برچسب: شهریار

  • زلزله غرب تهران در 16 مرداد 1404

    زلزله غرب تهران در 16 مرداد 1404

    کاربران فضای مجازی از لرزش چند ثانیه ای در غرب تهران خبر دادند.

    افغانستان و خراسان رضوی روی خط لرزش/ ۹ زلزله تاکنون

    به گزارش رسا نشر – حوالی ساعت 14:30 پنجشنبه 16 مرداد 1404، لرزش زمین و احتمالاً صدای انفجار در شهرستان های غرب تهران احساس شده است. کاربران در فضای مجازی خبر از وقوع چیزی شبیه زلزله در غرب تهران و حوالی شهرهای اندیشه، شهریار، ملارد و شهرقدس خبر داده اند. بنا بر گفته کاربران این لرزش حدوداً 2 ثانیه شدید به نظر رسیده و برخی چیزی شبیه صدای انفجار را گزارش کرده اند.

    از آن زمان تا لحظه انتشار این خبر، هیچ گزارشی مبنی بر وقوع زمین لرزه در غرب تهران،در سایت مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران مخابره نشده است. بر اساس گزارش رئیس موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، این حادثه زمین لرزه ای به بزرگی 2.4 ریشتر در حوالی فردوسیه شهریار بوده و به دلیل عدم گزارش زلزله زیر 3 ریشتر در وب سایت این مجموعه، ابعاد زمین لرزه مذکور منتشر نشده است.

  • گلایه شهروندان باغستانی از ترافیک بلوار اصلی باغستان

    گلایه شهروندان باغستانی از ترافیک بلوار اصلی باغستان

    ارسالی کاربران

    آخرین وضعیت ترافیک تهران در روز نخست مهر ماه - ایسنا

    آقای نوید دارابی از خادم آباد شهرستان شهریار با ارسال پیام به رسا نشر از شهرداری و شورای باغستان خواسته اند تا به وضعیت ترافیک بلوار اصلی باغستان رسیدگی کنند. این شهروند در پیام خود چنین نوشته است:

    سلام. ازتون خواهش می کنم از شهرداری و شورای شهر باغستان شهریار بخواین تا کاری برای ترافیک سرسام آور بلوار اصلی باغستان بکنند. من یک کارمند هستم. صبح ها به سمت تهران و عصر ها از حد فاصل سعید آیاد تا ورودی خادم آباد همیشه ترافیک هست. مگر ما چقدر در طول روز زمان برای در کنار خانواده بودن داریم که در روز 3 ساعت در ترافیک بمانیم؟ آن هم در مسیری که تنها چند خیابان با محل سکونتمان فاصله است؟

    از شهرداری بخواهید دوربرگردان های بیشتری را باز کنند تا همشهریان مجبور نشوند از سعید آباد تا خادم آباد برای یک دوربرگردان کیلومترها در ترافیک بمانند. آیا در این شهر کسی به مردم و زمان های از دست رفته شان فکر می کند؟ و برای آنها ارزش قائل است؟
    خدایی ناکرده اگر یک اتفاق بد برای خانواده ما بیفتد، چگونه خودمان را به آنها برسانیم؟ برای اورژانس و خودروهای امدادی چه فکری کرده اند؟ از شما رسانه وزین تقاضا می کنم این موضوع را با شورای شهر و شهرداری باغستان در میان بگذارید تا به داد ما برسند. مگر می شود بار بلوار اصلی که محل عبور هزاران خودرو به خادم آباد، نصیر آباد و شهریار است، فقط یک دوربرگردان به دوش بکشد؟؟

    ضمن تشکر از این شهروند، گلایه ایشان توسط همکاران ما در شهرستان شهریار به مسئولین شهری منطقه باغستان مخابره گردید

     

  • توضیحات قوه قضائیه در مورد مرگ سارا تبریزی؛ در سال جدید احضار یا بازداشت نشده بود

    توضیحات قوه قضائیه در مورد مرگ سارا تبریزی؛ در سال جدید احضار یا بازداشت نشده بود

    پیکر خانم سارا تبریزی پس از احراز فوت وی به پزشکی قانونی منتقل و آزمایش‌های لازم جهت تعیین علت مرگ انجام‌شده که نتایج این آزمایش‌ها هنوز مشخص نشده است.

    توضیحات قوه قضائیه در مورد مرگ سارا تبریزی؛ در سال جدید احضار یا بازداشت نشده بود

    سارا تبریزی در روز‌های انتهایی سال ۱۴۰۲ و روز‌های ابتدایی سال ۱۴۰۳ توسط هیچ نهاد امنیتی یا قضایی احضار یا بازداشت نشده بوده است.

    به گزارش عصر ایران به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه – طی روز‌های گذشته، اخبار غیردقیق و نادرستی درباره علت درگذشت خانم سارا تبریزی در برخی رسانه‌ها و فضای مجازی منتشر و تلاش‌شده، فوت وی به احضار توسط نهاد‌های امنیتی و قضایی مرتبط شود.
    این در حالی است که بررسی‌های دقیق صورت‌گرفته نشان می‌دهد، هیچ احضاری از سوی نهاد‌های امنیتی یا قضایی برای فرد نام‌برده در روز‌های پایانی سال ۱۴۰۲ و روز‌های آغازین سال ۱۴۰۳ صادر نشده است.
    سارا تبریزی
    طبق مدارک موجود، خانم سارا تبریزی در تاریخ ۱۸ دی سال ۱۴۰۲ به اتهام استفاده از اسناد و گذرنامه جعلی برای خروج از کشور، بازداشت و پس از طی مراحل تحقیقات پرونده در تاریخ ۲۵ دی گذشته با قرار وثیقه از زندان آزاد می‌شود و از آن تاریخ تا زمان فوتش (دو ماه و ۱۰ روز بعد)  مجددا به زندان بازنگشته و تنها برای وی حکم حبس تعلیقی صادر شده بوده است. (حکم حبس تعلیقی به این معنا بوده که تا ۲ سال اجرا نشده و چنانچه نام‌برده ظرف ۲ سال بعد از صدور حکم مرتکب جرم دیگری نمیشد، این حکم منتقی تلقی می‌شود)
    بر اساس این گزارش حدود ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه صبح روز ۵ فروردین ۱۴۰۳، پدر نام‌برده طی تماس با کلانتری نزدیک محل سکونتشان در شهرستان شهریار استان تهران اعلام می‌کند دخترش از خواب بیدار نمی‌شود و ظاهرا فوت شده است.
    مقام‌های قضایی، ماموران نیروی انتظامی و کارشناسان پزشکی قانونی بلافاصله در محل حاضر و بررسی‌های لازم در این خصوص آغاز می‌شود.
    سپس پیکر خانم سارا تبریزی پس از احراز فوت وی به پزشکی قانونی منتقل و آزمایش‌های لازم جهت تعیین علت مرگ انجام‌شده که نتایج این آزمایش‌ها هنوز مشخص نشده است.
    پدر نام‌برده همچنین اعلام کرده دخترش شب قبل از فوت به دلیل احساس کسالت به درمانگاه منتقل و در آنجا تحت درمان قرار گرفته است.
    بررسی‌های بیشتر جهت مشخص شدن علت مرگ این فرد با دستور دادستان شهرستان شهریار در حال انجام است.
  • قتل پزشک سرشناس تهرانی و همسرش در تهران/ کشف اجساد در شهریار

    قتل پزشک سرشناس تهرانی و همسرش در تهران/ کشف اجساد در شهریار

    پزشک سرشناس تهرانی و همسرش با طراحی یک سناریو در خیابان ایران زمین تهران به قتل رسیدند و اجساد آنها در شهریار کشف شد.

    قتل پزشک سرشناس تهرانی و همسرش در تهران/ کشف اجساد در شهریار

     اردیبهشت ماه امسال، زن جوانی با مراجعه به کلانتری 163 ولنجک و هنگامی که مقابل افسر نگهبان قرار گرفت، گفت: دایی‌ سالخورده‌ام که متخصص گوش و حلق و بینی در یک بیمارستان معروف تهران است و ثروت زیادی دارد، چند روزی است که به همراه همسرش ناپدید شده و هیچ کدام از اقوام از آنها خبری ندارند!
    به گزارش تسنیم، وی ادامه داد: فرزندان این زن و شوهر سالخورده نیز در خارج از کشور هستند، به همین خاطر بسیار نگران آنها هستیم؛ ناگفته نماند 2 روز قبل نیز خانه‌ این زن و شوهر در شمال تهران هدف دستبرد قرار گرفته است.
    سرقت از خانه دکتر معروف تهران
    پس از ثبت شکایت زن جوان در کلانتری 163 ولنجک و تشکیل پرونده در دادسرای ناحیه 27 (امورجنایی، ویژه قتل) تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی با دستور قاضی جنایی، تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند و راهی خانه این زن و شوهر سالخورده در شمال تهران شدند.
    کارآگاهان به محض ورود به خانه موردنظر با بهم‌ریختگی سالن پذیرایی مواجه شدند و در ادامه با تجسس‌های ابتدایی پی بردند صندوق جواهرات داخل یکی از اتاق‌ خواب‌ها به همراه اسناد و خودروی سانتافه از پارکینگ به سرقت رفته است.
    قتل مرد ضایعات‌جمع‌کن در درگیری خونین جنوب تهران
    تیم پلیسی که در جریان تحقیقات متوجه دوربین‌های مداربسته شده بودند به بازبینی فیلم آنها پرداخته و لحظه به لحظه تردد 3 سارق جوان را به خانه دکتر سرشناس مشاهده کردند که هویت یکی از متهمان با اقدامات اطلاعاتی گسترده، شناسایی شد.
    ردپای مرد آشنا در قتل دکتر سرشناس تهران
    تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی مشخص کرد، زن و مرد گمشده چند روز قبل از وقوع سرقت، به خانه دیگر خود که به یک مرد جوان به نام سامان اجاره داده بودند، رفته و پس از ملاقات با مستاجر خود ناپدید شده‌اند که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت.
    بررسی‌های بیشتر نشان داد، سارق جوانی که به همراه 3 مرد دیگر به خانه پزشک سرشناس دستبرد زده بودند با سامان از سال‌های گذشته در فضای مجازی آشنا شده و در حال حاضر با او ارتباط دارد و این دزدی با نقشه قبلی انجام شده است.
    جعل سند خانه پزشک گمشده!
    تحقیقات بیشتر کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی حکایت از آن داشت، چند وقت قبل از مفقود شدن مرد سالخورده، خانه او در خیابان ایران زمین که سامان در آنجا مستاجر بوده با جعل سند به مرد جوان دیگری فروخته شده است.
    همین کافی بود تا تیم پلیسی راهی خانه سامان و خریدار خانه پزشک سرشناس در خیابان ایران‌زمین شوند و آنها را در عملیات‌های جداگانه بازداشت و به اداره یازدهم پلیس آگاهی منتقل کنند که در بازجویی‌های مقدماتی ارتباط صمیمانه سامان و خریدار خانه، فاش شد.
    دستگیری پدر و پسر جنایتکار
    کارآگاهان در گام بعدی دوربین‌های مداربسته خیابان ایران زمین را هدف بازبینی قرار دادند و متوجه شدند یک پدر و پسر هنگامی که افراد گمشده  وارد خانه سامان شدند در آنجا حضور داشتند و چند ساعت بعد با خودروی پزشک سرشناس تهرانی محله را ترک کرده‌اند.
    بدین ترتیب پدر و پسر برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده فقدانی، بازداشت شدند و در ادامه 2 خودروی به سرقت رفته پزشک سرشناس تهرانی از ولنجک و خیابان ایران زمین در 2 نقطه مختلف تهران کشف شد.
    راز جنایت فاش شد
    تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه یکی از متهمان که به همراه پسرش بازداشت شده بود به جنایت هولناک اعتراف کرد و گفت: چندی قبل به واسطه پسرم که به سامان سکه‌های عتیقه فروخته بود با او آشنا شدم؛ سامان پول سکه‌‌های تاریخی که چند میلیارد تومان می‌شد را به ما پراخت نکرد و سرمان کلاه گذاشت.
    وی ادامه داد: سامان سر پول‌ سکه‌ها خیلی من و پسرم را اذیت کرد تا اینکه روز حادثه به ما زنگ زد و گفت به خانه‌اش در خیابان ایران زمین برویم تا پول‌های سکه‌های تاریخی را پرداخت کند اما هنگامی که وارد خانه شدیم جسد خون آلود یک زن و مرد سالخورده را مشاهده کردیم.
    متهم گفت: من و پسرم که در خانه حضور داشتیم در یک لحظه جا خوردیم اما سامان به ما گفت اجساد را با خودرو‌ سانتافه مشکی رنگ که در خیابان پارک شده است به شهریار ببریم و در آنجا دفن کنیم که پول سکه‌های تاریخی و پاداش دیگری که 7 میلیارد تومان می‌شد را در ازای این کار به ما بدهد.
    وی ادامه داد: به همین خاطر اجساد را داخل صندوق عقب خودروی سانتافه قرار دادم و به شهریار بردم و دفن کردم در ادامه نیز خودروی سانتافه را در مرکز تهران رها کردم و پا به فرار گذاشتم؛ من در قتل پزشک سرشناس تهرانی و همسرش دخالتی نداشتم و سامان جنایت را انجام داد.
    اظهارات ضد و نقیض متهم ردیف اول
    سامان متهم ردیف اول پرونده در اظهارات ضد و نقیضی مدعی شد: به خاطر خانه خیابان ایران زمین با مرد سالخورده، اختلاف پیدا کرده بودیم؛ قصد ما جنایت نبود فقط قرار شد تا او را با کلت کمری بترسانیم اما هنگامی که پزشک سرشناس و همسرش وارد خانه شد؛ پدر این پسر که به دلیل مصرف مواد مخدر در حالت طبیعی خود نبود با  سلاح گرم به زن و مرد سالخورده شلیک کردند!
    وی گفت: پس از این حادثه، خیلی ترسیده بودم؛ در ادامه اجساد توسط این 2 نفر به شهریار برده و در آنجا دفن شد؛ من مرتکب قتل نشده‌ام فقط قصد داشتم تا با جعل سند، خانه دیگر این مرد سالخورده را به نام خود کنم.
    سرقت پس از جنایت
    تحقیقات نشان می‌داد، سامان به عنوان مستاجر خانه، زن و مرد سالخورده را برای مذاکره و اعمال مجرمانه دیگر از جمله گرفتن امضا زیر یک دست‌نوشته به خانه خیابان ایران زمین دعوت و سپس آنها را در  آنجا به قتل رسانده است و پس از ارتکاب جنایت، 3 مرد جوان را برای سرقت اسناد دیگر از خانه پزشک سرشناس در ولنجک اجیر کرده است.
    در ادامه نیز مشخص شد، سامان چند فرد دیگر را برای این جنایت سازمان‌یافته، اجیر کرده که تا امروز 11 نفر در رابطه با این پرونده توسط کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی بازداشت شده‌اند.
    بازداشت
    کشف اجساد در شهریار
    پس از اعتراف صریح متهمان به جنایت، تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی به همراه متهمان راهی شهریار شدند و پس از تجسس‌های چند ساعته اجساد را کشف کردند.
    تصویر محل دفن اجساد در شهریار
     با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی (مبارزه با قتل) قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
    قتل
  • ماجرای وساطت “شهریار” برای آزادی “هوشنگ ابتهاج” از زندان

    ماجرای وساطت “شهریار” برای آزادی “هوشنگ ابتهاج” از زندان

    عصر ایران – در اوایل انقلاب، “هوشنگ ابتهاج (سایه)” طرفدار حزب توده بود و همین باعث شد در جریان دستگیری مرتبطین این حزب در اوایل دهه 1360 او را نیز بازداشت کنند و به زندان ببرند.

    ماجرای وساطت

    اما حبس او دیری نپایید و در حالی که امیدی به آزادی زودهنگام نداشت، روزی نگهبان بند به او گفت: وسایلت را جمع کن؛ تو آزادی!

    ابتهاج، ناباورانه از زندان بیرون آمد و وقتی علت آزادی اش را جویا شد، دانست که شاعر بزرگ ترک، سید محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار) پیگیر آزادی او بوده است.

    دوستی دیرین شهریار و سایه به روایت تصویر
    ماجرای وساطت

    ماجرا از این قرار بود که در سفر رئیس جمهور وقت – آیت الله خامنه ای – به تبریز، شهریار با ایشان ملاقات می کند و بدون این که خواسته ای برای خود داشته باشد، آزادی هوشنگ ابتهاج را از ایشان می خواهد.
    این وساطت مقبول می افتد و چند روز بعد، ابتهاج به آزادی سلامی دوباره می کند.

    شهریار و سایه، از جوانی دوست بسیار صمیمی یکدیگر بودند، به طوری که ابتهاج در این باره می گوید: “دوستی من با شهریار در حد دوستی نبود، عشق هم اگر بگیم، کمه… واقعا هم اون نسبت به من و هم من نسبت به او چنین احساسی داشتیم.”

  • حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران/ توضیحات پلیس (+عکس)

    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران/ توضیحات پلیس (+عکس)

    در این حادثه دو نفر از مامورین پلیس پایتخت بر اثر اصابت گلوله از ناحیه پا و صورت مجروح و جهت مداوا به بیمارستان انتقال داده شدند. این حمله مسلحانه نزدیک ساختمان بنیاد شهید و امور ایثارگران صورت گرفت.

    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران

    صبح امروز در خیابان طالقانی تهران، تیراندازی مسلحانه صورت گرفته و ۲ مامور فراجا و یک فرد عبوری زخمی شدند.

    به گزارش برنا، صبح امروز شنبه ۷ خرداد 1401 در خیابان طالقانی تهران تیراندازی و حمله مسلحانه صورت گرفت‌.

    بر اساس پیگیری های خبرگزاری برنا، این حمله مسلحانه نزدیک ساختمان بنیاد شهید و امور ایثارگران صورت گرفت.

    در این تیراندازی ۲ مامور یگان ویژه فراجا و یک فرد عبوری زخمی شدند.

    توضیح پلیس درباره حادثه تیراندازی به ماموران کلانتری ۱۰۷

    مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت توضیحاتی درباره حادثه خیابان طالقانی و مجروح شدن دو مامور فراجا ارائه کرد.

    به گزارش عصر ایران مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت در پی وقوع حادثه در خیابان طالقانی و حمله به ماموران کلانتری ۱۰۷ طالقانی اعلام کرد: در پی تجمع تعدادی از افراد مقابل بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور شخصی با سلاح کمری اقدام به تیراندازی به سمت مامورین و شهروندان کرده است که در این حادثه دو نفر از مامورین پلیس پایتخت بر اثر اصابت گلوله از ناحیه پا و صورت مجروح و جهت مداوا به بیمارستان انتقال داده شدند.

    متهم دستگیر و بازجویی از او در حال انجام است.

    در حال حاضر امنیت در خیابان طالقانی و مناطق اطراف برقرار و مورد خاصی وجود ندارد.

    در این حادثه تاکنون گزارشی مبنی بر شهادت مامورین و یا شهروندان گزارش نشده است.

    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران
    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران
    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران
    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران
    حمله مسلحانه به ۲ مامور فراجا در خیابان طالقانی تهران
  • پیشنهاد ترک‌ها به علی دایی؛ شهریار ایران به ترکیه رفت

    پیشنهاد ترک‌ها به علی دایی؛ شهریار ایران به ترکیه رفت

     

    اورتون یا ترکیه؟ مقصد بعدی شهریار هنوز مشخص نیست، اما نزدیکان علی دایی می‌گویند او اکنون کار در خارج از ایران را ترجیح می‌دهد.

    از ترکیه خبر می‌رسد علی دایی هفته گذشته در این کشور بوده است. یک تیم ترکیه‌ای شهریار ایران را به عنوان سرمربی اش می‌خواهد.پیشنهاد ترک‌ها به علی دایی؛ شهریار ایران به ترکیه رفت|خبر فوری

    پنج شنبه تصویری از علی دایی کنار عمو پورنگ (داریوش فرضیایی) منتشر شد و خیلی‌ها را به تعجب واداشت چرا که می‌دانستند دایی در ایران حضور ندارد. جمعه هم شایعه شد باشگاه نساجی با علی دایی مذاکره کرده و شهریار گزینه هدایت نساجی است. اما عکسی که از علی دایی کنار داریوش فرضیایی منتشر شده مربوط به روز پنجشنبه نیست و این عکس اوایل هفته گذشته ثبت شده بود.

    حالا از ترکیه خبر می‌رسد دایی هفته گذشته به این کشور سفر داشته و با یک باشگاه ترک برای قبول سرمربیگری مذاکره کرده است. پیش از این گفته می‌شد علی دایی قصد دارد هدایت تیم دوم باشگاه اورتون را قبول کند. حتی اخباری مبنی بر سفر احتمالی علی دایی به انگلیس در تعطیلات ژانویه هم به گوش می‌رسید.

    علی دایی در حال حاضر با یک باشگاه ترکیه‌ای مذاکره کرده و گزینه همکاری با اورتون است، اما تکلیفش مشخص نیست.

    باید دید شهریار فوتبال ایران چه مسیری را برای ادامه فوتبالش انتخاب می‌کند. البته از نزدیکان دایی شنیدیم او کار در خارج از کشور را ترجیح می‌دهد و اکنون چندان علاقه‌ای به سرمربی گری در لیگ برتر ندارد. ترک‌ها به صورت جدی خواهان علی دایی هستند، اما فعلا خبر رسمی در این خصوص منتشر نشده است.

     

  • بارش تراول ۵۰ هزاری از آسمان در جاده شهریار

    بارش تراول ۵۰ هزاری از آسمان در جاده شهریار

     

    بارش تراول ۵۰ هزاری از آسمان در جاده شهریارشب گذشته در جاده رباط‌کریم-شهریار ورودی انجم آباد شخصی از بالای پل اقدام به پخش تراول های ۵۰ هزار تومانی می کند و مردم همیشه در صحنه بدون توجه به خطرات احتمالی در جاده ای که روشنایی ندارد، مشغول جمع کردن تراول ها بودند!

    شب گذشته در جاده رباط‌کریم-شهریار ورودی انجم آباد شخصی از بالای پل اقدام به پخش تراول های ۵۰ هزار تومانی می کند و مردم همیشه در صحنه بدون توجه به خطرات احتمالی در جاده ای که روشنایی ندارد، مشغول جمع کردن تراول ها بودند!

  • «آمدی جانم به قربانت» از کجا آمد؟

    «آمدی جانم به قربانت» از کجا آمد؟

     

    5f62dc43ba939_5f62dc43ba93d«شهریار» در روایتی که به او منتسب است، از داستان عشق دوران جوانی‌اش که با دیدن او پس از سال‌ها در پیری شعر معروف «حالا چرا» را سروده، گفته است.

    ماجرا به تاخیر در یک قرار عاشقانه برمی‌گردد؛ شاید برای همین است که سال‌هاست وقتی کسی که در انتظار آمدنش بوده‌ایم، دیر می‌رسد، مصراع نخست شعر معروف «حالا چرا» یعنی «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» سروده شهریار را برایش می‌خوانیم.

    در روایت نقل‌شده، محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) درباره ماجرای سرودن این شعر گفته است: در سال ۱۳۰۹ که شخصی درباری دختر مورد علاقه‌ام را از چنگم به درآورد و مرا بعد از پانزده روز بازداشت، به نیشابور تبعید کردند، شب‌ها که تنها می‌شدم، گریه سر می‌دادم و با خدایم راز و نیاز می‌کردم. شبی‌ در زیر سنگی‌ آرمیده بودم و غرق فکر بودم که آهنگ دلنشین این آیه به گوشم رسید: «یستعجلونک بالعذاب ولن یخلف الله وعده» یعنی «از تو به شتاب عذاب می‌طلبند و خدا هرگز وعده خود را خلاف نمی‌کند».

    بعد از دو هفته دوستانم به نیشابور آمدند و خبر سکته آن شخص درباری را به من دادند. مرا به تهران بردند و در بیمارستان بستری‌ام کردند. همان‌جا بود که دختر مورد علاقه‌ام خود را به بالینم رساند و من در حالی که از سوز تب می‌سوختم، شعر معروف «حالا چرا» را ساختم.

    متن کامل شعر «حالا چرا» در ادامه می‌آید:

    آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا/ بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

    نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی/ سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

    عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست/ من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

    نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم/ دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

    وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار/ این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

    شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود/ ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

    ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت/ این‌قدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

    آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند/ در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

    در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین/ خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

    شهریارا بی‌حبیب خود نمی‌کردی سفر/ این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا

    اما این ماجرا در مجموعه تلویزیونی «شهریار» ساخته کمال تبریزی به شکلی دیگر به تصویر کشیده شده است. در انتهای قسمت ۲۲ این مجموعه نشان داده می‌شود که «ثریا»، همان دختری که شهریار در جوانی با او قرار گذاشته بود ولی دختر سر قرار نیامد و با مردی دیگر ازدواج کرد، بعد از سال‌ها پس از مرگ شوهرش به سراغ شهریار می‌آید ولی شهریار او را نمی‌پذیرد و شعر «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» را می‌خواند.

    در روایت منتسب به شهریار از این ماجرا، او در بستر بیماری بوده که عشق جوانی‌اش بر سر بالینش می‌آید اما در مجموعه تلویزیونی «شهریار» این‌طور نیست.

    سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به «شهریار»، شاعری که به زبان ترکی و فارسی شعر سروده است، در ۱۱ دی ۱۲۸۵ در تبریز متولد شد. مهم‌ترین اثر شهریار منظومه «حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا)»، است که از معروف‌ترین آثار ادبیات ترکی آذربایجانی به‌شمار می‌رود. او اولین دفتر شعر خود را در سال ۱۳۱۰ با مقدمه ملک‌الشعرای بهار، سعید نفیسی و پژمان بختیاری منتشر کرد. بسیاری از شعرهای این شاعر به فارسی و ترکی آذربایجانی جزء آثار مطرح این زبان‌ها است. او استاد سه‌تار هم بود. شهریار در ۲۷ شهریورماه ۱۳۶۷ در سن ۸۲ سالگی درگذشت و به این مناسبت این روز به نام «روز شعر و ادب فارسی» نامیده شده است.

     

  • شهریار در این شهر یار ولایت بود/ داستان سرودن علی ای همای رحمت

    شهریار در این شهر یار ولایت بود/ داستان سرودن علی ای همای رحمت

     

    عشق به ولایت از جمله موضوعاتی است که شهریار همواره در شعرهای شهریار می درخشد و البته که عشق به ولایت در زندگی شهریار، عشقی کاملا دوجانبه بود.

    وقتی پرده پایین می‌آید و نور صحنه را می‌گیرند، داستان تازه در ذهن مخاطب آغاز می‌شود. این تعبیری است که اهل هنر از تئاتر ارائه می‌دهند. نمایشنامه زندگی محمدحسین بهجت تبریزی یا شهریار شیرین سخن هم در این تعریف به خوبی می گنجد.

    شهریار که در سال ۶۷ و در سن ۸۲ سالگی مرگ را در شعر زندگی خود ردیف کرد، در سال‌های بعد از درگذشت اش به اندازه تمام سال‌های زندگی خود به شهرت رسید. به طوری که ۲۷ شهریور، روز بستن پرده‌های چشمان شهریار در زندگی، توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان روز ی برای پاسداشت شعر و ادب فارسی نامگذاری شد.

    اگرچه در سه دهه اخیر نام شهریار بیش از هر شاعر معاصر دیگری به گوش ایرانیان و حتی علاقه مندان شعر فارسی و ترکی در تمام جهان رسیده است؛ اما مسئله غم انگیر آنجاست که شاید بیش از نیمی از همان علاقه مندان و ارادتمندان شهریار، درباره او جز اسمش و چند بیت معروفش چیز بیش‌تری نمی‌دانند.

    پرداختن به زندگی، استعداد ادبی یا جهان بینی شهریار چیزی است که بی شک در این گزارش نمی گنجد و آنچه امروز به مناسبت روز گرامیداشت استاد شهریار مورد توجه قرار می‌دهیم، یک جنبه معنایی خاص در اشعار اوست. موضوع ولایت در شعر شهریار؛ چیزی که به واسطه شعرهای عاشقانه محمدحسین بهجت تبریزی، آنچنان که باید به گوش همگان نرسیده است.

    اگر در آسمان شعر شهریار دنبال عشق به ولایت علی علیه السلام بگردید، شعر علی و شب، علی انسان کامل، بال ولایت، علی‌ای همای رحمت، و مهر و ماه ولایت از جمله ستارگانی هستند که می‌توانند شما را راهنمایی کنند.

    در این میان کمتر کسی پیدا می‌شود که علی‌ای همای رحمت را نشنیده یا ازبر نباشد:

    علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

    دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

    به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند / چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

    مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ / به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

    برو ای گدای مسکین در خانه علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

    به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

    به جز از علی که آرد پسری ابو العجائب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را

    مرحوم آیت الله نجفی مرعشی، درباره داستان سروده شدن شعر علی‌ای همای رحمت چنین تعریف کرده است:

    شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیا خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم در زاویه مسجد کوفه نشسته‌ام و امیر مؤمنان علی علیه السلام با جمعی در آنجا حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. چند تن از شعراء عرب را آوردند. فرمودند: شعرای فارسی زبان را نیز بیاورید. آنگاه محتشم و چند تن از شعراء فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار را بیاورید. شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! و شهریار خواند.

    آیت الله مرعشی در ادامه رؤیای صادقه‌اش فرمود: وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‌کند. گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که در قم به نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد، دیدم دقیقاً همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر علیه السلام دیده‌ام.

    از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته‌ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته‌ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده‌ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده‌ام.

    آیت الله مرعشی در پاسخ شهریار فرمود: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیر المؤمنین علیه السلام تشریف دارند. حضرت، شاعران اهل بیت علیهم السلام را احضار فرمودند. ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آنگاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری را که مطلع آن را بیاد دارم، خواندید.

    شهریار فوق‌العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان طور که قبلاً عرض کردم، تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام.

    آیت الله مرعشی نجفی فرمود: وقتی شهریار، تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده بود، من آن خواب را دیده بودم.

    استاد شهریار از جمله شاعران زمان شناسی بود که توانست نعمت ولایت را در زمان حیات خود نیز با تمام وجود درک کند و در نکوداشت و پاسداشت مقام ولایت، با آنچه در توان داشت بکوشد. درباره دیدارها و گفتگوهای رهبر معظم انقلاب با استاد شهریار، روایت‌های بسیار شنیدنی وجود دارد.

    هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ و به مناسبت روز جوان، رهبر معظم انقلاب دیداری با جوانان داشتند و در این جلسه گرم و صمیمی، یکی از جوانان از ایشان می پرسد: از بین شعرای معاصر، آثار کدام یک را بیشتر مطالعه کرده‌اید و به او علاقه دارید؟

    ایشان در پاسخ می‌فرمایند که در هر قالب شعری به چند نفر علاقه دارند و در غزل از سه نفر نام می‌برند که یکی از آنها، «شهریار» است. ایشان می‌فرمایند: «از شعر شهریار خیلی خوشم می‌آمد و با ایشان هم آشنا بودم. البته من بعد از انقلاب با ایشان آشنا شدم، قبل از انقلاب هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتیم.»

    علاقه و عشق شهریار به ولایت و رهبری و علاقه حضرت آیت الله خامنه ای به استاد شهریار زبانزد عام و خاص است.

    اواخر تیرماه سال ۶۶، قرار است رئیس جمهور به استان آذربایجان شرقی سفر کنند. یکی از برنامه‌هایی که معظم له روی آن تاکید ویژه دارند، دیدار با استاد شهریار است. شب شعری در محل استانداری تدارک دیده می‌شود. ساعت اندکی از ۹ شب گذشته و کسی وارد می‌شود و خبر از ورود استاد را می‌دهد. آیت الله خامنه ای با ورود استاد از جا بر می‌خیزند. بعد از سلام و علیک، یکدیگر را عاشقانه در آغوش می کشند. تبسمی زیبا بر لبان آیت الله خامنه ای نقش بسته و به شهریار می‌گویند که از علاقه‌های زندگی ام زیارت حضرت عالی بود و الحمدلله امشب موفق شدم. شهریار نیز با سیمایی مبتهج و بشّاش چشم در چشم ایشان دوخته، کم کم حلقه اشک دور چشمان استاد را فرا می‌گیرد و وقتی توجه خود را معطوف به دست راست ایشان می‌کنند، بغض به اشکی سرازیر تبدیل می‌شود. شهریار زیر لب می‌گوید: «پسر عموجان! ابوالفضل مایی، تو هم مثل حضرت ابوالفضل دستت را دادی در راه اسلام و امام و انقلاب. آخر این چه شقاوتی ست که با این دست چنین کنند؟»

    شهریار در این شب شعر، غزل معروف «کشتی نجات» را قرائت می‌کنند که همواره با تحسین آیت الله خامنه ای و حضار همراه است.

    گل و شمعم به مزار دل خونین آمد
    گفت پاشو که مسیحات به بالین آمد

    ناخدا نوح نبی بود که کشتی نجات
    راه طوفان زد و با بار دل و دین آمد

    قاصد کوی خدا را چه بنامیم ای دوست
    چه به از آنکه به سر سوره یاسین آمد

    رهبر معظم انقلاب علاقه خاصی به استاد شهریار داشتند که این علاقه در رویدادهای متعدد و سالیان سال تجلی یافته است. از جمله در سال ۸۵ در جریان برگزاری کنگره یکصد سالی استاد شهریار، رهبر انقلاب فرمودند:

    شهریار شاعر بسیار بزرگی است. تجلیل از او حقیقتاً تجلیل از شعر فارسی و ادب فارسی است. علاوه‌ی بر این، شخصیّت خود شهریار به نظر من با قطع نظر از محصول ذهن او -که شعر او است- شخصیّت برجسته‌ای است.
    شهریار یک شخصیّت پاکیزه و دارای خصال برجسته‌ی اخلاقی بود. یک انسان متواضع، حق‌پرست، پارسا، بسیار صمیمی و صادق؛ از جمله‌ی کسانی که کالای شعر خود را حاضر نیست به کسی بفروشد؛ این خیلی مهم است.

    شهریار برای بسیاری از شاعران جوان در ایران و سراسر دنیا یک الگوی کم نظیر است. مهم‌ترین درسی که پیروان راه او می‌توانند بیاموزند، این است که همیشه فوت و فن حرفه‌ای در شعر و ادب و هنر حرف اول را نمی‌زند؛ گاهی باید عاشق باشی و بگذاری عشق به جای تو سخن بگوید.

    عشق به ولایت از جمله موضوعاتی است که شهریار همواره در شعرهای شهریار می درخشد و البته که عشق به ولایت در زندگی شهریار، عشقی کاملا دوجانبه بود.