عیاری برای نسل جوانتر، با «روزگار قریب» شناخته شده است؛ سریالی با بازی مهدی هاشمی که در خانهی پدری نیز نقش اصلی و کلیدی را ایفا میکند؛ در نوجوانی با همکاری پدرش، خواهرش را به بهانههای ناموسی به قتل میرساند و در یکی از اتاقهای زیرزمین دفن میکند. در واقع از همان صحنهی نخست، خانهی پدری برای یک دختر، به قبرستان پدری بدل میشود. روایت فیلم، در پنج اپیزود، به انحاء مختلف در چند نسل و در 70-80 سال، از قاجار تا امروز ادامه مییابد و با گذشت دهها سال از صحنهی نخست، خشونت علیه زنان همچنان در جامعه تکرار میشود.
فیلم پس از ۳ سال توقیف، در جشنوارهی فجر 1392 اکران شد و تحسین منتقدان را در پی داشت و در سال 1393 اکران عمومی شد. اما دیری نپایید که فیلم را از پرده پایین کشیدند! اتفاقی که امروز نیز برای آن تلاش میکنند و در پی آن هستند که عمرِ توقیف فیلم را به بیش از یک دهه برسانند!
«سیاهنمایی»، کلیدواژهای نیست که بتوان جنایتها و خشونتهای مندرج در فیلم را با آن کتمان و انکار کرد. چراکه ما، حتی امروز نیز با این خشونتها طرف هستیم. بخشی از جامعه خاورمیانه همچنان متعصب باقی ماندهاند که این تعصب، در لوای بهرهگیری واژههایی چون آبرو، ناموس و… بازتولید میشود. شاید جامعهی شهرنشین امروز، چنین مواردی را استثنائاتی تاریخی بداند، اما همچنان بسیاری از فعالان اجتماعی در نقاط محروم و خارج از مرکز، شاهد این اتفاقات در اکناف و اطراف خود بودهاند.
همین چند روز پیش، یکی از فعالان اجتماعی، گزارشی از ازدواج اجباری دختری با پسرعمویش در یکی از شهرهای جنوبی خبر داد. بعد از مخالفت دختر با این ازدواج و درحالیکه از تدریس در مدرسه بازمیگشته، برادرش با شلیک گلوله جان او را میگیرد و با نبود شاکی خصوصی،پروندهی این دختر، به غمگینترین و بیسروصداترین شکل ممکن بسته می شودو همانطور که «خانه» برای «ملوک»، «قبرستان» میشود، «خیابان» نیز برای این دختر، فراتر از یک «قبرستان» نمودی پیدا نمیکند. ذکر این نکته ضروری است که شرع و مراجع دینی به شدت با چنین خشونتهایی به اسم آبرو و ناموس مخالف هستند و آن را ضد دین میدانند.
وجه جالب این فیلم، «تکرار» است؛ وجهی که منطبق بر واقعیتهای اجتماعی در بحث خشونت علیه زنان است. اما امروز، عموماً این «تکرار»، مانند صحنهی نخست فیلم نیست که پدر و پسر با همکاری یکدیگر، سنگی بر سرِ دخترِ خانواده بکوبند و در پستوی خانه آن را نهان کنند! “تکرار” این خشونت را در نسل آخر و امروزیِ فیلم میتوان یافت. خصوصاً آنجا که نسل آخر این خانواده (که حتی معلم است)، از این توجیه دفاع میکند که دخترکُشیِ رخداده، اتفاقی مربوط به گذشته است و باید سروته آن را همآورد و پنهان کرد! این «پنهانکاری»، خود یکی از قویترین ابزارهای موجود برای استمرار خشونت خانگی و اجتماعی است.
هرچند یک صحنه بسیار خشن در این فیلم بود که هنوز هم برای من تصورش دردناک است و آن صحنه فروکردن شمشیر توسط یک پسر نوجوان در قبر ملوک برای اطمینان از کشته شدناش بود که البته مظلومیت ملوک را بیشتر می کرد اما تمسک به ایراداتی مانند زیر سؤال بردن نهاد خانواده و سیاهنمایی در بحث خشونت خانگی، همگی دایر بر این نوع از پنهانکاری است. در حقیقت، وجود خشونت در فیلم، هرگز دلیل درستی برای جلوگیری از اکران عمومی این فیلم نیست؛ چرا که صحنههای خشنتر در فیلمهای دیگر نیز به چشم میخورَد. با این حال، ردهبندی سنی کمک کرد تا این دستاویز، مرتفع شود.
برچسب: خانه پدری
-
با انگ سیاهنمایی به «خانه پدری» نمیتوان موضوع خشونت خانگی را کتمان کرد
-
واکنش رضا کیانیان به منتقدان اکران «خانه پدری» و همایون شجریان: اینها همه دلواپسیهای بیهودهاند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رضا کیانیان با انتشار پستی در صفحه شخصیاش با تبریک روز هنرمند، از اکران «خانه پدری» دفاع کرد و نوشت: روز هنرمند مبارک. با امید این که هیچ اثر هنری توقیف نشود. و با امید به این که فیلم «صد سال به این سال ها»هم رفع توقیف شود. این روزها به همت آقای انتظامی فیلم «خانه پدری» رفع توقیف شد. نه جامعه به هم ریخت و نه نظم اجتماعی کن فیکون شد. بلکه راه دیدن و انتخاب کردن باز شد، فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» هم مدتی پیشتر رفع توقیف شد. هیچ انقلابی رخ نداد.
کیانیان در ادامه با اشاره به انتقادها به ساخت تیزر آلبوم علیرضا قربانی و همایون شجریان در یک مجتمع تجاری نوشت: این روزها هم به دو خواننده بزرگ کشورمان علیرضا قربانی و همایون شجریان حمله کردهاند که چرا در فلان جا عکس گرفتهاید. اینها همه «دلواپسی»های بیهودهاند…. که سعی میکنند امنیت ایجاد کنند اما برعکس امنیت اجتماعی و فردی را میآشوبند.
هنرمند با خلق و ستایش زیباییها و پس راندن زشتیها به جهان آرامش میبخشد. و تمام آنهایی که در برابر هنر ایستادند و میایستند فقط چندی به خود بالیدند ولی نهایتا کنار زده شدند و آن چه ماند وخواهد ماند «هنر» است. -
واکنش یک منتقد به اظهارنظر جواد شمقدری درباره «خانه پدری» کیانوش عیاری
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فیلم «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری پس از نزدیک به یک دهه، از اول آبان در سینماهای سراسر کشور روی پرده رفت.
جواد شمقدری، کارگردان و فیلمنامهنویس در انتقاد به اکران این فیلم گفت: «اکران «خانه پدری» (جنایت فرهنگی) است.»
حسین معززینیا منتقد سینما در واکنش به این حرف شمقدری در توئیتی نوشت: «جواد شمقدری گفته اکران «خانه پدری» (جنایت فرهنگی) است. انتخاب کلماتش بد نبوده، فقط جابه جا استفاده کرده: «خانه پدری» درباره (فرهنگ جنایت) است. قصه یک زیرزمین و چیزهایی که مدفون می شود تا بتوانیم به زندگیمان ادامه دهیم. اما خون را نمی شود شست.»
این فیلم چند سال قبل به دلیل وجود یک صحنه خشن با مشکلاتی در اکران روبرو و در روز اول اکران عمومی از پرده پایین کشیده شد. پیش از این هم مجوز نمایش آن در سینماهای هنر و تجربه صادر شده بود که با مخالفت عیاری همراه بود. اما الان با توجه به رده بندی سنی و اصلاح احتمالی از اول آبان در سینماها به اکران درآمده است.
۲۵۸۲۴۵ -
نفرین زمین؛ برای خانه پدریِ کیانوش عیاری
حالا در متنی که دورانی هفتاد ساله را در پنج مقطع زمانی مرور می کند، این روند با الگویی پالایش یافته، مخاطب را با خود همراه می سازد.عیاری در خانه پدری با روایتی هندسی سر و کار دارد. انواع و اقسام موتیف های تکرار شونده دیداری و شنیداری و موقعیتی، در اثر حضور دارند تا قطعات این پازل را قرینه وار کنار هم قرار دهند. این فرم، تناسبی تام با درونمایه فیلم دارد و هرگز به مثابه ساختاری تحمیلی بر پیکره آن قرار نمی گیرد.
کلیت مضمون فیلم، تکرار و بلکه تکثیر یک فرهنگ خاص در دوران های پسازمانی است که عملکرد ناشی از آن، پیامدهایی کنترل ناشدنی را در فضاهای نسلی بعد از خود دارد. این ایده می طلبد تا چنان الگوی ساختاری ای ( از فرم اپیزودیک گرفته تا همان مایه های تکرارشونده) بر اثر حکمفرما شود. اما هنر عیاری آن است که این هندسه را در فضایی انتزاعی و مکانیکی ترسیم نمی کند و لحظه لحظه زندگی در آن جاری است. او می داند چگونه ضرباهنگ را روی ساده ترین و متداول ترین کارهای روزمره قرار دهد تا با ترکیب گره های داستانی با این لحظات متعارف، شکلی بدیع در اختیار مخاطب قرار گیرد که در آن، هم نقاط عطف هیجان انگیز قصه لحاظ شود و هم مکث روی آمد و شد ها و گفت و گوهایی که اگر در فضایی خارج از این فرمول بود، چه بسا از آن با ریتمی کند و آهسته یاد می کردیم. اما اکنون این ریتم به رغم ظاهر کندش، روندی بسیار پویا را در خود می پروراند که مکمل همان ایده های مهیج متن است. مثلا در همان اپیزود اول که قرار است پدر (کربلایی حسن) و پسر نوجوانش (محتشم)، دختر جوان خانواده را به دلیلی که خود حیثیتی می انگارندش، به قتل برسانند با ماجرایی مهیب رو به رو هستیم.
سکانس قتل دخترک، چنان تکان دهنده و شوکه کننده است که با چشمانی خیره به قاب تصویر متمرکز شده ایم. شاید اگر فیلمسازی دیگر با الگویی متفاوت می خواست این صحنه را بسازد با توسل به کات های مختلف و پی در پی و موسیقی ای پر سر و صدا و سایر تمهیدات متداول این خیره کنندگی را سطحی وسیع تر می بخشید. اما عیاری بیش از آن که به فکر گسترش سطح باشد در پی افزایش عمق ماجرا است. پس نیازی نمی بیند که از تمهیدات معمول این جور فضاها استفاده کند. برعکس، دوربین او خونسردانه ناظر فاجعه ای به این مهمی است و به جای آگراندیسمان روی مقتول، بر عناصر محیطی مانند سنگ هاون و یا حتی تشت اشتباهی ای که پسرک برای آوردن آب می خواهد بیاورد تأکید می کند.( این تأکید ظریف در اپیزود مربوط به خودکشی دختر در اپیزود سوم هم تکرار می شود: برای استفراغ دختر، ابتدا یک پارچ فلزی می آورند و بعدا لگن) عیاری به این نیز اکتفا نمی کند.
گذر روی جزئیات به ظاهر بی اهمیت در زمان بعد از قتل و دفن دخترک، همچنان ادامه دارد: میوه خوردن مرد شیرینعقل، ورود مشتری ای که قالی اش را برای رفو داده بود (و چقدر این ماجرای رفوکاری با بحث پنهان کاری جنایت همپوشانی نمادین خوبی برقرار می کند)، انعامی که مشتری به محتشم می دهد و دیالوگ هایی که موضوع واحدی را چند بار تکرار می کنند. این شیوه شاید در فیلمی با فرمتی دیگر عیب به حساب می آمد، ولی در این الگوی عیاری اتفاقا یک مزیت هوشمندانه است. او با گذر از روی این جزئیات دارد به تعمیق احساسی و ادراکی جنایت تکان دهنده زیرزمین کمک می کند. او بهت ناشی از تماشای آن جنایت را در یک نما و فصل خلاصه نمی کند و با این تمهیدات، رسوب های به جا مانده از حس مزبور را پی در پی در نماها و سکانس های بعدی تثبیت و ته نشین می سازد. بدین ترتیب تماشاگر حس عمیق تری با قصه فیلم و آدم ها و موقعیت هایش پیدا می کند.
از این دست ایده ها در سرتاسر اثر وجود دارد: از قاشق غذایی که در دست محتشم میانسال باقی مانده و خودش در پی جلوگیری از باز شدن در اتاق محل اختفای جسد است گرفته تا قوطی تریاکی که با حوصله روی بردن و آوردنش توسط پسرک تأکید به عمل می آید. فصلی از اپیزود چهارم که دختر جوان محتشم در حال پاکسازی زیرزمین است از این حیث مثال زدنی است. اصابت میل پرده روی سرش که به جراحت و خونین شدن سرش می انجامد و نیز بی اخیاری اش در دفع ادرار در اثر فشار ناشی از عصبیت پدر، یادآور خون و ادراری است که در اپیزود اول از دختر معصوم حسن دیده بودیم. جدا از این نباید حضور موثر اله مان هایی را که به ساخت فضای مورد نظر عیاری کمک می کنند از یاد برد.
نمونه بارز آن، انگورهایی هستند که خوشه خوشه در فضای خانه و از جمله زیرزمین آویزان هستند و سرسبزی و طراوت شان در کنار عصبیت موجود در درام ( از خشونت علیرضا علیه همسرش گرفته تا شوکه مادر بعد از فهمیدن جنایت)، تلخی اوضاع را مضاعف جلوه می دهند. می دانیم که عنصر فضاسازی در فیلم های عیاری از نمونه های مثال زدنی در سینمای ایران است و حالا در خانه پدری، با توجه به لوکیشن نسبتا واحد در هر پنج اپیزود ( تنها در لحظات معدودی از ساحت زیرزمین و حیاط خارج می شویم: اپیزود سوم که وارد اتاق خواستگاری می شویم) و شخصیت هایی واحد که در طول زمان در نسل های بعد از خود تکرار و تکثیر می شوند، این امر، در قالب استادانه تری دنبال می شود. تصور درام خانه پدری، بدون فضای بصری آن بسیار مخدوش است. در چوبی، پنجره های مشبک، قالب دالانی راهروها، حیاط بزرگ، رف های کوچک کنار دیوار، دیوارهای کاه گلی، اتوهایی که برای رفوکاری به کار می رود، تار عنکبوت های تنیده شده در گذر زمان، دار قالی و…هر یک عناصری هستند که در پرورش مختصات موقعیتی و حتی شخصیتی داستان نقشی مهم دارند ( حتی این نکته در نمودهای شخصیتی هم جاری است؛ مثل زال بودن خواهر کوچک تر محتشم) و بدین ترتیب بین فضا و درام همبستگی محکمی برقرار می شود. عیاری در خانه پدری، روی فرهنگی زوم کرده است که در بطن خود پنهان کاری را پرورش می دهد و همه جنایت ها و خشونت ها و گره های بعدی نیز از دل آن زاده می شوند.
برای همین هم هست که عیاری سراغ این که اصلا چرا کربلایی حسن دخترش را می کشد نمی رود و به همین که ماجرا رنگ و بویی ناموسی و حیثیتی داشته بسنده می کند. تعصب جاری در این فرهنگ در نمودهایی مثل بوسه زدن برادر و برادرزاده حسن بر دست و پای او بعد از اطمینان به مرگ دختر و یا خودداری از حمل دختربرادری روی دوش عمویش و تذکر ناصر به خواهرش در مورد رعایت پوششش و…متبلور است، اما بیش از آن، اصرار این جماعت بر نهان سازی اقدام هایی است که محقانه رویش نظر دارند.
موتیف پنهان کاری در سرتاسر اثر و در هر یک از اپیزودها جاری است: پنهان کردن جسد دختر در کف زیرزمین، پنهان کردن ماجرای قتل آن، پنهان کردن خواهر زال محتشم در زیرزمین، پنهان کردن کل اتاقی که جسد در آن دفن است با استفاده از قفل و تیغه کشیدن، پنهان شدن زن علیرضا در زیرزمین برای کتک نخوردن از شوهرش، و…روح سرگشته ملوک تا زمانی که اصرار بر پنهان سازی جنایتی است که در حقش روا داشته شده است، سنگینی حضور خود را بر وقایع مستولی می دارد؛ چه در قالب دق کردن مادر و چه در به هم خوردن خواستگاری و چه در بی آبرویی در مجلس ختم کربلایی حسن. سکته مغزی محتشم به محض رویت استخوان هایی خواهری که به دست خود کشته بودش، اوج این استیلا است. این صرفا یک حکایت اخلاقی نیست، یک قاعده انسانی و اجتماعی است؛ کما این که در به هم خوردن رابطه ناصر و نامزدش هم جریان دارد.
ملوک همچنان مدفون است؛ اما باز قتل و دفنش به نیت پنهان کاری باقی مانده است. آیا نفرین او به وسعت امتداد زمان، گسترده تر نخواهد شد؟ این سلسله اپیزودها با مقاطع 17-18 ساله در ذهن ما ادامه خواهد داشت…تا زمانی که حقیقت بر جنایت فائق آید.
* کارشناس و منتقد سینما -
درخواست پرویز پرستویی از رییس سازمان سینمایی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پرویز پرستویی در واکنش به اکران «خانه پدری» ضمن تبریک به سازندگان این فیلم در اینستاگرام نوشت: «جناب آقای انتظامی
معاونت محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رییس سازمان سینمایی تبریک، تبریک به شما، تبریک به هنرمند شایسته سینما، آقای کیانوش عیاری برای اکران فیلم خوب «خانه پدری» خدا رو شکر با همت شما در «خانه پدری» به روی بستگان درجه یک و خویشان و همسایگان باز شد. (صدسال به این سالها)
دوازده سال پیش فیلمی به تهیهکنندگی آقای مرتضی شایسته و کارگردانی خوب دوست عزیزم سامان مقدم نازنین ساخته شد به نام «صدسال به این سالها» ولی تا کنون این فیلم هم مثل فیلم «خرس» ساخته خسرو معصومی و خیلی از فیلمهای دیگر اکران نشده و در بایگانی راکد خاک میخورد. تقاضا دارم دو ساعت از وقت گرانبهایتان را صرف دیدن این فیلمها کنید. شک ندارم که با دیدن فیلم خودتان پاسخگوی مسئولین مصلحت اندیش سابق خواهید بود چرا که پخش این فیلم هم دنیا را دارد و هم آخرت.
بدون شک به لحاظ محتوی ارزشهای هشت ساله دفاع مقدس را حفظ کرده است، فیلم نمودار یک زن معتقد و پایبند ایرانی یا بهتر بگویم (مادر شهید) است که دوران سختی را سپری کرده و استوار شخصیت خود را حفظ کرده، این از آخرت و اما( دنیا) منظورم این است اگر ملاک امروزه سینما متاسفانه فقط فروش است، یعنی گیشه، این بخش را هم تامین و تضمین خواهد کرد. امیدوارم هرچه زودتر مردم عزیز را میهمان این فیلمها کنیم.»۵۷۲۴۳
-
«ستایش»؛ چرا زنان همیشه باید فدایی دیگران باشند؟
سریال «ستایش» که این شبها هوش و حواس خانوادههای ایرانی را به خود معطوف کرده، در هر حال کندوکاو دیدگاههایی پیرامون زنان است که اگر جامعهمان را زیر و رو کنید به خوبی متوجه میشوید که واقعاً حقیقت دارد و صرفاً یک داستان نیست!
فقط کافیاست همین ستایش داستان را، فامیل و همسایه خودتان تصور کنید! شما بگویید! آیا اگر طاهر زنده بود و ستایش فوت کرده بود، طاهر هیچگاه ازدواج نمیکرد؟! خودتان فکر کنید! چرا جامعه ما در دنیای حقیقی نسبت به تجدید همسر امثال حشمت فردوس ( آن هم سرِ پیری!) دیدگاه غیرمعمولی ندارد اما ازدواج مجدد ستایش را گناه کبیره میبیند؟این قضیه در دنیای مطلقهها هم تفسیر دور و درازی دارد! هیچکس در ایران، نسبت به طلاق مرد دیدگاه بدی ندارد؛ اما نگاهها به زنان مطلقه، مدل و مفهوم خاص دیگری دارد!
چرا زنان همواره نقش فدایی را در زندگی دارند؟! چرا مرد مجاز به رفع تنهاییهایش است و زن محکوم به زندگی گذشته؟! نکند زنان چندین و چند بار زندگی میکنند و مردان؛ تنها یک بار که در این زندگی اکنون ما، مردان مجازند و زنان محکوم؟!
جامعه سنتی ما همیشه زن را فداکار، مهربان، بامعرفت و فهمیده جلوه داده است..، جامعه به اینکه بانوان کم توقع هستند، عادت کرده، به پاسوزیشان برای حفظ خانواده خو گرفته و … شاید در انتهای سریال همه چیز خوش و خرم تمام شود و زندگی روال عادی به خود بگیرد…شاید بتوان گفت ازدواج مجدد ستایش تنها یک مثال برای کل زندگی باشد…اما آیا در جامعه واقعی هم زنان به زندگی منصفانه و عادلانه خود میرسند؟!
۵۷۲۵۸ -
کیهان، اکران «خانه پدری» را تاب نیاورد
در این فیلم ضمن نمایش تصاویری مشمئزکننده از قتل و دفن یک دختر توسط پدر و برادرش، این جنایت را به فرهنگ و عقاید و سنتهای ایرانیان نسبت میدهد. پیش از این بارها نسبت به این فیلم و احتمال اکران آن هشدار داده بودیم و چندی پیش نیز در صفحه تصویر روز، نقدی منتشر شد که در آن اشاره شد: «فیلم «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری یکسره در خانهای قدیمی و با معماری سنتی ترسیم شده بود و افرادی با پوشش و ظاهر بومی در آن حضور داشتند، اما خلق و خو و خصلت آدمهای فیلم، هیچ شباهتی به ایرانیان در هیچ بخش از تاریخ و در هیچ کجای جغرافیای این سرزمین نداشت.»کیهان قبلا با انتقاد از ساخت فیلمهای مسئلهدار و انحرافی با بودجه عمومی کشور، از «خانه پدری» نیز به عنوان یکی از این فیلمها یاد کرده بود که با سوءاستفاده از حمایت مالی نیروی انتظامی، به فیلمی ضدایرانی تبدیل شده است!
دی سال ۱۳۹۳ که قرار بود فیلم «خانه پدری» اکران عمومی شود، جمال شورجه گفته بود: «این فیلم یک دادخواهی علیه زن ایرانی و مسلمان است که تحت ظلم و ستم قرار گرفته، آنهم در خانوادهای ایرانی، مسلمان و معتقد. به نظر میرسد این فیلم در جهت تضییع حقوق زن در ایران – با عقبه دینی – است و این پیام و مفهومی است که به ذهن متبادر میشود.»
کیهان در همان روزها، نقل قولی از مسعود فراستی را منتشر کرده بود. فراستی با بیان اینکه «خانه پدری به فیلمی ضدایرانی تبدیل شده» گفته بود: «این فیلم ضدملی و ضدایرانی است، یعنی یکی این را ببیند میگوید ما با این وحوش طرفیم؟ کاملا معلوم است که وطنفروشی است این فیلم و تعارف هم نداریم. این تنها فیلم ایرانی است که من واقعا با توقیفش موافق هستم. به نظرم این از «یک خانواده محترم» هم فیلم بدتری است. این فیلم پررنگ و لعابتر و خطرناکتری است. در «یک خانواده محترم» همهچیز رو بود و بنابراین خطرش از این فیلم کمتر بود.» -
نگاه پدرانه برای اکران «خانه پدری»
عیاری در اینباره اعلام کرده بود: «الان پس از حدود یک دهه که «خانه پدری»در معرض تماشای عموم قرار میگیرد قطعا برای همه سوال برانگیز خواهد بود که چرا این فیلم باید یک دهه متوقف شود. طبیعی است که مثل خیلی دیگر از اتفاقات این سالها و حتی از گذشتههای دور همین طور بوده که فیلمها توقیف میشوند و بعد از نمایش همه تعجب میکنند که چرا؟ چون نه ویرانی به وجود آورد و نه اتفاق بدی رخ داد.»
او در تمام این چند سال بارها تاکید کرده بود، «خانه پدری» دچار یک سوءتفاهم بیهوده شده و اگر فیلمش تلخ است به تلخی ذاتی خودش برمیگردد. او گفته بود: «هیچگاه قصد سیاهنمایی نداشتم و فقط آسیبی اجتماعی را مطرح کردم اما از آنجایی که فیلمهایی که میسازم قرار است ماحصل نوع نگاهم باشد در نتیجه آثارم مفرح و برای تفریح مردم نیست. با این حال برای من تفریح مناسب از تنویر افکار عمومی مهمتر است چون شرم میدانم روزی را که برای تنویر افکار عمومی فیلم بسازم.»
حال با توجه به تغییرات و اصلاحات اندکی که در فیلم انجام شده کیانوش عیاری به مخاطبان اطمینان میدهد که در فیلم مد نظر او هیچ تغییری نکرده است: «اصلاحاتی رخ داده ولی در دریافت حس تماشاگر مطلقا خللی ایجاد نشده است. اگرچه این شرایط فعلی، یک توافق است ولی واقعیت این است که تصور میکنم شاید همان چیزی که باعث نمایش این فیلم شده، یک اتفاق بهتر است. الان راضیتر هستم و این را محصول گذشت زمان و فروکش کردن حسی که در آن سالها داشتم میدانم. اما تاکید میکنم که در ارتباط تماشاگر با فیلم خللی ایجاد نشده است.»
امروز احمد سالک، نماینده مجلس در واکنش به اکران فیلم «خانه پدری» مخالفت خود را نشان داد و گفت: «به فیلم «خانه پدری» که با سیاهنمایی و خشونت همراه است و مدتها کنترل شده بود، مجدداً مجوز اکران دادند که جای تأسف است.»
در اینجا ذکر نکتهای خالی از لطف نیست، «آدم برفی»، فیلمی اجتماعی، کمدی به نویسندگی و کارگردانی داود میرباقری است که در سال ۱۳۷۳ ساخته شد، این فیلم مدت ۳ سال توقیف بود و در سال ۷۶ امکان اکران پیدا کرد و پر فروشترین فیلم سال شد.
عزت الله ضرغامی در فروردین امسال به یک نکتهای در باره زمان مدیریتش به عنوان معاونت سینمایی وزارت ارشاد اشاره کرد که جالب توجه است، او در صفحه در اینستاگرامش تحت عنوان «اشتباهات مدیریتی من» نوشت:
«نباید «آدم برفی» را توقیف می کردم، اگر به گذشته برگردم ترجیح میدادم به روح توصیه رهبر انقلاب در مورد فیلم سینمایی «آدم برفی» عمل کنم و به دلایل نظارتی که در جای خود مورد تأکید ایشان هم بود مردم را از دیدن این فیلم خوشساخت و پر پیام محروم نمی ساختم.
البته عدم همکاری مدیریت محترم وقت حوزه هنری سازمان تبلیغات هم در این تصمیم گیری بیتأثیر نبود ولی میتوانستم با اجتهاد رسانهای و هنری تصمیم درستتری بگیرم، هر چند در سالهای مدیریتم در رسانه ملی آن را جبران کردم.»
این اعتراف ضرغامی به اشتباه خود بعد از ۲۵ سال یک پیام واضح دارد، واقعا چه کسی جوابگوی زمان، انرژی، مسائل و مصائبی است که این توقیف برای سازندگان فیلم به همراه داشته است؟ آیا اساسا قابل جبران است؟
یکی از نکات جالب توجه این است که توقیف یک فیلم در پارهای موارد باعث کنجکاوی بیشتر مخاطب به آن فیلم شده و در زمان اکران هم با استقبال بیشتری مواجه میشود و این اتفاق باعث شده است گاهی اوقات برخی از تهیهکنندهها و پخش کنندهها تمایل دارند حتی برای مدتی کوتاه با مطرح کردن این عنوان «توقیفی» نگاه مخاطبین را به سمت فیلم متوجه سازند و در زمان اکران از این تمهید استفاده کنند.
حال با توجه به رفع توقیف «خانه پدری» و چند ماه قبلتر «آشغالهای دوست داشتنی» ، باید به مدیریت کنونی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی احسنت گفت که با یک رویکرد پدرانه میتوانند تلخی اتفاقات سالهای گذشته را به کام سازندگان فیلمهای توقیفی شیرین سازند.
۱۷۵۷ -
واکنش نماینده اصولگرا به فشارها برای توقیف «خانه پدری»
به گزارش رسا نشر به نقل از خبرآنلاین، فیلم سینمایی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری در حالی پس از ۱۰ سال، امروز روی پرده سینماها رفت، که عدهای نسبت به اکران آن انتقاد دارند و خواستار توقیفش شدهاند.
محسن کوهکن، فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس و نماینده مجلس شورای اسلامی در این باره به خبرآنلاین گفت: «نظر افراد محترم است اما اینکه فردی بخواهد جلوی اکران فیلمی که به صورت قانونی مجوز گرفته است، بایستد و نگذارد فیلم اکران شود را تایید نمیکنیم. تا فیلمی به صورت کامل دیده نشود، نمیتوان درباره آن اظهارنظر صریح کرد. لذا لازمه قضاوت درباره فیلم این است که آن را با دقت دید، من هنوز فیلم خانه پدری را ندیدم و نمیتوانم درباره آن اظهارنظر دقیق داشته باشم.»
او تاکید کرد: «آنچه مسلم است این است که اگر فردی بگوید، در جامعه آزادی نیست، این خود تایید کننده این است که اتفاقا در جامعه آزادی هست. حرفی که پیش از انقلاب میتوانست برای فرد دردسرساز باشد. اینکه بگوییم فیلمی مخالف نظر ماست، باید تعریف شود که منظور از ما چه کسی است. اینکه بگویم به طور مثال این فیلم مخالف نظر من نماینده است پس نباید اکران شود، ابدا حرف صحیحی نیست، نباید به آن توجه کرد. ما در جامعه چارچوبهایی داریم که فیلمهای ساخته شده، نباید با این چارچوبها در تضاد باشد.»
کوهکن ادامه داد: «اگر به فیلمی مجوز داده نشود و فیلم پخش شود، این خلاف قانون است اما اگر فیلمی براساس آییننامه مربوطه مجوز گرفته است اکران آن اصلا خلاف قانون نیست، خلاف قانون نبودن هم نشانه این نیست که فردی نباید به آن انتقاد داشته باشد و نسبت به آن اظهار نظر نکند. اینکه فیلم قانونی هم اشکال و نقطه ضعف نداشته باشد، امری نشدنی است. بستگی دارد که هر فرد با چه دیدگاهی بخواهد فیلم را ببیند. نفس این نقطه نظرات، داشتن روح آزادی در جامعه را نشان میدهد.»
نماینده اصولگرای مجلس ادامه داد: «ما مخالف انتقاد نیستیم و هر فردی به عنوان شهروند در حد انتقاد حق دارد نظر هم بدهد اما اگر فردی ورود کند و بگوید اجازه نمیدهد، فیلم پخش شود، ما ابدا آن را تایید نمیکنیم. نظر هر فردی برای ما محترم است، یکی میتواند تایید کند و دیگری رد کند. حق استفاده از آزادی را باید کاملا متواضعانه دید، چه برای رد و چه برای تایید.»
۵۷۲۴۳ -
قدردانی مازیار میری از ایستادگی حسین انتظامی
مازیار میری، کارگردان سینمای ایران در واکنش به رفع توقیف فیلم سینمایی «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری از حسین انتظامی، رییس سازمان سینمایی قدردانی کرد و در اینستاگرام نوشت: «آقای حسین انتظامی از شما متشکرم، متشکرم از این که ایستادگی کردید و یکی از بهترین فیلمهای سینمایی ایران که به غلط در بند توقیف بود را نمایش دادید.
آقای انتظامی شما به خوبی در این روزهای مدیریت بر سینما ایران متوجه شدید که دشمنان افتخارات سینمای ایران، قسم خوردگانی هستند که حتی نمیداند چرا دشمن هستند ولی ماموریت دشمن را بازی میکنند و ما انتظارمان از شما همین ایستادگی است که امروز با اکران «خانه پدری» داشتهاید و البته نمایش فیلمهای دیگری که با یک سوتفاهم بزرگ مثل فیلم «صد سال به این سالها» در محاق توقیف قرار گرفتهاند.
آقای انتظامی در کنار شما و البته با شما کمک کنیم سایه این همه سوتفاهم از سر سینما ایران بر داشته شود. سینمای ایران یکی از افتخارات سرزمین ماست و آنها نیز میداند
باز هم از شما ممنونم که خانه پدری را با حال خوب می بینیم.»
فیلم سینمایی «خانه پدری» پس از ۱۰ سال توقیف توانست از امروز رنگ پرده نقرهای را به خود ببیند.
۵۷۲۴۳