برچسب: فضای مجازی
-

مرکز ملی فضای مجازی: هک سایتهای دولتی صحت ندارد
مرکز ملی فضای مجازی اعلام کرد ادعاهای اخیر گروه انانیموس درخصوص حملات سایبری به سایت های دولتی کشور صحت ندارد.به گزارش ایرنا، مرکز ملی فضای مجازی اعلام کرد: اخیرا گروه انانیموس مدعی شده که برخی از سایت های مراکز دولتی از جمله مجلس شورای اسلامی، وزارت امور اقتصاد و دارایی، وزارت نفت و اپراتور همراه اول را مورد حمله سایبری قرار داده است که پس از بررسی های کارشناسی به عمل آمده، به اطلاع هموطنان عزیز می رساند این اخبار صحت نداشته و قویا تکذیب می شود. -

واکنش رسمی سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی به تهدیدات سایبری اخیر
امیر خوراکیان سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی در گفت و گو با خبرگزاری مهر گفته است در روزهای اخیر تهدیدات و حملات سایبری انجام گرفته اما با اتخاذ تدابیر لازم مجالی برای ایجاد اخلال در خدمت رسانی به مردم صورت نپذیرفته است.
امیر خوراکیان با اعلام این خبر گفت: با توجه به اینکه در شرایط کنونی بسیاری از خدمات عمومی در فضای مجازی به مردم ارائه می شود ، دشمنان ملت ایران از هر فرصتی سوء استفاده می کنند تا با ایجاد اختلال در این سرویس ها و خدمات از طریق حملات سایبری زندگی روزمره مردم رو دچار اشکال کنند.
او با اشاره به اینکه جدای از اقدامات عملی بیشتر تلاش می شود با ایجاد نگرانی در جامعه از احتمال اشکال در این خدمات به نارضایتی عمومی دامن زده شود و مردم را نگران کنند، افزود: با تدابیری که اندیشیده شده و با هماهنگی و همکاری بسیار خوب و تلاش بی وقفه ای که بین دستگاههای مربوطه وجود دارد ، اکثر قریب به اتفاق این حملات به سرعت رصد شده و خنثی می شود.
خوراکیان تاکید کرد: مواردی که بعضا برای مدت کوتاهی موثر واقع می شود در کوتاه ترین زمان ممکن برطرف شده است لذا در حال حاضر تقریبا همه مواردی که دچار اختلال شده بود مشغول ارایه خدمات هستند.
سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی گفت: با پیش بینی ها و تلاش هایی که انجام شده و تداوم نیز دارد جای هیچگونه نگرانی در این رابطه برای مردم عزیز نیست.
-

خودکشی مشکوک زهره فکور صبور و گناه ما
عمر با ارزش مرحومه فکور خیلی آسان به پایان رسید. آنچه مشخص است و تائید شده خودکشی ایشان است. اما دلیل خودکشی هنوز مشخص نیست و هرچه می شنویم شایعاتی هستند که از زبان هرکسی بازگو می شود.
پایگاه خبری تحلیلی رسا نشر – صرفنظر از هرآنچه که این روزها می بینیم و می شنویم و خبرهای ضد و نقیضی که فضای مجازی را پر کرده است، عمر یک انسان بی گناه، یک هنرمند ارزشمند و یک بانوی مهربان است که به تلخی به پایان رسیده است و دیگر زهره فکور صبور وجود ندارد. هرگاه هنرمند یا یک فرد مهمی بصورت طبیعی یا بر اثر حادثه ای از دنیا می رود، فضای مجازی پر می شود از تصاویر او، آثار و مصاحبه هایش و خاطراتی که از او به یاد مانده است. اما موضوع درگذشت این بانوی خیّر و هنرمند متفاوت است و حاشیه های فراوانی به همراه داشته است. خودکشی اولین کلیدواژه پر تکرار در همه محتواهای منتشر شده طی این چند روز است. و پس از آن ماجرای اخاذی یک ناخبرنگار! و موضوع حفظ کرامت انسانی و حریم خصوصی افراد مهم، حواشی و شایعات بسیاری را بر سر زبانها انداخته است.

عمر با ارزش مرحومه فکور خیلی آسان به پایان رسید. آنچه مشخص است و تائید شده خودکشی ایشان است، اما دلیل خودکشی هنوز مشخص نیست و هرچه می شنویم شایعاتی هستند که از زبان هرکسی بازگو می شود. و مسلماً همه حقیقت نیست. این کار تخصصی پلیس آگاهی است تا چیزهایی که گفته شده است را بررسی و با سرنخ های موجود به متهم یا متهمین احتمالی برسد.
زهره فکور صبور دیگر در میان ما نیست. مصیبت تلخی است. خودکشی کردن یعنی رسیدن به انتهای خط زندگی و این یعنی راه دیگری وجود ندارد. و اگر آنچه در خبرها شنیده ایم حقیقت داشته باشد، یعنی یک یا چند نفر مستقیماً در تصمیم این بازیگر خوب سینما و تلویزیون ایران دخیل بوده و به نوعی قاتل به حساب می آیند. این را باید به زمان سپرد تا همه چیز معلوم شود. اما آیا جز مسببین احتمالی در این ماجرا، دیگرانی هم وجود دارند؟ که خواسته یا ناخواسته در گرفتن تصمیم به این بزرگی دخیل باشند؟ باید گفت بله. حتی من و شما هم می توانیم مقصر مرگ امثال زهره فکور ها باشیم. بی آنکه بدانیم و بخواهیم.
ما هم مقصریم . اگر ثابت شود که مرگ این هنرمند گرامی به جهت تهدیدهای یک اخاذ صورت گرفته است. ما هم سهم داریم اگر صبح و شب کارمان نقض حریم خصوصی دیگران و سرک کشیدن در زندگی مردم است! اگر من یا شما یکی از همین اخاذها و به اصصلاح پاپاراتزی های فیک و کلاهبردار را دنبال و حمایت کرده باشیم ، در تمامی کلاهبرداری ها و اهانت ها و دروغگویی هایش شریک هستیم.
می گویند ا.ف. بانو فکور صبور را تهدید کرده است و بر علیه او افشاگری کرده است. این فرد ساکن آلمان که دستش برای مردم به تازگی رو شده است را من همان ابتدا شناختم. زمانیکه تصاویر عریان یک واینر اینستاگرامی ساکن ترکیه را در تلگرام منتشر کرد و به اذعان خودش می گفت که این دختر شیاد و کلاهبردار است و مروج فساد و فحشاست! وقتی در چت خصوصی به او اعتراض کردم که کودکان و نوجوانان ممکن است در صفحه شما حضور داشته باشند و دیدن این تصاویر زننده و مبتذل برای این سن مناسب نیست پاسخ داد: میخواست عکس سکسی نگیرد! من هر عکسی از این “فاضلاب مجازی” ببینم منتشر می کنم و رسوایش می کنم.
در ادامه صحبت با او و زمانی که کمتر از 3 هزار دنبال کننده بیشتر نداشت متوجه شدم که نه فهم و درک اصول حرفه ای خبرنگاری دارد و نه نیت درست و انسانی برای برخورد با متخلفین و هنجار شکنان در فضای مجازی! یک سال بعد هم که مشخص شد دستش با شبکه قمار و فساد ترکیه در یک کاسه است و با هم در یک آبخور سر می برند و از راه دزدی و تلکه کردن مردم نان می خورند!
حاشیه بسیار است. حرف و حدیث هم کم نیست. ا.ف در مرگ زهره فکور صبور نقش داشته باشد یا نه، فرقی نمی کند. به هر حال او یک اخاذ و کلاهبردار است. و همدست دستگیر شده او هم پشت پرده برنامه به شدت غیر حرفه ای “پشت پرده” را لو داده است! شکایت های بسیاری هم از این فرد شده است و مسلماً این توقع از مراجع قضایی و پلیس وجود دارد که پیگیر دستگیری و استرداد او به کشور و محاکمه او باشند. فضای مجازی با تمامی محاسنی که دارد، جولانگاه عده ای بی شناسنامه و لاشخور صفت است که نه مرام دارند و نه انسانیت. ضمن اینکه بر خلاف ادعایشان حتی اخلاق حرفه ای کار رسانه را هم بلد نیستند.
مهدی سوری
-

آیا می توان همه چیز را با پول خرید؟؟
ویدئویی در شبکههای اجتماعی پربازدید شده که پول را مهمترین عامل برای خوشبختی در زندگی معرفی میکند، آیا این ادعا بیراه است؟
«من ۱۰ بار این مصاحبه را دیدم، شما هم ببینید…»، این توضیح درباره یک ویدئوی پربازدید در فضایمجازی است که فردی میگوید: «هیچ چیزی نیست که نتوان با پول آن را به دست آورد، پول همه چیز با خودش میآورد، خوشبختی بدون پول نمیشود، عشق را هم با پول میشود خرید و … » برای خوشبخت بودن، خیلی چیزها باید دست به دست هم بدهند یعنی تکههای پازل زندگی باید با هم چفت شوند. اگر بگوییم یکی از پیشنیازهای اصلی برای خوشبخت شدن پول است، اشتباه نکردهایم. اما در این بین، توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد.
داشتن این تصور درباره پول، اشتباه و آسیبزاست
این روزها شاید انگشتشمار باشند کسانی که پول را چرک کف دست میدانند چون حتی سرسختترین آدمها هم به اجبار آموختهاند که پول میتواند حلال بسیاری از مشکلات باشد اما اینکه فقط پول را مهمترین عامل بدانیم و از بقیه موارد که حتی مهمتر هستند چشمپوشی کنیم، تصوری بسیار اشتباه هست. علاوه بر نادرست بودن، داشتن چنین تفکری به شدت آسیبزاست.
عشق و محبت خریدنی نیست
خیلیها میپرسند که آیا پول خوشبختی میآورد؟ پاسخ این سوال به تعریف هر فرد از خوشبختی بستگی دارد. اما بدون شک پول یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین شاخصها در زندگی افراد است. ممکن است پول مهم ترین عامل برای احساس خوشبختی در زندگی انسان نباشد اما بدون شک روی موارد بسیار مهمی مانند غذا، تفریحات، تحصیلات و … تاثیر مستقیم دارد. با پول میشود خیلی کارها را انجام داد اما هرگز نمیشود محبت را که زیربنای احساس خوشبختی است، با آن خرید. اصلا پول و عشق از یک جنس نیستند تا با هم معامله شوند ولی با پول میشود کسی را که دوست دارید خوشحال یا گرهی از کارش باز کنید. بنابراین نکته مهم این است که پول خوشبختی نمیآورد اما اگر با توجه به فاکتورهای اساسی خوشبخت باشید و پول به شیوه صحیح و اصولی خرج شود به زندگیتان رنگ و لعاب بیشتری میدهد. پول سعادت نمیآورد همانطور که فقر، قطعا بدبختی نمیآورد. البته گاهی پول بدون زمینه مناسب و ظرفیت درست برای انسان دردسر هم می شود.
کمتر کسی به معضلات ثروت فکر میکند
هیچ شکی در این نیست که فقر مشکلاتی به همراه دارد اما معضلاتی هم با داشتن ثروت همراه است. متاسفانه کمتر کسی به این موضوع فکر میکند. ما فکر میکنیم پول داشتن همیشه خوب است و دوست داریم که پولدار باشیم ولی پول هم مشکلات خاص خودش را به همراه میآورد. معمولا روی قضاوت اخلاقی سایه انداخته، همدلی را از بین میبرد، غرور و خودخواهی را زیاد می کند و … . روان شناسان بارها تاکید کردهاند که فقط با پول نمیتوان خوشبخت بود. آنها ثابت کردهاند که عوامل زیادی در احساس خوشبختی نقش دارند و تاکنون 60 عامل اساسی را کشف کرده اند مثل دوستی، احساس احترام، اعتماد به نفس، خدمت به دیگران، پایگاه اجتماعی مناسب، همسر دلخواه و … . روان شناسان میگویند وقتی میزان درآمد افراد بالا میرود، لزوما شادی و نشاطشان بیشتر نمیشود.
باید خوشبختی را تمرین کنیم
بنابراین اگر پول تنها شرط لازم برای خوشبختی نیست و برای شاد بودن به تنهایی کفایت نمیکند، باید دنبال چیزهایی بود تا به ما یاد بدهند برای خوشبخت بودن باید دست به تکرار و تمرین زد. خوشبختی باید درون ما باشد اما گاهی وقتها احساس میکنیم با فراهم کردن پول و امکانات بیشتر به خوشبختی میرسیم در حالی که خانههای بسیاری از ما امروز به محل تجمع اسباب و اثاثیههایی تبدیل شده که روزی فکر میکردیم داشتنشان باعث خوشحالیمان خواهد شد ولی حالا احساس خفگی و دلتنگی را در ما تشدید میکنند!
خواستههای مادی تمامشدنی نیست
باید توجه داشت که خشنودی ناشی از به دست آوردن کالاها همیشه زودگذر است و به تدریج فراموش میشود. برای مثال، ما ممکن است واقعا برای خرید یک خودروی جذاب هیجانزده باشیم اما با گذشت زمان و بعد از خرید آن، دیگر آن حس را نخواهیم داشت. بنابراین همه افزایش درآمد ما صرف خرید نسخه گران تر از چیزهایی میشود که اکنون داریم. خواستههای مادی معمولا سیریناپذیر هستند. بنابراین مهم ترین لذتهای زندگی خریدنی نیستند، آن چه که واقعا برای ما در زندگی رضایت به همرا دارد، روابط، هدف، معنا و ارتباط با طبیعت است و این که همه چیز را به داشتن پول گره بزنیم، سرانجام خوشی برای ما نخواهد داشت.نویسنده : فهیمه میرزایی| کارشناسارشد روانشناسی بالینی
-

فرمانده انتظامی تهران بزرگ: گشت پلیس در فضای مجازی فعال شد
فرمانده انتظامی تهران بزرگ از فعالیت گشتهای مجازی پلیس خبر داد و گفت: نباید مجرمانی که در فضای مجازی رها شدهاند فکر کنند که در آنجا نظارتی نیست.
رحیمی درباره طرحهای پلیس پایتخت برای اجرای امنیت در پایتخت گفت: ما سلسله طرحهایی را برای ارتقاء امنیت تعریف کردیم، مثلا در طرح اقتدار پلیس امنیت تاکید کردیم که باید جلوی عرض اندام اراذل و اوباش گرفته شود و امروز با افتخار میگوییم که نتیجه اجرای این طرح این شده که اراذل و اوباش دیگر جرأت عرض اندام را در تهران ندارند و ما آنها را از سوراخ موش بیرون میکشیم.
رییس پلیس پایتخت ادامه داد: در مورد طرح رعد هم که طرح دیگر ماست، ما به کلانتریها گفتهایم که باید کشف محور باشند و با هر نوع جرمی برخورد کنند. ما طرحهای دیگری را داریم در مورد برخورد با سارقان و مجرمان حرفهای که برای افراد حرفهای و سابقهدار است. در این حوزه کارآگاهان پلیس آگاهی ما وارد می شوند.رحیمی با بیان اینکه طرح ظفر از سوی ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر انجام میشود، گفت: تا کنون بالغ بر ۱۸ تن موادمخدر را که باید در همین تهران توزیع میشد، کشف کردهایم. ما با قاچاقچیان عمده و معتادان متجاهر و … با قدرت برخورد میکنیم.
رییس پلیس پایتخت از فعالیت گشت انتظامی در فضای مجازی خبر داد و گفت: پلیس فتای ما امروز با قدرت گشتزنی خود را در فضای مجازی شروع کرده است و نباید مجرمانی که در فضای مجازی رها شدهاند فکر کنند که در آنجا نظارتی نیست. ما در مبارزه با اراذل و اوباش، فروشندگان سلاح، مسائل امنیت اخلاقی و … در فضای مجازی هم پلیس داریم و گشتهای مجازی ما فعال است. ما با اجرای طرحهای مختلف با مجرمان هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی برخورد میکنیم و در تلاشیم تا امنیت مردم در فضای مجازی برقرار شود و امنیت امروز نتیجه تلاش و اقدامات شبانهروزی پلیس است.منبع: شفقنا -

با جدیدترین روش کلاهبرداری در واتساپ آشنا شوید!
سلام مامان، سلام بابا روش کلاهبرداری جدیدی است که به تازگی در واتساپ رواج یافته است.
هکرها و مجرمان سایبری راه جدیدی برای فریب افراد و کلاهبرداری از آنها در واتساپ پیدا کرده اند. در این روش، مجرمان سایبری یک پیام ساده “سلام مامان” یا “سلام بابا” را در پیام رسان واتساپ برای افراد ارسال میکنند و هنگامی که پاسخی دریافت کردند یک کد دستوری SOS (#*) برای انتقال پول ارسال میکنند. در واقع همه چیز از یک سلام معمولی شروع میشود.
گزارشی از Express UK میگوید که چنین پیامهای کلاهبرداری، منجر به از دست دادن تقریباً ۵۰ هزار پوند در عرض چند ماه اخیر شده است. این گزارش همچنین به یک قربانی اشاره میکند که پس از دریافت پیام “سلام مامان” در واتساپ، به این باور که پسرشان درخواست کمک کرده، ۳۰۰۰ پوند به کلاهبرداران پرداخته است. این مورد در انگلستان رخ داده است. با این حال، این پیامها در سراسر جهان در حال انتشار است. علاوه بر این، مجرمان به جز واتساپ از فیسبوک مسنجر نیز برای کلاهبرداری استفاده میکنند.
نکته جالب ماجرا اینجا است که پیامها بسیار حرفهای و قابل باور هستند و قربانیان احساس میکنند که خانواده یا دوستانشان نیازمند کمک هستند، زیرا پیامها از سوی “افراد شناخته شده” ارسال میشوند.
-

طرح اینترنتی مجلس برگشت خورد
با رای اعضای کمیسیون مشترک طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی، این طرح به مرکز پژوهشهای مجلس برگشت خورد تا مواد آن براساس نظرات کارشناسان و صاحبنظران اصلاح شود.
در جریان جلسه گذشته کمیسیون طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی اعلام شد که وزیر ارتباطات در نامه ای خواستار اصلاح برخی مواد طرح شده است.
شنیدهها حاکی از این است که این فرایند با پیگیری محمد باقر قالیباف رئیس مجلس انجام شده و در پیشنویس پیشنهادات دولت نیز مباحث مربوط به اینستاگرام و پلتفرمهای پرمخاطب تغییرات جدی دارد. -

خیانت دیجیتالی چه آسیبی به زندگی زناشویی شما میزند؟
متاسفانه برخی از افراد با توجیه خودشان، به دلیل این که روابط دیجیتال و مجازی و خارج از ازدواجشان به صورت رو در رو و حضوی نیست، رفتارشان را خیانت نمیدانند، ولی خیانت دیجیتال هم درست به اندازه خیانت فیزیکی میتواند اعتماد بین زوجین را از بین برده و باعث از هم پاشیدن ازدواجشان شود.
خیانت دیجیتال چیست؟ آیا میتواند منجر به پایان ازدواجتان شود؟ خیانت دیجیتال یک مشکل بسیار مدرن برای زندگی امروزی است که میتواند ازدواج را نابود کند.
ظهور و استفاده روز افزون از رسانههای اجتماعی، تغییرات زیادی در جوامع ایجاد کرده است که تصورات سنتی خیانت را از بین برده است.
در گذشته خیانت به معنی معاشقه فیزیکی واقعی بین همسر خیانت کار و نفر سوم بود، ولی حالا با وجود اینترنت و رسانههای اجتماعی زوجین درگیر مفهوم جدیدی به نام خیانت دیجیتالی شده اند.
ضربهای که خیانت دیجیتال به ازدواج وارد میکند کمتر از خیانت فیزیکی نیست. خیانت دیجیتال زمانی اتفاق میافتد که افزاد از ایمیل، پیامک، پیامهای متنی و پروفایلشان در رسانههای اجتماعی برای ایجاد ارتباط عاشقانه و ابراز محبت به شخصی غیر از همسرشان استفاده کنند.
از آن جایی که در روابط دیجیتال و اینترنتی، دو نفر از نظر فیزیکی درگیری ندارند و ارتباطشان فقط به صورت کلامی و رد و بدل کردن تصاویر است، بسیاری از افرادی که درگیر این روابط میشوند قبل از این که متوجه شوند، وارد خیانت دیجیتال میشوند.
در یک رابطه دیجیتال به صورت طبیعی زمانی که شما از خطوط قرمز ازدواجتان رد میشوید، هیچ زنگ هشداری به صدا در نمیآید که باعث شود جانب احتیاط را رعایت کنید و فقط زمانی متوجه آسیب شدید این ارتباط میشوید که رابطه عاطفی و صمیمیت شما با همسرتان بسیار دور از دسترس شده است.
-

اشتغال ۱۱ میلیون ایرانی در شبکه های اجتماعی
گزارش مرکز آمار ایران میگوید شغل ۱۱ میلیون نفر ایرانی به شبکههای اجتماعی وابسته است و ۸۳ درصد درآمد کسبوکارهای تجارت الکترونیک از اینستاگرام است.
با این همه در چند روز گذشته گزارشهای متعددی از کندی اینترنت و مسدودشدن موقت برخی از شبکههای مجازی منتشر شده است.
مرکز آمار چندی پیش گزارشی منتشر کرد که نشان میداد ۶۵ درصد مردم ایران از شبکههای مجازی و پیامرسانهای استفاده میکنند. نکته جالب اینکه ۲۰ درصد کاربران (معادل ۱۱ میلیون نفر) از ظریق شبکههای مجازی کسب درآمد میکنند. یعنی درآمد و اشتغال ۱۱ میلیون ایرانی وابسته به اینترنت است.
اما چند روزی است فیلترشکنها مسدود شدهاند و دسترسی به شبکههای اجتماعی سخت شده است. پیش از این با تصویب طرح صیانت از کاربران اینترنت در مجلس این وضعیت پیشبینی میشد. عادل طالبی کارشناس حوزه فناوری و اطلاعات به تجارتنیوز، گفته است: مسدود شدن سرور فیلترشکنها بنا بر سختگیریهای طرح صیانت از فضای مجازی در حال حاضر اقدامی قانونی شمرده میشود.
نکته قابل توجه این است که فعلا دسترسی به شبکههای فیلترشدهای مانند تلگرام و توییتر سخت شده است و هنوز وضعیت استفاده از اینستاگرام و واتسآپ سخت نشده است. اما نکته قابل توجه این است که گزارش مرکز آمار ایران میگوید ۸۳ درصد کسبوکارهای آنلاین، علاوه بر ارائه خدمات و کالاهای خود بر بستر وب، از اینستاگرام، واتسآپ، تلگرام و … هم برای فروش استفاده میکنند.
نکته مهمتر اینکه استفاده از پیامرسانهای داخلی برای کسب درآمد کمتر از ۵ درصد است. اما اینستاگرام با ۸۳ درصد و واتسآپ با سهم ۵۳ درصدی در صدر استفاده کسبوکارها قرار دارد.
حالا به نظر میرسد طرح صیانت از فضای کسبوکار اشتغال و درآمدزایی ۱۱ میلیون نفر را مستقیما نشانه گرفته است. اطلاعات دیگر درباره زندگی ایرانیان در فضای مجازی را در تصویر زیر میببینید.
-

نظارت و ممیزی؛ یک بازی دو سر بُرد برای ساترا و پلتفرمها
مهسا بهادری: «این سریال را من نساختهام!»، «فلان سریال توقیف شد»، به دلیل سانسور، پخش این سریال به تعویق افتاد»، «آزادی بیان نداریم»، «ممیزیها باعث کاهش کیفیت آثار است» و …، جملاتی آشنا که این روزها تبدیل به یک روش تبلیغاتی برای پلتفرمها و بهانهای برای کارگردانان شده تا کم و کاستیهای اثرشان را توجیه کنند. ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر) میخواهد نظارت داشته باشد و پس دست به سانسور و ممیزی روی آثار شبکه نمایش خانگی میزند، ولی همین کار، دستمایه تبلیغات بیشتر اثر شده و از این طریق، سازندگان اثر و پلتفرمها میتوانند مخاطب را کنجکاو و جذب خود کنند.
گاهی اوقات سازندگان آثار، توانایی تولید محصول با کیفیت وجود ندارند، پس حاشیهسازی یکی از بهترین راههاست تا مخاطب را پای برنامههای خود بنشانند و استفاده از برخی کلمات، راهکار این موضوع است. در واقع این روزها، کلمه «سانسور شد»، اسم رمزی است برای اینکه سازندگان بهانهای برای کیفیت پایین آثارشان داشته باشند.
پلتفرمها نیز با تبلیغ سانسور شدن محصولشان، مخاطب را جذب سریال میکنند. بیننده از روی کنجکاوی پول میدهد، چند قسمت را تماشا میکند و پس از آن، نمکگیر میشود و چون یک هزینهای پرداخت کرده، بقیه برنامهها را هم در اوقات فراغت و همزمان با پخش برخی از سریالهای کسالتآور تلویزیون تماشا میکند تا پولش از بین نرود و به همین راحتی یک عضو جدید و فعال وارد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی میشود.
استفاده از این مدل تبلیغات، از ابتدای امسال خیلی کاربرد داشته و تقریبا هم نتایج خوبی را رقم زده است. سریال «میخواهم بمانم» توقیف شد، سریال «زخم کاری» ممیزی داشت به همین دلیل با تاخیر پخش شد، سریال «قبله عالم» سانسور شد، خواننده «میدان سرخ» ممنوعالفعالیت شد. همه این موارد اخباری هستند که هنگام و یا پیش از پخش سریالها منتشر شدند. هیچ یک از این خبرها هم دروغ نبود، چون ساترا هم سانسور را انجام داد، هم ممیزیها را اعمال کرد و هم سریال را برای مدتی توقیف کرد؛ اما پلتفرمها این اتفاقات را موقیعتی برای جذب مخاطب بیشتر دانستند و از آن استفاده کردند.
طبق گفته محمدمهدی عسگرپور ، ساترا برای سانسور آثار پول میگیرد، درواقع میتوان گفت که سانسور سریالهای شبکه نمایش خانگی، یک بازی دو سَر بُرد است که هم ساترا از آن سود میبرد هم پلتفرمها!
ساترا از زمانه عقب است
یکی از مشکلاتی که ساترا با آن مواجه است، نداشتن یک برنامه مشخص برای سانسور و ممیزی است و چون نحوه مدیریت به روزی ندارد، همواره یک گام عقبتر از شبکههای نمایش خانگی است.
لطفی: در همه جای جهان، وظیفه پلتفرمهای اینترنتی، کشف و معرفی بازیگران تازه است، ولی در ایران، تولیدات شبکه نمایش خانگی، به جای رفتن به سمت ارتفاء کیفیت فیلمنامه و ساخت، دنبال چهرههای سرشناس تلویزیونی و سینمایی می روند که ساده ترین کار برای جلب مخاطب است
محمدتقی فهیم، یکی از منتقدان سینمایی درباره نحوه عملکرد ساترا در این سالها میگوید: «ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر) تشکیل شد و ما فکر میکردیم که شاید بتواند به وضعیت توزیع محصولات از طریق بستر اینترنت سر و سامان دهد. اما در واقعیت، نه تنها این اوضاع بهبود پیدا نکرد، بلکه ساترا به دلیل عقب ماندن از کارکردهای روز و عقب ماندن از شیوههای نوین علم مدیریت، خودش تبدیل به یک بازوی مبلغ برای سرمایهاندوزی این جریانات، پلتفرمها و سیستمهای توزیع اینترنتی شد.»
او ادامه میدهد: «به عنوان مثال، سه قسمت ابتدایی سریال «زخم کاری»، اگر پشتوانه تبلیغات سانسوری نداشت، مخاطبان با این شدت به دیدن ان مشتاق نمیشدند. چون سه قسمت ابتدایی بر خلاف استاندارد آثار جهانی، فاقد تنش، بحران و جذابیت لازم است. اما به واسطه سانسور و عملکردهای ساترا، یک اشتیاق ناخودآگاه نسبت به تماشای این سریال از جانب مخاطبان پیش آمد. مشکل اصلی این است که تمام نهادهای نظارتی از جمله ساترا همواره ده سال عقبتر هستند، در حالیکه پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی، همگام با سرعت پیشرفت جهانی حرکت میکنند.»
آسیبهای شبکه نمایش خانگی
بیش از یک دهه است که برای شبکه نمایش خانگی، سریال تولید میشود اما میزان آن چندان چشمگیر نبود تا اینکه با شیوع کرونا، تعطیلی سینماها و کاهش کیفیت سریالهای تلویزیون، تولیدات در پلتفرمها افزایش پیدا کرد. برنامههایی که ساخته شدن شان از همه لحاظ کمک کننده است اما ناتوانی ساترا در مدیریت پلتفرمها باعث شده تا نتیج مثبت و منفیای را برای سینما به همراه داشته باشد.
محمدرضا لطفی، منتقد و کارگردان سینما، درباره سابقه وجود پلتفرمها و نحوه عملکردشان میگوید: «وجود پلتفرمها و ساخت سریال در فضایی خارج از تلویزیون، در جهان، اتفاقی تازه نیست. اگر قدمت سریال شبکه نمایش خانگی را نگاه کنیم، به «قلب یخی» میرسیم که اولین سریال با این ویژگی است. با گسترده شدن اینترنت، فضای مجازی و آمدن کرونا، پلتفرمها از یک اقبال عمومی خوبی بهرهمند شدند و به دلیل کیفیت خوب برخی از سریالها توانستند مخاطب بیشتری جذب کنند.»
او درباره نتیجه مثبت افزایش ساخت سریال شبکه نمایش خانگی، توضیح میدهد: «پیشرفت شبکه نمایش خانگی دو نتیجه دارد؛ یکی از نتایج مثبت و دیگری منفی است. در این یک سال و نیم، سالنهای سینما عملا تعطیل هستند و به همین دلیل، تولیداتمان هم کمتر شده است که البته نسبت به دیگر کشورها، ما همچنان تولیدات زیادی داریم. یک عده از اهالی سینما به واسطه این سریالهای شبکه نمایش خانگی، سرکار میروند و میتوانند از این طریق درآمد داشته باشند. مسئله دیگر اینکه، چرخه تولید تصویر در کشور ما متوقف نشد و این سریالهای شبکه نمایش خانگی، باعث شدند که تولید محتوای تصویری در کشور همچنان ادامه داشته باشد که یک اتفاق مثبت است.»
محمدتقی فهیم: ساترا با عملکردی که اخیرا در ممیزی آثار شبکه نمایش خانگی داشته، مستمسکی برای پلتفرمها فراهم کرده تا بتوانند تولید محصولات ضعیف خود را توجیه کنند
این منتقد درباره نتایج منفی ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی میگوید: «یک اتفاق منفی در این بین رخ میدهد که آن هم این است که در همه جای دنیا، وظیفه شبکه نمایش خانگی، کشف و معرفی بازیگران جدید است، چون سینما نهایت بُعد حرفهای صنعت تصویر به حساب میآید. ولی چیزی که ما در شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای خودمان میبینیم، این است که به جای ارتقاء فیلمنامه و ساخت، دنبال چهرههای سرشناس تلویزیون و سینما میروند که سادهترین کار برای جلب مخاطب است.»
لطفی در این زمینه ادامه میدهد: «در واقع شبکه نمایش خانگی به جای اینکه تعدادی چهره معرفی کند، ستارهها و چهرههای شناخته شده سینما را وارد شبکه نمایش خانگی کرده است تا مخاطب خود را افزایش دهد. اگرچه پلتفرمها حق دارند برای جذب مخاطب این کار را انجام دهند، اما از طرفی هم یک چهارچوب حرفهای وجود دارد؛ به طور مثال هیچ وقت تام کروز یا لئوناردو دیکاپریو در سریال بازی نمیکنند. نتیجه در دسترس بودن سوپراستار این است که مخاطب عادت کرده آن چهره شناخته شده را در شبکه نمایش خانگی و در خانه ببیند و زمانی که اوضاع سینماها بهبود پیدا کند، حاضر نیست برای دیدن آن هنرمند به سینما برود و این یک آسیب جدی برای سینما به حساب میآید.»
سانسور، بازوی تبلیغات پلتفرمها است
یکی از وظایف اصلی ساترا، نظارت بر محتوای آثار است، اما تا کنون با نحوه مدیریتی که داشته، نه تنها بهبودی در کیفیت تولیدات شبکه نمایش خانگی نداشته، بلکه باعث افت کیفیت سریالها و برنامههای تولیدی پلتفرمها شده است.
فهیم درباره کارساز نبودن نظارت ساترا بر افزایش کیفیت آثار تولیدی پلتفرمها، میگوید: «سرمایه، یک موضوع پررنگ در شبکههای نمایش خانگی است که به هیچچیز توجه ندارد در واقع سرمایه مانند آب است که راهش را پیدا میکند و جلو میرود. بنابراین دستگاههای ناظر باید بتوانند مانند سد عمل کنند و هم از نظر تخصصی و هم از نظر مسائل فنی، جلوتر از سرمایه حرکت کنند. در چند سال گذشته، هر جایی که یک تشکلی برای بهبود و راهگشایی این امور تاسیس شده، به دلیل عقبماندگی مدیریتی و حرکت لاکپشتی از نظر بروکراسی و اداری نتوانسته است راه گشا باشد. در موارد اخیری که دیدیم، به جای اینکه ساترا موضوعی را حل کند، تبدیل به تریبون سرمایهاندوزی پلتفرمها شده است. در واقع سانسورها و ممیزیهای ساترا، تنها مستمسکی برای پلتفرمها شده تا بتوانند محصولات ضعیف خود را به خانههای مردم بفرستند.»
فهیم: در چند سال گذشته، هر جایی که یک تشکلی برای نظارت و بهبود کیفیت فنی و محتوایی فیلم و سریالها تاسیس شده، به دلیل عقبماندگی مدیریتی و حرکت لاکپشتی از نظر بروکراسی و اداری، نتوانسته است راه گشا باشد
او با اشاره به عدم توانایی برای نظارت بر پلتفرمها تاکید میکند: «تا الان، نظارت برای ارتقاء محتوایی برنامههای ترکیبی مثل تاکشوها یا مسابقات، بدتر از سریالها بوده است، چون ساترا فرصتی نداشته تا به آنها نظارت کند. همه این موارد هم ناشی از این است که دوستان قصد دارند نظارت انجام دهند، ولی دانش و رویکردشان، ۳۰ سال عقبتر از دنیا است.»
لطفی هم از منظری دیگر، بحث نظارت ساترا بر پلتفرمها را که در ممیزی خلاصه شده است، مورد نقد قرار میدهد و میگوید: «یک بحثی به نام سانسور وجود دارد که در دستگاههای دولتی با عنوان نظارت مطرح میشود. این موضوع به یک زمین مبارزه تبدیل شده است. از یک سو مسئولان با اعمال نظرات سلیقهای، قدرت خود را به رخ هنرمند میکشند و از سوی دیگر فیلمساز از این اتفاق یا استفاده تبلیغاتی میکند و یا کاستیهای اثرش را به آن مربوط میکند. حتی بعضا، عدهای از این راه خودشان را مطرح کرده و میکنند و با برچسب توقیف، فیلم را روانه جشنوارههای خارجی میکنند تا برای خود اسم و اعتبار و شهرت کسب کنند. البته این حرف تعمیم به کل نیست و چه بسیار آثاری که از سانسور و اعمال نظرات سلیقهای و بیمورد ضربهها خوردند و حتی نابود شدند. در واقع روی سخن من با افرادی است که انگار شغل آنها، ممنوعالفعالیتی است. من به شخصه با هر نوع سانسور و اعمال سلیقه در یک اثر هنری به شدت مخالف هستم و معتقدم کسی نباید برای فکر هنرمند، تعیین و تکلیف کند.»








