خواننده معروف سوری (اصاله) به همراه خواننده بزرگ سعودی “محمد عبده” کنسرت مشترکی در شهر ریاض پایتخت عربستان سعودی برگزار کرد.
برچسب: خواننده زن
-

خاطره ای از گفتگو با گوگوش قبل خروج از ایران/ قرار بود عکس یک مجله شود اما…
معاون سردبیر روزنامه سازندگی خاطره ای به نقل از سردبیر مجله پیام امروز از گفتگو با گوگوش قبل از خروج از ایران را نقل کرد.
به گزارش خبر فوری، اکبر منتجبی در صفحه اینستاگرام خود خاطره ای را نقل کرده که عمید نائینی، سردبیر مجله پیام امروز در گفتگو با او بیان کرده است.
منتجبی چنین نوشت:
شش هفت سال پیش برای ماهنامهی پیامامروز پروندهای تهیه کردم که در مهرنامه منتشر شد. پیامامروز در دههی هفتاد توسط جمعی از بهترین روزنامهنگاران ایران منتشر میشد.
موضوع، چگونگی انتشار این مجله و خاطرات آنان بود. از جمله گفتگوهایی که داشتم، گفتگو با آقای عمید نائینی سردبیر مجله بود که او در حین صحبت خاطرهای از گوگوش برایم تعریف کرد. سعی میکنم مختصری از آن خاطره را اینجا بگویم.
آقای نائینی تعریف کرد: سال ۷۸ جامعهی ایران بسیار شاد بود و اصلاحطلبان توانسته بودند در انتخابات مجلس پیروز بشوند. نوروز ۷۹ نزدیک بود و ما باید برای شمارهی نوروزی فکری می کردیم. طبق معمول جلسهی تحریریه برگزار شد تا ببینیم پروندهی اصلی چه باشد و برای جلد چه کنیم.

در جلسه هر کس موضوعی را میگفت که من نمیپذیرفتم و یا میگفتم خیلی تلخ است؛ این شاد نیست؛ این نه؛ آن نه. جلسه به درازا کشید و نتیجهای نگرفتیم تا اینکه مسعود خرسند (یکی از مدیران مجله) با طعنه و شوخی گفت آقا ما هر پیشنهادی میدهیم شما رد میکنی خب بگو گوگوش را روی جلد بگذارید.
از طعنه او گل از گلم شکفت و گفتم همین است. گوگوش را روی جلد میگذاریم. همه تعجب کردند. قرار شد پروندهای دربارهی خوانندگان زن تهیه کنیم و با برخی از آنها از جمله خانم گوگوش گفتگو کنیم و روی جلد هم عکسهای همه را بگذاریم.
قرار گفتگو با گوگوش فراهم شد. رفتیم خانهی مسعود کیمیایی. قبل از مصاحبه، کیمیایی در مقابل گوگوش شرحی از گرفتاریها ومصائب او داد که اگر من نبودم وضع گوگوش بدتر میشد و من او را جمع کردم و…
در این میان ناگهان تلفن خانه کیمیایی زنگ خورد و او برای پاسخ رفت. گوگوش از فرصت استفاده کرد و به ما گفت من قرار است از ایران بروم. آقای مهاجرانی (وزیر وقت ارشاد دولت خاتمی) گفته مشکل خروج من از ایران برطرف شده و میتوانی بروی. من مخالف مصاحبه با شما نیستم؛ اگر شما فکر میکنید که این مصاحبه به روند کار سرعت میبخشد انجام بدهم. اگر اخلال ایجاد میکند انجام ندهم.
از خانه که بیرون آمدیم به این نتیجه رسیدیم که مصاحبه با گوگوش و تصویرش روی جلد ممکن بود نامش را پس از مدتها بیخبری بر سر زبانها بیندازد. داشتیم فکر می کردیم که جلد را چه کنیم که مدتی بعد خبر رسید سعید حجاریان ترور شد. کشور بهم ریخت و آن فضای شاد در شوک فرو رفت.
-

عذرخواهی نوازندهی نیانبان بوشهری بابت انتشار ویدیوی نوازندگی اش!!!
خانم نوازندهی نیانبان زن بوشهری که ویدیویی از نوازندگی و خوانندگی او با زمینهای از جذابیتهای گردشگری بوشهر بهمناسبت هجده اسفند، روزِ این شهر، در فضای مجازی منتشر شده بود؛ متن “عذرخواهی” منتشر کرد.
بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی نوشت: «خانم نوازنده نی انبان بوشهری زهرا عابدی پس از انتشار گسترده این ویدیو بمناسبت روز بوشهر احضار و صبح امروز «بابت انتشار و برداشت ها» عذرخواهی کرد! او گفته بود: «مرا از رو سِن میرانید،من روی موجهای دریا مینوازم.این منم، یک زن مینوازم،میخوانم، میرقصم…».»
-

اگر یک پسر برایت گل خرید، تو هم برای او علف بخر!
روز گذشته، کاردی بی، رپر و ترانهسرای ۲۸ ساله آمریکایی توییت جالبی در مورد هدیه روز ولنتاین منتشر کرد.کاردی بی در این توییت نوشت: “بله! مردان هم لایق دریافت هدیه در روز ولنتاین هستند، اما این هدیه باید قیمت کمتری از هدیهای که به دخترها داده میشود، داشته باشد! پس اگر یک پسر برایت گل خرید، تو هم برای او علف بخر!”

انتقاد شدید کاربران از توییت جنجالی کاردی بی
درنهایت، این توییت کاردی بی با واکنشهای زیادی روبرو شد و جنجال بسیاری به پا کرد. کاربران زیادی از کاردی بی انتقاد کرده و گفتهاند: “تو خودت در روز ولنتاین برای پارتنرت، کادوهای گران قیمتی از جمله یک ماشین لامبورگینی خریدهای؛ پس این توییت چه معنایی دارد!”
کاردی بی: ما در کادو دادن برابر بودهایم؟!
کاردی بی هم به این واکنشها پاسخ داد و نوشت: “آن زمان که من برای پارتنرم لامبورگینی خریدم، یک انگشتر ۵۵۰ هزار دلاری در دست چپم و یک انگشتر ۴۰۰ هزار دلاری در دست راستم بود. هزاران دلار دیگر در کیفم که متعلق به برند Hermès بود، وجود داشت! همچنین، کلی جواهرات دیگر! حالا میبینید که یک ماشین لامبورگینی یا یک ماشین رولز-رویس در برابر اینها چیزی نیست! پس ما در کادو دادن برابر بودهایم!؟”
-

اعتراض تند خانم خواننده و نوازنده به صداوسیما/ انگار با هنر دشمناند
خواننده و نوازنده گروه “کامکارها به تندی از صداوسیما انتقاد میکند و میگوید آنها میخواهند هنر درست را نابود کرده و هنر نادرست را پرورش دهند.
هانا کامکار یکی از دلایل اساسی در شناخته نشدن بزرگان موسیقی ایران در سطح بینالمللی را نبود شناخت مردم ایران از آن بزرگان دانست و گفت: صداوسیما آنگونه که باید در این زمینه فعالیت نمیکند؛ گویی با هنر ایران دشمن است و تیشه به ریشه این هنر زده.
کدام عامل یا عوامل باعث شدهاند معرفی هنرمندان ایرانی به دیگر کشورها به درستی انجام نشود؟
هانا کامکار، خواننده و نوازنده گروه “کامکارها” درباره چرایی این مساله گفت: مشکل اساسی صداوسیماست. این رسانه گویی با هنر ایران دشمن است و تیشه به ریشه هنر زده. به نظر میرسد آنها میخواهند هنر درست را نابود کرده و هنر نادرست را پرورش دهند؛ این بزرگترین مشکل است. تا صداوسیما درست نشود و سیستمش تغییر نکند هیچ چیزی درست نمیشود.
به گفته کامکار، یکی از دلایل اینکه بسیاری از کودکان و بزرگسالان در ایران، ارتباط خوبی با موسیقی برقرار نکردهاند، عملکرد صداوسیماست که مردم نمیتوانند ساز را ببینند و آن را بشناسند.
هانا کامکار با بیان اینکه هنوز مردم ایران موسیقی سنتی را نمیشناسند و در چنین شرایطی امکان صادر کردن موسیقی به دیگر کشورها وجود ندارد، بیان کرد: وقتی مردم ایران ردیف، دستگاهها و سازهای ایرانی را نمیشناسند. چگونه میتوان این موسیقی را به دیگر کشورها معرفی کرد؟
او با بیان مثالی ادامه داد: زمانیکه خانوادهها میخواهند کودکان خود را به کلاس موسیقی بفرستند، سازهایی مانند گیتار و پیانو را انتخاب میکنند. نمیخواهم این سازها را زیرسوال ببرم، اما آیا این کودکان بجز گیتار، پیانو و ویولن ساز دیگری دیدهاند؟ اگر برخی با سنتور آشنا شدند به این دلیل است که برای مثال داریوش مهرجویی فیلمی ساخته است که در آن شخصیت اصلی، ساز سنتور مینواخت و این ساز توسط اردوان کامکار نواخته میشد، اینگونه مردم با شکل و صدای این ساز آشنا شدند. مردم عاشق دف میشوند برای اینکه پدرم در گروههای مختلف این ساز را نواخته است و صدایی تهییج کننده دارد.
به گفته کامکار، صداوسیما فقط در روزهایی که بار غم دارند، از موسیقی سنتی ایرانی استفاده میکند. به همین دلیل است که افراد به این سبک از موسیقی کمتر توجه میکنند. در شادی، افراد از شبکههای دیگر کشورها استفاده میکنند که فاقد موسیقی شاد سنتی ایران است.
او با بیان اینکه سالهاست تلویزیون ندارد، ادامه داد: در شادی، افراد از برنامههای شبکههای دیگر کشورها استفاده میکنند، آن برنامهها از موسیقی شاد سنتی ایران استفاده نمیکند. موسیقی شادی که در آن شبکهها پخش میشود کودکان را با سازهایی مانند گیتار، سینتیسایزر (کیبوردهای الکترونیکی) یا کاخون آشنا میکند. مشکل در معرفی موسیقی آنقدر ریشهای است که باید اقداماتی اساسی برای حل آن انجام شود.
این نوازنده به گستردگی فعالیت صداوسیما و تاثیرگذاری آن میان افراد جامعه اشاره و بیان کرد: باید توجه داشت که صداوسیما شرایطی ایجاد کرده که نوازندگان راستین در آن اجرایی ندارند. وقتی این نوازندهها در برنامههای صداوسیما شرکت نمیکنند، افرادی در برنامهها شرکت میکنند که حتی نمیتوانند، نتهای موسیقی را دقیق ادا کنند؛ این رسانه، آنها را به عنوان خواننده مطرح کشور معرفی میکند. هرگاه تلویزیون رفتار درستی در برابر نوازندگان نشان داد، بدانید که رفتار درستی با موسیقی ایران خواهد شد و مردم هم آن را بهتر میشناسند و میتوان به دیگر کشورها هم معرفی کرد.




