“مرد عینکی” تازهترین نمونه وضعیت کمدی ایرانی است و این یکی رکیبی است از اجزای مختلفِ ژانرها : کمدی، فانتزی، دارک، معمایی و… که بدون هیچ پیوند منطقی، کنار هم چیده شدهاند.


“مرد عینکی” تازهترین نمونه وضعیت کمدی ایرانی است و این یکی رکیبی است از اجزای مختلفِ ژانرها : کمدی، فانتزی، دارک، معمایی و… که بدون هیچ پیوند منطقی، کنار هم چیده شدهاند.


سینما اعتماد نوشت: اینکه فیلمها چرا و چگونه در ماهوارهها و شبکههای فارسی زبان تبلیغ میکنند اصلا موضوع این نوشته نیست ، آنچه قابل تحلیل است مبلغ هنگفتی است که پشت فروش هزار و دویست میلیاردی سود سینمای ایران نهفته است و اینکه سال گذشته پخشکنندهها برای تبلیغ فیلمشان هزینههای بالایی به ماهواره دادند تا فیلمشان دیده شود و مخاطب از آن استقبال کند.
سال گذشته فروش بالای هزار میلیارد تومانی گیشه برای سینمای دچار بحران در جذب مخاطب یک اتفاق مهم و اساسی به شمار میرفت. در میان خیل فیلمهایی که دخل و خرج خود را نمیتوانستند با هم مطابقت بدهند و اصلا بود و نبود آنها بر پرده سینما فرقی نمیکرد و حتی ساخته شدن بسیاری از آنها شکست مطلق برای سازندگان بود.
گیشه بالای هزار میلیاردی (البته فقط برای چند فیلم) خوشحال کننده بود. حتی این عدد آنچنان شوقی ایجاد کرد که به سرعت آن را به کل سینما چسباندند و مسئولان آن را جزو افتخارات دوران کاری خود میدانند و از این فروش به عنوان تحول در سینما یاد میکنند.خیلی هم خوب؛ به هر حال اتفاق خوب، خوب است و باید از آن حرف زد، ولی نکته قابل اهمیت اینکه باید آن را آنالیز کرد و دلایل و چرایی آن را بررسی کرد. برای شما پرسش نیست که چرا فقط چهار یا پنج فیلم توانستند رقمهای گیشه را جابهجا کنند؟ چرا اکثر فیلمها نه تنها بازگشت مالی نداشتند که هزینههای اولیه ساخت را هم برنگردانند؟
تعارف که نداریم، کیفیت چند فیلم پرفروش را حداقل خودمان میدانیم، اینکه چه جنسی به مخاطب ارائه دادیم قبل از همه خودمان مطلعیم، پس نمیتوانیم مدعی شویم کیفیت باعث جذب مخاطب فروش این چند فیلم شده است. البته که فضای کمیک و شاد حاکم بر فیلم و حضور بازیگران شناختهشده در فروش فیلم تاثیرگذار هستند، اما دلیل اصلی و کافی نیست، چرا که فیلمهای کمدی دیگری هم سال گذشته اکران شدند اما به فروش این چند فیلم نرسیدند.
سال گذشته 22 مرداد بود که قربان نجفی کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» در گفتوگو با اعتماد درباره نحوه تبلیغات فیلمها در ماهوارهها گفته بود: رسانههای خارجی فارسیزبان هفتهای 5 هزار تا 15 هزار دلار از فیلمساز میگیرند تا فیلمهایشان را در رسانهشان تبلیغ کنند.
همان زمان قربان نجفی توضیح داده بود متاسفانه یکی از همین فیلمهای روی پرده مبلغ گزافی حدود 250 هزار دلار به این ماهوارهها داده و تمام تبلیغات را برای فیلمش گرفته و البته همین دوستان سینماگر ما قیمت را بالا بردهاند تا دست کسی به تبلیغات آنجا هم نرسد.
دقت کنید، این نکات را سینماگری که سال گذشته فیلم روی پرده اکران داشته و طبیعتا از مناسبات اکران و تبلیغات فیلمها اطلاع داشته بیان کرده است.
اینکه فیلمها چرا و چگونه در ماهوارهها و شبکههای فارسی زبان تبلیغ میکنند اصلا موضوع این نوشته نیست. حتی اینکه آیا تبلیغات ماهوارهها در جذب مخاطب تاثیر دارد هم منظور نظر ما نیست، آنچه قابل تحلیل است مبلغ هنگفتی است که پشت فروش هزار و دویست میلیاردی سود سینمای ایران نهفته است و اینکه سال گذشته پخشکنندهها برای تبلیغ فیلمشان هزینههای بالایی به ماهواره دادند تا فیلمشان دیده شود و مخاطب از آن استقبال کند.
ما گفته قربان نجفی مبنی بر اینکه رقم 250 هزار دلار برای تبلیغ یک فیلم شده را حساب نمیکنیم، اما شما در نظر بگیرید تعداد فیلمهایی که سال گذشته در شبکه جم تبلیغ داشتند چقدر بوده؟ بالای 10 فیلم سال گذشته در شبکه جم تبلیغ داشتند، از فسیل و هتل و شهر هرت گرفته تا ویلای ساحلی و هاوایی و…، آن هم نه یک بار و حتی ده بار، به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار.
تبلیغ فیلمها آنقدر زیاد بود که لابهلای این تبلیغها سریالها و برنامههای جم هم پخش میشد، از زیرنویس گرفته تا تیزر و عکس و… فیلمهای در حال اکران سینماهای ایران از سر و روی شبکه جم می بارید. کمااینکه در حال حاضر هم وضع برای فیلمهای تمساح خونی و بیبدن و سال گربه همینگونه است.
حالا شما خودتان محاسبه کنید برای تبلیغات هزار باره فیلمها در شبکههای جم چقدر هزینه شده باشد خوب است؟
بر اساس شنیدههای موثق ما ، سال گذشته از سینمای ایران رقم بیش از صد میلیارد تومان به شبکه ماهوارهای جم تبلیغ داده شده و پخشکنندهها چنین رقم بالایی را برای تبلیغ فیلمشان هزینه کردهاند.
بله، یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است.حالا این پرسش به وجود میآید که با توجه به این پرداخت بالا به ماهوارهها، آیا سود اصلی از اکران فیلمهای کمدی را سینمای ایران برده یا ماهوارهها؟
سریالهای پلتفرمها که از همان دقایق ابتدایی انتشار ، بلافاصله در ماهوارهها با زمانبندی کامل پخش میشود، تبلیغات فیلمهای ایران که به ماهوارهها داده میشود…. آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟

عصر ایران ؛ نهال موسوی – محمدرضا شفیعی تهیهکننده سینما و تلویزیون در توییتی گفت که برخی فیلم های سینمایی پلان های خود را با وضعیت حجاب و بیحجاب فیلمبرداری میکنند.
در متن این توییت آمده است: «امروز متوجه شدم برخی فیلم های سینمایی در حال فیلمبرداری پلان های خود را با دو وضعیت حجاب و بی حجاب برداشت میکنن! جنگ ترکیبی دشمن با ایجاد محاسبات غلط برای برخی سینماگران، با بصیرت آنها چه کرده است؟!»
یعنی تصور کنید در نمایی از فیلم که دو بازیگر زن و مرد حضور دارند، یک بار پلان را میگیرند به شکلی که خانم بازیگر روسری به سر دارد و بعد از آن دوباره همان پلان را تکرار میکنند بدون این که بازیگر خانم روسری به سر داشته باشد. حال هر کدام چند برداشت ظول میکشد تا یازیها و همه چیز خوب باشد و مورد تائید کارگردان، فیلمبردار، صدابردار و … خدا داند.
این مدل فیلمسازی برای بار اول نیست ولی در سینمای ایران سابقهای ندارد. مثلا مرحوم مصطفی عقاد فیلم معروف الرساله (در ایران شناخته شده به اسم محمد رسول الله) را با دو گروه بازیگران مختلف ساخت یک گروه بازیگران عرب و با زبان عربی، و یک گروه بازیگران بین المللی و به زبان انگلیسی. اما کار آسانی نیست و هزینه فیلم را هم بسیار زیادتر میکند.
همین شیوه فیلمبرداری باعث میشود هزینه مرحله فیلمبرداری حداقل در خوشبینانهترین حالت 50 درصد دیگر به آن اضافه شود و شاید هم بیشتر. فارغ از زمان و خستگی و ..
مونتاژ، صداگذاری، تصحیح رنگ و … همه اتفاقات پس تولید فیلم هم باید به دو ورژن انجام شود!
در سینمای ایران، آیا بازیگران زن فیلم راضی به چنین کاری شدهاند؟ از ابتدا که قرارداد با او بسته اند اعلام کردهاند که این فیلم به این شکل فیلمبرداری خواهد شد؟
منظور شفیعی از کدام فیلمهاست؟ بیشتر فیلمهای سینمایی که هم اکنون در حال تولید هستند با حمایت نهادها و سازمانهای مختلف دولتی و غیر دولتی است مانند بنیاد فارابی سازمان سینمایی (دولتی) و یا سازمان اوج (غیر دولتی).
چند فیلم دیگر هم وجود دارد که شاید با سرمایهگذار بخش خصوصی در حال ساخته شدن هستند، آیا واقعا در شرایط کنونی هیچ سرمایهگذاری حاضر است که چنین ریسکی را متوجه فیلمش کند؟
هنوز فیلم “کاناپه” کیانوش عیاری که خانمها موی سرشان پیداست و روسری ندارند اما در عوض کلاه گیس بر سر کردهاند توقیف است، یا فیلم “قاتل و وحشی” حمید نعمت الله که بازیگر اصلی خانم آن موهای سرش را تراشیده است اما به دلیل گوشهایش فیلم اجازه نمایش ندارد!
لیلا حاتمی در “قاتل و وحشی”
از طرف دیگر غیر از سرمایه گذار تهیه کنندهها، کارگردانها، بازیگران و عوامل این فیلمها هم با انجام چنین اقدامی آینده شغلی خود را کاملا در هالهای از ابهام قرار میدهند.
همین چند روز قبل کتایون ریاحی و هنگامه قاضیانی بازداشت شدند که یکی از دلایل آن کشف حجاب است.
حال پرسش اصلی این است که چرا باید به این شکل فیلم را بسازند؟ آیا سازندگان این فیلمها از اتفاق جدیدی در شرایط حاکم بر سینمای کشور اطلاع دارند که ما خبر نداریم؟ آیا امکان تغییر در سیاستها نسبت به ظاهر زن در سینما وجود دارد؟
یا خیر تمام این توئیت و ادعای عجیب محمدرضا شفیعی یک بازی سیاسی با سینما و اهالی سینما است؟
محمدرضا شفیعی کسی است که در طول ده، دوازده سال اخیر همیشه در تلویزیون سریالهای پرخرج و بزرگی را تولید کرده و حتی بعضی اوقات همزمان 2 سریال هم در پخش داشته است. یکی از 4 یا 5 تهیه کننده معروف تلویزیون است، 22 سریال تلویزیونی ساخته است. البته در کنار ساخت سریال معمولا هر 2 سال یک بار هم فیلمی سینمایی ساخته است آخرین آنها فیلم ضد بود که پارسال در جشنواره فجر حضور داشت.
حال مطرح کردن این گزاره باعث میشود که احتمالا نهادهای نظارت کننده دیگر به سر صحنه تمام فیلمها بروند یا مواد خام فیلمبرداری شده در فیلمها را بخواهند بررسی کنند. بهرحال پیامد چنین اتفاقی اصلا خوب نیست.
یا محمدرضا شفیعی باید صریح و روشن درباره ادعایی که دارد حرف بزند یا اینکه همین توئیت را هم پاک کرده و عذر خواهی کند، چون چند گزاره مبهم و کلی را به برخی از اعضا سینمای ایران نسبت داده است که به این سادگی نمیشود درباره آنها حرف زد. مانند: کشف حجاب در فیلمها، جنگ ترکیبی دشمن، محاسبات غلط، بصیرت و …
شاید یک سنگ محک است تا ببیند انداختن وسط چنین حرفی می تواند چه واکنشهایی به دنبال داشته باشد؟ و یا تحریک و شانتاژ برخی از گروهها و نهادها برای فشار بیشتر بر پیکر نحیف سینمای ایران و اهالی سینمای ایران!


عدهای هم اصغر فرهادی را با هیچکاک مقایسه کردند و کارهای او را بی نقص دانستند.
پس از ۲۱ ماه برای نخستینبار فرصتی پیش آمده که دوباره مخاطبان سینما با تعداد بالا به سینما بروند و فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی را تماشا کنند.
اما نکته اصلی ماجرا اینجاست که آیا این فیلم توانسته مخاطبان را با سینما آشتی دهد یا خیر؟!
فرهادی دنبالهرو هیچکاک است
بسیاری از علاقهمندان به سینما معتقدند اصغر فرهادی دنباله رو هیچکاک است و شباهت زیادی میان کار این دو کارگردان وجود دارد در رابطه با همین موضوع یکی از کاربران نوشت: «از نظر تکنیکی کارهای اصغر فرهادی در امتداد کارهای هیچکاک است. الکی نیست به فرهادی میگویند هیچکاک ایران.»
کاربر دیگری، فرهادی را جزو چهار کارگردان برتر سینمای جهان دانست و در رابطه با این موضوع نظر داد: «اگر ۴ کارگردان برتر تاریخ را نام ببریم میشود هیچکاک، اورسون ولز، فلینی و فرهادی.»
یکی دیگر از مخاطبان خبرآنلاین هم درباره آثار فرهادی نوشت: «اکثر فیلمهای جناب فرهادی آثاری با ارزش هستند. ضمن اینکه باید یادی هم کنیم از جناب بیضایی نازنین، اساتید شجریان، مشکاتیان و کیارستمی که فرهنگ و هنر ما وامدار زحمات کلیه این هنرمندان و بزرگان هستند.»
مخاطبی با نام علی سام هم نوشت: «تنها فیلمی که در کل سینمای ایران ارزش داد تا برای آن هزینه کرد، «قهرمان» است، بعد از این فیلم هم کسی سینما به نمیرود.»
کاربر دیگری هم، فیلم «قهرمان» را با «فروشنده» مقایسه کرد و نوشت: «با اینکه این اثر از هنرمند گرامی، اصغرفرهادی را پایینتر از «فروشنده» میدانم، اما همچنان هم معتقدم یکی از آثار زیبای سینمای ایران است که ارزش تماشا دارد، به عبارتی میتوان گفت تمام کارهای اصغر فرهادی ارزش تماشا دارد.»
جایزه اسکار، سیاسی است
با توجه به موفقیت اصغر فرهادی در جشنوارهها و جوایز سینمایی جهان، برخی بر این باورند که اسکار یک جایزه سیاسی است و معمولا هم کسی که در آن جایزه میگیرد، کاری سیاسی ساخته است. یکی از کاربران درباره این موضوع نوشت: «آقای فرهادی کارهای سیاسی میسازند، زیبا هم میسازند و شاید بتوان گفت بخش بزرگی از شهرت ایشان و فیلمهایشان به همین دلیل است.»
کاربری با نام سیدپور هم درباره سیاسی بودن کارهای فرهادی نوشت: «سینما همین حالا هم رونق دارد، چرا میخواهید همه چیز را به فرهادی ربط دهید؟ مگر «دینامیت» فروش ندارد؟ خجالت دارد. هم فرهادی و هم فیلمهایش سیاسی هستند به همین دلیل هم جایزه میبرند.»
کاربر دیگری نظر داد: «همه فیلمهای اصغر فرهادی مثل هم هستند. همه آنها دروغ و سیاهنمایی است و کلا نگاه این کارگردان سیاسی است. من نمیدانم چه چیزی دارد که ملت تا این اندازه برای فیلمهایش هول میزنند.»
مخاطب دیگری نوشت: «هرچند که اسکار و این قبیل جشنوارهها سیاسی هستند و البته استاد فرهادی هم میتوانستند «قهرمان» را کمی بهتر بسازند، اما این فیلم واقعا ارزش تماشا دارد، هرچند که پایانش به شدت مخاطب را آزار میدهد.»
کاربری هم نوشت: «درست است که فرهادی فیلمساز خوبی است و به شخصه عاشق فیلمهای او هستم اما ماجراهای سیاسی را هم در به شهرت رسیدن او نمیتوان کتمان کرد.»
«قهرمان» مردم را با سینما آشتی میدهد
تعدادی از کاربران معتقد بودند که هرچند که فیلمهایی مانند «قهرمان» برای سینما نیاز است، اما همیشه باید چند فیلم خوب روی پرده سینما باشند تا مخاطب به سینما بیاید.
کاربری با نام یاسین نامدار دراین باره نوشت: «در سینمای ایران و در ژانر درام تنها کسی که میتواند مخاطب جذب کند اصغر فرهادی است. به شرطی که در کنارش یک فیلم مخاطب جذب کن مثل «گشت ارشاد» هم روی پرده سینما باشد.»
دیگر مخاطبِ خبرآنلاین نظر داد: «فیلم «قهرمان»، مردم را با سینما آشتی داده است و اگر دوباره فلمی در این سطح ساخته نشود باز هم قهر میکنند. البته فیلمهایی مانند «دینامیت» و «مطرب» همیشه مخاطب خودشان را دارند.»
یکی از مخاطبان درباره ارزش فیلم برای جذب مخاطب نوشت: «با محتوای فیلم قهرمان یا خوب و بد بودن آن کاری ندارم، همین که در یک هفته نزدیک سه میلیارد تومان فروخته، نشان میدهد کارش را بلد است و اگر چند فیلم سینمایی خوب ساخته شود، باز هم مردم به سینما میروند و کسی با کرونا کاری ندارد.»
مخاطبی هم درباره قهر و آشتی مردم با سینماها نوشت: « چه کسی میگوید مردم با سینماها قهر کردهاند آمار فروش فیلم سینمایی «قهرمان» را نگاه کنید، اگر فیلم خوب ساخته شود، چرا مردم نباید آن را تماشا کنند؟ مسئله این است که فیلم خوب ساخته نمیشود.»

سینمای ایران زوج های هنری زیادی دارد که سالهای سال است زندگی مشترکشان را آغاز کرده اند . برخی از زوج های هنری سینمای ایران در چند فیلم و سریال با هم همبازی بودند و علاوه بر یک کار مشترک نقش زن و شوهری را در فیلم هایشان بازی کردند.
در ادامه این مطلب به چند زوج هنری سینمای ایران که در فیلم هم زن و شوهر بودند اشاره میکنیم.
امین حیایی بازیگر مطرح سینما و تلویزیون بیش از دو دهه قبل زندگی مشترک خود را با نیلوفر خوش خلق آغاز کرد.
این زوج بازیگر برای اولین بار در فیلم سینمایی مانی و ندا با هم همبازی شدند اما در فیلم دایره زنگی نقش زن و شوهر و در سریال تلویزیونی خوب، بد، زشت نقش دو فرد عاشق را ایفا کردند.
امین حیایی و نیلوفر خوش خلق در نمایی از فیلم دایره زنگی
بابک حمیدیان و مینا ساداتی نوروز سال 95 با حضور در یک برنامه تلویزیونی خبر ازدواجشان را به صورت رسمی اعلام کردند.
بابک حمیدیان و مینا ساداتی فیلم های مشترک زیادی با هم دارند که از جمله آنها میتوان به هیهات، خرگیوش و سرو زیر آب اشاره کرد اما این زوج هنری سینمای ایران در فیلم خرگیوش و جشن دلتنگی نقش زن و شوهر را ایفا کردند.
نقش زن و شوهری بابک حمیدیان و مینا ساداتی در جشن دلتنگی
لیلا حاتمی و علی مصفا یکی دیگر از زوج های هنری سینمای ایران هستند که در فیلم لیلای داریوش مهرجویی با هم آشنا شدند و ازدواج کردند.
لیلا حاتمی و علی مصفا اولین بار در فیلم لیلا با هم همبازی شدند و در نقش زن و شوهر جلوی دوربین رفتند. لیلا فیلمی از داریوش مهرجویی در سال 75 بود که یکی از موفق ترین های جشنواره فیلم فجر به حساب می آید.
این زوج هنری سینمای ایران که تجربه کارهای مشترک زیادی را در کارنامه هنری شان دارند در فیلم پله آخر به کارگردانی علی مصفا در سال 90 نیز ایفاگر نقش زن و شوهر شدند.
نقش زن و شوهری لیلا حاتمی و علی مصفا در فیلم پله آخر
گلاب آدینه و مهدی هاشمی زوج سینمایی دیگری هستند که سالهای سال در کنار یکدیگر زندگی کرده و همکار بودند. این زوج سینمای ایران در سریال سلطان و شبان، فیلم زرد قناری و آسانسور در نقش زن و شوهر حضور داشتند.
گلاب آدینه و مهدی هاشمی در فیلم آسانسور
محراب قاسم خانی یکی از نویسندگان مطرح طنز کشورمان است که در سال 1381 با شقایق دهقان ازدواج کرده و در سالهای اخیر از یکدیگر جدا شدند.
این زوج سالها به عنوان همکار در بخشهای نویسندگی و بازیگری همکار بودند. محراب قاسم خانی برای اولین بار در فیلم ناگهان درخت به کارگردانی پیمان معادی نقش آفرینی کرد و در این فیلم با شقایق دهقان نقش زن و شوهر را ایفا کردند.
محراب قاسم خانی و شقایق دهقان در نمایی از فیلم ناگهان درخت
جواد عزتی و همسرش مه لقا باقری از بازیگران سینما و تلویزیون هستند که در سال 1385 زندگی مشترک خود را آغاز کردند.
این زوج هنری در سریال های زخم کاری، باغ مظفر، قهوه تلخ و دردسرهای عظیم 2 و همچنین فیلم سینمایی آینه بغل و شنای پروانه با یکدیگر همبازی بودند که در فیلم سینمایی شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت، نقش زن و شوهر را بر عهده داشتند.
نقش زن و شوهری جواد عزتی و مه لقا باقری در فیلم شنای پروانه
رضا عطاران و همسرش فریده فرامرزی یکی دیگر از زوج های هنری سینما هستند که سال 73 زندگی مشترکشان را آغاز کردند.
این زوج در فیلم های استراحت مطلق، صندلی خالی و سریال بزنگاه همبازی بودند و در فیلم استراحت مطلق و سریال بزنگاه، نقش زن و شوهر را ایفا کردند.
نقش زن و شوهری رضا عطاران و فریده فرامرزی در استراحت مطلق

هیات معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار امسال در نهایت فیلم «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی را به عنوان نماینده سینمای ایران برای معرفی به این آکادمی انتخاب کرد؛ فیلمی که بهواسطه کسب جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن و پیشینه فرهادی به عنوان یک چهره شناختهشده بینالمللی که تاکنون دو جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را کسب کرده، انتخابی دور از ذهن نبود.
ضمن آنکه فیلم «قهرمان» با تمجید منتقدان بینالمللی روبهرو شده است و پیشبینیهای جوایز اسکار نام این فیلم را نه تنها جزو شانسهای اصلی شاخه بهترین فیلم بینالمللی معرفی کرده بلکه ساخته فرهادی در شاخههای بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه اصلی نیز از شانسهای اصلی کسب نامزدی شناخته شده است.
کمپانی بزرگ آمازون که پخش بینالمللی فیلم «قهرمان» در آمریکا را بر عهده دارد نیز میتواند نقش مهمی در موفقیت نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۲ ایفا کند.
سینمای ایران در آستانه پنجمین نامزدی اسکار
اولین حضور سینمای ایران در جوایز اسکار به ۴۴ سال قبل بازمیگردد و تا به امروز فیلمهای ایرانی چهار بار به جمع نامزدهای نهایی این رویداد سینمایی راه یافتهاند. پس از نامزدی تاریخی فیلم «بچههای آسمان» در سال ۱۹۹۸ در شاخه فیلم خارجیزبان، اصغر فرهادی دو بار با فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» (۲۰۱۱) و «فروشنده» (۲۰۱۶) به جمع نامزدهای نهایی اسکار بینالمللی راه یافت و دو بار سینمای ایران را صاحب مجسمه طلایی اسکار کرد.
سابقه سینمای ایران در جوایز اسکار تنها به شاخه بهترین فیلم بینالمللی ختم نمیشود و اصغر فرهادی در هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» در شاخه بهترین فیلمنامه اصلی نامزد کسب جایزه شد. این از معدود دفعاتی بود که فیلمی غیرانگلیسیزبان نامزد شاخه فیلمنامه اصلی میشد اما در نهایت در آن سال جایزه این شاخه به «وودی آلن» برای فیلم «نیمهشب در پاریس» رسید.
تاریخ حضور سینمای ایران در جوایز اسکار
سالها پیش برای نخستینبار وزارت فرهنگ و هنر وقت در سال ۱۳۵۶ فیلم «دایره مینا» ساخته داریوش مهرجویی را به اسکار معرفی کرد و پس از آن فیلم «باد صبا» ساخته آلبر لاموریس به عنوان نماینده ایران در سال ۵۷ راهی آکادمی اسکار شد. پس از ۱۷ سال وقفه و در سال ۱۹۹۴ فیلم «زیر درختان زیتون» به کارگردانی عباس کیارستمی نماینده ایران در شصتوهفتمین دوره جوایز اسکار نام گرفت. «بادکنک سفید» از جعفر پناهی در سال ۱۹۹۵ به آکادمی معرفی شد و پس از یک سال وقفه و در سال ۱۹۹۷ فیلم «گبه» محسن مخملباف نماینده ایران در این جوایز سینمایی شد.
«بچههای آسمان» ساخته مجید مجیدی در سال ۱۹۹۸ به اسکار خارجی رفت و سال بعد از آن نیز «رنگ خدا» دیگر ساخته مجیدی فرصت حضور در این جایزه سینمایی را پیدا کرد.
«زمانی برای مستی اسبها» ساخته بهمن قبادی (۲۰۰۰)، «باران» مجید مجیدی (۲۰۰۱)، «من ترانه ۱۵ سال دارم» به کارگرانی رسول صدرعاملی (۲۰۰۲)، «نفس عمیق» ساخته پرویز شهبازی (۲۰۰۳)، «لاکپشتها پرواز میکنند» از بهمن قبادی (۲۰۰۴)، «خیلی دور خیلی نزدیک» به کارگردانی رضا میرکریمی (۲۰۰۵)، «کافه ترانزیت» از کامبوزیا پرتوی (۲۰۰۶)، «میم مثل مادر» اثر رسول ملاقلیپور (۲۰۰۷)، «آواز گنجشکها» از مجید مجیدی (۲۰۰۸)، «درباره الی» به کارگرانی اصغر فرهادی (۲۰۰۹) و «بدرود بغداد» از مهدی نادری (۲۰۱۰)، نمایندگان سینمای ایران در سالهای بعد بودند تا در سال ۲۰۱۲ سینمای ایران با فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی توانست برای اولینبار این جایزه مهم را به ویترین افتخارات خود اضافه کند.
در سالهای ۲۰۱۴، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ به ترتیب فیلمهای «گذشته» اصغر فرهادی، «امروز» رضا میرکریمی و «محمد رسولالله» مجید مجیدی به اسکار فرستاده شدند و در سال ۲۰۱۶ اصغر فرهادی با فیلم «فروشنده» برای دومینبار به اسکار خارجی رسید.
سال ۲۰۱۸ نیز فیلم «نفس» از نرگس آبیار نماینده سینمای ایران در نودمین دوره جوایز سینمایی اسکار بود. سال ۲۰۱۹ فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» ساخته وحید جلیلوند این فرصت را یافت تا نماینده سینمای ایران در این جوایز سینمایی باشد و در جوایز اسکار ۲۰۲۰ نیز برای نخستینبار یک مستند به نام «در جستجوی فریده» ساخته مشترک آزاده موسوی و کوروش عطایی به رقابت اسکار فرستاده شد.
در اسکار ۲۰۲۱، فیلم «خورشید» ساخته مجید مجیدی به عنوان بیست و ششمین نماینده سینمای ایران در شاخه بهترین فیلم بینالمللی (غیرانگیسیزبان) انتخاب شد و حتی توانست به جمع نامزدهای اولیه این شاخه (فهرست ۱۵ تایی) نیز راه یابد. مجید مجیدی همچنان با شش بار حضور با آثارش به عنوان نمایند ایران در جوایز اسکار (بچههای آسمان، رنگ خدا، باران، آواز گنجشکها، محمد رسول الله و خورشید) از این حیث رکورددار است.
منبع: ایسنا

مراسم چهلمین روز درگذشت ارشا اقدسی، عصر امروز (سهشنبه ۳۰ شهریور) با حضور خانواده، برخی از هنرمندان و جمعی از علاقهمندان این بدلکار و بازیگر، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار شد.
مادر ارشا اقدسی، در بخشی از این مراسم، با خواندن نوشتاری، با فرزندش دردِدل کرد.
در این نوشتار آمده بود:
«۴۰ روز از آسمانی شدنت گذشت و در این مدت از هر گوشه ایران تاسف خود را ابراز کردند. تو هر کجای ایران عزیز که پا گذاشتی، از عشق، نهالی کاشتی که از آن مهر رویید و آن مهربانان در مراسم وداع تو از خوزستان عزیز با سنج و دمام بدرقهات کردند و دوستانت، استاد جوان و رشید خود را به خاک سپردند. به راستی حق داشتی خاک وطن را سرمه چشم کنی و از وطن و هم وطن دل برنکنی. خوشا که پس از مرگت با اهدای عضو این اخلاص و دلبستگی را دوام بخشیدی. حق داشتی پرچم سه رنگ میهن را با بهانه و بیبهانه بر روی ماشین و چتر و لباست حک کنی. تو واژه مقدس عشق را که این روزها در شکل نادرست خود رنگ فرصت طلبی و فریبکاری به خود گرفته است، با تقدیم جان شیرینت، شرافت بخشیدی.
نازنینم، مادر که دستت گرفت و پا به پا برد، هرگز از زمین خوردنت واهمه نداشت که از بلند نشدنت میهراسید و اکنون از تو شیوه مهرورزی و خطا پوشیدن و استقامت را میآموزد. پسرم مطمئن باش روزی که چندان هم دور نیست، همکارانت به سیمرغ دست خواهند یافت، ولی تو پیشاپیش نه سیمرغ بدلکاری که عنوان قهرمان شجاع سینما را از سوی مردم و ملت، برازنده شدی.
پسر پرتلاش و سخت کوشم میدانم راهی را که پیمان عزیز گشود و تو آن را به دشواری هموار کردی، رهروان بسیاری خواهد داشت. بیشک آنان نام تو را به نیکی و بزرگی یاد خواهند کرد.
فرزندم اگر از احوالات من خواسته باشی، ملالی نیست فقط برخلاف تو که زخم خوردنها، دل شکستنها و نامردمیهای حرفهات را با خواهر بیان و از مادر پنهان میکردی و همچنان پرشور به راهت ادامه میدادی، باید اقرار کنم داغ تمنا و دوری تو بر دلم نقطهای ایجاد کرده که باید برای آن قسمت سوخته دل که اصل حیات و مرکز عشق و جایگاه احساسات است، مرهمی بیابم. باید چارهای بیابم آنگاه به کارنامه پربار تو نگاه کنم و در همان قالب تکراری بنویسم از مسئولین محترم که با تشویقها و حمایتهای بیدریغ خود موجبات پیشرفت و دلگرمی فرزندم را فراهم کردند کمال تشکر را دارم.
ارشایم، بیتردید یاد و خاطرت که از هر اصلی، اصلتر بود در سینما ماندگار است. نامت ماندگار پسر ایران و قهرمان شجاع سینما.»
ارشا اقدسی، شامگاه چهارشنبه ۱۳ مرداد، در بیروت، پایتخت لبنان، دار فانی را وداع گفت. این بدلکار سرشناس، هنگام مرگ، ۳۹ سال داشت. او مدتی پیش از مرگش، هنگام بازسازی صحنه تصادف در یک فیلم بینالمللی، دچار سانحه و در یکی از بیمارستانهای بیروت، بستری شده بود.
۵۷۵۷

مرتضی شایسته دبیر و سخنگوی شورای صنفی نمایش، درباره مبلغ بدهی سینماداران و محرومیت آنها از اکران فیلم جدید گفت: میزان بدهی سینماداران بسیار زیاد است؛ چیزی در حدود ۱۶۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان بدهی دارند که باید پرداخت شود.
وی در پاسخ به اینکه سینماداران چگونه بدهی خود را پرداخت کنند در حالی که فیلم جدیدی برای اکران ندارند، اظهار کرد: پرداخت بدهی آنها منوط به اکران فیلم جدید نیست؛ سینماداران میتوانند این بدهی را حتی با وجود اکران نشدن فیلم جدید پرداخت کنند.
گفتنی است؛ روز گذشته در جلسه شورای صنفی نمایش، مقرر شد سینماهایی که بدهی مالی دارند امکان اکران فیلم جدید نداشته باشند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم کوتاه «سفیدپوش» به نویسندگی و کارگردانی رضا فهیمی، به دلیل دریافت جایزه بزرگ بخش بینالملل سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، نماینده کشورمان در نود و چهارمین جایزه اسکار شد.
با توجه به قرارگرفتن جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در فهرست فستیوالهای اسکارکوالیفاید، این جشنواره، طبق ضوابط اسکار میتواند در بازه زمانی یکم اکتبر همان سال تا ۳۰ سپتامبر سال بعد، فیلم کوتاه منتخب همان دوره از رویداد را به این آکادمی معرفی کند. بر همین اساس، فیلم کوتاه «سفیدپوش» به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی رضا فهیمی که در دوره سی و هفتم، جایزه بزرگ بخش بینالملل را دریافت کرد، در اسکار ۲۰۲۲ حضور خواهد داشت.
نود و چهارمین اسکار در بخش فیلمهای کوتاه، میزبان آثاری خواهد بود که در بازه زمانی یکم اکتبر ۲۰۲۰ تا پایان سپتامبر ۲۰۲۱ (۱۰ مهر ۱۳۹۹ تا ۸ مهر ۱۴۰۰) در جشنوارههای مورد تایید اسکار منتخب و به این آکادمی معرفی شده باشند.
«سفیدپوش» براساس قصه «نعلبکی پنیر» نوشته محمدصالح اعلا، روایتگر داستان پیرزنی است که قالب پنیری را که خود درست کرده، به احمد پسربچه ۱۰ ساله میدهد تا احمد، پنیر و پیغام پیرزن را به پدرش برساند.
این فیلم که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده است، پیش از این در رویدادهای بینالمللی مهمی همچون جشنواره کلرمون فران فرانسه، جشنواره شورت شورتس ژاپن (از فستیوالهای اسکارکوالیفاید)، جشنواره کونکورتو ایتالیا و… حضور داشته است. این فیلم همچنین در گروه پنجگانِ کوتاه از اواخر مهر ۱۴۰۰ در گروه هنروتجربه اکران خواهد شد.
رضا فهیمی، کارگردان این اثر، پیش از این نیز با فیلم «کودکان ابری» (تولید سال ۱۳۹۳) و دریافت جوایز متعدد از جشنوارههای معتبر داخلی و خارجی نظیر دو جایزه بهترین فیلم کوتاه بخش مسابقه آسیا و جایزه بزرگ جشنواره short shorts ژاپن درخشیده و در مسیر اسکار قرار گرفته بوده است.
وی از جمله فیلمسازان سینمای کوتاه ایران است که با دستمایه قراردادن قصههایی ساده و عامهفهم با استفاده از بازیگران بومی و کودکان، بر مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی، طبیعتمحور و جهانشمول تاکید میکند.
جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با حضور در فهرست جشنوارههای مورد تایید اسکار که برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران رقم خورده است، فیلم منتخب جایزه بزرگ بخش بینالملل خود را در هر دوره به آکادمی اسکار معرفی خواهد کرد.
فیلم منتخب این بخش، در دوره سی و هشتم جشنواره که ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۰ برگزار میشود، برای راهیابی به فهرست فیلمهای کوتاه حاضر در دوره نود و پنجم جایزه اسکار در سال ۲۰۲۳ معرفی خواهد شد.
۵۷۵۷