برچسب: سریال شرم

  • سریال «شرم» به ایستگاه پایانی رسید

    سریال «شرم» به ایستگاه پایانی رسید

     

    آخرین قسمت سریال «شرم» با بازی ابوالفضل پورعرب و اردلان شجاع‌ کاوه را امشب ببینید.

    امشب آخرین قسمت مجموعه تلویزیونی «شرم» به کارگردانی احمد کاوری از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

    سریال «شرم» به ایستگاه پایانی رسید|خبر فوری

    سریال «شرم» بر اساس فیلمنامه‌ای از سعید فرهادی و با حضور بازیگرانی چون ابوالفضل پورعرب، فاطمه گودرزی، اردلان شجاع کاوه، فریبا متخصص، نسیم ادبی، سید مهرداد ضیایی، آشا محرابی، الهام طهموری، میلاد میرزایی، نیما نادری و مرحوم سیروس گرجستانی ساخته شد.

    بعد از مدت‌ها بازیگرانی مثل ابوالفضل پورعرب و اردلان شجاع‌کاوه با سریال «شرم» در قابِ سیما دیده شدند.

    این سریال دو شخصیت محوری و اصلی دارد؛ نقش کاراکتر محوری «شرم» را ابوالفضل پورعرب بازی می‌کند که در مقطع جدی داستان قرار دارد. نقش دوم و مهم را هم فاطمه گودرزی بازی می‌کند.

     

  • درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟

    درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟

    در فوتبال همیشه از ضرورت مقابله با “بازیکن سالاری” حرف زده‌اند و حال در تلویزیون هم انگار “بازیگر سالاری” دارد باب می‌شود!

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – روزهای گذشته بسیاری از رسانه ها به نقل از سعید سعدی، تهیه کننده سریال «بچه مهندس 4»، از کنار گذاشته شدن «روزبه حصاری» بازیگر نقش «جواد جوادی» و در واقع نقش اول سریال خبر دادند.
    سعید سعدی، درخواست های غیر متعارف این بازیگر را دلیل حذف او از این مجموعه عنوان کرد و اعلام کرد که بازیگر جایگزین این نقش بزودی انتخاب و اعلام خواهد شد.
    سایت « راه دانا» در خصوص جزئیات این برکناری اعلام کرده است:
    «این بازیگر جوان که به گفته بسیاری با فصل سوم این سریال به شهرت رسیده است، برای حضور و بازی در فصل چهارم «بچه مهندس» درخواست حقوق ماهیانه 200 میلیونی داشته (حقوق یک سوپراستار سینما) درصورتی که ابتدای پروژه با تهیه کننده سریال بر سر عدد 40 میلیون تومان به توافق رسیده بود. همه این ها به قول تهیه کننده سریال وقتی «غیر متعارف» می شود که دستمزد همین آقای بازیگر برای فصل قبل حدود 7 میلیون تومان در ماه بوده است.»
    درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟
    در فوتبال همیشه از ضرورت مقابله با “بازیکن سالاری” حرف زده‌اند و حال در تلویزیون هم انگار “بازیگر سالاری” دارد باب می‌شود، البته این اقدام تهیه کننده سریال بچه مهندس در راستای جلوگیری از چنین اتفاقی در تلویزیون قابل تقدیر است.
    در زمانه امروز با توجه به فراگیر بودن ارتباطات به سادگی قبل از شروع سریال می‌توان به مخاطبان اطلاع رسانی کرد که فلان بازیگر در نقش فلان شخصیت در فصل جید این سریال ظاهر شده است و هیچ اتفاق خاصی هم رخ نخواهد داد و مردم به سرعت این جایگزینی را می‌پذیرند.
    همین الان سریال شرم بر روی آنتن است که در 6 قسمت ابتدایی مرحوم سیروس گرجستانی نقش “عزیز آقا” را بازی می‌کرد اما بعد از کوچ ابدی ایشان سیاوش طهمورث جایگزین شد و از قسمت 7 سریال به بعد سیاوش طهمورث ایفاگر نقش “عزیز آقا” شد. البته در خلال پخش این 2 قسمت به فاصله یک شب با اطلاع‌رسانی رسانه‌ای مخاطبان در جریان قرار گرفته و به سادگی این تغییر محقق شد، حال در فاصله میان 2 فصل یک سریال تغییر بازیگر و زمینه‌چینی آن بسیار ساده‌تر است.

    این تغییر به دلیل دستمزد درخواستی بازیگر باعث می‌شود به یک سریال دیگر هم اشاره کنیم، در ادامه همین خبر آمده است: « چندی پیش خبر ساخت فصل هفتم سریال پایتخت رسانه‌ای شد و «اخبار درگوشی» درخواست دستمزد 5 میلیاردی یکی از بازیگران مهم این سریال را شرط حضور او برای فصل هفتم این مجموعه عنوان کرده است؛ این رقم زمانی بهتر درک می شود که بدانیم کل برآورد ساخت فصل جدید پایتخت حدود 30 میلیارد تومان تخمین زده شده است.»
    دستمزد 5 میلیاردی برای سریالی 15 قسمتی تقریبا هر قسمت بیش از 330 میلیون تومان می‌شود!
    اگرچه هنوز صحت و سقم این خبر مشخص نشده است اما واقعیت این است که در تلویزیون پرداخت چنین دستمزدی هم درست نیست و هم اینکه بسیاری از معادلات را بر هم می‌زند.
    در بخش خصوصی سرمایه‌گذار بخش خصوصی به هر دلیلی هر رقمی دوست داشته باشد به بازیگران دستمزد می‌دهد و هیچ کسی هم نمی‌تواند او را بازخواست کند که چرا چنین اعداد و ارقامی را پرداخت کرده است. بخش خصوصی بنابر مصالح خود وارد سرمایه‌گذاری برای سریال یا فیلم شده و احتمالا اهداف بسیار بالاتر از دستمزد یک سوپر استار یا سلبریتی را محقق می‌سازد که چنین اعداد و ارقامی را پرداخت می‌کند ولی تلویزیون ما تکلیفش روشن است.
    درخواست دستمزد 5 میلیاردی برای یک سریال تلویزیون! چرا؟ چه خبر است؟
    فارغ از اینکه معیار چنین دستمزدهایی چیست باید گفت صداوسیما پولش از طرف دولت داده می‌شود و بر اساس جدول اعلام شده برای بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۰، بودجه مصوب نهایی سازمان صداوسیما در سال ۹۹، مبلغ ۱۹۱۵ میلیارد تومان بوده است و برای سال ۱۴۰۰ هم سهم سازمان صداوسیما برای تولید برنامه‌های صوتی و تصویری از بودجه پیشنهادی، معادل ۲۶۱۹ میلیارد تومان است.
    حال در سالی که کشور به دلیل تحریم‌ها و کرونا یکی از سخت‌ترین شرایط‌های اقتصادی را دارد از سر می‌گذراند واقعا برای خرج‌های اضافی نه توجیهی دارد و نه امکان، بهترین اقدام هم این است که استراتژی را عوض کرد.
    درست است که استقبال مخاطب از یک سریال بسیار ارزشمند است ولی پرسش اینجاست که عوامل سریال و بازیگران پایتخت در سال سختی چون امسال حاضرند دستمزدهای کمتری بگیرند یا خیر؟
    آیا مطرح ساختن چنین دستمزدی برای آن نیست که اصلا این سریال تولید نشود چون به یاد داریم که 2 بازیگر اصلی سریال سال گذشته اعلام کردند که بعد از پایتخت 6 دیگر به هیچ عنوان با تلویزیون همکاری نخواهند کرد! اگرچه همان فصل 6 هم به دلیل شیوع کرونا ناتمام ماند و سیروس مقدم (کارگردان پایتخت) اعلام کرد «قسمت‌های آخر پایتخت، طلب مخاطبان از ما باشد…»
    و آیا اگر فارغ از همه این بحث‌ها پایتخت 7 باز با همین شرایط تولید شود تمام این اتفاقات برای آن بوده است که مسیر رسیدن به دستمزدهایی نجومی هموارتر شود؟ و بسیاری پرسش‌های دیگر …
    دوباره ذکر کنیم که تلویزیون در ایران یک رسانه خصوصی نیست.

  • این سریال را نبینید، بی‌منطق و سخیف است

    این سریال را نبینید، بی‌منطق و سخیف است

     

    فیلمنامه‌نویس «شرم» از کیفیت پایین کارگردانی این سریال انتقاد کرد و از مخاطبان خواست به تماشای آن ننشینند.

    سعید فرهادی، نویسنده سریال «شرم» که این روزها از شبکه سه سیما در حال پخش است، با انتقاد از کیفیت پایین اثر، متنی انتقادی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد.

    این سریال را نبینید، بی‌منطق و سخیف است|خبر فوری

    او در این پست نوشت:

    «نزدیک به سه سال، تمام وقت و انرژی و جسم و جانت را صرف تحقیقات بر روی جزئیات می‌کنی و بارها کلمه به کلمه‌ فیلمنامه را محک می‌زنی تا از هر نظر مو لای درزش نرود و چیزی از منطق، جذابیت و اصول زیبایی شناختی کم نگذاشته باشی؛ تا سریالی بسازی در خور شأن و شعور مخاطب. اما ناگهان سروکله‌ کارگردانی دست نشانده پیدا می‌شود؛ مهم نیست چقدر کارنابلد و بی‌دغدغه، مهم این است که «خودی» باشد تا زورش به تمام اصول اخلاقی، حرفه‌ای و حقوقی بچربد!

    می‌خواهی عطای کار را به لقایش ببخشی. به مدیران پیشنهاد می‌کنی چندرغاز پیش قسطی که دو سال پیش برای شروع کار گرفته‌ای را با تمام بهره‌هایش بازپس دهی تا دست از سر فیلمنامه‌ات بردارند. اما گویا لقمه‌ چرب و نرمی گیر آورده‌اند و حسابی هم دندانشان را تیز کرده‌اند. نام سریالت را به «شرم» تغییر می‌دهند و تولید را شروع می‌کنند. هشت ماه در بی‌خبری مطلق به سر می‌بری؛ حتی نه یک پیامک ساده از میان چهل پنجاه نفر عواملی که به به و چه چه‌شان برای فیلمنامه مدام به گوشت می‌رسد! شاید هم فکر می‌کنند بهتر است سر راه مالباخته آفتابی نشویم! ای کاش از نامی که بر سریال‌شان گذاشته‌اند، ذره‌ای در وجودشان یافت می‌شد.

    بالاخره کار به موعدِ پخش می‌رسد و بار دیگر تجربه‌های تلخ پیشین تکرار می‌شود؛ این دردِ مشترک بسیاری از فیلمنامه‌نویسان. با سریالی مواجه می‌شوی که نه می‌شناسی‌اش از فرط تحریف و قلع و قمع و به بیراهه رفتن، نه حتی تحمل دیدنش را داری از فرط بی‌منطقی، بی‌هنری، سخیف بودن و کم فروشی که در لحظه لحظه‌اش موج می‌زند؛ از تولید و کارگردانی و بازیگری و فیلمبرداری بگیر تا موسیقی و طراحی صحنه و لباس. آیا تمام این عوامل افراد کارنابلدی هستند؟ بعید است چنین باشد، زیرا بارها آثار و نتایج قابل قبولی از برخی‌شان دیده‌ای؛ منتها نکته در اینجاست که آب از سرچشمه گل‌آلود است! چه بسیار متن‌های سربلندی که زیر چرخ دنده‌های این سیستم معیوب به آثاری سطح پایین و بی‌ارزش تبدیل شده‌اند. و چه دردناک است این جمله‌ پر تکراری که از دهان‌شان شنیده می‌شود: «مردم این چیزها را نمی‌فهمند!»

    منطق‌ها و الزامات اولیه‌ دراماتیک که در کلاس‌های مقدماتی این رشته تدریس می‌شوند، پیشکش؛ چیزهایی در کار می‌بینی که از بدیهیات زندگی واقعی و روزمره هم فرسنگ‌ها فاصله دارد و حتی کودکان نابالغ را به شگفت می‌آورد. جوابی برای سوالات مخاطبان که سردرگم مانده‌اند بر سر فهم تناقضات و ایرادات کار نداری زیرا می‌دانی توضیح وقایعی که رخ داده، برایشان بیشتر شبیه فرافکنی به نظر می‌رسد و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت؛ مگر از مردمی که مدتهاست اعتمادشان پایمال شده و به هر توضیحی بدگمان‌اند، انتظاری غیر از این می‌توان داشت؟

    دیگران احتمال ویران شدن آینده‌ کاری‌ات را، به محاق رفتن طلب‌هایت از صداوسیما را، و هجمه‌ دروغ‌ها، افتراها و تخطئه‌هایی که به سویت روانه خواهند کرد را، و البته تلخ‌تر از همه، شنیده نشدن در این بلبشوی رسانه‌ای و خبری را به یادت می‌آورند. اما آینده و سرمایه‌ زندگی تو را هنر و قلمت تضمین می‌کند، نه باج دهی به بی‌هنران! با قاطعیت درخواست می‌کنی نامت به عنوان نویسنده از تیتراژ سریال حذف شود تا لااقل مهر تاییدی بر این محصول ناسالم نباشی و در صف آنان که منتقدشان هستی قرار نگیری. ولی باز هم اعتنایی نمی‌شود. پس تنها کاری که می‌توانی بکنی این است از محتوایی که در حال پخش است تبری بجویی و به هرکه صدایت را می‌شنود توصیه کنی اگر برای فهم و شعور خود و اطرافیانش احترام قایل است، پای تماشای چنین آثار پایمال شده‌ای ننشیند.»

    «شرم» به کارگردانی احمد کاوری و بازی ابوالفضل پورعرب، اردلان شجاع‌کاوه، زنده‌یاد سیروس گرجستانی، فاطمه گودرزی، فریبا متخصص و … در حال پخش از شبکه سه است.