برچسب: ضرب و شتم

  • گروگانگیری و ضرب و شتم کارشناسان اورژانس در ساوه مرکزی

    گروگانگیری و ضرب و شتم کارشناسان اورژانس در ساوه مرکزی

    حمله به کادر درمان و ضرب‌وشتم آن‌ها در حین انجام وظیفه، به یک معضل تکراری در کشور تبدیل شده است. این بار، کارشناسان اورژانس ساوه در حالی که برای کمک به یک بیمار ۷۴ ساله به منزل او رفته بودند، با صحنه‌ای از خشونت و گروگانگیری مواجه شدند که حتی به تعرض به حریم شخصی و ضرب‌وشتم زنان کادر درمان نیز رسید.

    گروگانگیری و ضرب و شتم کارشناسان اورژانس در ساوه مرکزی

    به گزارش رسا نشر و به نقل از ایسنا، ماجرای گروگانگیری و ضرب‌وشتم کادر اورژانس ساوه، ابعاد تازه‌ای از بی‌احترامی به زحمت‌کشان عرصه سلامت را نشان می‌دهد. ابوالفضل ماهرخ، سخنگوی سازمان اورژانس کشور، با اشاره به جزئیات این حادثه که در ۱۲ مهرماه رخ داد، توضیح می‌دهد که سه نفر از نیروهای اورژانس پایگاه بانوان، شامل دو خانم و یک آقا، مورد حمله همراهان یک بیمار قرار گرفتند. این حادثه نه تنها به ضرب‌وشتم فیزیکی، بلکه به گروگانگیری و توهین نیز منجر شد.

    جزئیات تلخ گروگانگیری در ساوه

    سخنگوی سازمان اورژانس کشور با اشاره به این که پرسنل اورژانس برای دقایقی در منزل گروگان گرفته شده و مورد توهین و خشونت فیزیکی قرار گرفتند، اضافه می‌کند که در این درگیری حتی به حجاب یکی از بانوان تعرض شده و مقنعه‌اش پاره شده است. ماهرخ تاکید می‌کند که با هماهنگی‌های انجام‌شده با نیروی انتظامی و قوه قضائیه، حکم دستگیری ضاربان صادر و دو نفر دستگیر شدند.

    ماهرخ با ابراز نگرانی از تکرار این‌گونه حوادث، از دستگاه قضایی می‌خواهد که با صدور احکام بازدارنده، مانع از تکرار این رفتارها شود. او همچنین اشاره می‌کند که خشونت علیه کادر درمان، به‌ویژه نیروهای اورژانس، مسئله‌ای تکراری است و متاسفانه در سال چندین بار اتفاق می‌افتد. این بار، خشونت به زنان کادر درمان نیز کشیده شده و این موضوع، امنیت شغلی آن‌ها را به خطر انداخته است.

    روایت کارشناس اورژانس از شب تلخ ساوه

    تقی مظفری، یکی از کارشناسان اورژانس که در این حادثه حضور داشت، در شرح ماجرا به ایسنا می‌گوید که پس از دریافت اعلام نیاز به کمک برای یک بیمار، به همراه دو همکار خانم به محل اعزام شدند. پس از بررسی وضعیت بیمار و ارائه توصیه‌های لازم، به پایگاه بازگشتند. اما پس از مدتی، دوباره به همان آدرس اعزام شدند. این بار با برخورد خشن همراهان بیمار مواجه شدند.

    مظفری می‌گوید: “در همان ابتدا، درِ خانه به روی ما قفل شد و مورد حمله قرار گرفتیم. من سعی کردم از همکاران خانم محافظت کنم تا آسیب کمتری ببینند.” او به ضرب‌وشتم و فحاشی‌هایی که در این درگیری رخ داد، اشاره می‌کند و می‌افزاید که همکارش با مرکز اورژانس تماس گرفته و درخواست کمک کرده است.

    زنان اورژانس هم مورد حمله قرار گرفتند

    طناز اقتصادی، یکی دیگر از کارشناسان اورژانس که در این مأموریت حضور داشت، در گفت‌وگو با ایسنا از لحظات تلخ گروگانگیری می‌گوید. او می‌افزاید: “در آن لحظات تمام آن چند نفر زن و مرد به ما حمله کردند، به طوری‌که مقنعه من پاره شد، دستم کبود شد و طی بارها هل دادن و پرت شدن قسمت‌های دیگر بدنم زخمی و کبود شد.” او از فداکاری همکارش، آقای مظفری، که تلاش کرد از آن‌ها محافظت کند، قدردانی می‌کند.

    اقتصادی اضافه می‌کند که پس از رهایی از این وضعیت، به کلانتری مراجعه کرده و شکایت خود را ثبت کردند. او می‌گوید: “از ترس اتفاقات این مأموریت، دو شب است که خواب ندارم. خانواده‌ام نیز به شدت ناراحتند که چرا شغل‌مان هیچ امنیتی ندارد.”

    با توجه به این اتفاقات تلخ، می‌توان پرسید که آیا اقدامات پیشگیرانه‌ی مؤثرتری برای حفظ امنیت کادر درمان در نظر گرفته خواهد شد؟ آیا مجازات‌های بازدارنده‌ای برای متجاوزان به حقوق این قشر زحمت‌کش اعمال خواهد شد؟ و آیا می‌توان امیدی به کاهش این‌گونه حوادث در آینده داشت؟

  • تکنسین اورژانس توسط اراذل مضروب شد/ عکس

    تکنسین اورژانس توسط اراذل مضروب شد/ عکس

     

    دکتر پیمان صابریان با اشاره به حمله اراذل و اوباش به تکنسین اورژانس تهران اظهار داشت: روز گذشته یک مورد ناراحتی قلبی در خیابان آذربایجان به مرکز 115 اورژانس تهران اعلام شد.

    وی ادامه داد: بلافاصله تکنسین‌های اورژانس تهران به محل حادثه اعزام شدند که به علت حال نامساعد مددجو و نیاز سریع به فوریت‌های پزشکی و نبود جای پارک مناسب همکاران مقابل درب منزل مسکونی مجبور به پارک آمبولانس شدند.

    صابریان افزود: تکنسین‌های اورژانس تهران بعد از نجات جان مددجو از مرگ حتمی هنگام برگشت به آمبولانس، ناگهان با سه جوان همسایه که از اراذل و اوباش سرشناس محل بودند مواجه می‌شوند؛ این افراد به بهانه اینکه چند دقیقه آمبولانس مقابل منزلشان متوقف بوده با تکنسین زحمتکش اورژانس درگیری فیزیکی پیدا می‌کنند و وی را از ناحیه صورت مورد ضرب و شتم شدید قرار می دهند و به تجهیزات اورژانس خسارت جدی وارد می‌کنند!

    رئیس مرکز اورژانس تهران در پایان گفت: هم‌اکنون تکنسین حادثه دیده تحت مراقبت پزشکی است و اداره حقوقی اورژانس پیگیر شکایت از اراذل و اوباش است.

    تکنسین اورژانس توسط اراذل مضروب شد/ عکس

    تکنسین اورژانس توسط اراذل مضروب شد/ عکس

     

    منبع: خبر آنلاین

  • حمله اراذل و اوباش به یک روحانی در تهران

    حمله اراذل و اوباش به یک روحانی در تهران

    بعداز ظهر روز یک‌شنبه، یکی از روحانیون محله تهران نو که برای اقامه نماز مغرب و عشا به سمت مسجد حسنی در محله حافظیه تهران نو در حال حرکت بود؛ مورد ضرب و جرح یکی از اراذل و اوباش این محله قرار گرفت.

    یکی از شاهدان ماجرا با اعلام خبر ضرب و شتم یک روحانی گفت: ضارب با تیغ موکت‌بری چندین ضربه به پشت این روحانی وارد کرد. البته با دخالت مردم، فرد ضارب دستگیر و تحویل نیروهای انتظامی شده است.حمله اراذل و اوباش به یک روحانی در تهران|خبر فوری

    بر اساس آخرین اخبار این روحانی هم اکنون در بیمارستان فیروزگر تهران بستری است و تحت عمل جراحی قرار گرفته است.

    سید کاظم مصطفوی از روحانیون با سابقه محله تهران نو است که بیش از سی سال، اقامه نماز را در مسجد حسنی بر عهده دارد.

     

  • برادر غیرتی،چشم پسری که خواهرش را به خانه خود برده بود کور کرد

     

    وی پس از بهبودی در تحقیقات به پلیس گفت: مدتی قبل در یک گروه تلگرامی با دختر جوانی به‌ نام سهیلا آشنا شدم. من ساکن اطراف تهران هستم و سهیلا ساکن تهران است، به همین دلیل چند باری برای دیدنش به تهران رفتم. از او خوشم آمده بود و تصمیم به ازدواج گرفتم؛ از سهیلا خواستم به خانه‌مان بیاید تا هم وضعیت زندگی‌ام را ببیند و هم با خانواده‌ام آشنا شود.روز حادثه سهیلا به خانه‌مان آمد اما هنوز چند دقیقه از حضورش نگذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد ؛در را که باز کردم ۵ مرد در حالی که چاقو به‌ دست داشتند وارد خانه شدند. آنها را تا به حال ندیده بودم و نمی‌دانستم علت کتک خوردنم چیست؛ با سر و صدای من، سهیلا هم آمد و در کمال ناباوری متوجه شدم یکی از آنها برادر سهیلا است. درگیری که بالا گرفت و من خونین روی زمین افتادم، مردان مهاجم ترسیدند و مرا رها کرده و از محل متواری شدند.

    زن شوهردار خود را مجرد معرفی کرد و با ماهان دوست شد/ ماهان هم شوهر او را کشت
    به دنبال اظهارات پسر جوان، تحقیقات برای شناسایی ضاربان و عامل کور شدن چشم پسر جوان آغاز شد.
    شکایت علیه پسر نابینا
    همزمان با شکایت رضا، خانواده‌ای به پلیس تهران رفتند و از آزار و اذیت پسر جوانی شکایت کردند که دخترشان را اغفال کرده است. آنها مدعی شدند: پسر جوانی به‌ نام رضا به بهانه ازدواج با دخترشان سهیلا او را به خانه‌اش در خارج از تهران کشانده و مورد آزار و اذیت قرار داده است.
    شکایت خانواده دختر جوان باعث شد تا دستور بازداشت رضا صادر شود. وی که چشم چپش کور شده بود برای تحقیقات به پایتخت منتقل شد اما گفت: من خودم شاکی هستم و هیچ آزار و اذیتی در کار نبوده است. سهیلا با میل خودش به خانه‌ام آمد و هیچ آزار و اذیتی ندید. من از سهیلا و خانواده‌اش شکایت دارم که باعث نابینایی من شده‌اند.

    به دنبال اظهارات رضا و تحقیقات صورت گرفته برادر سهیلا به‌ نام ایمان بازداشت شد.ایمان در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد و گفت:مدتی بود که به رفتار خواهرم مشکوک شده بودم. او را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم که با پسری وارد رابطه شده است. خیلی عصبانی شدم. شب قبل از حادثه متوجه شدم که سهیلا با این پسر قرار ملاقات گذاشته است. موضوع را به 4 نفر از دوستانم گفتم. ساعت قرار را می‌دانستم به همین دلیل داخل خودرویی در نزدیکی خانه‌ منتطر ماندیم. بعد از دقایقی سهیلا از خانه خارج شد و او را تعقیب کردیم. وقتی خواهرم وارد خانه پسر جوان شد زنگ خانه را زدم و با او درگیر شدم. قصدم کور کردن رضا نبود، فقط می‌خواستم به او درس عبرت بدهم.با اعتراف پسر جوان، دستور بازداشت چهار همدست او نیز صادر شد و با توجه به اینکه محل وقوع حادثه در اطراف تهران بوده است، پرونده با قرار عدم صلاحیت به دادسرای محل وقوع حادثه ارجاع شد.

    منبع: خبر آنلاین

  • ربودن مرد زباله‌گرد و کتک زدن او توسط ماموری که حکم نداشت

    ربودن مرد زباله‌گرد و کتک زدن او توسط ماموری که حکم نداشت

     

    شاکی در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من در شهرستان زندگی می‌کردم. بعد از شیوع کرونا وضع مالی‌ام خیلی بد شد و نتوانستم خرجی خودم و خانواده‌ام را تأمین کنم. تصمیم گرفتم به تهران بیایم و زباله جمع کنم؛ چون گفته بودند جمع‌آوری زباله خیلی پرسود است. چند روزی بود که در تهران کار می‌کردم و درآمد خوبی هم داشتم تا اینکه یک روز وقتی داخل سطل زباله خم شده بودم و داشتم کارتن و نایلون جمع می‌کردم، مرد تنومندی به من نزدیک شد و گفت بازداشت هستم. پرسیدم تو چه کسی هستی که من را بازداشت می‌کنی؟ جواب داد مأمور شهرداری‌ام و وظیفه دارم زباله‌گردها را بازداشت کنم چون در شیوع کرونا زباله جمع‌کردن ممنوع است.

    او افزود:من حرفش را باور نکردم و گفتم به من حکمی نشان بده که این کار را ممنوع کرده‌اند، اما حکمی به من نشان نداد و بعد هم با کتک مفصل من را به زور سوار ماشین کرد و با خود برد.

    مرد شاکی در ادامه گفت: من چند ساعتی در شرکت بازداشت بودم و بعد از من قول گرفتند دیگر زباله جمع نکنم و سپس رهایم کردند، اما آنجا هم حکمی به من نشان ندادند. به خاطر اینکه حسابی من را کتک زده بودند، مجبور شدم به بیمارستان بروم و چند روزی بستری بودم. حالا هم به خاطر آدم‌ربایی شکایت و همچنین درخواست خسارت دارم.

    با تشکیل پرونده، مرد کارمند به دادسرا احضار شد. او ادعا کرد شرکت محل کارش به او گفته بود زباله‌گردها را جمع کند، اما نتوانست حکمی در این زمینه ارائه بدهد. سپس در استعلام از شهرداری نیز معلوم شد چنین حکم یا دستوری به شرکت‌های طرف قرارداد با شهرداری داده نشده است.

    به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

    متهم پای میز محاکمه رفت.  او گفت: من اتهام را قبول ندارم چون فکر می‌کردم واقعا چنین دستوری وجود دارد. این مرد گفت: مدیر شرکت به ما گفته بود از شهرداری دستور رسیده با زباله‌گردها برخورد شود. من نمی‌دانستم چنین دستوری وجود ندارد و دروغ گفته شده است. روز حادثه من حین گشت‌زنی به دستشویی احتیاج پیدا کردم و وقتی به دستشویی عمومی رفتم و برگشتم دیدم مردی سرش را داخل زباله‌ها کرده و زباله جمع می‌کند. برای محافظت از خودش گفتم این کار را نکند و بعد هم گفتم این کار با حکم شهرداری ممنوع است. من حکمی نداشتم ولی به ما گفته بودند چنین حکمی وجود دارد. من از اینکه دقت کافی نکردم و حکم را از مدیرم نخواستم عذرخواهی می‌کنم، ولی به خاطر حرف شرکت چنین اقدامی کردم و قصدم هم آدم‌ربایی نبود. من او را جایی مخوف نبردم، او را به شرکت بردم و بعد هم رهایش کردیم.

    بعد از گفته‌های متهم و وکیل‌مدافع او، هیئت قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

    منبع: خبر آنلاین

  • دو زن با هم دعوا کردند، شوهر یکی از آنها کور شد

    دو زن با هم دعوا کردند، شوهر یکی از آنها کور شد

    دو زن با هم دعوا کردند، شوهر یکی از آنها کور شد

    همین ماجرا آغاز درگیری لفظی بین دو زن همسایه شد. در نهایت با پادرمیانی و وساطت همسایه‌ها درگیری آنها به‌صورت موقت پایان یافت و دو زن راهی خانه‌هایشان شدند. اما این درگیری ساعاتی بعد به نزاعی خونین تبدیل شد و کار به شکایت رسید.

    شکایت در دادسرا

    شوهر شقایق که مردی 49 ساله است و در این ماجرا یک چشم خود را از دست داده است در شکایت به بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: وقتی همسرم و زن همسایه باهم بحث‌شان شد و به خانه برگشت گلایه بیتا را به من کرد، اما به او گفتم که این موضوع ارزش ندارد و فراموش کند. به همسرم گفتم در همسایگی درست نیست که سر چنین مسائل پیش پا افتاده‌ای باهم درگیر شویم. اما ساعتی پس‌از این دعوا با همسرم در خانه نشسته بودیم که زنگ خانه به صدا در آمد و وقتی به مقابل در رفتیم با پسر جوان بیتا رو به رو شدیم. وی با اعتراض و عصبانیت از همسرم گلایه کرد که چرا به مادرش بی‌احترامی کرده است. تلاش من برای آرام کردن این پسر به جایی نرسید و دعوا شدت گرفت. در همین حین
    پسر همسایه شروع به کتک زدن من کرد. اما دقایقی بعد ناگهان این درگیری به نزاعی خونین بدل شد. من خواستم با فرار به خانه خودم را نجات دهم، که او با چاقو به جان من افتاد. از سر و صدای من، پسرم و برادرم از خانه بیرون آمدند تا مرا از دست این پسر خشن نجات دهند. اما تلاش خانواده‌ام بی‌نتیجه بود. بیتا به همراه سه مرد با میله و چوبدستی به ما حمله کردند. بعد هم شهریار، پسر بیتا با چاقو ضربه‌ای به چشم چپم زد و چند ضربه هم به بدنم زد. من خونین روی زمین افتادم.

    شهریار و همدستانش که تصور می‌کردند من واقعاً مرده‌ام، مرا رها کرده و از محل متواری شدند. با کمک همسایه و خانواده‌ام به بیمارستان منتقل شدم.

    کوری یک چشم

    مرد میانسال در ادامه به بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: در بیمارستان تحت درمان قرار گرفتم اما به خاطر ضربه چاقویی که شهریار زده بود، چشم چپم را از دست دادم. از او و خانواده‌اش شکایت دارم. خواهان قصاص چشم پسری هستم که مرا به این روز انداخت.

    با شکایت این راننده تاکسی؛ تحقیقات به دستور بازپرس ساسان غلامی آغاز شد. در بررسی‌های اولیه تیم تحقیق به سراغ خانواده شاکی به‌نام هومن رفتند. شقایق، همسر هومن در تحقیقات گفت:
    از خرید برگشته بودم و در نزدیکی خانه‌ام بودم که بیتا، آب کثیفی که داخل ظرف بود را به جای اینکه داخل جوی آب بریزد روی من پاشید. از این رفتار او ناراحت شدم و اعتراض کردم.

    در تحقیقات میدانی نیز شاهدان اظهارات هومن و خانواده‌اش تأیید شد. نظریه پزشکی قانونی نیز حکایت آن داشت که هومن چشم چپش را برای همیشه از دست داده است.

    اظهارات متفاوت

    بدین ترتیب بازپرس جنایی دستور بازداشت شهریار را صادر کرد و پسر 28 ساله روز گذشته بازداشت و برای تحقیقات به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.

    شهریار گفت: من راننده لودر هستم و با مادر و پدرم زندگی می‌کنم. ساعت 5 بعد از ظهر بود که از محل کارم به خانه آمدم. دو عمویم و دامادمان نیز در خانه‌مان میهمان بودند. از ماجرای دعوای مادرم با زن همسایه هم بی‌خبر بودم. در حال صحبت با میهمان‌ها بودم که صدای داد و فریاد مادرم را شنیدم. به همراه میهمان‌هایمان خودم را به کوچه رساندم هومن و خانواده‌اش را دیدم که با مادرم درگیر شده بودند و دو نفر از افراد فامیل هومن که دو مرد جوان بودند با میله مادرم را کتک می‌زدند.

    او ادامه داد:
    من و میهمان‌هایم هم برای دفاع از مادرم وارد این دعوا شدیم. نمی‌دانم در این درگیری چه کسی چاقو را به چشم هومن زد اما کار من نبود. در این درگیری حتی من و خانواده‌ام نیز زخمی شدیم که برای درمان به بیمارستان رفتیم.

    باتوجه به اظهارات ضد و نقیض متهم، بازپرس جنایی دستور انتقال او به اداره آگاهی را صادر کرد. همچنین بازپرس پرونده دستور مواجهه حضوری طرفین دعوا را صادر کرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

     

    منبع: خبر آنلاین

  • ضرب و شتم زن جوان با سیخ داغ

    ضرب و شتم زن جوان با سیخ داغ

    5eec528a8c81f_2020-06-19_10-22

    پیرمرد رودباری همسر جوان خود را با سیخ داغ مورد ضرب و شتم قرار داد.

    شنیده‌ها حاکیست پیرمرد ۸۰ساله اهل روستای چهارمحل بخش خورگام، همسر دوم و ۲۲ساله خود را به بهانه وجین نکردن مزرعه عدس با سیخ داغ مورد ضرب و شتم قرار داده است.

    گفته شده زن جوان پس از مجروح شدن و در حالی که وضعیت جسمی مناسبی نداشت به همراه پسر ۵ساله اش توسط همسایه‌ها فراری و به اهالی منطقه پناه برد.

    بر اساس این گزارش همسایه‌ها پس از مداوای اولیه با پلیس۱۱۰ و اورژانس اجتماعی تماس گرفته و این زن را به بیمارستان، ولی عصر (عج) رودبار منتقل می‌کنند.

    رئیس اداره بهزیستی رودبار گفت: با همکاری فرمانده انتظامی بخش خورگام، این زن مجروح و بچه خردسالش پس از مرخصی از بیمارستان تحویل خانواده پدری اش شد.
    فاطمه صادقی گفت: مراحل قانونی و قضایی پرونده از طریق خانواده این خانم در حال پیگری است.

    منبع: باشگاه خبرنگاران جوان