برچسب: دادگاه

  • قاتل،اعترافش در مورد قتل دختر13ساله را پس گرفت/ اعتراف قبلی:چون با پسر دیگری دوست شده بود،او را آتش زدم

    قاتل،اعترافش در مورد قتل دختر13ساله را پس گرفت/ اعتراف قبلی:چون با پسر دیگری دوست شده بود،او را آتش زدم

    قاتل،اعترافش در مورد قتل دختر13ساله را پس گرفت/ اعتراف قبلی:چون با پسر دیگری دوست شده بود،او را آتش زدم

     رسیدگی به این پرونده از ۱۲ خرداد سال ۹۵ به‌دنبال آتش‌سوزی در یک ساختمان نیمه کاره واقع در محله فرخ آباد فردیس کرج شروع شد. ساکنان محل که صدای ناله‌های یک دختر را شنیده بودند به داخل ساختمان رفتند و پس از مشاهده این دختر نوجوان که در آتش می‌سوخت با کمک امدادگران مرکز فوریت‌های پزشکی البرز وی را به بیمارستان شهید مدنی کرج منتقل کردند، اما شدت سوختگی آنقدر زیاد بود که وی جان باخت.

    پس از وقوع این حادثه تیم ویژه‌ای از کارآگاهان دایره جنایی فردیس کرج تشکیل شد و در ادامه تحقیقات به پسری ۱۷ ساله به‌نام یاسر ظنین شده و او را بازداشت کردند. یاسر که نقاش ساختمان بود به دوستی با ستاره – مقتول- اعتراف کرد، اما گفت او خودسوزی کرده است.

    اعتراف به قتل
    در حالی که این پسر نوجوان تحت بازجویی قرار داشت به قتل ستاره اعتراف کرد و گفت: من عاشق این دختر بودم، اما متوجه شدم او با پسری افغانستانی دوست شده به همین خاطر کینه‌اش را به دل گرفتم و شب حادثه او را به ساختمان نیمه کاره کشاندم بعد هم دست و پایش را با طناب بستم و شیشه تینر را روی سر و صورت و بدنش خالی کرده و فندک را کشیدم. در حالی که داشت می‌سوخت ساختمان را ترک کردم، اما وقتی از ساختمان خارج می‌شدم به چند نفر رهگذر گفتم که دختری در این ساختمان خودسوزی کرده است فکر می‌کردم بموقع نجاتش می‌دهند، من نمی‌خواستم او بمیرد.

    بدین ترتیب یاسر به اتهام قتل عمد بازداشت شد. وی یک بار به اتهام قتل عمد در دادگاه کیفری یک استان البرز به ریاست قاضی رنجبر قیومی محاکمه شد، اما چون بخشی از مدارک پرونده ناقص بود، رسیدگی دوباره به تکمیل تحقیقات موکول شد.

    در دادگاه چه گذشت؟
    سرانجام صبح دیروز رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری به ریاست قاضی قیومی و با حضور دو مستشار در شعبه یکم استان البرز انجام شد. سپس اولیای دم که پدرو مادر مقتول بودند در جایگاه ایستادند و خواستار قصاص متهم شدند. آن گاه یاسر که حالا پسری ۲۱ ساله شده بود پای میز محاکمه ایستاد و به رئیس دادگاه گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. ستاره خودسوزی کرده است.قاضی پرسید: اما تو اعتراف کردی که دست و پایش را بستی و او را آتش زده‌ای. مادرت نیز در تشریح شب ماجرا اعلام کرده که تو ساعت ۱۰ شب در حالی که لباس هایت آغشته به تینر بوده سراسیمه به خانه آمدی و موضوع آتش‌سوزی ستاره را مطرح کردی چرا الان انکار می‌کنی؟
    متهم که هیچ دفاعی از خودش نداشت سکوت کرد. بدین ترتیب با پایان یافتن دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

    منبع: خبر آنلاین

  • درخواست مرد نابینا برای قصاص میوه فروش دوره گرد

    درخواست مرد نابینا برای قصاص میوه فروش دوره گرد

    درخواست مرد نابینا برای قصاص میوه فروش دوره گرد

    رسیدگی به این پرونده از ۲ سال پیش با گزارش درگیری منجر به جرح در منطقه سعادت آباد آغاز شد. پس از آنکه مأموران به محل نزاع رفتند مشخص شد که درگیری میان دو دستفروش رخ داده که با چرخ دستی میوه می‌فروختند. در این میان یکی از آن‌ها به‌نام محسن با چوبی که در آن میخی وجود داشته ضربه‌ای به‌صورت حمید زده که باعث جراحت شدید چشم او شده و وی را به بیمارستان منتقل کرده‌اند، اما ساعاتی بعد پزشکان اعلام کردند که ورود میخ به داخل چشم حمید موجب کوری کامل یک چشم او شده است.

    حمید پس از چند روز که از بیمارستان ترخیص شده بود به اداره پلیس رفت و شکایتش را علیه محسن مطرح کرد و در توضیح ماجرا گفت: چند ماهی بود که با چرخ دستی در یکی از محله‌های سعادت آباد میوه می‌فروختم و از این راه خرج زندگی زن و بچه‌ام را درمی‌آوردم. محسن هم پیش‌تر در آن محله میوه می‌فروخت. بعد از مدتی وقتی دید مشتری‌های من بیشتر شده اعتراض کرد و با تهدید از من خواست که آن محل را ترک کنم و به محله دیگری بروم، اما من در پاسخ به او می‌گفتم تو کار خودت را بکن و من هم کار خودم را خیابان ملک خصوصی تو نیست. تا اینکه روز حادثه چوبی برداشت و به سمت من حمله کرد و با میخی که روی چوب بود به چشمم کوبید و همان لحظه بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم که چشمم کور شده است.

    با شکایت حمید، محسن به اتهام کور کردن عمدی چشم شاکی بازداشت شد و در همان ابتدا با پذیرش درگیری گفت: من با حمید درگیر شدم، اما از روی عمد چشمش را کور نکردم. در ادامه تحقیقات دادسرا از پزشکی قانونی خواست تا نظر کارشناسی خود را در مورد کورشدن چشم شاکی ارائه کند. پزشکی قانونی نیز پس از بررسی و معاینه حمید اعلام کرد: «با توجه به اینکه کره چشم به طور کامل تخلیه شده امکان بهبود به هیچ وجه وجود ندارد و چشم شاکی به‌طور کامل کور شده است.»

    به این ترتیب تحقیقات در خصوص پرونده کامل و متهم با صدور کیفرخواست به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و صبح روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای این جلسه شاکی به جایگاه رفت و گفت: از وقتی این اتفاق افتاده است وضعیت زندگی‌ام بسیار دشوار شده و دیگر نمی‌توانم کار کنم. زندگی‌ام نابود شده و همسر و فرزندانم در شرایط سختی به سر می‌برند. من کار خلافی نمی‌کردم که به خاطرش چشمم را از دست بدهم. حالا هم درخواست قصاص متهم را دارم.

    پس از آن متهم در دفاع از خودش گفت: اتهام ضرب و جرح را قبول دارم، ولی قصدم کور کردن شاکی نبود. من سال‌ها در آن محله کار می‌کردم و همه دارایی‌ام همان چرخ‌دستی‌ام است. اما شاکی وقتی به آنجا آمد بخشی از مشتری‌های من را گرفت و برایم مشکل درست کرد. چندباری از او خواستم تا چند کوچه پایین‌تر برود، اما او هربار سعی می‌کرد با رفتارهایش درگیری ایجاد کند. روز حادثه هم او درگیری را آغاز کرد و من هم برای دفاع از خودم ضربه‌ای به او زدم، اما ضربه من به چشم شاکی نخورد و من او را کور نکردم ممکن است در آن شلوغی دعوا فرد دیگری باعث کور شدن شاکی شده باشد.

    بعد از اظهارات متهم شاکی با لحنی عصبانی گفت: حالا که این شخص من را متهم به دروغگویی می‌کند و حاضر به عذرخواهی هم نیست، به هیچ وجه حاضر به گذشت نیستم و قصاص می‌خواهم. ضمن اینکه همه خسارتی که به من وارد شده را هم باید بدهد.

    وکیل مدافع متهم نیز در دفاع از موکلش گفت: موکل من به‌لحاظ اقتصادی فرد ضعیفی است و او به‌خاطر حفظ منافع خانواده‌اش تلاش کرده و در دفاع از خودش مجبور به درگیری شده است. با این حال ما درخواست مصالحه داریم.

    در پایان این جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

     

    منبع: خبر آنلاین

  • مرگ پدر بعد از درگیری با طلبکار پسرش‌

    مرگ پدر بعد از درگیری با طلبکار پسرش‌

    مرگ پدر بعد از درگیری با طلبکار پسرش‌

    دربررسی‌های اولیه مشخص شد مرد میانسالی به نام هوشنگ از پسر هاشم، مبلغی پول طلبکار بوده است؛ روز حادثه هوشنگ به همراه مأمور و در حالی که برگه جلب پسر هاشم را داشته به خانه او می‌رود، اما هاشم مقابل در ورودی خانه می‌رود و مدعی می‌شود که پسرش در خانه نیست.

    هوشنگ که اظهارات هاشم برایش قانع کننده نبود، با او درگیری لفظی پیدا می‌کند و به گفته خانواده هاشم، وی را هل می‌دهد. مرد میانسال تعادلش را از دست می‌دهد و به زمین می‌افتد. همین مسأله باعث می‌شود که حال او وخیم شده و پس از انتقال به بیمارستان هاشم تسلیم مرگ شود.

    با توجه به اینکه خانواده هاشم مدعی هستند هوشنگ وی را هل داده است و عامل این حادثه بوده است، بازپرس جنایی دستور بازداشت او را صادر کرد. همچنین بازپرس مصطفی واحدی دستور بازبینی دوربین‌های مداربسته و تحقیق از شاهدان را صادر کرد تا مشخص شود آیا این حادثه عمدی بوده است و چه میزان هل دادن وی در مرگش تأثیر داشته است.

    17302

    منبع: خبر آنلاین

  • محاکمه دوباره زن خیانتکار به اتهام همدستی در قتل شوهر

    محاکمه دوباره زن خیانتکار به اتهام همدستی در قتل شوهر

    محاکمه دوباره زن خیانتکار به اتهام همدستی در قتل شوهر

    صاحبخانه که مأموران را با خبر کرده‌بود، در توضیح گفت: «چند ماه قبل این ویلا را خریده بودم و می‌خواستم در حیاط آن استخر بسازم. امروز کارگرها در حال کندن باغچه حیاط بودند که با اسکلت یک انسان روبه‌رو شدند و آنرا بیرون کشیدند.» با انتقال بقایای جسد به پزشکی قانونی، در روند تحقیقات، مشخص شد سال‌۹۲ زن صاحبخانه مأموران را از ناپدید شدن شوهر ۴۰‌ساله‌اش به نام فرشید باخبر کرده بود، اما ردی از آن مرد به دست نیامده بود.همچنین مشخص شد همسر فرشید که فریبا نام داشت بعد از فروش ویلا با مرد جوانی به نام شاهین ازدواج کرده و در شهرستان همدان صاحب یک فرزند شده‌اند.

    با بدست آمدن این اطلاعات فریبا بازداشت شد و مورد تحقیق قرار گرفت تا اینکه به قتل شوهر سابقش با همدستی شاهین اعتراف کرد و گفت: «شوهرم مرد بداخلاقی بود. از او دو فرزند داشتم تا اینکه آخرین بار وقتی با هم درگیر شدیم شاهین برای میانجیگری به خانه‌مان آمد و با شوهرم درگیر شد. در آن درگیری من دهان شوهرم را گرفتم و شاهین با چاقو او را زد. سپس جسد را در باغچه خانه دفن کردیم و بعد از ازدواج با شاهین به همدان رفتیم.»

    بعد از این توضیحات، شاهین نیز بازداشت شد و با اقرار به جرمش گفت: «فریبا دوست صمیمی خواهرم بود. آخرین بار او به خواهرم زنگ زد و کمک خواست. این شد که برای وساطت به خانه آن‌ها رفتم. مقتول چاقو در دست داشت به همین خاطر چاقویی از اپن آشپزخانه برداشتم و یک ضربه زدم.»

    دو متهم در شعبه دهم محاکمه شدند و با درخواست اولیای‌دم شاهین به قصاص و فریبا از اتهام معاونت در قتل تبرئه و به حبس محکوم شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و با تأیید حکم قصاص شاهین، حکم تبرئه زن جوان نقض و پرونده بار دیگر به همان شعبه فرستاده شد.

    بنابراین پرونده برای دومین بار روی میز هیئت قضایی همان شعبه قرار گرفت، اما زن جوان که با قرار وثیقه آزاد بود در دادگاه حاضر نشد. به این ترتیب هیئت قضایی جلسه را به تاریخ دیگری موکول کرد جلسه با حضور متهم برگزار شود.

    17302

    منبع: خبر آنلاین

  • این زن که دیروز در دادگاه محمد امامی حضور داشت کیست؟

    این زن که دیروز در دادگاه محمد امامی حضور داشت کیست؟

     

    این زن که دیروز در دادگاه محمد امامی حضور داشت کیست؟|خبر فوریحضور فاطمه شامانی همسر دوم شهاب الدین غندالی رئیس پیشین صندوق ذخیره فرهنگیان از جمله نکات قابل توجه جلسه دیروز دادگاه محمد امامی بود.

    نماینده دادستان در جلسه پیشین دادگاه با قرائت اتهام فاطمه شامانی دیگر متهم این پرونده، گفته بود: با عنایت به اینکه متهم شهاب‌الدین غندالی با هدف اختقای منشأ مجرمانه اموال و وجوه دریافتی، نسبت به انتقال آنها به نام همسر دومش (فاطمه شامانی) و فرزند همسرش (مهربد شامانی) اقدام نموده است، اتهام وی دایر بر پولشویی نیز محرز است.

    وی افزوده است: متهم فاطمه شامانی به مراتب فوق، نامبرده متهم است به الف) معاونت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق تسهیل در فرایند دریافت غیرقانونی ضمانت نامه‌ها و تسهیلات به نفع شرکت‌های منتسب به محمد امامی و امیررضا فرزان راد و ب) پولشویی به شرح مذکور در بند «ب» از اتهامات شهاب‌الدین غندالی از طریق تحصیل اموال و وجوه با علم به منشأ مجرمانه.

     

  • شجریان را باید نماد وحدت ایرانی‌ها دانست

    شجریان را باید نماد وحدت ایرانی‌ها دانست

     

    شجریان را باید نماد وحدت ایرانی‌ها دانست|خبر فوریفعال سیاسی اصلاح طلب گفت: ایران بدون شجریان قطعاً چیزی کم خواهد داشت. شجریان نه صرفاً یک موسیقیدان بلکه تجربه زندگی ایرانیان بود که صدای او بازتاب دهنده آن بود.

    محمدرضا خاتمی نوشت: «شــــاید تمـــام مــردم ایـــران مانند من اول از هر چیز به واسطه صدای استاد شجریان با ایشان آشنا و شیفته آن هنر ناب و والا شدند. اما جایگاه امروز استاد شجریان در فرآیندی شکل گرفت که ابعاد دیگر وجودی ایشان نیز برای جامعه مکشوف شد. همین الان، به رغم اینکه استاد شجریان سال‌ها بود که در عرصه هنر فعالیتی نداشتند و در بستر بیماری بودند و رحلت ایشان قابل پیش‌بینی بود اما می‌بینیم که این فقدان باز هم برای جامعه باورکردنی نیست. نه به این معنا که گویی جامعه عزیزی را از دست داده، بلکه می پنداریم همه ما خودمان را از دست داده‌ایم، چراکه استاد شجریان هویت ملی ما شده بود. چرا از سویی این ملت شادی و غم، شکست و پیروزی خود را با صدای او تجربه کرده بودند و از سویی دیگر در تمام این میدان‌ها، او را در کنار خویش و نه در موقعیتی جدا از جامعه می‌دیدند.

    ایران بدون شجریان قطعاً چیزی کم خواهد داشت؛ چرا که کمتر کسی است که بخشی از زندگی خود را با صدای او تجربه نکرده باشد. شجریان نه صرفاً یک موسیقیدان بلکه تجربه زندگی ایرانیان بود که صدای او بازتاب دهنده آن بود. اما صدا و هنر موسیقی شجریان هم نبود که او را جاودانه کرد بلکه هنر زندگی او چنین اثری بر جای گذاشت و او را در دل ملت ایران جا داد و عزیز کرد. به همین اعتبار بیراه نیست که شجریان را نماد تمدن و فرهنگ ایران دانست. بخش زیادی از نسل‌های جوان ما که نه شناختی از حافظ دارند و نه تجربه زیستی و همدلی با شعر سعدی و مولانا و خیام، با شجریان بود که این بخش از هویت ایرانی را شناختند. همه ما سهم ادبیات فارسی را در تمدن ایرانی می‌دانیم و اینگونه است که آقای شجریان با صدای خودش، ادبیات ایران را پیش روی نسل‌های جدید گذاشت و باعث کشف دوباره آن توسط این بخش از جامعه شد.

    اما خیلی مهمتر از اینها باید شجریان را نماد وحدت ایرانی‌ها دانست. هیچ ایرانی نیست که با او بیگانه باشد و احساس غربت با این هنرمند بکند. تقریباً تمام اقوام، مذاهب و حتی گرایش‌های اجتماعی ایران او را به عنوان مظهر فرهنگی ایران زمین، با تمام تنوع رنگین کمانی آن می‌شناختند. تنها از یک مظهر ملی بر می‌آید که در اوج طرد شدگی‌ها و نامهربانی‌ها در کنار مردم خویش بماند و مرام خودش را حفظ کند. او نشان داد که در نهایت ایران برایش مهم‌ترین چیز است و سرانجام در خاک همین وطن چشم از جهان فروبست.

    شخصیتی که در ظاهر هنری بود اما در واقع ظرفیت وسیعی داشت که از توانایی تجمیع تمام رنگین‌کمان فرهنگی، قومی و اجتماعی ایران برخوردار بود. کما اینکه در سال‌های اخیر که زندگی ایشان به شدت به دلیل بیماری محدود شده بود، انگار همان نفس او هم برای بسیاری در این سرزمین مایه آرامش و برکت بود. هیچکس شکی ندارد که خاک ایران در خود چنین گوهرهایی را کم پنهان نکرده است.»

     

  • واکنش مولاوردی به اخباری مبنی بر جاسوس بودن او

    واکنش مولاوردی به اخباری مبنی بر جاسوس بودن او

     

    واکنش مولاوردی به اخباری مبنی بر جاسوس بودن او|خبر فوریمعاون اسبق رییس جمهور در واکنش به خبری مبنی بر اینکه در جلسه دادگاه او به جرم جاسوسی محکوم شده است، گفت: اتهامی تحت عنوان جاسوسی در کیفرخواست ذکر نشده است که محکومیتی تحت آن عنوان آمده باشد.

    پس از برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات «شهیندخت مولاوردی» که در روز دوشنبه ۱۴مهرماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد، کانال های فیک نیوز در اقدامی، اخباری کذب درخصوص جلسه دادگاه معاون اسبق رییس جمهور منتشر کردند، در متن خبری که در کانال های فیک‌نیوز‌ منتشر شد، آمده بود: «مولاوردی محکوم به جرم جاسوسی و ارائه اطلاعات طبقه بندی به بیگانگان است.»

    شهیندخت مولاوردی گفت: فقط یک جلسه در شعبه ۱۵ برگزار شده است و نه آخرین جلسه از سلسله جلسات! و آخرین دفاع هم‌ در همان جلسه روز دوشنبه اخذ بود، شد.

    او در ادامه بیان کرد: اتهامی تحت عنوان جاسوسی در کیفرخواست ذکر نشده است که محکومیتی تحت آن عنوان آمده باشد!

    مولاوردی افزود: هنوز جوهر دفاعیه خشک نشده که این جوسازی ها شروع شده است! آیا این وهن دستگاه قضا و به سخره گرفتن عدالت قضایی و اصل دادرسی عادلانه نیست؟ مدعی العموم کجاست؟

    گفتنی است؛ جلسه دادگاه با حضور وکیل مدافع متهم، نماینده حقوقی معاونت حقوقی ریاست جمهوری و نماینده دادستان برگزار شد، دو اتهام در اختیار قرار دادن اطلاعات و اسناد طبقه‌بندی شده با پوشش مسئولین نظام با هدف برهم زدن امنیت کشور از طریق انعقاد قرارداد با صندوق جمعیت سازمان ملل متحد و فعالیت تبلیغی علیه نظام به مولاوردی، تفهیم شد.

    در جلسه دادگاه، مولاوردی و وکیل مدافع او دفاعیات خود را ارائه دادند و آخرین دفاع نیز توسط دادگاه از متهم اخذ شد.

    معاون اسبق رییس جمهور در واکنش به خبری مبنی بر اینکه در جلسه دادگاه او به جرم جاسوسی محکوم شده است، گفت: اتهامی تحت عنوان جاسوسی در کیفرخواست ذکر نشده است که محکومیتی تحت آن عنوان آمده باشد.

    پایگاه خبری خبر فوری (khabarfoori.com)

    واکنش مولاوردی به اخباری مبنی بر جاسوس بودن او|خبر فوری

    پس از برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات «شهیندخت مولاوردی» که در روز دوشنبه ۱۴مهرماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد، کانال های فیک نیوز در اقدامی، اخباری کذب درخصوص جلسه دادگاه معاون اسبق رییس جمهور منتشر کردند، در متن خبری که در کانال های فیک‌نیوز‌ منتشر شد، آمده بود: «مولاوردی محکوم به جرم جاسوسی و ارائه اطلاعات طبقه بندی به بیگانگان است.»

    شهیندخت مولاوردی گفت: فقط یک جلسه در شعبه ۱۵ برگزار شده است و نه آخرین جلسه از سلسله جلسات! و آخرین دفاع هم‌ در همان جلسه روز دوشنبه اخذ بود، شد.

    او در ادامه بیان کرد: اتهامی تحت عنوان جاسوسی در کیفرخواست ذکر نشده است که محکومیتی تحت آن عنوان آمده باشد!

    مولاوردی افزود: هنوز جوهر دفاعیه خشک نشده که این جوسازی ها شروع شده است! آیا این وهن دستگاه قضا و به سخره گرفتن عدالت قضایی و اصل دادرسی عادلانه نیست؟ مدعی العموم کجاست؟

    گفتنی است؛ جلسه دادگاه با حضور وکیل مدافع متهم، نماینده حقوقی معاونت حقوقی ریاست جمهوری و نماینده دادستان برگزار شد، دو اتهام در اختیار قرار دادن اطلاعات و اسناد طبقه‌بندی شده با پوشش مسئولین نظام با هدف برهم زدن امنیت کشور از طریق انعقاد قرارداد با صندوق جمعیت سازمان ملل متحد و فعالیت تبلیغی علیه نظام به مولاوردی، تفهیم شد.

    در جلسه دادگاه، مولاوردی و وکیل مدافع او دفاعیات خود را ارائه دادند و آخرین دفاع نیز توسط دادگاه از متهم اخذ شد.

  • همسر و خواهر متهم ردیف اول پرونده سکه ثامن به حبس محکوم شدند

    همسر و خواهر متهم ردیف اول پرونده سکه ثامن به حبس محکوم شدند

     

    همسر و خواهر متهم ردیف اول پرونده سکه ثامن به حبس محکوم شدند|خبر فوریوکیل مدافع جمعی از شکات پرونده سکه ثامن از صدور حکم حبس برای همسر و خواهر متهم ردیف اول (متهمان ردیف دوم و سوم) این پرونده خبر داد.

    رسول کوهپایه زاده  از صدور رای محکومیت برای همسر و خواهر متهم ردیف اول پرونده سکه ثامن خبر داد.

    وی افزود: امروز رای دادگاه بدوی در خصوص این متهمان به جرم پولشویی و کلاهبرداری صادر شد.

    وکیل مدافع جمعی از شکات پرونده سکه ثامن با بیان اینکه این رای قطعی نیست، گفت: به دلیل محدودیت ها و منع قانونی از بیان جزئیات معذورم اما به طور کلی این متهمان به حبس و جزای نقدی محکوم شدند.

    شهریور ماه سال ۹۷ بود که سکه ثامن به عنوان دروازه تجارت الکترونیک و خرید و فروش آنلاین سکه و طلا با صدور اطلاعیه‌ای رسماً اعلام ورشکستگی کرد. اما این پایان کار برای صاحبان این سایت نبود و چند روز بعد پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا در نامه‌ای به رئیس کل بانک مرکزی، خواستار مسدود کردن تمامی حساب‌های مدیران سکه ثامن حسب دستور مقام قضایی شد.

    کمی بعد اما خبر فرار متهم ردیف اول پرونده سکه ثامن بین هزاران شاکی این پرونده پخش شد و در نهایت هفتم مهر ماه ۹۷ بود که پس از روزها گمانه زنی و اخبار تأیید نشده دربارهٔ وضعیت مدیر سایت سکه ثامن، دادستان وقت تهران خروج این فرد از کشور را تأیید و اعلام کرد: با اینکه مدیر سایت سکه ثامن از ایران خارج شده و در دسترس نیست، اما تمام حساب‌ها و اموالش از جمله املاک و تعدادی اتومبیل گران قیمت توقیف شده‌است.

    در همین حوالی اما تعدادی از شکات از فراری دادن فرهاد زاهدی فر متهم ردیف اول این پرونده خبر دادند، خبری که کمی بعد البته از سوی مقامات قضایی رد شد.

    در نهایت چهاردهم مهر ماه بود که نیروی انتظامی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: فرهاد زاهدی فر مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیکی ثامن معروف به «سکه ثامن» که از هزاران نفر از طریق سایت سکه ثامن، صدها میلیارد تومان در چند استان کلاهبرداری و از کشور متواری گردیده بود با اقدامات فنی، عملیاتی و اطلاعاتی پلیس فتا در یکی از کشورها شناسایی و با همکاری پلیس بین الملل ناجا و قوه قضائیه بازداشت و از طریق فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) به کشور بازگردانده شد.

    یک روز بعد همسر متهم هم شناسایی و بازداشت و از طریق فرودگاه به کشور بازگردانده شد.

    سکه ثامن اولین پرونده تشکیل شده برای متهم زاهدی فر نبود چرا که او پیش تر کسب و کارهای مشابه را با همین شیوه مدتی انجام داده و سپس اعلام ورشکستگی می کرده است. به همین دلیل و با توجه به سابقه دار بودن متهم او در ابتدای تحقیقات همکاری‌های لازم را نداشت. عدم همکاری متهم با بازپرس ادامه داشت اما همه شاکیان پرونده به دادسرا احضار و توضیحاتی را در مورد شکایت خود مطرح کردند.

    در نهایت با پیگیری‌های چند جانبه در یک فرایند استثنایی، تابستان سال گذشته طلب مالباختگان پیش از برگزاری دادگاه پرداخت شد.

     

  • مرد مچ زن خائنش را با دامادشان گرفت

    مرد مچ زن خائنش را با دامادشان گرفت


    5f58f9e59a5ac_2020-09-09_20-21

    داماد خانواده که در رابطه پنهانی با عروس خانواده زنش در ارتباط بود با ضربات چاقو مرد غیرتی به قتل رسید.

    ۳ سال پیش بود که یک روز اتفاقی، زودتر زمان همیشگی به خانه بازگشتم . همسرم متوجه حضور من نشده بود و سرش توی گوشی بود و داشت پیامک ارسال می کرد. اما با دیدن من هول شد و گوشی از دستش افتاد و من که به این رفتارش شک کرده بودم گوشی را گرفتم و شماره ها را چک کردم و آنجا بود که متوجه شدم او مشغول گفتگو با شوهر خواهرم بوده است. ناصر ۲۵ سال بود با خواهرم زندگی می کرد و ۳ فرزند داشتند.

    خیانت زنانه

    باورم نمی شد که همسرم بعد از ۱۷سال زندگی مشترک و ۲ فرزند دست به این کار زده است. همسرم زیر بار نرفت و انکار کرد حتی وقتی از والدینش کمک خواستم آنها به جای نصیحت دخترشان از او دفاع کردند و مرا متهم کردند که قصد بدنام کردن دخترشان را دارم. با وجود اینکه او نپذیرفت به من خیانت کرده است از او خواستم به خاطر فرزندانمان دست از این کار بردارد و حتی او را به مشاوره بردم و هر کاری انجام دادم تا او را دوباره به زندگی مشترکمان دلگرم کنم و زندگی خود و همچنین خواهرم را از ویرانی نجات دهم اما فایده ای نداشت.

    بعد از مدتی مچ همسرم را با ناصر که در خانه یکی از آشنایامان بودند گرفتم و با اطلاع از اینکه بی وفایی او نسبت به من به خیانت فیزیکی رسیده است دیگر نتوانستم به زندگی مشترک ادامه دهم و با طلاق موافقت کردم و با او شرط کردم که اصلا دور و بر خانه ما نیاید و خودم فرزندانمان را برای دیدنش ببرم .

    به تصور خودم می خواستم حالا که زندگی خودم در آتش هوس بازی همسرم سوخته با دور کردن او برای حفظ زندگی خواهرم تلاش کنم. اما چند روز بعد از طلاق فهمیدم همسر سابق و دامادمان بلافاصله پس از طلاق بدون رعایت چارچوب های عرفی و شرعی عقد کرده اند و حالا همسر خیانتکارم هووی خواهرم شده بود و دو طرف با وقاحت و بدون پنهان کاری این موضوع را همه جا عنوان می کردند و حتی دامادمان یک روز توی خیابان جلوی من را گرفت و با لحن تحقیرآمیزی عنوان داشت که هم با خواهرتان ازدواج کرده ام و هم عروستان را از راه به در کردم. با وجود سنگین بودن این حرف ولی باز هم سکوت کردم .

    تا اینکه در شب حادثه همسر سابقم بر خلاف توافقمان برای بردن فرزندانمان آمد و وقتی بچه ها با او نرفتند رفت و بار دوم با همسر جدیدش بازگشت و بدون توجه به نگاه های متعجب و کنجکاو همسایه ها شروع به سرو صدا و فحاشی کردند.

    قتل داماد خانواده

    چاره ای نداشتم برای حفظ آبرو و تمام کردن سرو صداها از خانه بیرون رفتم و با آنها درگیر شدم و نزاع و درگیری ما اصابت ضربات چاقوی من بر بدن دامادمان به پایان رسید .

    از کشتن یک انسان دیگر، خوشحال نیستم اما آنها در آتشی سوختند که خودشان شعله اش را از سال ها پیش روشن کرده بودند .

    من تمام تلاشم را برای حفظ زندگی خود و خواهرم کردم اما اشتیاق بی نهایت همسرم برای شکل دادن ارتباط پنهانی با شوهر خواهرم و لاابالی گری شوهر خواهرم ما را به این نقطه رساند.

    فرزندان خواهرم یتیم شدند و فرزندان خودم نیز با برچسب پدر قاتل باید تا همیشه زندگی کنند.

    هوس بازی دو انسان بی ملاحظه زندگی یک خاندان را زیر و رو کرد و نمی دانم واقعا روزی می رسد که این اتفاقات تلخ را فراموش کنم.

    خیلی دلم می خواهد با همسر سابقم روبرو شوم و از او بپرسم که آیا این خیانت آنهم با یکی از نزدیکان من، ارزش زیر پا گذاشتن چارچوب های اخلاقی و شرعی و نادیده گرفتن یک عمر زندگی مشترک را داشت ؟

    آیا رابطه پنهانی آنقدر هیجان انگیز بود که به خاطرش آرامش فرزندانمان را نابود کنی و از مردی که تمام دغدغه اش خوشبختی تو و فرزندانش بود به یک قاتل بسازی؟

    نظریه کارشناس

    – گاهی اوقات افراد فداکاری زیادی در زندگی مشترک از خود نشان می دهند اما بازهم با خیانت از سوی شریک زندگی خود روبرو می شوند و برای خیلی از افراد این پرسش پیش می آید به چه علت افراد نسبت به زندگی مشترک چند ساله اشان سرد می شوند ؟!

    زندگی مشترک مانند یک گلدان گل است که به مراقبت مستمر نیاز دارد و هر زمان که آن را به حال خود رها سازید باید منتظر پژمردگی و از هم پاشیدن آن باشید. بسیاری از افراد علاقه ،مهربانی و فداکاری زیادی در رابطه از خود نشان می دهند اما مشکلی که آنها را در نهایت با شکست روبرو می سازد عدم برخورداری از مهارتهای زندگی می باشد .

    گری چاپمن در کتاب ۵زبان عشق می گوید : شما باید زبان طرف مقابل خود و به اصطلاح عامیانه “قلق” طرف مقابل خود را کشف کنید تا رابطه ای موفق و بدون شکست داشته باشید . مثلا اگر همسر شما عشق را در گرفتن کادو یا با نوازش و توجه یا با وقت گذراندن با هم یا در قالب کلمات عاشقانه می شناسد اگر شما با روش دیگری به او محبت کنید او در گذر زمان دلسرد شده و سمت افراد غریبه ای گرایش پیدا می کند که زبان عشق او را می شناسند . یکی دیگر از مهارتهایی که باعث حفظ و استمرار زندگی مشترک می گردد داشتن اهداف و برنامه های مشترک می باشد . هم افزایی یکی دیگر از علل احساس رضایت از زندگی مشترک می باشد .منظور از هم افزایی این است که شما بعد از چند سال که از زندگی مشترک گذشت در مقایسه زندگی خود در دوران تجرد و تاهل به این نتیجه برسیبد که ازدواج باعث رشد شما شده است .بسیاری از افراد وقتی متوجه می شوند در این سالها درجا زده اند به پوچی می رسندو درست زمانی که زن یا شوهر زبان،هدف و معنای مشترکی در رابطه با همسر خود نمی یابد از هر زمان دیگری در برابر وسوسه شکل دادن روابط فرازناشویی و زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاقی و شرعی آسیب پذیرتر می شود و سعی می کند هیجان نداشته اش را در رابطه ای دیگر بیابد و از احساس پوچی که ذهنش را پر کرده فرار کند .

    با وجود اینکه در حال حاضر مراکز مشاوره مختلف از سوی بهزیستی،آموزش و پرورش و نیروی انتظامی در سراسر کشور راه اندازی شده که خدمات روانشناختی را با هزینه های اندک و حتی رایگان به شهروندان ارائه می دهند بسیاری از زنان و مردان به جای درخواست کمک از کارشناسان و متخصصان ترجیح می دهند به راهکارهای اشتباه و ناپخته از جمله روابط فرازناشویی روی آورند .روابطی که در ابتدا شیرین و دلپذیر و هیجان انگیز به نظر می رسند اما در نهایت به دل شکستگی، طلاق و جنایت می انجامند .

    اگر حفظ زندگی مشترکتان برای شما مهم است و مایلید رابطه زناشویی‌اتان طراوت و تازگی خود را حفظ کند پس کتاب بخوانید ، در کارگاه های روانشناسی شرکت کنید و از راهنمایی مشاورین خانواده استفاده کنید./رکنا

     

    منبع: رکنا

  • انتشار اولین اسناد علیه طبری در دادگاه / عکس

    انتشار اولین اسناد علیه طبری در دادگاه / عکس

    5ee856f596da3_2020-06-16_09-51

    چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری و متهمان دیگر این پرونده، به ریاست قاضی بابایی در شعبه ۵ دادگاه کیفری یک استان تهران در حال برگزاری است.

    قاضی بابایی در آغاز چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری و سایر متهمان پرونده، اظهار داشت: جلسه دادگاه رسمی و علنی است.

    سپس رییس دادگاه به مشایخ یکی از متهمان پرونده اعلام کرد که در جایگاه قرار گیرد.

    در ادامه، قاضی خطاب به مشایخ گفت: در تکمیل دفاعیات خود مرتبط با اراضی کلاک که در جلسه قبل دادگاه ارائه کردید، چنانچه دفاعیه‌ای دارید، اظهارات خود را تکمیل کنید.

    مشایخ گفت: من دفاعی ندارم.

    قاضی سپس خطاب به وکیل مشایخ گفت: در جایگاه قرار بگیرید و فقط در خصوص اتهامات موکلتان مرتبط با اراضی کلاک دفاعیه لازم را ارائه کنید.

    وکیل مشایخ با قرار گرفتن در جایگاه گفت: لایحه‌ای در ۱۹ صفحه تدوین شده که به موجب آن ضمن تذکری نسبت به اتهامات وارده، دلایل عدم انتساب اتهامات به موکلم تشریح شده است.

    در ادامه وکیل مشایخ گفت: من ایراداتی را هر چند جزئی به روند شکلی پرونده وارد می‌دانم.

    وکیل مشایخ در ادامه با استناد به مواد ۳۸۷ و ۳۸۸ قانون آیین دادرسی کیفری، گفت: علیرغم مساعدت دادگاه به دلیل کثرت اوراق پرونده فرصت کافی برای مطالعه پرونده وجود نداشت.

    وکیل مشایخ گفت: اتهام فراهم نمودن ارتشا بین دانیال زاده و طبری در قرار جلب دادرسی وجود نداشت، اما در صدور کیفرخواست جزو اتهامات موکل من ذکر شد؛ در صورتی که موکل من دانیال زاده را تا قبل از این دادگاه نمی‌شناخته است.

    وکیل مشایخ اضافه کرد: قبل از پرداختن به ماهیت پرونده مقدمه‌ای را ذکر می‌کنم و آن اینکه موکل من به محض دستگیری و در همان هفته اول، صادقانه همه مطالب را به عرض ضابطین و بازپرس پرونده رساند و همه گونه همکاری را به عمل آورد؛ موکل من فقط به عنوان واسطه و صرفا از روی روابط دوستانه بدون اطلاع از قصد مجرمانه سایرین، اقداماتی را انجام داده است.

    وکیل مشایخ گفت: مطلب دیگر آنکه موکل من در فرآیند تحقیقات تمام تلاش خود را برای کشف حقیقت انجام داد و موید عرایض من آنکه نماینده دادستان وی را شایسته تخفیف دانسته است و شخص موکل من نیز ضمن پذیرش قصور خود اعلام کرده که عمدی در اقدامات انجام شده نداشته است و اگر حرکتی را انجام داده صرفا از روی اعتماد و دوستی بوده است.

    وکیل مشایخ تصریح کرد: موکل من ضمن ابراز پشیمانی و توبه در محضر دادگاه، درخواست رافت اسلامی و تخفیف را دارد. همانگونه که ریاست قوه قضاییه اعلام کرده است کسانی که موارد جرم را اعلام کنند مستحق تشویق هستند، لذا درخواست دارم این موارد مدنظر دادگاه قرار گیرد.

    در این هنگام یکی دیگر از وکلای متهم مشایخ برای دفاع از ماهیت جرم در خصوص اراضی کلاک در جایگاه حاضر شد و گفت: وساطت‌هایی که موکلم انجام داده مربوط به سال‌های ۸۴ تا ۸۶ بوده و به نظرم نباید موضوع کلاک را کاملاً به موکلم منتسب کرد. همچنین بحث سانا نیز به موکلم ارتباطی ندارد، موضوعات مرتبط با موکل اینجانب صرفا در بازه زمانی ۸۴ تا ۸۶ بوده است، روند اداری اراضی کلاک طی لایحه تقدیم دادگاه شده است. نماینده دادستان نیز در جلسات گذشته بیان کرده است که اصل فساد در کمیسیون ماده ۵ صورت گرفته است.

    وکیل متهم مشایخ درباره موضوع ۱۰۰ هزار یورو، اظهار کرد: موکلم بیان کرده که در موضوع ۱۰۰ هزار یورو در سال ۸۶ نجفی این مبلغ را تحویل طبری داده و موکلم فقط حضور داشته است که صرف حضور، مصداق وساطت در ارتشاء نیست.

    پس از اظهارات وکیل متهم مشایخ، نماینده دادستان درباره قانون تشدید، گفت: طبق قانون فرد باید دریافتی‌هایش را برای انجام امری در سازمان متبوع بگیرد تا رشوه تلقی شود و اگر خارج از سازمان باشد مسئله اعمال نفوذ مطرح است. در پرونده سرخوش اینطور است و در مسئله متهم مشایخ اینگونه بوده که یک فرد با نفوذ در قوه قضاییه از آن‌ها حمایت کند، مسئله ۸۸ فقط صدور رای است و از قبل در دیوان عدالت مطرح شده که دیوان صلاحیت را قبول نمی‌کند و پرونده به دادگاه لواسان برمی‌گردد، در خصوص متهم منصوری نیز قطعاً اقدامات قضایی بوده است.

    وی درباره مرور زمان اظهار کرد: طرح موضوع مرور زمان درست نیست؛ چرا که هرجا متبوع باشد تابع نیز حضور دارد و در این پرونده بحث مباشرت مشایخ در تشکیل شبکه ارتشاء مطرح است، در خصوص ۱۰۰ هزار یورو هم حرف وکیل متهم را می‌پذیرم، همچنین ایراد درباره نقش مشایخ در موضوع روما وارد است.

    در این بخش وکیل اول متهم مشایخ گفت: حرفم نافی زحمات بازپرس نیست، در قانون آمده که باید اوراق به امضای ضابط برسد و در برخی از اوراق ملاحظه می‌شود که اینگونه نیست، اما تردیدی در زحمات شبانه‌روزی دستگاه قضا و بازپرس پرونده وجود ندارد.

    وکیل مدافع متهم مشایخ در ادامه عنوان کرد: در مورد منصوری هیچ دلیلی غیر از خوداظهاری موکل وجود ندارد و براساس اظهارات موکل علیه منصوری اعلام جرم شده است.

    وکیل مدافع متهم مشایخ بیان کرد: منصوری در سال ۹۵ مراجعات مکرری به نجفی داشته و درخواست‌های مالی اعم از آپارتمان و پول داشته است. مشایخ گفته است منصوری با لحنی تهدید آمیز توقعات خود را بیان می‌کرده که در نهایت نجفی ۵ بسته صد هزار یورویی در سال ۹۵ به منصوری می‌دهد.

    در ادامه قاضی از وکیل متهم طبری خواست در جایگاه قرار گیرد و دفاعیات تکمیلی خود را در ارتباط با اراضی کلاک و صرفا در ماهیت ارائه دهد.

    رییس جلسه خطاب به متهم طبری گفت: در مورد اراضی کلاک توضیح دهید.

    وکیل متهم طبری گفت: در ارتباط با اراضی کلاک، منشا دفاع موکل به قرارداد‌هایی برمی‌گردد که موکل مطرح کرده است. لازم است نماینده دادستان در مقام شاکی عمومی برای اثبات ادله در جهت وارد کردن اتهام به موکل به این سئوالات پاسخ دهد که آ‌یا شاکی عمومی قرارداد ۲۵.۱۲.۸۵ با موضوع مشاوره، کارشناسی و ساخت و ساز با مشایخ را قبول دارد یا خیر؟ اگر قبول ندارد دلیل بی اعتباری آن چیست.

    وی افزود: همچنین آیا شاکی عمومی قرارداد جعاله سرمایه گذاری بین مشایخ و موکل را در خصوص پروژه کریم خان قبول دارد یا خیر و دلیل بی اعتباری آن چیست؟

    این وکل عنوان کرد: از طرفی تحقیقات در محضر بازپرس از موکل حتما باید در حضور وکیل باشد.
    قاضی در واکنش به این گزاره وکیل مدافع متهم طبری، گفت: ظاهرا پرونده را خوب مطالعه نکرده‌اید؛ چرا که برگزاری جلسه تحقیق از موکل شما در حضور وکلا منعکس است.

    وی ادامه داد: از طرفی موکل را به نوعی به منصوری ارتباط می‌دهند، اما موکل کوچکترین مداخله‌ای نسبت به کسی نداشته.

    وکیل متهم طبری گفت: موکل هیچ یک از اتهامات را در ارتباط با کلاک قبول نداشته و ندارد و آن بخش از اظهارات مشایخ که اتهاماتی را متوجه موکل می‌کند را نیز قبول ندارد.

    در این بخش از جلسه دادگاه نماینده دادستان ضمن قرار گیری در جایگاه گفت: ۱۵ جلسه که میانگین هر جلسه با ارفاق سه ساعت برگزار شده و از متهم طبری تحقیق شده است که این نشان می‌دهد که وکیل مدافع عملا پرونده را ندیده است.

    وی در مورد سوال وکیل طبری در مورد قرارداد مشارکت در ساخت و ساز بین طبری و مشایخ، گفت: بله ما این قرارداد را قبول داریم، اما صوری است و متهم طبری قصد داشته ۸ میلیارد و ۴۰۰ را توجیه کند و بگوید که در ازای این قرارداد است؛ ان قرارداد هم بدون تاریخ است و پول‌ها در ازای چیزی نبوده و از طرفی سوالی که مطرح می‌شود این است کدامین مشاوره‌ای است که در سال ۸۴ مبلغ آن ۸ میلیارد و ۴۰۰ بشود. از طرفی این مبلغ در طول چند سال گرفته شده است.

    قهرمانی در مورد قرار داد جعاله که از سوی وکیل مدافع متهم طبری مطرح شد نیز گفت: بله متهم طبری نوشته، اما ملک کریم خان را در سال ۸۶ دریافت کرده و در سال ۹۰ قرارداد جعاله نوشته شده است کدامین قرار داد مشارکتی است که فردی سهم بیاورد و کل سهم منتقل شود به متهم طبری. در کدامین نوع از مشارکت چنین چیزی وجود دارد؟

    در ادامه قهرمانی نماینده دادستان تصریح کرد: وکیل طبری قبلا هم گفته بود نجفی سالی یکبار به ایران می‌آید حال آنکه بر اساس استعلامی که از اداره گذرنامه کرده‌ایم نجفی خیلی بیشتر از این‌ها به ایران می‌آید؛ ما در جلسات دادگاه اسناد زیادی از جمله ملک کریم خان، ملک اداری تجاری سانا و اسناد ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان را ارائه کرده‌ایم که متأسفانه وکیل متهم در باب آن‌ها پاسخی نداد.

    در ادامه جلسه دادگاه قاضی به طبری متهم ردیف اول پرونده اعلام کرد در جایگاه قرار گیرد؛ رییس جلسه خطاب به طبری، گفت: یکی از اتهامات شما دریافت رشوه از مصطفی نیاز آذری شامل ۵ قطعه زمین در بابلسر با پلاک‌های مندرج در پرونده است؛ این اتهام به شما تفهیم می‌شود؛ بدواً بفرمایید آیا این اتهامات را قبول دارید؟

    طبری پاسخ داد: خیر.

    قاضی اعلام کرد: توضیح بفرمایید.

    متهم طبری گفت: من این اتهامات را به هیچ وجه قبول ندارم، مصطفی نیاز آذری از فعالین اقتصادی کشور است.

    طبری تصریح کرد: اینکه اعلام شده من در ۵ نقطه زمین زراعی و کشاورزی به عنوان رشوه دریافت کرده‌ام، باید بگویم بالاترین قیمت زمین دیمی در آن منطقه ۲۰۰ هزار تومان است.

    قاضی از متهم طبری پرسید: آیا در آن زمین‌ها احداث بنا صورت نگرفته است؟

    طبری پاسخ داد: احداث بنا در آن زمین‌ها مربوط به ۱۰ سال پیش است.

    در ادامه جلسه دادگاه متهم طبری گفت: من مبلغ یک و نیم میلیارد تومان وجه را به صورت یک فقره چک یک میلیارد تومانی و مابقی طی چند فقره چک‌های مختلف از باب مشارکت تجاری در اختیار نیاز آذری قرار دادم؛ استعلام از بانک بابت اصل واریزی من در سال ۸۹ و بخشی از سود دریافتی اینجانب از این بابت از دادگاه درخواست می‌شود.

    متهم طبری در ادامه گفت: در نتیجه اظهار عجز نیاز آذری به پرداخت عواقب تجاری و ناتوانی در بازگشت اصل سرمایه، اینجانب، به درخواست مصطفی نیاز آذری و برخلاف تمایل به تهاتر طلب با املاک دینی زراعی به صورت موقت و علی الحساب تا فروش ساختمان احداث شده در آن، به این تهاتر رضایت دادم؛ این در حالی است که همچنان هزینه‌های آن زمان زراعی را خود نیاز آذری پرداخت می‌کرد.

    در ادامه جلسه دادگاه قاضی خطاب به متهم طبری گفت: چرا شما طالب این زمین‌ها بودید.

    طبری پاسخ داد: من طالب این زمین‌ها نبودم بلکه به سبب اظهار عجز مصطفی نیاز آذری به وی اعتماد کردم.

    خبر در حال تکمیل است…

    منبع: میزان