برچسب: سریال دل

  • بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش

     

    در سال‌های جولان سریال‌های نمایش خانگی هستیم، در دوره‌ای که سینما رمق ندارد، سریال‌ها با هر کیفیتی به خانه‌ها راه پیدا کرده و تحمل تماشای برخی از آن‌ها خیلی دشوار است! در این مطلب چند سریال «بد» و «ضعیف» این سال‌ها را فهرست کرده‌ایم.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    دل

    داستان سریال «دل» درباره دختر و پسری‌ است که بعد از ماجرا‌های زیاد و مخالفت خانواده‌هایشان بالاخره موفق می‌شوند با هم ازدواج کنند؛ اما در شب عروسی، عروس گم می‌شود و همه‌چیز به‌هم می‌ریزد.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    «دل» ملودارمی عاشقانه و اجتماعی که با فقر شدید فیلمنامه مواجه است؛ به گونه‌ای که شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها نواقص فراوانی داشت. از دیگر نکات منفی سریال «دل» حرکت‌های آهسته و آزار دهنده آن همراه با یک موسیقی متن تکراری بود که تماشاگر را نه تنها یک قسمت بلکه چندین و چند قسمت در انتظار می‌گذاشت. دل را منوچهر هادی ساخته و کلی هم بازیگر نام‌آشنا دارد اما خب در کیفیت، به سریال‌های کلمبیایی و تُرکی، سور زده!


    آقازاده

    سریال «آقازاده» به عنوان نخستین تولید سازمان هنری- رسانه‌ای اوج است. داستان این سریال همانطور که از نامش پیداست به موضوعاتی در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و برخی از مشکلات اقتصادی و زد و بند‌های پشت پرده مفاسد اقتصادی همراه با داستانی عاشقانه اشاره دارد.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    سریالی که پخش هر قسمتی از آن خوراک و سوژه کاربران شبکه‌های اجتماعی را فراهم می‌کرد. سکانس جنجالی سریال «آقازاده» درباره ازدواج موقت از هر دو طرف طیف مذهبی و کمترمذهبی جامعه بازخورد‌هایی منفی دریافت کرد. «آقازاده» البته در ریتم و پرداخت سریال بدی نبود، اما در مضمون، بسیار کلیشه‌ای و دمده بود، سریالی پر از آدرس‌های غلط که بهتر بود در کنداکتور شبکه یک رسانه ملی قرار می‌گرفت!


    خواب‌زده

    داستان «خواب‌زده» درباره شیطانی است که می‌خواهد مانع از فعالیت‌های خیرخواهانه یک زن شود … خیلی‌ها «خواب‌زده» را پس از سریال «احضار» دومین سریال ترسناک شبکه نمایش خانگی می‌دانستند.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    فارغ از موضوع؛ با تکیه بر ترکیب دو ژانر وحشت و عاشقانه در این سریال، نمی‌توان آن را به عنوان یک سریال ترسناک به حساب آورد، اگرچه «خواب‌زده» در مقایسه با دیگر سریال‌های شبکه مایش خانگی، از چهره‌های سرشناس کمتری استفاده‌ کرده است اما ایرادات فنی بسیاری هم داشت.


    موچین

    «موچین» به نویسندگی مشترک حسین تبریزی و سیدعلی موسویان روایت دنیای ما است. دنیایی که آنقدر کوچک باشد که آدم‌های تکراری را روزی صد بار ببینیم و آنقدر بزرگ باشد که نتوانیم آن کسی را که دوست داریم حتی یک بار ببینیم.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    ساختار «موچین» به‌شدت شبیه طنز‌های تلویزیونی است و اتفاقاً از همان ترکیب بازیگران نیز در آن استفاده شده است. تنها وجه تمایز این است که کمی بازی‌ها و حتی گریم‌ها برای مدیوم نمایش خانگی از اغراق بیشتری برخوردار است. متاسفانه سریال «موچین» در طنز پردازی اثری کاملاً ناامید کننده به شمار می‌رود. یعنی حتی تماشای تکراری آثار سال‌ها پیش عطاران و مدیری می‌ارزد به این دست و پا زدن‌های بی‌مزه، مساله موچین، طنز کهنه و مستعمل آن است.


    مانکن

    کاوه و همتا رابطه عاشقانه‌ای را آغاز کرده اند، اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث می‌شود در این مسیر با چالش‌هایی مواجه شوند.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    روایت داستان در محیط طبقات مرفه که فیلمنامه و ساختار و پرداخت آن نتوانست مخاطبان خود را راضی کند و شباهت فضای سریال با نمونه‌های ترکیه‌ای نیز باعث بروز انتقاداتی شد. به راحتی می‌توان «مانکن» را به عنوان بدترین شروع ممکن برای کارگردانش در عرصه تولید در شبکه نمایش خانگی مطرح کرد.


    سال‌های دور از خانه

    بعد از موفقیت سریال «شاه گوش» و مخصوصاً مورد اقبال قرار گرفتن دو کاراکتر خنجری و زهره، عوامل «شاه گوش»، به سراغ اسپین‌آفی از این مجموعه رفتند، که ماجرا‌های خنجری و زهره را پس از پایان سربازی در کلانتری ۱۱۰ ملت، روایت می‌کند.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    مجید صالحی در اولین سریالش در شبکه نمایش خانگی گامی به عقب برداشته که موجب عکس‌العمل بسیاری از مخاطبینش شد. «سال‌های دور از خانه» داستان ضعیف و بی‌محتوا داشت؛ همچنین استفاده از شوخی‌های تکراری رضایت مخاطبان را فراهم نکرد.


    سیاوش

    «سیاوش» سریالی ملودرام با رگه‌های تند نقد اجتماعی است که با لوکیشن‌هایی در کف جنوب شهر تهران ساخته شده است. در خلاصه داستان این سریال آمده است: «حاضری برای حمایت از خانواده‌ات چی کار کنی؟ اگه مجبور بشی دیگه عضوی از خانواده هم نباشی، کار درست رو انجام میدی یا منتظر میشی که نابود بشن؟».

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    «سیاوش» براساس کلیشه‌های رایج فیلمسازی در شبکه نمایش خانگی ساخته شده است با آن‌که تمام تلاشش را می‌کند تا متفاوت از این آثار جلوه کند، اما باز هم در همان منجلاب گیر می‌کند و بعضا دچار تناقضاتی نیز می‌شود.


    گیسو

    منوچهر هادی دوباره برای بازپس گیری محبوبیت خود به شبکه خانگی برگشت و حالا با «گیسو» مخاطبان را تا حدی امیدوار کرده. سریال «گیسو» که ادامه‌ای بر مجموعه«عاشقانه» است و در محافل خودمانی آن را «عاشقانه ۲» لقب می‌دهند.

    گیسو دقیقا ادامه وقایع سریال عاشقانه است و بدون اینکه هیچ توضیحی درباره وقایع سریال نخست بدهد آغاز می‌شود.

    بدترین سریال‌های سالِ ۹۹؛ از دل و مانکن تا سیاوش|خبر فوری

    اگر بیننده سریال قبلی را ندیده باشد اصلا نمی‌تواند بفهمد در گیسو چه خبر است و به نظر می‌رسد به ذهن هیچکس از تیم فیلمسازی گیسو هم خطور نکرده که این مشکل را به راحتی برطرف کنند. نکته عجیب چند قسمت ابتدایی «گیسو»، تلاش متن برای توجیه تفاوت‌های تیم بازیگری است. اتفاقی که کاملا از حد خارج شده و به شکلی مصنوعی بیننده را برای متقاعد شدن تحت فشار قرار می‌دهد.

     

  • نویسنده سریال دل: 12 قسمت به سریال اضافه شد

    نویسنده سریال دل: 12 قسمت به سریال اضافه شد

     
    نویسنده سریال «دل» گفت: اضافه شدن ۱۲ قسمت به فیلم نامه، به خاطر جبران مشکلات مالی ناشی از رقم بالای قرارداد بازیگران سریال بود و سازندگان برای اینکه این بودجه را جبران کنند ۱۲ قسمت اضافه کردند و هر قسمت را با رقم بالایی فروختند.
    حالا که پخش سریال به پایان رسیده است، کایدان برای اولین بار بعد از پخش این سریال به حواشی بوجود آمده سریال نظیر  اضافه شدن ۱۲ قسمت به فیلم نامه و ضعف در کارگردانی اشاره کرده است.

     **قصه تجاوز در ایران و دنیا داستانی قدیمی است. با توجه به اینکه شما این فیلم نامه را از چندین سال قبل نوشته بودید، فکر نمی کنید این قصه اقتضای امروز جامعه ما نیست؟
    نگارش متن های این سریال به سال ۹۵ برمی گردد. بحث مربوط به تجاوز، بحثی است که همیشه بوده است و هیچوقت حرف کهنه ای نشده است.
    حالا اگر ده سال قبل این سریال ساخته می شد بهتر، تازه تر و جسورانه تر بود.از طرفی بیان بار فرهنگی این ماجرا برایم مهم بود و از آن مهمتر مشکلات بعد از این اتفاق مدنظرم بود.

    ۱۲ قسمت به سریال اضافه شد|خبر فوری** شما در این سریال داستانک های متفاوتی را در کنار آن قرار دادید که بیشتر مبتنی بر عشق های مثلثی و غیر متعارف بود. چرا فیلمنامه به این سمت رفت؟

    قصه دل، قصه ای بود در ستایش عشق و ما انواع و اقسام عشق ها را در این سریال بررسی کردیم تا سره را از ناسره تشخیص دهیم.
    یک عشق راستینی بین رستا و آرش وجود دارد و مابقی عشق ها، نوع های مختلفی از عشق هستند و حتی برخی از آنها نام عشق روی آنها گذاشته می شود. عشق های یک طرفه، عشق های جنون آمیز، عشق های ملاکانه (فاراب به مرسده)، عشق ممنوع و بی نتیجه بین اتابک و مرسده، عشق هایی که از روی هوس است و …

     ** اما همین عشق های مختلفی که از آنها نام بردید، سریال را دچار مثلث و مربع عشقی کرده است! به گونه ای که سریال دل را با سریال های ترکیه ای قیاس می کنند.

    ما در این سریال می خواستیم بگوییم عاقبت کسی که اخلاق گرا است و می بخشد رستگاری است و برعکس.
    تمام آنچه ما گرفتیم برآمده از شرایط موجود جامعه بود چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم، نمی توانیم کتمانش کنیم.
    معتقدم اگر قصه با ریتم درستی به تصویر کشیده می شد و کلیپ های بی اندازه و کارگردانی و دکوپاژ بهتری داشت، قصه ما هم تاثیر بسیار بیشتر و بهتری روی بیننده می گذاشت.

    ** فرهنگ ایرانی ما در کجای قصه دل است؟

    نگاه کنید آدم هایی که در قصه دل به عقوبت می رسند چه افرادی هستند و آنهایی که رستگار می شوند چه کسانی هستند؟ اخلاق گراها رستگار می شوند و آنهایی که نگاه جاه طلبانه و منفی دارند به نتیجه اعمالشان می رسند.
    ما به مواردی ورود کردیم که جامعه درگیر آن است و پرداخت به آنها کپی برداری نیست. اینها مسائل موجود در کشور ما است.

    ۱۲ قسمت به سریال اضافه شد|خبر فوری** ضعف در کارگردانی، عدم انتخاب درست و به جای بازیگران، انتخاب لوکیشن های غیر  همخوان با متن و … از جمله مواردی بود که حواشی بسیاری را برای این سریال بوجود آورد.

    بله درست است. من این نظر را داشتم و به کارگردان هم گفته بودم اما زمانیکه کم کم از اتاق فکر کنار گذاشته می شوید یا خیلی حرفتان را جدی نمی گیرند، نمی شود کاری انجام داد. در این کار هم متاسفانه آنطور که در همکاری های قبلی با همدیگر مشورت می کردیم و نتیجه خوبی هم می گرفتیم، نشد.

    نظر من از همان ابتدا این بود بازیگرانی که قرار است چهار نقش اصلی سریال را بازی کنند، جوان باشند و سن شان حدود ۲۵، ۲۶ سال باشد و برای نقش های پدر و مادرها از بازیگران چهره استفاده کنیم. اگر انتخاب ها به این گونه بود، باورپذیری مخاطب از روی دادن اتفاق ها از جمله تجاوز، بیشتر می شد و از طرفی هزینه هایمان پایین تر می آمد.

    ** شاید اصلا مخاطب نمی توانست حامد بهداد را به عنوان یک پسر عاشق پیشه باور کند. ضمن اینکه او در این سریال به شدت بی عرضه تصویر شده بود و تلاشی که باید، برای به دست آوردن رستا نمی کند.
    مخاطب از بازیگرها نوستالژی در ذهنش دارد، زمانی که بگوییم حامد بهداد ناخودآگاه بیست سال کاری این بازیگر به ذهن می آید.

    حامد بهداد در این سریال درست بازی می کند اما متاسفانه در جای درست و مناسبی برای ایفای این نقش قرار نگرفته است.

    این انتخاب نادرست بازیگران جز اینکه هزینه های گزافی به کار تحمیل کند، چیز دیگری نداشت. ضمن اینکه ما با همین نگاه انتخاب بازیگران سریال مانکن را انجام دادیم و نتیجه مثبتی هم دریافت کردیم.
    وقتی شما این میزان سوپراستار می آورید طبیعی است که انتظارها هم بالا رود و اگر این انتظارها را برآورده نکنید مخاطبتان سرخورده می شود.
    از طرفی چون ریتم کند وارد سریال شده و مخاطب حس می کند سرش کلاه رفته است طبیعتا دنبال نقطه ضعف ها می گردد.
    ۱۲ قسمت به سریال اضافه شد|خبر فوری
    شخصیت آرش آنقدر در این پروسه نه می شنود و در نهایت با دیدن رستا و مهران دلسرد می شود.
    در ادامه هم رابی می آید و آرش برای فراموش کردن رستا تصمیم به ازدواج با او می گیرد یعنی می خواهم بگویم آرش مدام در حال تلاش است اما به شیوه خودش.

     ** اما این تلاش او خیلی به چشم نمی آید.

    بله به این دلیل است که آرش را با نقش های قبلی بهداد قیاس می کنیم و در عین حال می خواهیم نقش متفاوت تری را ایفا کند.
    از شخصیتی که برای آرش طراحی کرده بودیم انتظار این نمی رفت که بخواهد کارهایی شبیه به کارهای مهران انجام دهد و روی خودش بنزین بریزد. آرش ترجیح می دهد با گفت و گو ماجرا را حل کند که در این زمینه به آوا اعتماد می کند و با او حرف می زند.
    آنچه که ما برای خانواده رستا ترسیم کرده بودیم، از لحاظ تفکر و جایگاهی قشر متوسط جامعه بودند و خانواده ای سنتی بودند

     ** خانواده رستا و موقعیت و جایگاه اجتماعی شان در فیلم نامه و سریال پخش شده تفاوتی داشت؟

    آنچه که ما برای خانواده رستا ترسیم کرده بودیم و خیلی از فاکتورهایش در سریال موجود است این بود که خانواده رستا از لحاظ تفکر و جایگاهی قشر متوسط جامعه بودند و خانواده ای سنتی بودند، اما منزل آنها سمت میدان منیریه بود و با توجه به اینکه پدر رستا گاراژی در میدان خراسان داشت می توانست در حد و اندازه خودش وضع مالی خوبی داشته باشد.

     چنین اتفاقی اگر در خانواده ای سنتی رخ دهد می تواند طوفانی به پا کند.

    اما آنچه در سریال تصویر شد پدری بود که گاراژی سمت فرحزاد و نیاوران داشت و خانه ای در سعادت آباد! وقتی ما از آسیبی مثل تجاوز صحبت می کنیم این اتفاق در قشر متوسط زیاد رخ می دهد و تبعاتش در این قشر معمولا خیلی بیشتر است و می خواستیم برای این قشر فرهنگ سازی کنیم.
    چراکه چنین اتفاقی اگر در خانواده ای سنتی رخ دهد می تواند طوفانی به پا کند. اما وقتی شما این تصوراتی که من گفتم را تبدیل می کنید به خانه ای در سعادت آباد که حدود ۱۰۰ میلیارد ارزش دارد و سه میلیارد ماشین در حیاط خانه پارک است و پوشش و رفتار آدم های آن خانه بسیار لاکچری است نه تنها فاصله طبقاتی شان با خانواده آرش در نمی آید در نتیجه مخالفت مادر آرش که می گوید اینها از طبقه ما نیستند، خنده دار می شود و برای بیننده سوال می شود که این دو خانواده که در یک سطح از رفاه هستند چرا این را می گوید؟
    التهابی که قرار بوده مخاطب در این قشر باور کند را حس نمی کند و پیش خودش می گوید این خانواده که خیلی لاکچری هستند این مسئله خیلی هم می تواند برایشان مهم نباشد و شاید خیلی از این افراد تفکرات آزادتری داشته باشند.
    همین ها می شود که منطق کار به درستی در نیامده است. یا چک ۵۰۰ میلیون تومانی که اتابک به خسرو خان می دهد گواه این موضوع است.
    یا کاراکتر نکیسا شاگرد مکانیک بود و در فیلمنامه خانه ای قدیمی داشت و به خاطر فقر مالی که درگیرش بود هیچ وقت به رستا ابراز علاقه نکرد اما در نسخه ای که پخش شد او ماشین شاسی بلند و خانه شیک دارد.

     ** نشان دادن خانه های لاکچری در فیلم نامه شما منطق روایی داشت؟

    در طراحی ما فقط خانواده آرش زندگی و خانه لاکچری داشتند و خانواده رستا یک طبقه پایین تر و نکیسا یک مرحله از آن پایین تر و فاصله اقتصادی کاملا تعریف شده بود.
    لاکچری بودن اگر در ذات و منطق قصه باشد از نظر بیننده هم واقعی به نظر می آید. اینکه فکر کنیم مردم دنبال این هستند هر جایی می روند زرق و برق ببینند،‌ درست نیست و وقتی تعادل برقرار نباشد می تواند آسیب زننده باشد.

     فیلمنامه ای که ما تحویل دادیم دو فصل ۱۴ قسمتی بود که مجموعا می شود ۲۸ قسمت. 

    ** فیلم نامه سریال دل در چند قسمت توسط شما به نگارش درآمد؟
    فیلمنامه ای که ما تحویل دادیم دو فصل ۱۴ قسمتی بود که مجموعا می شود ۲۸ قسمت.
    در فیلمنامه در قسمت ۱ عروسی به هم می خورد و در قسمت ۳ رستا برمی گشت و در قسمت ۸ متوجه می شدیم که به رستا تجاوز شده است.
    در صورتیکه در پخش در قسمت ۱۲ بیننده متوجه تجاوز به رستا می شود و در پایان قسمت ۱۴ یعنی پایان فصل یک بیننده می فهمد که تجاوز کار نکیسا است در حالیکه در پخش قسمت ۲۰ بود!
    ما در فیلمنامه قسمت ۲۰ ماجرای طراحی قصه توسط آوا را متوجه می شویم درصورتیکه همین اتفاق در قسمت ۲۸ نشان داده می شود و ۸ قسمت پایانی رویارویی این آدم ها با هم است.
    تقریبا در هر ۵ قسمت در میان یک اتفاق مهم در قصه می افتد در اینجا است که به معنی ریتم می رسیم. یک نویسنده چطور باید ریتم را در فیلم نامه اش به درستی بگنجاند؟
    برخلاف آنچه مطرح می شود ریتم فیلمنامه بسیار تند و پر از ماجرا بود. از طرفی تمام پایان بندی های قصه ای که من نوشتم به هم ریخته بود و همین عدم هارمونی ایجاد کرده بود و ساختمانی کج و معوج را نشان می داد.

     ** در این ۱۲ قسمت اضافه بر فیلمنامه شما قصه ای به قصه های شما اضافه کرده بودند؟

    نه همه قصه همان نسخه فیلم نامه است، اما مثل این است که انشای ۱۰ دقیقه ای را در ۲۰ دقیقه بخوانیم. گاهی اوقات شما می توانید با دکوپاژ از تصاویر ریز ریز و متنوع ریتم ایجاد کنید اما این اتفاق هم در فرم نیفتاده است.
    این ۱۲ قسمت اضافه نه تنها به خاطر بحث بیزینسی که به کار اضافه شد، به این دلیل که کار به دلیل مسائل مالی باید سریع جمع می شد، طبیعتا کارگردانی هم نمی توانست کارگردانی خرد شده با دکوپاژ خرد و پلان های خرد باشد.

     بخشی از این ماجرا به خاطر جبران مشکلات مالی ناشی از رقم بالای قرارداد بازیگران سریال بود و سازندگان برای اینکه این بودجه را جبران کنند ۱۲ قسمت اضافه کردند و هر قسمت را با رقم بالایی به فیلیمو فروختند.

     ** افزودن ۱۲ قسمت به فیلم نامه شما به چه دلیل بود؟
    بخشی از این ماجرا به خاطر جبران مشکلات مالی ناشی از رقم بالای قرارداد بازیگران سریال بود و سازندگان برای اینکه این بودجه را جبران کنند ۱۲ قسمت اضافه کردند و هر قسمت را با رقم بالایی به فیلیمو فروختند.
    بخش  دیگر ماجرا به خاطر تورمی بود که در زمان ضبط سریال به پروژه آسیب زد.
    برآوردی که کرده بودند با رقم هایی که حین تصویربرداری با آن مواجه شدند نزدیک به ۱۰ میلیارد تومان شده بود و سرمایه گذار برای جبران این بودجه چنین کاری کرد و تصور مردم این است که سرمایه گذار رقم هنگفتی برده است اما اینطور نیست چونکه در جریان این بخش هستم.

     ** خودتان چطور؟ مابه التفاوت این ۱۲ قسمت را دریافت کردید؟

    بعد از یکسال پیگیری و درگیر مسائل حقوقی توانستم نزدیک به ۵ قسمت دریافت کنم، آنهم به صورت چکی که تازه یک ماه پیش توانستم چک اش را پاس کنم.
    نمی توان گفت برای عده ای منفعتی نداشته اما من به عنوان نویسنده در این ماجرا سودی نکردم.

    ** فکر نمی کنید برای مردم سوال شود که چرا به همان ۲۸ قسمت بسنده نکردید؟ چراکه خودتان گفتید فیلم نامه شما ۲۸ قسمت بود.

    در حرفه ما قانونی وجود دارد تحت این عنوان که اگر قصه ای نوشته شود و در اجرا تعداد قسمت هایش اضافه شود، ما به التفاوتش را به نویسنده می دهند و این روند طبیعی است. من این رقم را بیشتر به عنوان ضرر و زیان گرفتم.
    ۱۲ قسمت به سریال اضافه شد|خبر فوری

    ** رفتارهای برخی بازیگران این سریال بسیار بی منطق و به دور از باور است. مثل سکانس پرت شدن نکیسا از بالای ساختمان روی زمین و اینکه یک قطره خون هم از بینی و سرش نیامد و به هوش آمدن غیر منطقی و ترجیحا کمدی خسروخان در بیمارستان که دستمایه کاربران فضای مجازی هم شده بود.

    اینها بحث های اجرا است و به نویسنده ربطی ندارد.
    در مورد به هوش آمدن خسروخان در فیلمنامه اینطور بود که ما می دیدیم ناهید به بیمارستان می آید و می بیند که خسرو چند ساعتی است به هوش آمده و با شرایط رنجور و پای سست دارد در راهروی بیمارستان راه می رود و تلاش می کند که به سمت دخترش برود.

     ** با اینکه «دل» در کلیت سریالی ملتهب بود اما در پایان همه چیز ختم به خیر شد و به عبارتی هپی اند بود. این از اول در قصه شما بود؟

    طبیعتا اتفاق تلخ می بایست با رستگاری تمام می شد چون فرایند این ماجرا و قربانی شدن رستا در نهایت باید نشان داده می شد که دوباره سرپا شده و دارد زندگی اش را از نو می سازد و اینکه حق این دو شخصیت بود که از لحاظ داستانی به هم برسند و هم اینکه مضمون قصه این را می طلبید که این کاراکتر همانطور که از نامش پیداست به رستگاری برسد.

     ** سریال دل در قسمت پایانی به گونه ای خشونت و خودکشی را رواج می داد.

    به چه دلیل ما باید ترویج خودکشی دهیم؟ اگر این اتفاق خودکشی برای قهرمان اصلی و شخصیتی که اخلاق گرا بود رخ می داد با حرفتان موافق بودم.
    حتی کاراکتر رستا با اینکه با شرایطی که برایش رخ داده بود طبیعی بود به سمت خودکشی برود، اما ما هیچ وقت او را به این سمت نبردیم.
    در حالت کلی خودم موافق این مسئله نیستم و فکر می کنم واقعا کار غیر منطقی است که بخواهیم ترویج خودکشی دهیم.
    راه دیگری هم داشت که پلیس را وارد داستان کنیم و نمی خواستم قصه را پلیسی کنم و در این کار جواب نمی داد.

  • تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد

    تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد

     

    تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد|خبر فوری

    نویسنده سریال «دل» معتقد است: دعوا بر سر به دست گرفتن مدیریت شبکه خانگی دعوایی بی حاصل بوده که بیشترین آسیبش به مخاطب می‌رسد.

    مدتی است که اختلاف بر سر مدیریت و نظارت بر شبکه نمایش خانگی موضوع مناقشه بین سینما و تلویزیون شده و وضعیت ساخت سریالهای شبکه نمایش خانگی را معلق گذاشته است. تا مدتی پیش مجوز ساخت سریال‌های شبکه خانگی را وزارت ارشاد صادر می‌کرد تا اینکه با بالا گرفتن تب سریال‌های شبکه خانگی و افزایش کاربران وی‌اودی‌ها، زمزمه‌هایی مبنی بر ادعای مالکیت صداوسیما بر شبکه خانگی به گوش رسید. این ادعا از همان ابتدا با واکنش‌هایی مواجه شد و باعث شد تا برخی از کارگردانان و بازیگرانی که اتفاقا اغلب برای تلویزیون هم سریال ساخته اند، لب به اعتراض بگشایند.

    در آخرین واکنش ها خانه سینما طی نامه ای از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی  درخواست همراهی با صنوف سینمایی را مطرح کرده است.

    بابک کایدان ـ نویسنده سینما و تلویزیون ـ که به تازگی پخش سریال «دل» به قلم او در شبکه خانگی به پایان رسیده است، درباره رقابت تلویزیون با سریالها و مجموعه های شبکه خانگی به ایسنا توضیح داد: «طبیعتا با استقبال بیشتر از سریال های شبکه نمایش خانگی، مخاطب اندک تلویزیون ریزش بیشتری می‌کند. اما با حذف رقیب، اتفاقی نمی‌افتد چون در نهایت آسیبش به مخاطب می‌رسد.»
    او ادامه داد: کاش تلویزیون هم در درون خودش حس رقابت ایجاد می‌کرد و به رقابت سالم روی می‌آورد. تلویزیون می‌توانست با جذب هنرمندان و با رفتن به سمت قصه‌های جسورانه تر و شرایط بهتر، رقابتی با نمایش خانگی شکل دهد که نفعش برای مخاطب بود. مخاطب انتخاب می کرد کدام کار را ببیند. البته هیچکس منکر این نیست که آثار موفق تلویزیونی بیننده‌  ۳۰ تا ۴۰ میلیونی دارد اما شبکه خانگی به خاطر مدل پلتفرم و بحث اینترنت گستردگی اش نهایتا با دو ـ سه میلیون مخاطب است.

    این فیلنامه نویس تاکید کرد: «بارها گفته ام دلم می‌خواست تمام آثار شبکه خانگی از طریق تلویزیون به دست مردم می‌رسید؛ زیرا هم رایگان بود و هم مخاطبش را پیدا می‌کرد و هم گستردگی‌اش بسیار بیشتر بود. اما متاسفانه سیاست‌های سازمان صداوسیما خیلی به این سمت نرفته است.

    کایدان تصریح کرد، «امیدوار بودم که تلویزیون به خودش بیاید و رقابتی ایجاد شود اما حذف رقیب نه تنها رقابتی ایجاد نمی‌کند بلکه آسیب بیشتری هم به خودش و هم به شبکه خانگی و از همه مهمتر به مخاطب می‌زند.»
    کایدان که خود در گذشته سریال‌هایی همچون «دلدادگان» را برای تلویزیون نوشته است، با اشاره به ضعف سریال‌های تلویزیونی در چند سال اخیر، عنوان کرد: به نظرم چند سال است که دافعه صداوسیما نسبت به جاذبه‌اش خیلی بیشتر شده است.
    چند سال است که خیلی از هنرمندانی که هم برای تلویزیون و هم برای خودشان آورده‌ای داشتند، متاسفانه دیگر در تلویزیون فعالیت نمی‌کنند. شبکه خانگی هم دارد خودش را پیدا می‌کند و در همین زمان محدود فارغ از کارهای متوسط، ضعیف و قوی‌اش توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.

    تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد|خبر فوری 
    نویسنده سریال «دل» در عین‌ حال گفت که اگر محدودیت‌ها کمتر باشد ترجیحش نوشتن سریال برای تلویزیون است، زیرا تلویزیون مخاطبان گسترده‌تری دارد و وی‌اودی‌ها هنوز به تلویزیون نرسیده‌اند.

    او در این زمینه افزود: من چند سریال برای تلویزیون نوشته‌ام. ارتباط مخاطب با سریال‌ها در تلویزیون خیلی گسترده تر است. طبیعی هم است. تلویزیون رسانه ملی است و جمعیت زیادی برنامه هایش را تماشا می کنند. وی او دی ‌ها فعلا به تلویزیون نمی رسند شاید تا چند سال دیگر همه چیز اینترنتی شود اما تلویزیون در صورت داشتن کار موفق می‌تواند راحت از شبکه خانگی عبور کند.
    اما وقتی کارها به مخاطب نزدیک نشوند و دارای جسارت لازم نباشند، طبیعتا این اتفاق نمی‌افتد و مردم شبکه خانگی را دنبال می‌کنند.
    کایدان درباره آسیب مالی و شغلی که در راستای توقف صدور پروانه ساخت سریال‌های شبکه خانگی برای فعالان این حوزه به وجود می‌آید، تاکید کرد: طبیعتا آسیب زیادی به کسانی‌که در این حوزه مشغول به کار بودند وارد می شود. با توجه به اوضاع موجود و توقف تقریبی سینماها و اینکه تولیدات تلویزیون هم مثل‌های قبل گسترده نیست،  شبکه خانگی که بخش خصوصی هم در آن چرخش مالی داشت، می‌توانست خیلی‌ها را مشغول به کار کند.
    اگر هفت ـ هشت ‌پروژه راه می‌افتاد حدود دو هزار نفر مشغول به کار می‌شدند و برای مخاطب از لحاظ تنوع کار و برای دست‌اندرکاران سینما از لحاظ هدایت خوب چرخه مالی مفیدی بود.
    متاسفانه این بلاتکلیفی آسیب جدی می‌زند آن هم زمانی که تنور شبکه خانگی حسابی داغ شده بود و می‌توانست خودش را پیدا کرده و خیلی بالغ‌تر شود.

    تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد|خبر فوریسریال «هم گناه»

     
    این نویسنده با بیان اینکه اگر قرار باشد نمایش خانگی با فیلترها و چهارچوب‌های تلویزیون هدایت شود، صد در صد در کاهش مخاطب و روی آوری مخاطب به شبکه‌های ماهواره‌ای تاثیرگذار است و لطمه‌اش را دوباره مخاطب می‌خورد،‌ عنوان کرد: با اینکه شبکه خانگی از جهت مرزها و چهارچوب‌ها فقط یک گام از تلویزیون جلوتر است و خیلی کار عجیب و غریبی چه از نظر محتوا و چه از نظر فرم انجام نمی‌دهد اما همین یک گام توانسته رقابت خیلی جدی را با شبکه‌های ماهواره‌ای‌ داشته باشد.

    او با بیان اینکه شبکه خانگی یک جریان نوپاست که سه چهار سال است که به شکل حرفه‌ای تنورش گرم شده است، عنوان کرد: طبیعی است که یک جریان نوپا ممکن است آسیب‌هایی داشته باشد تا به بلوغ برسد.
    ممکن است از بین کارها یک کار هم نیمه تمام بماند و یک کار دچار حواشی شود اما به نظرم برآیند کلی نمایش خانگی کارنامه خیلی موفقی را ارائه می‌دهد.

    کایدان افزود: در این سال‌ها شبکه خانگی حدود ۱۵ سریال تولید کرده که حداقل پنج‌تا از آن‌ها در حافظه مخاطب مانده و رضایت مخاطب را جلب کرده است. در صورتی که اگر بخواهیم با کارهای خارجی مقایسه کنیم،‌ آن‌ها انبوهی از سریال‌ها را فارغ از محدودیت‌ها کار می‌کنند و تنوع ژانر دارند و پول گسترده‌ای در صنعت هنریشان در چرخش است و با این حال شاید ۱۰ سریال موفق شود.
    ما با این تعداد سریال در شبکه نمایش خانگی و فقر مالی گسترده و همه محدودیت‌های فرهنگی، عرفی، سیاسی و اقتصادی که بر کارها حاکم است، توانستیم مثلا از ۱۵ اثر پنج اثر ماندگار و  با رضایت مندی بالا انجام دهیم.
    بقیه کارها هم کارهایی بوده که به سرانجام رسیده  حالا ممکن است از این تعداد دو سریال هم دچار حواشی شده باشد. این به این معنی نیست که کل بشکه خانگی باید تعطیل شود. به نظرم آورده‌های شبکه خانگی بسیار بیشتر از آسیب‌هایش بوده است.

    او اختلاف بر سر نظارت بر شبکه خانگی را دعوایی بی دلیل دانست که چوبش را مخاطب می‌خورد و امکان ورود دوباره شبکه‌های ماهواره‌ای و آسیب‌های فرهنگی تقویت می‌شود. علاوه بر این به اعتقاد این نویسنده این اختلاف فعالان سینما را نسبت به قبل بیکارتر می‌کند و هیچ آورده‌ی دیگری ندارد.
    تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد|خبر فوریسریال «آقازاده»

     
    این فیلمنامه نویس در ادامه درباره مطرح شدن پیشنهادی مبنی بر تشکیل شورای نظارت بر نمایش خانگی متشکل از نمایندگانی از نهادهای مختلف، اظهار کرد: این پیشنهاد شدنی است به شرط اینکه هدف همدلی و رسیدن به یک جمع بندی نهایی باشد نه اینکه در همان شورا هم یارکشی سازمانی شود. هدف باید همدلی باشد و نه خنثی سازی شبکه خانگی. به نظرم پیشنهاد خوبی است زیرا هجمه آرا است و می‌توان به یک نتیجه‌ای رسید.
    باید اجازه دهند که شبکه خانگی حداقل در مورد محتوا با جسارت جلو بیاید. بحث حجاب و پوشش بحث جدایی است ولی حداقل از لحاظ محتوایی امیدوارم چهارچوب‌ها به گونه‌ای نباشد که کارها به آثاری خنثی تبدیل شود و مردم  اعتمادشان را به شبکه خانگی از دست بدهند. به ویژه اینکه بابتش پول می‌دهند و انتظار دارند چیزی را ببینند که ارزش دارد.

    چه در بخش سرگرمی، چه در بخش رویاسازی و چه در بخش نقدهای اجتماعی و در همه حوزه‌ها  مخاطب باید احساس کند که این سریال ارزش پول دادن برای تماشا را دارد وگرنه اگر قرار باشد در شبکه خانگی باز کارهایی مثل تلویزیون ساخته شود، آسیبش خیلی خیلی بیشتر است زیرا مردم فکر می‌کنند سرشان کلاه رفته و  اعتمادشان را نسبت به شبکه خانگی از دست می‌دهند.

    امیدوارم برآیند این پیشنهاد به این برسد که جلوی جسارت کارها را نگیرند. کار شبکه خانگی خارج از عرف و فرهنگ نیست فقط یک گام جلوتر است. قطعا در مرحله اول لازمه جذب مخاطب و سرگرم کردنش همین جسارت است.
    او در عین‌حال افزود: البته واقعیت این است که راهکار نظارت خیلی کار راحتی بود و نیازی به این همه جنجال نبود. نهایتا می‌شد یک مقدار قوانین منظم‌تر و مدون‌تری را در پروانه ساخت اعمال می‌کردند.

    کار آنقدر پیچیده نبود که جلوی سریال‌ها به این شکل گرفته شود. الان دو ـ سه سریال دیگر که بیاید دیگر کاری برای نمایش خانگی وجود ندارد و نیمه دوم سال تقریبا خالی است. سه یا چهار روز در هفته مردم می‌توانستند از این سریال‌ها استفاده کنند و این یک آسیب جدی است.
    تلویزیون به‌جای حذف رقیب به فکر رقابت سالم باشد|خبر فوری
    سریال «نهنگ آبی»

     
    کایدان در پایان درباره سریال جدیدش برای شبکه نمایش خانگی گفت: کاری را قرار است برای شبکه خانگی انجام دهیم که فعلا در حد گفت‌و گو و ایده است. احتمالا کمدی خواهد بود. پیگیر کارگردان و تکمیل تیم هستیم. ان شاءالله تا هفته آینده به نتیجه برسیم و کارگردان هم مشخص می شود.

    بابک کایدان پیش از سریال «دل» در سریال‌هایی همچون «دلدادگان» و «خوب بد زشت» به کارگردانی منوچهر هادی، «معراجی‌ها» و «دارا و ندار» به کارگردانی مسعود ده‌نمکی و «سقوط یک فرشته» به کارگردانی بهرام بهرامیان، به عنوان نویسنده حضور داشته است.
     
  • هندی‌بازی در قسمت جدید سریال دل/ این اتفاقات عجیب قابل باور است؟

    هندی‌بازی در قسمت جدید سریال دل/ این اتفاقات عجیب قابل باور است؟

     

    5f65e63fa0066_5f65e63fa0068

    خسرو به محض بیرون آمدن از کما، کاملا هوشیار و سرحال از جای خود بلند شد و پرستارانی که سعی داشتند جلوی او را بگیرند، کنار زد تا سراغ نکیسا برود.

    سریال «دل» به کارگردانی منوچهر هادی، در حالی به پایان راه نزدیک می‌شود که نه تنها همچنان مورد انتقاد است، بلکه در قسمت ۳۹ که چهارشنبه هفته گذشته منتشر شد، با موج جدیدی از واکنش‌های منفی مخاطبان روبه‌رو شده است. در این قسمت از سریال، چند اتفاق غیرمنطقی و عجیب رخ داد که برای تماشاگر باورپذیر نبود و واکنش انتقادی آن‌ها را به دنبال داشت. ادامه مطلب می‌تواند بخش‌هایی از داستان را برای کسانی که قسمت ۳۹ را ندیده‌اند، لوث کند.

    اتفاقات عجیب و غیرقابل باور

    شخصیت «خسرو» پس از فهمیدن ماجرای تعرض به دخترش، سکته کرده بود و در کما به سر می‌برد. در قسمت ۳۹، این کاراکتر به هوش آمد و به محض بیرون آمدن از کما، کاملاً هوشیار و سرحال از جای خود بلند شد و پرستارانی که سعی داشتند جلوی او را بگیرند، کنار زد تا سراغ «نکیسا» برود.

    طبیعتاً فردی که در کما بوده بلافاصله پس از به هوش آمدن نمی‌تواند به وضعیت عادی برگردد. اتفاقات عجیب دیگر به ماجراهای خانه «نکیسا» مربوط می‌شود. وقتی یک قربانی تعرض با فردی که به او تعرض کرده روبه‌رو می‌شود نمی‌تواند مسلط به خود و عادی بدون هیچ واکنش عصبی مقابل او بایستد و به حرف‌هایش گوش کند، اما «رستا» در این لحظه عکس‌العمل باورپذیری ندارد.

    «خسرو» وارد خانه «نکیسا» می‌شود تا بپرسد چرا چنین کاری با زندگی آن‌ها کرده، اما از دیدن «آرش» که با ضربه چاقوی «نکیسا» زخمی روی زمین افتاده است، تعجب که نمی‌کند هیچ، بلکه توجهی هم به او ندارد و پس از پایان سرزنش‌هایش، سراغ «آرش» می‌رود و او را از خانه بیرون می‌برد. «ناهید» و «رستا» هم که بیرون از خانه بودند نه با پلیس و نه با اورژانس تماس نمی‌گیرند و فقط منتظر پایان دعوا هستند! خودکشی «نکیسا» هم بسیار غیرواقعی و عجیب اتفاق می‌افتد.

    روایت بی‌احساس لحظات حساس

    پس از گذشت ۳۹ قسمت، لحظه‌ای که رازها برملا می‌شود و شخصیت‌ها پس از فاش شدن حقیقت با هم روبه‌رو می‌شوند، باید آن قدر ملتهب و باورپذیر باشد تا مخاطب درگیر ماجرا شود و با کاراکترها هم‌حسی کند، اما این لحظه مهم در سریال به اندازه‌ای غیرقابل باور و خنثی است که هیچ حسی به تماشاگر منتقل نمی‌کند.

    هرچند که «دل» در قسمت‌های گذشته هم چندان تأثیرگذار نبوده، اما برانگیختن احساسات مخاطب در لحظات حساس و پایانی قصه، کمترین توقعی است که مخاطب از سریال دارد که آن هم برآورده نمی‌شود. این مجموعه که در قسمت‌های گذشته هم به دلیل ریتم بسیار کند مورد انتقاد بوده ، در قسمت‌های پایانی هم نتوانسته است ضعف‌ها را تا حدودی جبران کند.

     

  • عکسی که پایان سریال “دل” را لو داد/ راز دست‌های خون‌آلود حامد بهداد

    عکسی که پایان سریال “دل” را لو داد/ راز دست‌های خون‌آلود حامد بهداد


    18 شهریور 1399 – 15:18

    5f57615f1ab87_5f57615f1ab88

    سریال “دل” با انتقادهای فراوانی مواجه شده است اما با این حال این سریال طرفداران فراوانی دارد که منتظرند ببینند پایان آن به چه شکل خواهد بود.

    رفته رفته به قسمت آخر سریال دل نزدیک می شویم و گرچه از همین حالا می‌توان انتهای ماجرا را حدس زد اما منوچهر هادی کارگردان سریال دل با انتشار تصویری در اینستاگرام خود اندکی هوادارانش را سردرگم کرده است.

    سریال دل که با بازی ساره بیات، حامد بهداد، افسانه بایگان، سعید راد، یکتا ناصر و بیژن امکانیان از سال گذشته در شبکه سینمای خانگی پخش می شود یک ملودرام اجتماعی است که از همان ابتدا با گاف ها و البته سانسورهای زیادی همراه شد و نامش را بر سر زبان ها انداخت. این سریال که از نظر فیلمنامه و بازی عواملش نیز چندان مورد توجه منتقدین قرار نگرفته از سوی برخی حتی یک فاجعه خوانده شده است.

    در سریال دل منوچهر هادی یک زندگی لوکس و تقریبا دست نیافتنی برای بسیاری از ایرانی‌ها را به تصویر کشیده که در آن طبق معمول همیشه دو خواهر بر سر یک عشق با یکدیگر وارد نبردی پنهان می شوند. از جمله نکات جالب توجه در مورد این سریال نقش آفرینی بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون از جمله سعید راد و افسانه بایگان است.

    مسعود فراستی منتقد شناخته شده سینما چندی پیش این سریال را یک فاجعه خواند و هوشنگ گلمکانی کارگردان شناخته شده ایرانی و سردبیر مجله فیلم نیز از روند کند داستان دل و همچنین ظاهر غیرواقعی عوامل آن (مردان همیشه کراوات پوش و زنان همیشه آرایش شده) انتقاد کرد که خانم افسانه بایگان در پاسخ به این انتقاد گفت که این روند خواسته قلبی کارگردان بوده و ما در آن نقشی نداشته ایم هرچند خود خانم بایگان نیز به کند بودن روند داستان اقرار کرد.

    IMG_20200908_104331_368

    در هر حال ملودرام اجتماعی دل به روزهای پایانی خود تمام می شود و در حالی که بسیاری از ما انتظار داریم با برملا شدن نیت شوم آوا (خواهر رستا که یکتا ناصر نقش آن را ایفا میکند) در قسمت آخر سریال دل رستا (ساره بیات) به عشق خود یعنی آرش برسد اما منوچهر هادی پیشتر با انتشار عکسی خون آلود از حامد بهداد این ذهنیت را تغییر داد.

    از روی این عکس میتوان حدس زد که در قسمت آخر سریال دل آرش احتمالاً قربانی خواسته آوا می شود و پخش صحنه هایی از قدم زدن رستا و آرش با لباس های روشن در کنار دریا نیز این ذهنیت را شکل می دهد که دیدار این دو عشق پس از مرگ صورت می گیرد. البته باز هم نمی توان با قطعیت در مورد همه چیز نظر داد و اگر قسمت آخر سریال دل هم پیرو سبک همیشگی آن باشد انتظار می رود که در قسمت آخر سریال دل شاهد به هم رسیدن رستا و آرش باشیم.

     

    منبع: روزیاتو