برچسب: صداوسیما

  • ماجرای پوشیدن مانتوی جلوبازِ در تلویزیون چیست؟

    ماجرای پوشیدن مانتوی جلوبازِ در تلویزیون چیست؟

     

    تهیه‌کننده برنامه تلویزیونی “شهران” می‌گوید ما خودمان به پوشش اسلامی روی آنتن الزام داریم، نمی‌دانم حاشیه‌سازان،‌ هدف‌شان از طرح مانتوی جلوباز چه بوده است.

    پوشیدن مانتوی جلوباز در برنامه‌ای تلویزیونی، عنوانِ حاشیه جدیدی است که به راه افتاده و تصاویر منتشر شده برنامه “شهران” گروه اقتصاد شبکه پنج سیما را نشان می‌دهد. برنامه‌ای که مدتی است 20 دقیقه در روز، باکسِ شبانه شبکه پنج سیما را به خودش اختصاص می‌دهد. هدفش امیدبخشی به جامعه است و با زبانِ طنز می‌کوشد اطلاعات جدیدی را در اختیار مخاطب قرار دهد.

    ماجرای پوشیدن مانتوی جلوبازِ در تلویزیون چیست؟|خبر فوری

    الهه پرسون مجری برنامه

    مجید فتاحی تهیه‌کننده این برنامه تلویزیونی، در شبکه نسیم “قندون” و “نمای رادیو” را ساخته و کارگردان هنری جشنواره تلویزیونی جام‌جم و شهدای مدافع حرم بوده است. او این روزها تهیه‌کننده “شهران” شبکه پنج سیما است و درباره این اتفاق گفت: دوستان به اشتباه دیده‌اند، ما هیچ‌وقت در پوشش، خارج از عرف عمل نکرده و نخواهیم کرد. خودمان ملزم داریم که این پوشش اسلامی درست و اصولی رعایت شود. این لباس یک تیکه از بالا به پایین، همچون مانتوی سارافونی است. حتی روی همان مانتو هم مجری خانمِ برنامه، لباسِ دیگری پوشیده و شال از بالا به پایین قرار گرفته که همه قواعدِ پوشش درست و اصولی اجرا شوند.

    وی افزود: ما در برنامه “شهران” راجع به اولین‌ها و ترین‌های ایران صحبت می‌کنیم. دنبالِ امیدبخشی هستیم و با تحقیق و پژوهش 9 ماه به آنتن آمده‌ایم و به روایت طنز آن را به مردم می‌گوییم. جالب است ما در این برنامه به اولین فست‌فودی که ایجاد شده، اشاره کردیم که متعلق به دوره هخامنشیان بوده است.

    ماجرای پوشیدن مانتوی جلوبازِ در تلویزیون چیست؟|خبر فوری

    گریم زنِ قجری مجری “شهران”

    مجری بازیگرِ این برنامه “الهه پرسون” است که با کاراکترها و ری‌اکشن‌های متفاوت، واقعه‌های مختلفِ برنامه را روایت می‌کند. جایی در نقشِ پیرزن ظاهر می‌شود و جایی هم زنِ قجری و دختر بچه‌مدرسه‌ای و راننده تاکسی می‌شود. ساعت 21 شنبه تا سه‌شنبه هر هفته روی آنتن می‌رود. فتاحی تهیه‌کننده این برنامه تلویزیونی گفته که هیچ‌وقت چنین قصدی نداشته‌، ندارند و نخواهند داشت که پوشش اسلامی را زیر سؤال ببرند. همواره می‌خواهند اطلاعات خوبی در اختیار مردم قرار دهند و امید را در دلِ مردم روشن کنند.

  • مهران احمدی و امیر کربلایی‌زاده با «وانتافه» روی آنتن می‌روند

    مهران احمدی و امیر کربلایی‌زاده با «وانتافه» روی آنتن می‌روند

     

    مهران احمدی و امیر کربلایی‌زاده با «وانتافه» روی آنتن می‌روند|خبر فوریفیلم طنز «وانتافه» با حضور مهران احمدی، امیر کربلایی‌زاده، نفیسه روشن، سامان غنائمی و افسانه چهره‌آزاد سه‌شنبه ساعت ۱۴:۳۰ از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

    زمان پخش فیلم تلویزیونی «وانتافه» از رسانه ملی مشخص شد.

    فیلم تلویزیونی طنز «وانتافه» به تهیه‌کنندگی محمّدجواد موحد و کارگردانی محمدحسین امانی با حضور مهران احمدی، امیر کربلایی‎‌زاده، سامان غنائمی، نفیسه روشن و افسانه چهره‎‌آزاد با رعایت پروتکل‌های بهداشتی جلوی دوربین رفت و بعد از طی مراحل فنی قرار است روز سه شنبه 13 آبان ماه همزمان با سالروز میلاد مسعود نبی مکرم اسلام و امام صادق علیهما السلام ساعت 14:30 روی آنتن شبکه سه سیما برود. هم‌چنین این فیلم تلویزیونی در همین روز و از ساعت 18 از شبکه افق سیما پخش خواهد شد.

    مهران احمدی و امیر کربلایی‌زاده با «وانتافه» روی آنتن می‌روند|خبر فوری

    «وانتافه» محصول خانه تولیدات جوان است که با مجری طرحی باشگاه فیلم سوره تولید شده و یک طنز اجتماعی است که نگاهی به مشکلات اقتصادی و گرانی های اخیر دارد.

    در خلاصه داستان این فیلم تلویزیونی آمده است: «اگه اون سکه طلای لعنتی تو چاه نمی افتاد ما این همه بدبختی نداشتیم!»

    سایر عوامل فیلم عبارتند از:‌ تهیه کننده: محمدجواد موحد،‌ کارگردان: محمدحسین امانی، مجری طرح: باشگاه فیلم سوره، نویسنده: ‌محسن ملکی، مهدی طاهر، مدیر تولید: ‌افشین رئوفی، ‌مدیر تصویربرداری: یوسف سبحانی، بازیگران: مهران احمدی، افسانه چهره آزاد، امیر کربلایی زاده، نفیسه روشن، سامان غنائمی، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: ‌فرشاد کلباسی،‌ تدوین: علی گورانی، مدیر صدابرداری: امید قربانی، موسیقی: امید روشن‌بین، مدیر تدارکات:‌ بهرام دانایی،‌ طراح چهره پردازی: هادی لطفی، طراح صحنه و لباس: محسن شریفی، عکاس: حمید ضرابی، ‌مشاور رسانه‌ای: علی مرادخانی، تهیه شده در خانه تولیدات جوان.

     

  • حمید لولایی با «دوربرگردون» به شبکه سه می آید

    حمید لولایی با «دوربرگردون» به شبکه سه می آید

     

    حمید لولایی با «دوربرگردون» به شبکه سه می آید|خبر فوریقسمت‌های جدید برنامه تلویزیونی «دوربرگردون» با حضور حمید لولایی، پدرام بابایی و امیرحسین حسینی، آخر هفته از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

    به مناسبت هفته وحدت که از چهارشنبه ۷ آبان آغاز شده، تا جمعه ۹ آبان، با اجرای عبدالله روا ادامه دارد.

     بعد از پخش قسمت چهلم با حضور محمد کاسبی، «دوربرگردون» در قسمت چهل و یکم، پنج‌شنبه ۸ آبان بعد از خبر ساعت ۲۲، میزبان پدرام بابایی و امیرحسین حسینی، قهرمانان جهانی شبیه‌سازی رانندگی است. این برنامه ساعت ۱۳ جمعه ۹ آبان بازپخش می‌شود.

    همچنین جمعه ۹ آبان بعد از خبر ساعت ۲۲، «دوربرگردون» با حضور حمید لولایی، بازیگر سریال‌های طنز، روی آنتن شبکه سه می‌رود. این قسمت ساعت ۱۶.۳۰ یکشنبه ۱۱ آبان از شبکه سه سیما بازپخش خواهد شد.

    برنامه تلویزیونی «دوربرگردون» در حوزه رانندگی، فرهنگ ترافیک و بیمه با اجرای عبدالله روا هر هفته از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

    تهیه‌کنندگی این برنامه را به صورت مشترک عبدالله روا و سلیم ثنائی بر عهده دارند.

     

  • واکنش ساترا به حکم دادگاه مالک آپارات

    واکنش ساترا به حکم دادگاه مالک آپارات

     

    واکنش ساترا به حکم دادگاه مالک آپارات|خبر فوریبا توجه به اخبار منتشرشده درباره حکم صادره توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب با موضوع رسیدگی به پرونده مدیرعامل شرکت صبا ایده، مالک رسانه آپارات، «ساترا» توضیحاتی را منتشر کرد.

    در مطلب منتشرشده توسط ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) آمده است:

    «از اصول پذیرفته شده تنظیم‌گری در غالب کشورهای دنیا، اصل مهم «مسئولیت ویرایشی» – Editorial Responsibility -پلتفرم و رسانه در قبال محتوای منتشر شده است که به عنوان مبنای نظام توزیع مسئولیت در بارگذاری و انتشار محتوای صوت و تصویر در رسانه‌های کاربر محور و ناشر محور مطرح می شود.

    هر چند این مسئولیت در رسانه های کاربر محور با رسانه‌های ناشر محور، تفاوت دارد و طبعاً تکالیف متفاوتی را بر آنها بار می‌کند.

    در کشور ما هم اصل مزبور همواره مورد تاکید ساترا بوده تحت قالب مقررات عمومی رسانه‌های صوت و تصویر تشریح و ابلاغ شده است.

    در وضعیتی که رسانه‌های کاربرمحور خارجی بدون قبول مسئولیت و عدم پاسخگویی در قبال قوانین و الزامات ملی و فرهنگی به راحتی فعالیت می کنند، ساترا وظیفه خود را حمایت بدون تبعیض از رسانه‌های داخلی در برابر رسانه های خارجی می‌داند و این مسأله در سال جهش تولید به طور جدی دنبال می‌شود.

    رسانه‌های بومی که با تلاش کارآفرینان داخلی شکل گرفته‌اند جزو سرمایه‌های ملی هستند و اطمینان داریم موفقیت آنها در مقابل سلطه و مونوپلی رسانه‌ای موجود در جهان، قطعا در راستای تامین منافع ملی و رفع دغدغه های فرهنگی خواهد بود.

    در خرداد ماه ۱۳۹۹ همزمان با طرح موضوع در دادگاه، با درخواست مکتوب مدیرعامل رسانه آپارات، بررسی و کارشناسی نسبت به موضوع انجام شد و بر اساس اصل توزیع مسئولیت بین بارگذار و مدیر پلتفرم، جلساتی با مدیر رسانه و سطوحی از مقامات محترم قضایی برگزار شد.

    بر اساس بازدیدهای دورهای گروه ارزیابی و نظارت ساترا که از رسانه ها از جمله رسانه آپارات انجام شد و در تاریخ ۲۷ خرداد ۹۹ نتیجه آن به اطلاع عموم رسید، مشخص شد این رسانه به تناسب حجم بالای محتوای بارگذاری شده، تلاش جدی و موثری در راستای اصلاح فرآیندهای نظارتی خود انجام داده است.

    با توجه به بدوی بودن رأی صادره و ارجاع پرونده به شعب تجدید نظر، ساترا، گزارش و نظر کارشناسی خود را به دادگاه ارائه می‌کند که با حسن نظر دستگاه قضایی به رسانه‌های بومی و در عین حال توجه به دغدغه‌های بحق فرهنگی، امید است مؤلفه‌های حکمرانی و تنظیم‌گری رسانه مورد نظر قرار گیرد.»

    انتهای پیام

     

  • اعتراض تند خانم خواننده و نوازنده به صداوسیما/ انگار با هنر دشمن‌اند

    اعتراض تند خانم خواننده و نوازنده به صداوسیما/ انگار با هنر دشمن‌اند

     

    اعتراض تند خانم خواننده و نوازنده به صداوسیما/ انگار با هنر دشمن‌اند|خبر فوریخواننده و نوازنده گروه “کامکارها به تندی از صداوسیما انتقاد می‌کند و می‌گوید آنها می‌خواهند هنر درست را نابود کرده و هنر نادرست را پرورش دهند.

    هانا کامکار یکی از دلایل اساسی در شناخته نشدن بزرگان موسیقی ایران در سطح بین‌المللی را نبود شناخت مردم ایران از آن بزرگان دانست و گفت:‌ صداوسیما آن‌گونه که باید در این زمینه فعالیت نمی‌کند؛‌ گویی با هنر ایران دشمن است و تیشه به ریشه این هنر زده.

    کدام عامل یا عوامل باعث شده‌اند معرفی هنرمندان ایرانی به دیگر کشورها به درستی انجام نشود؟

    هانا کامکار، خواننده و نوازنده گروه “کامکارها” درباره چرایی این مساله گفت: مشکل اساسی صداوسیماست. این رسانه گویی با هنر ایران دشمن است و تیشه به ریشه هنر زده. به نظر می‌رسد آنها می‌خواهند هنر درست را نابود کرده و هنر نادرست را پرورش دهند؛ این بزرگ‌ترین مشکل است. تا صداوسیما درست نشود و سیستمش تغییر نکند هیچ چیزی درست نمی‌شود.

    به گفته کامکار، یکی از دلایل اینکه بسیاری از کودکان و بزرگسالان در ایران، ارتباط خوبی با موسیقی برقرار نکرده‌اند، عملکرد صداوسیماست که مردم نمی‌توانند ساز را ببینند و آن را بشناسند.

    هانا کامکار با بیان اینکه هنوز مردم ایران موسیقی سنتی را نمی‌شناسند و در چنین شرایطی امکان صادر کردن موسیقی به دیگر کشورها وجود ندارد، بیان کرد: وقتی مردم ایران ردیف، دستگاه‌ها و سازهای ایرانی را نمی‌شناسند. چگونه می‌توان این موسیقی را به دیگر کشورها معرفی کرد؟

    او با بیان مثالی ادامه داد: زمانی‌که خانواده‌ها می‌خواهند کودکان خود را به کلاس موسیقی بفرستند، سازهایی مانند گیتار و پیانو را انتخاب می‌کنند. نمی‌خواهم این سازها را زیرسوال ببرم، اما آیا این کودکان بجز گیتار، پیانو و ویولن ساز دیگری دیده‌اند؟ اگر برخی با سنتور آشنا شدند به این دلیل است که برای مثال داریوش مهرجویی فیلمی ساخته است که در آن شخصیت اصلی، ساز سنتور می‌نواخت و این ساز توسط اردوان کامکار نواخته می‌شد، اینگونه مردم با شکل و صدای این ساز آشنا شدند. مردم عاشق دف می‌شوند برای اینکه پدرم در گروه‌های مختلف این ساز را نواخته است و صدایی تهییج کننده دارد.

    به گفته کامکار، صداوسیما فقط در روزهایی که بار غم دارند، از موسیقی سنتی ایرانی استفاده می‌کند. به همین دلیل است که افراد به این سبک از موسیقی کمتر توجه می‌کنند. در شادی،‌ افراد از شبکه‌های دیگر کشورها استفاده می‌کنند که فاقد موسیقی شاد سنتی ایران است.

    او با بیان اینکه سال‌هاست تلویزیون ندارد، ادامه داد: در شادی، افراد از برنامه‌های شبکه‌های دیگر کشورها استفاده می‌کنند، آن برنامه‌ها از موسیقی شاد سنتی ایران استفاده نمی‌کند. موسیقی شادی که در آن شبکه‌ها پخش می‌شود کودکان را با سازهایی مانند گیتار، سینتی‌سایزر (کیبوردهای الکترونیکی) یا کاخون آشنا می‌کند. مشکل در معرفی موسیقی آنقدر ریشه‌ای است که باید اقداماتی اساسی برای حل آن انجام شود.

    این نوازنده به گستردگی فعالیت صداوسیما و تاثیرگذاری آن میان افراد جامعه اشاره و بیان کرد: باید توجه داشت که صداوسیما شرایطی ایجاد کرده که نوازندگان راستین در آن اجرایی ندارند. وقتی این نوازنده‌ها در برنامه‌های صداوسیما شرکت نمی‌کنند، افرادی در برنامه‌ها شرکت می‌کنند که حتی نمی‌توانند، نت‌های موسیقی را دقیق ادا کنند؛ این رسانه، آنها را به عنوان خواننده مطرح کشور معرفی می‌کند. هرگاه تلویزیون رفتار درستی در برابر نوازندگان نشان داد، بدانید که رفتار درستی با موسیقی ایران خواهد شد و مردم هم آن را بهتر می‌شناسند و می‌توان به دیگر کشورها هم معرفی کرد.

     

  • فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟

     

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوریبا کنار رفتن مرتضی میرباقری و جانشینی حمید شاه‌آبادی به جای او در معاونت سیما، گمانه‌زنی درباره تولید برنامه‌های تازه و بازگشت برخی از چهره‌های سرشناس عرصه اجرا به تلویزیون شنیده می‌شود.

    زمانی که یک برنامه تلویزیونی ساخته می‌شود پس از مشخص شدن موضوع، مهم‌ترین چیزی که می‌تواند مخاطب را پای آن بنشاند، مجری است. مجری موظف است بینندگان را با هدف برنامه همدل کند و زمانی که مخاطب دل به برنامه داد، پیام‌های آن را هم دریافت خواهد کرد حتی اگر این پیام‌ها درباره موضوعاتی باشد که در نگاه اول برای عموم مخاطبان جذاب نیست. مجری‌گری و نحوه اجرا، یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در برنامه‌های تلویزیونی است.

    در چند سال گذشته، تلویزیون تعدادی از مجریان باسابقه و شناخته شده خود را به دلیل‌های مختلف، کنار گذاشته است. با تغییر معاونت سیما در هفته گذشته و جانشینی حمید شاه‌آبادی به‌جای مرتضی میرباقری، گمانه‌زنی‌ها برای بازگشت تعدادی از مجریان قبلی تلویزیون داغ شده است که به همین بهانه، ما نگاهی به چهره‌های موفق اجرا داشته‌ایم که شاید شانس بازگشت به این جعبه جادویی را داشته باشند.

    با تغییر معاون سیما هم، امیدی به بازگشت عادل نیست

    عادل فردوسی‌پور، مجری معروف و جنجالی برنامه «نود» را به مدت بیست سال در شبکه سه می‌دیدیم که در اسفند ۹۷ از آنتن سیما دور شد و دیگر اجازه اجرا نگرفت. با کنار گذاشته شدن عادل، خیل عظیمی از طرفداران برنامه‌های فوتبالی شبکه سه سیما ریزش کردند و بعد از آن هم تلویزیون نتوانست برنامه‌ای با کیفیت «نود» بسازد. البته بی‌مهری به این مجری ورزشی، همین‌جا پایان نیافت و مجوز ساخت برنامه «۹۹» در شبکه نمایش خانگی هم از طرف ساترا (وابسته به صدا و سیما) به او داده نشد.

    با این شرایط، کنار گذاشتن عادل فردوسی‌پور از اجرا، تصمیمی قطعی و جدی است که به نظر نمی‌رسد ربطی به معاونت سیما داشته باشد. به همین دلیل، با آمدن شاه‌آبادی هم به تلویزیون، نمی‌توان چندان امیدوار به بازگشت این مجری محبوب بود.

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوری

    رقابت رشیدپور با احسان علیخانی

    رضا رشیدپور، پس از قطع برنامه «حالا خورشید» در شبکه سه، تنها در برنامه مناسبتی یلدای ۹۸ دیده شد. او سه ماه بعد، با برنامه گفت‌وگومحور «اتفاق» بار دیگر به شبکه سه آمد که ساختار متفاوتی نسبت به دیگر برنامه‌های گفت‌وگومحور تلویزیون داشت و با حضور تعداد زیادی تماشاگر ضبط می‌شد، اما شیوع کرونا، این برنامه را هم تحت تاثیر قرار داد و تغییراتی اجباری در آن به وجود آورد. «اتفاق»، رمضان امسال با تغییراتی پخش شد، اما نتوانست تبدیل به برنامه‌ای پربیننده‌ شود و اتفاق خوبی را برای رضا رشیدپور رقم بزند.

    سپس از یک مسابقه سرگرم‌کننده به نام «بمب» با اجرای رضا رشیدپور خبر رسید که ساختاری پرهیجان و مفرح دارد و باید منتظر ماند و دید می‌تواند خاطره بد «اتفاق» را از بین ببرد. «بمب» البته می‌تواند در جذب مخاطب، رقیب «عصر جدید» احسان علیخانی هم بشود که بازار برنامه‌سازی‌ها را در تلویزیون داغ کند. با توجه به سابقه رشیدپور و شرایط حاکم بر معاونت سیما، بی‌گمان هیچ مشکلی برای بازگشت رضا رشیدپور به تلویزیون وجود ندارد.

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوری

    آشتی رامبد جوان با تلویزیون

    داستان رامبد جوان با دیگر مجریانی که مدتی است از تلویزیون دور هستند، کمی تفاوت دارد. او سال گذشته، به میل خود از صدا و سیما فاصله گرفت و با پرهیز از ساخت سری تازه «خندوانه»، در ادامه قصد کرد برنامه «استندآپ ‌شو» را به صورت آنلاین به خانه‌ها ببرد. فراخوان مرحله اول مسابقه اعلام و هیات داوران انتخاب شد و همه چیز برای ضبط آماده بود که در آخرین لحظات متوقف شد. جوان، مرداد امسال با انتشار متنی، از داوران، شرکت‌کنندگان و حامیان مالی این برنامه عذرخواهی و به طوررسمی، خبر تعطیلی آن را اعلام کرد. او در ادامه توضیح داد، این مسابقه به برنامه «خندوانه» که احتمالا آبان‌ پخش خواهد شد، اضافه می‌شود و نام آن به «خنداننده شو ۳» تغییر خواهد یافت.

    با بررسی آن‌چه در یک سال گذشته بر رامبد جوان گذشته است، باید گفت او پس از قهر از صدا و سیما که در پست‌های اینستاگرامی‌اش هم دیده می‌شد، با به بن بست رسیدن ساخت برنامه در فضای مجازی، تنها چاره را در بازگشت به تلویزیون دید که از طرف مدیران این رسانه هم با آغوش باز مورد استقبال قرار گرفت. این روی گشاده سیما به رامبد جوان، بی‌گمان در دوره مدیریت شاه‌آبادی هم استمرار خواهد داشت و تماشاگران، شاهد سری تازه «خندوانه» هم خواهند شد.

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوری

    فرزاد حسنی، آمد و رفت‌های پشت سر هم به تلویزیون

    فرزاد حسنی، یکی از مجری‌های پُرسابقه تلویزیونی است که در یک دهه گذشته، حضورش در این جعبه جادویی، فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. آخرین بار، او در اردیبهشت ۹۵، «اکسیر» را روی آنتن شبکه دو برد که با شروع فعالیت مرتضی میرباقری در معاونت سیما، این برنامه متوقف شد. برخی از حواشی که دنبال این برنامه بود، در تعطیلی «اکسیر» بسیار موثر بود. البته این مشکل، برای نخستین  بار رخ نمی‌داد و در سال ۸۶ هم، حسنی به خاطر اجرای برنامه «کوله پشتی» و حواشی آن، مدتی ممنوع‌التصویر شد.

    اینک با روی کار آمدن حمید شاه‌آبادی، زمزمه‌های بازگشت این مجری شنیده می‌شود که با توجه به نیاز معاونت سیما به حضور چهره‌های سرشناس در اجرای برنامه‌ها برای جذب مخاطب بیشتر، شانس دوباره دیده شدن فرزاد حسنی در قاب تلویزیون بسیار زیاد است.

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوری

    ضابطیان با شاه‌آبادی از رادیو به تلویزیون برمی‌گردد؟

    منصور ضابطیان، یک فعال رسانه‌ای و فرهنگی است که گویا هیچ‌وقت بیکار نمی‌نشیند. در مطبوعات قلم می‌زند، برای رادیو، تلویزیون و فضای وب برنامه می‌سازد و هر وقت بتواند، چمدان می‌بندد و به سفر می‌رود و حاصل گشت و گذارش را در قالب فیلم، یادداشت و کتاب منتشر می‌کند. در این میان اما او با برنامه «رادیو هفت» که به مدت پنج سال از شبکه آموزش پخش می‌شد، به شهرت رسید و پس از آن قصد داشت «رادیو شب» را روی آنتن ببرد که موفق نشد.

    ضابطیان، پس از آن‌که دید در تلویزیون جایی ندارد، به رادیو کوچ کرد. در چند سال گذشته، او چندین برنامه را به گوش مخاطبان این رسانه قدیمی رسانده و دوره‌ای پر کار را در رادیو پشت سر گذاشته است که بخشِ عمده آن، هم‌زمان با مدیریت حمید شاه‌آبادی بوده است. اینک با انتقال شاه‌آبادی از رادیو به معاونت سیما، بازگشت ضابطیان هم به تلویزیون قوت گرفته است که شاید این‌بار او را در شبکه‌هایی پر مخاطب‌ترِ تلویزیون ببینیم.

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوری

    محمدرضا شهیدی‌فرد و غیبت طولانی

    محمدرضا شهیدی‌فرد، پس از سال‌ها فعالیت در رادیو، در سال ۱۳۷۰ و با برنامه «تا هشت و نیم»، کارش را در تلویزیون آغاز کرد. ولی این برنامه موفق «مردم ایران سلام» بود که او را به مردم شناساند. این برنامه صبحگاهی، از ۱۳۸۵، نزدیک به دو سال روی آنتن شبکه دو رفت و با تلفیق مباحث هنری، فرهنگی، تاریخی و مسائل روز، بینندگان ثابتی را پیدا کرد.

    برنامه بعدی شهیدی‌فرد در تلویزیون که پخش آن در تابستان ۱۳۹۰ از شبکه یک آغاز شد، «پارک ملت» نام داشت که اگر نه به اندازه «مردم ایران سلام»، ولی در مقایسه با برنامه‌های مشابه دیگر، موفق بود. او پس از این، هرچند به صورت جسته و گریخته بازهم در تلویزیون ظاهر شد، ولی مدت‌هاست در قامت یک مجری با یک برنامه ثابت و زنده، مشغول به فعالیت نبوده است. اینک با تغییر مدیریت در معاونت سیما، باید دید او جای خود را در این رسانه دوباره بازخواهد یافت یا نه.

    فردوسی‌پور، فرزاد حسنی و محمدرضا شهیدی‌فرد به تلویزیون برمی‌گردند؟|خبر فوری

     

  • تبلیغ ماساژور ۲۰۰ میلیونی در تلویزیون!

    تبلیغ ماساژور ۲۰۰ میلیونی در تلویزیون!

     

    تبلیغ یک کالای گرانقیمت در تلویزیون با واکنش‌ برخی کاربران در فضای مجازی روبه‌رو شده است.

    به تازگی صدا و سیما ماساژوری را تبلیغ می کند که گفته می‌شود بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان قیمت دارد، کالای غیرضروری که عموم مردم جامعه توانایی خریدش را ندارند.

    تبلیغ ماساژور ۲۰۰ میلیونی در تلویزیون!

    همین موضوع سوژه تعدادی از کاربران قرار گرفته است: «صندلی ماساژور تنها در صورتی که بگه تو تا یه دوش می گیری من دوتا چایی می ریزم با هم بخوریم، ۲۰۰میلیون می‌ارزه».

    کاربر دیگری نوشت: «صداوسیما حداقل یه نگاهی به فضای اقتصادی این روزهای جامعه هم داشته باشه، بد نیست. واقعاً اینا درباره زندگی ما چه فکری می کنن؟!»

     

  • چرا شجریان‌ها و فردوسی‌پور‌ها حذف می‌شوند؟

    چرا شجریان‌ها و فردوسی‌پور‌ها حذف می‌شوند؟

     

    چرا شجریان‌ها و فردوسی‌پور‌ها حذف می‌شوند؟|خبر فوریيك نهاد هست كه در مقابل فردوسی‌پور و شجریان دقیقاً يك رويه را در پيش گرفته و از اين منظر دو شخصيت ذكر شده را شبيه هم كرده است؛ نهادي به اسم صداوسيما!
    اگر خيلي سطحي نگاه كنيم، مي‌توانيم تشابهاتي بين مرحوم شجريان و عادل فردوسي‌پور پيدا كنيم. وارد اين تشابهات نمي‌شويم چون همان‌طور كه گفتم عمقي ندارند و به بحث ما هم مربوط نمي‌شود، اما يك نهاد هست كه در مقابل اين دو نفر دقيقا يك رويه را در پيش گرفته و از اين منظر دو شخصيت ذكر شده را شبيه هم كرده است؛ نهادي به اسم صداوسيما!

    حتما در پست‌هاي مربوط به سوگواري مردم براي درگذشت استاد شجريان بخش كوتاهي از صحبت‌هاي ايشان كه گفت: «نمي‌توانم در مملكت خودم براي مردمان خودم بخوانم» را ديديد. ويديويي چند ثانيه‌اي اما بسيار دردناك كه نه فقط دل طرفداران و شنوندگان ايشان را به درد مي‌آورد كه هر انسان آزاده‌اي را آزرده خاطر مي‌كند كه چرا و به چه دليلي خسروي آواز ايران نمي‌تواند براي مردم ايران بخواند؟ چرا سال‌ها ربناي او را با وجود درخواست‌هاي مكرر پخش نكردند و چرا برچسب ممنوعيت را كنار اسمش قرار دادند؟ استاد شجريان با همين حسرت‌ از بين ما رفت؛ حسرتي براي خودش و البته بيشتر براي ما.
    كاري كه صداوسيما با استاد شجريان كرد در شكلي ديگر براي بسياري از نخبگان اين مملكت رخ داده است از جمله براي عادل فردوسي‌پور. اواخر سال ۹۷ بود كه علي فروغي، مدير جوان شبكه سه كه معلوم نبود از كجا سر وكله‌اش پيدا شده و مديريت پربيننده‌ترين شبكه تلويزيوني كشور را به دست گرفته پايش را كرد توي يك كفش كه فردوسي‌پور و برنامه نود نباشد! هرقدر مردم و اصحاب رسانه و ورزشي‌ها و نخبگان و سياسيون اعتراض كردند انگار نه انگار. مرغ نهاد انحصارطلب يك پا داشت و نتيجه‌اش شد تعطيلي برنامه‌اي با بيش از ۲۰ سال سابقه و چند ده ميليون بيننده تلويزيوني. ما با تعجب از خودمان مي‌پرسيديم مگر مي‌شود صداوسيما برنامه‌اي كه اين همه بيننده دارد و ميلياردها ميليارد درآمدزايي مي‌كند را ببندد؟ پاسخ صريح بود: بله مي‌شود و بست.
    بماند كه در اين بيش از يك سال چه گذشت؛ تلاش براي جا انداختن برنامه‌اي شبيه نود كه هنوز مورد اقبال مردم قرار نگرفته، تبديل شدن عادل به چهره‌اي محبوب‌تر نزد مردم، افزايش نارضايتي مخاطبان از صداوسيما و چيزهايي از اين دست.
    با اين حال همه فكر مي‌كردند مشكل عادل با تمام صداوسيما نيست كما اينكه او هنوز در شبكه ورزش برنامه فوتبال ۱۲۰ را به عنوان تهيه‌كننده برعهده داشت و البته هنوز دارد. تا اينكه مدتي پيش خبر رسيد عادل قرار است در يك شبكه اينترنتي با همكاري فيليمو و كافه بازار برنامه ۹۹ را جلوي دوربين ببرد و به اين ترتيب قرار است به خانه‌هاي مردم بازگردد. سوال اصلي اين بود آيا صداوسيما كه اعطاي مجوز برنامه‌اي صوتي و تصويري را هم در انحصار خودش درآورده به عادل اجازه مي‌دهد كارش را آغاز كند يا خير؟
    بعد از گمانه‌زني‌هاي بسيار بالاخره اعلام شد ساترا (سازمان تنظيم مقررات صوت و تصوير فراگير صداوسيما) به برنامه جديد عادل مجوز نداده است و خبري از برنامه ۹۹ نخواهد بود. اين خبر نشان داد كه ماجراي حذف فردوسي‌پور از شبكه سه تنها به يك درگيري بين مدير و كارمند مربوط نمي‌شده و ماجرا ريشه‌دارتر از اين حرف‌هاست و شايد به نهادهاي ديگري هم مربوط شود. البته در اين زمينه علي سعد، سرپرست معاونت كاربران و تنظيم‌گري اجتماعي ساترا در توييتي به رد درخواست برنامه جديد عادل واكنش نشان داد و بعد از كلي حرف كليشه‌اي در مورد اينكه كار ساترا حمايت از توليدكنندگان است (معلوم نيست يك نهاد انحصارطلب چطور مي‌تواند حامي هم باشد) نوشت مشكل برنامه ۹۹ نداشتن استعلام‌هايي لازم بوده است؛ استعلام از مراجع امنيتي و حقوقي و قضايي. او در ادامه نوشت، ساترا فقط از لحاظ رسانه‌اي مسائل را بررسي مي‌كند و كاري به ملاحظات استعلامي، دعاوي حقوقي يا پرونده‌هاي قضايي ندارد و به اين شكل پرونده برنامه جديد فردوسي‌پور باز نشده، بسته شد.
    هنوز هستند كساني كه هر دوشنبه‌شب ياد برنامه نود را زنده مي‌كنند. تعدادشان هم كم نيست. درست مثل كساني كه شنيدن ربناي شجريان موقع افطار از تلويزيون براي‌شان آرزو شد. خيلي‌ها مي‌گويند در شرايطي كه كشور اين همه دچار مشكلات ريز و درشت است دميدن در بوق مطالبه‌اي نظير «ربناي شجريان» يا «۹۰ فردوسي‌پور» آدرس اشتباه دادن به مردم است. مي‌گويند اينها سرگرمي و رد گم‌كني هستند تا ملت بي‌خيال دلار و سكه و پرايد ۱۶۰ ميليوني شوند. در پاسخ مي‌توان گفت مسأله اساساً چيز ديگري است. بسياري از طرفداران استاد شجريان از طريق شبكه‌هاي مجازي و سايت‌ها ربناي شجريان را سر افطار گوش مي‌دادند. گوشي‌شان پر است از ترانه‌ها و تصنيف‌هاي استاد. اصلاً براي شنيدن آواز شجريان نيازي به صداوسيما ندارند. برنامه شبيه به نود هم الان تا دل‌تان بخواهد در شبكه‌هاي ماهواره‌اي و اينترنتي وجود دارد. مسأله سر اين است كه حرف ما و خواست ما چقدر براي سياستگذاران «اهميت» دارد؟
    آیا برای درخواست‌های ما به عنوان شهروندان این کشور ارزشی قائل می‌شوند یا در نهایت هر طور خودشان صلاح بدانند عمل می‌کنند؟ رفتاري كه با شجريان و فردوسي‌پور و امثالهم مي‌شود نماد است براي اينكه بفهميم چند چنديم. نمادي است از «لجبازي» مقابل خواست مردم. وگرنه به قول اين دوستان هيچ‌كس از نشنيدن ربناي شجريان نمرده و هيچ‌كس به خاطر پخش نشدن نود به خاك سياه ننشسته. مدتي پيش ويديوي تلخي از فردوسي‌پور منتشر شد. او پس از دريافت جايزه Alumni Achivement Award 2020، در مراسم آنلاين انجمن فارغ‌التحصيلان دانشگاه صنعتي شريف (سوتا) گفت تا سال پيش هر موقع در گفت‌وگو با دانشجوهايش بحث رفتن پيش مي‌آمده از همه مي‌خواسته در ايران بمانند و براي آباداني كشورش تلاش كنند اما بعد از اتفاقي كه براي برنامه نود رخ داد وقتي با اين سوال مواجه شد كه آيا هنوز هم فكر مي‌كند ماندن در ايران كار درستي است فقط توانسته سكوت كند. به عادل فردوسي‌پور و برنامه نود انتقادات زيادي وارد است. به دلايل بسياري نمي‌توان او را با استاد شجريان مقايسه كرد اما به نظر مي‌رسد نوع برخوردي كه صداوسيما با اين دو نفر داشته به يك نتيجه واحد ختم شده است؛ نااميدي!
    استاد شجريان با چندين آواز مانده در گلو از ميان ما رفت. بسياري از روشنفكران و نخبه‌ها از حاكميت و صداوسيما و ديگر نهادهاي ذي‌ربط درخواست مي‌كنند «زنده‌ها را دريابيد.» عادل فردوسي‌پور يكي از آن زنده‌هاست. فكر كردن به اينكه ممكن است علامت سوال مقابل نام او هيچ‌وقت براي مردم پاك نشود دردآور است. اين سوال كه چرا يك تهيه‌كننده و مجري برنامه‌هاي ورزشي بايد حذف شود بي‌جواب مانده؟ درست مثل علامت سوالي كه هيچ‌گاه از مقابل نام مرحوم شجريان پاك نشد. اينكه چرا او نتوانست در كشور خودش و براي مردمان خودش بخواند؟
     
  • معرفی صداوسیما به عنوان ناظر VODها بدترین انتخاب است

    معرفی صداوسیما به عنوان ناظر VODها بدترین انتخاب است

     

    معرفی صداوسیما به عنوان ناظر VODها بدترین انتخاب است|خبر فوریمدیرمسئول روزنامه شرق تأکید کرد: «کسانی که در کشور مرتب فکر می‌کنند با دست بردن در فضای مجازی به اشکال مختلف، همچون قانون وضع کردن یا فیلترینگ می‌توانند این فضا را مدیریت کنند سخت در اشتباه هستند.»
    مهدی رحمانیان درباره طرح‌هایی که برای ساماندهی فضای مجازی از طریق فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی از جمله اینستاگرام با هدف پاک کردن فضای مجازی و ایجاد مصونیت برای خانواده‌ها مطرح است، گفت: به نظر من اگر دولت (به معنای عام) شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی را رها کنند، کاربران خودشان با یک نوع خود پالایشی دست به اصلاح و  پاک‌سازی آن می‌زنند. اینکه عده‌ای در کشور مرتب فکر می‌کنند با دست بردن در فضای مجازی به اشکال مختلف، همچون قانون وضع کردن یا فیلترینگ می‌توانند این فضا را مدیریت کنند، سخت در اشتباه هستند.
    وی افزود: اساساً اگر سیل ورود تکنولوژی‌ها به کشورمان را مطالعه کنیم، مشاهده می‌کنیم که تکنولوژی‌ها مدام با یک نوع مقاومت روبرو شده‌اند که البته آن تکنولوژی‌ها هم در نهایت خودشان را تحمیل کرده‌اند و کسانی که در برابر ورودش مقاومت می‌کردند هم ناچار به استفاده از آن شده‌اند. مصادیق مختلفی هم در این رابطه وجود دارد از رادیو، تلویزیون و ماهواره گرفته تا اینترنت و شبکه‌های اجتماعی.
    این فعال اجتماعی و فرهنگی ادامه داد: بنابراین دغدغه داشتن برای ساماندهی شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی خوب است اما اینکه فکر کنیم همه مشکلات از گور رسانه‌های آنلاین و شبکه‌های اجتماعی برمی‌خیزد تصور اشتباهی است.
    رحمانیان تصریح کرد: کسانی که در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی تولید محتوا می کنند، از کشور دیگری نیامده اند، بنابراین اگر در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی با محتوای نامناسب و یا محتوایی که باسلیقه و عقیده ما همخوانی ندارد روبرو می شویم، باید ریشه آن را در جای دیگری جستجو کنیم. برای یافتن چرایی تولید محتوای نامناسب باید بررسی کنیم که در حوزه فرهنگ‌سازی کجا کم‌کاری شده است و یا شاید دلیل چرایی تولید محتوایی که باسلیقه ما همخوانی ندارد. این است اساساً سلیقه اکثریت جامعه همان باشد و ما باید خود را با آن سلیقه همراه کنیم نه اینکه راه بیان نظرات و سلیقه‌ها را ببندیم.
    مدیرمسوول روزنامه شرق ادامه داد: بنابراین طبیعی است که هر ابزار جدیدی که وارد جامعه می‌شود نیاز به یک بررسی و ایجاد شرایطی برای استفاده بهینه‌تر دارد اما این نگاه که با ابزار جدید در بدو امر سلبی برخورد شود و سد در برابر راهش قرار دهیم تا ببینیم در آینده چه می‌شود قطعاً عملیاتی نیست و نمی‌تواند اهداف ما را محقق کند.
    رحمانیان در ادامه درباره تأثیر رواج راه‌های دور زدن فیلترینگ و فراوانی فیلترشکن‌ها در جامعه نیز گفت: به‌ هر حال حدیثی در این رابطه داریم که «الإنسانُ حَریصٌ عَلی ما مُنِعَ» یعنی وقتی محدودیتی برای شبکه‌های اجتماعی ایجاد می‌شود همه به‌ویژه کسانی که پیش از آن در این شبکه‌ها حضور نداشتند تلاش می‌کنند ببینند این محدودیت برای چه ایجادشده و در این شبکه‌ها چه خبر است.
    وی افزود: آن‌هایی که دستور فیلتر و اعمال فیلترینگ بر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی می‌دهند یقین بدانند که این روش امکان دسترسی مردم را محدود نکرده و نخواهد کرد. فیلترینگ پیش‌ از این تنها امکان دسترسی را تا حدودی سخت‌تر می‌کرد که با گسترش فیلترشکن‌ها آن‌هم دیگر سخت نیست.
    این فعال اجتماعی و فرهنگی در ادامه با بیان اینکه مشکل دیگری که در کشور ما وجود دارد این است که تفاوتی بین رسانه‌های آنلاین و شبکه‌های مجازی وجود ندارد، گفت: رسانه آنلاین وسیله‌ای است که باعث انتقال اخبار با فاصله خیلی کم می‌شود. ولی این شبکه‌های اجتماعی وسیله ارتباطی آنلاین بین افراد است و اساساً در دنیا پیام‌رسان‌ها وسیله رسانه خبری محسوب نمی‌شوند و آن‌ها بیشتر شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شود.
    وی افزود: در کشور چون ما رسانه به‌ویژه در حوزه مجازی تعریف‌ نشده است کسی یک گروه یا کانال راه‌اندازی می‌کند و بعد این کانال و گروه تبدیل به رسانه می‌شود و چون این گروه‌ها و کانال‌ها محدودیتی هم در انتشار اخبار ندارند ممکن است از مرزهای تعیین‌شده در کشور هم گذر کند. در مقابل یک عده هم حساس می‌شوند و اولین راه‌حلی که به ذهنشان می‌رسد این است که باید این پیام‌رسان‌ها را فیلتر کنند.
    رحمانیان ادامه داد: این در حالی است که وجود چنین نگاه از اساس غلط است به‌علاوه اینکه جامعه در مقابل فیلترینگ بی‌کار نمی‌نشیند. آن‌هایی که اولین راهکار ساماندهی فضای مجازی را فیلترینگ می‌دانند واقعاً فکر می‌کنند با هر فیلتر کردن مردم دیگر به سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های فیلتر شده رجوع نمی‌کنند. اتفاقاً عموماً مراجعه به سایت‌ها و شبکه‌های فیلتر شده بیشتر شده و کسانی هم از همین طریق دارند ارتزاق می‌کنند. به‌هرحال فیلتر فروش‌ها دارند از همین فیلترینگ در کشور کسب درآمد می‌کنند. پس بنابراین با فیلترینگ مسئله‌ای در کشور حل نمی‌شود بلکه مسئله‌ای بر مسائل دیگر افزوده می‌شود.
    مدیرمسوول روزنامه شرق در ادامه با تأکید بر ضرورت راه‌اندازی نهضت تولید محتوای مناسب و موردپسند مخاطبان با هدف کاهش رجوع به پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی و افزایش ترافیک محتوای داخلی به فیلتر و اعمال فیلترینگ گفت: ما یک اصلی داریم به نام «قبض» و «بسط»؛ یعنی هرجایی را که شما «قبض» کردید یک جای دیگر «بسط» شده است؛ یعنی این‌طور نیست که شما رسانه‌های داخلی را به هزار شکل متفاوت کنترل و محدود کنید و سانسور و خودسانسوری را بر آن اعمال کنید بعد انتظار داشته باشید که مسئله حل شود.
    وی افزود: وقتی شما رسانه‌های داخلی را «قبض» می‌کنید یک «بسط» ی در رسانه‌های خارج از کشور ایجاد کرده‌اید. طبیعتاً وقتی‌که محدودیت برای رسانه‌های داخلی ایجاد می‌شود تولیدی متناسب با ذائقه مخاطبان شکل نمی‌گیرد. مخاطب هم که معطل نمی‌ماند و قطعاً خوراک مورد علاقه خود را در آن‌سوی مرز جستجو می‌کند. بعد هم مسئولان گله می‌کنند که چرا فلان رسانه آن‌سوی مرزی علیه کشورمان خبرپراکنی می‌کند؛ خب شما برای رسانه‌های داخلی فرصت ایجاد کنید که بدون واهمه از خط قرمزهای سلیقه‌ای تولید محتوا کنند بعد ببینید آیا باز هم مخاطب میلی به آن رسانه‌ها پیدا می‌کند یا خیر.
    رحمانیان ادامه داد: مثال خیلی روشن این مسئله برنامه ۹۰ است. این برنامه ۹۰ به‌عنوان یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب وقتی‌که پخش می‌شد نه‌تنها غالب مخاطبان داخلی که اتفاقاً از تلویزیون گریزان ‌هم هستند را به سمت خودش جلب می‌کرد بلکه مخاطب بیرونی از کشورهایی مثل افغانستان و تاجیکستان و حتی ایرانی‌های خارج از کشور را پای تلویزیون می‌نشاند.
    این فعال اجتماعی و فرهنگی تصریح کرد: دلیل پربیننده شدن برنامه ۹۰ این بود که یک محتوایی تولید می‌شد که این محتوا موردپسند ذائقه مخاطبان بود؛ بنابراین اگر نهضت تولید محتوا در کشور شکل بگیرد قطع به‌یقین مخاطبان به‌جای اینکه مخاطبان بخواهند مسیر طولانی را دور بزنند تا به خواستشان برسند در کوتاه‌ترین راه و کمترین زمان به نیازشان را تأمین می‌کنند.
    مدیرمسئول روزنامه شرق درباره نقش نهادهای متولی تولید محتوا و فرهنگ‌ساز همچون صداوسیما، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی برای راه‌اندازی نهضت تولید محتوا در فضای مجازی با هدف پالایش این فضا گفت: به نظر هیچ کاری نکردن نهادهایی مثل وزارت ارشاد، صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی برای تولید محتوای مناسب در شبکه‌های اجتماعی بهتر از کار کردنشان است.
    وی افزود: من بارها گفته‌ام اگر روزنامه‌ای که ما با حداقل نفرات منتشر می‌کنیم به یک وزارت خانه عریض و طویل بدهند امکان ندارند که آن‌ها بتوانند به‌طور منظم و حتی به‌اندازه یک هفته‌نامه آن را منتشر کنند. چون اساساً سیستم و تفکر حاکم بر ادارات دولتی مانع انجام کار است؛ بنابراین از چنین نهادهایی که تربیت‌شده چنین سیستمی هستند انتظار تولید محتوا وجود ندارد.
    رحمانیان ادامه داد: با توجه به شناختی که دارم اگر دستگاه‌های دولتی به امر تولید محتوا ورود نکنند و تنها نظاره‌گر باشند قطعاً مفیدتر است. تولید محتوا به‌طور عام در عرصه عمومی و به‌طور خاص در فضای مجازی، عرصه‌ای است که باید به بخش خصوصی سپرده شود. در سایر کشورهای جهان ‌هم به همین شکل است که دولت‌ها تنها زیرساخت‌ها را فراهم می‌کنند و بعد بستر فراهم‌شده را در اختیار بخش خصوصی می‌گذارند بدون اینکه بخواهند چوبی لای چرخشان قرار دهند؛ بنابراین در عرصه تولید محتوا در فضای مجازی تنها کاری که نهاد و دستگاه‌های دولتی می‌توانند بکنند این است که مانعی سر راه بخش خصوصی ایجاد نکند.
    این فعال فرهنگی و اجتماعی در ادامه درباره طرحی برای سپردن وظیفه نظارت بر VODها به صداوسیما و اینکه آیا صداوسیما می‌تواند جایگاه مناسبی برای نظارت بر تولید محتوای بخش خصوصی باشد، گفت: گزینه صداوسیما برای نظارت بر تولید محتوای بخش خصوصی بدترین انتخاب ممکن است؛ چراکه صداوسیما خودش یک رسانه است؛ یک رسانه بزرگ دولتی که به‌نوعی رقیب سایر رسانه‌ها محسوب می‌شود. چه دلیلی دارد این رسانه بخواهد دیگر رسانه‌ها و تولیدکنندگان محتوا که عمدتاً از بخش خصوصی و از رقبایش هستند را کنترل و نظارت کند.
    وی افزود: با کدام منطق، ابزار نظارتی بر فعالان بخش خصوصی تولید و توزیع محتوا به یک رقیب بزرگ سپرده می‌شود؟ ضمن اینکه صداوسیما «اگر بیل زن بود باغچه خودش را بیل می‌زد». دلیل اصلی اینکه مردم تا حدودی به VODها اقبال نشان داده‌اند این است که از صداوسیما گریزان شده‌اند و به دنبال جستجوی محتوای موردپسند خود در جایی غیر از صداوسیما هستند. حال قرار است همان سلیقه‌ای که مردم از آن گریزان بوده‌اند، نظرات خود را بر VODها تحمیل کند؟ آیا این منطقی است؟
     
  • صداوسیما از جان استاد شجریان چه می‌خواهد؟!

    صداوسیما از جان استاد شجریان چه می‌خواهد؟!

     

    صداوسیما از جان استاد شجریان چه می‌خواهد؟!|خبر فوریدر ماه های اخیر هر از گاهی خبر فوت استاد محمدرضا شجریان چهره مغضوب صداوسیما از سوی این رسانه که باید ملی باشد اما نیست، منتشر می شود و هربار خبر سریعاً توسط دست اندرکاران بیمارستان و یا خانواده ایشان تکذیب می‌شود.

    سوال اساسی این است که صداوسیما از فوت خسرو آواز ایران چه منفعتی کسب می کند که هر بار بی مهابا و بدون ذره ای شرم، خبری در این راستا، بدون هیچ توضیحی درباره آن منتشر می کند؟ آیا به زعم برخی، صداوسیما می خواهد با این کار به سرعت گیری برای واکنش جامعه به اتفاقی تلخ مبدل شود؟

    آیا صداوسیمایی که در طول زندگی هنری استاد شجریان از هیچ اقدامی برای کم فروغ کردن محبوبیت ایشان، دریغ نکرد، به دنبال وارد کردن آخرین ضربه خود به پیکر ایشان است؟ اگر نه چرا دوربین های صداوسیما یک بار در محل بیمارستان حضور نیافتند تا علاقه مندان به استاد شجریان را در جریان اخبار صحیح قرار دهد؟

    آیا فروکاستن اقدامات چندین باره صداوسیما در نشر شایعه فوت استاد شجریان به توجیهاتی مانند «افزایش بازدید»، جذب فالوئر و … خوش خیالی محض نیست؟

    صداوسیما با بودجه ای چندهزار میلیاردی، که در حال حاضر بدهکارترین رسانه به استاد آواز ایران و علاقه مندان به ایشان است، در صورت بروز هر اتفاقی از اقدامات مسبوق به سابقه خود و نمک ریختن بر نگرانی های مردم خودداری کند چراکه همین حالا نیز با نشر و تکذیب اخبار مرتبط به اسطوره های محبوب مردم، در شبکه های اجتماعی نام خود را در کنار هشتگ هایی چون فیک نیوز می بیند.

    امید است که این رسانه بنابر وظیفه قانونی خود بازتاب صداوسیمای اکثریت جامعه، آن هم با سیاست گذاری های واحد در تمام بخش های خود که مجبور نباشد از تریبون خبرگزاری خود خبر کذب منتشر کرده و در دیگر رسانه اش آن را تکذیب کند.