برچسب: دختر تالشی

  • پدر رومینا اشرفی در تاکسی

    پدر رومینا اشرفی در تاکسی

    پایگاه خبری تحلیلی رسانشر – دختربچه 3 ساله توی تاکسی بی قراری می کرد. بهونه گیری می کرد و گریه. پدر و مادرش سعی می کردند آرومش کنند. مسافر جلویی رو به راننده گفت بچه داری هم سخته ها! راننده لبخندی زد و گفت بله. اما بچه نعمتِ و شیرینه. صد البته دردسرهای خودش رو هم داره. به مسافر گفت شما بچه داری؟ گفت تو راهی داریم. اتفاقاً دختره. راننده با شوق گفت قدمش مبارک باشه. ایشالله که سلامت باشه.

    بحثشون ادامه پیدا کرد و من هم گوش می دادم. حرف از تربیت بچه شد. مرد جوان گفت: من اصلاً تحمل بی ادبی و لوس بازی بچه ها رو ندارم. از الان فکرش و کردم چجوری بارش بیارم که مطیع باشه. همه چیز براش فراهم می کنم. اما اجازه نمی دم بچم نُطُق بکشه! راننده که انگار کمی بهش برخورده بود گفت : تو گفتی بچم دختره. دخترت رو خدایی ناکرده نمیخوای با کتک زدن سر راه بیاری؟ مرد جوان که فکر می کرد سخنور خوبیه و کمی هم بهش احترام گذاشته شده با جسارت و البته بی شرمی گفت: حاج آقا کتک چیه؟ من همون اول سرمشق دخترم و می دم بهش. صدایش را صاف کرد و گفت بابا آمد . بابا با داس آمد!! و زد زیرخنده …
    با گفتن این جمله بشدت خشمگین شدم و به پدر نادان با عصبانیت تاختم. خجالت آور است. پدری که هنوز دخترش به دنیا نیامده است چنین تفکری دارد! به همراه من، پدر و مادر دختر بچه و حتی راننده هم از فرط ناراحتی به حرف های مرد جوان واکنش نشان دادند. بحث بالا گرفته بود. نیم نگاهی به ماجرا داشتم و نیم نگاهی به دختربچه سه ساله. بیچاره! نمی دانست موضوع چیست . و خبر نداشت که آینده همجنسان او بازیچه تفکرات متحجر مردانی است که خود را برتر و صاحب تعقل می دانند!!
    بحث خوشایندی نبود. نهایتاً راننده تاکسی، مسافر بی شخصیتش را به مقصد نرسانده پیاده کرد. حتی کرایه اش را هم به او برگرداند و گفت نمیخواهم پول کسی که داس به دست منتظر است فرزندبه دنیا نیامده اش را قربانی کند وارد زندگی ام شود. و ادامه داد من سه تا دختر دارم که هر کدام باعث فخر و مباهات من هستند. این نان را به دخترانم نمی دهم…
    اگرچه با پیاده شدن مسافر، این موضوع خاتمه پیدا کرد، اما من با نگاه به چشمان دختر کوچولو به این فکر می کردم که رومینا اشرفی یک نفر نبود. و انگار پدران داس به دست هم بسیارند. دعا می کنم که روزی فرا رسد که هیچ دختر و پسر  بی گناهی به دلیل خشم، تحجر و تفکر بیمارگونه والدینش جوانی اش تباه نشود..
    شبنم حاجی اسفندیاری

  • مادر رومینا اشرفی در دادگاه غش کرد / شوهرش او را هم تهدید به مرگ کرد

    مادر رومینا اشرفی در دادگاه غش کرد / شوهرش او را هم تهدید به مرگ کرد

    5f4b911f3a529_2020-08-30_16-14

    اول خرداد امسال پدر رومینا اشرفی سر دخترش را با داس برید. متهم بعد از محاکمه در دادگاه به تحمل ۹ سال حبس محکوم شد. اما خانواده رومینا از بازگشت پدرش از زندان واهمه دارند چون در دادگاه توسط پدر رومینا تهدید شده بودند.

    آفتاب که از بلندای تپه های روستای سفیدسنگان رو به غروب می رود،باد در چادر زنی جوان می پیچد و دوان دوان به سمت بالای تپه می رود. این تپه که روزگاری رعنا آن را از پنجره خانه شان تماشا می کرد،حالا هر روز مهمان اوست که بر مزار دختر نوجوانش اشک حسرت می ریزد:«کاش تنهایش نمی گذاشتم.» این جمله ای است که ورد زبان رعناست. یک چشمش به قبر دخترک چهارده ساله اش است و چشم دیگرش به خانه ای که تاب و تحمل پا گذاشتن در آن را ندارد. اشک می ریزد و می گوید:«وقتی دختر جوانم جلوی چشمم پرپر شد من هم نمی خواهم زنده بمانم.»مادر رومینا اشرفیصحنه های روز مرگ رومینا هر روز اسلاید اسلاید،از جلوی چشمانش عبور می کند.همان روزی که پدر رومینا ناغافل در حمام را روی مادر او بست و وقتی رعنا از حمام بیرون آمد دیگر کار از کار گذشته بود.تیزی داس بر گلوی دخترک نشسته بود و خانه رعنا غرق در خون دخترک شده بود.
    مادر رومینا اشرفی حال مساعدی برای گفتگو ندارد.خاله اش تلفن را جواب می دهد و می گوید هر سوالی دارید از من بپرسید. از روز حادثه می گوید.همان روزی که پدر رومینا اشرفی بالای یک تپه رفت و با صدای بلند فریاد زد و به روستاییان گفت که دخترم را کشتم.
    خاله رومینا گفت:«چند وقتی بود که زمزمه هایی به گوش خواهرم رسیده بود.همسایه ها می گفتند که رومینا با یک پسر ارتباط دارد.خواهرم با رومینا رابطه خوبی داشت،اما هر بار به او گفته بود که همسایه ها چنین حرف و حدیث هایی می گویند،رومینا گفته بود دروغ می گویند.»
    بهمن خاوری، پسر مورد علاقه رومینا با همسایه ها تماس می گرفت و از آنها می خواست که رومینا را از پدرش خواستگاری کنند:«پدر رومینا راضی به ازدواج او و بهمن نبود اما رومینا هم منکر ارتباطش با او بود.تا اینکه رومینا با بهمن فرار کرد و وقتی بعد از فرار با بهمن توسط دستگیر شد و در اداره پلیس با پدر و مادرش روبرو شد به آنها گفت خودم با بهمن رفتم و به او علاقه دارم.»
    خاله رومینا در ادامه گفت: «همان شب که رومینا با پدرش به خانه برگشت، پدر رومینا به خانه ما سری زد. به او گفتیم رومینا بچگی کرده و سعی کردیم او را آرام کنیم. گفتیم مبادا او را کتک بزنی. گفت من رومینا را بخشیدم و او را از چشم هایم بیشتر دوست دارم چون فرزند من است. اما روز بعد با دیدن چند عکس دست به قتل رومینا زد.»

    رومینا اشرفی به طرز هولناکی به دست پدرش به قتل رسید و متهم در همان ساعت های اولیه بعد از حادثه دستگیر شد و به قتل فرزندش اعتراف کرد.
    رضا اشرفی، پدر رومینا ؛ مدتی بعد از قتل در دادگاه به اتهام مباشرت در قتل عمدی محاکمه شد. بهمن خاوری،‌ پسر مورد علاقه رومینا اشرفی هم به اتهام ربودن او پای میز محاکمه رفت.
    خاله رومینا در مورد روز دادگاه گفت:«خواهرم وقتی با همسرش روبرو شد، حال خیلی بدی پیدا کرد و غش کرده بود. همان موقع خواهران بهمن خاوری هم در دادگاه بودند و برای کمک به خواهرم آمدند. پدر رومینا می گفت چرا با دشمنان من حرف می زنید. با اینکه ما آنها را نمی شناختیم و نمی دانستیم که خواهران بهمن هستند.اما پدر رومینا گفت وقتی آزاد شوم شما را هم می کشم.» دادگاه بعد از محاکمه، رضا اشرفی؛ پدر رومینا را به تحمل ۹ سال حبس محکوم کرد و بهمن خاوری هم به تحمل دو سال حبس محکوم شد. خاله رومینا در مورد اعتراض مادر رومینا به رأی صادر شده گفت:«خانواده همسر خواهرم برای جلب رضایت او بارها مراجعه کرده اند. آنها به خواهرم می گویند که اگر رضایت ندهی پسر شش ساله ات را از تو می گیریم. خواهر من برای اینکه سرپرست فرزند کوچک خود باشد اقدام به طلاق نکرده است اما به رأی صادر شده اعتراض دارد. او در دادگاه گفت دلش می خواهد همسرش قصاص شود یا لااقل محکوم به حبس ابد و تبعید شود. چون می ترسد که پدر رومینا آزاد شود و این بار دردسر تازه ای برای مادر رومینا و فرزند دیگرش ایجاد کند.»
    بعد از قتل رومینا اشرفی، مادر او به خانه پدر خود رفته و آنجا زندگی می کند.پدربزرگ پیر رومینا اشرفی باغ کیوی دارد و کشاورز است.
     

    منبع: رکنا

  • اولین گفتگو با پدر رومینا اشرفی: رومینا را دوست داشتم و الان زمان بازگشت نیست

    اولین گفتگو با پدر رومینا اشرفی: رومینا را دوست داشتم و الان زمان بازگشت نیست

    واکاوی در پرونده قتل رومینا، ما را به استان گیلان کشاند. اولین قرار ملاقات با پدر رومینا در زندان مرکزی رشت بود.

    پیش از اینکه در محل ملاقات با رضا اشرفی، پدری که دخترش را در روستای سفیدسنگان به طرز فجیعی به قتل رساند، حاضر شویم، به بررسی توصیف رسانه‌ها از عامل جنایت تالش پرداختیم.

    5edfb9f497bbe_2020-06-09_21-03
    در زندان در اتاقی منتظر انتقال پدر رومینا بودیم و در آن فرصت تصویرهای گوناگون و ترسناکی را از او در ذهن ترسیم می‌کردیم تا اینکه صدای قدم‌های آهسته‌ای سکوت اتاق را شکست و لحظاتی بعد در اتاق باز شد.
    مردی که وارد اتاق شد، لاغر اندام و در ظاهر آرام بود و در حالی که پاهایش را روی زمین سر می‌داد روی یک صندلی نشست و با صورت کشیده خود به زمین خیره شد.
    در ادامه مشروح گفت وگوی رضا اشرفی، پدر رومینا با خبرنگاران را می‌خوانید.
    _ در ابتدا خود را معرفی کنید.
    پدر رومینا: من، رضا اشرفی، متولد اول شهریورماه ۶۲ و کارگر مزرعه هستم. ۱۵ سال است که ازدواج کرده‌ام.
    _ رومینا چه زمانی به دنیا آمد و به چه دلیل نام او را رومینا گذاشتید؟
    پدر رومینا: یک سال پس از ازدواج من و همسرم، رومینا به دنیا آمد.
    _ اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟
    پدر رومینا: یک نفر به من گفت ظرف ۲ تا ۳ روز دیگر دخترت فرار می‌کند؛ به خانه آمدم و گوشی دخترم را چک کردم متوجه شدم پیامی در این رابطه رد و بدل نشده است.
    _ چه هنگام متوجه شدید رومینا فرار کرده است و بعد از آن چه کردید؟
    پدر رومینا: یک هفته از شنیدن اینکه می‌خواهد فرار کند می‌گذشت؛ خرید کرده بودم، همسرم مریض احوال بود؛ شام گذاشتم و چهار نفری سر سفره نشستیم و شام خوردیم. بعد از آن هوس چای کردم؛ رومینا چای را حاضر کرد؛ در هنگام خوردن چای متوجه شدم ماده سفید رنگی ته استکان است؛ شک کردم؛ چای دوم را که خوردم گفتم بی مزه است؛ بعد از خوردن چای سوم؛ در همان وضعیت خوابم برد و از ساعت ۱۰ و نیم تا سه صبح خوابیدم. خانمم بیدارم کرد و گفت رومینا کجاست؟ رومینا در خانه نیست. متوجه شدم رومینا در چای مواد خواب آور ریخته بود و از خانه رفته بود. تا ساعت هشت صبح گیج بودم که برادرم آمد و گفت آن پسر (بهمن خاوری) در اینستاگرام گفته است که ساعت ۱۲ شب با رومینا فرار کرده‌اند.
    _ بعد از آن چه کردید؟
    پدر رومینا: قبل از ظهر به پاسگاه رفتم و در زمینه آدم ربایی شکایت کردم. دوباره بعد از ظهر برای پیگیری به پاسگاه رفتم، با آن پسر (بهمن خاوری) تماس گرفتم و گفتم دخترم را به تو می‌دهم؛ مقدمات کار را فراهم کن. آدرس خانه خواهرش را داد. به آنجا رفتم و دخترم را که دیدم تپش قلب داشتم؛ به اتاقی رفتیم و از او پرسیدم چند سال است با این پسر رابطه داری؟ گفت یک ماهی می‌شود با او تلفنی صحبت می‌کنم.
    _ در این مدت مادر رومینا کجا بود؟
    پدر رومینا: بعد از آن، به آن‌ها (خانواده خاوری) گفتم مادرش بی تابی می‌کند و می‌خواهد رومینا را ببیند؛ با مادر رومینا قبلا هماهنگ کرده بودم و گفتم وقتی تماس گرفتم با مامور بیاید. ماموران آمدند و آن پسر را دستگیر کردند.
    _ در خصوص این ادعا که در برخی رسانه‌ها گفته شد رومینا در بازپرسی و یا آگاهی گفته است که نزد خانواده‌اش امنیت ندارد توضیح دهید.
    پدر رومینا: من اصلا چیزی از جانب رومینا در این خصوص نشنیدم. انجا فضا خیلی احساسی و عاطفی شد برعکس این حرف‌ها را هم زد، زمانی که به خانه باجناقم رفتیم خیلی صمیمی‌تر شده بودیم زمانی که همدیگر را دیدیم.
    _ یعنی بعد از اینکه رومینا را پیدا کردید به خانه باجناق خود رفتید؟
    پدر رومینا: بله رفتیم خانه باجناقم بعد از آگاهی تماس گرفتند که بیایید اینجا. در بازپرسی گفتم وسایل و شناسنامه دخترم در خانه آن پسر (بهمن خاوری) است. بعد از آن وسایل را تحویل گرفتیم و به منزل باجناقم برگشتیم.
    _ در خانه چه گذشت؟
    پدر رومینا: بعد از ناهار از خانه باجناقم به سمت خانه حرکت کردیم. در مسیر خیلی مهربان بودیم و خودش هم تشکر کرد، هنگامی که رسیدیم کمی بعد، رومینا و برادرش خوابیدند؛ با خودم گفتم کاش نمی‌خوابید و با هم صحبت می‌کردیم.
    _ رابطه‌ات با دخترت چطور بود؟
    پدر رومینا: رابطه‌ام خوب بود. معمولا با او درد دل نمی‌کردم، اما با هم شوخی می‌کردیم.
    _ بهمن خاوری را می‌شناختی؟ مشکلت با او چه بود؟
    پدر رومینا: پارسال قبل از عید برای نزدیکانش بنایی کرده بودم. از همان اول از این پسر بدم می‌آمد؛ اصلا ادم خوبی نبود شما میتوانید از همه محل بپرسید به چه نام‌هایی مشهور بود اگر هم برای رومینا خواستگاری می‌آمد، مخالفت می‌کردم، اما بهمن اصلا خواستگاری نیامد.
    _ بهمن خاوری را چند بار دیده‌ای؟
    پدر رومینا: سلام علیک داشتیم. برای من تعریف کرده بود و گفته بود چه کاره بوده است.
    _ واضح بگو که چرا از بهمن خاوری خوشت نمی‌آمد.
    پدر رومینا: از بهمن حرکاتی دیده بودم که تا به حال از کسی ندیده بودم. می‌دانستم با افرادی بد نام در ارتباط بوده است خودش هم شما بپرسید از همسایه‌ها که چه کاره است.
    _ بهمن خاوری به شما گفته بود از کسی عکس یا فیلم تهیه کرده است؟
    پدر رومینا: دختری را می‌شناسم که قبل از ازدواج با او ارتباط داشت؛ اما من عکس یا فیلمی ندیدم. این‌ها را خاوری به من می‌گفت.
    _ چه زمانی متوجه شدی بهمن خاوری با دخترت در ارتباط است؟
    پدر رومینا: بعد از اینکه با دخترم فرار کردند متوجه شدم با دخترم در ارتباط است.
    _ علت عصبانیت شما چه بود؟
    پدر رومینا: من در آیینه می‌دیدم که یا باید در خانه این خانواده می‌ماند و او را می‌فروختند یا اینکه یک ماهه فرار می‌کرد به بیابان.
    _ شما از مذهب خانواده خاوری اطلاع داشتید؟
    پدر رومینا: بله اطلاع داشتم که اهل سنت هستند، اما برای من مهم نبود.
    _ بهمن خاوری مدعی شده است که به علت اهل سنت بودن اجازه ندادی با رومینا ازدواج کند.
    پدر رومینا: خواهر من حدود ۱۶ سال پیش با یک اهل سنت ازدواج کرد و الان پسرش کلاس نهم است. اصلا مشکلی با این موضوع نداریم خوشبخت هم هست.
    _ بهمن خاوری خانواده شما را تهدید کرده بود؟
    پدر رومینا: گفته بود اگر این دختر (رومینا) با من نرود، آبرویت را می‌برم و پدر و مادرت را می‌کشم. این موضوع را رومینا به همسرم گفته بود.
    _ چرا رومینا باید از بهمن بترسد؟
    پدر رومینا: نمی‌دانم؛ باید گوشی موبایل بررسی شود. من به بهمن گفتم اگر می‌خواهی دخترم را خوشبخت کنی چرا چنین تصاویری در اینستاگرام می‌گذاری؟ از مادر رومینا بپرسید، رومینا را مجبور می‌کردند در آن حالت از او عکس بگیرند.
    _ احساس نمی‌کنی، چون دخترت کوچک بود اغفال شده بود و باید به او فرصت می‌دادی؟‌
    می‌خواستم بهشتی کوچک برایش درست کنم.
    _ پشیمانی؟ اگر زمان به عقب برمی‌گشت باز هم همین کار را می‌کردی؟
    پدر رومینا: نه این کار را نمی‌کردم.
    _ اگر مشکلی نداری درباره نحوه قتل توضیح بده؟
    پدر رومینا: دو ضربه وارد کردم و بیرون رفتم.
    _ رابطه همسرت و دخترت (رومینا) چگونه بود؟
    پدر رومینا: رابطه بدی داشتند و مدام در حال دعوا بودند. مادرشان با بچه‌ها مدام در حال زد و خورد بود.
    _ روزی که تصویر دخترت را اینستاگرام، چه حالی شدی؟
    پدر رومینا: آن صحنه را که دیدم، اذیت شدم.
    _ بهمن را چقدر مقصر می‌دانی؟
    پدر رومینا: دخترم را فریب داد. با ابروی خانواده ما در اینستاگرام بازی کرد آدمی که شرف و غیرت داشته باشد، این کار را نمی‌کند.
    _ چه کسی مقصر است؟
    پدر رومینا: مقصر اصلی خودم هستم، چون من قتل را انجام دادم.
    _ تا به حال مشکلی در زمینه روانی نداشته‌ای که به روانشناس مراجعه کنی؟
    پدر رومینا: نه مشکلی نداشتم.
    _ نگرانی شما در حال حاضر چیست؟
    پدر رومینا: فرزندم امیر و زنم.
    _ پس از قتل، در حال خودت بودی؟
    پدر رومینا: بله و تمام جزییات را به یاد دارم.
    _ به صورت شفاف بگو که علت قتل چه بود؟
    پدر رومینا:، چون رومینا با یک آدم … فرار کرده بود از این موضوع ان موقع گذشتم، ولی بدتر این اقدام ان عکس‌ها را در اینستاگرام گذاشته بودند.
    _ بهمن خاوری گفته چند روز پیش از این اتفاق، کسی را برای خواستگاری فرستاده بود.
    پدر رومینا: نه؛ کسی نبود و اگر هم کسی را فرستاده باشد، کسی نزد من نیامد و با من صحبت نکرد.
    _ رومینا خواستگار داشت؟
    پدر رومینا: رومینا خواستگارهای زیادی داشت.
    _ به عنوان حرف آخر چه چیزی برای گفتن داری؟
    پدر رومینا: من نمی‌خواستم رومینا را تحت فشار بگذارم و می‌خواستم او آزاد باشد؛ من با حجابش مشکلی نداشتم اصراری نداشتم لباس خاصی بپوشد. هر لباسی می‌گفت دوست دارم همان را برایش می‌خریدم من رومینا را دوست داشتم، ولی عصبی شدم و الان زمان قابل بازگشت نیست.

  • چند درصد مردم اخبار مربوط به قتل رومینا را شنیدند؟

    چند درصد مردم اخبار مربوط به قتل رومینا را شنیدند؟

    نتایج جدیدترین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) نشان می‌دهد ۸۵.۹ درصد شهروندان اخبار مربوط به کشته شدن رومینا توسط پدرش را شنیده‌اند.
    به گزارش ایسنا، نتایج جدیدترین نظرسنجی ایسپا نشان می دهد، ۸۵.۹ درصد از شهروندان اخبار مربوط به کشته شدن رومینا توسط پدرش را شنیده اند. ۱۴.۱ درصد مردم خبری در این مورد نشنیده‌اند.
    نتایج به تفکیک گروه‌ها نشان می‌دهد، جوانان (افراد ۱۸ تا ۲۹ سال) بیشتر از سایر گروه‌های سنی اخبار مربوط به کشته شدن رومینا را شنیده‌اند. بین تحصیلات و شنیدن خبر قتل رومینا رابطه مثبتی وجود دارد. افراد با تحصیلات بالاتر بیشتر اخبار مربوط به قتل رومینا توسط پدرش را شنیده‌اند. بین زنان و مردان از این حیث تفاوت معناداری وجود ندارد.
    مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در نظرسنجی دیگری از افرادی که اعلام کردند اخبار مربوط به قتل رومینا توسط پدرش را شنیده‌اند، پرسیده است «به نظر شما پدر رومینا با شکایت و پیگیری قانونی می توانست به نتیجه‌ای برسد؟»
    نتایج نشان می دهد، ۴۸.۶ درصد از پاسخگویان اعلام کردند پدر رومینا با شکایت و پیگیری قانونی می‌توانست به نتیجه برسد و در مقابل ۳۱.۷ درصد چنین نظری ندارند. ۱۹.۷ درصد هم گفتند: نمی‌دانم.
    نتایج به تفکیک گروه‌ها نشان می‌دهد، زنان (۵۵.۲ درصد) بیشتر از مردان (۴۲درصد) معتقدند که پدر رومینا با پیگیری قانونی به نتایج بهتری می‌رسید. بین گروه‌های سنی از این حیث تفاوت معناداری مشاهده نمی‌شود. همچنین افراد با تحصیلات «دیپلم و زیر دیپلم» بیشتر از افراد با تحصیلات دانشگاهی معتقدند که پیگیری قانونی به نتیجه بهتری می‌رسید.
    بنا بر اعلام ایسپا، این نظرسنجی با جامعه آماری شهروندان بالای ۱۸ سال ساکن در شهر تهران، حجم نمونه ۱۰۳۳ و به شیوه مصاحبه تلفنی در تاریخ ۱۲ تا ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ توسط ایسپا به صورت خویش فرمایی اجرا شده است.
  • یک وکیل دادگستری: گناه دادگستری در ماجرای قتل رومینا زیاد است

    یک وکیل دادگستری: گناه دادگستری در ماجرای قتل رومینا زیاد است

    5edcd71c0b143_2020-06-07_16-31

    یک وکیل دادگستری گفت: دادگستری اگر همین مقررات موجود مثلا ماده 410 قانون آیین دادرسی کیفری را رعایت می‌کرد، نباید دختر را در شرایطی که پدر عصبانی است به او تحویل دهد و این اتفاق نمی‌افتاد.

    نعمت احمدی وکیل دادگستری در ارتباط با دلایل وقوع قتل در ایران گفت: قائل به این نیستم که قتل‌های ناموسی و عادی در ایران با قصد و تصمیم قبلی انجام می‌شود بلکه همه قتل‌ها از روی تصمیمات آنی و لحظه‌ای است و قتل‌های بسیار کمی وجود دارد که طرف بنشیند، با خودش فکر کند، تنظیم کند و قتلی را انجام دهد لذا این قتل‌ها در یک شرایط احساسی اتفاق می‌افتد و اتفاقا آمار این نوع از قتل‌ها (قتل‌های ناموسی) هم زیاد نیست و پرونده‌های کمی از این دست قتل‌ها وجود دارد که جای خوشحالی است.
    وی افزود: قتل رومینا به این دلیل دیده شد که از یک وحشی‌گری خاصی برخوردار بود و فضای مجازی نیز به کمک دیده شدنش آمد. فضای مجازی به عنوان یک بلندگو حامی مردم یعنی کانال ارتباطی مردم با نظام‌های قضایی، سیاسی و اداری شده است و دیگر نمی‌توان در سکوت و چراغ خاموش حرکت کرد. این اتفاق در یکی از روستاهای تالش می‌افتد و انعکاس این چنینی دارد.
    احمدی با بیان اینکه «در وقوع این‌گونه قتل‌ها عوامل متعددی دخیل است اما ما فقط پدر این دختر را به شلاق نقد می‌کوبیم که البته به حق هم است» ادامه داد: مثلا در این قتل باید به نقش آموزش و پرورش هم توجه کنیم، آیا اصلا بحث پرورش در دوره‌ای که این دختر بچه به مدرسه می‌رفت معنا و مفهومی داشته است؟ آیا در این دو سال که این دختر بچه با آن مرد در ارتباط بوده کوچک‌ترین تغییری در رفتارش دیده نشده است؟ مدرسه متوجه این تغییرات نشده است؟ پس نقش پرورش در سیستم آموزشی ما کجاست؟
    وی با بیان اینکه «فصل ششم از قانون آیین دادرسی کیفری ما مربوط به ترتیب رسیدگی در دادگاه اطفال است» افزود: دعاوی مربوط به اطفال نباید در دادسرا رسیدگی شود و باید مستقیما به دادگاه بیاید. هم چنین قاضی دادگاه باید ابلاغیه‌ ویژه از رئیس قوه قضائیه داشته باشد. آیا این آقا ابلاغیه ویژه داشته است؟ هم چنین طبق قانون، قاضی باید حداقل 5 سال سابقه خدمت قضایی داشته باشد، آیا 5 سال سابقه داشته است؟ خب این آقا 5 سال سابقه را نداشته است.
    این وکیل دادگستری خاطرنشان کرد: حالا تمام تقصیرها به گردن این شخص انداخته شده است که دخترش را کشته است که کار بدی هم کرده است و عالم و آدم هم از این قضیه ناراحتند اما عوامل دیگری هم دخیل بوده‌ است. چرا دادگستری مقررات شکلی قانون آیین دادرسی کیفری را برای رسیدگی به اتهامات اطفال را رعایت نکرده است؟
    احمدی در رابطه با ادعای «آگاهی پدر رومینا به قصاص نشدن قبل از انجام قتل» نیز گفت: اگر اثبات شود که پدر با علم به قصاص نشدن قتل را انجام داده است تغییری در مجازات ایجاد نمی‌شود. ماده 301 قانون مجازات اسلامی صراحت دارد که «قصاص در صورتی ثابت می شود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیٌ علیه (کسی که جرمی به ضرر او واقع شده) نباشد» و ما جهل به قانون را رافع مسئولیت نمی‌دانیم.
    احمدی با بیان اینکه «گناه دادگستری در ماجرای قتل رومینا زیاد است» خاطرنشان کرد: دادگستری اگر همین مقررات موجود، ماده 410 قانون آیین دادرسی کیفری می‌گوید «مشاوران دادگاه اطفال و نوجوانان از بین متخصصان علوم تربیتی، روان‌شناسی، جرم شناسی، مددکاری اجتماعی، دانشگاهیان و فرهنگیان آشنا به مسائل روانشناختی و تربیتی کودکان و نوجوانان اعم از شاغل و بازنشسته انتخاب می‌شوند» و رئیس دادگستری از بین 8 نفر واجد شرایطی که رئیس حوزه قضایی هر محل پیشنهاد می‌کند، 4 نفر را برای دو سال انتخاب می‌کند. خب اگر همین قانون رعایت می‌شد این هیئت 4 نفره می‌دانست که نباید دختر را در شرایطی که پدر عصبانی است به او تحویل دهند و این اتفاق نمی‌افتاد.
    وی در رابطه با امکان اصلاح ماده قانونی «قصاص نشدن پدر یا جد پدری» گفت: من معتقدم همه قوانین را حتی قوانینی که اسلامی هستند را می‌شود اصلاح کرد؛ چون ما ولی فقیه و مجتهدینی داریم که باید از احکام ثانویه استفاده کند و اگر احکامی با شرایط جامعه همسویی ندارد آن‌ها را تغییر دهد مگر احکامی که به اصول مسلم اسلامی مربوط باشند که ما بنا براصل 4 قانون اساسی نمی‌توانیم آن‌ها را تغییر دهیم.
    احمدی با اشاره به نقش و اهمیت مجمع تشخیص مصلحت نظام در این موارد، گفت: اگر مصوبه‌ای را مجلس تصویب کرد و شورای نگهبان مصوبه را مغایر با شرع دانست اما نمایندگان گفتند که مصلحت نظام این است که آن را تصویب کنیم اما شورای نگهبان تمکین نکرد، آن وقت مصوبه به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده می‌شود و مجمع علی رغم این‌که شورای نگهبان تشخیص داده است که این مصوبه مغایر با شرع است، مجمع برای حفظ مصلحت نظام آن را تصویب می‌کند.
    این وکیل دادگستری در پایان گفت: هیچ موقع قانون مانع انجام جرم نمی شود و اگر با قانون می‌شد جرایم را از بین برد از صبح تا شب قانون تصویب می‌کردیم و باید به عوامل دیگر توجه کرد.
    رومینا اشرفی دختر ۱۴ ساله اهل روستای سفید سنگان لمیر استان گیلان بود که در خواب توسط پدرش کشته شد.

    منبع: ایسنا

  • چرا رومینا عاشق مردی شد که دو برابر خودش سن داشت؟


    مشاور رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با اشاره به قتل دختر ۱۴ ساله گیلانی توسط پدرش، به تشریح دلایل روانی وابستگی این نوجوان به پسری که ۱۶ سال از خودش بزرگتر بود، پرداخت.

    امین رفیعی‌پور مشاور رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور به تحلیل ابعاد روانی و اجتماعی قتل رومینا دختر ۱۴ ساله گیلانی پرداخت و ضمن طرح این پرسش که چرا باید دختر ۱۴ ساله‌ای با پسری حدود ۱۶ سال بزرگتر از خود قصد ازدواج داشته باشد، گفت: اگر به بررسی عوامل این موضوع بازگردیم، متوجه شویم که عواملی در این زمینه نقش داشته‌اند که موجب وابستگی کودک به آن پسر شده‌اند. به نظر این موضوع ناشی از مشکلاتی است که در خانواده وجود داشته است. به طور قطع خانواده این کودک حمایت‌گر نبوده‌اند؛ ممکن است پدر او فردی مستبد باشد؛ پدری که فشارهای اقتصادی و همچنین آسیب‌های روانی و اجتماعی داشته است و این‌ها زمینه‌ای بوده تا کودک شبکه حمایت اجتماعی خوبی را از خانواده دریافت نکند.
    وی افزود: این مسائل باعث می‌شود که این کودک به سمت فردی متمایل شود که از خودش بزرگتر است، زیرا قصد داشته فردی را جایگزین پدرش کند، اگر غیر از این بود او می‌توانست با پسری که هم‌سن خود یا چند سال بزرگتر از او است، ازدواج کند. موضوع دیگری که باید در نظر گرفت این است که این کودک در سن بلوغ قرار داشته و هنوز به بلوغ فکری کامل نرسیده بود که یکی از موارد دخیل در بروز این اتفاق، عدم آگاهی از مهارت‌های زندگی در خانواده است.
    رفیعی‌پور در ادامه با اشاره به قتل رومینا توسط پدرش، بیان کرد: به طور قطع این پدر مشکلات روانی داشته است، اما اینکه چرا این کودک به آن پسر (بهمن) وابسته شده است، باید گفت که او مهارت‌های حل مسئله و تصمیم‌گیری صحیح را نداشته است.
    مشاور رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، نقش آموزش مهارت‌های زندگی برای کودکان را از بدو تولد ضروری دانست و با اشاره به پسری که رومینا به همراه او فرار کرده است، گفت: پسری که همراه این کودک (بهمن) بوده است نیز باید مورد بررسی قرار گیرد؛ پسری که به دختری که هنوز به بلوغ کامل نرسیده و ۱۶ سال از خودش کوچکتر است وابسته می‌شود، لازم است که از نظر روانی مورد بررسی قرار گیرد.
    رفیعی‌پور در پاسخ به این سوال که آیا ازدواج‌های دوران قدیم با تفاوت سنی بالا میان دختر و پسر نیز ناشی از اختلالات روانی بوده است، اظهار کرد: در آن دوران نیز اگر بین دختر و پسر تفاوت سنی بالا وجود داشته است ناشی از فقر فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و روانی بوده است، در آن زمان نیز این مشکلات وجود داشته است اما به این شکل بروز نیافته است.
    وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با تاکید بر اینکه قتل‌های ناموسی علاوه بر اختلالات روانی و رفتاری، به دلیل خشم‌هایی رخ می‌دهند که افراد نمی‌توانند آن را کنترل کنند، افزود: پدر این کودک عصبانیت‌های کنترل نشده‌ای داشته است و مدیریت خشم را آموزش ندیده بود و دچار مشکلات روحی و روانی خاصی بوده است؛ البته نباید یک‌جانبه قضاوت کرد. بلکه باید بررسی کرد که این فرد در چه شرایطی قرار داشته است؟ به طور قطع فامیل، خانواده و بافت فرهنگی منطقه در وقوع این قتل فجیع موثر بوده است، زیرا پس از فرار کودک ممکن است گفته شود او، پدر بی‌غیرتی بوده و دخترش فرار کرده است و شاید حتی به دلیل اینکه در برخی مناطق فقر فرهنگی و آموزشی وجود دارد برخی افراد از این پدر قهرمان بسازند، چراکه این موضوع را قدرتی مردانه در نظر می‌گیرند.
    این روانشناس سلامت افزود: در این حالت، جایگاه مرد به نحوی در نظر گرفته می‌شود که گویی پدر مالک فرزندش است و اگر این پدر بی‌غیرتی را با از دست دادن منبع قدرتی خود هماهنگ کند، با فرار کردن دخترش احساس می‌کند که منبع قدرتی خود را از دست داده است.
    رفیعی‌پور ادامه داد: به نظر پدر این کودک توان کنترل و مدیریت هیجانات خود را نداشته و این موضوع منجر به رفتار پرخاشگرانه شده و رفتار پرخاشگرانه او نیز غیرطبیعی‌تر از آن است که وجود دارد.
    مشاور رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور به زمانی که کودک به همراه پسر دستگیر می‌شوند نیز گریزی زد و گفت: نیاز به قانون حمایت از کودکان و زنان وجود دارد. زمانی که کودک در دادگاه اظهار می‌کند که اگر به خانه بروم پدرم مرا می‌کشد، باید در همان زمان خانواده تحت درمان‌های روانشناختی و مشاوره‌ای قرار می‌گرفتند و تا زمانی که خانواده به آرامش نسبی می‌رسیدند کودک باید در جایی نگهداری می‌شد.
    وی در ادامه درباره پشیمانی قاتل بعد از وقوع قتل نیز توضیحاتی ارائه داد و گفت: پشیمانی بعد از وقوع جرم، بستگی به اختلال شخصیتی که فرد با آن دست و پنجه نرم می‌کند، دارد. برخی افراد دچار اختلال شخصیتی هستند که احساس همدلی و گناه نمی‌کنند، لذا لازم است که پدر و آن پسر (بهمن) و همچنین اطرافیان مورد بررسی قرار گیرند. باید بررسی شود که انگیزه چه بوده است و افراد دچار اختلال شخصیتی هستند یا خیر؟
    رفیعی‌پور در ادامه درباره وضعیت روحی و روانی برادر رومینا نیز گفت: شکل‌گیری شخصیت افراد از بدو تولد شروع و تا حدود ۱۰ سالگی ادامه پیدا می‌کند. اکنون او دچار PTSD (آسیب پس از سانحه) است و به طور قطع این اتفاق در سلامت روانی آینده برادر این کودک نقش مهمی دارد. به نظر باید خانواده به ویژه برادرِ این کودک تحت درمان‌های روانشناختی قرار گیرند تا از آسیب بیشتر جلوگیری شود.
    این روانشناس سلامت در ادامه به نقش آموزش و پرورش در پیشگیری از این نوع اتفاقات اشاره کرد و یادآور شد: آموزش و پرورش به جای این مقدار محفوظات، باید مهارت‌های تصمیم‌گیری، حل مسئله و زندگی را در مدرسه به دانش‌آموزان آموزش دهد. این کودک نمی‌توانسته مسائل خود را حل کند و آموزش‌های لازم را برای حل این موضوع دریافت نکرده است. همچنین خانواده‌ها نیز باید به کودک آموزش‌هایی دهند. کمک گرفتن از روانشناس و مشاور نیز می‌تواند در جلوگیری از این وقایع بسیار کمک‌کننده باشد.
    وی در ادامه از رسانه‌ها خواست که به جنبه‌های روانی، خانوادگی، جامعه‌شناسی و حقوقی این مسائل ورود کنند و افزود: قانون حمایت از کودکان باید جدی‌تر گرفته شود.

    منبع: ایسنا

  • پروانه سلحشوری: پدر چون سرپرست است از نظر قانونی مجرم تلقی نمی‌شود

    پروانه سلحشوری: پدر چون سرپرست است از نظر قانونی مجرم تلقی نمی‌شود

    5ed0c6ee6eb11_2020-05-29_12-55

    نماینده تهران در مجلس دهم گفت: در مواردی که قتل را پدر مرتکب شده، پدر چون سرپرست است اساسا از نظر قانونی مجرم تلقی نمی‌شود و فقط مدعی‌العموم می‌‌تواند از او شکایت کند.

    پروانه سلحشوری، نماینده مردم تهران در مجلس دهم در رابطه با «قتل های ناموسی در ایران» گفت: متأسفانه حتی عنوان قتل‌های ناموسی احساسات را برمی‌انگیزد و منجر می شود افرادی که چنین اعمالی را مرتکب شده یا کسانی که شنونده چنین اخباری هستند این اعمال را موجه بدانند. چنین قتل‌هایی وجهه بسیار خشن از زندگی اجتماعی، خانوادگی و فامیلی در جامعه است که تقریباً در بعضی مناطق به صورت جدی خود را بروز می‌دهد که ریشه اصلی آن، در سنت‌ها و قوانین نهفته است.
    او ادامه داد: قوانین بازدارنده‌ای برای چنین کاری وجود ندارد، خصوصاً در مواردی که قتل را پدر مرتکب شده، پدر چون سرپرست است اساساً از نظر قانونی مجرم تلقی نمی‌شود و فقط مدعی‌العموم می‌ تواند از او شکایت کند.
    متأسفانه مدعی‌العموم در چنین مورادی بین ۳ تا ۱۰ سال بیشتر حکم نمی دهد و در شهرهای کوچک هم این موارد ممکن است به جزای نقدی تبدیل و مجازاتی هم در پی نداشته باشد. در چنین مواردی قانون آن طور که باید و شاید، پشتوانه افرادی که نیاز به حمایت دارند، نیست.
    این فعال سیاسی اصلاح‌طلب اظهار کرد: این دختر جزو کودکان به شمار می‌رود. دادستانی و بهزیستی هم مطرح کرده‌اند در راستای حقوق کودک از او حمایت می‌کنند.
    اشکالات قانونی در کشور وجود دارد، یعنی دختر زیر ۱۳ سال می‌تواند ازدواج کند و او را کودک حساب نمی‌کنند و از طرف دیگر طبق تعاریف کودک هستند بنابراین با یک پارادوکس قانونی و حقوقی مواجه هستیم.
    به جای مبارزه با چنین سنت‌های رایج متأسفانه این سنت‌ها بیشتر تقویت می‌شوند و مبارزه با آنها، صورت نمی‌گیرد همین عدم مقابله با سنت‌ها منجر به ادامه چنین معضلاتی می شود. در چند وقت اخیر ۱۰ مورد این چنینی را مطالعه کردم. با آگاهی بخشی درباره اتفاقات این چنینی، شرایط را می توان تغییر داد، از طرفی دیگر باید قانون در این رابطه تغییر کند تا شاهد چنین وقایعی نباشیم.
    نماینده مردم تهران در مجلس دهم در خصوص اینکه وقتی دختر بچه اذعان دارد که امنیت جانی ندارد چرا باید قانون او را تحویل خانواده بدهد؟ گفت: در صورت نداشتن تأمین جانی هم نهایت فرد را یک هفته نگه دارند اما پس از آن تحویل خانواده می دهند زیرا جایی برای نگهداری چنین کودکانی وجود ندارد. به علت جو حاکم در روستا فشار بر خانواده و پدر زیاد بوده و بجای اینکه بر اعصاب خود مسلط شوند با فرزند خود مشکل پیدا کردند، به نظر من حتی پدر هم در این ساختار قربانی است، چرا که او برای آبروی خودش جگر گوشه اش را به قتل رسانده است.
    سلحشوری گفت: تفاوت تفکر مدرن و سنتی در این اتفاق در یک فضای کوچک روستایی دیده می شود. متاسفانه عدم وجود آموزشهای آگاه بخش و خود مراقبتی به وجود چنین بحران هایی دامن می زند. از طرف دیگر روابط دختر و پسر در سطح جامعه گسترش یافته است. بجای مخالفت با نمادهای فکری زندگی جدید باید انها را در راستای فرهنگ خود به گونه ای شکل دهیم که تبعات آن را به حداقل برسانیم تا زندگی فرهنگی، مناسب داشته باشیم.
    عضو فراکسیون امید در مجلس دهم اظهار کرد: باید قانون گذار فکری به حال چنین اتفاقات کند، یک کودک قربانی شده است. عجیب است که چطور خانواده با وجود اطلاع اقدامات حمایتی، انجام نداده اند. ممکن است با این همه اختلاف سن دختر بچه فریب خورده باشد، این اختلاف سن عجیب است این مردی که با این دختر ارتباط برقرار کرده به نظر می‌رسد دچار پدوفیلی است. چگونه با آن دختر ارتباط برقرار کرده است؟ این ها سوالاتی است که پاسخ آن به مرور، روشن می شود.
    عضو کمیسیون فرهنگی مجلس دهم در خصوص پیگیری این مسئله در مجلس یازدهم گفت: نمایندگان مجلس یازدهم چنین مسائلی برای‌شان در اولویت نیست اما ممکن است اتفاقاتی این چنینی تلنگری برای آنها به حساب آید و در عین حال، مطالبات جامعه مدنی و مردم را در حوزه قانون گذاری بیشتر می کند. قانون در حوزه خانواده نیازمند تغییرات جدی است، آنان که دغدغه خانواده ایرانی را دارند، بدانند که برای تشکیل، حفظ، و ثبات خانواده ایرانی نیازمند بازنگری جدی در قوانین مرتبط با حوزه خانواده هستیم.

    منبع: برنا

  • اولین عکس از مادر رومینا اشرفی و گفتگوی اختصاصی / از پدر رومینا طلاق می گیرم!

    اولین عکس از مادر رومینا اشرفی و گفتگوی اختصاصی / از پدر رومینا طلاق می گیرم!

    رکنا: رومینا اشرفی به قتل رسید و صدای ضجه هایش، دل آسمان زیبا و آبی روستای سفید سنگان را به درد آورد. ضجه های مادری پشت سر آمبولانس حامل دختر 13 ساله اش.

  • اولین تصاویر از قبر رومینا اشرفی در تپه ای مشرف به خانه شان + عکس

    اولین تصاویر از قبر رومینا اشرفی در تپه ای مشرف به خانه شان + عکس

    5ecf68d938959_2020-05-28_12-01

    رومینا اشرفی که توسط پدرش و با داس به قتل رسیده است در قبرستانی دفن شده است که مشرف به خانه شان است.

    در قبرستان روستای سفید سنگان آخرین قبر که هنوز سنگی ندارد و نام و نشانی هم روی آن نوشته نشده است متعلق به رومینا اشرفی است یک چراغ گردسوز روی آن دیده می شود اهالی می گویند رومینا بچه بود شاید از تاریکی بترسد و این چراغ را آورده اند تا شب ها روشن کنند رومینا آسوده بخوابد.
    روی قبر یک پارچه توری سفیدرنگ و قرمز انداخته اند اهالی می گویند در سفید سنگان رسم است روی قبر دختران جوان عروس نشده این توری را می اندازند و روی  قبر پسران داماد نشده پارچه مشکی قرمز می اندازند.
    یکی از مردان روستا به خبرنگاران اعزامی رکنا گفت:پسری که رومینا اشرفی را دوست داشت – بهمن خاوری – به قبرستان آمده بود و سعی داشته قبر را بکند و جنازه رومینا را با خود ببرد که اجازه نداده اند.
    رومینا اشرفی روز یکم خردادماه وقتی در خانه شان خوابیده بود و مادرش در حمام لباس می شست توسط پدرش و با داس سر بریده شد.او دل به پسری 30 ساله داده بود و برای 5 روز هم با او فرار کرده بود که پدرش همراه پلیس این دختر را در خانه خواهر بهمن پیدا کرد و به آنها تحویل داد.
     
    عکس قتل رومیناعکس قبر رومینا اشرفی   عکس قبر رومینا اشرفی

    منبع: رکنا

  • درد مشترک دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده

    درد مشترک دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده

    این روزها دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده از سرنوشت مشابه رومیناها واهمه دارند.

    پایگاه خبری رسا نشر – مهدی سوری : نه تنها بر قاتل رومینای نوجوان و نه بر آنان که با بی توجهی و سپردن این دختر به دست پدر، موجبات قتل او را فراهم آوردند، بلکه لعنت بر همه ی کسانی که تا یک اتفاق اینچنینی در کشور می افتد به دنبال مصادره کردن آن به نفع خودشان و تفکرات موهومشان هستند. اگر به قدر سر سوزنی افکار و عقایدشان تاثیری در جامعه داشت که اوضاع اینچنین نبود. و چون محبوبیتی در جامعه ندارند و نمی توانند عقاید خود را به مردم القاء کنند و به اجبار به آنان بخورانند با استفاده از اهرم فشار و لابی گری سنگ پراکنی می کنند . و یکی دیگر از وظیفه های ذاتی شان شایعه سازی و لجن پراکنی در فضای مجازی است.

    بعنوان مثال گروهی با انتشار مطالب و توییت هایی حق به جانب ماجرای مرحوم رومینا اشرفی را به مخالفان کودک همسری نسبت می دهند و تقصیر اینگونه حواذث را به گردن آنها می اندازند. و گروهی دیگر فضای مجازی و فساد اخلاقی را عامل رخداد فجیع می دانند. فرض بر این می گیریم ارتباط با پسر غریبه و فرار را فضای مجازی به دختر یاد داد. خشونت، جهالت و قتل یک دختر 14 ساله را چه کسی به پدر و عموی دختر آموخت و تحمیل کرد؟ چه کسی با چه پیشینه ای در ذهن آنان این تصور را به وجود آورده است که برای یک اشتباه که مشابهش بسیار در این کشور رخ داده (به پرونده های قضایی رجوع کنید) حق دارند سر دختری را ببرند تا چیزی بنام لکه ی ننگ بر دامن عفت و ناموسشان باقی نماند!! جز شما و همفکرانتان؟؟ اگر پدری بابت تنها یک اشتباهی که حتی ثابت نشده است دخترش را سر نمی برد بی غیرت نیست. برخی وقتی در منبر سخن می رانند بشر را جایز الخطا می شمارند . فریاد سرمی دهند و گریبان چاک می دهند. الهی العفو می گویند که خدا بخشنده است. ستار العیوب است. می بخشد. اما انگار منظورشان در ممکن الخطا بودن و از طرفی امید به بخشندگی خداوند، تنها جنس مذکر و مردان را شامل می شود. چراکه تا به یک جنس مونث می رسند ، ریختن خونش مباح است و اگر پدری اینچنین نکرد بی غیرت است! حتی اگر رومینا گناهی هم کرده باشد اکنون دیگر زنده نیست تا از خود دفاع کند. رومینا که در یک چشم به هم زدن از دست رفت و داغش بر دل مادرش ماند. پس از خدا بترسید و توبه کنید وقتی قطعیت چیزی را نمی دانید!
    استفاده ابزاری از واژه هایی چون دوست پسر ، فضای مجازی، دختر فراری، تلگرام، اینستاگرام و کودک همسری در این حادثه دلخراش ، فقط می تواند نشانه منفعت طلبی نگارنده مطلب باشد که برای به ثمر رسیدن افکار حزبی و احتمالا سیاسی ، مرزهای اخلاق را زیر پا می گذارد و برای خوب جلوه دادن خود و تفکرش نام همه را در لیست بدها می نویسد. دست رومینا از دنیا کوتاه شد. اما رومیناهای دیگری هستند که هنوز نفس می کشند. اما با ترس و اضطراب. بجای بازی با کلمات و تخریب دیگران به فکر این دختران جوان باشید.نوشتن و انتشار بعد از رخ دادن حادثه دیگر به دردشان نمی خورد. این روزها دختران خانه های پدری و خواهران مغزهای کوچک زنگ زده از سرنوشت مشابه رومیناها واهمه دارند. و چه کسی برایشان کاری می کند؟ دولت با لایحه ی منع خشونت علیه زنان با بیش از دویست روز معطل مانده ؟؟ یا مجلس و قوه قضائیه با لایحه حمایت از کودکان در کش و قوس بازی های سیاسی؟؟؟