برچسب: فرهنگ

  • «کیسمت» در آهنگ جدید تیلور سوئیفت: کلمه‌ای از جنس فرهنگ

    «کیسمت» در آهنگ جدید تیلور سوئیفت: کلمه‌ای از جنس فرهنگ

    تیلور سوئیفت، خواننده محبوب، دوازدهمین آلبوم خود را با نام «زندگی دختر صحنه» منتشر کرده است. اما نکته جالب توجه این آلبوم، استفاده از کلمه‌ای با ریشه‌های عمیق فرهنگی در یکی از آهنگ‌هایش است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده است.

    «کیسمت» در آهنگ جدید تیلور سوئیفت: کلمه‌ای از جنس فرهنگ

    به گزارش رسا نشر و به نقل از نشنال، این آلبوم که حاصل همکاری سوئیفت با تهیه‌کنندگان و ترانه‌نویسان سوئدی است، شامل ۱۲ قطعه است. نکته قابل توجه در این آلبوم، استفاده از کلمه «کیسمت» در ترانه اصلی آلبوم است. این کلمه، که تلفظ انگلیسی آن «kismet» است، ریشه در زبان عربی دارد و در زبان‌های فارسی و ترکی نیز به کار می‌رود و به معنای سرنوشت و تقدیر است.

    «کیسمت» در آهنگ جدید تیلور سوئیفت: کلمه‌ای از جنس فرهنگ

    در واقع، این کلمه در بخشی از ترانه این‌گونه به کار رفته است: «هیچ گام اشتباهی بر نداشتم / وقتی به گذشته نگاه می‌کنم به نظرم این قسمت من بوده است.» منتقدان معتقدند که انتخاب این کلمه، نشان‌دهنده علاقه سوئیفت به مفاهیم عمیق‌تری از سرنوشت و تقدیر است، که این خود می‌تواند دریچه‌ای به سوی نگاه فلسفی او به زندگی باشد.

    نکته جالب در مورد اسم تیلور سوئیفت

    جالب است بدانید که تیلور سوئیفت در 13 دسامبر 1989 متولد شد و پدر و مادرش نام «تیلور» را که نامی مشترک برای پسران و دختران است برای او انتخاب کردند؛ دلیلشان هم این بود که با این انتخاب، شانس موفقیت او را افزایش دهند.

    آیا این انتخاب کلمات و مضامین، نشان‌دهنده بلوغ هنری و تمایل سوئیفت به کاوش در موضوعات عمیق‌تر است؟ آیا این آلبوم، مسیری جدید در کارنامه هنری او خواهد گشود؟

  • صداوسیما ۴ اقدام علیه امنیت ملی را اعلام کرد

    صداوسیما ۴ اقدام علیه امنیت ملی را اعلام کرد

    صداوسیما با هشدار درباره آنچه «تهدیدات فرهنگی» می‌خواند، سرو مشروب، سگ‌گردانی و بی‌حجابی را بخشی از یک پروژه گسترده برای تضعیف امنیت ملی دانست. این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که بحث‌های داغی درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی در ایران جریان دارد.

    به گزارش پایگاه خبری رسا نشر، یک کارشناس صداوسیما با ابراز نگرانی از آنچه او «تهدیدات فرهنگی» علیه ایران می‌خواند، سرو مشروب، سگ‌گردانی و بی‌حجابی را به‌عنوان بخشی از یک پروژه برای «استحاله» و تضعیف امنیت ملی معرفی کرد.

    کارشناس صداوسیما در ادامه گفت: «سرو مشروب، سگ‌گردانی و بی‌حجابی پروژه استحاله علیه امنیت ملی است.» او همچنین به نقل از ۲۰ سال پیش، به پیشنهاد «نتانیاهو» به «بوش» اشاره کرد که استفاده از بمب برای ایران فایده ندارد و باید با سریال و تغییر فرهنگ، ایران را استحاله کرد، و علت پیروزی‌های ایران را دین‌داری آنها دانست.

    به نظر می‌رسد این اظهارات، بخشی از یک گفتمان وسیع‌تر در مورد چالش‌های فرهنگی و اجتماعی در ایران است. اینکه آیا این رویکرد می‌تواند راه‌حل‌های مؤثری ارائه دهد یا تنها به تشدید تنش‌ها در جامعه منجر می‌شود، سوالی است که ذهن بسیاری از ناظران را به خود مشغول کرده است.

  • همسایه زبان نفهم و خروس بی محل!

    همسایه زبان نفهم و خروس بی محل!

    گاهی وقتها در عالم شهرنشینی اتفاقاتی رخ می دهد که طاقت آدم طاق می شود و می خواهد سر به بیابان بگذارد. و امان از همسایه بد …

     

    رسا نشر – چشمهایش پف کرده بود و سفیدی چشمهایش به کاسه ای پر خون تبدیل شده بود. پرسیدم بیماری؟ گفت: کاش بودم. نخوابیدم. نمی دونم یک روزه، یک هفته است یا یک ماهه. ولی نخوابیدم. باور ناپذیر بود. گفتم کلاً نخوابیدی یا کم خوابیدی؟ گفت اگر تو هم در محله ما ساکن بودی به همین بلا دچار می‌شدی. یکی دو ساعت خواب در شبانه روز که خواب نیست.

    موضوع از این قرار بود. یک ماهی می شد که همسایه ساختمان مجاورشان یک خروس از روستا آورده بوده و نگهداری می‌کرد. خروس در اپارتمان؟ مگر می شود؟ مگر داریم؟ می گفت بغیر از ساعات پیاپیی که در طول روز خروس بد صدا کنسرت می گذارد، نیمه شب ها هم هر یک ساعت یکبار آواز خوانی می کند. خروس را در تراس خانه نگهداری می کنند و از بختِ بدِ دوست ما ، پنجره او روبروی تراس خانه همسایه حیوان‌دوست است. اینکه انواع قرص های خواب‌آور خورده و پنجره خانه را دوجداره کرده هم که بماند. با این وجود هرشب همین داستان است.

    گفتم چرا با صاحب خروس صحبت نمی‌کنید. خندید و گفت از صحبت گذشته. بحث کردیم. دعوا کردیم. کار به پلیس و صد‌و‌ده کشید. اما زیر بار نمی رود. می گوید ساختمان خودم است. دلم می خواهد!. تازه بعد از شکایت و دادگاه فهمیدیم در پشت بام خانه اش بیشتر از 20 جوجه و مرغ دارد. اما چون در انتهای ساختمان است صدایشان به گوش ما نمی‌رسیده.  با خودم گفتم عجب مردمانی پیدا می شوند. ما شهری‌ها با این گرانی و مشکلات کم دردسر نداریم. حالا هم چند ساعت محدود زمان استراحت باید به دلیل فهم پایین یک شهروند اینگونه به عذاب بگذرد. زندگی شهرنشینی آداب خاص خودش را دارد. اما برخی هنوز در حال و هوای روستا و دوران خوش کودکی هستند. مصیبت جای پارک ماشین، سر و صدای بچه های طبقه بالا، نم سقف توالت و … را شاید بتوان تحمل کرد. اما خروس بد صدای مزاحم که نه خودش و نه صاحبش زبان آدمی‌زاد را میفهمند کجای دلمان بگذاریم ….

    پ ن: فقط اگر برای چند لحظه فکر کنیم و همان اندازه که به خودمان حق می‌دهیم آرامش داشته باشیم، این حق را برای دیگران هم قائل شویم. هرگز کاری نمی کنیم که یکی از همسایگان و هم محله‌ای هایمان در عذاب باشد. شهر ما خانه ما فقط در مقیاس بزرگش نیست. محله ما هم خانه ماست. به حقوق همدیگر احترام بگذاریم. و سعی کنیم برای هم مزاحمت ایجاد نکنیم.