برچسب: سینما

  • برگزاری مراسم تشییع پیکر «شهلا ریاحی» با حضور هنرمندان

    برگزاری مراسم تشییع پیکر «شهلا ریاحی» با حضور هنرمندان

    مراسم تشییع پیکر «شهلا ریاحی» به سمت خانه ابدی با حضور جمعی از اهالی هنر در تالار وحدت برگزار شد.
    به گزارش فارس، مراسم تشییع پیکر «شهلا ریاحی» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در محوطه تالار وحدت برگزار شد.
    بنا بر این گزارش، در این مراسم هنرمندان بسیاری از سینما، تئاتر و تلویزیون حضور داشتند.
    به گزارش فارس، «شهلا ریاحی» بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون صبح چهارشنبه -11 دی ماه-در ۹۳ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
    بنا بر این گزارش، زنده یاد ریاحی سالها به دلیل کهولت سن و بیماری از بازیگری فاصله گرفته بود. وی متولد ۱۷ بهمن سال ۱۳۰۵ و همسر اسماعیل ریاحی کارگردان و فیلمنامه نویس مطرح کشورمان بود که با تشویق‌های همسرش وارد دنیای هنر شد و با تئاتر کار هنری اش را آغاز کرد و با ساخت مرجان عنوان اولین کارگردان زن سینمای ایران را از آن خود کرد.
    اولین فیلم سینمایی شهلا ریاحی مربوط به سال ۱۳۳۰ است و بازی در فیلم نهنگ عنبر ۲ در سال ۹۵ آخرین تجربه سینمایی این بازیگر پیشکسوت است.
    شهلا ریاحی آخرین بار در سال ۸۱ به ایفای نقش در سریال مهمان پذیر طوبی پرداخت و سال‌ها از دنیای هنر به دور بود.
    شهلا ریاحی ۷۰ سال محرم همه خانه‌هایمان بود
    مراسم تشییع پیکر شهلا ریاحی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون به سوی خانه ابدی‌اش برگزار شد و هنرمندان حاضر در این مراسم از نقش این بازیگر، در هموار کردن راه حضور زنان در عرصه بازیگری و هنر گفتند.
    به گزارش ایلنا، مراسم تشییع شهلا ریاحی با حضور منوچهر شاهسواری، فاطمه معتمدآریا، شهرام کرمی، حبیب اسماعیلی، محسن امیر یوسفی، ایرج راد، پوری بنایی و برخی دیگر از چهره‌های فرهنگی و هنری در تالار وحدت برگزار شد.
    فاطمه معتمدآریا در این مراسم با بیان اینکه امروز با یکی از بنیان‌گذاران سینمای خود خداحافظی می‌کنیم و می‌دانیم خاطره‌هایی که برایمان ساخته همچنان باقی خواهد ماند، اظهار داشت: تشکر می‌کنم از همکاران قدیمی خانم شهلا ریاحی که بازیگری با آنها شکل گرفته و از پوری بنایی که از همکاران ایشان است، می‌خواهم در این جمع صحبت کنند.
    پوری بنایی در این مراسم با بیان اینکه «خیلی کوچک بودم که از طریق خانواده با ایشان آشنایی داشتیم و بعدها افتخار همکاری با ایشان نصیبم شد» گفت: ایشان بسیار بزرگ و هنرمند بودند و مطمئنم اکنون در حال تماشای ما هستند. از همگی برای حضور در این جمع سپاسگزارم.
    کامران قدکچیان نیز بیان کرد: این بانوی عزیز، ۷۰ سال محرم همه خانه‌های ما بود و عضو خانواده ما شده بود. آدم‌ها یک جور به دنیا می‌آیند اما یک جور از دنیا نمی‌روند. توشه این دنیای شما رزومه برای آخرت است و بر این اساس باید گفت که ایشان زنده است.
    وی ادامه داد: ایشان علاوه بر اینکه اولین کارگردان زن سینمای ایران بودند؛ اولین نفری بودند که روی سن تئاتر رفتند و در بسیاری از موارد دیگر نیز اولین بودند.
    محمد متوسلانی نیز در ادامه این مراسم گفت: متاسفم که برای بانوی بزرگی چون شهلا ریاحی مراسمی این چنین مختصر در نظر گرفته شده است. انتظار بود برای کسی که در بسیاری از موارد اولین بود و الگوی اخلاق به شمار می‌آمد بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. امیدوارم روزی این خط‌کشی‌ها از بین برود و با هم مهربان‌تر باشیم.
    وی ادامه داد: باید تحقیق بیشتری در زندگی ایشان شود و ایشان را به عنوان الگو برای افرادی که می‌خواهند به این عرصه وارد شوند معرفی کنیم.
    ایرج راد نیز در این مراسم اظهار داشت: افراد با دل و جان به این مراسم آمدند. عاشق بودند و به مراسم عزیزی آمدند که در تاریخ عرصه هنرهای نمایشی نامش جاودانه خواهد بود. جوانان این عرصه باید از خانم شهلا ریاحی سپاسگزار باشند که در بدترین شرایط، راه را هموار کردند و آن را ادامه دادند تا به امروز برسیم.
    وی ادامه داد: ایشان با کارهای ارزشمندی که انجام دادند در تاریخ هنرهای نمایشی زنده خواهند ماند. امیدوارم همه هنرمندانی که در این عرصه زحمت کشیدند عمر طولانی داشته باشند و سایه آنها بالای سر ما باشد.
    حمید قدکچیان نیز در این مراسم بیان کرد: خانم ریاحی جمله قشنگی داشتند و می‌گفتند مردم با صدای ما می‌خوابیدند و بیدار می‌شدند چراکه قبل از تلویزیون رادیو بود و خانم ریاحی در آن فعالیت می‌کردند.
    عروس مرحوم ریاحی نیز در این مراسم گفت: همه خانم ریاحی را با چشمان زیبایش می‌شناسند ولی روح ایشان بسیار والاتر و زیباتر بود. ایشان گوهری بی‌بدیل بودند. او معلم بزرگی بود و اثر آن باقی خواهد ماند.
    منوچهر ریاحی پسر شهلا ریاحی نیز در این مراسم گفت: اینکه توانستم تا رده دکترا تدریس کنم تنها به خاطر حمایت مادرم بود. می‌خواستم از برخی مدیران گلایه کنم ولی سعی کردم اخلاق ایشان را پی بگیرم و از کسی گلایه نکنم. چراکه ایشان با همه افراد خوب برخورد می‌کرد و هیچوقت گلایه نمی‌کرد.
    وی ادامه داد: به من از طرف سلبریتی‌هایی خارج‌نشین ناسزاهایی داده شده که چرا ایشان را به خانه سالمندان بردم ولی به واقع اگر می‌دانستم تا این اندازه خوب به مادرم رسیدگی می‌کنند، ۵ سال زودتر این کار را می‌کردم. چراکه تا قبل از آن ۵۳ پرستار عوض کردیم که هیچ کدام به خوبی از ایشان مراقبت نمی‌کردند. در پایان گلایه می‌کنم از صدا و سیمایی که مادر این همه برای آنها زحمت کشید ولی هیچ سراغی از آن نگرفتند.
    منوچهر شاهسواری نیز در این مراسم گفت: آنچه که شاید مغفول ماند، سپاس از منوچهر ریاحی است که من می‌دانم برای مادرش چه زحماتی کشید. امروز نه آغاز جهان و نه انجام جهان است. خانم ریاحی که زحمات زیادی برای هنر این مملکت کشیدند و آغازگر راهی بودند که اکنون خانم‌ها در عرصه هنر با آسایش بیشتری می‌توانند فعالیت کنند. برهمین اساس و به دلایل بسیار دیگر باید برای ایشان احترام بسیاری قائل بود.
  • «حوا، مریم، عایشه»/ زن، سینما، کابل

    «حوا، مریم، عایشه»/ زن، سینما، کابل

    در سرزميني می‌خواستیم فیلم بسازیم که 5 سال طالبان ديدن تلويزيون را هم حرام کرده بود چه برسد به فيلم ساختن، حتي در زماني بادبادک هوا کردن بچه‌ها هم حرام شده بود.

    عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر – سه‌شنبه شب (19 آذر) افتتاحيه شروع اکران فيلم «حوا، مريم، عايشه» در خانه هنرمندان بود. فيلم ساخته صحرا کريمي و به تهيه‌کنندگي کتايون شهابي محصول مشترک ايران و افغانستان است که امسال در جشنواره معتبر “ونيز” حضور داشت.
    فيلم نگاهي انتقادي به مشکلات زندگي زنان در يک جامعه مرد سالار دارد. در ابتدا ذکر کنم اين نوشتار در مقوله نقدنويسي فيلم نيست بلکه بيشتر دستمريزادي است به سازندگان فيلم از جانب کسي که به بهانه سينما چند صباحي را در آن کشور زيسته است.
    سال 1381 در طي ساخت 2 فيلم سينمايي و چند فيلم کوتاه، چند ماهي در شهر کابل بودم، اولين کساني بوديم که بعد از سقوط طالبان به کابل رفتيم و فيلم سينمايي ساختيم.
    هنوز ترس و رعب 5 سال حکومت طالبان را در ته چشمان مردم مي‌ديدم اما با اين وجود ما مي‌خواستيم فيلم بسازيم و سختترين کار اين بود که براي فيلم بازيگر پيداکنيم علي الخصوص بازيگر زن.
    در سرزميني می‌خواستیم فیلم بسازیم که 5 سال طالبان ديدن تلويزيون را هم حرام کرده بود چه برسد به فيلم ساختن، سينما، بازيگري و … شايد باورتان نشود ولي حتي در زماني بادبادک هوا کردن بچه‌ها هم حرام شده بود يا به زبان مردم افغانستان «گودي پران بازي» هم ممنوع بود.

    در سينما قانوني نانوشته وجود دارد که : «هيچ محالي در سينما محال نيست» با هر سختي و مشقتي بود عاقبت يک کانديد براي بازيگر نقش اول زن از ميان مردم عادي پيدا کرديم که هيچ تجربه‌اي هم در زمينه بازيگري نداشت: خانمي جوان حدودا 20 ساله که قرار است در فيلم ما نقش دختري را بازي کند که روياي رئيس جمهور شدن در سر دارد.
    با راهنمايي‌هاي کارگردان و تست‌هاي مختلف به اين نتيجه رسيديم که او مي‌تواند از عهده بازي در چنين نقشي برآيد و خودش هم راغب بود. قرارداد بستيم و همه اتفاقات خوب بود تا 2 روز بعد به ناگاه گفت من نمي‌توانم در فيلم باشم و منصرف شده‌ام.
    براي ما که با هزاران بدبختي اين خانم را پيدا کرده بوديم و قرار بود کل گروه فني (فيلمبردار، صدابردار، صحنه و …) تا يک هفته ديگر از تهران با تجهيزات سينمايي برسد، چنين خبري در حد شليک به گيجگاه بود. به ويژه براي من به عنوان دستيار کارگردان، چون مي‌دانستم که پيدا کردن يک شخص ديگر شايد بسيار بيشتر از يک هفته طول بکشد و اين يعني به هم خوردن تمام برنامه‌ريزي ما و … حتي شايد تعطيل شدن ساخت فيلم.
    همراه با کارگردان و چند نفر ديگر به خانه خانم بازيگر رفتيم و دليل انصرافش را پرسيديم بعد از کمي حاشيه رفتن عاقبت حرف دلش‌ را زد و گفت مي‌ترسم، مي‌ترسم که طالبان يا کسي از طرفداران آنها يا حتي يک آدم متعصب مرا بکشد.
    حرف او ما را هم ترساند اما نگاه ما به اوضاع افغانستان فرق داشت (سوتفاهم نشود من نگاه ناآگاه خارج از گود داشتيم)، بعد از ساعت‌ها حرف، بحث، خواهش و تمنا با خودش، مادرش، پدرش، برادرش و … عاقبت راضي شد و در فيلم ما بازي کرد و خدا را شکر تا به امروز کسي او را نکشته و حتي بعد از آن تجربه تا همين حالا هم در همين دنياي فيلم و تلويزيون به کار ادامه داده است.
    نگراني که در تمام زمان فيلمبرداري (حدود 2 ماه) مانند خوره به مغز و جانم افتاده بود اين بود که نکند خانم بازيگر نقش اصلي دوباره نيايد، نکند کسي او را تهديد کند و او از کابل فرار کند، نکند که خداي ناکرده يک جاهل به او آسيبي برساند.
    کتایون شهابی (تهیه کننده)
    هر روز صبح که به سر صحنه فيلمبرداري مي‌آمد خدا را شکر مي‌کردم که امروز هم سر صحنه است، وقتي که در پايان روز سوار بر ماشين سرويسش مي‌رفت، تا فردا صبح درون من غوغايي بپا بود از هزاران دلهره، ترس و تشويش. چون اسپند روي آتش بودم.
    در فيلم دوم هم نقش اصلي را بايد دختربچه‌اي حدود 10 يا 11 سال بازي مي‌کرد، براي او هم باز همان مراحل را طي کرديم و من همچنان مضطرب، نگران و به قول مردم افغان «وَرخطا» بودم.
    فيلم دوم هم تمام شد و شکر خدا براي دختربچه فيلم هم هيچ مشکلي پيش نيامد و به بازيگري ادامه داد، معروف شد، ازدواج کرد و الان در فرانسه زندگي خوب و آرامي دارد.
    همه اينها را مرور کردم تا برسم به اين موضوع که بعد از ديدن فيلم «حوا، مريم، عايشه» مدام ياد آن روزهاي کابل هستم، در فيلم صحرا کريمي 3 بازيگر زن نقش اصلي و چند زن در نقش‌هاي فرعي حضور دارند و همگي بسيار خوب از ايفاي نقش خود برآمده‌اند.
    2 زن سینماگر (صحرا کريمي و کتايون شهابي) فيلمي قابل توجه ساخته‌اند که به سادگی موقعیت زنان در يک جامعه مردسالار را به تصوير مي‌کشد و البته قابل ذکر است فراتر از مرزهاي افغانستان هم شامل اين وضعيت مي‌شوند و این جای تبریک دارد.
    کارگردان فيلم خانمي افغانستاني است که درس سينما خوانده و از دانشگاه هنر و فيلم جمهوري اسلواکي مدرک دکتراي کارگرداني فيلم داستاني گرفته است.
    گذشته از اين صحرا کريمي اکنون رياست “افغان فيلم” را هم برعهده دارد، يعني رياست سينماي افغانستان را دارد، “افغان فيلم” بالاترين نهاد متولي سينما در کشور افغانستان است (معادل سازمان سينمايي خودمان).
    صحرا کریمی (فیلمساز)
    با خودم فکر کردم آن روزها که در کابل بودم و اتفاقا به “افغان فيلم” هم زياد مي‌رفتم هيچ‌گاه فکر نمي‌کردم رئيس اينجا يک خانم شود! شايد ايراد از قدرت تصور مغر من است ولي واقعيت را گفتم. انصافا مردم افغانستان گامي بلند و رو به روشنايي برداشته‌اند.
    حال بعد از ديدن فيلم «حوا، مریم، عایشه» و مرور خاطرات يک نوع احساس شعف و خوشحالي براي افغانستان و مردم آن دارم که به چنين روزي رسيده‌‌اند، شايد هنوز مشکلاتي باشد ولي اين روزها هم مي‌گذرد مهم آن است که قدم در راه داشته باشي.
    اين خوشحالي حسي در من زنده کرد که دوست دارم دوباره به کابل بروم و در خيابان‌ها و محله‌هاي کابل بچرخم، در:
    تايمني، منديي، کوچه کاه‌فروشي، کارته سخي، چنداول، وزير اکبرخان، شهرنو، کوچه مرغ‌ها، دارالامان و …
    “احمد ظاهر” هم بخواند: «خدا بود يارت، سخي نگهدارت، سخي نگهدارت …»
     
    پي نوشت: فيلم اول “پنج عصر” ساخته سميرا مخملباف و فيلم دوم “اسامه” ساخته صديق برمک است.
  • «تبهکاران» مسعود جعفری‌جوزانی پروانه ساخت گرفت

    «تبهکاران» مسعود جعفری‌جوزانی پروانه ساخت گرفت

    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلمنامه‌های «الماس» به تهیه‌کنندگی رحمان سیفی‌آزاد و کارگردانی و نویسندگی حجت قاسم‌زاده، «هزار دست» به تهیه‌کنندگی آزاده مدنی، کارگردانی سیدعلی مدنی و نویسندگی یونس لطفی، «اویی که می‌شناسمش» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی رهبر قنبری و «بهشت تبهکاران» به تهیه‌کنندگی مشترک فتح الله جعفری جوزانی و علی قائم مقامی، کارگردانی و نویسندگی مسعود جعفری جوزانی موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.
  • واکنش علی دهکردی به استفاده از نابازیگرهای سفارشی‌ در سینما

    علی دهکردی این روزها رئیس انجمن بازیگران سینما است و بسیاری از پیشکسوتان از او انتظار دارند جلوی سفارشی‌کاری و رفتارهای غیرهنری برخی از تهیه‌کنندگان را بگیرد
    دهکردی در پاسخ به این سؤال که چرا پیشکسوتان و قدیمی‌های تلویزیون و سینما آنقدر بیکارند و مشکل مالی و حتی درمانی و پزشکی دارند گفت: «من خودم هم به عنوان بازیگر و رئیس انجمن بازیگران سینما از این شرایط و فضایی که برای این کاربلدهای قدیمی ما بوجود آمده شاکی‌ام! همه هنرمندانی که در فعالیت‌های صنفی تلاش می‌کنند متأسفیم که شرایط معیشتی و رفاهی هنرمندان ما در شرایط نامناسبی قرار دارد. دلیل آن عدم وجود قوانین اصلی در ارتباط با وضعیت شغلی بازیگران است؛ و مربوط به خانه تئاتر و خانه سینما هم نمی‌شود؛ این‌ها نهادهایی‌اند که با ظرفیت‌های مالی کم هستند.»

    دهکردی در خصوص اینکه چرا تهیه‌کنندگان آنقدر با این اقشار غیرهنری و صرفاً تجاری برخورد می‌کنند، به آنها نقش نمی‌دهند و افسرده شده‌اند، افزود: «متأسفانه این نوع مسائل وجود دارد؛ اما نمی‌خواهم خیلی از زاویه بدبینی یا اتهام‌زنی به این مسائل نگاه کنم؛ شرایط عمومی کشورمان در بحث اقتصادی در شرایط بحرانی قرار دارد و همه گرفتار معیشت، تنگدستی و مشکلات عمومی زندگی‌شان هستند. واقعاً در این روزگار نمی‌توان انتظار داشت تهیه‌کنندگان همه به فکر دوران رفاه و آرامش این بازیگران باشند؛ از طرفی تلویزیون و سینما هم با تولیدات کم و کاهش تولید مواجهند! اما شاید اینجا تهیه‌کنندگان کاربلد قدیمی‌مان بتوانند امکانی را فراهم کنند از پیشکسوتان و قدیمی‌ها و خانه‌نشین‌هایمان یاد شود.»
    او در پاسخ به این سؤال که کم‌کاری یکسری از بازیگران قدیمی و کاربلد باعث شده تا بازار حضور نابازیگران و اصطلاحاً سفارشی‌ها رونق پیدا کند، افزود: «من خیلی از این زاویه نگاه نمی‌کنم و باید موردی و مصداقی حرف بزنیم؛ به لحاظ فنی به این موارد قائل نیستم؛ برای اینکه فکر می‌کنم مشکل اصلی این است تولید پایین آمده است. وقتی تعداد محدودی فیلم ساخته می‌شود تهیه‌کنندگان هم ترجیح می‌دهند یا چهره‌هایی بگذارند از نظر اقبال عمومی مورد توجه مردم و جامعه قرار بگیرد و بازگشت سرمایه هم رقم بخورد؛ یا توان مالی ندارند ترجیح می‌دهند از هنرپیشه‌های ناشناخته، تئاتری حرفه‌ای و یا هنرپیشه‌های تازه‌کار استفاده کنند. در نگاه ریشه‌ای نمی‌توانیم بگوییم معضل ما این است که ارتباطات است و سفارشی رفتار می‌شود بلکه در همه دنیا حق هر کارگردان و تهیه‌کننده‌ای است که نیروهای دلخواه خودش را انتخاب و از آنها استفاده کند.»
    ۵۷۲۴۳

  • تماشاگران با جواد عزتی قهر کردند

    اکران سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت در حالی پیگیری شد که فیلم سینمایی «پیلوت»، تازه‌ترین ساخته ابراهیم ابراهیمیان نتوانست فروش خوبی را تجربه کرده و ناکام بزرگ هفته نام گرفت.

    این فیلم با وجود آنکه در مقایسه با برخی از فیلم‌های روی پرده فروش نزدیکی دارد اما از عنصر ویژه‌ای بهره‌مند است و آن هم حضور چهره‌های محبوب و مطرحی چون جواد عزتی، سعید آقاخانی و حمیدرضا آذرنگ است که البته هنوز برای این فیلم نتوانسته‌اند مخاطبان را به سینما بکشانند. فروش هفته پیش فیلم ابراهیمیان تا جمعه‌ای که گذشت تنها ۱۲۶ میلیون تومان بود که چندان چنگی به دل نمی‌زند.

  • «مسخره باز» ترمز «ماجرای نیمروز: رد خون» را کشید

    مهدی درستی: چهارمین هفته از پاییز در حالی به پایان رسید که برای سینما تجربه نسبتا خوب و جدیدی را در چند هفته اخیر رقم زد و آن هم دو قطبی شدن گیشه و ایجاد فضایی رقابتی پس از مدت‌ها بود.

    در این هفته فیلم جدیدی به چرخه اکران افزوده نشد اما فیلم های روی پرده تمام توان خود را برای جذب مخاطب بیشتر به کار گرفتند و در نتیجه آن شیب فروش این هفته صعودی شد.

    از نکات جالب توجه شروع خوب «مسخره باز» به کارگردانی همایون غنی زاده در نخستین هفته اکران بود که توانست به صدرنشینی «ماجرای نیمروز: رد خون» ساخته محمدحسین مهدویان پایان دهد.

    پرفروش‌ترین‌های روزهای پایانی مهر

    دو فیلم در هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم یک میلیارد و ۶۸۹ میلیون تومان از گیشه را به خود اختصاص دادند، «مسخره باز» و «ماجرای نیمروز: رد خون». این دو فیلم با رقابت تنگاتنگی که داشتند هیجان و شوری دوباره به گیشه بخشیدند و فضای رخوت انگیز همیشگی را از بین بردند.

    نخستین ساخته سینمایی همایون غنی‌زاده با ۸۸۲ میلیون و ۲۰۹ هزار تومان فروش توانست در همین هفته اول اکران از مرز یک میلیارد تومان فروش گذر کند و خط و نشانی جدی برای رقبا بکشد. البته اگر این شروع جدی در هفته‌های آینده هم ادامه پیدا کند و واکنش احساسی مخاطبان به یک فیلم جدید و متفاوت نباشد چرا که سینمای ایران بارها و بارها شاهد چنین اتفاقی بوده است و فیلم‌های بسیاری بودند که شروع خوبی داشتند ولی در هفته دوم اکران از عرش به فرش آمدند. «مسخره باز» دو طیف مخاطب در سینما دارد، یا عاشق فیلم می‌شوند یا حسابی از آن متنفر و باید در هفته‌های آینده کدام طیف بیشتر می‌شوند.

    از طرف دیگر «ماجرای نیمروز: رد خون» که شروع خوب و پایداری داشت در این هفته صدر را از دست داد اما افت فروشی را تجربه نکرد و آمار خوب خود را حفظ کرد. فیلم مهدویان با ۸۰۷ میلیون و ۸۳۲ هزار تومان فروش این هفته توانست رکورد کلی خود را به سه میلیارد و ۵۳۲ میلیون تومان برساند آن هم تنها در دو هفته‌ای که از اکرانش گذشته است.

    «پیلوت» ناکام هفته، فروش بد فیلم صدرعاملی

    به سراغ مهمانان دیروز اما هنوز تازه نفس سینما برویم، جایی که «سال دوم دانشکده من» ساخته رسول صدرعاملی در اولین هفت روزی که از اکرانش گذشت نتوانست گیشه پررونقی را برای خود دست و پا کند.

    این فیلم صدرعاملی که مانند آثار پیشینش رویکردی اجتماعی و آسیب شناسانه دارد، ۲۲۶ میلیون و ۲۸۸ هزار تومان در این هفته از گیشه سهم داشت تا فروش کل خود را به ۵۴۰ میلیون و ۷۲۳ هزار تومان برساند.

    اما ناکام هفته «پیلوت» ساخته ابراهیم ابراهیمیان است، چرا که در مقایسه با فیلم صدرعاملی از چهره‌های محبوب و مطرحی چون جواد عزتی، سعید آقاخانی و حمیدرضا آذرنگ بهره برده است اما نتوانسته مخاطب را به سینما بکشاند. فیلم بهرامیان در این هفته تنها ۱۲۶ میلیون تومان فروخت که چندان چنگی به دل نمی‌زند.

    با اکران «مسخره باز» فضای یک قطبی گیشه که متمرکز بر «ماجرای نیمروز: رد خون» بود شکست اما فقط دو قطبی شد ولی فروش سایر فیلم‌ها نشان می‌دهد که فاصله بین دو فیلم صدر گیشه با دو، سه فیلم دیگر بسیار زیاد است.

    شکست خوردگان گیشه

    در این هفته هم به مانند روزهای گذشته عنوان شکست خوردگان را باید به چند فیلم تکراری اتلاق کنیم که به این جایگاه حسابی دل خوش کردند.

    عنوان کم فروش ترین فیلم هفته به «جانان» به کارگردانی کامران قدکچیان می رسد که تنها ۲۵۷ هزار تومان فروخت. «چاقی» به کارگردانی راما قویدل دیگر فیلم شکست خورده گیشه بود که یک میلیون و ۲۳۵ هزار تومان درآمد کسب کرد.

    در نهایت «روسی» ساخته امیرحسین ثقفی با دو میلیون و ۱۳۸ هزار تومان دیگر فیلم کم‌فروش بود.

    نکته جالب توجه اما افت جدی فروش فیلم‌هایی چون «قسم» ساخته محسن تنابنده، «قصر شیرین» به کارگردانی رضا میرکریمی است که به ترتیب ۳۴ میلیون و ۲۹۳ هزار تومان و پنج میلیون و ۳۰۴ هزار تومان فروختند و به نظر می رسد که از تب و تاب هیجان مخاطبان سینما دور شده‌اند.

    گیشه باز هم سه میلیاردی شد

    در نهایت این هفته در حالی به روز پایانی خود رسید که گیشه سینمای ایران بار فروشی بالغ بر سه میلیارد و ۲۹۴ میلیون تومان توانست از کانال دو میلیارد تومان خارج شود و افزایش فروشی ۳۰۰ میلیون تومانی را تجربه کند.

    همچنین ۲۶۹ هزار و ۲۳۵ مخاطب به تماشای فیلم‌های روی پرده نشستند و سهم اهالی تهران در این هفته ۱۵۵ هزار و ۹۳۹ نفر بود.

    ۲۴۱۲۴۳

  • بزرگترین بحران سینمای ایران چیست؟

    مرکز پژوهش‌های مجلس با انجام پژوهشی درباره صنعت سینمای ایران به این جمع‌بندی رسیده است که تولید رانتی، بزرگ‌ترین بحران امروز سینمای ایران است.
    پایگاه خبری رسا نشر – این گزارش اساسی‌ترین بحران را در سینمای ایران، وابستگی سینما به بودجه‌های بیرونی و فقدان بازار سینما عنوان کرده و مدعی است:  «غالب تولیدات سینمایی در ایران با بودجۀ دولتی و یا با بودجه‌های خصوصی (بدون در نظر داشتن نیاز مخاطب و به دلایل عارضی) صورت می‌گیرد. بنابراین در سینمای ایران، عرضه و مصرف محصول سینمایی از قواعدی خارج از قواعد داخلی سینما پیروی می‌کند، در نتیجه بازار سینما کوچک مانده و شکل قدرتمندی پیدا نمی‌کند. همچنین فقدان بازار سینما باعث بروز نوعی نظامی رانتی و فرصت طلبانه (با سود کوتاه مدت و مقطعی) در تولید فیلم ایران شده است.»
    با این طرح مسئله گزارش در فصل‌های متعدد به بررسی ابعاد وضعیت نظام تولید فیلم در ایران و شکل کنونی نظام عرضه و مصرف محصول سینمایی پرداخته است.
    وضعیت بازار سینما در دهه ۹۰
    در توصیف وضعیت اکران فیلم و مخاطب سینما در ایران در بخشی از گزارش آمده: «در فاصلۀ سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۷ تعداد سینماروها در ایران از ۱۴ میلیون نفر در سال به ۲۸ میلیون نفر رسید. با وجود افزایش قابل توجه تعداد سالن‌های سینما در ایران طی این سال‌ها، رقم تولید فیلم در ایران افزایش چشم‌گیری نداشته است. در ایران هنوز سالانه کمتر از ۸۰ فیلم فرصت اکران می‌یابند و تعداد تولیدات نیز در همین حدود است. نکته قابل توجه دیگر در اکران سینمایی ایران تعداد پایین فیلم‌های سودده به نسبت کل تعداد فیلم اکران شده است. طبق آمار رسمی در سال ۱۳۹۷، ۷۹ فیلم در سینماها اکران شدند و رقم کل فروش آنها رقمی بیش از ۲۵۰ میلیارد تومان معادل ۵ میلیون ۹۰۰ هزار دلار (با احتساب قیمت کنونی دلار) بوده است. اما از ۷۹ فیلم اکران شده در سال ۱۳۹۷ تنها ۸ فیلم توانستند بیش از یک میلیون تماشاگر و رقم نزدیک به ۵ میلیارد تومان فروش کنند. با توجه به هزینه‌های تولید در سینمای ایران می‌توان گفت؛ تنها همین تعداد فیلم شاید توانسته‌ باشند به سود در فروش برسند.» این استدلال‌ها برخی از نکاتی هستند که  عدم توازن در نظام تولید و مصرف فیلم در ایران را نشان می‌دهند.
    در فصل‌هایی از این گزارش با مقایسۀ وضعیت تولید و عرضۀ فیلم بین اروپا و آمریکا اشاره شده که هالیوود با اتکا به سیستم متشکل و متمرکز سرمایه‌گذاری، تولید و بازاریابی فیلم موفق شده بازار سینمایی جهان را به دست آورد و از منافع سیاسی آن بهره‌مند شود
    در متن این گزارش، عدم توازن در نظام تولید، توزیع و نمایش فیلم در ایران در نتیجۀ شکل تولید رانتی و وابستگی سینما به بودجۀ بیرونی به وجود آمده است، این شکل تولید باعث شده سینمای ایران نحیف و کوچک باقی بماند و در حد فرصتی کوچک برای عده‌ای خاص باقی بماند.
    بر اساس این مسئله، گزارش «چالش‌ها و راهکارهای رونق تولید در سال ۱۳۹۸» (بخش سینما)  معتقد است؛  «تأسیس بازار سینما» باید مهمترین اصل در سیاست‌های سینمایی کشور باشد.
    بازار سینما نیازمند ساختار پایدار تولید فیلم
    در جایی از گزارش در توضیح اهمیت ایجاد ساختار پایدار تولید فیلم در رسیدن به بازار سینما در و قدرت یافتن نظام عرضه و تقاضا آمده است: «آنچه درباره بازار سینما قابل توجه می‌نماید، امکانی است که برای برنامه‌ریزی بلند مدت در کسب و کار فیلمسازی فراهم می‌آورد. کمپانی سینمایی ساز و کار مداوم و طولانی مدت متشکل از سرمایه‌های تجمیع‌شده است که بر کیفیتِ تولید، توزیع و اکران آثار خود نظارت می‌کند. ساختار تولید کمپانی سینمایی به جای توجه به سود کوتاه‌مدت و تولید آثار نازل که در همان لحظه ممکن است مخاطب داشته باشند، به سود و اعتبار بلندمدت خود می‌اندیشد و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند. آنچه یک کمپانی با ایجاد برند خود به دست می‌آورد، فروش «ارزش مازاد کیفیت» محصول است. اگر یک برند تجاری نتواند به کیفیت ارائه محصول خود پایبند باشد در طول زمان اعتبار، یعنی سرمایه‌اش را از دست خواهد داد و ضرر خواهد کرد.»
    در فصل‌هایی از این گزارش با مقایسۀ وضعیت تولید و عرضۀ فیلم بین اروپا و آمریکا اشاره شده که هالیوود با اتکا به سیستم متشکل و متمرکز سرمایه‌گذاری، تولید و بازاریابی فیلم موفق شده بازار سینمایی جهان را به دست آورد و از منافع سیاسی آن بهره‌مند شود.
    فصل پایانی این گزارش به جمع‌بندی و ارائه پیشنهاداتی در زمینه بهبود وضعیت اقتصاد سینما در ایران اختصاص دارد. پس از بحث درباره سیاست اصلی که «تأسیس بازار سینما» است، سه راهبرد مهم در ذیل این سیاست پیشنهاد شده‌اند که عبارتند از؛ «تأسیس ساختار پایدار تولید فیلم»، «ساماندهی پول‌های ورودی به سینما» و «گسترش و کشف مخاطب».
    این راهبردهای سه‌گانه همچنین با برخی تصمیمات به صورت کوتاه‌مدت و بلند مدت قابل پی‌گیری هستند که در جدولی در این گزارش طراحی و ارائه شده‌اند.
    گفتنی است گزارش «چالش‌ها و راهکارهای رونق تولید در سال ۱۳۹۸» (بخش سینما) توسط سید باقر نبوی ثالث تهیه و تدوین شده و متن مشروح آن روی وب‌سایت مرکز پژوهش‌های مجلس در دسترس عموم قرار دارد.

    ۲۴۱۲۴۱
  • سینما بدون رده‌بندی سنی بداخلاق‌تر می‌شود

    به دنبال اظهارات مهمانان یک برنامه تلویزیونی در نقد آیین‌نامه رده‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی و اعلام ملغی شدن این آیین‌نامه اکنون خلأ قانونی درباره رده‌بندی سنی به وجود آمده است که طولانی شدن آن می‌تواند همه زحمت‌هایی را که برای به ثمر رسیدن مسئله رده‌بندی سنی که یک اقدام فرهنگساز و مؤثر در سالم‌سازی فرهنگی است، به فراموشی بسپارد.
    برخی از اظهارات درباره آیین‌نامه رده‌بندی سنی فیلم‌ها، باعث شد تا سازمان سینمایی به صورت مستقیم به اقدام در راستای اباحه‌گری و ساخت فیلم‌های غیراخلاقی متهم شود؛ موضوعی که در برنامه تلویزیونی «هفت» مطرح شد.
    رده‌بندی سنی راهنمای خانواده‌ها
    سعید الهی کارشناس فرهنگی در برنامه «هفت» که جمعه شب روی آنتن شبکه ۳ سیما رفت، درباره آیین‌نامه رده‌بندی سنی فیلم‌های سینمایی، گفت: «این دستورالعمل با وجود مفید بودن برای برخی آثار سینمایی، متأسفانه به دلیل تضاد با قوانین فرهنگی کشور، مجوز تولید آثاری با موضوعات اباحه‌گری، روابط ناسالم اخلاقی و ترویج خشونت تلقی می‌شود.» سازمان سینمایی نسبت به ادعای این کارشناس فرهنگی واکنشی از خود نشان نداده است و صرفاً روابط عمومی این سازمان از تدوین آیین‌نامه جدید خبر داده که مشخص نیست چه زمانی کار تدوین و تنظیم آن به پایان برسد.
    صرف نظر از اینکه آیین‌نامه ملغی شده چه نقاط ضعف یا قوتی داشت، آیا بودن یک آیین‌نامه، بهتر از نبودن آن نیست؟ آرش خوشخو، روزنامه‌نگار و منتقد سینما در این باره می‌گوید: «نظر من درباره وجود آیین‌نامه رده‌بندی سنی فیلم‌ها شفاف است، به نظرم وجود چنین آیین‌نامه‌ای برای سینما واجب و لازم است. من در اکران فیلم سینمایی «دراکولا» ساخته رضا عطاران که بارها در آن استعمال مواد مخدر نمایش داده می‌شدم، شاهد بودم که پدر و مادرها جلوی چشم بچه‌هایشان را می‌گرفتند تا آن صحنه‌ها را نبینند. «دراکولا» فیلم بدی نیست اتفاقاً فیلم خیلی خوبی هم هست، اما نه برای خانواده‌ها، شاید اگر خانواده‌ها از محتوای این فیلم و داشتن صحنه‌های استعمال مواد مخدر آگاهی داشتند، پیش از آمدن به سینما، تصمیم می‌گرفتند فرزندانشان را برای دیدن آن فیلم نیاورند. نه تنها در دراکولا که نزدیک ۱۰ تا ۱۲ بار استعمال مواد مخدر را به نمایش گذاشت، فیلم‌های دیگری نیز داشتیم که با وجود پرفروش شدن تماشای آن برای بچه‌ها مناسب نبود، مثل فیلم «رحمان ۱۴۰۰» یا فیلم خیلی خوب «مصادره» که در آن شوخی زشتی با «ختنه کردن» می‌شود که در همه جای دنیا پخش آن برای کودکان حتماً ممیزی می‌شود.»
    رده‌بندی سنی بدون اعمال سلیقه باشد
    داشتن یک قانون بد بهتر از بی‌قانونی است. با لغو آیین‌نامه رده‌بندی سنی فیلم‌ها، در فضای بی‌قانونی دوباره اکران فیلم‌ها بدون هشدار درباره محتوا به اکران خواهد رسید. امیررضا مافی، نویسنده و منتقد سینما درباره ریشه‌های فرهنگی رده‌بندی سنی فیلم‌ها می‌گوید: «به لحاظ فرهنگی، در فرهنگی اسلامی و ایرانی به این موضوع تکیه شده است که هر مطلب و هر محتوایی را نباید در اختیار هر کسی قرار داد. این توجه فرهنگی به رده‌بندی سنی به این معنا نیست که در سینما یک رده‌بندی سنی خارجی رو نویسی و کپی کنیم، اما زمانی که فرهنگ‌های مختلف بر رده‌بندی سنی تأکید دارند و تقریبا جمهور ملل به این نتیجه رسیده‌اند که باید رده‌بندی سنی اعمال شود، نمی‌توان گفت که فرهنگ ما مجزا از همه دنیاست و ما نباید آن را اجرا کنیم.»
    این منتقد سینما با ابراز تأسف از لغو آیین‌نامه قبلی رده‌بندی سنی می‌گوید: «به هر حال سینما به یک نظام رده‌بندی سنی نیاز دارد و ای کاش اگر اشکال و ایراداتی در آن وجود داشت حین اجرا اقدام به رفع آن می‌کردند.»
    اکنون باید دید که سازمان سینمایی در تدوین آیین‌نامه جدید تا چه حد جدی خواهد بود و آیین‌نامه جدید آیا با استقبال روبه‌رو می‌شود یا خیر!
  • اولین حضور جهانی «مسخره‌باز» در ورشو لهستان با بازی علی نصیریان

    فیلم «مسخره‌باز» ساخته همایون غنی‌زاده اولین حضور بین‌المللی خود را از سی‌وپنجمین جشنواره ورشو آغاز کرد، این فیلم شب گذشته ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه اولین نمایش بین‌المللی‌اش را در سالن سینمای مالتی کینو و با حضور کارگردان فیلم آغاز کرد.
    این فیلم چهار نمایش در روزهای دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه و پنج‌شنبه دارد.
    از جمله فیلم‌های مهم حاضر در بخش‌های مختلف جشنواره امسال می‌توان به «تالاسو» ساخته گیوم نیملو با بازی ژرارد دوپا دیو به‌عنوان فیلم اختتامیه، «شهردار ریونه سانیتا» ساخته ماریو مارتونه که در ونیز حضور داشت، دو فیلم مطرح سینمای مکزیک از گائل گارسیا برنال و آرتورو ریپشتاین، «جنگ آتبای» ساخته عادل خان یرژانوف، فیلمساز مطرح قزاقستانی، انیمیشن «من بدنم را از دست دادم» ساخته جرمی کلپین که جایزه بهترین فیلم بخش هفته منتقدین جشنواره کن امسال را دریافت کرد، مستند «۱۴۳ خیابان صحرا» ساخته حسن فرهانی الجزایری که جایزه بهترین فیلمساز جدید را در جشنواره لوکارنو از آن خود کرد، مستند موفق «همشهری ک» ساخته آلکس گیبنی، «بادکنک» ساخته تسدن پما از چین که در جشنواره ونیز حضور داشت، فیلم «عشق اول» ساخته تاکاشی میکه کارگردان صاحب سبک ژاپنی که در کن نمایش داشت و … اشاره کرد.
    سی‌وپنجمین جشنواره بین‌المللی ورشو از ۱۹ تا ۲۸ مهر در لهستان برگزار خواهد شد که این فیلم در بخش مسابقه این رویداد روی پرده می‌رود.
    «مسخره‌باز» در حال حاضر با بازی علی نصیریان، صابر ابر، بابک حمیدیان، رضا کیانیان، داریوش موفق، محسن حسینی و هدیه تهرانی روی پرده سینماست. عرضه و پخش بین‌المللی «مسخره‌باز» به عهده محمد اطبایی (مستقل‌های ایرانی) است.
    ۲۵۸۲۴۳

  • انتشار نخستین عکس از فیلم سینمایی «لباس شخصی»

    فیلمبرداری «لباس شخصی»، جدیدترین محصول مرکز فیلم و سریال سازمان اوج این روزها در لوکیشن شهرک سینمایی غزالی ادامه دارد.
    پیش بینی می‌شود این فیلم سینمایی در جشنواره فیلم فجر امسال حضور پیدا کند.
    در خلاصه داستان لباس شخصی آمده است:«بهترین حربه برای ضربه، دوستی است. چون پیچیدگی در سادگی اوست. به لباس شخصی‌ها بیشتر شک کن!»
    مهدی نصرتی، توماج دانش بهزادی، مجید پتکی، میلاد افواج، عماد درویشی،نجلا نظریان، مهیار شاپوری، احمد لشینی، کیوان محمود نژاد،شهاب بهرامی، روزبه رئوفی، علی فرهاد زاده و ماه‌منیر بیطاری در این فیلم بازی می‌کنند.