اظهارات اخیر علی شمخانی درباره اطلاع حسن روحانی از همان ابتدا در مورد علت سقوط هواپیمای اوکراینی، با واکنش رئیسجمهور پیشین مواجه شد. روحانی با انتشار یک ویدئو، روایت خود از این ماجرا را بیان کرده است. در ادامه جزئیات بیشتری از این ماجرا را مرور میکنیم.
به گزارش خبرآنلاین، در این ویدئو که مربوط به یک نشست خبری روحانی حدود ۴۰ روز بعد از حادثه هواپیمای اوکراینی است، وی به تشریح وقایع آن روزها پرداخته است. روحانی با اشاره به جلسه دولت در صبح روز حادثه، میگوید که در ابتدا موضوع به عنوان یک سانحه مطرح شد و وزیر راه وقت نیز از این موضوع خبر داد.
روحانی ادامه داد: ما بعد از ظهر آن روز از ساعت ۳ تا حدود ۵:۱۵- ۵:۳۰ عصر جلسه شورای عالی امنیت ملی داشتیم البته نه برای هواپیمای اوکراینی بلکه برای مسئله عین الاسد و عکسالعملهای احتمالی و اینگونه مسائل. در آن جلسه گرچه بحث هواپیما بحث اصلی ما نبود ولی آخر جلسه که مطرح شد باز هم مسئله سانحه مطرح بود نه چیز دیگری.
او افزود: همان شب که رئیس جمهور اوکراین با من صحبت کرد لحنش یه مقداری متفاوت بود؛ او یک احتمالاتی را میداد یا اطلاعاتی را که برخی از کشورها به او داده بودند مطرح میکرد. من همان شب با وزیر راه مفصل صحبت کردم که خب او باز هم میگفت که این سانحهای بوده و خبری نبوده است؛ به دلیل اینکه پدافند هوایی کشور میگفت شلیکی از طرف ایران صورت نگرفته است.
رئیس دولت یازدهم و دوازدهم ادامه داد: پنجشنبه یک مقدار شبهات ما بیشتر شد. من باز با مسئولین امر صحبت کردم. شب جمعه یعنی غروب پنجشنبه که من با ستاد کل صحبت میکردم تقریباً دیگر احتمال قوی بود. البته تیم بازرسی ستاد کل هنوز گزارش نداده بود ولی احتمال قوی بود که این حادثه بر اثر خطای صورت گرفته در پدافند باشد. من گفتم که اگر شما همینجور فکر میکنید و به این نتیجه رسیدید، الان اعلام رسمی کنید که این خطا بود که گفتند ما هنوز شبهاتی داریم که فردا(جمعه) در دبیرخانه شورای امنیت ملی ما یک جلسهای داریم و آنجا بررسی و نهایی میکنیم. اگر شما شبهه دارید آنجا بررسی میشود؛ به هر حال مقامات مسئول باید به ما گزارش رسمی بدهند.
روحانی افزود: آنها قبل از ظهر در شورای عالی امنیت ملی جلسهای داشتند و من بعد از ظهر سؤال کردم؛ پاسخ آنها روشن بود که جمع بندی این است که خطای انسانی صورت گرفته است. حدود ساعت ۲-۳ بعد از ظهر روز جمعه بود من گفتم اگر این چنین است اعلام کنید که گفتند داریم بیانیه آن را مینویسیم.
او ادامه داد: ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با من تماس گرفت و آنجا رسماً به من اعلام کرد که این خطا صورت گرفته است؛ یعنی اولین لحظهای که به طور رسمی اعلام شد چهار و نیم بعد از ظهر جمعه بود و من همان لحظه گفتم پس همین الان اعلام شود و قبول کردند. اما بعدش دیدم اعلام نشد و دوباره پرسیدم؛ دیدم در نهایت تصمیمی گرفته شده که جلسه شورای عالی امنیت ملی تشکیل شود و من گفتم اگر چنین تصمیمی هست همین امشب تشکیل شود؛ یعنی جمعه شب یا شب شنبه.
ما جلسه شورای عالی امنیت ملی تشکیل دادیم و بحث مفصل شد و کاملا ابعاد قضیه هم روشن شد. ستاد کل هم بیانیهای آماده کرده بود که در آن جلسه مطرح و تصمیم نهایی اتخاذ شد که اعلام شود و رسماً مسئولیت را بپذیرند.
ساعت ۱۲ شب شد و دیدم هنوز اعلام نشده که تعجب کردم و به هر حال صبح شنبه اعلام شد. میشد چند ساعت یا لااقل مثلاً جمعه شب این اعلام شود یک مقداری پروسهها را تسریع کنیم اما به طور طبیعی اینقدر این خبر عجیب و غریب بود که مثلاً یک سیستم پدافندی جدا از کل شبکه پدافند جایی بوده باشد و بدون اینکه هماهنگ کند تصمیمی اتخاذ کند؛ مورد خیلی عجیبی بود اصلاً آدم باورش نمیشد.
به نظر میرسد این اظهارات، تلاش روحانی برای روشن کردن نقش خود در این واقعه تلخ است. آیا این روایت میتواند نقطه پایانی بر ابهامات این پرونده بگذارد؟ زمان نشان خواهد داد.
مهر ۹۸ که به سازمان ملل رفتم، قبلاً خدمت رهبری صحبت کرده بودم که اگر من بتوانم تحریم را بردارم، ۱+۵ در سطح سران تشکیل شود؛ یعنی ترامپ باشد، من باشم و رؤسای دیگر هم باشند، نه اینکه فقط من و ترامپ باشیم. ایشان البته با شرایطی موافقت کردند که اگر این شرایط مهیا شد، انجام دهید. در این فاصله چند پیام دیگر هم با ترامپ راجع به مسائل دیگر داشتیم از جمله موضوع آرامکو، پهپاد گلوبالهاوک که ما زده بودیم که مربوط به برجام نمیشود. ما رفتیم نیویورک، آقای مکرون آمد و گفت ما فردا میخواهیم جلسه سران ۱+۵ برگزار کنیم.
روحانی : 4 بار علیه دولت من کودتا کردند / رهبری موافقت کردند در جلسه سران 1+5 با حضور ترامپ شرکت کنم/ ماجرای تقاضای ترامپ برای ملاقات رئیس جمهور ایران
حسن روحانی در تازه ترین اظهارات خود از ماجرای بنزین و تبعاتش در آبان ۹۸ و از تحریمها و همه تلاشهای دیپلماتیکی که تا سال پایانی دولت دوازدهم برای احیای برجام و رفع تحریمها در جریان بود سخن میگوید.
متن گفت و گوی مهراوه خوارزمی با حسن روحانی را به نقل از روزنامه ایران در ادامه می خوانید.
روحانی در بخشی از مقدمه این گفتوگو به تصویب پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» در مجمع عمومی سازمان ملل اشاره کرد و گفت: «من مهر ۹۲ که اولین بار در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کردم، با برخی از دوستان مشورت کردم که پیشنهاد «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» (Wave) را مطرح کنم. وقتی این پیشنهاد را در نیویورک با دوستان وزارت خارجه مطرح کردم، اکثر آنها مخالف بودند و میگفتند طرح آن فایدهای ندارد، چون نمیگذارند که ایران بشود پرچمدار مبارزه با افراطیگری در دنیا! آنها ما را متهم میکنند که دنبال افراطیگری و تروریسم هستیم. ولی نظر من این بود که میتوانیم این پیشنهاد را مطرح کنیم.
آنچه من در مهرماه ۹۲ در مجمع عمومی پیشنهاد کردم، در آذر همان سال ۹۲ در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق تصویب شد. علیرغم مخالفت آمریکا و اسرائیل و چند کشور دیگر، آنها حاضر به درخواست رأیگیری نشدند و لذا به اتفاق آرا تصویب شد. البته این پیشنهاد یک سال بعد، بار دیگر در مجمع عمومی مطرح و باز هم به اتفاق آرا تصویب شد.»
در برجام بر دو هدف اصرار داشتم
رئیس دولت تدبیر و امید درباره فرآیند امضا و اجرای برجام اظهار کرد: «ما در آذر سال ۹۳ میتوانستیم به توافق نهایی برسیم. در داخل مشکلاتی داشتیم که من به سختی آنها را حل کردم. در آخرین لحظه که ما میخواستیم به توافق دست پیدا کنیم، اسرائیلیها به ژنو رفتند، از عربستان هم سعود الفیصل به ژنو رفت، فشار زیادی به دولت اوباما آوردند، خلاصه حرف آنها به اوباما این بود که اگر صبر کنید ما فشاری به ایران وارد میکنیم که هرچه بخواهید قبول کند؛ این توافق را الان انجام ندهید.
بنا بر این بود که نفت فراوانی را به بازار تزریق کنند و قیمت نفت را پایین بیاورند و ایران دچار مشکل شود. قیمت نفت در اواخر سال ۹۳ کاهش پیدا کرد؛ اوایل دولت ما قیمت نفت بیش از ۱۰۰ دلار بود، در اواخر سال ۹۳ به ۴۰ دلار و در اوایل سال ۹۴ به ۳۰ دلار رسید.
با این فشار خواستند ما در برابر بعضی از خواستههای آنها تسلیم شویم ولی ما تسلیم نشدیم، تا آخر بر همان اصول خودمان ایستادیم. آنها هم فهمیدند که فشار بیفایده است و سر آنها کلاه رفته است. البته علاوه بر عربستان و اسرائیل، تندروهای آمریکا و کنگره هم فشار میآوردند. به هرحال در ۲۳ تیر ۹۴ به توافق رسیدیم. من در مذاکره هستهای دو هدف را دنبال میکردم که تمام دوستان ما و مسئولین رده بالای کشور میگفتند اصرار نکنید، نمیشود. اینکه ما غنیسازی داشته باشیم و تحریمها هم برداشته شود، اتفاق نظر همه بود.
من برای دو هدف دیگر اصرار داشتم، یکی برداشته شدن ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت و دوم PMD؛ همان اتهامات ادعایی که به ایران میزدند که دنبال سلاح بوده و سالها در آژانس و نشستهای شورای حکام و توسط مدیرکل و تیم آژانس مطرح بود.
خیلیها میگفتند شما چرا اصرار میکنید؟ این قطعنامهها شمشیری بالای سر ایران است، آنها را برنمیدارند. PMD را برای ایران درست کردهاند و تا صد سال دیگر هم نمیگذارند حل شود. ولی من ایستادگی کردم، گفتم اگر این دو حل نشود، من توافق نمیکنم. به هرحال ما موفق شدیم، هم PMD را حل کردیم و هم قطعنامهها و تحریم را برداشتیم. پس در عمل ثابت کردیم آن تفکر که ما اصلاً نمیتوانیم با غرب مذاکره کنیم یا اگر مذاکره کنیم حتماً سر ما کلاه میرود، حرف باطلی است.
البته برای عدهای از افراطیون در ایران که همیشه شعار میدادند تنها راه تقابل و مقابله است، سخت بود؛ لذا در تیرماه ۹۴ که ما با ۱+۵ توافق کردیم، تا ۲۷ دی ۱۳۹۴ که این توافق اجرایی شد، چند توطئه اجرا کردند که این توافق شکسته شود: در کویت خانهای را که پر از اسلحه بود لو دادند، فردی که در ایران ۱۹ سال مخفی بود، فرستادند به لبنان و دستگیرش کردند، به عبری نوشتند ما میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم و بالاخره سفارت عربستان را اشغال کردند. همه اینها بازی بود برای اینکه برجام اجرایی نشود. البته اینها روی پرده بود، پشتپرده هم اتفاقاتی بود که الان گفتنی نیست.»
توافق نهادها درباره برجام معجزه بود
رئیس جمهوری ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم در پاسخ به این سؤال که «چرا نتوانستیم در داخل اندکی همراهی را ایجاد کنیم که این پشتپردهها و کارشکنیها نباشد؟» اظهار کرد: «آنقدر توانستیم وفاق ایجاد کنیم که مجلس، شورای نگهبان و شورای عالی امنیت ملی توافق کنند؛ خود این کار معجزه بود. شورای عالی امنیت ملی هفت جلسه فوقالعاده سهساعته برگزار کرد و رأیگیری کردیم و تصویب شد. حالا شما میخواهید که در کل کشور آن گروه افراطی تندی که گاهی حتی دستورات رهبری را هم بهخوبی اجرا نمیکنند، را به راه مستقیم هدایت کنیم؟! پیغمبر (ص) هم نتوانست این کار را بکند.
قرآن به پیغمبر میگوید «إِنّک لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ» که تو نمیتوانی همه را هدایت کنی. من در سال ۹۲ که کاندیدا شدم، در مجلس یک نماینده حامی من نبود. عدهای در مجلس نهم طرفدار یک کاندیدا بودند، تعدادی دیگر طرفدار یک کاندیدا، اقلیتی هم طرفدار یک کاندیدای سوم بودند، ولی همین مجلس توافق برجام را تأیید و تصویب کرد. اینکه بتوانیم همه را از نظراتشان برگردانیم تا نظر ما را قبول کنند، این کار امکانپذیر نیست.
در آبان ۹۸ مسأله بنزین نبود کودتا علیه دولت بود
از روحانی درباره تجربه افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸ و کاستیهای آن سؤال شد که او اینطور روایت کرد: بنزین به آن قیمتی که بود با قیمت فوب خلیجفارس خیلی فاصله داشت. طبق قانون ما باید قیمت بنزین را به فوب خلیجفارس نزدیک میکردیم؛ این وظیفه قانونی ما بود نه خواست شخصی من.
ما در سه مرحله قیمت بنزین را تغییر دادیم؛ اردیبهشت سال ۹۳ بنزین لیتری ۴۰۰ تومانی را ۷۰۰ تومان و بنزین آزاد را ۱۰۰۰ تومان کردیم؛ یعنی دونرخی کردیم. گازوئیل هم مقداری افزایش پیدا کرد. در مجلس با این کار مخالف بودند و آقای توکلی نطقی کرد در مجلس و گفت که رئیسجمهوری میخواهد بنزین را گران کند و با این کار ۴۰ درصد بر تورم افزوده میشود. چند نفر از نمایندههای مجلس ازجمله آقای توکلی به من نامه نوشتند و خواستند که قیمت بنزین را تغییر ندهم.
در دولت هم دو نظر بود؛ بعضیها موافق بودند، بعضیها هم مخالف. تیم اقتصادی ما هم با اینکه مخالفت نمیکرد میگفت که ایجاد تورم میکند؛ از تورم ۲۵ درصدی پیشبینی میکردند تا ۱۲ درصد و ۶ درصد. من گفتم به هیچ عنوان ۲۵ درصد تورم درست نیست، ۱۲ درصد هم نخواهد بود، حالا ممکن است تورم مختصری ایجاد شود. بنزین از لیتری ۴۰۰ تومان شد ۷۰۰ تومان و یک واحد درصد هم تورم بالا نرفت.
اینکه من برخلاف نظر بخشهای اقتصادی دولت مطمئن بودم تورم ایجاد نمیکند، به خاطر امید مردم و حسن نظری بود که به دولت داشتند که مذاکره به نتیجه میرسد و این مسائل تأثیری نمیگذاشت. سال ۹۴ بنزین را تکنرخی کردیم و شد ۱۰۰۰ تومان. این هم هیچ اثری در تورم نگذاشت؛ با اینکه هم مجلسیها مخالف بودند هم عدهای در دولت.
بار سوم در سال ۹۵ خواستیم قیمت بنزین را تغییر دهیم و از لیتری ۱۰۰۰ به ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ تومان برسانیم، اما در دولت به اتفاق مخالفت کردند و لذا موضوع موکول شد به سال بعد. در ابتدای سال ۹۶ به خاطر انتخابات ممکن نبود، خودبهخود افتاد به آخر ۹۶ تا برای سال ۹۷ قیمت جدید اعلام شود. دولت به من گفت به شرط موافقت مجلس ما موافقت میکنیم، اما اگر مجلس مخالفت کند ما هم مخالفیم. مجلس هم مخالفت کرد.
آن وقت شایع شده بود که ترامپ میخواهد از برجام خارج شود. ما در ریاستجمهوری جلسهای برگزار کردیم، آقای لاریجانی و اقتصادیهای مجلس هم آمدند و آنجا هم به اتفاق مخالفت کردند.
آقای لاریجانی گفت الان در این شرایطی که ترامپ معلوم نیست میخواهد چه کار کند، عجله نکنید. این شد که ما رها کردیم. البته در همان سال ۹۷ مقام معظم رهبری در یکی دو جلسه خصوصی استدلال داشتند که با این شرایط اقتصادی و تحریم حداکثری، بنزین به این قیمت ارزان فروخته میشود، در حالی که اگر ما بتوانیم بنزین را با نرخ جدیدی تصویب کنیم حتی میتوانیم مقداری بنزین صادر کنیم؛ یعنی نه تنها کفاف نیاز داخلی را میدهد، حتی میتوانیم به خارج صادر کنیم. همینطور هم شد؛ آبان ۹۸ ما قیمت بنزین را تغییر دادیم، ماه بعد یعنی از آذر ۹۸ روزانه ۴۰ میلیون لیتر (حتی در ۹۹ در مقطعی شد ۳۰ میلیون لیتر) بنزین صادر میکردیم.
من زمستان ۹۷ این بحث را با دولت مطرح کردم. گفتم آقا نظرشان این است، من هم فکر میکنم که استدلال ایشان دقیق است. هرچه بحث کردیم، دولت مخالفت کرد، زیر بار نرفت. به رهبری گفتم که این نظر شما را من کاملاً قبول دارم، اما دولت زیر بار نمیرود. گفتند: چرا زیر بار نمیرود؟ گفتم حالا من هرچه استدلال کردم نشد. گفتند شما باز هم مطرح کنید. من یک بار دیگر در دولت مطرح کردم. باز هم دولت زیر بار نرفت و قبول نکردند، گفتند نمیشود، تحریم است، سخت است و الان شرایط مناسب نیست. اکثریت قاطع مخالفت کردند؛ بنابراین قرار شد در جلسه سران قوا مطرح کنیم.
اواخر سال ۹۷ در جلسه سران قوا مطرح کردیم و آنجا تصویب شد. در آن جلسه بر سر اینکه قیمت چقدر شود بحث شد که مثلاً بنزین ۱۵۰۰ تومان یا بیشتر شود و حتی تا ۵ هزار تومان هم در آن جلسه نظر بود؛ اینکه یک نرخ باشد یا دونرخی هم بحث شد. خلاصه تصویب کردیم و قرار شد که در اردیبهشت ۹۸ قیمت جدید اعلام شود. همه چیز را آماده و برنامهریزی کردیم تا اینکه خبرگزاری فارس روز سهشنبه اعلام کرد بنزین آخر این هفته گران میشود.
من سفر استانی بودم، آقای زنگنه به من زنگ زد گفت خیابانها تبدیل شده به صف، پمپبنزینهای ما نمیتوانند جواب بدهند. مجبور شدیم طرح را لغو کنیم؛ اعلام کردیم که قیمت تغییری نمیکند، برای اینکه دیدیم کشور دچار مشکل شده و لذا رها کردیم. دومرتبه در سال ۹۸ در جلسه سران موضوع مطرح شد. منتها تابستان که اصلاً وقتش نبود لذا ناچار باید میگذاشتیم برای فرصتی در پاییز.
در جلسهای بحث و تصویب کردیم و قرار شد رؤسای سه قوه این مورد را امضا کنند تا اجرا شود؛ لذا آن مصوبه را من امضا کردم، آقای رئیسی و آقای لاریجانی هم امضا کردند؛ یعنی آن مصوبه امضای رؤسای سه قوه را دارد؛ غیر از اینکه مصوبه جلسه سه قوه بوده، سران سه قوه هم امضا کردهاند. وقتی خواستیم مصوبه را اجرا کنیم، شورای امنیت کشور که مسئول اجرا شده بود به ما گفتند که الان مناسب نیست، نزدیک اربعین است و… به تأخیر افتاد.
دومرتبه من گفتم چرا عمل نمیکنید؟ آقای رحمانی فضلی گفت که آخر ماه صفر است و الان مناسب نیست و… من کمی ناراحت شدم، در دولت به آقای رحمانی فضلی گفتم اختیار این کار را من به شما دادم، دیگر نسبت به زمان اجرا لازم نیست با من صحبت کنید. بروید هر روزی که در شورای امنیت کشور تصویب کردید اجرا کنید. گفت پس به عهده ما؟ گفتم به عهده شما. حتی به او گفتم لازم نیست دیگر به من بگویید، بروید خودتان در زمان مناسب اجرا کنید.
چهارشنبه در شورای امنیت کشور بحث و تصویب میکنند که پنجشنبه شب اجرا شود. حالا ممکن است این مصوبه را پنجشنبه به دفتر ما فرستاده باشند، ولی من مصوبه را ندیدم. آقای رحمانی فضلی هم دیگر با ما تماس نگرفت. البته او وظیفهای نداشت، چون من گفته بودم لازم نیست به من خبر بدهید.
شب جمعه من فکر کردم که اجرا نمیشود به دلیل اینکه ساعت یازده که رفتم بخوابم گفتم اگر میخواستند اجرا کنند قاعدتاً به من میگفتند؛ حتماً گذاشتهاند برای هفته بعد. خوابیدم. ساعت دو و نیم بود بیدار شدم. تلویزیون را روشن کردم، شبکه شش داشت با یکی مصاحبه میکرد، زیرنویس را دیدم، دیدم خبری نیست.
رفتم دومرتبه خوابیدم، ساعت ۵ صبح بلند شدم تلویزیون را که روشن کردم دیدم زیرنویس کرد که دیشب از ساعت ۱۲ بنزین گران شده است. البته برای من تعجبآور نبود، چون اختیار را داده بودم به شورای امنیت کشور.
صبح روز جمعه به مناسبت ۱۷ ربیعالاول رفتیم خدمت رهبری. ایشان از من پرسیدند، برایشان تعریف کردم که من خودم هم صبح فهمیدم. بعد ایشان گفتند که خب پول این بنزین را چه زمانی شما به عنوان یارانه به مردم میدهید؟ گفتم از ماه آینده. چون قرار ما این بود که هر مقدار درآمد کسب شد، آن را به عنوان یارانه جدید بدهیم برای ۶۰ میلیون نفر. یارانه اول ۴۵ هزار تومان بود، این یارانه به ازای هر نفر ۵۵ هزار تومان بود.
آن یارانه برای بیش از ۷۰ میلیون نفر بود، این یارانه برای ۶۰ میلیون نفر. بعدازظهر زنگ زدم به آقای رحمانی فضلی پرسیدم خبری هست؟ گفت: «نه هیچ خبری نیست. جمعه بعدازظهر سه، چهار خبر در فضای مجازی منتشر شد، یکی اینکه نمایندههای مجلس اعلام کردند ما یکشنبه این طرح را به صورت سهفوریتی لغو میکنیم.
خبر دیگر توئیت آقای رئیسی بود که نوشت من مخالفم. یک توئیت هم منتشر شد از عدهای از علمای قم که گفتهاند ما مخالفیم. بعضی از نمایندههای مجلس هم اطلاعیه دادند مثل آقای تاجگردون که مردم را دعوت کرد به تظاهرات! تاجگردون عضو آن جلسه سران سه قوه بود. از آن شب تظاهرات در شهرهای مختلف شروع شد.
حالا چرا این تظاهرات برپا شد؟ چرا همان لحظه اول جلوی آن گرفته نشد؟ چرا این بازی شروع شد؟ این بازی، بازی بنزین نبود، بازی کودتا علیه دولت بود. کمااینکه سال ۹۶ هم که از مشهد شروع کردند، آن هم کودتا علیه دولت بود.
چهار کودتا علیه دولت دوازدهم کردند: دو کودتای نرم، دو کودتای سخت. در هر چهار تا ناموفق بودند ولی در هر چهار تا به ما ضربه زدند. سال ۹۶ که آن بساط را درست کردند در مشهد و بعد از مشهد به همه ایران سرایت کرد. خب ما هم ناچار شدیم چیزی که آقایان درست کرده بودند علیه دولت ما را جمع کنیم. سال ۹۸ هم توطئه بود.
جمعه شب، صبح شنبه، شنبه شب تا صبح یکشنبه تظاهرات بود. صبح یکشنبه مقام معظم رهبری در درس خارج فقه اعلام کردند که این کار، مصوبه سه قوه بوده و… ایشان تأیید کردند. بعدازظهر تظاهرات تمام شد؛ یعنی یکشنبه شب دیگر خبری نبود. من یکشنبه شب با آقای رحمانی فضلی صحبت کردم، گفت هیچ خبری نیست در کشور. تمام این مواردی که میگویند کشته شدند همه اینها مربوط به جمعه شب، شنبه صبح، شنبه شب و صبح یکشنبه است. بعدازظهر یکشنبه ماجرا تمام شد.
این نشان میدهد بنزین اصلاً مشکلی ندارد. مردم ما مردمان بسیار خوبی هستند. ما قیمت بنزین را در سال ۹۳ و ۹۴ تغییر دادیم، هیچ کس حرفی نداشت. عدهای مردم را تحریک کردند. البته ماجراهای دیگری هم این وسط رخ داد؛ در ماهشهر همزمان عدهای مسلح وقتی دیدند اوضاع شهر شلوغ است، تیربار آورده بودند، عدهای هم کشته شدند. آن موضوع اصلاً ربطی به مسأله بنزین نداشت، ماجرای دیگری بود، البته کشتههایش را جزو کشتههای ماجرای بنزین حساب کردند.
هفته بعد که رفته بودم تبریز، آنجا در جلسه شورای اداری، کسی گفت مردم خبر نداشتند. گفتم خود من هم خبر نداشتم، شما صبح جمعه باخبر شدید، من هم صبح جمعه. البته همانجا توضیح دادم، گفتم من مطلع بودم، مصوبه ما بوده، ما ابلاغ کردیم، منتها، چون چند هفته من میخواستم و شورای امنیت کشور زیر بار نمیرفت، نسبت به زمان اجرا خودم این اختیار را به شورای امنیت دادم، گفتم دیگر نیازی نیست به من بگویید، هر هفتهای که شما مصلحت دیدید، همان هفته اجرا کنید و آنها اجرا کردند؛ بنابراین داستانی که درست کردند، یک کلمه از من گرفتهاند، دنبالهاش را نمیگویند، میگویند که پس چطور رئیس جمهوری خبر نداشته…
الان که برمیگردم به گذشته فکر میکنم تصمیم من درست بوده است. ما باید سال ۹۵ قیمت بنزین را تغییر میدادیم؛ مثلاً ۱۰۰۰ تومان را میکردیم ۱۲۰۰ تومان. در ۹۷ هم ۱۲۰۰ را میکردیم ۱۳۰۰ تومان. هیچ حادثهای هم رخ نمیداد.
خب کار جمعی اینطور است؛ وقتی کل دولت با موضوعی مخالف است، من نظرم هرچه باشد، به آن شک میکنم. ترامپ نیستم که دستور بدهم اینطور شود. آقای رئیسی مصاحبهای کرد و گفت چرا یکدفعه گران کردند، چرا سال به سال گران نکردند؟ خب خود ایشان که رئیس جمهوری شد، سال به سال گران کرد؟! از ۱۴۰۰ تا اول ۱۴۰۳ گران کرد؟ ایشان هم گران نکرد.
وقایع مشهد چراغ سبز به ترامپ بود
روحانی به این سؤال که چرا به رغم اینکه گفت «هرگاه مطمئن شوم منافع ملت ایران در جلسهای تأمین میشود، در آن جلسه شرکت خواهم کرد ولو اینکه خودم قربانی شوم»، با دونالد ترامپ دیدار نکرد، پاسخ داد: من همیشه آماده بودم برای اینکه خودم را فدا کنم و در برجام هم خودم را فدا کردم، منتها قربانی پشتپرده بودم که مردم شاید بیخبرند. من اگر خودم را فدا نمیکردم برجام تحقق پیدا نمیکرد.
ترامپ وقتی روی کار آمد میخواست چند کار راجع به برجام انجام دهد که ناموفق بود. اول میخواست آژانس را وادار کند که بگوید ایران به تمام تعهداتش به طور کامل عمل نکرده است. برای این کار حتی نماینده آمریکا در سازمان ملل به وین رفت و با آمانو ملاقات کرد، اما آمانو گفت ایران به تعهداتش عمل کرده است، من چگونه بگویم عمل نکرده؟!
راه دوم این بود که میخواست اروپا را راضی کند که آنها بیایند با هم این کار را بکنند. این هم ناموفق بود. کار سوم این بود که میخواست از اسنپبک استفاده کند ولی دو، سه ماه مذاکرات مقدماتی میخواست و دید اروپا و چین و روسیه مخالفاند، این هم تقریباً نمیشود. ناچار شد خودش یکجانبه خارج شود؛ بدون اروپا، آژانس و اسنپبک.
اینکه ترامپ از برجام خارج شد، به خاطر فشار اسرائیل بود. بیبی (بنیامین نتانیاهو) در خاطراتش میگوید من در اولین سفرم به آمریکا مهمترین خواستهام این بود که ترامپ را راضی کنم از برجام خارج شود و توانستم او را راضی کنم.
عامل دوم ارتجاع عرب بود. آنها هم به ترامپ فشار آوردند که از برجام خارج شود. عامل سوم تندروهای آمریکا و عامل چهارم تندروهای داخل ایران بودند. تندروهای داخل ایران تا آخر هم برای ترامپ دعا میکردند. ترامپ در دوره دولت دوازدهم در میان تندروهای داخل ایران خیلی محبوب بود؛ چون بساط ما را به هم زده بود و آنها میتوانستند بگویند که خب نمیبایست دولت به غرب اعتماد میکرد. در حالی که ما لااقل در همان حدی که اعتماد کردیم توانستیم در ۹۴، ۹۵، ۹۶ و تا اول ۹۷ استفاده ببریم. تحریم تسلیحاتی و تحریم موشکی را هم بعداً برداشتیم. قطعنامهها هم کنار رفت، PMD هم حل شد. خیلی آثار داشت…
دو حادثه در ایران رخ داد که شرایط را تغییر داد، یکی وقایع سال ۹۶ مشهد که در اصل چراغ سبز به ترامپ و کودتا علیه دولت بود؛ ولی تظاهرات در مشهد خاتمه پیدا نکرد، به همه کشور سرایت کرد.
موضوع دوم اسنادی بود که اسرائیل ادعا میکند از ایران برده است. نتانیاهو در همین خاطراتش میگوید، مکرون و مرکل وقتی فهمیدند ترامپ میخواهد از برجام خارج شود، خواستند به کاخ سفید بروند و او را راضی کنند که خارج نشود. نتانیاهو میگوید، من این اسناد را بردم در کاخ سفید و آنجا ترامپ دیگر مصمم شد که خارج شود و برنامه مکرون و مرکل را بیاثر کردم.
ترامپ چرا خارج شد؟ من یکبار دیگر هم گفتهام، ترامپ خارج شد برای اینکه ما خارج شویم. چون ما اعلام کرده بودیم اگر ترامپ از برجام خارج شود ما هم خارج میشویم. نمایندگان مجلس اعلام کرده بودند، مقامات دیگر هم اعلام کرده بودند. ترامپ فکر میکرد شب اعلام میکند که من از برجام خارج شدم، ساعت بعد هم ما اعلام میکنیم که از برجام خارج شدیم.
اگر ما اعلام میکردیم از برجام خارج شدیم، برجام همان لحظه پایان مییافت و نابود میشد. آمریکا از برجام خارج شود، برجام نابود نمیشود، معلول میشود و به آن ضربه میخورد. ولی اگر ما خارج شویم دیگر برجامی نمیماند؛ چون برجام دو طرف دارد: ایران و شش کشور. با خروج آمریکا، یکی از آن شش کشور بیرون رفته است، پنج تا باقی ماندهاند، پس برجام هست.
حتی اگر اروپا میتوانست به تعهداتش عمل کند برجام بهخوبی میماند و ما اصلاً مشکلی نداشتیم کما اینکه در سایه همین برجام ناقص، تحریم تسلیحاتی و موشکی برداشته شد. در بقای برجام ما در لاهه شکایت کردیم. شکایت ما موفق بود و آمریکا شکست خورد. یکی در مورد صلاحیت (البته مراحل اصل شکایت هنوز تمام نشده است) ما پیروز شدیم، یکی هم در قرار موقت ما پیروز شدیم؛ یعنی دادگاه هم صلاحیت را تأیید کرد و هم قرار موقت صادر کرد. خب ما خارج نشدیم. یعنی به جای اینکه من اعلام کنم ما هم از برجام خارج شدیم؛ اعلام کردم که چند هفته به ۱+۴ مهلت میدهیم. این چند هفته مهلت، برنامه ترامپ را به هم زد.
داستان مفصل این جریان را آقای پوتین برای من نقل کرد. وقتی به مسکو رفتم، پوتین به من گفت که از هوش شما دچار حیرت شدم. گفتم چطور؟ گفت مگر شما اعلام نکرده بودید که اگر ترامپ از برجام بیرون برود، شما هم بیرون میروید. پس چطور گفتید چند هفته مهلت میدهیم؟ کل کار ترامپ را خراب کردید. اصلاً ترامپ عصبی شد، گفت من خارج شدم که ایران خارج شود، اینکه خارج نشد!
پس یک موفقیت ما این مرحله بود؛ نگذاشتیم ترامپ در آن مسیری که میخواست موفق شود. البته مکرون با من صحبت کرد، گفت اروپا ایستادگی میکند. بعد آقای ظریف با آنها مذاکره کرد. آنها ۱۱ تعهد به ایران دادند که اگر عمل میشد ما مشکلی نداشتیم و برجام عملیاتی میشد. من گفته بودم چند هفته، سر یک ماه آقای مکرون دومرتبه به من زنگ زد گفت خارج نشوید، یک مهلت دیگر به ما بدهید. فکر کرده بود، چون یک ماه شده ما خارج میشویم. گفتم خب چند هفته مهلت میخواهید؟ گفت یک ماه لااقل به ما مهلت بدهید. گفتم حالا یک ماه که مهلت نمیدهم ولی یکی دو هفته مهلت میدهم ببینم شما چه کار میکنید.
اروپا نتوانست یا نخواست عمل کند. نظر شخصیام این است که اروپا ناتوان بود. در بخش سیاسی توانمند بود و عمل کرد و در برابر ترامپ ایستاد. در سازمان ملل روبهروی ترامپ ایستاد. ترامپ در شورای امنیت خواست موضوع اسنپبک را مطرح کند، آنها ایستادگی کردند و نگذاشتند، ولی در بخش اقتصادی ناتوان بودند و نتوانستند. دلیلش هم این است که اقتصاد اروپا دست دولت نیست، دست شرکتهاست. شرکتها هم همه به آمریکا وصل هستند، نمیتوانند روبهروی آمریکا بایستند.
ماجرای درخواستهای ترامپ برای ملاقات
رئیسجمهوری ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم، ماجرای درخواستهای ترامپ برای انجام ملاقات را شرح داد: «من مهر ۹۷ رفتم نیویورک. در آنجا آقای ترامپ به من پیغام داد که همدیگر را ببینیم. من گفتم که برای چه ایشان را ببینیم؟ تا وقتی تحریم هست، من ترامپ را نمیبینم. آقای مکرون آمد پیش من، گفت پیش ترامپ بودم، او گفته است ما با هم ملاقات کنیم، بنشینیم مسأله را حل کنیم. گفتم ترامپ اگر اعلام کند مسأله تحریم را حاضرم حل کنم، من او را میبینم. گفت اینجوری که نمیشود. خیلی بحث کردیم، گفت پس من بروم دومرتبه پیش ترامپ.
از آنجا به من زنگ زد. گفت که امشب شما نیم ساعت وقت بگذارید، من و شما با ترامپ ملاقات کنیم، من پنج دقیقه اول میمانم، بعد میروم، شما با همدیگر صحبت کنید، به نظر من مسأله حل میشود. گفتم من نمیآیم و ملاقات نمیکنم. اول باید ترامپ اعلام کند که من تحریم را برمیدارم و جزئیاتش را در ملاقات اعلام میکنم. خب دیگر این نشد، یعنی قبول نکرد.
دومرتبه مکرون آمد پیش من و گفت ترامپ میگوید برجام را من قبول میکنم، دو بند به آن اضافه کنیم. یک بند راجع به مسائل موشکی که با هم مذاکره کنیم، یک بند راجع به منطقه. این دو بند را اضافه کنید، من قبول میکنم. من گفتم به هیچ عنوان، در برجام یک کلمه اضافه و یک کلمه کم نمیشود. او باید قبول کند بعد از آن ما با هم صحبت میکنیم. راجع به موشک و مسائل نظامی که اصلاً بحث نداریم، راجع به منطقه بعد با هم صحبت میکنیم. او اول تحریم را بردارد. گفت این نمیشود. خلاصه نشد؛ یعنی ترامپ زیر بار نرفت. وقتی برگشتم، مکرون این را رها نکرد، چندین بار به من تلفن کرد. تقریباً ماهی یک بار تلفن میکرد.
به اینجا رسید که گفت موضوع موشک و مسائل نظامی تمام شد دیگر، من حل کردم، ترامپ گفته من به تسلیحات و موشک دیگر کاری ندارم. فقط بند منطقه را اضافه کنیم تمام میشود و یک جایی هم با ترامپ ملاقات کنید. گفتم نه، من منطقه را قبول نمیکنم، ملاقات هم نمیخواهم. ترامپ اول این کارها را بکند، بعد من به شما میگویم ملاقات میکنم یا نه. این گذشت و نشد. بعد از چند هفته آقای مکرون دومرتبه زنگ زد. گفت آن بند منطقه را هم من حل کردم، منطقه را نمیخواهد، فقط راجع به سوریه صحبت کنید، همین.
گفتم من که قبول ندارم این را ولی حالا بر فرض اگر میخواهیم راجع به سوریه صحبت کنیم، اول باید ترامپ اعلام کند تحریم را برداشته و به برجام برگردد تا بعد. گفت ملاقات چطور؟ گفتم بعد از اینکه به برجام برگشت بعد من با شما صحبت میکنم، الان قولی به شما نمیدهم. خب این نشد و… بعد به من زنگ زد و گفت آخر بدون ملاقات شما مسأله حل نمیشود، ترامپ ملاقات میخواهد. گفتم که من برای ملاقات حرفی ندارم، به شرط اینکه اول او تحریم را بردارد بعد راجع به ملاقات ما با هم صحبت میکنیم.
بعد ترامپ آمد آقای آبه شینزو را واسطه کرد که به ایران آمد. چند ماه بعد از آن من به ژاپن رفتم که چارچوبی با آبه توافق کردیم که اگر او بتواند با ترامپ به توافق برسد که او جواب منفی داده بود و لذا پیام داد راهی که شما گفته بودید، نشد.
مهر ۹۸ که به سازمان ملل رفتم، قبلاً خدمت رهبری صحبت کرده بودم که اگر من بتوانم تحریم را بردارم، ۱+۵ در سطح سران تشکیل شود؛ یعنی ترامپ باشد، من باشم و رؤسای دیگر هم باشند، نه اینکه فقط من و ترامپ باشیم. ایشان البته با شرایطی موافقت کردند که اگر این شرایط مهیا شد، انجام دهید. در این فاصله چند پیام دیگر هم با ترامپ راجع به مسائل دیگر داشتیم از جمله موضوع آرامکو، پهپاد گلوبالهاوک که ما زده بودیم که مربوط به برجام نمیشود. ما رفتیم نیویورک، آقای مکرون آمد و گفت ما فردا میخواهیم جلسه سران ۱+۵ برگزار کنیم.
مرکل که هیچ وقت نمیآمد، به خاطر این موضوع آمد. جانسون هم که در پارلمان انگلیس گرفتاری داشت، آمد. گفتم در صورتی با این جلسه موافقت میکنم که ترامپ در مصاحبه اعلام کند ما فردا جلسه ۱+۵ داریم، در آن جلسه من میخواهم که به برجام برگردم. اگر این را اعلام کند، من میآیم و موافقم که جلسه تشکیل شود. گفت نمیشود. خیلی سخت است و… رفت پیش ترامپ. یک ساعت بعد که با جانسون ملاقات داشتم، وسط ملاقات آمد داخل و گفت که من با ترامپ صحبت کردم، ما بر سر طرح چهار مادهای توافق کردیم. چهار مادهاش را هم نوشته و آورده بود.
گفت فردا جلسه تشکیل میشود، پایان جلسه این چهار ماده اعلام میشود. از این چهار ماده دو تعهد مربوط به ما بود، دو تعهد مربوط به ترامپ. من خواندم راجع به بندهای خودش گفتم خب آنهایی را که او گفته، مشکلی نیست.
درباره بندهای ما گفتم قبول دارم فقط عبارتهایش را باید تغییر بدهیم. گفت خب پس من بروم تمام کنم؟ گفتم که نه، این دو تعهد که به عهده من است، امشب اعلام میکنم، آن دوتایی که به عهده ترامپ است او امشب اعلام کند، فردا با هم ملاقات کنیم. گفت نمیشود که از قبل اعلام کنید. گفتم نه، اعلام کند که ما یک طرح چهار مادهای داریم دو تا تعهد آمریکاست، دو تا تعهد ایران است. تعهد من راجع به تحریم و نفت است و… ایشان هم تعهدش فلان است.
من هم مصاحبه میکنم. گفت نمیشود و رفت پیش ترامپ و دومرتبه آمد و گفت که ترامپ گفته من پیشاپیش نتیجه جلسه را اعلام نمیکنم. گفتم نه، نتیجه لازم نیست، او این جملات را بگوید کافی است. خلاصه نشد و ما به توافق نرسیدیم.
دلیل به توافق نرسیدن این بود که من نمیتوانستم به ترامپ اعتماد کنم. اگر ترامپ نبود، جای او مثلاً کسی مثل اوباما بود، من حتماً قبول میکردم. قربانی شدن را هم قبول میکردم؛ میرفتیم ملاقات میکردیم. ولی ترامپ هدفش این بود که من را ببیند، با من دست بدهد، بگوید من اولین رئیسجمهوری هستم که با رئیسجمهوری ایران ملاقات میکنم. دنبال نمایش و شو بود.
بعد از آن آقای مکرون پیغام داد که من شب به هتل شما میآیم، ویدئوکنفرانسی آقای ترامپ به شما قول میدهد در حضور من که فردا اینها را قبول میکنم. گفتم نه، اینکه به من بگوید به درد من نمیخورد.
او که حرفهایش ارزش ندارد. باید عمومی بگوید؛ گفتن به من چه فایدهای دارد! این را هم نپذیرفتم. خودبهخود آن جلسه هم تشکیل نشد و مسأله باقی ماند. البته ترامپ آن مقطع، استیضاحش مطرح بود و دنبال یک پیروزی بود و پیروزیاش هم این بود که من را ببیند.
در تیم ما افرادی بودند که میگفتند این تماس انجام بگیرد، افرادی هم بودند که میگفتند اگر تماس هم انجام نگیرد، شما یک بار دیگر مکرون را ببینید، ولی من نتوانستم در ذهنم هضم کنم که ما هم با ترامپ ملاقات کنیم، هم او در صحنه موفق شود و هم آخرش چیزی به ما ندهد و این احتمال هم تقریباً در ذهن من بالا بود. به همین دلیل ملاقات نکردم.
سال ۹۹ هم به خاطر کرونا به سازمان ملل نرفتیم تا اینکه بایدن آمد. انتخاب بایدن یک فرصت طلایی بود که ما میتوانستیم موضوع برجام را در اسفند ۹۹ تمام کنیم.
آقای عراقچی چهارچوب توافق را با رابرت مالی نهایی کرد. نه تنها بایدن به برجام برمیگشت بلکه تمام اقدامات ترامپ در این مدت را لغو میکرد؛ از جمله تحریم بیت رهبری و قرار دادن سپاه در فهرست تروریستی. متأسفانه به خاطر مسائل سیاسی و اینکه چه کسی رئیسجمهوری بعدی شود و دولت روحانی با موفقیت و پیروزی تمام نشود، آن فرصت طلایی هم از دست رفت و امروز هم شرایط ما بسیار سختتر از همیشه است.»
کار با ترامپ سخت است
روحانی درباره شرایط امروز برای مواجهه با ترامپ گفت: کار کردن با ترامپ بسیار پیچیده و سخت است. امیدوارم خداوند یک راهی را پیش پای مسئولین ما بگذارد. تا تحریم حل نشود، مشکلات اقتصادی حل نمیشود، رشد، توسعه و رفاه رخ نمیدهد، یک زندگی و نان بخور و نمیر برای مردم خواهد بود. همین زندگی سخت امروز، هر روز هم سختتر میشود. مگر بدون تفاهم با دنیا میشود حل کرد؟ الان شما ببینید با عراق میخواهیم کار کنیم مشکل داریم. من دچار حیرتم که بدیهیات را گاهی نمیفهمند. FATF از بدیهیات است، سر آن شک دارند که بپذیریم یا نه! اینکه شنبه تعطیل شود جای پنجشنبه از بدیهیات است، اما نمیفهمند، واقعاً این چه تدبیری است؟
او در پاسخ به سؤالی درباره احتمال میانجیگری روسیه بین ایران و آمریکا هم گفت: «آن دوره چند بار با آقای پوتین بحث کردیم. در مقطعی ما به او فضایی دادیم که ناموفق بود.
البته به نظر من به هر کشوری که اعتماد داریم واسطه شود، بهتر از این است که اصلاً مذاکرهای نشود، چون ممکن است شرایط حادتری پیش بیاید. حفظ کشور و مردم و سرمایههای ملی برای ما مهم است. الان مردم ابهام دارند و آینده برایشان تاریک است. ما باید نورافکنی بیندازیم و آینده را روشن کنیم برای مردم که به کجا داریم میرویم. این یک ضرورت است.
دلار جهانگیری از کجا آمد؟
روحانی در پاسخ به سؤالی درباره اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی که به ارز جهانگیری معروف شد، اظهار کرد: «اوایل دولت یازدهم در سال ۹۲، ما برای کالاهای اساسی دو نرخ داشتیم: ۱۲۲۶ و ۲۴۸۸ تومان. من این دو نرخ را در همان هفتههای اول یکی کردم؛ یعنی ۱۲۲۶ تومان را برداشتم و شد ۲۴۸۸ تومان. اقتصادیهای دولت میگفتند ارز کالاهای اساسی که دو برابر شود، همه چیز گران میشود، اما هیچ چیز گران نشد. این یکی از موارد عجیب در دولت یازدهم بود.
زمستان ۹۶ که ترامپ زمزمه کرد از برجام خارج میشود، بر قیمت دلار اثر گذاشت و تقریباً از ۳۴۰۰ تومان در اواخر ۹۶ به ۳۷۰۰ تومان و حتی بالاتر رسید. در فروردین ۹۷ که دیگر ترامپ رسماً اعلام کرد من ماه آینده از برجام خارج میشوم و تحریم برمیگردد، قیمت دلار اوج گرفت و تا ۶ هزار تومان و در مقطعی تا نزدیک ۹ هزار تومان افزایش پیدا کرد.
در شورای عالی امنیت ملی بحث شد و عدهای از جمله رئیس مجلس پیشنهاد دادند یک نرخ واحد برای دلار اعلام شود که کالاهایی که ثبت سفارش میشود و بانک مرکزی ارز اختصاص میدهد، نوسان نداشته باشد.
در سه جلسه دولت هم بحث شد که ما یک نرخ واحد برای دلار اعلام کنیم. البته در هر سه جلسه من مخالف بودم. گفتم شما هر نرخی که تعیین کنید، در بازار آزاد نرخ دوم درست میشود و جنس در بازار بر مبنای آن نرخ دوم تعیین میشود نه آن نرخی که ما تعیین کردهایم.
در دولت اکثراً موافق بودند، من مخالفت کردم. در جلسه سوم دیدم که تقریباً من تنها هستم و همه یک نظر دیگر دارند، گفتم اگر نظر شما این است آقای جهانگیری جلساتی برگزار کند، به هر نظری رسیدید به من بگویید. آقای جهانگیری چند جلسه با اقتصادیها برگزار کرد، ۲۰ فروردین ۹۷ بود که به من زنگ زد و گفت ما سه، چهار جلسه برگزار کردیم و به نظر واحد رسیدیم و منتظریم که با شما جلسه برگزار کنیم. گفتم همین امشب جلسه بگذاریم. در آن جلسه اعضای اقتصادی دولت و از وزارت اطلاعات و دستگاههای دیگر حضور داشتند؛ حدوداً ۳۰ تا ۳۵ نفر بودند.
آقای جهانگیری گزارشی داد و گفت که نظر ما همه این است که یک نرخ واحد برای دلار در نظر بگیریم. گفتم من باز هم مخالفم؛ ولی اگر همه شما به اتفاق نظرتان این است، من از نظرم برمیگردم. ولی اگر یک نفر موافق نظر من و مخالف نظر شما باشد، من قبول نمیکنم. همه گفتند ما به اتفاق نظرمان همین است. گفتم خب اگر به اتفاق نظرتان این است، من به عنوان اکل میته قبول میکنم. گفتند که خب قیمت دلار چند باشد؟
من از آقای سیف و معاونین بانک مرکزی پرسیدم شما به اندازهای که کشور نیاز است، دلار دارید؟ گفتند داریم. نیاز کشور حداکثر ۷۰ میلیارد دلار در سال است و بانک مرکزی گفت که درآمد ما حدود ۸۰ میلیارد دلار است و اصلاً مشکلی نداریم. گفتم پس هر نرخی باشد میتوانید دلار بدهید؟ گفتند: بله. گفتم من دیگر بحثی ندارم اگر واقعاً این است، من قبول دارم.
آقای جهانگیری هم که معتقد است، خودش بعد از این جلسه مصاحبه کند و این را اعلام کند. آقای جهانگیری هم مصاحبه کرد و لذا معروف شد به دلار جهانگیری. آن کار آرامشی در آن مقطع ایجاد کرد، دل مردم قرص شد که کالاهای اساسی با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد میشود؛ اما در عین حال من در آن جلسه گفتم این طرح هم موقت است و هم اینکه رقم ۴۲۰۰ تومان باید شناور باشد، یعنی ممکن است ۴۳۰۰ یا ۴۴۰۰ تومان شود.
بعد از آن به دستور رهبر معظم انقلاب در سال ۹۷ جلسه هماهنگی اقتصادی سران قوا تشکیل شد با حضور رؤسای سه قوه و اعضای اقتصادی دولت، مجلس و قوه قضائیه. در آن جلسه ۴۲۰۰ تثبیت شد و تصویب کردند که شناور نباشد و روی همین قیمت بماند. برای حدود ۲۵ قلم کالای اساسی ارز ۴۲۰۰ تومانی در نظر گرفته شد که به تدریج آنها را برداشتیم و تا آخر دولت دوازدهم فقط ۵ قلم کالا ماند شامل نان، نهادهها، دارو و… که بعد در دولت سیزدهم بحث شد که ۴۲۰۰ بماند یا نماند و آن را تغییر دادند.
کار صداوسیما و «کارشناسان»! به کجا کشیده که یک روزنامه اسرائیلی منبع مورد وثوق آنها شده است!
دفتر روحانی در انتقاداتی تند نسبه به برنامه پخش شده از صدا و سیما نوشته است: این سازمان سالهاست تبدیل به یک تریبون یکطرفه شده و امیدی به پاسخگویی در آن و یا عذرخواهی از آن نیست؛ کار صداوسیما و «کارشناسان»! به کجا کشیده که یک روزنامه اسرائیلی منبع مورد وثوق آنها شده است.
به گزارش سایت دولت های یازدهم و دوازدهم، روابط عمومی دفتر رئیسجمهور ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم در نامهای به رئیس سازمان صداوسیما، به ادعای میهمان یکی از برنامههای تلویزیونی واکنش نشان داد.
متن کامل نامه به این شرح است:
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر پیمان جبلی
رئیس محترم سازمان صداوسیما
با سلام
اخیراً در یکی از برنامههای زنده شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی، یکی از میهمانان بهاصطلاح کارشناس، مدعی مذاکره آقای دکتر حسن روحانی با مشاور نخستوزیر وقت اسرائیل در سال ۱۳۶۵ شده و استناد ایشان نیز به مقاله روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارونوت است.
۱- اینکه ادعایی چنین سخیف و مضحک، سالها بعد از طرح آن توسط یکی از سخنرانان تندرو و محکومیت او در دادگاه به ۸ ماه حبس، چرا دوباره در صداوسیما مطرح شده سؤالی است که پاسخ آن با توجه به رویه سابق این سازمان در تخریب دکتر روحانی بویژه در ایام انتخابات ریاستجمهوری اخیر قابل حدس است اما موضوع تأسفبرانگیز اصرار صداوسیما بر ادامه مسیری است که به تصورشان به تخریب رئیسجمهور دورههای یازدهم و دوازدهم کشور و تفکر اعتدالی نزدم مردم هوشیار و شریف ایران منجر میشود که اگر رویه سیاسی این سازمان نزد مردم جایگاهی داشت که امروز باید فضای سیاسی کشور و انتخاب آنها و امورات اجتماعی طور دیگری میبود.
۲- صداوسیما به فرموده حضرت امام خمینی(ره) «یک دانشگاه عمومی» است؛ چه بر سر این دانشگاه عمومی آمده که در آن به هر فرد بیاطلاع و جویای نامی تریبون پخش زنده داده میشود تا انواع توهینها و تهمتها و دروغها را از صداوسیمایی که با پول بیتالمال اداره میشود، جهت رضای یک اقلیت سیاسی خاص طرح کند و برای دیده شدن خود و برنامه، شطحیاتی از جمله دیدار دکتر روحانی با مقامی اسرائیلی را بر زبان آورد و صداوسیما نیز به راحتی از کنار آن بگذرد و بار دیگر به او و دیگر همفکرانشان تریبون دهد تا دروغهای دیگری را بگویند.قرار است اعتبار ازدسترفته صداوسیما با این عقدهگشاییهای کارشناسان ساختگی و دروغپردازیهای افراد جویای نام احیا شود و اینطور مردم تلویزیون را ببینند؟! صداوسیمای خلاق و متعهد و اخلاقی آن سالها کجا و این مسابقه حراج آبرو و دروغ و تهمت کجا! آن مناظرههای درخشان ابتدای انقلاب بین برجستهترین چهرههای مذهبی و مارکسیست کجا و این کارشناسسازیها و مخاطبتراشیها کجا!
۳- کار صداوسیما و «کارشناسان»! به کجا کشیده که یک روزنامه اسرائیلی منبع مورد وثوق آنها شده است! خبری چنین مهم چرا فقط در یک منبع اسرائیلی نوشته شده و در طی این سالها کسی نتوانسته آن را حتی تأیید کند؟ اینکه برای به زعم خود تخریب دکتر روحانی و تفکر اعتدالی و تعاملگرایانه، به اسرائیلیات توسل جستهاند، عیار واقعی مدعیان را آشکار میکند.
۴- صداوسیما سالهاست تبدیل به یک تریبون یکطرفه شده و امیدی به پاسخگویی در آن و یا عذرخواهی از آن نیست. ۴ نامه ارسالشده در ایام انتخابات ریاستجمهوری برای پاسخگویی به ادعاهای دروغ برخی کاندیداها در مناظرهها، از سوی سازمان بیپاسخ ماند اما پاسخ دکتر روحانی به آنها خوشبختانه به نحو گستردهای در فضای مجازی و رسانههای عمومی منتشر شد. دیگر دوران تکگویی و نشنیدن صدای دیگران گذشته است، حتی اگر تنها رادیو تلویزیون انحصاری در کشور باشد و محفل سیاسی شکستخوردگان انتخاباتی و جریانات تندرو.
۵- آقای جبلی! صداوسیما نه تنها افتخار مرجعیت رسانهای، وثوق و اعتماد اجتماعی و رضایت و تعداد بییندگان را از دست داده که با این راهی که رفته، در رعایت اخلاق اسلامی نیز شکست خورده است. این تکاپوها برای دیده شدن و سکوت رضایتبخش در مقابل تخریبها، نه اعتباری برای شما و سازمانتان میآورد و نه اعتمادی میافزاید، جز اینکه به همگان اثبات کند که صداوسیما نقش پوششیهای انتخابات را ادامه و عصبانیت خود را از نتیجه انتخاب مردم بروز میدهد. گرچه همچنان حق شکایت برای طرح این ادعاهای خلاف واقع محفوظ است.
روابط عمومی دفتر رئیسجمهور ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم
بخش خبری ساعت 14 شبکۀ اول سیما و در گزارش مجلس ترحیم در حسینیۀ امام خمینی – محل ملاقاتهای عمومی رهبری – و با حضور ایشان در یادبود رییس جمهوری فقید، تصویر حسن روحانی رییس جمهوری پیشین در کنارعلی لاریجانی رییس سابق مجلس شورای اسلامی را پخش نکرد.
عصر ایران- بخش خبری ساعت 14 شبکۀ اول سیما و در گزارش مجلس ترحیم در حسینیۀ امام خمینی – محل ملاقاتهای عمومی رهبری – و با حضور ایشان در یادبود رییس جمهوری فقید، تصویر حسن روحانی رییس جمهوری پیشین در کنار علی لاریجانی رییس سابق مجلس شورای اسلامی را پخش نکرد. این در حالی است که تصویر محمود احمدینژاد دیگر رییس جمهوری پیشین را نشان داد.
هر چند هیچ یک از سه رییس جمهوری سابق ایران (سید محمد خاتمی ، محمود احمدینژاد و حسن روحانی) در آیینهای تشییع سید ابراهیم رییسی شرکت نکردند اما هر سه در همان ساعات اولیه پیام تسلیت صادر کردند و یکی از نزدیکان خاتمی توضیح داد شرایط حضور برای او فراهم نشد. او توضیح بیشتری نداد و از لفظ “منع” هم استفاده نکرد.
سانسور تصویر روحانی در عینِ نشان دادن احمدینژاد در حالی است که در روزهای اخیر رشته اتهاماتی بین یک خبرنگار خانم و مشهور صدا و سیما شهره به ارتباطات خاص سیاسی با وکیل احمدینژاد رد و بدل شده که به سب بار اخلاقی اسباب شگفتی را فراهم آورده است.
بغض صدا وسیما از روحانی اما محدود به این سانسور نیست. در همین گزارش با خانُمی مصاحبه کرد که در آن میگوید تنها رهبری در دوران ریاست جمهوری شان و شهید رجایی و آقای رییسی در بین رؤسای جمهور مردمی بودند و برای ستایش رییس جمهور رییسی اسلاف او را با دو استثنا نفی کرد.
این در حالی است که شهید رجایی تنها 40 روز رییس جمهوری بوده و ریاست او بر دولت مربوط به دوران نخستوزیری از تابستان 59 تا تابستان 60 است نه ریاست جمهوری. ازسوی دیگر روابط نزدیک رهبری با هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری (سال های 68 تا 76) و جملهای که صبح دوم خرداد 1376 دربارۀ او در پاسخ به سؤال کامران نجف زاده گفتند از یادها نرفته است.
به هر رو اگر توجیه سانسور چهرۀ روحانی و لاریجانی به خاطر احتمال کاندیداتوری دومی باشد این احتمال دربارۀ احمدینژاد هم وجود دارد. این یادآوری هم ضروری است که این گزارش از حیث کار رسانهای است و این که در پوشش خبری حضور دو رییس جمهوری سابق نباید تفاوت قایل شوند.
روزنامه کیهان در واکنش به انتشار بخشی از خاطرات دکتر محمدجواد ظریف از کتاب تازهمنتشرشده «پایاب شکیبایی»، مدعی شده دکتر حسن روحانی چون در خواب بود فرماندهان نظامی نتوانستند عملیات حمله به پایگاه عینالاسد را به او اطلاع دهند!
سایت حسن روحانی نوشت: روزنامه کیهان در واکنش به انتشار بخشی از خاطرات دکتر محمدجواد ظریف از کتاب تازهمنتشرشده «پایاب شکیبایی»، مدعی شده دکتر حسن روحانی چون در خواب بود فرماندهان نظامی نتوانستند عملیات حمله به پایگاه عینالاسد را به او اطلاع دهند! اما برخلاف این دروغ کیهان، اصل ماجرا بیاطلاع گذاشتن رئیسجمهور بود و شاهد آن هم لغو جلسه فرماندهان نظامی با دکتر روحانی در خانهاش ساعاتی قبل از حمله است.
کیهانیان اگر غرضی ندارند کافی است با پرسوجو از مقامات ارشد ستاد کل نیروهای مسلح صحت ادعایشان را بیازمایند. آنها به کیهان خواهند گفت که مقامات ارشد نظامی از رئیسجمهور درخواست ملاقات فوری کرده بودند و او در منزلش منتظر آنها بود اما این قرار از سوی درخواستکنندگان در آخرین ساعات لغو شد. تا وقتی که رئیسجمهور ایران از طریق زیرنویس شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی از حمله به عینالاسد در بامداد ۱۸ دی ۱۳۹۸ مطلع شد. البته این اطلاعات سال قبل در مجله آگاهی نو (شماره ۱۰، پاییز و زمستان ۱۴۰۱، صص ۸۵-۸۴) منتشر شده بود.
علت لغو جلسه و دلیل عدم اطلاع به رئیسجمهور که رئیس شورای عالی امنیت ملی است، مشخص نیست اما بعد از ۵ سال دروغ «خواب روحانی»، برای توجیه آن، از آن دست تحلیلهای فضایی کیهانیان است که ید طولایی در این صنعت دارند!
وقتی اصرار بر این بود که رئیسجمهور را از تصمیم حمله به عینالاسد (پیش از نخستوزیر عراق) بیاطلاع بگذارند، طبیعتاً نمیتوانسته وزیر خارجه را مطلع کند! هرچند کیهان نمیداند اما وزیر خارجه عضو حقوقی شورای عالی امنیت ملی است و رئیسجمهور به عنوان رئیس این شورا نمیتواند به جای اعضا تصمیم بگیرد، حتی اگر مطلع باشد.
البته اخیراً دریابان علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایالات متحده که مدعی تماس ایران با آمریکا قبل از حمله موشکی به پایگاه عینالاسد شد، گفت: «بر اساس «تصمیم مورد اجماع» مقرر شد عملیات موشکی پرحجم علیه پایگاه عینالاسد که مهمترین پایگاه آمریکا در عراق به شمار میرود برای دستیابی به حداکثر تخریب به صورت کاملاً غافلگیرانه انجام شود.» معلوم نیست منظور ایشان از اجماع بین چه کسانی بوده، وقتی رئیس شورای عالی امنیت ملی هم مطلع نبوده است؟
چنانکه دکتر ظریف در کتاب خاطراتش روایت کرده آخرین تصمیم در جلسه روز جمعه شورای عالی امنیت ملی (۱۳ دی ۱۳۹۸) این بود که شتابی برای پاسخ به آمریکا در انتقام از شهادت سردار سلیمانی نیست و مؤثرترین روش، که همواره توسط حزبالله لبنان نیز پیگیری میشود، تحمیل شرایط فرساینده آمادهباش بر نیروهای طرف مقابل است. اما دکتر ظریف در سحرگاه چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸، حدود ساعت ۴:۳۰ بامداد، پیام عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه پیرامون حمله به عینالاسد را دریافت کرد. دبیرخانه حدود ساعت ۳ بامداد، دکتر عراقچی را از خواب بیدار کرده و از او خواسته بود که پیامی را از طریق سفیر سوئیس به آمریکا برساند. ایشان هم ناباورانه توانسته بود در آن وقت شب سفیر سوئیس را بیدار کرده و پیام را به او برساند.
اینکه آمریکاییها پیش از حمله و قبل از رئیسجمهور و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، به وسیله نخستوزیر عراق از حمله خبردار شده بودند، را عادل عبدالمهدی همان روز حمله به عینالاسد به صورت رسمی اعلام کرده بود.
طبق اعلام دفتر عبدالمهدی، عراق کمی بعد از نیمه شب و قبل از حملات موشکی «پیام رسمی شفاهی» از ایران دریافت کرد ولی بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، فرمانده این پایگاه آمریکایی، در ساعت ۱۱ شب قبل (حدود دو ساعت و نیم قبل از اصابت موشکها) به نیروهای تحت امرش در پایگاه عینالاسد دستور داده بود که به پناهگاهها بروند.
عباس عراقچی یک و نیم ساعت پس از حمله، به خواست مقامات نظامی مراتب را به سفارت سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران منتقل کرد و پیام داده بود که جواب ایران به ترور سردار خود این بود و پایان عملیات را اعلام میکند.
این با اطلاعاتی که منابع رسمی در ایران عصر همان روز منتشر کردند، همخوانی دارد که نوشتند «ایران به آمریکا اعلام کرده هرچند پاسخ ترور سردار قاسم سلیمانی را میدهد، اما آغازگر جنگ نیست ولی اگر آمریکا جنگی را آغاز کند، با شدت بسیار بالا به آن پاسخ خواهد داد.» (خبرگزاری تسنیم، ۱۸ دی ۱۳۹۸ – ۱۷:۵۸)
شبکه آمریکایی سیانان هم یک روز بعد در گزارشی خبر داد که دولت ایران با استفاده از «دستکم سه مجرای پشتپرده» به آمریکا اطلاع و اطمینان داد که به تلافی شهادت سردار سلیمانی فقط به یک حمله علیه مراکز آمریکایی دست خواهد زد.
دکتر روحانی و اعضای دولت دوازدهم به دلیل همین بیخبری از حمله به عینالاسد، در جریان استقرار پدافند هوایی با احتمال پاسخ متقابل آمریکا و تصمیمگیری درباره کلییر نکردن آسمان کشور – هرچند در حیطه اختیارات دولت نیست – و متعاقب آن فاجعه هواپیمای اوکراینی نبودهاند.
در پایان بهتر است به کیهان توصیه شود با این میزان دسترسی اندک به اطلاعات و تحلیلهای فضایی، قبل از ادعاهای سنگین، تماسی با منابع آگاه مورد وثوق خود بگیرد و این بنگاه مطبوعاتی قدیمی را بیش از این تبدیل به پایگاه بهتان و توهم نکند.
«به دلیل اینکه پاسخ شورای نگهبان فاقد مستندات بوده، روحانی در نامهای به این شورا خواستار ارائه اسناد و دلایل ردصلاحیت و خودداری از کلیگویی شده است.»
حسن روحانی در نامه جداگانه به شورای نگهبان خواستار اعلام دلایل ردصلاحیت و خودداری از کلی گویی شده است.
سایت رئیسجمهور سابق نوشت: با گذشت بیش از ۴۰ روز و ارسال چهار نامه از سوی حجتالاسلام حسن روحانی، شورای نگهبان هفته گذشته در پاسخ، موارد ردصلاحیت او در ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری را اعلام کرد.
به دلیل اینکه پاسخ شورای نگهبان فاقد مستندات بوده، آقای روحانی در نامهای به این شورا خواستار ارائه اسناد و دلایل ردصلاحیت و خودداری از کلیگویی شده است.
یکی از فقها و نیز سخنگوی شورای نگهبان تأکید کرده بودند که باید به نامه روحانی دربارهٔ اعلام دلایل ردصلاحیتش سریعتر پاسخ داده شود و پاسخ این شورا پس از ارسال نامه چهارم دکتر روحانی و گلایه از بیپاسخ ماندن سه نامه قبلی در ۱۵ اسفند دریافت شد.
اما پاسخ شورای نگهبان بدون ارائه مستندات بوده و دکتر روحانی در نامه خود که دیروز (یکشنبه، ۲۰ اسفند) ارسال شده، خواستار دریافت دلایل مستند ردصلاحیت شده است.
نامه روحانی به شورای نگهبان در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
حسن روحانی در گفتگویی با مجله آگاهینو به سردبیری «محمد قوچانی» به مسائلی در حوزه تاریخ شفاهی و خاطرات، مجلس خبرگان رهبری و انتخابات اسفند ۱۴۰۲ پرداخت.
رئیسجمهور سابق گفت: یک عده در جامعه هستند که آدمهای افراطی و تندرو هستند؛ اگر سمت قضایی میداشتم و دادستان تهران یا کشور بودم با این موارد برخورد میکردم.
به گزارش ایرنا، حسن روحانی در گفتگویی با مجله آگاهینو به سردبیری «محمد قوچانی» به مسائلی در حوزه تاریخ شفاهی و خاطرات، مجلس خبرگان رهبری و انتخابات اسفند ۱۴۰۲ پرداخت.
روحانی تصریح کرد: یک عده در جامعه هستند که آدمهای افراطی و تندرو هستند و حرفهای بیحساب و کتاب و اتهام ناروا میزنند که از لحاظ حقوقی جرم است. من اگر سِمت قضایی میداشتم و دادستان تهران یا کشور بودم با این موارد برخورد میکردم.
او درباره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینکه رأی کسی که میخواهد عضو خبرگان بشود اجتهاد مطلق نیاز نیست. اعضای خبرگان لازم نیست حتماً معمم یا مرد باشند، گفت: زن هم میتواند عضو خبرگان باشد. شاید بهتر بود به جز مجتهدان دیگر کارشناسان هم امکان عضویت در مجلس خبرگان را داشتند.
رئیسجمهور سابق در گفتگوی خود به برنامههایی که برای خبرگان رهبری تدارک دیده است اشاره میکند و میگوید: من در این دوره چون مسئولیت دیگری ندارم فرصت کافی و لازم برای پرداختن به خبرگان را دارم و با طرحهای پیشنهادی در مجلس خبرگان حضور خواهم یافت.
روحانی ، روز دوم اجلاس در نطقی به این اتهامات پاسخ داد و پس از آن به طور مکتوب و مستند، با ارسال نامهای برای کلیه اعضای مجلس خبرگان رهبری به تاریخ ۱۹ مهرماه ۱۴۰۲ به اتهامات نماینده مازندران پاسخ داد.
سایت حسن روحانی نوشت: در آخرین اجلاس مجلس خبرگان رهبری، نماینده مازندران در نطق خود اتهاماتی را علیه حسن روحانی درباره اجرای سند ۲۰۳۰ و آتش زدن قطعنامهها مطرح کرد.
روحانی، روز دوم اجلاس در نطقی به این اتهامات پاسخ داد و پس از آن به طور مکتوب و مستند، با ارسال نامهای برای کلیه اعضای مجلس خبرگان رهبری به تاریخ ۱۹ مهرماه ۱۴۰۲ به اتهامات نماینده مازندران پاسخ داد.
با توجه به اینکه محتوای جلسات مجلس خبرگان رهبری انتشار عمومی ندارد، نامه روحانی به اعضای مجلس خبرگان با وجود اینکه قید محرمانه نداشت، به طور عمومی منتشر نشد. اما پس از آنکه سید رحیم توکل، اتهامات مطرحشده در نطق خود در مجلس خبرگان را در مصاحبه با سایت جماران تکرار کرد، نامه دکتر روحانی در پاسخ به دو اتهام منتشر میشود.
در نطق نماینده مازندران در مجلس خبرگان رهبری – چنانکه در مصاحبه با سایت جماران هم اشاره کرده – دو اتهام مطرح شده است: «یکی در مورد برنامه برجام مال آقای روحانی [بود و] یکی هم در مورد عفت و حجاب که رهبری فرمودند، این کار دشمن تهاجم فرهنگی نیست، [بلکه] شبیخون فرهنگی است؛ اما ایشان (روحانی) در زمانی که ریاست داشتند گفتند حتی اکثر مواد ۲۰۳۰ را اجرایی میکنم. دوم اینکه رهبری فرمودند اگر خارجیها آن برگه برجام را پاره کنند، ما برگه برجام را آتش میزنیم. اما بعد از آن سخنان آقای روحانی گفتند، انگار یک منقلی اینجا هست که آدم بخواهد داخل آن کاغذی را آتش بزند!»
در نامهای که روحانی، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری برای دیگر اعضای این مجلس ارسال کرده، درباره این دو اتهام این پاسخها مطرح شده است:
پاسخ به شبهه مربوط به اجرای سند ۲۰۳۰
«چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» در امتداد برنامه «آموزش برای همه» قرار دارد که سابقه آن به سال ۱۹۹۰ باز میگردد. برنامه «آموزش برای همه» طی سالهای ۲۰۰۰ الی ۲۰۱۵ در جمهوری اسلامی ایران اجرا شد و به دلیل دستاوردهای موفق در برخی از شاخصها، مورد تقدیر جهانیان قرار گرفت.
پیشنویس اولیه «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» در اجلاس مجمع جهانی آموزش (خرداد ۱۳۹۴) در اینچئون کره جنوبی ارائه گردید. در این اجلاس هیات کشورمان «تحفظ رسمی» نسبت به کل سند را در جلسه ارائه نمود. «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» در اجلاس مقامات عالیرتبه آموزش جهان در حاشیه سی و هشتمین اجلاس کنفرانس عمومی یونسکو (آبان ۱۳۹۴) ارائه و به تصویب رسید.
در اجلاس مزبور وزیر وقت آموزش و پرورش طی سخنانی بر ملاحظات جمهوری اسلامی ایران در این سند تاکید و بار دیگر متن تحفظ رسمی کشورمان در اجلاس اینچئون را به شرح زیر قرائت کرد و درخواست نمود این تحفظ در اسناد مربوطه اجلاس درج گردد: «جمهوری اسلامی ایران خود را متعهد به بخشهایی از «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» که به هر شکلی در تعارض با مقررات و اولویتهای ملی، باورهای دینی و ارزشهای فرهنگی جامعه ایرانی تفسیر و تعبیر شوند، نمیداند.»
هیات وزیران در تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲۵ مصوبه ۷۶۴۰۳ برای تشکیل کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰ با هدف تهیه «برنامه اجرایی و نظارتی» در سطوح ملی و استانی را تصویب نمود. بر اساس بند ۲ مصوبه هیات وزیران، کارگروه مزبور این وظیفه را میبایست همسو با اهداف «برنامههای توسعه کشور»، «اسناد راهبری توسعه»، «نقشه جامع علمی کشور» و «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» انجام دهد.
کمیسیون ملی یونسکو در پی نهایی شدن «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰»، و با همکاری متخصصین ارشد آموزش در کشور، اقدام به تدوین پیشنویس اول «چارچوب اقدام ملی آموزش ۲۰۳۰» مبتنی بر اسناد بالادستی و منطبق با معیارها و ارزشهای شریعت اسلامی نمود و این پیشنویس در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۵ رونمایی شد.
اجرایی شدن برنامه مزبور در دستگاههای دولتی، یک هفته قبل از فرمایشات مورخ ۱۳۹۶/۲/۱۷ مقام معظم رهبری، بر اساس بخشنامه معاون اول رئیسجمهور در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۱۰ متوقف و بر اساس مصوبه هیات وزیران در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۱۸ تصویبنامه ۷۶۴۰۳ از زمان تصویب لغو شد.
درباره مصوبه پیشنهادی دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی در تاریخ ۱۳۹۶/۳/۲۳ این نکته قابل ذکر است که رئیسجمهور در جلسه ۷۹۲ مورخ ۱۳۹۵/۱۱/۱۹ درباره سند ۲۰۳۰ تاکید کرده است که: «اسنادی که قرار است در سطح بینالملل مطرح باشند باید با دیدگاه جمهوری اسلامی ایران و اسناد ملی مغایرت نداشته باشند و لازم است این موضوع در دستور کار شورا قرار گرفته و ابعاد موضوع برای تصمیمگیریهای لازم مورد بررسی قرار گیرد.» ولی به دلایلی خارج از اختیار رئیس شورا، این بحث تا قبل از فرمایشات مقام معظم رهبری در جلسه رسمی مطرح نشده است و متن پیشنهادی نیز از آن رو که ناظر به یک مصوبه از پیش ابطالشده هیات وزیران بود، هم از نظر حقوقی اشکال داشت و هم از نظر تحصیلِحاصل بودن واجد نفعی نبود.
اما تهمت مربوط به اینکه بنده گفته باشم: «تا من هستم سند ۲۰۳۰ را اجرا میکنم» یک دروغ آشکار و حاصل تقطیع ناجوانمردانه بخشی از سخنرانی مورخ ۱۳۹۶/۳/۴ است. متن کامل عرایض بنده به شرح زیر است:
«چقدر رفتند سمپاشی کردند؛ گفتند اسلام از دست رفت و در تمام مدارس ما اخلاق زیر پا گذاشته میشود. هر کسی تهمت زد، توهین کرد و غیبت کرد از همه گذشتم ولی از این توطئه ۲۰۳۰ نمیگذرم. یک وقتی شما امام زمان(عج) را ابزار سیاست قرار میدهید که مردم جواب دادند. یک وقت امام رضا(ع) را ابزار قرار میدهید و مردم جواب میدهند. تو را به خدا دین را ابزار سیاست نکنید. چرا به معلمان و دانشآموزان ما توهین کردید؟ من از ۲۰۳۰ نمیگذرم و تا آخر دولت دوازدهم آن را دنبال میکنم. باید به آدمهایی که با دین مردم بازی کردند بگوییم. البته آگاهی مردم ما بالاتر از این حرفهاست که افرادی را از تهران و قم به روستا بفرستیم و سر مردم کلاه بگذاریم.»
هر ذهن غیرمریضی که حتی ادبیات و قرینه متصل در اصول را هم نخوانده باشد در نگاه اول میفهمد که این سخن ناظر به دنبال کردن توطئهگران است نه اجرای سند ۲۰۳۰. (چه اینکه در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۱۸ در دولت یازدهم و ۲۴ روز قبل از شروع دولت دوازدهم، خود دولت آن را لغو کرد.)
پاسخ به شبهه مربوط به آتش زدن قطعنامهها
حضرت آیتالله خامنهای مدظلهالعالی در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۲۵ در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «جمهوری اسلامی ابتدائاً برجام را نقض نخواهد کرد، زیرا وفای به عهد، دستور قرآنی است اما اگر تهدید نامزدهای ریاستجمهوری امریکا مبنی بر پاره کردن برجام عملی شود، جمهوری اسلامی برجام را آتش خواهد زد که این کار هم دستوری قرآنی درباره نقض عهد متقابل است.»
رئیسجمهور وقت ۹ ماه بعد در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۷ در دیدار با مجریان انتخابات گفت: «اگر برجام هیچ کاری نکرده باشد، فقط قطعنامههای الزامی فصل ۷ شورای امنیت سازمان ملل را بدون اینکه حتی یک ساعت آن را اجرا کنیم، برای اولین بار در تاریخ سیاسی جهان لغو کردیم، برای موفقیتآمیز خواندن آن کافی است چرا که هیچ کشوری نبوده که او را به فصل ۷ منشور سازمان ملل بکشانند مگر آنکه آن نظام را سرنگون کرده و جنگ را بر آن تحمیل کنند.
ایران کشوری است که این قطعنامه را به دست همانهایی که تصویب کرده بودند، لغو کرد. البته برخیها هم بودند که تصور میکردند منقلی وجود دارد و میتوانند این قطعنامهها را روی آن انداخته و آتش بزنند. برخی سایتها و روزنامهها فکر میکنند که اگر از برجام تعریف کنند این موضوع تعریف از دولت محسوب میشود در حالی که دولت آن را متعلق به مردم و رهبری عزیز میداند و برجام افتخاری برای همه ایران است.»
همانگونه که ملاحظه میفرمایید مخاطب رئیسجمهور مخالفان داخلی برجام و سادهانگارانی هستند که قطعنامههای فصل هفتی شورای امنیت را کاغذ پاره میانگاشتند.
او تصریح میکند که برای لغو قطعنامههای شورای امنیت چارهای جز مذاکرات سخت و دقیق وجود ندارد و نپذیرفتن آن قطعنامهها توسط ایران یا به منقل انداختن آن قطعنامههای کاغذی مانعی برای اجرایی شدن آن در سطح جهان ایجاد نمیکرده است.
اما مخاطب فرمایشات رهبری، مخالفان خارجی برجام و یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری آمریکا هستند که گفته بودند پس از کسب پیروزی، برجام را پاره خواهند کرد. این فرمایشات مربوط به پس از مذاکرات و حصول توافق است و تکلیف اقدام متقابل جمهوری اسلامی را در صورت نقض عهد از طرف مقابل روشن میکند.
متأسفانه در این مغالطه آشکار تعدد ظرف زمانی و تفرق مخاطب و تنوع شیوه خطاب نادیده گرفته شده است و سخنی با مخاطب داخلی در موضوع قطعنامههای شورای امنیت و سخنی با مخاطب خارجی در مورد نقض عهد احتمالی مقایسه شده است و تفاوت قطعنامهها با برجام نادیده گرفته شده است.
خبرگان محترم مستحضرید که مقام معظم رهبری در مورخ ۱۳۹۷/۶/۷ در دیدار رئیسجمهور و اعضای دولت فرمودند: «گاهی از من سؤال میشود شما گفتید برجام را آتش میزنیم چرا نزدید؟ علت اینکه آتش نزدیم همین بود، گفتیم شاید بشود منافع ملی را با آن تأمین کرد.»
این بیانات گویای تدبیر نظام جمهوری اسلامی از ناکام کردن دولت آمریکا است که فکر میکرد با خروج ترامپ از برجام، ایران هم از برجام خارج خواهد شد و جای متهم عوض خواهد شد؛ اما تا امروز که دولتهای جدیدی از امریکا و ایران بر سر کار آمدهاند، هنوز دولتی که از سوی جهان به نقض عهد در برجام متهم است آمریکاست و نه ایران! و این نشاندهنده حقانیت راهبرد نظام در حفظ منافع ملی کشور است.
انتشار خبر ثبت نام حسن روحانی در انتخابات خبرگان واکنش های فراوانی به همراه داشته است.
پایگاه خبری رسا نشر – درست ار زمان انتشار خبر ثبت نام حسن روحانی به عنوان نامزد انتخابات مجلس خبرگان 1402، واکنش های بسیاری از طرف حامیان و بعضاً مخالفان او در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. صدا و سیمای ملی که انگار خود را یکی از بزرگترین مخالفان جدی شیخ حسن می پندارد در یک برنامه ضمن تحقیر رد صلاحیت داماد حسن روحانی، موضع تندی نسبت به ثبت نام رئیس جمهور سابق ایران گرفت و به صورت تلویحی از شورای نگهبان خواست تا روحانی را رد صلاحیت کند!
علاوه بر این رسانه، افزاد و رسانه های دیگری نیز خواستار رد صلاحیت روحانی شده اند. این درخواست ابهامی را به وجود می آورد که مگر شورای نگهبان برای تایید و یا رد صلاحیت افراد ضابطه و چارچوب قانونی ندارد، و نظرات افراد و رسانه ها را بررسی می کند؟ گویی این افراد خود را فرای قانون می دانند . چراکه از فهوای کلامشان اینگونه بر می آید که می خواهند برای شورای نگهبان تکلیف مشخص کنند. اگر این افراد و رسان های وابسته قائل به قانون هستند، بهتر نیست با اعتماد به شورای نگهبان، اجازه دهند صلاحیت روحانی توسط این نهاد قانونی بررسی شده و اگر حائز شرایط نبود، بدون تعارف و مصلحت اندیشی خودشان کاندیدا را رد صلاحیت کنند. از آنطرف هم اگر این شورا روحانی را تائید کرد، به قانون تمکین کنند و برای تخریب روحانی از روش های دیگری که در چند سال گذشته از آن بهره می بردند، استفاده نمایند.
البته شدت حملات به رئیس جمهور سابق در این زمینه به قدری بالاست که نمی شود فهمید از او متنفرند یا می ترسند با توجه به ناامیدی و گلایه مردم از شرایط اقتصادی کشور، باز جامعه به روحانی اقبال نشان دهد و در انتحابات با آراء بالایی پیروز شود؟ که اگر مورد دوم صحیح باشد، باید گفت حق دارند برای تخریب و رد صلاحیت شیخ حسن این همه دست و پا بزنند!
علاوه بر مهاجرت گسترده نخبگان، ببینید دانشگاههای ما چه شرایطی دارند؟ فاجعه بزرگی در حال رخ دادن است.
حسن روحانی، رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم، در ادامه جلسات خود با فعالان گروهها و احزاب سیاسی، روز دوشنبه (۱۵ آبان) با اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان دیدار و گفتوگو کرد.
به گزارش عصرایران، روحانی در این دیدار ناامیدی را عامل بیاثر کردن احزاب باسابقه یا انفعال آنها دانست و گفت: ناامیدی احزابی که در گذشته تجربه و فعالیتهای خوبی داشتند، سرمایه آنها را بیاثر میکند. احزابی هم وجود دارند که امیدوارند اما امیدشان در حدی نیست که بتوانند در صحنه فعال باشند و منتظر ماندهاند تا دیگران بیایند و امید و شرایطی را ایجاد کنند تا آنها فعال شوند. البته هر امیدی زمانی دارد، نمیشود تا سالهای طولانی امید داشت بدون اینکه به نتیجهای ختم شود. این امید باید در زمان مناسب ما را به نقطه مورد انتظار برساند. امید باید نسبت به افقی باشد که ما میبینیم نه افق دوری که قابل رؤیت نیست.
رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم با بیان اینکه بزرگترین فاجعهای که رخ میدهد تهدید سرمایه انسانی ماست، افزود: احزاب و گروهها میتوانند در مقابل این هجمه بزرگی که به سرمایههای انسانی صورت میگیرد ایستادگی کنند و مانع گسترش ناامیدی شوند. این سرمایه انسانی باید در مسیر توسعه قرار بگیرد. یکی از افتخارات ما بعد از انقلاب که آمار و ارقام هم تأیید میکند، توسعه سرمایه انسانی در حوزه آموزش، امید به آینده و بهداشت و درمان است.
وی اظهار داشت: آمار رسمی اثبات میکند که در دولت یازدهم و دوازدهم این سرمایه در آموزش و پرورش و بویژه آموزش عالی و دانشگاهها توسعه پیدا کرد و فضا باز شد؛ دانشجوی ستارهدار نداشتیم، فاجعه بورسیه را افشا کردیم، ماجرای تکاندهندهای که بعضیها بدشان آمد. البته الان به شکل وسیعتر و از طریق دیگری وارد میشوند و جمع زیادی را اتوبوسی وارد دانشگاه و عدهای را اتوبوسی خارج میکنند.
علاوه بر مهاجرت گسترده نخبگان، ببینید دانشگاههای ما چه شرایطی دارند؟ تعدادی از استادان برجسته علوم پزشکی به من گفتند تا چند سال آینده ما در تعدادی از رشتهها دیگر متخصص نخواهیم داشت. ناچار باید متخصصان را از خارج وارد کرد یا بیماران را به خارج فرستاد. فاجعه بزرگی در حال رخ دادن است. با این حال چه برخوردی با دانشگاه و اساتید و دانشجویان میشود؟ با دانشجو صرفا به این دلیل که شعار تندی داده با شدیدترین شیوه برخورد میشود.
روحانی به برگزاری مراسم ۱۶ آذر در دوران دولت تدبیر و امید اشاره کرد و گفت: قبل از دولت یازدهم رئیسجمهور سالها برای آغاز سال تحصیلی به دانشگاه نمیرفت که پس از آن آغاز شد. سالها بود مراسم ۱۶ آذر برگزار نمیشد. در سال اول که میخواستیم برگزار کنیم برخی به من هشدار دادند که این کار خطرناک است، من گفتم چه خطری دارد، بگذارید در مراسم ۱۶ آذر مسئولین بروند و سخنرانی کنند. خود من هم در آن سالها در مراسم ۱۶ آذر در دانشگاهها شرکت کردم. خیلی از چهرههای سیاسی هم رفتند و ۱۶ آذر رونق پیدا کرد. آزادی دانشجویان و استادان و فرهیختگان برای ما یک اصل بود.
او با بیان اینکه یکی از کارهای کمنظیر دولت یازدهم بحث تحول سلامت بود، اظهار داشت: برای اولین بار کل مردم ایران به طور رایگان بیمه درمانی شدند. در آن دوره ۹۰ هزار تخت بیمارستانی به ۱۳۶ هزار رسید و نیمی از ۹۰ هزار تخت هم بازسازی کامل شد. علاوه بر آن تختهای ICU هم ۲/۵ برابر شد. اگر این اقدامات نشده بود ما در دوره کرونا دچار فروپاشی سیستم درمان میشدیم. اینکه در کرونا توانستیم بهتر از کشورهای اروپایی عمل کنیم و هیچ وقت بیمار کرونایی به خاطر نبود تخت از خدمات بیمارستانی محروم نشد، به دلیل اقدامات دولت در بخش سلامت بود.
رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم تاکید کرد که سرمایه انسانی برای توسعه نیازمند ابزار لازم است و افزود: اگر ما در مسأله اینترنت و پهنای باند تحول ایجاد نکرده بودیم، در دوره کرونا نمیتوانستیم کشور را اداره کنیم. بدون توسعه زیرساختهای اینترنتی و سهولت دسترسیها، دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان چطور فعال میشوند و چگونه میتوان با دنیا تعامل گسترده داشت؟
دکتر روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود به مساله جوانگرایی اشاره کرد و گفت: من با جوانگرایی کاملاً موافقم و در دولت به همه وزرا هم ابلاغ کردم که از مشاوران و معاونین خود از چند نفر از جوانان و زنان استفاده کنند. البته نه جوانگرایی افراطی و حذف افراد باتجربه را قبول دارم و نه پیرسالاری و بیاعتنایی به نشاط و نیرو و انگیزه جوانان را. ما تجربه درخشان ابتدای انقلاب را داریم که بزرگانی از سه نسل مثل آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان در کنار میانسالانی مانند آقایان منتظری، مطهری و بهشتی و جوانترهایی مانند آقایان خامنهای و هاشمی قرار گرفتند و کشور را اداره کردند.
او با تاکید بر اینکه اگر نشاط جوان در کنار تجربه میانسال قرار بگیرد، میتواند کشور را به سمت توسعه حرکت دهد، بیان کرد: میگویند کشور را به جوانان حزباللهی بدهیم، حالا با هر تفسیری که میتوان از جوان و حزباللهی داشت. آنها مگر چند میلیون نفر هستند؟ خب بقیه چکار کنند؟ به آن چند میلیون نفر همه امکانات و مسئولیتها را بدهیم، بقیه از کشور خارج شوند یا بیکار بمانند؟ افرادی هستند که ممکن است جوان حزباللهی تعریف نشوند اما هم متدین هستند، هم به کشور خدمت و ایثار میکنند، حالا بگوییم اینها نباشند؟ با این شیوه رفتار، کشور در معرض خطر قرار میگیرد. انفعال و عقبنشینی و خودکشی از ترس مرگ ما را به جایی نمیرساند.
روحانی تاکید کرد که کشور متعلق به یک عده محدود نیست و افزود: اقلیتی آمدهاند و با شعار همه مناصب را گرفتهاند. مگر کشور متعلق به آنهاست؟ کشور متعلق به همه ماست نه هیچ گروه و جناح و حزب خاصی. ایران متعلق به تمام ایرانیان است؛ شیعه، سنی، ارمنی، یهودی، زرتشتی و دارای افکار دیگر. حتی ممکن است عدهای قانون اساسی را هم قبول نداشته باشند اما باید بتوانند در کشور زندگی کنند. باید وسیله زندگی برای همه مردم فراهم کنیم. این نمیشود که چون مخالف ما هستند پس زندگی نکنند. همه باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند.
رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم با اشاره به خطر شکافهای عمیق اجتماعی برای کشور گفت: ما الان به نقطهای رسیدهایم که در یک مسأله روشنی مانند غزه هم مثل هم حرف نمیزنیم. در این حادثه سخت و سنگین برای اولین بار میبینیم در ایران میان مردم شکاف وجود دارد. این موضوع بیسابقه و این شکاف اجتماعی و فرهنگی و دیدگاه نسبت به منطقه و جهان بسیار خطرناک است.
میبینیم که مردم در اروپا و آمریکا تظاهرات بسیار بزرگی برپا کردند که شاید کمتر سابقه داشته که جمعیتهای اینچنینی به خیابان بیایند و به نفع مظلومین شعار دهند، گرچه دولتهایشان حامی ظالماند. در دنیای شرق که مردم حتی به خیابان هم نمیآیند و گویا اتفاقی نیافتاده است. جهان اسلام و دنیای عرب هم میبینیم چه وضعی دارند. اما در داخل چرا اینقدر از هم فاصله گرفتیم و چطور شده که در هیچ امری با هم نظر واحدی نداریم؟ این یک علامت هشدار برای ماست.
روحانی اظهار داشت: بین جنگ و صلح فاصله خیلی زیادی نیست. الان ما در شرایط جنگ نیستیم اما با جنگ هم فاصله زیادی نداریم. ممکن است یک اشتباه، تصمیم نادرست یا یک عمل غیردقیق، شعله جنگ را به سمت ما بکشاند. وقتی آتش جنگ شعلهور شد خاموش کردنش بسیار سخت و گاهی ناممکن است.
او در ادامه گفت: در دولت دوازدهم در مقطعی تصمیم مهمی گرفتم که بار آن هم بر دوش من بود. ما قبلاً تصمیم گرفته بودیم که اگر آمریکا از برجام خارج شد، ما هم از برجام خارج شویم. این تصمیم قبلی ما بود. آقای پوتین در جلسهای برای من توضیح داد که به ترامپ گفته بودند اگر آمریکا از برجام خارج شود، بلافاصله ایران هم از برجام خارج میشود. خب اگر ما از برجام خارج میشدیم همه بار بر دوش ایران میافتاد و کسی نمیگفت آغازگر ترامپ بوده یا ما. ترامپ از برجام خارج شد اما برجام از بین نرفت، فقط یک عضو خارج شد.
طرف ما شش کشور بودند که شدند پنج کشور. اما اگر ما از برجام خارج میشدیم، برجام لغو میشد و بلافاصله تمام قطعنامههای شورای امنیت برمیگشت. پوتین به من گفت از هوشمندی شما دچار حیرت شدم. شما نگفتید ما از برجام خارج میشویم یا میمانیم؛ گفتید چند هفته مهلت میدهیم. این حرف برای آمریکاییها خیلی سنگین بود و باور نمیکردند که تمام برنامههایشان تغییر کند. اگر ما هم بلافاصله از برجام خارج میشدیم چه بلایی سر کشور میآمد؟ فرض کنید سال ۱۳۹۶ کاندیدای دیگری انتخاب میشد، همان شب اعلام میکردند که ما از برجام خارج شدیم.
دکتر روحانی افزود: من گفتم چند هفته به ۵ کشور باقیمانده مهلت میدهیم. هفته دوم آقای مکرون به من زنگ زد و گفت از طرف تمام ۲۸ کشور اتحادیه اروپا از شما میخواهیم این چند هفته را تمدید کنید تا ما بتوانیم به نتیجهای برسیم. بالاخره اروپا مجبور شد طرح ۱۱ مادهای پیشنهاد دهد که البته آن را اجرا نکرد ولی تا آخر از لحاظ سیاسی روبهروی ترامپ ایستاد.
رهبران اروپا به من گفتند این برای اولین بار در تاریخ آمریکا و اروپاست که رئیسجمهور آمریکا تصمیمی گرفته و همه ما یکپارچه روبهرویش ایستادهایم. به هرحال برجام خیلی فرازونشیب داشت اما ماند، ولو نیمه جان. همین برجام نیمه جان سال ۲۰۲۰ تحریم تسلیحاتی سازمان ملل و امسال تحریم موشکی را از ایران برداشت. در اسفند ۱۳۹۹ هم که فعال شدن برجام کاملاً امکانپذیر بود اگر مصوبه مجلس مانع کار نمیشد.
رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم گفت: در کرونا اگر آن دولت نبود معلوم نبود چه بلایی بر سر مردم میآمد؟ من با چه مشکلاتی توانستم موافقت همه را بگیرم که واکسن وارد کنیم. عدهای اول میگفتند واکسن نباید تزریق کنیم، عدهای دیگر میگفتند ما در حال تولید واکسن هستیم و میخواهیم به دنیا هم صادر کنیم. این واکسن که آقایان در داخل میگفتند تولید میکنیم و ۵۰ میلیون دوز میدهیم تا آخر دوره ما چند میلیون دوز بیشتر نتوانستند بدهند. این واکسن اواخر خرداد ۱۴۰۰ آماده شد ولی ما واکسن اسپوتنیک را در بهمن ۹۹ وارد کردیم و بلافاصله ۵۰۰ هزار دوز به کادر درمان که اولویت ما بودند، تزریق شد.
در این جلسه اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، گزارشی از فعالیتهای خود ارائه کردند و به بیان نقطهنظراتی درباره شرایط سیاسی و برنامهریزی برای انتخابات پرداختند.