برچسب: رضا صادقی

  • واکنش هنرمندان و بازیگران به پوکر قهرمانی پرسپولیس

    واکنش هنرمندان و بازیگران به پوکر قهرمانی پرسپولیس

    5f1d352fa5df2_5f1d352fa5df4

    در این گزارش واکنش تعدادی از این هنرمندان به پوکر قهرمانی سرخپوشان را می‌بینید.

    جمعه شب تیم فوتبال پرسپولیس با برتری مقابل نفت مسجدسلیمان قهرمانی خود را در لیگ برتر قطعی کرد و برای چهارمین سال پیاپی بر بام فوتبال ایران ایستاد. بعد از این قهرمانی، هواداران پرسپولیس در فضای مجازی پوکر قهرمانی را به یکدیگر و البته مجموعه پرسپولیس تبریک گفتند و حسابی برای طرفداران رقیب کری خواندند. در این بین هنرمندان پرسپولیسی که البته تعدادشان هم کم نیست، حسابی سر ذوق آمدند و با گذاشتن پست یا استوری این قهرمانی را تبریک گفتند. در این گزارش واکنش تعدادی از این هنرمندان به پوکر قهرمانی سرخپوشان را می‌بینید.

    بهنوش بختیاری: خوشحالم ٤ هم برای ما شد

    بازیگر مطرح کشور که از هر فرصتی برای نشان دادن علاقه اش به پرسپولیس استفاده می‌کند، با گذاشتن استوری و تبریک پوکر قهرمانی به عوامل تیم گفت؛ خوشحالم ٤ هم برای ما شد و از این قهرمانی کلی لذت می‌برم. بختیاری همچنین گفت: احترام زیادی برای هواداران و مجموعه استقلال قائلم.

    بهرنگ علوی: به پرسپولیس احترام بگذارید

    بازیگر تلویزیون و سینمای کشور که وحشتناک فوتبالی و البته طرفدار سرسخت پرسپولیس است، بعد از پوکر قهرمانی با گذاشتن تصویر تندیس پرسپولیس نوشت: پرسپولیس یک حقیقت ٢٥٠٠ ساله است. به این تیم و تاریخش احترام بگذارید. این قهرمانی مبارک همه پرسپولیسی‌ها.

    رضا صادقی: خوشحالم دوباره قهرمان شدیم

    خواننده خوش‌صدای کشور که از جمله پرسپولیسی‌های دوآتیشه کشور است، حسابی از قهرمانی تیم محبوبش سر ذوق آمده بود و با گذاشتن استوری، قهرمانی تیم محبوبش را تبریک گفت و نوشت: خوشحالم که دوباره قهرمان شدیم. پوکر قهرمانی مبارک همه پرسپولیسی‌ها باشد.

    محراب قاسمخانی: پوکر مبارک سرخ‌ها باشد

    نویسنده مطرح کشور که به شدت فوتبالی و البته پرسپولیسی است، بعد از قهرمانی تیم محبوبش حسابی خوشحال بود و چندین پست و استوری با این مضمون در صفحه شخصی اش منتشر کرد و گفت: پوکر قهرمانی مبارک همه سرخ‌ها باشد. قاسمخانی همچنین کری ریزی برای استقلالی‌ها خواند.

    احسان علیخانی: قهرمانی پرسپولیس تنها خبر خوب این روزها بود

    مجری محبوب تلویزیون که همواره از علاقه اش به پرسپولیس و رنگ قرمز حرف زده، جزو اولین کسانی بود که قهرمانی تیم محبوبش را تبریک گفت. علیخانی با گذاشتن عکسی از اعضای پرسپولیس ضمن تبریک به آن‌ها گفت: در این روزهای بد که فقط خبرهای ناراحت‌کننده می‌شنویم، قهرمانی پرسپولیس بهترین خبر بود.

    پژمان بازغی: امیدوارم موفقیت‌های پرسپولیس ادامه‌دار باشد

    بازیگر باسابقه کشور که این روزها او را در اجرا می‌بینیم، به شدت پرسپولیسی است و در بسیاری از مواقع برای دوستان استقلالی اش کری می‌خواند. بازغی بعد از قهرمانی تیم محبوبش با گذاشتن عکسی از ٤ جام قهرمانی پشت‌سر هم نوشت: امیدوارم موفقیت‌های پرسپولیس ادامه‌دار باشد.

    مهراوه شریفی‌نیا: این خوشحالی پاداش حمایت از پرسپولیس است

    این بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر که علاقه ویژه‌ای به فوتبال و پرسپولیس دارد و شنیده‌ها از توانایی بالای او برای کری خواندن می‌گویند، بعد از قهرمانی تیم محبوبش با انتشار پستی ضمن تبریک پوکر قهرمانی پرسپولیس نوشت: این خوشحالی پاداش حمایت از پرسپولیس است؛ آن روزهایی که از ته دل فریاد می‌زدیم پرسپولیس اول شوی آخر شوی، دوستت داریم.

    کامبیز دیرباز: تا ٦ نشه، بازی نشه

    کامبیز دیرباز کلاً آدم جالب و خوش‌صحبتی است و به غیر از اینکه بازیگر توانایی است، اطلاعات خوبی هم در مورد فوتبال دارد. دیرباز بعد از قهرمانی تیم محبوبش پرسپولیس نوشت: قبلاً می‌گفتند تا ۳ نشه بازی نشه. حالا که ما ٤ را رد کردیم، می‌رویم برای عوض کردن ضرب‌المثل. پس تا ٦ نشه، بازی نشه.

    محسن کیایی: پوکر قهرمانی خیلی چسبید

    بازیگر سریال هم‌گناه که این روزها حسابی مورد توجه قرار دارد و روی بورس است، علاقه بسیار زیادی به پرسپولیس دارد و روی این تیم خیلی متعصب است. محسن بعد از قهرمانی تیم مورد علاقه اش گفت: پوکر قهرمانی خیلی چسبید. دم همه بچه‌ها و اعضای کادر فنی گرم. مبارک همه پرسپولیسی‌ها باشد.

    منبع: خبر ورزشی

  • روایت رضا صادقی از وضعیت کرونا در هرمزگان

    روایت رضا صادقی از وضعیت کرونا در هرمزگان

    5ee9f06bef166_5ee9f06bef168

    رضا صادقی هنرمند مطرح هرمزگانی موسیقی کشورمان گفت: بیان جمله “در خانه ماندن” بسیار ساده است اما شرایط ماندن مردم در خانه هم باید فراهم شود.

    رضا صادقی در خصوص وضعیت قرمز کرونایی استان هرمزگان، افزود: متأسفانه وضعیت هرمزگان و به‌ویژه شهر بندرعباس در زمینه بیماری کرونا وضعیت خیلی حاد، ترسناک و عجیب‌وغریبی است.

    وی با بیان اینکه وضعیت کرونا در استان هرمزگان جای نگرانی دارد، تصریح کرد: در این زمینه علاوه بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی از سوی مردم، لازم است مسئولان هم با مردم همراه‌تر بوده و ماندن مردم در منازل را آسان‌تر کنند.  بیان جمله “در خانه ماندن” بسیار ساده است اما شرایط ماندن مردم در خانه هم باید فراهم شود.

    خواننده گروه مشکی پوشان با اشاره به اینکه کسی که نگران سفره و تأمین خواسته‌های خانواده‌اش است را نمی‌توانیم به‌اجبار در خانه نگه داریم مگر نیازهای اولیه‌اش را تأمین کنیم، اظهار کرد: همه افراد حق دارند که برای تأمین معیشت خود نگران باشند و بتوانند روزی خود را به دست آورند.

    وی با بیان اینکه کرونا شرایط سخت و به بی‌رحمانه‌ترین شکل عزیزترین انسان‌ها را با خود می‌بلعد، اضافه کرد: امیدواریم وضعیت هرمزگان هرچه زودتر بهبود یابد و به‌ویژه بندرعباس، میناب شهر زادگاهم، رودان و بندرلنگه که طبق آمار در وضعیت مناسبی قرار ندارند را از این وضعیت خارج سازد.

    صادقی با اشاره به اینکه با رعایت تمامی نکات بهداشتی باید در کنار هم باشیم و این ویروس خطرناک را شکست دهیم، عنوان کرد: امیدوارم با هرچه زودتر از بین رفتن این ویروس بار دیگر در استان هرمزگان بر روی صحنه ظاهر شوم و با مردم استانم هم‌صدایی کنم.

    منبع: ایسنا

  • اولین واکنش مهناز افشار به حضورش در شبکه ام بی سی پرشیا

    اولین واکنش مهناز افشار به حضورش در شبکه ام بی سی پرشیا

    مهناز افشار بازیگر سرشناس سینمای ایران با درج تصویر خود در کنار ابی ، آرش و نازنین در برنامه پرشیاز گات تلنت محصول شبکه ام بی سی پرشیا در اینستاگرام، به حواشی راجع به این موضوع واکنش نشان داد. مهناز افشار در این پست آورده است:

    برای من افتخار بزرگی است که در کنار آقای صدا ابی،آرش و نازنین و یک گروه درجه یک باشم.تا برای همه و شما مردم عزیزمون امید و شادی بیاریم.شو بزرگ پرشیاز گات تلنت

    mahnazafshar
    از زمان انتشار اولین تصاویر و خبرها از حضور مهناز افشار در این برنامه ، واکنش های فراوانی در فضای مجازی مطرح شده بود. مخصوصاً برخی از هنرمندان و بازیگرانی چون سحر قریشی، نیوشا ضیغمی ، رضا صادقی و … به مهاجرت و شرکت خانم افشار در این برنامه واکنش نشان داده اند. از طرفی دیگر بخش خبری بیست و سی هم با پرداختن به این موضوع سعی کرد تا مهناز افشار را به جهت وابستگی شبکه mbcpersia  به عربستان تخریب کند.
     

  • روایتی از دختران پشت استادیوم آزادی؛ از ساعت‌ها صف تا تهدید به خوردن توسط گرگ‌ و رها شدن در اتوبان

    حدود ۲۰۰ زنی که مانده بودند همچنان تهدید می‌شنیدند و التماس می‌کردند.

    عصر ایران، فاطمه صابری- «اگر تا چند دقیقه‌ی دیگر از اینجا نروید گرگ‌هایی که بالای محوطه جنگلی ورزشگاه آزادی هستند شما را می‌خورند!» این شاید عجیب‌ترین تهدید در نوع خود برای دور کردن زنان علاقه‌مند به فوتبال از ورزشگاه آزادی، ساعتی قبل از آغاز فینال لیگ قهرمانان آسیا بین پرسپولیس و کاشیما انتلرز ژاپن بود.

    گوینده جمله یکی از ده‌ها مردی بود که وقتی با درخواست‌های ملتمسانه دختران برای کمک به باز کردن درِ ورزشگاه آزادی مواجه می‌شدند می‌گفتند سمتی ندارند و کاره‌ای نیستند اما دقایقی بعد با لحنی خشن و تحکم‌آمیز از زنان می‌خواستند که از جلوی ورزشگاه به خانه بروند.

    مهربان‌ترینشان در مقابل اشک‌های مهارنشدنی دخترانی که از صبح روز شنبه ساعات طولانی مقابل درهای بلند ورزشگاه آزادی با تابلوی ایست مواجه شده بودند این بود« چند متر بروید بالاتر، سالن ایرانیان کنارهم بنشینید و بازی را به‌صورت پخش مستقیم تماشا کنید.»

    از این زنان تا آن زنان

    دختران طرفدار پرسپولیس که حدود ۲۰۰ تَن بودند اما بنای رفتن نداشتند. ۱۴۰ زن یک هفته قبل از فینال با نام و نشان رسمی از سوی کانون هواداران پرسپولیس پیگیر ورودشان به ورزشگاه آزادی بودند. آنان دل‌خوش بودند که مدیران باشگاه در جریان امور هستند و در شبکه‌های اجتماعی هم به‌صورت محدود فراخوان حضور در ورزشگاه منتشرشده بود.

    هرچند به دلیل ظرفیت اندک زمان ثبت‌نام کم بود. بااین‌حال آن‌ها به‌شدت معتقد بودند که تفاوت میان آن‌ها و زنانی که به «گزینشی» معروف شده‌اند از زمین تا آسمان است. چون این زنان سال‌ها با پیگیری بازی‌های پرسپولیس و با نام و نشان و حضور مقابل ورزشگاه‌ها و تمرینات تیم، خود را هوادار حرفه‌ای پرسپولیس معرفی می‌کردند و نه وابستگان سببی و نسبی مسئولان و کارمندان وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال. این زنان فقط از تهران در ورزشگاه حضور نداشتند؛ تعدادی از آن‌ها با هزینه شخصی و به جان خریدن مشکلات فراوان از بندرعباس، فارس، اصفهان، خراسان، خوزستان، گیلان، مازندران، البرز و روستاهایی که حدود ۱۰۰۰ کیلومتر با ورزشگاه فاصله داشتند راهی «آزادی» شده بودند. آنها امیدوار بعد از حدود ۳۷ سال ممنوعیت رسمی، ورزشگاه آزادی پذیرایشان باشد.

    ۲ کیلومتر پیاده روی به امید رسیدن به یک درِ باز

    کانون هواداران پرسپولیس به آن‌ها وعده داده بود برای ورودشان به ورزشگاه تلاش می‌کند و با فدراسیون فوتبال هم دراین‌باره رایزنی کرده است. هرچند که تا آخرین لحظه مجوزی برای ورود به ورزشگاه به آن‌ها نشان داده نشد؛ اما اکثر زنانی که یک هفته به شوق دیدن حساس‌ترین بازی تاریخ باشگاهشان شب را به روز رسانده بودند با هم قرار گذاشتند روز شنبه ۱۹ آبانماه قبل از آنکه عقربه‌های ساعت به ۱۲ ظهر برسد خود را به حوالی ورزشگاه آزادی برساندند؛ مانند مردانی که ورودشان به ورزشگاه آزادی از درِ غربی استادیوم بود حدود ۲ کیلومتر پیاده‌روی کردند و با فضای عجیب محدوده‌ی ورزشگاه آشنا شدند.
    صدها فروشنده سیار مواد غذایی و اقلام هواداری برای آنان که سال‌ها فیلم و عکس‌های این مکان محبوب را دیده بودند مانند ورق زدن یک آلبوم خاطرات قدیمی بود. آن‌هم در لحظاتی که شرایط ورودشان به ورزشگاه روشن نبود و آن‌ها ترس، شوق و التهاب را با هم تجربه می‌کردند. نکته‌ی امیدآفرین برایشان لبخند و حمایت مردان طرفدار پرسپولیسی هنگام دیدن زنان مضطرب بود.

    بعد از چند بار تغییر مکان، اکثر زنان شانس ورود به ورزشگاه آزادی را ورودی هتل المپیک دیدند. جایی که تعدادی از همراهانشان از حوالی ساعت ۹ صبح در محوطه وسیع آن جمع شده بودند.

    مدیریت مردانه و تقسیم زنان به ۳ گروه

    ورودی هتل المپیک اما تنها شاهد حضور دخترانی با عنوان «کمیته همیار سرخ» که با مقنعه‌های قرمز از هواداران دیگر تفکیک ‌شده بود، نبود. تا عقربه‌های ساعت به ۳ بعدازظهر برسد تعداد دخترانی که از طریق شبکه‌های اجتماعی تصاویر حضور زنان گزینش شده بروی سکوهای ورزشگاه آزادی را دیده و راهی آزادی شده بودند به بیش از ۲۰۰ تَن رسید. این زنان که به امید باز شدن درِ ورزشگاه مقابل این مجموعه قدیمی جمع شده بودند کنار هم نبودند.

    حدود نیمی از آن‌ها قبل از ساعت ۱۲ بدون دردسر وارد محوطه هتل المپیک شده بودند و تعداد دیگر بیرون در هتل، دقایق را می‌شماردند و برای متولیانی که با لباس فرم و غیر فرم مقابلشان رژه می‌رفتند یا بروی صندلی‌هایشان نشسته بودند برای حق ورود به ورزشگاه استدلال می‌کردند؛ اما گویا قرار نبود در فلزی بزرگ برای آن‌ها باز شود.

    آن‌ها مامور بودند در را برای زنانی باز کنند که از قبل حضورشان هماهنگ شده بود. زنانی که از وزارتخانه‌ها و ادارات مختلف دولتی و غیردولتی صرفا با هدف نشستن برروی صندلی ورزشگاه برای «سان» دیدن رئیس فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا گلچین شده بودند. عبور آسان و بدون دردسر این زنان بارها خشم زنانی که با پرچم و نمادهای هواداری ساعت‌ها بیرون ورزشگاه سرپا بودند را برانگیخت. زنانی که روز شنبه از سوی مردان تصمیم گیر به سه دسته‌ی زنان گزینشی، زنان منتخب کانون هواداران باشگاه پرسپولیس و زنانی که بدون هماهنگی و یا خرید بلیت خواستار ورود به آزادی بودند، تقسیم‌شده بودند.

    در میان زنان دو دسته‌ی آخر که ساعت‌ها بیرون ورزشگاه منتظر صدور دستور ورود بودند از دختر ۴ ساله تا زن ۶۵ ساله حضور داشت. از معلم و روزنامه‌نگار تا کارگر و کتابدار و مهماندار و دانش‌آموز و زن دست‌فروش. از کسانی که با شنیدن هر تشر چند گام به عقب می‌رفتند تا دخترانی که چشم در چشم ماموران تلاش داشتند با استدلال و حتی گریه از حق ورودشان به ورزشگاه دفاع کنند و البته معدود زنانی که تلاش داشتند حقشان را با فحاشی بگیرند و مدام تاکید داشتند؛ «چیزی از مردان ورزشگاهی کم نداریم»

    هر چه که بود تا ۳٫۵ ساعت قبل از آغاز بازی فینال نیمی از زنان بیرون در اصلی ورزشگاه آزادی بودند و نیمی دیگر در محوطه در غربی که با اولین گیت فاصله‌ای نسبتا طولانی داشت.

    وقتی اولین درِ ورزشگاه برروی دختران پرسپولیسی باز شد

    دختران پشت میله بارها تلاش کردند با منطق و استدلال از عشق‌شان به فوتبال و پرسپولیس بگویند و هدف خود را از ورود به ورزشگاه برای افراد رودررویشان توضیح دهند. کسانی که می‌گفتند تصمیم گیر نیستند اما محکم‌ترین مانع برای ورود دختران به ورزشگاه بودند. هرکسی که پشت میله‌های بلند بود مخاطب قرار می گرفت؛ از مردی با لقب «طاهری» تا سربازان وظیفه و صاحبان ده‌ها جفت چشمی که مشغول رصد حرکات دختران علاقه‌مند به فوتبال بودند. دختران برای ورود التماس می‌کردند و از افراد پشت در که ناامید می شدند به رابط هواداران پناه می بردند. تا آنها هم چند دقیقه یک‌بار به زنان خسته از ساعت‌ها معطلی توضیح دهند؛ آرامش خود را حفظ کنید ما در حال رایزنی برای ورود هستیم.

    هر ساعت بر تعداد زنان پشت در افزوده می‌شد. تا کار مردانی که از داخل مجموعه با هدفی نامشخص از دختران علاقه‌مند به ورود فیلم و عکس می‌گرفتند دشوارتر شود. البته دوربین دیگری هم برای تهیه گزارش ممنوعیت ورود به ورزشگاه کنار زنان علاقه‌مند به فوتبال وجود داشت که متعلق به شبکه تلویزیونی الجزیره قطر بود. آن‌ها مجبور شدند در مدت‌زمان استقرارشان دست‌کم مجوزشان را به ۶ ارگان مختلف نشان دهند و پاسخگوی چون‌وچراهایشان باشند.

    شاید حضور دوربین‌های همین شبکه یا بازتاب فیلم و عکس‌های دختران پشت در مانده در برخی پایگاه‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی و همچنین پیگیری‌های نمایندگان دختران فوتبال دوست با تصمیم گیران باعث شد که حوالی ساعت ۱۶ در ورودی هتل المپیک برروی زنان فوتبال دوست باز شود تا آن‌ها وارد محوطه ورزشگاه آزادی شوند. اگر شنونده‌ای بی‌خبر از ماجرا فریاد شادی بیش از ۲۰۰ زن فوتبال دوست را بعد از بازگشایی این در می‌شنید تصور می‌کرد که گل قهرمانی پرسپولیس در آسیا وارد دروازه کاشیما انتلرز شده است.

    فریاد شادی این زنان اما دیری نپایید و بعد از حدود نیم ساعت به صف کردن زنان علاقه‌مند به فوتبال پشت نرده‌های بلند فلزی دیگر که قرار بود به اولین گیت ورودی ورزشگاه ختم شود، آنان دریافتند که مجوز ورودشان به ورزشگاه صادر نشده است.

    راهکار زنان به‌جز تشکیل صف و صحبت با ماموران و افرادی که به نظر نقشی در عدم ورودشان داشتند، دمیدن در شیپور و سر دادن شعارهای کاملا مسالمت‌آمیز برای ورود به ورزشگاه بود؛ اما گذشت زمانی حدود یک ساعت و سردرگمی‌ها باعث طاق شدن طاقت تعدادی از زنان شد. آن‌ها با دمیدن در شیپور و تکان دادن نرده‌های فلزی خواستار باز شدن زنجیرهای بسته بر در ورزشگاه بودند. ماجرایی که هم ماموران را یک گام دیگر به داخل جمعیت زنان کشاند و هم یکی از زنانی که گفته می‌شد ارتباطی با وزارت ورزش دارد را به جمعشان آورد تا به دختران اطمینان دهد «اگر سکوت کنند و بی‌نظم نباشند»، آقای سلطانی فر وزیر ورزش مجوز وردشان به ورزشگاه را اخذ می‌کند. او هرگر به روشنی توضیح نداد که این مجوز قرار است از کجا و با امضای چه کسی صادر شود؛ آنهم ساعتی قبل از آغاز یک بازی بین المللی.

    تنش، اعتراض و اشک‌های دختر ۶ ساله

    اما حدود ۸ ساعت سرپا ماندن بدون آب و غذا و سرویس بهداشتی و شنیدن وعده و پرخاش و دیدن اشک و آه و لعنت و خبرهای هیجان‌انگیز داخل ورزشگاهی که با حضور حدود ۸۰ هزار تماشاگر پرسپولیس قرمز شده بود، ماجرایی نبود که با آرامش گره بخورد. وقتی عقربه‌های ساعت از ۶ عصر عبور کرد و به زمان بازی پرسپولیس نزدیک شد اشک‌ها، شعارها و شیپورها و تکانه‌های درِ زنجیر شده، کنار مذاکرات نفرات این‌سو و آن‌سوی دیوار با متولیان نامرئی اما پرقدرت، اوج گرفت.

    نتیجه اما نه ورود به ورزشگاه که درخواست بی‌سیمی یکی از افسران برای حضور چند موتورسوار برای پراکنده کردن دختران از مقابل در ورودی بود.
    مامورانی که البته اغلب هنگام صحبت با دختران حق را به آن‌ها می‌دادند و می‌گفتند فقط مجری دستورات هستند و نه تصمیم گیر.

    آن‌ها به زنان فوتبال دوست می‌گفتند که تک سکوی حدود هزار نفری درنظر گرفته شده برای زنان با حضور خانم هایی که اغلب مهمانانی ویژه هستند پر شده است و جایی برای نشستن دختران پشت در استادیوم نیست. این موضوع البته در تماس‌های دختران علاقه‌مند با بعضی زنان هوادار داخل ورزشگاه تائید نمی‌شد و آن‌ها می‌گفتند روی سکوها جا برای حضور بیش از ۱۰۰ زن دیگر هم وجود دارد.

    درِ ورزشگاه اما به دلایلی که هرگز مشخص نشد تا قبل از آغاز بازی باز نشد حتی وقتی دختر ۶ ساله‌ای که کلاه هواداری پرسپولیس را بر سر داشت با گریه به ماموران التماس می‌کرد که «آقا خواهش می‌کنم در را باز کنید.»

    با تاریک شدن هوا ده‌ها مردی که کسی عناوین شغلی‌شان را نمی‌دانست درصدد بودند تا دختران را برای بازگشت به خارج از ورزشگاه راضی کنند. آن‌ها گاهی در جلد پدران و برادران دلسوز فرو می‌رفتند و با گفتن جملاتی مانند «دست ما نیست وگرنه مشکلی نداریم.» آغاز می‌کردند و به تهدید به بازداشت تا خورده شدن زنان توسط گرگ‌های محدوده جنگلی مجموعه آزادی با تاریک شدن هوا می‌رسیدند! هرچند گوش اکثر دختران به این صحبت‌ها بدهکار نبود و هدفی نداشتند مگر نشستن روی صندلی‌های جایگاه زنان. البته تعدادی از زنان هم دقایقی قبل از آغاز سوت بازی ناامیدانه و با چشمانی اشک‌بار محوطه آزادی را ترک کردند تا از دری که امیدوارانه عبور کرده بودند بی‌نتیجه بازگردند. دری که تعداد زیادی زن فوتبالدوست دیگر بی خبراز اتفاقات داخل مجموعه، ملتمسانه درخواست باز شدنش را برای رفتن به‌سوی ورزشگاه آزادی می‌کردند.

    سوگواری برای از دست دادن حساس‌ترین بازی تاریخ پرسپولیس

    حدود ۲۰۰ زنی که مانده بودند همچنان تهدید می‌شنیدند و التماس می‌کردند برای وارد شدن به ورزشگاهی که از صبح متولی در ورودی‌اش را ده‌ها ارگان از دادستانی و نیروی انتظامی و حراست مجموعه و حراست وزارت ورزش و مسئولان فدراسیون و فیفا معرفی کرده بودند. با شروع شدن بازی تعداد زیادی از دختران هوادار پرسپولیس که سال‌ها منتظر رسیدن تیم موردعلاقه‌شان به فینال مهم‌ترین بازی آسیایی بودند برروی زمین نشسته و مانند عزیز ازدست‌داده‌ها سوگواری می‌کردند.

    گریه‌هایی که البته از صبح گونه‌هایشان را تر کرده بود و باعث تعجب اکثر مردان درگیر با ماجرا شده بود‌. مردانی که گاه با جملاتی مانند «دختران را چه به فوتبال، به شما چی می رسه؟ به همسر و خانواده‌تان برسید» روحشان را خراش داده بودند.

    آخرین حقه برای پایان دادن به تجمع دختران علاقه مند به فوتبال

    دختران ناامید از دیدن بازی فینال پرسپولیس با گذشت حدود ۱۰ دقیقه از بازی شنونده صحبت‌هایی بودند که باورش برایشان دشوار بود؛ اما دقایقی بعد مشاهده کردند که ۴ اتوبوس در محوطه پارک کردند و ماموران از دختران درخواست کردند که سوار اتوبوس شوند تا به گیت ورودی منتقل شوند. زنان ناباورانه و در شرایطی که بعضی‌شان با هل دادن یکدیگر باعث زمین خوردن هم و درگیری می‌شدند سواراتوبوس‌ها شدند.

    ۳ اتوبوس بیش از ظرفیت صندلی سرنشین سوار کردند و در آخرین اتوبوس حدود ۲۰ زن هیجان‌زده سوار شدند. دو اتوبوس طبق وعده‌ای که داده بودند به سمت گیت‌های ورود به ورزشگاه رفتند اما راننده دو اتوبوس دیگر در حرکتی ناگهانی دور زده و راه خروج از ورزشگاه را پیش گرفتند. زنان حاضر در اتوبوس با فریاد و خواهش درخواست بازگشت و یا توقف کردند اما راننده به راهش ادامه می‌داد.

    صدای اعتراض و ایجاد سروصدا جوی متشنج را در اتوبوس ها به وجود آورده بود. عده‌ای تهدید به شکستن شیشه‌ی اتوبوس و پریدن به بیرون کردند و برخی بدوبیراه خود را نثار آخرین فرد حُقه زننده یعنی راننده اتوبوس کردند. دقایقی بعد دو اتوبوس با فاصله کمی از هم توقف کردند اما نه مقابل گیت داخل ورزشگاه که در حاشیه اتوبان تهران – کرج!

    راننده اتوبوسی که شیپور را بر سر دختر ۱۵ ساله خُرد کرد
    حدود ۸۰ تا ۹۰ دختر خشمگین از ساعت‌ها التماس و گریه برای ورود به ورزشگاه مبهوت در حاشیه اتوبان رها شده بودند. بگوومگوهای برخی از دختران معترض به برخورد فیزیکی با راننده یکی از اتوبوس ها کشیده شد. راننده یکی از دو اتوبوس در مقابل شنیدن جملات اعتراضی که با فحاشی هم همراه بود با گرفتن شیپور یک زن آن را بر سر دختر ۱۵ ساله‌ای که با لباس فرم مدرسه در ورزشگاه حاضر شده بود خُرد کرد. دختری که گوینده جملات گزنده نبود و با گذشت چند روز از ماجرا در شوک این اتفاق و رفتار زننده راننده اتوبوس با خود مانده است.

    ماجرای عجیب زنانی که در حاشیه اتوبان رها شدند

    دقایقی طول کشید تا دخترانی که حوالی ساعت ۷ عصر پاییزی که هوا کاملا تاریک می شود به خود بیایند و متوجه معامله عجیب و دروغین با خود شوند. اکثر آن‌ها برای اولین بار در زندگی‌شان در آن مکان حضور پیدا کرده بودند، ساعت‌های طولانی انتظار باعث تمام شدن شارژ موبایل بعضی‌شان شده بود و تعدادی از آن‌ها هم دوست یا یکی از اعضای خانواده‌شان را در شلوغی‌های سوار شدن به اتوبوس‌ها گم‌ کرده بودند و نمی دانستند دقیقا باید چه تصمیمی بگیرند.

    بغض و گریه و بعضا ناسزا و نفرین تنها سلاح دخترانی بود که از ساعات اولیه صبح روز شنبه ۱۹ آبان ملتمسانه خواستار ورود به ورزشگاه بودند اما ساعت حوالی ۷ عصر با دروغی بزرگ به بیرون از ورزشگاه پرت شده بودند.

    تعدادی‌شان در حاشیه اتوبان نشستند و شروع به گریه کردند. برخی مسیر عکس ورزشگاه را در پیش گرفتند و برخی هم دل به دریا زدند و توانستند به خودرویی برسند و از راننده بخواهند آن‌ها را به‌جایی برساند که تلویزیون داشته باشد و حداقل بتوانند نیمه دوم بازی حساس پرسپولیس و کاشیما انتلز ژاپن را ببینند.

    زنان گزینشی؛ برای دیدن کنسرت آمدیم نه فوتبال

    اما دختران بی‌خبری که سوار دو اتوبوس اولی شده بودند قبل از آنکه داور سوت پایان نیمه اول را به صدا دربیاورد خوشحال از نتیجه دادن زحماتشان با فراموشی رنج‌های چندساله وارد آزادی شدند و دقایقی به ابهت ورزشگاه خیره ماندند. در میان این دختران نفراتی حضور داشتند که فیلم و عکس های اعتراضی و سراسر بغض و گریه شان پشت در ورزشگاه در شبکه های اجتماعی هزاران بار دست به دست شده بود و واکنش های زیادی را برانگیخته بود.

    برخی‌ از زنان دو اتوبوس وارد شده به ورزشگاه هم بعد از تماس تلفنی با دوستان دو اتوبوسی که اجازه ورود به ورزشگاه را پیدا نکرد، شدند با چشمانی گریان از ورزشگاه بازگشتند تا رفیق نیمه راه نباشند.

    زنان پرسپولیسی که وارد استادیوم شده بودند البته به دلیل عدم تجربه‌ی کافی و کم تعداد بودن زنان فوتبالی روی صندلی‌ها تا پایان بازی فرصت تشویق هماهنگ تیم پرسپولیس را پیدا نکردند و گروه گروه تماشاگر زن، شیپور خود را می‌زد و بدون ریتم خاص، هیجان‌زده شعارهایی که سالها شنیده بودند را سر می‌داد.

    دختران پرسپولیسی تا قبل از سوت پایان بازی مشاهده کردند به جز تعداد معدودی از تماشاگران زن، مابقی‌ که صندلی‌های ورزشگاه را به اشغال خود درآورده بودند نسبتی با فوتبال و هواداری ندارند. در جمعشان از کارمندان و معاونان زن وزارتخانه‌ها گرفته تا بیش از ۱۰۰ کارمند زن هلال‌احمر حضور داشتند. زنانی که به‌جز حضور دستوری، معترضانه چند دقیقه یک‌بار می‌گفتند وقتشان تلف‌شده است و آن‌ها به هوای کنسرت «بهنام بانی، گروه لیان و رضا صادقی» در ورزشگاه حاضر شده بودند و نه فوتبال که از نظرشان حوصله سر بَر بود.

    حوصله تعدادی از آن‌ها البته آن‌قدر نکشید که تا پایان بازی در ورزشگاه بمانند. بعدازآنکه روسای فیفا و FAC از جایگاه آن‌ها سان دید و بر حضور «خودجوش زنان» در ورزشگاه صحه گذاشته شد، تعداد زیادی از آن‌ها راه خروج ورزشگاه را در پیش گرفتند تا سوار بر سرویس اداره یا اتومبیل‌های شخصی‌شان «آزادی» را ترک کنند و به اتوبان تهران-کرج برسند. جایی که ده‌ها دختر هوادار پرسپولیس سوگوارِغرور خُرد شده و «آزادی» دریغ شده سردر گریبان، بودند.

    دخترانی که با گذشت یک هفته از ماجرا همچنان منتظر توضیحات مقامات مسئول درباره برخوردهای غیر قانونی با خود هستند. این که چرا در همان ساعات اول هیچ مقام مسئولی در جمعشان حاضر نشد و محترمانه درباره وضعیت ورود یا عدم ورود به ورزشگاه توضیح نداد.

    اگر ادعای پر شدن سکوی ویژه زنان وجود داشت چرا با ارائه مدرک به زنان پشت در مانده تلاش نکردند محترمانه آنان را قانع کنند؟

    توجیه ساعت ها معطلی و وعده دادن به زنانی که جرمشان علاقه به فوتبال است چه بود؟ اتوبوس هایی که بعد از آغاز مسابقه زنان فوتبالدوست را سوار کردند متعلق به کدام ارگان و با دستور چه کسانی درهایشان را باز کردند؟

    با دستور چه ارگانی دختران علاقه مند به فوتبال با رفتاری غیر اخلاقی در حاشیه اتوبان رها شده و توسط رانندگان با الفاظ و رفتار غیراخلاقی تحقیر شدند؟

    کدام نهاد هزینه‌ی تبعات سوء چنین رفتارهایی با زنانی که هدفی جز نشستن روی سکوهای ورزشگاه آزادی را نداشتند، می‌پردازد و برای عدم تکرار آن تلاش می‌کند؟

  • مهران غفوریان و علی صادقی حریف مسعود کیمیایی می‌شوند؟

    «داش آکل» و «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» دو فیلم جدید روی پرده | «تنگه ابوقریب» موفق در اکران

    از چهارشنبه هفته گذشته دو فیلم «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» به کارگردانی فرزاد موتمن و «داش آکل» ساخته محمد عرب به جمع فیلم‌های در حال اکران اضافه شدند، فیلم موتمن بعد از سه سال بالاخره رنگ پرده را به خود دید.

    به گزارش رسا نشر به نقل از خبرآنلاین، در هفته گذشته با وجود اینکه دو فیلم جدید نیز به چرخه اکران پیوست اما تغییر و تحول چشمگیری در فروش فیلم‌های در حال اکران رخ نداد و تنها دو فیلم «هزارپا» و «تنگه ابوقریب» هستند که با اختلاف زیاد توجه مخاطبان و علاقه‌مندان به سینما را به خود جلب کرده‌‌اند.

    این در حالی است که حتی بسیاری از سینماداران نیز «هزارپا» را فیلم محبوب دانسته‌اند که توانسته به گیشه‌ها رونق ببخشد و در فروش و جذب مخاطب بالا نیز رکوردشکنی کند. البته اکران این فیلم پرطرفدار را شاید بتوان به نوعی بدشانسی دیگر آثاری که همزمان با این فیلم اکران شدند دانست، چرا که در این شرایطی که طیف‌های مختلف جامعه از اوضاع نابه‌سامان اقتصادی گله‌مندند خیلی‌ها ترجیح‌ دهند در قبال پولی که برای سینما رفتن پرداخت می‌کنند چند ساعتی سرگرم شوند و بخندند تا اینکه پای تماشای آثار جدی بنشینند که غمی بر غم‌هایشان اضافه کند.

    اما با نگاهی کوتاه به آثار اجتماعی که قرار است از فصل پاییز اکران شوند می‌توان تا حدودی امیدوار بود که گیشه سینماها از انحصار فیلم‌های کمدی درآید و بخشی از فروش قابل توجه سینما به فیلم‌های جدی و اجتماعی نیز اختصاص پیدا کند.

    در گزارشی که در ادامه می‌خوانید روند فروش فیلم‌های روی پرده را بررسی کردیم.

    «داش آکل» دهه ۹۰ رقیب کیمیایی می‌شود؟
    «داش آکل» نام فیلمی به کارگردانی مسعود کیمیایی است که در سال ۱۳۵۰ ساخته شده و بهروز وثوقی در آن نقش آفرینی کرده است. این فیلم بر اساس داستان «داش آکل» از کتاب سه قطره خون نوشته صادق هدایت، ساخته شده است. حالا بعد از گذشت بیش از سه دهه محمد عرب فیلمی با همین نام ساخته که از چهارشنبه گذشته روی پرده سینماها رفته است. البته ناگفته نماند که ابتدا نام این فیلم «آتش و قداره» بود و در مراحل تولید سازندگان آن تصمیم گرفتند اسمش را به «داش آکل» تغییر دهند. تنها سه روز از آغاز اکران فیلم گذشته و با توجه به شروع کم رمقش در فروش روزهای ابتدایی اکران باید منتظر ماند و دید «داش آکل» سال ۹۷ می‌تواند به اندازه فیلمی که در دهه پنجاه ساخته شد و مورد استقبال قرار گرفت موفق شود یا خیر؟

    در خلاصه داستان این فیلم که زیر و بم جوانمردی ایرانیان را روایت می‌کند آمده است: «من می دونم جای تو، تو قلب من کجاست… ولی، نمی دونم…. اصلاً جایی تو قلب تو دارم یا نه؟ تو منو قبول کردی فقط به خاطر …؟ جوونمردی همه‌ش عشقه. کوچیک که بودم منو از آتیش می‌ترسوندن… وقتی مُشرف شدم به حرم امام رضا… صبح تا شب سروکارم شد با آتیش . . . کم‌کم دست داد که آتیشو ببینم، دیدم که آتیش ناپاکی رو می‌سوزونه و سختی رو نرم می‌کنه…»

    مهران غفوریان، حسین یاری، علی صادقی، محمدرضا شریفی‌نیا، امیر حسین صدیق، علی مشهدی، فاطمه گودرزی، هلیا امامی، مهرداد ضیایی، نیما شاهرخ‌شاهی، ارژنگ امیرفضلی، محسن افشانی، ارسلان قاسمی و … هم از بازیگران این فیلم هستند.

    سحر در گیشه چه می کند؟
    فرزاد موتمن فیلم «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» را در سال ۹۴ ساخت و اولین نمایش این فیلم هم در جشنواره فیلم فجر همان سال بود.

    این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در سال ۹۴ در رشته‌های بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مکمل زن و مرد نامزد نامزد دریافت جایزه شد اما بعد از سه سال روی پرده رفت اما فروش نه چندان امیدوار کننده این فیلم در آغاز اکران نوید گیشه پرفروشی را برای این اثر نمی‌دهد.

    این ساخته موتمن داستانی پر از تعلیق دارد و در خلاصه قصه آن آمده: «مادری سراسیمه وارد کلانتری می‌شود و به افسر نگهبان می‌گوید دختر جوانش، سحر، دیشب به خانه بازنگشته است.»

    فریبرز عرب‌نیا، سیامک صفری، ژاله صامتی، آتیلا پسیانی و … نیز بازیگران این فیلم هستند.

    استقبال از «تنگه ابوقریب» ادامه دارد
    فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی همچون هفته‌های پیش روند فروش خوبی را پشت سر گذاشت. این اثر با وجود اینکه فیلمی جنگی به حساب می‌آید اما به دلیل نوع روایت متفاوت و البته صحنه‌های اکشنی که خوب هم از آب درآمده توجه مخاطبان زیادی را تا به حال به خود جلب کرده و در جدول فروش هم رده دوم را به خود اختصاص داده است.

    این فیلم از حضور بازیگران جوانی چون جواد عزتی، امیر جدیدی، مهدی پاکدل، حمیدرضا آذرنگ، مهدی قربانی، علی سلیمانی و … بهره برده است.

    چرا این فیلم‌ها موفق نشدند؟
    فیلم‌های «شعله‌ور»، «همه چی عادیه» «راه رفتن روی سیم» و «پشت دیوار سکوت» اما با وجود اینکه بیش از دو هفته از اکرانشان می‌گذرد در گیشه موفق نبودند و فروششان حتی به مرز ۵۰۰ میلیون تومان نیز نرسیده است. تنها «شعله‌ور» در امیان این چهار فیلم فروش ۵۰۰ میلیون تومان را رد کرده که بخشی از آن را هم شاید بتوان حضور امین حیایی و پسرش در این فیلم دانست. البته تعداد سالن‌های اندکی که در اختیار این آثار است نیز را شاید بتوان یکی از دلایل ناکامی این فیلم‌ها در گیشه دانست.

    در ادامه می‌توانید میزان فروش فیلم‌ها در هفته گذشته را در جدول زیر بخوانید.

    نام فیلم نام کارگردان تعداد روزهای نمایش تعداد سالن‌های نمایش میزان فروش
    هزارپا ابوالحسن داودی ۵۸ روز ۱۸۸سالن  ۳۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان
    تنگه ابوقریب بهرام توکلی ۲۳ روز ۱۳۰ سالن ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان
    دارکوب بهروز شعیبی ۶۵ روز ۱۶ سالن ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان
    دم سرخ‌ها آرش معیریان ۳۰ روز ۱۰۵ سالن ۱ میلیارد و ۹۵۰ میلیون تومان
    کاتیوشا علی عطشانی ۳۷ روز ۶۶ سالن ۱ میلیارد و ۸۱۰ میلیون تومان
    شعله‌ور حمید نعمت‌الله ۱۶ روز ۴۸ سالن ۵۱۰ میلیون تومان
    همه چی عادیه محسن دامادی ۱۶ روز ۴۲ سالن ۱۲۵ میلیون تومان
    پشت دیوار سکوت مسعود جعفری جوزانی ۱۶ روز ۲۸ سالن ۹۵ میلیون تومان
    راه رفتن روی سیم احمدرضا معتمدی ۱۶ روز ۱۶ سالن ۴۰ میلیون تومان
    داش آکل محمد عرب ۲ روز ۱۷ سالن ۱۵ میلیون تومان
    آخرین بار کی سحر رو دیدی؟ فرزاد موتمن ۲ روز ۱۱ سالن ۷ میلیون تومان
  • خواننده پاپ برای ایران می خوانند

    خواننده پاپ برای ایران می خوانند

    نماهنگ ایران با حضور ۴ خواننده مطرح کشور برای دهه فجر آماده می شود.

    به گزارش رسا نشر به نقل از روابط عمومی سازمان هنری رسانه ای اوج، نماهنگ ایران با حضور ۴ خواننده مطرح کشور برای دهه فجر آماده می شود.

    این نماهنگ که با صدای رضا صادقی، حامد همایون، مهدی یغمایی و حجت اشرف زاده و به همت مرکز ماوا و بسیج صدا و سیما در حال تولید است همزمان با دهه فجر منتشر خواهد شد.

    ضبط موسیقی این نماهنگ به پایان رسیده و کار تصویربرداری و تولید نماهنگ نیز به کارگردانی برادران بوشهری تا دهه فجر به پایان خواهد رسید.

    این قطعه بر اساس شعری از قاسم صرافان و با آهنگسازی بهنام کریمی ساخته شده است.

    گفتنی است مرکز «ماوا» پیش از این نیز قطعات متعددی را با همکاری خوانندگان تراز اول کشور نظیر محمد اصفهانی، محسن چاوشی، احسان خواجه امیری، رضا صادقی، مهدی یراحی، حجت اشرف زاده و… تولید و منتشر کرده است.