برچسب: سرباز

  • سرباز وظیفه کم‌سن‌وسال را لب مرز نفرستید

    سرباز وظیفه کم‌سن‌وسال را لب مرز نفرستید

    این یادداشت تحت تاثیر چهره‌های کودکانه و معصوم جوانانی است که لب مرز طعمه گرگ هایی شدند که برای رسیدن به منافع خود به هیچ‌کس رحم نمی‌کنند. نیرو بفرستید و آن نابه‌کاران را تار‌ومار کنید. اما نیروی کارآزموده نه سرباز وظیفه‌ای که پشت لب او هنوز سبز نشده…. به عکس‌ها نگاه کنید. دل آدم کباب می شود…

    سرباز وظیفه کم‌سن‌وسال را لب مرز نفرستید

     عصر ایران؛ مهرداد خدیر – تصویر بچه‌های معصوم و کم‌سن‌وسالی که در مرز به دست افراد مسلح قربانی شدند دست‌مایه تحلیل‌ها و تجلیل‌ها و حماسه‌سرایی‌ها شده و در عین حال این پرسش را هم برمی‌انگیزاند که چرا سربازانی که در مرز خدمت می‌کنند از فرزندان مقامات یا از خانواده‌های متمکن نیستند و هر چه خانواده شخص ضعیف‌تر یا اهل مناطق دورافتاده‌تر باشد احتمال خدمت او در مرز بیشتر است؟

    این که از لحظۀ اعلام خبر کشته شدن این طفلک‌ها فیلم‌برداری کنند و سرکار خانم الهام چرخنده برای خانواده‌های داغ‌دار سخنرانی کند هم اگرچه به کار تبلیغات و تهییج احساسات می‌آید اما فرزندان‌شان را به آغوش خانواده‌های عمدتا فقیرشان بازنمی‌گرداند. ضمن این که خود تصویر بچه گانه احساسات را به قدر کافی تحریک می کند و نیاز به نطق و مرثیه نیست و کیست که با جانیان هم‌دلی و هم‌راهی کند؟

    تصاویر پنج مرزبانی که در درگیری مسلحانه سراوان در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند.

    مشخص است که مسؤولیت این جنایت با تروریست‌هایی است که از مرز پاکستان وارد ایران شده بودند وآدم کشتند. محل حادثه هم برجک مرزبانی «مزه‌سر» در هنگ مرزی سراوان بوده: جایی در مرز ایران و پاکستان.

    سه نفر از این بچه‌ها سرباز وظیفه بودند و دو نفر گروهبان یکم. یعنی آن سه نفر کم‌سن‌و‌سال تازه از پشت میز نیمکت مدرسه برخاسته بی‌هیچ تجربه نظامی و دفترچه سربازی گرفته و یک دوره بسیار کوتاه آموزشی دیده و یک‌راست اعزام شده‌اند به کجا؟ به مرز.

    به قیافه‌ها نگاه کنید. بر چهره برخی هنوز مویی نرُسته است. بله، سه نفرشان سرباز وظیفه‌اند. گروهبان‌ها هم اگرچه جوان‌اند اما باز در محیط ارتش آموزش بیشتر دیده‌اند و در کادر نظامی ولو درجات پایین تعریف می‌شوند ولی از سن و صورت سربازان وظیفه مشخص است که چگونه طعمۀ گرگ شده‌اند.

    سرباز وظیفه کم‌سن‌وسال را لب مرز نفرستید

    پیکرهای هیچ‌یک هم به شهرهای بزرگ منتقل نشده چون بعید است جوانی از تهران یا تبریز و رشت در خدمت سربازی سر از مرز درآورد دوران خدمت مقدس را آنجا سپری کند. خدمت سربازی هم در این دیار جلوۀ دیگری از عدالتی است که در تریبون‌ها فریاد می‌شود. از تمکن خانواده می شود حدس زد محل خدمت تا خانه چقدر فاصله دارد!

    این که مرثیه‌سرایی کنیم یا یک تیم طلبه بفرستیم تا تضمین دهند آنها به شهادت رسیده‌اند و به خانواده تسلای خاطر بدهند کافی نیست و چه بسا چنان که همکارمان نوشت مصداق تعرض به حریم خصوصی خانواده‌ها هم باشد.

    وقتی خبرنگاران ورزشی از مصاحبه با مربی کنار زمین منع شده اند چون تحت فشار عصبی است و نشست خبری برپا می کنند تا قدری آرام گرفته و لیوان آبی نوشیده و بر اعصاب خود مسلط شده باشد چگونه دوربین به دست می‌توان وارد خانه کسی شد که قرار است خبر کشته شدن جگرگوشه‌اش را بشنود؟ چی را می خواهید فیلم بگیرید؟ آوار شدن دنیا روی سرش را؟ از هر حادثه‌ای می‌خواهید تفسیر ایدیولوژیک کنید؟

    واقعیت عیان و عریان این است که بچه های کم سن وسال را فرستاده‌ایم لب مرز تا مرزبانی کنند و سوداگران مرگ آنها را کشته‌اند. جنایت‌کاری آنان منکر این واقعیت نیست که این عرصه، نیروی ماهرتری می‌طلبد.

    نمی‌خواهم بگویم سربازان وظیفه شهرهای بزرگ را هم لب مرز بفرستید. نه. تهرانی و رشتی و شیرازی هم لب مرز برود برای این کار ماهر نیست.

    بچه‌های کم سن وسال را لب مرز و به جنگ گرگ‌ها نفرستید چون اگر اتفاق بدی بیفتد که افتاد تفاوتی ندارد سخنران مراسم الهام چرخنده باشد یا ابوالقاسم پاینده.

    راستی خوب است آماری هم گرفته شود تا بدانیم سربازان وظیفه که درمرز و نقاط خطرناک خدمت می‌کنند از چه خانواده‌هایی برخاسته‌اند.

    روزگاری رسم بود که هر گاه از مقامی می‌پرسیدند اهل موسیقی هست یا نه برای خالی نبودن عریضه می‌گفت شجریان و البته این مربوط به قبل 88 بود و اگر دوران مسوولیت او رو به پایان بود هم وقتی می‌پرسیدند بعد از آن به چه کاری مشغول خواهید شد با تواضعی غالبا تظاهری می‌گفت مهم خدمت است هر جا باشد. حتی در پادگانی مرزی.

    عین این جمله را یک بار آقای ناطق نوری هم گفت و دیگران نیز ولی نه خود مسؤولان حاضرند به پادگان مرزی بروند و نه هیچ یک از فرزندان آنان لب مرز خدمت می‌کنند.

    اشتباه نشود، این یک یادداشت درباره خدمت اجباری نیست که مثل حجاب اجباری حیثثیتی شده است.

    دربارۀ ممانعت سربازی از تشکیل خانواده هم نیست تا کسانی که به فرزندآوری تشویق می‌کنند تدبیری بیندیشند. خیلی از دخترها منتظر ازدواج با پسری هستند که خدمت نرفته. خیلی از جوانان که دوست دارند به ایران برگردند به خاطر سربازی برنمی‌گردند.

    یکی از دلایل جدی نارضایتی جوانان همین خدمت سربازی است که احساس اتلاف وقت و تحقیر به جوانانی می‌دهد که مدرک لیسانس وفوق لیسانس آنها را به هیچ می‌گیرند و می‌گوید پا بکوب و اطاعت کن.

    هر چند همان‌هایی که وقت‌شان در این پادگان‌ها تلف می شود حالا خدا را شکر می‌کنند که دست‌کم جان‌شان در امان است و طعمه گرگ‌های لب‌مرز نمی‌شوند.

    این یادداشت تحت تاثیر چهره‌های کودکانه و معصوم جوانانی است که لب مرز طعمه گرگ هایی شدند که برای رسیدن به منافع خود به هیچ‌کس رحم نمی‌کنند.

    نیرو بفرستید و آن نابه‌کاران را تار‌ومار کنید. اما نیروی کارآزموده نه سرباز وظیفه‌ای که پشت لب او هنوز سبز نشده…. به عکس‌ها نگاه کنید. دل آدم کباب می شود…

  • تیر و دره؛ سرباز و خبرنگار!

    عصرایران؛ محمد جلالی – گویا تیر و روز دومش با خود عهد بسته که اتوبوس‌های خاص را از دره پرت کند…

    داشتم خود را آماده می‌کردم برای حادثه‌ی غمبار دوم تیرماه، در شرقی‌ترین شهر فارس و در نی‌ریز، داستان اتوبوس سربازان و دره مرگ و گردنه لای‌رز.

    جالب آنجاست که این اتفاق بامداد چهارشنبه‌ 1395 رخ داد… در تحریریه غوغایی به پا بود. یک به یک خبر سقوط سربازان و مرگشان مخابره می‌شد!

    از هر رسانه‌ای تماس می‌گرفتند و می گفتند شما که در نی‌ریز هستید چه خبر تازه‌ای دارید؟ چرا چنین شد و چنان؟! این دره مخوف نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا به شهرت رسید.

    در دورترین نقطه دنیا هم همه فهمیدند که گردنه لای‌رز خطرناک است و مرگ آفرین، تسلیت پشت تسلیت، سفر مقامات مختلف یک به یک به نی‌ریز با هر چیز که شده از سواری گرفته تا هلی‌کوپتر! می‌آمدند و می‌گفتند: چرا این راه ایمن‌سازی نشده؟

    مقام معظم رهبری تسلیت گفت و دستور به حل مشکل جاده را داد.

    برای ما که ساکن این شهریم سقوط تریلی، سواری و آمبولانس در این مسیر عادی شده و به نظر می‌رسید دادمان دیگر خریدار ندارد…

    سربازان می‌خواستند در آن شب تلخ، از کنار دریاچه بختگان عبور کنند و خود را به خانه و خانواده برسانند.

    عکس‌هایی دردناک، توشه‌هایی با کلی خاطره، همه از اتوبوس آبی رنگ مرگ به زیر انداخته شد…

    تشییع پیکر خبرنگاران ایرنا و ایسنا (عکس)

    ادای احترام سربازان در میدان سرباز هر شهری به خوبی فضای آن زمان را ترسیم می‌کرد.

    اما اینها همه برای همان چند ماه اول بود و هر چه از این حادثه تلخ گذشت گردنه بیشتر به فراموشی سپرده شد.

    در سالروز این حادثه و در سال گذشته حادثه‌ای دیگری افتاد و بیماری در آمبولانس در همین گردنه جان خود را از دست داد و هنوز گردنه پر از خاطرات تلخ است…

    اما باز هم در چهارشنبه و باز هم در دوم تیرماه پس از 5 سال از آن حادثه، در غرب ایران اتوبوس دیگری به دره افتاد و سقوط کرد، آن هم با هدف دیدن دریاچه بود آن هم دریاچه ارومیه…

    و حالا تلخی پشت تلخی… دو خبرنگار بانو جان باختند و تعدادی مصدوم… می‌دانیم عشق است که باعث شده در این کار بمانند اما حالا دیگر نیستند تا داد مردم را بستانند. می‌خواستند از امروز دریاچه بگویند اما امروزشان خط پایان راهشان شد…

    می‌گویند یکی از آنها همین چند روز آینده قرار بود ازدواج کند، تصمیمی که به یک آرزو مبدل شد…

    حسن ظهوری خبرنگار عصر ایران هم شاید برایتان نامش آشنا باشد. او کسی بود که پشت مستندها قرار می‌گرفت و پرده از ناگفته‌ها برمی‌داشت و زینب رحیمی این بانوی پرتلاش هر دو دراین اتوبوس بودند و مصدوم شدند.

    این حادثه و تلاقی‌اش با اتوبوس سربازان نشان داد که هنوز جاده‌های ایران به استاندارد نزدیک نیست و ناوگان عمومی‌امان هم چندان حرفی برای گفتن ندارند…

    تیر و دره، خبرنگار و سرباز تراژدی دیگری را رقم زد و باید درس عبرت گرفت.

  • مسافران اتوبوس حادثه دیده در دهشیر یزد، سرباز معلم بودند

    مسافران اتوبوس حادثه دیده در دهشیر یزد، سرباز معلم بودند

    متأسفانه امروز صبح یک دستگاه اتوبوس در محور زاهدان – آباده در دهشیر یزد واژگون شد که در این حادثه 5 نفر کشته و 33 نفر مصدوم شدند.

     یک منبع آگاه گفت: مسافران اتوبوسی که صبح امروز در محور زاهدان – آباده دچار حادثه شدند، همگی سرباز معلم بودند.
    مجتبی خالدی سخنگوی سازمان اورژانس کشور در گفت‌وگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: متأسفانه امروز صبح یک دستگاه اتوبوس در محور زاهدان – آباده در دهشیر یزد واژگون شد که در این حادثه 5 نفر کشته و 33 نفر مصدوم شدند.
    وی افزود: تمامی مسافران این اتوبوس سرباز بودند که در حال اعزام به محل خدمت بودند.
    یک منبع آگاه نیز به خبرنگار مهر خبر داد که تمامی سرنشینان این اتوبوس مشمولینی بودند که قرار بود به عنوان سرباز معلم در آموزش و پرورش خدمت کنند.
    این منبع آگاه گفت که این مشمولین اعزامی‌های امسال بودند که از مهرماه بنا بود به عنوان معلم در محل‌های تعیین شده ادامه خدمت سربازی خود را بگذرانند.
    مسافران اتوبوس حادثه دیده در دهشیر یزد، سرباز معلم بودند
  • سیلی زدن نماینده مجلس به صورت سرباز/ پلیس واکنش نشان داد

    سیلی زدن نماینده مجلس به صورت سرباز/ پلیس واکنش نشان داد

     

    در پی انتشار خبر سیلی یکی از نمایندگان مجلس به مأمور وظیفه راهور در محدوده خط ویژه دروازه دولت تهران، فرمانده نیروی انتظامی دستور ویژه‌ای برای پیگیری موضوع از طریق معاونت حقوقی و بازرسی نیروی انتظامی صادر کرد.

    سخنگوی نیروی انتظامی درباره خبر منتشر شده مبنی بر سیلی نماینده مجلس به سرباز راهور گفت: سردار اشتری بلافاصله دستور ویژه‌ای برای حمایت از حقوق سرباز وظیفه راهور و پیگیری موضوع  از طریق معاونت حقوقی و بازرسی نیروی انتظامی صادر کرد.

    سردار مهدی حاجیان، در واکنش به انتشار خبری مبنی بر سیلی یکی از نمایندگان مجلس به مأمور وظیفه راهور در محدوده خط ویژه دروازه دولت پایتخت و بازتاب آن در فضای مجازی، اظهار کرد: سردار حسین اشتری؛ فرمانده نیروی انتظامی بلافاصله دستور ویژه‌ای برای حمایت از حقوق  سرباز وظیفه راهور و پیگیری موضوع  از طریق معاونت حقوقی و بازرسی نیروی انتظامی صادر کرد.

    سخنگوی نیروی انتظامی با اشاره به اینکه صیانت از حقوق  آحاد پرسنل نیروی انتظامی از دستورات اکید فرمانده نیروی انتظامی است، افزود: اعتقاد، باور و  تأکید  سردار اشتری همواره  بر این است که سربازان وظیفه را نیز چون فرزندان خود  بدانیم  و در صیانت از شخصیت، کرامت انسانی و حق و حقوقشان  لحظه‌ای دریغ و درنگ  نکنیم، ایشان بارها به همه فرماندهان تأکید کرده‌اند که این جوانان، امانتی در دستان ما هستند  بنابراین اجازه نمی‌دهیم  به ساحت مقدس سبزپوشان  خدوم نیروی انتظامی در هر جایگاه و مقامی توهین و تعدی شود.

    این مقام انتظامی تأکید کرد:در صورت احراز تقصیر نماینده مجلس، نیروی انتظامی از حق کارکنان خود به جدیت دفاع خواهد کرد.

     رسانه اصولگرا: یک نماینده مجلس به سربازی که مانع از ورود او به خط ویژه شد، سیلی زد
    امروز خبرگزاری اصولگرای نسیم‌آنلاین در خبری نوشته بود که شنیده‌ها حاکی است یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز گذشته به علت ممانعت سرباز راهور از ورود وی به خط ویژه اتوبوس، عصبانی شده و به صورت این سرباز سیلی زده است.

    در پی انتشار خبر سیلی یکی از نمایندگان مجلس به مأمور وظیفه راهور در محدوده خط ویژه دروازه دولت تهران، فرمانده نیروی انتظامی دستور ویژه‌ای برای پیگیری موضوع از طریق معاونت حقوقی و بازرسی نیروی انتظامی صادر کرد.

    سیلی زدن نماینده مجلس به صورت سرباز/ پلیس واکنش نشان داد|خبر فوری

     

  • حمله به یک پاسگاه مرزی در بلوچستان پاکستان؛ ۷ سرباز کشته شدند

    حمله به یک پاسگاه مرزی در بلوچستان پاکستان؛ ۷ سرباز کشته شدند

     

    در حمله افراد ناشناس به یک پاسگاه مرزی در بلوچستان پاکستان ۷ سرباز کشته شدند.
    سخنگوی ارتش پاکستان در این زمینه گفت: پس از این اقدام، نیروهای امنیتی منطقه را محاصره کردند تا مانع فرار تروریست‌ها شده آنها را دستگیر کنند.
    در ادامه این عملیات مقادیر زیادی اسلحه و مهمات متعلق به تروریست‌ها کشف و ضبط شد.حمله به یک پاسگاه مرزی در بلوچستان پاکستان؛ ۷ سرباز کشته شدند|خبر فوری
    به گفته سخنگوی ارتش، تروریست ها این اقدامات ناجوانمردانه را با هدف از بین بردن امنیت و ثبات منطقه و با همکاری نیروهای ضد دولتی انجام می دهند.
    «عمران خان» نخست‌وزیر پاکستان با ابراز تاسف از شهادت سربازان گفت: از شنیدن شهادت 7 سرباز شجاع در نتیجه حمله تروریستی به ایستگاه بازرسی FC بسیار ناراحت و اندوهناک شدم. ملت ما در کنار سربازان شجاع ایستاده و من به خانواده های سربازان شجاعی که به شهادت رسیده اند صمیمانه تسلیت گفته و دعا می کنم.
     
  • یک منتقد: آقایان این کاره نیستند، رسانه شوخی نیست!

    یک منتقد: آقایان این کاره نیستند، رسانه شوخی نیست!

    یک منتقد با بیان اینکه خیلی از مردم حتی از پخش بعضی‌ از سریال‌های رمضانی خبر هم نداشتند، می‌گوید: بعضی از کسانی که دست‌اندرکار چنین اتفاقاتی هستند را باید توبیخ کرد. رسانه شوخی نیست.

    محمدتقی فهیم ـ منتقد سینما و تلویزیون ـ با انتقاد از عملکرد تلویزیون و سریال‌های مناسبتی ماه رمضان گفت: به نظر می‌آید شبکه‌ها این بخش از مدیریت را زیاد جدی نگرفته‌اند و منتظر سیما فیلم هستند تا سریالی را برای آن شبکه در نظر بگیرد. نتیجه‌اش را امسال دیدیم. سریال‌ها ضمن اینکه فضای متناسب با رمضان را نداشتند، از نظر جذابیت‌های دراماتیک، تاثیرگذاری و جذب مخاطب هم تلویزیون توفیقی به دست نیاورد. نباید اداری کار کنند. نتیجه‌اش فاجعه است. مردم امسال زیاد در مورد سریال‌ها صحبت نمی‌کردند و دیدن و ندیدنشان برایشان فرقی نمی‌کرد.

    او با بیان اینکه مناسبت‌های مختلف یکی از ظرفیت‌های خوب برای تلویزیون به منظور جذب و ممانعت از ریزش مخاطب است، گفت: مناسبت‌ها برای مخاطبان هم فرصتی است که بیشتر پای تلویزیون بنشینند. هر سالی که به این مناسبت توجه بیشتری شده، تقویمی کار کردند و با توجه به آن فضا ارائه اثر کردند، تلویزیون توفیق بیشتری داشته است. الان می‌بینیم سریال‌های سال‌های گذشته که شبکه آی‌فیلم پخش می‌کند را هنوز مردم می‌بینند. به نظر می‌آید چند سالی است که این تقویم کنار گذاشته شده و تلویزیون کار مناسبتی را خیلی جدی نمی‌گیرد و هر چیزی که در چنته و دم دست دارد، پخش می‌کند.

    فهیم افزود: ماه رمضان تبدیل به جشنواره کوچکی در دل رسانه ملی شده بود که داورانش مردم بودند. بدون اینکه سازمان صداوسیما هزینه‌ای کند تبدیل به جشنواره‌ای با داوران هشتاد میلیونی شده بود که در پایان ماه رمضان نتیجه با صحبت‌های مردم مشخص می‌شد اما این جشنواره را از دست دادیم و الان دیگر نه مردم و نه رسانه‌ها رغبتی به صحبت درباره‌ سریال‌ها ندارند.

    او با اشاره به اهمیت رسانه در دنیا گفت: هر وقت تلویزیون به این سمت گرایش پیدا کند که فکر می‌کند اگر آنتن پر شود کافی است، میدان شکست مدیریت رسانه‌ای رقم می‌خورد. در دنیا هم همین‌طور است. رسانه‌های دنیا برای یک مخاطب فراخوان مدیریتی می‌دهند که چرا مخاطب از دست دادیم. یک رسانه پویا و مهم به خاطر کم شدن مخاطب دچار تحولات مدیریتی می‌شود. برای همین است که رسانه‌ها حاکم بر جهان شدند.

    فهیم با تاکید بر لزوم بررسی جدی این شرایط عنوان کرد: ما عقب‌گرد کردیم و بی‌تفاوت شده‌ایم که جای بررسی جدی دارد. حالا که ماه رمضان تمام شد فرصت خوبی است تا بنشینند و بررسی کنند اصلا بعضی از این سریال‌ها چرا باید در ماه رمضان پخش شود؟. بعضی از سریال‌ها حتی ضدفرهنگ عمل می‌کنند و برای همه این‌ها بودجه صرف شده است. باید بررسی کنند چرا کاری که با این همه بودجه تولید شده بازخوردش این است.

    او در ادامه گفت: ما مناسبت‌های دینی و ملی زیاد داریم و همه این‌ها مهم‌اند و فرصت خوبی هستند. مردم در این دوران توجه بیشتری دارند و می‌خواهند به داشته‌های خودشان بیفزایند و داشته‌هایشان را محک بزنند.

    این منتقد با بیان اینکه همیشه حداقل دو سریال تاثیرگذار و سرگرم‌کننده باید از آنتن تلویزیون پخش شود، گفت: اگر یک اتفاق خوب در بخش مدیریتی شبکه‌ها نیفتد ما شاهد اتفاقات بدتری خواهیم بود. ما در حرکت به سمت افق آینده همواره با دشواری‌های بیشتری روبه‌رو هستیم چون تلاش‌های جهانی بیشتر می‌شود. باید بتوانیم در رقابت درونی‌ خودمان به دست‌آوردهای بهتری برسیم تا بتوانیم با تلاش‌های بیرونی مواجه شویم. مردم الان قدرت انتخاب زیادی دارند. ما نباید عقب بمانیم. حداقل یکی ـ دو سریال خوب و تاثیرگذار همیشه باید روی آنتن داشته باشیم. وقتی ما دو سریال تاثیرگذار روی آنتن نداشته باشیم یعنی یک‌ جای کار می‌لنگد و کلیت این ضعف‌ها به بخش مدیریتی مربوط می‌شود.

     

    سریال زیر خاکی

     

    فهیم در پایان برای مثال نظرش درباره سریال «زیرخاکی» که از دیگر سریال‌های رمضان امسال پربیننده‌تر به نظر می‌رسید را اینگونه بیان کرد: قسمت‌های اولیه «زیرخاکی» خیلی نچسب بود اما به تدریج هر چقدر به سمت طنز موقعیت پیش رفت بامزه شد و بده بستان‌های بین فریبزر و پریچهر و کاوه خوب عمل کرد. اوایل سریال خود، من میمیک‌ و فیزیک صورت پژمان جمشیدی را نمی‌توانستم تحمل کنم اما به تدریج از آن قالب درآمد و به تدریج جا افتاد و پذیرفته شد.
    او گفت: وقتی می‌خواهیم کار طنز کنیم حتما نباید فرم فیلم فارسی باشد مانند سینما که رفتن به سمت قالب فیلم فارسی نتیجه‌اش فاجعه در سینما و کمدی‌های سطحی و ناقص است. تلویزیون باید مراقب باشد. اینکه زن تحقیر شود، بچه تحقیر شود و حتی خود قهرمان داستان، از ویژگی‌های فیلم فارسی است.

    این منتقد تاکید کرد: «زیر خاکی» از نظر فرم و ساختمان اثر پذیرفتنی نبود. یک کار دم‌دستی و سطحی بود نه کار نقادانه بود و نه خیلی قابل توجه؛ اما سرگرم کننده بود. سرگرمی مهم است اما کافی نیست. سرگرمی باید هدفی را دنبال کند. شاید در قسمت‌های بعدی راضی‌کننده‌تر باشد اما تا اینجا که یک فیلم فارسی بود که سریال شده بود.»

    منبع: ایسنا

  • این 80 یا 90 درصد بیننده سریال تلویزیونی از کجا آمده است؟

    این 80 یا 90 درصد بیننده سریال تلویزیونی از کجا آمده است؟

    نکته مهمی که می‌تواند اساس این نظرسنجی‌ها را در صورت واقعیت ادعا، از نظر علمی زیر سئوال ببرد، جایی بود که فیلمنامه‌نویس به لیست محدود شماره‌های تماس اشاره کرد.

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – بسیاری اوقات شاهد خبر پربیینده ترین سریال یا برنامه تلویزیون بوده‌ایم که معمولا هم با این عبارات همراه است مثلا :« براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در هفته اول نوروز ۹۹، بیش از ۹۰درصد مردم سراسر کشور بیننده برنامه‌های تلویزیونی بوده‌اند که ۸۰.۵درصد آن‌ها برنامه‌های ویژه نوروز را تماشا کرده‌اند. در میان برنامه‌های مختلف سریال نوروزی، «پایتخت۶» شبکه یک سیما با ۷۵درصد مخاطب بیشترین بیننده را داشته است.»
    یا همین اخیرا درباره برنامه های ماه رمضان اعلام شد: سریال «زیر‌خاکی» از شبکه یک با ۴۴ درصد مخاطب در صدر این فهرست قرار داد. سریال «بچه مهندس۳» از شبکه دو با ۳۳ درصد مخاطب در رتبه دوم و «سرباز» از شبکه سه با ۲۴ درصد در رتبه سوم است.
    حال نکته‌ای که محل بحث و مورد مناقشه است چگونگی انجام این نظرسنجی‌ها و به دست آوردن چنین آمارهایی است. آمارهایی چون اعلام بیش از 90 درصد مردم بیننده برنامه‌های تلویزیونی بوده‌اند و …
    ماجرا از آنجا شروع شد که “حسن وارسته” نویسنده سریال «بچه مهندس» در یک گفت‌وگوی لایو اینستاگرامی با صفحه رسمی روابط عمومی تلویزیون گفت: « من این نظرسنجی‌های مرکز تحقیقات را قبول ندارم. با این دوستان سال های سال کار کردم و می دانم چطور آمار می‌گیرند. خیلی روش‌هایشان به روز نیست.
    براساس شماره تلفن‌های ثابت نظرسنجی می‌کنند و این روزها هم که به خاطر شیوع کرونا فقط یک سوم پرسنلشان کار می‌کنند و خیلی نمی‌شود روی نتیجه این نظرسنجی حساب کرد.»
    او به این مسئله اشاره کرد که خودش در تقریبا یکی دو دهه اخیر با مرکز افکارسنجی رسانه ملی در ساختمان مشخص آنها در مجموعه جام جم همکاری داشته و از این گفت که به حبیب‌اللهی مدیر سابق و همچنین مدیران جدید این مجموعه اشکالات این شیوه نظرسنجی را گوشزد کرده است. هرچند مجری برنامه لایو اشاره کرد که این سیستم‌های سنجش تغییر کرده است اما حسن وارسته با تاکید بر اینکه بر اساس فکت‌هایی تازه صحبت می‌کند گفت که از جزئیات مطلع است.
    نکته مهمی که می‌تواند اساس این نظرسنجی‌ها را در صورت واقعیت ادعا، از نظر علمی زیر سئوال ببرد، جایی بود که وارسته به لیست محدود شماره‌های تماس اشاره کرد. یعنی اینکه در نمونه‌گیری تصادفی از کل جامعه، این نظرسنجی‌ها در جمعی محدود انجام می‌شود که احتمال شرطی شدن به سئوالات را دارد و یا نمونه مناسبی برای اینکه به کل جامعه تعمیم داده شوند، نیست.
    وارسته در ادامه صحبت‌هایش به روش‌های نوینی اشاره کرد که می‌توانند جایگزین تماس با چند شماره ثابت باشند. وی گفت:« مثلا تلوبیون یا یوتیوب و آپارات می‌توانند مرجع خوبی باشند. میزان بازدید سریال‌ها در تلوبیون کاملا مشخص است.»
    گاهی اوقات اشاره شده است که نظرسنجی‌های ماهانه روابط عمومی سازمان صداوسیما معمولا از بازه‌های ۴۱۶ نفری به دست می‌آیند و بر اساس پیمایش‌های تلفنی به کل جامعه تعمیم داده می‌شوند.
    بر خلاف برخی از ادعاها که «من تلویزیون نمی‌بینم و …» بر اساس شواهد و تجربه می‌توان گفت اتفاقا تلویزیون در بین قشرهای مختلف جامعه به عنوان یک پایگاه ثابت حضور دارد و بسیاری هم بیننده برنامه‌ها و سریال‌های آن هستند، البته نه به آن شوری شور “90 درصدی” و نه به بی نمکی “کسی که اصلا تلویزیون نمی‌بینه”، همواره طیف‌های ثابتی در جامعه هستند که مخاطب آن هستند.
    واقعیت این است که سریال‌ها و برنامه‌هایی که بیننده‌شان زیاد باشد به شکلی خود را بروز می‌دهند و جامعه هم به سرعت متوجه آن خواهد شد، درباره آن حرف زده شده و از طرف رسانه‌ها هم مورد توجه قرار می‌گیرد و یا در شبکه‌های اجتماعی به اشکال مختلف مطرح می‌شود. همین امسال سریال‌های «پاینخت6 و یا «نون، خ2» و «زیر خاکی» نمونه‌هایی واضح از استقبال تماشاگران از آنها بودند.
    نمونه جالب در تعطیلات عید امسال این بود که بعد از پخش 4 یا 5 قسمت از سریال پایتخت وزارت ارتباطات اعلام کرد و نشان داد که در ساعت پخش این سریال حجم ترافیک اینترنت کاهش چشمگیری دارد و حتی در زمان آگهی بازرگانی وسط سریال دوباره شاهد بالا رفتن ترافیک اینترنت بودیم.
    از بحث و سخن‌هایی که در فضای مجازی هم پیرامون یک برنامه یا سریال شکل می‌گیرد می‌توان پی برد که آیا مخاطب داشته است یا خیر ولی برخی اوقات هم همین شبکه‌های اجتماعی درصد خطا رابالا می‌برد برای مثال یک بخش کوتاه 2 یا 3 دقیقه‌ای از یک برنامه در فضای مجازی به هر دلیلی مورد توجه قرار می‌گیرد و بازنشر زیادی هم پیدا می‌کند و یا با بحث و جدل فراوان درباره آن همراه می‌شود ولی واقعا نمی‌توان گفت تمام این اتفاقات دلیلی بر پر بیننده بودن آن برنامه یا سریال است و شاید فقط همین بریده ویدیوی آن است که تا این اندازه توجه جلب کرده است.
    حال که نویسنده سریال بچه مهندس چنین با دلیل و برهان و بر اساس همکاری خود با مرکز تحقیقات صداوسیما اساس این نظرسنجی‌ها را زیر سوال برده است جا دارد تا صداوسیما و علی الخصوص تلویزیون – برای احترام به مخاطب هم شده – روند و چگونگی این نظرسنجی‌ها رابه شکلی صریح اعلام کند و نشان دهد که این آمارهای غالبا بالای 80 و 90 درصد بر چه اساسی به دست آمده است؟
    این شفاف‌سازی هم به نفع خود صداوسیماست و هم اینکه باعث می‌شود برنامه‌سازان هم جایگاه واقعی برنامه خود را بدانند.
  • تلاش جانانۀ سریال «سرباز» برای دفع مخاطب!

    تلاش جانانۀ سریال «سرباز» برای دفع مخاطب!

    امروزه که عصر طلایی سریال سازی در تمام جهان است از آمریکا و اروپا گرفته تا همین ترکیه همسایه خودمان، واقعا سریالی چون “سرباز” با هیچ معیاری همخوانی ندارد!

    عصر ایران ؛ نهال موسوی – این نوشتار نقد معمول یک مجموعه تلویزیونی نیست بلکه بیشتر واکاوی دلایل ارتباط برقرار نکردن سریال سرباز به کارگردانی “هادی مقدم دوست” است که در این شبها بعد از افطار از آنتن شبکه سه سیما در حال پخش است.
    هر بسته نمایشی برای تداوم و بقا خود نیاز به قُلابی دارد که مخاطب را به خود وصل کند، این یک قانون بدیهی و پایه در فیلمنامه نویسی است، حال در یک کلام می‌توان گفت سریال سرباز فاقد این قلاب است و بعد از 17 قسمت هنوز نتوانسته است دل تماشاگر را با خود همراه کند.
    سریال سرباز بر محور زندگی یک زوج، یحیی (آرش مجیدی) و یلدا (الیکا عبدالرزاقی) پایه گذاری شده و اتفاقات ریز و درشت زندگی آنها و اطرافیانشان ، دغدغه‌ها و مطالبات هر کدام از زندگی، سردی و گرمی رابطه این 2 نفر و تلاش وتقلاهای مدام آنها برای حفظ این رابطه را به تصویر می‌کشد.
    نکته‌ بارزی که در مواجهه با این سریال از همان ابتدا خود را به رخ می‌کشد شیوه روایت و لحن متفاوت بیان داستان زندگی این شخصیت‌هاست، علی الخصوص با صدای راوی دانای کلی که درباره همه مورد حرف می‌زند از آنچه که در ذهن شخصیت‌ها می‌گذرد و یا پیامد اتفاقاتی که رخ داده است و حتی لج و لجبازی شخصیت‌ها و …
    اگرچه این شکل روایت متفاوت است و در تلویزیون ما به این شکل تجربه نشده است اما نکته اینجاست که این تفاوت دلیل بر حُسن یا برتری در این سریال نیست.
    اتفاقا همه ما شاید در زندگی روزمره خود آدمهایی چون یحیی و یلدا را در اطرافمان داشته باشیم مثلا یحیی که پزشک است و در حال رفتن به سربازی اما هنوز رانندگی بلد نیست و نسبت به برخی مسائل زندگی کاملا بی اهمیت برخورد می‌کند یا یلدایی که مدام به فکر ارتقا موقعیت و امکانات زندگی اش است و چنان غرق در خرید و داشتن یک خانه شده است که رابطه اش با یحیی تقریبا شبیه یک جهنم شده است و هیچ نقطه امیدی یا دلخوشی در آن دیده نمی‌شود.
    بله طبیعتا هر کدام از ما چنین افرادی را دیده‌ایم و می‌بینیم ولی آنچه مهم است این است که این افراد وقتی در قالب یک مدیوم نمایشی ارائه می‌شوند باید آن حضورشان مخاطب را به دنبال کردن قصه وادارد. مخاطب را باید یک آنی ، لحظه‌ای، قلابی از خط روایی داستان یا شخصیت‌ها به خود جذب کند تا ترغیب شود ادامه این مجموعه را پی گیرد، بداند که چه خواهد شد؟ رابطه این دونفر به کجا خواهد رسید؟ این لج و لجبازی یلدا و جواب ندادن تلفن و پیام‌های یحیی باید یک تغییری در روند داستان به وجود آورد. چرا یحیی چنین پیگیر کسی است که فقط از او شاهد غر زدن، امر و نهی کردن، اعصاب خوردی و ناراحتی است؟ ویژگی خاص یلدا چیست؟ یا برعکس چرا یلدا با یحیی دارد ادامه رابطه می‌دهد؟ این شخص بی خیالی که سربازی هم می‌رود برای خاطر آن است که پسر دایی‌اش(شهاب) را همراهی کند؟ و …
    اگر تمام روند قصه قسمت گذشته را در قالب یک تله فیلم هم کوتاه کنیم چندان جالب نیست، حال اگر این اتفاقات 17 شب، و هر شب حدود 50 دقیقه را به خود اختصاص دهد و آش همین آش باشد و کاسه همان کاسه، دیگر واقعا چگونه می‌توان ازمخاطب انتظار داشت که رشته ارتباطش با سریال پاره نشود ؟
    متاسفانه سریال سرباز تمام سعی و تلاشش را می‌کند که مخاطب با آن ارتباط نگیرد و به محض این که قرار است مقداری مخاطب جذب داستان شود یک داستان فرعی یا اتفاقی بی اهمیت را پیش می‌کشد تا مخاطب را از ادامه داستان دلسرد کند و ترجیح دهد حتی کانال را عوض کرده و اخبار یا آگهی بازرگانی کانالی دیگر را تماشا کند.
    حتی حضور بازیگرانی چون نیما شعبان نژاد ( با سابقه طنز)  و یا جواد خواجوی (اینفلوئنسر اینستاگرامی) هیچ کمکی به سریال نکرده‌اند.
    یک خبر هم منتشر شد که سریال «متهم گریخت» که همزمان در شبکه آی فیلم نمایش داده می‌شود با وجود آنکه 15 سال از ساخت آن گذشته و بارها تکرار و پخش شده است ترجیح مخاطبان برای دیدن مجموعه تلویزیونی در ساعت بعد از افطار است و غالبا به جای سرباز آن مجموعه را می‌بینند.
    امروزه که عصر طلایی سریال‌سازی در تمام جهان است از آمریکا و اروپا گرفته تا همین ترکیه همسایه خودمان واقعا سریالی چون سرباز با هیچ معیاری همخوانی ندارد! در زمانه ای که نتفلیکس تمام قسمت‌های یک فصل از سریال را در یک تاریخ مشخص در دسترس مخاطب قرار می‌دهد انتظار مخاطب بسیار فراتر از این دست سریال‌هاست.
    برخی بر این اعتقادند که شاید اگر برای پخش این سریال به عنوان یک کار متفاوت، رویکردی دیگر اتخاذ می‌شد شاید موفق هم می‌بود مثلا در آخر شبهای پاییز و زمستان، زمانی که کسی توقع پخش سریال ندارد آنرا در جدول پخش می‌گذاشتند. با این حال هم باز به نظر نمی‌آید که سرباز می‌توانست موفق باشد از اساس باید گفت مشکل عمیقتر از زمان پخش، ماه رمضان و … است.
    پخش و دیدن یک سریال نیازمند پارامترهایی چون جذابیت و ویژه بودن موقعیت دراماتیک داستانی و شخصیت‌هاست که در سرباز این مهم حلقه مفقوده است.
    دیگر وارد مباحثی چون تولید سریال سرباز و هزینه آن از بیت المال و … نمی‌شویم چون الان هر کسی به اندازه کافی از این دست اطلاعات و تحلیل‌ها خبر دارد.
    تنها می‌توان گفت با یک ارزیابی ساده پی می‌بریم سریال سرباز بیشتر سربار رسانه ملی است تا سرباز آن.