برچسب: شاعر

  • فاضل نظری از کانون پرورش فکری رفت

    فاضل نظری از کانون پرورش فکری رفت

     

    فاضل نظری، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از این سمت برکنار شد، همچنین خبر بازگشت حاجیان‌زاده قوت گرفته است.

    فاضل نظری که سال ۱۳۹۶، با حکم وزیر آموزش و پرورش به عنوان مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منصوب شده بود، در نهایت از سمت خود برکنار شد.

    فاضل نظری که پیش از مدیرعامل کانون پرورش فکری، معاون هنری حوزه هنری بوده است، دکترای مدیریت از دانشگاه شهید بهشتی دارد. دبیری سه دوره جشنواره بین‌المللی فیلم صد، دبیری علمی جشنواره بین‌المللی شعر فجر و عضویت در شورای علمی گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بعضی از عناوین ادبی و هنری و علمی او است.فاضل نظری از کانون پرورش فکری رفت|خبر فوری

    او علاوه بر سابقه ۱۰ سال ریاست حوزه هنری استان تهران، رئیس مرکز موسیقی حوزه هنری، عضو شورای عالی شعر سازمان صدا و سیما نیز بوده و از سال ۱۳۸۳ در دانشگاه‌های تهران در حوزه مدیریت تدریس می‌کند.

    شنیده‌های مهر حاکی از آن است که جایگزین فاضل نظری، علیرضا حاجیان‌زاده، مدیرعامل پیشین کانون است. وی از ۱۰ آذر ۱۳۹۲ به سمت مدیرعاملی این مجموعه منصوب شده بود و حالا جایگزینی وی با یک جوان در آخرین روزهای دولت نشان از اتفاقات عجیب و غریب در این حوزه است.

     

  • اشک‌ها و لبخندهای «سایه»

    اشک‌ها و لبخندهای «سایه»

    «سایه» امسال با گذر از اندوه کوچ همیشگی محمدرضا شجریان و گاهی جعلیاتی که سبب نارضایتی‌اش شده است، ۹۳سالگی را پشت سر گذاشت و وارد ۹۴سالگی شد.اشک‌ها و لبخندهای «سایه»|خبر فوری

    به گزارش خبر فوری، سال گذشته در چنین روزهایی نخستین روزهای نود و سومین سال زندگی «سایه» با شیوع ویروس کرونا در جهان همراه شد که این مسئله «شب شعر در سایه سایه» در شهر کلن آلمان را لغو کرد؛ پس از لغو این دیدار، او در ویدیویی برای مخاطبانش چنین خواند: «این همه راه آمدی، آری/ بنشین، خسته‌ای و حق داری/ نفسی تازه کن، نمی‌دانم / چند مانده است از شب دشوار/ تا رسیدن هنوز باید رفت/ کار سخت است و در امتداد این روزها مخاطبان سایه تنها در شعرهایی تازه با این شاعر دیدار کردند، «داستان آفرینش دوزخ در نیم پرده؛ شبِ هزار شب» شعری بود که ابتهاج آن را در آذرماه ۹۸ سروده بود اما تا پیش از شماره بهاریه «چلچراغ» هنوز منتشر نشده بود و دیگر سروده او در همان زمان که  یلدا ابتهاج آن را در تیرماه سال جاری به اشتراک گذاشت ، چنین است: «شنیده‌ام که درخت از درخت باخبر است/ و من گمان دارم که سنگ هم از سنگ/ و ذره ذره عالم که عاشقانِ همند/ مگر دلِ تو که بیگانه است با دلِ من.»

    داستان دنباله‌دار کرونا در جهان مانع از برگزاری جلسات شعرخوانی حضوری برای «سایه» شد اما مخاطبان این شاعر هر از چندگاهی از قابی مجازی با او دیدار می‌کردند. ابتهاج در نشست مجازی برگزارشده توسط خانه ایران (مونیخ) در مردادماه گذشته نخستین جملات خود را این‌گونه بیان کرد: شعرخوانی اگر به صورت درددل نباشد یا مبادله اندیشه و عقاید نباشد، کار بی‌حاصلی است.

    او سپس به بیان ماجرای سرایش «ارغوان» پرداخت و گفت که درخت ارغوانی در خانه‌ای که سال‌ها پیش در تهران در آن زندگی می‌کرده داشته و وقتی دیگر در آن خانه نبوده این شعر را به یاد آن خانه و درخت گفته است.

    اشک‌ها و لبخندهای «سایه»|خبر فوری

    هوشنگ ابتهاج در پاسخ به سوالی درخصوص اثر اجراشده از این سروده توسط علیرضا قربانی این‌چنین ابراز نظر کرد: ظاهرا شنونده‌ها هم از این راضی هستند، من شنیده‌ام که تا مقدمه شروع می‌شود مردم شروع به دست زدن می‌کنند یعنی دیگر آن را می‌شناسند. ولی عیبش این است _ که البته حق هم دارند _ این شعر برای آواز و تصنیف طولانی است، مقدار زیادی از آن زده شده و یک خرده شعر شَل و کور شده، ولی در مجموع حالتی که این شعر به وجود آورده تا حدی در خود شعر جا پایش معلوم است. راستش را به شما بگویم، خواندن این شعر برای من دشوار است، معمولا هم سعی می‌کنم از اول شعر را با لحن دیگری که لحن خودم نیست بخوانم تا به جاهایی که می‌رسد بتوانم به راحتی از آن بگذرم، گاهی هم یادم می‌رود این کار را بکنم و دسته‌گل به آب می‌دهم و خواندن قطع می‌شود.

    در دیدار مجازی دیگری که البته کمی قدیمی‌تر (۴ فروردین ۹۸) از زمان انتشارش بود، «سایه» با تارنوازی امیرحسین سام «ارغوان» را خواند.

    در این روزها ابراز علاقه مخاطبان او هم انگار رنگ متفاوتی به خود گرفت؛ گروهی از کوه‌نوردان علاقه‌مند به این شاعر صعودشان به قله دماوند را به «سایه» تقدیم کردند.

    اما چیزی نگذشت که پیر پرنیان‌اندیش ادبیات فارسی در اندوه کوچ همیشگی نصرت‌الله نوح که در ۲۱ مردادماه از دنیا رفت، نشست و در این اندوه چنین نوشته شد: «دریغ… شاعری دیگر در خاک غریب به خواب ابدی رفت…»

    هرچند که این تنها اندوه ۹۳سالگی او از درگذشت هنرمندان نبود؛ «خسرو آواز ایران» رفت و «سایه» در فراغ محمدرضا شجریان گفت : «بارها گفته‌ام که نمی‌توانم ایران را بی بودن شجریان تصور کنم. آن‌قدر زنده ماندم که این مصیبت را هم دیدم: «هر که را می‌خوانم از یاران ایام جوانی/ خاک پاسخ می‌دهد زان‌سوی مرز زندگانی»

    شاید باید ۱۰ ‌سال بگذرد که بتوانم شعری برای شجریان بگویم. برای بزرگی این مصیبت کلمه ندارم. کلماتم سست و ضعیف و کم و کوچک و پوک است. نمی‌تواند دردم را بگوید. عاجزم از بیان. باید سال‌ها بگذرد…»

     

  • تکذیب شایعات درباره سلامتی احمدرضا احمدی

    تکذیب شایعات درباره سلامتی احمدرضا احمدی

     

    تکذیب شایعات درباره سلامتی احمدرضا احمدی|خبر فوریدر پی انتشار شایعاتی از حال ناخوش احمدرضا احمدی، او امروز با انتشار پستی در صفحه شخصی خود اعلام کرد که حالش خوب است.

    چند روز گذشته شایعاتی درباره وضعیت جسمی احمدرضا احمدی شاعر پیشکسوت کشورمان مطرح شده بود که حال خوبی ندارد اما امروز او در صفحه مجازی خود اعلام کرد که حالش خوب است.

    در استوری که احمدرضا احمدی منتشر کرده، ربوالحسنی از همکارانش مکالمه ای با او داشته و  عنوان کرده که همین الان با احمدرضا احمدی عزیزتر از جانم حرف زدم و جانم آرام گرفت احمدرضا صحت و سلامت است.

    کاش آن کسانی که تفریحشان انتشار خبر بی اساس و شوم منتشر درباره دیگران است روزی روزگاری بالاخره دست از این شکل زندگی بردارند.

  • رهبر انقلاب بر «منظومه قاسم سلیمانی» تقریظ نوشتند

    رهبر انقلاب بر «منظومه قاسم سلیمانی» تقریظ نوشتند

     

    رهبر انقلاب بر «منظومه قاسم سلیمانی» تقریظ نوشتند|خبر فورینویسنده «منظومه قاسم سلیمانی» از نوشتن تقریظ رهبر انقلاب بر سروده جدیدش خبر داد.

    افشین علا شاعر و ترانه‌سرا در کانال تلگرامی خود از نگارش تقریظ آیت‌الله سید علی خامنه‌ای رهبر انقلاب بر کتابش با عنوان «منظومه قاسم سلیمانی» خبر داد و نوشت: تابستان امسال پس از سفری به کرمان و زیارت مزار شهید قاسم سلیمانی، تصمیم گرفتم منظومه‌ای در وصف آن سردار والامقام بسرایم. به لطف خدا پس از روزهای متمادی توانستم این منظومه را که در قالب مثنوی است با بیش از دویست بیت به پایان برسانم. خوشبختانه چندی پیش این اثر به استحضار رهبر فرزانه انقلاب رسید و با استقبال ایشان روبرو شد. این بار حضرت آیت الله خامنه‌ای ضمن ارسال پیامی محبت‌آمیز، انگشتر خود را نیز به این فرزند کوچک‌شان اهدا کردند. هدیه‌ای که از تمام مواهب مادی برایم عزیزتر است. ان‌شاءالله این منظومه، همزمان با اولین سالگرد شهادت سردار، توسط بنیاد حاج قاسم سلیمانی در قالب کتابی نفیس منتشر خواهد شد. من هم قصد داشتم این خبر را همزمان با سالگرد شهید منتشر کنم. اما با شکست خفت بار ترامپ، قاتل بی‌آبروی آن سردار دلاور، چنان به وجد آمدم که تصمیم گرفتم به نشانه شادی و شکر، هم اکنون این مطلب را به اطلاع عزیزان برسانم. امید است که این اثر ناقابل، چشم روشنی کوچکی باشد برای تسلی دل خانواده سرافراز حاج قاسم و همه عاشقان آن شهید عزیز که نامش تا ابد زبانزد آزادگان و جوانمردان عالم خواهد بود.

    متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی بدین شرح است: «بسمه تعالی رسا و شیوا و خوش لفظ و معنا سروده شده است. منظومه ماندگاری خواهد شد ان شاء الله. این قریحه و این توفیق را به آقای افشین علا تبریک می‌گویم.»

     

  • شهریار در این شهر یار ولایت بود/ داستان سرودن علی ای همای رحمت

    شهریار در این شهر یار ولایت بود/ داستان سرودن علی ای همای رحمت

     

    عشق به ولایت از جمله موضوعاتی است که شهریار همواره در شعرهای شهریار می درخشد و البته که عشق به ولایت در زندگی شهریار، عشقی کاملا دوجانبه بود.

    وقتی پرده پایین می‌آید و نور صحنه را می‌گیرند، داستان تازه در ذهن مخاطب آغاز می‌شود. این تعبیری است که اهل هنر از تئاتر ارائه می‌دهند. نمایشنامه زندگی محمدحسین بهجت تبریزی یا شهریار شیرین سخن هم در این تعریف به خوبی می گنجد.

    شهریار که در سال ۶۷ و در سن ۸۲ سالگی مرگ را در شعر زندگی خود ردیف کرد، در سال‌های بعد از درگذشت اش به اندازه تمام سال‌های زندگی خود به شهرت رسید. به طوری که ۲۷ شهریور، روز بستن پرده‌های چشمان شهریار در زندگی، توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان روز ی برای پاسداشت شعر و ادب فارسی نامگذاری شد.

    اگرچه در سه دهه اخیر نام شهریار بیش از هر شاعر معاصر دیگری به گوش ایرانیان و حتی علاقه مندان شعر فارسی و ترکی در تمام جهان رسیده است؛ اما مسئله غم انگیر آنجاست که شاید بیش از نیمی از همان علاقه مندان و ارادتمندان شهریار، درباره او جز اسمش و چند بیت معروفش چیز بیش‌تری نمی‌دانند.

    پرداختن به زندگی، استعداد ادبی یا جهان بینی شهریار چیزی است که بی شک در این گزارش نمی گنجد و آنچه امروز به مناسبت روز گرامیداشت استاد شهریار مورد توجه قرار می‌دهیم، یک جنبه معنایی خاص در اشعار اوست. موضوع ولایت در شعر شهریار؛ چیزی که به واسطه شعرهای عاشقانه محمدحسین بهجت تبریزی، آنچنان که باید به گوش همگان نرسیده است.

    اگر در آسمان شعر شهریار دنبال عشق به ولایت علی علیه السلام بگردید، شعر علی و شب، علی انسان کامل، بال ولایت، علی‌ای همای رحمت، و مهر و ماه ولایت از جمله ستارگانی هستند که می‌توانند شما را راهنمایی کنند.

    در این میان کمتر کسی پیدا می‌شود که علی‌ای همای رحمت را نشنیده یا ازبر نباشد:

    علی‌ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ما سوا فکندی همه سایه هما را

    دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین / به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

    به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند / چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

    مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ / به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

    برو ای گدای مسکین در خانه علی زن / که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

    به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

    به جز از علی که آرد پسری ابو العجائب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را

    مرحوم آیت الله نجفی مرعشی، درباره داستان سروده شدن شعر علی‌ای همای رحمت چنین تعریف کرده است:

    شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیا خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم در زاویه مسجد کوفه نشسته‌ام و امیر مؤمنان علی علیه السلام با جمعی در آنجا حضور دارند. حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. چند تن از شعراء عرب را آوردند. فرمودند: شعرای فارسی زبان را نیز بیاورید. آنگاه محتشم و چند تن از شعراء فارسی زبان آمدند. فرمودند: شهریار را بیاورید. شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! و شهریار خواند.

    آیت الله مرعشی در ادامه رؤیای صادقه‌اش فرمود: وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی می‌کند. گفتم: از جانب من او را دعوت کنید که در قم به نزد من بیاید. چند روز بعد شهریار آمد، دیدم دقیقاً همان کسی است که من او را در خواب در حضور حضرت امیر علیه السلام دیده‌ام.

    از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته‌ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته‌ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده‌ام و نه درباره آن با کسی صحبت کرده‌ام.

    آیت الله مرعشی در پاسخ شهریار فرمود: چند شب قبل من خواب دیدم که در مسجد کوفه هستم و حضرت امیر المؤمنین علیه السلام تشریف دارند. حضرت، شاعران اهل بیت علیهم السلام را احضار فرمودند. ابتدا شاعران عرب آمدند. سپس فرمودند: شاعران فارسی زبان را بگویید بیایند. آنها نیز آمدند. بعد فرمودند: شهریار ما کجاست؟ شهریار را بیاورید! و شما هم آمدید. آنگاه حضرت فرمودند: شهریار شعرت را بخوان! و شما شعری را که مطلع آن را بیاد دارم، خواندید.

    شهریار فوق‌العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان طور که قبلاً عرض کردم، تاکنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام.

    آیت الله مرعشی نجفی فرمود: وقتی شهریار، تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده بود، من آن خواب را دیده بودم.

    استاد شهریار از جمله شاعران زمان شناسی بود که توانست نعمت ولایت را در زمان حیات خود نیز با تمام وجود درک کند و در نکوداشت و پاسداشت مقام ولایت، با آنچه در توان داشت بکوشد. درباره دیدارها و گفتگوهای رهبر معظم انقلاب با استاد شهریار، روایت‌های بسیار شنیدنی وجود دارد.

    هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۷ و به مناسبت روز جوان، رهبر معظم انقلاب دیداری با جوانان داشتند و در این جلسه گرم و صمیمی، یکی از جوانان از ایشان می پرسد: از بین شعرای معاصر، آثار کدام یک را بیشتر مطالعه کرده‌اید و به او علاقه دارید؟

    ایشان در پاسخ می‌فرمایند که در هر قالب شعری به چند نفر علاقه دارند و در غزل از سه نفر نام می‌برند که یکی از آنها، «شهریار» است. ایشان می‌فرمایند: «از شعر شهریار خیلی خوشم می‌آمد و با ایشان هم آشنا بودم. البته من بعد از انقلاب با ایشان آشنا شدم، قبل از انقلاب هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتیم.»

    علاقه و عشق شهریار به ولایت و رهبری و علاقه حضرت آیت الله خامنه ای به استاد شهریار زبانزد عام و خاص است.

    اواخر تیرماه سال ۶۶، قرار است رئیس جمهور به استان آذربایجان شرقی سفر کنند. یکی از برنامه‌هایی که معظم له روی آن تاکید ویژه دارند، دیدار با استاد شهریار است. شب شعری در محل استانداری تدارک دیده می‌شود. ساعت اندکی از ۹ شب گذشته و کسی وارد می‌شود و خبر از ورود استاد را می‌دهد. آیت الله خامنه ای با ورود استاد از جا بر می‌خیزند. بعد از سلام و علیک، یکدیگر را عاشقانه در آغوش می کشند. تبسمی زیبا بر لبان آیت الله خامنه ای نقش بسته و به شهریار می‌گویند که از علاقه‌های زندگی ام زیارت حضرت عالی بود و الحمدلله امشب موفق شدم. شهریار نیز با سیمایی مبتهج و بشّاش چشم در چشم ایشان دوخته، کم کم حلقه اشک دور چشمان استاد را فرا می‌گیرد و وقتی توجه خود را معطوف به دست راست ایشان می‌کنند، بغض به اشکی سرازیر تبدیل می‌شود. شهریار زیر لب می‌گوید: «پسر عموجان! ابوالفضل مایی، تو هم مثل حضرت ابوالفضل دستت را دادی در راه اسلام و امام و انقلاب. آخر این چه شقاوتی ست که با این دست چنین کنند؟»

    شهریار در این شب شعر، غزل معروف «کشتی نجات» را قرائت می‌کنند که همواره با تحسین آیت الله خامنه ای و حضار همراه است.

    گل و شمعم به مزار دل خونین آمد
    گفت پاشو که مسیحات به بالین آمد

    ناخدا نوح نبی بود که کشتی نجات
    راه طوفان زد و با بار دل و دین آمد

    قاصد کوی خدا را چه بنامیم ای دوست
    چه به از آنکه به سر سوره یاسین آمد

    رهبر معظم انقلاب علاقه خاصی به استاد شهریار داشتند که این علاقه در رویدادهای متعدد و سالیان سال تجلی یافته است. از جمله در سال ۸۵ در جریان برگزاری کنگره یکصد سالی استاد شهریار، رهبر انقلاب فرمودند:

    شهریار شاعر بسیار بزرگی است. تجلیل از او حقیقتاً تجلیل از شعر فارسی و ادب فارسی است. علاوه‌ی بر این، شخصیّت خود شهریار به نظر من با قطع نظر از محصول ذهن او -که شعر او است- شخصیّت برجسته‌ای است.
    شهریار یک شخصیّت پاکیزه و دارای خصال برجسته‌ی اخلاقی بود. یک انسان متواضع، حق‌پرست، پارسا، بسیار صمیمی و صادق؛ از جمله‌ی کسانی که کالای شعر خود را حاضر نیست به کسی بفروشد؛ این خیلی مهم است.

    شهریار برای بسیاری از شاعران جوان در ایران و سراسر دنیا یک الگوی کم نظیر است. مهم‌ترین درسی که پیروان راه او می‌توانند بیاموزند، این است که همیشه فوت و فن حرفه‌ای در شعر و ادب و هنر حرف اول را نمی‌زند؛ گاهی باید عاشق باشی و بگذاری عشق به جای تو سخن بگوید.

    عشق به ولایت از جمله موضوعاتی است که شهریار همواره در شعرهای شهریار می درخشد و البته که عشق به ولایت در زندگی شهریار، عشقی کاملا دوجانبه بود.