی اداره کل دامپزشکی استان خراسان رضوی با اشاره به انتشار خبری در برخی رسانه‌ها ‌با موضوع عرضه گوشت سگ در یک واحد قصابی در خیابان عبادی مشهد اعلام کرد:
    با توجه به حساسیت موضوع و لزوم اظهار نظر کارشناسی در این خصوص، در اولین اقدام و پس از نمونه‌برداری کارشناسان دامپزشکی، موارد به آزمایشگاه مرکزی اداره کل دامپزشکی استان ارجاع شد.
    بنا به این گزارش، بر اساس اظهار نظر واحد PCR آزمایشگاه مذکور گوشت کشف شده، گوشت «گوسفند و بز» بوده و احتمالا علت متواری شدن متصدی واحد یاد شده نیز عرضه گوشت‌های فوق خارج از چرخه نظارت دامپزشکی بوده است.
    همچنین از کلیه شهروندان نیز درخواست می‌گردد از خرید هرگونه گوشت فاقد مهر دامپزشکی و از فروشگاه‌های غیرمجاز و افراد دوره گرد خودداری کرده و هرگونه گزارش تخلف در عرضه گوشت و دیگر فرآورده‌های خام دامی را در مشهد و استان با شماره تلفن ۱۵۱۲، سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۰۱۵۱۲ و اطلاع رسانی کرده تا پیگیری‌های بعدی توسط کارشناسان این مجموعه صورت پذیرد.
  • گوشت سگ در قصابی مشهد

    کمی بعد هم پدر متهم مجبور شــد کرکره را بالا ببرد که پس از ورود کارشناســان به محل چهار لاشــه گوشت کشف شد. بررسی های کارشناسی ما روی لاشه ها مشخص کرد که آن ها متعلق به گوسفند نیست و برخی از آن ها مشکوک به لاشه سگ می باشد.

    صبح روز گذشته یک مغازه غیرمجاز قصابی که اقدام به عرضه گوشت مشکوک به سگ کرده بود، در مشهد شناسایی و در این زمینه یک نفر هم بازداشت شد.
    روزنامه قدس نوشت: صبح روز گذشــته باخبر شــدیم کارشناسان سازمان صنعت، معدن و تجارت اســتان و بازرسان اتحادیه صنف گوشت دامی مشــهد طی کنترل نامحسوس و پوششــی چند روزه از یکی از فروشگاه های عرضه گوشت در خیابان عبادی، پی بردند که در محل به جای عرضه گوشت گوسفندی، گوشت مشکوک به سگ عرضه می شــود. بر همین اساس و برای کسب اطلاعات شدیم، به محض حضور در محل ۹۵بیشتر راهی خیابان عبادی شدیم.
    مشخص شد به جز کارشناسان معاونت بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان و اعضای اتحادیه گوشت دامی، نماینده دامپزشکی و سرگرد فائزی فرمانده کلانتری رسالت نیز در محل حضور دارند. در همین زمینه کارشــناس اتحادیه گوشت دامی در تشریح ماجرا گفت: حدود یک هفتــه ای بود فعالیت واحد متخلف را که هیچ پروانه کسبی هم ندارد زیر نظر گرفته بودیم.
    وی ادامه داد: فروشنده هم که سر در مغازه بنری با عنوان «ران سر دست هزار تومان!» نصب کرده بود برای تحویل گوشت ها، ۳۶تعاونی از قبل ثبت نام می کرد. باقــری ادامه داد: دو ســه روز هیچ گوشــتی در محل تخلیه نشــد تا اینکه صبح امروز (سه شــنبه) دوباره با عنوان خریدار به محل مراجعه کردیم که فروشــنده عنوان کرد ســاعت ۱۰ گوشت می رسد، پس از آن هماهنگی های لازم با آقای مقدسی کارشناس مســئول معاون بازرسی ســازمان صنعت، معدن و تجارت اســتان و دکتر کرباسی مسئول واحد نظارت شبکه دامپزشکی مشهد صورت گرفت و در محل منتظر تخلیه گوشت ماندیم.
    تلاش همه جوره عامل اصلی برای فرار از قانون!
    کارشــناس اتحادیه گوشــت دامی تصریح کرد: لحظاتی بعد پســر فروشنده که ســوار بر یک وانت پیکان بود به محل آمد و گوشــت ها را که داخل چند کیسه قرار داشت از وانت تخلیه و به داخل مغازه منتقل کرد. به محض رؤیت ماجرا وارد عمل شدیم، اما پسر فروشنده با چاقویی که در دست داشت به سمت ما حمله ور شد، وقتی دید تعداد کارشناسان حاضر در محل زیاد است از محل متواری و در همان حال که از مغازه دور می شد با کنترلی که در دست داشت، کرکره برقی مغازه را فعال کرد تا در مغازه بسته و مانع کشف گوشت ها شود که با این اقدام پدرش در محل گرفتار شد.
    کشف لاشه گوشت مشکوک به سگ پشت پاچال!
    کمی بعد هم پدر متهم مجبور شــد کرکره را بالا ببرد که پس از ورود کارشناســان به محل چهار لاشــه گوشت کشف شد. بررسی های کارشناسی ما روی لاشه ها مشخص کرد که آن ها متعلق به گوسفند نیست و برخی از آن ها مشکوک به لاشه سگ می باشد. به همین دلیل و برای اطمینان بیشتر لاشه گوشت ها به دامپزشکی منتقل شد. وی افزود: تا به امروز چندین مرحله این محل به عنوان فروشگاه متخلف عرضه کننده گوشت های فاقد مهر و برچسب دامپزشکی، فروش گوشت های کله گاو و سنگدان مرغ با عنوان گوشــت چرخ کرده، مورد اعمال قانون قرار گرفته و صورتجلســه آن هم به تعزیرات حکومتی ارسال شده است.
    در همین خصوص نماینده دامپزشکی هم که در محل حضور داشت به خبرنگار ما گفت: نمونه ها را به دامپزشکی منتقل و کار کارشناســی روی آن صورت خواهد گرفت و پس از آن نتیجه دقیق اعلام خواهد شد. در ادامه پدر متهم که در محل حضور داشت، توسط مأموران کلانتری رسالت بازداشت و به مقر پلیس منتقل شد تا تحقیقات تکمیلی در این راستا صورت پذیرد.
  • قتل پسر ۵ ساله به دست پسر ۱۳ ساله با انگیزه تجاوز

    چند روز پیش خبر گم‌شدن پسربچه‌ای ۵ ساله در روستای فارمد از توابع مشهد در رسانه‌ها منتشر شد.
    به گزارش ایسنا، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در خصوص وضعیت پرونده قتل یک پسربچه ۵ ساله در این شهر توضیحاتی ارائه کرد:
    از سه‌شنبه، ۱۸ دی ماه ساعت ۵ شب کودک مفقود می‌شود و بعد جست‌وجو برای پیدا شدن کودک وتشکیل پرونده کودک پیدا نمی‌شود تا بعدازظهر شنبه ۲۲ دی‌ماه جنازه‌ کودک در پشت‌بام خانه‌ای در حال ساخت، در اتاقکی کوچک پیدا شد که لباس به تن نداشته است.
    تحقیقات را در خصوص این‌که مقتول روزی که مفقود شده باچه کسانی بوده و بازی می‌کرده و این‌که در نهایت چه کسی جنازه را پیدا کرده است شروع کردیم و متوجه شدیم که کودکانی که همان روز برای بازی به پشت‌بام رفته بودند دوباره برای بازی به پشت‌بام می‌روند و جنازه را پیدا می‌کنند.
    بعد از تحقیق از بچه‌ها متوجه شدیم که پسری که از لحاظ سنی و عقلی از باقی بچه‌ها بزرگ‌تر است چیزهایی را مخفی می‌کند و رفتارهای مشکوکی دارد، بعد از بررسی سوابقش و این‌که در گذشته هم به آزار و اذیت کودکان پرداخته است کمی روی او تمرکز کردیم و در نهایت خود او در محل اقرار کرد که کودک را به قصد اذیت و آزار به پشت‌بام برده و بعد او را خفه کرده است و جنازه هم به همین دلیل بی لباس بوده است.
    پرونده به این خاطر که متهم به قتل طفل است در صلاحیت دادگاه است و تحویل دادگاه داده شد تا بررسی کنند که این پسر بالغ است یا خیر.
    به این دلیل که شناسنامه‌ متهم زیر ۱۵ سال است محکومیت کیفری شامل او نمی‌شود و چون این پرونده از صلاحیت ما خارج بود به دادگاه تحویل داده شد.
    اگر این پسر ۱۳ ساله به بلوغ رسیده باشد پرونده به دادسرا تحویل داده می‌شود و اگر به این نتیجه برسند که قاتل به بلوغ نرسیده است پسر ۱۳ ساله تحویل خانواده می‌شود./ایسنا
  • رئیس دادگستری مشهد: ما به نمایندگی از خدا و امام زمان در امور مردم دخالت می‌کنیم

    مجازات در جمهوری اسلامی از عذاب اخروی مجرمان و زندانیان کم می کند/ اگر فردی در زمان طاغوت در زندان بود، حبسش از مجازات اخروی او کم نمی کرد اما امروز اگر این تحمل کیفر یا قصاص و شلاق و دیگر احکام توسط حکام اسلامی و شرعی انجام می شوند یکی از آثار اخروی آن برای محکومان این است که این مجازات در آخرت از آنها برداشته می شود

    رئیس دادگستری مشهد: ما به نمایندگی از خدا و امام زمان در امور مردم دخالت می‌کنیم.
    رئیس کل دادگستری خراسان رضوی گفت: علاوه بر توقف روند رو به رشد شمار زندانیان طی سالهای اخیر تعداد زندانیان این استان نیز کاهش یافته است.
    به گزارش ایرنا، حجت الاسلام علی مظفری روز سه شنبه در مراسم تکریم و معارفه مدیر کل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی خراسان رضوی افزود: جمعیت کیفری خراسان رضوی از ۲۱ هزار نفر در سال ۹۳ تاکنون کاهش یافته است.
    وی بر لزوم تغییر قوانین در زمینه حبس تاکید کرد و گفت: نظام باید برای رفع مشکلات جمعیت کیفزی تغییراتی در قوانین حبس انجام دهد به عنوان مثال افراد نباید به خاطر مهریه زندانی می شدند که این موضوع امروز حل شده است.
    وی اظهار داشت: از ابتدا ضرورتی برای مجازات حبس به خاطر مهریه و جرایم مالی نبوده است و در برخی جرایم کیفری نیز نیازی به مجازات زندان نیست.
    حجت الاسلام مظفری گفت: هدف اصلاح است اما وقتی با جمعیت انبوه در زندانها مواجه می شویم اهداف قانونی و شرعی تربیت فرد با رعایت کرامت انسانی محقق نمی شود.
    وی افزود: اصلاح این موارد نیز بر عهده قانونگذار است هرچند همه دستگاههای اجرایی، قانونگذاران و قوه قضاییه نیز باید به وظیفه عمومی خود عمل کنند.
    وی اظهار داشت: ما در نظام جمهوری اسلامی به نمایندگی از امام زمان (عج) و به نمایندگی از خدا در امور مردم دخالت می کنیم.
    رئیس کل دادگستری خراسان رضوی گفت: اگر فردی در زمان طاغوت در زندان بود، حبسش از مجازات اخروی او کم نمی کرد اما امروز اگر این تحمل کیفر یا قصاص و شلاق و دیگر احکام توسط حکام اسلامی و شرعی انجام می شوند یکی از آثار اخروی آن برای محکومان این است که این مجازات در آخرت از آنها برداشته می شود.
    وی خاطر نشان کرد: این موضوع دینی در اسناد اهل سنت و شیعه آمده است و تحمل کیفر برای خاطیان در حکومت اسلامی کار معنوی و ذخیره آخرت خواهد بود.
    در این مراسم خشایار جمشیدی به عنوان مدیر کل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی خراسان رضوی معرفی و از زحمات ۳۶ ساله سید محمد موسوی در این مجموعه قدردانی شد.
    ۱۱ زندان به همراه کانون اصلاح و تربیت و اردوگاه حرفه آموزی و کاردرمانی چناران زیر پوشش اداره کل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی خراسان رضوی است.
    استان خراسان رضوی با ۶٫۵ میلیون نفر جمعیت۲۱ هزار زندانی دارد.