برچسب: دختران

  • دختران وزنه‌بردار ایران سوم جهان شدند

    دختران وزنه‌بردار ایران سوم جهان شدند

    دختران نوجوان تیم وزنه‌برداری کشورمان در اولین تجربه حضور در رقابت‌های جهانی، با کسب دو مدال نقره و دو برنز و مجموع ۳۹۳ امتیاز، در رده سوم جهان قرار گرفتند.

    در رقابت های دختران نوجوان وزنه برداری قهرمانی جهان که از ۱۲ تا ۲۰ مهرماه در شهر جده عربستان برگزار شد، تیم ایران اولین حضور بین المللی خود را تجربه کرد که با کسب اولین مدال های تاریخی بانوان همراه شد.

    غزاله حسینی وزنه برداری بود که با کسب مدال برنز در حرکت دو ضرب دسته ۵۹ کیلوگرم، نخستین مدال را برای کاروان بانوان ایران کسب کرد. در واقع، این ملی پوش کشورمان چراغ افتخارآفرینی را برای کشورمان روشن کرد.

    روز دوشنبه ۱۹ مهرماه نیز یکتا جمالی به سه مدال دست یافت. وی در بهترین حرکت یک ضرب خود با مهار وزنه ۹۰ کیلوگرم به مدال برنز رسید. جمالی مدال نقره خود را با مهار وزنه ۱۱۵ کیلوگرم مسجل کرد و با مجموع ۲۰۵ کیلوگرم، روی سکوی دومی جهان ایستاد و مدال نقره را برگردن آویخت.

    با توجه به نتایج ملی پوشان اعزامی کشورمان به جده، تیم ایران روی سکوی سوم دختران نوجوان جهان ایستاد. آمریکا و روسیه هم اول و دوم شدند.

     

    منبع: ایرنا

  • سندروم سیندرلا در دختران چیست؟

    سندروم سیندرلا در دختران چیست؟

     

    یک روانشناس گفت: علت ایجاد سندروم سیندرلا در دختران شیوه‌های تربیتی والدین از دوره کودکی بوده که موجب فرار از مسئولیت پذیری در کودک می‌شود.

    برخی از دخترها قدرت و توانایی انتخاب کردن را ندارند و همیشه منتظرند دیگران برای آن‌ها تصمیم‌گیری کنند، علاوه بر این معمولا رویای مردی ایده‌آل و افسانه‌ای همچون شاهزاده سوار بر اسب سفید را در ذهن خود می‌پرورانند که همان شاهزاده‌ای که در انیمیشن سیندرلا دیده‌اند، است و اغلب در برخی از کارتون‌های در طی آن دختری تمام عمر خود را در رنج و سختی به سر می‌برد و با رسیدن یک شاهزاده سوار بر اسب سفید به خوشبختی می‌رسد و تا آخر عمر با آرامش و لذت زندگی می‌کند.

    برخی از دختران از این گونه روایات و داستان‌ها تأثیرات متفاوت و غیر واقعی می‌پذیرند و موجب می‌شود توانایی‌های خود را نادیده بگیرند و برای رسیدن به خوشبختی و آرامش تنها بر فردی دیگر متکی باشند.

    سندرم سیندرلا نشانه‌ گریز از مسئولیت پذیری است و برخی دختران تصور می‌کنند وقتی مردها هوایشان را دارند، آن‌ها از هرگونه مسئولیت مالی، احساسی و فیزیکی رها هستند. باور آنان می‌گوید «روزی مردی از راه می‌رسد و همه‌چیز را سر و سامان می‌دهد و دیگر لازم نیست، نگران چیزی باشم». آن‌ها یاد می‌گیرند تا زمانی که شخص دیگری هست تا مسئولیت آن‌ها را به عهده بگیرد دیگر نیازی به تلاش مازاد ندارند و این بهانه مانع از هر گونه جاه طلبی از سوی آن‌ها می‌شود.سندروم سیندرلا در دختران چیست؟|خبر فوری

    بنابراین دخترانی هستند که به دلیل عدم شناخت توانمندی‌های خودشان فاقد اعتماد به نفس کافی برای هر گونه استقلال طلبی هستند و تنها راه رسیدن به خوشبختی را حضور مردی برای پیش بردن امور خود می‌دانند.

    مژگان نیکنام روانشناس ، درباره علت شکل‌گیری سندروم سیندرلا در دختران و مشکلات ناشی از آن، اظهار کرد: سندروم سیندرلا به نوعی یک اختلال بوده و علت آن شیوه‌های تربیتی والدین از ابتدای دوره کودکی است.

    وی ادامه داد: برای اولین‌بار «کولت داولینگ» در کتاب «ترس پنهان زن‌ها از استقلال» از سندروم سیندرلا نام برد که منظورش اتکای بیش از اندازه زنان در زمینه‌های مختلف مالی، عاطفی و رفتاری به مردان است که ترس ناخودآگاهانه زنان از استقلال و خودکفایی همواره آن‌ها را در سایه حمایت افراطی مردان نگه داشته است که سندروم سیندرلا در به وجود آمدن آن دخیل خواهد بود که این اختلال مجموعه علائم و مشخصاتی را در بر می‌گیرد.سیندرلا داستان شخصیت کارتونی دختر فقیری است که شاهزاده‌ای سوار بر اسب سفید عاشق او شده و آن را به تمام آرزوهایش می‌رساند که این داستان، روایت عوامل پیچیده‌ای را دارد.

    وی افزود: دختری که در حال رشد است محیط خانواده، اجتماع و فرهنگ یک‌سری ویژگی‌های شخصیتی را در درون او مانند معیارهای رشد اجتماعی، هویت‌یابی، انتخاب همسر و شغل شکل می‌دهد و زمانی که این دختر در محیط خانواده به شکلی تربیت می‌شود که ویژگی‌های شخصیتی‌اش را ناقص می‌بیند نمی‌تواند آن گونه که شایسته است به طرف خواسته‌هایش حرکت کند.

    وی تصریح کرد: شیوه تربیتی نادرست و شکل گیری ناقص ویژگی‌های شکل دهنده شخصیت سبب می‌شود تا فرد به دست آوردن آمال و آرزوهایش را در گرو شخصی دیگر ببیند یعنی به وسیله فردی که با او ازدواج می کند، بتواند به آن رشد اجتماعی، ثروت، آرزوها و… برسد که این نشان از نقص نسبی در مراحل رشد به حساب می‌آید.

    وی با اشاره به مراحل تربیتی دوران رشد بیان کرد: فرد در کودکی، نوجوانی و جوانی با گریز از مسئولیت پذیری و نداشتن برنامه و اهداف، آن‌ها را در شخص دیگری جست‌وجو می‌کند که با آمدنش او را به تمام آرزوها می‌رساند که باتوجه به تحول و رشد اجتماعی انسان‌ها این پدیده در افرادی که به لحاظ فکری، هویتی و شخصیتی ضعیف هستند، دیده می‌شود و در اشخاصی که الگوهای سالم تربیتی و شخصیتی را دارند نباید دیده شود.

    این روانشناس ادامه داد: کارتون‌ها و برنامه‌هایی که ساخته می‌شوند معمولا همراه با افراط‌گرایی هستند، اما در عالم واقعیت الهام گرفتن‌ از این انیمیشن‌ها فرد را دچار مشکل می‌کند و سبب می‌شود تا شخص از درون کاملا رشد پیدا نکند و نیازهای خود را در درون فردی دیگر جست‌وجو کند.

    نیکنام افزود: به لحاظ روانشناسی معیار انتخاب در ازدواج تناسب است، یعنی فرد از هر لحاظ با فرد مقابل باید تناسب داشته باشد اما درواقع سندروم سیندرلا تفاوت بسیار شدیدی در فرد ایجاد می‌کند با آنچه که در واقعیت وجود دارد و بین من ایده‌آل و من واقعی شکافی شکل می‌دهد و درصورت بروز آن ویژگی‌های شخصیتی فرد باید خود را ردیابی کند و در صدد تقویت اعتمادبنفس و صفات شخصیتی خود برآید، آن زمان دیگر این سندرم فقط در کارتون‌ها خواهد بود.

    وی تصریح کرد: افرادی که رشد اجتماعی مناسب دارند هرگز دچار این انتخاب‌ها نمی‌شوند اما متاسفانه امروزه بسیاری از معیارها مادی شده است یعنی افراد مادیات را در معیارهای انتخاب خود در هر زمینه‌ای مانند همسر گزینی در اولویت قرار می‌دهند.

    نیکنام گفت: گاهی والدین نیز تفکر تجمل‌گرایی را به طریقی به فرزند خود یاد می‌دهند مانند زمانی که در جشن عروسی حضور پیدا می‌کنند در صحبت‌هایی که میان اعضای خانواده وجود دارد، می‌گویند؛ عجب دامادی و چه عروسیِ بزرگی و چه خوب که ما هم داماد پولدار داشته باشیم و سبب می‌شود تا تفکر تجمل‌گرایی و اینکه روزی کسی می‌آید که تو را به تمام آرزوهایت می‌رساند در اعضای خانواده شکل می‌گیرد و تبدیل به یک اجبار در جامعه می‌شود، به گونه‌ای که دختر گمان می‌کنند شرایط و لزوم ازدواج پول است و معیارهای مهم انتخاب شریک زندگی زیر سایه مادیات پنهان می‌شود.

    وی خاطرنشان کرد: پنهان شدن معیارهای اصلی زندگی زیر سایه مادیات موجب می‌شود تا فرد بعد از ورود به زندگی مشترک دچار اختلاف جدی و مشکلاتی با زوج خود شود، چرا که معیارهای شخصیت و هویت‌یابی در درونش به گونه‌ای ناقص شکل گرفته و این امر مهم است تا خانواده با شیوه تربیتی درست به کودک آموزش دهند تا خودش باید با تعیین اهداف و برنامه‌ریزی‌های لازم به هدف‌های خود برسد و آن را در فرد دیگری جست‌وجو نکند، اما با انتخاب درست می‌تواند در کنار زوجی که با او تناسب دارد مسیر پیشرفت و تعالی را طی کند.

     

  • زاویه‌های پنهان پرونده تجاوز «ک.الف»

    زاویه‌های پنهان پرونده تجاوز «ک.الف»

     

    تجربه آزار جنسی نه تنها به این دلیل که آدم‌ها را گوشه رینگ گیر می‌اندازد و هجوم توجهی ناخواسته را به سمت آنان روان می‌کند، بلکه بیشتر به این دلیل که عاملیت انسان‌ها را به کلی زیر سوال می‌برد، تجربه‌ای دشوار است.

    ک.الف می‌تواند شکایت کند، این عبارتی است که برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی و حتی کسانی که جسته و گریخته مساله را دنبال می‌کردند، مدام در مورد پرونده تکرار می‌کنند که «می‌تواند از رسانه‌ها شکایت کند»، «می‌تواند از متهم‌کنندگان شکایت کند»، «می‌تواند از حساب‌های توییتری شکایت کند» و … . می‌گویند کسانی که او را به تجاوز متهم کردند با میل خودشان با او رابطه داشته‌اند و می‌گوید دختری که به خانه مردی می‌رود می‌داند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و شاید اصلا دلش می‌خواسته!زاویه‌های پنهان پرونده تجاوز «ک.الف»|خبر فوری

    اما دختران شاکی پرونده در مورد ماجرا چه می‌گویند؟

    «ک.الف آدم با ملاحظه‌ای بود. در مکالمه‌ها و قرارهای قبلی که دسته‌جمعی بودیم آدمی آگاه و مودب بود. در حرف‌زدن حتی اشاره‌های جنسی که کسی را معذب کند، نمی‌کرد.

    دعوت کرد که نوشیدنی که خودش درست کرده را امتحان کنم. فکرش را هم نمی‌کردم که با یک پیک نوشیدنی آنطور مست شوم. روزهای بعدش پیگیر بود و سوالاتی می‌کرد انگار چیزی می‌داند که من نمی‌دانستم.»

    «چیزی که من‌ نمی‌دانستم» بالاخره در مکالمه آنلاین چند دوست قدیمی که هر کدام یک طرف دنیا بودند و ک.الف آشنای مشترکشان بود بیرون زد. یکی از دخترها به دیگران گفت: «این یارو، من یه چیز محوی ازش یادمه، عذاب وجدان دارم، نمی‌دونم درسته یا نه» و آن حس، حس مشترکی بود که دختران زیادی بعد از بیرون‌آمدن از خانه ک.الف تجربه کرده بودند؛ سوال از اینکه «مگه چقدر خورده بودم که هیچی یادم نمیاد؟»

    منتشرشدن اولین روایت‌ها در توییتر، باعث شد دختران دیگرانی هم به یاد بیاورند که روی پای خودشان به خانه‌ای رفته‌اند و وقت بیرون‌آمدن گیج بوده‌اند، سردرد داشته‌اند و مردی که قرار نبود با آنان رابطه جنسی داشته باشد، بعد از یک شب مهمانی از آنان سوالات خصوصی پرسیده است.

    یکی از این دختران می‌گوید: «بعد از سال‌ها، هنوز احساس گناه می‌کنم. آنقدر در چت‌ها و حرف‌های قبل از آن شب محترم بود و آنقدر دوستان مشترک بسیار معتبری داشتیم که هرگز فکر نمی‌کردم قرار است یک قرار بعدازظهر به چنین جایی ختم شود. هنوز فکر می‌کنم که می‌توانستم از خودم دفاع کنم و نکردم، می‌توانستم جلوی آن اتفاق را بگیرم و نگرفتم.

    حتی روز بعدش در حالی که حالم بد بود، هنوز نمی‌توانستم باور کنم که تجاوزی رخ داده است. اینکه بعد از آن شب هم تماس می‌گرفت و احوالپرسی می‌کرد باعث شده بود که اصلا به چنین چیزی فکر نکنم. حالا که به ماجرا نگاه می‌کنم انگار می‌توانم بخوانم که از اول برنامه‌ریزی داشت، برای قبلش و بعدش برنامه‌ریزی داشت، می‌دانست که چه کاری می‌کند و وقتی در جلسه بازپرسی هم دیدمش، هیچ پشیمانی‌ای نداشت.»

    ک.الف به روایت یکی از شاکیانش، در جلسه بازپرسی به شاکی، دختر جوانی که خانواده‌اش را سال‌ها پیش از دست داده و سال‌هاست که تنها زندگی می‌کند گفته «قبول داری که خودت مقصری؟» و این همان نگاهی است که بعد از انتشار روایت‌های تعرض نه تنها در این مورد، بلکه در مورد افراد شناخته و ناشناخته دیگر هم به وفور دیده شده است.

    «قبول داری که خودت مقصری؟» ادامه همان ایده‌ای است که می‌گوید «کرم از خود درخته»، «چیزی که پوشیدی باعث میشه بهت تجاوز کنن»، «اگه اونجا نرفته بودی، این اتفاق نمی‌افتاد»، «اگه نخشو نگرفته بودی» و … . این ایده تا آنجا ادامه پیدا می‌کند و جزئی می‌شود که برخی در واکنش می‌گویند: «بله، اگه دختری روی زمین وجود نداشته باشه، کسی تجاوز نمیکنه، پس تقصیر دختراست».

    با علنی‌شدن موضوع و تبی که به دنبال آن ایجاد شد، دستگاه قضایی قول پیگیری داد و پلیس متهم را بازداشت کرد.

    هر چند او فرصت کافی داشت تا نوشیدنی‌ها و داروهایی که دختران ادعای وجود آن را مطرح کرده بودند از بین ببرد، با اعلام اینکه از خانه او فیلم‌های تعرض به دخترانی که هوشیار نیستند پیدا شده است، شاخه دیگری به پرونده اضافه شد. اتهام از تعرض و تجاوز به «افساد فی‌الارض» تغییر کرد که یعنی ک.الف متهم به ارتکاب «گسترده» جرائم منسوب به او شده است.

    پلیس از کسانی که نسبت به ک.الف ادعای تعرض داشتند دعوت کرد که برای بررسی موضوع به پلیس امنیت مراجعه کنند و اطمینان داد که شاکیان با اتهام‌هایی از جمله درباره مصرف مشروبات الکلی یا رابطه مادون زنا روبه‌رو نخواهند بود.

    دخترانی که صحبت کرده‌اند درباره پیگیری پلیس می‌گویند: «افسری که با ما صحبت کرد آدم معقول و محترمی بود. خیلی از ما باور نمی‌کردیم که بتوانیم چهره‌ای چنین مهربان هم ببینیم.» اما همان طور که دختران می‌گویند، این یک نمونه استثنایی بوده است. یکی از دختران می‌گوید: «یک بار که برای صحبت‌کردن به پلیس امنیت رفتم با آدم‌هایی مواجه شدم که فکر می‌کردند ما شاکیان پرونده پول گرفتیم. فکر می‌کردند ما هرزه‌ایم.

    مثلا یکی به من گفت برای کارهایی که کردید پول گرفتید؟ یا جزئیاتی را تعریف می‌کرد و از من می‌خواست که بگویم همین اتفاق‌ها رخ داده است یا نه. البته اینطور آدم‌ها ربط مستقیمی به شکایت ما نداشتند و انگار صرفا از سر فضولی می‌خواستند به ماجرا سرک بکشند ولی این لحن زننده و این تعبیرهای کثیف که در مورد ما استفاده می‌کردند، همان چیزی بود که ما می‌ترسیدیم بشنویم؛ همان چیزی که در شبکه‌های اجتماعی خیلی‌ها درباره ما می‌گفتند.»

    دختران می‌گویند وقتی شروع به تعریف‌کردن ماجرا کردند، همان اتفاقی افتاد که انتظارش را داشتند. می‌گویند راه که افتادند، ترسشان ریخت: «کم‌کم یه حلقه حمایتی کوچیک درست شد».

    در حالیکه عموم کسانی که با روایت‌های تعرض و آزار جنسی مواجه می‌شوند، خارج از همان فرهنگ حاکم بر جامعه نیستند اما ناباوران، پرخاشگران و مدعیانی که با اولین اعتراض به سلطه مردسالاری رگ غیرتشان به جنبش می‌افتد و می‌خواهند از کیان فرهنگ تجاوز دفاع کنند، دست بکار می‌شوند. هزاران نوشته تحقیرآمیز، توهین‌های جنسی، متهم‌کردن دختران به اینکه دروغگو و رسوا هستند، دنبال منافع دیگری هستند، می‌خواهند خودشان را مطرح کنند، می‌خواهند برای خودشان محملی درست کنند، می‌خواهند جلب توجه کنند، دست به یکی کرده‌اند تا آبروی ک.الف را ببرند، می‌خواهند ادای جنبش آمریکایی metoo را در بیاورند، از خارج‌نشین‌ها پول گرفته‌اند یا توسط آنها تحریک شده‌اند و مانند آن، در کنار پیام‌های فراوان خصوصی و عمومی که چه با زبان نرم، چه با زبان توهین‌آمیز، درخواست رابطه و دوستی می‌دادند، فقط بخشی از رنجی است که دخترانی که جرات اعلام جرم داشته‌اند، در روزها و هفته‌ها و حتی ماه‌ها بعد از علنی‌کردن روایت‌ها و شکایت‌هایشان تجربه کرده‌اند.

    ماجرا البته به اینجا ختم نشد. همان ابتدا هم وقتی ادعای تعرض و تجاوز مطرح شد، عده‌ای به شاکیان حمله کردند و گفتند: «مجازات این جرم اعدامه. این دخترا حق نداشتن این جوون رو با مجازات اعدام روبه‌رو کنن. حالا هم توی اعدام احتمالیش شریکن». تا پیش از مطرح‌شدن وجود «فیلم» در خانه ک.الف، یکی از چالش‌هایی که پرونده شکایت با آن روبه‌رو بود پیچیدگی جدی اثبات اتهام تجاوز جنسی بود و برخی پیش‌بینی می‌کردند که همه چیز ذیل عنوان «رابطه کمتر از زنا» جمع شود و علاوه بر آن دختران شاکی هم با اتهام‌هایی روبه‌رو شوند. وقتی اتهام افساد فی‌الارض مطرح شد، اعتراضات به شاکیان و حتی وکلای آنها از این هم بیشتر شد.

    حالا مساله این بود که دختران چرا ادعای خود را علنی کرده‌اند که مجازات اعدام بر اساس اتهام افساد فی الارض، اقلا در افکار عمومی غیرقابل اجتناب باشد.

    مدتی است که درباره پرونده ک.الف سکوت شده است. گفته می‌شود که بازپرسی‌های این پرونده تمام شده و در نوبت برگزاری جلسه دادگاه قرار گرفته است. تلاش برای ارتباط با بازپرس پرونده و سوال درباره روند تحقیقات بی‌نتیجه بوده است.

    وکیل متهم می‌گوید از آنجا که اتهام افساد فی‌الارض به دلیل تعداد محدود اتهامات به موکلش وارد نیست و دادسرا هم صلاحیت تحقیق درباره اتهام تجاوز را ندارد، درخواست خواهد کرد که تمام تحقیقات باطل و پرونده به دادگاه کیفری یک ارسال شود تا تحقیقات درباره اتهام تجاوز به عنف آغاز شود.

    رفع این اتهام هم با یک استدلال خیلی ساده و پیش پا افتاده امکان‌پذیر است: «دخترها خودشان به میل خودشان به منزل الف رفته‌اند و در خانه بین مرد و زن تنها هر اتفاقی ممکن است بیفتد».

    اثبات تجاوز جنسی، یکی از دشوارترین فرایندهای قضایی را دارد و اگر اتهام افساد برداشته و پرونده به دادگاه کیفری یک ارسال شود، نه تنها ممکن است دختران شاکی پرونده ک.الف متهم به ارتباط نامشروع شوند، بلکه ممکن است به دلیل علنی‌کردن روایت‌های خودشان از آنچه پشت سر گذاشته‌اند، با اتهام تشویش اذهان هم روبه‌رو شوند.

    با این حال اندکی پیش از پایان سال گذشته دادگاه کیفری یک رای به عدم صلاحیت خود در پیگیری این پرونده داده و آن را به دادگاه انقلاب فرستاده است؛ موضوعی که تا حدود زیادی روشن می‌کند اتهام افساد فی الارض در مورد ک.الف جدی است و بعید است او و وکلا براحتی بتوانند آن را از پرونده حذف کنند.

    تصمیم‌گیری درباره اینکه در این پرونده واقعا چه اتفاقی افتاده است به عهده دادگاه است اما فعلا آنچه روشن است اینکه تجربه تعرض جنسی و روایت آن برای حق‌خواهی و جلوگیری از آسیب‌دیدن دیگران و حتی احساس سبکی ناشی از زمین‌گذاشتن بار عظیم تحمیل چنین توهینی که می‌تواند طیفی از آزارهای کلامی و روانی تا تجاوز را شامل شود، تجربه‌ای بسیار دشوارتر از آن است که بتوان درباره آن صحبت کرد.

    تجربه آزار جنسی نه تنها به این دلیل که آدم‌ها را گوشه رینگ گیر می‌اندازد و هجوم توجهی ناخواسته را به سمت آنان روان می‌کند، بلکه بیشتر به این دلیل که عاملیت انسان‌ها را به کلی زیر سوال می‌برد، تجربه‌ای دشوار است. دخترانی که ک.الف را متهم کرده‌اند می‌گویند نمی‌دانستند که او چه چیزی به خوردشان داده است و نمی‌دانستند که در ساعت‌های ناهوشیاری از تنشان چه استفاده‌ای شده است و وقتی شروع به روایت کردند احتمال نمی‌دادند که با آن همه توهین و افترا روبه‌رو شوند و وقتی برای پیگیری موضوع پا به مقر پلیس گذاشتند نمی‌توانستند از خودشان در برابر نگاه غالبی که آنها را دخترانی ناسالم ارزیابی می‌کرد دفاع کنند و در جلسه بازپرسی وقتی با ک.الف روبه‌رو شدند نمی‌توانستند در برابر اصرار او بر اینکه دختران به رفتاری که با آنها شده است رضایت داشته‌اند، فریاد بزنند.

    نابرابری در قدرت، همان بستری است که تعرض و تجاوز جنسی را ممکن می‌کند. اینکه تا چه زمانی در برابر این نابرابری سکوت و با طرف قدرتمندتر هم‌دستی می‌کنیم، سوالی است که هر یک از ما باید از خودش بپرسد و در برابر وجدانش به آن پاسخگو باشد.

    تلاش برای گفت‌وگو با بازپرس و مامورانی که پیگیری این پرونده را به عهده داشته‌اند بی‌نتیجه مانده است.

    امیدواریم فرصتی فراهم شود تا ماموران نیروی انتظامی و مسئولان دستگاه قضایی در مورد نحوه پی‌جویی جرایم جنسی و برخورد درست با آزاردیدگان و افزایش آگاهی درباره این جرایم در افکار عمومی آماده گفت‌وگو باشند.

     

  • خودکشی دو دختر در خیابان‌های گرگان

    خودکشی دو دختر در خیابان‌های گرگان

     

    محمد حمیدی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: لحظاتی قبل حدود ساعت ١۴ بعد از ظهر روز سه‌شنبه، دو دختران نوجوان با پریدن از روی پل عابر پیاده در خیابان ناهارخوران اقدام به خودکشی کردند.خودکشی دو دختر در خیابان‌های گرگان

    وی افزود: با توجه به تردد زیاد خودروهای سواری در محور فوق، هنگام پریدن از روی پل, به‌صورت تصادفی با خودروی گشت نیروی انتظامی برخورد و از مرگ نجات یافتند.

    حمیدی بیان کرد: با بررسی‌های انجام شده علت این اقدام به خودکشی مسائل و مشکلات خانوادگی بوده است.

    فرماندار گرگان خاطرنشان کرد: هردو نفر به شدت مجروح و در بیمارستان بستری هستند.

    منبع: خبر آنلاین

  • فریب دختر16ساله توسط مرد34ساله/ به من گفت طلاهایت را بیاور به آنها ورد بخوانم تا طلسمت بشکند

    فریب دختر16ساله توسط مرد34ساله/ به من گفت طلاهایت را بیاور به آنها ورد بخوانم تا طلسمت بشکند

    با شکایت زن جوان، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای اطلاع از سرنوشت دختر نوجوان آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که سوگند با مرد 34 ساله‌ای به‌نام بهنام در ارتباط است. با شناسایی هویت بهنام تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند اما در ادامه دریافتند بهنام نیز ناپدید شده است.

    تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند رد مرد جوان را در یکی از شهرستان‌های شمالی بزنند. با شناسایی مخفیگاه مرد جوان، مأموران وارد عمل شده و با دستگیری بهنام، دختر 15 ساله را در خانه وی پیدا کردند.

    فریب اینستاگرامی

    سوگند درتحقیقات گفت: 6 ماه قبل با دختری به‌نام ستاره در فضای مجازی آشنا شدم. کم کم ارتباطمان بیشتر شد و من دیگر ستاره را مثل خواهر خودم می‌دانستم. با او از مشکلات خانوادگی‌ام می‌گفتم و تقریباً از همه مسائل زندگی‌ام با خبر بود. از آنجا که ما همیشه در فضای مجازی پیام می‌دادیم و تلفنی با هم صحبت نکرده بودیم من همچنان تصور می‌کردم او یک دختر است اما وقتی برای اولین بار با او تماس گرفتم در کمال ناباوری دریافتم ستاره درواقع یک پسر است و خودش را به من دختر معرفی کرده بود.

    او ادامه داد: از این ماجرا شوکه شده بودم و می‌خواستم ارتباطم را قطع کنم، اما ستاره یا همان بهنام به من گفت روانشناس است و می‌تواند مشکلات زندگی‌ام را برطرف کند. او می‌گفت که به خاطر کرونا مطبش تعطیل است و تلفنی به من مشاوره می‌دهد. بعد از مدتی هم گفت من را طلسم کرده‌اند و برای شکستن این طلسم باید طلاهای خودم و مادرم را بیاورم تا با خواندن ورد روی طلاها، طلسم شکسته شود.

    سوگند ادامه داد: من حرف‌هایش را باور کردم و بعد از برداشتن طلاها به ترمینال شرق تهران رفتم و آنجا بود که برای اولین بار بهنام را دیدم. با دیدن چهره‌اش خیلی تعجب کردم، عکسی که او از خودش در واتس اپ برایم فرستاده بود با چهره‌اش بشدت متفاوت بود. وقتی تعجب مرا دید گفت عکسش برای قبل از تصادف است و او به علت تصادف شدیدی که داشته چهره‌اش اینگونه دگرگون شده است. من با دیدن بهنام؛ تصمیم به بازگشت به خانه گرفتم اما او به من گفت اگر به خانه برگردم خانواده‌ام مرا مجازات می‌کنند. پدر و مادرم همیشه باهم دعوا داشتند و یکی از مواردی که باعث شد خانه را ترک کنم همین مسأله بود. سوار خودرو که شدم در راه بهنام به من قرصی داد که بی‌هوش شدم. بعد هم به یک کلبه روستایی رفتیم و مرا در آنجا مورد آزار و اذیت قرار داد. او طلاهایم را نیز سرقت کرد و آنها را حدود 30 میلیون تومان فروخت.

    بهنام اما در بازجویی‌ها منکر آدم ربایی و آزار و اذیت سوگند شد و گفت: دانشجوی انصرافی رشته روانشناسی هستم و 6 ماه قبل در اینستاگرام با سوگند آشنا شدم. من به او نگفتم که از خانه فرار کند و با من بیاید. او به من گفت 18 ساله است و چون پدر و مادرش اختلاف دارند از زندگی با آنها خسته شده است. بعد هم از من خواست او را به شمال ببرم تا دریا را ببیند. من او را دوست دارم و قصد ازدواج داشتم. طلاها را هم خودش به من داد بفروشیم و با طلاهای مادرم آنها را فروختیم.

    بازپرس جنایی دستور بازداشت متهم جوان را صادر کرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

     

    منبع: خبر آنلاین

  • اشک و لبخند در نقطه صفر مرزی/ پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند

    اشک و لبخند در نقطه صفر مرزی/ پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند

     

    مدارک موجود بیانگر آن بود که «سارینا» (دختر سه ساله) به افغانستان منتقل شده و پلیس اینترپل (پلیس بین الملل) نیز با حکم قضایی در جست وجوی اوست. «سردار مجید شجاع» نگاهی به ساعت انداخت اما نتوانست تا صبح صبر کند. ساعتی بعد جلسه ای تخصصی با حضور گروه ورزیده ای از نیروهای مرزبانی تشکیل شد و ماجرای ربوده شدن «سارینا» مورد تجزیه و تحلیل های کارشناسی و اطلاعاتی قرار گفت.

    به این ترتیب ردزنی های اطلاعاتی با نظارت مستقیم «سردار مجید شجاع» (فرمانده مرزبانی خراسان رضوی) آغاز شد.

    شناسایی محل اختفای کودک

    آنان در اولین مرحله از رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی از انتقال دختر بچه به یکی از روستاهای افغانستان دست یافتند و به مکاتبات دیپلماتیک پرداختند اما به دستور سردار، ردزنی های اطلاعاتی در یک شاخه پیچیده عملیاتی دیگر همزمان با به کارگیری منابع اطلاعاتی نیز ادامه یافت. مادر افغانستانی «سارینا» که از چند سال قبل به طور غیرمجاز در ایران اقامت داشت با چشمانی اشکبار، نگاهی امیدوارانه به اقتدار مرزبانان ایران دوخته بود تا شاید بار دیگر جگر گوشه اش را به آغوش بکشد. این گزارش حاکی است، بالاخره در کمتر از یک ماه، تلاش های گروه ویژه مرزبانی به نتیجه رسید و محل اختفای دقیق کودک مشخص شد. سپس با هماهنگی مراجع ذی ربط و در یک عملیات گسترده، سارینا تا نقطه صفر مرز خراسان رضوی هدایت شد. مادر این کودک که با شنیدن ماجرای بازگشت دخترش به ایران سر از پا نمی شناخت، شبانه از کرج به سوی مشهد حرکت کرد و در کنار مرزبانان این سرزمین در نقطه صفر مرزی به دیدار فرزندش شتافت.اشک و لبخند در نقطه صفر مرزی/ پلیس مرزبانی دختر ربوده شده را به کشور بازگرداند

    لحظه دیدار

    مادر سارینا که در امنیت کامل مرزی، چشم به خودروهای عبوری دوخته بود، ناگهان با دیدن سارینا کوچولو، چون پرنده ای آزاد شده از قفس، اشک ریزان به سوی خودرو مرزبانی پر گشود! او چنان در میان اشک و لبخند، بوسه های رگباری نثار صورت گریان فرزندش می کرد که همه حاضران تحت تاثیر قرار گرفته بودند. دخترش را محکم به آغوش می فشرد و ناباورانه به چهره اش می نگریست. مادری که دوسال در آتش دوری از جگرگوشه اش سوخته بود و حالا عشق مادری را یک جا بر گونه های دردانه اش می کاشت. دخترک نیز گردن مادر را رها نمی کرد شاید می ترسید دوباره از او جدایش کنند. مادر هراسان فریادی زد «تشنه هستی؟» «آب می خواهی؟!» و در یک لحظه مرزبان را با لیوانی پر از آب بالای سرش دید! صحنه اشک و لبخند، زیباترین تصویری بود که در نقطه صفر مرزی رقم می خورد و مرزبانان این دیار نیز از این که فرزند یک مادر افغانستانی را به او بازگردانده اند در شادی او سهیم بودند.

    به گزارش اختصاصی خراسان، این مادر جوان وقتی برای دقایقی آرام گرفت، چشم به مردان مقتدر این سرزمین دوخت و گفت: “واژه ای برای قدردانی از شما نمی یابم! “او در حالی که با گوشه چادر اشک هایش را پاک می کرد، ادامه داد:” برایتان دعا می کنم! عزت و سرافرازی شما پایدار! ”

    با دعاهای این مادر، لبخندی بر لبان «سردار شجاع» نشست که از فاصله ای دور نظاره گر این دیدار عاشقانه بود.

    آدم ربایی چگونه رخ داد؟ 

    «مادر سارینا» ظهر روز گذشته بعد از آن که با دستور قضایی دخترش را تحویل گرفت در تشریح ماجرای آدم ربایی به خبرنگار خراسان گفت: چند سال قبل زمانی که وارد ایران شدیم به شهرستان اشتهارد رفتیم و در آن جا ساکن شدیم چرا که همسرم در یک کارگاه مشغول کار شده بود اما در سال 97 او در یک حادثه ناخواسته فوت کرد و من و دخترم که آن زمان سه ساله بود تنها ماندیم. چند روز بیشتر از مرگ همسرم نگذشته بود که برادر شوهرم برای دیدار با ما و تسلیت گویی به کرج آمد اما ناگهان موضوع ازدواج با مرا پیش کشید.

    من هم به هیچ وجه راضی به ازدواج با او نبودم بلافاصله پاسخ منفی دادم! ولی او دست بردار نبود! تا این که مهرماه سال 97، دخترم را به بهانه خرید آب میوه و هواخوری از منزل بیرون برد و دیگر خبری نشد! ابتدا فکر می کردم دخترم را به منزل بستگانش در کرج برده است اما وقتی جست وجوهایم بی نتیجه ماند تازه روز بعد فهمیدم که برادر شوهرم او را ربوده است تا به این ترتیب مرا وادار به ازدواج کند! او طوری برنامه ریزی کرده بود که در مدت کوتاهی، دخترم را توسط قاچاقچیان انسان به آن سوی مرز انتقال داد. من که دیگر دستم از زمین و آسمان کوتاه بود، شکایتی را در دستگاه قضایی مطرح کردم که بی درنگ بازپرس پرونده نیز دستورات ویژه ای را برای پیگیری موضوع به پلیس اینترپل و دیگر مراکز قانونی و مرزبانی صادر کرد.

    دیروز (دوشنبه) وقتی از مرزبانی خراسان رضوی با من تماس گرفتند که دخترم را به ایران می آورند، دیگر نفهمیدم چگونه خودم را به مشهد رساندم. من واقعا نمی دانم با چه زبانی از نیروهایی قدردانی کنم که دختر یتیمی را به آغوش مادرش بازگرداندند!

    2323

    منبع: خبر آنلاین

  • سایه بی سوادی والدین بر سر ترک تحصیل دختران

    سایه بی سوادی والدین بر سر ترک تحصیل دختران

     

    سایه بی سوادی والدین بر سر ترک تحصیل دختران|خبر فوریمعلمان روستایی و عشایر این بار از مشکلات ریز و درشت بر سر راه تحصیل دانش آموزان روستایی و عشایر به خصوص ترک تحصیل دختران که ریشه در بی سوادی والدین و لزوم برقراری عدالت آموزشی دارد، گفتند.

    وقتی نام مدارس چادری را می‌شنویم یا گاهی عکسی را در فضای مجازی می‌بینیم که در آن کودکانی روی یک زیرانداز در میان طبیعت نشسته‌اند و معلم حتی بدون داشتن یک تخته سیاه گچی به آنها تدریس می‌کند اولین چیزی که از ذهنمان می‌گذرد این است که آنها با چه کیفیتی درس می خوانند. آیا عدالت آموزشی نصیبشان می شود؟

    زندگی عشایری همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد و در حدود ۱/۷ درصد جمعیت کنونی ایران در مناطق عشایری سکونت دارند. فارغ از مشکلاتی که جامعه عشایری برای گذران زندگی روزمره خود دارند، فهم پدیده تعلیم و تربیت در مدارس عشایری موضوعی است که این روزها با شیوع و گسترش ویروس سخت‌تر هم شده است؛ مشکلاتی که دانش آموزان و معلمان نه تنها در روزهای گسترش این ویروس منحوس بلکه تا قبل از آن هم با آنها دست و پنجه نرم می‌کردند و باید در میان مردمان عشایری زندگی کنیم و به زندگی آنها وارد شویم تا تنها گوشه‌ای از مشکلات را حس کنیم و ببینیم که در گوشه‌هایی از سرزمین ما آموزش عمومی برای همگان در چه وضعیتی است.

    دختران بسیاری در عشایر در سنین کم مجبور به ترک تحصیل یا ازدواج می‌شوند

    زندگی عشایری برای معلمان عشایری که خود آن را تجربه کرده‌اند، سرشار از پیچیدگی است و اگر معلمانی که وارد آن می‌شوند از آگاهی کافی برخوردار نباشند، قادر نخواهند بود برای مردمی که شایسته بهترین‌ها هستند، خدماتی سودمند ارائه دهند.

    متأسفانه عشایر با چالش‌های متعدد اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی دست به گریبان اند؛ اما نکته مهمتر در بحث آموزش دانش آموزان روستایی و عشایر، سطح سواد افراد در مناطق عشایری است که پایین است، شاهد این سخن والدین زیادی هستند که اهمیتی به آموزش فرزندانشان به خصوص دختران نمی‌دهند و دختران عشایر و روستایی در سنین کم مجبور به ترک تحصیل می‌شوند.

    کوثر جمایلی چندسالی است که مشغول تدریس در شهرستان آق قلای استان گلستان است؛ شهرستانی که هنوز بار مشکلات سیل اخیر را به دوش می‌کشد، این معلم باسابقه که در سال‌های گذشته مشغول تدریس در مناطق روستایی و عشایر بوده است، در گفتگو با در خصوص دلایل ترک تحصیل دختران گفت: یکی از مشکلات بزرگ ما در مناطق محروم به خصوص مناطق روستایی و عشایر پایین بودن سطح سواد والدین است که به صورت معمول بی سواد هم هستند همچنین بیشتر کلاس‌های ما به صورت مشترک با حضور دختران و پسران در کنار یکدیگر برگزار می‌شود و به همین دلیل خانواده‌ها ترجیح می‌دهند که دخترانشان در کنار پسران تحصیل نکنند؛ از طرفی خود دانش آموزان نیز احساس خوبی نسبت به آموزش در حضور جنس مخالف را ندارند و دیگر علاقه‌ای به تحصیل نشان نمی‌دهند که در نهایت این مسئله منجر به ترک تحصیل می‌شود.

    آموزش دانش آموزان چند پایه با یک معلم

    وی در خصوص شرایط موجود و گسترش و همچنین آموزش‌های مجازی افزود: در حال حاضر آموزش‌های ما به صورت حضوری برگزار می‌شود چراکه بهره مندی از ابزار الکترونیک برای همه دانش آموزان میسر نیست، کلاس‌های ما عمدتاً با جمعیت ۳۰ تا ۴۰ نفره تشکیل می‌شود و به این شکل است که چندین پایه تحصیلی در کنار یکدیگر در یک زنگ ۴۵ دقیقه‌ای باید آموزش ببینند؛ حال شما تصور کنید که عدالت آموزشی چطور قرار است برقرار شود و برای همه یکسان باشد.

    جمایلی با اشاره به اینکه بیشتر خانواده‌های روستایی و عشایر از طبقه کارگر هستند و تمام وقت خود را مشغول کار هستند، عنوان کرد: همانطور که اشاره کردم با توجه به کمبود زمان آموزش در مدارس دانش آموزان برای ادامه آموزش‌ها نیازمند همیاری والدین هستند که بازهم پایین بودن سطح سواد خانواده‌ها و مشغله آنها به مشکلات ما اضافه می‌کند و این خود سبب ضعف در پایه تحصیلی دانش آموزان شده و در بعضی موارد سبب ترک تحصیل دانش آموزان می‌شود چراکه خانواده‌ها بازخوردهای مناسبی از آموزش را در فرزندان خود مشاهده نخواهند کرد.

    سرباز معلم‌ها گزینه مناسبی برای آموزش نیستند

    جمایلی در آخر در پاسخ به کیفیت آموزش توسط سرباز معلم‌ها در بعضی از مناطق بیان کرد: درست است که بیشتر سرباز معلم‌ها در حال حاضر با مدرک لیسانس مشغول آموزش هستند اما به دلیل اینکه نکات آموزشی و تربیتی را به درستی نمی‌شناسند و در خصوص ارتباط گیری با دانش آموزان آموزش درستی ندیده‌اند نمی‌توانند گزینه مناسبی برای تدریس باشند و هیچ کارکردی ندارند.

    خانم جمایلی مدت زمان سه سال را در مناطق روستایی و عشایری مشغول خدمت بوده است و به دلیل مشکلات ریز و درشتی که بر سر راه خود داشته است از جمله مسافت زیاد محل زندگی با مدارس حالا دیگر مشغول خدمت در این مناطق نیست.

     

  • جملات نیش داری که دختران ایرانی زیاد می‌شنوند

    جملات نیش داری که دختران ایرانی زیاد می‌شنوند

     

    جملات نیش داری که دختران ایرانی زیاد می‌شنوند|خبر فوریتو دختری خوبیت نداره”، “سکوت کن چون دختری و آینده ات و آبروت به خطر می افتد”، “دختر که صدایش را بالا نمی برد”؛ اینها تنها بخشی از تبعیض های جنسیتی است که ظاهرا شنیدن آن برای دختران ایرانی عادی شده است.
    آن هم از دخترانی که یا پا روی دلشون گذاشتند و ساختند و سوختند و یا شجاعانه مقاومت کردند و با پشتکار برای احقای حق شان جنگیدند؛ بله کوشیدند مثل الهه که با وجود نامطمئن بودن از آینده شغلی رشته تحصیلی اش با پشتکار درس می خواند اما در عین حال دل پُری دارد و دغدغه، که آن را با ایسنا در میان گذاشته است.
    “الهه” دختری ۲۳ ساله و دانشجوی سال آخر، دلیل مجرد بودنش را ترس از داشتن زندگی ناموفق بعد از ازدواج می داند و می گوید: بزرگترین دغدغه ام مطمئن بودن از موقعیت شغلی آینده نسبت به رشته تحصیلی ام است و مهمترین مشکل، محدود بودنم نسبت به انجام بسیاری از فعالیت هایی است که تنها با جمله “تو دختری خوبیت نداره” از انجامشان منع می شویم.
    “زهرا” ۲۲ ساله نیز ادامه می دهد: خیلی جاها بخاطر دختر بودنم نتوانستم از حق خودم دفاع کنم، گاهی اوقات اتفاقاتی می افتد که دختر بخاطر آبرو و آینده اش باید سکوت کند و نمی تواند مثل پسر هم سن و سال خود حقش را پس بگیرد زیرا اگر دختری بخاطر گرفتن حق خود صدایش را بالا ببرد نمی گویند می خواهد حقش را پس بگیرد بلکه از جمله “دختر که صدایش را بالا نمی برد” استفاده کرده و او را ساکت می نشانند.
    “مرضیه” اما از دلیل ازدواج نکردن جوانان می گوید: با وجود اینکه بسیاری از جوانان قصد ازدواج دارند اما شرایطی مثل شغل و درآمد را ندارند و یا اگر درآمدی دارند کفاف ساخت یک زندگی مشترک را نمی دهد و از نظر من بالا رفتن سن ازدواج به این دلایل است.
    “عظیمه” مهمترین دغدغه اش را داشتن کاری متناسب با رشته اش و مستقل بودن می داند و نادیده گرفته شدن و تبعیض جنسیتی به عنوان مثال، در شرایط یکسان و ارائه طرحی خوب از یک دختر و طرحی ضعیف از یک پسر، طرحی که ترجیح داده می شود طرح پسر است را مهمترین مشکلش می داند.
    “سمیرا” نیز تعصب های بیجا را عامل افسردگی دختران عنوان و از مهمترین ملاک هایش برای ازدواج به اخلاق، شخصیت و درک متقابل شایسته اشاره می کند.

    جملات نیش داری که دختران ایرانی زیاد می‌شنوند|خبر فوری

    “الهام رحیمی” رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشجوی دکترا روانشناسی در مورد ویژگی های شخصیتی دختران گفت: نهال اسلام در زمانی جوانه زد که مردمان زمانش جاهلانه ارزشی برای زن و دختر قائل نبودند. در این زمانه دشوار فرهنگی یکی از اهداف اساسی رسالت پیامبر اکرم (ص) تغییر پندارهای نادرست و توجه دادن همگان به جایگاه والای دختر و زن در جامعه بود. رسول اکرم(ص) می فرمایند: هر که را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود.
    وی عنوان کرد: دختران نسبت به پسران بین دو نیم کره مغز ارتباط بهتری برقرار می سازند و توانایی بیشتری در انجام کارهای مختلف و چند وظیفه در یک زمان از خود نشان می دهند.
    این ارشد مشاوره خانواده تصریح کرد: دختران به علت توانایی های خاصی که در مغز و روحشان دارند، انجام کارهای ظریفی که دقت بالایی را برایشان خوشایند است. این توانمندی دختران را در کارهای هنری مانند نقاشی، خیاطی، طراحی لباس، گریم صورت، آشپزی و هنرهای دستی از پسران متمایز کرده است.
    رحیمی ادامه داد: آنان در برقراری ارتباط با دیگران بسیار عاطفی تر هستند و این مسئله بدلیل این است که مرکز عاطفه هم در سمت چپ و هم در سمت راست مغز آنان پراکنده است، در صورتی که مراکز عاطفه در پسران فقط در نیمکره راست مغز آنهاست. دختران به جزئیات بیشتر توجه کرده و در توصیف مسائل صحبت خودشان را با جزئیات بیان می کنند.
    رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشجوی دکترا روانشناسی بیان کرد: دختران نیاز دارند کسی به صحبت هایشان گوش دهد نه اینکه بدون شنیدن احساسشان از ابتدا، راه حل ارائه دهند.
    رحیمی اظهار کرد: بعضی از این دختران به دلیل نوع تربیت و رفتار والدین ممکن است دچار کمبود اعتماد به نفس شوند که همین مسئله ممکن است باعث آسیب های بعدی شود و بایستی به آن دقت نظر داشت.
    این ارشد مشاوره خانواده در مورد توجه و عدم توجه به دختران، خاطرنشان کرد: اگر ما می خواهیم فرزندان ما خود را انسان هایی با ارزش تصور کنند باید آن ها را با تمام کاستی هایشان بپذیریم. بسیاری اوقات ما باور داریم که برای فرزندمان ارزش قائلیم و گاهی آن را بازگو می کنیم اما بیشتر اوقات رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد.
    رحیمی بیان کرد: هیچگاه نباید دخترمان را به خاطر جنسیتش تحقیر کنیم. حتی باید مواظب باشیم پسرمان بر دختر تسلط پیدا نکند و او را آزار ندهد. محبت برای همه فرزندان لازم است اما برای دختران از حیث عاطفی بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است.

    جملات نیش داری که دختران ایرانی زیاد می‌شنوند|خبر فوری

    وی گفت: اگر این محبت به ویژه از سوی پدر به دختران داده شود، این نیاز را در بیرون از خانواده جست و جو نمی کنند و پدر باید در گفتار، محبت و نوازش، نیاز عاطفی دختر را برطرف کرده و دختری که مورد توجه پدر و مادر هست، تربیت وی تضمین می شود.
    رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشجوی دکترا روانشناسی تصریح کرد: بی توجهی و کم توجهی والدین به دختران ممکن است موجب ایجاد فاصله و گسست هایی شود که هر روز بر عمق آن افزوده شده و آثار جبران ناپذیری برای دختران بوجود بیاورد که اعتماد به نفس پایین، افسردگی، اضطراب، افت تحصیلی، دست زدن به رفتارهای پر خطر و دوستی با جنس مخالف و در نهایت فرار از منزل را در برداشته باشد.
    رحیمی افزود: یکی از مسائل مهم و دغدغه دختران مسئله ازدواج و پیدا کردن همسر مناسب است. دختران باید بدانند که نکته قابل توجه و با اهمیت این است که یک ازدواج بر اساس ملاک ها و معیارهای درست و صحیح انجام پذیرد، چرا که نه زود ازدواج کردن عامل خوشبختی است و نه دیر ازدواج کردن سبب بدبختی خواهد شد. بنابراین بایستی دقت کافی در انتخاب همسر آینده شان داشته باشند.

    جملات نیش داری که دختران ایرانی زیاد می‌شنوند|خبر فوری

    وی عنوان کرد: دغدغه هایی که دختران جامعه ما در برخورد با مسائل ازدواج دارند پیدا کردن همسر مناسب، مشکلات اقتصادی، نداشتن شغل ثابت همسر، تفاوت های جنسیتی که در خانواده ها قائل می شوند را شامل می شود.
    رئیس اداره مشاوره و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشجوی دکترا روانشناسی ادامه داد:  دختران عزیز می توانند در انتخاب صحیح همسر از تجارب و دانش مشاوران و روانشناسان در این زمینه کمک گیرند تا خدای نکرده دچار خطا و اشتباه نشوند.

     
  • بدنبال افزایش سن ازدواج نیستیم اما زیر ۱۳ سال کودک است/ افزایش وام ازدواج به خرید و فروش دختران دامن زده است

    بدنبال افزایش سن ازدواج نیستیم اما زیر ۱۳ سال کودک است/ افزایش وام ازدواج به خرید و فروش دختران دامن زده است

     

    بدنبال افزایش سن ازدواج نیستیم اما زیر ۱۳ سال کودک است/ افزایش وام ازدواج به خرید و فروش دختران دامن زده استمعاون رییس جمهوری در امور زنان و خانواده با بیان اینکه بدنبال افزایش سن ازدواج نیستیم، تصریح کرد: از نگاه ما، رسیدن به بلوغ فکری ازدواج کافی است اما حقیقتا زیر ۱۳ سال کودک است و تبعات زیادی از نظر جسمی و روحی روانی دارد.

    معصومه ابتکار روز شنبه در وبینار حقوق کودک در نظام حقوقی ایران با قدردانی و تشکر از توجه وزارت دادگستری در ایجاد مراکز تاسیس شده برای حقوق کودکان در استان های مختلف افزود: در دولت دوازدهم تلاش کردیم در کنار ماموریت های مهمی که به صورت مستقیم با کودکان در ارتباط است همچون تحکیم و صیانت از خانواده و در حوزه زنان حمایت از دختران، تلاش کردیم با انعقاد تفاهمنامه، زمینه های بسیار خوبی برای تقویت همکاری ها فراهم کنیم.

    وی با تاکید بر اینکه در دولت دوازدهم توجه به حقوق کودکان منجر به تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان شد، گفت: اجرای این قانون نیازمند آموزش‌های فرهنگی به مجریان قانون و سیاستگذاران و همچنین آموزش برای عموم مردم است تا از رفتارهایی که با فرزند جرم تلقی می‌شود، اطلاع داشته باشند.

    ابتکار گفت:‌ معاونت در دوره پیش، تلاش هایی در بحث آموزش کودک و الگو سازی در آموزش و پرورش انجام داده بود که ما هم موضوع را پیگیری کردیم و خوشبختانه این مساله در آموزش و پرورش به شکل خوبی نهادینه شده است.

    معاون رئیس جمهوری تصریح کرد: یکی از مسایل مهم در قانون، تصویب و ابلاغ نهایی قانون حمایت از اطفال وجوانان است، قانونی پیشرو و جامع که برای دستگاه های اجرایی در جهت حفظ حقوق کودک و نوجوان تعیین تکلیف کرده است. ضمن اینکه در ارتباط با بحث خشونت تعاریف جامعی دارد که در لایحه تامین امنیت زنان هم از این تعاریف استفاده شده است.

    ابتکار با تاکید بر اینکه از این جهت این قانون یک پشتوانه بسیار مهمی به جهت فرهنگی است، خاطرنشان کرد: بخشی از کاربرد قانون جنبه بازدارندگی و حقوقی و کیفری دارد اما جنبه دیگر قانون، جنبه فرهنگی آن است که باید برای اجرای قانون، آموزش های فرهنگی خوبی صورت گیرد؛ آموزش برای مجریان قانون و سیاستگذاران و همچنین آموزش برای عموم مردم که  چه رفتارهایی با فرزند جرم تلقی می‌شود اطلاع داشته باشند.

    معاون رئیس جمهوری یادآور شد: این آموزش ها باید مستمر باشد و برای آن باید ساز وکارهایی در بخش دولتی و غیردولتی مد نظر قرار گیرد تا بخوبی تبیین شود. ضمن اینکه سازمان های مردم نهاد و فعلان حقوق کودک باید در بحث تبیین قانون ورود کننند و تقسیم کار صورت گیرد.

    لایحه تامین امنیت زنان در بررسی های نهایی کمیسیون لوایح قرار دارد

    وی با بیان اینکه یکی دیگر از ابعاد مهم کار ما در کنار تلاش ها برای تصویب قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است، درباره وضعیت این لایحه گفت: این لایحه در حال حاضر در کمیسیون لوایح در حال بررسی است؛ لایحه ای که در جهت حمایت از زنان و کودکان و دخترکان گام برمی دارد.

    افزایش وام ازدواج به خرید و فروش دختران دامن زده است

    ابتکار در بخشی دیگر، به لایحه اصلاح سن ازدواج اشاره کرد و گفت: در قانون کنونی، کفی برای سن ازدواج نداریم گرچه در تبصره ای مقید شده به نظر قاضی و رای کارشناس، اما از نظر ما مشکلات زیادی در زمینه کودک همسری وجود دارد که آمار ۳۰ هزار ازدواج زیر ۱۴ سال در یکسال شاهد این مدعا است.

    وی یادآور شد: افزایش وام ازدواج می تواند به طور ناخواسته سبب شود که خرید و فروش دختران و کودکان تحت بهانه ازدواج افزایش یابد و ما نگران این مساله هستیم که امیدواریم در این زمینه هم از همکاری همه فعالان بهره ببریم.

    به دنبال افزایش سن ازدواج نیستیم

    معاون رئیس جمهوری با تاکید بر اینکه به دنبال افزایش سن ازدواج نیستیم، تصریح کرد: از نگاه ما، رسیدن به بلوغ فکری ازدواج کافی است اما حقیقتا زیر ۱۳ سال کودک است و تبعات زیادی از نظر جسمی و روحی روانی دارد.

    وی افزود: ضمن اینکه این فرد در قوانین از هیچ حقوق اجتماعی برخوردار نیست از جمله گرفتن گواهینامه یا داشتن حق رای یا باز کردن حساب بانکی و اداره مسایل شخصی خود.

    لایحه تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند در انتظار نظر قوه قضاییه

    ابتکار، موضوع دیگر حساس این قانون را قتل فرزند توسط پدر عنوان و خاطرنشان کرد: با اتفاق ناگواری که برای رومینا پیش آمد که متاسفانه قبلا یا بعدا هم خواهیم داشت، باعث شد که لایحه تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند را ارائه دهیم، واقعه ای که هرچند کم است اما یکبار آن هم قابل تصور نیست.

    وی توضیح داد: این پیشنهاد ما در کمیسیون لوایح مطرح شد و به دلیل قضایی بودن بخشی از آن به قوه قضاییه ارجاع داده شد که آنجا هم پیشنهادات تکمیلی به این لایحه دادند که امیدواریم رییس قوه قضاییه سریعا درباره آن نظر داده و به کمیسیون لوایح بازگردد.

    ابتکار تاکید کرد: مساله قتل فرزند توسط پدر جنسیت بردار نیست که امیدواریم بتوانیم تعیین تکلیفی داشته باشیم و اتفاقات ناگوار را به حداقل برسانیم.

    پیگیری طرح گفت وگوی بین خانواده و طرح گفت وگوی بین نسلی از دیگر طرح های معاونت است که ابتکار با اشاره به آن یادآور شد: این طرح ها در ۶۴ شهر اجرا شده و هدف تقویت مهارت ارتباطی میان اعضای خانواده است؛ مهارت هایی که الزام زندگی دیجیتال امروزی است.

    معاون رئیس جمهوری با یادآوری اینکه در بحث فرزندخواندگی هم مساله ازدواج‌ پدرخوانده با فرزندخوانده زیر سوال و وصله ناجوری برای قانون است، تصریح کرد: پیشنهاد اصلاح این مساله را ارائه دادیم تا روی آن کار شود.

    وی با ابراز امیدواری از اینکه فضایی فراهم شود که حقوق کودکان به نحو احسنت به آنان بازگردد، خاطرنشان کرد: اصلاح به مفهوم روزآمد باید صورت گیرد زیرا باید کودکان را برای امروز تربیت کرد؛ توجه به عزت نفس، آزادگی و حق انتخاب کودکان و نوجوانان بسیار مهم است زیرا راحت ترین کار این است که همه چی را اجباری کنیم که متاسفانه با همین نگاه چهل ساله جلو رفتیم در حالیکه کسی که مثلا به اجبار پای نماز مدارس بیاید از ابتدا خود به دست خود وارد عرصه ای شدیم که  که تربیت خود را نقض کردیم در حالیکه بسیاری از این موارد باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد و برای تعالی کودکان حتما باید اصلاحات زیادی انجام گیرد.

     

  • چالش‌های دختران امروز چیست ؟

    چالش‌های دختران امروز چیست ؟

    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری گفت: هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است.

    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری با بیان اینکه هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است، گفت: هیچ‌کس نمی‌تواند معترض چنین حقوقی شود؛ ظاهرا این حقوق تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند تضییع شود و حق مسلم، اساسی و حق شهروندی هر فرد ایرانی است، اما در قوانین موضوعه از جمله قانون مدنی زمانی که دختری ازدواج می‌کند این حقوق مانند حق اشتغال، تحصیل، حق خروج از خانه و کشور، حق سفر، تحت شرایطی می‌تواند از سوی شوهر محدود شود.
    شهناز سجادی دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در گفت‌وگویی تفصیلی که به مناسبت روز دختر داشت، ضمن بررسی جایگاه دختران در خانواده، خلاءهای قانونی که دختران با آن مواجه هستند را مطرح کرد و به تشریح آنها پرداخت.
    وی گفت: دختران در مراحلی از ایام کودکی، نوجوانی و جوانی و تجرد با پسران دارای حقوق مشترک شهروندی و حقوق اساسی مانند حق تحصیل، حق انتخاب شغل و حق ازدواج، حق سفر و خروج از کشور هستند، اما زمانی که دختران وارد دنیای تاهل و مادری می‌شوند، بالعکس پسران در حقوق اساسی مذکور دچار محدودیت‌هایی می‌شوند، البته اگر با همسر خود دارای تفاهم باشند محدودیت‌های مذکور از سوی همسر قطعا اعمال نمی‌شود، زیرا زوجین در زندگی زناشویی توام با دوستی و تفاهم و احترام متقابل، قانون حاکم بر روابطشان را خودشان منصفانه و عادلانه می‌نویسند.
    وی معتقد است که به طور کلی پس از انقلاب در خانواده‌های ایرانی با تغییر مناسبات اجتماعی، فرهنگی و باورهای دینی مذهبی، نوعی فرزندسالاری و توجه به وضعیت رشد و آموزش و پرورش کودکان رایج شد که هنوز هم ادامه‌دار است. در چنین شرایطی جایگاه دختران را در خانواده‌های ایرانیان می‌توان مثبت ارزیابی کرد، اما متاسفانه در موارد آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد پدر یا مادر، طلاق والدین، بی‌بند و باری اخلاقی پدر یا مادر، مهاجرت، حاشیه‌نشینی، فقر مالی و فرهنگی والدین، بی‌سرپرستی و بد سرپرستی، بعضا کودکان و به‌ خصوص دختران در معرض آسیب‌های متعدد قرار می‌گیرند و جایگاه قابل قبولی ندارند. به طوری که اگر هم گرفتار مافیاهای گوناگون نشوند، فرصت‌های کودکی و نوجوانی از جمله امکان تحصیلی و مهارت‌آموزی را از دست می‌دهند.
    سجادی ادامه داد: در اینگونه موارد البته نقش دولت‌ها به خصوص وزارت‌خانه‌های آموزش و پرورش، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی و همچنین نقش NGO‌ها می‌تواند در تغییر سرنوشت چنین کودکانی با برنامه‌های حمایتی و آموزشی موثر واقع شوند.
    این حقوقدان با بیان اینکه هر فرد ایرانی اعم از زن و مرد به موجب اصول قانون اساسی دارای حق تحصیل، حق اشتغال و انتخاب شغل و حق تعیین محل سکونت است، گفت: هیچ‌کس نمی‌تواند معترض چنین حقوقی شود؛ ظاهرا این حقوق تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند تضییع شود و حق مسلم، اساسی و حق شهروندی هر فرد ایرانی است، اما در قوانین موضوعه از جمله قانون مدنی زمانی که دختری ازدواج می‌کند این حقوق مانند حق اشتغال، تحصیل، حق خروج از خانه و کشور، حق سفر، تحت شرایطی می‌تواند از سوی شوهر محدود شود.
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری افزود: البته در خصوص حق اشتغال، این ممانعت مطلق نیست زیرا در ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی اینطور پیش‌بینی شده است که اگر اشتغال زوجه بنا به ادعای زوج، منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت شوهر یا زن باشد ممانعت قضایی با حکم دادگاه بر ادامه اشتغال زن صادر می‌شود. این محدودیت اشتغال در حالیکه نه تنها در اصول قانون اساسی وجود ندارد، بلکه در آیه شریفه ۳۲ سوره نساء بر کسب و کار زن نیز صحه گذاشته شده است.
    راهکاری برای رفع محدودیت‌ علیه دختران
    به گزارش ایسنا، از دیگر حقوق اصلی دختران که ممکن است پس از ازدواج با آن دچار چالش شوند، حق تحصیل‌ آنهاست و البته در موارد اختلافات زناشویی، حق طلاق و حق خروج از کشور هم از مشکلات مبتلابه آنان می‌شود. به طوری که حتی برای دستیابی به این حقوق از اهرم مطالبه مهریه علیه شوهر استفاده می‌کنند و شوهر هم درگیر دردسرهای مالی و قضایی می‌شود اما دستیار حقوق شهروندی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری راهکار فقهی و قانونی رفع محدودیت‌های حقوقی دختران پس ازدواج را، «شرط ضمن عقد ازدواج» عنوان کرد و در این باره اینطور توضیح داد: امر ازدواج نباید محدودیت در رشد و اعتلای مالی و علمی به عنوان حقوق اساسی و شهروندی ایجاد کند، حتی امر ازدواج باید رشد و شکوفایی استعداد و بالندگی و پیشرفت مالی و شغلی در زوجین ایجاد کند، اگر چنین نشود یک جای کار اشکال دارد.

     
    این حقوقدان معتقد است ‌حال که قواعد و قوانین فعلی نتوانسته بین حقوق زن و شوهر اعتدال، میانه روی و بالانس ایجاد کند، دختران و خانواده‌ها خود باید به دنبال راهکار قانونی در جهت ایجاد اعتدال و تفاهم با همسر آینده با هدف حفظ حقوق اولیه و اساسی خود از جمله حق تحصیل و حق اشتغال و غیره باشند.
    به گفته سجادی، ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی مصوب ۱۳۱۳، به عنوان راهکار فقهی، شرایط ضمن عقد را این طور پیش‌بینی کرده است که: «طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر ذکر کنند. مانند اینکه شرط شود هرگاه شوهر، زن دیگری بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری انجام دهد که زندگی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل در توکیل باشد که با اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه کند». بنابراین دختران به هنگام عقد نکاح می‌توانند ضمن آنکه حق طلاق را طبق ماده مذکور برای خود شرط کنند، حق اشتغال، حق تحصیل، حق خروج از کشور را با خواستگار خود مطرح کرده و با توافق مشترک شرط کنند. در اینصورت منصفانه خواهد بود که دختران هم از مهریه کوتاه بیایند. همانطور که مرد قرار است از حقوقی قانونی خود نسبت به زن کوتاه بیاید و در دفتر خانه این حقوق را شرط کرده یا وکالت به ایشان دهد.
     
    کودک همسری؛ از دیگر چالش‌های دختران
    به گزارش ایسنا، در این میان اما موضوع دیگری که در حوزه دختران به عنوان دغدغه مطرح می‌شود، بحث «کودک همسری» است؛ موضوعی که عمدتا دختربچه‌ها را قربانی فقر مالی و فرهنگی می‌کند و زندگی آنها را بعضا تا پایان عمر تحت تاثیر قرار می‌دهد، در این میان معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برای رفع این مشکل لایحه‌ای را پیش‌بینی کرده تا بر این اساس، با ازدواج پسربچه‌ها و دختربچه ها در سن «طفولیت» به عنوان کودک‌آزاری پایان دهد.
     

     
    سجادی در این باره معتقد است که «ازدواج» یکی از مهم‌ترین نهادهای حقوقی در کلیه جوامع بشری است، برای ایجاد و تشکیل این نهاد، آمادگی و رشد و بلوغ جسمانی، جنسی و عقلانی افراد از ضروری‌ترین مولفه‌ها تشخیص داده شده است بنابراین «حداقلی» از سن فرد برای آغاز زندگی مشترک ضروری و لازم است؛ این «حداقل سن» در هر کشوری متناسب با فرهنگ و نظام حقوقی‌شان به طور متفاوت پیش‌بینی شده است. حتی در کشور ما در ادوار مختلف قانون‌گذاری به طور متفاوت مطرح شده است.
    به گفته دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری، در ایران از بدو قانون‌گذاری در عرصه خانواده (یعنی سال ۱۳۱۳) بدون توجه به پیشینه سنتی و شرعی جامعه ایرانی، در ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی مصوب سال ۱۳۱۳ مجلس شورای ملی این طور آمده بود که «نکاح اناث قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال و ذکور قبل از ۱۸ سال ممنوع است.» البته استثنا قبل از ۱۵ و ۱۸ سال را به شرط اجازه دادستان قابل امکان دانسته بود. در سال ۱۳۵۳ طی قانون حمایت از خانواده حداقل سن ازدواج به ۱۸ سال و ۲۰ سال در دختر و پسر افزایش یافت و استثنا ازدواج قبل از این سن را با اجازه دادگاه مورد پذیرش قرار داد. در سال ۶۱ در اولین دوره مجلس شورای اسلامی نکاح قبل از بلوغ (در دختران ۹ سال و پسران ۱۵ سال) ممنوع شد، اما در تبصره‌ای مقرر شد که عقد نکاح «قبل از بلوغ» با اجازه ولی قهری به شرط رعایت مصلحت طفل صحیح است.
    بنابر اظهارات وی، در سال ۸۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام با برداشتن گام اعتدال، افراط قانون‌گذار در سال ۱۳۱۳ و تفریط قانون‌گذار در سال ۶۱ را، تا حدودی رفع کرد و در این مصوبه ازدواج دختران و پسران را قبل از ۱۳ و ۱۵ سالگی ممنوع کرد، لاکن استثنا ازدواج قبل از ۱۳ سال و ۱۵ سال را به شرط اذن ولی و تشخیص مصلحت از سوی دادگاه امکان‌پذیر کرد.
    سجادی تاکید کرد: متاسفانه قانون‌گذار در مصوبه سال ۸۱ به مانند مصوبه سال ۶۱ مرز حداقلی برای ازدواج کودکان و نوجوانان قائل نشده است و این امر حکایت از آن دارد که در نظام حقوقی ما نه تنها آمادگی جسمانی، بلوغ جنسی و رشد عقلانی ابزار و شرط اولیه امر ازدواج تلقی نمی‌شود، بلکه از هر سنی ولو از بدو تولد، به شرط اذن ولی قهری (پدر و جد پدری) می‌توان عقد نکاح غیر رسمی دائم و موقت را بر فرزندان جاری کرد. البته تا زمانی که حکم موافقت دادگاه نباشد عقد نکاح اطفال زیر ۱۳ و ۱۵ سال در دفتر ازدواج ثبت نمی‌شود، اما عقد نکاح از نظر شرعی صحیح دانسته می‌شود.
    وی ادامه داد: حال شاید این سوال مطرح شود که قصد و اراده و رضایت که از شرایط اساسی صحت عقود است در این جا چه می‌شود؟ پاسخ این است که پدر به عنوان ولی قهری ضمن سلطه بر مال و جان فرزندش بر حق نکاح او نیز سلطه دارد و به جای او دارای حق انتخاب، اراده، قصد و رضایت است.
    معاونت زنان برای رفع «کودک همسری» چه برنامه‌ای دارد؟
    این حقوقدان با اشاره به اینکه معاونت امور زنان و خانواده با رویکرد و محوریت حقوق کودک قصد دارد شرایطی فراهم کند که کودکان در بستر مناسب خانواده و در کنار والدین رشد کرده و از حق تحصیل و کودکی بهره‌مند شوند، تصریح کرد: معاونت برای رسیدن به این هدف معتقد است که باید برای امر ازدواج، حداقل سن تعیین شود و پایین‌تر از آن، اطفال یا نوجوانان به امر ازدواج اجبار یا معامله نشوند.
    سجادی با اشاره به اینکه تعیین حداقل سن ازدواج به غیر از شرایط کلی آمادگی جسمانی، عقلی و جنسی فرد تابع شرایط روحی و روانی و اقلیمی نیز است، افزود: لذا این امر یا نیازمند اصلاح قانون با تعیین حداقل سن برای ازدواج است یا اینکه همین قانون فعلی ۱۳ سال و ۱۵ سال باقی باشد اما قبل از رسیدن به ۱۳ سال و ۱۵ سال را بنا به دستورالعمل‌های قضایی محاکم خانواده مجوز عقد نکاح را صادر نکنند به خصوص که‌ امر «مصلحت طفل» به عنوان اصل و شرط  و مستند احکام محاکم در قوانین مدنی و حمایت خانواده تصریح شده است. بدون شک مصلحت کودک به جای ازدواج، در تحصیل، آموزش و پرورش و مهارت‌آموزی و کودکی کردن است.
    والدینِ دارای فرزند دختر بدانند
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در بخش دیگری از این گفت‌وگو به موضوع آگاهی دختران نسبت به حقوق‌شان اشاره کرد و به ایسنا گفت: آگاهی دختران به حقوق خود به تنهایی کافی نیست، بلکه در کنار آن باید چگونه محافظت از خود را در درون خانواده و در جامعه آموزش ببینند. البته این آگاهی از محافظت خود نیز مختص دختران نیست، بلکه پسران نیز ضمن آگاهی از چگونگی محافظت از خود از سوی خانواده‌ها باید بیاموزند که به دیگران، به ویژه دختران صدمه نزنند؛ بلکه برای آنان حرمت و کرامت قائل باشند و حتی در مواقعی از آنان حمایت و دفاع کنند.
    وی معتقد است که خانواده‌ها بسیاری از بایدها و نبایدها را نه تنها برای فرزندان شفاف‌سازی نمی‌کنند بلکه آموزش نمی‌دهند. زیرا تصور می‌کنند با آموزش بایدها و نبایدها آنان محدود می‌شوند، در حالی که مهم‌ترین بخش تامین امنیت دختران خود دختران هستند که با آگاهی از انواع خشونت و تهدیدها و فراگیری نحوه مقاومت‌ها و کمک خواستن از افراد و نهادهای مورد اعتماد می‌توانند مدافع خود باشند.
    سجادی دو عامل مهم «ترسیدن و خجالت کشیدن» از گفتن تهدیدات اطراف و محیط را اصل و پایه وجود آسیب‌ها علیه کودکان به خصوص دختران دانست و تصریح کرد: لذا نترسیدن و خجالت نکشیدن از بازگویی مشکلات و حتی وجود رابطه عاطفی که برایشان ایجاد شده، برای والدین دلسوز و خوب یا برای افرادی که تشخیص می‌دهند دلسوز و مورد وثوق آنان است، مستقیم و غیر مستقیم به آنان آموزش داده شود. اما متاسفانه نه تنها چنین آموزشی در زندگی کودکان و نوجوانان وجود ندارد یا کم رنگ است بلکه حتی یک نهاد حامی رسمی در اطراف این شهروندان کوچک وجود ندارد. البته وجود اورژانس اجتماعی و تلفن گویای ۱۲۳ بسیار اتفاق مثبت و امیدوارکننده در کشور است، اما چنین ظرفیتی هنوز فراگیر نیست. یا در کلیه نقاط کشور و در شهرهای کوچک و محروم و دور افتاده تشکیل نشده یا با ضعف آموزش و اعتمادسازی در استفاده از ظرفیت اورژانس، اقبال کودکان و نوجوانان از آن کم‌رنگ است.
    وی ادامه داد: آسیب‌های موجود در جامعه برای فرزندان‌مان به خصوص دختران ‌نگران‌کننده است؛ به خصوص که آسیب‌های  فضای مجازی برای دختران و پسران نوجوانان تعریف نشده، در حالی که به این تکنولوژی به راحتی دسترسی دارند و این امر اجتناب‌ناپذیر است.
    دستگاه‌ها نسبت به دختران چه وظایفی دارند؟
    این حقوقدان در ادامه با تاکید بر اینکه مادران علاوه بر تکلیف خود در محافظت از دخترانشان، نقش حساس و جدی در امر آموزش دختران به محافظت از خود حتی در برابر بستگان و آشنایان دارند، گفت: دستگاه‌های ذیربط در برنامه‌های خود باید مهارت‌های اخلاقی، حدود روابط صحیح اجتماعی و خانوادگی و مهارت اعتراض و نه گفتن و مقابله و مقاومت با برخوردهای غیر اخلاقی و انواع خشونت‌ها را به دانش‌آموزان دختر و پسر آموزش دهند.
    سجادی ادامه داد: همچنین مشاوران روانشناسی در مدارس و بیمارستان دولتی و مساجد محل و خانه‌های محله حضور مستمر داشته باشند و در مدارس جزء یکی از ساعات درسی الزامی باشد، چراکه نوجوانان و حتی کودکان در ایام کودکی، نوجوانی و جوانی مشکلات و درگیری‌های ذهنی خانوادگی وعاطفی بسیاری دارند که لازم است مشاوره‌های روانشناسی قابل دسترسی آنها باشد، به غیر از این موارد گفتمان بین نسلی بین والدین و فرزندان و دانش‌آموزان و اولیا مدرسه نیز نهادینه شود. فرزندان باید بتوانند مسائل، دغدغه و تهدیدهایی که علیه خود دارند به راحتی با والدین و اولیای مدرسه یا مراکز اورژانس اجتماعی مطرح کنند و این شجاعت به عنوان یک ارزش توسط رسانه‌ها، معلمان و والدین به کودک القا شود. بنابراین اولین دغدغه ما باید امنیت فرزندان به ویژه دختران در درون خانواده به خصوص خانواده‌های آسیب دیده اجتماعی در برابر خشونت خانگی باشد و بعد از آن آگاهی‌بخشی از حقوق انسانی و شهروندی که در آتیه موقع ازدواج به جای چانه‌زنی در مورد میزان مهریه، برای بقای حقوق مدنی خود چانه‌زنی کنند تا حق تحصیل، حق اشتغال و حق طلاق  و غیره را برای خود شرط کنند.
    قتل‌های خانگی علیه دختران پدیده نو ظهوری نیست
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در ادامه این گفت‌وگو در پاسخ به سوالی درباره چند قتل اخیر دختران یادآور شد: قتل‌های خانگی علیه فرزندان به خصوص فرزندان دختر، پدیده نوظهوری نیست، همواره این گونه حوادث تاسف‌انگیز زیر پوست شهرهایمان وجود داشته است. لاکن ظرفیت رسانه‌ای مجازی در سال‌های اخیر توانست اینگونه ‌پدیده‌های شوم را مطرح، بزرگ‌نمایی و در اذهان عمومی جاسازی کند. با بر انگیخته شدن احساسات عمومی با قتل‌های تاسف بار خانوادگی عوامل و انگیزه چنین خشونت‌هایی و راهکارهای کاهش آن مورد دقت و بررسی همه جانبه از سوی جامعه و نخبگان قرار می‌گیرد.

     
    به گفته سجادی، در مواردی علت وقوع مشاجرات و جرح‌ها و قتل‌های خانوادگی، رفتار غیراخلاقی فرد خشونت دیده قربانی است که به اصطلاح ناموسی گفته می‌شود.
    این حقوقدان با بیان اینکه اقدام به قتل شدیدترین ناهنجاری اجتماعی و قانون‌شکنی است که نظم اجتماعی، اعتماد، امنیت و آرامش عمومی را خدشه‌دار می‌کند، خاطرنشان کرد: به خشونت خانگی به عنوان زخمی بر تن جامعه، (هر چند به میزان خشونت خانگی در غرب نباشد) باید نگاه جدی و نگران‌کننده‌ای داشته باشیم، به خصوص که ممکن است به جای گفتمان بین نسلی در درون خانواده، جدال پیوسته بین سنت و مدرنیته گاها به صورت غیر عمد چهره‌ای خون آلود به خود بگیرد. فضای مجازی هم که اخیرا به عنوان یکی از علل و عوامل و انگیزه قتل‌های ناموسی علیه زنان مطرح است. هر چند ممکن است خیانت مجازی مردان متاهل و رفتار غیر اخلاقی پسران خیلی بیشتر شایع باشد. به هر حال سهولت ارتباطات مجازی با امکان خودنمایی و نیز امکان و کثرت سوء استفاده‌ها و عدم شناخت کامل ابعاد منفی و چالشی و گستردگی این نوع رسانه‌های قابل دسترس، طبعا ممکن است منجر به چالش‌های خانوادگی شود که نهایتا یک عمر پشیمانی و حسرت به جا بگذارد.
    بنابراظهارات وی، درچنین شرایطی و به خصوص در برخی قومیت‌ها با فرهنگ سنتی ممکن است برخی پدرها و برادرها و شوهران دچار هیجانات، خشم و گاها حتی دچار سوء تفاهمات شده و با این حالت احساسی که ممکن است با اختلال روانی هم توام باشد، جنایت اتفاق بیفتد یعنی مرد خانواده در یک آن نقش بازپرس، قاضی و مجری حکم صادره خود را ایفا کند! عرف و قانون هم عملا برای این جنایتکار غیرتمند ناموس پرست کف می‌زند. چون قانون رسما به پدر و جد پدری به عنوان ولی قهری به بهانه تربیت فرزندان غیر رشید، اجازه تادیب و تنبیه آنان را داده است، تا جایی که حتی اگر فرزند توسط پدر و جد پدری کشته شود استثنا از مجازات قصاص معاف است و صرفا به حبس حداقل سه سال و حداکثر ده سال محکوم می‌شود.
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری تاکید کرد: به شوهران هم ضمن اینکه اجازه قتل زوجه (زانیه و زانی) در بند ث ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی را داده است. در موارد دیگر قتل با تفاوت و تفاضل دیه زن مقتول و مرد قاتل، تا به قاتل پرداخت نشود قصاص وی اتفاق نمی‌افتد. در واقع این نوع قوانین به جهت ضعف در برخورد با جانیان خود «نظم عمومی» را برهم می‌زند. زیرا نه تنها اثر بازدارندگی و کاهش اینگونه جنایات را ندارد، بلکه باعث تجری افراد با نام «پدر» و «شوهر» می‌شود.
    سجادی ادامه داد: همانا قوانین عدالت‌محور در صورت نفی تبعیضات قانونی و با رویکرد رفع هر گونه ستم و خشونت علیه زنان و کودکان در انواع جرم به خصوص جنایت علیه نفس (جرح و قتل) و بدون تفویض قدرت و اختیار و امتیاز قضایی و حقوقی به افرادی از جامعه (پدر و جد پدری و شوهر و مرد جانی)، اثر بازدارندگی در ارتکاب جرم و جنایت و ایجاد نظم عمومی و امنیت پایدار را به دنبال خواهد داشت. برای رفتارهای بی‌بندباری و لاابالی‌گری اخلاقی و جرائم خلاف عفت، (از سن بلوغ) جرم‌انگاری شده است که با شکایت والدین و همسران برخورد قانونی به عمل می‌آید لذا دیگر نباید فرصت برای ورود پدرها و شوهران و غیره به بهانه تادیب و تنبیه فرد خاطی ایجاد شود و حوادث دلخراش رقم بخورد.
    دستیار حقوق شهروندی معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری همچنین گفت: به هر حال در این روزهای سخت که روح و روان هر انسانی از شنیدن اخبار قتل‌های خانگی سخت آزرده شده است، بار دیگر مطالبات عمومی و نخبگان حقوقی مبنی بر اصلاح قوانین مطرح است که با جمع‌بندی مباحث مطرح شده در ماه‌های اخیر سال جاری که قتل‌های خانگی در بازه زمانی کوتاه شتاب بی‌سابقه‌ای داشته، این است که هرگونه امتیازات قانونی مبنی بر عدم مسئولیت کیفری در بزه قتل عمد مشمول مجازات قصاص برای افرادی از جامعه با عنوان پدر و شوهر حذف شود، با این توضیح که معافیت پدر و جد پدری فرزندکش از مجازات عمومی قصاص و قصاص مشروط شوهر همسرکش با برابری دیه زن و مرد لغو شود. همچنین در جرائم ناموسی مجوز قتل در فراش توسط شوهر که عملا به روابط سطحی هم تسری داده می‌شود حذف شود. در غیر اینصورت با تشدید مجازات تعزیری از ۳ تا ۱۰ سال مجازات حبس تعزیری درجه یک (حبس حداقل ۲۵ سال) مورد پیش‌بینی قرار گیرد.
    وی در این راستا نیز تاکید کرد: یکی دیگر از مطالبات ناشی از حوادث روز، سرعت بخشی به تصویب لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است که می‌تواند به دگرگونی فرهنگ جامعه مبنی بر جایگزینی تدبیر و حل مشکلات و شکایت به مراجع قضایی به جای خشم کور کمک کند. همچنین این لایحه در صورتی که به صورت قانون تصویب شود، با تدارک زیرساخت‌ها می‌تواند مامنی برای محافظت و حمایت‌های قضایی و اجرایی از زنان و دختران در معرض تهدید و آسیب و هرگونه ستم باشد. با وقوع حوادث تلخ اخیر و طرح مطالبات عمومی به رفع خلاءهای قانونی با لایحه مذکور بنا به درخواست تسریع بررسی لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت از سوی معاونت زنان، با دستور جناب رییس جمهوری، در حال حاضر این لایحه خارج از نوبت و تراکم لوایح، در کمیسیون فرعی‌ لوایح دولت مطرح و مورد بررسی توسط نمایندگان حقوقی دستگاه‌های دولتی است.
    انتهای پیام

    منبع: ایسنا