برچسب: خواننده

  • «ساسی مانکن» هم تهدید فرهنگی شد؟

    ترانه ساسان حیدری یافته که با نام ساسی مانکن شهره است ورد زبان بچه‌ها در مدرسه شده است.

    عصرایران؛ احسان محمدی- چندی قبل دوست معلمی که در دبستان مشغول کار است گفت در سه روز پشت سر هم چند دانش‌آموز به دفترش آمده و پرسیده‌اند: سکسی یعنی چه؟!
    کاشف به عمل آمده که بچه‌ها ترانه جدید ساسی مانکن را شنیده‌اند که در متن آن از این واژه استفاده می‌شود. گله‌مند و شاکی بود که چه باید بکند و چرا دانستن معنای چنین واژه‌ای برای دانش‌آموز مقطع ابتدایی مهم باشد؟
    در چند روز گذشته انتشار دو ویدئو در شبکه‌های مجازی هم که دختران خردسال دو مدرسه را نشان می‌داد که در روز معلم برای معلم‌هایشان جشن می‌گرفتند و این ترانه را دسته‌جمعی و دقیق و منظم می‎‌خواندند موجب ایجاد جدل‌های تازه ای شد.
     
    برخی به وزیر آموزش و پرورش حمله کردند و گفتند نتیجه تسامح و تساهل دولت روحانی است، عده‌ای این اقدام را عملی کردن زیرپوستی سند ۲۰۳۰ دانستند که مدعی هستند در پی تخریب فرهنگی جامعه است، کسانی نوشتند قطعاً این ترانه را مربیان پرورشی یاد نداده‌اند و بچه‌ها خودشان یاد گرفته‌اند و خانواده‌ها مقصرند، گروهی فقدان شادی در جامعه را دلیل دانستند و اینکه اگر از یک ترانه با واژه های نامناسب استقبال می‌شود، ریتم خوشایند آن برای بچه‌هاست و …
    هنوز هم ماجرا ادامه دارد. نخستین بار نیست این اتفاق می‌افتد و آخرین بار هم نخواهد بود. نگارنده چند بار در فضای مجازی مورد حمله منسجم و پر از هتاکی جمعی از هواداران تتلو که خود را لشکر تتلیتی لقب می‌دهند قرار گرفته که  می‌گویند کسی حق ندارد او را نقد کند. آنها با صفحات اینستاگرامی هرکسی که این خواننده را نمی‌پسندند و نقد می‌کند یورش می‌آورند و تهدید به هک می‌کنند.
    پیش از این هم البته ترانه هایی مثل سوسن خانم و شما هم خونه‌تون مورچه داره همه‌گیر شده بود و شاید بتوان با همین نگاه گفت این نیز بگذرد و ارزش پرداختن ندارد.
    روزنامه اعتماد ملی در خرداد ۱۳۸۸ به قلم مسعود سالاری نوشتاری درباره ترانه‌های ساسی مانکن زیر نام «چه کسی از ساسی مانکن می‌ترسد» چاپ کرد که پس از سهل ممتنع شمردنشان آن‌ها را مثال‌زدنی خواند: قافیه‌پردازی‌های به شدت امروزی با درون‌مایه و واژگانی بسیار روزآمد که گاه به جز نسل جوان به سختی آن را می‌فهمد.
    این نوشتار از «بازی جابجایی قافیه‌ها»، «قافیه‌های امروزی»، «قافیه‌های آمیختنی»، «مفاهیم امروزی»، «درون‌مایه‌های دست‌نخورده ولی آشنا» در ترانه‌های ساسی مانکن نمونه‌هایی آورده و می‌نویسد: «وقتی می‌خواهید سطری چون آن‌ها بنویسید درمی‌یابید تا چه پایه خطیرند: نه تقطیع هندسی شعرهای کلاسیک را دارند، نه وزن و بحور عروضی و کوتاه و بلندی مصاریع‌شان قدمایی است و نه قافیه و ردیف را به شیوه سنتی به کار می‌برند، در عین حال روی آهنگ‌های کلاسیک و ضربی به شدت جفت و جور می‌شوند و انتظار سنتی شنونده برای شنیدن قافیه مطلوب را برآورده می‌کنند و در نهایت به دل می‌نشینند.»
    ده سال از آن نوشتار می‌گذرد و حالا این خواننده که جنوبی است و در آمریکا زندگی می کند هواداران بیشتری هم پیدا کرده است که در جشن‌ها و مهمانی‌ها ترانه‌های او را می‌شنوند. اما تکرار ترانه‌هایش در مدارس «تهدید فرهنگی» است؟ آیا فرهنگ ما آنقدر شکننده شده که حتی ساسی مانکن با یک ترانه هم می‌تواند بنیان‌های آن را بلرزاند؟
    ساسی مانکن در زمان حضور در ایران به دلیل آنچه از سوی سردار رادان «ترویجگری ناهنجاری اجتماعی» عنوان کرد سابقه بازداشت را در کارنامه کاری خود دارد و پیش از آنکه تتلو با سیاسیون دیدار کند، او این کار را کرد و احمد زیدآبادی وقتی با موج حمله ها به حجت‌السلام و المسلمین کروبی مواجه شد نوشت:« مگر ساسی مانکن انسان نیست؟ مگر او ایرانی نیست؟ مگر او نباید رای دهد؟ مگر او حق دیدار با یک کاندیدای ریاست جمهوری را ندارد؟ مگر ساسی مانکن شهروند این کشور نیست؟ آیا یک کاندیدای ریاست جمهوری برای دیدار با شهروندان باید آنها را گزینش کند؟گر کسی از من بپرسد چرا در انتخابات ریاست جمهوری آقای کروبی را بر آقای موسوی ترجیح می‌دهم صریح و صادقانه پاسخ خواهم داد: به علت دیدارش با ساسی مانکن».(اینجا)
    ترانه ساسان حیدری یافته که با نام ساسی مانکن شهره است ورد زبان بچه‌ها در مدرسه شده است. اینکه چه اتفاقی افتاده که دهها و صدها کار فرهنگی-هنری با صرف بودجه و برنامه را بچه‌ها گوش نمی‌دهند و نمی‌پسندند اما ترانه‌ای با چنین واژه‌هایی را مو به مو حفظ می‌کنند ماجرایی است که بیش از سرزنش ساسی مانکن باید در رفتار و گفتار خودمان نگاه کنیم. بخشی از این ماجرا احتمالاً به ذات بیشتر آدمیان ربط دارد که سهل‌پسندیم و غریزه‌هایمان مرز و قاعده نمی‌شناسد و گاهی هم از بس فشار داده‌ایم که نسل جدید به بهشت بروند که از آن طرفش زده‌اند بیرون!
  • انصراف یک خواننده از جشنواره فجر و پاسخ به او

    ایسنا نوشت: یک خواننده صبح امروز با انتشار نامه‌ای خطاب به دبیر سی‌وچهارمین جشنواره موسیقی فجر از حضور در این رویداد انصراف داد؛ روابط عمومی این جشنواره نیز در پاسخ به او متنی را منتشر کرد.

    پوریا اخواص (خواننده موسیقی ایرانی) در قالب نامه‌ای سرگشاده از حضور در سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر انصراف داد.
    در متن نامه او آمده است:
    «دبیر محترم سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر
    جناب آقای دکتر شاهین فرهت
    با سلام و احترام
    از آنجا که جشنواره موسیقی فجر جایگاهی برای ارائه، تبادل و درک و دریافت موسیقی حرفه‌ای است، لذا توقع از آن چنین است که رفتار و منش برگزارکنندگان آن نیز حرفه‌ای باشد.
    ۱- تا به امروز که فقط هجده روز به شروع برگزاری جشنواره باقی مانده است هیچ قرارداد رسمی با اینجانب در رابطه با اجرا در جشنواره سی و چهارم منعقد نگردیده و این نشان از غیرحرفه‌ای بودن برگزارکنندگان بزرگترین هنگامه موسیقایی کشور دارد.
    ۲- بعد از انتشار جدول اسم اینجانب به‌عنوان خواننده در آن دیده نمی‌شد و بعد از اعتراض و پیگیری سرپرست گروه، جدول دومی طراحی و مجدداً منتشر شد که اسامی چند خواننده از جمله بنده به آن اضافه گردید. اگر ایناحمالی از جانب دست‌اندرکاران بوده است که باز نشان از غیرحرفه‌ای بودن آن است اگر هم اسم و رسم هنرمندان، اعتباری برای جشنواره نیست که زیاده جسارت است.
    ۳- در ماه‌های گذشته برای دو اجرا در جشنواره به من پیشنهادهایی داده شد که با مشورت با برگزارکنندگان آن به بنده اعلام گردید امکان اجرای یک خواننده با دو گروه وجود ندارد و من به تبع این قانون از گروهی خداحافظی کردم تا فقط با یک اجرا در جشنواره شرکت کنم اما متوجه شدم که در جشنواره امسال هستند خوانندگانی که با دو گروه همکاری دارند و این تبعیض و «یک بوم و دو هوا» بودن در شأن برخورد با اهل موسیقی نیست.
    در نهایت انصراف خودم را از شرکت در جشنواره سی و چهارم اعلام می‌دارم و یادآوری می‌کنم که:
    “ادب آداب دارد”
    با آرزوی موفقیت برای جنابعالی و همکارانتان
    با احترام
    پوریا اخواص
    ششم بهمن‌ماه یک هزار و سیصد و نود و هفت»
    همچنین روابط عمومی سی‌وچهارمین جشنواره موسیقی فجر متن پیش رو را خطاب به اخواص منتشر کرد:
    «هنرمند گرامی جناب آقای پوریا اخواص
    در پاسخ به نامه شما (که به جای دبیرخانه جشنواره به رسانه‌ها ارسال شده است!) و اعلام مواردی که منجر به انصرافتان از حضور در جشنواره موسیقی فجرشده است، مطالب زیر به اطلاع می‌رسد:
    ۱- حضور شما در جشنواره تحت عنوان و همراه با گروه هنرستان موسیقی بوده است که این هنرستان، هم در بخش موسیقی دستگاهی ایرانی و هم در بخش موسیقی کلاسیک به اجرای برنامه خواهد پرداخت و شما صرفاً قرار بوده خواننده یک بخش از این اجرا باشید.
    ۲- در همین راستا قرارداد اجرای برنامه با نماینده معرفی شده از طرف هنرستان موسیقی پسران و حدود ۲ ماه پیش عقد شده است و جشنواره قرارداد مستقلی با خوانندگان ندارد. همچنین در سایر قرار دادها نیز طرف قرارداد سرپرستان گروه‌ها هستند.
    ۳- با توجه به اینکه گروه‌های شرکت کننده در جشنواره گروه‌های معتبر و شناخته شده‌ای هستند، ستاد جشنواره به درج نام گروه اکتفا کرده و پس از اینکه قرار شد اسم شما اضافه شود اسم چندین خواننده دیگر نیز اضافه شد که خودتان بهتر اطلاع دارید.
    ۴- اشاره کرده بودید به این موضوع که برخی خوانندگان در دو گروه اجرا دارند. به دلیل عدم حضور خواننده یکی از گروه‌ها، سرپرست گروه در خواست جایگزین کردن خواننده دیگری را به ستاد برگزاری جشنواره اعلام کرد که پیش‌تر مدت‌ها با گروه تمرین کرده بود و با توجه به شرایط خاص گروه این تقاضا پذیرفته شد.
    ۵- اخلاق حرفه‌ای حکم می‌کند که اگر شما به جشنواره تعهدی ندارید، به هنرمندانی که مدت زیادی با آنان به تمرین پرداخته‌اید تعهد داشته باشید.
    ۶- اگر چه ستاد جشنواره نهایت سعی خود را در برگزاری جدی و بدون نقص جشنواره به کار بسته است و به طور یقین کاستی‌هایی وجود دارد ولی بخشی از حرفه‌ای بودن جشنواره به شرکت کنندگان در جشنواره مرتبط است.
    با احترام
    روابط عمومی ستاد جشنواره موسیقی فجر»
  • اینم عاقبت جراحی که خواننده شد!

    ماجرای خواننده شدن مسعود صابری و برگزاری کنسرت او در برج میلاد که با واکنش های بسیاری درباره کیفیت پایین آثار او همراه بود، سوژه انتشار کارتونی از محمدرضا میرشاه ولد در صفحه اینستاگرامی اش شد.

  • نوبت انداختن تشت مسعود صابری از بام شد/من و این گوشی و عکسای توی لامصب…

    در گذشته و هنوز هم جمعیتی هستند که الگوهای رفتاری و فکری‌شان نه بازیگر و خواننده که اهل خرد و منطق هستند. اگر تن بدهیم به این فرضیه که مردم تحت تاثیر ستاره‌های حلبی برای زندگی‌شان تصمیم می‌گیرند، تتلو الان شاید در حوزه موسیقی یک مدیر ارشد بود!

    عصرایران؛ احسان‌محمدی- در «گردونه رو بچرخونِ» روزگار نوبت به مسعود صابری رسید. پزشکِ قرمزپوشی که با سیمای ِ جذابِ مردانه در صعودی آسانسوری از اتاق عمل به ستاره مقبول تهیه‌کنندگان تلویزیون برای دعوت شدن به برنامه‌های گوناگون تبدیل شد
    دکتر صابری صدای خوبی دارد. دستکم برای کسی که عمری را صرف مطالعه رشته دشوار پزشکی و جراحی در اتاق‌های عمل استریلیزه کرده. در هر برنامه ای که ظاهر می‌شد یک برگ تازه رو می‌کرد. در خندوانه‌ی رامبدجوان؛ شوخ طبع، در کتاب بازِ سروش صحت؛ اهل مطالعه، در اکسیرِ فرزاد حسنی؛ یک پزشک دلسوز سلامت شهروندان، در برنامه‌ای دیگر؛ «فعال در امور خیریه»،  روی استیج؛ «خواننده ای پرشور»، روی بیلبوردها با ریش سفید و موهای جوگندمی و لبخند دندان‌نما؛ مردی میانسال و گیرا و …
    روی جلد مجلات نشست، در سمینارها حاضر شد، در اینستاگرام عکس‌ها و ویدئوهایی در مورد کودکانی که برای جراحی صبورانه و با مهربانی برایشان وقت گذاشته، منتشر کرد و به عنوان یک چهره مورد تحسین عمومی قرار گرفت. به واسطه همین چهره‌سازی بلیط‌های کنسرت موسیقی‌اش به سرعت فروخته شد.
    اما حالا با انتشار یک کلیپ افشاگرانه، به یکباره کشف می‌شود که او «جزئی از باند ستاره‌سازی کاذب» در کشور است، دست‌هایی در کار است تا ستاره‌هایی یک‌شبه به شهرت برسند و امثال کیهان کلهر و حسین علیزاده از کادر تلویزیون خارج شوند و عصر، عصر حمید هیرادها و بهنام بانی ها و حامد همایون هاست…
    چون که بالاتر نشسته بود، حالا استخوانش سخت‌تر خواهد شکست. برای همین او از یک چهره محبوب به عنوان یک «بدمن» معرفی می‌شود. مردی که انگار نماینده نسلی از ستاره‌های اغراق شده برای فریب ماست. ما که معصومانه هر چه بدهند می‌خوریم، هر چه بنویسید می‌خوانیم، هر چه بخوانند می‌شنویم و هر چه بگویند گوش می‌دهیم و فرمان می‌بریم؟
    اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا همه ما تا این اندازه تحت فرمانیم؟ مصلوب و بی‌اختیار؟ یا قدرت در دست اکثریتی است که مرعوب شده و ذائقه و سلیقه‌ اش مبتذل شده است. این نگاه مغرورانه و از بالا به پائین نیست؟
    این نوشتار در پی دفاع از مسعود صابری نیست. نه بیمار مطب او بوده‌ام، نه مشتری بلیط کنسرت‌هایش و نه حتی تحت تاثیر سلیقه او پیراهن قرمز تنم کرده‌ام. به واسطه رشته تحصیلی‌ام در مقطع دکتری که فرهنگ و ارتباطات است به خوبی مفاهیمی مانند «برندسازی شخصی» و «سوددهی افکار عمومی به وسیله رسانه های جمعی» را می‌دانم برای همین نه مرعوب آن تحسین های یکسره بودم و نه الان او را هیولایی می‌دانم که می‌خواهد هنر و سلیقه مردم را به ابتذال بکشاند.
    اما از این سبک افشاگری‎های ساندویچی می‌ترسم. با کنار هم قراردادن چند عکس و ویدئو برای نشان دادن ذات یک نفر و اهداف مثلاً پلیدش. چیزی که من را یاد برخی ساخته های تیم خبری ۲۰:۳۰ می اندازد!
    از حساب بانکی مسعود صابری خبر ندارم ولی اگر برای ستاره شدن از جیب خرج کرده است هم تعجب نمی‌کنم. کدام یک از ما این کار را نمی‌کند؟ برای بهتر دیده شدن و جلب تحسین عمومی (حتی در حد باجناق و همسر و در و همسایه) اغراق هایی نکرده‌ایم؟
    اینکه آیا دست‌های پنهانی در کار است که سلیقه مردم را مبتذل کند ادعایی است که نیاز به اثبات دارد. اما اینکه رسانه‌ها دست به ستاره‌سازی‌های کاذب می‌زنند نیاز به هیچ اثباتی ندارد. در همه جای دنیا اوضاع چنین است. ستاره‌های زرد از فلیسوفان و نویسندگان مشتریان بیشتری دارند. در روزگار قبل از انقلاب هم غیر از این نبود.
    در گذشته و هنوز هم جمعیتی هستند که الگوهای رفتاری و فکری‌شان نه بازیگر و خواننده که اهل خرد و منطق هستند. اگر تن بدهیم به این فرضیه که مردم تحت تاثیر ستاره‌های حلبی برای زندگی‌شان تصمیم می‌گیرند، تتلو الان شاید در حوزه موسیقی یک مدیر ارشد بود!
    هرگز با میدان دادن به نویسندگان سفارش شده و گفتگوی مداوم با آنها در رسانه‌های رسمی، از قدر و منزلت محمود دولت آبادی، احمد شاملو، بزرگ علوی، فروغ فرخزاد، صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و … نه تنها کاسته نشد بلکه مردم اتفاقاً آنها را بیشتر دوست دارند.
    اگر هدف شلاق‌زدن برخی از چهره‌هایی است که نمی پسندید حکایتش جداست اما با گسترش شبکه‌های مجازی و خارح شدن انحصارِ انتشار اخبار از دست رسانه‌های رسمی، نگران استاد شجریان و کلهر و علیزاده و لطفی ها نباشید. آنکه در دل این مردم خانه کرد، صاحبخانه شد،  از این مستاجرهای یکی دو روزه دلگیر نشوید. در عصر جدید هر کس این بخت را دارد که چند دقیقه به «شهرت» برسد اما «محبوب» ماندن به یک «آن» نیاز دارد که بسیاری از اینها ندارند.
    * تیتر یادداشت برگرفته از یک ترانه «مسعود صابری» است.
  • آلبوم جدید فرزاد فرزین منتشر شد

    آلبوم جدید فرزاد فرزین منتشر شد

    آلبوم موسیقی «شانزلیزه» به خوانندگی فرزاد فرزین از روز سه شنبه ۲۲ اسفند در دسترس علاقه مندان موسیقی قرار گرفت.

    آلبوم جدید فرزاد فرزین منتشر شد

    به گزارش مهر، آلبوم موسیقی «شانزلیزه» تازه ترین اثر فرزاد فرزین، توسط مؤسسه فرهنگی و هنری «آوای دوران» منتشر شد. این در حالی است که همزمان با نشر اثر، سامانه های اینترنتی فروش آثار موسیقایی نیز این اثر را به فروش می رسانند.

    این آلبوم شامل ۱۳ قطعه به نام های «پرواز»، «قول بده»، «خنده های تو»، «یه خواهش»، «شمال»، «مگه چی داری»، «ای جان»، «دل من»، «بیمارشم»، «من به جهنم»، «شراب»، «کجا دنبالت بگردم» و «شانزلیزه» است که آرش عدل پرور و پدرام شهرابی، آرمن، علی ایلیا، روزبه بمانی، مهدی ابراهیمی نژاد، فرزاد فرزین، سمیه هدایت نژاد، حامد رجبی و مسعود محمدی به عنوان ترانه سرا در آن حضور دارند. ضمن اینکه فرزاد فرزین، آرش، آرمن، علیرضا افشار و مهدی ابراهیمی نژاد به عنوان آهنگساز حضور دارند.

    مسعود جهانی، تایماز اطاعتی، سعید زمانی، بهروز علیاری، اشکان آبرون، مهدی ابراهیمی نژاد، مهرشاد خنج، مهران خالصی، آرتین زمانی، محمد شاکر و مهران خلیلی بوده هم تنظیم کنندگان آلبوم و در بخش میکس و مسترینگ نیز مسعود جهانی، مهرشاد خنج، سعید زمانی، محمد فلاحی، آرش پاکزاد، محمد فلاحی، مهدی ابراهیمی نژاد، مهران خالصی، محمد فلاحی و حسین پور معصومی حضور داشته اند.

    رسول ترابی تهیه کننده، سمیه کاویانی مدیر تولید، حمیدرضا امینی مدیر اجرایی، ایده پرداز طرح اولیه و عکاس، سالار پیزری ناظر هنری، حامد مرادمند اجرا و نقاشی دیجیتال و ستایش احمدی گرافیست و لوگو تایپ نیز دیگر عوامل اجرایی این آلبوم را تشکیل می دهند.