برچسب: دختر

  • قتل پسر ۱۳ ساله در منطقه تجریش تهران برای درگیری بر سر یک دختر

    سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری تهران از قتل پسر ۱۳ ساله در درگیری ۲ جوان در منطقه تجریش خبر داد.

    قتل پسر ۱۳ ساله در منطقه تجریش تهران برای درگیری بر سر یک دختر

    سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری تهران از قتل پسر ۱۳ ساله در درگیری ۲ جوان در منطقه تجریش خبر داد. سرهنگ محمد کالوسی گفت: روز گذشته ماجرای درگیری ۳ جوان در خیابان وطن پور به پلیس مخابره شد و تیمی از ماموران برای بررسی موضوع در محل حاضر شدند.

    وی افزود: ماموران با حضور در محل درگیری اطلاع پیدا کردند ۲ پسر ۱۶ ساله با یک پسر ۱۳ ساله درگیر شده‌اند. ۲ پسر نوجوان در این درگیری باعث زمینگیر شدن پسر نوجوان شده و در حالیکه پسر ۱۳ ساله نیمه جان روی زمین افتاده بود، ۲ پسر نوجوان پا به فرار گذاشتند که در این راستا پسر نوجوان به بیمارستان منتقل می‌شود.

    سرهنگ کالوسی ادامه داد: پسر نوجوان در بیمارستان به کام مرگ فرو می رود و این در حالی بود که تحقیقات برای دستگیری عاملان این نزاع دسته جمعی ادامه داشت و مشخص شد یکی از ۲ نوجوان دستش را دور گردن پسر ۱۳ ساله انداخته تا او را به زمین بیندازند و همین ضربه باعث مرگ وی شده است.

    سرکلانتریکم پلیس پیشگیری تهران اظهار داشت: در تحقیقات مشخص شد که در درگیری ۳ پسر نوجوان یک دختر ۱۷ ساله حضور داشته و درگیری بر سر این دختر جوان بوده است.

    این مقام انتظامی عنوان داشت: هماهنگی با مقام قضایی صورت گرفته شد و مخفیگاه ۲ پسر نوجوان و دختر جوان در تهران مورد شناسایی قرار گرفت  که در ادامه ماموران در عملیات های جداگانه موفق به دستگیری دختر جوان و یکی از ۲ پسر حاضر در صحنه درگیری بازداشت شد.

    سرهنگ کالوسی در پایان گفت: دختر و پسر نوجوان به مراجع قضایی معرفی شده و تحقیقات برای دستگیری دیگر متهم پرونده در دستور کار ماموران قرار گرفته است.

     

    منبع: ایلنا

  • شباهت دختر خداداد عزیزی به پدرش/ عکس

    شباهت دختر خداداد عزیزی به پدرش/ عکس

     

    یک عکس فرزند خداداد عزیزی، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران نشان می دهد که شباهت بسیاری به پدرش دارد.

    خداداد عزیزی یکی از محبوب ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است که گل بیادماندنی او به استرالیا در ملبورن تا ابد ماندگار شد.

    شباهت دختر خداداد عزیزی به پدرش/ عکس|خبر فوری

     

  • دعوت زهره الهیان از دختر حاکم دبی برای آمدن به ایران

    دعوت زهره الهیان از دختر حاکم دبی برای آمدن به ایران

     

    دعوت زهره الهیان از دختر حاکم دبی برای آمدن به ایران|خبر فورینماینده مجلس از دختر حاکم دبی که در بند پدرش است دعوت کرد به ایران بیاید تا به‌ گفته او «از نعمت آزادی و حقوق بشر بهره مند شود.»

    زهره الهیان در توئیتی خطاب به شاهزاده لطیفه بنت محمد آل مکتوم، دختر حاکم دبی نوشت: به ایران بیا. می‌توانی در ایران همچون سایر بانوان و دختران ایرانی هم درس بخوانی و هم زندگی کنی! و هم از نعمت آزادی و حقوق بشر بهره مند باشی!

    دعوت زهره الهیان از دختر حاکم دبی برای آمدن به ایران|خبر فوری

     

  • داداگاه وجدان – دو پدر

    داداگاه وجدان – دو پدر

    نویسنده این قسمت: مهدی سوری

    من براش دریا بودم. اما اون اقیانوس میخواست! من همه چیزم رو به پاش ریختم اما باز هم به چشم اون کم بود. من بخاطرش از همه کَس و همه چیز دست کشیدم. اما اون حتی حاضر نشد از یکی از خواسته هاش بگذره. من هیچوقت نخواستم در موردش فکر بد کنم. با اینکه خیلی چیزها ازش دیدم. با اینکه بهم ثابت شد به من خیانت کرده ولی هیچ کجا حتی تو دادگاه هم این رو مطرح نکردم. الان چون شما گفتی به زبون آوردم. وگرنه ناهید همیشه عشق من بود. عشق من کجا و خیانت! من اونروزها گفتم من رو نمیخواد. دوستم نداره و نمیخواد با من زیر یک سقف زندگی کنه قبول کردم از هم جدا بشیم. آقای انوری ! 5 سال از این روزها گذشته. الان اومدین چی میخواین؟ تو این 5 سال حتی یک بار هم برای دیدن تنها نوه تون نیامدین. شما که هیچ، مادرش نیومد. الان چی شده که یک هو یاد ما افتادین؟

    چشمهاش پر از اشک شده بود. سرش رو پایین انداخته بود. شرمندگی اولین حرفی بود که زد و گفت من خودم شخصاً به تو بدی کردم. تو رو نمی شناختم. ناهید هم به تو بدی کرده. چیزی که عیانِ دیگه گفتن نداره. مهرداد جان! ما در مورد تو اشتباه کردیم. به تو بدی کردیم. نمی دونم. شاید فکر می کردیم داریم در حق دخترمون خوبی می کنیم. البته مادرش از همون اول مخالف بود. اون بارها با ناهید صحبت کرد. حتی با هم دعوا کردند. اما انگار ناهید جادو شده بود. میگفت باید جدا بشم. من نمیخوام با مهرداد زندگی کنم. وگرنه خودم رو می کشم. پسرم به کلام الله قسم من تا چند ماه بعد اصلاً از ماجرای اون مرتیکه بی شرف خبر نداشتم. حتی مادرش هم نمی دونست که دختر ما توسط اون بی همه چیز نامرد اغوا شده. تو باید ما رو ببخشی. اصلاً هرکاری دوست داری با ما بکن. اما الان من بخاطر خودم اینجا نیستم. ناهید چند صباح دیگه اعدام میشه. دوبار تو زندان خودکشی کرده و الان هم حال و روز خوبی نداره. من رو که نگذاشتم ببینمش. فقط تلفنی با حال خراب از من خواست بیام پیدات کنم. بگم حلالش کنی. میگه عذاب وجدان دارم. میگه قبل از اینکه طناب دار نفسم رو ببره، بدی هایی که در حق مهرداد کردم داره خفه ام می کنه. پسرم ، من از روزی که دخترم با اون شارلاتان ازدواج کرد باهاش قطع رابطه کرده بودم. تا روزی که از آگاهی زنگ زدن و گفتند دخترتون به جرم قتل شوهرش دستگیر شده. می دونم بهت خیانت کرده. می دونم در حق تو و دخترش بدی کرده. اما دخترمه. نتونستم تنهاش بگذارم. ازت خواهش می کنم بیا باهاش حرف بزن. حلالش کن. و بگذار دخترش رو ببینه.

    من فقط نگاهش می کردم. دروغ چرا. من همه چیز رو می دونستم. مادر ناهید تنها کسی بود که در این 5 سال من و سورنا رو تنها نگذاشت و کنارمون بود. وگرنه من چطوری از پسِ یک بچه 1 ساله بر می اومدم. با وجود خیانت ناهید و این بی مهریش نسبت به من و دخترش، اما هربار مادرش می اومد مخفیانه بهمون سر بزنه احوالش رو جویا می شدم. همیشه منتظر بودم که یک بار بگه ناهید دلش میخواد سورنا رو ببینه. یا بگه دلش برای ما تنگ شده. اما هیچ وقت نشنیدم. اون ما رو خیلی زود از یاد برد. چطور تو 5 سال گذشته به فکر ما نبود و یادی از ما نکرد. حالا چی شده پای مرگ عذاب وجدان گرفته؟ دلم اصلاً به حالش نمی سوزه. اون کاشانه من رو خراب کرد. خدا هم اینطوری عذابش داد. وقتی شنیدم با شوهرش خوشبخت نیست خوشحال شدم. دلم خنک شد. وقتی برام خبر آوردن که شوهرش ورشکسته شده و مجبور شدند همه دارو ندارشون رو بفروشن کِیف کردم. اون لحظه که خبر قتل حمیدرضا رو توسط ناهید در فضای مجازی دیدم، صحنه های قتل و لحظات دستگیری ناهید رو تماشا می کردم احساس می کردم به حقم رسیدم. من در حق کسی بدی نکردم. اما اون مرد و زن  با خیانتی که به من کردند یک بچه رو بی مادر کردند. من اگر از حق خودم بگذرم از 5 سال بی مادری سورنا نمی گذرم. برای همین گفتم نه آقای انوری. متاسفم ما ناهید رو فراموش کردیم. کاری از دست ما برای دختر خانم شما بر نمی یاد. انشالله خدا کمکشون کنه. من دوست ندارم با این شرایطی که از دخترتون تعریف کردین، بیشتر باعث ناراحتیش بشم. بهش بگین پیدامون نکردین. بگین رفتن خارج از کشور و …. ولی از من نخواین که دخترم رو در این شرایط قرار بدم. داستان حلالیت یک چیزیه بین من و خدا . من همون موقع ناهید رو به خدا واگذار کردم. ولی از حق دخترم نمی گذرم. و دوست ندارم بعد از 5 سال با مادری روبرو بشه که بزودی قراره اعدام بشه. و این حتما توی روحیه اش اثر بد میگذاره.

    نمی دونم چی شد تا این حرفها رو زدم دیدم پیر مرد از روی صندلی خودش رو به زمین انداخت و افتاد به دست و پای من. گریه می کرد و با التماس ازم میخواست به دخترش رحم کنم. تلاش می کردم بلندش کنم و آرومش کنم اما اصرار داشت تا من رو راضی کنه. من اگرچه اجازه دادم ناهید به آسونی بره اما هرگز، از جفایی که در حق ما کرد نگذشتم. اون اوایل دلم میخواست برگرده و حتی با اینکه می دونستم گناهکاره ، اما دلم میخواست ببخشمش. همیشه دلم میخواست برگرده کنارمون. اما اون ما رو انتخاب نکرد. برای همین احساسم کم کم به نفرت بدل شد و من از دختر این مرد که الان به دست و پام افتاده متنفرم. وانگهی الان مساله دیگه من نیستم . دختریه که 5 سال بدون مادر بوده. حالا یک دفعه مادرش پیدا بشه و اون رو ببینه و بعد مادر رو اعدام کنند. دختر من بمونه و غم دوباره بی مادری. نه من نمی تونم اجازه بدم .

    هر طوری بود پدر ناهید رو آروم کردم. نتونستم بهش امید بدم. نا امید شده بود و وقتی داشت میرفت باز هم از من حلالیت خواست. گفتم پدر جان شما من رو ببخش. من گذشته رو فراموش کردم و هیچ دینی به من ندارین. امیدوارم یک دری به روی دخترتون باز بشه. که انگار همون موقع در باز شد. دخترم سورنا از مهد برگشته بود. تا پدربزرگش رو دید شناخت. عکس پدر بزرگش رو مامان جونش ، مادر ناهید نشونش داده بود. بی اختیار پرید بقل پدر بزرگش. آقاجون آقاجون شده بود ورد زبونش. پدر ناهید فقط گریه می کرد و قربون صدقه نوه کوچیکش می رفت.

    نوه ای که به هر دلیل بعد از 5 سال اولین بار بود که می دید. سورنا رو غرق در بوسه کرده بود . دختر بوی مادرش رو می داد. و پدر انگار با آغوش کشیدن دختر 6 ساله احساس می کرد دخترش رو در آغوش گرفته. وسط شیرین زبونی های دخترونه سورنا، به ناگاه از پدر بزرگش پرسید آقاجون ، اومدی من رو ببری پیش مامانم؟ پیر مرد یک آن خشکش زد. برگشت و به من نگاه کرد. نمی دونست چی بگه. برای لحظه ای چشمهامون به هم افتاد. من در اون نگاه اوج نگرانی های دو پدر رو دیدم که یکی نگران حال دختری بود که بزودی اعدام می شد و دیگری یعنی من، نگران آینده دختر کوچکش. مغزم فرمان نداد. دلم انگار به رحم اومد . انگار وجدانم بیدار شد و گفت گذشت کن. تو مثل اونها نباش. الان وقت خوبی برای انتقام نیست. نگذار این پدر دلشکسته، نا امید از این خونه بره بیرون. برای همین روبه دخترم کردم و گفتم. آره دختر قشنگم. آقاجون اومده خبر آورده که مامانیت چند روز دیگه از مسافرت بر میگرده و تو رو می بریم پیشش که اون رو ببینی. آقای انوری که دخترش بزودی به جرم قتل قرار است اعدام شود، در آن لحظه خوشبخت ترین مرد روی زمین شد. او پدری بود که توانسته بود آخرین خواسته دخترش را اجابت کند. پدرِ دیگر همچنان که شادی دختر کوچکش را از شوق دیدار مادر نظاره گر بود به این فکر می کرد که مرگ ناهید برایش چه سودی دارد؟ ناهید هرچه که باشد و با هر گناهی اولاً مادر دختر اوست. وهیچکس حق ندارد دختری را از مادرش جدا سازد. ناهید انوری تقاص گناهش را داده است. و روا نیست اگر قرار باشد اعدام شود دخترش را ندیده، چشم از دنیا فرو بندد. او به من بدی کرد. من بدی اش را با بدی پاسخ نمی دهم …

    پایان

  • دختران ۳۰ درصد کمتر از پسران «آرزو» می‌کنند

    دختران ۳۰ درصد کمتر از پسران «آرزو» می‌کنند

     

    مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: مطابق با یک نظرسنجی انجام شده، میزان آرزوی دختران نسبت به پسران ۳۰ درصد کمتر و همچنین آرزوی پسران بسیار روشن بوده است.محمود علی‌گو در وبینار “نقش ابعاد کلی سلامت دختران در توسعه پایدار” با محوریت توانمندسازی روانی اجتماعی دختران در توسعه پایدار که به همت جهاد دانشگاهی واحد الزهرا برگزار شد، اظهار کرد: در اغلب اوقات گفته می‌شود دختران و زنان در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند که می‌توان گفت علت آن آماده نکردن محیط بر قائده زیست زنانه است که در نهایت به بروز آسیب‌های اجتماعی برای زنان منجر می‌شود.دختران ۳۰ درصد کمتر از پسران «آرزو» می‌کنند|خبر فوری

    وی ادامه داد: آسیب دختران از جایی شروع می‌شود که میزان دختران بازمانده از تحصیل، در معرض خشونت به ویژه خشونت خانگی و بی سوادی در آن بیداد می‌کند. فقر، نابرابری، محرومیت زنان و کودکان از جمله اهداف توسعه پایدار است و ما باید توسعه را در مسیر زیستی زنان طراحی کنیم.

    علی‌گو با اشاره به سه‌گانه‌ی نقش، هویت و ارزش در راستای ایجاد مطالبه‌گری در زنان و در نهایت بروز این مطالبه‌گری در عرصه اجتماعی ادامه داد: در جامعه ما دختران، خانواده‌هایشان و سیاست‌گذاران با دوراهی‌های اجتماعی نظیر ادامه تحصیل آری یا خیر؟، اشتغال آری یا خیر؟ و… و یا با دوراهی‌های اجتماعی مواجه می‌شوند.

    وی معتقد است که در جامعه ما حضور دختران در عرصه اجتماعی بعد از ابعاد ایدئولوژیک تفسیر می‌شود و اینگونه تبیین می‌شود که دختر خوب دختری است که دارای توانایی‌های بالا است اما بروز و ظهور اجتماعی ندارد این در حالیست که اگر به مسائل حوزه دختران به صرف دختر بودن آن‌ها نگاه کنیم با خطای استراتژیک مواجه شده‌ایم.

    مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اهمیت توجه به مسائل حوزه دختران با مدل اکولوژیک، ادامه داد: ما در برخورد با آسیب های اجتماعی به سراغ فرد می رویم و تصور می کنیم مسائل اینگونه حل می‌شوند در حالی که نمی‌توان بدون در نظر گرفتن موقعیت زیستی و اجتماعی، و جامعه و خانواده شروع به سیاست گذاری کرد بنابراین هر مساله اجتماعی باید در تمام ابعاد اکولوژیکی آن بررسی شود.

    وی به بیان مولفه‌های موثر در توانمند سازی فردی و اجتماعی زنان و دختران پرداخت و افزود:  از جمله مولفه‌های موثر در توانمندی دختران ایجاد عزت نفس، تقویت و آموزش مهارت‌های زندگی، مهارت‌های تاب آوری، بهبود و افزایش رضایت از خود، مهارت‌های فرزند پروری، تقویت خود رهبری، آموزش روابط دوستی و افزیش پیوند اجتماعی و… است که می‌توان از این طریق به توسعه پایدار دست یافت.

     

  • قتل مرموز دختر 26 ساله در خانه مجردی/ فرنوش مزون عروس در تهران داشت

    قتل مرموز دختر 26 ساله در خانه مجردی/ فرنوش مزون عروس در تهران داشت

    راز ناپدید شدن دو هفته‌ای دختر مزون دار با کشف جسد وی در خانه‌اش در حالی فاش شد که دلارها و لباس‌های گران‌قیمت وی نیز به سرقت رفته بود.

     ساعت 11صبح 19 آذر مردی به کلانتری 140 باغ فیض رفته و از ناپدید شدن دخترش فرنوش خبر داد. وی گفت: وقتی دخترم در یکی از دانشگاه‌های تهران قبول شد از شهر محل زندگی مان برای ادامه تحصیل به اینجا آمد. اما درسش که تمام شد چون در پایتخت کار پیدا کرده بود همین جا ماندگار شد.
    دخترم یک مزون لباس زنانه و لباس عروس داشت. گاهی به او سر می‌زدیم تا اینکه چندی قبل سر موضوعی با او بحث مان شد و قهر کرد، مدتی تلفن هایمان را جواب نمی‌داد تا اینکه نگران شده و به تهران آمدیم اما در خانه‌اش را نیز باز نکرد. از همسایه‌ها پرسیدیم آنها گفتند چند روزی است که از فرنوش خبر ندارند و فکر می‌کردند به دیدن ما به شهرستان آمده است. همین مسأله ما را نگران کرد و باعث شد تا به کلانتری برویم.

    قتل مرموز دختر 26 ساله در خانه مجردی/ فرنوش مزون عروس در تهران داشت

    بدین ترتیب مأموران کلانتری ۱۴۰ باغ فیض با هماهنگی‌های قضایی راهی خانه دختر جوان شده و پس از ورود به خانه با جسد فرنوش روی تخت خواب مواجه شدند.
    گزارش این حادثه بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد‌. بدنبال اعلام این خبر تیم تحقیق راهی محل حادثه که طبقه سوم ساختمانی در غرب تهران بود، شدند.

    با حضور در محل و بررسی جسد، طبق گفته متخصصان پزشکی قانونی از زمان مرگش حدود دو هفته می‌گذشت.
    روی جسد دختر جوان، آثار خراش و زخم دیده می‌شد که این فرضیه را مطرح کرد جسد دختر جوان را روی زمین کشیده‌اند و احتمالاً محل مرگ، جای دیگری از خانه بودهاست.

    به‌هم‌ ریختگی خانه حکایت از سرقت داشت. خانواده فرنوش نیز اعلام کردند: دخترشان از درآمدی که به‌دست می‌آورد دلار خریداری می‌کرد اما دلارهایش به سرقت رفته است، همچنین آنها مدعی شدند فرنوش لباس‌های مزون و عروس داخل مغازه را به خانه هم می‌آورد، اما از لباس‌ها نیز خبری نبود. باتوجه به مرگ مشکوک دختر 26 ساله، به دستور بازپرس مصطفی واحدی جسد برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت دستور تحقیقات در رابطه با مرگ او را صادر کرد.

     

    منبع: رکنا

  • انتقام‌گیری از دختر جوان بعد از شکست عشقی

    انتقام‌گیری از دختر جوان بعد از شکست عشقی

     

    این دختر توضیح داد در مدت نامزدی، به اصرار متهم به منزل او رفته و با اجبار و فشارهای گفتاری او مرتکب اشتباه عاطفی شده بود. مدتی بعد این دختر متوجه ناهنجاری‌های شخصیتی پسر جوان شد و تصمیم گرفت نامزدی‌اش را با او به هم بزند، اما نامزدش درحالی‌که ادعا می‌کرد عاشق او است و قصد دارد با او ازدواج کند، شروع به تهدیدهای خشونت‌آمیز کرد و بعد از آن دختر جوان را تهدید کرد که اگر به این ارتباط ادامه ندهد، عکس و فیلم‌هایی را که از او گرفته است، منتشر می‌کند.

    دختر لنگرودی به خواستگار 23ساله اش پاسخ منفی داد/ او هم حساب دختر را خالی کرد

    این پسر به مزاحمت‌های مداوم ازطریق فضای مجازی ادامه داد و همچنین با رفتن به محل زندگی شاکی، با همسایه‌ها و آشنایان او صبحت کرد و موجب آبروریزی شد.

    مأموران بعد از دریافت این شکایت تحقیقات خود را آغاز کردند و با تکمیل ادله جرم و مستندات، محل کار و سکونت متهم را شناسایی و این پسر را پس از هماهنگی با مقام قضائی دستگیر کردند. متهم در بازجویی‌ها ضمن ابراز پشیمانی از تهدید و مزاحمت‌ها گفت: در مدت نامزدی با رضایت شاکی روابطه عاطفی داشتیم و بعد از اینکه تصمیم به قطع رابطه‌اش گرفت، او را تهدید کردم، اما محتوایی در فضای مجازی منتشر نکرده‌ام و به علت علاقه زیاد به این دختر مرتکب این اعمال شده‌ام و قصدم ازدواج با او است.

    سرگرد احسان بهمنی، سرپرست پلیس فتای استان هرمزگان، درباره این پرونده عنوان کرد: انگیزه متهم برای ارتکاب جرم در واقع دلبستگی غریزی، ولخرجی در دوران نامزدی برای دختر جوان و روابط جدی در دوره آشنایی است. بر همین اساس روابط بیش‌ازحد نامتعارف با جنس مخالف در دوره نامزدی موجب به‌وجودآمدن توقعات و دلبستگی‌های عاطفی با چشم‌پوشی از واقعیت‌ها می‌شود؛ بنابراین ضروری است سیستم آموزشی کشور در این خصوص برنامه‌های آموزشی مستمر و برنامه‌های فرهنگی منسجم و اثربخشی برای نسل فضای مجازی داشته باشد.

    23302

    منبع: خبر آنلاین

  • رسانه‌های روسی تایید کردند پوتین از نظافتچی سابق خانه خود یک دختر 17 ساله دارد

    رسانه‌های روسی تایید کردند پوتین از نظافتچی سابق خانه خود یک دختر 17 ساله دارد

     

    رسانه‌های روسی تایید کردند پوتین از نظافتچی سابق خانه خود یک دختر 17 ساله داردروابط پوتین با سوتلانا کری وونوگیخ از دهه 90 زمانی که پوتین رئیس سازمان اطلاعات بود، شروع شد و اوایل 2000 پایان یافت.
    به نوشته سایت Proekt دختر آنها «یلیزاوتا ولادیمیرفنا» در سال 2003 به دنیا آمد.
    پوتین هیچ واکنشی به این گزارش نشان نداده و سخنگوی کرملین نیز این اطلاعات را نادرست خوانده است.
    رئیس‌جمهور روسیه دو دختر از همسر سابق خود دارد که یکی از آنها رقاص سابق است که زندگی سیاسی برگزیده است.
  • اشک و لبخند در نقطه صفر مرزی/ پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند

    اشک و لبخند در نقطه صفر مرزی/ پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند

     

    مدارک موجود بیانگر آن بود که «سارینا» (دختر سه ساله) به افغانستان منتقل شده و پلیس اینترپل (پلیس بین الملل) نیز با حکم قضایی در جست وجوی اوست. «سردار مجید شجاع» نگاهی به ساعت انداخت اما نتوانست تا صبح صبر کند. ساعتی بعد جلسه ای تخصصی با حضور گروه ورزیده ای از نیروهای مرزبانی تشکیل شد و ماجرای ربوده شدن «سارینا» مورد تجزیه و تحلیل های کارشناسی و اطلاعاتی قرار گفت.

    به این ترتیب ردزنی های اطلاعاتی با نظارت مستقیم «سردار مجید شجاع» (فرمانده مرزبانی خراسان رضوی) آغاز شد.

    شناسایی محل اختفای کودک

    آنان در اولین مرحله از رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی از انتقال دختر بچه به یکی از روستاهای افغانستان دست یافتند و به مکاتبات دیپلماتیک پرداختند اما به دستور سردار، ردزنی های اطلاعاتی در یک شاخه پیچیده عملیاتی دیگر همزمان با به کارگیری منابع اطلاعاتی نیز ادامه یافت. مادر افغانستانی «سارینا» که از چند سال قبل به طور غیرمجاز در ایران اقامت داشت با چشمانی اشکبار، نگاهی امیدوارانه به اقتدار مرزبانان ایران دوخته بود تا شاید بار دیگر جگر گوشه اش را به آغوش بکشد. این گزارش حاکی است، بالاخره در کمتر از یک ماه، تلاش های گروه ویژه مرزبانی به نتیجه رسید و محل اختفای دقیق کودک مشخص شد. سپس با هماهنگی مراجع ذی ربط و در یک عملیات گسترده، سارینا تا نقطه صفر مرز خراسان رضوی هدایت شد. مادر این کودک که با شنیدن ماجرای بازگشت دخترش به ایران سر از پا نمی شناخت، شبانه از کرج به سوی مشهد حرکت کرد و در کنار مرزبانان این سرزمین در نقطه صفر مرزی به دیدار فرزندش شتافت.اشک و لبخند در نقطه صفر مرزی/ پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند

    لحظه دیدار

    مادر سارینا که در امنیت کامل مرزی، چشم به خودروهای عبوری دوخته بود، ناگهان با دیدن سارینا کوچولو، چون پرنده ای آزاد شده از قفس، اشک ریزان به سوی خودرو مرزبانی پر گشود! او چنان در میان اشک و لبخند، بوسه های رگباری نثار صورت گریان فرزندش می کرد که همه حاضران تحت تاثیر قرار گرفته بودند. دخترش را محکم به آغوش می فشرد و ناباورانه به چهره اش می نگریست. مادری که دوسال در آتش دوری از جگرگوشه اش سوخته بود و حالا عشق مادری را یک جا بر گونه های دردانه اش می کاشت. دخترک نیز گردن مادر را رها نمی کرد شاید می ترسید دوباره از او جدایش کنند. مادر هراسان فریادی زد «تشنه هستی؟» «آب می خواهی؟!» و در یک لحظه مرزبان را با لیوانی پر از آب بالای سرش دید! صحنه اشک و لبخند، زیباترین تصویری بود که در نقطه صفر مرزی رقم می خورد و مرزبانان این دیار نیز از این که فرزند یک مادر افغانستانی را به او بازگردانده اند در شادی او سهیم بودند.

    به گزارش اختصاصی خراسان، این مادر جوان وقتی برای دقایقی آرام گرفت، چشم به مردان مقتدر این سرزمین دوخت و گفت: “واژه ای برای قدردانی از شما نمی یابم! “او در حالی که با گوشه چادر اشک هایش را پاک می کرد، ادامه داد:” برایتان دعا می کنم! عزت و سرافرازی شما پایدار! ”

    با دعاهای این مادر، لبخندی بر لبان «سردار شجاع» نشست که از فاصله ای دور نظاره گر این دیدار عاشقانه بود.

    آدم ربایی چگونه رخ داد؟ 

    «مادر سارینا» ظهر روز گذشته بعد از آن که با دستور قضایی دخترش را تحویل گرفت در تشریح ماجرای آدم ربایی به خبرنگار خراسان گفت: چند سال قبل زمانی که وارد ایران شدیم به شهرستان اشتهارد رفتیم و در آن جا ساکن شدیم چرا که همسرم در یک کارگاه مشغول کار شده بود اما در سال 97 او در یک حادثه ناخواسته فوت کرد و من و دخترم که آن زمان سه ساله بود تنها ماندیم. چند روز بیشتر از مرگ همسرم نگذشته بود که برادر شوهرم برای دیدار با ما و تسلیت گویی به کرج آمد اما ناگهان موضوع ازدواج با مرا پیش کشید.

    من هم به هیچ وجه راضی به ازدواج با او نبودم بلافاصله پاسخ منفی دادم! ولی او دست بردار نبود! تا این که مهرماه سال 97، دخترم را به بهانه خرید آب میوه و هواخوری از منزل بیرون برد و دیگر خبری نشد! ابتدا فکر می کردم دخترم را به منزل بستگانش در کرج برده است اما وقتی جست وجوهایم بی نتیجه ماند تازه روز بعد فهمیدم که برادر شوهرم او را ربوده است تا به این ترتیب مرا وادار به ازدواج کند! او طوری برنامه ریزی کرده بود که در مدت کوتاهی، دخترم را توسط قاچاقچیان انسان به آن سوی مرز انتقال داد. من که دیگر دستم از زمین و آسمان کوتاه بود، شکایتی را در دستگاه قضایی مطرح کردم که بی درنگ بازپرس پرونده نیز دستورات ویژه ای را برای پیگیری موضوع به پلیس اینترپل و دیگر مراکز قانونی و مرزبانی صادر کرد.

    دیروز (دوشنبه) وقتی از مرزبانی خراسان رضوی با من تماس گرفتند که دخترم را به ایران می آورند، دیگر نفهمیدم چگونه خودم را به مشهد رساندم. من واقعا نمی دانم با چه زبانی از نیروهایی قدردانی کنم که دختر یتیمی را به آغوش مادرش بازگرداندند!

    2323

    منبع: خبر آنلاین

  • سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند

    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند

     

    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فورینام برخی از سریال‌های تلویزیونی برگرفته از نام دختران و زنانی است که قهرمان قصه‌های این مجموعه‌ها بوده اند.
    این شب ها سریال «نجلا» به کارگردانی خیرالله تقیانی پور روی آنتن می رود. قصه سریال نجلا در سال ۵۸ می‌گذرد و دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و نا امنی‌ها وعده‌ای می‌دهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت می‌دهد، اما همه این‌ها در طول مسیر، دست خوش اتفاق‌هایی قرار می گیرد.
    با توجه به اینکه زنان و مادران بخش مهمی از ساختار جامعه را تشکیل میدهند و بر همین اساس فیلم و سریال‌های زیادی هم با محوریت زنان از گذشته تا به حال ساخته شده است. از طرفی استقبال از این گونه فیلم‌ها، بسیاری از کارگردان‌ها را ترغیب میکند تا به سراغ ساخت آثاری با محوریت زنان بروند.
    فیلم‌های زیادی با محوریت زنان در دنیای سینما و تلویزیون ساخته شده است و شخصیت اصلی این قصه‌ها زنانی هستند که از محبوبیت زیادی میان مردم برخوردارند. به بهانه پخش سریال نجلا  سراغ سریال هایی رفتیم که  نام آنها زنانه است.
    رعنا
    سریال رعنا محصول سال ۱۳۶۷، از اولین آثار داود میرباقری و با بازی گلچهره سجادیه، سعید نیک‌پور، بهزاد فراهانی، رویا تیموریان و پرویز پرستویی است.
    خلاصه داستان این فیلم از این قرار است که رعنا به‌رغم مخالفت‌های برادرش منصور، با مردی به‌نام دانایی که دبیر آموزش‌و‌پرورش است، ازدواج می‌کند. پس از چندی دانایی به‌خاطر شرکت در فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان و در نهایت کشته می‌شود. پس از سال‌ها پسر رعنا که به‌شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود می‌شود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجرا‌هایی از گذشته دوباره زنده می‌شود…
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    ریحانه
    سریال «ریحانه» با بازی زیبا بروفه، مرجان محتشم، رویا تیموریان و افسر اسدی، چهار رکن قصه را تشکیل می‌دادند. مقدم سریال ریحانه را با موضوع گم شدن پدر و مادر یک دختر جوان به روی آنتن برد. این سریال ترکیبی از زندگی ریحانه و گذشته پدر و مادر او بود که تحت تاثیر حکومت پهلوی ناچار به رها کردن دختر خردسال خود شدند.
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    وفا
    سریال وفا مجموعه تلویزیونی به کارگردانی محمد حسین لطیفی و تهیه کنندگی منصور سهراب پور و نویسندگی علیرضا افخمی و سید سعید رحمانی است که در سال ۱۳۸۵، هر شب برای اولین بار در شبکه سه سیما پخش شد. وفا ترکیبی از داستان پلیسی، جاسوسی و رمانتیک بود و توانست هر قشر از جامعه را راضی نگه دارد.
    نرگس
    نرگس نام سریالی تلویزیونی به کارگردانی سیروس مقدم است. بدون هیچ شکی، یکی از پرمخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیون بود. در واقع «نرگس» اولین سریال داستانی بود که به صورت شبانه روی آنتن می‌رفت و بخش مهمی از موفقیت آن به همین مسئله برمی گشت. سیروس مقدم مسیر این سریال طولانی شبانه را طوری طراحی کرده بود که به هیچ عنوان خسته کننده به نظر نمی‌رسید.
    زند یاد پوپک گلدره به واسطه نقش نرگس، کاملا برای مخاطبان تلویزیونی شناخته شد. درست است که او در «دنیای شیرین دریا» تا حدی معرفی شده بود، اما آن سریال در گروه کودک و نوجوان ساخته شده بود و بسیاری از مخاطبان بزرگسال با آن آشنایی نداشتند.
    متأسفانه گلدره، در اوج محبوبیت نقش نرگس، از دنیا رفت و به همین دلیل، فوت او دل همه را به درد آورد. ستاره اسکندری، بازیگر بعدی نرگس، با وجود اینکه خیلی خوب در قالب نقش او قرار گرفت، اما به عنوان یک مهره جایگزین، اثرگذاری قبل را نداشت.
    ستایش
    ستایش مجموعه‌ای تلویزیونی در سه فصل به کارگردانی سعید سلطانی و به قلم سعید مطلبی است که یکی از موفق‌ترین سریال‌های تلویزیونی سال‌های اخیر بود. با این که به صورت هفتگی روی آنتن می‌رفت، آنقدر مورد توجه قرار گرفته بود که در کوچه و خیابان همه راجع به آن حرف می‌زدند. از همه مهمتر اینکه آن سال اسم «ستایش» بیشترین فراوانی را در ثبت احوال داشت.
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    پریدخت
    سامان مقدم در سال ۱۳۸۶ سریال پریدخت را به عنوان یک سریال مناسبتی برای شبکه سوم سیما ساخت. این سریال داستان زندگی پریدخت در سه مقطع زمانی از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۳۴ را روایت می‌کند. از جوانی پریدخت تا زمانی که پسرش شاهرخ در دوران سربازی به سر می‌برد.
    او در میان یک مثلث عشقی با پیش زمینه سیاسی قرار می‌گیرد که یک طرف این مثلث، عشق پسر خان به اوست. عشقی که نادرخان را وادار به قتل‌های متعددی در طول سریال کرد. سریال به خاطر داستان و فضاسازی متفاوتی که داشت، مورد توجه قرار گرفت.
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    پروانه
    پروانه نام یک مجموعه تلویزیونی است که از شبکه سوم سیما پخش شد. این مجموعه به کارگردانی جلیل سامان ساخته شده‌ است. این سریال مقطعی از فعالیت سازمان مجاهدین خلق در سال‌هایی از دهه ۵۰ و تغییر گرایش در میان برخی اعضای آن را به تصویر می‌کشد. سارا بهرامی، بازیگر نقش «پروانه» اولین حضورش را به عنوان بازیگر در این سریال تجربه کرد. او در نقش مقابل حامد کمیلی، کاملا به چشم آمد و باعث شد خیلی زود کارگردان‌های دیگر هم از او دعوت به همکاری کنند.
    مدینه
    مدینه نام مجموعه تلویزیونی به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی زینب تقوایی است که در ایام ماه رمضان سال ۹۳ از شبکه یک سیما پخش شد. داستان مدینه به طور کلی در ارتباط با زندگی و سختی‌های او پیش می‌رفت.
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    کیمیا
    کیمیا عنوان مجموعه تلویزیونی به کارگردانی جواد افشار است. این مجموعه علاوه بر تهران، آبادان، خرمشهر و دیگر مناطق استان‌های جنوبی، در کشور گرجستان به‌ویژه پایتخت آن تفلیس نیز تصویربرداری داشت. کیمیا در ۱۱۰ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای پخش شد.
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    مرضیه
    سریال «مرضیه» ملودارمی خانوادگی و محوریت قصه آن مسئله مهم «انتخاب» بود.
    در خلاصه داستان این سریال آمده: «مرضیه در تعارض کار و مذهب مجبور به انتخاب می‌شود. انتخاب این مسیر اتفاقات جدیدی را برایش رقم می‌زند و …»
    سریال‌هایی که با نام یک دختر ماندگار شدند|خبر فوری
    در این سریال بازیگرانی چون داریوش ارجمند، گوهر خیراندیش، مجید مظفری، پژمان بازغی، امیرحسین صدیق، علی اوجی، حسن زارعی، شیوا خسرومهر، نیلوفر شهیدی و … به ایفای نقش پرداختند.
    زنده‌یاد ماه چهره خلیلی هم به عنوان نقش اصلی این سریال بازی‌ درخشانی از خود بر جای گذاشت.