وزیر خارجه آمریکا در ادامه ادعا کرد که دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور «بهصراحت اعلام کرده که ایران به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. چنین چیزی رخ نخواهد داد».
«مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا با اشاره به مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن اعلام کرد: «امیدواریم گفتوگوها ادامه یابد، ثمربخش باشد و به نتیجه منجر شود».
به گزارش ایرنا به نقل از تارنمای وزارت خارجه آمریکا، مارکو روبیو که برای دیدار با رهبران اروپایی به فرانسه سفر کرده است، در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه «آیا گفتوگویی با همتایان اروپایی شما درباره مذاکرات با ایران صورت گرفت و آیا آنها نیز با دیدگاه رئیسجمهور [آمریکا] مبنی بر اینکه ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد، همنظر هستند؟»، مدعی شد: اروپاییها باید بهزودی تصمیم مهمی درباره بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل بگیرند.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه ادعا کرد که دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور «بهصراحت اعلام کرده که ایران به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. چنین چیزی رخ نخواهد داد».
وی در آستانه دور دوم مذاکرات تهران-واشنگتن، گفت: امیدواریم گفتوگوها ادامه یابد، ثمربخش باشد و بتواند به نتیجهای منجر شود. همه ما راه حلی صلحآمیز و پایدار را ترجیح میدهیم.
وزیر خارجه آمریکا همچنین اظهار داشت: بدیهی است که در اینباره [با همتایان اروپایی خود] بحث کردیم، چراکه اروپاییها، یعنی «E3» [انگلیس، فرانسه، آلمان] باید درباره تحریم ها تصمیمگیری کنند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به میزبانی عمان، روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ در مسقط برگزار شد و دو طرف نتیجه گفتوگوها را سازنده و رو به جلو توصیف کردهاند. بر اساس برنامه اعلام شده، دور دوم گفتوگوها قرار است فردا(شنبه ۳۰ فروردین) در رم برگزار شود.
به گزارش ایرنا، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که در دور دوم ریاست جمهوری خود بارها برای رسیدن به توافق با ایران ابراز امیدواری کرده، ۴ فوریه ۲۰۲۵ برابر با ۱۶ بهمن ماه ۱۴۰۳ با امضای یادداشتی برای تداوم سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران ادعا کرد که آماده گفتوگو با رئیس جمهوری ایران است. او با بیان این ادعا که برای امضای این یادداشت «دچار تردید» بوده است، مدعی شد: «این برای ایران خیلی سخت است. امیدوارم مجبور نباشیم خیلی از آن استفاده کنیم.» باید دید آیا میتوانیم به توافقی با ایران برسیم؟
مقامات دولت آمریکا همچنان اظهارات و اقدامات متناقض خود را تکرار و ضمن تهدید به اقدام نظامی، خواستار مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی ایران هستند.
سعودیها امیدوارند که با ترتیب دادنِ یک ملاقات بین ترامپ و مسعود پزشکیان که ابعاد خبری آن مثل آتشفشان فوران خواهد کرد، ترامپ را به تجدیدنظر در مورد حمایت یکجانبه از اسرائیل ترغیب کنند.
لارا روزن خبرنگار آمریکایی از پیشنهاد وزیر دفاع عربستان برای دیدار رؤسای جمهور آمریکا و ایران در ریاض خبر داده است.
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: اگر این خبر صحت داشته باشد، آیا پذیرفتن آن از سوی ایران محتمل است؟
ترامپ از کارهای نمایشی لذت میبرد، اما در پشتِ آنها، مقاصد مهمی را دنبال میکند. هدف ترامپ از مذاکره با جمهوریاسلامی متقاعد کردن یا واداشتن آن برای پیوستن به نظمی منطقهای است؛ نظمی که بر اساس ترتیبات امنیتی جدید و نوعی همکاری و بازار مشترک استوار است. در نظمِ مورد نظر ترامپ، ایران به جای “مشکل” باید بخشی از “راهحل” باشد و اسرائیل هم در مرزهای تعریف شدهای به ثبات و امنیت برسد.
بر خلاف تصور رایج، روسیه و چین هم همین نظم را برای خاورمیانه میپسندند و پیش از این، طرحهای خود را در بارۀ ترتیبات امنیتی منطقه علنی کردهاند.
کشورهای حاشیۀ جنوبی خلیجفارس از چند سال پیش، با بهبود روابط خود با ایران از یک سو و برقراری روابط پنهان و آشکار با اسرائیل از سوی دیگر، در مسیر شکل دادن به نظم جدید و همراهی با آن گام برداشتهاند و اینک لحظۀ سرنوشت دو گام نهایی این نظم فرا رسیده است. دو گام نهایی اما دو گام بسیار دشوارند. جمهوریاسلامی هر نوع نظم منطقهای را که اسرائیل هم عضوی از آن باشد، به عنوان تابو تعریف کرده است و اسرائیل هم حاضر نیست بهای ادغام در منطقه را که همان تأسیس کشور فلسطینی است، بپردازد.
ظاهراً دولت ترامپ علاقمند است که اسرائیل را از پرداخت بهای ادغام در منطقه معاف کند و به نظرم در پشت پرده به کشورهای عرب فشار میآورد که باید با اسرائیل بدون تشکیل یک کشور فلسطینی و در مرزهایی فراتر از مرزهای قبل از جنگ ژوئن سال 1967کنار بیایند. برای کشورهای عرب پذیرش این موضوع بسیار سخت است. از این رو، آنان بخصوص عربستان امیدوارند که ورود ایران به این معادله، کفه را به نفع خودشان سنگینتر کند تا بتوانند ترامپ را در ازای همراهی تهران با نظم منطقهای جدید، به پذیرش صورت حداقلی از کشور فلسطینی متقاعد کنند.
در واقع معادلهای چند وجهی و بغرنج شکل گرفته است. ایران تاکنون امکانات و ابزارهای خود را در جهت “نابودی اسرائیل” به کار گرفته بود و اینک کشورهای عرب از آن می خواهند که در جهت “تشکیل کشور فلسطینی” به کار گیرد. چنین تغییر جهتی به لحاظ داخلی آسان به نظر نمیرسد. از طرفی اسرائیل ادغام در منطقه را نه فقط مفت و مجانی بلکه همراه با باجخواهی سرزمینی میخواهد. بنابراین کشورهای عرب به ترامپ و پوتین و حتی شی متوسل شدهاند تا برای حل معادله از ابزارهای خود استفاده کنند. در مورد اسرائیل فقط ترامپ میتواند فشار لازم را به آن وارد کند که فعلاً اثری از آن دیده نمیشود. سعودیها امیدوارند که با ترتیب دادنِ یک ملاقات بین ترامپ و مسعود پزشکیان که ابعاد خبری آن مثل آتشفشان فوران خواهد کرد، ترامپ را به تجدیدنظر در مورد حمایت یکجانبه از اسرائیل ترغیب کنند. به نظرم آنها در پشت پرده از پوتین و شی هم میخواهند که جمهوریاسلامی را برای پذیرش این ملاقات تحت فشار بگذارند.
آیا چنین چیزی شدنی است؟ اگر بشود چه شود! در نظر بسیاری، چیزی شبیه تبدیل دریا به دوغ با یک قاشق ماست مینماید! ولی خب، در آن سوی ماجرا، واقعیت هم مثل الماس تیز و بُرنده است. بدون سپر که در برابر آن ظاهر شوی، حیا و شرمی از بریدن ندارد! واقعیت هم حکم همان “نکته” را در کلام مولانا دارد:
عکسی اختصاصی از هیأت مذاکرهکننده ایرانی پس از پایان گفتوگوهای غیرمستقیم با هیأت آمریکایی در مسقط پایتخت عمان را ببینید.
به گزارش خبرآنلاین، گفتوگوهای غیرمستقیم هیأت مذاکرهکننده ایرانی با آمریکایی در مسقط دقایقی پیش پایان یافت.
هیأت مذاکرهکننده ایرانی شامل سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، مجید تختروانچی و کاظم غریبآبادی معاونان وزیر خارجه هستند. در تصویر موسی فرهنگ، سفیر ایران در عمان نیز دیده میشود.
در این گفتوگوها که با وساطت عمان انجام شد، سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه و استیو ویتکوف نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور خاورمیانه، در فضایی سازنده و مبتنی بر احترام متقابل مواضع دولتهای متبوع خود راجع به موضوعات مرتبط با برنامه هستهای صلحآمیز ایران و رفع تحریمهای غیرقانونی علیه ایران را از طریق وزیر امور خارجه عمان تبادل کردند.
طرفین موافقت کردند که این گفتگوها در هفته آینده ادامه یابد.
شایان ذکر است پس از پایان بیش از دو ساعت و نیم مذاکرات غیرمستقیم، روسای هیأتهای نمایندگی ایران و آمریکا در هنگام ترک محل گفتگوها با حضور وزیر امور خارجه عمان دقایقی گفتگو کردند.
کانال رسمی وزیر امور خارجه از پایان اولین دور از گفتگوهای غیرمستقیم ایران-آمریکا راجع به موضوع رفع تحریمها و بحث هستهای خبر داد.
به گزارش خبرآنلاین، گفتوگوهای غیرمستقیم بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا راجع به موضوع رفع تحریمها و بحث هستهای، دقایقی پیش پایان یافت.
در این گفتگوها که با وساطت عمان انجام شد، سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و استیو ویتکوف نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور خاورمیانه، در فضایی سازنده و مبتنی بر احترام متقابل مواضع دولتهای متبوع خود راجع به موضوعات مرتبط با برنامه هستهای صلحآمیز ایران و رفع تحریمهای غیرقانونی علیه ایران را از طریق وزیر امور خارجه عمان تبادل کردند.
طرفین موافقت کردند که این گفتگوها در هفته آینده ادامه یابد.
شایان ذکر است پس از پایان بیش از دو ساعت و نیم مذاکرات غیر مستقیم، روسای هیئتهای نمایندگی ایران و آمریکا در هنگام ترک محل گفتگوها با حضور وزیر امور خارجه عمان دقایقی گفتگو کردند.
ایران میخواهد بحث را به برنامه هستهای خود و همچنین تحریمهای اعمال شده بر ایران توسط ایالات متحده محدود کند. ایالات متحده میخواهد در مورد مسائل بسیار بیشتری صحبت کند. بنابراین در وهله اول این مذاکرات در مورد همین است، این واقعاً مذاکره درباره مذاکرات است.
محمد حسن گودرزی- مذاکره ایران و آمریکا در روز شنبه 23 فروردین 1404 در عمان در کانون توجه است. چه سیاسیون، چه کارشناسان و چه حتی شهروندان عادی به خاطر تبعات مثبت یا منفی و موفق یا ناکام بودن آن.
دکتر جیمز دورسی میگوید: هنوز فرمت مذاکرات به طور مشخص تعیین نشده است. به عبارت دیگر، اینکه آیا این مذاکرات مستقیم خواهند بود یا غیرمستقیم. ایران میخواهد بحث را به برنامه هستهای خود و همچنین تحریمهای اعمال شده بر ایران توسط ایالات متحده محدود کند. ایالات متحده میخواهد در مورد مسائل بسیار بیشتری صحبت کند. بنابراین در وهله اول این مذاکرات در مورد همین است، این واقعاً مذاکره درباره مذاکرات است.
در روز شنبه، ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ (۱۲ آوریل ۲۰۲۵)، مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده در کشور عمان آغازمیشود.این گفت و گوها به عنوان یک نشست «سنجشی» برای تعیین چارچوب مذاکرات آینده برگزار میشود.
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، از جمله افراد حاضر در این مذاکرات هستند. عمان به عنوان میزبان و میانجی نقش مهمی ایفا میکند. هدف اصلی این نشست بررسی امکان پذیری گفت وگوهای آینده و تعیین دستور کار است.
ایران نشانههای مثبتی در مورد محتوای دستور کار دریافت کرده، اما هنوز هیچ توافقی نهایی نشده است.
این مذاکرات میتوانند تأثیر مهمی بر روابط دوجانبه و مسائل منطقهای داشته باشند. ایران بر عدم دخالت در سیاستهای داخلی و روابط راهبردی خود تأکید کرده است. در صورت پیشرفت محترمانه گفت و گوها، احتمال برگزاری مذاکرات مستقیم نیز وجود دارد.
دکتر جیمز ام. دورسی (Dr. James M. Dorsey) روزنامهنگار برنده جایزه، محقق، و عضو ارشد در مدرسه مطالعات بینالمللی اس. راجاراتنام در دانشگاه فناوری نانیانگ سنگاپور است.
وی با بیش از چهار دهه تجربه به عنوان روزنامهنگار خارجی، گزارشهای مهمی از رویدادهای جهانی مانند انقلاب ایران، تهاجم شوروی به افغانستان و درگیریهای خاورمیانه ارائه کرده است.
تخصص او شامل سیاست خاورمیانه و شمال آفریقا، جنبشهای اجتماعی، دین رادیکال و تقاطع ورزش و جامعه میشود. دکتر دورسی همچنین به دلیل وبلاگش -دنیای پرتلاطم فوتبال- خاورمیانه شناخته شده است که ارتباط بین ورزش و ژئوپلیتیک را بررسی میکند.
او کتابها و مقالات متعددی نوشته که بهطور گسترده در محافل علمی و سیاست مورد استناد قرار گرفتهاند.
جوایز او شامل نامزدی جایزه پولیتزر و چندین جایزه بینالمللی در زمینه روزنامهنگاری است. علاوه بر این، او بهطور مشترک مدیریت موسسه فرهنگ هواداری در دانشگاه یولیوس ماکسیمیلیان وورتسبورگ را بر عهده دارد.
دکتر جیمز ام. دورسی:
مذاکرات شنبۀ ایران و آمریکا مذاکره در مورد مذاکرات است
دورسی در گفت وگو با عصرایران به پرسش های ما دربارۀ مذاکرات روز شنبه و انتظارات از این مذاکرات پاسخ داده است:
مذاکرات ایران و آمریکا قرار است روز شنبه در عمان آغاز شود. به نظر شما و با توجه به سابقه مذاکرات قبلی، مهم ترین چالش های پیش روی مذاکرات کنونی ایران و آمریکا چیست؟
خب، اول از همه، فرمت مذاکرات که هنوز به طور مشخص تعیین نشده است، به عبارت دیگر، اینکه آیا این مذاکرات مستقیم خواهند بود یا غیرمستقیم، به نظر من، نکته دوم محدود کردن (در مورد موضوعات مورد بحث و مذاکره) است، و راه درک مذاکرات فردا این است که اینها مذاکرات رویهای هستند. به عبارت دیگر، آنها در مورد فرمت هستند که قبل از مذاکرات به طور واضح (در مورد آنها) تصمیمگیری خواهد شد.
این گفتوگوها در مورد این هستند که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم. ایران میخواهد بحث را به برنامه هستهای خود و همچنین تحریمهای اعمال شده بر ایران توسط ایالات متحده محدود کند. ایالات متحده میخواهد در مورد مسائل بسیار بیشتری صحبت کند.
ایالات متحده میخواهد در مورد برنامه موشکهای بالستیک ایران صحبت کند. میخواهد در مورد روابط ایران با بازیگران غیردولتی در مناطق مختلف خاورمیانه صحبت کند. بنابراین در وهله اول این مذاکرات در مورد همین است، این واقعاً مذاکره درباره مذاکرات است.
در نهایت یک مسئله چهارم نیز وجود دارد که جدول زمانی است. رئیس جمهور ترامپ گفته است که میخواهد این کار در دو ماه انجام شود. اینها مسائل مختلفی هستند. این سوال که آیا این موضوع میتواند در دو ماه حل شود، یک سوال کلی است.
هر یک از طرفین (ایران و آمریکا) برای دستیابی به یک توافق پایدار، مایل به ارائه چه امتیازاتی هستند؟
به نظر من، این هنوز مشخص نیست. ترامپ به شیوهای معمول کار میکند. با خواستههای حداکثری وارد میشود و با این باور که ما پارادایم بحثها را تغییر خواهیم داد؛ این فضا را برای مذاکره ایجاد میکند و به طور بالقوه شریک مذاکرهکننده خود را مرعوب میکند.
از طرف دیگر، ایرانیها، اساساً آنطور که من برداشت میکنم، میخواهند به هر شکلی بازگردند. نه لزوماً به شکل برجام به عنوان توافق بینالمللی اولیه سال ۲۰۱۵، اما میخواهند به چیزی شبیه به آن بازگردند که در آن به تعهدات خود به عنوان عضوی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی و امضاکننده پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای پایبند باشند. اینکه آیا این برای آمریکاییها کافی خواهد بود، به نظر من جای تردید دارد.
به نظر شما چه مکانیسم هایی وجود دارد که تضمین کند ایران و آمریکا به تعهدات خود در توافق احتمالی پایبند هستند؟
اساساً، احتمالاً بهترین کار این خواهد بود که، از یک طرف، آن را در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب کنیم، و به طور بالقوه توسط کنگره ایالات متحده نیز تصویب شود، البته، از طرف دیگر، تصویب معادل آن توسط مجلس ایران نیز فرض شود.
در صورت موفقیت این مذاکرات، آیا امکان دستیابی به یک توافق جامع بین ایران و آمریکا فراتر از موضوع هسته ای وجود دارد؟
به نظر من، باز هم، بستگی دارد به اینکه شما مایل به مذاکره در مورد چه چیزی هستید، و مواردی وجود دارد که ایران تا به حال، اما نه لزوماً به دلایل اشتباه، مایل به مذاکره در مورد آنها نیست. بنابراین من فکر میکنم که این نکته کلیدی (در مذاکرات) خواهد بود.
نقش برخی قدرتها در منطقه و جهان در این مذاکرات چیست؟ مثلا چین، روسیه به عنوان قدرتهای جهانی و اسرائیل و عربستان در منطقه، نظر شما در مورد نقش آنها چیست؟
به نظر من، یک بازیگر ثانویه هم در این میان وجود دارد. به عبارت دیگر، روسیه و چین مطمئناً نفوذ و قدرت چندانی در واشنگتن ندارند. اما در تهران نفوذ و قدرت قابل توجهی دارند. بنابراین، سوال این است که آیا آنها تمایل دارند به ایران توصیه کنند و بر آن فشار آورند تا در تعداد مسائلی که حاضر به مذاکره در مورد آنهاست، انعطاف بیشتری از خود نشان دهد. با این حال، فکر نمیکنم که آنها بازیگران اصلی در این زمینه باشند.
با توجه به شرایط فعلی، چقدر احتمال میدهید که مذاکرات ایران و آمریکا به یک توافق موفق منجر شود؟
محمدجواد ظریف در فیلمی که در شبکه های اجتماعی توجه کاربران را به خود جلب کرده می گوید: اگر شما زنان، جوانان، منطقه و کنوانسیون های بین المللی را تهدید فرض کنید آنها به تهدید تبدیل می شوند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اخیرا فیلمی از سخنان محمدجواد ظریف وزیر خارجه اسبق ایران و معاون راهبردی سابق رئیس جمهور در شبکه های اجتماعی می چرخد.
این ویدئو توجه بسیاری از کاربران را به خود جلب کرده است.
مهمترین سخنان ظریف در این فایل را در ادامه بخوانید؛
* سال ۲۰۱۶ گفته بودم در دنیا پهپادهایی ساخته اند که می توانند تعداد زیادی از آن ها را با هواپیمای باری به یک کشور بدهند و این پهپادها اهداف از قبل تعیین شده را بزنند. در ایران جوابی که به من دادند این بود که می خواهند تو را مرعوب کنند.
* بازی امروز بازی مقطعی بر اساس منافع فوری یا میان مدت است؛ آقای کسینجر هم در کتابش می نویسد امروز بازی ائتلاف های موقت است.
ما در میز مذاکره غایب نداریم؛ در کدام دادگاه می خواهید حقانیت خود را اثبات کنید؟
* اروپا از آمریکا نمی تواند توقع داشته باشد همواره در کنار اروپا باشد. این به خاطر فرق ترامپ و بایدن نیست بلکه به خاطر این است که دنیا، دنیای ائتلاف های موقتی موضوع محور است.
* ما در میز مذاکره غایب نداریم یا پشت میز هستیم یا روی میز.
* فرض کنید بروند علیه شما توافق کنند. شما در کدام دادگاه می خواهید این نامشروع بودن را اثبات کنید؟ تا بخواهید این کار را بکنید منافع شما را می خورند.
* دنیای امروز بیشتر دنیای روایت هاست تا واقعیت ها.
دنیای امروز دنیای روایت هاست؛ اسرائیلی ها روایت امنیتی سازی برای ایران درست کرده اند
* اسرائیلی ها روایت امنیتی سازی را درست کرده اند و ۳۰ سال است که می گویند ایران شش ماه با سلاح هسته ای فاصله دارد تا دنیا را بترسانند.
* خود ترامپ و خود اسرائیل هم می دانند که اگر به ما حمله کنند می توانیم به آنها ضرباتی بزنیم.
* تنها کشوری که توانسته از سپر دفاعی اسرائیل عبور کند ولو اینکه ضربه کم زده باشد ایران است.
* اگر به جای منطقه نظامی خالی وسط یک سرباز خانه را هدف می گرفتند اثراتش معلوم می شد.
نباید در گذشته زندانی باشیم
* در دنیا به شرایطی رسیده ایم که کسی در دنیا نمی تواند ایران را لقمه چرب و نرمی به حساب بیاورد و به قول رهبری دوران بزن و در رو تمام شده است؛ همان کاری که روسها، انگلیسی ها و ترک های عثمانی با ما کردند.
* ما در گذشته خسارت زیاد داده ایم اما اگر بخواهیم زندانی آن گذشته باشیم هیچ گاه نمی توانیم آینده جدیدی را برای خود بسازیم.
* در هویت ما همیشه یک احساس تهدید خارجی وجود داشت. پیش از انقلاب یک احساس تحقیر خارجی هم در این هویت بود.
بی خود می گویند که بزرگترین خدمت مائو مردن او بود
* چین هم همین وضعیت را داشت اما در سال ۱۹۷۳ تصمیم گرفت با گذشته خود آشتی کند. مائو به نوعی قهرمان پایان تحقیر چین بود.
* بی خود می گویند بزرگترین خدمت مائو به چین این بود که مُرد و سال ۷۶ را سال شروع پیشرفت چین می بینند.
* ما نه جام زهر و نه بازگشت به عقب نیاز داریم، بلکه پرش به جلو نیاز داریم.
وقتی فرض را بر تهدید می گیرید، تهدید ایجاد می شود؛ چرا باید حجاب زنان را خاکریز ببینیم؟
* ما بهترین منابع انسانی، بهترین توان ژئوپلتیک را داریم. اما چرا باید با دنیا در جنگ باشیم؟ چرا باید با مردم خود بجنگیم؟
* چرا باید حجاب زنان را خاکریز بدانیم؟ شما وقتی خانمها را تهدید می دانید آن وقت حجاب تهدید است. چرا از اینترنت می ترسید؟
* ما در روابط بین الملل و علوم انسانی یک تئوری به اسم قضایا یا پیش گویی های خودکام بخش داریم. اگر شما بنده را تهدید تلقی کردید من به تهدید شما تبدیل خواهم شد. چون شما رفتاری می کنید که من ناگزیرم به آن پاسخ دهم.
آیا این همه تهدید سازی لازم است؟
* اگر شما زنان، جوانان، منطقه و کنوانسیون های بین المللی را تهدید فرض کنید آنها به تهدید تبدیل می شوند.
* آیا این تهدیدها ضروری است؟
* آیا ضروری است که شما به جای ۰.۶ سنت، ۲۵ سنت هزینه مبادلات تجاری بدهیم که ۱۹ سنت آن به جیب کاسبان تحریم برود؟
۱۴۰۴ هم می تواند سال پیروزی و هم می تواند سال سقوط ما شود
* اگر از من بپرسید سال ۱۴۰۴ چه خواهد شد؟ می گویم آنچه خواهد شد که شما بخواهید؛ هم می تواند سال پیروزی و هم می تواند سال سقوط ما شود.
* مردم ایران بزرگتر از آن هستند که به آنها سقوط را تحمیل کنیم.
من را استعفا دادند
* من را استعفا دادند … باور کنید فرق می کند [پزشکیان باشد یا جلیلی]. ما می توانستیم وسط یک جنگ باشیم.
* بعضی می گویند این خوب بود؛ مرگ یکبار؛ شیون هم یکبار، اما حتما اینطور نیست.
تلخی های این شش ماه را در عمرم نکشیده بودم اما …
* اصلا از رای خود پشیمان نباشید. من هم به رغم تلخی ها که در این شش ماه کشیدم – که اصلا در عمر خود نکشیده بودم – از اینکه برای آقای پزشکیان کت در آوردم پشیمان نیستم.
* دو تا آینده می توانست برای ایران شکل بگیرد؛ الان دست کم آن آینده بد شکل نگرفته است.
* در همه جای دنیا به یک نفر رای می دهند که دیگری رای نیاورد.
صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی میگوید: در حالی که نتانیاهو میخواهد گره پرونده هسته ای ایران را با چنگ و دندان پاره و باز کند، ترامپ جلوی او گرفته است. بنابراین اگر مذاکرات عمان بههم بخورد یا به جایی نرسد – که من خیلی بعید میدانم و معتقدم که توافق صورت خواهد گرفت – آن وقت نوبت نتانیاهو است.
کیاوش حافظی: مذاکرات تهران و واشنگتن از شنبه در عمان کلید خواهد خورد، تندروهای داخلی پیش از شروع مذاکرات تحرکات خود علیه مذاکره را آغاز کرده اند. اما آنها در واقع چقدر تاثیرگذارند؟ صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب معتقد است که تندروها در کشور در اقلیت قرار دارند.
صادق زیباکلام که بعد از خروج آمریکا از برجام، پاره کردن آن از سوی ترامپ را به دلواپسان تبریک گفته بود، در آستانه شکل گیری مذاکرات غیرمستقیم در عمان بین ایران و آمریکا با خبرگزاری خبرآنلاین گفتوگو کرده است.
زیباکلام می گوید: اقلیتی که در کشور همچنان بر آمریکاستیزی اصرار می کنند در واقع می خواهند این پیام را به قدرت بدهند که ما وفاداریم؛ به تعبیر او «شورای نگهبان ما را ببین».
اعتقاد این فعال سیاسی آن است که پیش از ترامپ تندروهای ایران جانی برای برجام باقی نگذاشته بودند و ترامپ فقط تیر خلاص را به آن شلیک کرد.
در جای دیگری می گوید بلایی که ترامپ بر سر زلنسکی در کاخ سفید آورد را با اعلام خبر شروع مذاکره با ایران بر سر نتانیاهو آورد. به گفته زیباکلام نتانیاهو میخواهد گره ایران را با چنگ و دندان باز کند، اما ترامپ جلوی او گرفته است.
مشروح گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با صادق زیباکلام را در ادامه بخوانید؛
****
*آقای زیباکلام! ایران و آمریکا از آغاز مذاکرات در عمان خبر داده اند. این مذاکرات قرار است از شنبه آغاز شود اما از همین حالا بدون آنکه اتفاقی افتاده باشد عدهای به سمت موضعگیری تند رفته اند. بعد از خروج ترامپ از برجام این خروج را به آنهایی تبریک گفتید که به دلواپس شهرت پیدا کرده بودند. اما آنهایی که آن موقع با ترامپ همسو شده بودند، الان ضد او شده اند و مذاکره با او را نمیپسندند. تحلیل شما چیست؟
ما در کشور یک جریان ضد آمریکایی داریم که در حقیقت همسو و همجهت با ایدئولوژی کلان جمهوری اسلامی بوده اند. ایدئولوژی آمریکاستیزی، ایدئولوژی بنیادی جمهوری اسلامی بعد از ۲۲ بهمن ۵۷ بوده و به جهانبینی و گفتمان اصلی انقلاب اسلامی تبدیل شد. اما ظرف ۴۶ سال گذشته به تدریج بخشی از اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه از آمریکاستیزی فاصله گرفتهاند.
اما یک گروه و جریانی همچنان به آمریکاستیزی وفادار مانده است، سوالی که به میان میآید، آن است که انگیزه این گروه اقلیت چیست؟ آیا این گروه اقلیت چه در مجلس، چه در جاهای مختلف آیا واقعا به آمریکاستیزی اعتقاد دارند یا اینکه آمریکاستیزی اسباب و ابزاری است که آنها را به قدرت متصل میکند؟ به بیان سادهتر، اگر آمریکاستیزی نباشد، این گروه تندرو چگونه میخواهند به قدرت همچنان متصل باقی بماند؟
برخی تندروها «مرگ بر آمریکا» را برای شورای نگهبان میگویند
متاسفانه ما دستگاه حقیقتیاب و حقیقتسنج نداریم که به افراد وصل کنیم و ببینیم که آیا این افراد وقتی «مرگ بر آمریکا» میگویند مثل دهه ۶۰ یا ۷۰ واقعا به آن باور دارند یا آنکه برای آنها فقط یک ابزار است. این مثل تحریم هاست که عده ای از آن نفع میبرند و در نتیجه دورزدن تحریمها منافعی عاید آنها میشود. بنابراین به واسطه منافع خودشان است که آمریکاستیزی میکنند.
اتفاقا من روز چهارشنبه به نطقهای پیش از دستور نمایندگان گوش میکردم، خیلی از آنها میگویند که نکند یک وقت با آمریکا مذاکره کنیم و اهداف و آرمانهای انقلاب را روز شنبه قربانی کنیم. با خودم میگفتم آیا این نمایندگان در ایران زندگی نمیکنند؟ آیا مشکلات حوزههای انتخابیه این نمایندگان دشمنی با آمریکا است؟ آیا یک کلام از حرفهای اینها مورد تایید مردم در حوزههای انتخابیه شان است؟ پس چرا اینگونه بر طبل آمریکاستیزی میکوبند؟ آنها میخواهند بگویند مسئولان مملکت! شورای نگهبان! ما را ببینید که ما شعار «مرگ بر آمریکا» سرمیدهیم. متاسفانه، «مرگ بر آمریکا» گفتن، ابزاری برای درقدرت باقی ماندن شده است.
البته همانطور که گفتم ما دستگاه حقیقتیاب نداریم و ممکن است بعضی از اینها واقعا همچنان هم به «مرگ بر آمریکا» و آمریکاستیزی باور داشته باشند اما برای من خیلی دشوار است که قبول کنم که اینها فقط از روی اعتقاد دارند این شعارها را سر میدهند.
خیلی از افراد داخل نظام واقعیتها را میبینند
*فرمودید که مردم حوزه انتخابیه این نمایندگان، آنها را قبول ندارند. اما سوال آنجاست که چون مذاکرات جاری پروژه نظام است و رسما جواب نامه ترامپ داده شده، آیا اصلا نظام هم این افراد را قبول دارد؟
در نظام هم افرادی هستند که «مرگ بر آمریکا» میگویند اما مسلما میتوان گفت خیلی از کسانی که در داخل نظام مثل مجلس، سپاه، شورای عالی امنیت ملی و … مسئولیتهای مهم دارند متوجه شده اند … بالاخره آنها هم در این مملکت زندگی میکنند، تحصیلکرده هستند، فرزند دانشجو یا کمسنوسال و جوان دارند و نمیتوانند واقعیتها را نبینند.
وقتی نمایندهای میآید و اینگونه قرص و محکم شعار می دهد، من دلم میخواهد از آن نماینده بپرسم که آیا چنددرصد از مردم حوزه انتخابی شما، آیا پنج درصد آنها هم حرفهای شما را قبول دارند؟ آیا ۱۰ درصد آنها هم حرفهای شما را قبول دارند؟ اما چنانکه گفتم این حرفها را میزند که بگوید من انقلابی و وفادار هستم. شاید اگر به طور خصوصی از او بپرسیم خودش هم بگوید کاش این شعار دادن ها تمام شود. بنابراین به خاطر باقی ماندن در قدرت شروع میکند به گفتن چیزهایی که خود او هم خیلی به آن اعتقاد ندارد.
براندازان از فشار ترامپ به جمهوری اسلامی استقبال میکنند
* زمان مذاکرات برجام میگفتید ما بعد از دوره اوباما باید با چراغ دنبال اوباما بگردیم. الان که این مذاکرات شروع شده چه میگویید؟
الان خیلی از ایرانیها به تدریج متوجه تفاوت اوباما و ترامپ میشوند. البته آنهایی که خواهان سرنگونی نظام هستند، به شدت با افرادی مثل اوباما مخالفاند و از حضور ترامپ و فشاری که بر روی جمهوری اسلامی میآورد ابراز مسرت میکنند چرا که چه بسا درگیری نظامی رخ دهد.
ترامپ به ایران اجازه غنی سازی بالای سه و نیم درصد نمیدهد
* منظورم از سوال قبلی آن بود که مذاکرات پیشرو را چطور ارزیابی میکنید؟
در مورد مذاکرات پیشرو فکر میکنم که در وهله اول حول برنامه هستهای خواهد بود. اگر در مورد هستهای توافق حاصل شود، بعد به سراغ موشکها خواهند رفت. مساله گروههای نیابتی دیگر عملا منتفی شده است.
اگر درباره موضوع هستهای ایران و آمریکا به توافق برسند، بعدا به سراغ موشک خواهند رفت. من معتقد هستم که در همان ابتدا سراغ این دو نخواهند رفت. چون بحث هستهای برای غرب، آمریکا و اسرائیل خیلی مهمتر است. فکر میکنم در نهایت ترامپ موافقت خواهد کرد که ایران از حق غنیسازی سهونیم درصد برخوردار شود. اما امکان غنی سازی بالای سهونیم درصد نخواهد بود.
ترامپ تیر خلاص را به برجام زد؛ تندروهای ایران قبل از او چیزی از آن باقی نگذاشته بودند
*فکر میکنید اگر توافقی صورت بگیرد، این توافق برای نظام سودمندتر است یا برجام؟
قطعا برجام مزیتهای خیلی بیشتری برای جمهوری اسلامی داشت. اما من از اینجا با تندروها دچار اختلاف نظر میشوم؛ من معتقدم که ترامپ نبود که برجام را ازبین برد، بلکه تندروهای خود ما برجام را ازبین بردند. ترامپ تیر خلاص را بر شقیقه برجام شلیک کرد.
توافق برجام تیر ۱۳۹۴ به ثمر نشست و ترامپ اردیبهشت ۹۷ از آن خارج شد. در آن سه سال تندروها چیزی از برجام در داخل کشور باقی نگذاشته بودند. بعد از برجام صدها کمپانی غربی به ایران آمدند چون فکر میکردند گشایشی اتفاق افتاده است، به این ترتیب فضایی به وجود آمده که ایران دارد به سمت و سوی تنشزدایی با غرب میرود. اما تندروها نشان دادند که سخت در اشتباه هستید. بنابراین طولی نکشید که آن کمپانیها یکی یکی ایران را ترک کردند. بنابراین خیلی چیزی از برجام باقی نمانده بود و ترامپ نهایتا تیر خلاص را شلیک کرد.
ترامپ یک تاجر و یک آدم اقتصادی است. او متوجه شده بود که هیچ چیز عوض نشده. یقینا اگر ترامپ به موفقیت برجام امید داشت از برجام خارج نمیشد. ترامپ زمانی از برجام خارج شد که هیچ امیدی دیگر به برجام نبود، که برجام بتواند یک تغییر جدی بوجود آورد.
همان بلایی که سر زلنسکی در کاخ سفید آمد، خیلی محترمانه بر سر نتانیاهو آمد
*یعنی فکر میکنید این آخرین فرصت است؟
بله؛ آخرین فرصت است. روز دوشنبه که آقای ترامپ اعلام کرد که ما داریم با ایران مذاکره میکنیم و میخواهیم شنبه با آنها مذاکره کنیم نتانیاهو غافلگیر شد. من معتقدم که همان بلایی که سر زلنسکی در کاخ سفید آمد، خیلی محترمانه بر سر نتانیاهو آمد.
نتانیاهو میخواهد گره ایران را با چنگ و دندان باز کند، اما ترامپ جلوی او گرفته است
او کاملا غافلگیر شد و در خواب هم نمیدید که ترامپ بگوید که ما داریم با ایران مذاکره میکنیم. در حقیقت، ترامپ جلوی نتانیاهو را گرفته است. همان طور که اوباما به اسرائیل میگفت به ایران و تاسیسات هستهای اش حمله نکنید، شاید ما این گره را بتوانیم با دست باز کنیم؛ ترامپ به نتانیاهو میگوید اصراری نداشته باش، گرهای که میشود با دست باز کرد را با دندان باز کنی. شاید ما بتوانیم گره هستهای ایران را با دست باز کنیم. در حالی که نتانیاهو میخواهد این گره را با چنگ و دندان پاره و باز کند، ترامپ جلوی او گرفته است.
بنابراین اگر مذاکرات عمان بههم بخورد یا به جایی نرسد – که من خیلی بعید میدانم و معتقدم که توافق صورت خواهد گرفت – آن وقت نوبت نتانیاهو است. آن وقت نوبت تندروهای آمریکا و مارک روبیو است که گره را با دندان باز کنند.
همین یکی دو روز اخیر چند خبر در باره مذاکرات ایران و امریکا منتشر شده که همگی از منبع آگاه نقل شدهاند. متاسفانه بدلیل بیاعتمادی به منابع رسمی، چنین خبرهایی با اقبال و بدتر از آن با قبول افکار عمومی مواجه میشود.
قطعا از لحظه شروع تا پایان مذاکره و حتی پس از آن چنین خبرهایی چه در رسانههای داخلی و چه در رسانههای خارجی به وفور منتشر خواهد شد.
با تجربه طولانی مدت رسانهای معتقدم به خبری که از منابع آگاه نقل میشود به هیچ وجه نباید اعتنا کرد. زیرا:
۱- بیش از ۹۰ درصد چنین خبرهایی صرفا ساخته ذهن افراد است. یعنی علائق و آرزوهای خود را تبدیل به خبر میکنند.
۲- ممکن است چند درصد از خبرهایی که از منبع آگاه نقل میشود واقعا مستند باشد به گفته افرادی که شاید مسئولیت هم داشته باشند اما باز هم نباید به آن اعتبار بخشید. زیرا منبع آگاهی که بزدل است و شجاعت افشای هویت خود را ندارد اصلا لایق آن نیست که خبری به نقل از او منتشر شود.
به همین دلیل شایسته است وزارت امور خارجه رسما اعلام کند قبل و حین و بعد از مذاکرات هیچ منبع آگاهی در تیم مذاکره کننده و خارج از آن وجود ندارد و هر خبری به نقل از چنین منبعی کاملا دروغ است.
امام جمعه مشهد گفت: در همین برجام لعنتی! رفتند، نشستند، حرف زدند، خندیدند، دست در دست هم دادند، شانه به شانه خیابانگردی کردند و بعد شما دیدید که آمریکا چه کرد. با کمال وقاحت قراردادی را پاره کرد که حتی مصوبه شورای عالی امنیت شده بود.
به گزارش خبرآنلاین، احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد، ظهر جمعه در خطبههای نماز در جمع زائران و مجاوران رضوی اظهار کرد: اصلاً جمهوری اسلامی و انقلاب هیچ، اگر کسی ایرانی باشد و غیرت ایرانی داشته باشد، نمیپذیرد که دست خود را خالی کند، همه پیشرفتهایش را تسلیم کند و یک گوشه بنشیند کاسه گدایی دست بگیرد تا آمریکا از ما راضی شود. مذاکره با آمریکا خلاف غرور ملی است.
بنا به روایت مهر، امام جمعه مشهد گفت: این روزها مصادف با ایام وقوع جنگ اُحُد است؛ دومین جنگ از غزوات پیامبر اکرم (ص) که مسلمانان با کفار قریش جنگیدند و برای امت اسلام تجربه شد که اگر قرار باشد با توجه به منافع مادی و اقتصادی از تکلیف دینی و ایمانی فراموش کنند و غفلت بورزند، در دام دشمن گرفتار میشوند.
وی افزود: جریانی که در جنگ اُحُد پیش آمد، این بود که عدهای مأمور شدند در دامنه کوه احد بایستند تا مراقب عقبه سپاه اسلام باشند، اما زمانی که دیدند دشمن در حال عقبنشینی است، به طمع اینکه مبادا از غنایم بینصیب بمانند، موقعیت خود را ترک کردند و آن زمان چشم باز کردند که دشمن، کوه را دور زده بود و از پشت، لشکر مسلمانان را به محاصره دربیاورند.
علم الهدی بیان کرد: این یک تجربه تاریخی برای مسلمانان شد که هر زمان بهخاطر دنیا پشت به تکلیف کنند، در محاصره دشمن قرار بگیرند. امروز این نکته برای ما حائز اهمیت مضاعف است. چرا؟ چون فردا براساس ترتیبی که داده شده، قرار است میان هیئت ایرانی و طرف آمریکایی در عمان ملاقاتی به قصد مذاکره غیرمستقیم صورت بگیرد. این مصداق همان بیتوجهی به تکلیف شرعی و دینی است که گرفتار شدن در محاصره دشمن را در پی خواهد داشت.
امام جمعه مشهد ادامه داد: مذاکره در قاموس روابط بینالمللی یک مفهوم نویدبخش است و دلها را گرم میکند برای دستیابی به مصالحه و حلوفصل درگیریهایی که بین دو طرف پیش آمده و عوارضی را ایجاد کرده است، اما اگر این واژه و لغت تبدیل به پوستهای شد برای پنهانکردن فریبکاری دشمن تا نقشههای شوم دشمن را پشتیبانی کند، همین مفهوم تبدیل به خطرناکترین مسئله برای استقلال ملتها خواهد شد. ما الان گرفتار اینچنین مسئلهای هستیم.
وی ضمن مرور سابقه ۷۰ ساله مذاکرات هیئتهای ایرانی با طرف آمریکایی تصریح کرد: نخستین بار، هفتادسال قبل در جریان ملیشدن صنعت نفت بود که انگلیسیها از کشور اخراج شدند، اما بهخاطر غرامت چشمگیری که در اثر این واقعه به دولت وقت ایران تحمیل شد، دکتر محمد مصدق به دامان آمریکاییها پناه برد تا آنها نفت ما را بخرند، غرامت انگلیسیها را بدهند و کشور ما از این چالش نجات پیدا کند، اما نتیجه این شد که آمریکا کودتای ۲۸ مرداد را اجرا و دولت ملی مصدق را سرنگون کرد، شاه فراری را از ایتالیا به ایران برگرداند و این مزدور را ۲۵ سال ابزار سلطه نابکارانه ۵۰ هزار مستشار آمریکایی بر مقدرات این ملت قرار داد.
علم الهدی تأکید کرد: مذاکره دوم چه زمان بود؟ آن زمان که با همت مردم و پس از اینکه سینههای خشک در برابر گلوله داغ قرار گرفت، بالاخره انقلاب اسلامی ملت به پیروزی رسید، یانکیها اخراج شدند و با تحمیل چند هزار شهید به این ملت، بالاخره مزدور ناپاک پهلوی از قدرت کنار زده شد. آن وقت بود که مردم ریختند به لانه جاسوسی و جاسوسهای آمریکا را گروگان گرفتند، اما باز به پیشنهاد دولتمردان آن روز که میگفتند ما نمیتوانیم با آمریکا رودررو شویم، دولت الجزایر واسطه شد و ما پای میز مذاکره با آمریکا نشستیم تا در ازای آزادی گروگانها، آنها همه اموال بلوکهشده ما را آزاد کنند. کردند؟ حتی یک پول سیاه هم آزاد نکردند.
امام جمعه مشهد با تأکید بر اینکه سومین مصداق از مذاکره، همین قرارداد جامع اقدام مشترک یا همان برجام بوده است، گفت: سومین مصداق از این روند بدعهدی که پیش چشم ما در همین دوران رخ داد. همین برجام لعنتی! رفتند، نشستند، حرف زدند، خندیدند، دست در دست هم دادند، شانه به شانه خیابانگردی کردند و بعد شما دیدید که آمریکا چه کرد. با کمال وقاحت قراردادی را پاره کرد که حتی مصوبه شورای عالی امنیت شده بود.
وی با بیان اینکه بدعهدی آمریکا، تجربه ۷۰ سال عمر سیاسی ملت ایران است، اظهار کرد: برادران و خواهران، ما در دنیایی زندگی میکنیم که آمریکا با هرکس پیمان میبندد، او را ملزم به آن معاهده میکند، اما خودش هیچ پایبندی و تعهدی به آن ندارد. آنها برجام را پیش چشم ملت ایران پاره کردند، حالا ما بیاییم بنشینیم دوباره با همینها مذاکره کنیم؟ بدعهدی آمریکا، تجربه ۷۰ سال عمر سیاسی ملت ما تا به امروز است یعنی نه مردان و زنان ۴۰ ساله و ۵۰ ساله بلکه مردان و زنان ۷۰ ساله ما هم در دنیا نبودند زمانی که اولین بار، آمریکاییها روی واقعی خود را به این ملت نشان دادند و به ما خیانت کردند.
علم الهدی افزود: اصلاً جمهوری اسلامی هیچ، انقلاب هم هیچ، اگر کسی ایرانی باشد و غیرت ایرانی داشته باشد، نمیپذیرد که دست خود را خالی کند، همه پیشرفتهایش را تسلیم کند و یک گوشه بنشیند کاسه گدایی دست بگیرد. شرایط امروز آمریکا همین است. آنها میگویند تسلیحات متقارن و غیرمتقارن ممنوع است. متقارنش که میشود همان تسلیحات کذایی اتمی، اما در تسلیحات غیرمتقارن حتی یک قبضه کُلت پلیس ما را هم میتواند شامل شود. به همین دلیل است که میگوئیم مذاکره با آمریکا خلاف غرور ملی ماست.
امام جمعه مشهد پس از چند لحظه سکوت و در واکنش به شعار پرشور «هِیهات مِنَّالذِّلَّة» توسط نمازگزاران گفت: کاش آنهایی هم که فردا قرار است پای میز مذاکره بنشینند، همین را بگویند! عزیزان من، همه ما خدا و قرآن را قبول داریم. همین قرآن است که میفرماید «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ» یعنی بدانید که پیامبر (ص) در میان شماست و اگر او را پیروی نکنید، خودتان به زحمت افتاده و بیچاره میشوید. این آیه خطاب امروز پروردگار به دولت ما و برخی جریانات سیاسی است تا برایشان یادآوری شود که امام (ره) از ابتدای این نهضت فرمودند «رابطه ما با آمریکا مثل رابطه میش با گرگ است» و خلف صالح امام (ره) نیز در زمانه ما فرمودهاند «مذاکره با آمریکا، عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست».
وی بیان کرد: ولایت فقیه یک خط در امتداد خط ولایت رسولالله (ص) است و بنابراین حکم صریح پروردگار در قرآن کریم برای ما هم مصداق پیدا میکند تا بدانیم اگر از او پیروی نکنیم، خودمان گرفتار میشویم. اینهمه در این انقلاب شهید دادیم، اینهمه خونهای پاک بر زمین ریخته شد و انفاس زکیه قربانی شد تا الان بهخاطر بالا رفتن دلار بنشینیم مذاکره کنیم؟ غیرمستقیمش بد است، مستقیمش بدتر است. این مذاکرات نهتنها آمریکا را در زورگویی خود متوقف نمیکند بلکه او را جریتر خواهد کرد.
یک کارشناس بازار کار میگوید: در حال حاضر کارگران به نتایج مذاکرات بین ایران و آمریکا چشم دوختهاند. ناکارآمدی سازوکارهای افزایش دستمزد سالانه کارگران در مقابل افزایش سرعت تورم در اقتصاد کشور منجر به گسترش فقر در بین جامعه کارگری شده است.
مریم فکری: تازهترین آمارها درباره وضعیت بازار کار ایران منتشر شد که براساس آن، نرخ بیکاری کاهش یافته است، اما نکتهای که در میان این آمارها وجود دارد، این است که با وجود کاهش نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی و نرخ اشتغال نیز همزمان نزولی بوده است.
براساس گزارشهای رسمی، نرخ بیکاری زمستان ۱۴۰۳ با کاهش ۰.۸ درصدی نسبت به زمستان قبل، به ۷.۸ درصد در زمستان سال ۱۴۰۳ رسیده است. با وجود این، نرخ اشتغال جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر با افتی ۰.۳ درصدی به ۳۷ درصد کاهش یافته است.
در همین حال، آمارها نشان میدهد که نرخ مشارکت اقتصادی در کل کشور در زمستان سال ۱۴۰۳ با کاهش ۰.۷ درصدی نسبت به زمستان سال گذشته رویهرو بوده و به ۴۰.۱ درصد رسیده است.
به باور تحلیلگران اقتصادی، این شرایط را به طور معمول وقتی شاهد خواهیم بود که بخشی از جمعیت فعال اقتصادی از بازار کار خارج شوند. به عبارت دیگر، افرادی که پیشتر در جستوجوی کار بودند، به دلایلی از ادامه جستوجو منصرف شده و در دسته «جمعیت غیرفعال اقتصادی» قرار میگیرند. این دلایل میتوانند شامل دلسردی از یافتن شغل، ادامه تحصیل، مهاجرت، بازنشستگی زودهنگام یا مسئولیتهای خانوادگی باشند.
به بیان دیگر، کاهش نرخ بیکاری در این حالت لزوما نشانه بهبود وضعیت اشتغال نیست، بلکه میتواند نتیجه خروج افراد از بازار کار و دلسردی آنها از یافتن شغل باشد.
هیچ کار خاصی برای اشتغال نکردیم
در همین رابطه حمید حاجاسماعیلی، کارشناس بازار کار در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: در حوزه اشتغال مشکلات اساسی داریم. ما در حوزه اشتغال سالهای سال است که دارای مشکلات مزمن هستیم؛ هم در رابطه با اشتغال زنان، هم جوانان و هم فارغالتحصیلان. هیچ کار خاصی در این سالهای اخیر صورت نگرفته است.
وی عنوان میکند: متاسفانه طی ۷، ۸ سال اخیر اقتصاد ایران کوچک شده و ما هر سال که جلو میرویم، به دلیل عدم توسعه بازار کار، شرایط سخت سرمایهگذاری در ایران و شرایط نامطلوب تولید و بیثباتی اقتصادی، هر روز امکان توسعه بازار کار سلب شده و اقتصاد ایران هر روز تحلیل میرود.
این کارشناس بازار کار میافزاید: به همین دلیل هم ظرفیتهای اقتصادی که بتواند اشتغال ایجاد کند، بهید در ایران شکل بگیرد؛ به خصوص برای جوانان و فارغالتحصیلان که نیازمند تحولات اساسی در مشاغل جدید و رویکردهای جدید به سمت بازار کار هستند.
حاجاسماعیلی تصریح میکند: ما در بحث ورود به اقتصاد دیجیتال، استفاده از فضای مجازی، اینترنت و تکنولوژی اطلاعات و به عبارتی دنیای جدید مشاغل دیجیتال دچار مشکلات اساسی داریم؛ هم به لحاظ زیرساختی و هم به لحاظ برنامهریزی و سیاستگذاری.
بر این اساس، من خوشبین نیستم که اگر اتفاق مثبت در حوزه اقتصاد روی ندهد، مشکل این گروهها حل شود و ما عوارض ناشی از آن را در تحولات اجتماعی خواهیم دید.
وی خاطرنشان میکند: در بخش فارغالتحصیلان، مهاجرت نیروهای متخصص و فارغالتحصیلان دانشگاهی را همچنان شاهد خواهیم بود و در عین حال، مساله اشتغال زنان، بسیار پیچیده است. نرخ بیکاری در بخش جوانان ناامیدکننده است
این کارشناس بازار کار تاکید میکند: وضعیت بازار کار بسیار پیچیده و سخت شده است. تا مادامی که ثبات اقتصادی ایجاد نشود، امکان توسعه بازار کار و افزایش ظرفیتهای اشتغال امکانپذیر نیست، بنابراین کاهش نرخ بیکاری مخصوصا در بخش جوانان و فارغالتحصیلان و زنان بسیار ناامیدکننده خواهد بود.
حاجاسماعیلی میافزاید: من قبلا هم گفتم علاوه بر انتقادات متعددی که در مورد استخراج نرخ بیکاری و اشتغال وجود دارد، باید به روند کند و کوچک بودن جمعیت فعال تردید جدی کرد. در همین راستا سازمانهای مربوطه برای توجیه کوچک بودن جمعیت فعال کشور، به مشارکت پایین طبقات اجتماعی از جمله زنان تاکید میکنند که به نظر من با توجه به مشکلات اقتصادی قابل پذیرش نیست.
چرا ۱۴۰۴ سال سختی است؟
حاجاسماعیلی در ادامه با اشاره به شرایط سخت اقتصادی کشور، میگوید: واقعا امسال، سالی متفاوت و به مراتب سختتر از سالهای گذشته است؛ به دو دلیل. اول اینکه تحریمها واقعا شرایط اقتصادی را در ایران دچار مشکل اساسی کرده است. همچنین تورم بالای ۴۰ درصدی هم که چند سال است ادامه پیدا کرده، وضعیت اقتصادی و فعالیتهای اقتصادی و کسبوکار را در ایران با مشکلات اساسی روبهرو کرده است.
وی میافزاید: معیشت مردم و میزان درآمد آنها نسبت به نیازهایشان واقعا دیگر دچار ناترازی بسیار گسترده شده و یک شکاف عظیمی در شرایط اقتصادی برای زندگی مردم ایجاد شده است.
این کارشناس بازار کار تصریح میکند: از طرفی، توجه کنید که وضعیت اقتصادی ایران براساس ساختار اقتصادی، دچار مشکلات اساسی بوده و این حتما میتواند مشکلات زیادی را برای کشور ایجاد کند، چون هیچ راهکار موثری که بتواند مشکلات را برطرف کند، طی دو سه دهه اخیر پیدا نشده و اقتصاد دولتی همچنان لنگان لنگان و کجدار و مریض این وضعیت را دنبال میکند.
حاجاسماعیلی عنوان میکند: چرا امسال سال سختی است؟ زیرا اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، من فکر میکنم دیگر شرایط بسیار شکننده میشود. ما دیدیم ناترازیهایی که در بخشهای انرژی، بانکی و صندوقهای بازنشستگی ایجاد شده، دولت را دچار ضعف جدی کرده و امکان مدیریت آن را برایش سخت کرده است.
وی تاکید میکند: کسری بودجه بسیار گستردهای که دولت دارد، تشدیدکننده وضعیت تورم خواهد بود و ممکن است در سال جدید حتی نتواند حداقلها را برای مردم فراهم کند. این یک موردی است که اگر این شرایط اقتصادی ادامه پیدا کند، ما سال ۱۴۰۴ را سالی استثنایی و متفاوت از سالهای دیگر میتوانیم تعریف کنیم.
اقتصاد کشور به نتیجه مذاکرات چشم دوخته است
این کارشناس بازار کار در ادامه میگوید: مورد دوم مذاکره بین ایران آمریکا در روزهای آینده و در سال جدید است که از همیشه مهمتر است و برای همین سال ۱۴۰۴ را سالی متمایز از سالهای گذشته کرده است. تصور میکنم آینده بخش زیادی از تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در آینده تحتتاثیر مذاکرات بین ایران و آمریکا خواهد بود.
حاجاسماعیلی با بیان اینکه غیرقابل پیشبینی است که در ماههای آینده چه اتفاقات اقتصادی خواهد افتاد، میگوید: نکته اینجاست که وضعیت اقتصادی بسیار سخت است و من فکر میکنم حتما باید جوانب مختلفی که میتواند تاثیرگذار بر روند کشور در سال ۱۴۰۴ باشد، مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد.
وی میافزاید: به این نکته هم میخواهم اشاره کنم که خیلی از مسایل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران در گرو مذاکرات پیش رو است. این واقعیتی است که میخواهم تاکید کنم که مذاکرات بین ایران و آمریکا در روزهای آینده در عمان نقش بسیار اساسی در تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد داشت. ما حتما باید منتظر باشیم و ببینیم چه اتفاقی میافتد.
این کارشناس بازار کار همچنین تصریح میکند: در حال حاضر کارگران به نتایج مذاکرات بین ایران و آمریکا چشم دوختهاند. ناکارآمدی سازوکارهای افزایش دستمزد سالانه کارگران در مقابل افزایش سرعت تورم در اقتصاد کشور منجر به گسترش فقر در بین جامعه کارگری شده است، بنابراین تصور میکنم کارگران بیش از دیگر اقشار اجتماعی به نتایج مذاکرات بین ایران و آمریکا چشم دوخته اند.