برچسب: سلبریتی

  • حضور سلبریتی‌ها در مسابقه‌ای با اجرای پوریا پورسرخ

    حضور سلبریتی‌ها در مسابقه‌ای با اجرای پوریا پورسرخ

     

    حضور سلبریتی‌ها در مسابقه‌ای با اجرای پوریا پورسرخ|خبر فوریتهیه‌کننده مسابقه «ایرانیش» توضیح داد که در حال حاضر ۱۰ هزار نفر برای حضور در فصل بعد ثبت‌نام کرده‌اند و فصل دوم جذاب‌تر از این فصل خواهد شد.

    احسان ارغوانی تهیه کننده مسابقه تلویزیونی «ایرانیش» که از شبکه دو روی آنتن می‌رود گفت: این مسابقه از اول ماه ربیع‌الاول مجدداً روی آنتن رفت و یک روز دیگر هم به پخش مسابقه اضافه شده است که درمجموع دوشنبه، سه‌شنبه و چهارشنبه روی آنتن است.

    وی با اشاره به اینکه سلبریتی ها هم در مسابقه حضور دارند، اظهار کرد: فصل اول مسابقه در ۸۵ قسمت ساخته می‌شود که حدود ۶۵ قسمت ضبط شده است از کل مسابقه ۲۰ قسمت با سلبریتی ها ضبط می‌شود و به این ترتیب دو روز در هفته مردم و یک روز در هفته سلبریتی‌ها در مسابقه حضور دارند.

    ارغوانی درباره اینکه چقدر مسابقه مخاطب خود را پیدا کرده است، گفت: «ایرانیش» تنها برنامه صفر تا صد ایرانی است که حتی یک آیتم آن هم تقلیدی نیست. استقبال زیادی از برنامه صورت گرفته است به طور مثال برای ثبت نام برای فصل دوم برنامه حدود ۱۰ هزار نفر ثبت نام کرده‌اند.

    وی در پاسخ به اینکه هنوز مخاطب کمی برنامه را می‌شناسد، گفت: ۱۸ قسمت از برنامه بیشتر پخش نشده است و پخش آن خیلی نامنظم بوده است، شاید مردم آنتن را پیدا نکرده‌اند. مسابقه بعد از گفتگوی ویژه خبری و ساعت ۱۱:۴۵ پخش می‌شود که کمی دیرهنگام است اما شبکه چاره دیگری نداشت و کنداکتور شبکه ساعت دیگری نداشت.

    وی درباره حضور پوریا پورسرخ به عنوان مجری و اینکه چگونه این اطمینان به او صورت گرفت توضیح داد: پوریا پورسرخ به نظر خود من بهترین بود و جا افتاد. او برای اجرای این مسابقه تمرین کرد که با محسن آزادی دیگر مجری تلویزیون انجام می‌شد و او تمام تمرین‌های اجرا را با پورسرخ انجام می‌داد. پورسرخ هم خیلی زود با گروه و کار هماهنگ شد.

    ارغوانی درباره روند ادامه مسابقه نیز توضیح داد: مسابقه‌ها به تدریج عوض شده و بازی‌های جدیدی اضافه می‌شود و مسابقه هم سخت‌تر می‌شود. ما تنها برنامه‌ای هستیم که شاهنامه خوانی و نقالی داریم و هر آنچه که مربوط به فرهنگ و آیین‌های ایران است پخش می‌شود.

    وی در پایان گفت: فصل بعد اتفاقات جدیدی داریم که جذاب‌تر است و اتفاق جدیدی در تلویزیون ایران است. اتفاقی که بتواند ایران را برجسته کند و از دکوری استفاده می‌شود که در برنامه‌ها نداشته‌ایم.

     

  • حسادت یا منفعت شخصی در مخالفت با کارگردانی محمد امین کریم پور؟!

    حسادت یا منفعت شخصی در مخالفت با کارگردانی محمد امین کریم پور؟!

    کریم پور با هر مدرک، پیشینه و تجربه ای اکنون می خواهد فیلم بسازد. بهتر است صبر کنید تا فیلمش را بسازد! و مردم آن را ببینند و آن وقت درباره او و کارگردانی اش نظر بدهید.
    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : چقدر برایتان سخت است که یک نفر دیگر به بدنه سینمای ایران اضافه شود؟ شاخ کدام غول را شکسته اید که توقع دارید تعداد کارگردانان سینمای ایران محدود بماند و کسی به این لیست اضافه نشود؟ مگر غیر از تعداد معدود کارگردانان بزرگ و نامی که همانها هم بر اثر تجربه و کسب مهارت توانسته اند آثار پر بیننده و ماندگار را در سینمای ایران خلق کنند، مابقی این لیست بلند بالا چه گلی بر سر سینما زده اند؟
    محمد امین کریم پور هواداری یادتون برگشتن دوستان بالاخره لایک ... موضوع محمد امین کریم پور، سلبریتی بودن و شاخ مجازی بودنش نیست. محمد امین یک نام است و یک فرد ایرانی که می تواند مانند همه علاقمندان به سینما درخواست بدهد و مجوز فیلمسازی بگیرد. ضمن اینکه همین نام با صفحه پر بیننده اش به قدری رضایت مردم را کسب کرده است و عدد زمانیکه مردم را سرگرم کرده خیلی بزرگتر از خروجی های برخی از کارگردانان است که حتی فیلمهای گیشه ای شان هم نفروخته! سلبریتی هایی مانند امین کریم پور، علی صبوری و جواد خواجوی خیلی وقت است جور کم کاری و بی توجهی امثال صدا و سیماها و مراکز فرهنگی کشور را می کشند.
    کریم پور با هر مدرک، پیشینه و تجربه ای اکنون می خواهد فیلم بسازد. بهتر است صبر کنید تا فیلمش را بسازد! و مردم آن را ببینند و آن وقت درباره او و کارگردانی اش نظر بدهید. مگر روزی که سعید روستایی اولین فیملش را می ساخت کسی فکر می کرد که تا این حد با استعداد، مخاطب شناس و موفق باشد؟ به عقیده من اینگونه اعتراضات فقط از دهان مافیای سینما و کسانی بیرون می آید که منفعتشان به خطر افتاده است. چراکه امثال کریم پور ها از طریق کانال آنها و بدون پرداخت شیتیل و بصورت مستقل وارد سینما شده اند. قشر بدبین دیگری هم هستند که با حسد ورزی تاب حضور چهره های جوان و حرفه ای را ندارند و از همان اول تلاش می کنند زیر پای تازه کاران را خالی کنند. اتفاقی نمی افتد اگر اجازه بدهیم محمد امین کریم پور فیلمش را بسازد.از کجا می دانید؟ شاید اثر خوبی از آب درآمد. خوب نیست این رفتارها. حسادت نکنید!

  • آخرِ خطِ شاخ‌های اینستاگرامی در تلویزیون؟

    آخرِ خطِ شاخ‌های اینستاگرامی در تلویزیون؟

    5f199f50e063e_5f199f50e0640

    وقتی تلویزیون نمی‌خواهد و نمی‌تواند در تولید سریال و برنامه‌هایش به حال و هوای حاکم بر اینستاگرام نزدیک شود، چه اصراری دارد از چهره‌های مشهور فضای مجازی استفاده کند؟

    پس از تجربه شکست‌خورده سینما از به‌کارگیری شاخ‌های اینستاگرامی در فیلم‌ها، تلویزیون به این چهره‌های فضای مجازی متوسل شده است تا بتواند برای سریال‌ها یا برنامه‌های خود، مخاطب بیشتری جذب کند؛ رویکردی که از همان آغاز معلوم بود به بن‌بست برخورد خواهد کرد.

    سریال‌های «آخر خط» و «سرباز» و برنامه «برخط شو»، تازه‌ترین تولیدات سیما هستند که قرار بوده بر شاخِ شاخ‌های اینستاگرامی بچرخند که چنین نشده است و به اصطلاح قافیه را باخته‌اند. اما چرا چهره‌هایی که در اینستاگرام و فضای مجازی، موفق به جذب مخاطب بوده‌اند، در رسانه‌ای بزرگ‌تر چون تلویزیون، شکست خورده‌اند؟

    شاخ اینستاگرامی کیست؟

    اینفلوئنسرها، افرادی هستند که قدرت تاثیرگذاری زیادی بر مخاطبان دارند و این امر به خاطر مسئولیت، میزان دانش، موقعیت اجتماعی و یا رابطه‌شان با هواداران‌شان امکان‌پذیر است.

    اما میکرو اینفلوئنسرها، مردمی عادی هستند که به خاطر مهارت یا دانش خود در زمینه‌ای خاص، معروف شده‌اند. بدین ترتیب، آن‌ها معمولا تعداد زیادی دنبال‌کننده از آن حوزه را به سمت خود جذب می‌کنند. این افراد در ایران، بیشتر با عنوان شاخ‌های اینستاگرامی شناخته می‌شوند که تلویزیون هم در سودای استفاده از محبوبیت‌شان، به دنبال‌شان راه افتاده است.

    چرا مخاطب اینستاگرام به سیما نمی‌آید؟

    اگر تلویزیون، رسانه‌ای یک طرفه است، اینستاگرام، رسانه‌ای دو سویه است که مخاطبان و دنبال‌کنندگان یک چهره هم، امکان بروز و خودنمایی را تا حدی زیاد در این فضا دارند. یک میکرواینفلوئنسر، با به‌روز بودن و ارتباط تنگاتنگ با مخاطبانش است که سرزنده و فعال باقی می‌ماند؛ بین او و فالوورهایش، یک بدِه‌ِبستانِ همیشگی وجود دارد. او از هوادارنش ایده می‌گیرد و به نوعی، آن‌چه را آن‌ها می‌پسندند، با مهارتی که دارد، بازتولید می‌کند. نبض صفحهِ یک شاخِ اینستاگرامی، با آن‌چه در جامعهِ مخاطبِ او در جریان است، می‌زند. این ویژگی‌ِ فضای مجازی و اینستاگرام، در تلویزیون به یک‌باره رنگ می‌بازد و برای همین، چهره‌های اینستاگرمی، در شبکه‌های گوناگون سیما، کارایی خود را از دست می‌دهند.

    این که صدا و سیما فکر کند، با به خدمت گرفتن یک شاخِ اینستاگرامی، دنبال‌کنندگان او را هم پای تلویزیون خواهد نشاند، خیالی بیهوده است. بیشتر مخاطبان و کاربران اینستاگرام، نوجوانان و جوانانی هستند که علایق و سلایقی متفاوت با برنامه‌سازان و سریال‌سازان سیما دارند. آن‌ها در یک زمان، دنبال‌کننده ده‌ها چهره اینستاگرامی هستند و از این صفحه، به آن صفحه سر می‌زنند و اگر مقصود خود را نیابند، بی‌درنگ به گوشه‌ای دیگر از فضای برزگ مجازی نگاه می‌اندازند. در این شرایط، تهیه‌کنندگان و تولیدکنندگان تلویزیونی، چطور فکر می‌کنند می‌توانند با برنامه‌ها و سریال‌های کُند، کهنه و حوصله سَر بر خود، این مخاطبان را پایبند خود کنند؟

    نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما هم با وجود آن‌که به‌نظر می‌رسد به نفع برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی مهندسی می‌شوند، تایید کننده شکستِ سختِ تلویزیون در استفاده از شاخ‌های اینستاگرامی است. برای نمونه، در نیمه دوم تیر، سریال «آخر خط» با کارگردانی علیرضا مسعودی و بازی علی صبوری که روی آنتن شبکه سه می‌رود، تنها به جذبِ ۱۸٫۹ درصد بینندگان تلویزیون شده که آماری بسیار پایین است. بد نیست به این سریال و دیگر تولیدات تازه صدا و سیما که با وجود استفاده از شاخ‌های اینستاگرامی، در جذب مخاطب شکست خورده‌اند، نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم.

    علی صبوری در «آخر خط»

    «آخر خط» به کارگردانی علیرضا مسعودی (علی مشهدی)، تیر امسال، روی آنتن شبکه سه سیما رفت. این سریالِ سفارشی، علاوه بر بازیگران عرصه کمدی تلویزیون، دست به دامن علی صبوری هم شد که در اینستاگرام، بیش از دو میلیون فالوور دارد.

    اگرچه این سریال کمدی، مانند نمونه‌های مشابه خود در تلویزیون، از مشکل فیلمنامه و کارگردانی هم رنج می‌برد، اما کارت به اصطلاح برنده‌اش، باخت سنگین آن را رقم زده است. حضور علی صبوری در بین بازیگرانی چون شهین تسلیمی، عباس جمشیدی‌فر، محمدرضا هدایتی، کمند امیرسلیمانی و امیر نوری، وصله‌ای ناجور است که بر بی‌مزگی این سریال افزوده و آن را حتی از نمونه‌های مشابه‌اش، ناموفق‌تر کرده است.

    جواد خواجوی؛ سربازی که کسی دوستش نداشت

    دو ماه پیش از روی آنتن رفتنِ «آخر خط»، شبکه سه، شاهد پخش سریالِ سفارشی دیگری به نام «سرباز» بود. هادی مقدم‌دوست، «سرباز» را در حدود ۵۰ قسمت کارگردانی کرد که اردیبهشت و خرداد ۹۹، روی آنتن رفت.

    «سرباز»، از بازیگرانی چون آرش مجیدی، الیکا عبدالرزاقی، رویا تیموریان، اسماعیل محرابی، نیما شعبان نژاد، سیاوش خیرابی و بهره گرفته بود، اما برای افزایش چاشنی طنزش، به سراغ جواد خواجوی هم رفت. این صداپیشه، که دابسمش‌هایش با گویش مشهدی در شبکه‌های مجازی بینندگان زیادی پیدا کرده بود، پیش از «سرباز» هم با سریال «محرمانه» و برنامه «خندوانه» همکاری کرده بود. اما این فعال اینستاگرامی هم با وجود نزدیک به سه میلیون دنبال‌کننده، نتوانست گره‌ای از مشکلات بی‌شمار «سرباز» را باز کند و برای این سریال، بیننده و ارزش افزوده‌ای به ارمغان بیاورد.

    مهسا ایرانیان و نابلدی تلویزیون

    اگر سریال، قالب مناسبی برای بهره‌گیری تلویزیون از شاخ‌های اینستاگرامی نیست، شاید برنامه‌ها و شوهای سرگرم‌کننده، جای بهتری برای پذیرایی از این مهمانان فضای مجازی باشند. «برخط شو» که از شبکه پنج پخش می‌شود، از جمله برنامه‌هایی است که یکی از چهره‌های اینستاگرام را به خدمت گرفته است.

    مهسا ایرانیان، این روزها برنامه «برخط شو» را اجرا می‌کند. او، اگرچه با استندآپ کمدی در «خندوانه» به تلویزیون معرفی شد اما پیش از آن، در اینستاگرام شناخته شده بود.

    برای آن‌که «برخط شو» به حال و فضای اینستاگرامی نزدیک شود، سازندگان این برنامه، حتی برای مهسا ایرانیان، روی آنتن تلویزیون، جشن تولد گرفتند که به مذاق مدیران سیما و شبکه پنج، خوش نیامد. شاید همین پافشاری‌ بر دستورالعمل‌های سازمانی است که باعث شده تلویزیون نتواند از شاخ‌های اینستاگرامی، بهره لازم را ببرد.

    وقتی فردی که در دوبله، صداگذاری و استندآپ کمدی به شهرت رسیده است، نتواند از این توانایی‌هایش بهره ببرد یا با هوادارنش به سبک اینستاگرام، ارتباط برقرار کند، معلوم است که برنامه‌اش با شکست روبه‌رو خواهد شد.

    تلویزیون، یا باید عطای استفاده از شاخ‌های اینستاگرامی را به لقایش ببخشد یا در شیوه بهره‌گیری از این چهره‌ها، تجدیدنظر کند.

    منبع: خبرآنلاین

  • بررسی دستمزد سلبریتی‌ها و مجریان مشهور از زبان دبیر شورای نظارت بر صداوسیما

    بررسی دستمزد سلبریتی‌ها و مجریان مشهور از زبان دبیر شورای نظارت بر صداوسیما

    دبیر شورای نظارت‌بر صداوسیما از ادامه بررسی پرونده مجریان و سلبریتی‌های خبرسازی چون مهران مدیری، رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار و عدم پاسخگویی اسپانسرها در موضوع دستمزدهای کلان خبر داد.

    محمدحسین صوفی دبیر شورای نظارت بر صداوسیما درباره وضعیت حضور چهره‌های خبرساز فضای مجازی در برنامه‌ها و تولیدات تلویزیونی عنوان کرد: رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی، رسانه‌ای ملی و متعلق به همه اقشار جامعه است. پس باید برنامه‌هایشان از جذابیتی برخوردار باشند که همگان از آن بهره ببرند. بخشی از جذابیت این جنس برنامه‌ها هم طبیعتاً وابسته به استفاده از چهره‌هاست، منتها چهره‌هایی که موجه، قابل احترام و الگویی شایسته برای همگان بویژه نسل جوان باشند و آثار وجودی مثبتی برای جامعه داشته باشند.

    صوفی تصریح کرد: این چهره‌ها خدای ناکرده نباید چهره‌هایی زرد و یا ناخوش‌نام باشند. اتفاقاً باید از چهره‌های خوشنام و خوش سابقه برای این منظور بهره گرفت. مخصوصاً که از لحاظ ادبیات و سواد هم باید از محاسن رسانه‌ای برخوردار باشند.

    دبیر شورای نظارت بر صداوسیما یادآور شد: صداوسیما و هر نهاد رسانه‌ای باید در انتخاب افراد خود با دقت عمل کند تا چهره‌هایی به آن ورود کنند که بدآموزی نداشته باشند و اصول حرفه‌ای در فرآیند حضور آن‌ها رعایت شده باشد.

    صداوسیما برای پای‌بندی چهره‌ها قرارداد ببندد

    صوفی با اشاره به یکی از این اصول حرفه‌ای در حوزه رسانه که نمونه‌ای از آن برای علی صبوری بازیگر یکی از سریال‌های در حال پخش انجام گرفت، گفت: صداوسیما و هر نهاد رسانه‌ای باید دو قرارداد با چهره‌های موردنظر منعقد کند؛ یک قرارداد مالی که بر اساس آن وجهی رد و بدل می‌شود و یک قرارداد حقوقی و معنوی که در آن گفته شود از زمانی که فرد همکاری‌اش را با صداوسیما شروع می‌کند می‌بایست به اصول و هنجارهای رسانه عمل کند. این قرارداد حقوقی در همه سازمان‌های رسانه‌ای مرسوم است.

    دبیر شورای نظارت بر صداوسیما درباره اینکه سلبریتی‌ها معمولاً به چنین تعهدی تن نمی‌دهند، اظهار کرد: اگر کسی تن نمی‌دهد، سازمان هم نباید از او استفاده کند. آن‌ها از امکانات سازمان صداوسیما استفاده می‌کنند ولی ضوابط را رعایت نمی‌کنند.

    نمایش آدرس اینستاگرام و تولد گرفتن روی آنتن تخلف است

    صوفی درباره تمرکز بیش از اندازه برنامه‌های تلویزیون بر روی تبلیغ و استفاده از اینستاگرام و اینکه آیا شورای نظارت تا کنون در این زمینه ورود داشته است یا خیر هم گفت: شورای نظارت بر صداوسیما براساس اصل ۱۷۵ قانون مسئولیت نظارت بر همه امور مرتبط با صداوسیما را بر عهده دارد و تمام اقدامات و برنامه‌ها را رصد می‌کند و آنچه را که مطابق با این اصل و تفسیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نباشد تذکر می‌دهد.

    صوفی درباره اینکه چرا این تذکرات رسانه‌ای نمی‌شود یادآور شد: هیچ موردی از منظر شورای نظارت پنهان نیست. اساساً طبق قانون آنچه را که شورای نظارت، نظارت می‌کند موظف است به سازمان صداوسیما و نهادهای خاص گزارش دهد اما اساساً همه اینها رسانه‌ای نمی‌شود.

    وی در عین حال تأکید کرد: صداوسیما در مدت اخیر با توجه به مجموعه تذکرات، راهنمایی‌ها، انتقاداتی که شورای نظارت بر صداوسیما داشته است بخش قابل‌توجهی از اتفاقات را اصلاح کرده است.

    دبیر شورای نظارت بر صداوسیما درباره نمایش آدرس اینستاگرام در برخی از برنامه‌های تلویزیونی تأکید کرد: حتماً این کار خلاف است و اگر در برنامه‌ای آدرس اینستاگرام را نمایش بدهند و یا کانال تلگرامی یک برنامه از آنتن تبلیغ شود تخلف رسانه‌ای محسوب می‌شود.

    صداوسیما به‌طور جدی به دنبال این است که شاخص‌ها و معیارها و استانداردهایی را تدوین کند تا اولاً برنامه‌ها و تولید برنامه بین عوامل به تعادل توزیع شود و دوم اینکه نوعی هماهنگی بین دستمزدها در بخش‌های مختلف وجود داشته باشد وی درباره استفاده از آنتن برای منفعت شخصی افراد هم عنوان کرد: خود را تبلیغ کنند و یا فردی در یک برنامه جشن تولد خود یا خانواده‌اش را بگیرد، این‌ها حتماً تخلف رسانه‌ای است و مدیران رسانه باید با آن برخورد کنند. استفاده شخصی از آنتن حتماً خلاف است و همان‌قدر که او حق دارد یک مخاطب هم از آنتن حق دارد.

    دلیل طولانی شدن روند بررسی دستمزدهای سلبریتی‌ها و مجریان مشهور

    صوفی در بخش دیگر درباره روند بررسی حرف‌وحدیث‌ها درباره دستمزدهای کلان برای چهره‌های خبرساز مانند رضا رشیدپور، محمدرضا گلزار و مهران مدیری توسط شورای نظارت که حدود ۲ ماه پیش وعده آن مطرح شده بود، بیان کرد: این موضوع پیچیدگی زیادی دارد و هنوز بررسی‌ها در این زمینه تمام نشده است.

    وی در تشریح پیچیدگی‌های این پرونده هم عنوان کرد: بررسی دقیق این موضوع بستگی به عوامل و برنامه‌های دیگر و حتی اسپانسرها دارد. به طور مثال بعضی اسپانسرها جوابگوی ما نیستند و از آنجایی که باید برنامه‌ها را به تفکیک هر شبکه، مقطع زمانی تولید و پخش و مواردی از این دست در نظر بگیریم، بررسی جامع این موضوع با پیچیدگی‌هایی مواجه شده‌است.

    صوفی در پاسخ به اینکه آیا این موضوع هم مثل برخی موارد قدیمی‌تر مانند سرنوشت تخلف صورت‌گرفته در آرای مردمی جشنواره جام‌جم که با مرور زمان فراموش شد، نیمه‌کاره و بی‌نتیجه رها نمی‌شود، تأکید کرد: حتماً این‌طور نیست. شورای نظارت به آن مساله درباره جشنواره جام‌جم ورود نکرد و اگر ورود می‌کردیم حتماً انجام می‌شد و به نتیجه می‌رسید.

    تدوین یک آیین‌نامه جدید در صداوسیما

    دبیر شورای نظارت بر صداوسیما در پایان با اشاره به آیین‌نامه‌ای جدید در صداوسیما درباره دستمزدها گفت: صداوسیما به‌طور جدی به دنبال این است که شاخص‌ها و معیارها و استانداردهایی را تدوین کند تا اولاً برنامه‌ها و تولید برنامه بین عوامل به تعادل توزیع شود و دوم اینکه نوعی هماهنگی بین دستمزدها در بخش‌های مختلف وجود داشته باشد.

    منبع: خبرآنلاین

  • عمو یحیی مرد محبوب سلبریتی‌ها به اعدام محکوم شد + عکس

    عمو یحیی مرد محبوب سلبریتی‌ها به اعدام محکوم شد + عکس

    5f0d3eba4c531_2020-07-14_09-42

    عمو یحیی، صاحب قهوه خانه معروفی که پاتوق بازیگران و سلبریتی ها بود به اتهام قتل شریک کاری اش در دادگاه به قصاص محکوم شد.

    رسیدگی به این پرونده از شهریور ماه سال ۹۸ به دنبال انتقال پیکر نیمه جان مرد میانسالی به نام رشید به بیمارستان شهدای تجریش آغاز نتقل شد .وی که چاقو خورده بود ساعتی بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.

     قتل خونین در قهوه خانه دربند

    در بررسی ها روشن شد رشید پس از درگیری با شریک کاری اش به نام یحیی در قهوه خانه معروف در دربند با ضربه چاقو زخمی شده است.

    مأموران پلیس بلافاصله به قهوه خانه معروف رفتند و یحیی 50 ساله را بازداشت کردند .وی که بیشتر بازیگران سینما و تاتر او را می شناسند و به عمو یحیی معروف است به دعوا با شریک کاری اش اعتراف کرد و قتل را گردن گرفت .

    وی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که پسر و مادر قربانی برای وی حکم قصاص خواستند.

    اعتراف عموی سرشناس بازیگران زن و مرد به قتل در تهران

    یحیی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: صاحب قهوه خانه ای زیر پله ای در خیابان دربند هستم. ۳۵ سال بود که با رشید شریک بودم و قهوه خانه ما به پاتوق بازیگران و سلبریتی ها تبدیل شده بود. رشید قول داده بود تا سرقفلی مغازه را به من برگرداند اما هر بار طفره می رفت.

    عمو یحیی

    عمو یحیی و تینا آخوندتبار

    عمو یحیی

    عمو یحیی و سحر قریشی

    عمو یحیی و احسان علیخانی

    عمو یحیی و جواد عزتی

    عمو یحیی

    عمو یحیی و سحر دولتشاهی

    عمو یحیی

    عمو یحیی و یاس

    عمو یحیی و بازیگران

    عمو یحیی، سینا ساعی و سینا مافی

    عمو یحیی

    عمو یحیی و حمید گودرزی

    عمو یحیی

    عمو یحیی و ارسلان قاسمی

    عمو یحیی

    عمو یحیی و یوسف صیادی

    وی ادامه داد: آخرین بار از او خواستم تا به قولش عمل کند اما گفت که تصمیم ندارد سرقفلی را به من برگرداند .به همین خاطر عصبانی شدم و با چاقویی که در دست داشتم به یک ضربه به او زدم.

    وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت :باور کنید نمی‌دانم چرا دست به چنین کاری زدم. من آن موقع فشار خون بالا داشتم و در آن لحظه تعادلم را از دست داده بودم. حتی به خاطر ندارم که ضربه را چطور به مقتول زدم.

    این متهم ادامه داد: من سالها بود که رشید و خانواده اش را میشناختم .خانواده او همیشه به من لطف و محبت داشتند و من شرمنده آنها هستم و می دانم اشتباه کرده ام.

    شرمندگی عمو یحیی در دادگاه

    این متهم گفت: من بعد از قتل پشیمان شدم و به همین خاطر وقتی دوستانم رشید را به بیمارستان رساندند من در قهوه خانه ماندم و فرار نکردم .من از همان ابتدای دستگیری نیز حقیقت را به پلیس گفتم. حالا هم می‌گویم شرمنده هستم .

    در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده و درخواست اولیای دم وی را به قصاص محکوم کردند.

    منبع: رکنا

  • سلبریتی‌ها برای مقابله با کرونا چقدر پول خرج کردند؟

    سلبریتی‌ها برای مقابله با کرونا چقدر پول خرج کردند؟

    هنرمندان زیادی در جهان از زمان شیوع کرونا، مبالغی را برای رهایی از شرّ این بیماری و کمک به اقشار آسیب‌دیده صرف کرده‌اند.

    با شیوع جهانی ویروس کرونا، سلبریتی‌ها و بازیگران نیز در تلاش هستند، برای مبارزه با این بحران قدمی بردارند.

    از زمان آغاز این بیماری همه گیر، ستارگان زیادی از جایگاه خود برای ایجاد آگاهی در مورد ویروس کرونا استفاده کردند و با انتشار ویدئو از مخاطبان خود خواستند مرتبا دست‌های خود را بشویند، در خانه بمانند و همچنین فاصله اجتماعی را رعایت کنند. تعدادی دیگر نیز به سازمان‌های مختلف پول اهدا کردند.

    در ادامه ببینید کدام هنرمندان در جهان، به تلاش‌های امدادی مقابله با کرونا کمک کرده اند.

    رایان رینولدز

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    رایان رینولدز و همسرش از اولین کسانی بودند که در این زمینه سرمایه اهدا کردند. آن‌ها اعلام کردند، کووید ۱۹، خانواده‌ها با درآمد پایین را بسیار آسیب‌پذیر کرده است.آن‌ها ۱ میلیون دلار اهدا خواهند کرد که بین سازمان غذایی آمریکا و ذخایر غذایی کانادا تقسیم خواهد شد. بازیگر فیلم «ددپول» همچنین راهنمایی‌هایی را در مورد این ویروس برای طرفداران خود به اشتراک گذاشته بود. طبق گفته E news، این زوج ۱۰۰ هزار دلار دیگر به چهار بیمارستان اهدا کرده‌اند.

    اکشی کومار

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    اکشی کومار، در ابتدا اعلام کرد ۲۵۰ میلیون کرور معادل ۳.۳ میلیون دلار به مبارزه برای کرونا کمک خواهد کرد. او پس از مدتی اعلام کرد ۳ میلیون کرور دیگر که برابر با ۴۰۰ هزار دلار می‌شود، نیز اهدا می‌کند.

    آرنولد شوارتزنگر

    آرنولد شوارتزنگر، مدت‌ها پیش موسسه‌ای به نام «بعد از مدرسه همه می‌درخشند» ایجاد کرده بود که هدف آن ایجاد فعالیت پس از مدرسه برای کودکان بود. او اعلام کرد اکنون که مدرسه‌ها بسته شده است، چند میلیون دلار برای تغذیه خانواده‌های آسیب دیده اهدا خواهد کرد. بازیگر «ترمیناتور» همچنین به صورت جداگانه یک میلیون دلار دیگر به نیازمندان اهدا کرده بود.

    متیو مک کانهی

    متیو مک کانهی و همسرش هم به یاری آسیب‌دیدگان کرونا آمده‌اند. آن‌ها بیش از ۱۱۰ هزار ماسک به بیمارستان‌های تگزاس اهدا کردند. علاوه بر این، آن‌ها وسایل و امکاناتی را که می‌خواستند به مردم اهدا کنند، شخصاً به خانه آن‌ها تحویل دادند.

    بتانی فرانکل

    بتانی فرانکل، بازیگر تلویزیونی اعلام کرد که از طریق فضای مجازی و طرفدارانش از مواردی که بیش از همه مورد نیاز است، مطلع شده است. او اعلام کرد که برنامه دارد ۱ میلیون ماسک صورت از طریق سازمان امدادی خود اهدا کند.

    آنجلینا جولی

    آنجلینا جولی یک میلیون دلار به صندوق No kid Hungry برای مبارزه با گرسنگی کودکان اهدا کرد. او گفت: «در این روزها تعداد زیادی از کودکان در جهان به دلیل ویروس کرونا از مدارس دور هستند. او اعلام کرد در حدود ۲۲ میلیون کودک در آمریکا به حمایت غذایی نیاز دارند.»

    برد پیزلی

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    برد پیزلی، خواننده آمریکایی به همراه همسرش برای کمک به تغذیه افراد نیازمند، فروشگاهی را ایجاد کرد. افرادی که تحت تاثیر ویروس کرونا قرار گرفته‌اند، می‌توانند رایگان نیازهای خود را دریافت کنند.

    لئوناردو دی کاپریو

    لئوناردو دی کاپریو، به همراه لورن پاول جابز، یک صندوق برای تامین و کمک غذایی ایجاد کردند. او به همراه پابل جابز در مجموع ۵ میلیون دلار اهدا کرده است. او گفت: «در مقابله با این بحران ما از سازمان‌های دیگری الهام و تصمیم به کمک به افراد آسیب‌پذیر گرفتیم.»

    جرج کلونی

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    به گفته ددلاین، جرج کلونی و همسرش، هر کدام ۲۵۰ هزار دلار به صندوق‌های مرتبط به کمک به عوامل سینمایی و تلویزیونی کمک کردند. همچنین گزارش شده است که آن‌ها ۳۰۰ هزار دلار به ذخایر غذای لبنان کمک کرده‌اند. در مجموع میزان کمک آن‌ها بیش از ۱ میلیون دلار اعلام شده است.

    اریک استون استریت

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    این بازیگر و کمدین آمریکایی اعلام کرد، ۲۰۰ هزار وعده غذایی در شهر کانزاس پخش می‌کند. او گفت که زادگاهش را خیلی دوست دارد و می‌خواهد هر کاری که از دستش بر می‌آید، انجام دهد.

    تیلور سویفت

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    تیلور سویفت، اعلام کرد که به سازمان جهانی بهداشت و همچنین تامین غذای آمریکا کمک کرده است. علاوه بر این گفته می‌شود کسانی که با او به صورت آنلاین صحبت و مشکلات خود را به صورت شخصی با وی مطرح کرده‌اند، هرکدام از سوی این خواننده آمریکایی ۳ هزار دلار پول دریافت کرده‌اند.

    جی کی رولینگ

    سلبریتی‌هایی که به مقابله با کرونا آمدند

    جی کی رولینگ، خالق کتاب‌های هری پاتر نیز اعلام کرد که ۱ میلیون دلار به بی‌خانمان‌ها و قربانیان خشونت خانگی اهدا خواهد کرد. او همچنین اعلام کرد کتاب جدیدی را که برای کودکان نوشته است، به دلیل این بحران، به صورت رایگان منتشر خواهد کرد.

    منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

  • سلبریتی‌ها در پویش غلط بنویسیم +تصاویر

    سلبریتی‌ها در پویش غلط بنویسیم +تصاویر

    5ee3157dbff41_5ee3157dbff44

    برخی سلبریتی‎ها عاشق کمپین‎اند؛ فعالیتی ساده و بی‎خطر که از طریق آن می‎توانند برای خودشان وجهه اجتماعی و محبوبیت دست‎وپا کنند.

     آن‌ها هیچ رخدادی را ازدست نمی‎دهند؛ حوادث طبیعی و غیرطبیعی برای‎شان فرصتی ا‎ست که هشتگ و کارزار راه بیندازند و سفیر و نماینده چیزی بشوند و بر جهان و جهانیان تأثیرات مثبت بگذارند. بعضی‎های‎شان این وسط نادانسته و ناخواسته به کمپینی پیوسته‎اند که خطر و ضرر کم ندارد، البته نه برای خودشان که برای زبان فارسی؛ کمپین «غلط بنویسیم». صفحه اینستاگرام هنرپیشه‎ها، ورزشکارها و خواننده‎ها پر است از اشتباه‎های املایی و دستوری.

    psLpWynLEGaD

    از آن‎جایی‎که هرکدام از این سلبریتی‎ها چندصدهزار تا چندمیلیون دنبال‎کننده دارند؛ و از آن‎جایی که منبع مکتوب بسیاری از طرفداران‎شان، همین صفحات مجازی است (به‎جای کتاب و مجله و روزنامه) خطاهای نوشتاری سلبریتی‎ها می‎تواند به عادی شدن غلط‎نویسی دامن بزند. در این پرونده به کمک چند چهره مشهور، اشتباه‎های نوشتاری را مرور می‎کنیم و صورتِ درست آن‎ها را یاد می‎گیریم.

    نکته: همه صفحاتی که عکس‎شان را در این پرونده می‎بینید، عمومی(پابلیک) هستند.

    بضاریم یا بظاریم

     یا بزاریم؟
       سام درخشانی، بازیگر
     2.5 ‎ میلیون دنبال‎کننده
    وقتی کارگردان و طراح سوال پرسپولیسی 
    باشن و بخوان سربه‎سر من بزارن.
    ازقرار معلوم باید بپذیریم که «بذارن» دیگر از مد افتاده‎است و همه الان «می‎زارن». اگر صورتِ درست واژه را بلدید و صرفا از سر بی‎دقتی یا به پیروی از شیوه‎ رایج، مثل آقای درخشانی می‎نویسید که هیچ؛ اما اگر تنوع حرف «ز» در زبان فارسی گیج‎تان می‎کند و نمی‎دانید کجا باید کدام‎یکی  را به‎کار ببرید، این راهنمای ساده به‎دردتان می‎خورد؛ دوتا مصدر داریم که معمولا با هم اشتباه می‎شوند؛ «گذاشتن» و «گزاردن». «گذاشتن» درمعنای حقیقی کلمه، قراردادنِ فیزیکی است مثل «مداد را بگذار/ بذار سر جایش» و درمعنای مجازی، قراردادن و وضع و تأسیس‎کردن؛ مثل «قانون‎گذار» و «بنیان‎گذار». کلمه‎هایی را که معانی گفته‎شده را ندارند، «می‎گزارند». نیازی نیست همه کاربردهای «گزاردن» را حفظ کنید ولی محض اطلاع بد نیست بدانید که معنی به‎جاآوردن، اداکردن، انجام‌دادن و اجراکردن می‎دهد مثل «نمازگزار» و «سپاس‎گزار».

    «را»ی 

    مفعولی  
    بی‎نوا
       برزو ارجمند، بازیگر| 930 هزار دنبال‎کننده
    این عکس و علی اوجی جان نازنین
     برام فرستاد.
    توضیح: در شکسته‎نویسی، در حق «را»ی مفعولی خیلی اجحاف می‎شود؛ بعضی‎ها اصلا نمی‎نویسندش: «سلام عشقا! فیلم دوس داشتین؟». بعضی‎ها معلوم نیست چرا خودشان را به‎زحمت می‎اندازند و روی صفحه‌کلید گوشی دنبال ضمه می‎گردند: «سلام عشقا! فیلمُ دوس داشتین؟». بعضی‎ها هم مثل  برزوخان ارجمند تبدیلش می‎کنند به «واو عطف».

    عملیات نجات «هکسره» 

      محسن مسلمان، فوتبالیست| یک‎ونیم میلیون دنبال‎کننده
    دوست دارم عشقه داداش!
      نازنین بیاتی، بازیگر| 755 هزار دنبال‎کننده
    شرایط الان برای همه سخت ولی کسانی هستن که تو شرایط سخت‎تری قرار گرفتن. با کمک هم می‎تونیم یکم به زندگی این عزیزان رنگ ببخشیم.

    در فارسی محاوره، وقتی «است» و «هست» را حذف می‎کنیم، باید به‎جایش چیزی که نشان‎دهنده فعل باشد، اضافه کنیم. آن چیز، «ه» است یعنی می‎نویسیم «شرایط برای همه سخته». جمله بدون فعل که نداریم، درست است؟ خب حالا در جمله اول ، فعل کدام است؟ 

    آفرین! «دوستت دارم» و «هست» یا «استـ»ـی در اصل جمله نبوده‎است که در صورتِ محاوره‎ای حذف شده‎باشد. پس اگر خواستید تولد کسی را تبریک بگویید، باید بنویسید «دوستت دارم عشق داداش»، مگر این‎که منظورتان چنین چیزی باشد: «دوستت دارم عشق است داداش!».

    نکته: برگردیم به پست خانم بیاتی. چه فرقی است بین «یه‎کم» و «یکم»؟ دومی نمی‎تواند «یکُم» خوانده‎شود؟ یک قاعده خیلی ساده وجود دارد؛ در شکسته‎نویسی، اجازه نداریم موقع چسباندن ضمیر به «های غیرملفوظ» -یعنی «ه»‎ای را  که نوشته می‎شود ولی خوانده نمی‎شود- «ه»  حذف کنیم، چرا؟ چون با کلمه‎های مشابه دیگری اشتباه گرفته می‎شود. مثلا اگر می‎خواهید به دوستی خبر بدهید که قرار لغو است چون توی خانه‎تان دعوا به‎راه افتاده‎است‎، باید بنویسید: «نمی‎تونم بیام، دعوا و درگیری تو خونه‎مونه» و اگر «ه» را دست‎کم بگیرید و بنویسید «نمی‎تونم بیام، دعوا و درگیری تو خونمونه»، معنی جمله زمین تا آسمان عوض می‎شود. اصلا چه‎بسا قرار برای ابد کنسل شود، از ما گفتن بود.

     

    کلمه‎ها و ترکیب‎های تازه و حتی ساده!
       بهاره رهنما، بازیگر 4میلیون‎و200‎هزار دنبال‎کننده
    همیشه وقتی دختر کم‎سن‎وسالی بودم دلخور بودم که دستای مامانم همیشه لاک‎زده و مرتب نیست و روی شصت دستش اغلب جای بریدگی چاقو هست…

    «شصت»، عدد است و «شست»، انگشت بزرگ و پهن دست یا پا. از آن‎جایی که خانم رهنما بین سلبریتی‎ها یکی از پیش کسوت‎های غلط‎نویسی به‎شمار می‎رود، مروری براشتباهات پست‎ها و استوری‎های قدیمی ایشان هم برای علاقه‎مندان به زبان فارسی و درست‎نویسی، خالی از فایده  نیست:

    ntEg2Qa8XWTn

    * فائزه، به‎معنی رستگار و پیروز است و فائضه، یعنی فیض‎رساننده. براساس آن‎چه در اخبار خوانده و شنیده‎ایم، می‎دانیم که اسم کوچک خانم هاشمی، اولی است.
    * «غذا» را می‎خوریم و «علوم قضایی»، عنوان رشته دانشگاهی است.

     

       طناز طباطبایی، بازیگر

     223هزار دنبال‎کننده
    ما نمی‎توانیم انتظار داشته‎باشیم، با جهان در تعامل سیاسی سالم باشیم ولی خود ما مردم نگاه اهم و فل اهم نسبت به این کره خاکی داشته‎باشیم.
    قاعده «الاهم فالاهم» به‎معنی تقدم حکم مهم‎تر است درجایی‎که بین دو حکم مهم و مهم‎تر،

    تزاحم وجود دارد. همان‎طور که مشخص است، اصل عبارت عربی است. در فارسی، به‌صورت «اهم فالاهم» و گاهی به‎ اشتباه «اهم فی‎الاهم» نوشته می‎شود. «فاء» در زبان عربی حرف عطف است برای بیان ترتیب. خانم طباطبایی، احتمالا این عبارت را از روی آن‎چه شنیده به‎کار برده و شک نکرده‎است که «فل» اصلا معنی دارد یا نه. درمواقعی که اصرار داریم سخت و ثقیل بنویسیم، می‎توانیم با جست‎وجو یا پرس‎وجو از درستی کلمه و عبارت مدنظرمان مطمئن شویم.

    اشتباه‎های 
    غیرقابل توضیح
    هدف از نوشتن این پرونده، این بود که اول از همه بگوییم آدم‎های مشهور هم اشتباه می‎کنند و قرار نیست به هرچیزی توی صفحات‎شان می‎بینیم و می‎خوانیم، اعتماد کنیم. دوم تلنگری بزنیم به سلبریتی‎ها که خودشان هم کمی از اعتمادبه‎نفس‎شان بکاهند و قبل از نوشتن هرچیزی، از درستی‎اش مطمئن شوند. سوم، بهانه‎ای پیدا کنیم که اشتباهات نوشتاری را مرور و دسته‎بندی و شکل درست‎شان را یادآوری کنیم. بعضی از پست‎ها و استوری‎ها اما در هیچ‎کدام از طبقه‎بندی‎های غلط‎های رایج، قرار نمی‎گیرند. اشتباه‎های نادر این گروه از سلبریتی‎ها، غیرقابل توضیح و اصلاح است. فقط می‎توانیم بگوییم لطفا شما این‎طوری ننویسید:

    متأسفانه ما منظور آقای انصاریان را نفهمیدیم. متوجه نشدیم دوتا ویرگول کنار هم چه کاربردی دارد و «خودتون میدونیده» چه زمان و صیغه‎ای‎ است. «این اونه یا اون اینه» هم به فارسی خیلی سخت نوشته شده‎است. خلاصه که توضیح خاصی نداریم فقط همین‎قدر بدانید این‎ طرز نوشتن اشتباه است.

    ضمیر، در این دوخط سرگردان است. معلوم نیست موضوع راجع به «من» است یا «ما». چطوری «بریم تحویلش بگیرم»؟ تنها توصیه‎مان این است که شما در نوشتن آقای میناوند را الگوی خود قرار ندهید و تکلیف ضمیر را روشن کنید.

    همزه، انصافا از آن چیزهایی ا‎ست که مدعیان درست‎نویسی را هم به دردسر می‎اندازد؛ کی باید همزه را روی «الف» بگذاریم و کی روی «ی» و چه‎وقت روی «و»؟ «هیئت» درست است یا «هیأت»؟ بنویسیم «مسئله» یا «مسأله»؟ «جرأت» یا «جرئت»؟ ولی چسباندن همزه به کلمه «همه» از آن اشتباه‎های نادر و غیرقابل توضیحی است که فقط می‎توانیم بگوییم شما مرتکبش نشوید. حالا برای این‎که دست‎خالی از این بخش نروید، این قاعده کلی فرهنگستان برای نوشتن همزه را به‎خاطر بسپارید؛

       در نوشتن همزه میانی، اگر حرف پیش از آن مفتوح (-َ) باشد، روی کرسی «ا» نوشته می‎شود؛ رأفت، شأن.
      اگر حرف پیش از آن مضموم (-ُ) باشد، روی کرسی «و» نوشته می‎شود؛ مؤسسه، مؤانست.
       در بقیه موارد روی کرسی «یـ» نوشته می‎شود؛ مسئله، جرئت، هیئت.

    شاگردزرنگ کلاس!

    مهراوه شریفی‎نیا، بازیگر
    5میلیون‎و100هزار دنبال‎کننده
    گرچه خیلی از سلبریتی‎ها در درس املا «نیاز به تلاش بیشتر» دارند ولی بین‎شان کسانی پیدا می‎شوند که با مطالعه بیگانه نیستند و زبان مادری‎شان را بلدند و می‎شود بدون نگرانی از بدآموزی و غلط‌آموزی صفحه‎شان را دنبال کرد؛ «مهراوه شریفی‎نیا» نه‎تنها سرسری و بی‎حواس و پراشکال نمی‎نویسد که «نیم‎فاصله» را هم رعایت می‎کند. حالا که بحث سر درست و پاکیزه نوشتن است، بد نیست از بهانه شاگردزرنگ بودن خانم شریفی‎نیا استفاده کنیم و نیم‎فاصله را یادبگیریم.
    این‎روزها که بیشتر از نوشتن دستی با تایپ کردن سروکار داریم، اهمیت نیم‎فاصله بیشتر از قدیم احساس می‎شود. دانش‎آموزها و دانشجوهایی که همین نیمچه‎فاصله ظاهرا بی‎اهمیت نقره‎داغ‎شان کرده‌است و نمره تحقیق و مقاله‎شان را به‎خاطرش کم گرفته‎اند، خیلی خوب منظورمان را درک می‎کنند. نیم‎فاصله، متن را زیبا و تروتمیز می‎کند اما اهمیت اش فقط در زیبایی نیست. در فارسی، کلماتی داریم که از چندبخش تشکیل شده‎اند و مجموعا یک واژه را می‎سازند. مثلا همان‎طور که می‎دانید، «کتاب» یک کلمه است؛ «کتاب‎ها» و «کتاب‎خانه» و «کتاب‎دوست» هم هرکدام یک‎ کلمه‎اند که این یکی‎بودنِ واژه را با نیم‎فاصله نشان می‎دهیم. به این دو جمله دقت کنید؛ «کتاب دوستم را ندیدی؟»، «فلانی آدم کتاب‎دوستی است». در جمله اول، بین کتاب و دوست یک فاصله خورده و در جمله دوم، بین‎شان نیم‌فاصله آمده‎است که ازهم جدا نیفتند و معلوم شود با یک کلمه واحد سروکار داریم. بعضی وقت‎ها رعایت نکردن نیم‎فاصله اساسا معنی جمله را عوض می‎کند؛ «نخست‎وزیر وارد جلسه شد» و « نخست    وزیر    وارد جلسه شد».
     کجا نیم‎فاصله بزنیم؟
       پسوندها و پیشوندها: خوشمزه‎تر، بی‎معرفت، هم‎کلاسی
       نشانه‎ جمع: خانه‎ها، گل‎ها
      اجزای مختلف فعل‎ها: می‎آیی، گفته‎باشم، خورده‎اند
      کلمه‎های مشتق، مرکب و مشتق-مرکب: سیل‎آسا، دندان‎پزشک، گفت‎وگو
    نیم‌فاصله، موارد کاربرد بیشتری دارد اما نگران بودیم گیج بشوید و لیست بلندبالای مواردش بترساندتان. اگر درست‎نوشتن برای‎تان مهم است، می‎توانید با کمی جست‎وجو آن‎ها را پیدا کنید و یادبگیرید. اصلا هم لازم نیست همه‎شان را حفظ کنید، قاعده ساده و سرراستش این است؛ کلماتی از هم یک فاصله کامل می‎گیرند که معنای مستقلی داشته‎باشند مثلا؛ «گرگ و میش دشمن‎ هم‎اند» اما اگر مجموع اجزای یک کلمه، معنای واحدی می‎سازد باید با نیم‌فاصله از هم جدای‎شان کنیم مثلا «هوا گرگ‎ومیش بود که راه افتادیم». برای صفحه‎کلید کامپیوتر، تنظیمات ساده‎ای وجود دارد که می‎توانید با ایجاد کلید میان‎برِ نیم‎فاصله از این‎به‎بعد درست‎تر و دقیق‎تر بنویسید. بعضی تلفن‎های همراه، به‎طور پیش‌فرض کلید نیم‌فاصله دارند که با سه‎‎تا خط تیره و دو فلش در دوطرف، مشخص شده‎است. اگر تلفن همراه شما ندارد، می‎توانید صفحه‎کلیدی دانلود کنید که این امکان را بهتان بدهد.

    منبع: خراسان

  • از اشکان خطیبی و علی کریمی تا هدیه تهرانی و پرویز پرستویی

    در ماجرای شیوع کرونا، رفتار سلبریتی‌ها در کمک به مردم پخته‌تر و بی‌سروصداتر از قبل بود.

    فاطمه پاقلعه‌نژاد: همه چیز از ویروس لعنتی شروع شد. شوک ابتدای اسفند. مرگ، خانه‌نشینی و ترس و از پی آن مشکل بی‌پولی و بیکاری. شرایط سخت تحریم و چالش‌هایش از یک سو و این بحران بی‌سابقه از سوی دیگر.
    در کنار تلاش‌ها یا حتی کم‌کاری‌های دولتی و راه بسته ارسال کمک‌های خارجی به دلیل کارشکنی‌های خارجی نیاز به گشایش جبهه‌ای جدید برای کمک‌های مردمی بود.
    نهادهای رسمی که در حوادث غیرمترقبه قبلی و چالش‌های پیشین نشان دادند آن زنجیره بسیج صددرصدی را به دلیل سابقه دیرینه نمی‌توانند به تنهایی به دوش بکشند.
    گوشه‌ای از این مشکلات و عدم اعتمادها همین تصاویری است که به طنز در سریال «نون خ» و ماجرای زلزله کرمانشاه به تصویر کشیده شده است.
    در کنار نیروهای جهادی که وابسته به ارگان‌های نظامی و دولتی و حاکمیتی هستند، نیاز به بخشی دیگر از بدنه اجتماعی جامعه یعنی هنرمندان و ورزشکاران و چهره‌های سرشناس بود تا پا پیش بگذارند اما چالش بزرگ برچسب سلبریتی‌های غیر مسئول بود که در این دو ساله به دلیل بخشی رفتارهای گروهی از سلبریتی‌ها از یک سو و تسویه‌حساب‌های سیاسی سال‌های ۹۲ و ۹۶ از سوی دیگر اتفاق افتاده بود تا چهره این پایگاه اجتماعی و سرمایه عمومی هم به کف رسیده باشد.
    اما جنگ با کرونا یک فرصت مجدد بود برای بازسازی بسیاری از تصاویر ذهنی مخدوش. یک هفته کمتر نیاز بود که دیگر کسی یادش نماند روزی چقدر به پزشکان برای عدم استفاده از دستگاه‌های کارتخوان انتقاد می‌شد. آنها سربازان خط مقدم شدند و حالا نوبت بقیه بود.
    گروهی همچنان انتقاد می‌کردند که فلان فوتبالیست یا فلان ستاره هالیوود چنان چالشی راه انداخته و سلبریتی ما هم گفته وای به داد مردم برسید.
    در دل تمام این دعواهای معمول اما همان‌هایی که در روزهای پس از زلزله به خاطر بسیج کمک‌های مردمی کارشان به دادگاه کشید بی‌سروصداتر از قبل پیش آمدند.
    هدیه تهرانی که مدت‌هاست کسی خبری از حضورش در محافل ندارد، با گروهی بسیج شدند و با بنیادی خیریه خانه به خانه می‌رفتند و کمک‌های اولیه به بی بضاعت‌ها می رساندند.
    مهتاب کرامتی سفیر کمک‌های مردمی یونیسف بود و اطلاع‌رسانی می‌کرد.
    امیر ژوله پیج میلیونی‌اش را برای کمک به بحران کرونا به کار گرفته بود. شده بود کسی که هشدار می‌دهد. از کمپین در خانه بمانیم حمایت می‌کرد، مشاغل کوچک را که امکان تولید محصولات قابل ارسال داشتند تبلیغ می‌کرد و رفتارهایی از این دست.
    رامبد جوان در خانه نشسته بود و هر شب با اینستاگرام برنامه ‌سازی می‌کرد تا نشاط اجتماعی پایین‌تر از اینی که هست نباشد و مردم را راضی کند همچنان در خانه‌های‌شان بمانند.
    علی کریمی و سیدجلال حسینی بچه‌های گیلانی اهل رشت و انزلی اصلا مگر می‌توانستند در شرایط کابوسوار زادگاه‌های‌شان هر آنچه در توان دارند را صرف کمک به این مردم نازنین نکنند؟
    پرویز پرستویی یک رفیق کشتی‌گیر پیدا کرده و پیج میلیونی‌اش را برای بسیج ناب‌ترین مدل کمک به مردم بی‌بضاعت وقف کرده. خانه به خانه کنار رسول خادم و کمیل قاسمی و حسن رحیمی پیش رفتند تا بسته‌های کمک‌های مردمی‌شان را به دست نیازمندان برسانند. کمک‌هایی که از مردم جمع شدند و بسته به بسته از دروازه غار و گودهایش تا خانه‌های نیمه ویران از سیل سیستان توسط همین قهرمانان به مستحقان‌شان رسیده است.
    در تهران یکی که پیش افتاد و از خلوت خودخواسته‌اش بیرون آمد، اشکان خطیبی بود. او که با هشتگ #من_باهاتم جلو افتاد و بقیه دوستانش را دعوت کرد برای کمک‌های یک میلیونی که می‌خواست به دست اقلا ۵هزار خانواده برسد. پیش افتاد و گفت: «این کاری نیست که من شروعش کرده باشم. همین کمپین را هنرپیشه‌های ترکیه‌ای راه انداختند و من فقط تقلیدش کردم. شکر خدا خیلی از هنرمندان و ورزشکاران هم به ما پیوستند. از حامد بهداد و رامبدجوان و حجازی فر و بچه‌های دیگر. بودند بچه‌هایی که کلا ۵میلیون پول در دست داشتند و ۳میلیونش را به کمپین ما کمک کردند. راستش من اگر پیش افتادم واقعا نمی‌خواهم طوری برداشت شود که انگار دنبال گفتن از خودم هستم و برای همین کمتر حرف می‌زنم. ما همین حالا هنوز نتوانستیم حدود نیمی از وعده‌ای که داشتیم را عملی کنیم. ما نیاز به کمک‌های افراد متمولی داریم که توان این کمک را دارند و دست تک تک‌شان را می‌فشارم و امیدوارم همه ما که توان کمک به خانواده‌های آسیب دیده را دارند پیش بیایند تا زودتر از این روزهای سخت عبور کنیم و این بیماری مهار شود.»
    او اینها را هم به ما و هم به بقیه دوستانش گفته و کمپینش را حالا که در میانه راه است پیش می‌برد.
    هادی حجازی‌فر که به کمپین او پیوسته هم اخیرا به خبرآنلاین گفت:«راستش مهم نیست که چقدر کمک می‌کنیم، مهم این است از آنچه در توان داریم به کسی که شرایط سخت‌تری دارد ببخشیم. این در خون همه ماست و با این روحیه می‌توانیم از این چالش عبور کنیم.»
    امروز هنوز تا رسیدن به نقطه‌ای که همه آسیب‌دیدگان از کرونا بی‌نیاز باشند فاصله‌ای بزرگ داریم و هنوز دولت در گیر و دار چالش‌های بزرگ اجتماعی خود، نتوانسته همه آنچه گفته را حتی انجام دهد. این کمک‌های مردمی هم حتی در مقایسه با آنچه باید اتفاق بیفتد بی شک خیلی کم و ناچیز است اما حالا درباره یک چیز می‌توان با جدیت سخن گفت. اینکه بدون شوآف، این‌بار تعداد بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران پا پیش گذاشتند و بخشی از سرمایه اجتماعی ویران شده حاصل از اظهار نظرهای بی‌دلیل یا اتفاقات هیجانی چالش برانگیز پشت سر گذاشته شده است و دیگر مردم هم تمییز می‌دهند هنرمندی را که برای کمک به هم‌نوعش در صف مقدم ایستاده تا هنرپیشه‌ای که فکر می‌کند با تمسخر یک رفتگر ساده می‌تواند فالوئر بگیرد.
    جنسی از آدم‌هایی که حتی به اندازه همان پاکبان عزیز نمی‌داند در روزها کرونایی باید فاصله اجتماعی را حفظ کند و به این جرم که او قصد داشته این فاصله را رعایت کند، مسخره اش می کند!
  • موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

    موضع گیری ایرانیان در مقابل هم / سفید یا سیاه، خوب یا بد ، دوست یا دشمن ؟؟

    هیچ حد وسطی وجود ندارد. شما نمی توانید بی طرف باشید. یا اینکه نظری غیر از نظر تعیین شده اتخاذ کنید. یا با ما هستید و یا بر ضد ما . یا دوست هستد و یا در صف دشمنان ما قرار میگیرید. مهم نیست چه کسی هستید. چه جایگاهی دارید. اصلاً چگونه فکر می کنید. شما یا سفید هستید و یا سیاه …

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : مسائل و اتفاقات در ایران کم نیستند. در هر رویداد و مسئله مهمی نقطه نظراتی توسط افراد و افکار مختلف در جامعه شکل می گیرند. داده ها بسرعت تجزیه و تحلیل می شوند و در نهایت مواضع پیرامون آن مساله اتخاذ می شود. حال با بیانیه رسمی از طرف سازمان یا نهاد دولتی، و یا نظرات افراد عادی جامعه در کوچه و بازار و فضای مجازی. این نظرات می تواند متفاوت از هم باشد. ممکن است من و شمای نوعی بر سر یک موضوع اتفاق نظر داشته باشیم. و یا اینکه به شدت با هم در تقابل باشیم. اما در این وسط هستند افرادی که موضوع برایشان مهم نیست. یا اینکه نظری ندارند و دلشان نمی خواهد واکنش نشان بدهند. حتی شاید نظرشان متفاوت از ما که موافق یا مخالف هستیم باشد. موضع گیری در قبال مسائل و رویدادها با توجه به اهمیت،  شخصیت و  مسئولیت موضع گیرنده متفاوت است و می تواند نظر یک مسئول با نظر آحاد جامعه صد در صد در خلاف هم باشد.

    در ایران اما در هر حادثه و رویدادی حتی بدون بررسی دقیق و اعلام نتیجه رخداد، سریعاً به موضوع واکنش داده می شود. مهم نیست چه اتفاقی باشد. در نهایت دو جبهه شکل میگیرد. موافقین و مخالفین. این رویدادها می تواند ورزشی باشد، انتخاباتی باشد و یا حادثه ای باشد مانند سقوط هواپیما به دلیل اشتباه سیستم پدافندی نظامی. یک عده نظراتی دارند. و واکنش نشان می دهند. بدون فوت وقت یک جماعتی پیدا می شوند تا مخالفت خود را با نظر گروه اول ابراز کنند. و این مخالفت ها هم اکثراً توأم با توهین، تهدید و فشار همراه است. موضع گروهی که قدرت و زور آن بیشتر باشد و ابزار اطلاع رسانی بیشتری در دست داشته باشد، در اینجا به حق نزدیک تر است. هرچند اگر هم به حق و صحیح نباشد!!

    بعنوان نمونه در پی سرنگون کردن اشتباهی هواپیمای مسافربری و کتمان حقیقت موضوع تا سه روز بعد، عده ای از هنرمندان از این دروغی که به جامعه گفته شده بود دلخور شدند و در یک اقدام بی سابقه از حضور در جشنواره های هنری فجر انصراف دادند. دلیلشان هم حال بد این روزهای دی ماه بود. با شروع انصراف ها ، یک عده دیگر پیدا شدند و با این اقدام مخالفت کردند. صراحت در مخالفت بد نیست. اما اینکه بخواهیم چون مخالف آن حرکت هستیم ابتدا توهین کنیم. و بعد از ابزار تهدید استفاده کنیم، نه خوشایند یک جامعه اسلامی است و نه در قامت دموکراسی جای میگیرد. چرا نمی توانیم مخالف خود را درک کنیم. و به تصمیمش احترام بگذاریم ؟ اصلاً چرا باید با ربط و بی ربط نظر بدهیم. به استاد دانشگاه، مهندس و یک نظامی ارتباطی ندارد که بخواهد در امور هنرمندان دخالت کند. یا موافق این اتفاق هستید و یا مخالف. خیلی راحت می توانید اگر هم مخالف هستید دلایل مخالفت خود را ابراز کنید. دلیلی ندارد که هرکسی بلند شود و در صفحه مجازی اش با تخریب دیگران مخالفتش را با تحریم جشنواره فجر بیان کند.
    سارا بهرامی دلش نمی خواهد در جشنواره امسال حضور داشته باشد. شهاب حسینی دوست دارد جشنواره پر رونق باشد. سیروان خسروی هم نظر خودش را دارد. اما آیا کرامت انسانی مهم تر است یا جشنواره فجر!! دلیلی ندارد چون مهراب قاسمخانی این موضوع را نمیخواهد، سیروان خسروی به وی و دوستانش بتازد که خودنمایی می کنید و … . شما در هیچ مساله اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فعالیت نداشتید. اشکالی ندارد. کسی هم اصرار نکرده است. توهینی هم به شما نکرده اند. حالا اکنون که عده ای تصمیمی را گرفته اند به آن احترام بگذار. مخالفتی دارید بیان کنید. اما روش توهین و تهدید روش تندروهایی است که فرمانشان به دست هیچکس نیست.
    هنرمندان و سلبریتی ها در هرکجا پرچمدار و پر رنگ ترند. حتی از سیاستمدار ها بیشتر دیده می شوند. برای همین است که اگر هنرمندان در یک خیریه و یک حادثه حضور پر رنگ تری دارند ، حمایت ها از آن بیشتر می شود. نمونه اش زلزله کرمانشاه و سر پل ذهاب !  همین هنرمندان می توانند سکوت کنند. می توانند نسبت به مسائل جامعه بی تفاوت باشند و برایشان مرگ و میر آدم ها مهم نباشد. تا کمتر در مذام اتهام قرار بگیرند. اما اگر ریسک می کنند و آبرویشان را با آن مساله گره می زنند ، نباید مدام مورد آزار و توهین قرار بگیرند. حتی اگر این حضور ، درخواست رإی دادن به حسن روحانی باشد! هنرمندان به واسطه محبوبیت و طرفداران زیادی که دارند می توانند تاثیر زیادی داشته باشند . در همین مساله زلزله کرمانشاه. آنها حمایت کردند. حتی حضور فیزکی داشتند. کمک مالی کردند و مردم را تشویق به حمایت و همراهی کردند. اشکالی ندارد اگر برخی خود نمایی هم کردند. عکس سلفی هم اگر گرفتند . اتفاقاً به عقیده من خودنمایی در کار خوب، چیز بدی نیست. حتی اگر بازیگر یا ورزشکاری برای ارضاء حس خودنمایی و پز دادن یک کار خیر انجام می دهد، تاثیر مثبتی که روی جامعه می گذارد بسیار با ارزش تر از حقیقت این ماجراست. عمر فخر فروشی یک هنرمند با کمکی که می کند شاید به اندازه یک استوری 24 ساعته است. اما عمل مثبت و خیر او در اذهان جامعه باقی می ماند.
    بد نیست کمی در برخورد با نظرات و افکار دیگران تأمل کنیم. من می توانم مخالف باشم. میتوانم موافق باشم. اما حق ندارم بر ضد دیگری حرکتی نابجا انجام دهم. سهم من و شما در همه چیز مساوی است. سفیدی و سیاهی در جامعه معنا ندارد. دوستی و دشمنی در میان هموطنان یک کشور جایگاهی ندارد. این انسانیت است که ملاک همه چیر است. ملاک خوبی و بدی. اینکه چگونه فکر می کنم، چه می پوشم و چه می گویم تا زمانیکه به دیگران ضربه وارد نمی کند به خود من مربوط است و هیچکس اجازه ندارد نظرش را به من تحمیل کند. امروز شاید موافق شما باشم. فردا مخالف و پس فردا هیچ نظری نداشته باشم. در نهایت من هم همچون شما از این آب و خاکم. لطفاً به نظرات هم احترام بگذاریم …
     
    مهدی سوری

  • هجمه ناروا علیه هنرمندان و سلبریتی های حامی روحانی در انتخابات

    با افزایش مشکلات اقتصادی و عملکرد ضعیف دولت تدبیر و امید در دو سال گذشته و همزمان با بازگشت تحریم ها، انگشت مخالفان دولت و عده ای به سمت هنرمندان و سلبریتی هایی رفت که در اردیبهشت 96 از حسن روحانی حمایت کردند. و تقصیر تمامی اتفاقات و رویدادهای بد این دو سال را به گردن چند نفر که در حمایت از روحانی سنگ تمام گذاشته اند انداختند. گویی که حسن روحانی قبل از این وجود خارجی نداشت و هنرمندان و سلبریتی ها وی را به مردم معرفی کردند و اصرار کردند که به او رأی بدهید! و شاید هم خیال می کنند بعد از انتخابات هنوز هم با روحانی در ارتباطند، سر یک میز شام و نهار می خورند و احتمالاً در جلسه های هیئت دولت هم شرکت می کنند. خیر. اینگونه نیست. این رسم انتخابات در ایران است. شما عزیزید تا فردای انتخابات. شما مهم هستید، ولی نعمت هستید و مسئولین خادم و خدمتگذار شما، منتها فقط تا زمان اعلام اسامی برندگان انتخابات. هنرمندان، ورزشکاران و همه ی کسانی هم که در آن روزها در کنار روحانی بودند هم مثل من و شما …
    در هر انتخاباتی یک سری مخالف و موافق وجود دارد. هرکسی برای خودش مواضعی دارد. یا اینطرفی است و یا در آنطرف در اردوی مخالف . انتخابات هم که تمام می شود همه می روند سراغ کار و زندگی شان. نفر منتخب اگر رئیس جمهور باشد رئیس جمهور همه است. تاکنون کدام رئیس جمهور به خاطر رأیی که به وی داده اید به شخص شما امتیاز و یا مبلغی بیشتر پرداخت کرده است؟؟ مسلماً هیچکس. انتخابات و انتخاب کردن یک رویه است برای تداوم نظام اداره هر کشور. اینکه نفر منتخب حتما بر حق باشد و همه چیز به خوبی پیش برود قطعاً غلط است. کسی در انتخابات برنده می شود که بیشترین رأی را بیاورد. حالا ممکن است فرد پیروز انتخابات بدترین انتخاب ممکن باشد. به هر حال یک سری برتری ها و برنامه هایی داشته که توانسته نظر اکثریت را به خود جلب کند. پس تا اینجا همه چیز درست است. اما در طول دوران مسئولیت آن فرد اگر بنا به هر دلیلی ، خواسته یا ناخواسته همه چیز برعکس شود، گناه به گردن انتخاب کنندگان نیست. بیش از 20 میلیون نفر به روحانی رأی داده اند. در این شرایط موجود همه از دولت ناراضی اند و به آن انتقاد دارند. مگر این 20 میلیون نفر در دولت نقشی داشته اند که مورد اتهام واقع شوند؟ شما هم به روحانی رأی دادید. من هم رأی دادم. خوب که چه؟ باران کوثری و نوید محمد زاده هم به روحانی رأی داده اند. تبلیغش را کرده اند. اشکان خطیبی هم همینطور، خیلی های دیگر از هنرمند، ورزشکار، مهندس و دکتر و … به دولت تدبیر و امید اعتماد کردند و رأی داده اند. نمی شود که اشتباهش را دولت بکند ، تقاصش را دیگران پس بدهند که چون شما حمایت کردید، پس مقصر هستید. اگر انتخاب این دولت و اعتماد دوباره به حسن روحانی اشتباه بوده است، همه ما اشتباه کرده ایم. این را می توانیم بگوییم.ضمن اینکه خیلی از هنرمندان و شخصیت های حامی روحانی در فضای مجازی بابت این حمایت عذر خواهی هم کرده اند. و قدر مسلم همانند من و شما از این اتفاقات ناراحت و نگرانند.
    هجمه ها و اینگونه مقصر جلوه دادن حامیان روحانی، طی دو سال گذشته و حتی پس از وقایع ناگوار اخیر، بیش از آنکه یک مطالبه و گلایه مردمی باشد، پروژه ی سیاسی از طرف مخالفین دولت برای تخریب هنرمندان و دولتی هاست. مگر زمانیکه آنها تا گردن در کاسه احمدی نژاد فرو رفته بودند و همه جانبه از او حمایت می کردند، بابت خرابی ها و مشکلاتی که وی به وجود آورد از مردم عذر خواهی کرده اند که حالا هنرمندان را متهم می کنند؟ مگر حضور چند بازیگر و خواننده در کنار یک نامزد انتخاباتی چقدر تاثیر دارد که حالا همه کاسه کوزه ها را بر سر آنان بشکنیم؟ وانگهی همه این عزیزان هم فکر می کردند که روحانی انتخاب بهتری است. گمان می کردند با این انتخاب اوضاع مردم بهتر می شود. چه بسا که در دوره اول دولت تدبیر و امید اتفاقات خوب بسیاری برای کشور و مردم رقم خورد. هیچ کدام از این افراد دلشان نمیخواست و نمیخواهد شرایط ایران را اینگونه ببینند. همه ما گمان می کردیم که قرار است اتفاقات خوبی رخ دهد. پیش بینی همه غلط از آب درآمد. اگر جامعه توان پیش بینی و دیدن آینده را داشت، قطعاً خیلی از انتخاب ها در سال های قبل تر نیز نباید صورت می گرفت. و شاید حالا اوضاع به گونه ای دیگر بود….
    همه می دانیم که اوضاع کشور این روزها خوب نیست. آنکه می گفت تحریم ها بر کشور هیچ اثری ندارد، دروغ می گفت. تحریم و دشمنی اقتصاد و به تبع آن خیلی چیزها را درگیر خودش کرده است. اتهام زنی و مقصر جلوه دادن دیگران جز ایجاد تفرقه و چند دستگی کار دیگری نمی کند . و تازه دردی هم از مردم ایران که در سخت ترین شرایط زندگی می کنند دوا نمی کند. هیچ هنرمند حامی روحانی این روزها بنزین 1000 تومانی نمی زند. شاید من با معافیت مالیاتی برای هنرمندانی که وضعشان خیلی خوب است مخالف باشم. اما گناه مشکلات فعلی را بر گردن هیچ هنرمند، سلبریتی و فعال رسانه ای نمی دانم. دولت باید خودش پاسخگوی مردم باشد. و در این یک و نیم سال باقیمانده وظیفه دارد تا تعهداتش را در برابر مردم عملی کند.  رئیس جمهور  و تمام کسانیکه در دولت دوازدهم مسئولیت پذیرفته اند باید بدانند که مسئولیت همه اتفاقات و رخدادها از مسئله اقتصادی و معیشتی گرفته تا امنیت روانی جامعه بخصوص پس از اجرای پر از حاشیه سهمیه بندی بنزین بر عهده آنان است و باید پاسخگوی همه باشند.