برچسب: مرکز پژوهش های مجلس

  • مقاله بلندبالای مجلس برای اینکه به مردم بگوید تحریم ها لغوشدنی نیست

    مقاله بلندبالای مجلس برای اینکه به مردم بگوید تحریم ها لغوشدنی نیست

     

    مرکز پژوهش‌های مجلس ضمن تاکید بر این موضوع که بنا بر دلایل مختلف احتمال رفع واقعی تحریم ایران توسط آمریکا، بسیار اندک است، اعلام کرد: رفع تحریم‌های آمریکا علیه ایران، از منظر حقوقی بسیار دشوار است.

    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی با عنوان «تدبیر اقتصاد کشور در شرایط تحریم: 1. ضرورت برنامه ریزی اقتصاد ملی با فرض ماندگاری تحریم ها» با تاکید بر اینکه بنا بر دلایل مختلف احتمال رفع واقعی و نه صرفا کاغذی تحریم ایران توسط آمریکا، بسیار اندک است، اعلام کرد: تدبیر و برنامه‌ریزی میان‌مدت و چه‌بسا بلندمدت اقتصاد کشور باید با فرض ماندگاری تحریم انجام شود.

    *رهایی از تحریم بدون مقاوم شدن در مقابل آن امکانپذیر نیست

    در ابتدای بخش «خلاصه مدیریتی» گزارش بازوی کارشناسی مجلس آمده است: «پس از شروع هر موج تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران و به‌موجب صعوبت‌ها و دشواری‌های ناشی از آن، مسئولان و مدیران کشور به‌صورت آشکار یا ضمنی به دنبال پاسخ به این سؤال هستند که: «تحریم تا چه زمانی پابرجاست؟». همچنین تلقی ضمنی در برخی سطوح مدیریتی و در برخی بخش‌ها، این است که با توجه به موقتی بودن تحریم، کافی است تصمیماتی گرفته شود که برای مدت کوتاهی اقتصاد کشور «دوام بیاورد» تا پس از آن و متعاقب رفع تحریم، مجدداً به روال سابق بازگردیم. در گزارش حاضر، برپایه مستندات، ادله و شواهد نشان داده شده است که:

    ـ اولاً، رهایی از تحریم متوقف است بر مقاوم شدن در مقابل آن،

    ـ ثانیاً، رفع تحریم ایران (به‌صورت واقعی و واجد اثر عینیِ اقتصادی) اساساً جایگاهی در دکترین اقتصادی ـ نظامی آمریکا ندارد،

    مقاله بلندبالای مجلس برای اینکه به مردم بگوید تحریم ها لغوشدنی نیست|خبر فوری

    ـ ثالثاً، نقش بستن انگاره «کوتاه‌مدت بودن تحریم» ملازم خواهد بود یا سیاستگذاری‌های اقتضایی و تشدیدکننده شکنندگی‌های اقتصادی».

    در گزارش این مرکز پژوهشی این گزاره کلیدی که «چرا باید سامان اقتصادی و سیاسی کشور، با فرض ماندگاری تحریم، مورد تدبیر قرار گیرد»، ذیل سه بخش اصلی مورد بحث قرار گرفته است. دو بخش اول، از دریچه ساختار حقوقی و دکترین اقتصادی ـ نظامی آمریکا به مقوله تحریم می‌نگرد و محور بعدی، تحریم را از منظر آسیب‌پذیری ساختارهای اقتصادی ایران مورد بررسی قرار می‌دهد.

    *رفع تحریم‌ها خیلی پیچیده است و بهره مندی از این ناحیه بسیار پیچیده‌تر

    در بخش اول این گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با عنوان «رفع تحریم؛ پیچیدگی حقوقی و انتفاع اقتصادی؟!» آمده است: «تحلیل کلان اسناد تحریمی آمریکا علیه ایران و همچنین بررسی سیاستگذاری‌های چندین‌ساله آمریکا در حوزه تحریم نشان از آن دارد که مقوله «رفع تحریم» اگرچه در ظاهر، سهل و آسان جلوه می‌کند، اما در عمل، واجد پیچیدگی‌های فراوان بوده که فهم این پیچیدگی‌ها متوقف است بر طراحی و ساخت تصویری جامع از تحریم‌ها. نکته مهم و اساسی آن است که انتفاع اقتصادی و بهره‌مندی عینی و حقیقی از ناحیه رفع تحریم‌ها بسیار پیچیده‌تر و پُراصطکاک‌تر از خودِ «رفع تحریم‌ها»ست. در این بخش، براساس خوانش ثانویه اسناد تحریمی آمریکا، توضیح داده می‌شود که رفع تحریم‌های آمریکا علیه ایران، برخلاف تلقی برخی سیاستگذاران، از منظر حقوقی بسیار دشوار و پُراصطکاک بوده و پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.

    پیچیدگی‌های حقوقی رفع تحریم‌های ایران، ذیل سه محور قابل بیان است:

    1. تکمیل زیرساخت‌های حقوقی مرتبط با تحریم و ماهیت غیرزمان‌دار آنها: بررسی اسناد قانونی مرتبط با تحریم، نشان از آن دارد که تحریم بخش‌های اصلی اقتصادی ایران، مستند به قوانین ایالات ‌متحده آمریکاست؛ در نظام حقوقی این کشور، با توجه به قوانین وضع شده در این حوزه، وضع تحریم بدون زمان و غیرمشروط در نظر گرفته شده و تعلیق تحریم زمان‌دار و مشروط است. به‌نظر می‌رسد چه در دوره برجام، چه در آینده، پدیده‌ای تحت عنوان لغو تحریم‌های ایران، اساساً در دستور کار ایالات ‌متحده قرار نداشته و نخواهد داشت بلکه در مقابل، در صورت وجود اراده در کشور تحریم‌کننده، حداکثر آن است که تحریم‌های ایران در بازه‌های زمانی مشخص تعلیق می‌شوند نه لغو؛ درنتیجه، همواره خطر اعمال مجدد تحریم‌ها وجود خواهد داشت.

    2. درهم‌تنیده شدن تحریم‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای و قاعده‌گذاری در جهت تفکیک‌ناپذیری تحریم‌های مرتبط با ایران: هم‌زمان با خروج آمریکا از برجام و وضع مجدد تمامی تحریم‌های تعلیق شده هسته‌ای، راهبرد جدیدی تحت عنوان «دیوار تحریم (Sanction Wall)» در دستور کار تیم وقت سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران قرار گرفت. در این راهبرد جدید، بخش‌ها، سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی ایرانی که پیش‌تر در چارچوب مسائل هسته‌ای ادعایی ایالات‌متحده تحریم شده بودند این بار مبتنی بر وجوه ادعایی دیگر نظیر حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، اشاعه سلاح‌های کشتارجمعی و ثبات‌زدایی منطقه‌ای تحت تحریم قرار گرفتند. نتیجه این درهم‌تنیدگی آن است که حتی اگر تحریم‌های به‌اصطلاح هسته‌ای رفع شوند، باز هم بخش‌ها، نهادها و سازمان‌های اصلی ایرانی از تور تحریمی آمریکا نجات نخواهند یافت و به‌اصطلاح سایر اتهامات تحریمی همچنان پابرجا خواهند ماند.

    3. اذعان رسمی و دوحزبی مقامات آمریکا مبنی‌بر ضرورت انعقاد توافق جامع با ایران: سردمداران آمریکایی به‌صراحت بیان می‌کنند که اگر نظام ایران خواهان پایان دادن به فشارهای اقتصادی است باید به‌طور کامل و جامع (نه گزینشی) در راهبردهای امنیتی و سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند».

    * ابزارهای متعدد آمریکا برای مانع تراشی در مسیر بهره‌مندی ایران از رفع کاغذی تحریم‌ها

    سپس بازوی کارشناسی مجلس این سوال مهم را مطرح کرده که «با همه پیچیدگی‌های حقوقی، چنانچه ایالات ‌متحده، اقدام به رفع تحریم‌های ایران کند، آیا امکان بهره‌مندی از آنها برای اقتصاد ایران فراهم است؟» و در پاسخ به این سوال اعلام کرده است: «در ادامه و ذیل چند محور توضیح داده خواهد شد که ایالات‌ متحده، حتی در صورت اقدام به رفع تحریم‌ها بر روی کاغذ، ابزارهای متعددی در اختیار دارد که می‌تواند با به‌کارگیری آنها، مانع از بهره‌مندی حقیقی اقتصاد ایران از ناحیه رفع تحریم‌ها شود.

    1. امکان ایجاد اختلال در یکی از حلقه‌های زنجیره تعامل برون‌مرزی اقتصاد ایران: تعامل و مبادله اقتصادی بخش‌ها و شرکت‌های ایرانی با طرف‌های تجاری خارج از کشور و انتفاع از این تعاملات، متوقف بر فعالیت بی‌عیب‌ونقص زنجیره گسترده‌ای از اجزای اقتصادی (نظیر نقل‌و‌انتقال مالی، لجستیک و حمل‌ونقل، خدمات بیمه‌ای، تأمین نیازهای فناورانه مرتبط با تولید و…) است. حال چنانچه یک حلقه از این زنجیره، سُست یا معیوب باشد یا به‌واسطه دیگر تحریم‌ها (نظیر تحریم بانک مرکزی، شبکه بانکی، گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و… به اتهام حمایت از تروریسم) قابلیت استفاده نداشته باشد، انتفاع اقتصاد ایران از ناحیه رفع تحریم‌ها کاملاً غیرمحتمل است.

     

    با وضع تحریم به‌ویژه در بخش نفت و گاز، آمریکا بازار صادراتی نفت و گاز ایران را تصاحب نمود. درواقع در چند سال اخیر، آمریکا خود به صادرکننده نفت و گاز بدل شده و در این میان، تحریم ایران فرصتی را برای آمریکا پدید آورد که راحت‌تر بازارهای فروش انرژی ایران را تسخیر کند

     

    * فاصله بسیار زیاد بین تعلیق تحریم تا انتفاع اقتصادی از آن

    2. امکان بزرگنمایی امتیازهای حداقلی (رفع نمایشی برخی تحریم‌ها) و امتیازنمایی ضدامتیازها: یک نکته مهم که معمولاً در تحلیل‌ها و گاه در روندهای مذاکراتی مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد تفاوت جنس تعهدات ایران و طرف‌های مقابل در برجام است؛ تعهدات ایران در حوزه هسته‌ای، همگی فنی و فیزیکی بوده و درنتیجه کاملاً ملموس و رصدپذیر هستند؛ اما تعهدات طرف مقابل ماهیتاً غیرملموس و غیرکمی‌اند و فاصله بین تعلیق تحریم تا انتفاع اقتصادی از آن بسیار بیشتر از «آن»ی است که تصور می‌شود. ازاین‌رو، به‌نظر می‌آید که ظرفیت استفاده از دو حربه برای آمریکا کاملاً فراهم است:

    الف) رفع نمایشی برخی محدودیت‌ها و تحریم‌های غیرمهم؛ توضیح اینکه چنین اقداماتی، در نسبت با کلیت اقتصاد ایران، حد و وزن بسیار ناچیزی دارند و اساساً در حدی نیستند که آنها را بتوان «امتیاز»ی از طرف آمریکا محسوب کرد.

    ب) اعطای معافیت‌های موردی و زمان‌مند به‌جای لغو تحریم‌ها؛ توضیح اینکه بعضی از مسئولان بر این باورند که صدور چنین مجوزهایی، نشان‌دهنده شکست راهبرد تحریمی آمریکا علیه ایران در حوزه‌ای خاص است و اشخاص خارجی ذی‌نفع در تجارت با ایران، به آمریکا فشار آورده و در حوزه‌های خاص، مجوز تعامل با ایران را دریافت کرده‌اند. نگاه دیگر آن است که صدور هر مجوز یا لحاظ کردن تخفیف در اجرای تحریم‌ها، جزئی از پازل تحریم‌های آمریکا علیه ایران است و باید در آن فضا تحلیل شود. شناخت صحیح دشمن و رجوع به تجربه گذشته کشور نشان می‌دهد که نگاه دوم، قرابت بیشتری با واقعیت بیرونی دارد. درحقیقت، این فهم و ادراک باید در داخل کشور ایجاد شود که هر معافیت یا تخفیف تحریمی، تکمیل‌کننده پازل «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران است. علاوه بر این، چه معافیت‌های عمومی و چه معافیت‌های موردی، هرکدام، برپایه مجموعه‌ای از قواعد الزام‌آور صادر می‌شوند، به‌طوری ‌که پیاده‌سازی و به‌کارگیری آنها، بیش از آنکه عایدی اقتصادی برای کشور حاصل آورند زمینه را برای فشارهای آتی فراهم می‌کنند.

    3. امکان بالا بردن ریسک سیاسی و اقتصادی تعامل با ایران از طریق لفاظی‌های رسمی، هجمه‌های رسانه‌ای و فشارهای غیررسمی».

    *رفع تحریم‌ها جایی در راهبردِ کلانِ جهانیِ آمریکا ندارد

    در بخش دوم گزارش این مرکز پژوهشی، آینده تحریم‌های ایران در سایه دکترین اقتصادی/ امنیتی آمریکا مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: «توضیح آنکه برخی در داخل کشور برپایه اظهارات مقامات دولت جدید آمریکا درخصوص بازگشت به برجام، به ‌اشتباه تصور می‌کنند که چنین اظهاراتی به‌معنای رفع تحریم‌ها و متعاقب آن، ایجاد گشایش در اقتصاد داخلی درنتیجه تحولات حوزه سیاست خارجی است. این در حالی است که به‌نظر می‌رسد آمریکا نه فقط به‌سبب سیاست‌ها و برنامه‌های منطقه‌ای خود، بلکه به‌دلیل الزامات کلان خود (اعم از پارادایم اقتصادی ـ تجاری حاکم و کشمکش با قدرت‌های رقیب در عرصه جهانی) خواهان حفظ تنش‌ها در منطقه غرب آسیاست و با این نگاه، ذیل دو محور اقتصادی ـ تجاری و دفاعی ـ امنیتی می‌توان نشان داد که اساساً تنش‌زدایی غیرتاکتیکی و بلندمدت، جایی در راهبردِ کلانِ جهانیِ آمریکا ندارد.

    *آمریکا با ابزار تحریم راحت‌تر توانست بازارهای فروش انرژی ایران را تسخیر کند

    1. در بُعد اقتصادی ـ تجاری، بررسی‌ها حاکی از آن است که طی سال‌های اخیر دستگاه حاکمه ایالات‌ متحده آمریکا، طی یک توافق دوحزبی، حمایت از اقتصاد داخلی را در دستور کار خود قرار داده است؛ اقدام آمریکا به خروج از برجام و وضع مجدد تحریم‌های ایران را می‌توان هم‌راستا با سیاست تجاری آمریکا ارزیابی کرد. با وضع تحریم به‌ویژه در بخش نفت و گاز، آمریکا بازار صادراتی نفت و گاز ایران را تصاحب نمود. درواقع در چند سال اخیر، آمریکا خود به صادرکننده نفت و گاز بدل شده و در این میان، تحریم ایران فرصتی را برای آمریکا پدید آورد که راحت‌تر بازارهای فروش انرژی ایران را تسخیر کند. نکته قابل توجه آنکه ایالت‌های مختلفی در زمینه تولید گاز و نفت فعال هستند و از صادرات این محصولات منتفع می‌‌شوند. برخی از این ایالت‌ها نقش مهمی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ایفا می‌کنند و به‌نظر می‌آید که از ناحیه رفع تحریم‌‌های ایران و به‌تبع، افزایش صادرات نفت و گاز ایران متضرر خواهند شد. حتی اگر دستگاه حاکمه آمریکا، زمانی، تصمیم به تعلیق تحریم‌های نفتی ایران بگیرد این اقدام را باید از دریچه رویکرد منفعت‌گرایانه آن کشور مورد تحلیل و بررسی قرار داد؛ به این معنا که احتمالاً، تحریم‌های نفتی ایران، زمانی تعلیق می‌شوند که منافع بخش نفت آمریکا اقتضا کند. به بیان دیگر، رفع تحریم‌های ایران و به‌طور خاص تحریم صادرات نفت، علاوه بر متغیرهای سیاسی، متوقف بر پارامترهای اقتصادی متعددی است که یک نمونه آن، منفعت شرکت‌های آمریکایی تولیدکننده نفت و گاز است؛ لذا این انتظار که متعاقب گفتگویی چندجانبه و پس از آن، یک تصمیم سیاسی می‌توان نفت و گاز کشور را مجدداً وارد مدار تجارت جهانی کرد انگاره‌ای شدیداً خوش‌بینانه و البته غیرواقع‌گرایانه است.

    * چشم انداز رفع عملی و نه صرفا کاغذی تحریم ایران، بسیار دور از واقع است

    2. از طرف دیگر، استراتژی دفاعی ـ امنیتی ایالات ‌متحده آمریکا (که خود، منبعث از توافق دوحزبی بوده و طی ادوار مختلف، دولت‌های حاکم بر ایالات ‌متحده، به اصول استراتژی منتخب پایبند بوده و تنها در به‌کارگیری ابزار و استفاده از روش‌ها، با یکدیگر تفاوت داشته‌اند) واجد دلالت‌های مهمی در موضوع ثبات و ماندگاری تحریم‌های ایران است. بررسی مکتوبات پژوهشی و اسناد رسمی ایالات ‌متحده آمریکا نشان از آن دارد که دو حزب اصلی این کشور، توافق دارند که اکنون، آمریکا در حوزه دفاعی ـ امنیتی باید تمرکز اصلی خود را بر کشور چین و روسیه گذاشته و بیش از این، خود را درگیر رویدادها و چالش‌های منطقه غرب آسیا نکند. تحلیل‌گران دفاعی آمریکا با پی بردن به خطای راهبردی خود در تمرکز بر مبارزه با به‌اصطلاح تروریسم در دهه دوم قرن 21 میلادی، مسیر جدیدی را در راهبرد دفاعی آمریکا آغاز نمودند؛ از ابتدای دهه دوم قرن 21، تمرکز آمریکا بر چین (و تا حدودی روسیه) به‌عنوان اصلی‌ترین تهدید بین‌المللی، تبدیل به چالش اصلی امنیت ملی آمریکا شد، اما با این حال، منطقه غرب آسیا از دو جهت محل نگرانی مقامات آمریکاست: آنها از یک‌سو نگران قدرت گرفتن چین و روسیه در منطقه و ازسوی دیگر نگران متحدان خود در منطقه هستند.

    راه‌حلی که در اسناد ملی آمریکا برای حل مسئله منطقه غرب آسیا و درعین‌حال، تمرکز بر چین و روسیه اشاره شده است، ایجاد پیمان‌‌ها و مشارکت متحدان آمریکا در هزینه‌های نظامیِ محافظت از منطقه و همچنین تضعیف کشورهای متخاصم است. براساس این راه‌حل، منطقه غرب آسیا نباید تحت سلطه هیچ قدرت متخاصم با آمریکا قرار گیرد. به‌عبارت ‌دیگر، آمریکا که به‌دلیل محدودیت‌های خود، امکان حضور مستقیم در منطقه غرب آسیا را ندارد گسترش ناامنی و بی‌ثباتی در منطقه مذکور را به‌عنوان راهبرد خود برگزیده است. تحریم و ایجاد تنش‌های متعاقب آن ازجمله مهم‌ترین ابزارهای در اختیار آمریکا برای تزریق بی‌ثباتی در منطقه است و آمریکا چنین ابزاری را به‌راحتی کنار نخواهد گذاشت. در چنین شرایطی و با توجه ‌به اینکه آمریکا بر این مسئله تأکید می‌‌کند که اجازه تسلط بر منطقه غرب آسیا را به کشورهای متخاصم نخواهد داد و ازسوی دیگر روابط اقتصادی ایران و چین نیز برای آمریکا نگران‌کننده است، لذا این چشم‌انداز که ایران، رفع تحریم (به‌معنای واقعی کلمه و نه فقط بر روی کاغذ) را تجربه کرده و متعاقب آن، گشایش و انبساط در اقتصاد ایران پدید خواهد آمد بسیار دور از واقع است».

    * تا زمانی که کشور تحت تحریم، آسیب‌پذیر باشد در معرض خطر بازگشت تحریم‌هاست

    در بخش سوم گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، کاهش و رفع آسیب‌پذیری اقتصادی به‌عنوان مهم‌ترین راهبرد مقابله فعالانه با تحریم مورد بررسی قرار گرفته و آمده است: «نفیو در کتاب هنر تحریم‌ها، تصریح می‌کند که آمریکا اگر بخواهد راهبرد تحریمی موفقی را علیه کشورهای متخاصم پیاده‌سازی کند، باید نقاط آسیب‌پذیری اقتصاد کشور هدف، منابع درآمدی و میزان آمادگی اقتصاد آن کشور در جذب و خنثی‌سازی فشارهای اقتصادی را شناسایی کرده و به‌طور دقیق، کارآمد و با روشی اصولی، فشار اقتصادی را بر نقاط آسیب‌پذیر کشور هدف افزایش دهد و همچنین از تحمیل تحریم بر سایر نقاط {نقاط تاب‌آور و مقاوم} اجتناب کند. دلالت توصیه سیاستی نفیو آن است که تا زمانی که کشور تحت تحریم، آسیب‌پذیری خود را رفع نکند و مشخصاً از محدوده تحریم‌‌پذیری خارج نشود، همواره در معرض خطر بازگشت تحریم‌ها (به همان بهانه‌های سابق یا حتی به بهانه‌های جدید) قرار دارد».

    * تاثیرات نامطلوب مهم مفروض انگاشتن رفع تحریم‌ها بر اقتصاد کشور

    در بخش پایانی گزارش بازوی کارشناسی مجلس هم به این سوال مهم که «مفروض انگاشتن رفع تحریم‌ها چه نسبتی با شکل‌گیری روندهای مخرب در حوزه سیاستگذاری اقتصاد کشور خواهد داشت»، پاسخ داده شده و آمده است: «چشم‌انداز ایجاد انبساط در فضای سیاست خارجی و مفروض انگاشتن رفع تحریم‌ها، قطعاً دلالت‌های اساسی در حوزه سیاستگذاری خواهد داشت و چنانچه برداشته شدن تحریم‌ها، در ذهن مسئولان و سیاستگذاران کشور، بدیهی فرض شود آنگاه تحقق یا تداوم روندهای مخرب در حوزه‌های زیر دور از انتظار نیست:

    1. در حوزه مالیه عمومی، از یک ‌طرف، رویه‌های اجرایی و تقنینی، به‌سمت سیاست‌های انبساطی گرایش پیدا خواهد کرد بدون آنکه تبعات این سیاست‌های انبساطی بر روی شکنندگی‌ها و آسیب‌پذیری‌های اقتصاد مورد دقت قرار گیرد و از طرف دیگر، همانند سال‌های اخیر، حتی اقدامات ابتدایی به‌منظور اصلاح ساختار بودجه (که البته ربطی به شرایط تحریم و غیرتحریم ندارد و اقدام به آن، در هر موقعیتی، ضروری است) مورد غفلت قرار خواهد گرفت.

    2. بسیار محتمل است که در حوزه مالی و تجاری (داخلی و خارجی)، اقدامات آسیب‌زا و غیرمنطبق با اقتضائات تحریمی کشور در دستور کار قرار گیرد. اقداماتی نظیر سیاستگذاری ارزی غیرمتناسب با شرایط تحریمی کشور، به تعویق انداختن اصلاحات ترازنامه‌ای در شبکه بانکی و درنهایت، تضعیف شبکه‌ها و کانال‌های غیررصدپذیر و مقاومِ بین‌المللی در حوزه نقل‌وانتقال وجوه.

    3. وابسته کردن روندهای اقتصاد داخلی به تحولات سیاست خارجی که باعث خواهد شد اقتصاد، شرطی شده و مشخصاً کنشگران، مصرف و سرمایه‌گذاری خود را تا زمان شکل‌گیری تغییرات اساسی در شرایط سیاست خارجی کشور به تعویق بیندازند. درواقع در چنین حالتی با به تعویق انداخته شدن تقاضای کالاهای بادوام خانوارها و سرمایه‌گذاری بنگاه‌ها، اقتصاد به ‌احتمال زیاد با مشکل کمبود تقاضای مؤثر روبه‌رو خواهد شد. تجربه نیز مؤیدی بر گزاره فوق است».

    *برنامه هفتم توسعه با فرض ماندگاری تحریم تدوین شود

    جمله پایانی بخش «خلاصه مدیریتی» این گزارش این مرکز پژوهشی عبارتست از: «دلالت سیاستی گزارش حاضر آن است که تدبیر و برنامه‌ریزی میان‌مدت و چه‌بسا بلندمدت اقتصاد کشور باید با فرض ماندگاری تحریم انجام شود. گزاره فوق با توجه به در پیش بودن تدوین برنامه هفتم توسعه، اهمیتی دوچندان می‌یابد».

     

  • کلیات طرح کوپن الکترونیک از مجلس رأی گرفت

    کلیات طرح کوپن الکترونیک از مجلس رأی گرفت

     

    کلیات طرح کوپن الکترونیک از مجلس رأی گرفت|خبر فوریمرکز پژوهش‌های مجلس به‌صراحت اعلام کرده طرح نمایندگان تورم‌زاست و باید متوقف شود

    نمایندگان مجلس در حالی دیروز به کلیات طرح کوپن الکترونیک رأی دادند که در نتیجه هشدار جدی مرکز پژوهش‌های مجلس مبنی بر تورم‌زا بودن ایده خام وکلای مردم، ماجرا به کمیسیون برنامه و بودجه کشیده شد تا بلکه این طرح پخته‌تر شود. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس از مدافعان جدی الزام دولت به پرداخت یارانه کالاهای اساسی به‌صورت کوپن الکترونیک است، ولی هشدار بازوی کارشناسی مجلس نشان می‌دهد این طرح ممکن است در عمل اجرا نشود.

    ماجرا چیست؟
    تعدادی از نمایندگان با قید فوریت طرحی را برای پرداخت یارانه اعتبار خرید به 60میلیون ایرانی ‌پیشنهاد کرده‌اند که براساس آن 30هزار میلیارد تومان قرار است به‌حساب سرپرستان خانوار ریخته شود؛ شبیه یارانه نقدی به ارث رسیده از دولت محمود احمدی‌نژاد که حالا محمدباقر قالیباف از آن دفاع می‌کند. درحالی‌که مبلغ 30هزار میلیارد تومان، به گفته کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس، محل تردید است به‌ویژه اینکه نمایندگان پیشنهاد دیگری هم داده‌اند که 35هزار میلیارد تومان به سقف بودجه امسال کشور اضافه شود تا دولت بدهی‌اش را به سازمان تامین اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح پرداخت کند که 15هزار میلیارد تومان آن صرف تامین کالاهای اساسی، 10هزار میلیارد تومان برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام و 10هزار میلیارد تومان هم برای ترمیم حقوق بازنشستگان هزینه خواهد شد.

    مرکز پژوهش‌های مجلس چه می‌گوید؟
    مرکز پژوهش‌های مجلس اما مخالف این طرح است؛ همچنان که سیاست تخصیص ارز 4200تومانی برای واردات و نهاده‌های اساسی را ناکارآمد می‌خواند و نسبت به خطر تورم شدید هشدار می‌دهد. این نهاد پژوهشی به نمایندگان یادآوری می‌کند که اگر تصمیم دارند تا طرح‌شان را به قانون تبدیل کنند، باید 4گام جدی بردارند؛ نخست کمک به تامین کالاهای اساسی اقشار کم‌درآمد براساس معیارهای استحقاق‌سنجی، دوم پیشگیری از اقدامات موازی و پراکنده مراجع تصمیم‌گیری و جلوگیری از افزایش کسری بودجه از طریق مصوبات مختلف، سوم جلوگیری از رشد پایه پولی از محل استقراض از بانک مرکزی ناشی از تأمین ارز ترجیحی و در نهایت ایجاد منابع پایدار غیرتورمی بسته معیشتی. درحالی‌که نمایندگان می‌گویند هدف از تصمیم‌شان اجرای طرح کوپن الکترونیک تا پایان امسال است، اما بازوی تحقیقاتی مجلس با تأکید بر ضرورت مدیریت کسری بودجه دولت می‌گوید: از آنجا که ممکن است طرح کوپن الکترونیک به‌احتمال زیاد در سال‌های آینده هم اجرا شود، باید منابع مالی این طرح واقعی دیده شود و به کسری بودجه بیشتر دامن نزند، این منابع از جنس فروش دارایی نبوده و امکان استمرار این منابع در سال‌های بعد وجود داشته باشد و بار سنگین این تامین مالی تا حد امکان بر دوش افراد با درآمد بالاتر باشد.
    توصیه مرکز پژوهش‌های مجلس در واقع تکرار سیاست شکست‌خورده بازتوزیع منابع برای کم‌کردن فاصله طبقاتی به جای تکیه بر افزایش شاخص رشد اقتصادی و عدالت اقتصادی مبتنی بر آن است. این روزها که مردم به چشم خود شاهد بی‌اثر‌شدن یارانه‌های نقدی هستند و طی سال‌های گذشته دولت به‌دلیل کسری بودجه شدید امکان افزایش سقف این یارانه‌ها را نداشته است، کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گویند: میزان یارانه‌ای که در قالب کوپن الکترونیک به‌حساب سرپرستان خانوار ریخته می‌شود، باید هر سال متناسب با نرخ تورم افزایش یابد؛ توصیه‌ای که به‌دلیل فشار سنگین کسری بودجه دولت در عمل شدنی نیست و معلوم نیست مرکز پژوهش‌های مجلس چرا خواستار افزایش سالانه یارانه‌ای شده که خودش اعتراف دارد ممکن است تورم‌زا باشد و باعث استقراض بیشتر دولت از بانک مرکزی شود.

    راهکارهای پوپولیستی یا واقعی؟
    مرکز پژوهش‌های مجلس برای اینکه نمایندگان را راضی کند تا از تصویب فوری طرح تورم‌زا دست بردارند، 3راه برای اطمینان از تامین منابع مالی کوپن الکترونیک معرفی کرده است؛ نخست گرفتن مالیات یا عوارض از تراکنش‌های بانکی به‌نحوی که از هر تراکنش بالای 10میلیون تومان، 5هزار تومان مالیات گرفته شود که در یک سال 12هزار میلیارد تومان درآمد به‌دست خواهد آمد. دوم اصلاح نرخ ارز مبنای محاسبه حقوق ورودی گمرکی که می‌تواند تا 30هزار میلیارد تومان برای دولت درآمد به همراه داشته باشد و سوم افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده با هدف ایجاد یک درآمد 13هزار میلیارد تومانی. به گزارش همشهری، درحالی‌که انتظار می‌رود نهاد تحقیقاتی مجلس به‌صراحت مخالفت خود را با طرح‌های فوریتی و دارای شائبه پوپولیستی اعلام کند، راه‌های نامطمئنی را برای جفت‌و‌جور‌کردن پول جهت اجرایی‌شدن ایده خام نمایندگان پیشنهاد داده که در عمل باعث شکننده‌بودن این روش درآمدزایی و در نهایت کسری بودجه دولت، فشار به بانک مرکزی و تورم شدید خواهد شد. روش‌هایی چون گرفتن مالیات از تراکنش‌های بانکی ازجمله راهکارهای تکرارشونده این نهاد در اکثر طرح‌های پیشنهادی نمایندگان است اما روشن نیست که آیا با فرض بستن مالیات بر تراکنش‌های بانکی، می‌توان در یک سال 12هزار میلیارد تومان درآمد ایجاد کرد و بیم آن می‌رود که میزان این مالیات سال آینده هم افزایش یابد؛ همچنان که در شرایط بد اقتصادی و معیشتی مردم، پیشنهاد افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده هم چندان قابل اتکا نیست.

    تهدید معیشت به بهانه حمایت
    مرکز پژوهش‌های مجلس با اشاره به پیشنهاد تسویه بدهی دولت به نهادهای تامین اجتماعی و یا اختصاص پول برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام هشدار می‌دهد: این پیشنهاد با هدف اصلی طرح مغایرت دارد و تورم‌زا خواهد بود که می‌تواند سیاست‌های حمایتی مورد نظر نمایندگان را به ضد‌خود تبدیل کند و با دامن‌زدن به کسری بودجه، موجبات استقراض بیشتر دولت از بانک مرکزی و افزایش تورم در سال‌های آینده را فراهم آورد که در عمل کاهش قدرت خرید مضاعف اقشار آسیب‌پذیر را در پی خواهد داشت. این مرکز می‌گوید طرح پیشنهادی مجلس سفره‌های مردم را کوچک‌تر می‌کند اما محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس معتقد است این طرح به سفره مردم کمک خواهد کرد. کند‌شدن شاخص رشد اقتصادی و جهش نرخ تورم باعث شده تا براساس اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس، متوسط مصرف کالاهای اساسی به‌ویژه برای دهک‌های پایین درآمدی کاهش یابد، به‌نحوی که مصرف برنج خارجی 8درصد، گوشت گوساله 20درصد، گوشت گوسفند 29درصد، روغن نباتی 6درصد و قندوشکر 4درصد در سال 1398نسبت به سال‌1395 کمتر شده است.

    توزیع کوپن الکترونیک 
    پیشنهاد بازوی تحقیقاتی مجلس این است که 30هزار میلیارد تومان پیشنهادشده اگر در دسترس باشد، می‌تواند بین 60میلیون ایرانی توزیع شود اما اگر این پول در دسترس نیست، بهتر است وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این پول را بین 7میلیون خانوار یا 20میلیون ایرانی توزیع کند.
     کدام خانوار باید در اولویت قرار گیرند
    پیشنهاد این است که این یارانه بین 3میلیون و 156هزار خانوار نیازمند و تحت پوشش نهادهای حمایتی کمیته امداد و بهزیستی و 4میلیون و 476هزار خانوار نیازمندی توزیع شود که:
    هیچ‌یک از اعضای خانوار تحت پوشش نهادهای حمایتی نیستند.
    هیچ‌یک از اعضای خانوار تحت پوشش بیمه‌های اجتماعی به غیر از صندوق روستاییان و عشایر نیستند.
    خانوارهای مستمری‌بگیر که مجموع مستمری ماهانه آنها کمتر از یک میلیون و 800هزار تومان باشد.
    هیچ‌یک از اعضای خانوار سفر خارجی نداشته‌اند.
    ارزش خودروی خانوار (به ارزش دی‌ماه 1398) کمتر از 50میلیون تومان است.
    میانگین خرید بانکی خانوار در 1398کمتر از 2میلیون و 300هزار تومان است.
    میانگین واریز به‌حساب خانوار در سال‌های 1395، 1396و 1397 کمتر از 60میلیون تومان است.

    انتقاد قالیباف از دولت
    رئیس مجلس نابسامانی شبکه توزیع کالاهای اساسی در کشور را ناشی از بی‌توجهی دولت دانست و گفت: ارزهای ۴۲۰۰ تومانی با نرخ تمام‌شده کالاها نصیب دلالان شد و این ناشی از نابسامانی در شبکه توزیع کشور است. درحالی‌که مرکز پژوهش‌های مجلس ‌‌هر دو طرح کوپن الکترونیک و ساخت یک میلیون مسکن در سال را تورم‌زا می‌داند و نسبت به عواقب آن هشدارهای جدی داده است، اما محمدباقر قالیباف می‌گوید: مجلس به دو موضوع تولید مسکن و طرح تامین کالاهای اساسی در روزهای اخیر با هدفمندی و جهت‌گیری مشخص رأی مثبت داده‌ و این دو طرح نشان داد که مجلس برای تحقق تولید مسکن و تامین کالاهای اساسی مصمم است. درحالی‌که نمایندگان اصرار داشتند تا تکلیف این طرح جنجالی را یکسره کنند، اما مخالفت نماینده دولت باعث شد تا سرانجام تصمیم‌گیری درباره جزئیات به بررسی در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس موکول شود. اما حمیدرضا حاجی‌بابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت محمود احمدی‌نژاد و رئیس فعلی برنامه و بودجه مجلس تأکید دارد: مجلس طبق این طرح پیگیر ارائه سبد رایگان به ۲۰میلیون نفر و سبد کالا با ۵۰‌درصد تخفیف به ۴۰ میلیون نفر است. او دیروز در صحن علنی مجلس گفت: «در این طرح پیش‌بینی کردیم 30هزار میلیارد تومان منابع اختصاص دهیم که از این منابع به 20میلیون نفر در کشور که در تهیه غذای روزمره خود با مشکل مواجهند، کالاهای اساسی را برسانیم و سبد کالا با 50درصد قیمت را برای 50میلیون نفر دیگر تأمین کنیم.»
    به گزارش همشهری، کلیات طرح نمایندگان برای توزیع پول در قالب کارت اعتباری خرید دیروز با 213رأی موافق و تنها 5رأی مخالف و 6رأی ممتنع به تصویب رسید. نمایندگان می‌گویند این طرح نه‌تنها تورم‌زا نیست، بلکه به سفره مردم کمک می‌کند. کارشناسان ازجمله کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس اما به صراحت نظری مخالف با نظر اکثریت نمایندگان دارند و هشدار می‌دهند که تصویب این طرح موج تازه‌ای از تورم را به همراه خواهد داشت.