برچسب: شبکه افق

  • پاسخ رئیس صداوسیما به هدیه کفن در برنامه شبکه افق: اشتباه بود

    پاسخ رئیس صداوسیما به هدیه کفن در برنامه شبکه افق: اشتباه بود

    رئیس سازمان صدا و سیما در واکنش به حاشیه‌های ایجاد شده نسبت به اهدای  کفن در شبکه افق به میهمانان توسط مجری در پایان برنامه، تاکید کرد: بنده نیز در این خصوص تذکر دادم.

    پاسخ رئیس صداوسیما به هدیه کفن در برنامه شبکه افق: اشتباه بود

    رئیس سازمان صدا و سیما در واکنش به حاشیه‌های ایجاد شده نسبت به اهدای  کفن در شبکه افق به میهمانان توسط مجری در پایان برنامه، تاکید کرد: بنده نیز در این خصوص تذکر دادم و از نگاه بنده این کار نیز با هر هدف و تحت هر عنوانی خطا بود.

    به گزارش ایسنا، پیمان جبلی در حاشیه جلسه هیئت دولت در واکنش به حاشیه‌های ایجاد شده نسبت به یکی  از برنامه‌های شبکه افق ، بیان کرد: بی سلیقگی بوده که اتفاق افتاده است. به شخصه این موضوع را نمی پسندم. این برنامه ۵۲ قسمت داشته  و ۵۲ مهمان در آن حضور داشته اند. چند نفر از این موضوع دلگیر شدند. من هم تذکر دادم. با این شیوه و با هر هدفی تحت هر عنوانی این کار اشتباه بود.
    وی در ادامه اظهار کرد: این برنامه پخش شده و تمام شده است. تاکنون شش بار بازپخش شده و این  بار ششم بوده که مورد توجه قرار گرفته است.

  • هیزمِ تری که شبکۀ نمایش خانگی به «جهان‌آرا»ی تلویزیون فروخته!

    هیزمِ تری که شبکۀ نمایش خانگی به «جهان‌آرا»ی تلویزیون فروخته!

    هیزمِ تری که شبکۀ نمایش خانگی به «جهان‌آرا»ی تلویزیون فروخته!

    هیزمِ تری که شبکۀ نمایش خانگی به «جهان‌آرا»ی تلویزیون فروخته!

    وقتی وزیر ارشاد گفت استقبال از برنامه‌های ماهواره‌ای به آمار نگران کننده‌رسیده بود و با شبکۀ نمایش خانگی به شدت پایین آمده مجری با تلخند گفت: « خود همین جای نگرانی ندارد که چیزهایی پخش می‌کنید که ملت بین آنها و ماهواره آنها را انتخاب می‌کنند؟». وزیر البته دفاع کرد اما کاش می‌پرسید چی‌دارند که نگران شده‌اید. به خاطر انتخاب ملت؟ در این لحظات لوگوی ارشاد را هم برداشتند و ساترای صدا و سیما را گذاشتند!

    عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در مصاحبۀ پر سر و صدای اخیر برنامۀ تلویزیونی «جهان‌آرا» با وزیر ارشاد دولت آقای رییسی، مجری ضد تساهل و تسامح، به گونه‌ای دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی سخن می‌گفت که انگار دربارۀ تلویزیون‌های جِم در ترکیه دارد صحبت می‌کند!

    او اصرار داشت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به دو جهت مشخص و از پیش ترسیم و هدف‌گذاری شده سوق بدهد و خوش‌بختانه در هر دو مورد ناکام ماند تا لبخند تلخ بر چهره‌اش بماسد.

    سمت‌و‌سوی اول این بود که انتظار داشت آقای اسماعیلی حق نظارت را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سلب کند اما وزیر از استانداردهای یگانه به جای تنوع و تفاوت در معیارهای سینما و تلویزیون وشبکۀ نمایش خانگی سخن گفت نه این که صدا‌و‌سیما را ناظر بداند. ( منظور وزیر ارشاد از معیارهای یک‌سان، سخت‌گیری به سبک سریال‌های صدا وسیماست که نسبتی با زندگی واقعی ایرانیان ندارد و طبعا مخاطب را پس‌ می‌زند چرا که با واقعیت جامعه سازگار نیست ولی موضوع این یادداشت نیست و شاید در نوشته‌ای دیگر به آن بپردازم و اگر دربارۀ صدا و سیما به خاطر رسمیت آن و حساسیت محافظه کاران توجیه داشته باشد مشخص نیست چرا باید عینا برای سینما و شبکۀ نمایش خانگی الگو باشد. صدا وسیما در چه موضوعی الگوست که در این فقره باشد؟ در اطلاع رسانی؟ در آموزش یا در سرگرمی. حتی در مزیت فوتبال هم سقوط کرده است).

    هیزمِ تری که شبکۀ نمایش خانگی به «جهان‌آرا»ی تلویزیون فروخته!

    نکتۀ آزارنده و کاملا جهت‌گیرانه که بی احترامی به میهمان برنامه هم شاید بود این که داشت دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی سخن می‌گفت و بیینده طبعا انتظار داشت لوگوی فیلیمو یا نماوا یا مجموعه‌های مرتبط را ببیند یا تصویری که مخاطب را به یاد شبکۀ نمایش خانگی بیندازد اما لوگوی بزرگ «ساترا» را گذاشته بودند! ساترا همان سازمان تنظیم ارتباطات و مقررات رادیویی است که برای این که بتوانند دامنۀ دخالت (بخوانید سانسور) را گسترش دهند کلمۀ «فراگیر» را به عنوان‌شان اضافه کردند و حالا شده‌اند سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت‌و‌تصویر فراگیر یعنی “گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست!”

    سؤال دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی از وزیر ارشاد است اما آرم وزارت ارشاد را هم بردند و لوگوی ساترا را به جای آن گذاشتند!

    مورد دوم این بود که وقتی وزیر ارشاد گفت استقبال از برنامه‌های ماهواره‌ای در شهرهای بزرگ به آمار نگران کننده‌ای رسیده بود اما خوش‌بختانه با شبکۀ نمایش خانگی آن عدد به شدت پایین آمده و مردم به این ظرفیت روی آوردند مجری با طعنه و تلخند گفت: “آیا خود همین جای نگرانی ندارد که یک چیزهایی دارید پخش می‌کنید که ملت بین اون و ماهواره اون رو انتخاب می کنند؟».

    من اگر جای وزیر بودم اول می‌پرسیدم چه چیزهایی؟ نکند توقع دارید صدا و سیما را انتخاب کنند یا صریح تر این‌که چی دارند پخش می‌کنند که نگران شده‌اید. بعد هم اگر ملت انتخاب کرده‌اند شما چرا نگران‌اید؟!

    حس خود برتر‌بینی و خلق‌الله را در ضلالت‌بینی، آخر تا به کجا که از انتخاب داخل بین داخل و خارج هم نگران می‌شوید؟! البته کلا مثل این‌که این جماعت نگران انتخاب مردم‌اند ولو بین ماهواره و فیلم خارجی با تولید داخلی باشد و قبل از هر انتخابی خودشان را محق به انطباق با سلیقه خودشان می‌دانند.

    نگرانی او یعنی می‌خواست بگوید این هم مثل همان است! یعنی حاصل کارِ کارگردان و بازیگر و برنامه ساز و ناظر ایرانی را به همین سادگی انکار می‌کرد و به جای آن که مایۀ افتخار و امیدواری بداند موجب نگرانی دانست!

    خوش‌بختانه وزیر ارشاد در دام هیچ‌یک ازسؤالات جهت‌دار دربارۀ شبکۀ نمایش خانگی نیفتاد ولی روشن نشد شبکۀ نمایش خانگی و امثال فیلیمو و نماوا که مردم خسته و ملول از تکرارهای صدا وسیمای عبوس را به جای برنامه‌های ماهواره‌ای پای شبکه نمایش خانگی می‌نشانند و نگرانی‌های خانواده‌های ایرانی از پاره‌ای محتواهای اینترنتی را زدوده‌اند، چه هیزمِ تری به جهان‌آرایی‌ها فروخته‌اند یا این ادعا که هیچ نظارتی بر آنها اعمال نمی‌شود از کجا نشأت گرفته است؟

    دولت عوض شده، حکومت که عوض نشده تا خیال کنند هر چه دولت سابق انجام داده باید تغییر کند و معکوس شود. جوری از عملکرد وزارت ارشاد دولت قبل در قبال شبکۀ نمایش خانگی انتقاد می‌کنند که انگار متولی آن وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت هویدا بوده در حالی که وزیر سابق همین دو ماه قبل با حکم رهبری جانشین سید محمود دعایی در روزنامۀ اطلاعات شده یعنی ایشان او را تا اندازه‌های زیادی واجد صفات مستحسن آن مرحوم دانسته‌اند. آن وقت چنین آدمی نظارت نداشته و رها کرده بود؟

    هر چه فکر کردم تا دریابم شبکۀ نمایش خانگی چه هیزم تری به مجری جهان‌آرا فروخته متوجه نشدم جز این حدس که اینان جهان را نه از پنجره‌های هنر و خلاقیت که از چشمیِ تنگ خودشان می‌بینند و همه را با خودشان محک می‌زنند و هر که اندکی تفاوت داشته باشد مطلوب‌شان نیست!

    کج‌سلیقگی و تنگ‌نظری از این بیشتر که استقبال از شبکۀ نمایش خانگی به جای تماشای ماهواره را هم مشکوک بداند؟!

    مردم به خوراک تصویری نیاز دارند. سینما بسیار گران شده و اوقات فراغت را پر نمی کند. کرونا هم که عادت سینما رفتن را از سر خیلی ها انداخت. صدا و سیما هم به شدت افت کرده و تازه اگر گرفتار انحصار و تنگ نطری نبود باز قافیه را به رسانه‌های تازه می‌باخت و تنها به خاطر رایگان بودن هنوز حضور دارد. می ماند سه انتخاب: جست‌و‌جوی فیلم در اینترنت بی هیچ ملاحظه و کنترلی، ماهواره و شبکۀ نمایش خانگی. این که سومی را که امن‌تر و پاکیزه‌تر از همه است مثل ماهواره بدانی چشم‌اندازی است که تنها از همان چشمیِ تنگ دیده می‌شود و اصرار شگرفی در این یک سال از خود نشان داده‌اند که هر که را که سر به خاک‌ساری و اطاعت و کرنش خم نکرد حذف کنند یا وادار به تولید به فرمان یا سفارش.

     

  • شبکه افق؛ فاکتور سیاسی‌کاری از جیب ملت

    شبکه افق؛ فاکتور سیاسی‌کاری از جیب ملت

    شبکه «افق» بحث‌برانگیزترین شبکه این سال‌های صداوسیماست، شبکه‌ای که علنا یک فضای سیاسی غالب دارد.

    شبکه افق؛ فاکتور سیاسی‌کاری از جیب ملت

    شبکه افق؛ فاکتور سیاسی‌کاری از جیب ملت

    شبکه «افق» بحث‌برانگیزترین شبکه این سال‌های صداوسیماست، شبکه‌ای که علنا یک فضای سیاسی غالب دارد و رسما یک گروه سیاسی خاص را نمایندگی می‌کند، گروهی که پدر معنوی‌شان «مصباح» است و در دوران احمدی‌نژاد بسط پیدا کردند، آن‌ها در منتهی‌الیه اصولگرایی قرار دارند، آن‌قدر که با سخنگوی طالبان ارتباط تلفنی می‌گیرند، این مطلب درباره حاشیه های «افق» است.

    حاشیه اخیر افق حضور محمد نعیم، سخنگوی طالبان به عنوان مهمان برنامه جهان آرا بود که واکنش های زیادی را در شبکه های اجتماعی به همراه داشت. جدا از صحبت های انجام شده در این گفت و گو که امیرحسین ثابتی آن را اجرا کرد برخی از این که تلویزیون ایران به یک عضو گروه طالبان اجازه داده در تلویزیون عقایدش را تبلیغ کند اعتراض داشتند.

    فرهاد قنبری در این باره نوشت: «سخنگوی طالبان حرف بیراهی نمی زند. او می گوید اگر هر کشوری اعلام شود که هواپیمایی مسافر به آمریکا می برد عده ای دنبال آن هواپیما خواهند دوید.این مسئله به مجری برنامه بر می خورد و می گوید در ایران چنین رفتاری نمی کنند اما باید به ایشان یادآوری کرد سالیانه حدود چهارده- پانزده میلیون نفر از سراسر جهان برای لاتاری و گرفتن اقامت آمریکا ثبت می کنند که در این میان چیزی حدود بیست و پنج تا سی درصد این تعداد (حدود چهار میلیون نفر) را ایرانیان تشکیل می دهند. ایرانیانی که فقط سالیانه پنج هزار نفر موفق به دریافت «رویای آمریکایی» می شوند. نکته جالب این آمار آن است که نشان می دهد مردم هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران در آرزوی آمریکا و زندگی آمریکایی به سر نمی برند.مسئله بعدی جشنی است که بسیاری از مردم پس از گرفتن اقامت آمریکا و یا یکی از کشورهای اروپایی می گیرند یا عده ای که در دریاها غرق شده یا پشت مرزهای اروپا در کمپ های اروپای شرقی تحقیر می شوند. در موردی فردی در تویتر تصویر پاسپورت و اقامت آمریکای خود را گذاشته بود و هزاران لایک و کامنت تبریک دریافت کرده بود.»

    جنجال برانگیزترین حاشیه شبکه مربوط به زینب ابوطالبی از مجری‌های شبکه افق در برنامه نیمه پنهان ماه است که گفت ایرانی‌ها به «یک زندگی حماسی و جهادی» احتیاج دارند و اگر کسی به این سبک اعتقاد ندارد «جمع کند از ایران برود. برود همان جاهایی که همان رفاه و همان مدل زندگی را دارد.»

     

    برنامه جنجالی دیگر جهان آرا با حضور صادق کوشکی استاد دانشگاه تهران و نادر طالب زاده در زمان ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیما بود که با حواشی بسیاری همراه شد. اظهارات کوشکی به واکنش‌های هنرمندان در این رابطه با اشاره به فراخوان رخشان بنی اعتماد برای تجمع گفت: «۵۰ نیروی سپاه در مرزهای شرق کشور هدف ترور قرار گرفته اند، خانمی که فراخوان می‌دهی، اگر آن بچه‌های سپاه در مرز نبودند، دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت می‌رسید. شاید هم خوشش می‌آمد شاید دوست داشتی ….»

    از سوی دیگر نادر طالب‌زاده در اظهاراتی اهمیت سقوط هواپیمای اوکراینی و واکنش‌ها به آن را زیرسوال برد. او گفت: «از این اتفاقات ده تا دیگه هم بیفته، در مقابل اون اتفاق اصلی (حمله به پایگاه‌های آمریکا) هیچه!… حادثه رخ داده شبیه به آن است که هواپیما به کوه برخورد کرده باشد! صحنه را گم نکنیم. قاطی پاتی نکنیم، چهار نفر جمع شده اند می‌گویند چه و چه و اینها. از این موضوع عبور خواهیم کرد حواسمان باشد تصویر واقعه را فراموش نکنیم.» این اظهارات موجب خشم مخاطبان شد.

    حاشیه دیگر برنامه جهان آرا مربوط به مرتضی کیا رئیس سابق بسیج دانشجویی بود که اذعان کرد: اگر جوانان‌ این سرزمین به سبکی از زندگی تمایل داشته باشند که با حاکمیت در تضاد و یا تناقض باشد چاره ای جز مهاجرت ندارند! هم چنین داریوش سجادی، مفسر برنامه‌های صداوسیما  نیز روی آنتن زنده برنامه جهان آرا مدعی شد گرای ترور سردار شهید قاسم سلیمانی را روحانی و ظریف به آمریکا داده بودند!

    حاشیه دیگر شبکه مربوط به یک تحلیلگر آمریکایی به نام پروفسور جیمز فتزر که میهمان ارتباط تلفنی در شبکه افق بود. این تحلیلگر سردار سلیمانی را تروریست جهانی معرفی کرد که مترجم همزمان درحالی که صدایش شنیده می شد به آهستگی می گوید قطع کن قطع کن. مجری هم با قطع شدن تصویر و صدا می‌گوید ما همیشه مشکل صدا و تصویر داشتیم و داریم. مجددا ارتباط برقرار خواهد شد. برنامه زنده این مشکلات را همیشه دارد.

    در ابتدای همه‌گیری کرونا نیز افراد زیادی در اظهاراتی را درباره مداوای کرونا با روش‌های مختلف طب سنتی مطرح کرده بودند که بسیاری از آنها با واکنش‌های زیادی روبه‌رو شد. یکی از آنها محمد موسوی بود.

    موسوی در برنامه‌ای در شبکه افق درمان قطعی کرونا را از طریق طب سنتی و با نوشیدن جوشانده تبلیغ کرد، او گفته بود که یک مریض خیلی بدحال کرونا با نوشیدن شش لیوان جوشانده سلامتش را بازیافته است. موسوی بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت.

    هم چنین شبکه افق در تیزر یکی از برنامه های خود به نام «هاشور» از سبک موسیقی رپ استفاده کرد. برنامه «هاشور» با رویکردی طنز و متفاوت به نقد مسائل اجتماعی می پرداخت.

     

    منبع: برترین ها

  • صدا وسیما: مسئولیت حرف‌هایی که کارشناسان در برنامه زنده می‌گویند، برعهده خودشان است.

    صدا وسیما: مسئولیت حرف‌هایی که کارشناسان در برنامه زنده می‌گویند، برعهده خودشان است.

    مدیرشبکه افق بعد از این اظهارنظر، حین برنامه به کارشناس مربوط تذکر داده است.

    به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان رنجبران، مدیرکل روابط عمومی سازمان صدا وسیما گفت:

    بارها اعلام کرده‌ایم در برنامه‌های زنده، مسئولیت حرف‌هایی که کارشناسان می‌گویند، برعهده خودشان است.

    سازمان صدا وسیما چنین اظهارنظر سخیفی را قبول ندارد و آن را خلاف موازین اخلاقی و در شرایط فعلی کشور می‌داند.

    مدیریت شبکه افق به دلیل تخلف از ابلاغیه ستاد انتخابات رسانه ملی مبنی بر دعوت نکردن از افرادی که نامزد انتخابات مجلس یازدهم هستند، تذکرجدی دریافت کرده است.

    بیانیه خانه سینما به بهانه اظهارنظر یک کارشناس، عجولانه و مغایر رویکرد روشنفکرانه این قشر فرهیخته کشور است.

    رسانه ملی فیلم‌هایی را که به لحاظ محتوا به آنها ایراد دارد، بازهم تبلیغ می‌کند تا چرخ صنعت سینما بچرخد.

    سازمان صداوسیما سلیقه‌ای و تفکری نیست؛ بلکه منطبق بر منافع ملی است.

    خانواده بزرگ سینمای ایران اجازه ندهد عده ای معدود دردرون این خانواده با پول‌دشمنان این مرزوبوم، ضد امنیت مردم ایران طراحی های گوناگون داشته باشند.

    مجری این برنامه خطابش در آن بخش خاص، برخی مسئولان بود.

  • نوای نفاق و کینه ورزی به افق صدا و سیما …

    نوای نفاق و کینه ورزی به افق صدا و سیما …

    درست در زمانیکه کشور در غم و اندوه بزرگی بسر می برد. و از هر سمت و سویی مصیبتی بر ما ایرانیان وارد می شود. عده ای بیکار و روباه صفت در برکه آلوده به دنبال گرفتن ماهی برای بقای تفکر خودشان هستند. به هیچ عنوان کاری به حق یا باطل بودن تفکر اینان نداریم. هرچند رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون.

    اساساً ماهیت ایجاد شبکه افق، فراهم آوردن بستر سرکوب و توهین تفکر غیر است. شعار مرده باد مخالف من یقیناً اعتقاد قلبی مدیران و گردانندگان این شبکه است. شبکه ای که با ترفند قرار دادن در بین شبکه نمایش و  آی فیلم در لیست کانال های دیجیتال برایش مخاطب فراهم می کنند!! شبکه ای که نه ایرانی است و نه اسلامی! تفکر طالبانی نرم دارد. ظاهر فرهنگی و آرامی دارد اما در عمل با پنبه سر می برد. عوامل و برنامه ها محدود به چند نفر خاص که خود را عالم دهر می دانند و برای اصولگرایان نسخه راهبردی می پیچند!
    درست در زمانیکه کشور در غم و اندوه بزرگی بسر می برد. و از هر سمت و سویی مصیبتی بر ما ایرانیان وارد می شود. عده ای بیکار و روباه صفت در برکه آلوده به دنبال گرفتن ماهی برای بقای تفکر خودشان هستند. به هیچ عنوان کاری به حق یا باطل بودن تفکر اینان نداریم. هرچند رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون. نمی دانم چرا احساس می کنم کسی بالای سر این شبکه نیست و تهیه کنندگان و مجریان هر کاری دلشان می خواهند می کنند و هر حرفی را به زبان می آورند. درست است از بد روزگار مهمترین رسانه ی کشور به دست یک تفکر افتاده و تک صدا است. اما حفظ حرمت و کرامت انسانی زبطی به تقکر خاصی ندارد. د این شبکه مجریان و مدعوین برای دفاع از ارمان ها و اعتقادات خودشان به راحتی به دیگران توهین می کنند. اما یک سخن کوتاه از مخالف خود را بر نمی تابند! افقی ها از کجا خط می گیرند؟ پشتشان به چه کسانی گرم است که حد و مرزی ندارند و هرچه می خواهند بر زبان می رانند…
    دو روز قبل محمد صادق کوشکی براحتی رخشان بنی اعتماد را مورد توهین قرار داد. و گفت “خانمی که فراخوان می دهی اگر سپاه نبود امثال عبدلمالک ریگی دستشون به خودت و دخترت می رسید. شایدم خوشت می اومد شاید دوست داشتی!!!. اما مردم خوششون نمیاد…”

    و یک روز بعد نیز زینب ابوطالبی مجری و کارشناس شبکه افق دز صحبت هایی عجیب از کسانیکه با تفکر او همراه نیستند  و به دنبال رفاه می گردند خواست جمع کنند و از ایران بروند!! بروند جایی که به دنبال رفاه می گردند. و اگر موافق تفکر من هستید بمانید و زندگی سلحشورانه را پایه ریزی کنید که به آن احتیاج داریم. اگر هم که نه به سلامت!!
    همین دو مورد نشان می دهد که شبکه افق چه در آستین خود دارد. ایجاد تفرقه و نفاق. زیر پا گذاشتن آزادی بیان و عدالت اجتماعی. یا با این تفکر موافقید. پس از ما هستید. یا مخالفید و دشمن و ضد انقلاب !! چرا در آن صدا وسیما به آن همه عظمت کسی پیدا نمی شود از این خانم مجری بپرسد شما چه کاره مملکت هستید که برای مردم تکلیف تعیین می کنید؟؟ یا از صادق کوشکی بپرسد با چه جرأتی به یک هنرمند تهمت ناروا می زنید؟ قطعاً اگر در و پیکر رسانه ملی چفت و بست مناسبی داشت امثال این به اصطلاح استاد دانشگاه ها !! از صد متری صدا و سیما هم رد نمی شدند.
    ملت ایران طی دو هفته گذشته کم داغ و مصیبت ندیده است. هنوز داغ ترور سردار بزرگ انقلاب، سپهبد شهید قاسم سلیمانی بر شانه هایمان سنگینی می کند. هنوز باورمان نمی شود که 176 نفر در آسمان این خاک و به اشتباه هدف موشک خودی قرار گرفتند و در آتش سوختند. این جماعت کاسب انگار در ایران زندگی نمی کنند؟ و برایشان مهم نیست که در سیستان چه خبر است. در تمام این سالها ، فرقه منفعت طلب به دنبال خودنمایی و خود برتر بینی بوده اند و از هیچ کاری برای برتر نشان دادن خودشان مضایقه نمی کنند. رویدادها بنام خودشان مصادره می کنند.  این عادت بد از کجا شکل گرفته است که امثال سردار شهید سلیمانی ها را برای خودشان مصادره می کنند. سردار سلیمانی هرگز بین مردم تقاوتی قائل نشد. هیچ خطی در میان تفکراتش وجود نداشت. احترام ملت ایران از همه چیز برایش مهم تر بود. همین شد که قاسم سلیمانی مورد احترام همه ملت ایران است. و ترور ناجوانمردانه اش خون ایرانی ها را به جوش آورد. و دیدید که در مراسم تشییع پیکر پاکش چگونه سنگ تمام گذاشتند. سپهبد شهید قاسم سلیمانی قهرمان همه مردم ایران است. و مردم ایران همین ها هستند که دیدید. به وقتش همه کار کرده اند. شما که به اتکاء سواد ناقص و تفکر از پایه غلط خود فقط اهل حرف زدن هستید چه در کارنامه تان دارید ؟ از کجا آمده اید؟ و چه چیزی که در قاموس شرافت و انسانیت جای می گیرد برایتان اهمیت دارد؟ گمان کنم هیچ !!

  • اعتراض خانه سینما و کانون کارگردانان به صداوسیما در پی توهین به هنرمندان

    اعتراض خانه سینما و کانون کارگردانان به صداوسیما در پی توهین به هنرمندان

    به همه همکاران خود پیشنهاد می‌دهد که با خودداری از حضور در برنامه‌های به اصطلاح سینمایی و تحلیلی این رسانه، همدل و همراه در این اعتراض حرفه‌ای مشارکت کنند.

    در پی پخش مطالبی در سازمان صدا و سیما درباره رخشان بنی اعتماد ، خانه سینما و کانون کارگردانان سینمای ایران هر کدام جداگانه متنی را منتشر کردند. خانه سینما با انتشار بیانیه‌ای از سینماگران تقاضا کرد تا در برنامه های صدا و سیما شرکت نکنند.
    به گزارش  ایلنا ،خانه سینما به درخواست روسای صنوف و جمع کثیری از اعضای خود، طی این بیانیه اعتراض خود را به صدا و سیما اعلام کرد.
    متن بیانه به شرح زیر است:
    سال‌هاست رسانه‌‌ی انحصاری ملی که مدعی ارتقای فرهنگ و هنر و دانش اجتماعی و حقوق شهروندی است، نه تنها از انجام تکالیف ملی و اصلی‌اش جا مانده، بلکه هرازچندگاهی با خروج خود از مرزهای اخلاق و انسانیت به بهانه دفاع از ارزش‌ها تداوم تخریب‌اش را در شبکه‌های متعدد به رخ می‌کشد و در مسیر این ماموریت، چه چهره‌هایی شاخص‌تر از هنرمندان جامعه برای آن‌که هدف تخریب قرار گیرند؟
    اهانت اخیر و بی‌شرمانه صداوسیما به بانویی محترم از جمع کارگردانان سینمای ملی ایران و فرزند هنرمندش، پیش و بیش از آن‌که خدشه‌ای به ساحت اعتبار و ارزش این سرمایه‌ی فاخر فرهنگی و هنری کشور وارد کند، برای ما سینماگران و همه کسانی که سینمای اجتماعی او را در تمام این سال‌ها دنبال کرده‌اند، گواه گویایی‌ست بر تداوم عامدانه‌ی روند ایجاد تفرقه و تخریب توسط سازمان مذکور.
    خانه سینما به درخواست روسای صنوف و جمع کثیری از اعضای خود، طی این بیانیه ضمن اعلام وظیفه‌ی  اخلاقی، فرهنگی، حرفه‌ای و صنفی خود در حراست از حیثیت کلیه‌ی  اعضا به ویژه یکی از فاخرترین چهره‌های فیلمسازش و ضمن اظهار تأسف برای مدیریت سازمانی که ظاهراً بر محتوای تولیدات رسانه‌اش هیچ نظارت هوشمندانه‌ای ندارد، به نمایندگی از جامعه اصناف سینمایی کشور به مردم ایران اعلام می‌کند که همسو با مطالبات مدنی و حق‌جویانه‌ی آن‌ها، چشم بر روی این‌گونه توهین‌ها و عملکردهای رسانه‌ی ملی نخواهد بست.
    همچنین به همه همکاران خود پیشنهاد می‌دهد که با خودداری از حضور در برنامه‌های به اصطلاح سینمایی و تحلیلی این رسانه، همدل و همراه در این اعتراض حرفه‌ای مشارکت کنند تا این رسانه گمان نبرد که به اتکای قدرت و بودجه‌ی وافرش می‌تواند هر تهمت و توهینی را نثار سینمای ایران و چهره‌های فرهنگی این سرزمین کند.
    متن کانون کارگردانان به شرح زیر است:
    «کانون کارگردانان سینمای ایران هتک حرمت بزرگان و سرمایه های سینمای ایران سرکار خانم رخشان بنی اعتماد و جناب آقای مسعود کیمیایی را شدیدا محکوم می کند و در برابر تخریب، سینماگران سکوت نخواهد کرد.
    کانون کارگردان سینمای ایران با احترام به تمامی برنامه سازان سیما، رسما از تمامی کارگردانان سینما درخواست می کند تا عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما در هیچ برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان و کارشناس شرکت نکنند.»
  • واکنش تلویزیون به مرگ یک موجود زنده؛ شوخی یا توهین؟

    سال‌هاست که تلویزیون به عقاید مردم احترام نمی‌گذارد و کار خود را می‌کند اما حالا کار به جایی رسیده است که هم احترام را نگه نمی‌دارد هم آن را مسخره می‌کند.

    عصرایران؛ مصطفی داننده- در هفته‌ای که رفت، واکنش‌ها به مرگ گربه بزرگمهر حسین‌پور کاریکاتوریست و طراح شناخته شده کشور حسابی جنجال به‌پا کرد. مهم‌ترین و جنجالی‌ترین واکنش مربوط به دو مجری جوان شبکه افق بود.
    دو مجری جوانی که این مرگ و هم‌دردی هنرمندان با بزرگمهر را تا توانستند مسخره کردند. خیلی‌ها گفتند این یک شوخی بوده است و حسین‌پور و دیگران نباید از آن ناراحت باشند اما در واقعیت این برنامه یک شوخی نبود بلکه توهین به احساسات یک فرد بود.
    به هر دلیلی بزرگمهر به این گربه علاقه داشته  و با مرگ او غمگین شده است. توجه کنید علاقه او به یک ماشین یا یک لیوان نبوده است، او دلبسته یک موجود زنده شده بود.

    ابراز همدردی دیگران با این مرگ هم به خاطر این علاقه بوده است. به خاطر احساساتی که جریحه دار شده است.
    واقعا رفتار تلویزیون در این ماجرا قابل درک نیست. چرا یاد نگرفته‌ایم به عقاید دیگران احترام بگذاریم حتی اگر آن را قبول نداریم. فردی یک گربه، یک سگ، یک موجود زنده یا حتی یک انگشتر را از دست داده است و به خاطر آن ناراحت است. چرا به این ناراحتی احترام نمی‌گذاریم و سعی می‌کنیم آن را مسخره کنیم؟
    شاید خیلی‌ها بگویند این برنامه تنها یک شوخی بوده است و نباید از آن ناراحت شد.  این استدلال قابل قبول نیست چون احساسات یک فرد را نشانه گرفته است. همانطور که در بالا اشاره شد این گربه برای بزرگمهر حسین پور بخشی از یک زندگی بوده است و بین این دو یک رابطه عاطفی ایجاد شده بود و مسخره کردن آن یعنی توهین به این احساسات.
    نکته جالب این است که در دین ما حیوانات مورد احترام هستند و حتی توصیه شده است که با آنها رفتار تحقیر آمیز نداشته باشیم.
    البته هدف این برنامه مسئله دیگری بود. به شکل ذاتی تلویزیون به دنبال این است که نشان دهد دغدغه طبقه هنرمند و روشنفکر ایران با مردم فرق دارد. مثلا با پخش این برنامه می‌خواست بگوید ببیند اینها نگران مرگ یک گربه هستند و کاری به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم ندارند.
    تلویزیون یک نکته را فراموش کرده است که این روزها نگه داشتن حیوانات خانگی در ایران دیگر همگانی شده است و ما از جنوب تا شمال بسیاری از شهرها شاهد نگه داشتن گربه و سگ در خانه‌ها هستیم. و آیا به خاطر مشکلات اقتصادی انسان باید چشم به روی احساسات خود ببندد و دیگر به این مسائل نپردازد؟
    البته سال‌هاست که تلویزیون به عقاید مردم احترام نمی‌گذارد و کار خود را می‌کند اما حالا کار به جایی رسیده است که هم احترام را نگه نمی‌دارد هم آن را مسخره می‌کند.