برچسب: سینما

  • جزئیات مراسم افتتاحیه و اختتامیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اعلام شد

    محل‌های برگزاری، کارگردانان و مجریان مراسم افتتاحیه و اختتامیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.
    به گزارش روابط عمومی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، مراسم افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر سه‌شنبه شب نهم بهمن ماه در پردیس تئاتر تهران برگزار خواهد شد. کیارش اسدی‌زاده کارگردان مراسم افتتاحیه و منصور ضابطیان مجری مراسم است.
    همچنین مراسم اختتامیه جشنواره بیست و دوم بهمن ماه در برج میلاد برگزار می‌شود و احد صادقی کارگردان این مراسم است. اجرای مراسم اختتامیه را محمدرضا شهیدی‌فر برعهده دارد.
    سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به دبیری ابراهیم داروغه‌زاده همزمان با سالگرد چهلمین سال انقلاب اسلامی ۱۰ تا ۲۲ بهمن ماه برگزار می‌شود.
  • قانون مورفی: سقوط یک رامبد جوان

    وجود سرمایه زیاد از مشکلات دیگر قانون مورفی است، وقتی که پول زیاد باشد مجموعه‌ای از تک‌صحنه‌های جذاب و چشم‌نواز خواهی ساخت که در کنار هم بسیار بی‌ربط است.

    عصر ایران ؛ حسین جعفری – فیلم قانون مورفی ساخته رامبد جوان مدتی است بر روی پرده اکران است و به دلایل زیادی مورد اقبال تماشاچان هم قرار گرفته است، از دلایل این توجه تماشاگران می توان به این نکات اشاره کرد: خود رامبد جوان به عنوان یک از شناخته‌شده ترین ستاره‌های سینما و تلویزیون به مدد بازیگری و اجرا و ساخت ۶ فصل برنامه خندوانه که از خرداد سال ۱۳۹۳ در حال پخش است، اسم توجه برانگیز فیلم، ترکیب جذاب بازیگران، فضای تبلیغاتی فیلم با استفاده از استند آپ کمدین‌های خنداننده شو خندوانه بسیار مورد توجه قرار گرفت ( علی الخصوص با ویدیوهای کوتاه اینستاگرامی که ساخته بودند) و …
    قوانین مورفی مجموعه‌ای از قوانین و نکاتی است که ادوارد مورفی آنها را با یک مجموعه قوانین ثبت کرده است مانند : «قانون صف: اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.» یا «قانون بینی: بعد از اینکه دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.» و یا «قانون خرید: اهمیتی ندارد که چقدر دنبال جنسی بگردید، به محض اینکه آن را خریدید آن را در مغازه دیگری ارزان‌تر خواهید یافت.» و …
    فیلم داستان یک پلیس جوان به اسم فرخ (با نقش آفرینی امیر جدیدی) است که از زنش جدا شده و به صورت قسطی مهریه زنش (۱۳۶۵ سکه) را پرداخت می‌کند، بر اساس اتفاقی ناخواسته باعث می‌شود که رئیسش کارت و اسلحه و بی‌سیم او را بگیرد و خدمت او به حالت تعلیق درآید. درست در همین زمان دوست ثروتمند او بهمن (امیر جعفری) از شمال با او تماس می‌گیرد که هر چه زودتر به پیش من بیا چون سارا دخترم را دزدیده‌اند، بیا تا آدم‌رباها را پیدا کنیم و …
    حال در جریان این قصه فرخ مدام از مورفی و قوانین مورفی شکایت می‌کند که هر گاه کار مهمی را انجام می‌دهد بنابر قوانین مورفی اتفاقات بر وفق مرادش پیش نمی‌رود مثلا وقتی اول فیلم دنبال یک دلقک کچل سارق است یهو ماشینش خاموش می‌شود و با خواهش و تمنا و ارجاع به قانون مورفی می‌گوید که بز آورده و … البته دوباره ماشینش روشن می‌شود!
    فیلم قانون مورفی از چند جهت آسیب دیده است :
    ساده انگاری در فیلمنامه و روایت قصه‌ای بسیار ساده، دم دستی و تکراری که سعی شده با اجرا و تولید متکی بر جلوه‌های ویژه، این قصه را جذاب کنند که چنین اتفاقی هرگز نمی‌افتد، چون قصه فیلم باید در درون خود بکر و جذاب باشد و با هیچ تمهید خارجی نمی‌توان آنرا را جذابتر کرد حتی با امکاناتی بسیار بیشتر از این هم اگر قصه اشاره شده را اجرا و تولید کنیم باز ساده، کلیشه‌ای و تکراری است.
    نویسندگان موقع فیلمنامه نویسی هر نکته یا اتفاقی که به نظرشان با مزه آمده است را در فیلمنامه آورده‌اند حال این بامزه می‌تواند بارش هندوانه باشد یا شلیک اشتباهی به مهناز افشار، می‌تواند شوخی‌های جنسی باشد یا دیالوگی از یک فیلم دیگر یا داستانکی در دنیای مجازی یا یک موزیک ویدیو با موسیقی بی‌ربط و فضای بی‌ربط‌تر و … به بهانه توهم فرخ ناشی از خوردن کیک مخدر، استفاده از شوخی‌هایی با ارجاعات بسیار نازل جنسی و …
    هوس و میل به تولید صحنه‌هایی از فیلم‌های مورد علاقه کارگردان یا فیلمنامه‌نویسان مانند همان صحنه تعقیب و گریز اول فیلم با ماشین و آخر فیلم با قایق‌ها (مانند فیلم‌های جیمز باند یا عملیات غیر ممکن )، صحنه چپ شدن نیسان حامل هندوانه و بارش هندوانه (مانند بسیاری از سریال و فیلم‌های اکشن یا مجموعه‌ فیلم‌های تاکسی لوک بسون)، توهم فرخ از خوردن کیک مخدر یا حش‌کیک (مانند خوردن دم نوش مخدر در سریال پایتخت ۱ و توهم زدن نقی و بابا پنجعلی و ارسطو) پرواز قایق در آسمان (مانند پرواز ماشین ارسطو در سریال پایتخت ۵)، صحنه تعقیب و گریز دختر پارکوری، شوخی‌هایی با لایه پنهان جنسی ( که از فیلمفارسی های قبل انقلاب تا همین فیلم‌هایی که بعنوان آفتهای کنونی سینمای ایران از آنها یاد می‌شود) و …
    وجود صحنه‌های بدون کارکرد در فیلم مانند صحنه مواجهه فرخ با همسرش (آناهیتا درگاهی) و حرف و بحث درباره شکل پرداخت مهریه و ازدواج مجدد همسر، اگر آن صحنه را از فیلم حذف کنیم هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد، به دلیل اینکه فرخ بعدتر با ۲ یا ۳ دیالوگ که با بهمن مطرح می‌کند همین اطلاعات را به مخاطب می‌دهد و آن صحنه در واقع اضافی می‌شود. حتی کاربردی احساسی یا انگیزشی هم ندارد که بر اساس آن اتفاق پاره‌ای از دیوانه‌بازی های فرخ را بپذیریم، اگرچه فرخ دیوانه بازی هم نمی‌کند و بیشتر او در حال رفع و رجوع به سیم آخر زدن‌های بهمن است.
    منطق داستانی ضعیف که در بسیاری از صحنه‌های کلیدی فیلم مشهود است و انگار اولین پاسخی که به ذهن خطور کرده است را در فیلمنامه آورده‌اند مثلا با خود گفته‌اند چرا باید دختر با فرخ و بهمن همکاری کند چون نگران برادرش است و بعد چرا باید برادر هم با آنها همکاری می‌کند چون منوچهر و دار و دسته‌اش به او نارو زده‌اند و … در واقع به ساده انگارانه‌ترین شکل ممکن اتفاقات را پیش می‌برند بدون هیچ ظرافتی در طرح معما، غافلگیری یا تعلیق و …
    وجود سرمایه زیاد هم یکی از دیگر مشکلات قانون مورفی است، وقتی که پول در دسترس تولید آنچنان زیاد باشد که فکر کنی هر کاری می توانی انجام دهی سر انجام مجموعه‌ای از تک‌صحنه‌های جذاب و چشم‌نواز خواهی ساخت که وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند بسیار بی‌ربط و تو ذوق‌زننده خواهد بود. شاید اگر تک تک صحنه‌ها را قبل از نمایش بر روی میز تدوین می‌دیدیم احساس می‌کردیم با یک فیلم بدیع مواجه خواهیم بود اما وقتی محصول نهایی را می‌بینیم به دلیل این حجم از پراکنده‌گویی دچار سر درد می‌شویم.
    در «قانون مورفی» نکات مثبتی هم هست مانند نقش آفرینی خوب امیر جدیدی که یک لایه دیگر به کارنامه بازیگری او اضافه کرده است و انصافا بسیاری از لحظات کمیک فیلم متاثر از اجرای درست و درک صحیح او از موقعیت و نقشش است.
    یا در صحنه تعقیب و گریز ابتدای فیلم لحظه‌ای که همکار فرخ از شیشه ماشین بیرون می‌رود تا به ماشین دلقک شلیک کند و دستگیره کنار سقف ماشین وجود ندارد و از فرخ می‌خواهد او را بگیرد و فرخ کمربند او را می‌گیرد و … این صحنه و اتفاقات آن هم یک موقعیت مورفی است و هم واقعا کمیک و خنده‌دار است. یا صحنه درگیری در قلعه که از تفنگ‌ها به جای گلوله گل شلیک می‌شود (اگرچه توهم است).
    اجرای صحنه های تعقیب و گریز و عملیات‌های مربوط به جلوه‌های ویژه میدانی و رایانه‌ای انصافا در حد استانداردهای جهانی است. یا در صحنه رفتن فرخ به شمال که در یک حرکت دایره‌ای دوربین تغییر فضاهای مسیر طی شده را در روز و شب می‌بینیم.
    در باب این فیلم بسیار می توان نوشت اما اینجا باید یک پرسش را مطرح کرد که رامبد جوان با این موقعیت و کاراکتری که از خود در جامعه ساخته است (به مدد برنامه خندوانه) چرا تا این حد در سینما سقوط کرده است که به از هر در سخنی در فیلمش روی آورده است. آیا خود به جایگاهی که الان در جامعه دارد واقف است؟ او دیگر فقط یک کارگردان یا بازیگر نیست او یک الگوی اجتماعی است که هر شب در تلویزیون همه را به انجام کارهای نیک و درست نصیحت می‌کند و البته بسیاری از مخاطبان هم به دلیل همین وجه او با خانواده‌شان به دیدن فیلمش می‌روند. (شوخی‌های با ارجاع نازل جنسی را در فیلم او را به هیچ عنوان درک نمی‌کنم).
    برای نمونه «اوپرا وینفری» مجری معروف آمریکایی که هم سالیان طولانی برنامه‌ای گفتگو محور (talk show) داشت، او فقط یک مجری صرف باقی نماند و به یک فعال تاثیرگذار و نیکوکار در جامعه آمریکا تبدیل شد، با وجود موفقیت و موقعیتش در هالیوود هیچگاه فیلمی تهیه نکرد که ذره‌ای جایگاهش را خدشه‌دار کند و برعکس هر فیلمی که او تهیه‌کننده‌اش بوده در ادامه این رسالت اجتماعیش بوده است، مانند فیلم «سلما» که در مورد مبارزه طولانی و خستگی ناپذیر مارتین لوترکینگ برای کسب حقوق شهروندی و از جمله حق رای برای سیاه‌پوستان آمریکا است.
    یا حتی به عنوان بازیگر در فیلم «به رنگ ارغوان» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ نقش آفرینی می‌کند که به موضوع فقر، نژادپرستی و تبعیض جنسی زنی سیاهپوست‌ در اوایل دهه ۱۹۰۰ آمریکا پرداخته است.
    نمی‌خواهم بحث پول‌سازی را در این نوشته مطرح کنم به دلیل اینکه اساسا رامبد جوان را بی‌نیازتر و دغدغه‌مندتر از این حرفها می دانم و بیشتر فکر می‌کنم اتفاقا از سر نیت خیر چنین فیلمی را ساخته است تا دست به اتفاقاتی نو و بدیع در سینمای ایران بزند اما متاسفانه همین نکته پاشنه آشیل فیلم شده است چون اگرچه به لحاظ تکنیکی کارهای نوی کرده است اما اصل قضیه در لابلای این نوآوری‌ها به فراموشی رفته است.
    از طرف دیگر مجموعه قوانین مورفی باعث شده است که فلسفه‌ای به اسم «فلسفه مورفی» معروف شود که می‌گوید: «لبخند بزن، فردا روز بدتریه» در واقع به هر کسی یادآور می‌شود هرگاه در موقعیت سخت و دشواری که قرار می‌گیرد آرامش خود را حفظ کند و لبخند بر لب داشته باشد چون به نسبت آنچه احتمال دارد در آینده اتفاق بیافتد شاید این موقعیت کنونی چندان هم بد نباشد. در واقع بیشتر کارکردی کاربردی در زندگی روزانه دارد.
    چرا رامبد جوان از این درس زندگی چنین برداشت سطحی داشته است و چرا فلسفه مورفی را با قانون مورفی قاطی کرده است واقعا در نوع خود از عجایب روزگار است! و حیف که چنین موضوع جذاب و عمیقی با این فیلم در جامعه مطرح شود.
    دوستی می‌گفت من انتظار داشتم قطعا یک فیلم کمدی خوب از کارگردان فیلم «ورود آقایان ممنوع» و خالق خندوانه ببینم اما این اتفاق رخ نداد. این موقعیت خود یک موقعیت مورفی است. به دوست رنجیده خاطرم گفتم : اشکالی ندارد، لبخند بزن، فردا روز بدتریه!
  • کارگردان فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی»: فیلم من ۶ سال در کیف مانده/ به سازمان بازرسی شکایت می‌کنم

    شرکت در جشنواره فیلم فجر حق عوامل سازنده فیلم آشغال‌های دوست داشتنی است که شش سال است منتظر دیدن نتیجه کار و زحمت‌شان هستند.

    کارگردان فیلم آشغال‌های دوست داشتنی می‌گوید: نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر کمترین حق عوامل و سازندگان فیلم است.

    به گزارش عصر ایران محسن امیریوسفی (کارگردان و تهیه‌کننده فیلم آشغال‌های دوست داشتنی) در گفتگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که امسال برای ششمین بار آشغال‌های دوست داشتنی را در جشنواره ثبت‌نام کردید، آیا ممکن هست امسال هم مانند سال گذشته از جشنواره انصراف دهید، گفت: خیر، به هیچ وجه انصراف نمی‌دهم.
    سال قبل هم که انصراف دادم به این علت بود که تعهد کتبی اکران به امضای آقای رضاداد و دکتر داروغه‌زاده و یکی دیگر از مدیران محترم به من دادند ولی تا الان بعد از یکسال خبری از اکران نشده است. شرکت در جشنواره فیلم فجر حق عوامل سازنده فیلم آشغال‌های دوست داشتنی است که شش سال است منتظر دیدن نتیجه کار و زحمت‌شان هستند. در این‌ مدت هم فیلم به جشنواره‌های خارجی داده نشد تا اولین نمایش‌ آن در ایران باشد.
    وی ادامه داد: آقای داروغه‌زاده هم مدیر متعهدی هستند که تلاش دارند مشکل حل شود. امیدوارم ایشان امسال فریب مشاوره‌های غلط را نخورند و فیلم را به هیات انتخاب نشان دهند. در غیر این صورت مجبورم به سازمان بازرسی شکایت کنم.
    امیریوسفی در پاسخ به این سوال که سال گذشته جشنواره فیلم فجر اعلام‌ کرد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی در سال ۹۵ توسط هیات انتخاب رد شده؛ هرچند بعد از آن نرگس آبیار، عماد افروغ و حسین‌نژاد (از اعضای هیات انتخاب) اعلام کردند که فیلم را دیدند و تحسین کردند ولی به علت مشکلات؛ درباره پروانه نمایش آن نتیجه‌گیری نشده است، گفت: آقایان خودشان بهتر می‌دانند که هیچ هیات انتخابی تا به حال آشغال‌های دوست داشتنی را رد نکرده است! مشکلات آشغال‌های دوست داشتنی از جشنواره فجر سال ۹۲ شروع شد که دبیر جشنواره (آقای علیرضا  رضاداد) کپی امانت فیلم را از داخل کیف‌شان درآوردند و به چند نفر از اهالی مطبوعات گفتند این فیلم در کیف من می‌ماند و به هیات انتخاب نشان داده نمی‌شود! فیلم من در این شش سال هنوز در کیف آقای رضاداد مانده و قفل آن هر سال محکم‌تر هم‌ می‌شود!
    وی ادامه داد: جشنواره‌های فیلم فجر در دولت تدبیر و امید نشان داد که تمام قوانین جشنواره شناورند! برای بعضی مهربان و برای بعضی خشن هستند. در این شش سال فیلم من توسط هیئت انتخاب جشنواره رد نشده و هربار ماجرای همان کیف آقای رضاداد بوده و بس! تمام حرف من هم همین بوده که بگذارید یک بار هیات انتخاب آشغال‌های دوست داشتنی را آزادانه ببیند و تصمیم‌گیری کند. خدای نکرده در جشنواره‌های کمونیستی شوروی سابق که نیستیم!
    امیریوسفی در پاسخ به این سوال که وزیر ارشاد درباره فیلم‌های توقیفی مثل آشغال‌های دوست داشتنی و خانه پدری که پروانه نمایش دارند، گفتند که به وضعیت‌شان رسیدگی خواهد شد، آیا با ایشان یا آقای حسین انتظامی (سرپرست سازمان سینمایی) در این مورد صحبت کرده‌اید یا خیر گفت: بله با آقای انتظامی دو ماه پیش قبل از پذیرفتن سرپرستی سازمان سینمائی جلسه‌ای داشتم. آقای انتظامی مدیر باهوش و کاردانی هستند که حسن نیت دارند و فرهنگ‌دوستی خودشان را پیش از این در حوزه مطبوعات نشان داده‌اند ولی اینجا سینماست و نمی‌دانم در سرپرستی سازمان سینمایی می‌توانند دسته گل‌های توقیفی مدیران گذشته و حال را از آب بگیرند یا نه؟
    وی ادامه داد: آشغال‌های دوست داشتنی فیلمی در مورد وحدت ملی و دوری از فضای دوقطبی است که امیدوارم بعد از شش سال از کیف توقیف جشنواره فیلم فجر بیرون بیاید و بتواند امسال در جشنواره مورد قضاوت مردم، منتقدان و همکاران سینمایی‌ام قرار بگیرد.

  • افزایش مخاطبان سینما در ۹ ماهه سال ۹۷

    افزایش مخاطبان سینما در ۹ ماهه سال ۹۷

    بررسی آمار فروش فیلم‌ها در ۹ ماهه اول سال ۹۷ نشان می‌دهد که میزان فروش فیلم‌ها و تعداد مخاطبان سینما نسبت به مدت مشابه در سال ۹۶ افزایش داشته است.

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمود اربابی، معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی اعلام کرد: «سینمای ایران در ۹ ماهه نخست سال ۱۳۹۷ به فروشی معادل ۲۰۳ میلیارد و ۷۰۴ میلیون و ۳۷ هزار تومان رسیده است و در طی این مدت ۲۳ میلیون و ۸۶ هزار و ۲۳۴ نفر به تماشای فیلم‌های در حال اکران نشستند.»

    او ادامه داد: «میزان فروش فیلم‌های سینمایی در ۹ ماه نخست سال ۹۶ نیز معادل ۱۴۲ میلیارد و ۴۷۴ میلیون و ۱۷۱ هزار تومان و تعداد تماشاگران ۱۸ میلیون و ۳۰ هزار و ۶۶۵ نفر بوده است.»

    اربابی با اشاره به افزایش مخاطبان و همچنین میزان فروش فیلم‌ها در سال ۹۷ عنوان کرد: «بر اساس بررسی‌های معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی، میزان افزایش فروش فیلم‌ها در ۹ ماهه ابتدایی سال ۹۷ نسبت به مدت مشابه در سال ۹۶، چهل و سه درصد و تعداد تماشاگران نیز در ۹ ماهه ابتدایی امسال نسبت به همین مدت در سال گذشته ۲۸ درصد رشد داشته است.»

    معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی با اشاره به فروش آذر نیز گفت: «میزان فروش سینمای ایران در آذر سال ۹۷ معادل ۱۸ میلیارد و ۱۸۹ میلیون و ۸۹۷ هزار تومان بوده است و دو میلیون و ۸۵ هزار و ۱۶۴ نفر به تماشای فیلم‌های اکران شده نشستند.»

    او با مقایسه آذر با مدت زمان مشابه سال ۹۶ اظهار کرد: «این رقم در سال گذشته ۱۶ میلیارد و ۷۲۷ میلیون و ۵۴ هزار تومان بوده و دو میلیون و ۱۲۳ هزار و ۷۴ نفر به تماشای فیلم‌ها نشستند که بر این اساس در آذر ماه ۹۷ سینما ۹ درصد افزایش فروش و دو درصد کاهش بیننده را شاهد بوده است.»

    اربابی در پایان تاکید کرد: «اطلاعات از سامانه سینما شهر استخراج شده است و به علت به روز نشدن تمامی اطلاعات تفاوت اندکی در فروش آذر ماه پس از تکمیل اطلاعات دیده می‌شود.»

  • وزارت ارشاد: آقای پژمانفر اسامی فیلم‌های مستهجن را اعلام کنید

     

    معاون نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد و دبیر جشنواره فیلم فجر به انتقادات نصرالله پژمانفر (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس) واکنش نشان داد.

    وزارت ارشاد: آقای پژمانفر اسامی فیلم‌های مستهجن را اعلام کنید

    به گزارش عصر ایران، پیرو انتقاد نصرالله پژمانفر (عضو کمیسیون فرهنگی مجلس) از وضعیت فیلم‌های در حال اکران و مستهجن خواندن تعدادی از آنها ابراهیم داروغه زاده (معاون نظارت و ارزشیابی و دبیر جشنواره فیلم فجر) در توئتیر خود نوشت: جناب آقای ⁧ پژمانفر ⁩ عزیز، ضمن تشکر و قدردانی از جنابعالی و دغدغه‌های فرهنگی، اخلاقی و دینی که در حوزه سینما دارید، خواهشمندم أسامی فیلم‌های مستهجنی که در یکسال گذشته در سینماهای کشور اکران شده را بفرمایید تا به سمع و نظر اعضای محترم شورای پروانه نمایش سینمایی برسد.