برچسب: رسانه ملی

  • پرسش «امید جوان» از سازندۀ مستند «قِدّیس» شاملو

    عصر ایران- هفته نامۀ «امید جوان» در شمارۀ تازۀ خود و در تحلیلی تفصیلی 3 پرسش و به تعبیری 4 پرسش را با حسین لامعی سازندۀ جوانِ مستند «قدیس» – دربارۀ احمد شاملو- در میان گذاشته است.
    نویسندۀ «امید جوان» از سازندۀ «قدیس» پرسیده است:
    1. اگر نام کاری که تلویزیون در حذف 23 دقیقه از فیلم 73 دقیقه ای شما انجام داده نه سانسور که «سلاخی» است، بر کار شما که چند کلمه و جمله را از میان انبوه نوشته های کسی تکه تکه برداشته اید، چه نامی می توان نهاد؟
    2. اگر کتاب دکتر شفیعی کدکنی را خوانده اید و به آن تعبیر رسیده اید چرا آن بخش را نقل نکرده اید که: «شاملو، هر چه هست، ضد ابتذال ترین شاعر عصر ماست. نیما، فروغ، اخوان و سپهری هم مقداری شعر مبتذل دارند و در واقع سطرهای مبتذل. اما شاملو در بیش از نیم قرن شعر گفتن حتی یک شعر مبتذل نداشته است و از این نظر مثل خاقانی است».
    3. عجیب نیست که در مستند «قدیس» به جملاتی از انواع روشنفکران استناد شده اما سراغ کتاب «کویر» دکتر شریعتی نرفته اید؟ آنجا که می نویسد:
    «آفرین، احمد شاملو! حالا وقت غزل عاشقی و مثنوی عارفی و رباعی فلسفی و قصیده خراسانی نیست. مگر توهم به اینجا ها رسیده ای؟ مگر تو هم از یک خواب صبوحی پریده ای؟»
    در ادامه هم شعر « من و تو، درخت و بارون» را آورده: من باهارم تو زمین/ من زمینم، تو درخت/ من درختم تو باهار/ نازِ انگشتای بارون تو باغم می کنه…
    جدای این موارد درجای دیگر هم به تلویح پرسیده شده حال که قائم مقام جوان شبکه سه گفته روند پخش مستندها ادامه می یابد و ذهن مردم بیش از شعر و شاعری درگیر اختلاس ها و سوء استفاده هاست آیا دربارۀ نقش تلویزیون در تبدیل سهام 100 تومانی پدیده شاندیز به 12 هزار تومان و چگونگی رشد آدمی مثل «هادی رضوی» هم مستند می سازند یا تنها قرار است به اصحاب فکر و اندیشه چوب بزنند؟

  • صدا و سیمایی که ملی نیست / نادیده گرفتن خواست مردم از صفات بارز رسانه ملی

    مَثَل نرود میخ آهنین در سنگ درست مصداق صدا و سیمایی است که بیهوده پسوند “ملی” را یدک می کشد. درحالیکه کنترل این رسانه در دست تفکر و کسانیست که با وجود همه اتفاقات مشخص شده است بر خلاف تفکر جامعه حرکت می کند. دقیقاً هر چیزی که مردم با آن موافق باشند در شبکه های تلویزیونی ساز مخالف آن نواخته می شود.
    پایگاه خبری رسا نشر- مهدی سوری: در کشور ما بر اساس قانون اساسی صدا و سیما دولتی بوده و هیچ فرد یا گروهی نمی تواند برای خود شبکه تلویزیونی و یا ماهواره ای داشته باشد. حلقه این محدودیت به قدری تنگ است که این سازمان خود مختار بعضاً  فعالیت رسانه های اینترنتی و سایت های انتشار محتوای خصوصی را بدون پرداخت هزینه و دریافت مجوز غیر قانونی می داند. بدین معنی که هر محتوای تصویری که در هر فضایی منتشر می شود باید صدا وسیما روی آن نظارت داشته و به آن مجوز دهد. در حالیکه متولی این امر وزارت ارشاد است . جریان بدون رقیب و تولید پخش انحصاری باعث شده است که صدا و سیما خود را حاکم بر تفکر جامعه بداند. یک روز تصمیم می گیرد دولت را خراب کند. یک روز به التهاب در جامعه کمک می کند. و در خبرسازی سفارشی، سانسور و پخش گزینشی هم که ید طولایی دارد.
    صدا وسیما
    بر خلاف همه ادعاهای مطرح شده که رسانه ملی پر مخاطب ترین رسانه ایران است، خیلی از ساعات تلویزیون صرف تبلیغات و برنامه های بی محتوا می شود که کمتر کسی حاضر به تماشای آن است. به روشن بودن تلویزیون نیست. به تماشا و گوش فرا دادن آن است. تنها چیزی که توانسته مخاطب را در رسانه ی ملی حفظ کند تعداد معدودی از سریال های ایرانی، مسابقات و سرگرمی، پخش زنده فوتبال و والیبال و برنامه نود است. نودی که البته ناجوانمردانه حذف شد! به جرأت می توان گفت ۸۰ درصد برنامه های تلویزیونی ایرانی هدر رفت سرمایه ملی است. چرا که نه مخاطب میلیونی جذب می کند و نه محتواهای با ارزشی دارد. نمونه بارز این برنامه ها، گزارش های و برنامه های تحلیلی و نقادانه است. برنامه هایی که با هدف های خاص و به قصد تخریب ساخته می شوند و هیچ نتیجه با ارزشی ندارند.درست مثل بخش های خبری که چند خبر گزینش شده و گاه تقطیع شده را از سر صبح تا نیمه های شب پخش می کنند. خبرها، تحلیل ها و گزارش ها در همه شبکه ها یکی است . با اینکه در طول روز دهها اتفاق می افتد که باید به آن پرداخته شود اما رویه همین است. و بخش خبری ۹ صبح با بخش خبری ۲۳ جز تغییر مجری و دکور هیچ فرقی با هم ندارند.
    اگر سریال های ایرانی، پخش زنده ورزشی،خندوانه،  عصر جدید و برنده باش ها را از صدا و سیما بگیریم، دیگر هیچ چیز با ارزش و مخاطب پسندی برای پخش وجود ندارد. و همین امر است که اکثر ایرانی ها بیشتر وقشتان را در فضای مجازی می گذرانند. تلگرام فیلتر شده و اینستاگرام محبوب ترین رسانه های حال حاضر در ایران هستند. وقتی لحظه به لحظه اخبار در تلگرام قابل دریافت و مشاهده است چرا باید منتظر خبر ساعت ۱۴ تلویزیون شد که خبر های دست چین شده و شخصی سازی شده را ارائه می دهد؟
    به نظر می رسد تغییر رویه در صدا و سیما به بن بست رسیده و با وجود همه اعتراضات و نقد ها هیچ حرکت سازنده و اصلاحی در این رسانه اتفاق نمی افتد. نمونه اش حذف برنامه نود با ان همه مخاطب وسابقه پخش! اختلاف نظر و شاید فشار و منفعت طلبی باعث پر مخاطب ترین برنامه تاریخ رسانه ی ملی شد. باور کنید اگر در هرجای دنیا و در هر شبکه ای چنین اختلاف نظر و مشکلی پیش می امد مدیران رسانه اولویت را بر خواست مخاطب و حفظ برنامه قرار می دادند. اما در این سازمان تنها چیزی که ارش ندارد احترام به حق و شعور مخاطب است. با این داستان ستاره مربع ها و اجبار برای پرداخت پول به خاطر شرکت در یک نظرسنجی یا مسابقه معمولی رسانه ملی تبدیل به یک دلال و واسطه گر سطح پایین شده است که صدم ثانیه را می فروشد. چاه ویل صدا وسیما سیرمانی ندارد. و تازه هر سال از کمبود بودجه می نالد! و این در حالی است که با بودجه های کلان و هزینه های میلیاردی ساخت برنامه های بی محتوا می شود هزاران کار فرهنگی، خدماتی و عمرانی موثر و با ارزش کرد.
     
     
     

  • خبر بایکوت‌شدن شهردار تهران در رسانه ملی صحت دارد؟

     

    شهردار تهران گفت: رابطه خوبی با صدا و سیما داریم و خوشبختانه صداوسیما خوب اخبار کارهای شهرداری را پوشش می‌دهد.

    اخیرا در فضای مجازی خبری نقل شد، مبنی بر اینکه بخش های خبری صداوسیما از پوشش اقدامات شهرداری تهران منع شدند. حالا شهردار تهران در مورد این شایعات به خبرنگار خبرآنلاین پاسخ داده است.

    البته این اولین مرتبه ای نیست که چنین ادعایی در قالب خبر به رسانه ملی نسبت داده می شود. زمان حضور محمدعلی نجفی در جایگاه شهردار نیز در رسانه ها آمد که چهره شهردار برخلاف آنچه طی ۱۲سال گذشته در مورد قالیباف رایج بود از سوی رسانه ملی ‌پوشش داده نمی‌شود.

    کار به جایی رسیده که حتی در نخستین نشست خبری شهردار تهران خبرنگار واحد مرکزی خبر در حضور خبرنگاران حاضر در جلسه وقتی نامش برای طرح سؤال از شهردار تهران قرائت شد از حضور در پشت تریبون خودداری کرد. از همان موقع بود که شایعه ممنوع التصویری محمد علی نجفی در میان اصحاب رسانه تقویت و باعث شد تا یکی از خبرنگاران از نجفی درباره صحت وسقم ممنوع التصویری‌اش درصدا و سیما بپرسد.

    نجفی نیز در پاسخ از مصاحبه مفصلش با یکی از خبرنگاران صدا وسیما در حاشیه نشست با فرماندهان نیروی انتظامی سخن گفت و اینکه این مصاحبه از تلویزیون پخش نشد. محسن هاشمی هم به‌عنوان رئیس شورای شهر تهران، ری و تجریش در واکنش به سؤالات افکار عمومی، دلخوری خود از رسانه ملی را اینگونه مطرح کرد: در شرایطی که شوخی‌های اعضا در جلسات شورای شهر به‌صورت کامل از رسانه ملی منعکس می‌شود چرا اخبار مصوبات شورا بازخوردی ندارد؟

    محسن هاشمی حتی از تشکیل کمیته‌ای برای بررسی دقیق این موضوع و دعوت احتمالی رئیس سازمان صدا و سیما به شورای شهر خبر داد.

    این شائبه ها ادامه یافت تا نهایتا علی عسگری رئیس سازمان صدا و سیما به سکوت خود درباره ممنوع‌التصویری شهردار تهران پایان داد و در حاشیه جلسه هیأت دولت در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا محمدعلی نجفی شهردار تهران ممنوع التصویر شده است، در کمال تعجب گفت «نه! برای چه ایشان باید ممنوع التصویر باشند؟». حالا این سئوال درباره پیروز حناچی مطرح می شود.

    پیروز حناچی درباره صحت خبر بایکوت شدن خود در رسانه ملی گفت: فکر نمی کنم این طور باشد، من چنین خبری را دریافت نکردم و خیلی در رسانه ملی حضور دارم.

    وی ادامه داد: رابطه خوبی با صدا و سیما داریم و خوشبختانه صداوسیما خوب اخبار کارهای شهرداری را پوشش می دهد.

    شهردار تهران اظهار کرد: خدمات دادن به شهرداری تهران، خدمات دادن به مردم تهران است

  • همسر رئیس سابق تلویزیون کیش، حاشیه تازه‌ای مطرح کرد

    تابناک نوشت: فاطمه حائری همسر مدیر شبکه کیش از یک توطئه در این شبکه خبر داد.

    او در صفحه شخصی خود نوشت:
    بسم الله
    بیاد پدرم برای همسرم
    از کودکی‌های دور هر چه بیاد دارم تلخی تهمت‌های ناروا همنشین مان بود دشمن‌های که در لباس دوست تخریب می‌کردند و از خدا بی خبرآنی که به نام دین و اسلام پدر را آماج هر گونه بی صفتی و بی وجدانی خود قرار می‌دادند تا جای که پشت تریبون نماز جمعه مرگ بر حائری سرمی دادند و به نماینده‌ی امام خمینی که دم از او می‌زدند با حس تکلیف فزاینده مهر پرتاب می‌کردند و چهره آرام پدر که سپاسگزار حق تعالی بود و با بیان آرام از نمازگزاران تحریک شده تشکر می‌کرد
    عزیزم، همسرم، پناهم
    این روزها چه با صلابت میزبان بدترین و بی انصافانه‌ترین قضاوت‌ها و تهمت‌ها و دشمنی‌ها قرار گرفتی در زمانی که برای مجلس یادبود پدرم با کسب اجازه از مسئولین بالا دستی خود در تهران بودی چه ناجوانمردانه برایت فضاسازی برنامه ریزی شده کردند که بی کفایت جلوه ات دهند و این همه در حالی بود که به گواهی همه‌ی دستگاه‌های ذیصلاح مرتبط محبوبت‌ترین مدیر منطقه‌ای محل مأموریت ات شناخته شده بودی (آمار ارائه‌ی شده از سوی معاونت امور اجتماعی منطقه آزاد کیش) و به لحاظ فنی و ساختاری طی یکسال مدیریت ات عامل رشد فزاینده زیر مجموعه ات بودی.
    اما به یک باره طی یک شبانه روز در کمال حیرت، با همه‌ی قساوت فضای مجازی مواجه شدی، سرتیتر خبرها من و تو، بی بی سی، تحقیر شدی و تهمت‌ها شنیدی و به زعم خودشان بی آبرویت کردند آماج قضاوت‌های عجولانه هزاران مخاطب عام و خاص قرار گرفتی.
    اما چه شد که یک باره پیش چشمم اینقدر عزیزی شدی مصداق پدر بودی در صبر و چشم پوشی کردن از متاع قلیل دنیا در یک شب همه‌ی حثیت خانوادگی ات را زیر سوال بردند.
    اما تو روایت گر این روایت بودی أَعِرِ اللّهَ جُمْجُمَتَکَ سرت را سپرده بودی به خدا و از فدای هرچه داشتی و نداشتی باکی نبود مسئولیت همه را به گردن گرفتی و طی حکمی بدور از انصاف به اعتراف جمله کارشناسان موضوع برای مواجه نشدن بسیاری به ظاهر از تو بزرگترها که جرات مواجهه با آماج این همه تهمت‌ها و تحقیرها نداشتند، سپر بلا شدی باشد
    حساب ما به قیامت.
    اما چند سوال اساسی چرا کسی پی جوی فیلم بردار آماده به ضبط فیلم نیست؟ چرا در کل دنیا فقط یک فیلم از یک زاویه مشخص پخش شده؟ چرا هیچ تماس اعتراضی ازسوی#کیشوندان به صداوسیما اتفاق نیافتاده؟ چرا اگر فیلم بازپخش است لوگو ندارد؟
    چرا تدوین گر قسمت سانسوری را جدا نکرده ؟چرا باز بین پخش مهر تأیید پخش داده؟ چرا علی رغم تاکید مدیرکل مبنی بر عدم دانلود فیلم و استفاده از آرشیو مورد تایید سازمان فیلم دانلود شده؟ چرا علی رغم برخورد با متخلفین و معرفی نشدند؟