برچسب: دختر

  • نقش تغذیه در پسرزایی و دخترزایی؛ آری یا خیر؟

    نقش تغذیه در پسرزایی و دخترزایی؛ آری یا خیر؟

     

    نقش تغذیه در پسرزایی و دخترزایی؛ آری یا خیر؟|خبر فوری۲۶ مهر تا ۲ آبان، هفته ملی سلامت بانوان نام‌گذاری شده است؛ یکی از حوزه‌های مهم در سلامت زنان، سلامت باروری و تولید مثل است. تغذیه یکی از مهمترین عوامل محیطی موثر بر سلامت باروری زنان از سنین بلوغ و حتی قبل از آن است.

    دکتر لادن گیاهی – متخصص تغذیه و رژیم‌درمانی و عضو تیم تخصصی مرکز درمان ناباروری ابن‌سینا درباره ضرورت توجه به تغذیه در سلامت باروری و درمان ناباروری گفت: از آنجا که کیفیت و کمیت دریافت غذایی ما بر روی عملکرد تک تک سلولهای بدن، سیستم عصبی، سیستم  هورمونی و ایمونولوژیک که برای حفظ قدرت باروری سالم ضروری است، تاثیر می گذارد. کیفیت و کمیت تغذیه همانگونه که بر روند پیری بسیاری از سلولهای بدن موثر است بر روند پیری سلولهای مرتبط با باروری هم، در بلند مدت تاثیر گذار است.

    وی افزود: شاید نقش تغذیه در بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و  بیماریهای مزمن دیگر بیشتر جا افتاده است اما دقیقا نقش تغذیه در افزایش شیوع ناباروری به همان دلایل شناخته شده در بیماریهای دیگر نیز مهم است. امروز به خوبی می دانیم الگوی مصرف غذایی نقش مهمی در پاسخهای هورمونی موثر در درمان ناباروری دارد. نوع دریافت پروتئین کربوهیدرات و چربی  ها، میزان و  نسبت بین دریافت پروتئین کربوهیدرات و چربی، ضرورت تطابق زمانی دریافت غذا با تغییرات هورمونی در طی شبانه روز، وضعیت دریافت املاح و وضعیت آنتی اکسیدانها و افزایش شیوع چاقی از سنین بلوغ از عوامل تاثیرگذار بر سلامت باروری هستند.

    وی ادامه داد: امروز شواهد علمی مهمی نه تنها نشان دهنده تاثیر تغذیه کوتاه مدت زوجین بر کیفیت اسپرم، بلوغ تخمک، کیفیت نطفه، لانه‌گزینی است بلکه تاثیر تغذیه بین نسلی را نیز  در این مورد بسیار مهم می دانند. ضمن آنکه تغذیه دوران بارداری یک خانم نقش کلیدی در مهندسی سلامت فرزند او در آینده دارد. پروژه های بزرگی که در دنیا تأثیرات تغذیه دوران جنینی را بر روی سلامت نسل آینده و بروز بیماری‌های مزمن بررسی می کنند به‌خوبی تأثیر تغذیه در دوران پیش از جنینی و جنینی را بر نتیجه بارداری و نسبت جمعیتی پسر و دختر نشان می دهند.

    این متخصص تغذیه و رژیم درمانی درباره اینکه آیا مسئله تغذیه جایگاه لازم را در حوزه درمان ناباروری به خود اختصاص داده است؟ گفت: در چند سال اخیر تلاشهای زیادی برای طرح این موضوع شده است اما مردم و حتی متخصصین آن مقدار که نقش تغذیه را در بیماریهای  قلب و عروق و دیابت و پوکی استخوان می شناسند، کمتر در مورد ناباروری می شناسند شاید یکی از دلایل آن، افزایش شیوع ناباروری در صده اخیر نسبت به صده های قبل است.  در حال حاضر نیز نقش تغذیه در سلامت باروری بیشتر با چاقی و لاغری شاخته می شود؛ در حالیکه ارتباط چاقی با ناباروری همه داستان نقش تغذیه در سلامت باروری نیست. چنانچه  موضوع تغذیه در سلامت باروری از سطح تغذیه جامعه تا سطح مطالعات سلولی مولکولی مورد توجه قرار گیرد، هم در کاهش شیوع ناباروری در کشور و هم در بهبود نتایج درمان ناباروری اتفاقات بهتری خواهد افتاد.

    وی درباره ضرورت مشاوره تغذیه در روند درمان ناباروری و بهترین زمان برای انجام مشاوره تغذیه برای زوج‌های نابارور گفت: انجام مشاوره تغذیه برای زوج‌های نابارور از همان زمان شروع درمان ناباروری مهم است زیرا با یک غربالگری ساده تغذیه و شناسایی الگوهای نامطلوب موثر تغذیه بر باروری، با آموزش و مداخلات صحیح و شخصی سازی شده می توان شانس موفقیت درمان ناباروری را افزایش دارد. کم نیستنند خانم های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک که با اصلاح الگوی غذایی بدون نیاز به درمان های پیچیده به طور طبیعی باردار می شوند. بعلاوه سلامت تغذیه در حین بارداری بر سلامت مادر و جنین اثرات مهمی دارد که باز در این مورد نیز شاخص وزن به تنهایی بیانگر داشتن تغذیه بهینه نیست.

    این متخصص تغذیه افزود: توجه به سن، علت ناباروری، سایر بیماریهای همراه ، اقدامات قبلی انجام شده برای باروری، شرح حال دقیق پزشکی از خود فرد و در برخی موارد سوابق پزشکی خانوادگی، رژیم دارویی تجویز شده برای بیمار، مدت زمان تخمین زده شده تا شروع سیکل درمان ناباروری و شروع بارداری، وضعیت گوارشی و بسیار بسیار مهم شرایط روحی و روانی فرد تجربیات فرد و باورهای او نسبت به تغذیه و باروری و باز بسیار مهم شرایط فرهنگی، اقتصادی و سلایق غذایی همه باید مور توجه قرار گیرد.

    وی درباره نقش تغذیه در تعیین جنسیت فرزند و اینکه آیا از نظر علم تغذیه، رژیم غذایی در تعیین جنسیت جنین مؤثر است یا خیر، گفت: به طور کلی مطالعات انجام شده در انسان در این خصوص بسیار محدودند و بیشتر اطلاعاتی که در خصوص تعادل یون‌ها و اسیدیته مطرح است، برآمده از مطالعات حیوانی است. آنچه می‌توان بر اساس شواهد علمی با قطعیت در خصوص تعیین جنسیت گفت، افزایش شانس فرزند پسر در صورت دریافت کالری مناسب در وعده صبح و رساندن وضعیت متابولیکی مادر به شرایط بهینه است. مطالعات اپیدمیولوژیک و جمعیت‌شناسی نیز تأیید می‌کنند که گرسنگی‌های طولانی‌مدت، مثلاً در دوران جنگ و قحطی، شانس تولد نوزاد پسر را کاهش می‌دهد و به عبارت دیگر، چنانچه تعادل انرژی در مادر منفی باشد، شانس داشتن فرزند پسر در او کاهش می‌یابد. در واقع، کفایت دریافت انرژی وجود مقدار کافی گلوکز و به حداقل رسیدن نوسانات قند خون، برای لانه‌گزینی جنین پسر مهم است و به نظر می‌آید جنین پسر سیگنال‌هایی را به مادر صادر می‌کند که نیاز انرژی پایه را افزایش می‌دهد. بنابراین، در صورتی که عادات غذایی مادر، مانند حذف یک وعده غذایی، سیگنال‌های گرسنگی را صادر کند، فرزند پسر شانس بقای کمتری خواهد داشت.

    این متخصص تغذیه در پاسخ به این سوال که آیا این شواهد محدود می‌تواند مبنای توصیه‌ها و رژیم‌های متداول در فضای مجازی برای پسرزایی و دخترزایی قرار گیرد، گفت: قطعا یافته‌های موجود نمی‌تواند اساس توصیه به مردم باشد، اما متأسفانه این روزها دادن یک لیست بخور و نخور، بدون سند و مدرک علمی به زوج‌هایی که قصد تعیین جنسیت دارند، بسیار رایج است. در حالی که این توصیه‌ها نه تنها ارتباطی با افزایش شانس باروری جنین با جنسیت دلخواه ندارد، بلکه بدن مادر را با کمبودهای خاصی مواجه می‌کند. لازم است بدانیم هیچ رژیم غذایی یکسانی برای افراد مختلف وجود ندارد، زیرا رژیم غذایی بهینه باید بر اساس وضعیت فعلی و شرایط هر زوج، به صورت اختصاصی تنظیم شود.

    وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا رژیم‌هایی که فقط بر کاهش وزن و شمارش کالری دریافتی متمرکزند، رژیم مناسبی برای حفظ سلامت باروری محسوب می‌شوند؟  گفت: این سوال دو بخش بسیار مهم دارد؛ اول آنکه هر رژیم کاهش وزنی شانس موفقیت باروری را نه تنها افزایش نمی دهد بلکه برخی رژیم های کاهش وزن سیستم هورمونی، عصبی، ایمنی بدن را برای شروع بارداری مختل می کنند و اگر خانم در فرایند باردار شدن مشکلی پیدا نکند کمبودهای غذایی که در فرایند رژیم گرفتن غلط داشته بر سلامت بارداری او و جنینش تاثیر می گذارد. سریع کم کردن وزن، گرسنگی کشیدن های طولانی، حذف منابع مهم ویتامین ها و مواد معدنی به بهانه کاهش وزن این روزها متاسفانه استفاده ناصحیح از رژیم های کتوژنیک و اینترنتی رژیم های باشگاهی که بر فروش مکمل ها تمرکز دارند همگی سلامت باروری بانوان را تهدید می کند.

    این متخصص تغذیه در این باره افزود: نکته این است که محاسبه کالری تنها بخشی از فرایند تنظیم برنامه غذایی است؛ چه بسا شما دقیقا کالری دریافتی خود را به درستی محاسبه و  محدود کنید اما در آن محدوده کالری، نسبت صحیح مواد مغذی که برای حمایت باروری و سلامت باروری مهم است را دریافت نکنید. کالری شماری بدون داشتن دانش صحیح تغذیه بسیار افراد را به اشتباه می اندازد و همین عدم نسبت صحیح دریافت مواد مغذی باعث افت متابولیسم، پیری زودتر تخمک ها و عدم تخمک گذاری مطلوب و بارداری  مطلوب می گردد.

    وی در پاسخ به این سوال که یکی از توصیه‌های رایج تغذیه‌ای، کاهش دریافت قند و کربوهیدرات‌های ساده است. آیا این توصیه‌ها در حوزه ارتقاء سلامت باروری نیز کاربرد دارد؟ نیز گفت: ابتدا لازم است این نکته را یادآور شوم که امروزه تحقیقات تغذیه و باروری صرفا بر یک ماده غذایی یا تک‌نوترینت متمرکز نیست، بلکه محور مطالعات، بررسی ارتباط الگوهای غذایی با باروری و ناباروری است. در مورد کربوهیدرات‌ها نیز مطالعات جالبی در خصوص میزان کل کربوهیدرات رژیمی و نسبت آن با پروتئین و چربی‌های دریافتی و همچنین نوع کربوهیدرات دریافتی و ارتباطی که رعایت این نسبت‌ها می‌تواند با متابولیسم و قدرت باروری داشته باشد، انجام شده است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت، اگر دریافت قندهای ساده به‌گونه‌ای باشد که به تشدید مقاومت به انسولین بینجامد، می‌تواند تاثیر سوء بر باروری داشته باشد. ارتباط مقاومت به انسولین با اختلالات مرتبط با ناباروری به ویژه اختلالات تخمک گذاری کاملا اثبات شده است.

    این متخصص تغذیه درباره تبلیغ مکملی با عنوان ژل رویال در فضای مجازی و تاثیر آن در تقویت باروری، گفت: از گذشته‌های بسیار دور ژل رویال، به‌عنوان یک ماده درمانی مؤثر برای بهبود باروری زنان و مردان مطرح شده است. ژل رویال منبع طبیعی اسیدهای آمینه و ویتامین‌های A,C,D,E و B است و در واقع یک آنتی اکسیدان عالی است. اما اینکه دقیقا چه دوزی از ژل رویال برای چه مدت می تواند کمک کننده قدرت باروری در خانم ها باشد نیازمند انجام مطالعات بیشتر است. ژل رویال خالص بسیار گران است و  متاسفانه خیلی از مکمل هایی که به اسم ژل رویال فروخته می شوند دارای مقدار بسیار ناچیزی ژل رویال هستند و  هزینه فایده مصرف آن برای افراد توجیه ندارد. بر فرض فردی ژل رویال هم به عنوان آنتی اکسیدان عالی دریافت کرد اما اگر کلی الگوهای نامطلوب افزاینده ترکیبات کسیدان در بدن داشته باشد، ژل رویال کمک مورد انتظار را نمی کند. این موضوع  در مورد همه مکمل های کمک باروری صدق می کند؛ یعنی مصرف مکمل بدون اصلاح الگو و ترکیب مصرف غذایی اصلاح روشهای طبخ و زمان بندی صحیح دریافت غذا نمی تواند تاثیر مورد انتظار را در افزایش احتمال باروری داشته باشد.

    وی در پایان صحبتهایش گفت: امیدوارم نقش تغذیه از پیشگیری تا درمان باروری فراتر از بحث چاقی، لاغری برای مردم و متخصصین شناخته شود. آنچه همواره بر آن تاکید می کنم خرد تغذیه است. آنچه ما را به سلامت می رساند داشتن تعادل تغذیه برپایه خرد تغذیه است. بسیار امیدوارم همسو با پیشرفت روش های نوین درمان ناباروی نظیر سلول درمانی و استفاده از سلولهای بنیادی، نقش تغذیه برای ما در عملکرد سلولهای بنیادی و موفقیت درمان باروری در این حوزه تخصصی  نیز شناخته شود .

     

  • نامه غم بار یک دختر آمریکایی خطاب به ترامپ

    نامه غم بار یک دختر آمریکایی خطاب به ترامپ

     

    نامه غم بار یک دختر آمریکایی خطاب به ترامپ|خبر فورینشریه تایم به نقل از یک دختر آمریکایی که مادرش به خاطر کرونا  کشته  شده است، نوشت دونالد ترامپ نسبت به مرگ مردم بی تفاوت است.
    “آرپیتا آنیجا” در مطلبی در تایم نوشت، “من  مادرم را به خاطر کووید از دست داده ام، به دیگران نگویید که از این ویروس نترسید.”
    <<مادرم به خاطر کرونا فوت شده است و دوم اکتبر، نخستین سالگرد تولد وی پس از مرگ بود که از خواب برخاستم و متوجه شدم آزمایش کرونای دونالد ترامپ مثبت شده است. غیرقابل قبول بود. و در عین حال کاملا قابل قبول.
    مردی که رقیبش را به خاطر استفاده از ماسک مسخره می کرد، خطر ویروس کرونا را برای مردم آمریکا کم اهمیت جلوه می داد، و گفته بود ویروس “مانند یک معجزه” رفع خواهد شد، اکنون خودش به این ویروس آلوده شده است. و تمام دنیا در روز تولد مادرم از این خبر اطلاع یافتند.
    به تعطیلات آخر هفته منتهی به تولد ماردم که نزدیک می شدیم، می دانستم بسیار دردناک خواهد بود. نمی توانستم پیش بینی کنم غم و غصه هایم چقدر با خشم همراه خواهد بود. اما در هر حال خیلی عصبانی شدم.
    اکنون به  نظر می رسد رئیس جمهور وقتی می دانست در معرض ویروس قرار گرفته،  نه تنها پروتوکل های بهداشتی را رعایت نکرده، بلکه وقتی علایم آشکار بیماری را داشت،  همچنان با دیگران در تماس بود. وقتی شنیدم که در مراحل اولیه بیماری، او در معرض روش های مختلف درمان از جمله مصرف داروی “رمدیسیور” قرار گرفته است، یاد مادرم افتادم که در آی سی یو در انتظار این دارو به سر می برد. قابلیت رمدیسیور همان هفته که مادرم به کووید-19 مبتلا شد، به تایید رسید اما به دلیل توزیع نامناسب دولت، با دو هفته  تاخیر، نخستین دوز این دارو را مصرف کرد و دو روز بعد  از کرونا درگذشت.
    “کریس کریستین” فرماندار نیوجرسی، از جمله افرادِ در حلقه ترامپ که تست کرونایشان مثبت شده، بدون هرگونه ملاحظه احتیاطی در بیمارستان سلامتی خود را چک کرد و آن زمان بود که یاد تمام مردمی افتادم که به دلیل پرشدن ظرفیت بیمارستان ها، پذیرش نشدند و از مراقبت مورد نیاز محروم شدند.
    وقتی ملت آمریکا شاهد اخبار مربوط به شرایط رئیس جمهور بودند، به این فکر کردم که هر روز به ایستگاه پرستاران زنگ بزنم، بعد منتظر باشم که پزشکان با تازه ترین اخبار، پاسخ تماس هایم را بدهند زیرا، البته که ما نمی توانستیم آنجا حضور داشته باشیم.
    رئیس جمهور در شرایطی که همچنان مراحل درمان بیماریِ بسیار مسری را سپری می کرد، از بیماستان خارج شد تا در برنامه ای که گفته می شود یک رژه بود، شرکت کند. این اقدام، جان عوامل مخفی امنیتی رئیس جمهور را در معرض خطر قرار داد. آن وقت به این فکر کردم پس از آن که مادرم به بیمارستان رفت، من دیگر او را ندیدم، یاد این که از طریق شبکه های مجازی به او گفتم که عاشقش هستم، ولی چون نمی توانستم او را در آغوش بگیرم، گریه می کردم و تلفن همراهم را در دست می فشردم.
    این  قصه ده ها هزار آمریکایی است، اقوامشان نمی توانند در بیمارستان پذیرش شوند،  مسئولین بهداشت و درمان چون داروی مناسب در اختیار ندارند، از راه دور خداحافظی می کنند. می دانم که حتی با وجود بهترین سطح از مراقبت پزشکی هم مادر 64 ساله ام که سیستم ایمنی بدنش تضعیف شده بود، احتمالا فوت می شد. (تازه خدمات درمانی که مادرم از آن برخوردار شده بود، بهتر از خدماتی است که بسیاری دیگر از مردم در این کشور به آن دسترسی دارند) این را هم فهمیدم که رئیس جمهور از سطح درمانی متفاوت تر از همه شهروندان دیگر برخوردار است. و این را هم درک کردم که تحولاتی که در دنیا رخ می دهد، از ماهیت آزاردهنده آن نمی کاهد.
    شاید اگر آمریکا برای حفاظت از شهروندانش تلاش می کرد – مانند بسیاری از دیگر کشورها که منابع کمتری دارند- چنین حسی نداشتم. اما ترامپ و بسیاری دیگر از سیاستمداران در سراسر کشور نوعی بی توجهی به سلامت هم وطنان خود را نشان دادند و نسبت به دستورالعمل های بهداشت عمومی بی تفاوت بودند و حتی آن را مسخره کردند. آنها تلاش کردند درهای اقتصادی کشور را باز کنند حتی اگر مفهوم آن، بیماری و مرگ تعداد بیشتری از مردم باشد. آنها به معترضین قرنطینه، روی خوش نشان دادند. آنها با  استفاده از ماسک مخالفت کردند. ولی زمانی که خودشان مریض شدند، از خدمات درمانی ای بهره مند شدند که برای بسیاری از مردم دست نیافتنی است.
    ترامپ پیش از ترک بیمارستان والتر رید در توییتی اعلام کرد حالش بهتر از 20 سال پیش است. او از طرفداران خود خواست از کووید-19 نترسند. ترامپ گفت “اجازه  ندهید کرونا بر زندگی تان مسلط شود.”
    آن هم ضربه ای شدید به قلب مردم بود. هیچ چیز نمی تواند مادرم و بیش از 210 هزار نفری را که در آمریکا از کووید-19 کشته شده اند، بازگرداند. اما برای کسانی که فردی را در این بیماری وحشتناک از دست داده اند، توییت ترامپ نه تنها بی تفاوتی بلکه نشان دهنده تمایل به افزایش مرگ و میر ناشی از کرونا بود.
     
  • تیراندازی در سعادت آباد تهران به خاطر یک دختر

    تیراندازی در سعادت آباد تهران به خاطر یک دختر

    جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ، جزئیات درگیری مسلحانه اراذل و اوباش در سعادت آباد تهران را تشریح کرد.

    به گزارش رکنا ، سردار حمید هداوند جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ در خصوص جزئیات درگیری و تیراندازی اراذل و اوباش در محله سعادت آباد تهران اظهار داشت : در ساعت ۱۸ مورخه ۷ مرداد خبری مبنی بر درگیری مسلحانه در سعادت آباد به مأموران پلیس تهران واصل شد.

    جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ تصریح کرد: با حضور مأموران در محل و بررسی اولیه مشخص شد دو گروه از اراذل و اوباش با دو دستگاه خودروی سوناتا و جک مشکی با سلاح گرم در محدوده فوق درگیر شده و اقدام به تیراندازی کردند.

    وی گفت: در پی درگیری مسلحانه اراذل و اوباش دو نفر مصدوم شدند که اراذل یکی را با خود برده و دیگری در بیمارستان تحت درمان است.

    جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ با بیان این مطلب که پلیس اجازه نمی دهد که اراذل و اوباش امنیت و آرامش مردم را به خطر بیندازند از شناسایی تمامی عوامل دخیل در درگیری مسلحانه در سعادت آباد خبر داد.

     

    جزئیات تسویه حساب مسلحانه 3 جوان به خاطر یک دختر در سعادت آباد

    سردار هداوند اعلام کرد: هر 6 فرد دخیل در درگیری سعادت آباد شناسایی شده اند تاکنون سه نفر از عاملین اصلی این درگیری دستگیر شده‌ و تلاش برای دستگیری ۳ نفر دیگر ادامه دارد.

    جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد: متاسفانه تمام نفرات حاضر در درگیری اخیر دارای سوابق کیفری بوده اند و در سالهای گذشته نیز با همدیگر دعوا داشته و در تاریخ فوق نیز در منطقه مذکور قرار دعوا گذاشته بودند.

    شناسایی عامل تیراندازی در سعادت آباد

    ماموران در گام بعدی تحقیقات اطلاع پیدا کردند که خشایار 34 ساله که در خودروی جک مشکی رنگ حضور داشته نیز هدف گلوله قرار گرفته و در یک بیمارستان دیگر تحت درمان قرار دارد که ماموران به سرعت به محل اعزام شده و خشایار را شناسایی کردند.

    ماموران در تحقیقات میدانی و اطلاعاتی پی بردند سهراب و خشایار از افراد شرور و سابقه دار هستند که بارها به خاطر درگیری روانه زندان شده اند.

    ماجرای تیراندازی در سعادت آباد چه بود ؟

    ماموران کلانتری 134 شهرک غرب در ادامه تحقیقات متوجه شدند که سهراب و خشایار از دوستان قدیمی هستند و روز دوشنبه 6 مرداد ماه سهراب به جشن تولد خشایار در منطقه فشم می رود اما سهراب وقتی وارد جشن تولد در منطقه فشم می شود مشاهده می کند که دختر مورد علاقه اش را با خشایار مشاهده می کند و همین باعث درگیری بین آنها می شود.

    سهراب پس از این ماجرا برای انتقام گیری با خشایار در منطقه سعادت آباد قرار دعوا می گذارد و هر دو وقتی در صحنه حضور پیدا می کنند با اسلحه کلت کمری به سمت یکدیگر تیراندزی می کنند که در تیراندازی سعادت آباد هر دو مصدوم می شوند و به بیمارستان منتقل می شوند.

    بنابر این گزارش، شنیده ها حاکی از آن دست که دختر جوان در این درگیری هدف ضربه قمه سهراب قرار گرفته است.

  • روز دختر بدون رومینا، فاطمه، ریحانه و زینب …

    روز دختر بدون رومینا، فاطمه، ریحانه و زینب …

    پایگاه خبری رسا نشر – شبنم حاجی اسفندیاری : پدر خسته از کار به خانه بازگشت. در که باز شد همه به استقبالش آمدند و به او خسته نباشید گفتند. پدر آغوش گرمش را برای فرزندان خود باز کرد و آنان را در آغوش گرفت. از داخل کیفش کادو هایی را درآورد و به هر سه دخترش داد. سرشان را بوسید و گفت شیرینی های زندگی ام، روزتان مبارک. دختران عزیزم… دخترها سرشار از عشق و شوق پدرشان را غرقِ در بوسه کردند و برای پدر مهربان و فداکار خود آرزوی سلامتی کردند.

    این اتفاق در خیلی از خانه ها طی این چند روز رخ می دهد. اما من خانه هایی را سراغ دارم که پدر بود، دختر هم بود. اما کادویی در کار نبود. داس بود، میله بود یا تبر ! و دخترانی که و احتمالاً پدرها جنازه غرق در خون دخترانشان را در آغوش کشیدند و هرگز خبری از جشن بوسه پدرانه نبود. رومینا اشرفی، فاطمه بریهی و ریحانه عامری امروز نبودند تا روز دختر را جشن بگیرند. دخترانی که اکنون در خاک آرمیده اند و هیچ کادویی از پدرانشان نمی گیرند. امسال روز دختر معنا ندارد. امسال روز دختر تبریک گفتن ندارد وقتی کمتر از یک ماه چند دختر جوان کشته شدند و یا خودکشی کردند! زینب را هم باید به این لیست اضافه کرد . دختر 13 ساله ای که فقر و آرزوی داشتن یک دست لباس خوشی زندگی اش را به مرگ بدل کرد. چند روز دیگر همه چیز به حالت عادی باز می گردد. و همه این حوادث را فراموش می کنند. و دیگر به یاد نمی آورند که روز دختر بود، اما رومینا، فاطمه،ریحانه و زینب دیگر نبودند ….

  • چالش‌های دختران امروز چیست ؟

    چالش‌های دختران امروز چیست ؟

    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است.

    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری با بیان اینکه هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است، گفت: هیچ‌کس نمی‌تواند معترض چنین حقوقی شود؛ ظاهرا این حقوق تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند تضییع شود و حق مسلم، اساسی و حق شهروندی هر فرد ایرانی است، اما در قوانین موضوعه از جمله قانون مدنی زمانی که دختری ازدواج می‌کند این حقوق مانند حق اشتغال، تحصیل، حق خروج از خانه و کشور، حق سفر، تحت شرایطی می‌تواند از سوی شوهر محدود شود.
    شهناز سجادی دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در گفت‌وگویی تفصیلی که به مناسبت روز دختر داشت، ضمن بررسی جایگاه دختران در خانواده، خلاءهای قانونی که دختران با آن مواجه هستند را مطرح کرد و به تشریح آنها پرداخت.
    وی گفت: دختران در مراحلی از ایام کودکی، نوجوانی و جوانی و تجرد با پسران دارای حقوق مشترک شهروندی و حقوق اساسی مانند حق تحصیل، حق انتخاب شغل و حق ازدواج، حق سفر و خروج از کشور هستند، اما زمانی که دختران وارد دنیای تاهل و مادری می‌شوند، بالعکس پسران در حقوق اساسی مذکور دچار محدودیت‌هایی می‌شوند، البته اگر با همسر خود دارای تفاهم باشند محدودیت‌های مذکور از سوی همسر قطعا اعمال نمی‌شود، زیرا زوجین در زندگی زناشویی توام با دوستی و تفاهم و احترام متقابل، قانون حاکم بر روابطشان را خودشان منصفانه و عادلانه می‌نویسند.
    وی معتقد است که به طور کلی پس از انقلاب در خانواده‌های ایرانی با تغییر مناسبات اجتماعی، فرهنگی و باورهای دینی مذهبی، نوعی فرزندسالاری و توجه به وضعیت رشد و آموزش و پرورش کودکان رایج شد که هنوز هم ادامه‌دار است. در چنین شرایطی جایگاه دختران را در خانواده‌های ایرانیان می‌توان مثبت ارزیابی کرد، اما متاسفانه در موارد آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد پدر یا مادر، طلاق والدین، بی‌بند و باری اخلاقی پدر یا مادر، مهاجرت، حاشیه‌نشینی، فقر مالی و فرهنگی والدین، بی‌سرپرستی و بد سرپرستی، بعضا کودکان و به‌ خصوص دختران در معرض آسیب‌های متعدد قرار می‌گیرند و جایگاه قابل قبولی ندارند. به طوری که اگر هم گرفتار مافیاهای گوناگون نشوند، فرصت‌های کودکی و نوجوانی از جمله امکان تحصیلی و مهارت‌آموزی را از دست می‌دهند.
    سجادی ادامه داد: در اینگونه موارد البته نقش دولت‌ها به خصوص وزارت‌خانه‌های آموزش و پرورش، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی و همچنین نقش NGO‌ها می‌تواند در تغییر سرنوشت چنین کودکانی با برنامه‌های حمایتی و آموزشی موثر واقع شوند.
    این حقوقدان با بیان اینکه هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است، گفت: هیچ‌کس نمی‌تواند معترض چنین حقوقی شود؛ ظاهرا این حقوق تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند تضییع شود و حق مسلم، اساسی و حق شهروندی هر فرد ایرانی است، اما در قوانین موضوعه از جمله قانون مدنی زمانی که دختری ازدواج می‌کند این حقوق مانند حق اشتغال، تحصیل، حق خروج از خانه و کشور، حق سفر، تحت شرایطی می‌تواند از سوی شوهر محدود شود.
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری افزود: البته در خصوص حق اشتغال، این ممانعت مطلق نیست زیرا در ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی اینطور پیش‌بینی شده است که اگر اشتغال زوجه بنا به ادعای زوج، منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت شوهر یا زن باشد ممانعت قضایی با حکم دادگاه بر ادامه اشتغال زن صادر می‌شود. این محدودیت اشتغال در حالیکه نه تنها در اصول قانون اساسی وجود ندارد، بلکه در آیه شریفه ۳۲ سوره نساء بر کسب و کار زن نیز صحه گذاشته شده است.
    راهکاری برای رفع محدودیت‌ علیه دختران
    به گزارش ایسنا، از دیگر حقوق اصلی دختران که ممکن است پس از ازدواج با آن دچار چالش شوند، حق تحصیل‌ آنهاست و البته در موارد اختلافات زناشویی، حق طلاق و حق خروج از کشور هم از مشکلات مبتلابه آنان می‌شود. به طوری که حتی برای دستیابی به این حقوق از اهرم مطالبه مهریه علیه شوهر استفاده می‌کنند و شوهر هم درگیر دردسرهای مالی و قضایی می‌شود اما دستیار حقوق شهروندی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری راهکار فقهی و قانونی رفع محدودیت‌های حقوقی دختران پس ازدواج را، «شرط ضمن عقد ازدواج» عنوان کرد و در این باره اینطور توضیح داد: امر ازدواج نباید محدودیت در رشد و اعتلای مالی و علمی به عنوان حقوق اساسی و شهروندی ایجاد کند، حتی امر ازدواج باید رشد و شکوفایی استعداد و بالندگی و پیشرفت مالی و شغلی در زوجین ایجاد کند، اگر چنین نشود یک جای کار اشکال دارد.

     
    این حقوقدان معتقد است ‌حال که قواعد و قوانین فعلی نتوانسته بین حقوق زن و شوهر اعتدال، میانه روی و بالانس ایجاد کند، دختران و خانواده‌ها خود باید به دنبال راهکار قانونی در جهت ایجاد اعتدال و تفاهم با همسر آینده با هدف حفظ حقوق اولیه و اساسی خود از جمله حق تحصیل و حق اشتغال و غیره باشند.
    به گفته سجادی، ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۳، به عنوان راهکار فقهی، شرایط ضمن عقد را این طور پیش‌بینی کرده است که: «طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر ذکر کنند. مانند اینکه شرط شود هرگاه شوهر، زن دیگری بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری انجام دهد که زندگی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل در توکیل باشد که با اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه کند». بنابراین دختران به هنگام عقد نکاح می‌توانند ضمن آنکه حق طلاق را طبق ماده مذکور برای خود شرط کنند، حق اشتغال، حق تحصیل، حق خروج از کشور را با خواستگار خود مطرح کرده و با توافق مشترک شرط کنند. در اینصورت منصفانه خواهد بود که دختران هم از مهریه کوتاه بیایند. همانطور که مرد قرار است از حقوقی قانونی خود نسبت به زن کوتاه بیاید و در دفتر خانه این حقوق را شرط کرده یا وکالت به ایشان دهد.
     
    کودک همسری؛ از دیگر چالش‌های دختران
    به گزارش ایسنا، در این میان اما موضوع دیگری که در حوزه دختران به عنوان دغدغه مطرح می‌شود، بحث «کودک همسری» است؛ موضوعی که عمدتا دختربچه‌ها را قربانی فقر مالی و فرهنگی می‌کند و زندگی آنها را بعضا تا پایان عمر تحت تاثیر قرار می‌دهد، در این میان معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برای رفع این مشکل لایحه‌ای را پیش‌بینی کرده تا بر این اساس، با ازدواج پسربچه‌ها و دختربچه ها در سن «طفولیت» به عنوان کودک‌آزاری پایان دهد.
     

     
    سجادی در این باره معتقد است که «ازدواج» یکی از مهم‌ترین نهادهای حقوقی در کلیه جوامع بشری است، برای ایجاد و تشکیل این نهاد، آمادگی و رشد و بلوغ جسمانی، جنسی و عقلانی افراد از ضروری‌ترین مولفه‌ها تشخیص داده شده است بنابراین «حداقلی» از سن فرد برای آغاز زندگی مشترک ضروری و لازم است؛ این «حداقل سن» در هر کشوری متناسب با فرهنگ و نظام حقوقی‌شان به طور متفاوت پیش‌بینی شده است. حتی در کشور ما در ادوار مختلف قانون‌گذاری به طور متفاوت مطرح شده است.
    به گفته دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، در ایران از بدو قانون‌گذاری در عرصه خانواده (یعنی سال ۱۳۱۳) بدون توجه به پیشینه سنتی و شرعی جامعه ایرانی، در ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی مصوب سال ۱۳۱۳ مجلس شورای ملی این طور آمده بود که «نکاح اناث قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال و ذکور قبل از ۱۸ سال ممنوع است.» البته استثنا قبل از ۱۵ و ۱۸ سال را به شرط اجازه دادستان قابل امکان دانسته بود. در سال ۱۳۵۳ طی قانون حمایت از خانواده حداقل سن ازدواج به ۱۸ سال و ۲۰ سال در دختر و پسر افزایش یافت و استثنا ازدواج قبل از این سن را با اجازه دادگاه مورد پذیرش قرار داد. در سال ۶۱ در اولین دوره مجلس شورای اسلامی نکاح قبل از بلوغ (در دختران ۹ سال و پسران ۱۵ سال) ممنوع شد، اما در تبصره‌ای مقرر شد که عقد نکاح «قبل از بلوغ» با اجازه ولی قهری به شرط رعایت مصلحت طفل صحیح است.
    بنابر اظهارات وی، در سال ۸۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام با برداشتن گام اعتدال، افراط قانون‌گذار در سال ۱۳۱۳ و تفریط قانون‌گذار در سال ۶۱ را، تا حدودی رفع کرد و در این مصوبه ازدواج دختران و پسران را قبل از ۱۳ و ۱۵ سالگی ممنوع کرد، لاکن استثنا ازدواج قبل از ۱۳ سال و ۱۵ سال را به شرط اذن ولی و تشخیص مصلحت از سوی دادگاه امکان‌پذیر کرد.
    سجادی تاکید کرد: متاسفانه قانون‌گذار در مصوبه سال ۸۱ به مانند مصوبه سال ۶۱ مرز حداقلی برای ازدواج کودکان و نوجوانان قائل نشده است و این امر حکایت از آن دارد که در نظام حقوقی ما نه تنها آمادگی جسمانی، بلوغ جنسی و رشد عقلانی ابزار و شرط اولیه امر ازدواج تلقی نمی‌شود، بلکه از هر سنی ولو از بدو تولد، به شرط اذن ولی قهری (پدر و جد پدری) می‌توان عقد نکاح غیر رسمی دائم و موقت را بر فرزندان جاری کرد. البته تا زمانی که حکم موافقت دادگاه نباشد عقد نکاح اطفال زیر ۱۳ و ۱۵ سال در دفتر ازدواج ثبت نمی‌شود، اما عقد نکاح از نظر شرعی صحیح دانسته می‌شود.
    وی ادامه داد: حال شاید این سوال مطرح شود که قصد و اراده و رضایت که از شرایط اساسی صحت عقود است در این جا چه می‌شود؟ پاسخ این است که پدر به عنوان ولی قهری ضمن سلطه بر مال و جان فرزندش بر حق نکاح او نیز سلطه دارد و به جای او دارای حق انتخاب، اراده، قصد و رضایت است.
    معاونت زنان برای رفع «کودک همسری» چه برنامه‌ای دارد؟
    این حقوقدان با اشاره به اینکه معاونت امور زنان و خانواده با رویکرد و محوریت حقوق کودک قصد دارد شرایطی فراهم کند که کودکان در بستر مناسب خانواده و در کنار والدین رشد کرده و از حق تحصیل و کودکی بهره‌مند شوند، تصریح کرد: معاونت برای رسیدن به این هدف معتقد است که باید برای امر ازدواج، حداقل سن تعیین شود و پایین‌تر از آن، اطفال یا نوجوانان به امر ازدواج اجبار یا معامله نشوند.
    سجادی با اشاره به اینکه تعیین حداقل سن ازدواج به غیر از شرایط کلی آمادگی جسمانی، عقلی و جنسی فرد تابع شرایط روحی و روانی و اقلیمی نیز است، افزود: لذا این امر یا نیازمند اصلاح قانون با تعیین حداقل سن برای ازدواج است یا اینکه همین قانون فعلی ۱۳ سال و ۱۵ سال باقی باشد اما قبل از رسیدن به ۱۳ سال و ۱۵ سال را بنا به دستورالعمل‌های قضایی محاکم خانواده مجوز عقد نکاح را صادر نکنند به خصوص که‌ امر «مصلحت طفل» به عنوان اصل و شرط  و مستند احکام محاکم در قوانین مدنی و حمایت خانواده تصریح شده است. بدون شک مصلحت کودک به جای ازدواج، در تحصیل، آموزش و پرورش و مهارت‌آموزی و کودکی کردن است.
    والدینِ دارای فرزند دختر بدانند
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در بخش دیگری از این گفت‌وگو به موضوع آگاهی دختران نسبت به حقوق‌شان اشاره کرد و به ایسنا گفت: آگاهی دختران به حقوق خود به تنهایی کافی نیست، بلکه در کنار آن باید چگونه محافظت از خود را در درون خانواده و در جامعه آموزش ببینند. البته این آگاهی از محافظت خود نیز مختص دختران نیست، بلکه پسران نیز ضمن آگاهی از چگونگی محافظت از خود از سوی خانواده‌ها باید بیاموزند که به دیگران، به ویژه دختران صدمه نزنند؛ بلکه برای آنان حرمت و کرامت قائل باشند و حتی در مواقعی از آنان حمایت و دفاع کنند.
    وی معتقد است که خانواده‌ها بسیاری از بایدها و نبایدها را نه تنها برای فرزندان شفاف‌سازی نمی‌کنند بلکه آموزش نمی‌دهند. زیرا تصور می‌کنند با آموزش بایدها و نبایدها آنان محدود می‌شوند، در حالی که مهم‌ترین بخش تامین امنیت دختران خود دختران هستند که با آگاهی از انواع خشونت و تهدیدها و فراگیری نحوه مقاومت‌ها و کمک خواستن از افراد و نهادهای مورد اعتماد می‌توانند مدافع خود باشند.
    سجادی دو عامل مهم «ترسیدن و خجالت کشیدن» از گفتن تهدیدات اطراف و محیط را اصل و پایه وجود آسیب‌ها علیه کودکان به خصوص دختران دانست و تصریح کرد: لذا نترسیدن و خجالت نکشیدن از بازگویی مشکلات و حتی وجود رابطه عاطفی که برایشان ایجاد شده، برای والدین دلسوز و خوب یا برای افرادی که تشخیص می‌دهند دلسوز و مورد وثوق آنان است، مستقیم و غیر مستقیم به آنان آموزش داده شود. اما متاسفانه نه تنها چنین آموزشی در زندگی کودکان و نوجوانان وجود ندارد یا کم رنگ است بلکه حتی یک نهاد حامی رسمی در اطراف این شهروندان کوچک وجود ندارد. البته وجود اورژانس اجتماعی و تلفن گویای ۱۲۳ بسیار اتفاق مثبت و امیدوارکننده در کشور است، اما چنین ظرفیتی هنوز فراگیر نیست. یا در کلیه نقاط کشور و در شهرهای کوچک و محروم و دور افتاده تشکیل نشده یا با ضعف آموزش و اعتمادسازی در استفاده از ظرفیت اورژانس، اقبال کودکان و نوجوانان از آن کم‌رنگ است.
    وی ادامه داد: آسیب‌های موجود در جامعه برای فرزندان‌مان به خصوص دختران ‌نگران‌کننده است؛ به خصوص که آسیب‌های  فضای مجازی برای دختران و پسران نوجوانان تعریف نشده، در حالی که به این تکنولوژی به راحتی دسترسی دارند و این امر اجتناب‌ناپذیر است.
    دستگاه‌ها نسبت به دختران چه وظایفی دارند؟
    این حقوقدان در ادامه با تاکید بر اینکه مادران علاوه بر تکلیف خود در محافظت از دخترانشان، نقش حساس و جدی در امر آموزش دختران به محافظت از خود حتی در برابر بستگان و آشنایان دارند، گفت: دستگاه‌های ذیربط در برنامه‌های خود باید مهارت‌های اخلاقی، حدود روابط صحیح اجتماعی و خانوادگی و مهارت اعتراض و نه گفتن و مقابله و مقاومت با برخوردهای غیر اخلاقی و انواع خشونت‌ها را به دانش‌آموزان دختر و پسر آموزش دهند.
    سجادی ادامه داد: همچنین مشاوران روانشناسی در مدارس و بیمارستان دولتی و مساجد محل و خانه‌های محله حضور مستمر داشته باشند و در مدارس جزء یکی از ساعات درسی الزامی باشد، چراکه نوجوانان و حتی کودکان در ایام کودکی، نوجوانی و جوانی مشکلات و درگیری‌های ذهنی خانوادگی وعاطفی بسیاری دارند که لازم است مشاوره‌های روانشناسی قابل دسترسی آنها باشد، به غیر از این موارد گفتمان بین نسلی بین والدین و فرزندان و دانش‌آموزان و اولیا مدرسه نیز نهادینه شود. فرزندان باید بتوانند مسائل، دغدغه و تهدیدهایی که علیه خود دارند به راحتی با والدین و اولیای مدرسه یا مراکز اورژانس اجتماعی مطرح کنند و این شجاعت به عنوان یک ارزش توسط رسانه‌ها، معلمان و والدین به کودک القا شود. بنابراین اولین دغدغه ما باید امنیت فرزندان به ویژه دختران در درون خانواده به خصوص خانواده‌های آسیب دیده اجتماعی در برابر خشونت خانگی باشد و بعد از آن آگاهی‌بخشی از حقوق انسانی و شهروندی که در آتیه موقع ازدواج به جای چانه‌زنی در مورد میزان مهریه، برای بقای حقوق مدنی خود چانه‌زنی کنند تا حق تحصیل، حق اشتغال و حق طلاق  و غیره را برای خود شرط کنند.
    قتل‌های خانگی علیه دختران پدیده نو ظهوری نیست
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در ادامه این گفت‌وگو در پاسخ به سوالی درباره چند قتل اخیر دختران یادآور شد: قتل‌های خانگی علیه فرزندان به خصوص فرزندان دختر، پدیده نوظهوری نیست، همواره این گونه حوادث تاسف‌انگیز زیر پوست شهرهایمان وجود داشته است. لاکن ظرفیت رسانه‌ای مجازی در سال‌های اخیر توانست اینگونه ‌پدیده‌های شوم را مطرح، بزرگ‌نمایی و در اذهان عمومی جاسازی کند. با بر انگیخته شدن احساسات عمومی با قتل‌های تاسف بار خانوادگی عوامل و انگیزه چنین خشونت‌هایی و راهکارهای کاهش آن مورد دقت و بررسی همه جانبه از سوی جامعه و نخبگان قرار می‌گیرد.

     
    به گفته سجادی، در مواردی علت وقوع مشاجرات و جرح‌ها و قتل‌های خانوادگی، رفتار غیراخلاقی فرد خشونت دیده قربانی است که به اصطلاح ناموسی گفته می‌شود.
    این حقوقدان با بیان اینکه اقدام به قتل شدیدترین ناهنجاری اجتماعی و قانون‌شکنی است که نظم اجتماعی، اعتماد، امنیت و آرامش عمومی را خدشه‌دار می‌کند، خاطرنشان کرد: به خشونت خانگی به عنوان زخمی بر تن جامعه، (هر چند به میزان خشونت خانگی در غرب نباشد) باید نگاه جدی و نگران‌کننده‌ای داشته باشیم، به خصوص که ممکن است به جای گفتمان بین نسلی در درون خانواده، جدال پیوسته بین سنت و مدرنیته گاها به صورت غیر عمد چهره‌ای خون آلود به خود بگیرد. فضای مجازی هم که اخیرا به عنوان یکی از علل و عوامل و انگیزه قتل‌های ناموسی علیه زنان مطرح است. هر چند ممکن است خیانت مجازی مردان متاهل و رفتار غیر اخلاقی پسران خیلی بیشتر شایع باشد. به هر حال سهولت ارتباطات مجازی با امکان خودنمایی و نیز امکان و کثرت سوء استفاده‌ها و عدم شناخت کامل ابعاد منفی و چالشی و گستردگی این نوع رسانه‌های قابل دسترس، طبعا ممکن است منجر به چالش‌های خانوادگی شود که نهایتا یک عمر پشیمانی و حسرت به جا بگذارد.
    بنابراظهارات وی، درچنین شرایطی و به خصوص در برخی قومیت‌ها با فرهنگ سنتی ممکن است برخی پدرها و برادرها و شوهران دچار هیجانات، خشم و گاها حتی دچار سوء تفاهمات شده و با این حالت احساسی که ممکن است با اختلال روانی هم توام باشد، جنایت اتفاق بیفتد یعنی مرد خانواده در یک آن نقش بازپرس، قاضی و مجری حکم صادره خود را ایفا کند! عرف و قانون هم عملا برای این جنایتکار غیرتمند ناموس پرست کف می‌زند. چون قانون رسما به پدر و جد پدری به عنوان ولی قهری به بهانه تربیت فرزندان غیر رشید، اجازه تادیب و تنبیه آنان را داده است، تا جایی که حتی اگر فرزند توسط پدر و جد پدری کشته شود استثنا از مجازات قصاص معاف است و صرفا به حبس حداقل سه سال و حداکثر ده سال محکوم می‌شود.
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری تاکید کرد: به شوهران هم ضمن اینکه اجازه قتل زوجه (زانیه و زانی) در بند ث ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی را داده است. در موارد دیگر قتل با تفاوت و تفاضل دیه زن مقتول و مرد قاتل، تا به قاتل پرداخت نشود قصاص وی اتفاق نمی‌افتد. در واقع این نوع قوانین به جهت ضعف در برخورد با جانیان خود «نظم عمومی» را برهم می‌زند. زیرا نه تنها اثر بازدارندگی و کاهش اینگونه جنایات را ندارد، بلکه باعث تجری افراد با نام «پدر» و «شوهر» می‌شود.
    سجادی ادامه داد: همانا قوانین عدالت‌محور در صورت نفی تبعیضات قانونی و با رویکرد رفع هر گونه ستم و خشونت علیه زنان و کودکان در انواع جرم به خصوص جنایت علیه نفس (جرح و قتل) و بدون تفویض قدرت و اختیار و امتیاز قضایی و حقوقی به افرادی از جامعه (پدر و جد پدری و شوهر و مرد جانی)، اثر بازدارندگی در ارتکاب جرم و جنایت و ایجاد نظم عمومی و امنیت پایدار را به دنبال خواهد داشت. برای رفتارهای بی‌بندباری و لاابالی‌گری اخلاقی و جرائم خلاف عفت، (از سن بلوغ) جرم‌انگاری شده است که با شکایت والدین و همسران برخورد قانونی به عمل می‌آید لذا دیگر نباید فرصت برای ورود پدرها و شوهران و غیره به بهانه تادیب و تنبیه فرد خاطی ایجاد شود و حوادث دلخراش رقم بخورد.
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری همچنین گفت: به هر حال در این روزهای سخت که روح و روان هر انسانی از شنیدن اخبار قتل‌های خانگی سخت آزرده شده است، بار دیگر مطالبات عمومی و نخبگان حقوقی مبنی بر اصلاح قوانین مطرح است که با جمع‌بندی مباحث مطرح شده در ماه‌های اخیر سال جاری که قتل‌های خانگی در بازه زمانی کوتاه شتاب بی‌سابقه‌ای داشته، این است که هرگونه امتیازات قانونی مبنی بر عدم مسئولیت کیفری در بزه قتل عمد مشمول مجازات قصاص برای افرادی از جامعه با عنوان پدر و شوهر حذف شود، با این توضیح که معافیت پدر و جد پدری فرزندکش از مجازات عمومی قصاص و قصاص مشروط شوهر همسرکش با برابری دیه زن و مرد لغو شود. همچنین در جرائم ناموسی مجوز قتل در فراش توسط شوهر که عملا به روابط سطحی هم تسری داده می‌شود حذف شود. در غیر اینصورت با تشدید مجازات تعزیری از ۳ تا ۱۰ سال مجازات حبس تعزیری درجه یک (حبس حداقل ۲۵ سال) مورد پیش‌بینی قرار گیرد.
    وی در این راستا نیز تاکید کرد: یکی دیگر از مطالبات ناشی از حوادث روز، سرعت بخشی به تصویب لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است که می‌تواند به دگرگونی فرهنگ جامعه مبنی بر جایگزینی تدبیر و حل مشکلات و شکایت به مراجع قضایی به جای خشم کور کمک کند. همچنین این لایحه در صورتی که به صورت قانون تصویب شود، با تدارک زیرساخت‌ها می‌تواند مامنی برای محافظت و حمایت‌های قضایی و اجرایی از زنان و دختران در معرض تهدید و آسیب و هرگونه ستم باشد. با وقوع حوادث تلخ اخیر و طرح مطالبات عمومی به رفع خلاءهای قانونی با لایحه مذکور بنا به درخواست تسریع بررسی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت از سوی معاونت زنان، با دستور جناب رییس جمهوری، در حال حاضر این لایحه خارج از نوبت و تراکم لوایح، در کمیسیون فرعی‌ لوایح دولت مطرح و مورد بررسی توسط نمایندگان حقوقی دستگاه‌های دولتی است.
    انتهای پیام

    منبع: ایسنا

  • قتل مادر به خاطر کشیدن قلیان!

    قتل مادر به خاطر کشیدن قلیان!

    دعوا و درگیری بین آنها تمامی نداشت. مادر و دختر همیشه بر سر موضوعات مختلف با هم کشمکش داشتند و بالاخره با مرگ زن میانسال مهر اتهام قتل عمد روی پرونده دختر جوانش نشست. ریحانه ۲۹ ساله که ابتدا به اتهام خود اعتراف کرده بود، در دادگاه آن را انکار کرد.

    به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم در ادامه نوشت: هفتم فروردین امسال بود که دختر جوان به نام ریحانه با ماموران پلیس تهران و آتش‌نشانی تماس گرفت و ادعا کرد مادرش در خانه، تنهاست و در را باز نمی‌کند. ماموران بعد از ورود به خانه، پیکر نیمه‌جان مادر ریحانه به نام فریبا را در پذیرایی خانه‌شان دیدند و این در حالی بود که ضربات سنگین باعث مجروح شدن فریبا از ناحیه سر و صورت شده و او بعد از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. ریحانه اولین کسی بود که مورد بازجویی قرار گرفت و به ماموران گفت: «مادرم ناراحتی اعصاب داشت و داروهای زیادی مصرف می‌کرد که موجب خواب آلودگی و گیجی او می‌شد. روز حادثه برای خرید بیرون از خانه رفته بودم، اما وقتی برگشتم مادرم را در این حال دیدم. احتمالا او گیج بوده و زمین خورده است.»
    نظریه پزشکی قانونی حاکی از آن بود که شدت ضربات وارد شده به سر فریبا شدیدتر از آن است که بتوان آن را بر اثر زمین خوردن اتفاقی تلقی کرد. همچنین تعداد ضربات وارد شده به سر و صورت را زیاد دانستند که این موضوع در زمین خوردگی محتمل نیست.

    به این ترتیب بار دیگر ریحانه مورد بازجویی قرار گرفت و این دفعه به اتهام خود اعتراف کرد و گفت: «خیلی وقت‌ها با مادرم دعوایمان می‌شد. او ناراحتی اعصاب داشت. گاهی مرا از خانه بیرون می‌کرد. چند بار هم رویم چاقو کشیده و زخمی‌ام کرده بود. روز حادثه می‌خواستم قلیان بکشم، اما او می‌گفت از دود قلیان اذیت می‌شود و با دست زد و زغال را ریخت. بعد دعوایمان بالا گرفت و من سرش را چند بار به آینه کوبیدم.»
    بعد از این‌که ریحانه به قتل مادرش اعتراف و صحنه قتل را بازسازی کرد، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. متهم در دادگاه اتهام خود را انکار و ادعا کرد تحت فشار به قتل مادرش اعتراف کرده بوده. او گفت: «من مادرم را نکشته ام.تمام واقعیت همان بود که در اولین لحظه به پلیس گفتم. من برای خرید از خانه بیرون رفتم و وقتی برگشتم او را در حالی که زمین خورده بود در خانه دیدم.»
    در جلسه دادگاه برادر ریحانه و پدر بزرگ و مادربزرگ او به عنوان اولیای دم از دادگاه تقاضای قصاص کردند و دختر جوان به قصاص محکوم شد.

    سوءرفتارهای خانوادگی غربالگری شود

    از دید روان‌شناسی اجتماعی، بازنگری مناسب افرادی که مشکل عصبی دارند یک امر لازم و ضروری است. اگر فردی دچار اختلالات اعصاب و روان است باید مشکل او غربالگری شده و میزان مشکل به درستی سنجیده و خطرات احتمالی حدس زده شود. سپس با یک مداخله موثر و مناسب به روش مناسب، توسط فرد مناسب و در زمان مناسب مشکل موجود مرتفع شود.

    در این تعریف فرد مناسب همان متخصص روان‌شناس است و زمان مناسب وقتی است که مشکل روحی و عصبی فرد به یک فاجعه منجر نشده باشد.

    در این پرونده با موردی روبه‌رو هستیم که به نظر می‌رسد هم فرد متهم به قتل و هم مقتول مبتلا به اختلالات روحی بوده‌اند، اما آموزش و درمان به موقع و صحیح نگرفته‌اند و هر روز مشکل آنها در کنار هم حادتر شده است.
    در این مورد خاص نیاز شدید به برنامه مستمر برای رفع مشکل اعصاب هر دو نفر وجود داشته که از آن بی‌بهره مانده‌اند.
    در این مورد خانمی که به هر دلیلی مشکل روحی داشته، صلاحیت نگهداری از فرزند مبتلا به اختلال روحی را نداشته و همین مشکل آنها را حادتر کرده است. در چنین شرایطی اقدام دختر جوان به خودکشی عجیب به نظر نمی‌رسد‌،‌ چرا که نیاز به حمایت روحی داشته که از آن بی‌بهره مانده و نبود ساز و کار مناسب و عملکرد صحیح یک فاجعه به بار آورده است. در چنین شرایطی راهکار صحیح این بود که دختر جوان را از محیط زندگی با مادرش خارج کرده و خانم تحت درمان قرار می‌گرفت.
    مدرسه‌ها و دانشگاه به عنوان نهادی که ارتباط تنگاتنگ با نوجوانان و جوانان دارند، بهتر است در شناسایی خلا روحی جوانان و رسیدگی به آن دقت بالاتری داشته باشند.

  • مادر نسترن: چرا باید از شوهرم شکایت داشته باشم؟/ او دخترمان را به خاطر اعتیاد و رفتارهای نادرستش کشت

    جسد دختر 22 ساله به دستور بازپرس به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات مأموران برای مشخص‌شدن نحوه قتل آغاز شد.
    پدر دختر به مأموران گفت: دخترم سال‌ها بود به مواد مخدر اعتیاد داشت و شیشه می‌کشید؛ او خیلی پرخاشگر بود هرچه می‌گفتیم ترک کند، قبول نمی‌کرد او مدت‌ها قبل با پسر جوانی به نام نادر آشنا شد و تصمیم گرفت با او ازدواج کند. نادر چند باری به خانه ما آمده ‌بود. برای من تعجب‌آور بود که نادر چرا باید با دختری مثل نسترن که خیلی پرخاشگر است، ازدواج کند، اما به‌هرحال قبول کرده‌ بود و من هم حرفی نزدم. ما با نسترن خیلی درگیری داشتیم. با خودم گفتم مدتی تحمل می‌کنم آنها ازدواج می‌کنند و دخترم سرخانه و زندگی خودش می‌رود و همه‌چیز تمام می‌شود، اما اوضاع آن‌طور که فکر می‌کردم نشد.

    متهم به قتل ادامه داد: نسترن و نادر با هم همه‌جا می‌رفتند من به نسترن گفته بودم تا زمانی که عقد نکرده است حق ندارد بیرون از خانه بماند، ضمن اینکه این اواخر متوجه شده ‌بودم نادر هم قصد ازدواج با دخترم را ندارد. پدر نادر مخالفتش را اعلام کرده‌ بود. او هربار ما را می‌دید برخورد بدی می‌کرد، چندباری هم به من گفت این‌دو طوری رفتار می‌کنند که من فکر می‌کنم مواد مصرف می‌کنند. پدر نادر از بچه‌ها حمایت نمی‌کرد و از رفتارش معلوم بود که به این ازدواج رضایت ندارد و کارهایی هم که نادر می‌کرد نشان می‌داد قصد ازدواج با نسترن را ندارد. به ‌همین‌ دلیل اجازه نمی‌دادم دخترم با نادر به مسافرت برود تا اینکه چند روز قبل از قتل، نسترن به‌طور ناگهانی از خانه رفت و دیگر برنگشت. ما خیلی تلاش کردیم او را پیدا کنیم، اما جواب تلفنش را نمی‌داد. من فکر کردم شاید با دوستانش است و چون مواد کشیده نمی‌خواهد جواب بدهد، اما بعد از چند روز جواب تلفنش را داد و گفت با نادر به سفر شمال رفته ‌است و تا یک هفته هم برنمی‌گردد.
    این مرد در ادامه گفت: وقتی دخترم برگشت من خیلی عصبانی شدم و گفتم چرا بدون اینکه به من بگوید به سفر رفته‌ است. من و نسترن دوباره با هم دعوا کردیم و درگیری بالا گرفت. او به‌سمت من حمله کرد و وسایل خانه را شکست و من که دیگر نمی‌توانستم به خشمم غلبه کنم، عصبانی شدم و او را خفه کردم. من از کاری که کردم خیلی پشیمانم اما کنترل خودم را از دست دادم. هشت سال بود که دخترم اعتیاد داشت و زندگی ما در این مدت سیاه شده بود.
    مادر نسترن به‌عنوان تنها ولی‌دم این دختر نسبت به شوهرش اعلام گذشت کرد و گفت: من شکایتی ندارم، ما سه فرزند داریم و دو فرزند دیگرمان بچه‌های سربه‌راهی هستند، اما نسترن خیلی اذیتمان می‌کرد. ما خانواده آبروداری هستیم او آبروی ما و بچه‌های دیگرم را برده‌ بود، ما هر کاری برای خوب‌شدن دخترم کردیم؛ او را بستری کردیم اما فرار کرد، پیش دکتر و مشاور بردیم اما همچنان فایده‌ای نداشت، او خودش نمی‌خواست اوضاع تغییر کند هر چند روز یک‌بار یک‌چیز را بهانه می‌کرد و وسایل و شیشه خانه را می‌شکست و مدام به ما خسارت می‌زد، پول می‌خواست که مواد بخرد، اگر به او نمی‌دادیم حمله می‌کرد و ما را هم کتک می‌زد و وسایل خانه را خرد می‌کرد. از وقتی هم با نادر آشنا شد بدتر شده ‌بود؛ می‌گفت نادر اعتیاد ندارد و او هم اعتیادش را ترک می‌کند، اما دروغ می‌گفت چون نادر را هم دیده ‌بودم که چطور با دخترم ساعت‌ها بیرون می‌رفت و برایش مواد می‌خرید. آنها هر دو اعتیاد داشتند، البته شاید نادر اعتیادش کمتر بود؛ ضمن اینکه خانواده نادر هم هرگز دختر ما را به چشم عروسشان نمی‌دیدند. آنها فکر می‌کردند دختر ما برای پسرشان یک سرگرمی است و واقعیت هم همین بود؛ نادر هرگز با دختری که تا این حد اعتیاد داشت، ازدواج نمی‌کرد. ما هم نمی‌خواستیم این وضعیت ادامه پیدا کند چون می‌دانستیم زمانی که نادر، نسترن را ترک کند وضعیت بدی ایجاد می‌شود و دخترمان حالش بدتر می‌شود، اما نسترن فقط ما را مقصر می‌دانست. روز حادثه هم وقتی پدرش معترض شد که چرا به شمال رفته بدون اینکه بگوید، دوباره عصبانی شد و پرخاشگری و فحاشی کرد. وسایل خانه را شکست و به سمت ما پرت کرد. شوهرم کنترل خودش را از دست داد. من نمی‌توانم از شوهرم شکایتی داشته باشم چون او پدر خوبی بود.
    بعد از گفته‌های این زن، با توجه به اینکه تنها ولی‌دم پرونده نیز ‌بود، پرونده برای رسیدگی به لحاظ جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.

     

  • روانشناس قلابی در دام پلیس فتا / دختر قربانی، تحریک به خودکشی شد

    مردی که با عنوان روانشناس در فضای‌مجازی دختری را برای خودکشی‌تحریک کرده بود شناسایی و دستگیر شد.

    به گزارش ایلنا، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات گیلان امروز گفت: با شکایت دختری ۲۱ ساله رشتی مبنی بر اینکه فردی با معرفی خود به عنوان خانم روانشناس در شبکه های اجتماعی از طریق موبایل وی را فریب داده و پس از اطلاع از مشکلات روحی اش باعث تحریکش به خودکشی شده است، تحقیقات در این زمینه آغاز و سرانجام مردی ۲۵ ساله، اهل و ساکن استان کرمان شناسایی و دستگیر شد.

    سرهنگ ایرج محمد خانی افزود : متهم با نیابت قضایی در خانه خود دستگیر شد.

    وی با بیان اینکه روانشناس قلابی با صدور قرار وثیقه روانه زندان شد، اعلام کرد: پرونده متهم برای شناسایی دیگر شاکیان در پلیس فتا باز است.

    رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات گیلان گفت : حفظ حریم خصوصی افراد خط قرمز پلیس فتا است و با افرادی که این حریم را از طریق پیام رسان های موبایلی یا فضای‌مجازی نقض کنند برخورد جدی و قانونی می‌شود.

    منبع: ایلنا
  • اشک های دختر ۷ ساله پدر را از چوبه دار نجات داد

    اشک های دختر ۷ ساله پدر را از چوبه دار نجات داد

    مرد جوان که درجریان نزاع خیابانی، ناخواسته دوست جوانش را به قتل رسانده بود، سحرگاه دیروز و پس از آخرین وداع با خانواده‌اش پای چوبه دار رفت .

    به گزارش روزنامه ایران، مظاهر- ۳۰ ساله- مرد متأهلی است که سوم شهریور ۹۳ در جریان درگیری خیابانی در یکی از محله‌های کرج پسر جوانی به نام سعید را با ضربه چاقو از پای درآورده بود.

    عامل قتل پس از دستگیری تحت بازجویی‌ قرارگرفت و گفت که در دفاع از خود و ناخواسته مرتکب قتل شده است. اما با توجه به‌حضور مأموران یگان گشت نیروی انتظامی در محل وقوع درگیری ادعای وی دفاع مشروع شناخته نشد و او به قصاص نفس محکوم شد.

    پرونده این ماجرا پس از تأیید نهایی دیوانعالی کشور و استیذان ریاست قوه قضائیه، برای اجرا به دادگستری استان البرز ارسال شد. این درحالی بود که تلاش‌های طولانی مردم محل و مسئولان واحد صلح و سازش، برای جلب رضایت اولیای دم بی‌نتیجه مانده بود.

    سرانجام صبح دیروز مرد جوان پس از طی تشریفات قانونی لازم، پای چوبه دار برده شد اما لحظاتی قبل از به‌دار آویخته شدن، دخترهفت ساله‌اش که شاهد این صحنه بود با گریه و التماس از اولیای دم درخواست کرد پدرش را به‌خاطر خدا و او ببخشند. سرانجام درحالی که همه حاضران درمحوطه اجرای حکم با شنیدن حرف‌های دختربچه متأثرشده بودند ناگهان پدرمقتول دراقدامی خداپسندانه و بدون هیچ چشمداشتی اعلام کرد طناب دار را ازگردن مرد اعدامی بازکنند. اوگفت: «به خاطرخدا واشک‌های دخترش از قصاص گذشتیم.»

    تنها مددکار اجتماعی ندامتگاه مرکزی کرج در این باره گفت: طی این مدت خیلی تلاش شد تا بتوانیم رضایت اولیای دم را جلب کنیم، اما آنها به هیچ عنوان حاضر به رضایت و گذشت نبودند و فقط خواهان حکم قصاص بودند.

    محکوم در این مدت بسیار نادم ناراحت بود و هر وقت وی را می‌دیدیم یا سر نماز بود یا قرآن به‌دست داشت. بچه‌های سالن هم دوستش داشتند. او ساعت‌ها به‌خاطردختر ۷ساله‌اش گریه می‌کرد و می‌گفت: «دخترم بدون پدر چکار کند؟! به خدا از روی عمد نبود. یک لحظه غفلت باعث این حادثه شد.»
    سرانجام دراوج شکوه انسانی و ناباوری همگان، اولیای دم ازقصاص قاتل فرزندشان گذشتند.

    وی درپایان گفت: این نخستین پرونده امسال ندامتگاه ما بشمار می‌رود که اولیای دم بدون دریافت هیچ مبلغی رضایت دادند و من به‌عنوان یک مددکار اجتماعی قدردان این همه بزرگی و بخشش آنها هستم.

    مرد نجات یافته که با چشمان اشکبار از بالای چوبه دار پایین آمده بود درحالی که از اولیای دم قدردانی می‌کرد، دخترکوچولویش را درآغوش کشید و او را غرق بوسه کرد.

    اوگفت: من و سعید دوستان صمیمی بودیم. آن‌روز شوم سعید با دوستاش در پارک بود که به طرفش رفتم تا خبری به او بدهم که ناگهان بی‌دلیل درگیر شدیم .

    مصاحبه با اعدامی نجات یافته از اعدام

    این مدت در زندان چطور گذشت؟

    خیلی سخت، ولی قرآن، نماز، دعا و یاد خدا آرامم می‌کرد. حتی حافظ یک جزء قرآن شدم. از دوهفته قبل هم خبر داشتم اعدام خواهم شد. با این حال فقط زیارت عاشورا، نماز و قرآن خواندم و توکل به خدا و ائمه کردم.

    الان چه حالی داری؟

    به خدا شرمنده خانواده دوستم هستم و پایشان را می‌بوسم .ممنون آنها هستم که نگذاشتند دخترم بدون پدر، بزرگ شود و به من هم عمردوباره‌ای دادند.