برچسب: قتل خانوادگی

  • دستگیری عاملان قتل خانوادگی در مجومرد

    دستگیری عاملان قتل خانوادگی در مجومرد

    فرمانده انتظامی استان یزد: عاملان قتل خانوادگی در شهر مجومرد ظرف مدت ۱۰ ساعت شناسایی و بازداشت شدند.

    سردار عباسعلی بهدانی فرد گفت: شب گذشته خبر مرگ یک زن و فرزند وی در شهر مجومرد اشکذر به پلیس اعلام شد.دستگیری عامل قتل خانوادگی در مجومرد

    وی افزود: با دریافت این خبر بلافاصله ماموران کلانتری اشکذر در محل حاضر و با جسد بی جان زنی ۴۲ ساله و پسر ۱۴ ساله اش که به قتل رسیده بودند، روبرو شدند.

    فرمانده انتظامی استان ادامه داد: متعاقب آن جسدی در بیابان‌های اطراف اشکذر که به قتل رسیده و سوزانده شده بود توسط پلیس کشف شد.

    بهدانی فرد تصریح کرد: بلافاصله تیم خبره‌ای از کارآگاهان پلیس تشکیل شد و ضمن هماهنگی با دادستان اشکذر، با استفاده از سرنخ‌های بدست آمده از صحنه جرم و با دقت عمل و هوشیاری پلیس و با انجام اقدامات اطلاعاتی و استفاده از شیوه‌های خاص پلیسی، فرزند بزرگ خانواده مورد ظن پلیس واقع شد.

    وی اظهار داشت: پلیس در یک عملیات غافلگیرانه متهم و همدستش را که از محل متواری شده بودند، در بافت قدیم شهر یزد دستگیر و به اداره آگاهی اشکذر منتقل کردند.

    فرمانده انتظامی استان گفت: متهمان که ۱۹ و ۲۱ ساله و هر دو اهل یکی از شهرستان‌های خراسان رضوی هستند، در حضور دادستان اشکذر به قتل اعتراف و انگیزه این اقدام فجیع را اختلاف خانوادگی عنوان کردند.

  • قتل مادر به خاطر کشیدن قلیان!

    قتل مادر به خاطر کشیدن قلیان!

    دعوا و درگیری بین آنها تمامی نداشت. مادر و دختر همیشه بر سر موضوعات مختلف با هم کشمکش داشتند و بالاخره با مرگ زن میانسال مهر اتهام قتل عمد روی پرونده دختر جوانش نشست. ریحانه ۲۹ ساله که ابتدا به اتهام خود اعتراف کرده بود، در دادگاه آن را انکار کرد.

    به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم در ادامه نوشت: هفتم فروردین امسال بود که دختر جوان به نام ریحانه با ماموران پلیس تهران و آتش‌نشانی تماس گرفت و ادعا کرد مادرش در خانه، تنهاست و در را باز نمی‌کند. ماموران بعد از ورود به خانه، پیکر نیمه‌جان مادر ریحانه به نام فریبا را در پذیرایی خانه‌شان دیدند و این در حالی بود که ضربات سنگین باعث مجروح شدن فریبا از ناحیه سر و صورت شده و او بعد از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. ریحانه اولین کسی بود که مورد بازجویی قرار گرفت و به ماموران گفت: «مادرم ناراحتی اعصاب داشت و داروهای زیادی مصرف می‌کرد که موجب خواب آلودگی و گیجی او می‌شد. روز حادثه برای خرید بیرون از خانه رفته بودم، اما وقتی برگشتم مادرم را در این حال دیدم. احتمالا او گیج بوده و زمین خورده است.»
    نظریه پزشکی قانونی حاکی از آن بود که شدت ضربات وارد شده به سر فریبا شدیدتر از آن است که بتوان آن را بر اثر زمین خوردن اتفاقی تلقی کرد. همچنین تعداد ضربات وارد شده به سر و صورت را زیاد دانستند که این موضوع در زمین خوردگی محتمل نیست.

    به این ترتیب بار دیگر ریحانه مورد بازجویی قرار گرفت و این دفعه به اتهام خود اعتراف کرد و گفت: «خیلی وقت‌ها با مادرم دعوایمان می‌شد. او ناراحتی اعصاب داشت. گاهی مرا از خانه بیرون می‌کرد. چند بار هم رویم چاقو کشیده و زخمی‌ام کرده بود. روز حادثه می‌خواستم قلیان بکشم، اما او می‌گفت از دود قلیان اذیت می‌شود و با دست زد و زغال را ریخت. بعد دعوایمان بالا گرفت و من سرش را چند بار به آینه کوبیدم.»
    بعد از این‌که ریحانه به قتل مادرش اعتراف و صحنه قتل را بازسازی کرد، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. متهم در دادگاه اتهام خود را انکار و ادعا کرد تحت فشار به قتل مادرش اعتراف کرده بوده. او گفت: «من مادرم را نکشته ام.تمام واقعیت همان بود که در اولین لحظه به پلیس گفتم. من برای خرید از خانه بیرون رفتم و وقتی برگشتم او را در حالی که زمین خورده بود در خانه دیدم.»
    در جلسه دادگاه برادر ریحانه و پدر بزرگ و مادربزرگ او به عنوان اولیای دم از دادگاه تقاضای قصاص کردند و دختر جوان به قصاص محکوم شد.

    سوءرفتارهای خانوادگی غربالگری شود

    از دید روان‌شناسی اجتماعی، بازنگری مناسب افرادی که مشکل عصبی دارند یک امر لازم و ضروری است. اگر فردی دچار اختلالات اعصاب و روان است باید مشکل او غربالگری شده و میزان مشکل به درستی سنجیده و خطرات احتمالی حدس زده شود. سپس با یک مداخله موثر و مناسب به روش مناسب، توسط فرد مناسب و در زمان مناسب مشکل موجود مرتفع شود.

    در این تعریف فرد مناسب همان متخصص روان‌شناس است و زمان مناسب وقتی است که مشکل روحی و عصبی فرد به یک فاجعه منجر نشده باشد.

    در این پرونده با موردی روبه‌رو هستیم که به نظر می‌رسد هم فرد متهم به قتل و هم مقتول مبتلا به اختلالات روحی بوده‌اند، اما آموزش و درمان به موقع و صحیح نگرفته‌اند و هر روز مشکل آنها در کنار هم حادتر شده است.
    در این مورد خاص نیاز شدید به برنامه مستمر برای رفع مشکل اعصاب هر دو نفر وجود داشته که از آن بی‌بهره مانده‌اند.
    در این مورد خانمی که به هر دلیلی مشکل روحی داشته، صلاحیت نگهداری از فرزند مبتلا به اختلال روحی را نداشته و همین مشکل آنها را حادتر کرده است. در چنین شرایطی اقدام دختر جوان به خودکشی عجیب به نظر نمی‌رسد‌،‌ چرا که نیاز به حمایت روحی داشته که از آن بی‌بهره مانده و نبود ساز و کار مناسب و عملکرد صحیح یک فاجعه به بار آورده است. در چنین شرایطی راهکار صحیح این بود که دختر جوان را از محیط زندگی با مادرش خارج کرده و خانم تحت درمان قرار می‌گرفت.
    مدرسه‌ها و دانشگاه به عنوان نهادی که ارتباط تنگاتنگ با نوجوانان و جوانان دارند، بهتر است در شناسایی خلا روحی جوانان و رسیدگی به آن دقت بالاتری داشته باشند.

  • جزییات تکان‌دهنده‌ای از قتل عام فجیع یک خانواده در کوچصفهان رشت

    احمد آقایی در خصوص آخرین بررسی ها از وقوع جنایت هولناک در کوچصفهان، اظهار کرد: این قتل شامگاه گذشته اتفاق افتاده است و به محض اطلاع به دفتر قضایی و نیروی انتظامی سریع گروه بررسی صحنه جرم از پزشکی قانونی، کارشناسان تشخیص هویت اداره آگاهی و دستگاه قضایی به همراه قاضی در صحنه حاضر شدند و به معاینه اولیه صحنه جرم پرداختند و اجساد هم برای تکمیل تحقیقات به پزشکی قانونی منتقل شدند.

    معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان با بیان اینکه مقتولین چهار نفر از اعضای یک خانواده و یک دختر دانشجو که تعطیلات مهمان آنان بوده، هستند، افزود: بررسی اولیه صحنه حکایت از آن دارد که قتل قبل از صرف شام اتفاق افتاده چون شام آماده بوده، همچنین بررسی ها نشان می دهد که درگیری خانوادگی است و در چنین جنایتی ما تحقیقات را ابتدا از بستگان درجه اول آغاز می کنیم و فعلا تنها بازمانده درجه اول این خانواده فرزند پسر است که ایشان هم دانشجو می باشد.

    وی در پاسخ به سوالی مبنی بر احتمال تجاوز به بانوان به قتل رسیده وجود دارد؟ ادامه داد: بر اساس گزارش کالبدشکافی و معایناتی که صبح امروز بر اجساد انجام شده، علت تامه قتل اصابت جسم تیز یعنی چاقو و خونریزی شدید بوده و هیچ تعرضی به بانوان انجام نگرفته و تحقیقات همچنان در حال انجام است تا قاتل یا قاتلین شناسایی و به مجازات شان برسند.

    آقایی در پاسخ به این سوال که آیا خانواده دختر دانشجویی که مهمان این خانواده بوده در جریان قرار گرفتند؟ تصریح کرد: فعلا خانواده دختری که مهمان این خانواده بوده حضور نیافتند و بررسی جهت شناسایی خانواده این دختر ادامه دارد.
    معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری گیلان در پاسخ به این سوال که پسر خانواده که تنها بازمانده این جریان است، در استان حضور داشته؟ گفت: پسر خانواده هم در استان حضور دارد و بر حسب اقرار، وی ساعت 22 شب گذشته ماشین پدر را گرفته و با دوستان به رشت آمده، سرانجام که ساعت 2 و نیم بامداد به منزل مراجعه می کند با این صحنه مواجه می شود و سریعا به بستگان و نیروی انتظامی اطلاع می دهد و بلافاصله هم نیروها و کارشناسان قضایی به محل اعزام می شوند.
    وی در پایان گفت: از همه مردم تقاضا دارم که اخبار موثق را از رسانه های رسمی پیگیری کنند و به شایعات فضای مجازی توجه نکنند. همچنین از اصحاب رسانه و مدیران رسانه ها انتظار می رود که از پیش داوری و شایعه پراکنی خودداری کنند و منبع اطلاعاتی شان فقط قاضی پرونده و دستگاه قضایی باشد.
     

     

  • حکم قصاص برای مردی که همسر صیغه‌ای‌اش را خفه کرد/ قاتل ۱۰ سال فراری بود

    ایران نوشت:بیستم اسفند سال ۸۷، زن جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن خواهر ۳۸ ساله‌اش به‌نام کبری خبر داد. با این گزارش تیم ویژه‌ای از کارآگاهان جنایی وارد عمل شدند اما هیچ ردی از زن جوان وجود نداشت.

     تحقیقات ادامه داشت تا اینکه پلیس دریافت زن گمشده مدتی قبل صیغه مردی به‌نام «فریبرز» شده و او نیز به شکل عجیبی ناپدید شده است. در حالی که کارآگاهان به‌دنبال ردی از این مرد بودند، ۱۰ سال پس از این ماجرا خودروی مقتول را دریکی از شهرستان‌ها کشف کردند. با شناسایی صاحب خودرو مشخص شد او، خودرو را از مردی به‌نام «فریبرز» خریده است. همین سرنخ کافی بود تا شوهر صیغه‌ای مقتول ردگیری و سرانجام در یکی از شهرهای غربی کشور دستگیر شود.متهم در حالی که تصور نمی‌کرد پس از ۱۰ سال، ردپای او در قتل «کبری» پیدا شود، وقتی خود را در برابر شواهد پلیسی دید لب به اعتراف گشود وپرده از راز جنایتش برداشت. با این اعتراف، کیفرخواست پرونده با موضوع قتل عمد صادر و موضوع برای رسیدگی به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی هدایت رنجبرو با حضور قاضی یزدان‌پور ارسال شد.در ابتدای جلسه اولیای دم خواستار اشد مجازات برای متهم شدند. سپس متهم پای میز محاکمه ایستاد تا به سؤالات قضات پاسخ دهد.
    با مقتول چه نسبتی داری؟
    حدود سال ۸۴ با مقتول ازدواج موقت کردم.
    چرا او را کشتی؟
    پس از مدتی از ازدواجمان متوجه اعتیادش شدم و سر همین موضوع اختلاف پیدا کردیم. روز حادثه مواد مصرف کرده بود و سر اینکه می‌خواست تعطیلات نوروز با دخترش به شهر دیگری برود با هم درگیر شدیم که او داد و فریاد راه انداخت. من هم برای اینکه ساکتش کنم، دستم را جلوی دهانش گذاشتم که بیهوش شد و روی زمین افتاد. اول فکر کردم به خاطر مواد خوابش برده اما وقتی بیشتر بررسی کردم دیدم نفس نمی‌کشد و مرده است.
    به کسی خبر ندادی؟
    دست وپایم را گم کرده بودم، سوئیچ ماشین کبری را برداشتم و جسد را داخل خودرو گذاشتم. بشدت ترسیده بودم. نمی‌دانستم چه کار کنم. به همین دلیل جسد را به اطراف بیابان‌های آتشگاه بردم و همانجا با یک دبه بنزین آتش زدم.
    چرا جسد را سوزاندی؟
    ترسیده بودم و می خواستم اثری از جسد باقی نماند. نمی‌دانستم چه کار کنم فقط خودرو را برداشتم ومتواری شدم.
    در این ۱۰ سال چطور زندگی می‌کردی؟
    زندگی نداشتم. عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد و مدام کابوس می‌دیدم.
    آیا فکر می‌کردی روزی دستگیر شوی؟
    حتی تصورش را هم نمی‌کردم اما حالا برای هر مجازاتی آماده ام…
    پس از پایان اظهارات متهم قضات وارد شور شده و با استناد به اسناد پرونده و گزارش پزشکی قانونی، متهم را به‌دلیل جراحات منجر به مرگ به حبس و به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند.