برچسب: فساد اخلاقی

  • اشاعه فحشا در فضای مجازی: چالش‌ها، راهکارها و ابعاد قانونی در ایران

    اشاعه فحشا در فضای مجازی: چالش‌ها، راهکارها و ابعاد قانونی در ایران

    اشاعه فحشا در فضای مجازی: چالش‌ها، راهکارها و ابعاد قانونی در ایران

    تحریریه رسا نشر – اشاعه فحشا و مفاسد اخلاقی یکی از چالش‌های پیچیده در جوامع امروزی است که ریشه در عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیک دارد. در عصر حاضر، با پیشرفت‌های فناوری و گسترش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، این پدیده شکل‌های نوپدید و گسترده‌تری به خود گرفته است. در ایران، با وجود تأکید بر ارزش‌های دینی و اخلاقی، این پدیده در فضای مجازی ظهور یافته و واکنش‌های متفاوتی از سوی نهادهای رسمی و جامعه مدنی را در پی داشته است. مقابله با این معضل نیازمند یک استراتژی چندبعدی است.

    مفهوم اشاعه فحشا در عصر دیجیتال

    مفهوم اشاعه فحشا به صراحت در آیه 19 سوره نور مطرح شده است. خداوند در این آیه کسانی را که دوست دارند کارهای منکر در میان اهل ایمان گسترش یابد، به عذاب دردناک در دنیا و آخرت وعده داده است. علمای تفسیر برای این آیه دو وجه قائل شده‌اند: یکی مربوط به واقعه افک و دیگری شامل عموم مخاطبان است که هر مؤمنی نباید ناشر قول و کردار زشت باشد. برخی علما معتقدند که آیه مسلمانان را از صفت زشت دعوت قولی و فعلی به سوی فاحشه و منکرات برحذر می‌دارد. فخر رازی نیز منظور آیه را عام و شامل هر اشاعه فاحشه می‌داند.

    در دوران معاصر، شیوه اشاعه فحشا دچار تحول شده است. در گذشته ممکن بود فحشا فقط از طریق کلام میان مردم منتشر شود، اما امروزه با گسترش وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، می‌توان به سهولت فحشا را منتشر کرد. تأثیر هرگونه رفتاری در این فضا بسیار زیاد است و لذا لازم است جایگاه آیه اشاعه فحشا در این موارد مورد توجه قرار گیرد.

    • معنای لغوی اشاعه به معنای انتشار، ظاهر و آشکار شدن است.
    • فحشا از منظر لغویان منحصر به عمل بسیار زشت نیست و می‌تواند معنای حداقلی (مانند زنا) و حداکثری (هر گناه و معصیت و بدکرداری) داشته باشد.
    • معنای اصطلاحی اشاعه فحشا شامل انتشار خبر مرتبط با یک عمل زشت در مجامع عمومی (مانند زنا) و نیز دعوت فرد دیگر به عمل زشت با قول یا فعل می‌شود.
    • در مورد فضای مجازی، علاوه بر معنای اول، معنای دوم نیز صدق می‌کند. تأسیس رسانه‌های ضد دینی یا انتشار هر خبر یا مطلبی در فضای گسترده مجازی که کارش فساد و ترویج آن باشد، از مصادیق بارز اشاعه فحشا بیان شده است.
    • انتشار یک خبر یا گزارش از گناهی که در گوشه‌ای از جامعه رخ داده، در سایت‌ها و شبکه‌های ارتباطی گسترده، می‌تواند از بارزترین مصادیق اشاعه فحشا باشد. زشتی و حرمت انتشار غیبت یا تهمت و هتک حرمت افراد به صورت تصویری و در سطح گسترده، به مراتب از به زبان آوردن آن ناپسندتر است، زیرا سرعت انتقال فایل‌ها موجب گستردگی هتک حرمت و عمق بیشتر اهانت می‌شود و جبران خسارات فکری و معنوی اغلب وجود ندارد.

    برخی مفسران و فقها معتقدند که حب اشاعه فحشا (دوست داشتن گسترش آن) به قدری مذموم است که به دلالت اولویت، خود اشاعه فحشا قبیح‌تر و حرام است. نتیجه کلی این است که اگر به آیه از منظر فقهی بنگریم، فعلی که در صدد اشاعه فاحشه در جامعه است، منهی عنه و حرام است و مرتکب آن وعده عذاب دردناک داده شده است. اشاعه فحشا می‌تواند در زمره کبائر قرار گیرد. عنصر اصلی اشاعه فحشا در فضای مجازی، انتشار است و اگر شخصی با استفاده از این فضا به پخش و انتشار قبائح بپردازد، فعل او اشاعه فحشا و خود او مخاطب آیه محسوب می‌شود.

    مصادیق سنتی اشاعه فحشا شامل غیبت، هجو، تشبیب و قذف بوده است. برخی فقها آیه 19 نور را دلیل بر حرمت غیبت دانسته‌اند. هجو (بدگویی و سرزنش اشخاص) و تشبیب (ذکر صفات زیبایی زن در شعر و حال خود با او) نیز می‌توانند از مصادیق اشاعه فحشا باشند.

    مصادیق نوپدید اشاعه فحشا در فضای مجازی شامل موارد زیر است:

    • قذف رسانه‌ای: نسبت دادن زنا یا لواط به کسی از طریق رسانه‌ها. این نوع قذف نوعی اشاعه فحشای رسانه‌ای محسوب می‌شود، زیرا انتشار چنین موارد ناموسی به افراد در فضای مجازی که دارای ویژگی کثرت و وسعت مخاطبان است، اثر سوء در جامعه خواهد داشت. این امر موجب تجری افراد مستعد به گناه شده و قبح و زشتی جرایم جنسی را کاهش می‌دهد.
    • هرزه‌نگاری یا پورنوگرافی: هرگونه نوشته، فیلم، تصویر یا مطلب مربوط به امور جنسی که ارزش ادبی، هنری یا علمی ندارد و عمدتاً به قصد تحریک جنسی نمایش داده می‌شود. نمایش تصاویر عریان/نیمه‌عریان یا اعمال جنسی از مصادیق بارز اشاعه فحشا است که در سال‌های اخیر با رشد اینترنت به یک صنعت تبدیل شده است.
    • بازی‌های رایانه‌ای و ویدئویی هرزه‌نگاری.
    • عکس‌ها و تصاویر تولید یا دستکاری شده توسط رایانه (مانند فوتوشاپ) برای بهبود ظاهر مدل‌ها تا تولید عکس‌های غیرواقعی یا مخلوقات کاملاً گرافیکی.
    • محتوای مستهجن که در قانون جرائم رایانه‌ای تصویر، صوت یا متنی تعریف شده که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.

    چالش‌های اساسی در مسیر مقابله با اشاعه فحشا

    مقابله با اشاعه فحشا در ایران با چالش‌های متعددی روبروست:

    • فقر اقتصادی و بیکاری: برخی مطالعات ارتباط بین وضعیت معیشتی و گرایش به فعالیت‌های غیراخلاقی را نشان می‌دهند. حل نشدن مشکلات اقتصادی می‌تواند اثربخشی سیاست‌های صرفاً فرهنگی و امنیتی را کاهش دهد.
    • شکاف نسلی و تغییر ارزش‌ها: نسل جوان امروز تفاوت‌های ارزشی محسوسی با نسل گذشته دارد که می‌تواند منجر به مقاومت یا بی‌تفاوتی نسبت به سیاست‌های اخلاق‌محور شود.
    • نقش فناوری و فضای مجازی: گسترش شبکه‌های اجتماعی و دسترسی آسان به محتوای غیراخلاقی کنترل این پدیده را دشوارتر کرده است.
    • چالش‌های رویکردهای موجود: رویکرد فرهنگی-تبلیغی با جذابیت بیشتر فضای مجازی رقابت می‌کند و رویکرد فناورانه (فیلترینگ) با استفاده از فیلترشکن‌ها و پلتفرم‌های خارجی کم‌اثر شده است.
    • گسترش پنهان‌کاری و شبکه‌های زیرزمینی: اتکای صرف بر ابزارهای امنیتی و محدودکننده ممکن است به جای حل مسئله، به این پیامدها منجر شود.

    ابعاد قانونی

    قانون جرائم رایانه‌ای جمهوری اسلامی ایران به جنبه‌های مختلف جرائم مرتبط با محتوای غیرقانونی در فضای مجازی، از جمله اشاعه فحشا، پرداخته است.

    • محتوای مجرمانه علیه عفت و اخلاق عمومی: فهرست مصادیق محتوای مجرمانه شامل مواردی مانند اشاعه فحشاء و منکرات، تحریک/تشویق/ترغیب/تهدید/تطمیع به فساد/فحشاء/جرائم منافی عفت/انحرافات جنسی، انتشار محتوای خلاف عفت عمومی (مبتذل و مستهجن)، و استفاده ابزاری از افراد می‌شود.
    • تعریف محتوای مستهجن: به تصویر، صوت یا متنی اطلاق می‌شود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است.
    • ماده 743 قانون جرائم رایانه‌ای: هرکس به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک/ترغیب/تهدید/تطمیع یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل/آموزش دهد، به حبس یا جزای نقدی محکوم خواهد شد.
    • ماده 745 (قذف رایانه‌ای) و 746 (نشر اکاذیب): انتشار صوت، تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری بدون رضایت او که موجب هتک حیثیت شود، یا انتشار اکاذیب به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی جرم‌انگاری شده است. اگر تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، مرتکب به حداکثر هر دو مجازات محکوم می‌شود.
    • مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی: مدیر شخص حقوقی در صورت ارتکاب جرم توسط خود، یا صدور دستور ارتکاب جرم، یا اطلاع از وقوع جرم توسط کارمند یا اختصاص تمام یا قسمتی از فعالیت شخص حقوقی به ارتکاب جرم، مسؤولیت کیفری خواهد داشت.
    • وظایف ارائه‌دهندگان خدمات دسترسی (ISPs): موظفند طبق ضوابط فنی و فهرست تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را پالایش (فیلتر) کنند. در صورت عدم پالایش عمدی یا فراهم کردن دسترسی به محتوای غیرقانونی در اثر بی‌احتیاطی و بی‌مبالاتی، منحل شده یا به جزای نقدی و تعطیلی موقت محکوم می‌شوند. جلسات کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه حداقل هر پانزده روز یک بار تشکیل می‌شود. ارائه‌دهندگان خدمات میزبانی نیز موظفند به محض دریافت دستور قضائی یا دستور کارگروه، از ادامه دسترسی به محتوای مجرمانه در سامانه‌های خود جلوگیری کنند.
    • صلاحیت دادگاه‌ها: دادگاه‌های ایران در مواردی مانند وجود داده‌های مجرمانه در قلمرو حاکمیت ایران، ارتکاب جرم از طریق وب‌سایت‌های با دامنه ایرانی، و جرائم متضمن سوءاستفاده از اشخاص کمتر از هجده سال، صلاحیت رسیدگی دارند. شعب ویژه‌ای در دادسراها و دادگاه‌ها برای رسیدگی به جرائم رایانه‌ای اختصاص داده می‌شوند و قضات آن‌ها باید آشنایی لازم با امور رایانه داشته باشند.
    • اقدامات تحقیقاتی: شامل حفاظت از داده‌ها با دستور قضائی (حداکثر سه ماه قابل تمدید)، ارائه داده‌ها به ضابطان با دستور مقام قضائی، و تفتیش و توقیف داده‌ها و سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی به موجب دستور قضائی.
    • شنود محتوای ارتباطات رایانه‌ای: شنود محتوای در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی مطابق مقررات مربوط به شنود مکالمات تلفنی است. دسترسی به محتوای ذخیره شده ارتباطات غیرعمومی (مانند ایمیل و پیامک) نیز در حکم شنود است و مستلزم رعایت مقررات مربوط است.
    • استنادپذیری ادله الکترونیکی: برای حفظ صحت، تمامیت، اعتبار و انکارناپذیری ادله الکترونیکی جمع‌آوری شده، باید مطابق آیین‌نامه مربوط نگهداری شوند. داده‌های الکترونیکی که توسط طرف دعوا یا شخص ثالثی ایجاد/پردازش/ذخیره/منتقل شده باشند، در صورتی که سامانه مربوط به نحوی درست عمل کند که به داده‌ها خدشه‌ای وارد نشده باشد، قابل استناد خواهند بود.

    اقدامات اجرایی پلیس فتا

    پلیس فتا فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران طرح‌های عملیاتی برای برخورد با رفتارهای هنجارشکنانه در فضای مجازی را بر اساس مطالبات مردمی اجرا می‌کند. رئیس پلیس فتا فراجا از انجام بیش از هفت هزار و ششصد رصد عام در حوزه اشاعه و ترویج فحشا در فضای مجازی خبر داده است. مصادیق مجرمانه در این زمینه شامل ترغیب به بی‌حجابی، تن‌نمایی، مدلینگ مبتذل، لایوهای مستهجن غیراخلاقی و پیکرتراشی می‌شود. تا زمان گزارش، هفت هزار و 643 رصد عام و 1927 مورد شناسایی انجام شده و حدود 500 فقره اقدام قضایی و عملیاتی از جمله تذکر، احضار، حذف و مسدودسازی صورت گرفته است. رسیدگی به پرونده‌های مرتبط با کانال‌ها و صفحات صیغه‌یابی، دوست‌یابی، مدلینگ و اخاذی که به صورت کثیرالشاکی ارجاع شده‌اند، در اولویت پلیس فتا قرار دارد.

    راهکارهای پیشنهادی برای سیاست‌گذاری مؤثرتر

    برای مقابله مؤثرتر با اشاعه فحشا در ایران، راهکارهای پیشنهادی متعددی مطرح شده است:

    • تلفیق راهکارهای اقتصادی و فرهنگی: حمایت از اشتغال جوانان، تسهیل ازدواج و بهبود شرایط زندگی می‌تواند انگیزه‌های مادی برای ورود به فحشا را کاهش دهد.
    • آموزش و آگاه‌سازی جامعه: به جای تکیه صرف بر برخورد قهری، باید با برنامه‌های آموزشی در مدارس و رسانه‌ها، نسل جوان را نسبت به پیامدهای فحشا آگاه کرد. نقش خانواده در پیشگیری از آسیب‌های فرهنگی فضای مجازی نیز مورد تاکید است (اگرچه جزئیات در منبع ارائه نشده است).
    • بازنگری در سیاست‌های فضای مجازی: به جای فیلترینگ گسترده، می‌توان با تولید محتوای جذاب و رقابت با پلتفرم‌های خارجی، فضای سالم‌تری ایجاد کرد.
    • تقویت نهادهای مدنی و مشارکت مردمی: سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند با ارائه مشاوره و حمایت از افراد در معرض خطر، نقش مؤثری در پیشگیری ایفا کنند.

    نتیجه‌گیری

    اشاعه فحشا در فضای مجازی یک معضل چندوجهی است که با توجه به سرعت و گستردگی انتشار محتوا در این فضا، نیازمند راهبردی جامع است. این پدیده نه تنها جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی دارد، بلکه از نظر قانونی نیز جرم تلقی شده و قانون جرائم رایانه‌ای با جرم‌انگاری مصادیق مختلف انتشار محتوای منافی عفت، وظایف و مسئولیت‌های اشخاص حقیقی و حقوقی را مشخص کرده است. با این حال، چالش‌هایی نظیر فقر، شکاف نسلی، و توانایی کاربران در دور زدن محدودیت‌های فناورانه، اثربخشی اقدامات صرفاً قانونی یا فرهنگی را کاهش می‌دهد. لذا، مقابله مؤثر با اشاعه فحشا در فضای مجازی نیازمند تلفیق راهکارهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و قانونی است. تکیه صرف بر ابزارهای امنیتی و محدودکننده ممکن است منجر به پنهان‌کاری و شکل‌گیری شبکه‌های زیرزمینی شود.

  • دیده ها و شنیده ها – سیب گندیده

    دیده ها و شنیده ها – سیب گندیده

    الان دوره ای نیست که بشه به راحتی به هرکسی اعتماد کرد. تا شناخت کامل نسبت به طرف پیدا نکردین، به هیچ وجه بهش نزدیک نشین.

     

    دیده ها و شنیده ها

    پایگاه خبری رسا نشر – دیده ها و شنیده ها: روایتهایی شبانه از چیزهایی که دیده ام و یا شنیده ام ….

    در یک محله تقریباً قدیمی، چند مغازه وجود داشت. کم کم با تغییر نسل فروشنده ها و کسبه سن بالا جاشون رو به ی عده جوون دادند. من هم در قامت مشتری سلام و علیکی با هر کد.م از این کسبه داشتم. از اونجایی که ایرانی جماعت بخواد هم نمی تونه با بقال سرکوچه، عطار و نونوا بحث سیاسی، اجتماعی نکنه، لاجرم من هم در این جریان همکلام این چند جوون شدم و تقریبا روزی نبود که به یکیشون سز نزنم.

    اینها رو گفتم تا به اینجا برسم که از همکلامی با همه این بچه ها، به این یقین رسیدم که اهل کار و خانواده هستند و هرکدوم رویایی توی سر دارند. دنبال پیشرفت تو کسب و کارشون هستند. سرشون به کار خودشونه و دنبال هیچ چیزی نیستند. با هم خوب بودن. رفیق بودند. زمبن اجاره می کردند و هر چند روز یکبار گل کوچیک بازی می کردند. ایام محرم، ایستگاه صلواتی می زدن و خلاصه که محلمون چند تا جوون رعنا داشت که هم اهل بودن و هم با معرفت …

    مسلما براتون سواله که خوب اینها رو می گی که چی بشه؟ کسبه محل شما چه اهمیتی دارند؟ بله. تا اینجا همه چیز عادیه. تو همه محله ها هم از این دست کاسب ها و رفیق ها کم نیست. میخوام برسم به اینجا که هممون شنیدیم می گن ی سیب گندیده همه سیبهای سالم جعبه رو خراب می کنه. سیبهای محله ما از وقتی همنشین یک کسبه جدید و ناشناخته که از بد روزگار هم چرب زبون بود، هم خیلی زرنگ، بدون اینکه خودشون متوجه بشن گندیدن. یک سال پیش ی پسر جوون یکی از این مغازه ها رو اجاره کرد که موبایل فروشی بزنه. از همون روزای اول بحثش تو محل پیچید که چه پسر زرنگیه . چه خوش برخورد و مودبه. چقدر به همه کمک می کنه و  با همه کسبه گرم گرفته. واقعا هیچکس نفهمید چی شد؛ اما کمتر از دو سه ماه اون جوونای کاسب و سر به راه همگی وارد بازی این پسر موبایل فروش شدند و اگر نخوام داستانش و از اول تعریف کنیم باید بگم که همگی معتاد به گل شدند، مجرد و متاهل گرفتار دخترای فراری و مهمونی و بساط قمار و …. خلاصه هرچیزی که به ذهنتون می رسه شدند.

    کسی دیگه از سوپرمارکت خرید نکرد چون شبها پاتوق دختر فراری ها شده بود. کسی دیگه آرایشگاه نرفت، چون آرایشگر زبردستمون همش چت و منگ بود. کمتر کسی رغبت می کرد از نونوایی خرید کنه چون شاطر عرق فروش شده بود. عطاری محل جای ادویه جات قرص و شربت به بچه های نوجوون می فروخت. یکی از شرکای کفش فروشی تو کما بود و اون یکی شریک تو زندان. چون پسر موبایل فروش رفته بود تو جلدش که فلانی به ناموست نظر داره و …. .

    اگر میخواین از موبایل فروش ناشناس بگم که میگن بی خبر شبونه مغازه رو خالی کرد و رفت. کلی هم ازش طلب دارن و مالک مغازه مونده با طلبکارای اون پسر که  مدام سراغش و میگیرن ازش و مغازه خالی بدنامی که اجاره نمی ره.

    این روایت کاملا واقعیه. شنیده ها و دیده های منه. چندماهی از این ماجرا گذشته. از اون جمعیت شاد و امیدوار و دنبال کاسبی دیگه خبری نیست. مغازه ها دونه دونه خالی شدن. بجز دو سه تاشون، بقیه جمع کردن یا واگذار کردند و رفتن. همه حرفم تو این چند خط آخر خلاصه می شه که حواستون باشه تو هرکجا که هستین دقت کنید که چه کسی رو به جمعتون راه می دین. قرار نیست اگر تو جایی کار می کنید با دیگران رفیق صمیمی بشین. همسایه ، فقط همسایه است. همکار فقط همکاره. همکلاسی دانشگاه هم همینه. به من ثابت شده که بعضی آدمها نماینده مستقیم شیطان هستند. با حیله و هزاران ترفند وارد ذهن شما میشن. نقشه هاشون رو پیاده می کنند. ضرر می زنند و در یک چشم به هم زدن ناپدید می شن. زن و مرد هم نداره.

    الان دوره ای نیست که بشه به راحتی به هرکسی اعتماد کرد. تا شناخت کامل نسبت به طرف پیدا نکردین، به هیچ وجه بهش نزدیک نشین. و این رو بر اساس تجربه می گم، اگر کسی خیلی تلاش میکنه که به شما نزدیک بشه، یا بی دلیل داره بهتون محبت و لطف می کنه، حتماً بهش شک کنید. دلیلی نداره کسی که با شما نسبت و نزدیکی خاصی نداره به شما محبت بیجا کنه. اول طرف رو خوب بشناسین. از حسن نیتش مطمئن بشین. و اگر دیدین واقعاً انسان خوبیه و این رفتاری که از خودش بروز می ده واقعی و از سر انسانیت و نوع دوستیه، اون موقع هم به اندازه و بجا، سنجیده و آرام شما هم متقابلاً با او ارتباط بگیرید. همسایه مغازه کناری شماست، همسایه واحد بقلی شماست، همکلاسی دانشگاه شماست و یا همکار در محل کارتون. لطفاً مراقب خودتون باشید. بعضی اشتباهات جبرانشون خیلی سخته و حتی گاهی غیر قابل جبران

    مخلصیم…

    مهدی سوری

    25 بهمن 1401

  • زن جوان:شوهرم مرا مجبور می کرد از زنان غریبه ای که به خانه می آمدند پذیرایی کنم

    زن جوان:شوهرم مرا مجبور می کرد از زنان غریبه ای که به خانه می آمدند پذیرایی کنم

    زن جوان:شوهرم مرا مجبور می کرد از زنان غریبه ای که به خانه می آمدند پذیرایی کنم

    او  گفت: در خانواده‌ای به دنیا آمدم که پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبود، به همین دلیل بعد از پایان تحصیلاتم در مقطع متوسطه ترک تحصیل کردم و وارد بازار کار شدم. خلاصه برای آن که جهیزیه خودم را تهیه کنم و از طرفی هم کمک خرج خانواده باشم، در یک کارگاه تولیدی مانتو شغلی برای خودم دست و پا کردم و به مدت ۱۰ سال از درآمدم برای اعضای خانواده ام نیز هزینه می‌کردم تا این که «فریمان» به خواستگاری ام آمد.

    او که ۳۵ ساله بود از طریق یکی از بستگان دور پدرم به خانواده ما معرفی شد. با توجه به این که من اولین فرزند خانواده بودم و پدر و مادرم تجربه‌ای در این باره نداشتند، بدون انجام هیچ گونه تحقیقاتی و تنها با اعتماد به حرف‌های خواستگارم که ادعا می‌کرد دامدار و کشاورز است، به عقد او در آمدم. بالاخره شش ماه بعد از برگزاری مراسم عقدکنان، او مرا برای آغاز زندگی مشترک به اتاقک کوچکی برد که در یک گاوداری در حاشیه شهر ساخته شده بود. پدر و مادرم به شدت مخالف سکونت من در آن اتاقک انباری گونه و ترسناک بودند، اما من برای حفظ زندگی ام تصمیم گرفتم به حرف‌های دیگران توجه نکنم و در کنار شوهرم باشم. هنوز یک هفته از آغاز زندگی مشترک مان نگذشته بود که فهمیدم «فریمان» تنها کارگر آن دامداری است و صاحب آن جا برای کمک به همسرم و همچنین نگهبانی از گاوهایش، آن اتاقک را در اختیار او قرار داده بود.

    با این حال باز هم سکوت کردم و دوشادوش همسرم در حالی مشغول کار شدم که بوی تعفن فضولات حیوانی در فاصله سه متری از محل زندگی ام به شدت آزارم می‌داد. در عین حال همه آن فضولات انباشته شده را به فاصله دورتری منتقل کردم و تنها به آینده‌ای روشن می‌اندیشیدم، ولی خیلی زود همه آرزوهایم بر باد رفت و زندگی ام در مسیر نابودی قرار گرفت. چند ماه بعد، هنگامی که پسرم را باردار بودم رفتارهای «فریمان» به یک باره تغییر کرد، زیرا پای «نصرت» (برادرشوهرم) به زندگی ما باز شد. او هر روز زن غریبه‌ای را با خودش به منزل ما می‌آورد و شوهرم نیز مرا وادار به پذیرایی از او می‌کرد. آرام آرام مجبور شدم بساط حشیش و تریاک کشی را نیز برای آن‌ها فراهم کنم. حتی همسرم مرا مجبور می‌کرد ناس استفاده کنم و زمانی که حالم به هم می‌خورد، با خندیدن به حالت‌های من تفریح می‌کردند. از سوی دیگر رفتارهای زشت و کثیف شوهرم آن قدر آزاردهنده شد که نمی‌توانستم این وضعیت را تحمل کنم. انگار من برای خدمتگزاری به زنان غریبه و رفتارهای زننده همسرم و برادرش استخدام شده بودم. بالاخره کار به جایی رسید که مرا تهدید می‌کرد اگر در کنار آن‌ها موادمخدر مصرف نکنم، طلاقم می‌دهد! با این تهدیدها، روزی از خواب غفلت بیدار شدم و تصمیم گرفتم از این اعتماد و امیدهای واهی دست بردارم و به دنبال حقیقت زندگی باشم. با این حال فقط دلم به حال پسر کوچکم می‌سوزد که آینده اش در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد و نمی‌دانم سرنوشت او چگونه رقم خواهد خورد و …

    به دستور رئیس کلانتری میرزاکوچک خان این پرونده توسط مشاوران و کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی و با احضار همسر این زن جوان مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت.

     

    منبع: خبر آنلاین

  • زن جوان:همسر وسواسی ام از من می خواهد روزی چندبار پاهایم را با آب نمک بشویم/دیدن فیلمهای مستهجن بلای زندگی مان شده

    زن جوان:همسر وسواسی ام از من می خواهد روزی چندبار پاهایم را با آب نمک بشویم/دیدن فیلمهای مستهجن بلای زندگی مان شده

    زن جوان:همسر وسواسی ام از من می خواهد روزی چندبار پاهایم را با آب نمک بشویم/دیدن فیلمهای مستهجن بلای زندگی مان شده

    وی گفت: حدود ۱۵ ماه قبل با معرفی یکی از همسایگان در حالی به خواستگاری جوان ۲۵ ساله‌ای پاسخ مثبت دادم که هیچ شناختی از خانواده او نداشتم. از سوی دیگر نیز من اولین دختر خانواده بودم و پدر و مادرم که آگاهی و اطلاعات کاملی درباره تحقیق و شناخت قبل از ازدواج نداشتند، خیلی زود مقدمات خواستگاری و مراسم عقدکنان را فراهم کردند و به این ترتیب من و «کیارش» پای سفره عقد نشستیم.

    هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که روزی همسرم مرا وادار کرد قبل از ورود به پذیرایی منزل پدرشوهرم دست و پاهایم را با آب نمک به طور کامل بشویم. وقتی با نگاه تعجب آمیز من رو به رو شد، ادعا کرد، چون از بیرون می‌آییم احتمال دارد پاهایمان بو بدهد، اما در میان حیرت و ناباوری دیدم که او و مادرش وسواس‌های عجیب و غریبی دارند و مدام دست‌ها و پاهایشان را با آب نمک می‌شویند و هر دو ساعت یک بار مسواک می‌زنند تا دهانشان بوی بد ندهد.

    من برای حفظ آبروی خانوادگی این موضوع را پنهان کردم، ولی این مسائل به اندازه‌ای در رفتارهای من نیز تاثیر گذاشته بود که گاهی مورد تمسخر و تحقیر خانواده ام قرار می‌گرفتم. از طرف دیگر پدر و مادرم نیز رفتارهای وسواسی همسرم را نادیده می‌گرفتند تا تحقیر نشود.

    یک سال بعد در حالی من و کیارش زندگی مشترکمان را آغاز کردیم که اختلافات ما به دلیل مشاجره خانواده هایمان بر سر غذای تالار آغاز شد و این کدورت در حالی افزایش یافت که همسرم مدعی بود خانواده ام جهیزیه اندک و ناقصی به من داده اند. این در حالی بود که پدرم با درآمد کارگری همه جهیزیه را با سختی و قرض و وام تهیه کرده بود. با وجود این نه تنها در این باره مورد سرزنش و تحقیر خانواده همسرم قرار می‌گرفتم بلکه آن‌ها مدام ادعا می‌کردند لباس‌های پدرم کثیف است، مادرم زیاد دست و صورتش را نمی‌شوید و خواهرانم بوی عرق می‌دهند و ….

    اما مشکل اساسی زندگی من از همان روزهای اول ازدواجمان در حالی شکل پیچیده‌ای به خود گرفت که می‌دیدم همسرم مدت زمان خیلی طولانی از سرویس بهداشتی بیرون نمی‌آید. اوایل فکر می‌کردم این رفتار او به دلیل وسواس‌های عجیب و غریبش است، اما آرام آرام کنجکاو شدم و از سوی دیگر نیز تحمل این وضعیت را نداشتم، چرا که او مرا نیز وادار می‌کرد مدام مسواک بزنم و پاهایم را با آب نمک بشویم. در این شرایط روزی به بهانه این که نگرانش شده ام، به طور ناگهانی در سرویس بهداشتی را گشودم که در یک لحظه گوشی تلفن همراه از دست همسرم به روی سنگ فرش سرویس بهداشتی افتاد و او حیرت زده به من خیره شد. تازه فهمیدم که همسرم علاوه بر وسواس، بیماری روحی دیگری نیز دارد و به طور پنهانی به تماشای فیلم‌های مستهجن داخل گوشی تلفن همراهش می‌نشیند و …

    به ناچار ماجرا را برای مادرم بازگو کردم، اما نصیحت‌های خانواده ام نیز در رفتارهای زشت و کثیف همسرم تاثیری نداشت. کیارش نه تنها به رفتارهای نامعقول خودش اصرار می‌کرد بلکه ادعا داشت من نیز باید از افکار بیمارگونه او تبعیت کنم. خلاصه با آن که فقط سه ماه از آغاز زندگی مشترکمان می‌گذرد دیگر نمی‌توانم رفتارهای کثیف و همچنین زندگی با وسواس‌های زجرآور او را تحمل کنم. به همین دلیل وقتی زندگی ام در آستانه فروپاشی قرار گرفت و خانواده همسرم نیز از رفتارهای فرزندشان حمایت کردند، به ناچار به کلانتری پناه آوردم تا شاید راهی برای نجات از این وضعیت بیابم.

    23302

    منبع: خبر آنلاین