برچسب: روانشناسی

  • ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید

     

    با چند حقیقت روانشناختی جالب درباره انسان همراه باشید.

    ۱- هنگام رانندگی وقتی به جای ناآشنایی می رسیم صدای ضبط را کم یا قطع می کنیم

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    تصور کنید با ماشین راهی جلسه ی مهمی در جای ناآشنایی شده اید. احتمالاً دست از صحبت با بقیه ی سرنشینان خودرو برمی دارید، صدای ضبط را کم یا کامل قطع می کنید و همه ی تمرکزتان را روی مسیر می گذارید تا یک وقت گم نشوید.

    دانشمندان می گویند وقتی توجه مان معطوف به گوش دادن است، از اطلاعات بصری ای که مغز دریافت می کند کمتر مطلعیم. به همین دلیل است که اغلب اوقات باید صدای پس زمینه را قطع کنیم تا مسیر را اشتباه نرویم.

    ۲- هنگام صحبت دست هایمان را تکان می دهیم

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    اگر هنگام صحبت دست هایمان بند کاری نباشد، معمولاً شروع می کنیم به حرکت دادن آن ها، که این مسأله کاملاً طبیعی است.

    دانشمندان در تحقیقات خود متوجه شدند میل طبیعی ما به تکان دادن دست های خود در هنگام صحبت بخشی از روند تکاملی ما است. دانشمندان پی بردند شبکه های عصبی درون مغز که به ما کمک می کنند دست هایمان را تکان دهیم و صحبت کنیم، رشد کردند. آن ها همچنین متوجه شدند سیگنال های اجتماعی ای که پرنده ها و پستانداران (از جمله انسان ها) از آن ها استفاده می کنند از مغز سوم ماهی ها نشأت می گیرند. به همین دلیل است که گفتار و حرکات تعاملی منشأ تکاملی دارند.

    ۳- در یک پارکینگ تقریباً خالی ترجیح می دهیم ماشین مان را کنار ماشین دیگری پارک کنیم

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    این رفتار را می توان با توجه به این نکته توضیح داد که انسان ها موجودات اجتماعی ای هستند. ما اغلب تابع جمع هستیم و به همین خاطر است که در شرایط عادی، ماشین مان را نزدیک تنها ماشین دیگر پارکینگ پارک می کنیم.

    دانشمندان به تحقیق درباره ی این موضوع پرداختند و به چند دلیل درباره علت تابع جمع بودن انسان ها رسیدند.

    یکی از آن ها این است که تعداد محصولات و خدمات پیرامون ما به سرعت در حال افزایش است. ما وقت کافی برای امتحان کردن همه ی آن را ها نداریم. به همین دلیل از چیزهایی استفاده می کنیم که امتحانش را توسط اکثریت پس داده باشد. به علاوه، به همین خاطر است که در آگهی های تبلیغاتی اغلب می شنویم که مثلاً می گویند این محصول را از ۱۰ کارشناس ۹ نفر توصیه می کنند. آن ها با این کار سعی دارند ما را وادارند تابع جمع شویم.

    ۴- آخرین تکه پیتزا را برنمی داریم

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    این حقیقت بسیار عجیب است چون با بسیاری از تحقیقات صورت گرفته درباره مقوله ی کمبود در تناقض است. این تحقیقات می گویند هر چه محصولی کمیاب تر باشد، میل ما برای به دست آوردن آن بیشتر می شود. به همین دلیل است که در آگهی های تبلیغاتی اغلب می شنویم که تعداد محدودی از محصول موجود است.

    با این حال، دانشمندان متوجه شدند افراد در یک جمع بزرگ آخرین تکه پیتزا یا دانه شیرینی یا آدامس باقیمانده در بسته را برنمی دارند چون احساس نمی کنند که حق این کار را دارند. متخصصان به این پدیده «اشاعه شایستگی» می گویند.

    ۵- مردان ترجیح می دهند آدرس نپرسند

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    بر اساس یک تحقیق پرسشنامه ای تنها ۶ درصد مردان اظهار کرده بودند که در صورت گم شدن از یک غریبه آدرس می پرسند. در همان تحقیق معلوم شد مردان به خاطر امتناع شان از پرسیدن آدرس، ظرف ۵۰ سال به طور متوسط ۱،۴۴۸ کیلومتر را بیشتر طی می کنند.

    دانشمندان می گویند مردان وقتی متوجه گم شدن خود می شوند از کمک گرفتن خودداری می کنند چون دوست ندارند احساس بی عرضگی، آسیب پذیر بودن یا حتی سرشکستگی کنند.

    ۶- ما در را برای دیگران باز نگه می داریم

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    از بچگی به ما یاد داده اند که در را برای دیگران باز نگه داریم چون کار درست و مؤدبانه ای است. با این حال، آیا چیز دیگری هم جز میل به مؤدب بودن هست که ما را به این کار وامی دارد؟

    دانشمندان فکر می کنند اینطور است و آن ها می گویند ما در را برای دیگران باز نگه می داریم تا تلاش مشترکی که صرف کاری می شود را به حداقل برسانیم، یعنی کسی که در را برای او باز نگه می دارید هم مجبور نشود انرژی اش را صرف این کار کند. دفعه ی بعد وقتی کسی در را برای شما باز نگه دارد، با این کار شما هم مجبور به تلاش اضافه نخواهید شد.

    این رفتار در حقیقت، تجسم «اصل طلایی اخلاق مداری» است : با آدم ها همانگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند.

    ۷- ما نه گران ترین جنس را می خریم نه ارزان ترین جنس را

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    ما اساساً سعی مان این است که پول مان را معقول خرج کنیم. به همین خاطر معمولاً اجناسی را انتخاب می کنیم که قیمت و کیفیت شان باهم جور باشد. به همین دلیل است که بیشتر اوقات ترجیح می دهیم نه گران ترین جنس را بخریم نه ارزان ترین جنس را. در حالت گران ترین، خریدار فکر می کند ممکن است قیمت جنس اغراق شده باشد و جنس واقعاً آنقدر نیارزد و در حالت ارزان ترین، فکر می کند ممکن است از کیفیت جنس زده شده باشد تا قیمت پایینی پیدا کند.

    گرچه به نظر خودمان این رفتار منطقی است، اما لازم به ذکر است که بازاریاب ها هم از این نکته آگاهند. آن ها گاهی برای فروش اجناس مشابه هم، گران ترین و ارزان ترین جنس را در کنار هم قرار می دهند. بیشتر اوقات خریدار هم بی هیچ تردید و درنگی جنس ارزان تر را می خرد.

    ۸- ما پاهایمان را به سمت کسی می گیریم که از او خوشمان می آید

    ۹ حقیقت روانشناختی درباره انسان که نمی‌دانستید|خبر فوری

    در یک گفتگو نه تنها حالت قرارگیری بدن، بلکه حالت قرارگیری پاها هم اهمیت دارد. اگر فقط بالاتنه شریک عاطفی تان به سمت شما باشد، نه پاهایش، یعنی او علاقه ای به صحبت با شما ندارد.

    کارشناسان می گویند این مسأله از طبیعت ما نشأت می گیرد – بدن ما اطمینان حاصل می کند که در صورت احساس خطر پاهای ما بتوانند فوراً واکنش نشان دهند. این از غریزه بقای ما نشأت می گیرد. وقتی احساس راحتی می کنیم، مثل زمانی که در آسانسور تنها هستیم پاهایمان را ضربدری می کنیم، اما اگر چند غریبه وارد آسانسور شوند فوراً پاهایمان را از هم باز می کنیم تا بتوانیم سریع فرار کنیم. درنتیجه وقتی کسی حوصله اش سر رفته یا بی علاقه باشد، پاهایش هم حالت نامتعارفی پیدا می کند یا به سمت شخص دیگری برمی گردد.

  • چرا دیگران را قضاوت می‌کنیم؟/ 9 روش برای قضاوت نکردن

    چرا دیگران را قضاوت می‌کنیم؟/ 9 روش برای قضاوت نکردن

     

    چرا دیگران را قضاوت می‌کنیم؟/ 9 روش برای قضاوت نکردن|خبر فوریمطالعات نشان می‌دهد با به تأخیر انداختن قضاوت و داوری روابط بین فردی و اجتماعی ما بهبود قابل‌توجهی پیدا می‌کند. اگر شما هم درگیر قضاوت کردن دیگران هستید در این درس با ما همراه شوید.

    همه ما گاهی – یا شاید اغلب اوقات- دیگران را قضاوت می‌کنیم. قضاوت کردن مکانیسم دفاعی پیچیده‌ای در ذهن ماست و اغلب اوقات ناخودآگاه رخ می‌دهد. درواقع مهم‌ترین محتوای ذهنی ما در مکالمات درونی مربوط به قضاوت و داوری کردن رفتارها و کنش‌های خود و دیگران است. بسیاری از ما آن‌قدر به این عمل ذهن عادت کرده‌ایم که برایمان طبیعی به نظر می‌رسد بااین‌حال بسیاری از مواقع رفتار کردن بر اساس قضاوت ذهنی ما را با مشکل و حتی دردسر مواجه می‌کند.

    قضاوت کردن معمولاً منجر به تصمیم می‌شود و تصمیم اعمال و رفتار ما را شکل می‌دهند. ازآنجاکه هر فرد تنها از منظر خود وقایع، اتفاقات و رفتارها را می‌بیند و بر اساس داده‌های محدود و پیشینی خود آن‌ها را می‌سنجد و داوری می‌کند دیر یا زود با مشکل مواجه می‌شود. اغلب سوءتفاهم‌ها، درگیری و اختلافات در خانواده و بین دوستان و همکاران و تنش‌های روزانه ما در محیط‌های عمومی ناشی از همین قضاوت کردن و داوری ما بر اساس داده‌های پیشینی (پیش‌داوری) است.

    مطالعات نشان می‌دهد با به تأخیر انداختن قضاوت و داوری روابط بین فردی و اجتماعی ما بهبود قابل‌توجهی پیدا می‌کند، از اضطراب و ترس‌ ما کاسته می‌شود، اعتمادبه‌نفسمان تقویت‌شده و شادی و حال خوب بیشتری را در طی روز تجربه می‌کنیم.

    قضاوت کردن دیگران

    چرا قضاوت می‌کنیم؟

    روانشناسان معتقدند که قضاوت حاصل تمایل طبیعی ما برای قالب‌بندی جهان به‌منظور معنا دادن به آن است. این قالب‌ها مبتنی بر واقعیت نیستند بلکه بر اساس تجارب قبلی محدود ما که آن را درست و قطعی تلقی می‌کنیم، شکل می‌گیرد.
    به‌عبارت‌دیگر در ذهن ما مکالمه‌ای بی‌وقفه در جریان است که طی آن واقعیت دیداری و شنیداری‌مان را با دسته‌بندی و برچسب زدن معنا می‌بخشد تا ابهام را به‌وضوح تبدیل کند. ذهن آدمی به‌طور عام از ابهام گریزان است و تلاش دارد تا هر ابهام و نادانسته‌ای را به داده و وضوح تبدیل کند.
    یکی از راه‌های دم‌دستی ذهن برای این کار سنجش و داوری بر اساس داده‌های قبلی و موجود است. همچنان که انسان بدوی برای رفع ابهام رعدوبرق آن را خشم خدایان معنا می‌کرد انسان امروزی نیز هر رفتار و سخنی را هم‌راستا با آنچه در ذهن دارد تطبیق داده و می‌سنجد. بدین ترتیب است که ما از انواع برچسب‌ها برای توصیف رفتار و اعمال خود و دیگران استفاده می‌کنیم. برچسب‌هایی چون خوب، بد، زشت، زیبا، خسیس، حراف، آب‌زیرکاه، حریص، عالی، باشکوه و غیره.
    بااین‌حال این تمایل طبیعی آدمی برای معنادار ساختن جهان امروزه منشأ بسیاری از آسیب‌های اجتماعی، گسست روابط، عصبیت و دردسر شده است. چراکه دلایل و انگیزه‌های خودآگاه و ناخودآگاه دیگری ما را به قضاوت کردن دیگران برمی‌انگیزد.

    بنا به مطالعات صورت گرفته مهم‌ترین دلایل و انگیزه‌های قضاوت کردن دیگران به این شرح است:

    قضاوت بر اساس عادت
    قضاوت در مورد دیگران می‌تواند یک عادت آموخته‌شده باشد. شما ممکن است در محیطی بزرگ‌شده باشید که فضای منفی حاکم بوده است. مثلاً والدین بر شما و برادر و خواهانتان سخت می‌گرفته‌اند یا هر رفتار و عملتان را ارزیابی کرده‌اند. یا شاید در مدرسه معلمی داشته‌اید که دانش آموزان را به عیب‌جویی از یکدیگر تشویق کرده است. بدین ترتیب عمل قضاوت کردن دیگران به عادتی پایدار در شما تبدیل‌شده است.

    قضاوت به‌عنوان مکانیسم دفاعی
    قضاوت کردن دیگران برای برخی از افراد به دلیل آسیب‌هایی است که در کودکی دیده‌اند. افرادی که در کودکی فقر، بی‌توجهی والدین، سوءاستفاده یا طرد شدن را تجربه کرده‌اند، در بزرگ‌سالی برای فرار از تجربه‌های مشابه با قضاوت درباره دیگران به‌طور ناخودآگاه در اطراف خود سدی برای دورنگه داشتن مردم ایجاد می‌کنند.

    قضاوت برای پنهان کردن ضعف و ناتوانی‌
    قضاوت درباره دیگران می‌تواند راهی برای پنهان کردن ناتوانی‌های شخصیتی ازجمله اعتمادبه‌نفس پایین باشد. بسیاری از افرادی که در ذهن خود یا در جمع همیشه دیگران را قضاوت و سرزنش می‌کنند، خودشان را دوست ندارند. ناتوانی آن‌ها در ابراز دلسوزی نسبت به خود، آن‌ها را در دلسوزی نسبت به دیگران ناتوان می‌کند و این به یک دور باطل تبدیل می‌شود. بنابراین ما اغلب در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم، زیرا می‌خواهیم ناتوانی‌های خود را پشت قضاوت کردن دیگران پنهان کنیم. بدین ترتیب ما کسی هستیم که مخفیانه به خود آسیب می‌رسانیم.

    قضاوت به‌عنوان فرافکنی
    گاهی که از رفتار یا خصوصیاتی در خود ناراحت و نگران هستیم آن را به شخص دیگری نسبت می‌دهیم؛ این می‌تواند تسکینی لحظه‌ای برای ما ایجاد کند، زیرا ما می‌توانیم خود را متقاعد کنیم که چیزی را که بسیار ناپسند می‌دانیم هیچ ارتباطی با ما ندارد.

     

    قضاوت در مورد دیگران می‌تواند یک عادت آموخته‌شده باشد. شما ممکن است در محیطی بزرگ‌شده باشید که فضای منفی حاکم بوده است

     

    9 روش‌ برای قضاوت نکردن

    عادت به قضاوت کردن دیگران می‌تواند کار و روابط شخصی شما را تحت‌فشار قرار دهد، این‌که نسبت به دیگران کمتر با پیش‌داوری و قضاوت برخورد کنیم، زمان‌بر است و نیاز به تمرین دارد، بااین‌حال روش‌هایی وجود دارد که می‌تواند دیدگاه‌های شما را تغییر دهد.

    ۱) فکر قضاوت و داوری که به ذهنتان رسید، مکث کنید
    قضاوت کردن دیگران معمولاً به‌صورت خودکار به ذهنمان خطور می‌کند، پس باید یاد بگیرید که چگونه هرازگاهی آن‌ها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به قضاوت کردن دیگران دقت بیشتری نشان دهید، به‌بیان‌دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهنتان می‌آید، از بررسی کردن آن‌ها خودداری کنید. هنگامی‌که متوجه می‌شوید فکر قضاوت به ذهنتان خطور می‌کند، اولین کار، اعتراف کردن است.
    مثلاً وقتی در ذهن خود می‌گویید: «نمی‌توانم باور کنم که او اجازه داده فرزندش با این لباس‌ها از خانه بیرون بیاید»، در این هنگام باید این افکار را متوقف کرده و اعتراف کنید که داشتید در مورد کسی قضاوت می‌کردید.

    ۲) قضاوت‌های خود را به چالش بکشید
    زمانی که فکر قضاوت و پیش‌داوری به ذهنتان آمد، باید سعی کنید آن‌ها را به چالش بکشید. شما می‌توانید بافکر کردن در مورد فرض و گمان‌هایی که در مورد افراد دارید، افکارتان را به چالش بکشید.
    مثلاً در مثالی که در بالا ذکر شد، شما گمان می‌کنید که آن زن مادر بدی است یا این‌که به حد کافی از کودک خود مراقبت نمی‌کند. بااین‌حال ممکن است آن مادر روز پرمشغله‌ای را شروع کرده باشد و از این‌که فرزندش لباس کثیف یا مویی نامرتب دارد، خجالت بکشد.

    ۳) سعی کنید دیگران را درک کنید
    بعدازاین که فرض و گمان‌های خود را در مورد وضعیت بررسی کردید، باید راهی پیدا کنید که از طریق آن، نسبت به فردی که در موردش قضاوت داشته‌اید، ابراز همدردی و دلسوزی کنید. شما باید راهی بیابید که برای آن رفتار، بهانه پیدا کنید.
    مثلاً در مورد مادری با فرزند کثیف و ژولیده، می‌توانید با خود بگویید بزرگ کردن بچه، کار سختی است و گاهی اوقات همه‌چیز آن‌طور که ما برنامه‌ریزی کرده‌ایم، پیش نمی‌رود. می‌دانم بعضی‌اوقات فرزند من هم بالباس کثیف و مویی به‌هم‌ریخته از خانه بیرون رفته است. در این روش شما با درک وضعیت، از قضاوت دربارهٔ افراد منصرف می‌شوید.

    ۴) نقاط قوت دیگران را بشناسید
    در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق آن هستید، بیشتر فکر کنید، چون به شما کمک می‌کند تا از قضاوت‌های عجولانه پرهیز کنید و به‌جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید، به‌ویژه آن‌هایی که در زندگی‌تان تحسین می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید.
    مثلاً به خودتان یادآوری کنید که همکارتان مهربان است و همیشه وقتی می‌خواهید چیزی به او بگویید، با تمام وجود به صحبت‌های شما گوش می‌کند. یا به خودتان بگویید که دوستتان خلاق است و گاهی سعی می‌کند شمارا بخنداند. سعی کنید به‌جای تمرکز روی نکات منفی، روی صفات مثبت دیگران متمرکز شوید.

    ۵) کارهایی را که برای دیگران انجام داده‌اید فراموش کنید
    اگر حس می‌کنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آن‌ها را قضاوت کنید و این باعث رنجش شما می‌شود. به‌جای آن سعی کنید کمک‌هایی را که در حق دیگران انجام داده‌اید، فراموش کنید. حتی به این فکر کنید که دیگران چه‌کارها و کمک‌هایی برای شما انجام داده‌اند.
    اگر کمک خود به دیگران را فراموش نکنید، ممکن است از دوست خود آزرده‌خاطر شوید، چون به او پول قرض داده‌اید و او هنوز پس نداده است. به‌جای آن، به تمام رفتارهای خوبی که دوستتان در حق شما انجام داده است، تمرکز کنید.

    ۶) اهداف خود را به‌روشنی مشخص کنید
    گاهی اوقات افراد به اهداف خود نمی‌رسند چون هدفی که در نظر گرفته‌اند، غیرعملی است. مثلاً انتظار اینکه تمام پیش‌داوری‌ها یا قضاوت دیگران متوقف شود، هدف بسیار بزرگی است. کار کردن روی جنبه‌های مشخصی از یک هدف، عملی‌تر از درگیر شدن باهدفی بزرگ‌تر و کلی‌تر است. در مورد اینکه می‌خواهید چه جنبه‌هایی از قضاوت کردن دیگران را تغییر بدهید، فکر کنید.
    مثلاً می‌خواهید قبل از قضاوت از آن‌ها پرسش کنید؟ یا می‌خواهید راهی برای تبدیل قضاوت منفی و مخرب به انتقاد سازنده بیابید؟ برای این‌که شانس دستیابی به هدفتان را افزایش دهید، ضروری است تا اهداف خود را تا حد امکان واضح‌تر و مشخص‌تر کنید.

    7) قبل از بیان قضاوت دیگران، صبر کنید
    سعی کنید نظر و قضاوت خود را بلافاصله بعد از کاری که فرد موردنظر انجام می‌دهد، بیان نکنید. اگر امکان دارد، ابتدا کمی از کار او تعریف کنید و سؤال‌هایی بپرسید و بعدازآن قضاوت و نظر انتقادی خود را مطرح کنید. (از آن مهم‌تر قضاوت خود را زمانی با او در میان بگذارید که ضروری باشد. مثلا قبل از انجام دوباره همان عمل) این کار به شما فرصت می‌دهد که در مورد موضوع و شیوه بیان نظر خود کمی فکر کنید؛ همچنین شانس اینکه نظر و قضاوت شما بازخورد خوبی داشته باشد، بیشتر خواهد شد.

    8) قضاوت خود را با «من» شروع کنید، نه «تو»
    به‌جای این‌که جملهٔ خود را با واژه «تو» شروع کنید، از کلمهٔ «من» استفاده کنید. وقتی قضاوت خود را با «تو» شروع می‌کنید، چنین به نظر می‌رسد که می‌خواهید جروبحث کنید؛ در این صورت فرد مقابل نیز حالت دفاعی به خود می‌گیرد.
    مثلاً به‌جای این‌که بگویید «تو همیشه وقتی صحبت می‌کنم حرفم را قطع می‌کنی»، می‌توانید چیزی شبیه این جمله بگویید: «وقتی کسی موقع حرف زدن من، حرفم را قطع می‌کند، احساس بیهودگی می‌کنم.»

    9) قبل از قضاوت کردن دیگران از خود سؤال کنید
    سؤالات زیر می‌تواند قضاوت ما را نسبت به ارزش‌ها و نگرش‌هایی که نسبت به دیگران داریم واقع‌بینانه‌تر کند:

    – آیا این نگرش یا ارزش صحیح است؟

    – آیا به تمام حقایق مرتبط با آن دسترسی دارم؟

    – آیا تنها بر یک یا چند بعد منفی تمرکز نکرده‌ام؟

    – آیا به شیوه‌ای ناعادلانه به این فرد یا گروه برچسب نمی‌زنم؟

    بررسی نگرش‌ها و ارزش‌ها با استفاده از سؤالات فوق، گام بلندی در جهت آگاهی از تعصبات و درنتیجه چالش با پیش‌داوری‌ها و قضاوت‌های ما نسبت به دیگران است.

     

  • این جملات را به افرادی که طلاق گرفته‌اند، نگویید

    این جملات را به افرادی که طلاق گرفته‌اند، نگویید

     

    این جملات را به افرادی که طلاق گرفته‌اند، نگویید|خبر فوریگاهی اوقات حتی دلسوزانه‌ترین کلمات ما می‌تواند برای کسانی که تازه طلاق گرفتند، دردناک باشد.

    هر کسی در ابتدای ایجاد زندگی مشترک تصورات و رویاهایی برای خود دارد. اگر زوجی از هم طلاق می‌گیرند یعنی به هر حال به آن تصویرهای خود از خوشبحتی، نرسیدند. ممکن است حتی برای برخی با گذشت مدت طولانی هنوز یادآوری این موضوع ناراحت‌کننده باشد. در واقع ما باید به تصمیمات دیگران در زندگی خصوصی و شخصی‌شان احترام بگذاریم. در ادامه «ایرنا زندگی» شما را با جملاتی که نباید به افراد مطلقه گفته شود همراهی می‌کند.

    ۱. «چه اتفاقی افتاد؟»

    پرسیدن دلیل طلاق، قطع به یقین جذاب نیست و توضیح دادن این موضوع، می‌تواند افراد را موذب کند. در واقع اگر شما روانکاو یا کسی هستید که این افراد از شما برای رفع بحران روحی خود کمک خواستند، حق دارید بپرسید؛ ولی اگر تنها یک دوست یا حتی اعضای خانواده هستید نباید این سوال را بپرسید. این سوال‌ها در دسته‌ی موضوعات شخصی هستند و پرسیدن سوال «چه اتفاقی افتاد که طلاق گرفتید؟» تجاوز به حریم شخصی افراد است.

     ۲. «بهترین کار را کردی»

    گاهی اوقات شرایط به سمتی پیش می‌رود که بهترین راه برای هر دو نفر در رابطه، طلاق است. ولی شما نباید این حرف را به کسانی که طلاق گرفتند بزنید. در واقع آنها نیز به همین نتیجه رسیدند که از یکدیگر جدا شدند؛ اما شنیدن این جمله از اطرافیان به هیچ عنوان تسکین‌دهنده نیست. اغلب این جمله را برای دلداری می‌گوییم که ممکن است اثر معکوس بگذارد. آنها بهترین تلاش خود را برای ساختن زندگی‌شان انجام دادند و حالا خوشایند نیست که بشنوند تلاش‌شان از نظر بقیه اشتباهی بیش نبوده است.

    ۳. «با شخص جدید آشنا شو»

    شما نیت خیرخواهانه دارید و می‌خواهید به دوست یا بستگان خود کمک کنید تا زودتر به روال زندگی طبیعی خود برگردند؛ اما ملاقات یک فرد جدید، آن هم مدت کمی بعد از طلاق نه تنها به نفع هیچ کدام نیست؛ بلکه موجب سرکوب احساسات شده و این یعنی انفجاری در راه خواهد بود. باید به افراد زمان داد تا اتفاقات را هضم کرده و خود را برای ادامه‌ی زندگی آماده کنند.

     ۴. «خونه بنشین تا بتوانی خودت را پیدا کنی»

    درست است که افراد بعد از طلاق نیاز به زمان برای بازسازی احساسات و انگیزه‌ی خود دارند؛ ولی دلیل نمی‌شود تمام مدت را در خانه بنشینند و زانوی غم بغل بگیرند تا به اوضاع طبیعی برگردند. سرکار رفتن، دیدن خانواده و تفریحات با دوستان گاهی می‌تواند به گذراندن آن دوره‌ی حساس کمک شایانی کند.

     

  • نشانه‌های مهم برای پیشگیری از خودکشی

    نشانه‌های مهم برای پیشگیری از خودکشی

     

    عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با اشاره به عوامل خطر بروز افکار خودکشی در افراد، این اقدام را قابل پیشگیری دانست و بر نقش موثر آموزش و آگاه سازی افراد در پیشگیری از آن تاکید کرد.

    دکتر مهدی صمیمی اردستانی به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی، با اشاره به اینکه بر اساس مطالعات بین المللی خودکشی به طور قطع نشانه اختلال روانپزشکی است، افزود: این امکان وجود ندارد که فردی بدون اینکه بیماری داشته باشد خودکشی کند، این ادعا در هر دو صورت تشخیص یا عدم تشخیص بیماری قبل از اقدام به خودکشی صادق است.
    وی خودکشی را اقدامی درونی دانست و ادامه داد: این تفکر به دنبال ظهور یک بحران شکل می‌گیرد و به خیال این افراد، خودکشی تنها راه مقابله با بحران است. در مقابل برخورد منطقی در زمان مواجهه با مشکلات و سعی در حل مسائل در شرایط نامطلوب از نشانه‌های فردی با سلامت روانی است که می‌تواند احساسات و عواطف خود را کنترل کند.
    این متخصص اعصاب و روان در خصوص شخصیت افرادی که ممکن است این انتخاب را داشته باشند، افزود: در صورتی که شدت واکنش‌های احساسی و عاطفی افراد به دنبال استرس‌ها و هیجانات، بیش از شرایط معمول باشد و مهارت کافی برای مدیریت استرس در دسترس نباشد، ریسک اقدام به خودکشی افزایش می‌یابد. این عوامل در کنار اختلالات زمینه‌ای روانی بیان می‌شود. البته این یک نظریه عمومی است و در تمامی موارد قطعیت ندارد.
    عوامل خطر اقدام به خودکشی در چه افرادی بیشتر دیده می‌شود؟
    صمیمی اردستانی سابقه اقدام به خودکشی را از مهمترین عوامل خطر به خصوص در پی بحران ها دانست و گفت: اگر کسی را می‌شناسیم که در گذشته هم به دنبال یک استرس و اتفاق اقدام به خودکشی کرده باشد یا افکار خودکشی به سراغش آمده باشد احتمال دارد در یک بحران شدید دست به خودکشی بزند؛ به بیان دقیق‌تر، خطر خودکشی در فردی که در گذشته اقدام کرده، در مقابل فردی که فقط فکر آن را داشته و اقدامی نکرده، بیشتر است.
    وی تصریح کرد: عامل دیگر وجود اختلالات روانپزشکی در گذشته یا حال فرد است؛ در زمان بروز بحران احتمال خودکشی در افرادی که سابقه بیماری روانپزشکی داشتند یا در حال حاضر به آن مبتلا هستند، نسبت به آنهایی که سابقه اختلال روانپزشکی ندارد، بیشتر است.
    عضو هیئت علمی دانشگاه در ادامه به اهمیت توجه به سابقه خودکشی در خانواده افرادی که به اختلالات روانپزشکی و خلقی مبتلا بودند یا هستند اشاره کرد و ادامه داد: طبق پژوهش ها به طور تقریبی کسانی که به علت وجود بیماری زمینه‌ای دست به خودکشی می‌زنند، در مقایسه با کسانی که سابقه بیماری دارند ولی سابقه خودکشی ندارند، از لحاظ ژنتیکی متفاوت هستند؛ این بدان معنی است که خودکشی در خانواده گروه اول بیشتر از خانواده گروه دوم دیده شده است. به بیان دیگر نگرانی در خصوص فرد مراجعه کننده به روانپزشک با سابقه خودکشی در خانواده، در مقابل مراجعه کننده بدون سابقه ژنتیکی، بسیار بیشتر است.
    صمیمی اردستانی عنوان کرد: به طور کلی این انتخاب در مواقع بحرانی در سنین نوجوانی، جوانی و پیری یعنی بالای ۶۵ سال، بیشتر از سنین دیگر مشاهده می‌شود. همچنین آمار خودکشی در افراد بیکار و افراد مصرف کننده مواد مخدر یا الکل نیز بیشتر است.
    وی در ادامه تاکید کرد: عامل سن، بیکاری و اعتیاد عوامل مستقلی نیستند؛ به عنوان مثال فرد مصرف کننده مواد مخدر یا الکل، نسبت به سایر افراد بیشتر دچار اختلال روانپزشکی می‌شوند و همان مشکلی که آنها را به سمت مصرف مواد یا الکل سوق می‌دهد، ممکن است به سمت خودکشی نیز سوق دهد. اما اگر فردی دچار اختلالات روانی باشد، با اعتیاد هم درگیر باشد، با احتمال بیشتری نسبت به فردی که سابقه بیماری روانی دارد ولی سابقه مصرف مواد ندارد، اقدام به خودکشی می‌کند.
    به این افکار دامن نزنیم!
    این متخصص اعصاب و روان، بر لزوم توجه به اهمیت توسعه زیرساخت‌های فرهنگی و آموزشی در پیشگیری گسترده از خودکشی تاکید و اظهار کرد: افراد باید آموزش ببینند و بدانند ظهور افکار خودکشی ناشی از اختلالات روانی بوده و لازم است به پزشک مراجعه کنند.
    وی ادامه داد: البته مراجعه کردن یا نکردن افراد به پزشک، به پیشینه ذهنی آنها و میزان فرهنگسازی در جوامع مرتبط است، اگر این مفهوم در جامعه شکل گیرد که خودکشی یک بیماری است، افراد به سمت مشاوره و درمان خواهند رفت، اما تعریف خودکشی به عنوان واکنشی در مقابل عدم تحمل بی عدالتی، بی کفایتی و شرایط بد روزگار و تبلیغ آن در جامعه، پیشگیری از این اقدام را دشوار می‌کند.
    صمیمی اردستانی در این خصوص توضیح داد: به عنوان مثال در شبکه‌های اجتماعی متنی منتشر شده بود مبنی بر اینکه “افرادی که در این دنیا افسرده نمی‌شوند و راحت هستند، کمتر می فهمند؛ وقتی بیشتر بفهمی، کمتر تحمل می‌کنی و وقتی کمتر تحمل کنی، بیشتر خودکشی می‌کنی ” و متاسفانه برخی شخصیت‌های معروف دنیا که سابقه خودکشی داشتند اینجا مثال زده می‌شوند. نوجوانی که این متنها را می‌خواند تصور می‌کند چون فهمیده‌تر است پس خودکشی می‌کند. این تبلیغات در حالی منتشر می‌شوند که هیچ اشاره ای به سابقه بیماری این شخصیت‌های علمی و ادبی ندارند. در صورتی که وجود بیماری در این افراد ثابت شده و ابراز بیماری آنها، چیزی از ارزششان کم نمی‌کند. باید این مسئله در جامعه پرداخته و نباید از صحبت در مورد بیماری این افراد پرهیز شود.
    وی اظهار کرد: همچنین رسانه ها باید به عواقب نحوه انتشار اخبار اینچنینی فکر کنند، به عنوان مثال نباید خودکشی یک دانشجو را به ناملایمات ربط دهند، از طرف دیگر اگر تمایلی به پرداختن به سابقه بیماری دانشجو ندارند، لزومی هم در انتشار این قبیل خبرها وجود ندارد.
    اقداماتی که می‌تواند در شرایط بحرانی کمک کننده باشد
    این عضو هیئت علمی دانشگاه، توسعه سازوکار های مشاوره‌ای را نیز در پیشگیری از اقدام افراد به خودکشی موثر خواند و گفت: مشاوره‌های تلفنی و مداخله متخصصین در مواقع بحرانی می‌تواند کمک کننده باشد. همچنین آموزش نیروهای پلیس و نیروهای اورژانس از دیگر اقدامات موثر است که نیاز به توسعه و توجه دارد؛ چراکه این افراد از جمله نیروهای در دسترس در شرایط بحرانی هستند.
    این متخصص اعصاب و روان در ادامه با اشاره به نقش آموزش خانواده ها در این زمینه، عنوان کرد: خانواده ها باید توجه کنند عضوی از خانواده که سابقه ابتلا به بیماری شناخته شده روانپزشکی از جمله افسردگی و یا بیماری های خلقی را دارد یا در حال حاضر به آن مبتلا است، نیاز به مراقبت بیشتری دارد، این فرد در شرایط بحرانی و تنش زا نباید تنها بمانند.
    صمیمی اردستانی، تصریح کرد: برخی اوقات خانواده ها از عباراتی همچون “فیلم بازی نکن” یا “فقط می خواهی جلب توجه کنی” در مقابله با فرد دارای افکار خودکشی، برخورد می‌کنند که اقدامی اشتباه است؛ حتی اگر فردی فقط حرفی از این انتخاب بزند، باید جدی گرفته و برای درمان او اقدام شود.5f5b83a11a739_5f5b83a11a73c
    خودکشی اقدامی درونی است
    این متخصص اعصاب و روان، خودکشی را اقدامی درونی خواند و گفت: فردی که این راه را انتخاب می کند، به طور قطع مشکل درونی دارد و باید به آن رسیدگی کرد.
    وی ادامه داد: اگر افراد مبتلا به اختلالات روانی، درمان دارویی یا غیردارویی مناسب بگیرند، احتمال خودکشی کم می‌شود. حتی برخی داروها هستند که به طور اختصاصی افکار خودکشی را کنترل می‌کنند.
    صمیمی اردستانی در خصوص انجام اقداماتی که می‌تواند در زمان بروز بحران توسط اطرافیان کمک کننده باشد، عنوان کرد: در صورت مشاهده فردی که قصد خودکشی دارد، بهتر است با مشاوران تلفنی یا اورژانس های روانپزشکی تماس گرفته شود؛ علاوه بر این برخی بیمارستان‌ها خدماتی در این زمینه ارائه می‌دهند. البته تماس با نیروهای پلیس و درخواست راهنمایی از آنها نیز کمک کننده خواهد بود.
    وی در پایان توصیه کرد: این موضوع را باید جدی گرفت و درمان روانپزشکی و تاثیرات آن در زندگی افراد را تبلیغ کرد؛ چراکه درمان‌های دارویی و غیردارویی در این زمینه آسیب رسان نبوده و ارتقا دهنده زندگی افراد دچار اختلالات روانی است.
     
     

    منبع: ایسنا

  • ۱۴ تکنیک برای مدیریت و کنترل خشم در آقایان

    ۱۴ تکنیک برای مدیریت و کنترل خشم در آقایان

    سلامت روان در مردان شاید از مقوله‌هایی باشد که بیش از سایر موضوعات مورد غفلت سازمان‌های ذیربط و حمایتگر و به خصوص خود مردان واقع شده است.

    هر ساله از ۱۵ تا ۲۱ ژوئن به بهانه هفته جهانی سلامت مردان، به شیوه‌های گوناگون بر مقوله مهم سلامت مردان تاکید شده و نکات مرتبط با آن یادآوری می‌شود. در این میان سلامت روان در مردان شاید از مقوله‌هایی باشد که بیش از سایر موضوعات مورد غفلت سازمان‌های ذیربط و حمایتگر و به خصوص خود مردان واقع شده است، مساله‌ای که عدم توجه به آن تبعات جبران ناپذیری در سطح خانواده‌ها و جوامع به جای می‌گذارد.

    5eec8db2363c6_2020-06-19_14-34

     در همین رابطه مساله خشم به عنوان حالت برانگیختگی و هیجان شدید در هنگام رویارویی با محرک‌های نامناسب محیطی یکی از موضوعات مهم مرتبط با سلامت افراد است که همه و در هر سنی آن را تجربه می‌کنند، ولی طبق آمار، مردان بیش از زنان خشم خود را بروز می‌دهند.

    حمیدرضا شهبازپور روانشناس و مشاور به بهانه هفته جهانی سلامت مردان با اشاره به تبعات منفی ناشی از ابراز خشم کنترل نشده در سلامت روان و ارتباطات افراد، مدیریت خشم را کنترل آن پیش از ابراز خشم مطرح کرد و گفت:‌ بعد از بروز خشم اکثرأ افراد دچار شرمندگی، پشیمانی، خجالت و گاه احساس گناه می‌شوند. بنابراین فرد باید بتواند به صورت خودآگاهانه به خشم خود فکر کرده و قبل از رسیدن به مرحله‌ی پرخاشگری از تصمیم خود منصرف شود.

    سه رویکرد مهم مواجهه با خشم

    وی با اشاره به سه رویکرد مهم مواجهه با خشم یعنی بیان کردن، سرکوب کردن و آرام کردن، تصریح کرد: بیان احساس‌ خشم به صورت تأکیدی و نه تهاجمی سالم‌ترین راه است، خشم سرکوب شده می‌تواند مسائل دیگری ایجاد کند و منجر به رفتار انفعالی- تهاجمی شود؛ کسانی که دائماً دیگران را تحقیر می‌کنند، از همه چیز ایراد می‌گیرند و تفسیرهای عیب جویانه می‌کنند، هنوز نیاموخته‌اند که چطور خشم خود را به طور سازنده بیان کنند و تعجبی نیست که روابط موفقیت‌آمیز کمتری دارند.

    وی با بیان اینکه اغلب درگیری‌های خیابانی به علت اختلاف جزئی بین افرادی است که همدیگر را از قبل نمی‌شناسند، گفت:‌ مرجع رسیدگی به اختلافات قانون است و خود ما نباید رأسا اقدام کنیم، زیرا نزاع خیابانی منجر به مجروح شدن افراد و حتی گاهی وقوع قتل می‌شود که بالاترین مجازات‌ها را در پی دارد؛ بنابراین برای کنترل پرخاشگری باید از مدیریت خشم استفاده کنیم که هدف آن کاهش احساسات عاطفی و برانگیختگی‌های جسمی ناشی از عصبانیت است؛ چراکه نمی‌توانید از شر چیزها یا آدم‌هایی که باعث عصبانیت شما می‌شوند، خلاص شده و یا آنها را تغییر دهید، بلکه فقط می‌توانید یاد بگیرید که چگونه واکنش‌های خود را کنترل کنید.

    راهکارهایی برای مدیریت و کنترل خشم

    وی مدیریت خشم را یکی از مهمترین راه‌های مقابله با آن بیان کرد و گفت:‌ با به کار بردن چند  تکنیک‌ ساده می‌توانید به راحتی بر عصبانیت خود کنترل کنید:

    -‌ تنفس عمیق؛ یک نفس عمیق بکشید و تا ۱۰ بشمارید و اجازه دهید تا بازدم‌تان بیرون بیاید، یعنی به صورت آهسته نفستان را بیرون دهید؛ این توصیه دلیل فیزیکی دارد، زیرا دیافراگم به بدن دستور می‌دهد که آرام بگیرد.

    -‌ اجازه دهید زمان کمی بگذرد؛ از موقعیتی که شما را عصبانی کرده دور شوید و برای چند دقیقه کاری کنید که حواستان را پرت کند و مشغولتان کند.

    – مراقب کلام خود باشید؛ تحقیر، توهین، تهدید، سرزنش و پرخاشگری نکنید و دقت کنید اگر صدایتان بلندتر شده، به تندی و با پرخاشگری صحبت می‌کنید، کمی مکث کنید تا آرام شوید.

    -‌ خود را آرام کنید؛ روش‌هایی مانند تنفس عمیق، شست‌وشوی دست و صورت، نوشیدن آب و پیاده‌روی در کاهش خشم و عصبانیت مؤثر است.

    -‌ گذشت کنید؛ گذشت به معنای فراموش کردن مسئله نیست، بلکه گذشت به معنای رها کردن خود از خشم است؛ گذشت نشانه کنترل انسان بر احساساتش است، نه نشانه ضعف.

    –  از عذرخواهی نترسید؛ اگر متوجه شدید رفتار شما باعث ناراحتی و عصبانیت طرف مقابل شده است، عذرخواهی کنید؛ این امر برای ترمیم رابطه و کاهش آثار زیانبار پرخاشگری ضروری است.

    -‌ آیا واقعاً اهمیت دارد!؟ قبل از این که بحثی را شروع کنید، با خود فکر کنید آیا موضوع مورد اختلاف واقعاً ارزش دارد که شما را عصبانی کند؟ یا می‌توانید به سادگی از آن بگذرید؟

    -‌ به نشانه‌های بروز خشم دقت کنید؛ در هنگام خشم ابتدا نشانه‌های آغازین و هشداردهنده خشم بروز می‌کند و با شناخت این نشانه‌ها و کنترل آن‌ها می‌توان از شدت یافتن خشم جلوگیری کرد؛ تغییرات بدنی همچون افزایش ضربان قلب، افزایش فشارخون، منقبض شدن عضلات و تغییر تنفس از نشانه‌های فیزیولوژیک خشم است.

    – به دنبال توضیح دیگری بگردید؛ وقتی که کسی از ما انتقاد می‌کند یا به گونه‌ای عمل می‌کند که به هنجارها یا انتظارات ما بی حرمتی می‌شود، این امکان وجود دارد که حواسش پرت باشد یا دچار فشار عصبی روحی باشد؛ مثلاً راننده‌ای که به سرعت رانندگی می‌کند ممکن است بیماری بد حال در بیمارستان داشته باشد.

    -‌ شوخی و مزاح کنید؛ شوخی کردن خشم را کاهش می‌دهد، زیرا شوخی با خشم مغایرت دارد.

    -‌ با خودتان گفت‌وگو کنید؛ بسیاری از مردم با خودشان گفت‌وگو می‌کنند؛ گفت‌وگو با خود موجب کاهش خشم می‌شود.

    -‌ بپذیرید که زندگی همیشه منصفانه نیستغ تا وقتی که نپذیریم جهان بی عیب و نقص نیست، نسبت به همه چیز و همه کس خشمگین می‌شویم.

    – سازش کنید؛ بیشتر ما علاقه به سازش نداریم، اما وقتی یاد بگیریم که سازش بهتر از خشم طولانی مدت است، می‌توانیم برای هنر ظریف سازش، در مقام وسیله‌ای برای داشتن زندگی ساده‌تر، ارزش قایل شویم.

    – وسایل خطرناک را همراه خود نداشته باشید! اشیاء برنده مانند چاقو می‌تواند وسوسه استفاده از آن را ایجاد کند.

    چه افرادی مستعد خشمگین شدن هستند؟

    شهبازپور همچنین با اشاره به افرادی که بیش از دیگران مستعد خشمگین شدن هستند گفت:

    -‌ افرادی که نیاز مبرم و سیری ناپذیری برای کامل بودن دارند.

    – افرادی که ترس شدیدی از خطا کار بودن و در اشتباه بودن دارند.

    – افرادی که نیاز شدیدی به کنترل کردن دیگران دارند.

    – افرادی که از شنیدن عقاید نو و یا متفاوت با عقایدشان هراس دارند.

    – افرادی که از رها کردن موضوع به حال خود بیم دارند.

    – افرادی که نیاز شدید و مفرطی به مورد پذیرش قرار گرفتن و تأیید دیگران دارند.

    – افرادی که تصور می‌کنند همواره باید با صلابت، شجاع، قدرتمند و قوی به نظر برسند.

    – افرادی که از تجربه کردن احساسات ناخوشایند هراس دارند.

    – افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند.

    – افرادی که تحملشان نسبت به ناکامی‌ها اندک است.

    – افرادی که از مورد انتقاد واقع شدن هراس دارند.

    آثار زیان بار خشمگین شدن و از دست دادن کنترل در دراز مدت

    شهبازپور با بیان اینکه خشمگین شدن سریع افراد و عدم مهار و مدیریت آن در دراز مدت تبعات مختلفی به دنبال دارد، اظهار کرد:‌ سر دردها، نارسایی سیستم عصبی، ناراحتی گوارشی، مشکلات قلبی – عروقی، ‌ تشدید علائم بیماری موجود در بدن، ‌آرتوروز، ‌سکته‌های قلبی، ‌فشار خون بالا، اعتیاد و غیره از مهمترین تبعات ناشی از خشم و از دست دادن کنترل در درازمدت است.

    این روانشناس و مشاور همچنین با بیان اینکه همه افراد بطور یکسان خشم خود را بروز نمی‌کنند، ‌گفت: راه‌های بسیاری برای ابراز خشم وجود دارد. اینکه فرد خشم خود را به چه شکل بروز دهد به عوامل متعددی از جمله تجارب قبلی، شخصیتی و تقویت یا تنبیه‌های بیرونی و درونی بستگی دارد که سرکوب کردن، انتقال خشم به فرد یا شیئ دیگر، کنترل، فرونشانی، گریستن، واکنش افراطی، رویارویی مثبت و قاطعانه و پاسخ انفعالی برخی از راه‌های رویارویی با خشم از سوی افراد است.

    شهبازپور در خاتمه ضمن تاکید بر اهمیت و ضرورت افزایش آگاهی نسبت به دلایل بروز خشم و کسب مهارت برای مدیریت آن، ‌یادآور شد: با کسب مهارت‌های کنترل خشم می‌توانیم زندگی بهتر و سالم‌تری برای خود و خانواده‌هایمان بسازیم و زمین را جای بهتری برای زیستن کنیم.

    منبع: ایسنا

  • یک روانشناس بالینی: کرونا یک موضوع مبهم است و این ابهام باعث ایجاد تشویش و اضطراب می‌شود

    یک روانشناس بالینی: کرونا یک موضوع مبهم است و این ابهام باعث ایجاد تشویش و اضطراب می‌شود

    روانشناس بالینی مرکز خدمات تخصصی روانشناسی و مشاوره جهاد دانشگاهی خراسان رضوی گفت: مغز ما از پدیده‌های مبهم خوشش نمی‌آید و دوست دارد همه چیز کاملا واضح و مشخص باشد، ما از ناشناخته‌ها می‌ترسیم.

    احسان متین‌فر درگفت‌وگو با ایسنا اظهارکرد: با توجه به شرایط بحرانی کرونا دچار اضطراب و استرس هستیم. علت این است که کرونا یک موضوع مبهم است و این ابهام باعث ایجاد تشویش و اضطراب می‌شود.

    وی افزود: کرونا ویروسی جدید است و همین امر سبب می‌شود که اطلاعات و عملکردی برای آن وجود نداشته باشد . همچنین کرونا دارای یک دوره نهفته طولانی دارد و این امر ابهامات را در این خصوص بیشتر می‌کند و باعث افزایش اضطراب می‌شود.

  • معتادین به فضای مجازی چند نفرند؟ + اینفوگرافی

    معتادین به فضای مجازی چند نفرند؟ + اینفوگرافی

    اگر بدانید به چه کسانی معتاد فضای مجازی میگویند شاید شما جزو آنها قرار نگیرید.

    فضای مجازی همان طور که میتواند مفید باشد و با توجه به اینفوگرافی های قبلی که برای کاربران قرار دادیم میتواند موجب کارآفرینی و رونق کسب و کار و … باشد اما میتوان موجب اعتیاد انسان به خود نیز بشود.
    نوعی اعتیاد روانی که کم از اعتیاد به مواد مخدر هم ندارد و میتواند خسارات جبان ناپذیری را هم در روابط اجتماعی و شخصی به همراه داشته باشد.
    اگر میخواهید بدانید به چه کسی معتاد میگویند تا جزو آن ها قرار نگیرید  و همچنین   از علل اعتیاد به فضای مجازی، علایم و نشانه ها، تاثیرات اعتیاد به فضای مجازی و تقاوت فضای مجازی با سایر رسانه ها مطلع شوید توصیه میکنیم اینفوگرافی زیر بخوانید.

    معتادهای فضای مجازی چند نفرند + اینفوگرافی

  • روانشناس قلابی در دام پلیس فتا / دختر قربانی، تحریک به خودکشی شد

    مردی که با عنوان روانشناس در فضای‌مجازی دختری را برای خودکشی‌تحریک کرده بود شناسایی و دستگیر شد.

    به گزارش ایلنا، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات گیلان امروز گفت: با شکایت دختری ۲۱ ساله رشتی مبنی بر اینکه فردی با معرفی خود به عنوان خانم روانشناس در شبکه های اجتماعی از طریق موبایل وی را فریب داده و پس از اطلاع از مشکلات روحی اش باعث تحریکش به خودکشی شده است، تحقیقات در این زمینه آغاز و سرانجام مردی ۲۵ ساله، اهل و ساکن استان کرمان شناسایی و دستگیر شد.

    سرهنگ ایرج محمد خانی افزود : متهم با نیابت قضایی در خانه خود دستگیر شد.

    وی با بیان اینکه روانشناس قلابی با صدور قرار وثیقه روانه زندان شد، اعلام کرد: پرونده متهم برای شناسایی دیگر شاکیان در پلیس فتا باز است.

    رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات گیلان گفت : حفظ حریم خصوصی افراد خط قرمز پلیس فتا است و با افرادی که این حریم را از طریق پیام رسان های موبایلی یا فضای‌مجازی نقض کنند برخورد جدی و قانونی می‌شود.

    منبع: ایلنا