برچسب: دانش آموز

  • هشدار آموزش و پرورش: یک میلیون دانش‌آموز هنوز ثبت‌نام نکرده‌اند

    هشدار آموزش و پرورش: یک میلیون دانش‌آموز هنوز ثبت‌نام نکرده‌اند

    آموزش و پرورش نسبت به ثبت‌نام دیرهنگام دانش‌آموزان هشدار داد و از خانواده‌ها خواست تا قبل از آغاز سال تحصیلی، نسبت به تکمیل فرآیند ثبت‌نام فرزندانشان اقدام کنند. علی‌رغم گذشت زمان، هنوز یک میلیون دانش‌آموز موفق به ثبت‌نام در مدارس نشده‌اند که این موضوع نگرانی‌هایی را در آستانه سال تحصیلی جدید ایجاد کرده است.

    هشدار آموزش و پرورش: یک میلیون دانش‌آموز هنوز ثبت‌نام نکرده‌اند

    به گزارش رسا نشر و به نقل از ایسنا، علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش، با اشاره به این موضوع توضیح داد که دانش‌آموزان پایه دهم معمولاً دیرتر برای ثبت‌نام اقدام می‌کنند، چرا که منتظر تصمیم نهایی خود یا خانواده‌هایشان برای انتخاب مدرسه هستند. فرهادی همچنین از دانش‌آموزانی که در روند ثبت‌نام با مشکل مواجه شده‌اند خواست تا به مناطق آموزش و پرورش مراجعه و از مشاوره و راهنمایی لازم بهره‌مند شوند.

    در ادامه، وی به جذب ۲۳۰۰۰ معلم حق‌التدریس برای سال تحصیلی جدید اشاره کرد و گفت که کسانی که در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ حق تدریس آزاد داشته‌اند، با هر میزان سابقه، امسال نیز با همان شرایط به خدمت ادامه خواهند داد. فرهادی تأکید کرد که قانون‌گذار حداقل حقوق را مشخص کرده و بیمه نیز بر اساس قانون برقرار است. وی همچنین به امکان تدریس ۲۴ ساعت در هفته در همه مناطق اشاره کرد، اما تأکید کرد که این موضوع بستگی به نیاز هر منطقه دارد.

    به نظر می‌رسد تأخیر در ثبت‌نام دانش‌آموزان و کمبود معلم، هشداری برای مسئولان است. آیا این چالش‌ها می‌تواند بر کیفیت آموزش در سال تحصیلی جدید تأثیر بگذارد؟ آیا برنامه‌ریزی‌های لازم برای رفع این مشکلات به‌موقع انجام خواهد شد؟

  • آموزش و پرورش : حدود ۳۰ هزار دانش آموز دارای معلولیت امکان رفتن به مدرسه را ندارند

    آموزش و پرورش : حدود ۳۰ هزار دانش آموز دارای معلولیت امکان رفتن به مدرسه را ندارند

    معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه سازمان بهزیستی آماری حدودا ۳۰ هزار نفری از بازماندگان تحصیل دارای معلولیت به ما اعلام کرد که امکان رفتن به مدرسه را ندارند، توضیح داد: در حال حاضر آمار بازماندگان از تحصیل مقطع ابتدایی ما کاهش پیدا کرده است.

    آموزش و پرورش : حدود ۳۰ هزار دانش آموز دارای معلولیت امکان رفتن به مدرسه را ندارند

    بنا بر اعلام معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، ایران در مقطع ابتدایی بالای ۹۸ درصد پوشش تحصیلی دارد و این رقم در قیاس با بسیاری از کشورها پوشش تحصیلی خوبی محسوب می‌شود.

    به گزارش ایسنا، معصومه نجفی پازوکی با اشاره به اجرای طرح «شهید محمودوند» به منظور جلوگیری از بازماندگی تحصیلی و انسداد مبادی بی‌سوادی از سال گذشته، اظهار کرد: به منظور رفع مبادی بیسوادی سال قبل سامانه‌ای برای احصا آمار بازماندگان از تحصیل مقطع ابتدایی طراحی شد و در ابتدای کار با تطبیق فهرست سامانه «سیدا» و ثبت احوال، آماری در حدود ۲۰۰ هزار نفر احصا شد اما با پیگیری‌های بیشتر متوجه شدیم آمار واقعی بازماندگان از تحصیل مقطع ابتدایی کمتر از ۲۰۰ هزار نفر است.

    وی با بیان اینکه علت واقعی نبود آمار بعضا به دلیل مشکلات ثبت اطلاعات در سامانه «سیدا» و بعضا مشکلات اداری بود، افزود: طبق بررسی‌های انجام شده متوجه شدیم تعدادی از بچه فوت کردند و والدین اعلام فوت نکرده بودند. برخی نیز مهاجرت کرده و از ایران رفته یودند و یا در شهر دیگری مشغول به تحصیل شده بودند. برخی نیز به دلیل معلولیت خاصی امکان ادامه تحصیل نداشتند. از این رو آمار احصا شده اولیه که حدودا ۲۰۰ هزار نفر بازمانده از تحصیل مقطع ابتدایی را نشان می‌داد، واقعی نبود.

    معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه سازمان بهزیستی آماری حدودا ۳۰ هزار نفری از بازماندگان تحصیل دارای معلولیت به ما اعلام کرد که امکان رفتن به مدرسه را ندارند، توضیح داد: در حال حاضر آمار بازماندگان از تحصیل مقطع ابتدایی ما کاهش پیدا کرده است. آخرین بار به عددی حدود ۱۴۰ هزار نفر بازمانده از تحصیل مقطع ابتدایی رسیدیم اما این آمار نیز به روز نیست و آمار اصلی بازماندگان از تحصیل خیلی کمتر است. چراکه بسیاری از این ۱۴۰ هزار نفر طی سال گذشته جذب مدرسه و آموزش شدند.

    نجفی پازوکی در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به  مساله پوشش تحصیلی مقطع ابتدایی در ایران و قیاس آن با سایر کشورها، تاکید کرد: ایران در مقطع ابتدایی بالای ۹۸ درصد پوشش تحصیلی دارد و این رقم نسبت به خیلی از کشور ها عدد خوبی است. با این حال برای ما پوشش تحصیلی یک دانش آموز نیز مهم است.

    وی درباره راه‌های انسداد مبادی بی‌سوادی تصریح کرد: در حال حاضر باید مسیرهایی را طراحی کرد تا بستر آموزش را برای بچه‌ها فراهم کنیم. برای برخی آموزش مجازی و برای برخی تولید بسته آموزشی مناسب است. در حال حاضر بر روی این امر کار می‌کنیم که بر اساس علت و عامل بازماندگان از تحصیل، مسیر آموزش را درست کنیم‌. در این راه ابتدا شناسایی و سپس جذب و نهایتا نگهداشت مهم است. ما در حال حاضر در مسیر جذب هستیم اما نگهداشت نیز بسیار مهم است.

    معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه عامل بازماندگی از تحصیل در وسعت ملی متعدد است و در برنامه توسعه هفتم به انسداد مبادی بی‌سوادی در تمام مقاطع تحصیلی تاکید شده است، توضیح داد: معاونت ابتدایی به طور ویژه بر روی انسداد مبادی بی‌سوادی از شش سال تمام کار می‌کند. ما می‌گوییم اگر بچه‌ای ۶ سال تمام شد باید مدرسه باشد و از این مسیر مبادی بی‌سوادی را کنترل می‌کنیم.

    نجفی پازوکی در پاسخ به اینکه اقدامات معاونت ابتدایی در خصوص جذب دانش آموز دختر که به لحاظ فرهنگی اجازه ادامه تحصیل در مناطق روستایی و عشایری را ندارند، چیست؟، عنوان کرد: گاهی آموزش مجازی و گاهی تولید بسته آموزشی جوابگو است. درحال کار بر روی ایده‌ای هستیم که وقتی دانش آموزی تا پایه ششم ابتدایی درس می‌خواند و به دلیل فاصله زیاد از مدرسه متوسطه اول امکان ادامه تحصیل را ندارد، بتواند در مدرسه روستای مجاور ثبت نام کند اما به صورت مجازی در مدرسه ابتدایی خود که نزدیک محل سکونت است درس‌ها را آموزش ببیند.

  • پسری که نخواست زنده بماند/ جزئیاتی از خودکشی دانش‌آموز 11 ساله بوشهری

    پسری که نخواست زنده بماند/ جزئیاتی از خودکشی دانش‌آموز 11 ساله بوشهری

     

    پسری که نخواست زنده بماند/ جزئیاتی از خودکشی دانش‌آموز 11 ساله بوشهری|خبر فوریخانواده محمد از قشر بی‌بضاعت شهر هستند. پدر، بیمار است و مادر، کارگر. در خانه‌های مردم کارگری می‌کند. یک پسر معلول هم دارند و پسری خردسال. زندگی رو به راهی ندارند و پدر مستمری‌بگیر است و از کارافتاده.

    پدر و مادر به سوگ نشسته‌اند؛ به سوگ پسری که نخواست زنده بماند. تنها یک جان داشت که آن را هم داد. گوشی هوشمند می‌خواست اما نداشت. یک گوشی که بتواند با آن برای خانم رضایی معلم کلاس پنجم مدرسه باهنر دیر استان بوشهر فیلم و عکس ارسال کند. پاسخ سوالات درسی را بدهد. خود را کشت و حالا همه او را در گوشی‌های هوشمند می‌بینند. این خبر دردناک را می‌خوانند و افسوس می‌خورند. اما این درد برای پدر و مادر سید محمد دردناک‌تر است برای پدر و مادر بی‌بضاعتی که ٣ پسر داشتند؛ یکی ناتوان و پسر دیگر خردسال است و محمدی که دیگر نیست.

    دو روز از این فاجعه می‌گذرد؛ دو روز از آن صحنه‌ای که مادر با پیکر بی‌جان محمد در آشپزخانه روبه‌رو شد. مادری که چشمانش مدام می‌بارد. اشک پشت اشک، ماتم تمام صورتش را پوشانده است. جوانی‌اش هم حالا با رفتن محمد رفته است. غم سنگینی است، به سختی سخن می‌گوید و تصورش را هم نمی‌کرد محمد روزی دیگر نباشد. حرف و روایت درباره علت خودکشی پسر یازده ساله زیاد است. هستند کسانی که او را قربانی فقر می‌دانند و دیگرانی که گوشی معیوب محمد و مشکلات تحصیلی‌اش را علت این حادثه تلخ بیان می‌کنند؛ اما هنوز علت دقیق مشخص نیست.

    «در این هشت ماهی که دانش‌آموزان باید در فضای مجازی (شاد) درس می‌خواندند محمد هم همراه بود، تکلیف‌های خود را مرتب انجام می‌داد.» اینها را فاطمه نجار – مادر محمد – می‌گوید و ادامه می‌دهد: «محمد کلاس پنجم بود؛ زرنگ و درسخوان. اما با این وضع کرونا برای درس، کلاس و مدرسه گوشی هوشمند لازم بود. گوشی که ما در خانه تنها یک عدد داشتیم ولی همان هم خراب و معیوب شده بود؛ نه فیلمبرداری می‌کرد و نه عکس و ویس ارسال می‌کرد. اوضاع بدی بود. از ما گوشی می‌خواست؛ یک گوشی که هوشمند باشد تا درس‌خواندن برایش عذاب نباشد.»

    در آخرین شب زندگی‌اش، آخرین شبی که هنوز زنده بود و نفس می‌کشید به آغوش مادر پناه برد. در آن شب سیاه از مادر، رنگینک و یک آغوش آرامش خواست. اینها دو خواسته آخر محمد بود پیش از مرگ؛ پیش از آنکه بمیرد و دیگر نباشد.

    خانواده محمد از قشر بی‌بضاعت شهر هستند؛ پدر، بیمار است و مادر، کارگر. در خانه‌های مردم کارگری می‌کند، خانه‌های مردم شهر را تمیز می‌کند. یک پسر معلول هم دارند و پسری خردسال. زندگی رو به راهی ندارند؛ پدر مستمری‌بگیر است و از کارافتاده. فقر و از کارافتادگی او را مددجوی بهزیستی کرده است؛ مستمری می‌گیرد و حتی اجاره‌خانه‌شان را هم بهزیستی پرداخت می‌کند. با همان حقوق ناچیز توانسته بود آن گوشی قدیمی را بخرد که خراب شد.

    پدر هم  شوکه است، بیمار بود و به دنباله معالجه اما با این درد جانکاه دیگر حسی ندارد. بیماری فراموشش شده ولی درد در یادش می‌ماند؛ دردی که از دو روز پیش مغز و استخوانش را تسخیر کرده است. لباس سیاه بر تن کرد و به عزای فرزند بزرگش نشست. سید عادل موسی‌زاده پدر محمد است؛ پدری که  نمی‌داند علت خودکشی پسرش چیست. پس از خراب‌شدن گوشی قول داده بود که یکی از آن گوشی‌های هوشمند برای محمد بخرد؛ یکی از آنهایی که بارها تصویرش را به پدرش نشان داده بود؛ قولی که محمد نماند تا ببیند پدر بر عهدش وفا می‌کند یا نه.

    سید عادل می‌گوید: «محمد تکلیف‌های مدرسه‌اش را با همان گوشی انجام می‌داد که خودم برایش خریده بودم اما مدتی پیش خراب شد. یک گوشی جدید می‌خواست. می‌گفت نمی‌تواند تکالیفش را انجام دهد و از من گوشی خواست. قول دادم در اولین فرصت آن را برایش بخرم. مدرسه هم اعلام کرده بود که به دانش‌آموزان تبلت می‌دهیم ولی ما هیچ گوشی و تبلتی از مدرسه دریافت نکردیم. اگر چه محمد هر روز درخواست خرید گوشی نو و تبلت داشت اما هنوز نمی‌دانیم انگیزه محمد از خودکشی چه بوده است.»

    حالا محمد نیست؛ نه در میان هم‌شاگردی‌هایش و نه در میان خانواده‌اش. با خبرسازشدن این حادثه تلخ، آموزش‌وپرورش دیر خودکشی این دانش‌آموز به دلیل دسترسی‌نداشتن به تلفن همراه و کلاس‌های مجازی را رد کرد. آموزش‌وپرورش اعلام کرد: «از فروردین‌ماه یک گوشی توسط مدیر مدرسه در اختیار محمد قرار داده شد و او تا آخرین ساعات پیش از اقدام به خودکشی نیز در شبکه شاد فعالیت داشته است.»

     

    پدر هم شوکه است، بیمار بود و به دنباله معالجه اما با این درد جانکاه دیگر حسی ندارد. بیماری فراموشش شده ولی درد در یادش می‌ماند؛ دردی که از دو روز پیش مغز و استخوانش را تسخیر کرده است

     

    مدیر روابط عمومی آموزش‌وپرورش بوشهر هم گفت: «صداهای ارسالی دانش‌آموز در برنامه شاد و ارتباطی که با معلمش داشته همه موجود است و این نشان می‌دهد که علت حادثه نداشتن گوشی نبوده است.»

    او از چک‌لیست‌های هفتگی حضور و غیاب گفت؛ از صداها و مدارکی که نشان می‌دهد محمد پای کلاس درس و مدرسه بوده است. از وجود همه این مدارک در سامانه شاد و اینکه محمد گوشی تلفن همراه داشته است.

    او در ادامه گفت: «هنوز ابعاد پنهان این ماجرا مشخص نشده است؛ یعنی دقیقا مشخص نیست که این حادثه قتل یا خودکشی بوده است. تحقیقات مراجع انتظامی و پزشکی قانونی هنوز کامل و منتشر نشده است. پس از انتشار نتیجه تحقیقات از سوی پزشکی قانونی ابعاد آن مشخص خواهد شد.»

    اما دل‌نوشته‌های معلم محمد که در فضای مجازی دست به دست می‌چرخد، حکایت دیگری دارد؛ معلمی که خسته از تدریس غیرحضوری است، از روزگار سخت مجازی هم. روزگار سخت خانم معلم غم نداشتن گوشی برای دانش‌آموزانش بود اما سخت‌تر از این، نبودن صاحب گوشی است. دل‌نوشته‌ای که هیچ امضایی ندارد؛ حتی نام معلم کلاس پنجم مدرسه باهنر هم پای آن نوشته نشده است.

    پیکر محمد موسوی‌زاده، دانش‌آموز یازده ساله دیری، یکشنبه بیستم مهر در امامزاده سیدجمال‌الدین بردستان به خاک سپرده شد.

    «پرونده حادثه جان‌باختن دانش‌آموز پسر یازده ساله در دست بررسی است و هنوز علت جان‌باختن برای ما محرز نشده است.» این را دادستان عمومی و انقلاب دیر می‌گوید.

    علی یزدانی‌پور بیان کرد: «پزشکی قانونی با توجه به اینکه برای بررسی حادثه نیاز به وجود جسد نبوده، جواز دفن را صادر کرده و جسد او به خانواده‌اش تحویل داده و خاکسپاری شده است اما پرونده این حادثه در شعبه بازپرسی دیر باز و در حال بررسی است.»

    آلارم‌های یک خودکشی

    دلایل خودکشی، عوامل زمینه‌ای همچون مشکلات و اختلالات روانی دارد. وقتی فرد به میزانی از ناامیدی می‌رسد که تحمل و امید را به ‌طور کامل از دست می‌دهد، جسم خود را عامل این تلخی‌ها و ناگواری‌ها تلقی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که از آن انتقام بگیرد اما گاهی در اعتراض دست به این اقدام خودخواسته می‌زند. به نظر برخی از کارشناسان امور اجتماعی عوامل مختلفی از جمله ژنتیک، سابقه خانوادگی در خصوص خودکشی یا اقدام به‌ خودکشی، تجربیات ناموفق در زندگی، سلامت روانی، سبک زندگی، موقعیت شغلی و روابط فردی در تغییر افکار و رفتارهایی که منجر به خودکشی می‌شود، نقش دارد.

    «به طور کلی افزایش آمار خودکشی در جامعه معلول عوامل مختلفی است که در رأس آنها مشکلات اقتصادی و معیشتی است» این را سعید خراط‌ها – آسیب‌شناس – می‌گوید.

    او خودکشی در میان نوجوانان را پدیده‌ای نه چندان جدید می‌داند که در دهه ٩٠ اوج گرفته است. او می‌گوید: «استرس، سردرگمی، ترس، عدم اطمینان و فشارهایی که برای موفق‌نشدن در تحصیل وجود دارد یا حتی کم‌بودن توانایی فرد در حل مسائل و تصمیم‌گیری‌های درست باعث افزایش آمار خودکشی در میان نوجوانان می‌شود. یکی از علل مهم خودکشی افسردگی‌های مزمن است که این نوع افسردگی احساس آینده خوبی‌نداشتن و پوچی را در فرد ایجاد می‌کند و باعث شکل‌گیری انگیزه خودکشی می‌شود. دلیل دیگر این امر فقر و استیصال است که فشارهایی را در زندگی ایجاد می‌کند و سرانجام سبب می‌شود تا فرد راهی به جز خودکشی در برابر خود نبیند. شاید سختگیری‌های والدین هم به این خودکشی‌ها دامن بزند یا شکست‌های عاطفی، حتی سختگیری‌های مسئولان مدرسه و تحقیر دانش‌آموز میان گروه همسالان، همچنین دلیل دیگر تنش‌های خانوادگی و مشکل‌هایی است که ریشه در دوره کودکی فرد دارد و احساس ناامیدی، یأس و بی‌پناهی به دانش‌آموز دست می‌دهد. اما باید گفت هر شخصی که به خودکشی دست می‌زند تمایل به ادامه زندگی دارد اما به دلیل اینکه راهی نمی‌یابد و از همه عوامل ناامید شده است، خودکشی می‌کند.»

    این آسیب‌شناس فرهنگسازی را مهم‌ترین وظیفه رسانه‌ها به منظور کاهش خودکشی در جامعه دانست و گفت: «رسانه‌ها باید در زمینه فرهنگسازی به واقع‌بینی روی بیاورند و باید افراد متخصص از لحاظ اجتماعی، روانشناسی و اقتصادی، واقعیت خودکشی و ضررهایی را که متوجه شخص می‌شود، برای جامعه بازگو کنند. همچنین این حقیقت به فرد القا شود که با خودکشی تنها به خود آنها ضرر می‌رسد. رسانه‌ها باید راه‌های مبارزه و نجات از تنگناها را به افراد جامعه آموزش دهند و از کلی‌گویی بپرهیزند.»

     

  • محمد به‌خاطر نداشتن گوشی خودکشی کرد/ آموزش و پرورش دروغ می‌گوید

    محمد به‌خاطر نداشتن گوشی خودکشی کرد/ آموزش و پرورش دروغ می‌گوید

     

    محمد به‌خاطر نداشتن گوشی خودکشی کرد/ آموزش و پرورش دروغ می‌گوید|خبر فوریمادر دانش آموز 11 ساله ای که به دلیل نداشتن گوشی هوشمند خودکشی کرده بود، جزئیات ماجرا را شرح می دهد.

    وقتی خبر خودکشی محمد موسوی زاده در بندر دیر بوشهر می پیچد،بوی فاجعه زیر پوست جامعه می خزد.

    شنبه ظهر بود که مادر محمد برای خرید نان از خانه بیرون رفته بود.پدر مریض محمد و برادر معلولش و دو برادر خردسالش در اتاق محقرشان منتظر مادر بودند و لابد با خودشان فکر می کردند که محمد گوشه ای از آشپزخانه نشسته و دارد درس می خواند.

    اما ماجرا چیز دیگری بود.پسرک داشت مراسم خودکشی واعدام خود را مهیا می کرد.

    مادر که از راه رسید،چندین بار بر در کوفت اما کسی در را باز نمی کرد.پدر از داخل خانه و مادر بیرون در منتظر بودند که محمد به سمت در بدود و تصویر لبخندش در قاب در رو به مادرش پدیدار شود.

    انتظار که طولانی شد،پدر از بستر بیماری بلند شد و دوان دوان راه حیاط کوچک را طی کرد.در را که به روی مادر باز کرد،نگاه متحیر و نگران هر دو در حیاط دنبال محمد می گشت اما خبری نبود که نبود.

    مادر به داخل آشپزخانه سرک کشید.صدای فریادهایش محله را پر کرد و نان از دستش به زمین ریخت.

    تصویر جسد بی جان پسرک که کبود کف آشپزخانه افتاده بود،کمر او را خم کرد.

    پسرم گوشی می خواست
    صدای مادر محمد موسوی زاده گرفته است.انگار گلوله ای از غم راه گلویش را بسته است.با همان صدای غم زده می گوید:«محمد دانش آموز کلاس پنجم بود.او بچه درسخوان و دانش آموز زرنگی بود.دلش می خواست گوشی هوشمند داشته باشد و بتواند برای معلمش عکس و فیلم هایی را که خواسته می شد بفرستد.اما ما در خانه مان فقط یک گوشی خراب داشتیم که نه فیلمبرداری می کرد و نه می شد با آن وویس فرستاد.همین باعث غم و غصه پسرم شده بود.»

    او در ادامه گفت:«همسر من مریض است و یک فرزند معلول هم دارم.در خانه های مردم کار می کنم و زندگی مان را به سختی و با کمک اقوام و مردم شهر می گذرانیم.می خواستم کار کنم و برای محمد گوشی بخرم.او به من می گفت خودم بزرگ می شوم و کار می کنم.اما الان نیاز به یک گوشی یا تبلت داشت که از بقیه بچه ها در درس هایش عقب نیفتد که ما هم توان مالی برای خرید آن نداشتیم.»

    آخرین شب محمد دلش رنگینک می خواست
    مادر محمد با همان بغضی که در گلو دارد می گوید:«فکرش را هم نمی کردم که محمد چنین بلایی سر خودش بیاورد.او آخرین شب به من گفت هوس رنکینگ کرده است.بعد گفت دلش می خواهد آن شب را در آغوش من بخوابد.نمی دانستم چه در سر دارد و فکر نمی کردم فرزندم با من بی وفایی کند و به خاطر غصه نداشتن گوشی خودش را از بین ببرد.»

    آموزش و پرورش دروغ می گوید!
    در حالی که آموزش و پرورش تکذیبیه ای در مورد علت خودکشی محمد صادر کرده  و ادعا کرده است مدیر مدرسه محمد به او گوشی داده بوده است،از مادر می پرسیم که آیا مدیر مدرسه محمد به او گوشی داده بوده است؟

    او با تعجب نه غلیظی می گوید و ادامه می دهد:«مدیر مدرسه محمد چند بار گفته بود که می خواهد به سه دانش آموز گوشی بدهد اما این اتفاق نیفتاد.هیچ گوشی ای در کار نبود و تنها دلیل غصه پسرم که باعث شد این بلا را سر خودش بیاورد همین نداشتن گوشی بود.مدرسه تا به حال هیچ کمک مالی ای هم به ما نکرده بود.»

    غمنامه معلم محمد
    در فضای مجازی،متنی منتشر شده که منتسب به غم نامه معلم محمد شده است.در این متن آمده است:«خسته بودم . خسته بودم،به خودم گفتم دیگه از تدریس غیر حضوری بدترم داریم؟

    روزگار ازین سخت ترم هست؟

    داشتم عکسای فعالیتای بچه ها رو توی گروه (شاد)، از بین پیام ها و وویس ها جدا میکردم که باهاشون کلیپ بسازم.

    همینطور که گروه رو زیر و رو می کردم،جا به جا پیام سید محمد بود که اجازه گوشی من خرابه،اجازه گوشی من عکس نمیگیره،فیلم ارسال نمیکنه…

    دیروز آقای مدیر بهم زنگ زد و گفت سید محمد از دنیا رفته.

    و من الان نشستم پای گروه بدون تدریس،بدون تکلیف…

    از این به بعد کی وسط تدریس ریاضی بپره و بگه من گوشیم خرابه

    کی بعد از وویسای روخوانی فارسی بچه ها بگه من نمیتونم وویس بذارم

    کی بعد از کنفرانسای مطالعات بچه ها بگه خانم معلم عزیزم من چطوری فیلم ارسال کنم

    الان کی و چطوری منو آروم کنه

    الان میفهمم که روزگار ازین سخت ترم هست

    سخت تر از نداشتن گوشی،نداشتن صاحب گوشیه.»