برچسب: شبکه نمایش خانگی

  • مسعود کیمیایی با مینی‌سریال «خائن‌کُشی» در شبکه نمایش خانگی

    مسعود کیمیایی با مینی‌سریال «خائن‌کُشی» در شبکه نمایش خانگی

    مینی‌سریال «خائن‌کُشی» به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی و تهیه‌کنندگی علی اوجی از جمعه ۳شهریور، ساعت ۹صبح به صورت اختصاصی در شبکه نمایش خانگی پخش خواهد شد.

    مسعود کیمیایی با مینی‌سریال «خائن‌کُشی» در شبکه نمایش خانگی

    مسعود کیمیایی در آخرین ساخته خود، اتفاقی سیاسی- تاریخی را محوریت اصلی روایتش قرار داده؛ در خط داستانی به عشق و رفاقت می‌پردازد و گذری به ماجرای ملی شدن صنعت نفت و اتفاقات مربوط به دکتر مصدق دارد. داستان فیلم درباره گروهی‌ست که می‌خواهند از بانک ملی سرقت کنند و این پول را برای قرضه ملی دکتر مصدق می‌خواهند.

    مهران مدیری، امیر آقایی، پولاد کیمیایی، پانته‌آ بهرام، سارا بهرامی، سام درخشانی، نرگس محمدی، حمیدرضا آذرنگ، فرهاد آئیش، اندیشه فولادوند، رضا یزدانی و الهام حمیدی در «خائن‌کُشی» به ایفای نقش پرداخته‌اند.
    فیلمبرداری و تهیه راش‌های آخرین ساخته‌ی مسعود کیمیایی در زمان تولید به نحوی انجام شد که در دو نسخه سینمایی و مینی‌سریال قابل ارائه باشد و حالا در قالب یک مینی‌سریال ۴قسمتی آماده پخش شده است؛ مینی‌سریال «خائن‌کُشی» از جمعه سوم شهریور ماه، ساعت ۹صبح به صورت اختصاصی در نماوا منتشر می‌شود.

  • این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    تک روی و یک جانبه شدن تلویزیون غیر از شکست هیچ حاصل دیگری نداشته است و طبیعتا این روند افتادن در سراشیبی افول، هر روز بیش از پیش ادامه دارد.

    این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – تلویزیون در سال 1401 یکی از کم فروغترین دوران خود را سپری کرد، هیچ برنامه خاصی یا هیچ سریال خاصی از تلویزیون پخش نشد که با اقبال مخاطب مواجه شود.

    حتی در یک مقطع زمانی صداوسیما تمام قد عزم خود را جزم کرد به جای ارتقا برنامه‌های خود خصوصا در زمینه سریال سازی، کاری کنند که پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی مانند فیلیمو را از صحنه رقابت خارج سازد.

    به‌گونه‌ای که جلال رشیدی‌کوچی، نماینده مردم مرودشت و ارسنجان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس گفت: «متاسفانه روندی نامناسب رواج پیدا کرده و هر جریان یا گروهی به دنبال این است که مخالفان خود را حذف کند. به عنوان مثال صداوسیما به دنبال این است که (فیلیمو) را حذف کند یا فلان تولیدکننده به دنبال حذف یک کالاست یا یکی به دنبال حذف شبکه‌های اجتماعی است.»

    این مسیر غلط جواب نمی‌دهد؛ صداوسیما اگر به دنبال حذف «فیلیمو» است باید محصولات تولیدی خود را ارتقا دهد تا بتواند با «فیلیمو» رقابت کند. ابزار لازم نیز در اختیار صداوسیما قرار دارد. صداوسیما باید بررسی کند که چرا مردم نسبت به پلتفرم «فیلیمو» اقبال دارند و آن را به محصولات صداوسیما ترجیح می‌دهند.»

    صداوسیما باید نقاط قوت این پلتفرم را احصاء کرده و متناسب با آن خود را تقویت کند. راهش این است نه شکایت کردن. این‌که قوه قضاییه قرار منع تعقیب صادر کرده قطعا در چهارچوب قانون بوده و حاکی از آن است که فرآیند غلطی که رواج پیدا کرده قرار است متوقف شود.»

    این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    برای نشان دادن افول توجه مخاطب به تلویزیون خیلی ساده می‌توان به آمار استقبال از سریال‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی اشاره کرد اما نکته اینجاست که تقریبا در یک سال گذشته انتشار این آمار و ارقام یا کاملا متوقف شده است یا به شکلی نامنظم و فقط پاره ای اوقات برای سریال‌هایی که – به شکل نسبی – مورد توجه قرار گرفته‌اند منتشر شده است.

    روزنامه خراسان در این مورد نوشت: در سال‌های اخیر مرکز افکارسنجی صداوسیما، تحقیقاتی در زمینه میزان بینندگان سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیون در بازه‌های زمانی مختلف انجام می‌داد و نتایج نظرسنجی‌ اش را به صورت آماری منتشر می‌کرد.این نظرسنجی‌ها که ملاک ارزیابی استقبال مخاطبان از تولیدات تلویزیون درنظر گرفته می‌شد، از سال 1400 به صورت نامنظم منتشر می‌شد و تغییراتی هم در آن اتفاق افتاد.

    به عنوان مثال نوروز امسال، تنها آمار «زیرخاکی» به عنوان پربیننده‌ترین سریال اعلام شد و میزان مخاطب«نجلا 2»، «پلاک 13»، «خداداد» و«دردسرهای شیرین» با عدد و رقم منتشر نشد. آمار میزان بیننده سریال‌های تکراری، هم به صورت ناقص و غیرشفاف منتشر شد. حالا مدتی است که از انتشار میزان بینندگان سریال‌های تلویزیون در مرداد، شهریور، پاییز و زمستان خبری نیست.

    این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    یکی از نکته‌های جالب توجه این است که مخاطبین بیشتر ترجیح می‌دهند از شبکه نمایش خانگی سریال‌های مورد نظر خود را ببینند تا این که مجموعه‌های غالبا تکراری یا موضوعات خنثی در تلویزیون را دنبال کنند. مثلا در سال گذشته شبکه دو با آغاز ایام عزاداری محرم، یکی از آثار قدیمی و تکراری یعنی تله‌ تئاتر «پیر وفا» را روانه آنتن کرد و پس از پایان آن نیز سریال تکراری دیگری یعنی «وفا» ساخته محمدحسین لطیفی را جایگزین کرد.

    مجموعه «پریدخت» به کارگردانی سامان مقدم نیز سومین سریال تکراری این شبکه بود که اوایل شهریور پخش شد. آنتن شبکه در 6 ماه دوم سال نیز از سریال تکراری خالی نبود. دی‌ماه دو مجموعه تکراری «رقص پرواز» و کمدی خارجی «بله آقای وزیر» روانه آنتن شدند. شبکه پنج نیز مردادماه بازپخش سریال «رسم عاشقی» محصول سال 84 و بهمن‌ماه تکرار سریال «پیدا و پنهان» محصول سال 91 را روی آنتن برد.

    در سال 1401، دست تلویزیون از پخش کمدی‌های خوب و پرمخاطب نیز خالی بود. در تعطیلات نوروز، فصل سوم مجموعه «زیرخاکی» روی آنتن رفت و با جذب 69 درصد بیننده توانست مانند فصول قبل مورد توجه قرار بگیرد، اما دیگر سریال کمدی نوروز یعنی «خداداد» با قصه‌ای کلیشه‌ای و شوخی‌های ضعیف با استقبال مواجه نشد و سریال «خوشنام» که رمضان امسال روی آنتن رفت نیز کیفیت بالایی نداشت. دیگر سریال‌های کمدی مانند «آزادی مشروط» در شبکه یک، «وضعیت زرد 2» و «جزر و مد» در شبکه دو، «چشم‌بندی» و «کتونی زرنگی» در شبکه سه و «زیر یه سقف» در شبکه نسیم نیز مجموعه‌های موفقی نبودند و نظر مخاطبان را جلب نکردند. می‌توان گفت تنها کمدی قابل دفاع و پربیننده تلویزیون در سال 1401 مجموعه «زیرخاکی 3» است.

    این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    طبیعتا سریال‌هایی که در فصل اول با استقبال فراوان مخاطبان روبه‌رو می‌شوند، ادامه‌ پیدا می‌کنند، اما تلویزیون سریال‌های ناکام خود را در فصل دوم و سوم تولید می‌کند. غیر از «زیرخاکی 3» که سریال پربیننده‌ای است، امسال مجموعه‌های دنباله‌داری مانند «از سرنوشت 4» و «وضعیت زرد 2» از شبکه دو روی آنتن رفتند که به ترتیب تنها حدود 26 و 10 درصد بیننده داشتند. سریال «نجلا 2» هم با وجود کیفیت قابل قبول فصل اول، اما در فصل دوم ضعف‌های زیادی داشت و بیننده فراوانی جذب نکرد.

    پس از شیوع ویروس کرونا، تلویزیون چند سریال درباره این موضوع و مبارزه کادر درمان با کرونا تولید کرد و امسال نوبت به پخش «آزادی مشروط» و «ابر می‌بارد» رسید. کمدی «آزادی مشروط» با تمرکز بر فعالیت نیروهای جهادی در کنار کادر درمان، قصه خود را روایت می کرد و «ابر می‌بارد» نیز به وضعیت بحرانی کرونا در شمال کشور می‌پرداخت.

    سریال 52 قسمتی و طولانی «آزای مشروط» فاقد موقعیت‌های کمدی جذاب بود و شوخی‌های دم دستی و کلیشه‌ای آن، قابلیت خنداندن مخاطب را نداشت. «ابر می‌بارد» نیز نتوانست با یک درام درگیرکننده، کشش تماشای سریال را در مخاطب ایجاد کند، نمایش آن چه درباره کمبود تخت و امکانات در اوایل شیوع کرونا در شمال کشور، بارها شنیده و خوانده بودیم، جذابیت لازم را برای تماشاگر نداشت. پخش همزمان این دو مجموعه با موضوع یکسان نیز، منطقی نبود.

    این تلویزیون نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است ؛ تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت

    علاوه بر موضوعات و فضای مشابه سریال‌ها، معضل دیگر مجموعه‌هایی که امسال روی آنتن رفتند، حضور بازیگران تکراری در چند سریال است. مریم کاویانی در فاصله‌ای کم با سه سریال «راز ناتمام»، «آتش سرد» و «آزادی مشروط» در شبکه یک، دو و سه دیده شد. پرویز فلاحی‌پور با «بی‌نشان» و پس از آن برای مدتی «آتش سرد» و «آزادی مشروط» را به صورت همزمان روی آنتن شبکه یک و دو داشت.

    مهران رجبی با «خوشنام»، «وضعیت زرد 2» و «آزادی مشروط»، فریبا متخصص با «برف بی‌صدا می‌بارد»، «آتش سرد» و «گیل دخت»، مجید واشقانی با «از سرنوشت 4»، «بی‌نشان» و «عملیات رعد»، کاظم هژیرآزاد با «بی‌نشان» و «بی‌همگان» و اکبر رحمتی با «آزادی مشروط» و «بی‌نشان» نیز از بازیگرانی هستند که حضور پررنگی در تلویزیون داشتند.

    همه این اتفاقات نشان می‌دهد که تک روی و یک جانبه شدن تلویزیون غیر از شکست هیچ حاصل دیگری نداشته است و طبیعتا این روند افتادن در سراشیبی افول، هر روز بیش از پیش ادامه دارد.

    تلویزیون از آن جعبه جادویی که مردم به پای آن می‌نشستند و برای دیدن سریالی از آن یک هفته منتظر می‌ماندند واقعا فاصله گرفته است، الان بیشتر انگار یک سری برنامه وجود دارد که برای پخش آنها ناچارند باقی اوقات را هم با سریال‌های تکراری یا بی کیفیت پر کنند.

    این دیگر تلویزیون برنامه ساز تاثیر گذار نیست فقط یک دستگاه پخش صدا و تصویر است، تکراری، غیر جذاب و بدون کیفیت.

  • «رهایم کن» به شبکه نمایش خانگی رسید/ روایت غریب عشق و نفرت

    «رهایم کن» به شبکه نمایش خانگی رسید/ روایت غریب عشق و نفرت

    در تازه‌ترین اثر کارگردان سریال «می‌خواهم زنده بمانم»، بازیگرانی چون محسن تنابنده، هوتن شکیبا، هدی زین‌العابدین، مهدی حسینی‌نیا، بابک کریمی، مونا احمدی، مائده طهماسبی، شهرام قائدی، رابعه مدنی و همچنین آزاده صمدی، حسن معجونی، یوسف تیموری و سام نوری به ایفای نقش پرداخته‌اند.

    «رهایم کن» به شبکه نمایش خانگی رسید/ روایت غریب عشق و نفرت

    اولین قسمت از سریال «رهایم کن» جمعه ۲۸ بهمن ماه، در شبکه نمایش خانگی منتشر شد.
    به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی سریال، مجموعه عاشقانه «رهایم کن» به کارگردانی شهرام شاه حسینی و تهیه‌کنندگی مجید مولایی، به شبکه نمایش خانگی آمد.
  • نظارت و ممیزی؛ یک بازی دو سر بُرد برای ساترا و پلتفرم‌ها

    نظارت و ممیزی؛ یک بازی دو سر بُرد برای ساترا و پلتفرم‌ها

     

    مهسا بهادری: «این سریال را من نساخته‌ام!»، «فلان سریال توقیف شد»، به دلیل سانسور، پخش این سریال به تعویق افتاد»، «آزادی بیان نداریم»، «ممیزی‌ها باعث کاهش کیفیت آثار است» و …، جملاتی آشنا که این روزها تبدیل به یک روش تبلیغاتی برای پلتفرم‌ها و بهانه‌ای برای کارگردانان شده تا کم و کاستی‌های اثرشان را توجیه کنند. ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر) می‌خواهد نظارت داشته باشد و پس دست به سانسور و ممیزی‌ روی آثار شبکه نمایش خانگی می‌زند، ولی همین کار، دستمایه‌ تبلیغات بیشتر اثر شده و از این طریق، سازندگان اثر و پلتفرم‌ها می‌توانند مخاطب را کنجکاو و جذب خود کنند.

    گاهی اوقات سازندگان آثار، توانایی تولید محصول با کیفیت وجود ندارند، پس حاشیه‌سازی یکی از بهترین راه‌هاست تا مخاطب را پای برنامه‌های خود بنشانند و استفاده از برخی کلمات، راهکار این موضوع است. در واقع این روزها، کلمه «سانسور شد»، اسم رمزی است برای این‌که سازندگان بهانه‌ای برای کیفیت پایین آثارشان داشته باشند.

    پلتفرم‌ها نیز با تبلیغ سانسور شدن محصول‌شان، مخاطب را جذب سریال می‌کنند. بیننده از روی کنجکاوی پول می‌دهد، چند قسمت را تماشا می‌کند و پس از آن، نمک‌گیر می‌شود و چون یک هزینه‌ای پرداخت کرده، بقیه برنامه‌ها را هم در اوقات فراغت و هم‌زمان با پخش برخی از سریال‌های کسالت‌آور تلویزیون تماشا می‌کند تا پولش از بین نرود و به همین راحتی یک عضو جدید و فعال وارد یکی از پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی می‌شود.

    استفاده از این مدل تبلیغات، از ابتدای امسال خیلی کاربرد داشته و تقریبا هم نتایج خوبی را رقم زده است. سریال «می‌خواهم بمانم» توقیف شد، سریال «زخم کاری» ممیزی داشت به همین دلیل با تاخیر پخش شد، سریال «قبله عالم» سانسور شد، خواننده «میدان سرخ» ممنوع‌الفعالیت شد. همه این موارد اخباری هستند که هنگام و یا پیش از پخش سریال‌ها منتشر شدند. هیچ یک از این خبرها هم دروغ نبود، چون ساترا هم سانسور را انجام داد، هم ممیزی‌ها را اعمال کرد و هم سریال را برای مدتی توقیف کرد؛ اما پلتفرم‌ها این اتفاقات را موقیعتی برای جذب مخاطب بیش‌تر دانستند و از آن استفاده کردند.

    طبق گفته محمدمهدی عسگرپور ، ساترا برای سانسور آثار پول می‌گیرد، درواقع می‌توان گفت که سانسور سریال‌های شبکه نمایش خانگی، یک بازی دو سَر بُرد است که هم ساترا از آن سود می‌برد هم پلتفرم‌ها!

    ساترا از زمانه عقب است

    یکی از مشکلاتی که ساترا با آن مواجه است، نداشتن یک برنامه مشخص برای سانسور و ممیزی است و چون نحوه مدیریت به روزی ندارد، همواره یک گام عقب‌تر از شبکه‌های نمایش خانگی است.

    لطفی: در همه جای جهان، وظیفه پلتفرم‌های اینترنتی، کشف و معرفی بازیگران تازه است، ولی در ایران، تولیدات شبکه نمایش خانگی، به جای رفتن به سمت ارتفاء کیفیت فیلمنامه و ساخت، دنبال چهره‌های سرشناس تلویزیونی و سینمایی می روند که ساده ترین کار برای جلب مخاطب است

    محمدتقی فهیم، یکی از منتقدان سینمایی درباره نحوه عملکرد ساترا در این سال‌ها می‌گوید: «ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر) تشکیل شد و ما فکر می‌کردیم که شاید بتواند به وضعیت توزیع محصولات از طریق بستر اینترنت سر و سامان دهد. اما در واقعیت، نه تنها این اوضاع بهبود پیدا نکرد، بلکه ساترا به دلیل عقب ماندن از کارکردهای روز و عقب ماندن از شیوه‌های نوین علم مدیریت، خودش تبدیل به یک بازوی مبلغ برای سرمایه‌اندوزی این جریانات، پلتفرم‌ها و سیستم‌های توزیع اینترنتی شد.»

    او ادامه می‌دهد: «به عنوان مثال، سه قسمت ابتدایی سریال «زخم کاری»، اگر پشتوانه تبلیغات سانسوری نداشت، مخاطبان با این شدت به دیدن ان مشتاق نمی‌شدند. چون سه قسمت ابتدایی بر خلاف استاندارد آثار جهانی، فاقد تنش، بحران و جذابیت لازم است. اما به واسطه سانسور و عملکردهای ساترا، یک اشتیاق ناخودآگاه نسبت به تماشای این سریال از جانب مخاطبان پیش آمد. مشکل اصلی این است که تمام نهادهای نظارتی از جمله ساترا همواره ده سال عقب‌تر هستند، در حالی‌که پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی، همگام با سرعت پیشرفت جهانی حرکت می‌کنند.»

    نظارت و ممیزی؛ یک بازی دو سر بُرد برای ساترا و پلتفرم‌ها
    محمد تقی فهیم، منتقد سینما

    آسیب‌های شبکه نمایش خانگی 

    بیش از یک دهه است که برای شبکه نمایش خانگی، سریال تولید می‌شود اما میزان آن چندان چشمگیر نبود تا این‌که با شیوع کرونا، تعطیلی سینماها و کاهش کیفیت سریال‌های تلویزیون، تولیدات در پلتفرم‌ها افزایش پیدا کرد. برنامه‌هایی که ساخته شدن‌ شان از همه لحاظ کمک کننده است اما ناتوانی ساترا در مدیریت پلتفرم‌ها باعث شده تا نتیج مثبت و منفی‌ای را برای سینما به همراه داشته باشد.

    محمدرضا لطفی، منتقد و کارگردان سینما، درباره سابقه وجود پلتفرم‌ها و نحوه عملکردشان می‌گوید: «وجود پلتفرم‌ها و ساخت سریال در فضایی خارج از تلویزیون، در جهان، اتفاقی تازه نیست. اگر قدمت سریال شبکه نمایش خانگی را نگاه کنیم، به «قلب یخی» می‌رسیم که اولین سریال با این ویژگی است. با گسترده شدن اینترنت، فضای مجازی و آمدن کرونا، پلتفرم‌ها از یک اقبال عمومی خوبی بهره‌مند شدند و به دلیل کیفیت خوب برخی از سریال‌ها توانستند مخاطب بیشتری جذب کنند.»

    او درباره نتیجه مثبت افزایش ساخت سریال‌ شبکه نمایش خانگی، توضیح می‌دهد: «پیشرفت شبکه نمایش خانگی دو نتیجه دارد؛ یکی از نتایج مثبت و دیگری منفی است. در این یک سال و نیم، سالن‌های سینما عملا تعطیل هستند و به همین دلیل، تولیدات‌مان هم کم‌تر شده است که البته نسبت به دیگر کشورها، ما همچنان تولیدات زیادی داریم. یک عده از اهالی سینما به واسطه این سریال‌های شبکه نمایش خانگی، سرکار می‌روند و می‌توانند از این طریق درآمد داشته باشند. مسئله دیگر این‌که، چرخه تولید تصویر در کشور ما متوقف نشد و این سریال‌های شبکه نمایش خانگی، باعث شدند که تولید محتوای تصویری در کشور همچنان ادامه داشته باشد که یک اتفاق مثبت است.»

    محمدتقی فهیم: ساترا با عملکردی که اخیرا در ممیزی آثار شبکه نمایش خانگی داشته، مستمسکی برای پلتفرم‌ها فراهم کرده تا بتوانند تولید محصولات ضعیف خود را توجیه کنند

    این منتقد درباره نتایج منفی ساخت سریال‌ در شبکه نمایش خانگی می‌گوید: «یک اتفاق منفی در این بین رخ می‌دهد که آن هم این است که در همه جای دنیا، وظیفه شبکه نمایش خانگی، کشف و معرفی بازیگران جدید است، چون سینما نهایت بُعد حرفه‌ای صنعت تصویر به حساب می‌آید. ولی چیزی که ما در شبکه نمایش خانگی و پلتفرم‌های خودمان می‌بینیم، این است که به جای ارتقاء فیلمنامه و ساخت، دنبال چهره‌های سرشناس تلویزیون و سینما می‌روند که ساده‌ترین کار برای جلب مخاطب است.»

    لطفی در این زمینه ادامه می‌دهد: «در واقع شبکه نمایش خانگی به جای این‌که تعدادی چهره معرفی کند، ستاره‌ها و چهره‌های شناخته شده سینما را وارد شبکه نمایش خانگی کرده است تا مخاطب خود را افزایش دهد. اگرچه پلتفرم‌ها حق دارند برای جذب مخاطب این کار را انجام دهند، اما از طرفی هم یک چهارچوب حرفه‌ای وجود دارد؛ به طور مثال هیچ وقت تام کروز یا لئوناردو دی‌کاپریو در سریال بازی نمی‌کنند. نتیجه در دسترس بودن سوپراستار این است که مخاطب عادت کرده آن چهره شناخته شده را در شبکه نمایش خانگی و در خانه ببیند و زمانی که اوضاع سینماها بهبود پیدا کند، حاضر نیست برای دیدن آن هنرمند به سینما برود و این یک آسیب جدی برای سینما به حساب می‌آید.»

    نظارت و ممیزی؛ یک بازی دو سر بُرد برای ساترا و پلتفرم‌ها
    محمدرضا لطفی، کارگردان و منتقد

    سانسور، بازوی تبلیغات پلتفرم‌ها است

    یکی از وظایف اصلی ساترا، نظارت بر محتوای آثار است، اما تا کنون با نحوه مدیریتی که داشته، نه تنها بهبودی در کیفیت تولیدات شبکه نمایش خانگی نداشته، بلکه باعث افت کیفیت سریال‌ها و برنامه‌های تولیدی پلتفرم‌ها شده است.

    فهیم درباره کارساز نبودن نظارت ساترا بر افزایش کیفیت آثار تولیدی پلتفرم‌ها، می‌گوید: «سرمایه، یک موضوع پررنگ در شبکه‌های نمایش خانگی است که به هیچ‌چیز توجه ندارد در واقع سرمایه مانند آب است که راهش را پیدا می‌کند و جلو می‌رود. بنابراین دستگاه‌های ناظر باید بتوانند مانند سد عمل کنند و هم از نظر تخصصی و هم از نظر مسائل فنی، جلوتر از سرمایه حرکت کنند. در چند سال گذشته، هر جایی که یک تشکلی برای بهبود و راهگشایی این امور تاسیس شده، به دلیل عقب‌ماندگی مدیریتی و حرکت لاک‌پشتی از نظر بروکراسی و اداری نتوانسته است راه گشا باشد. در موارد اخیری که دیدیم، به جای این‌که ساترا موضوعی را حل کند، تبدیل به تریبون سرمایه‌اندوزی پلتفرم‌ها شده است. در واقع سانسورها و ممیزی‌های ساترا، تنها مستمسکی برای پلتفرم‌ها شده تا بتوانند محصولات ضعیف خود را به خانه‌های مردم بفرستند.»

    فهیم: در چند سال گذشته، هر جایی که یک تشکلی برای نظارت و بهبود کیفیت فنی و محتوایی فیلم و سریال‌ها  تاسیس شده، به دلیل عقب‌ماندگی مدیریتی و حرکت لاک‌پشتی از نظر بروکراسی و اداری، نتوانسته است راه گشا باشد

    او با اشاره به عدم توانایی برای نظارت بر پلتفرم‌ها تاکید می‌کند: «تا الان، نظارت برای ارتقاء محتوایی برنامه‌های ترکیبی مثل تاک‌شوها یا مسابقات، بدتر از سریال‌ها بوده است، چون ساترا فرصتی نداشته تا به آن‌ها نظارت کند. همه این موارد هم ناشی از این است که دوستان قصد دارند نظارت انجام دهند، ولی دانش و رویکردشان، ۳۰ سال عقب‌تر از دنیا است.»

    لطفی هم از منظری دیگر، بحث نظارت ساترا بر پلتفرم‌ها را که در ممیزی خلاصه شده است، مورد نقد قرار می‌دهد و می‌گوید: «یک بحثی به نام سانسور وجود دارد که در دستگاه‌های دولتی با عنوان نظارت مطرح می‌شود. این موضوع به یک زمین مبارزه تبدیل شده است. از یک سو مسئولان با اعمال نظرات سلیقه‌ای، قدرت خود را به رخ هنرمند می‌کشند و از سوی دیگر فیلمساز از این اتفاق یا استفاده تبلیغاتی می‌کند و یا کاستی‌های اثرش را به آن مربوط می‌کند. حتی بعضا، عده‌ای از این راه خودشان را مطرح کرده‌ و می‌کنند و با برچسب توقیف، فیلم را روانه جشنواره‌های خارجی می‌کنند تا برای خود اسم و اعتبار و شهرت کسب کنند. البته این حرف تعمیم به کل نیست و چه بسیار آثاری که از سانسور و اعمال نظرات سلیقه‌ای و بی‌مورد ضربه‌ها خوردند و حتی نابود شدند. در واقع روی سخن من با افرادی است که انگار شغل آن‌ها، ممنوع‌الفعالیتی است. من به شخصه با هر نوع سانسور و اعمال سلیقه‌ در یک اثر هنری به شدت مخالف هستم و معتقدم کسی نباید برای فکر هنرمند، تعیین و تکلیف کند.»

        

  • گوهر خیراندیش، در نقش همسر ناصرالدین‌شاه در سریال «آهوی من مارال»/ عکس

    گوهر خیراندیش، در نقش همسر ناصرالدین‌شاه در سریال «آهوی من مارال»/ عکس

     

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، گوهر خیراندیش در سریال «آهوی من مارال»، نقش شکوه‌السلطنه، مادر مظفرالدین‌شاه (ولیعهد) و همسر ناصرالدین‌شاه را بازی می‌کند.

    شکوه‌السلطنه از زنان مقتدر دربار ناصرالدین‌شاه بود. او گرچه در اندرون ناصری در تهران زندگی می‌کرد، اما بر امور دربار ولیعهد (مظفرالدین میرزا) در تبریز، نظارتی ویژه داشت. او، پیش از به تخت نشستن پسرش، در ۵۵ سالگی، بر اثر بیماری آنفلونزا، درگذشت.

    «آهوی من مارال» به کارگردانی مهرداد غفارزاده و تهیه‌کنندگی سعید خندق‌آبادی و بهروز خوش‌رزم تولید می‌شـود. حسن معجونی، ترلان پروانه، الهام کردا، علیرضا آرا، جواد یحیوی، فریبا کوثری، علیرضا کمالی، لیلا بلوکات و شبنم مقدمی، از بازیگران این سریال هستند.

    در خلاصه داستان این سریال آمده است؛ «ناصرالدین‌شاه، دست به ماشه برده تا آهویی صید کند که آهو چشمی، چون باد از راه رسیده و چون برق می‌گذرد و به دنبالش، حال سلطان صاحبقران می‌شود حال صیدی که در دام مانده باشد …»

    گوهر خیراندیش، در نقش همسر ناصرالدین‌شاه در سریال «آهوی من مارال»/ عکس

    گوهر خیراندیش، در نقش همسر ناصرالدین‌شاه در سریال «آهوی من مارال»/ عکس
    عکس شکوه‌السلطنه 

    ۵۷۵۷

  • مرضیه برومند برای شبکه نمایش خانگی سریال عروسکی می‌سازد

    مرضیه برومند برای شبکه نمایش خانگی سریال عروسکی می‌سازد

     

    مرضیه برومند سریال عروسکی «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» را نه برای تلویزیون که برای شبکه نمایش خانگی می‌سازد.

    مرضیه برومند ساخت سریال عروسکی جدیدی را با نام «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» به تهیه‌کنندگی سیدمصطفی احمدی کلید زد.مرضیه برومند برای شبکه نمایش خانگی سریال عروسکی می‌سازد|خبر فوری

    کارگردان مجموعه‌های خاطره‌انگیزی در تلویزیون چون «مدرسه موش‌ها»، «قصه‌های تابه‌تا»، «خونه مادربزرگه» و… تولید سریال تازه عروسکی‌اش با عنوان «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» را آغاز کرده است.

    این مجموعه در شبکه نمایش خانگی ساخته و از یکی از پلتفرم‌ها پخش می‌شود.

     

  • بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش

     

    در سال‌های جولان سریال‌های نمایش خانگی هستیم، در دوره‌ای که سینما رمق ندارد، سریال‌ها با هر کیفیتی به خانه‌ها راه پیدا کرده و تحمل تماشای برخی از آن‌ها خیلی دشوار است! در این مطلب چند سریال «بد» و «ضعیف» این سال‌ها را فهرست کرده‌ایم.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    دل

    داستان سریال «دل» درباره دختر و پسری‌ است که بعد از ماجرا‌های زیاد و مخالفت خانواده‌هایشان بالاخره موفق می‌شوند با هم ازدواج کنند؛ اما در شب عروسی، عروس گم می‌شود و همه‌چیز به‌هم می‌ریزد.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    «دل» ملودارمی عاشقانه و اجتماعی که با فقر شدید فیلمنامه مواجه است؛ به گونه‌ای که شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها نواقص فراوانی داشت. از دیگر نکات منفی سریال «دل» حرکت‌های آهسته و آزار دهنده آن همراه با یک موسیقی متن تکراری بود که تماشاگر را نه تنها یک قسمت بلکه چندین و چند قسمت در انتظار می‌گذاشت. دل را منوچهر هادی ساخته و کلی هم بازیگر نام‌آشنا دارد اما خب در کیفیت، به سریال‌های کلمبیایی و تُرکی، سور زده!


    آقازاده

    سریال «آقازاده» به عنوان نخستین تولید سازمان هنری- رسانه‌ای اوج است. داستان این سریال همانطور که از نامش پیداست به موضوعاتی در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و برخی از مشکلات اقتصادی و زد و بند‌های پشت پرده مفاسد اقتصادی همراه با داستانی عاشقانه اشاره دارد.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    سریالی که پخش هر قسمتی از آن خوراک و سوژه کاربران شبکه‌های اجتماعی را فراهم می‌کرد. سکانس جنجالی سریال «آقازاده» درباره ازدواج موقت از هر دو طرف طیف مذهبی و کمترمذهبی جامعه بازخورد‌هایی منفی دریافت کرد. «آقازاده» البته در ریتم و پرداخت سریال بدی نبود، اما در مضمون، بسیار کلیشه‌ای و دمده بود، سریالی پر از آدرس‌های غلط که بهتر بود در کنداکتور شبکه یک رسانه ملی قرار می‌گرفت!


    خواب‌زده

    داستان «خواب‌زده» درباره شیطانی است که می‌خواهد مانع از فعالیت‌های خیرخواهانه یک زن شود … خیلی‌ها «خواب‌زده» را پس از سریال «احضار» دومین سریال ترسناک شبکه نمایش خانگی می‌دانستند.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    فارغ از موضوع؛ با تکیه بر ترکیب دو ژانر وحشت و عاشقانه در این سریال، نمی‌توان آن را به عنوان یک سریال ترسناک به حساب آورد، اگرچه «خواب‌زده» در مقایسه با دیگر سریال‌های شبکه مایش خانگی، از چهره‌های سرشناس کمتری استفاده‌ کرده است اما ایرادات فنی بسیاری هم داشت.


    موچین

    «موچین» به نویسندگی مشترک حسین تبریزی و سیدعلی موسویان روایت دنیای ما است. دنیایی که آنقدر کوچک باشد که آدم‌های تکراری را روزی صد بار ببینیم و آنقدر بزرگ باشد که نتوانیم آن کسی را که دوست داریم حتی یک بار ببینیم.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    ساختار «موچین» به‌شدت شبیه طنز‌های تلویزیونی است و اتفاقاً از همان ترکیب بازیگران نیز در آن استفاده شده است. تنها وجه تمایز این است که کمی بازی‌ها و حتی گریم‌ها برای مدیوم نمایش خانگی از اغراق بیشتری برخوردار است. متاسفانه سریال «موچین» در طنز پردازی اثری کاملاً ناامید کننده به شمار می‌رود. یعنی حتی تماشای تکراری آثار سال‌ها پیش عطاران و مدیری می‌ارزد به این دست و پا زدن‌های بی‌مزه، مساله موچین، طنز کهنه و مستعمل آن است.


    مانکن

    کاوه و همتا رابطه عاشقانه‌ای را آغاز کرده اند، اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث می‌شود در این مسیر با چالش‌هایی مواجه شوند.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    روایت داستان در محیط طبقات مرفه که فیلمنامه و ساختار و پرداخت آن نتوانست مخاطبان خود را راضی کند و شباهت فضای سریال با نمونه‌های ترکیه‌ای نیز باعث بروز انتقاداتی شد. به راحتی می‌توان «مانکن» را به عنوان بدترین شروع ممکن برای کارگردانش در عرصه تولید در شبکه نمایش خانگی مطرح کرد.


    سال‌های دور از خانه

    بعد از موفقیت سریال «شاه گوش» و مخصوصاً مورد اقبال قرار گرفتن دو کاراکتر خنجری و زهره، عوامل «شاه گوش»، به سراغ اسپین‌آفی از این مجموعه رفتند، که ماجرا‌های خنجری و زهره را پس از پایان سربازی در کلانتری ۱۱۰ ملت، روایت می‌کند.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    مجید صالحی در اولین سریالش در شبکه نمایش خانگی گامی به عقب برداشته که موجب عکس‌العمل بسیاری از مخاطبینش شد. «سال‌های دور از خانه» داستان ضعیف و بی‌محتوا داشت؛ همچنین استفاده از شوخی‌های تکراری رضایت مخاطبان را فراهم نکرد.


    سیاوش

    «سیاوش» سریالی ملودرام با رگه‌های تند نقد اجتماعی است که با لوکیشن‌هایی در کف جنوب شهر تهران ساخته شده است. در خلاصه داستان این سریال آمده است: «حاضری برای حمایت از خانواده‌ات چی کار کنی؟ اگه مجبور بشی دیگه عضوی از خانواده هم نباشی، کار درست رو انجام میدی یا منتظر میشی که نابود بشن؟».

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    «سیاوش» براساس کلیشه‌های رایج فیلمسازی در شبکه نمایش خانگی ساخته شده است با آن‌که تمام تلاشش را می‌کند تا متفاوت از این آثار جلوه کند، اما باز هم در همان منجلاب گیر می‌کند و بعضا دچار تناقضاتی نیز می‌شود.


    گیسو

    منوچهر هادی دوباره برای بازپس گیری محبوبیت خود به شبکه خانگی برگشت و حالا با «گیسو» مخاطبان را تا حدی امیدوار کرده. سریال «گیسو» که ادامه‌ای بر مجموعه«عاشقانه» است و در محافل خودمانی آن را «عاشقانه ۲» لقب می‌دهند.

    گیسو دقیقا ادامه وقایع سریال عاشقانه است و بدون اینکه هیچ توضیحی درباره وقایع سریال نخست بدهد آغاز می‌شود.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    اگر بیننده سریال قبلی را ندیده باشد اصلا نمی‌تواند بفهمد در گیسو چه خبر است و به نظر می‌رسد به ذهن هیچکس از تیم فیلمسازی گیسو هم خطور نکرده که این مشکل را به راحتی برطرف کنند. نکته عجیب چند قسمت ابتدایی «گیسو»، تلاش متن برای توجیه تفاوت‌های تیم بازیگری است. اتفاقی که کاملا از حد خارج شده و به شکلی مصنوعی بیننده را برای متقاعد شدن تحت فشار قرار می‌دهد.

     

  • افزایش ۵۰ درصدی هزینه تولید در شبکه نمایش خانگی

    افزایش ۵۰ درصدی هزینه تولید در شبکه نمایش خانگی

     

    سعید خانی تهیه کننده سینما و تلویزیون معتقد است که با افزایش دستمزد بازیگران، هزینه‌های تولید در نمایش خانگی افزایش یافته است.

    سعید خانی تهیه‌کننده تهیه کننده سینما و تلویزیون با اشاره به افزایش هزینه تولید سریال در نمایش خانگی گفت: متاسفانه در این چند سال اخیر و به خصوص در سال ۹۹ شاهد افزایش تورم در تمام زمینه‌ها بودیم و این موضوع روی تولید فیلم و سریال هم تاثیرات خودش را گذاشته است و اساسا کار به جایی رسیده است که با این هزینه ها نه ساخت فیلم و نه سریال برای نمایش خانگی نمی تواند به راحتی صورت بگیرد.

    وی افزود: با توجه به بالا رفتن نرخ ارز و افزایش تورم شاهد هستیم که هزینه های تولید فیلم و سریال حداقل ۵۰ درصد افزایش داشته است. از طرفی می‌بینیم که میزان تولیدات در نمایش خانگی افزایش پیدا کرده و همین موضوع باعث شده است که هزینه‌ها سرسام آور شود.افزایش ۵۰ درصدی هزینه تولید در شبکه نمایش خانگی|خبر فوری

    وی با انتقاد از افزایش دستمزد بازیگران و بالا رفتن هزینه‌های تولید گفت: یک زمان وقتی می‌خواستیم کاری را تولید کنیم ۳۰ درصد از بودجه را برای بازیگران کنار می گذاشتیم و ۷۰ درصد خرج تولید و عوامل می‌شد. امروز شاهد هستیم که بودجه یک فیلم یا سریال خرج بازیگران می شود و این عدد به ۵۰ درصد هزینه تولید یک فیلم رسیده است.

    خانی خاطرنشان کرد: برای همین فکر می کنم باید در زمینه سریال سازی در نمایش خانگی به سمت معرفی چهره های جدید رفت که هم در هزینه‌های تولید صرفه جویی شود و هم فضا برای معرفی استعدادهای جدید باز باشد.

     

  • دلایلی برای ۱۸+ اعلام شدنِ “قورباغه”

    دلایلی برای ۱۸+ اعلام شدنِ “قورباغه”

     

    درباره رده بندی ۱۸+ سریال قورباغه شنیده ها از وجود صحنه هایی حکایت دارد که خشونت بالا تصمیم گیری دریاره آنرا مشکل ساز کرده و همین سبب شده ارائه مجوز به این اثر از سوی نهاد ناظر عملا با چالش مواجه شود.
    فضای به شدت تلخ و تکان دهنده سریال قورباغه در وضعیت روانی نه چندان مطلوب جامعه نیز ارائه مجوز به این اثر را با تردیدهای جدی مواجه ساخته بود.
    دلایلی برای ۱۸+ اعلام شدنِ
    به ویژه اینکه سریال در قالب شبکه نمایش خانگی تولید شده که مخاطب آن به طور عادی خانواده است.
    ظاهرا ساترا برای در امان ماندن از توقیف بهترین راه حل را درج بالاترین هشدار سنی تشخیص داده است.
    به نظر می رسد برای فرهنگ سازی هشدار سنی روی محصولات هنری و جدی گرفتن خانواده ها، نهادهای نظارتی راهی جز اجرای آن ندارند و در اینباره نیاز است ساترا درباره معیارها و مصادیقی که منجر به درج هشدار سنی می شود دست به شفافیت بزند.
     
  • نمایش فیلمی با بازی لادن مستوفی و شقایق فراهانی در شبکه خانگ

    نمایش فیلمی با بازی لادن مستوفی و شقایق فراهانی در شبکه خانگ

     

    نمایش فیلمی با بازی لادن مستوفی و شقایق فراهانی در شبکه خانگی|خبر فوریفیلم سینمایی «چهل و هفت» به کارگردانی احمد اطراقچی و علیرضا عطاء الله تبریزی و تهیه کنندگی ناهید دل آگاه از روز 28 آبان ماه در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود.

    در حالی دست اندرکاران این فیلم، خبر عرضه خانگی آن را اعلام کردند که در عین حال خبر دادند، در پلتفرم فیلیمو هم نمایش داده می شود و در ادامه تور جشنواره ای خود راهی لوناولای هندوستان خواهد شد تا در جشنواره لیفت این کشور (Lifft India Filmotsav) شرکت کند.

    این جشنواره به دلیل شیوع بیماری کرونا در ماه دسامبر امسال به صورت آنلاین برگزار خواهد شد.

    «چهل و هفت» داستانی اپیزودیک درباره سه زن میانسال از سه طبقه اجتماعی متفاوت است که در بلندترین شب سال به شکلی ناخواسته بر روی زندگی همدیگر تاثیر می گذارند و موضوع اصلی آن خشونت علیه زنان است.

    در فیلم سینمایی «چهل وهفت» بازیگرانی چون لادن مستوفی، مهدی احمدی، شیدا خلیق، رابعه مدنی، مهرنوش ستاری و محمدرضا غفاری با هنرمندی حمیدرضا آذرنگ، شقایق فراهانی و ریما رامین فر به ایفای نقش پرداخته اند.

    سولماز اعتماد پخش بین المللی فیلم «چهل و هفت» را بر عهده دارد.

    نویسنده و کارگردان: احمد اطراقچی، علیرضا عطا الله تبریزی، تهیه کننده: ناهید دل آگاه، مدیرتولید:جواد سلیمانی و آرش خیری، جانشین تولید:ایمان قدسیان، دستیار تولید: سمیه مرادی، مجری طرح: خانه فیلم و تجربه، مدیر فیلمبرداری: هاشم مرادی، تدوین: فرامرز هوتهم، موسیقی: ستار اورکی، طراحی و ترکیب صدا: رامین ابوالصدق، مدیر صدابرداری: امیر شاهوردی، طراح چهره پردازی: سودابه خسروی، طراح صحنه و لباس: غزل آلوسی، طراح و گرافیست : مریم برادران- بهزاد خورشیدی، طراح لوگو: احمد غلامی، طراح و اجرای تیزر: سارا معلم – سپیده ناهید پور، موشن گرافی: سپیده معلم، پست پروداکشن: وحید قطبی زاده، عکاس: مهران بختیاری، اصلاح رنگ و نور: نیما دبیرزاده( استودیو خط فرضی)