برچسب: محاکمه

  • قوه قضائیه: متهم اصلی شهادت کیان پیرفلک به اعدام محکوم شد

    قوه قضائیه: متهم اصلی شهادت کیان پیرفلک به اعدام محکوم شد

    متهم در بخشی از اظهارات خود با بیان اینکه «اتهامات را قبول دارم» اظهار کرد: علت اصلی ارتکاب من به این جنایات تحت تاثیر قرار گرفتن از فضای مجازی بوده که در آن شرایط با توجه به تبلیغات وسیع مجازی، به قصد انجام اقدامات خرابکارانه اسلحه تهیه کردم.

    قوه قضائیه: متهم اصلی شهادت کیان پیرفلک به اعدام محکوم شد

    قوه قضائیه اعلام کرد: حکم اعدام عباس کورکوری متهم اصلی شهادت کیان پیرفلک در دادگاه انقلاب شهرستان ایذه صادر شد.

    روابط عمومی قوه قضاییه اضافه کرد:

    ‌شامگاه 25 آبان بود که در یک حمله تروریستی در شهرستان ایذه هفت نفر از جمله یک نوجوان 10 ساله به نام کیان پیر فلک به شهادت رسیدند و تعدادی نیز مجروح شدند.

    پس از این حادثه و انجام اقدامات اطلاعاتی و امنیتی، سرانجام در 29 آذر 1401 در اقدام عملیاتی مشترک وزارت اطلاعات، سپاه و فراجا چهار نفر از عوامل دخیل در حادثه از جمله دو نفر از عناصر اصلی مسلح این اغتشاشات مورد ضربه قرار گرفتند که در این درگیری مسلحانه دو نفر از متهمان دستگیر و دو نفر نیز کشته شدند.

    پس از صدور کیفرخواست، جلسه رسیدگی به اتهامات عباس کورکوری فرزند ابوالقاسم معروف به مجاهد در دادگاه انقلاب اهواز با حضور متهم و وکیل وی برگزار شد.

    در جلسه دادگاه، دادستان عمومی و انقلاب ایذه به قرائت کیفرخواست پرداخت.

    وی با بیان زوایای مختلف جنایت‌های ارتکابی متهم و همدستان وی در شهرستان ایذه، با تشریح ابعاد مختلف کیفرخواست خواستار اشد مجازات قانونی برای متهم شد.

    براساس کیفرخواست صادره، عباس کورکوری متهم است به محاربه از طریق کشیدن سلاح به قصد جان مردم و ارعاب و افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جنایت به وسیله تیراندازی با سلاح جنگی، اخلال در نظم عمومی و ایراد خسارت عمده به تمامیت جسمانی منتج به جان باختن هفت نفر از جمله کیان پیرفلک، ایراد خسارت عمده به اموال عمومی و خصوصی، تشکیل گروه باغی و عضویت در آن از طریق قیام مسلحانه علیه نظام.

    پس از قرائت کیفرخواست و تفهیم اتهامات از سوی رئیس دادگاه، متهم در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت.

    متهم در بخشی از اظهارات خود با بیان اینکه «اتهامات را قبول دارم» اظهار کرد: علت اصلی ارتکاب من به این جنایات تحت تاثیر قرار گرفتن از فضای مجازی بوده که در آن شرایط با توجه به تبلیغات وسیع مجازی، به قصد انجام اقدامات خرابکارانه اسلحه تهیه کردم.

    وی با اشاره به اقدامات مسلحانه خود گفت: در 24 و 25 آبان ماه 1401 وارد اغتشاشات شدم و اقدام به تیراندازی به همراه همدستان خود کردم.

    براساس دادنامه صادره از سوی دادگاه، با توجه به مستندات و شواهد موجود در پرونده از جمله تصاویر بدست آمده از دوربین‌های مداربسته که نشان می‌دهد متهم اسلحه خود را به سمت مردم هدف گرفته بود، نظریه کارشناسی جنائی اسلحه که دلالت بر شلیک گلوله از اسلحه مکشوفه از متهم به پیکر مرحوم کیان پیرفلک دارد و کشف مقادیر زیادی اسلحه، فشنگ، بطری کوکتل مولوتف از محل دستگیری متهم و گزارش فرماندار ایذه مبنی بر ایراد خسارت توسط متهم و سایر متهمین و همدستان وی به امامن عمومی و ادارات، عباس کورکوری به اعدام محکوم شد.

    این حکم غیرقطعی بوده و در دیوان عالی کشور قابل فرجام‌خواهی است.

  • فیلمی از انتقال ترامپ به دادگاه نیویورک برای تفهیم اتهام

    فیلمی از انتقال ترامپ به دادگاه نیویورک برای تفهیم اتهام

    ترامپ همزمان با ورودش به دادگاه منتهن گفت: آنها من را دستگیر می‌کنند و باور نمی‌کنم که این اتفاق در آمریکا رخ می‌دهد.

    بر اساس رویه های قضایی در رسیدگی به پرونده دونالد ترامپ به عنوان متهم در دادگاه کیفری منهتن، پس از حضور در دادگاه ابتدا بازداشت و سپس انگشت نگاری شد و پس از انگشت نگاری در جلسه دادگاه حضور یافت.

    ترامپ هنگام ورود به دادگاه به هیچ سوال خبرنگاران پاسخ نداد. بر اساس گزارش ها، سند اتهامات ترامپ مهر و موم بوده اما شبکه خبری ای بی سی نیوز آمریکا گزارش داد که ترامپ در این پرونده ۳۴ اتهام درباره جعل اسناد مالی برای پرداخت حق‌السکوت به بازیگر فیلم‌های مستهجن در سال ۲۰۱۶ دارد که همه آنها را رد کرده است.

     

    >فیلمی از انتقال ترامپ به دادگاه نیویورک برای تفهیم اتهام>>
    [videopack poster=”https://www.asriran.com/files/fa/news/1402/1/15/1552329_996.jpg” width=”640″ height=”360″ downloadlink=”true”]https://www.asriran.com/files/fa/news/1402/1/15/1552330_432.mp4[/videopack]

  • محسن شکاری ؛ یک اعدام و صد ابهام / قوه قضائیه با منتقدان رأی، مباحثه زنده تلویزیونی کند

    محسن شکاری ؛ یک اعدام و صد ابهام / قوه قضائیه با منتقدان رأی، مباحثه زنده تلویزیونی کند

    تنها راه پیش رو این است که قوه قضائیه و مشخصاً قضات صادر کننده و تأیید کننده حکم که قاعدتاً به همه جوانب پرونده واقف هستند، در یک یا چند برنامه تلویزیونی با منتقدان دانشگاهی و حوزوی رأی به صورت زنده مباحثه علمی کنند تا ابعاد حقوقی این حکم جنجالی برای عموم تشریح شود. هر چند هر نتیجه ای حاصل شود، فرد متوفی، زنده نخواهد شد ولی فواید متعددی بر آن مترتب است، از جمله این که آگاهی های حقوقی جامعه افزایش می یابد، اشکالات شکلی و ماهوی رأی صادره در صورت وجود، عیان می شود و احتمال تکرار آن خطاها در آرای بعدی، کاهش می یابد و در صورت صحت حکم، افکار عمومی به آرامش نسبی می رسد.

    محسن شکاری ؛ یک اعدام و صد ابهام / قوه قضائیه با منتقدان رأی، مباحثه زنده تلویزیونی کند

    بعد از اعدام “محسن شکاری” تحت عنوان کیفری “محارب“، بحث های پردامنه ای در میان حقوقدانان، روحانیون، سیاسیون و عموم مردم در این باره شکل گرفته است و هر کسی از زاویه دید و دانش خود، این حکم را مورد مداقه قرار می دهد. کمتر موردی در تاریخ حقوقی معاصر ایران بوده است که یک حکم قضایی، چنین مورد توجه و نقد و بررسی بوده باشد.

    نوشتار حاضر البته در صدد واکاوی این حکم نیست بلکه تاکیدی بر این است که حکم اعدام محسن شکاری، نتوانسته حمایت علمی  و همه جانبه حقوقدانان برجسته کشور را جلب کند و در کنار موافقان حکم، تعداد قابل توجهی از چهره های حقوقی نقدهای جدی بدان وارد کرده اند.
    نگرش عمومی مردم نیز تأیید همگانی حکم نبوده است؛ بر عکس مجازات افرادی مانند خفاش شب که وجدان عمومی جامعه از اعدام آن قاتل زنجیره ای آزرده نشد و حمایت هم کرد.

    در این چند روز، آنقدر درباره محاربه و قوانین و شرعیات مرتبط با آن سخن گفته و نوشته شده است که تقریباً همه می دانند که اجمالاً “محاربه” جرمی است که فردی با سلاح، علیه “مردم” اقدام کند و “بغی” اقدام مسلحانه گروهی علیه “حکومت” است و صدور حکم اعدام برای محاربان و باغیان، شرایط سختگیرانه ای دارد. مثلاٌ در جرم بغی، حتما باید گروه مسلحانه ای با حداقل سه عضو وجود داشته باشد و حتماً باید هدف شان اسقاط اساس حکومت باشد و نه مخالفت با اجزای آن و … .
    هم از این روست که در کنار نقدهای حقوقدانان، مردم عادی نیز درباره ابعاد حقوقی این حکم بسیار گفت و گو می کنند و حال، بماند قضاوت ها درباره ابعاد سیاسی این حکم.

    در چنین شرایطی، قوه قضائیه که در روندی کم سابقه، پرونده ای را به سرعت بررسی کرده و فردی را مستحق چوبه دار دانسته، در معرض سؤالات بسیاری جدی حقوقدانان و مردم است.

    قصدمان البته دفاع از محکوم اعدام شده نیست؛ او طبق همین قوانینی که منتقدان حکم بدان ها استناد می کنند، مرتکب جرم شده و همه می دانند که با چاقو، یک بسیجی را مجروح کرده است و از قرائن و شواهد نیز بر نمی  آید که اقدامش در قالب “دفاع مشروع” بوده باشد. جان سخن منتقدان حکم این است که بستن یک خیابان و مجروح کردن یک نیروی حکومتی، دلیل قانونی مناسبی برای اعدام نیست. در مقابل حامیان حکم، آن را وفق قوانین می دانند و تاکید دارند که حکم درست بوده و اجرای سریع آن نه نقطه منفی که نقطه قوت محسوب می شود.

    این که اخیراً سخنگوی قوه قضائیه روند بررسی پرونده و صدور و اجرای حکم را تشریح کرده، هر چند اقدامی لازم بود ولی به هیچ روی کافی نیست چرا که موضوع حاضر که به طور جدی افکار عمومی را به خود مشغول کرده است، با تک گویی به اقناع نمی انجامد.
    ساخت و پخش مستندهای صدا و سیما علیه محکومی که  در این دنیا نیست نیز نمی تواند افکار عمومی را به استواری رأی صادره قانع کند.

    تنها راه پیش رو این است که قوه قضائیه و مشخصاً قضات صادر کننده و تأیید کننده حکم که قاعدتاً به همه جوانب پرونده واقف هستند، در یک یا چند برنامه تلویزیونی با منتقدان دانشگاهی و حوزوی رأی به صورت زنده مباحثه علمی کنند تا ابعاد حقوقی این حکم جنجالی برای عموم تشریح شود. هر چند هر نتیجه ای حاصل شود، فرد متوفی، زنده نخواهد شد ولی فواید متعددی بر آن مترتب است، از جمله این که آگاهی های حقوقی جامعه افزایش می یابد، اشکالات شکلی و ماهوی رأی صادره در صورت وجود، عیان می شود و احتمال تکرار آن خطاها در آرای بعدی، کاهش می یابد و در صورت صحت حکم، افکار عمومی به آرامش نسبی می رسد.

    این که رأیی به این اهمیت صادر و اجرا شود و بگویند کارمان درست بود، نه تنها بازدارنده نیست که می تواند زمینه بازتولید خشم و تنش بیشتر در جامعه را فراهم کند. چه خوب است “حقوق” گام اول فرایند گفت و گوهایی باشد که باید بین مردم و حاکمیت شکل بگیرد و عده ای از آن واهمه دارند.

    منبع: عصر ایران

  • شمارش معکوس برای محاکمه کیوان.الف

    شمارش معکوس برای محاکمه کیوان.الف

    کیوان.الف که به اتهام آزار و اذیت دختران جوان در بازداشت به‌سر می‌برد قرار است چند روز دیگر در دادگاه انقلاب محاکمه شود. شمارش معکوس برای محاکمه این متهم در شرایطی آغاز شده که اتهام او افساد فی‌ الارض است.

    شمارش معکوس برای محاکمه کیوان.الف

    رسیدگی به اتهامات کیوان. الف از اوایل شهریورماه سال گذشته آغاز شد. پس از آنکه در فضای مجازی توییتر و اینستاگرام هشتگی با عنوان تجاوز خبرساز و جنجالی شد.

    برخی از افرادی که به‌ گفته خودشان قربانی تجاوز شده و جرأت نکرده بودند شکایت کنند، در فضای مجازی به بازگویی روایت‌های تلخی از لحظاتی که قربانی تجاوز شدند پرداختند تا شاید از این طریق بتوانند متجاوز را رسوا کنند. بسیاری از این روایات تکان‌دهنده علیه یکی از دانشجویان دانشگاه تهران به نام کیوان. الف بود که بازتاب گسترده‌ای داشت.

    دختری جوان مدعی شده بود که کیوان او را فریب داده و به خانه‌اش کشانده و بعد از تعارف نوشیدنی مسموم به او تجاوز کرده است. بقیه دختران نیز روایات مشابهی علیه این مرد مطرح کردند و این در حالی بود که هیچ دختری از ترس آبرویش از فرد متجاوز شکایت رسمی نکرده بود.

    آنطور که قربانیان مطرح کرده بودند، متهم دانشجوی رشته باستان‌شناسی بود که پس از آشنایی با دختران دانشجو در دانشگاه یا فضای مجازی آنها را به خانه خود دعوت می‌کرد. دختران دانشجو مدعی شدند که وی مشروبات الکلی سرو می‌کرده که آنها پس از نوشیدن از هوش می‌رفتند.

    وقتی هم به‌هوش می‌آمدند که کار از کار گذشته بود و متوجه می‌شدند که به آنها تجاوز شده است. روایت‌های افشاگرانه از این مرد باعث جریحه‌ دار شدن احساسات عمومی جامعه مخصوصا زنان و دختران شد. در ادامه مأموران پلیس امنیت عمومی، وارد عمل شده و متهم را دستگیر و در نهایت 5 نفر از این متهم به‌طور رسمی شکایت کردند.

    با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. قضات دادگاه پس از بررسی شکایت تجاوز به عنف 5 دختر علیه کیوان. الف اتهام متهم را افساد فی‌الارض دانستند و به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه۲۸ دادگاه انقلاب تهران ارسال شد.

    حالا در شرایطی که جلسه رسیدگی به این پرونده چندمرتبه به تعویق افتاده است، وکیل شاکیان از محاکمه کیوان.الف در روز 23 آبان خبر می‌دهد. شیما قوشه در این‌باره گفت: قرار بود متهم اواخر شهریورماه در دادگاه انقلاب محاکمه شود، اما دادگاه به روز یکشنبه چهارم مهرماه موکول شد ولی در این تاریخ هم دادگاه برگزار نشد و به‌تعویق افتاد.

    وی در ادامه گفت: ابتدا به پرونده متهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان با اتهام زنای به عنف رسیدگی شد اما قضات دادگاه اعلام کردند اقدامات متهم مقدمه افساد فی‌الارض است و پرونده برای رسیدگی به دادگاه انقلاب ارسال شد. حالا برای سومین‌بار قرار است ۲۳آبان‌ماه متهم در دادگاه محاکمه شود.

    وکیل شاکیان درباره تعداد قربانیان متهم گفت: ابتدا حرف از 40 شاکی بود اما تاکنون فقط ۵نفر که موکل من هستند اسامی‌شان در پرونده دیده می‌شود و فرد دیگری از متهم شکایت نکرده است.

     

    منبع: همشهری

  • قتل همسر را به خاطریک سوءظن

    قتل همسر را به خاطریک سوءظن

     

    قتل همسر را به خاطریک سوءظن|خبر فورییک کارمند فرودگاه به دلیل سوءظنی که به همسرش داشت او را به قتل رساند.

    رسیدگی به این پرونده از هفدهم اردیبهشت سال ۹۶ به‌دنبال تماس تلفنی با مرکز فوریت‌های ۱۱۰ و اعلام خبر مرگ زن جوانی در خانه‌اش شروع شد.

    خیلی زود گشت کلانتری در محل حضور یافت و با جسد زن جوان در حالی رو به رو شدند که یک کیسه پلاستیکی بر سرش کشیده و گردنش با جسم تیزی سوراخ شده بود.

    همسر مقتول که در صحنه قتل حضور داشت در اظهارات اولیه به افسر پرونده اعلام کرد: من در فرودگاه کار می‌کنم. حدود ساعت ۹ و نیم شب بود که از محل کار به خانه برگشتم.

    وقتی خواستم با کلید در ورودی را باز کنم، نتوانستم چون از داخل یک کلید در قفل بود.

    هرچه در زدم کسی باز نکرد. نگران شدم برای همین رفتم و از همسایه‌ها سراغ همسرم را گرفتم. آنها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بعد با کمک همسایه‌ها و با پیچ‌گوشتی قفل در را باز کردیم. وقتی وارد خانه شدم جسد همسرم را دیدم که روی تخت افتاده بود.

    جسد مقتول به دستور بازپرس به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان برای کشف راز معمای این جنایت مرموز تحقیقات گسترده‌ای را انجام دادند اما سرنخ و انگیزه‌ای برای این جنایت پیدا نکردند و همه فرضیه‌ها احتمال ارتکاب قتل به دست شوهر این زن را تقویت می‌کرد بدین ترتیب همسر وی به‌عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد اما مرد جوان منکر قتل بود.

    خانواده مقتول نیز مدعی بودند دامادشان مرد خوبی است و اختلافی با همسرش نداشته است با این حال تحقیقات از وی ادامه یافت تا اینکه سرانجام لب به اعتراف گشود.

    متهم مدعی شد در جریان یک درگیری همسرش را کشته است و سپس با صحنه‌سازی و گذاشتن کلید پشت در خانه طوری وانمود کرده که در زمان قتل خانه نبوده است.

    این متهم پس از اعتراف به اتهام قتل عمد صبح یکشنبه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی فیروز رنجبر محاکمه شد.

    در ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد و سپس اولیای دم در جایگاه ایستادند و خواستار قصاص داماد خود شدند.

    پدر مقتول گفت: من هیچ وقت از دامادم رفتار بدی ندیدم و او و دخترمان زندگی خوبی داشتند نمی‌دانم چه اتفاقی رخ داد که این‌طور زندگیشان نابود شد. با این حال برایش قصاص می‌خواهیم.

    آنگاه متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من و همسرم زندگی خوبی داشتیم تا اینکه مدتی قبل از این حادثه خیلی اتفاقی هنگام بررسی گوشی همسرم متوجه شدم او با مرد غریبه‌ای رابطه دارد.

    شوکه شده بودم و نمی‌دانستم باید چه کار کنم. بعد تصمیم گرفتم از خودش بپرسم که این مرد کیست؟ اما همسرم منکر آشنایی با او شد و گفت حتماً وقتی گوشی دست دخترمان بوده به اشتباه تماس و پیامکی ارسال شده است.

    حرفش را باور نکردم و بعد ازاین ماجرا بشدت به همسرم ظنین شده بودم تا اینکه مدتی بعد مدارک دیگری از این ارتباط پیدا کردم.

    اعصابم به هم ریخته بود و خواب و خوراک نداشتم. روز حادثه دخترم را که ۸ سال داشت به مدرسه بردم و به او گفتم ظهر به خانه مادربزرگش برود چون من و مادرش می‌خواهیم جایی برویم.

    بعد خودم به سرکار نرفتم و به خانه برگشتم. باید تکلیف این ماجرا را روشن می‌کردم.

    وقتی به خانه رسیدم از همسرم خواستم توضیح دهد اما او باز هم منکر شد و کار به درگیری کشید.

    اعصابم به هم ریخته بود و کنترلی بر رفتارم نداشتم. او را کتک زدم و بعد دهانش را با یک شال بستم. برای اینکه آرام شوم به حیاط رفتم و سیگار روشن کردم اما وقتی برگشتم دیدم همسرم نفس نمی‌کشد.

    سعی کردم با فرو کردن جسم نوک تیز به زیر گلویش او را نجات بدهم اما هیچ فایده‌ای نداشت و مرده بود.

    نمی‌دانستم چه کار کنم. تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که با صحنه‌سازی خودم را تبرئه کنم به همین خاطر یک پلاستیک روی سرش کشیدم و کلید را داخل قفل در گذاشتم و بیرون رفتم تا همه فکر کنند همسرم به دست یک ناشناس به قتل رسیده است. موقع برگشت هم طوری وانمود کردم که من سر کار بودم.

    این متهم در ادامه جلسه دادگاه درحالی که اشک می‌ریخت و دستانش می‌لرزید، گفت: من همسرم را دوست داشتم، نمی‌خواستم او بمیرد. من خودم را مستحق مرگ می‌دانم و شرمنده خانواده همسرم هستم.

    پس از پایان اظهارات متهم، قضات دادگاه ختم جلسه را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شدند.

     

  • قاتل دو نوجوان گنبدی اعدام شد

    قاتل دو نوجوان گنبدی اعدام شد

     

    قاتل دو نوجوان گنبدی اعدام شد|خبر فوری

    قاتل دو نوجوان اهل گنبدکاووس که در پی اختلاف عشقی به قتل رسیدند، صبح امروز به دار مجازات آویخته شد.

    ششم مرداد سال 96 رسیدگی به پرونده گم شدن دو نوجوان اهل گنبدکاووس به نام‌های مهران پورقاضی و عدنان آق تابای با اعلام مفقودی از سوی خانواده های آنها در دستور کار پلیس قرار گرفت.

    خانواده این دو نوجوان در اولین اظهارات خود به ماموران پلیس گفته بودند که آخرین شب قرار بوده که مهران پورقاضی و عدنان آق تابای برای تفریح به جنگل چهل چای مینو دشت بروند. در حالی که تحقیقات ماموران پلیس ادامه داشت،جسد دو نوجوان پیدا شد.

    شش روز از ناپدید شدن مهران پورقاضی و عدنان آق تابای گذشته بود که یک چوپان جنازه های قربانیان را در حالی که مشخص بود جریان آب خاک را شسته و جنازه های دفن شده را خارج کرده بود، کشف و موضوع را به پلیس اعلام شد.

    اجساد در دوازده کیلومتری محل زندگی دو نوجوان واقع در روستای حاجی قوشان گنبدکاووس کشف شدند.

    بعد از کشف اجساد در حالی که مشخص بود قربانیان با ضربات چاقو از پا در آمده اند، ماموران پلیس احتمال دادند که مقتولان حادثه در تفریح مرگبار خود، توسط یکی از دوستان خود به قتل رسیده باشند.

    به همین دلیل چند نفر از دوستان مهران و عدنان را به عنوان مظنونین پرونده دستگیر کردند که یکی از آنها گفت: یکی از دوستانمان به نام عارف امین پور در یک پیام به من گفته بود می خواهم عدنان و مهران را بکشم.

    به این ترتیب عارف 21 ساله دستگیر شد و به جنایت خونین خود اعتراف کرد و گفت: آن شب درگیری بین من و عدنان آق تابای بر سر دختر مورد علاقه ام رخ داد.

    من به عدنان شک کرده بودم و فکر می کردم با دختر مورد علاقه من ارتباط دارد. برای همین چاقو را زیر گلوی او گذاشتم و او قسم می خورد چنین چیزی حقیقت ندارد.

    اما من که از او کینه به دل داشتم با چند ضربه چاقو او را از پا در آوردم.

    با اعترافات صریح متهم، پرونده برای رسیدگی به دادگاه رفت و متهم با رای قضات دادگاه به دو بار قصاص محکوم شد.

    حکم صادر شده بعد از تائید از سوی دیوانعالی کشور به مرحله اجرا در آمد و صبح روز دوشنبه، هفتم مهر ماه قاتل برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت و پس از  انجام تشریفات قانونی اعدام شد.

    مادر عدنان در مورد اجرای حکم گفت: ما و خانواده مهران به اجرای حکم اصرار داشتیم. از خون فرزندم نمی‌گذرم چون او را با دلیل بی پایه و اساس به قتل رساند. در این مدت خانواده قاتل بارها برای اخذ رضایت به ما مراجعه کرده اند اما ما نمی توانستیم از قصاص گذشت کنیم.

    حتی دیروز روز قبل از اعدام هم باز مقابل خانه ما آمدند اما ما نمی خواستیم حتی با آنها حرف بزنیم و حتی آنها را به خانه مان راه ندادیم.

    شهرستان گنبد کاووس یکی از شهرستانهای ایران است که در استان گلستان قرار گرفته‌است.

     

  • گروگان‌گیری با رمل و اسطرلاب!

    گروگان‌گیری با رمل و اسطرلاب!

     

    گروگان‌گیری با رمل و اسطرلاب!|خبر فوری

    با رای قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، عاملان ربایش و شکنجه پزشک مشهدی در حالی به تحمل 27 سال زندان محکوم شدند که در آخرین جلسه دادگاه ادعا کردند برای اجرای نقشه آدم ربایی به رمل و اسطرلاب روی آورده اند.

    این حادثه هولناک بیست و سوم دی سال 98 در منطقه کوهسنگی مشهد هنگامی رخ داد که سرنشینان یک دستگاه پراید، پزشک مشهدی را تا خیابان حکیم نظامی تعقیب کردند.

    آن ها در تاریکی شب این پزشک میان سال را که پیاده به طرف منزلش در حرکت بود به زور داخل خودرو انداختند و او را به مکان نامعلومی بردند.

    چند دقیقه بعد در شرایطی که عقربه های ساعت حدود 9و30 دقیقه را نشان می داد یک پزشک متخصص زنان و زایمان با پلیس 110 تماس گرفت و در حالی که از شدت نگرانی صدایش به لرزه افتاده بود خبر ربوده شدن شوهرش به دست افراد ناشناس را داد.

    او گفت: شوهرم که پزشک عمومی است از خط تلفن خودش با من تماس گرفت که افرادی او را ربوده اند و من باید 200 سکه طلا برای آزادی اش فراهم کنم، این زن ادامه داد: در همین حال مردی ناشناس گوشی تلفن را از دست همسرم چنگ زد و مرا تهدید کرد که فقط باید 200 سکه طلا برایشان تهیه کنم تا بعد با من تماس بگیرند.

    در پی گزارش ماجرای آدم ربایی، بلافاصله نیروهای انتظامی مشهد وارد عمل شدند و ماجرا را به دیگر یگان های اطلاعاتی و امنیتی نیز اطلاع دادند اما با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع و با دستور سردار محمدکاظم تقوی، فرمانده انتظامی خراسان رضوی بی درنگ پیگیری این پرونده به گروه تخصصی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی سپرده شد و بدین ترتیب جلسات کارشناسی برای بررسی زوایای مختلف ماجرای آدم ربایی درحضور سرهنگ جواد شفیع زاده، رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی در دستور کار قرار گرفت.

    در حالی که عملیات ردیابی و رصدهای اطلاعاتی با فرماندهی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی، رئیس سابق اداره جنایی پلیس آگاهی آغاز شده بود، همزمان آموزش های لازم برای برخورد و نحوه پاسخ گویی خانواده گروگان به تماس های آدم ربایان توسط کارآگاهان ارائه شد تا خونسردی خود را هنگام گفت و گو با گروگان گیران حفظ کنند چرا که پلیس در کنار آن ها قرار داشت و مراقب اوضاع بود.

    از سوی دیگر نیز حفظ جان گروگان مهم تر از سرعت عمل پلیس در این پرونده آدم ربایی بود و کارآگاهان باید طوری غیرمحسوس عمل می کردند که گروگان گیران متوجه حضور پلیس در ماجرا نشوند به همین دلیل کارآگاهان برای شناسایی مخفیگاه گروگان گیران به همکاری سربازان گمنام امام زمان(عج) نیاز داشتند.

    این گونه بود که گروهی از نیروهای اداره کل اطلاعات خراسان رضوی به یاری کارآگاهان پلیس آگاهی آمدند و با استفاده از شیوه های اطلاعاتی وارد عمل شدند. همزمان با رصدها و پایش های اطلاعاتی، بررسی های میدانی کارآگاهان مشخص کرد پزشک میان سال (گروگان) که در منطقه شهرک شهید رجایی مطب دارد، در شیفت بعدازظهر منشی نداشت وهمچنین با اتوبوس یا مترو به منزلش می رفت بنابراین آدم ربایی باید در همین مسیر رخ داده باشد.

    با مشخص شدن مسیر تردد پزشک عمومی، عملیات وارد مرحله جدیدی شد تا این که دوباره گروگان گیران با همسر پزشک مذکور تماس گرفتند و ادعاهای خود را تکرار کردند. این در حالی بود که ردیابی های اطلاعاتی از حضور آدم ربایان در منطقه کمربند سبز مشهد و در نزدیکی یک روستا حکایت داشت.

    از طرف دیگر شناسایی افراد مشکوکی که به مطب پزشک رفت و آمد داشتند یا با او در ارتباط بودند، کارآگاهان را به سوی مردی کشاند که در سال های گذشته به عنوان راننده در خدمت دکتر بود.

    شاخه دیگری از فعالیت های اطلاعاتی کارآگاهان که در مسیر ربایش پزشک متمرکز شده بود، نشان داد وی با یک دستگاه پراید ربوده شده است که مشخصات خودروی مذکور با خودروی پراید دختر راننده سابق پزشک گروگان مطابقت داشت.

    در حالی که بررسی های میدانی درباره راننده مذکور ادامه داشت، سرنخ هایی از پسر راننده به نام رضا به دست آمد که مردی معتاد و بیکار است و در منطقه شهرک شهید رجایی سکونت دارد! همین اطلاعات کافی بود تا عملیات پلیس در این باره متمرکز شود به همین دلیل کارآگاهان بلافاصله با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی اسماعیل عندلیب، معاون دادستان مرکز خراسان رضوی که سوابق ارزشمندی در رسیدگی به پرونده های جنایی و مهم قضایی را در کارنامه خود دارد، به سراغ دختر راننده سابق پزشک رفتند.

    آن ها که از تجربیات ارزنده قاضی عندلیب بهره می بردند، در یک عملیات اطلاعاتی و نامحسوس به سرنخ هایی مهم از کلاف پیچیده ماجرای آدم ربایی رسیدند که نشان می داد مادر رضا ساختمانی نیمه ساز در شهرک شهید رجایی دارد، چند ساعت بعد با همکاری صمیمانه سربازان گمنام امام زمان(عج) در اداره کل اطلاعات خراسان رضوی، کارآگاهان مخفیگاه مذکور را در حالی شناسایی کردند.

    بررسی ها مشخص کرد پزشک مشهدی با پراید خواهر «رضا» ربوده شده است بنابراین عملیات با دستور بازپرس شعبه 410 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد آغاز شد و نیروهای دایره مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی نیمه شب وارد ساختمان نیمه ساز شدند و دو عضو باند گروگان گیری را در همین منزل مسکونی به دام انداختند. این درحالی بود که پزشک مذکور با دست و پاهای بسته و در طبقه دوم ساختمان به طور اسفباری نگهداری می شد.

    وقتی کارآگاهان، پزشک را نجات دادند و دست و پاهایش را گشودند هنوز باور نمی کرد که پلیس به یاری او شتافته است.

    مرد میان سال در شوک بود و از سرما به خود می لرزید

    کارآگاهان بلافاصله عملیات را برای دستگیری نفر سوم باند ادامه دادند و او را نیز در منزلی در همان اطراف خیابان بسکابادی به دام انداختند. پزشک که بعد از بازشدن قفل و زنجیر از دست و پاهایش اشک می ریخت و اطرافش فقط با مقداری پلاستیک به صورت آلونک درآمده بود، با اشاره دست از کارآگاهان تشکر می کرد و …

    کشف گوشی گروگان در جاده کمربند سبز مشهد نیز بیانگر آن بود که گروگان گیران گوشی تلفن همراه پزشک را در کنار جاده مخفی کرده بودند و هر بار از همان مکان تماس می گرفتند. در همین حال سه متهم این پرونده که رضا 36 ساله، علی 30 ساله و عماد 31 ساله بودند برای انجام تحقیقات بیشتر به مقر انتظامی هدایت شدند و در بازجویی ها به جرم خود اقرار کردند.

    آن ها در حضور قاضی امیری نیز آدم ربایی به قصد اخاذی را به گردن گرفتند و مدعی شدند که با وسوسه های رضا دست به آدم ربایی زده اند.

    با پایان مراحل تحقیقات، کیفر خواست متهمان در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و این پرونده با توجه به اهمیت و حساسیت خاصی که داشت با نظر مدیران قضایی استان در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت.

    درجلسات محاکمه که به ریاست قاضی جواد شاکری و مستشاری قاضی هادی دنیا دیده برگزار شد متهمان به صراحت ارتکاب جرم را پذیرفتند چرا که می دانستند در حضور قضات با تجربه دادگاه هیچ راه گریزی برای فرار از مجازات ندارند و باید حقیقت موضوع را بیان کنند. این بود که از همان جلسه اول که پای میز محاکمه ایستادند به سوالات تخصصی قضات پاسخ دادند و راز این آدم ربایی وحشتناک را فاش کردند.

    رضا جوان 36 ساله در پاسخ به سوال قاضی دنیادیده که چگونه به نقشه آدم ربایی رسیدی؟گفت: پدرم راننده دکتر (گروگان) بود ولی برخی از روزهایی که پدرم کاری داشت من به جای او پزشک را با خودرو به منزلش می رساندم.

    در مسیر حرکت زمانی که با یکدیگر گفت وگو می کردیم او از قیمت ارز و سکه سخن می گفت یا مرا نصیحت می کرد که طلا بخرم!

    به همین دلیل فکر می کردم او باید سکه های طلای زیادی داشته باشد، از همان موقع چند بار وسوسه شدم که با همدستی عماد و علی دست به آدم ربایی بزنیم ولی شرایط مهیا نمی شد تا این که دوباره در سال 98 همین وسوسه به سراغم آمد و این بار نقشه خودمان را عملی کردیم.

    او همچنین در پاسخ به سوال قاضی شاکری (رئیس دادگاه) که پرسید آیا برای گروگان گیری با افراد دیگری هم مشورت کردید؟ گفت: بله! سه نفری نزد یک رمال رفتیم تا آینده را پیش بینی کند البته درباره این موضوع که قصد چه کاری را داریم به رمال چیزی نگفتیم . او هم گفت که فقط یک نفر از شما حرف بزند که در این میان «عماد» صحبت کرد و با تایید رمال که کار خوبی است اطمینان پیدا کردیم و نقشه را به اجرا گذاشتیم.

    متهمان دیگر پرونده نیز هرکدام به تشریح بخشی از ماجرای آدم ربایی پرداختند و گفتند که قرار بود 200 سکه بهار آزادی از همسر دکتر بگیریم و بین خودمان تقسیم کنیم ولی همسر دکتر مدعی بود که بیشتر از 50 سکه نمی تواند تهیه کند به همین دلیل ما دچار مشکل شده بودیم و نمی توانستیم گروگان را آزاد کنیم تا این که 9 روز بعد کارآگاهان ما را دستگیر کردند.

    ما او را شکنجه نکردیم، فقط به پاهایش می زدیم که غذایش را بخورد و حتی برایش هیتر برقی آوردیم که از آن سوز سرمای زمستان دچار بیماری نشود و … این گزارش حاکی است با پایان یافتن جلسات دادگاه ، قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی با توجه به همکاری و اقرار صریح متهمان در مراحل رسیدگی به پرونده و همچنین با استفاده از قانون کاهش حبس تعزیری، هریک از متهمان به آدم ربایی را به تحمل 9 سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. رای صادرشده از سوی دادگاه قابل فرجام خواهی است و متهمان می توانند به رای مذکور اعتراض کنند.