برچسب: رومینا اشرفی

  • پدر رومینا اشرفی در تاکسی

    پدر رومینا اشرفی در تاکسی

    پایگاه خبری تحلیلی رسانشر – دختربچه 3 ساله توی تاکسی بی قراری می کرد. بهونه گیری می کرد و گریه. پدر و مادرش سعی می کردند آرومش کنند. مسافر جلویی رو به راننده گفت بچه داری هم سخته ها! راننده لبخندی زد و گفت بله. اما بچه نعمتِ و شیرینه. صد البته دردسرهای خودش رو هم داره. به مسافر گفت شما بچه داری؟ گفت تو راهی داریم. اتفاقاً دختره. راننده با شوق گفت قدمش مبارک باشه. ایشالله که سلامت باشه.

    بحثشون ادامه پیدا کرد و من هم گوش می دادم. حرف از تربیت بچه شد. مرد جوان گفت: من اصلاً تحمل بی ادبی و لوس بازی بچه ها رو ندارم. از الان فکرش و کردم چجوری بارش بیارم که مطیع باشه. همه چیز براش فراهم می کنم. اما اجازه نمی دم بچم نُطُق بکشه! راننده که انگار کمی بهش برخورده بود گفت : تو گفتی بچم دختره. دخترت رو خدایی ناکرده نمیخوای با کتک زدن سر راه بیاری؟ مرد جوان که فکر می کرد سخنور خوبیه و کمی هم بهش احترام گذاشته شده با جسارت و البته بی شرمی گفت: حاج آقا کتک چیه؟ من همون اول سرمشق دخترم و می دم بهش. صدایش را صاف کرد و گفت بابا آمد . بابا با داس آمد!! و زد زیرخنده …
    با گفتن این جمله بشدت خشمگین شدم و به پدر نادان با عصبانیت تاختم. خجالت آور است. پدری که هنوز دخترش به دنیا نیامده است چنین تفکری دارد! به همراه من، پدر و مادر دختر بچه و حتی راننده هم از فرط ناراحتی به حرف های مرد جوان واکنش نشان دادند. بحث بالا گرفته بود. نیم نگاهی به ماجرا داشتم و نیم نگاهی به دختربچه سه ساله. بیچاره! نمی دانست موضوع چیست . و خبر نداشت که آینده همجنسان او بازیچه تفکرات متحجر مردانی است که خود را برتر و صاحب تعقل می دانند!!
    بحث خوشایندی نبود. نهایتاً راننده تاکسی، مسافر بی شخصیتش را به مقصد نرسانده پیاده کرد. حتی کرایه اش را هم به او برگرداند و گفت نمیخواهم پول کسی که داس به دست منتظر است فرزندبه دنیا نیامده اش را قربانی کند وارد زندگی ام شود. و ادامه داد من سه تا دختر دارم که هر کدام باعث فخر و مباهات من هستند. این نان را به دخترانم نمی دهم…
    اگرچه با پیاده شدن مسافر، این موضوع خاتمه پیدا کرد، اما من با نگاه به چشمان دختر کوچولو به این فکر می کردم که رومینا اشرفی یک نفر نبود. و انگار پدران داس به دست هم بسیارند. دعا می کنم که روزی فرا رسد که هیچ دختر و پسر  بی گناهی به دلیل خشم، تحجر و تفکر بیمارگونه والدینش جوانی اش تباه نشود..
    شبنم حاجی اسفندیاری

  • مادر رومینا اشرفی در دادگاه غش کرد / شوهرش او را هم تهدید به مرگ کرد

    مادر رومینا اشرفی در دادگاه غش کرد / شوهرش او را هم تهدید به مرگ کرد

    5f4b911f3a529_2020-08-30_16-14

    اول خرداد امسال پدر رومینا اشرفی سر دخترش را با داس برید. متهم بعد از محاکمه در دادگاه به تحمل ۹ سال حبس محکوم شد. اما خانواده رومینا از بازگشت پدرش از زندان واهمه دارند چون در دادگاه توسط پدر رومینا تهدید شده بودند.

    آفتاب که از بلندای تپه های روستای سفیدسنگان رو به غروب می رود،باد در چادر زنی جوان می پیچد و دوان دوان به سمت بالای تپه می رود. این تپه که روزگاری رعنا آن را از پنجره خانه شان تماشا می کرد،حالا هر روز مهمان اوست که بر مزار دختر نوجوانش اشک حسرت می ریزد:«کاش تنهایش نمی گذاشتم.» این جمله ای است که ورد زبان رعناست. یک چشمش به قبر دخترک چهارده ساله اش است و چشم دیگرش به خانه ای که تاب و تحمل پا گذاشتن در آن را ندارد. اشک می ریزد و می گوید:«وقتی دختر جوانم جلوی چشمم پرپر شد من هم نمی خواهم زنده بمانم.»مادر رومینا اشرفیصحنه های روز مرگ رومینا هر روز اسلاید اسلاید،از جلوی چشمانش عبور می کند.همان روزی که پدر رومینا ناغافل در حمام را روی مادر او بست و وقتی رعنا از حمام بیرون آمد دیگر کار از کار گذشته بود.تیزی داس بر گلوی دخترک نشسته بود و خانه رعنا غرق در خون دخترک شده بود.
    مادر رومینا اشرفی حال مساعدی برای گفتگو ندارد.خاله اش تلفن را جواب می دهد و می گوید هر سوالی دارید از من بپرسید. از روز حادثه می گوید.همان روزی که پدر رومینا اشرفی بالای یک تپه رفت و با صدای بلند فریاد زد و به روستاییان گفت که دخترم را کشتم.
    خاله رومینا گفت:«چند وقتی بود که زمزمه هایی به گوش خواهرم رسیده بود.همسایه ها می گفتند که رومینا با یک پسر ارتباط دارد.خواهرم با رومینا رابطه خوبی داشت،اما هر بار به او گفته بود که همسایه ها چنین حرف و حدیث هایی می گویند،رومینا گفته بود دروغ می گویند.»
    بهمن خاوری، پسر مورد علاقه رومینا با همسایه ها تماس می گرفت و از آنها می خواست که رومینا را از پدرش خواستگاری کنند:«پدر رومینا راضی به ازدواج او و بهمن نبود اما رومینا هم منکر ارتباطش با او بود.تا اینکه رومینا با بهمن فرار کرد و وقتی بعد از فرار با بهمن توسط دستگیر شد و در اداره پلیس با پدر و مادرش روبرو شد به آنها گفت خودم با بهمن رفتم و به او علاقه دارم.»
    خاله رومینا در ادامه گفت: «همان شب که رومینا با پدرش به خانه برگشت، پدر رومینا به خانه ما سری زد. به او گفتیم رومینا بچگی کرده و سعی کردیم او را آرام کنیم. گفتیم مبادا او را کتک بزنی. گفت من رومینا را بخشیدم و او را از چشم هایم بیشتر دوست دارم چون فرزند من است. اما روز بعد با دیدن چند عکس دست به قتل رومینا زد.»

    رومینا اشرفی به طرز هولناکی به دست پدرش به قتل رسید و متهم در همان ساعت های اولیه بعد از حادثه دستگیر شد و به قتل فرزندش اعتراف کرد.
    رضا اشرفی، پدر رومینا ؛ مدتی بعد از قتل در دادگاه به اتهام مباشرت در قتل عمدی محاکمه شد. بهمن خاوری،‌ پسر مورد علاقه رومینا اشرفی هم به اتهام ربودن او پای میز محاکمه رفت.
    خاله رومینا در مورد روز دادگاه گفت:«خواهرم وقتی با همسرش روبرو شد، حال خیلی بدی پیدا کرد و غش کرده بود. همان موقع خواهران بهمن خاوری هم در دادگاه بودند و برای کمک به خواهرم آمدند. پدر رومینا می گفت چرا با دشمنان من حرف می زنید. با اینکه ما آنها را نمی شناختیم و نمی دانستیم که خواهران بهمن هستند.اما پدر رومینا گفت وقتی آزاد شوم شما را هم می کشم.» دادگاه بعد از محاکمه، رضا اشرفی؛ پدر رومینا را به تحمل ۹ سال حبس محکوم کرد و بهمن خاوری هم به تحمل دو سال حبس محکوم شد. خاله رومینا در مورد اعتراض مادر رومینا به رأی صادر شده گفت:«خانواده همسر خواهرم برای جلب رضایت او بارها مراجعه کرده اند. آنها به خواهرم می گویند که اگر رضایت ندهی پسر شش ساله ات را از تو می گیریم. خواهر من برای اینکه سرپرست فرزند کوچک خود باشد اقدام به طلاق نکرده است اما به رأی صادر شده اعتراض دارد. او در دادگاه گفت دلش می خواهد همسرش قصاص شود یا لااقل محکوم به حبس ابد و تبعید شود. چون می ترسد که پدر رومینا آزاد شود و این بار دردسر تازه ای برای مادر رومینا و فرزند دیگرش ایجاد کند.»
    بعد از قتل رومینا اشرفی، مادر او به خانه پدر خود رفته و آنجا زندگی می کند.پدربزرگ پیر رومینا اشرفی باغ کیوی دارد و کشاورز است.
     

    منبع: رکنا

  • ۹ سال زندان برای پدر رومینا اشرفی / بهمن خاوری هم ۲ سال / اعتراض داریم!

    ۹ سال زندان برای پدر رومینا اشرفی / بهمن خاوری هم ۲ سال / اعتراض داریم!

    5f48be311aba4_2020-08-28_12-50

    پدر رومینا اشرفی به اتهام قتل فرزندش، به ۹ سال زندان و بهمن خاوری هم به ۲ سال زندان محکوم شدند.

    مادر رومینا اشرفی نوجوان ۱۳ساله تالشی که خرداد ماه امسال توسط پدرش به قتل رسید، گفت: رأی دادگاه برای همسرم تنها ۹ سال و برای بهمن خاوری (پسری که رومینا با او فرار کرده بود) دوسال حبس اعلام شده است.
    رعنا دشتی مادر افزود: با وجود تأکیدات مقام‌های قضایی از “رسیدگی ویژه” به این پرونده، رأی دادگاه ترس و وحشت به جان من و خانواده‌ام انداخته است. من به این رأی اعتراض دارم و خواهان تجدیدنظر در دیوان عالی کشور هستم.
    با وجود آنکه در روزهای ابتدایی نشر خبر قتل رومینا به عنوان “نمونه‌ای از نقض آشکار حقوق کودک” نام برده و گفته می شد که به دلیل ماهیت جرم، دادستان “مطابق با ماده ۵ قانون حمایت از کودک و نوجوان به عنوان “مدعی‌العموم” در این پرونده وارد عمل می شود ؛ ولی رای دادگاه موجب برخی نگرانی ها برای مادر رومینا و تنها فرزند خردسالش شده است.
    مادر رومینا در ادامه و با تأکید بر اینکه خواهان تجدید نظر خواهی دراین پرونده و قصاص همسرش است،اضافه کرد: دیگر نمی‌خواهم شوهرم به روستا بازگردد.
    خانم دشتی گفته بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک، هیچ علاقه و امیدی به ادامه زندگی با همسرش که این بلا را سر آنها آورده ، ندارد و نگران جان تنها پسر و خانواده‌اش است.
    مادر رومینا مدعی شد: در همین مدت کوتاه بارها خانواده همسرم، من و فرزند خردسالم را تهدید کرده اند و با وجود آن که صلاحیت لازم را ندارند؛ قصد گرفتن کودک خردسالم را دارند.
    او معتقد است: اگر همسرش قصاص نشود، باید زندانی یا تبعید شود، چرا که در غیر این صورت هیچ امنیتی برای او و اطرافیانش قابل تصور نیست.
    بر اساس قانون مجازات اسلامی پدری که فرزندش را بکشد قصاص نمی‌شود و در صورت محکومیت در دادگاه به پرداخت دیه و حبس محکوم می‌شود.
    به گفته مادر رومینا حکم دادگاه برای بهمن خاوری که فرزندش چند روز قبل از قتل با او فرار کرده بود، تحمل تنها دو سال حبس است.
    رومینا اشرفی، دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی متولد ۱۳۸۵ بود که در اول خرداد ماه سال ۹۹ در روستای سفید سنگان لمیر، توسط پدرش به قتل رسید.
     

    منبع: ایلنا

  • نمی خواهم سرنوشت رومینا اشرفی را داشته باشم / نامه دختر فراری به پلیس تهران

    نمی خواهم سرنوشت رومینا اشرفی را داشته باشم / نامه دختر فراری به پلیس تهران

    5ef4704a68981_2020-06-25_14-07

    میترا دختر 30 ساله تهرانی برای اینکه سرنوشتش شبیه به رومینا اشرفی نشود و توسط پدرش کشته نشود دست به اقدام عجیبی زد و در نامه ای که برای پلیس نوشته بود ماجرا را توضیح داد.

    «خانواده‌ام مخالف ازدواج من با مردی بودند که عاشقش هستم. من هم از خانه فرار کردم و می‌دانم اگر برگردم به سرنوشت رومینا دچار می‌شوم و پدرم مرا می‌کشد اما نمی‌خواهم به این سرنوشت دچار شوم.» این بخشی از نامه میترای ٣٠ساله است که کپی عقدنامه‌اش را به همراه دست نوشته‌ای ضمیمه کرده و برای پلیس آگاهی تهران فرستاده است تا دیگر به‌دنبال او نگردند.
    ٢٣خرداد‌ماه خانواده دختری ٣٠ساله راهی یکی از کلانتری‌های تهران شدند و از ناپدید شدن دخترشان خبر دادند. پدر این دختر به مأموران گفت: دخترم میترا فوق لیسانس حقوق دارد و صبح امروز به بهانه انجام کارهایش از خانه خارج شد و درحالی‌که گفته بود تا ظهر برمی‌گردد، خبری از او نشد. هرچه به موبایلش زنگ می‌زنیم جواب نمی‌دهد و احتمال می‌دهیم که اتفاقی برایش افتاده است.
    نامه دختر فراری به پلیس آگاهی تهران
    با این اظهارات، پرونده‌ای درباره ناپدید شدن دختر ٣٠ساله تشکیل شد و گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جنایی مأمور رسیدگی به این پرونده شدند. همچنان که ردیابی‌ها برای به‌دست آوردن ردی از دخترجوان آغاز شده بود، خانواده وی ٢٤ساعت بعد راهی دادسرا شدند و این‌بار از خواستگار دخترشان شکایت کردند.
    پدر میترا گفت: دخترم ساعت ٩شب ٢٣خرداد‌ماه به ما پیامک داده و خواسته که شکایتمان را پس بگیریم. او برای ما نوشته که به همراه خواستگارش به یکی از شهرهای جنوبی کشور رفته و قصد دارد با او زندگی کند. من اطمینان دارم که خواستگار سمجش، دخترم را اغفال کرده و به زور با خودش برده است. دخترم چند وقتی می‌شد که با خواستگارش آشنا شده بود اما ما مخالف این وصلت بودیم و دلایل موجهی داشتیم. یکی از دلایلمان این بود که خواستگار ١٦سال از دخترمان بزرگ‌تر بود و دلیل بعدی این بود که کار مناسبی نداشت. حالا هم تقاضا داریم که هرچه زودتر دخترمان پیدا شود و به خانه برگردد.
    نامه‌ای به پلیس/ نمی‌خواهم به سرنوشت رومینا دچار شوم
    درحالی‌که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت نامه‌ای عجیب به پلیس آگاهی تهران پست شد. فرستنده کسی جز میترا نبود که از مأموران خواسته بود پرونده را مختومه کنند. متن نامه با دستخط میترا اینطور نوشته شده بود: من ٤سال قبل در فضای مجازی با وحید آشنا شدم. او ساکن تهران نبود و چندماهی طول کشید تا با هم قرار ملاقات گذاشتیم. رفته رفته علاقه‌ام به او بیشتر شد و مدتی بعد او از من خواستگاری کرد. اما وقتی موضوع را با خانواده‌ام مطرح کردم با مخالفت شدید آنها روبه‌رو شدم. با این حال ٣بار وحید برای خواستگاری آمد اما خانواده‌ام مخالفت کردند. دفعه بعد که به همراه خانواده‌اش آمد، خانواده‌ام به‌شدت کتکم زدند و مرا داخل اتاقی حبس کردند. به وحید و خانواده‌اش بی‌احترامی کردند و جواب رد دادند.
    میترا در ادامه نوشته بود: من و وحید یکدیگر را دوست داشتیم و می‌خواستیم هرطور شده با هم ازدواج کنیم. اما خانواده‌ام به هیچ عنوان راضی نمی‌شدند. دیگر نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و یک روز تمام وسایلم را جمع کردم و با وحید به یکی از شهرهای جنوبی کشور رفتیم. با هم عقد کردیم که کپی عقدنامه را هم ضمیمه نامه‌ام کرده‌ام. ما زندگی خیلی خوبی داریم. از خانواده‌ام می‌خواهم که دیگر پیگیر زندگی من نباشند و از شما درخواست دارم که پرونده را مختومه کنید. چراکه اگر به خانه پدری‌ام برگردم قطعا پدرم مرا می‌کشد و به سرنوشت رومینا مبتلا خواهم شد. من نمی‌خواهم بمیرم و دوست دارم با کسی که عاشقش هستم زندگی کنم.
    با ارسال این نامه، پرونده وارد مرحله تازه‌تری شده و خانواده میترا همچنان اصرار دارند که دخترشان باید به خانه بازگردد

    منبع: رکنا

  • روز دختر بدون رومینا، فاطمه، ریحانه و زینب …

    روز دختر بدون رومینا، فاطمه، ریحانه و زینب …

    پایگاه خبری رسا نشر – شبنم حاجی اسفندیاری : پدر خسته از کار به خانه بازگشت. در که باز شد همه به استقبالش آمدند و به او خسته نباشید گفتند. پدر آغوش گرمش را برای فرزندان خود باز کرد و آنان را در آغوش گرفت. از داخل کیفش کادو هایی را درآورد و به هر سه دخترش داد. سرشان را بوسید و گفت شیرینی های زندگی ام، روزتان مبارک. دختران عزیزم… دخترها سرشار از عشق و شوق پدرشان را غرقِ در بوسه کردند و برای پدر مهربان و فداکار خود آرزوی سلامتی کردند.

    این اتفاق در خیلی از خانه ها طی این چند روز رخ می دهد. اما من خانه هایی را سراغ دارم که پدر بود، دختر هم بود. اما کادویی در کار نبود. داس بود، میله بود یا تبر ! و دخترانی که و احتمالاً پدرها جنازه غرق در خون دخترانشان را در آغوش کشیدند و هرگز خبری از جشن بوسه پدرانه نبود. رومینا اشرفی، فاطمه بریهی و ریحانه عامری امروز نبودند تا روز دختر را جشن بگیرند. دخترانی که اکنون در خاک آرمیده اند و هیچ کادویی از پدرانشان نمی گیرند. امسال روز دختر معنا ندارد. امسال روز دختر تبریک گفتن ندارد وقتی کمتر از یک ماه چند دختر جوان کشته شدند و یا خودکشی کردند! زینب را هم باید به این لیست اضافه کرد . دختر 13 ساله ای که فقر و آرزوی داشتن یک دست لباس خوشی زندگی اش را به مرگ بدل کرد. چند روز دیگر همه چیز به حالت عادی باز می گردد. و همه این حوادث را فراموش می کنند. و دیگر به یاد نمی آورند که روز دختر بود، اما رومینا، فاطمه،ریحانه و زینب دیگر نبودند ….

  • داس، تیغ، تبر؛ مردان عصر حجر!

    داس، تیغ، تبر؛ مردان عصر حجر!

    رومینا اشرفی، فاطمه  بریهی و ریحانه عامری هر خطایی هم که کرده باشند. مستحق مرگ نبودند. هیچ قانونی، هیچ شرعی به پدر، همسر و برادر حق نمی دهد که خون دختر، همسر و خواهرش را برای چیزی به نام ناموس و غیرت بریزد.
    پایگاه خبری رسا نشر – با بررسی حوادث تلخ یک ماه گذشته و سرنوشت غم انگیز زنان و دختران قربانی باید گفت که شرافت اعراب عصر جاهلیت که دختران خود را زنده به گور می کردند خیلی بهتر از مردانی است که با عقاید پوچ و پوسیده خود دختران این سرزمین را خونین تن، روانه گورستان ها می کنند. جهالت ماهیت پنهانی ندارد. جهالت همین است که در این یک ماه همه به چشم خود دیدیم. و کاش امروز محمد (ص) بود تا اکرام و حرمت به زنان را به این جاهلان رگ گردن باد کرده می فهماند. و ابراهیم (ع) بود تا با تبر بت غرور و عقاید خرافی و تعابیر غلط از دین را می شکست. تا دیگر دختری با داس، تیغ، تبر و هر چیزی دیگری به بهانه های اثبات نشده و من دراوردی به قتل نرسند.
    باورتان بشود یا نه، در میان واکنش ها و ابراز همدردی مردم نسبت به این فجایع در شهرستان های کشور، کسانی هم هستند که با شنیدن اینگونه خبرها خوشحال می شوند! اعمال ننگین پدران و همسران قاتل را تائید و تکریم می کنند. و در مواجهه با رفتار منطقی هم فریاد سر می دهند که « پس ناموس چه می شه؟؟»

    رومینا اشرفی، فاطمه  بریهی و ریحانه عامری هر خطایی هم که کرده باشند. مستحق مرگ نبودند. هیچ قانونی، هیچ شرعی به پدر، همسر و برادر حق نمی دهد که خون دختر، همسر و خواهرش را برای چیزی به نام ناموس و غیرت بریزد. و تا همیشه تاریخ دست کسانیکه با اینگونه عقاید خرافی چنین نسلی را تربیت کرده اند، کسانیکه آتش در هیزم اینگونه جنایات می ریزند و فتنه گری می کنند و کسانیکه حمایت از کودکان، دختران و زنان را در قانون به این شکل نگاشته اند و یا مانع اجرای آن شده اند که براحتی بتوان یک انسان را به قتل رساند و تقاص پس نداد، به خون این دختران و زنان بی گناه آلوده خواهد ماند. بعنوان یک زن و از اصحاب رسانه بر خود واجب می دانم که در برابر چنین ظلمی سکوت نکنم و حق زنان را مطالبه کنم. رئیس جمهور، قاضی، و کیل و …. هر مرد دیگری اگر در این مکان ایستاده است ثمره فداکاری و تلاش مادرانی است که همجنس من و زن هستند. پس زنان این سرزمین را باور کنید. به آنان احترام بگذارید و با آنها مانند برده رفتار نکنید. مالک هرچیزی و هر کسی تنها خداست!
    شبنم حاجی اسفندیاری
     

  • دو قتل ناموسی دیگر بعد از حادثه قتل رومینا/ واکنش ابتکار به قتل‌ ریحانه، فاطمه و رومینا

    دو قتل ناموسی دیگر بعد از حادثه قتل رومینا/ واکنش ابتکار به قتل‌ ریحانه، فاطمه و رومینا

    لایحه تامین امنیت زنان برای کاهش خشونت‌ها و تامین امنیت زنان در خانواده و جامعه تدوین شد، فراز و نشیب‌ها زیادی داشت که مهم‌ترینش با ارسال این لایحه به دلیل دارا بودن موارد جزایی به قوه قضائیه، آغاز شد.

    هنوز خبر قتل رومینا اشرفی از سوی پدرش داغ است که دو خبر مشابه از قتل‌های ناموسی در کرمان و آبادان شبکه‌های اجتماعی را پر کرده است( البته به تعبیری سه قتل، آتش‌سوزی خانه‌ای در محله سلیمان‌داراب رشت توسط برادر که منجر به سوختن و مرگ خواهرش شد، هنوز مبهم باقی مانده). یکی از قتل‌ها مشابه حادثه قتل رومینا به کشتن ریحانه، دختر بیست و چند ساله کرمانی توسط پدرش(در تاریخ ۲۶ خرداد) برمی‌گردد خبری که از سوی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان نیز در گفت‌وگو با ایرنا تایید شده و فقط جزئیاتش با آنچه که درشبکه‌های اجتماعی درباره قتل با تبر عنوان شده، نمی‌خواند.سرهنگ کوروش احمد یوسفی گفته است:«گرچه عصبانیت پدر، عامل قتل دختر ۲۵ساله کرمانی شده ولی انطوری که در شبکه های اجتماعی منتشر شده قتل با تبر صورت نگرفته است .»
    قتل دوم در آبادان رخ داده و البته هنوز منابع رسمی تاییدش نکرده‌اند اما آنچه که در یک سایت خبری منتشر شده نشان می‌دهد همسر دختر ۱۹ ساله آبادانی که پسرعموی‌اش هم بوده، بخاطر آنچه که فرار نوعروسش بعد از عقد اجباری با او اتفاق افتاده، دست به قتل او زده است.
    این قتل‌ها با عنوان قتل‌های ناموسی تعریف می‌شوند، وقتی که پدر یا یکی از مردان اعضای خانواده به بهانه غیرت و ناموس دست به قتل زنی می‌زنند. این تعریف به ظاهر ساده اما پیچیدگی‌های زیادی دارد، پیچیدگی‌هایی که به عرف، رسوم غلط و تفکر مردسالارانه و همچنین ضعف قوانین برمی‌گردد.
    معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری هم این اخبار را در شبکه‌های اجتماعی شنیده است، او به همین پیچیدگی‌ها اشاره و به خبرآنلاین می‌گوید: «بهترین کاری که در حال حاضر برای پیشگیری از این نوع قتل‌ها می‌توانیم انجام دهیم، تسریع در اجرایی شدن لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است.»
    البته پاسخ او در مقابل این سوال که با شنیدن این اخبار اولین چیزی که به ذهن‌تان می‌رسد، چیست، این است:« هربار از شنیدن این اخبار غصه می‌خورم، حس غم و درد اولین چیزی است که به سراغم می‌آید.»

    غصه پر درد یک لایحه!

    لایحه تامین امنیت زنان که برای کاهش خشونت‌ها و تامین امنیت زنان در خانواده و جامعه تدوین شد، فراز و نشیب‌ها زیادی داشت که مهم‌ترینش با ارسال این لایحه به دلیل دارا بودن موارد جزایی به قوه قضائیه، آغاز شد.
    مرداد سال ۹۶ این لایحه به قوه قضائیه می‌رود، در آنجا بحث‌های حقوقی و فقهی شکل می‌گیرد که اتفاقا با همکاری معاونت زنان و خانواده رئیس‌جمهوری بررسی می‌شود و تا آنجا پیش می‌رود که به گفته ابتکار اسفند ۹۶ طی نشستی چهار روزه و فشرده اصلاحات لازم انجام و در نهایت به اجماع می‌رسد.
    سال ۹۷ با انتظار بازگشت این لایحه به دولت می‌گذرد، پیگیری معصومه ابتکار و همکارانش از قوه قضائیه نهایتا به این پاسخ می‌رسد که رئیس وقت قوه قضائیه برای بازگرداندن این لایحه به دولت و پایان کارش در قوه قضائیه تحت فشار است و صلاح دیده نمی‌شود که کار به سرانجام برسد.
    سال گذشته و با حضور رئیس جدید قوه قضائیه امیدهایی زنده می‌شود اما آن‌طورکه معصومه ابتکار نقل می‌کند،عمر این امید و شادی چندان دوام پیدا نمی‌کند:« لایحه به دولت بازگشت اما با تغییرات زیاد و جرح و تعدیل‌هایی که بدون هماهنگی و نشست مشترک با معاونت زنان و خانواده صورت گرفت.»
    اما این وسط قتل رومینا، دختر ۱۴ ساله اهل روستای سفیدسنگان از توابع تالش که بخاطر فرار با خواستگارش توسط پدرش کشته می‌شود و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، باعث می‌شود رئیس‌جمهور دستور بررسی خارج از نوبت لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت در کمیسیون لوایح را صادر کند.

    آمار از قتل‌های ناموسی چه می‌گوید؟

    آمار نداریم یا دست‌کم آمار رسمی اعلام شده از قتل‌های ناموسی نداریم. روزنامه شرق سال گذشته در گزارشی با استناد به مقالات دانشگاهی و پایان‌نامه‌هایی که به بررسی موضوع قتل‌های ناموسی پرداخته‌اند،از آمار بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه در کشور خبر داد.
    با این توضیح که قتل‌های ناموسی در استان‌هایی با بافت فرهنگی قبیله و عشیره‌ای بالاتر از دیگر نقاط کشور است؛ خوزستان، کردستان، ایلام و سیستان‌ و ‌بلوچستان در رده‌های بالای رتبه‌بندی قتل‌های ناموسی قرار دارند.
    معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری نیز آمار مشخصی اعلام نمی‌کند اما معتقد است کارهای خوبی در این حوزه در حال انجام است.
    ابتکار با اشاره به راه اندازی سامانه اطلس وضعیت زنان و خانواده که گزارشی از تحولات جامعه زنان ایران در ۴۰ سال اخیر است، می‌گوید:« در بسیاری از قوانین از جمله در قانون اساسی توجه جدی به موضوع عدالت جنسیتی شده است اما به لحاظ موضوعی با اهداف متعالی فاصله داریم که برای رفع این مشکل در سطح ملی و برای هر استان سند ارتقا وضعیت زنان مبتنی بر اطلس هر استان و نیازهای خاص آن‌ها پیگیری و بررسی شده است.تفاوت این سند در این است که مبتنی بر آمار و اطلاعات به تفکیک جنسیت‌هاست.»
    ابتکار معتقد است با تکمیل سند ارتقای وضعیت زنان و با توجه به اطلسی که تهیه شده،‌در این حوزه آمار و اطلاعات بر اساس نیاز و شاخص‌های هر استان جمع‌آوری و مورد بررسی قرار می‌گیرد که قطعا شامل انواع خشونت‌ها از جمله قتل‌های ناموسی شده و برای گام‌های بعدی راهگشا خواهد بود.

    منتظر قانون بمانیم و آموزش‌ها

    سه مورد قتل ناموسی طی یک ماه نشان می‌دهد چه آمار رسمی داشته باشیم، چه نداشته باشیم،‌ بحث خشونت‌های خانگی و قتل‌هایی چنین دست حساس و قابل توجه است. بخشی از بار کاهش چنین حوداثی قطعا بر دوش قانون و قانون‌گذار است، چیزی که به گفته ابتکار باید امیدمان به نهایی شدن هر چه زودتر لایحه حمایت از امنیت زنان باشد، چیزی که در مورد مشابه و پس از قتل رومینا منجر به ابلاغ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان از سوی مجلس به دولت شد.
    به اعتقاد ابتکار باید علاوه بر تغییرات در قوانین مثل تغییر در ولایت مطلق پدر و مجازات در چنین مواردی با آموزش و فرهنگ‌سازی خصوصا در سطح مدارس و دانشگاه‌ها افراد نسبت به خودمراقبتی و ارتقای مهارت‌های عمومی زندگی مجهز کنیم.
    با این تفاسیر هنوز راه طولانی در پیش است که شاید تسریع در تصویب و اجرایی شدن قوانینی نظیر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان و یا حمایت از امنیت زنان در برابر خشونت مهم‌ترین قدم‌ها محسوب شود
    منبع: رکنا

  • ما چه کردیم که فاجعه رومینا رخ ندهد؟!

    ما چه کردیم که فاجعه رومینا رخ ندهد؟!

    5ee2a7ed8c62d_5ee2a7ed8c62f

    ساناز بیان، حادثه قتل تلخ رومینا را ناشی از نبود فضای گفت‌وگو دانست و گفت: وقتی هیچ راهی برای گفتگو نیست، داس به بدترین شکل وارد عمل می‌شود و فاجعه می‌آفریند.

    این هنرمند تئاتر که دغدغه مسائل اجتماعی را در کارهایش دارد، در گفت‌وگو با ایسنا به بررسی ابعاد فرهنگی چنین فجایعی پرداخت.

    بیان در آغاز از زوایای ناشناخته این پرونده سخن گفت و افزود: متاسفانه فرهنگ ما در برخورد با این قبیل پرونده‌ها مبتنی بر احساسات لحظه‌ای است بی‌اینکه به تحلیل و ریشه‌یابی توجه کنیم.

    او خاطرنشان کرد: بحث سر قضاوت نکردن نیست، بلکه یک ارزیابی سنجیده و دور از احساس‌های لحظه‌ای می‌تواند ما را به فهم ماجرا نزدیک‌تر کند.

    بیان افزود: در چنین مواردی در لحظه اول در تمام انسان‌های سالم نوعی حس همدردی شکل می‌گیرد و بعد به حس عدالت‌خواهی تبدیل می‌شود ولی در ماجرای رومینا، شاید پدر او، خود نخستین قربانی باشد. درون این مرد، با وجود تمام قساوتی که داشته، قدرتی نمی‌بینیم. فقط می‌شود پسربچه ترسیده‌ای دید. مردی که در دهه چهارم زندگی‌اش آنقدر از حرف و قضاوت اطرافیان وحشت‌زده است که نه فقط دخترش، بلکه در واقع ترس‌هایش را هم با این خشونت سبعانه می‌کشد تا با آن‌ها مواجه نشود و نشنودشان.

    او با اشاره به ریشه سنتی مراقبت از ناموس از سوی مردان تصریح کرد: در فرهنگ ما واژه غیرت معمولا به معنای مراقبت از ناموس است. در این نگاه، ناموس یعنی موجودیتی که در تملک مرد است. اما مگر زنان موجوداتی واجد عقل و هویت‌مند نیستند؟

    این نمایشنامه‌نویس خاطرنشان کرد: تغییر این رویکرد مالکیت‌طلبانه بی‌شک رشد مسئولیت‌پذیری فردی و اجتماعی را در پی خواهد داشت.

    نویسنده و کارگردان نمایش «آبی مایل به صورتی» افزود: غیرت وقتی با مفاهیمی چون سخت‌کوشی و مسئولیت‌پذیری گره خورده و فراجنسیتی است، متفاوت است با غیرت در جایگاهی که از حسادت و خودخواهی و زورگویی مردانه یا ترس از قضاوت‌های دیگران ریشه می‌گیرد. دومی نه تنها چیز خوب و شرافتمندانه‌ای نیست بلکه به فرد مجوز می‌دهد تا به جای تاب‌آوری و کنترل و برخورد عقلانی، احساساتش را به غیرمتمدنانه‌ترین شکل فرافکنی کند. در واقع وقتی که راه گفتگو با خودمان و دیگری بسته باشد، داس به بدترین شکل وارد عمل می‌شود.

    این هنرمند با تاکید بر اینکه برای گفت‌وگو باید تربیت شویم، ادامه داد: گاه مسائلی که در ظاهر بسیار بی‌اهمیت هستند، در بروز خشونت‌های خیابانی دخالت مستقیم دارند. مثلا تحقیقات نشان داده روزهای گرم، در خودروهای بدون کولر، احتمال بروز خشونت‌های رفتاری و درگیری بالا می‌رود. ما بیش از آنچه فکر می‌کنیم، تحت تاثیر محرک‌های محیط خود هستیم.

    بیان اضافه کرد: در روانشناسی اصطلاحی به نام تاب آوردن وجود دارد. به این معنا که با کنترل روی خودمان اجازه ندهیم احساسات آنچنان بر ما چیره شود که بی‌اراده دست به عمل بزنیم.

    بیان با اشاره به عواملی که در ارتکاب خشونت دخیل هستند، ادامه داد: پرونده رومینا خیلی برجسته شده ولی در تحقیقاتی که برای نوشتن نمایشنامه‌هایم داشتم، پرونده‌هایی هم بوده بارها خشن‌تر و هولناک‌تر که هیچ صدایی از آنها در نیامده است. امین میری و سجاد افشاریان از همکارانم زمانی که برای نمایش «احساس آبی مرگ» در مورد قتل‌های غیرعمد پژوهش می‌کردند، بسیار دیده بودند مجرمانی را که می‌گفته‌اند فقط یک لحظه خون جلوی چششم را گرفت و نفهمیدم چه کردم. این موضوع نشان‌دهنده همان مساله تاب‌آوری است. این مجرمان یاد نگرفته‌اند با خودشان گفتگو کنند و صدای درون خود را بشنوند. ما اول باید خودمان، خودمان را بشنویم تا بعد توانایی شنیدن دیگری را پیدا کنیم. چیزی که هیچ وقت به ما یاد نداده اند.

    او اضافه کرد: در این پرونده مشخص، همه پر از خشم و عصبانیت نسبت به پدر رومینا هستیم ولی چند نفر از ما از خود پرسیده‌ایم مگر خود ما و افراد و نهادهای مسئول برای این که چنین اتفاقاتی پیش نیاید چه کارکرده‌ایم؟ در شرایطی که اعتیاد و فشارهای اجتماعی و بحران‌های روانی آدم‌ها را درگیر کرده، چه آگاهی و چه پیگرد یا مانع جدی‌ای برای مادران و مخصوصا پدران ایجاد کرده‌ایم تا بچه‌هایشان را کتک نزنند و نکشند؟!

    او با تاکید بر نقش مهم آموزش و پرورش در فرهنگ‌سازی خاطرنشان کرد: آموزش مهارت‌های زندگی در مدرسه از بسیاری از دروس واجب‌تر است اما وجود که ندارد هیچ، گاهی دانش‌آموزان، به وسیله‌ای برای تخیله‌ی خشم‌ها و عقده‌های پرسنل مدرسه هم تبدیل می‌شوند.

    بیان از نقش مهم رسانه‌ها بویژه تلویزیون در فرهنگ‌سازی یاد کرد و افزود: ما بخش مهمی از سواد فرهنگی‌مان را از رسانه‌ها می‌گیریم اما رسانه‌های ما چه کاری کرده‌اند تا پدری مانند پدر رومینا، گفتگو را بیاموزد؟! مشخصا تلویزیون به عنوان رسانه‌ای بسیار پربیننده که قدرت تاثیرگذاری‌اش انکارناپذیر است چه کار کرده؟ در همین سینما هم فیلم «خانه پدری» را سال‌ها به محاق بردند و آن را سیاه‌نمایی دانستند. حالا واقعیت سیاه‌تر است یا آن اثر؟ چرا تا امروز به لحاظ قانونی کار جدی‌ای برای مقابله با کودک آزاری نکردند؟ درها را باز گذاشتیم و حالا همه از این حادثه ابراز تاسف می‌کنیم. فقط تشویق و اصرار به ازدواج و فرزندآوری، بی‌آن که مهارت‌های مورد نیاز و امکانات زندگی برای مردم فراهم باشد، پایانی جز این هم ندارد. متاسفانه کسی به فکر عاقبت این ازدواج‌ها و سرنوشت فرزندانِ والدینِ بی‌صلاحیت نیست.

    بیان در پاسخ به این پرسش که چرا در تئاتر چنین موضوعاتی کمتر مورد توجه هنرمندان قرار می‌گیرند، گفت: به این مباحث پرداخته می‌شود اما تئاتر امکان پرداخت فرمالیستی‌تر، غیر واقعی‌تر و انتزاعی‌تری را هم به هنرمند پیشنهاد می‌دهد و از این نظر شاید به نظر برسد که سینما واقع‌گراتر است. البته به جز سختی‌هایی که برای مجوز وجود دارد، اصولا ساخت چنین آثاری بسیار دشوار است.

    این هنرمند توضیح داد: نوشتن و تولید هر یک اثر با محوریت آسیب‌های اجتماعی اگر بخواهد درست و اصولی اتفاق بیفتد، نیازمند سال‌ها تحقیق و کار سخت است. هرچند آن نویسنده مقاوم‌تر می‌شود ولی دشوار است. ضمن اینکه احتمال دیده شدن اثر بسیار اندک است. بنابراین نوعی شهادت‌طلبی است زیرا هزینه عاطفی، زمانی و حتی مالی بسیاری بر دوش هنرمند می‌گذارد.

    او ادامه داد: معمولا دو گروه به سراغ سوژه‌های اجتماعی می‌روند. گروه اول کسانی هستند که واقعا دغدغه و مساله دارند ولی در سال‌های اخیر گروه دیگری هم اضافه شده‌اند. چون این ژانر، به نوعی ژانر شرافت و انسانیت به شمار می‌آید، رفتن به سراغ آن برای عده‌ای افراد فرصت‌طلب به پز فرهنگی تبدیل شده است. به همین دلیل نمونه‌های کاریکاتور گونه‌ای از همین فضاهای اجتماعی و مثلا دغدغه‌مند را هم در سینما دیده‌ایم که البته بی‌مایه و جعلی بودن‌شان هم نمایان است.

    بیان در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به مشکلاتی که در اجرای نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» برایش رخ داده بود، یادآوری کرد: مگر این نمایش چه ایرادی داشت که آن گونه با سختگیری رو به رو شد؟! خانواده، اشل کوچکی از جامعه است. تا کی می‌خواهیم با داس به جان آنچه بیفتیم که فکر می‌کنیم برای‌مان مایه بی‌آبرویی است؟! ولی این کاری است که ما با هنرمندان خود می‌کنیم. مدیران فرهنگی چقدر برای گفتگو، زمینه‌سازی کرده‌اند؟ حذف و خاموش کردن صدای طرف مقابل، کاری است مثل کشتن. با این حساب ما روزی هزار بار می‌کشیم و کشته می‌شویم. کار پدر رومینا، فقط شکل عینیت یافته عملی است که ما هر روز مرتکب می‌شویم.

    او با ابراز تاسف از بی‌اخلاقی‌هایی که در جامعه هنری وجود دارد، افزود: در همین همکاران مثلا روشنفکر و آرتیست خود دیده‌ام کارگردان‌هایی را که اثری اجتماعی درباره مسائل زنان می‌سازند. اثری که اتفاقا نویسنده‌اش زن است. ظاهرا آن کارگردان با دنیایی دغدغه درباره حقوق زنان به میدان آمده ولی همین کارگردان به راحتی نویسنده کارش را حذف می‌کند و هویت و موجودیت او را می‌کشد!

    ساناز بیان در پایان به نقش رسانه‌ها در زنده نگه داشتن رویدادهایی همچون قتل رومینا پرداخت و افزود: در حال حاضر هرروز بمباران اطلاعاتی می‌شویم. شبکه‌های اجتماعی، آنقدر اطلاعات ناخواسته به ما می‌دهند که دریافتش سبب می‌شود آنچه را واقعا نیاز است، بزودی فراموش کنیم و به ریشه‌یابی نرسیم ولی رسالت رسانه‌هاست که اجازه ندهند این رویدادها فراموش شوند تا یک شناخت درست از آن‌ها صورت بگیرد.

    منبع: ایسنا

  • اولین گفتگو با پدر رومینا اشرفی: رومینا را دوست داشتم و الان زمان بازگشت نیست

    اولین گفتگو با پدر رومینا اشرفی: رومینا را دوست داشتم و الان زمان بازگشت نیست

    واکاوی در پرونده قتل رومینا، ما را به استان گیلان کشاند. اولین قرار ملاقات با پدر رومینا در زندان مرکزی رشت بود.

    پیش از اینکه در محل ملاقات با رضا اشرفی، پدری که دخترش را در روستای سفیدسنگان به طرز فجیعی به قتل رساند، حاضر شویم، به بررسی توصیف رسانه‌ها از عامل جنایت تالش پرداختیم.

    5edfb9f497bbe_2020-06-09_21-03
    در زندان در اتاقی منتظر انتقال پدر رومینا بودیم و در آن فرصت تصویرهای گوناگون و ترسناکی را از او در ذهن ترسیم می‌کردیم تا اینکه صدای قدم‌های آهسته‌ای سکوت اتاق را شکست و لحظاتی بعد در اتاق باز شد.
    مردی که وارد اتاق شد، لاغر اندام و در ظاهر آرام بود و در حالی که پاهایش را روی زمین سر می‌داد روی یک صندلی نشست و با صورت کشیده خود به زمین خیره شد.
    در ادامه مشروح گفت وگوی رضا اشرفی، پدر رومینا با خبرنگاران را می‌خوانید.
    _ در ابتدا خود را معرفی کنید.
    پدر رومینا: من، رضا اشرفی، متولد اول شهریورماه ۶۲ و کارگر مزرعه هستم. ۱۵ سال است که ازدواج کرده‌ام.
    _ رومینا چه زمانی به دنیا آمد و به چه دلیل نام او را رومینا گذاشتید؟
    پدر رومینا: یک سال پس از ازدواج من و همسرم، رومینا به دنیا آمد.
    _ اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟
    پدر رومینا: یک نفر به من گفت ظرف ۲ تا ۳ روز دیگر دخترت فرار می‌کند؛ به خانه آمدم و گوشی دخترم را چک کردم متوجه شدم پیامی در این رابطه رد و بدل نشده است.
    _ چه هنگام متوجه شدید رومینا فرار کرده است و بعد از آن چه کردید؟
    پدر رومینا: یک هفته از شنیدن اینکه می‌خواهد فرار کند می‌گذشت؛ خرید کرده بودم، همسرم مریض احوال بود؛ شام گذاشتم و چهار نفری سر سفره نشستیم و شام خوردیم. بعد از آن هوس چای کردم؛ رومینا چای را حاضر کرد؛ در هنگام خوردن چای متوجه شدم ماده سفید رنگی ته استکان است؛ شک کردم؛ چای دوم را که خوردم گفتم بی مزه است؛ بعد از خوردن چای سوم؛ در همان وضعیت خوابم برد و از ساعت ۱۰ و نیم تا سه صبح خوابیدم. خانمم بیدارم کرد و گفت رومینا کجاست؟ رومینا در خانه نیست. متوجه شدم رومینا در چای مواد خواب آور ریخته بود و از خانه رفته بود. تا ساعت هشت صبح گیج بودم که برادرم آمد و گفت آن پسر (بهمن خاوری) در اینستاگرام گفته است که ساعت ۱۲ شب با رومینا فرار کرده‌اند.
    _ بعد از آن چه کردید؟
    پدر رومینا: قبل از ظهر به پاسگاه رفتم و در زمینه آدم ربایی شکایت کردم. دوباره بعد از ظهر برای پیگیری به پاسگاه رفتم، با آن پسر (بهمن خاوری) تماس گرفتم و گفتم دخترم را به تو می‌دهم؛ مقدمات کار را فراهم کن. آدرس خانه خواهرش را داد. به آنجا رفتم و دخترم را که دیدم تپش قلب داشتم؛ به اتاقی رفتیم و از او پرسیدم چند سال است با این پسر رابطه داری؟ گفت یک ماهی می‌شود با او تلفنی صحبت می‌کنم.
    _ در این مدت مادر رومینا کجا بود؟
    پدر رومینا: بعد از آن، به آن‌ها (خانواده خاوری) گفتم مادرش بی تابی می‌کند و می‌خواهد رومینا را ببیند؛ با مادر رومینا قبلا هماهنگ کرده بودم و گفتم وقتی تماس گرفتم با مامور بیاید. ماموران آمدند و آن پسر را دستگیر کردند.
    _ در خصوص این ادعا که در برخی رسانه‌ها گفته شد رومینا در بازپرسی و یا آگاهی گفته است که نزد خانواده‌اش امنیت ندارد توضیح دهید.
    پدر رومینا: من اصلا چیزی از جانب رومینا در این خصوص نشنیدم. انجا فضا خیلی احساسی و عاطفی شد برعکس این حرف‌ها را هم زد، زمانی که به خانه باجناقم رفتیم خیلی صمیمی‌تر شده بودیم زمانی که همدیگر را دیدیم.
    _ یعنی بعد از اینکه رومینا را پیدا کردید به خانه باجناق خود رفتید؟
    پدر رومینا: بله رفتیم خانه باجناقم بعد از آگاهی تماس گرفتند که بیایید اینجا. در بازپرسی گفتم وسایل و شناسنامه دخترم در خانه آن پسر (بهمن خاوری) است. بعد از آن وسایل را تحویل گرفتیم و به منزل باجناقم برگشتیم.
    _ در خانه چه گذشت؟
    پدر رومینا: بعد از ناهار از خانه باجناقم به سمت خانه حرکت کردیم. در مسیر خیلی مهربان بودیم و خودش هم تشکر کرد، هنگامی که رسیدیم کمی بعد، رومینا و برادرش خوابیدند؛ با خودم گفتم کاش نمی‌خوابید و با هم صحبت می‌کردیم.
    _ رابطه‌ات با دخترت چطور بود؟
    پدر رومینا: رابطه‌ام خوب بود. معمولا با او درد دل نمی‌کردم، اما با هم شوخی می‌کردیم.
    _ بهمن خاوری را می‌شناختی؟ مشکلت با او چه بود؟
    پدر رومینا: پارسال قبل از عید برای نزدیکانش بنایی کرده بودم. از همان اول از این پسر بدم می‌آمد؛ اصلا ادم خوبی نبود شما میتوانید از همه محل بپرسید به چه نام‌هایی مشهور بود اگر هم برای رومینا خواستگاری می‌آمد، مخالفت می‌کردم، اما بهمن اصلا خواستگاری نیامد.
    _ بهمن خاوری را چند بار دیده‌ای؟
    پدر رومینا: سلام علیک داشتیم. برای من تعریف کرده بود و گفته بود چه کاره بوده است.
    _ واضح بگو که چرا از بهمن خاوری خوشت نمی‌آمد.
    پدر رومینا: از بهمن حرکاتی دیده بودم که تا به حال از کسی ندیده بودم. می‌دانستم با افرادی بد نام در ارتباط بوده است خودش هم شما بپرسید از همسایه‌ها که چه کاره است.
    _ بهمن خاوری به شما گفته بود از کسی عکس یا فیلم تهیه کرده است؟
    پدر رومینا: دختری را می‌شناسم که قبل از ازدواج با او ارتباط داشت؛ اما من عکس یا فیلمی ندیدم. این‌ها را خاوری به من می‌گفت.
    _ چه زمانی متوجه شدی بهمن خاوری با دخترت در ارتباط است؟
    پدر رومینا: بعد از اینکه با دخترم فرار کردند متوجه شدم با دخترم در ارتباط است.
    _ علت عصبانیت شما چه بود؟
    پدر رومینا: من در آیینه می‌دیدم که یا باید در خانه این خانواده می‌ماند و او را می‌فروختند یا اینکه یک ماهه فرار می‌کرد به بیابان.
    _ شما از مذهب خانواده خاوری اطلاع داشتید؟
    پدر رومینا: بله اطلاع داشتم که اهل سنت هستند، اما برای من مهم نبود.
    _ بهمن خاوری مدعی شده است که به علت اهل سنت بودن اجازه ندادی با رومینا ازدواج کند.
    پدر رومینا: خواهر من حدود ۱۶ سال پیش با یک اهل سنت ازدواج کرد و الان پسرش کلاس نهم است. اصلا مشکلی با این موضوع نداریم خوشبخت هم هست.
    _ بهمن خاوری خانواده شما را تهدید کرده بود؟
    پدر رومینا: گفته بود اگر این دختر (رومینا) با من نرود، آبرویت را می‌برم و پدر و مادرت را می‌کشم. این موضوع را رومینا به همسرم گفته بود.
    _ چرا رومینا باید از بهمن بترسد؟
    پدر رومینا: نمی‌دانم؛ باید گوشی موبایل بررسی شود. من به بهمن گفتم اگر می‌خواهی دخترم را خوشبخت کنی چرا چنین تصاویری در اینستاگرام می‌گذاری؟ از مادر رومینا بپرسید، رومینا را مجبور می‌کردند در آن حالت از او عکس بگیرند.
    _ احساس نمی‌کنی، چون دخترت کوچک بود اغفال شده بود و باید به او فرصت می‌دادی؟‌
    می‌خواستم بهشتی کوچک برایش درست کنم.
    _ پشیمانی؟ اگر زمان به عقب برمی‌گشت باز هم همین کار را می‌کردی؟
    پدر رومینا: نه این کار را نمی‌کردم.
    _ اگر مشکلی نداری درباره نحوه قتل توضیح بده؟
    پدر رومینا: دو ضربه وارد کردم و بیرون رفتم.
    _ رابطه همسرت و دخترت (رومینا) چگونه بود؟
    پدر رومینا: رابطه بدی داشتند و مدام در حال دعوا بودند. مادرشان با بچه‌ها مدام در حال زد و خورد بود.
    _ روزی که تصویر دخترت را اینستاگرام، چه حالی شدی؟
    پدر رومینا: آن صحنه را که دیدم، اذیت شدم.
    _ بهمن را چقدر مقصر می‌دانی؟
    پدر رومینا: دخترم را فریب داد. با ابروی خانواده ما در اینستاگرام بازی کرد آدمی که شرف و غیرت داشته باشد، این کار را نمی‌کند.
    _ چه کسی مقصر است؟
    پدر رومینا: مقصر اصلی خودم هستم، چون من قتل را انجام دادم.
    _ تا به حال مشکلی در زمینه روانی نداشته‌ای که به روانشناس مراجعه کنی؟
    پدر رومینا: نه مشکلی نداشتم.
    _ نگرانی شما در حال حاضر چیست؟
    پدر رومینا: فرزندم امیر و زنم.
    _ پس از قتل، در حال خودت بودی؟
    پدر رومینا: بله و تمام جزییات را به یاد دارم.
    _ به صورت شفاف بگو که علت قتل چه بود؟
    پدر رومینا:، چون رومینا با یک آدم … فرار کرده بود از این موضوع ان موقع گذشتم، ولی بدتر این اقدام ان عکس‌ها را در اینستاگرام گذاشته بودند.
    _ بهمن خاوری گفته چند روز پیش از این اتفاق، کسی را برای خواستگاری فرستاده بود.
    پدر رومینا: نه؛ کسی نبود و اگر هم کسی را فرستاده باشد، کسی نزد من نیامد و با من صحبت نکرد.
    _ رومینا خواستگار داشت؟
    پدر رومینا: رومینا خواستگارهای زیادی داشت.
    _ به عنوان حرف آخر چه چیزی برای گفتن داری؟
    پدر رومینا: من نمی‌خواستم رومینا را تحت فشار بگذارم و می‌خواستم او آزاد باشد؛ من با حجابش مشکلی نداشتم اصراری نداشتم لباس خاصی بپوشد. هر لباسی می‌گفت دوست دارم همان را برایش می‌خریدم من رومینا را دوست داشتم، ولی عصبی شدم و الان زمان قابل بازگشت نیست.

  • یک وکیل دادگستری: گناه دادگستری در ماجرای قتل رومینا زیاد است

    یک وکیل دادگستری: گناه دادگستری در ماجرای قتل رومینا زیاد است

    5edcd71c0b143_2020-06-07_16-31

    یک وکیل دادگستری گفت: دادگستری اگر همین مقررات موجود مثلا ماده 410 قانون آیین دادرسی کیفری را رعایت می‌کرد، نباید دختر را در شرایطی که پدر عصبانی است به او تحویل دهد و این اتفاق نمی‌افتاد.

    نعمت احمدی وکیل دادگستری در ارتباط با دلایل وقوع قتل در ایران گفت: قائل به این نیستم که قتل‌های ناموسی و عادی در ایران با قصد و تصمیم قبلی انجام می‌شود بلکه همه قتل‌ها از روی تصمیمات آنی و لحظه‌ای است و قتل‌های بسیار کمی وجود دارد که طرف بنشیند، با خودش فکر کند، تنظیم کند و قتلی را انجام دهد لذا این قتل‌ها در یک شرایط احساسی اتفاق می‌افتد و اتفاقا آمار این نوع از قتل‌ها (قتل‌های ناموسی) هم زیاد نیست و پرونده‌های کمی از این دست قتل‌ها وجود دارد که جای خوشحالی است.
    وی افزود: قتل رومینا به این دلیل دیده شد که از یک وحشی‌گری خاصی برخوردار بود و فضای مجازی نیز به کمک دیده شدنش آمد. فضای مجازی به عنوان یک بلندگو حامی مردم یعنی کانال ارتباطی مردم با نظام‌های قضایی، سیاسی و اداری شده است و دیگر نمی‌توان در سکوت و چراغ خاموش حرکت کرد. این اتفاق در یکی از روستاهای تالش می‌افتد و انعکاس این چنینی دارد.
    احمدی با بیان اینکه «در وقوع این‌گونه قتل‌ها عوامل متعددی دخیل است اما ما فقط پدر این دختر را به شلاق نقد می‌کوبیم که البته به حق هم است» ادامه داد: مثلا در این قتل باید به نقش آموزش و پرورش هم توجه کنیم، آیا اصلا بحث پرورش در دوره‌ای که این دختر بچه به مدرسه می‌رفت معنا و مفهومی داشته است؟ آیا در این دو سال که این دختر بچه با آن مرد در ارتباط بوده کوچک‌ترین تغییری در رفتارش دیده نشده است؟ مدرسه متوجه این تغییرات نشده است؟ پس نقش پرورش در سیستم آموزشی ما کجاست؟
    وی با بیان اینکه «فصل ششم از قانون آیین دادرسی کیفری ما مربوط به ترتیب رسیدگی در دادگاه اطفال است» افزود: دعاوی مربوط به اطفال نباید در دادسرا رسیدگی شود و باید مستقیما به دادگاه بیاید. هم چنین قاضی دادگاه باید ابلاغیه‌ ویژه از رئیس قوه قضائیه داشته باشد. آیا این آقا ابلاغیه ویژه داشته است؟ هم چنین طبق قانون، قاضی باید حداقل 5 سال سابقه خدمت قضایی داشته باشد، آیا 5 سال سابقه داشته است؟ خب این آقا 5 سال سابقه را نداشته است.
    این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: حالا تمام تقصیرها به گردن این شخص انداخته شده است که دخترش را کشته است که کار بدی هم کرده است و عالم و آدم هم از این قضیه ناراحتند اما عوامل دیگری هم دخیل بوده‌ است. چرا دادگستری مقررات شکلی قانون آیین دادرسی کیفری را برای رسیدگی به اتهامات اطفال را رعایت نکرده است؟
    احمدی در رابطه با ادعای «آگاهی پدر رومینا به قصاص نشدن قبل از انجام قتل» نیز گفت: اگر اثبات شود که پدر با علم به قصاص نشدن قتل را انجام داده است تغییری در مجازات ایجاد نمی‌شود. ماده 301 قانون مجازات اسلامی صراحت دارد که «قصاص در صورتی ثابت می شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیٌ علیه (کسی که جرمی به ضرر او واقع شده) نباشد» و ما جهل به قانون را رافع مسئولیت نمی‌دانیم.
    احمدی با بیان اینکه «گناه دادگستری در ماجرای قتل رومینا زیاد است» خاطرنشان کرد: دادگستری اگر همین مقررات موجود، ماده 410 قانون آیین دادرسی کیفری می‌گوید «مشاوران دادگاه اطفال و نوجوانان از بین متخصصان علوم تربیتی، روان‌شناسی، جرم شناسی، مددکاری اجتماعی، دانشگاهیان و فرهنگیان آشنا به مسائل روانشناختی و تربیتی کودکان و نوجوانان اعم از شاغل و بازنشسته انتخاب می‌شوند» و رئیس دادگستری از بین 8 نفر واجد شرایطی که رئیس حوزه قضایی هر محل پیشنهاد می‌کند، 4 نفر را برای دو سال انتخاب می‌کند. خب اگر همین قانون رعایت می‌شد این هیئت 4 نفره می‌دانست که نباید دختر را در شرایطی که پدر عصبانی است به او تحویل دهند و این اتفاق نمی‌افتاد.
    وی در رابطه با امکان اصلاح ماده قانونی «قصاص نشدن پدر یا جد پدری» گفت: من معتقدم همه قوانین را حتی قوانینی که اسلامی هستند را می‌شود اصلاح کرد؛ چون ما ولی فقیه و مجتهدینی داریم که باید از احکام ثانویه استفاده کند و اگر احکامی با شرایط جامعه همسویی ندارد آن‌ها را تغییر دهد مگر احکامی که به اصول مسلم اسلامی مربوط باشند که ما بنا براصل 4 قانون اساسی نمی‌توانیم آن‌ها را تغییر دهیم.
    احمدی با اشاره به نقش و اهمیت مجمع تشخیص مصلحت نظام در این موارد، گفت: اگر مصوبه‌ای را مجلس تصویب کرد و شورای نگهبان مصوبه را مغایر با شرع دانست اما نمایندگان گفتند که مصلحت نظام این است که آن را تصویب کنیم اما شورای نگهبان تمکین نکرد، آن وقت مصوبه به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده می‌شود و مجمع علی رغم این‌که شورای نگهبان تشخیص داده است که این مصوبه مغایر با شرع است، مجمع برای حفظ مصلحت نظام آن را تصویب می‌کند.
    این وکیل دادگستری در پایان گفت: هیچ موقع قانون مانع انجام جرم نمی شود و اگر با قانون می‌شد جرایم را از بین برد از صبح تا شب قانون تصویب می‌کردیم و باید به عوامل دیگر توجه کرد.
    رومینا اشرفی دختر ۱۴ ساله اهل روستای سفید سنگان لمیر استان گیلان بود که در خواب توسط پدرش کشته شد.

    منبع: ایسنا