برچسب: طلاق

  • زن جوان:همسر وسواسی ام از من می خواهد روزی چندبار پاهایم را با آب نمک بشویم/دیدن فیلمهای مستهجن بلای زندگی مان شده

    زن جوان:همسر وسواسی ام از من می خواهد روزی چندبار پاهایم را با آب نمک بشویم/دیدن فیلمهای مستهجن بلای زندگی مان شده

    زن جوان:همسر وسواسی ام از من می خواهد روزی چندبار پاهایم را با آب نمک بشویم/دیدن فیلمهای مستهجن بلای زندگی مان شده

    وی گفت: حدود ۱۵ ماه قبل با معرفی یکی از همسایگان در حالی به خواستگاری جوان ۲۵ ساله‌ای پاسخ مثبت دادم که هیچ شناختی از خانواده او نداشتم. از سوی دیگر نیز من اولین دختر خانواده بودم و پدر و مادرم که آگاهی و اطلاعات کاملی درباره تحقیق و شناخت قبل از ازدواج نداشتند، خیلی زود مقدمات خواستگاری و مراسم عقدکنان را فراهم کردند و به این ترتیب من و «کیارش» پای سفره عقد نشستیم.

    هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که روزی همسرم مرا وادار کرد قبل از ورود به پذیرایی منزل پدرشوهرم دست و پاهایم را با آب نمک به طور کامل بشویم. وقتی با نگاه تعجب آمیز من رو به رو شد، ادعا کرد، چون از بیرون می‌آییم احتمال دارد پاهایمان بو بدهد، اما در میان حیرت و ناباوری دیدم که او و مادرش وسواس‌های عجیب و غریبی دارند و مدام دست‌ها و پاهایشان را با آب نمک می‌شویند و هر دو ساعت یک بار مسواک می‌زنند تا دهانشان بوی بد ندهد.

    من برای حفظ آبروی خانوادگی این موضوع را پنهان کردم، ولی این مسائل به اندازه‌ای در رفتارهای من نیز تاثیر گذاشته بود که گاهی مورد تمسخر و تحقیر خانواده ام قرار می‌گرفتم. از طرف دیگر پدر و مادرم نیز رفتارهای وسواسی همسرم را نادیده می‌گرفتند تا تحقیر نشود.

    یک سال بعد در حالی من و کیارش زندگی مشترکمان را آغاز کردیم که اختلافات ما به دلیل مشاجره خانواده هایمان بر سر غذای تالار آغاز شد و این کدورت در حالی افزایش یافت که همسرم مدعی بود خانواده ام جهیزیه اندک و ناقصی به من داده اند. این در حالی بود که پدرم با درآمد کارگری همه جهیزیه را با سختی و قرض و وام تهیه کرده بود. با وجود این نه تنها در این باره مورد سرزنش و تحقیر خانواده همسرم قرار می‌گرفتم بلکه آن‌ها مدام ادعا می‌کردند لباس‌های پدرم کثیف است، مادرم زیاد دست و صورتش را نمی‌شوید و خواهرانم بوی عرق می‌دهند و ….

    اما مشکل اساسی زندگی من از همان روزهای اول ازدواجمان در حالی شکل پیچیده‌ای به خود گرفت که می‌دیدم همسرم مدت زمان خیلی طولانی از سرویس بهداشتی بیرون نمی‌آید. اوایل فکر می‌کردم این رفتار او به دلیل وسواس‌های عجیب و غریبش است، اما آرام آرام کنجکاو شدم و از سوی دیگر نیز تحمل این وضعیت را نداشتم، چرا که او مرا نیز وادار می‌کرد مدام مسواک بزنم و پاهایم را با آب نمک بشویم. در این شرایط روزی به بهانه این که نگرانش شده ام، به طور ناگهانی در سرویس بهداشتی را گشودم که در یک لحظه گوشی تلفن همراه از دست همسرم به روی سنگ فرش سرویس بهداشتی افتاد و او حیرت زده به من خیره شد. تازه فهمیدم که همسرم علاوه بر وسواس، بیماری روحی دیگری نیز دارد و به طور پنهانی به تماشای فیلم‌های مستهجن داخل گوشی تلفن همراهش می‌نشیند و …

    به ناچار ماجرا را برای مادرم بازگو کردم، اما نصیحت‌های خانواده ام نیز در رفتارهای زشت و کثیف همسرم تاثیری نداشت. کیارش نه تنها به رفتارهای نامعقول خودش اصرار می‌کرد بلکه ادعا داشت من نیز باید از افکار بیمارگونه او تبعیت کنم. خلاصه با آن که فقط سه ماه از آغاز زندگی مشترکمان می‌گذرد دیگر نمی‌توانم رفتارهای کثیف و همچنین زندگی با وسواس‌های زجرآور او را تحمل کنم. به همین دلیل وقتی زندگی ام در آستانه فروپاشی قرار گرفت و خانواده همسرم نیز از رفتارهای فرزندشان حمایت کردند، به ناچار به کلانتری پناه آوردم تا شاید راهی برای نجات از این وضعیت بیابم.

    23302

    منبع: خبر آنلاین

  • واکنش بهنوش بختیاری به شایعه جدایی از همسرش/ عکس

    واکنش بهنوش بختیاری به شایعه جدایی از همسرش/ عکس

     

    واکنش بهنوش بختیاری به شایعه جدایی از همسرش/ عکس|خبر فوریبهنوش بختیاری در واکنش به شایعه جدایی اش گفت: لطفاً بر اساس یک شعر قضاوت نکنید.

    بهنوش بختیاری که در یک استوری صحبت از مهر و مهریه و خداحافظی کرده بود، به شایعه جدایی اش واکنش نشان داد و گفت: نه طلاق گرفته ام و نه باردارم.

    واکنش بهنوش بختیاری به شایعه جدایی از همسرش/ عکس|خبر فوری

     

  • دولت استرالیا از هوش مصنوعی برای جدایی راحت‌تر زوجین استفاده می‌کند

    دولت استرالیا از هوش مصنوعی برای جدایی راحت‌تر زوجین استفاده می‌کند

     

    دولت استرالیا از هوش مصنوعی برای جدایی راحت‌تر زوجین استفاده می‌کند|خبر فوری

    یک اپلیکیشن آنلاین به نام «آمیکا» در استرالیا به وسیله هوش مصنوعی به زوجین در نگهداری فرزندان پس از طلاق و تقسیم دارایی‌ها کمک می‌کند.

    همه‌گیری ویروس کرونا و قرنطینه ناشی از آن، در برخی موارد، حتی قوی‌ترین روابط را نیز به بوته امتحان گذاشته است. در یک نظرسنجی که در ماه می (اردبیهشت) توسط «Relationships Australia» انجام شد نشان داد که ۴۲ درصد از ۷۳۹ شرکت‌‌کننده، در طول قرنطینه با شریک زندگی خود به مشکل برخورده‌اند.

    همچنین در این شرایط تعداد زوج‌هایی برای جدایی به مشاوره مراجعه می‌کنند افزایش یافته است؛ به همین دلیل، دولت استرالیا استفاده از نرم‌افزار «آمیکا» را در چنین پیشنهاد می‌دهد. این چت بات با استفاده از هوش مصنوعی پیشنهاداتی برای چگونگی تقسیم اموال و دارایی‌های زوجین ارائه می‌دهد و به آن‌ها می‌گوید که پدر یا مادر و چه مدت می‌توانند سرپرستی فرزندان را به عهده بگیرند.

    اگرچه چنین ابزاری مزایایی مانند آرامش و کاهش پریشانی عاطفی را به همراه دارد، اما کاربرد آن محدود است و اعتماد بیش از حد به آن ممکن است دو طرف را در شرایط سختی قرار دارد. طبق گفته وبسایت «آمیکا»، این اپلیکیشن «اصول قانونی را در نظر گرفته و آن‌ها را با شرایط شما تطبیق می‌دهد». به عبارت دیگر، این نرم‌افزار از داده‌های جمع‌آوری شده موارد مشابه گذشته که توسط طراحان آن به سیستم اضافه شده استفاده می‌کند تا بهترین پیشنهاد را به کاربران خود ارائه دهد.
    «آمیکا» تنها ابزار هوش مصنوعی در زمینه حقوقی نیست و نرم‌افزارهای دیگری مانند «پندا» و آدیو» نیز هدفی مشابه آمیکا دارند. سیستم قانون خانواده استرالیا بیش از حد وقت‌گیر است و در نتیجه خانواده‌ها در سیستم دادگاه باید زمان زیادی منتظر بمانند؛ به علاوه دادرسی دادگاه‌ها نیز گران بوده و هزینه‌ پرونده‌های پیچیده حقوق خانواده برای هریک از طرفین ۲۰۰ هزار دلار آمریکا خواهد بود.

    ابزارهای هوش مصنوعی مانند آمیکا و آدیو زوجین را قادر می‌سازد تا خودشان مشکلاتشان را حل کنند و در روند کند و گران دادگاه گرفتار نشوند. این اتفاق به زوج‌هایی که به دلیل کرونا در قرنطینه به سر می‌برند و روند جدایی را آغاز کرده‌ان کمک بسزایی خواهد کرد.

    علی‌رغم مزایای بسیاری که ابزارهای هوش مصنوعی دارند؛ مشکلاتی نیز به همراه دارند و در بسیاری از موارد راهگشا نیستند. مثلا طراحان «آمیکا» تأکید می‌کنند که این پلتفرم فقط برای جدایی‌های «توافقی» کاربرد دارد و در شرایطی مانند جدایی به دلیل خشونت خانوادگی مناسب نیست. این اتفاق به این دلیل رخ داده است که در شرایط فعلی توسعه نرم‌افزار، چت بات‌های مجهز به هوش مصنوعی فقط می‌توانند از اطلاعاتی که به آن‌ها داده می شود یک جواب نسبتا ساده پیدا کنند.
    به غیر از مشکلات ابزارهای هوش مصنوعی، نگرانی‌هایی در مورد استفاده از هوش مصنوعی در پرونده‌های خانوادگی وجود دارد. مثلا دسترسی به سیستم‌های آنلاین به میزان مشخصی از سواد دیجیتالی و قابلیت‌های دسترسی نیاز دارد. این ابزارها برای افرادی که به اینترنت، گوشی هوشمند یا رایانه دسترسی ندارند بلااستفاده است. همچنین ممکن است برخی افراد مهارت‌های لازم برای استفاده از برنامه‌هایی مانند «آمیکا» یا «آدیو» را نداشته باشند.

    این اولین بار نیست که از ابزارهای اینچنینی برای مسائل حقوقی استفاده می‌شود؛ از هوش مصنوعی به غیر پرونده‌های خانوادگی، در موارد کیفری به منظور مجازات نیز استفاده می‌شود. ابزار «COMPAS» در آمریکا برای استفاده در موارد مختلف مورد انتقاد قرار گرفته است. این ابزار الگوریتم‌های دارد که احتمال ارتکاب دوباره جرم توسط یک مجرم را پیش‌بینی می‌کند.

    واضح است که می‌توان از هوش مصنوعی برای اهداف سوء نیز استفاده کرد. همچنان که استفاده از فناوری هوش مصنوعی در پرونده‌هایی به صورت سنتی در دادگاه حل می‌شوند ادامه دارد نیاز به قانونی مانند «European Commission’s AI White Paper» است که چالش‌های پیش روی این فناوری در استفاده‌های قضایی را حل کند.
    علاوه بر این، باید چارچوبی اخلاقی برای استفاده از هوش مصنوعی در بخش حقوقی این کشور وجود داشته باشد تا جلوی استفاده‌های غیرقانونی از آن گرفته شود.

     
  • بهنوش بختیاری طلاق گرفت؟

    بهنوش بختیاری طلاق گرفت؟

     

    بهنوش بختیاری طلاق گرفت؟|خبر فوریبرخی کانالهای تلگرامی با انتشار یک استوری از بهنوش بختیاری، مدعی طلاق این بازیگر شدند.

    به گزارش خبر فوری، بختیاری در این استوری که از دسترس خارج شده، متنی نوشته و آن را با جمله “خداحافظ بی‌مهر من” تمام کرده است.

    بهنوش بختیاری طلاق گرفت؟|خبر فوری

    براساس اطلاعاتی که از این چهره سینما و تلویزیون در ویکی‌پدیا منتشر شده، بختیاری سال ۱۳۸۶ با محمدرضا آرین ازدواج کرده و صاحب یک فرزند است.

    او ۴۵سال سن دارد و مدرک کارشناسی در رشته زبان فرانسوی گرفته است. بهنوش بختیاری در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۴ به خاطر بازی در فیلم من نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن شد.

     

  • طلاق به دهه هفتادی‌ها رسید

    طلاق به دهه هفتادی‌ها رسید

     

    طلاق به دهه هفتادی‌ها رسید|خبر فوری

    براساس آمارهای سازمان ثبت احوال کشور، ۱۲.۲ درصد از ازدواج‌های صورت گرفته بین سال ۹۱ تا ۹۷ به طلاق ختم شده و ۲.۸ درصد از این زوج های طلاق‌ گرفته فقط یک سال زندگی کرده‌اند.

    میزان طلاق ثبت شده نسبت به ازدواج‌های ثبت شده حدود ۲۰ درصد است و میانگین سنی طلاق ۲۵ تا ۲۶ سالگی است. یعنی نسل ازدواج‌هایی که به طلاق ختم شده به دهه هفتادی‌ها رسیده است و حدود نیمی از نسل ازدواج‌های زنان که منجر به طلاق شده‌اند، مربوط به زنان دهه هفتادی است.
    روزنامه ایران شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ در گزارشی، ‌آورد:  این زنان به‌طور متوسط در ۱۷.۳ سالگی در سال ۹۱ ازدواج کرده و پس از ۲.۳ سال زندگی مشترک در سن ۲۰.۱ سالگی طلاق را تجربه کردند. دختران ۱۷ ساله‌ای که تازه پا در فضای جوانی گذاشته‌اند و به تعبیری هنوز نوجوان محسوب می‌شوند، نه تنها نمی‌دانند که از زندگی چه می‌خواهند، بلکه تصویر درستی هم از زندگی مشترک در ذهن ندارند.
    رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره این معضل به «ایران» می‌گوید: در این چند سال اخیر بالا رفتن فراوانی آمار طلاق در کشور یکی از دلایل رشد این آسیب اجتماعی است. از طرفی معمولاً در حدفاصل یک تا دو سال الی ۵ سال نخست پس از ازدواج، بحث طلاق پیش می‌آید.

    با توجه به میانگین سنی ازدواج این اتفاق چندان هم غیرطبیعی نیست. آمار طلاق کلاً بالا رفته است، که با توجه به ویژگی میانگین سن ازدواج طبیعتاً به این دهه برخورد می‌کنیم.

    به گفته حسن موسوی چلک، براساس آمارهای موجود روند طلاق در ایران افزایشی و بالعکس، ازدواج، کاهشی بوده، باید به این قضیه بپردازیم که طلاق، جزیره نیست. یک بخش آن به سیاست‌گذاری‌ها برمی‌گردد، نمی‌توان تأثیر تصمیم‌گیری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نفی کرد.
    بخش دیگر به خود افراد بازمی‌گردد، مهارت همسرداری، مهارت‌های بین فردی، فرهنگ گفت‌وگو و خودمراقبتی از جمله موضوعاتی هستند که برای کنترل و کاهش طلاق باید مدنظر قرار بگیرند. دسترسی به خدمات مشاوره‌ای و ارزان هم موضوعی است که نباید از آن غفلت کرد. بحث بعدی به عوامل مؤثر در بروز طلاق برمی‌گردد، قبل از تنظیم هر برنامه‌ای در جهت پیشگیری از هر آسیبی از جمله طلاق، باید به عوامل مؤثر پدیدآورنده آن دقت کرد.

    در خصوص آسیبی مانند طلاق، مواردی مانند موادمخدر، خشونت، میزان رضایت از روابط زناشویی، نحوه پرکردن اوقات فراغت، مهارت‌های ارتباطی – اجتماعی، بیکاری و موضوعاتی از این دست مؤثر هستند. هر کدام از این عوامل می‌توانند زمینه ساز گرایش افراد به طلاق باشند.

    او در ادامه اضافه می‌کند: برنامه‌های پیشگیری باید مبتنی بر مدیریت تأثیرگذاری عوامل کاهش دهنده طلاق باشند. این مقوله ممکن است، در استان‌های مختلف متفاوت باشد. حتی اولویت عوامل مؤثر در طلاق و پژوهش در خصوص آنها ممکن است در هر منطقه یک شهرستان نیز متفاوت باشد. در حال حاضر ۷۱ درصد جمعیت کشور شهرنشین هستند، این در حالی است که در گذشته این آمار برعکس بود، یعنی ۷۱ درصد روستایی بودند. این آمار نشان می‌دهد که کارکردهای خانواده در گذشته بسیار متفاوت بوده و امروزه آن کارکردها دیگر اثرگذار نیستند، در این بازه زمانی نهادهایی مانند نهادهای مشاوره‌ای و مراکز روانشناختی و امثال آنها می‌توانند بخشی از خلأهای ایجاد شده را پر کنند. در نهایت اگر قرار باشد که کاری به صورت ریشه‌ای انجام شود، باید در کلیه حوزه‌های مرتبط، فرهنگسازی صورت گیرد.

    اولین دهه‌ای که طلاق را تابو نمی‌داند

    یک فعال حوزه زنان هم با اشاره به اینکه هر دهه ویژگی‌های منحصر به فردی دارد، می‌گوید: در دهه هفتاد، ابزارهای مدرن مختلفی وارد کشور شد، سیستم حمل و نقل متفاوت، دسترسی آزاد به اینترنت خانگی و موبایل‌های پیشرفته، ورود راحت به دانشگاه و لباس پوشیدن راحت‌تر از گذشته، همه از جمله مواردی بودند که دهه هفتاد را از دیگر دهه‌ها متمایز کرد.
    این در حالی است که پدرها و مادرهای این افراد، همچنان افکاری سنتی داشتند. این گروه از جوانان یعنی دهه هفتادی‌ها، اولین گروهی در کشور هستند که طلاق برای آنها تابو نیست و ارزش چندانی  برای نظر جامعه و ملاحظات خانوادگی در جهت پرهیز از طلاق، قائل نیستند.
    رایحه مظفریان در ادامه اضافه می‌کند: مهمترین مطلبی که باید از نظر فرهنگی نهادینه شود، این است که باید تعریف دقیقی از ازدواج در زمان مناسب داشته باشیم. جمعی از فعالان حوزه کودک، تلاش‌های زیادی کردند تا بتوانند قانون ممنوعیت ازدواج کودکان که معروف به «منع کودک همسری» است را تصویب کنند اما این قانون به نتیجه نرسید و به دنبال آن نوعی دو دستگی به بوجود آمد که مردم را گیج کرد.

    در حال حاضر عده‌ای از فعالان حقوق کودک تلاش می‌کنند مانع از افزایش کودک همسری شوند و از سوی دیگر عده‌ای تبلیغ کودک همسری می‌کنند. برای جلوگیری از ایجاد آسیب‌های بیشتر در این حوزه اولین گامی که می‌تواند مؤثر باشد، این است که فعالان حقوق کودک، باید به نقطه مشترکی برسند تا سریعتر پژوهش‌های صورت گرفته، ساماندهی شود و تصویب قانون در این خصوص بتواند سبب کاهش آسیب‌ها شود.

    به گفته او، برای پاسخ به این سؤال که چرا آمار طلاق بالا رفته و این آمار در سنین پایین هم رقم زیادی را به خود اختصاص داده، باید گفت: در این خصوص علل زیادی دخیل هستند؛ از علل فرهنگی گرفته تا اقتصادی.
    اما مهم این نکته است که وقتی آمارهای تکان دهنده از طلاق منتشر می‌شود، یعنی قضیه به مرحله پژوهش رسیده و پژوهشگران باید مأمور شوند تا میزان اثرگذاری تمامی علل موجود را بررسی کنند. نتایج به دست آمده بعد از بررسی باید در اختیار قانونگذاران و سازمان‌های مربوطه قرار گیرند تا از وقوع چنین معضلاتی جلوگیری شود اما متأسفانه هر بار تنها آماری منتشر می‌شود و اصل موضوع به دست فراموشی سپرده می‌شود.

     
  • این جملات را به افرادی که طلاق گرفته‌اند، نگویید

    این جملات را به افرادی که طلاق گرفته‌اند، نگویید

     

    این جملات را به افرادی که طلاق گرفته‌اند، نگویید|خبر فوریگاهی اوقات حتی دلسوزانه‌ترین کلمات ما می‌تواند برای کسانی که تازه طلاق گرفتند، دردناک باشد.

    هر کسی در ابتدای ایجاد زندگی مشترک تصورات و رویاهایی برای خود دارد. اگر زوجی از هم طلاق می‌گیرند یعنی به هر حال به آن تصویرهای خود از خوشبحتی، نرسیدند. ممکن است حتی برای برخی با گذشت مدت طولانی هنوز یادآوری این موضوع ناراحت‌کننده باشد. در واقع ما باید به تصمیمات دیگران در زندگی خصوصی و شخصی‌شان احترام بگذاریم. در ادامه «ایرنا زندگی» شما را با جملاتی که نباید به افراد مطلقه گفته شود همراهی می‌کند.

    ۱. «چه اتفاقی افتاد؟»

    پرسیدن دلیل طلاق، قطع به یقین جذاب نیست و توضیح دادن این موضوع، می‌تواند افراد را موذب کند. در واقع اگر شما روانکاو یا کسی هستید که این افراد از شما برای رفع بحران روحی خود کمک خواستند، حق دارید بپرسید؛ ولی اگر تنها یک دوست یا حتی اعضای خانواده هستید نباید این سوال را بپرسید. این سوال‌ها در دسته‌ی موضوعات شخصی هستند و پرسیدن سوال «چه اتفاقی افتاد که طلاق گرفتید؟» تجاوز به حریم شخصی افراد است.

     ۲. «بهترین کار را کردی»

    گاهی اوقات شرایط به سمتی پیش می‌رود که بهترین راه برای هر دو نفر در رابطه، طلاق است. ولی شما نباید این حرف را به کسانی که طلاق گرفتند بزنید. در واقع آنها نیز به همین نتیجه رسیدند که از یکدیگر جدا شدند؛ اما شنیدن این جمله از اطرافیان به هیچ عنوان تسکین‌دهنده نیست. اغلب این جمله را برای دلداری می‌گوییم که ممکن است اثر معکوس بگذارد. آنها بهترین تلاش خود را برای ساختن زندگی‌شان انجام دادند و حالا خوشایند نیست که بشنوند تلاش‌شان از نظر بقیه اشتباهی بیش نبوده است.

    ۳. «با شخص جدید آشنا شو»

    شما نیت خیرخواهانه دارید و می‌خواهید به دوست یا بستگان خود کمک کنید تا زودتر به روال زندگی طبیعی خود برگردند؛ اما ملاقات یک فرد جدید، آن هم مدت کمی بعد از طلاق نه تنها به نفع هیچ کدام نیست؛ بلکه موجب سرکوب احساسات شده و این یعنی انفجاری در راه خواهد بود. باید به افراد زمان داد تا اتفاقات را هضم کرده و خود را برای ادامه‌ی زندگی آماده کنند.

     ۴. «خونه بنشین تا بتوانی خودت را پیدا کنی»

    درست است که افراد بعد از طلاق نیاز به زمان برای بازسازی احساسات و انگیزه‌ی خود دارند؛ ولی دلیل نمی‌شود تمام مدت را در خانه بنشینند و زانوی غم بغل بگیرند تا به اوضاع طبیعی برگردند. سرکار رفتن، دیدن خانواده و تفریحات با دوستان گاهی می‌تواند به گذراندن آن دوره‌ی حساس کمک شایانی کند.

     

  • نوشته‌ی عجیب ریحانه پارسا بعد از جدایی از مهدی کوشکی

    نوشته‌ی عجیب ریحانه پارسا بعد از جدایی از مهدی کوشکی

    5f6b020ea1883_5f6b020ea1885

    ریحانه پارسا بازیگر جنجال آفرین فیلم «خوب بد جلف ۲» به مناسبت اول مهر، نوشته ای را منتشر کرد.

    ریحانه پارسا بعد از این که خبر جدایی اش را در صفحه اینستاگرامش با مهدی کوشکی بازیگر و کارگردان رسانه ای کرد، مطالب و نوشته های خاص و عاشقانه در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، او به تازگی در صفحه اینستاگرامش نوشت: “همین که عدم را بر علم، ‌خفا را بر صدا ‌قلم را بر قدم،‌ ترجیح‌ دادم، ‌کلمه زنجیر شد و من آزاد شدم از بند رهایی.‌ نقطه سر خط؛ ‌از یادگارهای شروع پاییز هزار و سیصد و نود و نه یعنی، ‌یکم مهر آخرین مهر قرن”

    ریحانه پارسا

    ریحانه پارسا با بازی در سریال پدر به اوج شهرت رسید. او دیپلمه رشته نمایش از هنرستان تئاتر است که زندگی خصوصی‌اش با حاشیه‌های زیادی همراه بوده است. ریحانه پارسا زمانی که 21 سال داشت با مهدی کوشکی، کارگردان و بازیگر 38 ساله ازدواج کرد و چند ماه بعد در اینستاگرامش، خبر جدایی اش را رسانه ای کرد.

    منبع: رکنا

  • طلاق | پایان تلخ داستان زندگی

    طلاق | پایان تلخ داستان زندگی

    صدای تق تق پاشنه های کفشش آزارم می داد. مدام از این طرف اتاق به اون طرف می رفت. و زیر لب غر می زد. کلافم کرده بود . گفتم چیکار می کنی؟ چی میخوای بگو من بت بگم کجاست. صداش انگار از توی آشپرخونه می اومد. خنده کنان گفت تو؟ تو میخوای بگی چی کجاست؟ گفتم درسته چشمام جایی رو نمی بینه. اما چیزی نیست که ندونم جاش کجاست. نیش خندی زدم و گفتم مثلاً زن این خونه تو بودی. اما من بیشتر از تو اینجا بودم. هیچوقت نفهمیدی جای وسایل کجاست. نبایدم می فهمیدی.اصلاً مگر خونه هم بودی؟ همینطور داشتم گلایه می کردم که احساس کردم روبروم ایستاده و بهم خیره شده. گفت باشه بابا آدم خوبه این زندگی تو بودی. دیگه نمیخواد اعصابت رو خورد کنی. می بینی که . دارم وسایلم رو جمع می کنم و برای همیشه از این خونه می رم. نفس راحت بکش. بشین و از زندگیت بدون من لذت ببر..

    خیلی دلم میخواست چشمام می دیدن. می تونستم ببینمش. ببینم خوشحاله یا ناراحت. از صداش نمی شد بفهمی چه حالی داره. ولی معلوم بود کلافه است. چرا باید ناراحت باشه. مسلماً خوشحاله. از دست من و غر زدنای من خلاص میشه. بقول خودش زندگی با من مثل جهنمه براش. باشه. بره. بره تو بهشت زندگی کنه با اون معشوقه عوضیش! حتماً الان پایین منتظر وایساده خانم با وسایلش بره و با هم برن سر خونه زندگی جدیدشون. برای همینم اصرار داشت موقعی که میاد وسایلش رو ببره من خونه نباشم. کلافگی الانشم برای همینه که طرف نتونسته بیاد بالا کمکش کنه . خیلی ساده بودم من. خیلی اشتباه کردم. همه گفتن این دختربه درد زندگی نمی خوره. نگذاشت کارای طلاق تموم بشه بعد اون ذات کثیفش رو نشون بده. برداشته پسره ی بی ناموس رو با خودش اورده بود دادگاه! عجب آدمایی پیدا می شن. ناموس دزد عوضی. اگر چشمام می دید و قیافه لجنت رو دیده بودم. هرجا به پستم می خوردی خفت می کردم. شانس آوردین که کور شدم. وگرنه عشق کثیفتون رو به خون می کشیدم…

    نیم ساعتی در حال جمع کردن بود و انگار کارش تموم شده بود. اومد جلوم نشست و گفت حبیب، من خیلی تلاش کردم که کار به اینجا نرسه. ولی انگار قسمت اینه. خودتم می دونی که خیلی تلاش کردیم و نشد. مشاوره، توصیه و صبر هم جواب نداد.اما با این حال من آخرین روز تو دادگاه هم بهت گفتم برام مهم نیست که نظرت چیه در مورد من. چی فکر می کنی. اگر تو بخوای می مونم. تحت هر شرایطی و با نظرت می مونم. می مونم تا زندگیمون خراب نشه. اما تو اصرار به جدایی داری انگار. الانم دارم وسایلام و می برم. بازم بهت می گم . باشه. من و نمیخوای. ازم خسته شدی. قبول. حداقل بگذار تا وقتی عمل چشمات و انجام میدی و بیناییت بر میگرده کنارت باشم. فرض کن پرستارم. نه. اصلاً دوستتم.

    خندیدم و گفتم سارا بخوای نخوای زنی. همه زنها موقع طلاق احساساتی میشن . اما بعدش زود فراموش می کنن. ما با هم این تصمبم رو گرفتیم. البته که اولش تو اصرار کردی. ولی بعدش نمی دونم چرا پشیمون شدی. ولی بهتره بری. من نه به کمک تو و نه به دلسوزی هیچکسی احتیاج ندارم. میخوام تنها باشم. الانشم تنهام. دنیای من سیاه و پر از سکوته. بودن و نبودن تو هم فرقی نمی کنه. همونطور که قرار گذاشتیم خونه تهرانپارس به نامت زده شده. مهریه ات رو هم که بخشیدی. اما من کاری به دادگاه و اینا ندارم. هرچی حقت از زندگی با منه رو بهت می دم که بعدا نگی حقم خورده شد. انگار عصبانی شد. گفت کی مهریه خواست. من چی میگم. این چی میگه. حقته تنها بمونی. بلند شد و رفت. گفتم آره برو. نمایش تموم شد. عشقت پایین منتظرته. ی آدم کور بدون تعادل به چه درد می خوره؟ برو …

    [better-ads type=”banner” banner=”224411″ campaign=”none” count=”2″ columns=”1″ orderby=”rand” order=”ASC” align=”right” show-caption=”1″ lazy-load=”enable”][/better-ads]

    رفت. اما انگار طاقت نیاورد و برگشت که جوابم و بده. صداش می لرزید. بغض گلوش رو گرفته بود. گفت آره . پایین منتظرمه. چیه؟ به تو چه؟ بدبخت بمون تو تنهایی خودت. داشت می رفت. اما برگشت و گفت هیچوقت نفهمیدی کی خوبت رو میخواد و کی بدت رو. بیچاره حرف رفیقت رو گوش کردی که اینطوری کور شدی و خونه نشین. تو که ندیدی کی به کیه. اما اونی که برات تعریف کردن نه دوست پسر منه، نه عشق منه و نه هیچ مزخرف دیگه ای. اون آدمی که اون پایین وایساده شوهر سمیراست. با اصرار سمیرا تو دادگاهها می اومدن که تنها نباشم.  و انقدر مرد هست . انقدر عاشق زن و زندگیش هست که صد تا مثل من براش مهم نیستن. این رو هم بهت گفتم تا برای خودت قصه چینی نکنی و بری تو فکر و خیال. دکترت گفت که تا قبل از عمل نباید استرس وناراحتی داشته باشی. بیخیال. حبیب فکر می کردم لحظه ی آخر این زندگی ی جور دیگه تموم میشه. فکر می کردم با خوبی و خوشی… اما باز تو دل من و شکوندی. با چشم گریون از خونت رفتم. این و یادت باشه حبیب. و رفت. جدی جدی این بار برای همیشه رفت.

    اون رفت. روز طلاق هم تو محضر اومد . اما حتی یک کلمه هم با من حرف نزد. یک ماه بعد رفتم برای عمل جراحی. بینایی چشمام بر نگشت و دکترها هم قطع امید کردند. بعد از دوسال نابینایی دیگه بهش عادت کرده بودم. حسرت دیدن خیلی چیرها رو داشتم. اما سعی می کردم عادت کنم به این زندگی. تنهاتر از گذشته شده بودم. ارتباطم با آدمها در حد خریدهای روزانه و پرسیدن قیمت کالا و یا سوال از عابرین پیاده که آقا اینجا پل هست؟ خانم این خیابون داروخانه داره و … بود. تنها مونسم عصای سفیدم بود. اون هم بعضی وقتها راهنمای خوبی نبود و زمینم می زد. همیشه روی زانوهام جای زخم بود. الان که 5 سال از جدایی از سارا میگذره، جای خالیش رو حس می کنم. روزای اول نابیناییم با اینکه به زمین و زمان بد و بیراه می گفتم و تحمل هیچکس و نداشتم اما مثل یک پرستار ازم مراقبت می کرد. دستاش رو کم دارم. اون که بود هرجا که میخواستم می رفتم. بدون اینکه بترسم. ترس از سقوط …

    کاش میشد برگردی سارا!. کاش اونروز لال می شدم و نمی گفتم برو. کاش جلوی رفتنت رو می گرفتم. می گفتم نه بمون. نرو . بهت احتیاج دارم. احتیاج نه. اصلاً دوستت دارم. بدون تو نمی تونم. کاش! کاش سارا نمی رفتی. ای کاش … اما اون برای همیشه رفته. مسعود، شوهر سمیرا هر چند وقت یکبار میاد بهم سر میزنه. یکبار که داشتم درد و دل می کردم و ازش کمک خواستم که ی کاری کنه سارا رو پیدا کنم گفت آقا حبیب می دونم سخته. اما این و باید قبول کنی. سارا رفته. یکسال اول خیلی منتظر بود که باهاش تماس بگیری و ازش بخوای برگرده . اما آخرش اون هم خسته شد و رفت. الان دو ساله از ایران رفته. با پسرعموش تو آمستردام زندگی می کنه و چند ماه دیگه فرزندشون به دنیا میاد. آقا حبیب قصه تو و سارا خیلی وقته تموم شده. و چه بد که با تخلی و جدایی تموم شد …

    پایان

    مهدی سوری

  • پیامدهای طلاق شتابزده

    پیامدهای طلاق شتابزده

    5f2ce78227f18_2020-08-07_10-02

    یکی از مسائلی که عمدتا بعد از طلاق‌های آنی و تصمیم عجولانه به جدایی سراغ افراد می‌آید و دامنگیر زندگی‌شان می‌شود، پشیمانی از جدایی است.

    اغلب طلاق‌هایی که صورت می‌گیرد، در شرایط عصبانیت است که فرد احساس می‌کند پایان زندگی رسیده است و چاره‌ای جز طلاق ندارد و اکثر این افراد به دلیل اینکه عجولانه تصمیم به طلاق می‌گیرند و بدون فکر منطقی این اقدام را عملی می‌کنند، بعد از مدت کوتاهی احساس پشیمانی می‌کنند، اما نمی‌دانند چطور شرایط را مهیا کنند تا به زندگی بازگردند.

    تصمیم به طلاق‌های آنی و بدون نظر منطقی به حدی در جامعه چالش‌برانگیز است که زمینه را برای انواع آسیب‌های اجتماعی از جمله فروپاشی خانواده مهیا می‌سازد.

    طلاق باید با فکر و اصولی منطقی پیش برود و زمانی که زن و مرد به این نتیجه قطعی می‌رسند که این زندگی به صلاح‌شان نیست، باید تصمیم به این عمل بزرگ بگیرند، زیرا طلاق آنی و پشیمانی از جدایی به مراتب مخرب‌تر از طلاق منطقی و معقول است.

    این افراد نه‌تنها در خانواده، بلکه در محیط اجتماعی بزرگ‌تر نیز دچار چالش و آسیب می‌شوند.

    پشیمانی بعد از طلاق

    دکتر ابراهیم اندرخوورا، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه می‌گوید: طلاق به عنوان یک آسیب جدی و یک تصمیم بزرگ پرهزینه چه از بعد مادی و چه از بعد معنوی برای هر دو طرف یک زندگی مشترک و در برخی موارد فرزندان و خانواده‌ها همواره مورد توجه تحلیلگران و صاحبنظران فرهنگی و اجتماعی بوده است. طلاق به هر دلیلی چه منطقی یا غیرمنطقی یک چالش اجتماعی است که در برخی موارد برای پیشگیری از شکل‌گیری هزینه‌های بیشتر، افراد مسائل و مشکلات آن را به جان خریده و برای آن اقدام می‌کنند. یکی از مسائلی که در موارد قابل ملاحظه‌ای از طلاق‌ها مشاهده می‌شود، پشیمانی پس از طلاق است که افراد پس از پی بردن به اشتباهات فردی یا خانوادگی راه را برای برگشتن به زندگی عادی دشوار می‌بینند.

    اگر این پشیمانی از سوی مردان باشد و آسیب به زنان جدی باشد، احتمال بازگشت موفق کمتر از شرایطی است که زمان تصمیم به بازگشت به زندگی دارند که این هم ریشه در تفاوت‌های رفتاری مرتبط با جنسیت دارد.

    دکتر اندرخورا ادامه می‌دهد: زنان و مشکلاتشان و خاطرات تلخ و اتفاقات گذشته را عموما بسیار دشوار فراموش کرده و متاسفانه در بیشتر موارد درگیر گذشته خود هستند و این در حالی است که مردان عموما درگیر آینده بوده و از طریق شرطی‌سازی و ارائه عملکرد مثبت می‌توان آنان را به زندگی برگرداند. طلاق موضوع جدی‌تر از ازدواج است و لذا اتخاذ تصمیمات منطقی و آگاهانه همراه با صبر و شکیبایی امری الزامی برای گرفتن چنین تصمیماتی است.

    جدایی‌هایی که با محور هیجانات و احساسات گذرا و منطقی و بر مبنای اتفاقات کوتاه‌مدت شکل می‌گیرد، معمولا پشیمانی و حرمان را به همراه می‌آورد. آماده‌سازی فرزندان از سوی خانواده در نیمه دوم مرحله زندگی فرزندان یعنی 15 تا 20 سالگی برای اینکه جوانان جدای از نوع جنسیت الگوی مناسب و عقلانی را برای ازدواج داشته باشند، انتخاب مناسب و آگاهانه همسر با توجه به اولویت‌های پذیرفته شده فردی، اجتماعی و روانی آغاز زندگی با محوریت تربیت به معنای قوه قضاوت مثبت نسبت به خود و دیگران، وفاداری به معنای تقسیم شادی‌ها و لذت‌های زندگی باشد.

    صداقت فاکتوری است که به معنای ضرورت پرهیز از دروغ و فریبکاری مطرح می‌شود و نیز عشق به معنای یک اندیشه و نگرش متعالی برای رسیدن به مقام انسانی و در نهایت کسب لذت‌های حلال در زندگی مشترک که اصول پنجگانه یک زندگی سالم و موفق به شمار می‌رود، داشتن مهارت‌های لازم برای مدیریت و مقابله با مشکلات و بحران‌های زندگی، داشتن یک برنامه مناسب برای شکل‌گیری تربیت و هدایت فرزند همه و همه مسائلی هستند که در زندگی مشترک برای رسیدن به خوشبختی باید آن را فراهم کنیم.

    نداشتن بلوغ اجتماعی

    وی در ادامه بیان می‌کند: از این رو این اتفاق مهم یعنی بلوغ اجتماعی و پذیرش مسوولیت‌های خود و دیگران، بنابراین پشیمانی در برخی موارد به واسطه احساس گناه فرد در خطا یا خطاهایی است که در زندگی مشترک از او سرزده است و گاهی به واسطه تصمیمات ناپخته و ناسنجیده‌ای است که خود یا با مشارکت دیگران گرفته است. متاسفانه در بسیاری از موارد آسیب‌های مرتبط با طلاق و جدایی سال‌ها فرد را آزار و هزینه و تاوان سنگینی را از این بابت پرداخت می‌کند و در برخی موارد به‌رغم تلاش‌های جدی برای جبران این اشتباه مشکلات حل نشده باقی خواهد ماند.

    قضاوت‌های نامعقول اجتماعی

    این مدرس دانشگاه در ادامه تصریح می‌کند: لذا بهانه‌هایی چون حضور فرزندان جایگاه اجتماعی فردی و اجتماعی، شرایط سخت و دشوار اقتصادی، افسردگی، ناامیدی، به هم ریختگی و… پس از طلاق تنها آسیب را جدی‌تر و سنگین‌تر می‌کند.

    همین موضوع است که اهمیت اتخاذ تصمیم مناسب و صحیح برای جدایی و طلاق را ویژه می‌کند. نقش خانواده، افکار و نگرش یا قضاوت اجتماعی، میزان مهارت و آگاهی از زندگی مشترک، توانایی و قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب راه‌حل مناسب از جمله مسائلی هستند که در پیشگیری از طلاق اثربخش است. بهره‌مندی از ظرفیت‌ها و توانایی‌های متخصصان حوزه خانواده بویژه مشاوران و روان‌شناسان در حوزه‌های مختلف اثربخشی تصمیمات را افزایش داده و احتمال پشیمانی و حرمان را در افراد کاهش می‌دهد و این یعنی بهترین تصمیم ممکن در شرایط خاص، از این رو باید در زندگی افراد یاد بگیرند که گاهی اوقات و در شرایط خاص، طلاق خود تنها راه ممکن برای جذب زندگی کردن است.

    دکتر اندرخورا، جامعه‌شناس در پایان خاطرنشان می‌کند: متاسفانه چون زشتی و هزینه سنگین طلاق در جامعه رنگ باخته، یعنی تغییر نگرش اجتماعی شکل گرفته است، آمار طلاق عاطفی و طلاق رسمی بر مبنای احساسات که معمولا به صورت توافقی رخ می‌دهد، افزایش یافته است و این یعنی یک نگرانی جدی برای جامعه، از این رو نباید فراموش کرد که فرهنگ خانواده و فراگیری مهارت‌های مرتبط با آن اکتسابی است، یعنی باید برای فراگیری آن و کسب مهارت‌های لازم تلاش کرد و مراقب رفتارها، عادات و حالت‌های زندگی مشترک خود بود، زیرا تحول‌پذیری در خلقیات نظام خانواده موجب پویایی و رشد اعضای آن را فراهم می‌آورد. جامعه نیز الزاما برای حمایت از این افراد باید چاره‌ای بیندیشد و شاید بهترین راهکار تغییر و تاثیر مثبت بر افکار عمومی در خصوص ویژگی‌های زندگی مشترک، فواید و ظرفیت‌های بالقوه آن است. فراموش نشود بعد از طلاق راه برای بازگشت دوباره و ساختن بسیار دشوار است، لذا قبل از اقدام به جدایی باید به آینده فکر کرد و با داشتن یک برنامه منطقی و آگاهانه قدم برداشت.

    منبع: رکنا

  • جنجال جدید محسن افشانی؛ واقعی یا برای جذب فالوئر؟

    جنجال جدید محسن افشانی؛ واقعی یا برای جذب فالوئر؟

    جنجال‌های عجیب محسن افشانی فضای مجازی را دربرگرفته و این احتمال وجود دارد که سناریوی جدید او و همسرش برای جذب فالوئر بیشتر برای صفحات مجازی اش باشد.

    به‌تازگی مصاحبه‌ای از همسر محسن افشانی بازیگر سینما و تلویزیون در یکی از خبرگزاری‌ها منتشر شده که موجی از جنجال جدید را درباره او در فضای مجازی به همراه داشته است.

    همسر او در این مصاحبه مدعی شده که افشانی مادر و کارگر خانه آن ها را کتک زده و عکس های خصوصی او را هم منتشر کرده است و آن‌ها قرار است از هم جدا شوند.

    البته این اولین باری نیست که جنجال‌های عجیب درباره افشانی فضای مجازی را دربرمی‌گیرد و این احتمال وجود دارد که این سناریویی برای جذب فالوئر بیشتر برای صفحات مجازی اش باشد.

    منبع: خراسان